نماد سایت پایگاه خبری سینمای خانگی

جشنوارۀ فجر به کدام درد مبتلا بود: وضعیت بحرانی یا مدیریت ناکارآمد؟

همراهی ویژه «رسانه‌های انقلاب اسلامی» با درخواست متولیان فرهنگی کشور و کمک به ایشان برای برگزاری شکوهمند «چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر» سبب شد تا ضعف‌ها و کاستی‌های بعضا تکراری و بسیار گُل‌درشت در روند اجرایی این رویداد رسانه‌ای نشود و تمام سوءمدیریت‌ها در طول جشنواره با دید اغماض نگریسته شود تا بهانه‌ای به دست بدخواهان ندهد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از سینماپرس، همراهی ویژه «رسانههای انقلاب اسلامی» با درخواست متولیان فرهنگی کشور و کمک به ایشان برای برگزاری شکوهمند «چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر» سبب شد تا ضعف‌ها و کاستی‌های بعضا تکراری و بسیار گُل‌درشت در روند اجرایی این رویداد رسانه‌ای نشود و تمام سوءمدیریت‌ها در طول جشنواره با دید اغماض نگریسته شود تا بهانه‌ای به دست بدخواهان ندهد و خاطر مدیران را مشوش نساخته و خِللی در برگزاری آرام و بدون دغدغه این رویداد سینمایی ایجاد نکند.



اکنون با سپری شدن «جشنواره چهل و یکم» و بسته شدن پرونده اجرایی آن، زمان مناسبی است تا به مرور خطاهای غیرقابل اغماض در فرایند برگزاری این رویداد بپردازیم و اشتباهات فاحش «سازمان سینمایی» و «دبیرخانه جشنواره» را مورد مطالعه قرار دهیم. اشتباهاتی بعضا بزرگ و آنچنان نابخشودنی که عملا وجاهت «جشنواره فیلم فجر» را به سطح یک «جشنپاره» فروکاست داد و صورتی شبه فُکاهی به مهمترین رویداد فرهنگی و سینمایی کشور در «چهل و یک سالگی» خود بخشید.



البته مرور جوانب برگزاری «چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر» و کاستی‌ها و اشکالات ویژه آن، به مصداق «نوشدارو پس از مرگ سهراب» قطعا از تاثیر خاصی برای اعاده حیثیت «جشنواره چهل و یکم» برخوردار نمی‌باشد؛ اما می‌تواند چشم‌انداز روشنی را برای آینده «جشنواره بین‌المللی فیلم فجر» در اختیار متولیان فرهنگی کشور قرار دهد و اجازه ندهد تا ارایه گزارش‌های غیرواقعی و دستاوردسازی‌های کاذب متولیان برگزاری «جشنواره چهل و یکم» به کارتابل‌های مسئولان اجرایی کشور راه یابد و یا موجب شود تا سرنوشت «جشنواره چهل و دوم» به دستان بی‌کفایت طیف موجود سپرده شود و این همه لزوم بازخوانی و مرور چند نکته مهم را ضروری می‌سازد:

۱/ قطعا فاکتور گرفتن از فضای پیش آمده طی حدود ۵ ماه اخیر امری اشتباه است و تحلیل غلطی است اگر بخواهیم اتمسفر نشات گرفته از وقایع پیش آمده در پس «فتنه مهرماه ۱۴۰۱ هجری‌شمسی» و تاثیر آن بر رویدادهای مختلف هنری و به ویژه در کم و کیف برگزاری «چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر» را نادیده بگیریم و نخواهیم آن را مورد محاسبه قرار دهیم! اما در اینجا مسئله اصلی آن است که بخشیدن «وزن اضافه» به این واقعیت و توجیه تمام خطاها و اشتباهات «سازمان سینمایی» با این بهانه کار اشتباهی است و اساسا «بحرانی جلوه دادن وضع موجود» می‌تواند شگردی برای سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدی و نابلدی برخی متولیان و بالاخص «دبیر جشنوراه چهل و یکم» قلمداد گردد.



