فیلمهای کوتاه «چگونه منتظر گودو باشیم»، «یخ آن تابستان»، «نامه شماره چهلوچهارم» و «استراتوسفر» در سیزدهمین جلسه از فصل هشتم پاتوق فیلم کوتاه، با حضور مرتضیعلی عباسمیرزایی اکران، تحلیل و نقد شدند.
بهگزارش سینمای خانگی روابطعمومی انجمن سینمای جوانان ایران، سیزدهمین جلسه از هشتمین فصل پاتوق فیلم کوتاه، روز دوشنبه 19 تیرماه 1402 با نمایش 4 فیلم کوتاه ایرانی در پردیس سینمایی بهمن برگزار شد.
در سیزدهمین جلسه از فصل هشتم پاتوق که توسط انجمن سینمای جوانان ایران برگزار میشود، فیلمهای کوتاه داستانی «چگونه منتظر گودو باشیم» به کارگردانی عرشیا زینعلی، «یخ آن تابستان» به کارگردانی مهرداد عبداللهی، «نامه شماره چهلوچهارم» به کارگردانی سیدامین جواهری و «استراتوسفر» به کارگردانی محمود پوینده به نمایش در آمدند.
در این رویداد مرتضیعلی عباسمیرزایی، نویسنده، کارگردان و مدرس سینما به عنوان کارشناس جلسه سیزدهم، پس از اکران آثار با کارگردانهای فیلمهای کوتاه به نمایش درآمده به گفتگو مینشیند و آثار را مورد تحلیل و بررسی قرار داد.
فیلم کوتاه «سیزده سالگی» به کارگردانی صمد علیزاده و تهیهکنندگی نوید محمدزاده به پنجاه و سومین جشنواره جیفونی ایتالیا معتبرترین جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان راه یافت.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی پروژه، فیلم کوتاه «سیزده سالگی» به کارگردانی صمد علیزاده و تهیهکنندگی نوید محمدزاده، که به تازگی پخش جهانی آن شروع شده است، در اولین حضور جهانی خود به معتبرترین جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان ایتالیایی راه یافت و در بخش فیلمهای ۱۰+ سال به رقابت خواهد پرداخت.
جشنواره فیلم جیفونی بزرگترین و معتبرترین جشنواره فیلم و رویداد سینمایی کودکان و نوجوانان در جهان است. این جشنواره هرسال در دهکده کوچکی به نام جیفونی واله پیانا نزدیک سالرنو در جنوب ایتالیا برگزار میشود. جشنواره جیفونی که از سال ۱۹۷۱ آغاز بهکار کرده، برندگان خود را با نظر داورانی از کودکان و نوجوانان در پنج گروه سنی، انتخاب میکند و هر سال بیش از ۲۰۰۰ کودک و نوجوان در گروههای سنی بین ۳ تا ۲۱ سال، به داوری آثار بخشهای گوناگون این جشنواره میپردازند.
«سیزده سالگی» به نویسندگی مشترک صمد علیزاده، بهمن و بهرام ارک در ژانر اجتماعی، به زبان ترکی تولید شده است. سمانه نوری وند، رقیه ولیپور، حسن سلمانی، امین فقیه و احمد شعبانی در این فیلم کوتاه ایفای نقش دارند.
در خلاصه داستان «سیزده سالگی» آمده است: «هلیا دختر سیزده سالهای است که یکباره با ممانعت دوچرخه سواری از سوی خانواده مواجه میشود و او را دچار چالشهایی میکند..»
فهرست عوامل فیلم کوتاه «سیزده سالگی» عبارت است از: تهیه کننده: نوید محمدزاده، مجری طرح: دکتر میلاد نظری، نویسندگان: برادران ارک و صمد علیزاده، مدیر فیلمبرداری: امیر پور حکمت، دستیاران فیلمبرداری: فرشاد عیدی، نیما باغی و سینا شایسته خو، صدابردار: حسن سلمانی، تدوین: علی مسلمی، برنامه ریز و دستیار کارگردان: ماهنی مهر پور، منشی صحنه: سمانه یدالهی، طراح گریم: ناصر صمدی، طراح صحنه: میلاد دل آسا، مدیر صحنه: یاسین پناه پور، دستیاران صحنه: مهدی فرشباف و بابک جباری، طراح لباس: ماهنی مهرپور و صمد علیزاده، فیلمبردار پشت صحنه: ماکان اکبری، اصلاح رنگ: مهران دوستی، طراحی و صداگذاری: حامد حسین زاده، گرافیک: محمد پوریان، جلوه های ویژه: حامد پورحسینی، مترجم: بونا الخاص، مدیر تولید: میلاد بصیر معادن، پخش کننده بین الملل: اِسن استودیو، عکاس: مهدی پورنصر، طراح پوستر: میلاد دلآسا، روابط عمومی و مشاور رسانهای: آزاده فضلی.
پخش بینالمللی فیلم «سیزده سالگی» توسط کمپانی ایتالیایی اِسن استودیو (esen studios) انجام میشود.
