رسانه سینمای خانگی – اختتامیه چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر

اختتامیه چهل و دومین جشنواره فیلم فجر در برج میلاد تهران برگزار شد.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از ستاد خبری چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، آیین اختتامیه چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر عصر یکشنبه ۲۲ بهمن ماه، با حضور صاحبان آثار، سینماگران، مدیران و اهالی رسانه در سالن همایش‌های برج میلاد برگزار شد.

این مراسم با پخش سرود جمهوری اسلامی ایرانی و قرائت آیاتی از قرآن کریم آغاز شد.

پس از آن کلیپی از فیلم‌های ماندگار سینمای ایران که توسط هوش مصنوعی ساخته شده بود، برای حاضران پخش شد‌.

سپس محمدرضا شهیدی‌فرد مجری آیین اختتاحیه روی سن آمد و گفت: حلول ماه مبارک شعبان را تبریک می‌گویم‌؛ ماهی که جان‌های ما با این همه ولادت تازه می‌شود و زمین و زمان در شعف و سرور هستند. همه این ولادت‌ها بر همه مبارک باشد.

وی ضمن خوش‌آمد گویی به همه حاضران در سالن بیان کرد: امسال یکی از پرشورترین دوره‌های جشنواره فیلم فجر را گذراندیم و حالا به آیین اختتامیه این رویداد رسیده‌ایم. انشالله که شب خوبی باشد و به همه خوش بگذرد. امروز چهل‌وپنجمین جشن سالگرد جمهوری اسلامی است و ما همچنان پای عهد و پیمان خودمان ایستاده‌ایم. با هم مروری داریم بر خاطره انگیزترین روزهای بهمن سال ۵۷.

در ادامه کلیپی از تصاویر خاطره‌انگیز بهمن ۱۳۵۷ پخش شد.

مجری برنامه مطرح کرد: طی ۱۰ روز گذشته سینماهای متعددی در ایران ۳۳ فیلم‌ حاضر در این جشنواره را به نمایش گذاشتند. در برج میلاد نیز فیلم‌های بخش ملی و بین‌الملل اکران شدند. رسانه‌های ما پرشورتر از همیشه این رویداد را دنبال می‌کردند. یک اتفاق شورانگیز دیگر پخش مسابقات فوتبال تیم‌ ملی ایران در همین سالن بود.

شهیدی‌فرد ادامه داد: این جشنواره با این وسعت که فیلمسازانی از ۷۰ کشور در آن حضور داشتند، حامیان مالی هم داشت. در ابتدای این مراسم از حامی اصلی جشنواره یعنی بانک ملی ایران یاد می‌کنم.

در ادامه صحبت‌های شهیدی‌فرد، ویدیویی از بانک ملی ایران (اسپانسر جشنواره) پخش شد.

شهیدی‌فرد تصریح کرد: امیدواریم همچنان نهادهای مالی کشور در قبال فرهنگ و هنر این سرزمین فعال عمل کنند. یک گروه مفصل طی حداقل ۷_۸ ماه گذشته مشغول بودند تا ما امروز به آیین اختتامیه جشنواره فیلم فجر برسیم. این گروه مفصل تحت هدایت یکی از تهیه‌کنندگان باانگیزه ایران کار خودشان را انجام می دادند. این جوان پرشور مجتبی امینی است که از ایشان دعوت می‌کنم تا گزارشی از جشنواره این دوره برای ما ارایه کنند.

مجتبی امینی با حضور روی سن برج میلاد، متنی را به شرح زیر قرائت کرد:

«مهمانان عزیز و هنرمندان گرامی سلام و خیر مقدم عرض می‌کنم.

فرارسیدن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی را تبریک می‌گویم و در آغاز سخنانم یاد و خاطره شهدای حادثه تروریستی کرمان و شهدای مظلوم غزه را گرامی می‌دارم.

به پایان ده روز خاطره انگیز و پر شور رسیدیم و پرونده چهل و دومین جشنواره فیلم فجر بسته شد. پیش از آغاز مراسم اختتامیه، از مسیری سخن می‌گویم که در کنار شما طی کردیم. در بخش ملی، در رقابتی نفسگیر و پر تب و تاب، ۳۳ فیلم اکران شد. با حضور سینماگران و نمایندگان رسانه‌ها، نشست های نقد و بررسی پرچالشی داشتیم و بازار انتقاد و گاه گلایه، گرم بود. در بخش نگاه نو، که یکی از جذاب‌ترین بخش‌های هر دوره و محل ظهور و بروز سینماگران جوان است، آثاری روی پرده رفت که امیدوارکننده و نویدبخش حضور نسل جوان است. توجه به بخش نگاه نو در این دوره، به دلیل افزایش تولید فیلم‌های اول بود، آثاری که همه آنها بخت حضور در جشنواره را نداشتند، اما سعی کردیم در حد توان، زمینه دیده شدنشان در مهمترین رویداد سینمایی ایران را فراهم کنیم.

مفتخرم که جشنواره امسال، تصویری از قهرمانان ملی‌مان، شهیدان بزرگوار، احمد کاظمی، علی اکبر شیرودی و مهدی زین الدین به یادگار گذاشت و خاطرات سال‌های حماسه را زنده کرد. هر روز ِجشنواره ی چهل و دوم را به یاد هنرمندانِ عزیزِ از دست رفته، نامگذاری کردیم و به بزرگانی ادای احترام کردیم که نامشان با تاریخ سینمای انقلاب اسلامی گره خورده است.

گمان می‌کنم در زمینه تولید محتوا و توجه به مضامین ملی و استراتژیک و تمرکز بر سینمای پرمخاطب، در جشنواره امسال به تعادل رسیده‌ایم و می‌توانیم این تنوع و تکثر و گوناگونی را امتیازی بزرگ برای جشنواره بدانیم. برگزاری اکران های پرشور در استان ها و سالن های مملو از جمعیت این چشم انداز را مقابل دیدگانمان جان بخشید، که اکران سال پیش رو، گرم و پررونق باشد.

تمرکز دوستان و همراهان رسانه‌ای، در خبرگزاری‌ها، روزنامه‌ها و شبکه های رادیویی و تلویزیونی برای پوشش رخدادها و آثار جشنواره امسال، کم نظیر بود. بر خود واجب می‌دانم از این همدلی و همراهی تشکر کنم. امیدوارم شور و حال جشنواره، در اکران ۱۴۰۳ جاری باشد.

در بخش بین الملل این دوره، حضور مهمانان، فیلمسازان، اساتید و داوران محترم به بهتر برگزار شدن این بخش انجامید. علاوه بر نمایش فیلم و برگزاری بازار، نشست های تخصصی با حضور این دوستان، بر پا شد و مورد توجه قرار گرفت.

در کنار این عزیزان، دوستانی از هیات‌های بلند پایه سیاسی در ایام جشنواره در کنارمان بودند و به ایده گسترش روابط بین‌المللی در سینمای ایران، جامعه عمل پوشاندند. این تعامل و برنامه‌های مشترک برای آینده سینمای منطقه را مغتنم می دانیم و برای تحقق آن می کوشیم.

چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر، با همراهی گروهی بزرگ از فعالان حوزه های مختلف فرهنگی، مدیریتی و رسانه‌ای، به پایان راه خود رسید. خاطرات باشکوه این دوره جشنواره، تجربه‌ای گرانقدر برای همه ما و سینمای ایران است. از همراهان جشنواره در هیات های انتخاب و داوری که مسئولیتی دشوار را بر عهده گرفتند و خستگی ناپذیر و حرفه‌ای و منصفانه فیلم دیدند تشکر می‌کنم، از داوران محترم بخش بین الملل و همچنین از دوستانم در ستاد برگزاری این رویداد که ماهها برای بهتر برگزار شدن جشنواره تلاش کردند، سپاسگزارم. برای خانواده محترم سینمای ایران که در این ده روز، کنار ما بودند، آرزوی سعادت و سربلندی دارم. امینی در پایان سخنان خود از حامیان این دوره از جشنواره، بانک ملی و روبیکا قدردانی کرد و گفت: به لطف بانک سینا سه هزار تسهیل خرید کالا به اهالی رسانه داده شده است. این بانک قبول زحمت کرد و به خانواده شهدا و اهالی سینما نیز ۶ هزار تسهیل خرید کالا خواهد داد. در پایان آرزوی سلامتی، نشاط و سلامت برای همگی شما از خداوند منان مسالت می‌نمایم.»

پس از صحبت‌های مجتبی امینی دبیر جشنواره فیلم فجر ۴۲، کلیپ تصویری گزارش دبیرخانه ملی پخش شد.

در ادامه شهیدی‌فرد عنوان کرد: اهدای جوایز را با برگزیدگان بخش بین‌الملل آغاز می‌کنیم. فیلم‌هایی از ۷۰ کشور جهان در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمدند. در همین سالن روسای سازمان سینمایی از ۷ کشور منطقه حضور دارند. همچنین هنرمندان و کارگردانان و کارشناسان سینما در یک هفته گذشته در ایران بودند. بخش بین‌‌الملل جشنواره در ۴ بخش فیلم‌ها را به داوری گذاشت و اولین بخشی که امشب برگزیدگان خود را خواهد شناخت، بخش بین‌الادیان است.

سپس کلیپی از فیلم‌های این بخش در ادامه پخش شد و از عبدالستار یارار، علی حنون و بهمن حبشی داورهای بخش بین‌المذاهب دعوت به عمل آمد تا برای اهدای جایزه این بخش روی سن بیایند‌.

دیپلم افتخار بهترین فیلم این بخش به محمود کلاری برای فیلم «تابستان همان سال» اهدا شد.

سیمرغ بلورین بهترین فیلم این بخش به داریوش یاری برای فیلم «شور عاشقی» اهدا شد.

در ادامه مجری برنامه در راستای همدردی با مردم غزه گفت: بگذارید برای چند دقیقه‌ای درباره یک اتفاق حیرت‌انگیز صحبت کنیم. در سرزمینی که خیلی از ما دور نیست، در یک گوشه جهان بیش از ۴ ماه شاهد یکی از بزرگ‌ترین فجایع بشری هستند.

سپس صحبت‌های مجری کلیپی از مردم غزه و این فاجعه بشری پخش شد.

شهیدی‌فرد گفت: ما هم برای آزادی فلسطین سال‌هاست که تلاش می‌کنیم و پس از سال ۵۷ اهتمام جدی مردم ایران برای آزادی مردم فلسطین است. بیش از ۴ ماه است که بیشتر از ۲۸ هزار جان بی‌گناه به خاک کشیده شده‌اند. این مساله نشانه مسلم نسل‌کشی و اشغالگری است. ادای احترام می‌کنیم به همه شهدای فلسطین در ماه اخیر. دبیرخانه جشنواره ۴۲ به همین دلیل بخش مقاومت را به نام فلسطین روح و دم نام‌گذاری کرده است.

در ادامه شادی زیدان و ولید الدرویش داوران بخش مقاومت روی سن آمدند.

دیپلم افتخار این بخش به محمدحسین حقیقت برای فیلم «پرواز ۱۷۵» اهدا شد.

همچنین سیمرغ بلورین این بخش به خیرالله تقیانی‌پور برای فیلم «قلب رقه» اهدا شد.

محمدحسین حقیقت پس از دریافت جایزه خود گفت: هر خیری به زندگی من برسد؛ قطعا از دعای خیر پدر و مادرم است. همیشه در فیلم‌ها وقتی یکی از همکاران اشتباهی مرتکب شود، پدرم به آن‌ها تذکر می‌دهد و این استدلال را دارد که هر کسی ممکن است اشتباه کند اما ما باید مصحلت کل فیلم را درنظر بگیریم. عزیزان من به عنوان‌ فرزند کوچک سینما می‌گویم که با هر سلیقه و گرایشی باید بمانیم پای هرچیزی که هستیم و این اشتباهات را به فراموشی بسپاریم.

