امید نجوان کارگردان مستند «ردپا» بیان کرد که این مستند روایتی از پیدا شدن مزار دو شهید گمنام در سال ۹۶ یعنی سی و پنج سال بعد از شهادت و مفقود شدن آنهاست.
به گزارش سینمای خانگی، امید نجوان؛ کارگردان سینمای مستند در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره جدیدترین فعالیتهای خود گفت: برای جشنواره امسال «سینماحقیقت»، فیلم مستند «رد پا» را ارائه دادهام و در حال حاضر منتظرم ببینم چه پیش میآید. مستند «رد پا» درباره پیدا شدن مزار دو شهید گمنام در سال ۹۶ یعنی سی و پنج سال بعد از شهادت و مفقود شدن آنها در سال ۶۱؛ سالهای آغاز جنگ تحمیلی است. این فیلم تلاش برای پیدا کردن رد پای حضور این دو شهید، از هنگام پیدا شدن مزارشان تا لحظه شهادت آنهاست.
این مستندساز ادامه داد: طبق مستندات موجود، این دو شهید در تابستان سال ۸۰ و پس از انجام عملیات تفحص در منطقه اجرای عملیات رمضان پیدا شده و در پنجم مهر همان سال هم در آستان شهدای گمنام واقع در اتوبان شهید بابایی، جنب دانشگاه امام حسین (ع) به خاک سپرده شدهاند. ظاهراً سالها بعد و در جریان اجرای یک عملیات عمرانی در این مزار (که هشت شهید گمنام در آن حضور دارند) از باقیمانده پیکر آنها نمونهبرداری میشود و در اختیار «موسسه ژنتیک نور» قرار میگیرد که یکی از وظایفش ساماندهی وضعیت سربازان گمنام و پیدا کردن مزار شهدایی است که خانوادههایشان هیچ اطلاعی از آنها ندارند. اتفاقی که باعث میشود دو نفر از هشت شهید آرمیده در این مزار مورد شناسایی قرار گرفته و سرانجام پس از سالها به آغوش خانوادههایشان برگردند.
وی افزود: تحقیق و پژوهش این مستند، درست از روز دیدار تلخ و غمانگیز مادران و خانوادههای این دو شهید از مزار آنها آغاز شد؛ یعنی از شانزدهم مهر ۱۳۹۶. باید اعتراف کنم من هم مثل خیلیهای دیگر اطلاعی از دقت عمل و نحوه آزمایش ژنتیک (که روی باقیمانده پیکر شهدا انجام میشود) نداشتم و طبعاً نخستین پرسشم این بود که این دو شهید چطور بعد از این همه سال پیدا شدهاند و چرا از بازماندگان سایر شهدای این مزار هیچ خبری در دست نیست! پرسشهایی که پیدا کردن پاسخ برای آنها حدود یکسال زمان برد.
نجوان مطرح کرد: چالش اصلی، پیدا کردن سرمایهگذار و تهیهکننده برای تولید این فیلم بود که متاسفانه تا امروز هم بینتیجه مانده است. از آنجا که در طول بیست سال گذشته اغلب طرحهایم توفیق چندانی در زمینه جذب سرمایه نداشته با خودم فکر کردم شاید موسسهها و مراکز دولتی تولید فیلم مستند، از ساخته شدن چنین فیلمی که به شهدای مظلوم و گمنام دفاع مقدس میپردازد، استقبال کنند اما اشتباه میکردم و مدیران این مراکز با آوردن این بهانه که بودجه نداریم، سوژه تکراری است، مخاطب ندارد و مطالبی از این دست، حتی راشهای آن را هم بازبینی نکردند و نتیجه این شد که «رد پا» به صورت کامل با سرمایه شخصی خودم ساخته شد.