نمایش آثار و برنامههای نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا همزمان با استان تهران، در ۱۲ استان دیگر کشور پیگیری میشود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی نخستین جشنواره بینالمللی فیلم «حوا»، خراسان رضوی، آذربایجان شرقی، اصفهان، فارس، همدان، قم، گلستان، قزوین، کرمانشاه، مازندران، گیلان، تهران و البرز استانهایی هستند که از آثار و مخاطبان نخستین جشنواره بینالمللی فیلم «حوا» میزبانی میکنند.
این رویداد با نمایش آثاری در بخشهای ملی و بینالملل و قالبهای فیلم بلند سینمایی، فیلمکوتاه داستانی و فیلم مستند در تلاش برای ارتقای جایگاه زنان و تحکیم بنیان خانواده در سینماست.
نخستین جشنواره بینالمللی فیلم «حوا» به همت بنیاد بینالمللی گوهرشاد و به دبیری مهدیه سادات محور تا ۲۳ تیر ماه سال جاری در سطح کشور و از ۲۰ تا ۲۳ در تهران برگزار میشود.
این رویداد محوریت موضوع زنان و خانواده را در دستور کار خود دارد و با همکاری مراکز و سازمانهای فرهنگی مختلف فعالیت خود را دنبال میکند.
مقررات شرکت در سیزدهمین جشنواره دوسالانه بینالمللی پویانمایی (انیمیشن) تهران، طی فراخوانی از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اعلام شد.
به گزارش سینمای خانگی از اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، نوزدهمین دوره جشنواره پویانمایی تهران، همچون دورههای گذشته در چهار بخش «مسابقه»، «خارج از مسابقه»، «نمایش ویژه» و «چشمانداز» از ۱۳ تا ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ در تهران برگزار خواهد شد.
فیلمسازان ایرانی و خارجی میتوانند از ۱۴ تیر تا ۱۰ آبان ۱۴۰۲ با مراجعه به سایت جشنواره به نشانی www.tehran-animafestival.ir ثبتنام کنند.
بر اساس فراخوان سیزدهمین جشنواره دوسالانه بینالمللی پویانمایی تهران، زمان انتخاب آثار نیز نیمه اول آذر اعلام شده و دبیرخانه، تنها فیلمهایی با فرمتهای زیر را پذیرا است.
همچنین بخش «مسابقه» این جشنواره با شرایطی همچون گزینش حداکثر سه قسمت از مجموعهها و سریالها و همچنین آثار تبلیغی شامل فیلمهای آموزشی، صنعتی و تبلیغاتی است.
این در حالی است که گزینش آثار بخش مسابقه بر عهده شورایی است که اعضای آن را ستاد جشنواره انتخاب خواهد کرد و دستاندرکاران تهیه و تولید آثار این بخش امکان شرکت در ترکیب هیأت داوران را نخواهند داشت و همچنین نمایندهای از جشنواره بدون داشتن حق رای در نشستهای هیات داوران حضور دارد.
بر اساس این فراخوان، هیأت داوران در بخش مسابقه ایران، آثار تولید شده پس از سال ۱۳۹۹ و در بخش مسابقه بینالملل آثار خارجی ساخته شده پس از ژانویه ۲۰۱۹ را مورد داوری قرار خواهند داد.
هیأت داوران بخش مسابقه ایران و بینالملل، جوایزی شامل تندیس طلایی، نقرهای و برنزی به فیلمهای اول تا سوم اهدا خواهند کرد، همچنین تندیس طلایی، نقرهای و برنزی، جایزه ویژه هیأت داوران، جایزه طلایی به بهترین فیلم با موضوع کودک و نوجوان، کارگردانی، فیلمنامه، انیماتور، پایاننامه دانشجویی، اثر سریالی، اثر تبلیغی، فیلم تجربی، دستآورد فنی و هنری، فضاسازی، موسیقی، صداگذاری، اثر بلند و… اختصاص داده میشود.
بر اساس این خبر، آثار بخش خارج از مسابقه، همارزش با آثار بخش مسابقه است و به دلایلی مانند مطابقت نداشتن با مقررات حضور در بخش مسابقه، عضویت کارگردان یا تهیه کننده در هیأت داوری و تکمیل شدن ظرفیت مورد نظر بخش مسابقه، به نمایش در میآیند.
بخش «نمایش ویژه» هم به شیوه غیررقابتی و به منظور فراهم کردن عرصهای پویا برای تبادل تجربه و اندیشه هنرمندان و ایجاد زمینهای مناسب برای ارزیابی جایگاه آثار ایرانی در مقایسه با آثار سایر کشورها شکل گرفته و گزیدهای از آثار برگزیده جشنوارههای مختلف جهانی و مروری بر آثار یک مکتب یا سبک ویژه از جمله مواردی است که در این بخش به نمایش گذاشته خواهد شد.