در ادامه کلیپی از بخش جلوه‌گاه شرق در بخش بین‌الملل جشنواره امسال پخش شد.

سلمی مصری، احمد مجتبی زمال، کاتسومی یاناگی جیما، عزیز ژامباکیوو و ابوالقاسم طالبی از جمله داوران مسابقه آسیا بخش جلوه‌گاه شرق برای اهدای جوایز روی سن آمدند.

در ادامه بخش‌هایی از فیلم «بازمانده» با بازی سلمی مصری برای حاضران پخش شد.

جوایز بخش بین الملل چهل و دومین جشنواره فیلم فجر

سمیرغ بلورین بهترین دستاورد هنری بخش جلوه‌گاه شرق به تاسنیا جمیل بازیگر فیلم «فاطیما» اهدا شد.

سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه این بخش به نسیم باستانی برای فیلم «ظاهر» اهدا شد.

سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی این بخش به محمدعسگری برای فیلم «آسمان غرب» اهدا شد.

سیمرغ بلورین بهترین فیلم این بخش به ذوالجار گل پوروداش برای فیلم «رویای خواب زمستانی» اهدا شد.

در ادامه‌ کلیپی از گزارش دبیرخانه بخش بین‌الملل چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر پخش شد.

در ادامه این مراسم نوبت به بخش سینمای سعادت رسید و کلیپی درباره این بخش بین‌الملل برای حاضران پخش شد.

وو لانگ، خوزه ماریا لارا، سرگی دورستووی، کارن آویتیسیان، آندره مورگان و هاتف علیمردانی داوران بخش سینما سعادت برای اهدای جوایز روی سن آمدند. احمدرضا معتمدی به دلیل کسالت در این مراسم حضور نداشت.

برگزیدگان بخش سینمای سعادت

سیمرغ بلورین بهترین دستاورد هنری این بخش به آنجلوس رالیس برای فیلم «آفرین در عصر سیلاب» اهدا شد.

سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه به آلساندرو باردانی برای فیلم «بهترین قرن زندگی من» اهدا شد.

در ادامه ویدیویی از آلساندرو باردانی پخش شد که درباره دریافت این جایزه و حس و حال خود توضیح داده بود.

سیمرغ بلورین بهترین کارگردان در این بخش به آلخاندرو روخاس و خوآن واسکوئز برای فیلم «در بدو ورود» اهدا شد.

جایزه ویژه هیات داوران بخش سینمای سعادت به محمود کلاری برای فیلم «تابستان همان سال» اهدا شد‌.

او پس از دریافت جایزه گفت: خیلی ممنونم. من خواهش می‌کنم از تهیه کننده فیلم آقای اوجی که اینجا تشریف بیاورند. بدون همراهی ایشان این فیلم ساخته نمی‌شد.

سیمرغ بهترین فیلم در این بخش به استفان کوماندراف برای فیلم «به درس‌های بلاگا» اهدا شد.

سپس ویدیویی از این کارگردان در سالن پخش شد.

در ادامه محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی همراه با دو دختر خود روی سن حاضر شد و به بیان صحبت‌های خود پرداخت.

وی سخنان خود را با دعای تحویل سال شروع کرد و گفت: سال جدید سینمای ایران را به همه شما عزیزان تبریک می‌گویم. سلام و درود دارم خدمت شما عزیزان حاضر ارجمند. سال گذشته لحظات تلخ و شیرینی برای سینمای ایران رقم خورد؛ تلخ به معنای درگذشت سینماگران بزرگ ایران مثل آقای مهرجویی، خانم پروانه معصومی، آقای آتیلا پسیانی و خاطرات تلخ دیگری مانند بحث معیشت و اقتصاد و امنیت شغلی سینماگران که در جلسات مکرر مسایل خود را مطرح کردند. ما همراه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سعی کردیم این مشکلات را برطرف کنیم البته که این مسایل ادامه دارد و سعی داریم که همه آنها را در جلسات متعدد همراه وزیر محترم ارشاد برطرف کنیم.

وی ادامه داد: در دوران کرونا و پساکرونا و اغتشاشاتی که شکل گرفته بود که سینمای ایران در آستانه تعطیلی قرار گرفت و با تنفس مصنوعی ادامه حیات داد. خوشبختانه در حال حاضر جان گرفته است و امروز شرایط مطلوبی دارد. مخاطبانی که از سینما قهر کرده بودند، فیلم های سینمای امسال را دیدند. احیای سینمای ایران با فروش خوبی رقم خورد و برخی از دوستان نقد می‌کنند که چرا جای برخی از آثار خالی بود و من می‌گویم اگر سینما را یک خانواده در نظر بگیریم که پدر آن کرایه خانه را پرداخت نکرده باشد و مادرش بیمار باشد، شما در چنین خانواده‌ای چه می‌کنید؟ آیا در چنین شرایطی برای بچه‌های خانواده شاهنامه می‌خوانید؟

رییس سازمان سینمایی تاکید کرد: برای دوستانی که نقد می‌کنند چرا برخی فیلم ها حضور ندارند، باید بگویم که ما باید ابتدا اقتصاد سینما را درست می‌کردیم و در برنامه های آتی به مسایل دیگر بپردازیم.

خزاعی یادآور شد: در ۴۰ سال گذشته، ۵۷۰ سالن سینما ساخته که به همت دولت ۲۵۰ سالن به آن اضافه شده است. تمام تلاش ما این است که تا پایان دولت سالن‌های سینما را به ۱۰۰۰ سالن برسانیم که جهش خوبی در سینما است.

وی ادامه داد: علی رغم اینکه برخی فکر می‌کنند تولیدات سینمای ایران خوابیده است بالغ بر ۴۳۰۰ مستند کوتاه، تله فیلم، فیلم و غیره در سینمای ایران تولید شده است. همچنین سیاه نمایی از سینمای ایران رخت بربسته است اما این به معنای این نیست که ژانرهای مختلف در سینما تقویت نشود، ما به آثار مختلف نیاز داریم. سینما باید خوبی‌ها، زشتی‌ها و پلیدی‌ها را بییند و امیدوارم شاهد آثار خوبی در سینما باشیم؛ آثاری با رعایت اصول ما و مسائل شرعی. من شعاری مطرح کردم که سازمان سینمایی بر اساس آن پیش می رود و از ما نخواهید که آن را نقض کنیم.

رییس سازمان سینمایی بیان کرد: آخرین نکته اگر بخواهیم همدلی در سینمای ایران برجا باشد، باید از دو قطبی بودن در سینما جلوگیری کنیم. درست است که منافع برخی در دو قطبی بودن سینما است اما ما باید تلاش کنیم که این اتفاق نیفتد. بحث دامن زدن به دو قطبی بودن در رسانه‌ها مطرح بود در حالی که باید بخش خصوصی با همکاری بخش دولتی از سینمای ایران حمایت کند.

وی درباره حضور سازمان‌ها و ارگان‌ها در جشنواره فجر ۴۲ مطرح کرد: این بحث به امروز سینمای ایران برنمی‌گردد. بزرگان زیادی در همین سینمای ایران کار خود را با حمایت نهادها ادامه دادند و امروز چه شده که حضور نهادها را نقد می‌کنند؟ صادقانه از بخش خصوصی، حوزه هنری، سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، صدا و سیما و بنیاد سینمایی فارابی… تشکر می‌کنم.

خزاعی گفت: ما باید برای اعتلای سینمای قدرتمند، تولید آثار، تصویرسازی درست و پیشرفت کشورمان و همچنین تقویت جامعه و خانواده و امید به آینده همصدا باشیم.

وی در پایان خاطرنشان کرد: در حوزه بین‌الملل نیز اتفاقی که در غزه می‌افتد، بی‌سابقه است و در ۱۰۰ سال اخیر همچین اتفاقی نداشتیم چرا که بالغ بر ده هزار کودک و خردسال در جنگ نابرابرانه کشته شدند. روز به روز جریان مقاومت ریشه‌دارتر خواهد شد و هر خردسالی که به شهادت می‌رسد، کودکان دیگر وارد میدان می‌شوند. امروز باید سینمای ایران و ۷۰ کشوری که در جشنواره حضور داشتند، برای غزه تصویرسازی کنند و مقاومت مردم فلسطین و غزه را به رخ بکشند. خواهش می‌کنم مردم فلسطین و غزه را یک دقیقه بی وقفه تشویق کنید.

شهیدی فرد عنوان کرد: این نکته را ضمن یادآوری صحبت‌های آقای امینی عرض می‌کنم که از طرف آقای امینی ۶ هزار وام ۱۰۰ میلیون تومانی برای اهالی سینما درنظر گرفته شده است.

محمد معتمدی خواننده موسیقی ایرانی مهمان بخش دیگر آیین اختتامیه بود و همراه با گروه نوازندگان به اجرای زنده پرداخت.

شهیدی‌فرد با ادای احترام به درگذشتگان سینما گفت: ادای احترام داریم به کسانی که سال‌های پیش در همین سالن و روی صندلی‌ها نشسته بودند اما اکنون تنها یادشان با ماست.

در ادامه کلیپی از خاطرات سینمای ایران و درگذشتگان سینمای ایران پخش شد‌.

در بخش دیگر این مراسم کلیپ مسابقه ملی ایران پخش شد و با پخش این کلیپ اهدای جایزه بخش نگاه ملی آغاز شد که اولین جایزه به جایزه ویژه شهید سردار قاسم سلیمانی تعلق داشت.

محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، زینب سلیمانی فرزند شهید قاسم سلیمانی، محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی و مجتبی امینی دبیر جشنواره برای اهدای جایزه نگاه ملی ویژه حاج قاسم سلیمانی روی سن آمدند.

سیمرغ بهترین فیلم از نگاه ملی و جایزه شهید قاسم سلیمانی به حبیب والی‌نژاد تهیه‌کننده فیلم «آسمان غرب» اهدا شد‌‌.

رسانه سینمای خانگی- «دست‌های ناپیدا» چند ستاره شد؟

فیلم «دست‌های ناپیدا» به کارگردانی انسیه شاه‌حسینی و تهیه‌کنندگی سعید سیدزاده، سیزدهمین فیلم اکران شده در جشنواره چهل‌ودوم فجر بود و با مجموع ۱۵ ستاره از سیزده منتقد سینما، میانگین یک ستاره را برای خود ثبت کرد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، منتقدان سینما روزانه در نظرسنجی ایرنا به فیلم‌های اکران شده در چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر ستاره می‌دهند، هر کدام از منتقدان می‌توانند رضایت نسبی خود را از آثار سینمایی با تعداد ستاره‌ها از یک تا پنج مشخص کنند. این نظرسنجی هر روز در خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) منتشر می‌شود.

ایرنا از منتقدان سینما، درباره فیلم دستهای ناپیدا که سیزدهمین فیلم اکران شده در چهارمین روز جشنواره، یکشنبه – ۱۵ بهمن ۱۴۰۲- بود، نظرسنجی کرده است که از نظر تعداد ستاره‌های اعطا شده نتایج نشان می‌دهد این فیلم توانست در مجموع ۱۵ ستاره را از چهارده منتقد سینما دریافت کند.

بر اساس حروف الفبا به ترتیب، سعید اسلام‌زاده، زهرا اردکانی، میلاد جلیل‌زاده، مینو خانی، میکائیل دیانی، سیدعلی سیدان، محمدصابری، محمدصادق علیزاده، حمید قادری، محمد محمدی، زهرا محمودی، علیرضا مرادی، احسان ناظم بکایی و مصطفی وثوق‌کیا در نظرسنجی صبح اعدام شرکت کردند.

