نماد سایت پایگاه خبری سینمای خانگی

تلویزیون در عید و رمضان موفق بود؟

اگر چه حضور تیم جدید مدیریتی در «سازمان صدا و سیما» امید به بهبود شرایط و به حداقل رسیدن این شکاف را زنده نمود؛ اما واقعیت آن است که اینگونه نشد. در این میان مرور خروجی رسانه ملی در طی یک ماه اخیر می‌تواند ملاک خوبی برای سنجش میزان باقی‌ماندن «شعار تحول» در سطح «ادعا» قلمداد شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از سینماپرس، شکاف میان دیدگاه «مخاطبان رسانه ملی» و نظر «مدیران سازمان صدا و سیما» از جمله موضوعاتی است که ماهیت ویژه خود را در سال‌های اخیر نشان داده است. شکافی که از یک سو سبب ایجاد نوعی وهم انگاری شده و بی‌تفاوتی نسبت به آسیب‌شناسی دقیق در مشی و روش تولید و پخش برنامه در تلویزیون گردیده و از سوی دیگر ناتوانی شبکه‌های مختلف را در پیام رسانی به نمایش می‌گذارد.



اگر چه حضور تیم جدید مدیریتی در «سازمان صدا و سیما» امید به بهبود شرایط و به حداقل رسیدن این شکاف را زنده نمود؛ اما واقعیت آن است که اینگونه نشد و همچنان پس از گذشت بیش از یک سال و نیم (۱۹ ماه) کمتر نشانی از تحول را می‌توان در خروجی آنتن یافت. در این میان مرور این خروجی در طی یک ماه اخیر می‌تواند ملاک خوبی برای سنجش حجم این ناکامی و ارزیابی میزان باقی‌ماندن «شعار تحول» در سطح «ادعا» قلمداد شود. از این رو مرور چند نکته در این باره حایز اهمیت می‌باشد:

۱/ تلاقی «نوروز» به عنوان مهمترین و شادترین روزهای تقویم سالانه با ماه مبارک و سراسر برکت «رمضان» از جمله اتفاقات واضح و آشکاری بود که به هیچ عنوان نیازمند کشف و مطالعه نبود. اتفاقی که هر فردی از وقوع آن در سال ۱۴۰۲ هجری‌شمسی مطلع بود و این همه سبب می‌شود تا هر گونه عذر و بهانه‌ای از برای توجیه ضعف برنامه‌ریزی و یا غافلگیری و … قابل قبول نباشد. دو مناسبتی که هرساله تکرار می‌شود و حالا تلاقی آن‌ها با یکدیگر می‌توانست فرصتی بسیار مغتنم را در اختیار «مدیران رسانه ملی» قرار دهد.



۲/ تولید «برنامههای مناسبتی» یکی از ابتدایی‌ترین وظایفی است که هر رسانه دیداری در طول یک سال کاری برای خود متصور می‌باشد و برای آن برنامه ریزی می‌کند. وظیفه‌ای که متاسفانه در سال‌های اخیر با نوعی از سهل‌انگاری و بی‌توجهی در «رسانه ملی» همراه بوده. اتفاقی که از یک سو موجب رنگ باختگی و عدم حضور حال و هوای مناسبت‌ها در «قاب تلویزیون» گردیده و از سوی دیگر «اُفت کیفیت خروجی آنتن» را در پی داشته و در مجموع آن را می‌توان به عنوان یکی از عوامل اصلی در «ریزش مخاطبان رسانه ملی» برشمرد.



۳/ «فقدان ذوق هنری» لازم و مناسب و در کنار آن، عدم شناخت و یا عدم استفاده از «تکنیکهای ابتدایی بصری» را می‌بایست از جمله عوامل ابتدایی و تاثیرگذار بر افت «برنامههای مناسبتی» قلمداد نمود. این در حالی است که جمع هزینه‌ کرد سالانه «صدا و سیما» به بهانه تولید «برنامههای مناسبتی» مبلغی قابل توجه و عددی نجومی را شامل می‌شود که به هیچ عنوان با میزان تاثیرگذاری و «کیفیت آنتن» قابل مقایسه نمی‌باشد.



