نماد سایت پایگاه خبری سینمای خانگی

رسانه سینمای خانگی- آنچه از مقاومت در سینما دیده‌ایم

 مقاومت قدمتی به اندازه عمر انسان دارد و حدود و قوانینی نانوشته برپایه طبع او. پیش از آنکه سینما متولد شود، در قرن‌ها پیش از میلاد مسیح تصویر مقاومت در ادبیات یونانی آمده بود. تصویری از نوعی جنگ که بر سر بقا بنیان نشده، بلکه موضوعیت جنگ، شرافت و ناموس و سرزمین است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، «آخلیوس نگاهی پر ازخشم به او کرد و گفت: ای هکتور، ای دشمن شوم، خودداری کن درباره هیچ پیمانی با من سخن بگویی. چون هیچ پیمانی میان شیر و آدمیزاده نیست. چون گرگ و بره با هم سازگار نمی‌زیند، بلکه در جنگ جاودانیاند..» ایلیاد، سرود بیست و دوم در ایلیاد هومر، داستان دزدیدن هلن توسط شاهزاده پاریس، جنگی طولانی میان یونانیان و آخایی‌ها آغاز می‌کند که به محاصره ۱۰ ساله شهر تروا منجر می‌شود.


هلن، مرز دعوا میان دو طرف است که تظلم‌خواهی و حقانیت را دستمایه جنگ و مقاومت می‌کند و همه تلاش مردم آخایی در طول داستان را بر این سعی شکل می‌دهد که دروازه‌های شهر را از هجوم دشمن دور نگه دارند.
از بهترین فیلم‌هایی که در سال‌های آغازین سینما با این تکنیک و درباره مقاومت ساخته شد، فیلم «رزمناو پوتمکین»(۱۹۲۵) اثر «سرگئی آیزنشتاین» است. این فیلم داستان مقاومت مردم در شهر مسکو و در مقابل سربازان تزار است که در نهایت با پیروزی مردم و پیوستن سربازان به انقلاب پایان می‌یابدقرن‌ها بعد در سینما ایده مقاومت به تصویر آمد. ایده‌هایی که نقطه تولدی برایش وجود ندارد چون همیشه در فرهنگ ملل وجود داشته، برایش شعر گفته شده بود و داستان‌ها و نمایش‌نامه‌های بسیاری نوشته شده بود و فقط صورت خود را تغییر می‌داد؛ اما تمایز سینما با انواع پیشین خود این بود که سینما در بیانگری به تصویر محتاج بود. چیزی که تهیه آن از کلمه دشوارتر است زیرا لازم بود آن تصویر آنقدر غنی باشد تا بتواند مفهوم سنگینی مانند مقاومت را بر خود حمل کند.

این دیگر خروج کارگران از کارخانه و یا ورود قطار به ایستگاه نبود و چون از روزمرگی فاصله داشت نیازمند تمهید و تغییری در سینما بود. این تغییر به زودی اتفاق افتاد و در روسیه با تئوری مونتاژ، تصاویر مهیای القای حس کشمکش و تضاد شدند.

از بهترین فیلم‌هایی که در سال‌های آغازین سینما با این تکنیک و درباره مقاومت ساخته شد، فیلم «رزمناو پوتمکین»(۱۹۲۵) اثر «سرگئی آیزنشتاین» است. این فیلم داستان مقاومت مردم در شهر مسکو و در مقابل سربازان تزار است که در نهایت با پیروزی مردم و پیوستن سربازان به انقلاب پایان می‌یابد.

توجه به نقش توده در مقاومت و آگاهی پیش از آن، از نکات مهم فیلم است که در دیگر آثار آیزنشتاین به عنوان یک کارگردان ایدئولوگ قابل مشاهده است.

