نماد سایت پایگاه خبری سینمای خانگی

با بودجه‌های انقلابی چند فیلم ارزشی ساخته می‌شود؟

خبر تقدیر از برگزاری «جشنواره فیلم فجر» از جمله موضوعاتی است که از یک سو بر میزان اهمیت و اولویت عرصه فرهنگ و سینما تایید دوباره دارد و از سوی دیگر بازگو کننده جایگاه معتبر «جشنواره‌های فجر» و برگزاری باشکوه آن در سپهر سیاسی کشور است.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از سینماپرس، خبر تقدیر حدود ۲۳۱ «نماینده مجلس» ازبرگزاری «جشنواره فیلم فجر» و همچنین «اقدامات تحولی وزارت ارشاد» از جمله موضوعاتی است که از یک سو بر میزان اهمیت و اولویت عرصه فرهنگ و سینما در «مجلس دوازدهم» تایید دوباره دارد و از سوی دیگر بازگو کننده جایگاه معتبر «جشنوارههای فجر» و برگزاری باشکوه آن در سپهر سیاسی کشور است. دو موضوع مهمی که البته به هیچ عنوان قابل جمع و یا زمینه‌ساز غفلت از ویترین عرضه شده در «فجر چهل و یکم» نخواهد بود و معنی و مفهوم آن چشم‌پوشی از کیفیت ابتر و محتوای ناقص و بعضا در تقابل صریح آثار ارایه شده در این جشنواره نمی‌باشد و از این جهت است که چنین تقدیری ضرورت توجه بیش از پیش مدیران فرهنگی و مرور چند نکته مهم در مورد آثار به نمایش درآمده در این دوره از جشنواره را حایز اهمیت می‌سازد:

۱/ ارتباط دادن چنین تقدیری به سطح تقدیر از مدیران سینمایی و تولیدات سینمایی عرضه شده در این جشنواره که عموما در تضادی آشکار با مبانی و ارزش‌های انقلاب اسلامی بودند، از جمله گناهان نابخشودنی و اشتباهات بزرگی است که می‌تواند مسیر «بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور» را به بیراهه کشاند و حتی به نوعی در تعارض با فرمایشات «امام خامنهای» قلمداد شود که در ابتدای امسال به صراحت فرموده بودند: «از مسئولان، کار جدی و واقعی مطالبه کنید و آنها را از کار نمایشی برحذر بدارید»!



۲/ تولیدات «فجر چهل و یکم» نمودی روشن از کم‌کاری مدیران فرهنگی و سینمایی کشور است. تولیداتی که نه تنها دیگر «صدور تفکر انقلاب اسلامی به زبان سینما» در آن‌ها معنی ندارد؛ بلکه مطالبه‌ی آرمان‌های بلند فرهنگی و هنری جمهوری اسلامی نیز در مجموع آنها با یک نادیده انگاری بزرگ و البته مبتذل همراه شده است. اتفاقی که موجب شد تا «چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر» نیز به سبک و سیاق دیگر جشنواره‌های فجر در سال‌های اخیر، به یک ویترین تمام عیار از برای ترسیم شرایط «عدول از ایدئولوژی و مبانی ارزشی انقلاب اسلامی» تبدیل شود.



۳/ افسوس بزرگ و ناراحتی و گلایه ویژه نسبت به «چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر» آن است که بخش اعظمی از ویترین معیوب «فجر چهل و یکم» را تولیدات سینمایی حمایتی و آثاری تشکیل می‌دهند که با برخورداری کامل از «بودجه بیت المال» ساخته شده‌اند. آثاری که متاسفانه بانگ بُلند «ایدئولوژی زدایی» در عموم آنها به وضوح هرچه تمام به گوش می‌رسید. بانگی رسا که صراحت ویژه آن را می‌توان در بخش تولیدات جنگی و آثاری مشاهده نمود که عنوان «ژانر دفاع مقدس» را با خود به یدک می‌کشیدند و با آثاری همچون فیلم سینمایی «شماره ۱۰» و یا فیلم سینمایی «سینمامتروپل» و یا فیلم سینمایی « گُل‌های باواردِه» و … در این دوره از جشنواره معنی می‌شوند.