در این نظرسنجی، چهار منتقد ۰.۵ ستاره، دو منتقد یک ستاره، یک منتقد ۱.۵ ستاره، یک منتقد ۲ ستاره، سه منتقد ۲.۵ ستاره، یک منتقد ۳ ستاره به فیلم دست های ناپیدا دادند، این در حالی است که هیچ‌کدام از منتقدان فیلم ساخته انسیه شاه حسینی را شایسته دریافت چهار و پنج ستاره ندانستند.

 فیلم دستهای ناپیدا

دست‌های ناپیدا روایتی از رشادت‌های زنان در دوران دفاع مقدس ساخته انسیه شاه‌حسینی تنها کارگردان زن جشنواره فجر ۴۲ است.

در خلاصه داستان فیلم «دست ناپیدا» آمده است: در سال‌های ابتدایی جنگ یک زن خبرنگار با عده ای زن ایثارگر آشنا شده و سرنوشتش دچار تغییر می شود…

تهیه‌کننده این اثر سیدسعید سیدزاده و بازیگران آن معصومه بافنده، نسرین احمدخانی، اعظم سادات موسوی، زیبا عسکری هستند.

منتقدان به فیلم‌های روز اول چند ستاره دادند؟

فیلم دروغ‌های زیبا به کارگردانی مرتضی آتش‌زمزم، با مجموع ۱۸ ستاره از دوازده منتقد سینما، میانگین ۱.۵ ستاره را برای خود ثبت کرد.

فیلم شکار حلزون به کارگردانی محسن جسور با مجموع ۱۰.۵ ستاره از دوازده منتقد سینما، میانگین ۰.۹ ستاره را برای خود ثبت کرد.

فیلم دو روز دیرتر به کارگردانی اصغر نعیمی با مجموع ۲۱.۵ ستاره از دوازده منتقد سینما، میانگین ۱.۸ ستاره را برای خود ثبت کرد.

فیلم ظاهر به کارگردانی حسین عامری با مجموع ۱۷ ستاره از ۹ منتقد سینما، میانگین ۱.۸ ستاره را برای خود ثبت کرد.

منتقدان به فیلم‌های روز دوم چند ستاره دادند؟

فیلم تمساح خونی به کارگردانی جواد عزتی با مجموع ۴۱.۵ ستاره از چهارده منتقد سینما، میانگین ۳ ستاره را برای خود ثبت کرد.

فیلم تابستان همان سال به کارگردانی محمود کلاری با مجموع ۲۳.۵ ستاره از چهارده منتقد سینما، میانگین ۱.۶ ستاره را برای خود ثبت کرد.

فیلم بی‌بدن به کارگردانی مرتضی علیزاده با مجموع ۳۲ ستاره از چهارده منتقد سینما، میانگین ۲.۲ ستاره را برای خود ثبت کرد.

فیلم پرواز ۱۷۵ به کارگردانی محمدحسین حقیقت با مجموع ۹.۵ ستاره از چهارده منتقد سینما، میانگین ۰.۸ ستاره را برای خود ثبت کرد.

منتقدان به فیلم‌های روز سوم چند ستاره دادند؟

فیلم صبح اعدام به کارگردانی بهروز افخمی با مجموع ۲۱ ستاره از چهارده منتقد سینما، میانگین ۱.۵ ستاره را برای خود ثبت کرد.

فیلم شه‌سوار به کارگردانی حسین نمازی با مجموع ۲۱ ستاره از چهارده منتقد سینما، میانگین ۱.۵ ستاره را برای خود ثبت کرد.

فیلم صبحانه با زرافه‌ها به کارگردانی سروش صحت با مجموع ۲۹ ستاره از سیزده منتقد سینما، میانگین ۲.۲ ستاره را برای خود ثبت کرد.

فیلم قلب رقه به کارگردانی خیرالله تقیانی پور با مجموع ۳۲.۵ ستاره از سیزده منتقد سینما، میانگین ۲.۳ ستاره را برای خود ثبت کرد.

چهل‌ودومین جشنواره بین المللی فیلم فجر شامگاه چهارشنبه -۱۱ بهمن- رسما افتتاح و از روز پنجشنبه اکران فیلم‌ها در خانه جشنواره (برج میلاد تهران) و سینماهای مردمی آغاز شد؛ ۲۲ فیلم در بخش سودای سیمرغ، ۱۲ فیلم در بخش نگاه نو و ۴ فیلم در بخش انیمیشن با یکدیگر رقابت می‌کنند و در نهایت برگزیدگان بخش‌های مختلف در مراسم اختتامیه -۲۲ بهمن- معرفی خواهند شد.

رسانه سینمای خانگی- فیلم دفاع مقدس بدون شاعرانگی، بازنده است

کارگردان فیلم «دست ناپیدا» گفت: فیلم‌ساز دفاع‌مقدس اگر نگاه فرهنگی و شاعرانه نداشته باشد،باخته است، کسی که می‌خواهد درباره عملیات کربلای ۵ فیلم بسازد اول باید شعرهای سهراب سپهری را بخواند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، دست ناپیدا به کارگردانی انسیه شاه حسینی نخستین فیلم روز چهارم جشنواره فیلم فجر – 15 بهمن 1402- بود که در خانه جشنواره اکران شد و پس از آن نشست خبری فیلم با حضور انسیه شاه حسینی کارگردانی و نویسنده و طراح صحنه، سید سعید سیدرزاده تهیه کننده، کاوه ایمانی تدوینگر، احسان نوبخت صدا بردار، آرش قاسمی صدا گذار، حسن ایزدی جلوه های ویژه بصری، احمد رسولیان جلوه های ویژه میدانی، نازنین سرابی طراح چهره، مسعود سخاوت دوست آهنگساز و بازیگران معصومه بافنده، نسرین احمد خانی، حسین پوریده و اهالی رسانه برگزار شد.

 انسیه شاه حسینی

برای ساخت فیلم کربلای ۵ باید شعرهای سهراب را خواند

انسیه شاه حسینی کارگردان فیلم دست ناپیدا اظهار کرد: جای آقای عبدی نسب خالی است. او صبح‌ها که سرکار می‌آمدند یک شعری را می‌خواندند. اکنون در این نشست نیستند و من به جایشان این شعر را می‌خوانم. «من دلم می خواست صدایم، صدایت را بغل می کرد/ من دلم می خواست زخم مرحم بود/ من دلم می خواست نور مرحم بود»

وی در پاسخ به این پرسش که چرا بعد از ۱۲ سال سراغ این سوژه رفته است، گفت: باید از مسئولان بپرسید که چرا کاری کردند که خانم شاه حسینی ۱۲ سال فیلم نساخته است. من در همه این مدت که کار نمی‌کردم چندین فیلم‌نامه نوشتم و اگر شرایطش باشد همین الان می‌توانم بروم سر فیلم‌برداری این فیلمنامه‌ها.

این کارگردان درباره عنوان فیلم و نگاه جاری در فیلم بیان کرد: انقلاب ما فرهنگی بود. حضرت امام خمینی (ره) با تانک و توپ شروع نکردند و اولین چیزی که به مردم می‌گفتند این بود که ما می‌خواهیم کرامت انسانی را به شما برگردانیم. بعد هم جنگ به ما تحمیل شد.

«آنچه که در انقلاب درباره آن شعار می‌دادیم، در جنگ متبلور شد. هر کسی که درباره جنگ و دفاع مقدس فیلم‌ می‌سازد اگر نگاه فرهنگی و شاعرانه نداشته باشد، باخته است اگر کسی می‌خواهد درباره عملیات کربلای ۵ فیلم بسازد اول باید شعرهای سهراب سپهری را بخواند.»

می‌خواستم درباره زندگی زنان پشت جبهه حرف بزنم

کارگردان فیلم دست های ناپیدا گفت: من سال‌ها با خاطرات زنان خوزستان و جنوب زندگی کردم و می‌خواستم از زوایای پنهان زندگی آنها حرف بزنم. شهید حاج قاسم سلیمانی می‌گفتند «لعنت به کسی که جنگ را دیده و حس کرده و واقعیت را دیده و تریبونی به او برسد و در مورد آن حرف نزد» من هم می‌خواستم درباره زندگی این زنان در جنگ حرف بزنم.

شاه حسینی درباره چرایی استفاده از لباس‌ها و رنگ‌های امروزی در فیلم گفت: این طور نیست و من از لباس‌های خودم که از دهه شصت داشتم، در این فیلم استفاده کردم. موضوع فیلم دست ناپیدا و کتاب حوض خون مشترک است ولی آدرس و زاویه دید و برداشت داستان بسیار متفاوت است.

استخوان‌هایی را که دست زنان می‌برید، نشان ندادیم

کارگردان «دست ناپیدا» در ادامه اظهار داشت: درباره عاشورا خیلی فیلم ساخته شده است، اما وقتی کسی روی منبر می‌رود، تاثیرگذارتر است. در برخی مواقع کلام پیش می‌رود و تصویر عقب‌تر می‌ایستد. ما حتی استخوان‌هایی که دست این زنان را می‌برید، نشان ندادیم زیرا می‌خواستیم حرمت شهدا را نگه داریم. بعضی چیزها را نمی‌شد گفت و نشان داد مانند عشق و ایمان که نمی‌توان با هیچ نمادی آن را نشان داد.

وی درباره استفاده از بازیگران بومی در این فیلم گفت: پایه فیلم من مستند است و حضور یک سلبریتی این روایت را مخدوش می کند. به خاطر همین از بازیگران بومی که بسیار بااستعداد هستند و هنوز فرصت دیده شدن پیدا نکردند، استفاده کردم.

شاید نام فیلم را می‌گذاشتم «در جبهه شرق خبری هست!»

شاه حسینی در پاسخ به این سوال که آیااز فیلم «در جبهه غرب خبری نیست» ایده گرفته است؟، گفت: خیر این فیلم را بعد از دریافت پروانه ساخت دیدم و با خودم گفتم ای کاش زودتر این فیلم می‌دیدم و اسم فیلم را می گذاشتم «در جبهه شرق خبری هست!»

وی گفت: ما مجبور شدیم زمان «دست ناپیدا» را کوتاه کنیم اگر زمان فیلم ۱۲۰ دقیقه بود پاسخ به خیلی از سوال ها داده می‌شد. در این فیلم دختری به جنگ آماده تا از کشت و کشتار عکس بگیرد و در یک مسابقه برنده شود و بتواند اجاره خانه‌اش را بدهد، ولی وقتی به حقیقت ماجرا پی می‌برد دست ناپیدا او را به جای خوب هدایت می‌کند.

از موج انفجار رگ‌های دستش مانند کش شده بود

شاه حسینی افزود: موج انفجار خیلی اتفاقات را در جنگ رقم می‌زند. من کسی را دیدم که بر اثر موج انفجار رگ‌های دستش مانند کش شده بود. ما در فیلم می‌گوییم این بچه نماد امید است. شاید اگر امکانات بیشتری داشتیم حرفمان را سینمایی‌تر می‌زدیم. به اندازه تمام زن‌ها در هر شرایط جنگی و غیرجنگی می توان قصه و فیلم ساخت.

شاه حسینی در پاسخ به این پرسش که در این فیلم از خاطرات خانم کاظم‌زاده عکاس جنگ استفاده شده است؟ گفت: خیر. من فقط اسم خانم کاظم زاده را شنیده بودم. در کتاب حوض خون بیشتر درباره بیوگرافی زنان جنگ صحبت شده است و قصه دراماتیزه نشده است.

سید سعید سیدزاده تهیه کننده فیلم در پاسخ به این پرسش که چه لزومی داشت برای ساخت این فیلم ۲ نهاد دولتی سرمایه‌گذاری کنند؟ گفت: باید دستتان در کار باشد تا بدانید هزینه ساخت فیلم چقدر است و در وسع یک نهاد نیست و چند نهاد باید مشارکت کنند. بنیاد شهید ۵۱ درصد و فارابی ۲۵ درصد و دو شریک دیگر بخشی از منابع مالی کار را تامین کردند.