بر همین اساس، نمایش آثار بخش «چشمانداز» با تأکید بر جنبههای آموزشی و اطلاعاتی، به شیوه غیررقابتی و با گزینش از میان تولیدات کشورهای مختلف صورت میپذیرد که در آن پرداختن به موضوعهایی مانند معرفی استعدادهای نوپا، تبیین جایگاه پویانمایی در آثار تبلیغی و مروری بر آثار یک فیلمساز مورد توجه قرار خواهد گرفت.
دبیرخانه این جشنواره در مقررات عمومی این فراخوان بر ثبتنام از طریق پایگاه اینترنتی به نشانی www.tehran-animafestival.ir تأکید و اعلام کرده تنها فیلمهای ارسالی که کد رهگیری بر روی آنها درج شده است را میپذیرد.
این جشنواره با سه هدف فراهمسازی بستری شایسته برای تبادل اندیشهها و آموختهها با گردآوری و عرضهی هدفمند آثار، کشف توانمندی و تشویق نوآمدگان عرصهی پویانمایی به ابتکار و نوآفرینی و گسترش تواناییها با طرح تکنیکها و نگرشهای تازه برای دستیابی به کیفیتی افزونتر برگزار خواهد شد.
سینمای ایران اگرچه همچنان از برکت حضور بزرگان و هنرمندانی بهره میبرد که عمر گرانقدر خود را صرف اعتلای این هنر کرده و قابهای ماندگاری را پیش چشم تماشاگرانشان خلق کردهاند، اما سوگ فقدان هنرمندانی شریف را که نامشان بر حافظه جمعی ما حک شده است، از یاد نمیبرد.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا با محوریت موضوع زن و خانواده و بازتعریف موقعیت و جایگاه زنان در جامعه و نقش تاثیرگذار سینما در تحکیم بنیان خانواده شاید بهانه خوبی باشد تا مروری بر کارنامه درخشان بازیگران فقیدی داشته باشیم که مادرانگی و اقتدار زنانه را در قاب سینما و حقیقت زندگی زیستهاند.
رقیه چهره آزاد/ مادر
رُقیه چـِهرهآزاد با نام اصلی رقیه فخرالملوک توکلی از همان کودکی به بازیگری علاقه داشت تا جایی که در سنین کودکی برای فامیل و آشنا نمایش اجرا میکرد، وقتی ۱۹ ساله شد و دیپلمش را گرفت توانست به گروه تئاتر حرفهای جامعه باربد که زیر نظر اسماعیل مهرتاش بود، بپیوندد. در ۲۴ سالگی برای نخستین بار روی صحنه رفت و تئاتر را با نمایش تأثیر زن در جامعه آغاز کرد. سال ۱۳۴۴ در نمایش پهلوان اکبر میمیرد نقش مادر را بازی کرد.
در هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم مادر ساخته علی حاتمی، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در ۸۱ سالگی به وی اعطا شد. در آن زمان او مسنترین بازیگری بود که برندهٔ این جایزه شد. وی در طول حیات هنری خود در آثار مختلفی بازی کردهاست که از آنها میتوان به طوفان زندگی، سوتهدلان، دستکش سفید، پریچهر، ارثیه، مادر، عروس، دلشدگان، الو! الو! من جوجوام و تهران روزگار نو اشاره کرد. چهرهآزاد همچنین در مجموعههایی تلویزیونی همچون آرایشگاه زیبا، هزاردستان و مزد ترس به ایفای نقش پرداختهاست. هنگام درگذشت رقیه چهرهآزاد در 10 دی ماه 1373؛ روزنامهها، نقل قولی از نقش غلامرضا (اکبر عبدی) را در فیلم مادر، تیتر کردند: «مادر مرد. از بس که جان ندارد.»
حمیده خیرآبادی/ پدرسالار
تا مدتها جنس دیالوگگوییهای او در سریالهای تلویزیونی تبدیل به ضربالمثل و نمادی از مادرانگیها میان اعضای یک خانواده معمولی بود. حمیده خیرآبادی را که مادر ثریا قاسمی دیگر بازیگر دوستداشتی سینما و تلویزیون محسوب میشود، آنقدر در فیلمها و سریالهای مختلف در مقام مادر دیدیم که برای خیلی از ما، تعریف مادر و مادرانگی، منطبق بر شمایل دوستداشتنی او بود.
در میان آثار خاطرهسازی که از حمیده خیرآبادی به یادگار مانده است، قطعا میتوان جایگاه ویژهای برای «پدرسالار» قائل شد. حضور درخشان خیرآبادی در کنار زندهیاد محمدعلی کشاورز در نقش اسداللهخان هنوز هم برای نسل دهه ۶۰ و ۷۰ یک خاطره فراموشنشدنی است.
خیرآبادی حضورهای خاطرهسازی دیگری همچون فیلم «کلاهقرمزی و پسرخاله» و یا سریال محبوب «خانه سبز» را هم در کارنامه خود دارد.
حمیده خیرآبادی ۳۱ فروردین ۱۳۸۹ در سن ۸۵ سالگی دارفانی را وداع گفت.
