رسانه سینمای خانگی- در این خلسه ی مرگِ آرام، کسی فریاد نمی زند!
به مناسبت روز جهانی بدون دخانیات
روز جهانی بدون دخانیات فرصتی مغتنم برای واکاوی سینما – سیگار و تاثیرات آن در زندگی امروز جوامع است. شاید روزگاری سیگار کشیدن ستاره های سینما و همذات پنداری تماشاگر از طریق سیگار کشیدن برای بالا رفتن جذابیت و اعتماد بنفس فرد سیگاری محسوب می شد، ولی امروزه دروازه ورود به مسیری است که در اتاق فکر سازمانهای جاسوسی بیگانه برای تغئیر سبک زندگی و نابودی نسل آینده ساز ترسیم شده است.
یادداشت مهدی سرتاج/ دفتر اصفهان
در دوران سینمای کلاسیک هالیوود، نوع و استایل سیگارکشیدن ستاره هائی نظیر همفری بوگارت می توانست یکی از تضمین های فروش فیلم باشد. تا قبل از ممنوعیت تبلیغ مستقیم سیگار هم بسیاری از شرکتهای دخانی اسپانسر و سرمایه گذار بهترین فیلمهای سینمائی مشهور بودند و از آنجائی که در همان دوره در سالن سینما هم سیگار می کشیدند، دنیا بهشت سیگاری ها بود.
خوشبختانه آن دوران در سینمای ایران تمام شد؛ ولی شوربختانه با سرعت گرفتن قطار تولید در پلتفرم های نمایش خانگی در همین دوران اخیر، دوباره طعم سینما – سیگار به مزاق فیلمسازان خوش آمده، به بهانه هم ذات پنداری، و جذابیت برای جذب مخاطب، قاب سینما به فرهنگ دود و تنباکو! آلوده شده است.
در سال های اخیر برجسته شدن صحنه های سیگارکشی در فیلم های سینمائی و سریال های نمایش خانگی آن چنان از سرعت افسارگسیخته ای برخوردار شده که بیش از پیش دوران سینمای ابتدایی جهان را به یاد می آورد، گذشته از آن ناخودآگاهِ مخاطب بویژه نوجوانان و جوانان را به خود جلب می کند و با توجه به ویژگی های دوره سِنّی شان که در مرحله شکل گیری شخصیت فردی و هویت اجتماعی شان بوده و به شدت تحت تاثیر محیط اطراف خود هستند، در رفتار و پوشش آنان اثر می گذارد و به طور طبیعی از شخصیت های معروف و محبوب و جذاب الگوبرداری می شود. سیگار یکی از دسترس ترین و ارزان ترین امکان موجود در مسیر تقلید از شخصیت محبوب در فیلم برای مخاطب است و در بسیاری از موارد چون به لحاظ اقتصادی توان همسانی با وی در تأمین خانه، خودرو، لباس های برند، و… در آنان وجود ندارد تا با حس همذات پنداری با بازیگر محبوب خود همراه شوند، تلاش می کنند لاأقل در سیگار کشیدن به او شبیه شده و احساس خودقهرمان پنداری، محبوبیت، و جذابیت بنمایند.
وقتی شخصیت های فیلم در صحنه هایی که عصبانی و ناراحت می شوند، شروع به سیگار کشیدن می کنند، این مفهوم به مخاطب القا می شود که می توان با سیگار کشیدن به آرامش رسید. بر همین اساس نوجوانان و جوانانی که به دلیل چالش های فردی، خانوادگی، و اجتماعی دچار استرس، عصبانیت، افسردگی و سایر تنش های روحی و روانی شده یا می شوند با استفاده از این راه حل غیر واقعی و القایی فیلم ها به سیگار پناه می برند و اگر چه به نتیجه ای نمی رسند، دروازه ای برای ورود به مخاطرات جدید برای آنان باز می شود که چه بسا آنان را به قهقرا می کشاند.