با درد زنان پشت جبهه آشنا هستم

معصومه بافنده بازیگر این فیلم گفت: همه جای حضور در این فیلم برای من خوشی و خاطره بود. من بچه جنگ هستم و کودکی‌ام با جنگ گذشت. من در کودکی همسایه‌مان را دیدم که رفت و شهید شد. من با درد زنان پشت صحنه جنگ ناآشنا نیستم.

حسین پوریده دیگر بازیگر این فیلم گفت: دست ناپیدا در این فیلم دست مرا گرفت.

نسرین احمد خانی دیگر بازیگر این فیلم بیان کرد: خانم شاه‌حسینی در این پروژه نقش کوتاه ولی تاثیرگذاری را به من پیشنهاد دادند و من بازی کردم. از اعتماد و دلگرمی خانم شاه‌حسینی و آقای سیدزاده تشکر می‌کنم. هیچ‌کس به اندازه من برای لیلا بودن خاطرات خانم شاه حسینی را نشنید.

کاوه ایمانی تدوینگر بیان کرد: این فیلم ۱۸۰ دقیقه بود و در نهایت به اندازه‌ای رسید که شما روی صحنه دیدید.

نازنین سرایی طراح چهره پردازی با اشاره به شرایط جوی محل فیلمبرداری گفت: شرایط خیلی سختی برای حفظ ضبط فیلم‌ وجود داشت. دست مریزاد می‌گویم به همه عوامل برای همکاری که داشتند.

چهل‌ودومین جشنواره بین المللی فیلم فجر شامگاه چهارشنبه -۱۱ بهمن- رسما افتتاح و از روز پنجشنبه اکران فیلم‌ها در خانه جشنواره (برج میلاد تهران) و سینماهای مردمی آغاز شد؛ ۲۲ فیلم در بخش سودای سیمرغ، ۱۲ فیلم در بخش نگاه نو و ۴ فیلم در بخش انیمیشن با یکدیگر رقابت می‌کنند و در نهایت برگزیدگان بخش‌های مختلف در مراسم اختتامیه -۲۲ بهمن- معرفی خواهند شد.

رسانه سینمای خانگی- «پرواز ۱۷۵»؛ یک نگاه متفاوت به جنگ

کارگردان در فیلم «پرواز ۱۷۵»، نگاه بیننده را نه به سفر زمینی قدیمیِ پر از گلوله و توپ و تانک و غبار با دشت‌هایی پر از گل‌های لاله و تپه و تنه‌های بی سر نخل‌های سوخته باوقار که به سفری نو در اعماق آب‌های اروندِ پر از اسرار ناگفته ماندگار می‌برد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، من از رنگین کمان هفت رنگ نقد، رنگ آبی آسمانی انگشتر شهید را پسندیدم. زیرا آن رنگ، هوشم را به آسمان و گوش جانم را به ندای آسمانی ها می سپارد که می گویند «در زمانه ای که در آن سوی جهان، صاحبان کمپانی های عظیم فیلمسازی مجهز به پیشرفته ترین تکنولوژی زمان، سرمایه های میلیارد دلاری خود را به پای خیل عظیمی از متخصصان میان‌سال و کهن‌سال سپیدموی سیاه‌دل سینمای “پرن” و “دهشت” و “خشونت” می ریزند تا قهرمانان پوشالی داستان هایشان، خیالات شیطانی بیننده را نگران جاماندن از پرواز ۶۶۶ به مقصد “کابالا” کنند، در این سوی جهان اما در موسسه ای با اندیشه متبرک به آیات رحمانی، فیلم ساز سیاه‌موی سپیدقلبی در عنفوان جوانی، با سرمایه ای غیر دولتی و نه سازمانی و ارگانی، در بخش نگاهی نو با تکیه بر تجاربی طولانی و انسانی، فیلمی را به نمایش می کشد که دغدغه قهرمانش، کمالات انسانی بینندگان را نگران جاماندن از پرواز ۱۷۵ به مقصد بهشت می کند!

من این فیلم را می ستایم. زیرا قهرمان نوجوان فیلم، به نوجوان من می گوید برای زنده ماندن بجنگ و درخت خانواده (پدر) را به عرق جبین تلاش خود آبیاری کن تا عرق شرم نگاه مادر و خواهرت را بر جبین خسته پدر نبینی!

من این فیلم را می ستایم. زیرا گردن بند قهرمان نوجوان فیلم، نماد شیاطین نیست، تصویرمردی است واقعی که جان خود را در میدان راستین نبرد با غاصبان سرزمین و نوامیس وطن نثار کرد؛ قهرمانی جاودان بنام شهید محمد جهان آرا!

من این فیلم را می ستایم. زیرا قهرمان جوان فیلم، سیلی نقد هشدار پدر جانبازش را می خورد تا فریب حلوای نسیه دروغ سازان دغل باز را نخورد!

من این فیلم را می ستایم زیرا قهرمان میان‌سال فیلم، به عنوان مدیری انیس و هم درد، خشم سرکوب شده دوران جنگ و شکوه فروخورده پس از جنگ را نه بر سر بیماران که بر صورت بیمارسازان خالی می کند تا بفهماند که به دریا رفته می داند مصیبت های طوفان را!

من این فیلم را می ستایم. زیرا کاراکتر مادر کهن‌سال فیلم، بعد از عمری حرمان، اینک یکه و تنها در آغوش اروند و هنوز در جستجوی نشانی از فرزند، اندوه را به سخره می گیرد و بر غم، لبخند تمسخر می زند تا مبادا خفتگان اروندرود و یا حتی مادران انتظار، اشک پیروزی صبر را، ناله های بی قراری بپندارند!

من این فیلم را می ستایم. زیرا قهرمان پدر کهن‌سال فیلم که کنج بیمارستان را نه گرداب رنج که محراب عروج خود ساخته است، با زبان سکوت فریاد می زند که شهادت نه یک باختن که یک انتخاب است!

من این فیلم را می ستایم. زیرا در این قرن شیطانی، مانیفست جسورانه کارگردان این فیلم ربانی، تبدیل کلام قرآنی به درام قرآنی است؛ بی هیچ اضطرابی از اندیشه های شبه شیطانی.

هنر فیلمساز، نه نمایش تروکاژهای چشم نواز و نه به رخ کشیدن دکوپاژهای هوش نواز و نه بزرگ نمایی پروداکشن های جیب نواز بلکه بیان متعالی یک اندیشه و یک احساس روح نواز است. زیرا به زعم او، هنر آن نیست که در آن سالن تاریک به مدد پندار پدیده فای (ماندگاری چند ثانیه ای تصویر بر شبکیه چشم بعد از حذف تصویر از جلوی چشم)، مردمک سیاه را با قدم های تند و کند به تعقیب فریم های متحرک خیال به این سوی و آن سوی بدوانیم. هنر آن است که از آن فضای کم نور به مدد دیداری ساده از حقیقت یک خیال، بادامک دوّار شعور را با بیانی استوار به روشنایی صراطی پایدار بکشانیم.

کارگردان اما در این اثر، نگاه ملول بیننده را نه به سفر زمینی قدیمی پر از گلوله و توپ و تانک و غبار با دشت هایی پر از گل های لاله و تپه و تنه های بی سر نخل های سوخته باوقار که به سفری نو در اعماق آب های اروند پر از اسرار ناگفته ماندگار می برد تا در معیت داستان در خاک فروخفتگان این بار با روایت قصه درآب فرورفتگان، به آن سوال بی جواب قدیمی که می پرسد «آیا آنها که به اروند رفتند هنوز بازنگشته اند؟» پاسخ دهد که آن ها که به اروند رفتند، به سبحانک یا لااله الا انت یونس و تعمید یحیی، یادگار جسم را به ماهیان اروند سپردند تا با صعود آزاد روح به عرش جاودان «هُو»ی عروج کرده در مقام راضیه مرضیه مطمئنه جای خوش کنند! مرغ باغ ملکوتم، نیم از عالم خاک/ چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم؛ ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست/ به امید سر کویش پرو بالی بزنم و اما آن انگشتری که به رنگ آبیِ آسمان است نه صرفا تذکاری برای عهد و ایمان که فزاینده نور دیدگان مادران، مژده وصال منتظران و مزد در جستجوی معاش نوجوان است. چرا که شهیدان مزد نمی گیرند ولی مزد می دهند.

کارگردان در چند سکانس شاخص به فرم قرآنی خود می رسد. زیرا در نقطه اوج این چند سکانس، اندیشه و احساس تلاقی کرده، بیان متعالی اندیشه و احساس منتقل می گردد. کارگردان در انتخاب بازیگر نقش حاج محمد (جمشید هاشم پور) هوشمندانه عمل کرده است. استاد هاشم پور که از پیش و در طول سال های جنگ به مدد یک عمر تلاش بی وقفه هنری در آفرینش قهرمانی افسانه ای، به نوبه خود، هزاران قهرمان حقیقی را پرورانده و در پرواز تک تک آنها اشک حرمان ریخته، در سکانس دیدار با پسر، نه تنها در بستر حقیقی خستگی بازنشستن از رزم هنری که بر تخت خلاقیت کاراکتری در حسرت شهادت، دست های لرزانش را بر چشمان نگرانش می گذارد تا اغیار دروغ پرداز غنیمت خوار را نبیند اما همین که به اصرار پسرش، نگاه خسته اش به نور آسمانی انگشتر یار می درخشد و بوی خوش وصل فضای مشامش را عطرآگین می کند، آن حنجره خشکیده از فریاد و آن لبان و لسان ساکت از گفتار، ناگهان جمله ای را بر زبان جاری می کند یادآور حسرتی جانگداز «من از آن پرواز جا ماندم… من از آن پرواز جا ماندم…»

به جرئت می توان گفت که این دیالوگ کوتاه، از موثرترین دیالوگ‌هایی است که جمشید هاشم پور در طول زندگی بازیگری خود بر زبان آورده است. زیرا این دیالوگ رحمانی، نگاه قرآنی کارگردان را به زیبایی و کمال تفسیرمی کند «من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا؛ مردانی از مومنین به عهدی که بر ذمه آنها بود، وفا کردند. گروهی از آنان در راه خدا به شهادت رسیدند و گروهی نیز در انتظار شهادت به سر می برند؛ بی هیچ تغییر و تبدیل در پیمان!»

در شاه سکانس شهادت حاج محمد، استفاده صحیح از نورپردازی، انتخاب زاویه درست و قاب مناسب دوربین، میزانسن دقیق و بازی استیلیزه و بی اغراق بازیگر، به فرمی می رسد که در نقطه اوج سکانس یعنی شهادت و عروج حاج محمد، عقل و حس دست به دست هم می دهند تا بیان متعالی اندیشه و احساس کارگردان فیلم در اشک های ناخودآگاه بیننده متبلورشده، با شکوه ترین نمایش شهادت یک شهید بر پرده عریض سینمای ایران و بلکه جهان ثبت شود.

بی تردید استاد هاشم پور آن لحظه را زندگی کرد و حقیقتا بر این باورم که پاداش شهداء به این استاد ارزشمند؛ تقدیم «مدال طلای شهادت» است، سیمرغ بلورین جشنواره فجر طفیلی آن! هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق/ ثبت است بر جریده عالم دوام ما

و اما ثریا قاسمی، اسطوره کاراکترپرداز نقش مادر در سینمای ایران، بعد از خلق آن همه کاراکترهای فراموش نشدنی برای آفرینش و نمایش مادرهای ستودنی، این بار اما در پرواز ۱۷۵، در دو شاه سکانس از فیلم، حاصل تمام عمر هنری اش را به یادگار ثبت می کند. در سکانس هواپیما، ابتدا در نمایی مدیوم از پروفایل مادر که در فورگراند نما، تصویر ناواضح کودکی که در کنارش نشسته نیز دیده می شود (کنایه از اینکه شهید زنده است و همیشه در کنار مادر مراقب وی بوده است)، مادر را که از شوک این ماجرای پرپیچ و خم انگشتر، هنوز در اندیشه خویش در جستجوی حل معماست می بینیم.