۴/ «رادیویی» شدن فضای «سیما» یک آسیب جدی است که هر روز بر ابعاد آن افزوده می‌شود. واقعیتی غیر قابل کتمان که میزان گستردگی و ابتذال آن را می‌توان با مرور مجموع آثار به نمایش گذاشته شده در شبکه‌های مختلف و در طی فروردین ماه امسال مشاهده نمود. اتفاقی که نه تنها از شان و منزلت «سیما» می‌کاهد؛ بلکه رغبت عمومی به شنیدن تک «صداهای موجه و جذاب» را ضایع نموده و از «رسانه ملی» تصویری وراج در اذهان عمومی مخاطبان خود خلق می‌نماید.



۵/ تولید ۴۲ ویژه برنامه مختلف افطاری و سحرگاهی می‌تواند افتخاری برای یک «رسانه» قلمداد شود؛ مشروط بر اینکه قالب این برنامه‌ها از تنوع محتوایی و ویژگی‌های متفاوت بصری برخوردار باشد. در غیر این صورت می‌توان چنین اقداماتی را یک «کلاهبرداری از مدیران» تلقی نمود! اتفاقی که شاید تنها فایده آن ارتزاق ۴۲ گروه مختلف برنامه‌ساز و سرکار رفتن تعداد متنابهی از عوامل می‌گردد و در ضمن کارنامه مدیریت تلویزیون را پُرعنوان می‌سازد. قطعا این اشتباهی محض است که بجای تولید یک برنامه قدرتمند که رضایت حداقلی سلایق مختلف را در بر گیرد، ۹ برنامه سحرگاهی توسط ۹ شبکه مختلف و متمرکز در قالب یک رسانه تولید و پخش شود که در این میان ۸ برنامه از فرمی یکسان و محتوایی تقریبا شبیه به یکدیگر برخوردار باشند و از شیوه برنامه‌سازی‌های رادیویی پیروی ‌کنند!



۶/ تقریبا هیچ یک از آثار جدید نمایشی عرضه شده در فروردین ماه امسال نتوانست «حال و هوایی مناسبتی» به «رسانه ملی» ببخشد. البته در این میان بی‌ربط بودن فیلم‌ها و سریال‌ها به «نوروز» و «رمضان» آنچنان واضح و برجسته بود که شاید کمتر کسی را متوجه «اختلال» در سیر منطقی تولید «سریال‌های تلویزیونی» نمی‌نمود. اختلالی که اگر چه در آسیب‌شناسی آن می‌توان به عنوان مختلفی اشاره نمود، اما در این میان شاید بیش از هر چیز بتوان آن را محصول سه عامل اصلی دانست:



۷/ «عذرخواهی از مردم» و «تعطیل نمودن آنتن» در شرایط عدم وجود «برنامه باکیفیت» را می‌توان یکی از توصیه‌های اصلی و همیشگی «امام خامنه‌ای» به مدیران «صدا و سیما» قلمداد کرد. توصیه‌ای که برای نخستین‌بار در سال ۱۳۶۹ هجری شمسی به صراحت و به صورتی عمومی توسط معظم‌له بیان گردید و پس از آن در سندهای مختلف رسانه نیز به آن اشاره گردیده است. فرمایش و دستورالعملی که مشخصا می‌تواند ناظر به تولید برنامه‌های کم‌کیفیت و یا بی‌کیفیت فراوانی گردد که این روزها به وفور در شبکه‌های مختلف اعم از شبکه‌های ملی و یا استانی تولید می‌شود و تنها هدف از تولید و پخش آنها «پُرکردن جای خالی جدول پخش» در شبکه‌های مختلف «سیما» است. از این جهت تبعیت از فرمایش «امام خامنه‌ای» و اطاعت از فرمایش صریح معظم‌له مبنی بر اینکه «من می‌گویم اگر شما این برنامه را برای این آوردید که این‌جا خالی است، از شنوندگان عذرخواهی کنید و بگویید: شنوندگان! متأسفانه به قدر این یک ساعت، برنامه‌ی مناسب شما پیدا نکرده‌ایم؛ این یک ساعت تعطیل. این، خیلی بهتر و پُرجاذبه‌تر و منصفانه‌تر است.» می‌تواند به عنوان یکی از راهکارهای اصلی و فوری «رسانه ملی» در دوران تحول مورد توجه قرار گیرد.