۲/ «فتنه مهرماه ۱۴۰۱» اگر چه از نقشه جامع و برنامه‌ریزی شده‌ای برخوردار بود، اما با محاسبات غلط همراه گردید و سبب شد تا بیش از هر چیز در فضای غیر واقعی ظهور و بروز یافته و به «براندازی نظام جمهوری اسلامی» در فضای مجازی متمرکز گردد. فتنه‌ای که در واقعیت تنها با پاره‌ای اغتشاشات محدود و پراکنده همراه شد و از این جهت می‌توان ادعا نمود که ابعاد و جوانب «فتنه اخیر» بسیار کوچکتر و کم‌توان‌تر از «فتنه ۸۸» بوده و حتی از جهاتی با «فتنه آبان ۹۸» و نظایر آن قابل مقایسه نمی‌باشد. با این همه کم‌بضاعتی مدیران «سازمان سینمایی» در «کنترل وضعیت موجود» و یا شاید میل ایشان برای «بحرانی جلوه دادن وضع موجود» و توجیه اقدامات خود به این بهانه سبب شد تا «طیف معدود از سینماگران اغتشاشگر و یا اغتشاشطلب» در فضای پیرامونی این فتنه از توجه ویژه‌ای برخوردار شوند.



۳/ این واقعیتی غیرقابل کتمان است که «بحرانی جلوه دادن وضع موجود» یک شگرد مرسوم برای سرپوش گذاشتن بر ضعف مدیریت و ناکارآمدی مجریان محسوب می‌شود. اما در این میان عملکرد ضعیف و خودمحورانه «دبیر جشنواره بین المللی فیلم فجر» در کنار میل ویژه ایشان به کارهای نمایشی از جمله اصلی‌ترین عواملی است که سبب شد تا «جشنواره چهل و یکم» از تجارب برگزاری موفق دو جشنواره تخصصی و سینمایی بسیار مهم «سی و نهمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران» و «شانزدهمین جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت» استفاده چندانی نکند و اجازه ندهد تا از موقعیت ویژه عدم حضور اقلیت محدود و البته پُرکار و همیشه طلبکار سینمای ایران به عنوان یک فرصت مغتنم و در مسیر «بازسازی انقلابی ساختارهای سینمایی کشور» استفاده صحیح و هوشمندانه‌ای صورت پذیرد.



۴/ در این مجال به کم و کیف آثار و انتقادات موجه پیرامون تولیدات عرضه شده در «جشنواره فیلم کوتاه» کاری نداریم! اما توجه به این نکته اهمیت دارد که به همان میزان که سالن‌های شلوغ «پردیس سینمایی ملت» و برگزاری بانشاط «جشنواره فیلم کوتاه تهران» در روزهای پایانی مهرماه امسال و دقیقا در اوج درگیری‌های فضای مجازی و اغتشاشات پراکنده خیابانی و …، از جمله اتفاقاتی بود که به شکسته شدن تک‌صدایی در فضای سینمایی کمک نمود و نشان داد که طیف «اپوزیسیون» در عرصه هنر و سینمای ایران، اقلیتی با صدای بُلند هستند! اما در مقابل عدم برنامه‌ریزی برای برگزاری شکوهمند «جشنواره چهل و یکم» و دو تکه نمودن بدون منطق این رویداد در دو مکان دور از یکدیگر از جمله اتفاقاتی بود که با انعکاس سالن‌های به شدت خالی «پردیس ملت» و مخابره تصاویر بی‌رونق از «برج میلاد» و … همراه بود و سبب شد تا حیثیتی ویژه به «اقلیت شاهنشین» در صنعت سینمای ایران ببخشد.



۵/ یادمان نرفته که «بیست و هشتمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر» در شرایطی از ۵ تا ۱۵ بهمن ۱۳۸۸ هجری‌شمسی برگزار شد که تنش‌های اجتماعی حول «فتنه ۸۸» و اغتشاشات پیرامون آن از خردادماه در کشور آغاز و تقریبا از عمری ۸ ماهه برخوردار بود. بازه زمانی نسبتا گسترده‌ای که اگرچه بخش عمده‌ای از عمر و وقت فیلمسازی در شرایط فنی آن زمان را گرفت اما به سبب توانمندی مدیران وقت سینمایی کشور و تلاش دبیرخانه جشنواره فیلم فجر آن سال، ۸۱ فیلم فرم شرکت در جشنواره را تکمیل کردند و از این میان ۶۹ فیلم به دبیرخانه فرستاده شدند تا مورد بازبینی قرار بگیرند! آماری قابل توجه که در حد ادعا باقی نماند و در واقعیت نیز به حضور ۲۶ فیلم در «بخش مسابقه سینمای ایران» و ۲۳ فیلم در «بخش مسابقه نگاه نو» و همچنین نمایش ۱۰ فیلم در «بخش خارج از مسابقه» انجامید. این گونه بود که از جمع ۲۶ اثر حاضر در «بخش مسابقه سینمای ایران» با ۱۷ فیلم غیر مشترک موجود در «بخش مسابقه نگاه نو» و همچنین ۱۰ فیلم به نمایش گذاشته شده در «بخش خارج از مسابقه» می‌توان به عدد ۵۳ فیلم سینمایی به نمایش گذاشته شده در «بیست و هشتمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر» رسید. عدد تقریبا بزرگی که نه تنها با آمارهای ارایه شده مطابقت دارد؛ بلکه با بضاعت آن زمان سینمای ایران و شرایط تکنیکی پیرامون تولید فیلم‌های ۳۵ میلیمتری و … کاملا موجه محسوب شده و در مجموع سبب گردید تا شرایط «فتنه ۸۸» نتواند «جشنواره فیلم فجر» را از رونق خود بیاندازد.