نما عوض می شود به نمایی کلوز شات از روبروی مادر که انگشتر را بار دیگر و اینبار با نگاهی دیگر می کاود و با سرعت نور، لحظاتی را از خاطراتی دور به اکران نگاه هشیار می آورد و دقیق می نگرد و کارگردان و بیننده نیز به همراه وی خوب می نگرند و ناگهان همراه با کاراکتر مادر، خود واقعی بانو ثریا قاسمی و نیز کارگردان و بیننده، همه با هم به شهودی یقینی می رسند و آن اینکه اصل این ماجرا یک یادآوری و هشدار به همه مردم ایران است که «لحظه پرواز نزدیک است آبرویت را نریزد دل!»

و درست در این لحظه است که جویبار اشک یقین مادر به سرشک خلاقیت کارگردان و این هر دو به رود عظیم اشک‌های هم پنداری بیننده که همگی از کوهی به نام دغدغه ناهشیار سرچشمه گرفته است، می پیوندند تا با تارهای صوتی مدیر ایثارگر آسایشگاه (جعفر دهقان) همصدا شده، هشداری نزدیک به فریاد را به گوش شعور جنگ ندیدگان فرصت طلب «صم بکم عمی فهم لایرجعون» برساند که «فضّل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما» … نابرده رنج گنج میسر نمی شود/ مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد!

و اما در شاه سکانس آخر فیلم، در آن نور گلدن تایم مثال زدنی و آن میزانسن بیاد ماندنی، خصوصا سبکِ بازیِ ترکیبی غافلگیر کننده و بشدت “باورکردنی” بانو ثریا قاسمی، چنان چنگی بر قلب بیننده زده می شود که موسیقی آریا عظیمی نژاد هم نمی تواند صدای هق هق گریه های بیننده رابپوشاند.

رسانه سینمای خانگی- چهره واقعی زن در دفاع‌مقدس چگونه است؟

انسیه شاه حسینی کارگردان سینما که در چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر با «دست ناپیدا» حضور دارد، معتقد است کاش زنان کارگردان با دیدگاه‌های بیشتری در جشنواره شرکت داشتند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، انسیه شاه حسینی کارگردان زن سینمای ایران که در حوزه سینمای دفاع مقدس شناخته شده است، بعد از گذشت بیش از ۱۰ سال، امسال در چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر با فیلم دفاع مقدسی «دست ناپیدا» و در بخش سودای سیمرغ حضور دارد. این کارگردان در گفت‌وگو با خبرنگار مهر این نکته را یادآور شد که «دست ناپیدا» ادامه فیلم سینمایی «شب بخیر فرمانده» است و به نوعی می‌توان آن را «شب بخیر فرمانده ۲» دانست؛ با این تفاوت که این بار با توجه به خاطراتی که از زمان تهیه گزارش در جبهه‌های جنگ داشته به سراغ به تصویر کشیدن زنانی رفته که در حاشیه رود کارون به نوعی در حال مبارزه بودند.

او در بخش دیگری از صحبت‌های خود تاکید می‌کند که اگر قرار باشد نقش زنان در دفاع مقدس را در سینمای ایران به تصویر کشید باید یک زن را با تمام جسارت‌ها و ترس‌هایی که در جنگ با آن روبه‌رو می‌شود نشان داد؛ در غیر این صورت شخصیت به تصویر کشیده شده غیرواقعی و کمدی می‌شود.

با ما در این مصاحبه کوتاه همراه باشید:

*شما در چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر، به عنوان تنها خانم کارگردان حضور دارید؛ فکر می‌کنید این حضور تا چه اندازه می‌تواند برای شما امتیاز باشد؟

اینکه بخواهند من را به عنوان تنها زن کارگردان در این دوره از جشنواره بدانند چندان نمی‌پسندم چرا که همیشه عاشق رقابت و هیجان آن هستم؛ اگر خانم‌های بیشتری به عنوان کارگردان در این جشنواره حضور داشتند حتماً شاهد فیلم‌های متنوع‌تری بودیم. اما باید گفت بسیاری از خانم‌های کارگردان نیز ممکن است بنا به دلایلی نتوانستند در جشنواره حضور داشته باشند همانطور که من ۱۰ سال فرصت تولید فیلم پیدا نکرده بودم. به همین دلیل حضور خود را به عنوان تنها زن کارگردان در این جشنواره را امتیاز نمی دانم؛ ای کاش خانم‌های بیشتری در جشنواره حضورر داشتند. حتی دوست داشتم به عنوان مثال ۲۰ فیلم دفاع مقدسی در جشنواره شرکت می‌کرد و فیلم من با این تعداد فیلم محک می‌خورد؛ چرا که ذات من یک جنگ‌جو است و همیشه به دنبال رقابت هستم.

*درباره روند تولید «دست ناپیدا» کمی توضیح دهید و اینکه با توجه به اینکه روایتگر فیلم مانند «شب بخیر فرمانده» یک زن است تا چه اندازه با آن فیلم متفاوت است؟

باید بگویم این فیلم سینمایی ادامه‌ای برای فیلم «شب بخیر فرمانده» است و می‌توان آن را قسمت دوم این فیلم دانست؛ به خاطر دارم در آن زمان با دوربین ۸ میلیمتری به شهرها و روستاهای مرزی رفته بودم و این بار در «دست ناپیدا» با دوربین عکاسی به کارون رفته و سراغ زن‌هایی رفته ام که در حقیقت جبهه را به حاشیه کارون کشانده اند. در آن منطقه جبهه واقعی مردانه بود؛ چرا که تعدادی روستا در حاشیه کارون وجود داشت که تعدادی در آن در برابر دشمن مقاومت می‌کردند. به همین دلیل می‌توان گفت درست است که در «دست ناپیدا» جبهه تغییر لوکیشن داده است اما ماهیت همان ماهیت جنگ است؛ یعنی در این فیلم به جای مبارزه مردان شاهد مبارزه زنان هستیم و به جای خاکریز امواج خروشان کارون را داریم. اما وجهه اشتراکی که در این ۲ فیلم وجود دارد ماهیت مبارزه‌ای است که در این فیلم‌ها دیده می‌شود؛ ما در این فیلم شاهدان حضور زنانی هستیم که با ابزار متفاوت مردانه می‌جنگند و آسیب بیشتری می‌بینند. در واقع می‌توان گفت این زنان زمانی که لباس‌های خونین سربازان را می‌شویند و شاهد جای زخم‌های سربازان که روی لباس‌ها مانده است، هستند از نظر روحی آسیب می‌بینند چرا که نمی‌دانستند آن سربازی که نمی‌شناختند در سلامت به سر می‌برد یا نه.

*باتوجه به اینکه این فیلم بخشی از خاطرات شما در جبهه جنگ بوده؛ نگارش فیلمنامه برچه اساس شکل گرفت؟

باید بگویم نگارش این فیلمنامه تنها یک ماه آن هم در ماه رمضان در فاصله زمان افطارها تا سحرها نوشته شد؛ البته نباید فراموش کرد زمانی که خاطرات خود را به عنوان فیلمنامه می‌نویسم نوشتن برای من راحت تر است و این شب زنده داری برای من جذابیت بسیاری داشت؛ حتی می‌توانم بگویم بخش‌هایی که در شب‌های احیا نوشته ام تاثیرپذیری متفاوتی داشته است. برخی از دوستان که این فیلم را دیده اند معتقدند که «دست ناپیدا» نسبت به فیلم‌های دیگرم پخته‌تر است و یک بلوغ فکری در آن دیده می‌شود. در مقایسه با «شب بخیر فرمانده» باید بگویم آن فیلم داستان لاغری داشت؛ اما در این فیلم داستان شکل و شمایل دیگری دارد.

*در چند سال اخیر آثاری تولید شده اند که محور اصلی آن زنان هستنند که از آن جمله می‌توان به «ویلایی ها» با تم انتظار و «دسته دختران» با تم جسارت زنان برای همراهی با مردان در جنگ اشاره کرد، «دست ناپیدا» چه ویژگی متفاوتی نسبت به این دسته از فیلم‌ها دارد؟

پیش از هرچیز باید بگویم خانم‌هایی که با پوست و استخوان خود جنگ را حس کرده اند هیچ گاه باور نمی‌کنند که یک زن پابه پای مردان بجنگند و یا مردان در انتظار این باشند که زنان به دل دشمن بزنند و برای آنها مهمات تهیه کنند. من در فیلم «شب بخیر فرمانده» زنی را به تصویر کشیده ام که در لحظاتی می ترسد و حتی خود را پنهان می‌کند؛ او هرگز نجنگید؛ حرف من این است که اگر قرار است تصویر یک زن را در جنگ نشان دهیم باید واقعیت یک زن در جنگ را به نمایش بگذاریم. زمانی که به صورت ایده آل به زن نگاه کنیم آن کاراکتر حالت کاریکاتوری پیدا می‌کند؛ در فیلم «ویلایی ها» نیز در کنار انتظار به مسائل مادی توجه شده که البته این مساله برای شخصیت زن کاملاً طبیعی است و تجربه من از بازدید در اردوگاه‌ها به این داستان نزدیک بود و شاهد زنان «ویلایی ها» بودم اما در «دست ناپیدا» به معنویات توجه شده است و سعی کرده ام از داخل جنگ به بیرون نگاه کنم با یک روح زنانه جنگ را به تصویر بکشم به همین دلیل تماشاگر چهره‌ای از زن می بیند که در زندگی عادی ندیده است.

*باتوجه به جایگاه سینمای دفاع مقدس در بین مخاطبان امروز سینمای ایران، فکر می‌کنید که تا چه اندازه فیلم‌هایی از این دست با محوریت زن می‌تواند برای مخاطب جذاب باشد؟

پیش از هرچیز باید بگویم اگر فیلم‌های دفاع مقدس در بین مخاطبان از جایگاه خوبی برخوردار نیست و حتی مخاطب کمی هم دارد به این دلیل است که ما هنوز فیلم دفاع مقدسی تولید نکرده ایم و هنوز وارد این حیطه نشده ایم؛ بلکه تمام این سال‌ها فقط فیلم‌های جنگی ساخته شده و هر کارگردانی از دور و از زاویه دید خود یک اثر جنگی ساخته است.

از نظر من فیلم دفاع مقدسی ناب، اگر از جنس، نگاه و فرهنگ رزمندگان ساخته می‌شد شاید وضع مملکت هم اینگونه نبود. تاکید می‌کنم که ما فیلم دفاع مقدسی خوب نداشتیم و به همین دلیل است که مخاطبی هم برای این نوع از سینما وجود ندارد. متأسفانه تمام این سال‌ها هیچ مهندسی فرهنگی به خصوص در حوزه دفاع مقدس وجود نداشته است و همه آقایان درگیر بوده و فرصتی برای پرداختن به این فرهنگ نداشتند به همین دلیل ویترین سینمای دفاع مقدس به دست کسانی افتاد که جزیره‌ای عمل کرده و براساس نگاه خود فیلم می‌ساختند.

زمانی که یک فیلم خوب ارائه نشود مخاطب چنین سینمایی را پس می‌زند؛ چرا سینمای آمریکا هرچند به دروغ فیلم‌هایی درباره جنگ می‌سازد که موفق عمل می‌کند به این دلیل است که آنها فیلم‌ها را خوب می‌سازند. در واقع می‌توان گفت سینمای آمریکا در نشان دادن باطل خیلی موفق است اما ما در نشان دادن حق ضعیف عمل می‌کنیم. شما تصور کنید برای بدرقه شهدای غواص همه جنس آدم آمد در واقع همه مملکت برای بدرقه آنها آمدند و چرا که همه مردم یک وجه اشتراک دارند و آن حق طلبی است. قصه مظلومیت شهدای غواص تمام ایران را تکان داد.