۴/ بی‌هویتی «جشنواره چهل و یکم فیلم فجر» و تهی بودن عموم آثار عرضه شده در آن از «ایدئولوژی» و «آرمانهای انقلاب اسلامی» به معنی بی‌کاری و یا عدم استفاده جریان فرهنگی معارض و بالاخص جریانات نفوذی از پتانسیل تولیدات سینمایی در ایران اسلامی نیست و این مهم در بازبینی دقیق فیلم‌های این دوره جشنواره و سنجش آن با «دستورالعمل های ابلاغی نظام لیبرالیسم» در قالب سندهایی همچون «سند ۲۰۳۰ یونسکو» قابل مشاهده است. سندی که با عنوان رسمی «دگرگون ساختن جهان ما: دستور کار ۲۰۳۰ برای توسعه پایا» (Transforming our world: the ۲۰۳۰ Agenda for Sustainable Development) در حال پیاده سازی و تاثیرگذاری بر ساختارهای فرهنگی و اجتماعی بسیاری از کشورها و به ویژه ایران اسلامی بوده و متاسفانه با همراهی ویژه برخی از مسئولان و دست اندرکاران عرصه فرهنگ و هنر در حال گسترش و آنچنان عمومیت یافتن ویژه‌ای است که بستر روایت و یا بخش عمده‌ای از فضای دراماتیک نیمی از تولیدات سینمایی حاضر در «فجر چهل و یکم» را به احاطه خود درآورده است.



۵/ پیگیری و انعکاس آموزه‌های «سند ۲۰۳۰ یونسکو» در دوازده اثر سینمایی حاضر در «فجر چهل و یکم» یک رکورد فاجعه‌بار و یک ننگ بزرگ در عملکرد و «کارنامه مدیران فرهنگی و سینمایی دولت سیزدهم» است. اتفاقی بی‌سابقه هم به لحاظ تعداد انبوه این آثار و هم به جهت آنکه بخش قابل توجهی از این تولیدات، همچون چهار فیلم سینمایی شاخص «جنگل پرتقال»، «کاپیتان» ، «کت چرمی» ، «روایت ناتمام سیما» با حمایت کامل مادی و با برخورداری از «بودجه فیلمسازی سازمان سینمایی» و هزینه کرد از «بیت المال جمهوری اسلامی» تولید شده‌اند و با استفاده از «ظرفیت رسانهای سینماهای جمهوری اسلامی» در مسیر حقنه مفاهیم و مبانی «سکولاریسم» (Secularism) در عمق جان مخاطب سینمایی و باورمند سازی ایشان به «سبک زندگی سکولار» گام بر می‌دارند و به ارایه محتوایی در تعارض با «سبک زندگی اسلامی و ایرانی» مبادرت ‌می‌ورزند!



۶/ تصویرسازی و ترویج نوعی «سبک زندگی اباحه‌گرایانه» اگر چه از موضوعاتی پُرسابقه در ادوار اخیر «جشنواره فیلم فجر» می‌باشد؛ اما ترویج باورهای «نیهیلیستی» (Nihilism) آن هم به صورتی بسیار عریان و شفاف در اثری به شدت سخیف همچون فیلم سینمایی «چرا گریه نمی‌کنی؟» از پدیده‌های منحصر به فرد «فجر چهل و یکم» است. جشنواره‌ای که با وجود آنکه تمامی آثار شرکت داده شده در آن با مجوز رسمی و اخد «پروانه ساخت از سازمان سینمایی دولت سیزدهم» تولید و به نمایش درآمدند؛ اما در عین حال برخی از این تولیدات رسما مخاطبان خود را به باورهای «پوچ‌انگاری» (Absurdism) مبتلا و از این مسیر به وادی بی‌بندوباری می‌کشاندند.