۶/ اگر چه توجه به میزان تولیدات به نمایش گذاشته شده در «بیست و هشتمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر» به هیچ عنوان به معنی تایید محتوای این تولیدات نبوده و نافی میزان سیاهی و مفاهیم مغرضانه ارایه شده در برخی از این تولیدات نمی‌باشد و نمی‌تواند به عنوان توجیه‌کننده عملکرد غلط شوراهای نظارتی و اشتباهات مدیریتی نشات گرفته از عدم توجه و هدایت صحیح محتوای آثار در آن مقطع زمانی محسوب شود؛ اما با این همه توجه به این آمار ثابت می‌کند که مدیریت سینمایی آن زمان در ابعاد تاکتیکی و اجرایی به خوبی توانست «ویترین سینمای ایران» را رونق ببخشد و سناریوی «تحریم حاکمیت جمهوری اسلامی توسط هنرمندان» را در ظاهر «تحریم جشنواره فیلم فجر» به موضوعی طنز مبدل سازد.



۷/ قطعا ریاست کنونی «سازمان سینمایی» به خوبی وقایع سال ۱۳۹۰ هجری‌شمسی را به خاطر دارند و فراموش نکرده‌اند که فضای سینمایی کشور در آن مقطع زمانی چگونه تحت تاثیر اقدامات غیرقانونی «خانه سینما» دچار تشنج گردید و در این میان رسانه‌ای شدن ماجرای «انحلال خانه‌سینما» در ۴ دی ماه سال ۱۳۹۰ هجری‌شمس و دقیقا یک ماه پیش از برگزاری رسمی «سی‌امین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر» چگونه فضای روانی جشنواره را متاثر از خود ساخت و …؛ اما با این همه به سبب هوشمندی و تلاش‌های شبانه روزی «دبیر جشنواره سیام» ، این رویداد سینمایی در موعد مقرر خود از ۱۲ تا ۲۲ بهمن‌ماه برگزار شد و در کمال نظم و انضباط اجرایی و با پذیرش ۳۲ فیلم بلند سینمایی در «بخش مسابقه سینمای ایران» توانست به عنوان یکی از شلوغ‌ترین ادوار جشنواره مبدل گردد.



۸/ یادمان باشد که حکم دبیر «چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر» دقیقا در اوج اقتدار «دولت سیزدهم» و در ۱۷ فروردین ۱۴۰۱ هجری‌شمسی صادر شد و از آن زمان تا مقطع مهرماه و بروز «شرایط فتنه» ، تقریبا ۶ ماه فاصله است! شش ماهی که برای سامان پیدا کردن ساختار «دبیرخانه فیلم فجر» آنچنان کافی است که دبیر این رویداد بتواند در فراغت کامل و با زمانی مبسوط به چینش افراد کارآمد حول خود و در بخش‌های مختلف اجرایی بپردازد و با سامان بخشیدن به امور و استفاده از صاحب‌نظران اقدام به تنظیم برنامه این رویداد نماید. رویدادی که قرار بود پس از چند سال با تلفیق «بخش ملی» و «بخش بین‌الملل» همراه باشد و از این جهت به عنوان جشنواره‌ای پُربار در کارنامه عملکرد «دولت سیزدهم» بدرخشد؛ اما مع‌الاسف چنین نگشت!