رسانه سینمای خانگی- این فیلم نمی‌‎خواهد «شادروان» باشد

تهیه‌کننده «شه‌سوار» معتقد است به دلیل نوع فضاسازی، فرم پوشش و داستان خانوادگی که در فیلم وجود دارد، ممکن است منتقدان آن را با «شادروان» مقایسه کنند این در حالی است که قصه فیلم متفاوت است.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، فیلم سینمایی «شه‌سوار» سومین فیلم بلند حسین نمازی است که پیشینه‌ای فیلم کوتاهی دارد. او پس از «آپاندیس» که اولین فیلم بلندش در فضایی با ریسک بالا برای جذب مخاطب بود، «شادروان» را ساخت که درامی خانوادگی همراه با طنز و بهره‌گیری از ریتمی مناسب در تدوین و تصویر بود و توانست مخاطب را جذب کند. او پس از «شادروان» به سراغ «شه‌سوار» رفته که اولین نمایشش در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر خواهد بود. فضاسازی و فرم «شه‌سوار» شبیه به «شادروان» است اما موضوع و سوژه‌ای که به آن پرداخته، متفاوت است.

حضور در جشنواره فیلم فجر برای حمایت از سینما

سعید عطاییان تهیه‌کننده اجرایی فیلم سینمایی «شه‌سوار» در گفت‌وگو با مهر، درباره حضور این فیلم در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر توضیح داد: بعد از اتفاقاتی که برای سینما افتاد و جوی که زودگذر بود اما در کشور و شهرمان حاکم شد و حال مردم را نیز تحت تاثیر قرار داد، یکی از حال بدی‌های من علاوه بر مسایل شخصی و ایدیولوژی خودم، این بود که چرا سینما این بلا سرش می‌آید و چنین رفتاری با هنرمندان می‌شود. وقتی سال گذشته به جشنواره فیلم فجر رفتم، خیلی حالم بد شد. راستش دلم گرفت برای این‌که این اتفاق در حال لطمه زدن به سینماست.

وی در توضیح بیشتر گفت: با دوستانم صحبت می‌کردم که باید، جشنواره فیلم فجر را که پایگاه خودمان است، حمایت و حفظ کنیم و در غیر این صورت از دستش می‌دهیم. با حسین نمازی که رفاقتی دارم و پس از سریال «سیاه‌چاله» بیشتر دوست شدیم و به قول معروف شیمی‌مان به هم می‌خورد، به این فکر افتادیم که جشنواره فجر امسال را حمایت کنیم. من هر جا که زورم رسید موضوع حمایت از جشنواره را مطرح کردم و تا حد زیادی نیز موفق شدم تا این جشنواره رونق داشته باشد، چراکه هر چه «فجر» قوی‌تر و جذاب‌تر باشد، ما سینمای موفق‌تری خواهیم داشت.

عطاییان درباره فیلم سینمایی «شه سوار» و ایده ابتدایی آن بیان کرد: یکسری اتفاقات سر سریال «سیاه‌چاله» افتاد که به هر حال خیلی خوشایند حسین نمازی و من نبود و تصمیم گرفتیم که برای خوشایند خودمان هم شده کاری انجام دهیم تا حال‌مان خوب شود. حسین نمازی قصه‌ای داشت که اصلاً به آن فکر نمی‌کرد اما یک شب با من تماس گرفت که ایده‌ای برای اجرا در ذهن دارد و برایم تعریف کرد و خوشم آمد. وقتی فیلمنامه را برایم فرستاد، متوجه شدم که باز حسین نمازی به سراغ فضای حاشیه شهر و این بار به سراغ الاغ رفته است! سکانس اولی که نوشته بود یک گله الاغ بود که موتور سواری در حال هدایت این گله الاغ است. با حسین تماس گرفتم و گفتم که این سکانس را تغییر بدهد چون اجرایش کار سختی است.

وی با بیان این‌که حقیقتاً کار کمی بوی «شادروان» را می‌داد، عنوان کرد: با توجه به این‌که برخی وقتی با فیلمنامه مواجه می‌شدند آن را شبیه به «شادروان» می‌دانستند، درصدد تغییراتی برآمدیم اما ایمان داشتیم که این کار شبیه به «شادروان» نخواهد شد.

سختی‌های «شه‌سوار» از الاغ درمانی تا وابستگی به حیوان

تهیه‌کننده «شه سوار» درباره سختی‌های ساخت این فیلم گفت: تقریباً یک محله را در شهریار در اختیار داشتیم؛ پیدا کردن الاغ‌ها کار بسیار دشواری بود چون کسی وجود ندارد که یک گله الاغ پرشمار داشته باشد و به همین دلیل چند نفر را برای یافتن این الاغ‌ها گذاشته بودیم تا از محلات و روستاهای اطراف تهران برایمان پیدا کنند. حتی ما و عوامل در این فیلم، الاغ درمانی یاد گرفتیم! و وابستگی به این حیوانات پیدا کرده بودیم. مجبور شدیم اسکان در شهریار داشته باشیم. همچنین ایفای نقش‌ها نیز سختی‌های خودش را داشت و شما قطعاً هادی کاظمی و گیتی قاسمی را در این قالب ندیده‌اید. از طرفی وقتی کار تمام می شد، جذابیت خودش را خواهد داشت. در هر حال، کار به این شریفی و نجیبی وقتی با ممیزی‌هایی روبه رو شود، کمی خستگی را بر تن ما به جای می‌گذارد.

وی در پاسخ به این‌که برای جلوگیری از شباهت «شه سوار» به «شادروان» چه کاری انجام شد، عنوان کرد: حقیقت این است که روز اول به این فکر افتادیم تا از همان عوامل «شادروان» برای کار جدید استفاده کنیم و بدمان نمی‌آمد این اتفاق بیفتد اما چون کامنت‌هایی گرفته بودیم که قصه شبیه به «شادروان» است، ابتدا سراغ بازیگرها رفتیم و تغییر دادیم و سپس تا حدی که می‌شد فضای قصه را متفاوت ساختیم که در این مورد مسعود سلامی بسیار کمک کرد و اگر غیر از آقای سلامی فرد دیگری را به عنوان فیلمبردار داشتیم، قطعاً «شه سوار» به «شادروان» شباهت پیدا می‌کرد و بیش از پیش بوی «شادروان» احساس می‌شد، چراکه آقای سلامی فیلمبردار «شادروان» بود و تذکراتی در رابطه با شباهت با «شادروان» می‌داد. اما به هر حال به دلیل وجود فضای حاشیه‌نشینی و فرم پوشش و قصه‌ای که حول خانواده می‌چرخد، منتقدان قطعاً می‌گویند که «شه‌سوار» بوی «شادروان» می‌دهد این در حالی است که قصه فیلم متفاوت است.

امضای حسین نمازی در «شه‌سوار» مشهود است

عطاییان تصریح کرد: در واقع باید تاکید کنم که فرم فیلمسازی حسین نمازی این‌گونه است و ساختار کارش شاید شباهت به هم داشته باشد اما سوژه‌ها و قصه متفاوت است. در واقع مهر و امضای حسین نمازی در «شه‌سوار» همچون «شادروان» مشهود است.

وی همچنین یادآور شد: از آن‌جایی که در پروژه بعدی نیز در کنار حسین نمازی هستم، قطعاً سه گانه این کار را خواهیم ساخت. فضا برای من فضایی مقدس است که بوی خانواده می‌دهد؛ چیزی است که این روزها از آن دور هستیم و تعهد یک پسر را نسبت به خانواده، مادر و پدر و خواهرش می‌بینیم تا از یک چالش دربیایند. اگر شما یک سکانس مشابه «شادروان» در این کار پیدا کردید، جایزه می‌دهم.

عطاییان بیان کرد: «شه‌سوار» ۲ کوچه پایین تر از «شادروان» اتفاق می‌افتد یعنی بچه محل‌های همدیگر حساب می‌شوند و اگر ۲ بازیگر تکراری یعنی ایمان برات‌پور و حافظ نبی‌زاده در «شه‌سوار» نبودند، من قطعاً سینا مهراد و نازنین بیاتی را از سر کوچه رد می‌کردم که با این‌ها دیالوگی داشته باشند!

وی در پایان در پاسخ به این‌که آیا استفاده از میثم مولایی به عنوان تدوینگر در «شه‌سوار» به جای عماد خدابخش در حالی که ریتم تدوینی مشابهی با «شادروان» دارد، برای جلوگیری از ایجاد شباهت بوده یا خیر؟ گفت: خیر، عماد خدابخش در دفتر ما در حال انجام کارهای تدوین «تمساح خونی» و چند کار دیگر بود و ما نیز در یک دفتر فیلمسازی، ۲ کار را دست یک تدوینگر نمی‌دهیم.

رسانه سینمای خانگی- بازی‌های خوب در یک فیلم ناخوب

علی شیرمحمدی تهیه کننده فیلم «صبح اعدام» با اشاره به حضور بازیگران کمتر شناخته شده در این فیلم سینمایی عنوان کرد که این هنرمندان در فیلم بازی‌های درخشانی دارند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، امروز در سانس اول برج میلاد فیلم «صبح اعدام» به کارگردانی بهروز افخمی و تهیه کنندگی علی شیرمحمدی به نمایش درمی آید.

بهروز افخمی در سخنان کوتاهی به مهر درباره ایده اولیه این فیلم گفته بود که ایده اولیه از ساخت یک سریال درباره یکی از شخصیت‌ها بیرون آمده است و بعد در این سال ها تلاش کرده است که فیلمی درباره یک گزارش خبرنگار کیهان درباره تیرباران طیب حاج رضایی بسازد.

این کارگردان درباره اینکه چرا سراغ زندگی طیب حاج رضایی نرفته است، توضیح داد: آن فیلم دیگری می شد که بیوگرافی را شخصیت‌ها را در برمی گرفت ولی این فیلم به نود دقیقه پایانی زندگی طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی می پردازد.

افخمی همیشه چهره‌ساز بوده است

همچنین علی شیرمحمدی تهیه کننده فیلم «صبح اعدام» در پاسخ به اینکه آیا اگر از بازیگران چهره استفاده می‌شد فیلم در گیشه می‌توانست موفقیت بیشتری کسب کنند به مهر بیان کرد: ابدا قایل نبودیم که حتماً از چهره ها استفاده کنیم تا فیلم بهتر دیده شود. گذشته آقای افخمی را هم ببینید متوجه می‌شوید که در فیلم های دیگر هم اینگونه بوده است.

وی اضافه کرد: او «عروس» تا «سن‌پطرزبورگ» او در کنار استفاده از حضور چهره ها، چهره ساز هم بوده است. «سن پترزبورگ» جزو اولین فیلم های محسن تنابنده بود اینجا هم ارسطو خوش رزم را داریم. البته آن فیلم ها داستانی بود و «صبح اعدام» فضایی مستندداستانی دارد و ما به ازاهای بیرونی را به تصویر می‌کشد از این رو آدم‌ها درباره شخصیت های این واقعه ذهنیت دارند به همین دلیل با این شخصیت ها هم ذات پنداری می کنند. پس باید مثل بازیگران درجه یکی که از آنها بهره گرفتیم سراغ کسانی می رفتیم که بتوان با آنها ارتباط گرفت اگر از بازیگر چهره استفاده می کردیم هرگز این اتفاق رخ نمی‌داد.

این تهیه کننده تصریح کرد: اما همین افراد هم بازی های درخشانی در این اثر داشتند. بهروز افخمی در اینکه از چنین بازیگرانی بازی بگیرد و در پرورش استعدادهای نهفته و به عرصه آوردنشان استاد است.

شیرمحمدی درباره مقطعی که از زندگی سوژه های فیلم به نمایش گذاشته می شود، بیان کرد: ما نود دقیقه پایانی زندگی طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی را می بینیم که از زمان بردنشان برای اعدام تا دقیقه پایانی تیرباران به تصویر کشیده می شود.