شهلا ریاحی/ دلشدگان
قدرتالزمان وفادوست معروف به شهلا ریاحی، زادهٔ ۱۸ شهریور ۱۳۰۵ در تهران است. او هنرپیشه سینما، تئاتر و تلویزیون بود که با ساخت فیلم مرجان، نخستین کارگردان زنِ سینمای ایران لقب گرفت.
او سینمای حرفهای را سال ۱۳۳۰ با فیلم «خوابهای طلایی» به کارگردانی معزالدیوان فکری تجربه کرد. با رکود کار تئاتر، ریاحی سال ۱۳۳۵ فیلم «مرجان» را کارگردانی کرد و به این ترتیب نام اولین زن کارگردان سینمای ایران را به خود اختصاص داد. وی گوینده رادیو و تلویزیون و مجری برنامههای کودک نیز بود.
ریاحی در بیش از 70 فیلم سینمایی ایفای نقش کرده است که از آن میان می توان به گلنار، در مسیر تندباد، دو فیلم با یک بلیت، دلشدگان، حکیم باشی، سراب، عروسی خون و بسیاری از فیلم های دیگر اشاره کرد. وی همچنین در دهها سریال تلویزیونی و نمایش، ایفای نقش کرده است. شهلا ریاحی که به علت بیماری حدود ۱۰ ماه در بیمارستان بستری بود و زندگی نباتی داشت، شامگاه ۱۰ دی ۱۳۹۸ درگذشت.
جمیله شیخی/ کاغذ بی خط
جمیله شیخی زاده ۹ اردیبهشت ۱۳۰۹، او در ابتدا از شاگردان کلاس آواز فاخره صبا بود که سپس صبا وی را به شاهین سرکیسیان معرفی میکند و سپس نزد استادان دیگر تئاتر به آموختن و تمرین تئاتر مشغول شد و اولین فعالیت حرفه ای خود را در سال ۱۳۳۶ با نمایش «پدر» آغاز کرد تا اینکه به استخدام رسمی «اداره تئاتر» درآمد. او برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از دهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم مسافران ساخته بهرام بیضایی و برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم زن از پانزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم لیلا به کارگردانی داریوش مهرجویی شده است. او همچنین در آثار درخشانی همچون کاغذ بی خط، پرنده کوچک خوشبختی، پاییزان، مسافران، ماه و خورشید و ده ها فیلم، سریال و تئاتر دیگر بازیگر کرده است. جمیله شیخی در روز چهارشنبه دوم خرداد ۱۳۸۰ در سن ۷۱ سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت و در روز ۶ خرداد ۱۳۸۰ در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
هما روستا/ از کرخه تا راین
آنقدر صدایش آرام بود و عمق نگاهش گیرا، که در هر پلانی که از یک فیلم یا سریال حضور پیدا میکرد میتوانست همه نگاهها را به سمت خود جلب کند. هما روستا که از چهرههای برخاسته از صحنه تئاتر به حساب میآمد در ابتدای دهه ۵۰ مقابل دوربین حاضر شد و هم در سینما و هم در تلویزیون حضورهای خاطرهسازی را رقم زد.
مخاطبان جوانتر سینما و تلویزیون شاید او را بهواسطه حضور در سریال «ترانه مادری» به یاد داشته باشند اما حرفهایترها حتما درخشش او در فیلم «مسافران» بهرام بیضایی در آستانه دهه ۷۰ را فراموش نکردهاند. یکی از حضورهای خاطرهانگیز روستا در مقابل دوربین که هم در میان اهالی فن و هم در نگاه مخاطبان عام همچنان ماندگار بهحساب میآید، ایفای نقش او در فیلم «از کرخه تا راین» بود. فیلمی از ابراهیم حاتمیکیا که روستا در آن نقش خواهر کاراکتر اصلی یعنی سعید را بازی میکرد و در آلمان قرار بود میزبان برادر مبتلا به سرطانش باشد.
هما روستا در چهارم مهرماه سال ۱۳۹۴ درست در روز تولد ۷۱ سالگیاش تسلیم عوارض بیماری سرطان شد و چشم از جهان فروبست.
پرویندخت یزدانیان/ قصههای مجید
هنوز با خبر درگذشت کیومرث پوراحمد، یکی از خاطرهسازترین کارگردانان سینما و تلویزیون کنار نیامدهایم. کارگردانی که برای ساخت «قصههای مجید» وسواس بسیاری بهخرج داد تا باورپذیرترین ترکیب بازیگران را گردهم بیاورد و نتیجه همین وسواس و سختگیری برای انتخاب کاراکترهای اصلی، او را برای ایفای نقش «بیبی» به مادرش رساند.
پرویندخت یزدانیان مادر کیومرث پوراحمد بود که با حضور در این سریال، چنان به کاراکتر «بیبی» جان بخشید که سالها بعد این کاراکتر به سینما هم راه پیدا کرد و فیلم «مهریه بیبی» برمبنای آن در سینما ساخته شد.