۷/ مشروعیت بخشیدن به افعال منکر و قباحت زدایی از «روابط نامشروع زنان و مردان»، «مشروب خواری»، «استعمال دخانیات»، «آواز خوانی زنان» و «دیالوگهای سخیف، رکیک و بعضاً جنسی» و … از جمله مشترکات تصویری عرضه شده در اکثریت تولیدات سینمایی حاضر در «فجر چهل و یکم» است. تولیداتی که در عموم آنها نه تنها هیچ سخنی از «نماز» و «روزه» و «توسل» و «توکل» به میان نمی‌آید، بلکه اساسا به گونه‌ای عمل می‌شود که گویی «خدا مُرده» است! تولیداتی که مرور مجموع آنها در «چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر» بیش از هرچیز می‌تواند یادآور گلایه «امام خامنهای» در بهمن‌ماه سال ۱۳۸۱ هجری‌شمسی باشد که فرمودند: «در فیلم های ما، کأنّه یک سکولاریزمِ عملی و نوعی دین‌زدایی وجود دارد! بعضی فیلم های تولید شما، باز کمی بهتر است و فیلم های تولید جاهای دیگر از این جهت بدتر هم هست؛ یعنی کأنّه نوعی دین‌زدایی از صحنه‌ی زندگی و عمل وجود دارد و دین وجود ندارد!»



۸/ «زن عفیف و مسلمان ایرانی» و همچنین «مرد مسلمان و با غیرت ایران» غایبان اصلی تولیدات عرضه شده در «چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر» می‌باشند. غایبانی بزرگ که حتی پس از گذشت بیش از یک سال از حضور «دولت سیزدهم» نیز همچنان نتوانستند بر پرده سینما حاضر شوند و در قالب‌های مختلف تصویرسازی و به معرفی و بازنمایی «سبک زندگی اسلامی و ایرانی» بر پرده نقره‌ای سینما مبادرت ورزند. کاستی ویژه‌ای که البته با تداوم حضور و تصویرسازی از «ایران مفلوک» همراه می‌باشد. ایرانیانی در گروه‌های سنی مختلف و به عنوان کودکانی سرگشته، نوجوانانی بزهکار و درگیر بحران های روحی، جوانانی بیکار، پریشان، عصبی، خسته، ناامید، بدبخت و بی‌خانواده، مردانی عیاش، خیانت کار، دغل باز، دروغگو، پول پرست، متعصب و دیکتاتور، سالمندانی تنها، بی هدف، بی اثر و دست و پاگیر و … در عموم تولیدات سینمایی مورد تصویرسازی واقع شده‌اند.



۹/ ادامه مواجهه مستقیم تولیدات سینمایی با «حدود الهی» و تزیین جشنواره با حضور چند فیلم «ضد قصاص» از جمله موضوعاتی است که سبب می‌شود تا «جشنواره چهل و یکم فیلم فجر» نه تنها هیچ نسبت متمایزی با نظایر خود پیدا نکند؛ بلکه حتی وقیح‌تر از گذشته به ترسیم «پلیدی احکام الهی» و تصویرسازی از جان کندن شخصیت فیلم‌ها در آثاری همچون «سینما متروپل» و «کت چرمی» مبادرت ورزد و «ژانر سینمای ضد دین» و «حکومت دینی» را آنچنان ترقی بخشد که در فیلم سینمایی «پرونده باز است» برای نخستین‌بار در تاریخ سینمای ایران «طناب اعدام» را بر گردن نوجوان تازه به سن جوانی رسیده خود بیاندازد و با طولانی نمودن صحنه‌ی درد و رنج، اقدام به بازتولید قاب‌های تصویری متنوع و با زوایای متفاوت از «سبوعیت حدود الهی» نموده و و ضدبشری بودن «احکام قضایی جمهوری اسلامی» را در ذهن مخاطب خود حکاکی ‌نماید!



۱۰/ سوای نظر از انبوه مفاهیم سیاه و فلاکت ترسیم شده در بخش قابل توجهی از تولیدات سینمایی عرضه شده در «جشنواره چهل و یکم فیلم فجر» شاید تولید و نمایش فیلم‌هایی با ماهیت «ضد امنیت ملی» یکی از پدیده‌های کم سابقه و ظهور یافته در «فجر چهل و یکم» بود که به صورت شفاف در قالب فیلم سینمایی «آنها مرا دوست داشتند» قابل مرور می‌باشد. اثری که کارکرد اصلی آن در عادی‌سازی و مشروعیت بخشیدن به «پروژه صهیونیستی ژنوم» می‌باشد و متاسفانه با مجوز «سازمان سینمایی» تولید و موفق شد تا به معتبرترین و مهمترین رویداد سینمایی کشور راه یابد و در «بخش سودای سیمرغ» مطرح و در معرض دید عموم گذاشته شود.