وی که طراحی صحنه فیلم را هم بر عهده دارد درباره لوکیشن های کار بیان کرد: فیلم تک لوکیشن نیست و در چند لوکیشن می گذرد اما شاید بخش بیشتری از آن در زندان باشد.

تهیه کننده «صبح اعدام» درباره چالش های تولید این فیلم اظهار کرد: کارهای تاریخی عموما کار سختی است مخصوصا تاریخی که آدم ها هنوز در قید حیات هستند. وقتی درباره دهه ۶۰ و ۴۰ اثری می سازید آدم ها هنوز هستند و آن تاریخ را به یاد دارند و به لحاظ رعایت قواعد طراحی صحنه و لباس باید مراقبت کنید تا طراحی ها بتواند به حقیقت و واقعیت زمان خود تنه بزنند.

شیرمحمدی در پاسخ به اینکه با خانواده طیب حاج رضایی ارتباطی داشته اند یا خیر؟ توضیح داد: در زمان ساخت فیلم کسی را نتوانستیم پیدا کنیم و فرزند ایشان خارج از کشور بود اما ارتباطی با بستگان حاج اسماعیل رضایی برقرار کردیم و حتی خواهر یا دامادشان چند بار سر صحنه فیلم آمدند.

شیرمحمدی درباره فضای تولیدی این اثر که براساس یک گزارش بوده و فراتر نرفته اند، بیان کرد: قصه براساس گزارشی از روزنامه کیهان است که سال ها ذهن بهروز افخمی را درگیر کرده بود و به همین دلیل ما وارد زندگی خصوصی و شخصی این سوژه ها نشدیم و همان گزارش بستر اصلی قصه ما شد.

اهمیت یک برهه تاریخی

وی درباره اینکه تصویر کردن این گزارش چه جذابیتی برای افخمی دارد، عنوان کرد: به هر حال این برشی از تاریخ است و اجحافی که دستگاه پهلوی نسبت به سوژه ها داشته است برای آقای افخمی جذاب بود. تهمتی به عده ای زده می شد و بعد آنها اعدام می شدند؛ این ماجرا در ذات خود دراماتیک است.

شیرمحمدی در پاسخ به اینکه به نظرش افخمی در ساخت فیلم سیاسی موفق تر است یا طنز و درام بیان کرد: افخمی نشان داده است در همه ورژن های فیلمسازی و ژانرهای مختلف موفق است.

وی درباره انتقادها به برخی آثار وی اظهار کرد: خود من فقط یک فیلم افخمی را دوست نداشتم که فیلم «روباه» بود ولی خودش می گوید آن بهترین فیلمش است که من متوجهش نشده ام.

شیرمحمدی درباره اینکه رفتن افخمی به «هفت» با توجه به اینکه خودش در جشنواره فیلم دارد شائبه تبعیض به وجود می آورد یا خیر؟ بیان کرد: به هر حال ما هم فیلمی داریم که در کنار دیگر فیلم ها دیده می شود البته شاید هم آقای افخمی ما را به برنامه اش دعوت نکند. با این حال به نظرم منافاتی ندارد. او یک برنامه تخصصی سینمایی دارد و همه دوستانی که در فجر فیلم دارند دعوت می شوند. سوال خیلی ها هم است ولی من متوجهش نمی شوم. در عین حال این را هم بگویم هر حرفی هم در این تریبن ها زده شود به نفع فیلم نیست چون مردم خیلی باهوش هستند و اگر کسی تریبون داشته باشد هم نمی تواند بگوید بروید فیلم مرا ببینید یا اینکه بخواهد در این زمینه تاثیر بیشتری بگذارد.

این تهیه کننده در پایان درباره صحنه یا سکانسی که در فیلم تکان دهنده است، گفت: آن لحظه ای که این ۲ نفر تیرباران می شوند به نظرم صحنه تکان دهنده ای است به ویژه که حاج اسماعیل رضایی فرد عجیبی بود و وقتی درباره او و حتی حاج طیب می خوانید متوجه می شوید که خیلی به مردم خدمت کرده اند. حاج اسماعیل از کودکی بدون پدر بوده است و خرج خود و مادر و خانواده اش را داده است. او به بهترین شکل ممکن رشد کرد و اینقدر صالح بود که همه به او اعتماد می کردند. معروف هم بود که خیلی در تجارت خوش شانس است. صحنه تیرباران این ۲ عزیز به نظرم صحنه تکان دهنده فیلم است.

رسانه سینمای خانگی- در سومین روز فجر چه خواهد گذشت؟

سومین روز چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر ۴ اثر «صبح اعدام»، «شه‌سوار»، «قلب رقه» و «صبحانه با زرافه‌ها» را به ترتیب در برنامه اکران دارد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، پس از ژانرهای متنوع روز اول و دوم جشنواره چهل و دوم فیلم فجر شنبه ۱۴ بهمن همزمان با سومین روز این رویداد نیز این روند البته با تنوع کمتر ادامه دارد. دو اثر اکران امروز با موضوع دفاع مقدس و محور مقاومت و دو اثر کمدی است.

صبح اعدام

صبح اعدام به کارگردانی بهروز افخمی و تهیه‌کنندگی علی شیرمحمدی تازه ترین محصول سازمان سینمایی سوره و بنیاد سینمایی فارابی است

علاوه بر مسعود شریف، ارسطو خوش رزم در نقش حاج اسماعیل رضایی، داود فتحعلی‌بیگی در نقش قاضی عسکر، پوریا منجزی در نقش کلیددار طیب، محسن آوری در نقش سرهنگ دادستانی و کاوه دارابی در نقش خبرنگار کیهان در تازه‌ترین ساخته بهروز افخمی نقش آفرینی می‌کنند.

«صبح اعدام» برشی از لحظات پایانی زندگی طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی است که در پی قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ محکوم به اعدام شدند. داستان این فیلم در فاصله زمانی ۵ تا ۶:۳۰ صبح این روز روایت می‌شود.

 صبح اعدام

شه سوار

دومین اثر اکرانی امروز «شه سوار» ساخته حسین نمازی دومین فیلم کمدی اجتماعی او بعد از فیلم شادروان است.

در خلاصه داستان فیلم شه سوار آمده است: به‌ دنبال درگذشت پدر خانواده در جریان برگزاری عروسی که چندبار بهم خورده است، خانواده او قصد پنهان کردن این خبر را دارند.

مهرداد صدیقیان، الناز حبیبی، هادی کاظمی، عباس جمشیدی‌فر، گیتی قاسمی، سعید عطایان، ایمان برات‌پور، حافظ نبی زاده، مهرناز افلاکیان، ناهید استواری، با هنرمندی عزت‌الله رمضانی‌فر با حضور امیر دژاکام بازیگران فیلم شه سوار هستند.

این فیلم سینمایی محصول بنیاد سینمایی فارابی است که با مشارکت بخش خصوصی تولید شده است.

 شه سوار

قلب رقه

قلب رقه روایتی جدید از سینمای ایران درباره اتفاقات گروه‌های تروریستی در کشور سوریه به کارگردانی خیرالله تقیانی‌پور و تهیه کنندگی سعید پروینی است.

فیلم درباره محور مقاومت و رویدادهای منحصر به فردی است که در این عرصه اتفاق می افتد. رقِه از شهرهای کشور سوریه و مرکز استان رقه است که در شمال شرقی سوریه و در ساحل فرات قرار دارد. Raqqa تقریباً ۴ سال (از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷) پایتخت داعش بوده است.

در فیلم قلب رقه شهرام حقیقت دوست، شادی مختاری، عبدالرضا نصاری، فرهاد قائمیان، هدایت هاشمی، محمدرضا شریفی‌نیا، مصطفی ساسانی، عامر علی و مهدی شیخ عیسی به ایفای نقش می‌پردازند.

بخشی از لوکیشن‌های فیلم در شهرک دفاع مقدس و بخشی دیگر در خارج از ایران صورت گرفته است.

 قلب رقه

صبحانه با زرافه ها

صبحانه با زرافه‌ها اثری کمدی به کارگردانی سروش صحت و تهیه‌کنندگی سید مصطفی احمدی است.

این دومین ساختهٔ سینمایی صحت بعد از جهان با من برقص (۱۳۹۸) است و بهرام رادان، پژمان جمشیدی و هوتن شکیبا نقش‌های اصلی آن را ایفا می‌کنند.

صبحانه با زرافه‌ها البته یکی از پربازیگرترین فیلم‌های جشنواره فیلم فجر امسال است، این فیلم موفق شد تا بلیت‌های تمام سانس‌های ۱۱ روز نمایش مردمی خود را در عرض ۱۵ دقیقه به فروش برساند تا دومین ساخته سینمایی سروش صحت، تا پیش از شروع جشنواره به‌عنوان پرمخاطب‌ترین و پرفروش‌ترین فیلم‌ جشنواره امسال مطرح شود.

 صبحانه با زرافه

فیلم های امروز نیز به روال دو روز گذشته به ترتیب ساعت ۱۳، ۱۶، ۱۹ و ۲۲ اکران می شوند.

چهل‌ودومین جشنواره بین المللی فیلم فجر شامگاه چهارشنبه -۱۱ بهمن- رسما افتتاح و از روز پنجشنبه اکران فیلم‌ها در خانه جشنواره (برج میلاد تهران) و سینماهای مردمی آغاز شد؛ ۲۲ فیلم در بخش سودای سیمرغ، ۱۲ فیلم در بخش نگاه نو و ۴ فیلم در بخش انیمیشن با یکدیگر رقابت می‌کنند و در نهایت برگزیدگان بخش‌های مختلف در مراسم اختتامیه -۲۲ بهمن- معرفی خواهند شد.

رسانه سینمای خانگی- در نشست «پرواز ۱۷۵» چه گذشت؟

کارگردان فیلم «پرواز ۱۷۵» با بیان اینکه به اسم شعار واقعیت‌ها را انکار نکنیم، گفت: این فیلم برای افرادی است که بخشی از خود را در جنگ جا گذاشتند؛ اما واقعا از شهدا گفتن ترس ندارد. 

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا؛ فیلم سینمایی پرواز ۱۷۵ ساخته محمدحسین حقیقت، چهارمین و آخرین فیلم روز دوم جشنواره – جمعه ۱۳ بهمن – بود که اکران شد و پس از آن نشست خبری با حضور محمدحسین حقیقت کارگردان، سعید شرفی‌کیا تهیه کننده و بازیگران آن اتابک نادری، جعفر دهقان و رضا توکلی در خانه جشنواره در برج میلاد برگزار شد.

کار اول دفاع مقدس باشد سختی‌های خود را دارد

محمدحسین حقیقت کارگردان فیلم بیان کرد: طبیعتا کار اول در حوزه دفاع مقدس سختی‌های خود را دارد، تلاش کردیم از فضای مرسوم فاصله بگیریم و از افرادی که بخشی از خودشان را در جنگ جای گذاشتند، بپردازیم. ما با هر عقیده و آرمان و سلیقه ای باید یک نکته مشترکی داشته باشیم که برای همه قابل احترام باشد. واقعا از شهدا گفتن ترس ندارد.

حقیقت درباره الگوبرداری از یک نمایش گفت: من نمایشی را ندیدم و از جایی الگو گرفته نشده و داستانی بود که شکل گرفته است؛ به اسم شعار واقعیت ها را انکار نکنیم.

این کارگردان جوان گفت: همه داستان و زنجیرواره های داستان چیزی نبود که بخواهیم به جایی اشاره کنیم. این مفهوم مادرانه یک مفهوم کلی است، فیلمنامه یک روند ۲ ساله را طی کرده است و ما به جاهای مختلف سفر کردیم و خیلی از موارد را به عینه دیدیم.

