تهیهکننده فیلم «خودکشی به سبک نیچه» گفت: سینمای کردی غالبا سینمایی پر از نمایش فلاکت است، این فیلم اما جهانی فانتزی دارد و از شکل غالب سینمای کردی به دور است و با زبان کردی روایت میشود. همچنین زن در این فیلم به عنوان عنصری امیدبخش در اوج ناامیدی عمل میکند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، داستان از یک مغازه شروع میشود؛ در شهری مهگرفته و سیاه در زمان و مکانی نامعلوم اما احتمالا در آینده. شخصیتهای داستان، ملیت خاصی ندارند. حتی اسمهایشان را هم به جز یکی دو بار نمیشنویم، اما تنها وجه اشتراکشان با یکدیگر، یک چیز است: باید غمگین و افسرده به نظر برسند. این مغازه اما قرار نیست مایحتاج زندگی را به شما بفروشد بلکه جایی است برای فروش هر وسیلهای برای ترک زندگی.
این مغازه که ایده رمان نسبتا محبوب مغازه خودکشی اثر ژان تولی است دستمایه ساخت یکی از فیلمهایی شد که امسال در جشنواره فیلم کوتاه تهران خوش درخشید. فیلم خودکشی به سبک نیچه که امسال در جشنواره فیلم کوتاه تهران جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین فیلم را دریافت کرد، حالا راهی چند جشنواره جهانی دیگر شده است.
به بهانه هفته کتاب با پیام کردستانی، نویسنده و کارگردان و بهمن رضایی؛ تهیهکننده این اثر، به گفتوگو نشستیم.
فیلمنامهای که در قالب تصویر، خواندنی بود
بهمنرضایی تهیهکننده فیلم کوتاه خودکشی به سبک نیچه، درباره داستان این اثر گفت: فضا و داستان فیلم برای من جذابیت زیادی داشت. وقتی فیلمنامه را از آقای کردستانی گرفتم و خواندم، تمام کلمات جلوی چشمم تصویری شدند. من بدون اینکه کتاب را خوانده باشم جذب قصه شدم و فکر میکنم این یکی از ویژگیهایی بود که این فیلم در بخش اقتباس خوش درخشید.
وی ادامه داد: ما فیلمنامهای داشتیم که از همان ابتدا در قالب تصویر خواندنی بود و میشد تکبهتک اجزای آن را فهمید.
سوار بر روایت با قابهای بدیع
رضایی با تاکید بر فضاسازی اثر گفت: پیشینه من طراحی گرافیک و تدوین بود و آقای کردستانی پیشینه شهرسازی و معماری داشت. هر دو علاقه زیادی به تصاویر بدیع و زیبا و ابعاد مختلف زیبایی شناسی فیلم داریم. تصویری و فرمیکردن برای من جذابیت زیادی دارد. محتوا قطعا مهم است ولی اگر در فرم درستی ارائه نشود ایده حیف میشود. از این رو در این اثر نیز قابها و تصاویر بیشتر به چشم میآیند و تلاشمان این بود که فرم در خدمت محتوا باشد.
پیام کردستانی نویسنده و کارگردان فیلم نیز در پاسخ به آنکه اقتباس از کتاب بیشتر فرمی بوده یا محتوایی گفت: فرم را از محتوا جدا نمیدانم و فکر میکنم فرم است که محتوا میسازد چراکه اگر فرم خوب داشته باشید میتوانید محتوای خوبی هم بسازیدفرم را از محتوا جدا نمیدانم و فکر میکنم فرم است که محتوا میسازد چراکه اگر فرم خوب داشته باشید میتوانید محتوای خوبی هم بسازید.
کردستانی درباره دلیل انتخاب این قصه برای اقتباس توضیح داد: نگاه من به جهان همین است و وقتی قصه اصلی را خواندم بلافاصله فیلمنامه در ذهنم شکل گرفت. این نگاه انتزاعی و سورئال را برای فیلم مناسبتر میدانم. قصهای که جهانی فانتزی را برای مخاطب ترسیم میکند که با دیگر فیلمها تفاوت دارد.
وی ادامه داد: تمایل به ساخت این قصه برای آن نبود که تصور میکردم ساخت یک قصه رئال مرا به تکرار میاندازد؛ بلکه به دلیل نگاهم به جهان، این سبک را برای قصهگویی مناسبتر میبینم.
تلاش نکردیم قصه را بومیسازی کنیم
کردستانی قصه این فیلم را بومی ندانست و افزود: من هیچ تلاشی برای بومی شدن قصه انجام ندادم و تلاش نکردم داستانی بومی تعریف کنم چرا که قصه، جهانشمول است و به اندازه کافی حرف برای گفتن دارد که نیاز نباشد بومی بشود.