۱۱/ قاب گرفتن از مظلومیت خانواده اعضای یک «گروهک تروریستی» و تصویرسازی از مادران برخی از ایشان به گونه ای همسان «مادر شهیدان» و … از جمله ندانم کاری های محض و غیر قابل توجیه یکی از نهادهای فرهنگی انقلاب اسلامی بود که منجر به تولید و نمایش یکی از آثار مهم در «جشنواره چهل و یکم فیلم فجر» گردید. اتفاقی بسیار مهم و قابل بررسی که در پس روایت الکن فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» از «سازمان مجاهدین خلق» و اعضای آن و خانواده ایشان و بالاخص نسل جدید پرورش‌یافته با هویت سرزمینی اشرف به وقوع پیوست و موجب شد تا این اثر با زیرکی و حرکت بر بستر «روایتی مادرانه» و ایجاد فضای حسی و عاطفی و … حتی به نوعی بتواند شانی تبلیغی و به نوعی «سمپاتی» از برای این گروهک تروریستی پیدا نماید! این در حالی است که «سازمان مجاهدین خلق» یک «گروهک تروریستی» شناخته شده در تاریخ ایران است که ترور و کشتار ۱۷ هزار انسان مظلوم ایرانی تنها بخشی از عملکرد ننگین و غیرقابل جبران این گروهک در طی بیش از چهل سال اخیر محسوب می‌شود. گروهکی مخوف که مرور مستندات تاریخی و بررسی کیفیت جنایت‌های گسترده و عدیده ایشان سبب می‌شود تا هر ارزش‌یاب منصفی، تروریست‌های وابسته به تفکر «داعش» را در رتبه پایین‌تر از «سازمان مجاهدین» قرار دهد!



۱۲/ تصویرسازی از «مرگ خودخواسته» و مشروعیت بخشیدن به «خودکشی» در هفت اثر سینمایی حاضر در «بخش سودای سیمرغ» را می‌توان یکی دیگر از اتفاقات کم‌نظیر «جشنواره چهل و یکم فیلم فجر» قلمداد نمود. اتفاقی که شاید در طول تاریخ برگزاری این جشنواره تا به امرور بی‌سابقه بوده است.



۱۳/ ادای دین به «فیلمفارسی» و قداست بخشیدن به «سینمای عصر پهلوی» و ترسیم و وجاهت بخشیدن به «عشق مثلثی» و معرفی «سالن سینما» به عنوان پناه‌گاه و آخرین امید مردم برای خلاصی از جنگ و شناسایی عوامل نفوذی و جاری نمودن عشق در جامعه و «رسیدن به رستگاری» و … بستر اصلی روایت مهمترین اثر سینمایی به نمایش گذاشته شده در «جشنواره چهل و یکم فیلم فجر» است. اثری «ضد دفاع مقدسی» با عنوان «سینما متروپل» که با نامزدی در ۱۳ و کسب ۳ سیمرغ بلورین مهم و تاثیرگذار «بهترین کارگردانی» ، «بهترین فیلم» و «بهترین فیلمبرداری» از این رویداد توانست به الگویی تمام قامت از برای تولیدات سال ۱۴۰۲ هجری‌شمسی در سینمای ایران مبدل گردد. اثری که با بودجه فیلمسازی سازمان سینمایی در فارابی تولیده شده و به وضوح از کارکرد «هجو انقلاب اسلامی» برخوردار است و عمق جهت‌گیری آن بر روی ناکارآمدی «حاکمیت جمهوری اسلامی» تنظیم شده است.



۱۴/ پُرواضح است که هیچ انسان انقلابی و مسلمان و آشنا به حوزه فرهنگ و هنری پس از دیدن مجموع ۲۴ اثر به نمایش گذاشته شده در «چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر» به وجد نمی آید و یا تفاوتی میان این آثار با نظایر آن در سال‌های پیش قائل نمی شود و این واقعیتی است که با وجود قابل فهم بودن ضرورت انتشار تقدیر مجلس به خاطر شرایط فعلی، قطعا از نگاه «نمایندگان مجلس» نیز به دور نبوده و یقینا در جای خود با «مطالبه کار جدی و واقعی از مسئولان کشور» همراه خواهد شد.

خروج از نسخه موبایل