وی بعدها در فیلم سینمایی «خواهران غریب» و یا سریال «سرنخ» هم در مقابل دوربین پسرش نقشآفرینی کرد و اما چندان علاقهای به ایفای نقش در مقابل دوربین کارگردانان دیگر نداشت.
پرویندخت یزدانیان در پنجم فروردینماه ۱۳۹۱ پس از دورهای ابتلا به بیماری آلزایمر، دارفانی را وداع گفت.
فرخلقا هوشمند/ مدرسه مادربزرگها
از دهه ۳۰ بازیگری در سینما را آغاز کرد و تنوع حضورش در فیلمها و سریالهای مختلف از مجموعه فیلمهای «صمد» تا «کوچک جنگلی» را دربر میگیرد. فرخلقا هوشمند هم از آن بازیگران دوستداشتنیای است که صرف تماشا صورت مهربانش با چشمانی که گویی همیشه در حال خنده بود، حجم عظیمی از خاطرات خوش را در ذهن و قلبمان احیا میکند.
او که در بالغ بر ۶۰ فیلم سینمایی حضور داشت در سال ۸۰ و در فیلم «غزل» برای آخرین بار روی پرده سینما ظاهر شد اما بخش عمدهای از خاطرات ما از او مربوط به تجربههای تلویزیونیاش میشود؛ از «دنیای شیرین دریا» گرفته تا «کوچه اقاقیا».
بیشک یکی از جذابترین خاطرات تلویزیونی هم که فرخلقا هوشمند در کنار جمعی از بازیگران خاطرهساز سینمای ایران در آن ایفای نقش داشت، سریال «مدرسه مادربزرگها» به کارگردانی غلامرضا رمضانی بود.
سریالی که سهم ویژهای در ادای دین خیلی از ما به مادران و مادربزرگهایمان داشت.
فرخلقا هوشمند ۲۲ تیرماه ۱۳۸۸ در سن ۸۰ سالگی چشم از جهان فروبست.
پروین سلیمانی/ تعطیلات نوروزی
مگر میشود از متولدین دهه ۶۰ باشید و بخشی از شیطنتهای کودکیتان را با چنگالی در دست به «طاهرهخانوم» نسبت نداده باشید؟ سریال «تعطیلات نوروزی» را خسرو ملکان در سال ۷۰ کارگردانی کرد و مخاطبان در نوروز ۷۱ به تماشای آن نشستند؛ همان سریالی که پروین سلیمانی در آن در نقش «طاهره خانوم چنگال بهدست» معروف شد و تا همین امروز هم سهم عمدهای در خاطرات جمعی ده شصتیها از سریالهای تلویزیونی دارد.
سلیمانی چهرهای دوستداشتنی و صدایی خوشآهنگ داشت که همین ویژگیها سبب شد حضور متعدد و متنوع او در فیلمها و سریالها در حافظهها با شمایل یک مادر مهربان ترسیم و مانگار شود.
او از اوایل دهه ۳۰ تا دهه ۸۰ در بالغ بر ۷۷ فیلم سینمای ایفای نقش کرد و در سریالهای تلویزیونی هم چیزی در حدود ۴۰ کاراکتر مختلف را بازی کرد.
پروین سلیمانی سرانجام در ۱۲ خرداد ۸۸ در سن ۸۷ سالگی دارفانی را وداع گفت.
ژاله علو/ روزی روزگاری
ژاله علو زادهٔ ۱۴ مرداد ۱۳۰۶ در تهران شاعر، گوینده رادیو، صداپیشه و هنرپیشه تئاتر، سینما و تلویزیون است. او در کودکی آثار ادبی ادیبان ایرانی همچون حافظ و سعدی و مولانا را فرا گرفت. در نوجوانی عضو چند انجمن ادبی و گروه شعرخوانی بود و همین فعالیتها موجبات راهیابی وی به رادیو برای دکلمه شعر و گویندگی در آن را در سال ۱۳۲۷، مهیا کرد. ژاله علو فارغالتحصیل دانشسرای مقدماتی تهران سال ۱۳۲۶ و همچنین فارغالتحصیل هنرستان هنرپیشگی تهران سال ۱۳۲۹ است. آخرین اجرای تئاتر خود را در سال ۱۳۳۷ و در نمایشی به نام «توپاز»، به کارگردانی نصرتالله محتشم، انجام داد. به پیشنهاد اسماعیل کوشان، نقش اول فیلم «افسونگر» را با آنکه نقش منفی بود، پذیرفت و ۳ هزار تومان دستمزد گرفت. او تا اواخر دهه سی خورشیدی ایفا گر نقشهای اصلی بود اما به تدریج به شمایل مادر در سینمای ایران بدل شد. ژاله علو فعالیت در دوبله را از سال ۱۳۳۱ آغاز کرد و پس از آن در فیلمهای زیادی بهجای ستارگان معروف سینمای جهان حرف زدهاست. او آغازگر دوبلهٔ کارتون در ایران بود و دوبلهٔ بسیاری از کارتونهای والت دیسنی، به سرپرستی وی انجام شدهاست.