این کارگردان درباره نام این اثر نیز تاکید کرد: دلیل انتخاب این نام نیز تضادی است که میان نام نیچه و قصه فیلم وجود دارد. نیچه هیچگاه خودکشی نکرده و با این نام میخواستیم تضادی که در این نگاه وجود دارد را نشان دهیم.نیچه هیچگاه خودکشی نکرده و با این نام میخواستیم تضادی که در این نگاه وجود دارد را نشان دهیم
وی ادامه داد: این تضاد در قصه نیز با زن دکتر ترسیم شده. کسی که برعکس شوهرش امیدوار است و جمله به امیددیدار دوبارهتان بر زبانش جاری است. او امید دارد و جهان را به اندازه همسرش سیاه نمیبییند.
رضایی در پاسخ به اینکه این عنصر امیدبخش در کتاب، پسر دکتر و در فیلم، همسر اوست گفت: زن به عنوان کسی که عنصر زایش دارد، بهتر و بیشتر میتواند نویدبخش امید باشد. کسی که تولد را رقم میزند، گزینه بهتری برای امید دادن است و به عنوان عنصری امیدبخش در اوج ناامیدی عمل میکند.
امیدبخش و به دور از نمایش فلاکت
رضایی این فیلم را در زمره فیلمهای سینمای کردی دانست و گفت: تفاوت این فیلم با دیگر فیلمهای سینمای کردی در این است که سینمای کردی غالبا سینمایی پر از نمایش بدبختی و فلاکت است. ما تلاش کردیم فیلمی متفاوت و امیدبخش در قالب سینمای کردی بسازیم. فیلمی که جهانی فانتزی دارد و از شکل غالب سینمای کردی به دور است و با زبان کردی روایت میشود.
کردستانی در پاسخ به اینکه همچنان فیلمنامهنویسی را به سبک اقتباسی پیش خواهد برد یا اورجینال، گفت: من خودم را فیلمنامهنویس اقتباسی میدانم حتی اگر قصهای اورجیتال داشته باشم. عقیده دارم وقتی ادبیات را به سینما میآورید، ناخودآگاه از هر آنچه خواندید و میدانید، وام میگیرید. پس چه متن قبلی داشته باشید و چه نه، فیلمنامهنویس اقتباسی هستید.
این کارگردان درباره ادامه حضور در فضای سینمای کوتاه توضیح داد: علیرغم آنکه سینمای کوتاه به عنوان یک مدیوم خلاق و پویا به تنهایی پذیرفته شده و کامل است اما هدف من سینمای بلند است؛ جایی که مخاطب گستردهتری دارد و قصههای بیشتری میتوان تعریف کرد.
رضایی درباره ادامه کار در سینمای اقتباسی تشریح کرد: گاهی دغدغه شخصی و اتفاقاتی که برای خودت میافتد هم به قدری درگیرکننده است که همان را برای فیلم انتخاب میکنی. نمونه آن نیز اتفاقی بود که برای من افتاد و وقتی آن را برای پیام تعریف کردم همان شب فیلمنامه آن را نوشت و تبدیل به پروژه بعدی من شد که میخواهم آن را کارگردانی کنم.
لزوم هوشمندی در مدیریت هزینههای فیلم کوتاه
تهیه کننده فیلم خودکشی به سبک نیچه به استقبال خوب مخاطبان در جشنواره فیلم کوتاه از این اثر اشاره کرد و افزود: در شب اعلام نامزدها، یکی از مخاطبان، مرا در آغوش کشید و گفت به شما حسودی میکنم؛ کاش این فیلم را من ساخته بودم. وقتی به او گفتم خب چرا این کار را نمیکنید، گفت: نمیتوانیم میلیاردی هزینه کنیم.
وی تشریح کرد: حقیقت این است که برای این فیلم هزینه آنچنانی نشده. این طور به نظر میرسید که میلیاردها تومن برای این فیلم هزینه شده اما هزینه تولید خیلی کمتر از اینها بوده.
رضایی تاکید کرد: دلیل آن نیز این است که ما میدانستیم از هر نما، چه میخواهیم. حتی کالریستکار از همان ابتدا کاملا با مدیر فیلمبرداری، کارگردان و طراح صحنه و لباس، همراه بود و با هم مشورت میکردند. خروجی نهایی، فیلم رنگ و لعاب جذابی دارد. از این جهت است که پرهزینه به نظر میرسد؛ درحالیکه نیازی به خرج میلیاردی نیست. با مدیریت هزینه تولید و اینکه بدانید با چه کسی میخواهید کار کنید، کافی است تا آنچه میخواهید در فیلمتان رقم بخورد.