مردم و دفاع از انقلاب و مقاومت

در تاریخ سینما تعداد فیلم‌هایی که به موضوع انقلاب و مقاومت در بطن آن می‌پردازند کم نیست، اما نکته‌ای که بعضی فیلم‌ها را در بیان مفهوم مقاومت از دیگران جدا می‌کند تصویر دفاع از شهر است.
شهر به عنوان نمودی از سکون، بقا و زندگی که در بحرانی مورد تعدی و یا اشغال قرار می‌گیرد و این دقیقا نقطه‌ای است که پروتاگونیست و یا قهرمان وارد عمل می‌شود.

یکی از نمونه‌های شاخص نمایش دفاع از شهر، فیلم «نیمروز» اثر «فرد زینهمان»(۱۹۵۲) است. فیلم روایت‌کننده داستان کلانتری است که در آخرین روز کاری و زمانی که همه چیز برای شروع زندگی مشترک و سفرش آماده است متوجه ورود سه تبهکار قدیمی به شهر می‌شود. چیزی که مردم شهر از او انتظار دارند فرار است اما کلانتر نفع شخصی را نادیده می‌گیرد و با چسباندن ستاره به لباسش دوباره در نقش کلانتر از شهر محافظت می‌کند.

دفاع در فیلم نیمروز نه یک وظیفه ذاتی و نه یک تقدیر حساب نشده، بلکه انتخابی مقدس است. در انواع وسترن‌ها دفاع از شهر و درگیری با دار و دسته اشرار وجود دارد اما پرداختی اینچنین دقیق و بر محور انسانیت و مقاومت در برابر شر، کمتر دیده می‌شود. ایده‌ای که شاید بتواند شبیه آن را در «ریو براوو»(هاوارد هاکس،۱۹۵۹) نیز دید.

در تاریخ سینما تعداد فیلم‌هایی که به موضوع انقلاب و مقاومت در بطن آن می‌پردازند کم نیست، اما نکته‌ای که بعضی فیلم‌ها را در بیان مفهوم مقاومت از دیگران جدا می‌کند تصویر دفاع از شهر استدفاع از شهر در سینمای ژاپن نیز دربردارنده حرف‌های جدی است. در «هفت سامورایی» (کوروساوا،۱۹۵۴) دهقانان در برابر راهزنان دچار ظلم فصلی می‌شوند. آنها هر سال موقع برداشت محصول مورد هجوم اشرار قرار می‌گیرند تا بخش زیادی از محصولشان را به آنها بدهند، اما به یکباره تصمیم می‌گیرند در برابر این عادت باج‌دهی بایستند و حتی به قیمت جانشان برای این ایستادگی هزینه دهند.

داستان مقاومت هفت سامورایی از شهر در برابر هجوم راهزنان یک شعر حماسی است که هم ویژگی‌های داستانی وسترن را دارد و هم اخلاق جوانمردی شرقی. زمانی که مردم شهر در معرض تصمیم قرار می‌گیرند زمانی است که می‌بینند برای شکستن دیوار استضعاف و ساختن آینده‌ای عزتمند چاره‌ای جز جنگ ندارند و به همین دلیل هفت سامورایی را برای این جنگ به استخدام می‌آورند.

دفاع از وطن با مبارزات چریکی

گونه‌ای دیگر از صحنه مقاومت در سینما مربوط به فیلم‌های مبارزات چریکی است. در این گونه از زیرژانر سینمایی نیز مساله دفاع از شهر مطرح است اما این بار مقاومتی در زیر پوست شهر در حال نفوذ به قلب دشمن و دفاع از مردم در برابر اشغال در میان است.
نمونه خوبی از این گونه، فیلم «ارتش سایه‌ها» اثر «ژان پیر ملویل» (۱۹۶۹) که روایت‌گر بخشی از تاریخ اشغال فرانسه به دست نازی‌ها در میان جنگ جهانی دوم است.
این فیلم سرنوشت گروه کوچکی از مبارزان مقاومت را دنبال می‌کند که بین خانه‌های امن جابجا می‌شوند، با ارتش متفقین کار می‌کنند، خبرچین‌ها را می‌کشند و تلاش می‌کنند از دستگیری و اعدامی که می‌دانند محتمل‌ترین سرنوشت آنهاست بگریزند.