۹/ صدور حکم «مدیر روابط عمومی جشنواره چهل و یکم» در نیمه شهریورماه ۱۴۰۱ هجری‌شمسی و دقیقا ۵ ماه پس از صدور حکم «دبیر جشنواره» هیچ معنی و مفهومی ندارد، جُز آنکه یا جناب دبیر از تخصص لازم برای مدیریت یک رویداد این چنین مهم فرهنگی و سینمایی برخوردار نبود و یا آنکه در این پنج ماه از آنچنان مشغله‌های فراجشنواره‌ای برخوردار بود که اساسا نمی‌توانست به این موضوع ابتدایی و حداقلی توجه کند که «دبیرخانه یک رویداد هنری» با «روابط عمومی» است که موجودیت پیدا می‌کند!



۱۰/ انتصاب «مدیر روابط عمومی» اگر چه بسیار دیر و در ۲۱ شهریورماه اتفاق افتاد؛ اما باید توجه داشت که حضور «مسعود نجفی» با سابقه پنج سال مدیریت نسبتا موفق در «جشنواره فیلم فجر» و کاربلدی او در کنار تجربه و تعامل ویژه‌اش با سه دبیر مختلف این رویداد به خوبی می‌توانست جبران زمان از دست رفته را نماید و به ترمیم سریع عقب‌افتادگی ایجاد شده در پی «ناکارآمدی روابط عمومی فجر چهلم» و ناپیدا بودن «مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی» برآمده و «فجر چهل و یکم» را سامان بخشد و …؛ اما متاسفانه فضای آشفته «دبیرخانه» و جو بی‌مسئولیتی و بدون مسئول بودن بخش‌های مختلف این رویداد آنچنان گسترده بود که حتی چنین نیروی توانمندی را ناتوان نموده و با عدم استفاده از تجربه‌های متعدد اجرایی او طی سالیان متمادی جشنواره، عملا این فرد پرتوان و آزمون پس داده را به عنصری ناکارآمد در «دبیرخانه فجر چهل و یکم» مبدل ساخت!



۱۱/ باید توجه داشت که شیوه «خودگویم و خود خندم» حداقل درباره «چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر» هیچ مشکلی را حل نمی‌کند و تنها موجب می‌شود تا از منظر کارشناسان امر، کاستی‌ها به حساب ناتوانی مدیریت فرهنگی کشور در «دولت سیزدهم» گذاشته شود. این در حالی است که بزرگترین مشکل «جشنواره چهل و یکم» در ضعف دبیرخانه و حضور مدیران تازه به دوران رسیده‌ای بود که بیش از هر چیز به فکر آینده شغلی و به دنبال برجسته نمودن خود بودند.



۱۲/ عدم «پاسخگویی دبیر فجر چهل و یکم» ودر کنار آن برخوردهای تعجب‌برانگیز «دبیرخانه» و به همراه اتخاذ «سیاست غافلگیر ساختن اهالی رسانه» و … از جمله موضوعات غیرمرتبط و نچسب به «بحرانی جلوه دادن شرایط» می‌باشد که مستقیما به کم‌توانی «سازمان سینمایی» در برگزاری آبرومند این رویداد مهم سینمایی باز می‌گردد.



۱۳/ فهرست ضعف‌ها و کاستی‌های ویژه «چهلمین جشنواره فیلم فجر» بسیار بُلند بالاست و در این میان شاید بتوان به موارد زیر به عنوان مهمترین از آنها اشاره نمود:

  •  عدم پایبندی به جدول زمان‌بندی مندرج در «فراخوان جشنواره چهل و یکم» و شلختگی ویژه و زمان‌بندی‌های غیرمنطقی در روند برگزاری جشنواره

  •  عدم اختصاص مدیر اجرایی کارآمد و عدم تشکیل تیم حرفه‌ای برای برگزاری آبرومند «بخش بین‌الملل»

  •  بی‌توجهی در اختصاص و معرفی مدیر اجرایی توانمند و موجه در میان اهالی سینما، برای برگزاری شکوهمند «بخش ملی»

  •  یله و رها ساختن «بخش بازار» به حال خود و افتتاح کم‌رمق و عملا بی‌خاصیت آن در بازه زمانی سه روز مانده به پایان «جشنواره چهل و یکم» !

  •  عدول از ضوابط مندرج در «فراخوان جشنواره چهل و یکم» و عدم انتشار فراخوان و تعیین مقررات برای «بخش بازار فیلم»

  •  عدم برگزاری پنل‌های گفتگو به سبک مرسوم در جشنواره‌های معتبر سینمایی در عرصه بین‌الملل

  •  مخفی‌کاری در انتشار لیست و فهرست ۷۵ فیلم‌های متقاضی حضور در «جشنواره چهل و یکم» که دبیرخانه جشنواره ادعای ثبت‌نام این آثار در بازه زمانی یک‌ماهه آبان‌ماه را مطرح کرده بود.