فیلم با سرمایه شخصی ساخته شده است

وی تصریح کرد: بعضی از دوستان نسبت به این فیلم کم لطفی کردند و بیان کردند که مشخص است این فیلم مستقل نیست و به جایی وصل است. ولی این را اینجا می گویم که این کار بدون ریالی بودجه دولتی و با سرمایه شخصی ساخته شده است. این امر کاملا متداول است که ردیف های بودجه برای نهادهای مختلف وجود دارد که باید در فیلم‌سازی هزینه شود ولی اگر دغدغه ها درست بررسی نمی شود، باید آنها را بررسی کرد.

به آسایشگاه‌های جانبازان سر بزنید

اتابک نادری در این نشست گفت: خوشحالم که ادای دینی به شهدایی کردیم که حتی اسم آن‌ها سر کوچه‌ها نیست. کار دلی بود و ربطی به هیچ تکنیک و تجربه‌ای نداشت.

جعفر دهقان هم گفت: یک سری به آسایشگاه های جانبازان دفاع مقدس بزنید، تازه با مفهوم اینکه ما چرا به این افراد بدهکار هستیم آشنا و متوجه خواهید شد.

رضا توکلی نیز گفت: محمدحسین حقیقت کارگردان خلاقی است، پیشکسوتان عرصه هنر ما کمتر در این مدل کارها دیده می‌شوند. نکته اساسی من این است که چرا برای رابرت دنیرو ۸۰ ساله فیلمنامه می‌نویسند فیلم میسازند؟ نویسنده‌ها باید برای بزرگترهای سینمای ما بنویسند.

وی گفت: جای جمشید هاشم‌پور (بازیگر فیلم) اینجا خالی است. وقایع عجیب و غریبی درباره جنگ داریم که نتوانستیم هیچ‌کدام از آنها را به تصویر بکشیم. دستمریزاد به آقای حقیقت که با پول خود چنین فیلمی ساخته است؛ سینمای ما باید همه گونه فیلمی داشته باشد ولی این هزینه‌ها را به چه کسانی می‌دهند؟ چرا به باتجربه ها کار نمی‌دهند؟

بدون دکور در آبادان می‌توان فیلم جنگی ساخت

یاسین مسعودی بازیگر دیگر این فیلم گفت: قرار بود که یاسین یک رگه‌هایی از طنز داشته باشد؛ حتی بدون یک دکور در آبادان می‌توان فیلم جنگی ساخت، امیدوارم آبادی به آبادان بازگردد.

رضا انصارین سرپرست جلوه های بصری نیز در بخش دیگری از این نشست گفت: درباره بخش فنی فیلم، نخ تسبیح فیلم را سعی کردیم به صورت جلوه های بصری آماده کنیم. در خدمت فیلم هر کجا که نیاز بود از این قابلیت استفاده کردیم.

سیدعلی زرآبادی مدیر تولید فیلم گفت: کار سختی بود و تعدد فضای فیلمبرداری داشت. محمدحسین حقیقت جوان ترین فیلمساز جشنواره است ولی انسان بسیار بزرگی است.

نگاهی گذرا به فیلم پرواز ۱۷۵

فیلم پرواز ۱۷۵ از آن دست آثاری است که نگاهی قدسی و فرازمینی به موضوع هشت سال دفاع مقدس دارد. این گونه فیلم‌ها به دلیل شاعرانگی خاصی که دارند مخاطبان ویژه خودش را دارند.

در خلاصه داستان فیلم پرواز ۱۷۵ آماده است: « کودکی جنوبی یک ماهی صید می‌کند. در داخل شکم این ماهی، انگشتری است که مشخص می‌شود به شهیدی مفقودالاثر تعلق دارد. در ادامه حوادثی رخ می‌دهد تا این انگشتر به دست مادر آن شهید که سال‌ها چشم‌به‌راه خبری از فرزندش است، برسد.»

در میان بازیگران معرفی شده برای این فیلم نام جمشید هاشم‌پور ستاره‌ سال‌های دور سینمای ایران که در دهه ۶۰ و ۷۰ آثار ماندگاری را بر پرده سینماها آورده بود یکی از نقش‌های اصلی را ایفا می‌کند. نام جعفر دهقان یکی از پایه ثابت‌های فیلم‌های دفاع مقدسی در کنار رضا توکلی، اسماعیل خلج و اتابک نادری و ثریا قاسمی در ترکیب بازیگران فیلم نشان می‌دهد با فیلمی طرف هستیم که بر مبنای ستاره‌های امروزی سینما شکل نگرفته است.

دیگر عوامل این فیلم عبارتند از؛ موسیقی: آریا عظیمی نژاد، تدوین: سیامک مهماندوست، طراحی و ترکیب صدا: مهرداد جلوخانی، طراح گریم: سیدجلال موسوی و عکاس:محسن بیده. این فیلم در تهران، اهواز ، آبادان و اروندکنار تولید شده است.

چهل‌ودومین جشنواره بین المللی فیلم فجر شامگاه چهارشنبه -۱۱ بهمن- رسما افتتاح و از روز پنجشنبه اکران فیلم‌ها در خانه جشنواره (برج میلاد تهران) و سینماهای مردمی آغاز شد؛ ۲۲ فیلم در بخش سودای سیمرغ، ۱۲ فیلم در بخش نگاه نو و ۴ فیلم در بخش انیمیشن با یکدیگر رقابت می‌کنند و در نهایت برگزیدگان بخش‌های مختلف در مراسم اختتامیه -۲۲ بهمن- معرفی خواهند شد.

رسانه سینمای خانگی- تصویر چشم‌های نجیب بر پرده سینما

کارگردان مستند «چشمان نجیب» گفت: مصور کردن شجاعت، ایثار، همدلی و وحدت ارتش و سپاه در دوران دفاع مقدس از مهمترین شاخصه‌های این مستند است.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی و امور بین الملل موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، تاکنون تولیدات بسیاری در سبک‌های مختلف پیرامون جنگ و دفاع مقدس تهیه و تولید شده،آثاری که هر کدام به نوبه خود سعی داشتند راوی و تصویرگر بخشی از روزهای سخت دفاع از حریم وطن و عملکردهای خالصانه و جانبازانه رزمندگان باشند.

مستند «چشمان نجیب» نمونه بارز این گونه تولیدات است که با دستمایه قراردادن سوژه بکرو موضوعی که کمتر در عرصه تولیدات نمایشی به آن پرداخت شده سعی دارد ترسیم‌گر بخشی از موضوع دیده‌بانی در عرصه دفاع‌مقدس به عنوان یکی از مهمترین عملکردهای نظامی در جنگ باشد. این مجموعه به تهیه کنندگی موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و کارگردانی جواد قلی‌زاده تولید شده است.

کارگردان مجموعه «چشمان نجیب» در این رابطه اظهارداشت: ایده اصلی تولید این مجموعه که ترکیبی که از درام و تصاویری از مستندات آرشیوی است بر مبنای آشنایی با یکی از دیده بانان دوران دفاع مقدس در هیات رزمندگان شکل گرفت، پردازش شد و در قالب یک فیلمنامه به مرحله تولید رسید.

وی گفت: این مجموعه را می‌توان در زمره تولیدات ترکیبی- نمایشی طبقه‌بندی کرد که ساختار آن بر پایه مصاحبه، بهره‌گیری از مستندات و تصاویر آرشیوی و بازسازی عملکردهای دیده‌بانان در برهه هشت سال دفاع مقدس، شکل گرفته است.

قلی‌زاده افزود: مجموعه «چشمان نجیب» در قالب هفت قسمت تولید شده است که ماجرای پنج قسمت از آن برپایه روایت خاطراتی از عملکرد دیده‌بانان دوران دفاع مقدس بنا شده و در یک قسمت از آن به معرفی روحانی شهیدمحمود غفاری دیده‌بان عملیات «بازی دراز» می‌پردازد که ۱۷ شهریور سال ۱۳۶۰، در عملیات دوم بازی دراز به شهادت رسید، همچنین این مجموعه در یکی از قسمت‌های خود به نحوه تشکیل دیده بانی و توپ خانه سپاه نیز نگاه خواهد داشت.

کارگردان مستند «چشمان نجیب» بیان کرد: مصور کردن شجاعت، ایثار، همدلی و وحدت ارتش و سپاه در دوران دفاع مقدس از مهمترین شاخصه‌های «چشمان نجیب» است که سعی دارد مخاطب را از دریچه‌ای متفاوت با دیده‌بانی که یکی از تأثیرگذارترین عملیات‌های نظامی در هشت سال دفاع‌مقدس بود مواجه گرداند و از اهمیت آن در پیشروی‌های موفق رزمندگان در مبارزه با دشمن و شکستن حصار زیاده‌خواهی آنان، بگوید.

وی اظهارداشت: همچنین مهمترین وجه تمایز «چشمان نجیب» با دیگر تولیداتی که در این سبک وسیاق ساخته می‌شوند آن است که این مجموعه با تمام بضاعت خود پای کار آمده تا خاطره‌ای مشترک از چند رزمنده را به ملموس‌ترین حالت و در یک مسیر خطی و روایی، برای مخاطب مصور کند و از حقیقتی پرده بردارد که علی رغم اهمیت زیاد در دوران دفاع مقدس، در تولیدات متعلق به سینمای جنگ کمتر به آن نگاه و پرداخته شده است.

قلی‌زاده گفت: این مستند کاملا واقعی تهیه شده است و شخص راوی و همراهان او خاطرات جذاب و جالبی را از عملکرد خود در پُست دیده‌بانی بازگو خواهند کرد. این مجموعه، اثری قصه‌گو نیست و تمام ماجراها و روایت‌های آن در بستر واقعیت پردازش شده‌اند، همچنین «چشمان نجیب» این‌گونه نیست که بلافاصله بعد از شروع مخاطب را به دل موضوع و ماجرای خود ببرد بلکه ابتدا با یک مقدمه و دادن اطلاعاتی پیرامون موضوع اثر، بیننده را به تدریج وارد ماجراهای این مجموعه می‌کند.

کارگردان مستند «چشمان نجیب» افزود: برای جذابیت فضای این مجموعه که هر قسمت خود را با خاطره‌ای از یک دیده‌بان دوران جنگ آغاز کرده، سعی کردیم بیشتر از مقوله بازسازی ماجراها و صحنه بهره بگیریم و استفاده از دکورهای مناسب و متفاوت در محل مصاحبه‌ها نیز سهم کمی را، در گیرایی «چشمان نجیب» و متمایز بودن آن نسبت به سایر تولیدات مشابه ندارند.

قلی‌زاده بیان کرد: همچنین این مجموعه که محمدحسن ابوحمزه فیلمنامه‌نویسی و مشاور نظامی و محمدرضا عمادی نیز مشاور تهیه و تولید آن را برعهده داشته، برای پخش در رسانه ملی به تولید رسیده که همزمان با آغاز هفته دفاع مقدس در سال آینده، در جدول پخش برنامه‌های تلویزیون قرار خواهد گرفت و در آن بازیگرانی همچون محمد محمدی، محمد هاشمی، اسماعیل خاوری، اکبر میرزایی، مهرداد کاویانی، ابوالفضل شیرکوند، مجیدچراغلو، ابوالفضل میرزایی و محمدرضا احمدپور مقابل دوربین محمدرسول عمادین به ایفای نقش پرداختند.

سایر عوامل این مجموعه عبارتند از: دستیار کارگردان و برنامه ریز: خسرو پرویز ابراهیمی، مدیر تولید: حسن تواضعی، عکاس: مریم کاظمی، دستیار دوم کارگردان و منشی صحنه: مریم خدا بنده لو، دستیار تصویربردار: سعید ریبندی، گریم: معصومه منافی زاده، مجری طرح سید علی اکبر کریمی، صحنه و لباس: ابراهیم کرامتی و دستیار صحنه: ابوالفضل میرزایی.

خروج از نسخه موبایل