فیلم ضمن اینکه شخصیت‌هایش را قهرمانانه به تصویر می‌کشد، نمایی تاریک و غیررومانتیک از مقاومت ارائه می‌دهد. نمایی که در آن دوربین به نفع مقاومت فرانسه موضعگیری می‌کند تا دیگر هیچکس نتواند در تاریخ بنویسد فرانسوی‌ها تروریست بودند!
ایده مقاومت در زیر پوست شهر در فیلم‌های دیگری نیز درخشان به تصویر آمده، از جمله «رم شهر بی‌دفاع»(رسولینی،۱۹۴۵) که سال‌ها پیش از ارتش سایه‌ها تولید شده بود و به نوعی مادر فیلم‌های چریکی بعد از جنگ جهانی دوم به حساب می‌آید.

نپذیرفتن قرارداد ننگین و یکطرفه، بخش بزرگی از صحنه مقاومت است که در سینما بار دراماتیک بالایی دارد و می‌تواند سنجش خوبی برای عیار شرف و مردانگی باشد. فرقی نمی‌کند طرفین ماجرا بر سر چه درگیر باشد، چه بر سر هلن باشد و در میان سطور ایلیاد و چه در دل تاریخ لیبی و مستند در سینمای مصطفی عقاد و چه حتی کمی نزدیکتر به ما، اینجا در خاورمیانه باشد و همین حالا.

این فیلم نیز داستان مقاومت گروهک ایتالیایی در برابر اشغالگران نازی است که در فیلم منفور و ترسناک جلوه داده شده‌اند.
مقاومت در برابر استعمار یکی دیگر از انواع سینمایی مقاومت است. در فیلم «عمر مختار» (مصطفی عقاد، ۱۹۸۱) با یک قهرمان مسلمان روبه‌رو هستیم که در لیبی در مقابل سربازان موسلینی مقاومت می‌کند و راضی نمی‌شود هیچ ذلتی را بپذیرد.

تصویر مصطفی عقاد از مقاومت، یک تصویر پاک و بی‌آلایش و کاملا سمپاتیک است. این حس سمپاتیک زمانی به اوج خود می‌رسد که به دستور ژنرال گرازینی، میز مذاکره‌ای میان نیروهای اشغالگر ایتالیایی و جبهه مقاومت برقرار می‌شود.
یکی از فرماندهان ایتالیایی در پایان نشست وقتی از به نتیجه رسیدن صلح ناامید می‌شود با عصبانیت به عمر می‌گوید: «اگر پای این قرارداد را امضا نکنید قول می‌دهم درگیر جنگ خطرناکی می‌شوید.»
عمر مختار پاسخ می‌دهد: «۲۰ سال است در مقابل قدرت شما ایستاده‌ایم و به یاری خداوند بازهم خواهیم ایستاد.»

نپذیرفتن قرارداد ننگین و یکطرفه، بخش بزرگی از صحنه مقاومت است که در سینما بار دراماتیک بالایی دارد و می‌تواند سنجش خوبی برای عیار شرف و مردانگی باشد. فرقی نمی‌کند طرفین ماجرا بر سر چه درگیر باشد، چه بر سر هلن باشد و در میان سطور ایلیاد و چه در دل تاریخ لیبی و مستند در سینمای مصطفی عقاد و چه حتی کمی نزدیکتر به ما، اینجا در خاورمیانه باشد و همین حالا.

داستان‌ها گواه این حقیقت هستند که مقاومت، جنگی جاودانه است که گاهی زیر خاکستر سوز می‌زند و گاه شعله‌اش به چشم راویان می‌آید، اما هیچگاه خاموش نمی‌شود.

خروج از نسخه موبایل