به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی؛ یکی از موضوعات داغ این روزهای کشور در عرصهی رسانههای مجازی چالشهای مطرحشده بین مجموعهی ساترا و پیامرسان سروشپلاس است. موضوعی که متأسفانه به دلیل رفتارهای غیرحرفهای و برداشتهای مغرضانه، به مشکلی تبدیل شد که فضای رسانهای کشور را در حوزۀ پیامرسانها تا حدی تحت تاثیر قرار داد.
در عرصۀ رسانه الزاما برای ایجاد یک تنش نیاز به دروغپردازی و یا وارونه نشان دادن شاذ و گلدرشت ماجرا یا اتفاق نیست؛ بلکه گاهی تنها و تنها کافیست یک کلمه تغییر کند، یا یک واژه همراه با ایهام و استعاره به کار برده شود، یا رسانه دربارهی بخشی از موضوع سکوت کند، و یا آن که نام تخصصی یک متن و قالب آن به عمد، با چیز دیگری جایگزین شود. از این روست که میگویند کار در رسانه هم به تخصص نیاز دارد و هم اخلاقمداری در آن یک شرط اصلی و انسانی است. به همین دلایل، رسانه، مهندس ذهن جامعه است و به راحتی میتواند با ابزاری که در اختیار دارد، ذهن یک جامعه را به سمت مطلوب خود جهتدهی میکند تا در نهایت یک جریان بزرگ راه بیافتد و یک اتفاق بزرگ اجتماعی حادث گردد. پر واضح است که این قدرت را نباید دستکم گرفت.
یکی از موضوعات داغ این روزهای کشور در عرصهی رسانههای مجازی چالشهای مطرحشده بین مجموعهی ساترا و پیامرسان سروشپلاس است. موضوعی که متأسفانه به دلیل رفتارهای غیرحرفهای و برداشتهای مغرضانه، به مشکلی تبدیل شد که فضای رسانهای کشور را در حوزۀ پیامرسانها تا حدی تحت تاثیر قرار داد.
به نظر میرسد ماجرا از انتشار مطلبی در روزنامه جامجم شروع میشود که به دلیل ابهام در قالب و شکل متن ارائه شده که ظاهرا از،مصاحبه با یکی از،مسئولان ساترا استخراج شده، در مورد پیامرسان سروشپلاس برداشتهای نادرست صورت میگیرد، به گونهای که گویی ساترا نظر رسمی خود را در ساختار بیانیه منتشر کرده است. پس از انتشار، مسئولان سروش پلاس به گونهای غیر اصولی واکنش نشان میدهند و ساترا را با ادبیاتی غیرحرفهای متهم میکنند. طرح دو مطلب فوق، ساترا را وامیدارد تا برای اصلاح این وضعیت گام بردارد، چرا که در نگاه ساترا اساساً وظیفۀ تنظیمگری در حوزۀ پیامرسانهای داخلی بر عهدۀ وزارت ارتباطات است و ساترا در این خصوص نقشی ندارد. در عین حال ساترا، موارد مطرح شده در گفتگوی جام جم با یکی از، مسئولان خود را رد نمیکند و به نوعی آنها را تایید مینماید.
در هر حال واکنش غیر اخلاقی که اصرار بر متهم کردن ساترا دارد، رفتاری ناپسند و مذموم است، چرا که هم فعالان حوزهی رسانه و همچنین مخاطبان حرفهای به خوبی میدانند بین مصاحبه و بیانیه تفاوتهای زیادی وجود دارد، حتی اگر مشابهتهایی هم برای آن قائل باشیم؛ مثلا بیانیه به صورت رسمی از سوی سازمان و معمولاً توسط روابط عمومی منتشر میشود، اما مصاحبه، خروجی نظرات شفاهی فرد یا افراد است؛ ضمن آن که این دو، هم از نظر حقوقی و هم از نظر رسانهای با یکدیگر متفاوت هستند.
در عین حال که برخی افرادی تلاش کردند از فضای پیشآمده به عنوان فرصتی برای غرضورزی و کینهورزی بهره ببرند، ساترا در قامت یک اقدام و رفتار حرفهای، صدور بیانیه را تکذیب کرد. این اقدام خیلی زود توانست از بروز چالشهای جدی جلوگیری، و از خلط وظایف بین دو نهاد تنظیمگر در دو عرصهی متفاوت (یعنی وزارت ارتباطات، و سازمان صداوسیما) ممانعت نماید.
ذکر این نکته مهم و ضروری است که بدانیم در دنیای ارتباطات و در شرایطی که حکمرانی رسانه بر همۀ مناسبات فردی و اجتماعی سایه انداخته، برای زیست صحیح در فضای رسانهای، همانقدر که تخصص و مهارت فنی لازم است، اخلاق حرفهای هم نیاز است.