این مستندساز تاکید کرد: مستند «رد پا» نه به مستند ساموئل خاچیکیان؛ یک گفتوگو» و نه کارهای قبلیام هیچ شباهتی ندارد. در کارنامه من از مستندهای پژوهشی تا مستندهای ترکیبی و حتی مستندهای صنعتی هم دیده میشود اما این نخستینبار است که در یکی از فیلمهایم از ویژگیهای مستند محض بهره بردهام. البته در این زمینه هیچ قصدی وجود نداشته و این ماجرا خیلی اتفاقی پیش آمده، با این وجود «رد پا» مستندی است که باید حتماً ساخته میشد و اگر آن را نمیساختم هرگز خودم را نمیبخشیدم.
نجوان درباره سرانجام فیلم «ساموئل خاچیکیان؛ یک گفتوگو» اظهار کرد: بعد از نمایش این فیلم در جشنواره سال گذشته که واکنشهای مثبت و دور از انتظاری در پی داشت، تصمیم گرفتم بر اساس بازخوردهایی که دریافت کرده بودم تغییر مختصری در آن ایجاد و سپس برای نمایشاش برنامهریزی کنم. ضمن اینکه در روزهای پس از نمایش این مستند خیلی از دوستان لطف کردند و تعدادی پوستر و عکسهای کمتر دیده شده از زندهیاد خاچیکیان و فیلمهایش را برایم فرستادند که حضور آنها در فیلم به کیفیت آرشیوی و پژوهشی آن کمک میکرد و میکند. در این فاصله یکی از عزیزان هم اعلام آمادگی کرد تا با کمک به پردازش و رفع مشکلات فنی، در آمادهسازی نهایی و نمایش عمومی این فیلم مشارکت داشته باشد. اما در میانه کار، ناگهان به صورت اتفاقی تصمیمش عوض شد و دیگر به تماسهای من پاسخ نداد! این وضعیت به اضافه بیانگیزگی ناشی از حوادث تلخ ماههای اخیر باعث شد فعلاً نمایش عمومی آن را به زمان دیگری موکول کنم. زمانی که حال عمومی همه ما خوب شده باشد.
وی در بخش دیگر از صحبتهایش درباره جشنواره «سینماحقیقت» مطرح کرد: جشنواره، محل دیده شدن فیلمها و پیدا کردن استعدادهاست و طبعاً بهترین موقعیت برای ارزیابی موفقیت یا عدم موفقیت فیلمها در نمایشهای احتمالی و بعدیشان. متاسفانه سینمای مستند در سالهای اخیر به اندازه اهمیت و تاثیرگذاری فراوانی که داشته، از نمایشهای خوب و موفق، کمبهره یا شاید حتی بتوان گفت بیبهره بوده است. اگر تعارف را کنار بگذاریم باید گفت اکران آنلاین مستندهای روز به یک اتفاق «باری به هر جهت» و بی هیجان تبدیل شده است. البته نقش سامانههای ارائهدهنده فیلمهای مستند در ایجاد این وضعیت را هم نمیتوان و نباید نادیده گرفت. به نظر میرسد نمایشهای آنلاین به یک کار روتین و غیر جذاب کارمندی تبدیل شده است؛ بی هیچ شور و شوقی و بدون هیچ حساسیتی! کافی است در موتورهای جستوجوهای این سایتها دنبال اسم خاصی بگردید تا متوجه شوید وضعیت چقدر ناامیدکننده است. در نهایت تاسف باید گفت پلتفرمهای بزرگ و شناختهشده هم به فیلمهای مستند نگاهی متفرعنانه دارند و آنها را در حدی میبینند که گویی فقط قرار است پستوهای فروشگاه مجازیشان را پر کنند! به همین خاطر مستندها و فیلمهای کوتاه را در صفحههایی قرار میدهند که به اصطلاح «توی دید» نباشد. دوستی که شش، هفت فیلم خود را به این پلتفرمها داده تعریف میکرد که سود حاصل از نمایش فیلمهایش در طول یک سال چیزی کمتر از یک میلیون تومان بوده و این در شرایطی که ارزش پول ملی کشورمان هر روز کم و کمتر میشود متاسفانه بیشتر به یک طنز سیاه و تلخ شبیه است تا چیزی دیگر. امیدوارم روزی مدیران سینمایی به این مساله توجه و برای برطرف کردن آن اقدام کنند.