وی بعد از انقلاب، بازی در تلویزیون را با مجموعهٔ «امیرکبیر» آغاز کرد. آخرین حضور تلویزیونی اش مجموعهٔ «مختارنامه» بود. شاخصترین آثار ژاله علو در سالهای بعد از انقلاب، یکی مدیریت دوبلاژ سریال محبوب «سالهای دور از خانه» و دیگری، هنرنمایی در مجموعهٔ تلویزیونی «روزی روزگاری» در نقش زن ایلیاتی مقتدری بهنام خاله لیلا بود که مورد استقبال قرار گرفت. برای این ستاره تکرارنشدنی سینمای ایران، آرزوی سلامتی مدام و عمر طولانی را آرزومندیم.
نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا به همت بنیاد بینالمللی گوهرشاد و به دبیری مهدیه سادات محور ۱۶ تا ۲۳ تیر ماه سال جاری در سطح کشور و از ۲۰ تا ۲۳ در تهران برگزار خواهد شد. این رویداد محوریت موضوع زنان و خانواده را در دستور کار خود دارد و با همکاری مراکز و سازمانهای فرهنگی مختلف فعالیت خود را دنبال میکند.
رئیس سازمان سینمایی کشور بمنظور اجرای تحقق عدالت فرهنگی در بیست و دومین سفر استانی خود نشست صمیمانه ای را با سینماگران کلان شهر فرهنگی اصفهان برگزارکرد به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی – دفتر اصفهان؛ در این نشست که به همت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان برگزار شد، محمد خزاعی رئیس سازمان سینمائی، سوقندی مدیرکل دفترحقوقی اموراستانهاومجلس، هاشم میرزاخانی مدیرعامل موسسه سینما شهر،ی زدان عشیری مدیرکل روابط عمومی سازمان سینمایی، علی تمنائی مدیرکل و رضادهقانی معاونت امور هنری و سینمائی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان و برخی سینماگران شاخص اصفهان حضور داشتند.
در ابتدای این نشست علی تمنائی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری که اصفهان را شهر هنر نامیده اند، گفت: سهم هنر سینما سهم مهم و و بی بدیل است که وظیفه داریم در آن، از ظرفیت مهم هنرمندان اصفهان برای نشر ارزش های دینی، اسلامی و انسانی استفاده کنیم. در ادامه این دیدار هنرمندان سینمای اصفهان هر کدام با معرفی توان و ظرفیتهای فنی و هنری سینمای اصفهان و نقد عملکرد سازمان سینمائی در نادیده گرفتن ظرفیت نخبگان استان ،عدم اختیارات قانونی و نگاه تشریفاتی و خدماتی به این کلانشهر فرهنگی، تمرکز امکانات و منابع مالی در تهران را سبب فرسایش سینما ،دلزدگی و فرسودگی نخبگان سینما در کلان شهر اصفهان عنوان کردند . رئیس سازمان سینمائی پس از شنیدن صحبتهای سینماگران اصفهان گفت: از آنجا که خودم برخواسته از شهرستان هستم و بی مهریهای متعددی را دیدم با دغدغه های شما آشنا هستم.
محمد خزائی در ادامه با اشاره به رویکرد سازمان سینمایی در خصوص تحقق عدالت فرهنگی گفت:استانها برای ما مقوله بسیار جدی است از اینرو در بنیاد سینمایی فارابی ،مرکز گسترش سینمای مستندو تجربی،موسسه سینما شهر،مدیریت امور استانها را راه اندازی کردیم که این یعنی توجه جدی و اینکه ما می خواهیم در استانها کار انجام دهیم،توزیع امکانات در سراسر کشور بدنیال تحقق عدالت محوری است البته این به معنای رفع کردن همه مشکلات استانها نیست. وی در ادامه گفت: زمانی که رئیس سازمان شدم حدود 500 سالن سینما داشتیم با آقای میرزاخانی برنامه ریزی کردیم که در طول 4 سال 400 سالن سینما راه اندازی کنیم که تا کنون 250 سالن محقق شده و تا شهریور ماه 50 سالن سینما در مناطق محروم احداث خواهد شد. رئیس سازمان سینمائی ادامه داد : در انجمن سینمای جوان استانها هر ساله ساخت 5 فیلم کوتاه مورد حمایت سازمان قرار خواهد گرفت و در زمینه تجهیز انجمن های سراسر کشور در شورای عالی سینما 180میلیارد تومان مصوب شده که تا یکماه دیگر به شماره حساب دفاتر واریز خواهد شد. وی در خصوص توجه جدی به هنرمندان استانها گفت:در این راستا دستور دادم هنرمندانی که در شهرستانها فیلم کوتاه کار می کنندحتی اگر فیلمی در جشنواره نداشته باشند بتوانند در جشنواره فیلمکوتاه حضور داشته باشند و از برنامه ها و کارگاههای جشنواره بهره مند شوند و برای ارتقاء یکدیگر تلاش کنند که این اتفاق در خصوص جشنواره های فیلم دیگر هم عملیاتی خواهد شد. خزاعی ادامه داد:جشن مهر سینمای ایران از این به بعد برای تقدیر و تشکر از هنرمندان استانی هر ساله در سراسر کشور برگزار خواهد شد. وی ادامه داد :در استانها تهیه کنندگان و کارگردانانی داریم که ظرفیت بسیار خوبی دارند ولی چون در استان هستند اجازه ظهور و بروز به آنها داده نمی شودما طرح تهیه کنندگان و کارگردانان استانی را راه اندازی خواهیم کرد که از نیمه دوم سال قظعا اجرائی خواهد شد.