برای نمونه، به مقوله ی آسیب های روحی، جسمی، اخلاقی ناشی از این اثرگذاری در میان دختران معصوم و بی گناه کشورمان اشاره می شود. استفاده ابزاری از سیگار در فیلم های مختلف، و جای گذاری صحنه هایی که حتی دختران نوجوان هم با استفاده از سیگار به آرامش می رسند، یا از این طریق احساس خام عاشقانه دوران نوجوانی را تداعی می کنند، و دیگر موارد خوشایند یا ناخوشایند که در فیلم ها و سریال ها جریان پیدا می کند، خواسته یا خواسته گام زدن در میدان از پیش طراحی شده سرمایه سالاران پرقدرت جهان است که از هیچ عملی برای رسیدن به مالکیت مطلق سرتاسر دنیا فروگذار نمی کنند و کارخانه های اسلحه سازی، فروش تسلیحات، تروریسم دولتی، بیوتروریسم، ایجاد و گسترش گروههای افراطی ترور، تروریسم زیست محیطی، تغییر ژنتیک محصولات خوراکی، گسترش سیطره ی مشروبات الکلی و مواد مخدر، گسترش فسادهای جنسی مثل ازدواج سفید، همجنسگرایی، طلاق، جلوگیری از موالید و فرزندآوری، گسترش خانواده های یک نفره!، گسترش خودکشی، سقط جنین، کودک کشی، زن کُشی، و امثال آن با مأموریت رسانه های وابسته برای تزیین، زیبانمایی، و منطقی نمایی این اهداف که از اتاق فکر صهیونیست ها و پروتکل های یهود بیرون می آید؛ بخشی از این نقشه است.
هدف کنونی سرمایه سالاران در گسترش استعمال دخانیات و مواد مخدر، به جغرافیای برخی کشورها از جمله ایران محدود نمی شود، و مثلاً دیگر هدف از سیگار کشیدن در فیلم ها تبلیغ سیگار نیست، بلکه پا گذاشتن در مسیری است که سبک زندگی مردم را برای رسیدن به مرحله مرگ و نیستی آماده می سازد. در اسلام و ایران این روش کاملاً مطرود و مذموم است. سبک زندگی ایرانی و اسلامی بر اساس مبانی اعتقادی، اخلاقی، رفتاری آنان و تاریخ دوران گذشته این مرز و بوم، و تأثیر و تأثّر میان مردم و عقلای جامعه نشان می دهد که مخالفت صد در صدی با تفکر سرمایه سالاران صهیونیسم بین الملل دارد. اما تردیدی نیست که آنان آندلسی کردن ایران هم برنامه های جدی ای را به مرحله اجرا درآورده اند. برای آنان تبدیل شهرهای ایران به نمونه هایی از شهرهایی مملو از فساد مثل پاتایا و پوکت، یک هدف عملیاتی است تا در جای جای این شهرها، خانواده های قهرمان پرور و مؤمن پرور ایرانی، به مرور شاهد تن فروشی دختران و پسران خود در معابر و بوستان ها شوند! دختران و پسرانی که با سیگار پیشنهادی فیلم ها آغاز می کنند، و راضی نشدن به همین حد از هم ذات پنداری به سوی مواد مخدری همچون «گل» روی می آورند. موادی که خلسه ای سرخوشانه برای شان پدید می آورد و آماده برای هر رفتار غیر عقلانی می شوند.
این هشدار جدی است! هشداری برای یک نظام و ملت آبرومند که با نـثار خون فرزندانش سعی کرده است امنیت و آرامش کشورش را با چنگ و دندان حفظ کند. این در حالی است که با کمال تأسف برخی از مسئولان فرهنگی در گستره ملی و استانی در مواجهه با این گونه مسائل فرهنگی، کوتاهی کرده، با رفع مسئولیت، و انداختن مسئولیت به دوش دیگران میدان را برای دشمن سرمایه سالار بیش از پیش مهیا می کند. فیلم و سینمای امروز ایران در خور شأن و فرهنگ مردم خداباور و پایدار آن نیست و مدیریت تودرتوی این عرصه، متأسفانه در جنگ ترکیبی موجود، میدان را به طور کامل در اختیار دشمن قرار داده، هرگونه سخنی که هشدارانه مسئولان و دستاندرکاران فیلم و سینما را مورد خطاب قرار دهد، بایکوت، تحقیر، و حذف می کند.
با وجود این، به مناسب روز جهانی بدون دخانیات فرصت را غنیمت شمرده، هنرمندان فیلم و سینمای کشور به ویژه مسئولان ذیربط را به رعایت قوانین و مقررات «عدم استعمال دخانیات» در فیلم ها و سریال ها یادآوری می نماید؛ چرا که در این خلسه ی مرگِ آرام، کسی فریاد نمی زند!