  • عدول از ضوابط مندرج در «فراخوان جشنواره چهل و یکم» و تعویق بیش از یک ماهه انتشار ضوابط برای حضور در بخش «مسابقه تبلیغات سینمای ایران»

  •  مخفی‌کاری‌های در معرفی «هیات انتخاب جشنواره»

  •  فرعی‌انگاری و کم‌اهمیت شمردن «بخش بین‌الملل جشنواره» و عدم چینش مناسب و طراحی برنامه‌ای صحیح به همراه تهیه فهرستی درست از سینماگران خارجی برای دعوت و حضور در «جشنواره بین‌المللی فیلم فجر»

  •  عدم ارایه گزارش در زمینه گزینش و نحوه پذیرش آثار و مذاکره با تولیدکنندگان آن برای حضور در «بخش بین‌الملل»

  •  حذف بدون توضیح «جایزه محمد امین (ص)» از «بخش جنبی بین‌الملل» با وجود درج آن در «فراخوان جشنواره چهل و یکم»

  •  حذف بدون توضیح «نمایش‌های ویژه» از «بخش جنبی بین‌الملل» با وجود درج آن در «فراخوان جشنواره چهل و یکم»

  •  نادیده گرفتن پتانسیل «سینمای محور مقاومت» و عدم دعوت از سینماگران مطرح در محور مقاومت برای حضور و رونق بخشیدن به «بخش بین‌الملل جشنواره چهل و یکم»

  •  بی‌اطلاعی و یا بی‌توجهی متولیان برگزاری «جشنواره چهل و یکم» نسبت به تولیدات موجه سینمایی لبنان و سوریه و مصر و …

  •  مخفی‌کاری در معرفی فیلم‌های حاضر در «بخش سودای سیمرغ» تا موعد شش روزمانده به برگزاری رسمی جشنواره

  •  مخفی‌کاری‌های و تاخیر کم‌نظیر در معرفی «هیات داوران جشنواره» تا روز پایانی و چند ساعت مانده برگزاری مراسم اختتامیه جشنواره!

  •  برنامه‌ریزی نامناسب و ارایه جدول اکران آثار در محل استقرار اهالی رسانه در «پردیس ملت» دقیقا روز قبل از برگزاری جشنواره!

  •  برنامه‌ریزی نامناسب و ارایه جدول اکران سینماهای مردمی جشنواره در موعد دو روز مانده برگزاری جشنواره!

  •  عدم برگزاری مراسم قرعه‌کشی و رونق بخشیدن به ابعاد خبری جشنواره با تعیین سانس و زمان اکران آثار به شیوه متداول در سال‌های اخیر!

  •  ممانعت از شکل‌گیری یک فضای گرم و همراه با شور و نشاط آن هم به سبب جداسازی اهالی رسانه و میهمانان از یکدیگر و عدم تجمیع ایشان در «برج میلاد» به عنوان «خانه اصلی جشنواره» !

  •  رونمایی از هیات داوری و ۱۱ اثر حاضر در «بخش فیلم کوتاه جشنواره چهل و یکم» آن هم در موعد یک روز پس از شروع به کار رسمی جشنواره!

  •  اعلام اسامی هیات داوران و ۶ اثر حاضر در «بخش مستند جشنواره چهل و یکم» دقیقا روز قبل از شروع رسمی جشنواره در ۱۲ بهمن‌ماه!

  •  افتضاح پخش بدون رضایت و همراهی کارگردانان فیلم‌های خارجی در «بخش بین الملل جشنواره چهل و یکم»

  •  اقدام بی‌سابقه معرفی داوران بخش‌ «مقاومت» ، «بین‌الادیان» ، «جلوه‌گاه شرق» و «سینمای سعادت» در روز برگزاری اختتامیه «جشنواره چهل و یکم» !

  •  عدم انتشار و ارایه «کتاب جشنواره» به عنوان سند هویتی و شناسنامه آثار راه یافته به جشنواره چهل و یکم در بخش‌های مختلف ملی، بین المللی، کوتاه و مستند و…

  •  داوری‌های بدون توجیه و افتضاح رسانه‌ای شدن ماجرای قرار گرفتن «نسخه چک‌نویس و بدون امضای دبیر» در برخی از لوح‌های تقدیر اهدا شده در مراسم اختتامیه «جشنواره چهل و یکم» !

  •  و …

خروج از نسخه موبایل