در این طرح فیلمسازان باید حداقل دو فیلم سینمائی با شرایط خود استان از معضلات و دغدغه های استان با استفاده ازظرفیت هنرمندان همان استان تهیه کنندتا برای عضویت رسمی به شورای عالی تهیه کنندگان معرفی شوند. محمد خزاعی در خصوص جشنواره ها گفت:جشنواره هایی که در استان برگزار می شود و هنرمندان همان شهر باید از آن سهمی داشته باشند .بناست در جشنواره فیلم کودک بخشی طراحی شود که آثار هنرمندان اصفهانی بطور جداگانه داوری شود،استفاده از ظرفیت هنرمندان اصفهان در هیات داوران و جلسات نقد و بررسی از جمله این برنامه هاست ایشان در خصوص مسکن هنرمندان گفت:مسکن فقط در تهران تعریف نشده و برای مسکن هنرمندان در استانها کار ویژه ای انجام خواهد شد که این کار از طریق اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها برای شناسایی هنرمندان فاقد مسکن پیگیری خواهد شد. وی در پایان گفت:تفاهم نامه ای برای اعتلای سینمای استان اصفهان با استاندار منعقد کردیم که از جمله موارد آن حمایت از تولید یک فیلم بلند سینمائی به ارزش 20 میلیارد تومان ،حمایت از تولید فیلم کوتاه و مستند و همچنین تجهیز زیر ساختهای سالنهای سنمایی می باشد. در این نشست برخی سینماگران اهل اصفهان از جمله داریوش بابائیان، سید محسن طباطبائی، حسین غیابی، قدرت الله ایزدی، حسین خواجوئی، محمرضا نریمانی ، محمودرضا اسدی، غلامرضا آب آب ، مجید صدیقی ، محمدرضا ممتاز، وحید پاکزاد، سید محمد طباطبائی، اردلان محمدی ، مهدی سرتاج، غلامرضا چیت سازان، محمد فضیله، احسان سراهیان ، ابراهیمی، ستایش ساسانی، احسان اصلاحی، مجید استکی، علی عطریان، خشایار محمودآبادی، شیروانی، ایزددوست، اسماعیل زنگل گیاه و… حضور داشتند.
پریناز ایزدیار و محسن تنابنده در آیین پایانی دور ششم بزرگترین رویداد مستقل سینمای ایران، از سوی آکادمی افسانه زندگی بهعنوان بهترین بازیگران سال انتخاب شدند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، رئیس مراسم بینالمللی آکادمی افسانه زندگی در آیین پایانی ششمین دور برگزاری این رویداد مستقل سینمای ایران که در سالن موج نو آکادمی افسانه زندگی برگزار شد، گفت: امروز فرصتی دوباره دست داد که هفت فیلم مطرح سال سینمای ایران را در دور ششم از بین تولیدات یکساله (۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱) پس از یکسال کار کارشناسی و بررسی آثار در شورای آکادمی افسانه زندگی انتخاب و معرفی کنیم.
سجاد اصغری هفت فیلم مطرح سال سینمای ایران شامل جنگ جهانی سوم کاری از هومن سیدی،نگهبان شب ساخته رضا میرکریمی، بدون قرار قبلی به کارگردانی بهروز شعیبی،درب کاری از سیدهادی محقق،تصور کاری از علی بهراد، بیرویا اثری از آرین وزیردفتری و ملاقات خصوصی کاری از امید شمس رامعرفی کرد.
در ادامه نوبت به معرفی بهترین بازیگر و بهترین فیلمبردار سال سینمای ایران شد که محسن تنابنده برای بازی در فیلم جنگ جهانی سوم و پریناز ایزدیار برای بازی در فیلم ملاقات خصوصی بهعنوان بهترین بازیگران و محمد حدادی بهعنوان بهترین فیلمبردار سال سینمای ایران برای فیلمبرداری فیلم بدون قرار قبلی معرفی شدند.
در دور پیشین امیر جدیدی برای بازی در فیلم قهرمان، الناز شاکردوست برای بازی در فیلم ابلق و محمد رسولی برای فیلمبرداری فیلم زالاوا بعنوان بهترین بازیگران و بهترین فیلمبردار سال انتخاب شده بودند.
اصغری در بخش چهره ماندگار به یاد عباس کیارستمی گفت: این دور برای ارج نهادن به جایگاه زن در سینمای ایران و جهان تندیس آکادمی افسانه زندگی به یاد عباس کیارستمی بهصورت نمادین به ژولیت بینوش بازیگر فرانسوی فیلم کپی برابر با اصل تقدیم می شود.