۸/ «نون. خ ۴» پُرافتخارترین خرورجی آنتن تلویزیون در فروردین‌ماه امسال است. اثری که با رقم ادعایی «۸۳.۵ درصد بیننده» آنچنان مورد استقابل و «افتخار مدیران رسانه ملی» واقع گردید که در میانه پخش، تهیه‌کننده اثر مدعی سفارش قسمت پنجم آن توسط مدیران ارشد سازمان شد! اما واقعیت آن است که «نون. خ ۴» نمودی روشن از پخش یک اثر بی‌مناسبت در مهمترین مناسبت‌های ایرانی و اسلامی است. اثری که تقریبا فاقد هرگونه تصویرسازی آموزنده در جهت تعمیق باورهای «سبک زندگی اسلامی و ایرانی» به مخاطبان خود می‌باشد. اثری بی‌ربط به «نوروز» و «رمضان» که نه تنها از بار مفهومی لازم در انتقال پیام‌های سازنده به مخاطبان خود برخوردار نیست؛ بلکه ضمن توهین به شعور ملت ایران، اقدام به تعمیم نوعی مبتذل از حماقت انسان ایرانی نموده و آن را با ادعای طنز و شوخی موجه می‌سازد و در نهایت یک تصویر ماندگار از جامعه در حال فروپاشی ایران در ذهن مخاطبان خود بر جای می‌گذارد.



۹/ پُرواضح است که «نون. خ» همانند «پایتخت» سریالی است که در همان سری دوم خود تمام شده بود و اما معلوم نیست با چه اصراری قرار است اینچنین مبتذل کش بیاید و در شرایط خالی بودن تلویزیون از هر برنامه قابل توجه دیگری، با مشتی دیالوگ‌ها خُنک مخاطب بیچاره خود را بخنداند! اثری که اگر چه در کوتاه مدت اسباب فرح‌بخشی و کوک شدن کیف برخی مدیران صدا و سیما را فراهم می‌سازد، اما قطعا در طولانی مدت به سندی از برای «خوداظهاری رسانه حاکمیت» در ترسیم انسان ایرانی به عنوان افرادی نادان می‌شود و جامعه ایران را متشکل از انسان‌هایی نشان می‌دهد که نماز و روزه و خمس و زکات و … در روزمره زندگی ایشان از هیچ جایگاهی برخوردار نیست و نگاه سودانگارانه بر تمامی شئون زندگی ایشان احاطه دارد!



۱۰/ «مدیر بازنشسته شبکه یک سیما» در مقام تهیه‌کننده «نون. خ ۴» مدعی است که این اثر به دنبال پیام‌سازی در زمینه موضوعاتی از قبیل مهاجرت، فرزندآوری و پیری جمعیت است و دراین راستا است که نویسندگان اثر به سراغ ترسیم ده بالا و پایین رفته‌اند و اهالی ده پایین را افرادی نشان داده‌اند که برای بسیاری از نیازهای خودشان به ده بالا وابسته شده‌اند! ادعایی که به فرض صحیح بودن و چشم پوشی از پیام‌های سیاسی و منطق اشتباه و یا میزان نقض‌قرض و دامن زدن به نارضایی عمومی در جامعه و گسترش حس تبعیض و …؛ اساسا «نون. خ ۴» را حاوی پیام‌هایی بی‌ربط و بی‌خاصیت از برای عموم جامعه ساخته است! پیام‌هایی که بیش از هر چیز مخاطب آن مسئولان اجرایی کشور می‌باشند و حتی در قسمت‌های مربوط به مسابقه فوتبال بین دو روستا و بی‌توجهی ده پایین به حضور جوانان در میدان مسابقه، تغییر کاربری گلخانه و بی‌استفاده ماندن زمین‌های کشاورزی در ده پایین و … نیز تنها انعکاس دهنده همان دغدغه‌های عمومی جامعه و مطالبات مردمی از مسئولان است!



۱۱/ برنامه تلویزیونی «محفل» را می‌توان تنها برگ برنده «رسانه ملی» در «رمضان ۱۴۰۲ هجریشمسی» قلمداد نمود. برنامه‌ای که بیش از هر چیز مدیون اخلاص و ذوق پنج شخصیت شناخته شده قرآنی و مجری گزیده گو و غیر وِراج خود بود! برنامه‌ای که اگر چه با نقایصی چه از نظر فنی و قالب برنامه‌سازی و چه از لحاظ محتوا همراه بود؛ اما در مجموع توانست خلأ «برنامههای مناسبتی سیما» را حداقل در زمان و «موعد افطار» پوشش دهد.



۱۲/ «آتش و باد» از جمله معدود تولیدات سال‌های اخیر «رسانه ملی» در «ژانر استراتژیک» است. اثری که با وجود تمام نقایص محتوایی و ضعف‌ در فرم خود همچنان توانسته از قواره‌های اصلی این گونه تولیدات برخوردار باشد و تلویزیون را از فقر مطلق در برخورداری از «سریال‌های جدید الف ویژه» خارج سازد. با این همه سوزاندن یک «سریال استراتژیک» به شگردهای گوناگون از جمله نخستین اشتباهات بزرگ «رسانه ملی» در روزهای ابتدایی سال ۱۴۰۲ هجری‌شمسی محسوب می‌شود. سریالی که از یک سو با تغییر نام از «جشن سربرون» به «آتش و باد» دچار بحران هویت گردید و از سوی دیگر با سپرده شدن پخش آن به شبکه غیر مرتبط از گِرید و سطح مخاطب‌پذیری اثر کاسته و در نهایت در بدترین ساعت پخش ممکن به انزوا کشیده شد.



۱۳/ عدم نظارت بر خروجی آنتن از جمله اتفاقات محسوسی است که برنامه‌های ترویجی و تبلیغات مستقیم در «رسانه ملی» را به تکراری حوصله بر کشانده است. تکراری که بالاخص در ساعت‌های معنوی شبانه روز از شدت بیشتری برخوردار می‌گردد. البته در این میان افزایش سطح «چاشنی موسیقی» و پُرکردن خلاء‌های برنامه‌سازی، بالاخص در لحظات ملکوتی نیز از جمله اتفاقات مشترک و تسری یافته در میان عموم شبکه‌های سیما بود که می‌تواند موجب هشدار جدی باشد!



۱۴/ «سیدخندان» از جمله برنامه‌های نسبتا خوب سیما در فروردین‌ماه امسال بود. برنامه‌ای که به درستی سعی داشت تا نشان دهد که ایجاد جذابیت در برنامه تلویزیونی، منحصر به موارد محدودی مانند پخش موسیقی و حضور سلبریتی و… نیست و گاهی شنیدن یک شعر خوب، خواندن شاهنامه، روایت خاطره و… هم برای مخاطب جذاب هستند. اما باید توجه داشت که سیاق چنین برنامه‌هایی نیازمند اصلاح ویژه و بالاخص افزایش خلاقیت و «نوآوری» است. نیازی که در صورت عدم توجه «سیدخندان» را به واسطه کُپی‌برداری بیش از ۹۰ درصدی از سبک و سیاق «خندوانه» به برنامه‌ای از برای خلق طیف جدیدی از سلبریتی‌ها در جامعه ایران مبدل می‌سازد!



۱۵/ کیفیت خروجی آنتن تلویزیون در فروردین‌ماه امسال نشان داد که کُمیت «مرکز تحقیقات صدا و سیما» همچنان در مبحث نظرسنجی و افکار سنجی می‌لنگد و این لنگیدن را می‌توان در ادامه‌دار بودن تفکر «کمیت محور» (Volume-based) بر پیکره تولیدات شبکه مشاهده نمود. تفکری که همچنان اصلی‌ترین زیربنای ارزیابی و شاخص موفقیت در «صدا و سیما» محسوب می‌گردد. مولفه‌ای شوم که در طی دهه‌های متمادی در بخش‌های مختلف «رسانه ملی» آنچنان نهادینه شده که گویی قربانی شدن «کیفیت» برای تحقق اهداف «کمی» یک اصل و یا حتی یک فضیلت مدیریتی در «صدا و سیما» است.

خروج از نسخه موبایل