همچنین، لوح تقدیر ششمین دوره مراسم آکادمی افسانه زندگی به رسول صدرعاملی و خسرو معصومی کارگردانهای مطرح سینمای ایران اهدا شد.
همچنین در بخش معرفی هفت فیلم کوتاه سال سینمای ایران، داریوش بابائیان تهیه کننده و پخشکننده سینما بهعنوان دبیر بخش معرفی هفت فیلم کوتاه مراسم بینالمللی آکادمی افسانه زندگی آثار این دوره را معرفی کرد:
نوشابه مشکی(محمد پایدار) ، آرام(روح الله فخرو)، کرم ابریشم (امیر هنرمند)، تشک(آرش حسنپور)، جای خالی(نسیم اسدپور)، اتاق آقای ونذ(احسان میرزایی) و پویانمایی زمین بازی(سمانه اسدی)
امیر خانزاده مدیر روابط عمومی ششمین دوره بینالمللی آکادمی افسانه زندگی هم گفت: در این دوره سعی کردیم با نگاه به تمام جوامع کار، هفت فیلم مطرح سال سینمای ایران را معرفی کنیم و جا دارد از تمامی رسانهها که از دور نخست تا کنون ما را حمایت و یاری کردند و همچنین از تمامی نهادها و کسانی که ما را برای برگزاری دور ششم بخش بینالملل و سینمای ایران همراهی کردند تشکر کنم.
پیشتر، در جبهه غرب خبری نیست به کارگردانی ادوارد برگر از آلمان بهعنوان بهترین فیلم خارجی زبان بخش بینالملل آکادمی افسانه زندگی در دور ششم انتخاب و معرفی شده بود.
فیلم کوتاه «سیزده سالگی» به تهیه کنندگی نوید محمدزاده و کارگردانی صمد علیزاده و نویسندگی مشترک برادران ارک و صمد علیزاده آماده نمایش و پخش جهانی شد.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی پروژه، فیلم کوتاه «سیزده سالگی» به کارگردانی صمد علیزاده و تهیهکنندگی نوید محمدزاده، پس از پایان مراحل فنی، آماده نمایش و پخش بینالمللی شد.
صمد علیزاده پیش از این، فیلم کوتاه «ناهید» را در کارنامه دارد که حضوری موفق در جشنوارههای داخلی و خارجی داشته است.
«سیزده سالگی» به نویسندگی مشترک صمد علیزاده، بهمن و بهرام ارک در ژانر اجتماعی، به زبان ترکی و به مدت ۵ روز در بهمن ماه ۱۴۰۱ در تبریز فیلمبرداری شده است.
سمانه نوری وند، رقیه ولیپور، حسن سلمانی، امین فقیه و احمد شعبانی در این فیلم کوتاه ایفای نقش دارند.
در خلاصه داستان «سیزده سالگی» آمده است: «هلیا دختر سیزده سالهای است که یکباره با ممانعت دوچرخه سواری از سوی خانواده مواجه میشود و او را دچار چالشهایی میکند..»
فهرست عوامل فیلم کوتاه «سیزده سالگی» عبارت است از: تهیه کننده: نوید محمدزاده، مجری طرح: دکتر میلاد نظری، نویسندگان: برادران ارک و صمد علیزاده، مدیر فیلمبرداری: امیر پور حکمت، دستیاران فیلمبرداری: فرشاد عیدی، نیما باغی و سینا شایسته خو، صدابردار: حسن سلمانی، تدوین: علی مسلمی، برنامه ریز و دستیار کارگردان: ماهنی مهر پور، منشی صحنه: سمانه یدالهی، طراح گریم: ناصر صمدی، طراح صحنه: میلاد دل آسا، مدیر صحنه: یاسین پناه پور، دستیاران صحنه: مهدی فرشباف و بابک جباری، طراح لباس: ماهنی مهرپور و صمد علیزاده، فیلمبردار پشت صحنه: ماکان اکبری، اصلاح رنگ: مهران دوستی، طراحی و صداگذاری: حامد حسین زاده، گرافیک: محمد پوریان، جلوه های ویژه: حامد پورحسینی، مترجم: بونا الخاص، مدیر تولید: میلاد بصیر معادن، پخش کننده بین الملل: اِسن استودیو، عکاس: مهدی پورنصر، طراح پوستر: میلاد دلآسا، روابط عمومی و مشاور رسانهای: آزاده فضلی.
پخش بینالمللی فیلم «سیزده سالگی» توسط کمپانی ایتالیایی اِسن استودیو (esen studios) انجام میشود.
زیور حجتی کارگردان فیلم «زنان لجمن» که برنده جایزه بهترین کارگردانی از جشنواره منطقهای سینمای جوانان شده است، به ارائه توضیحاتی درباره تجربه ساخت این فیلم با سوژهای تلخ پرداخت.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، در همین سالهایی که سینمای بلند داستانی ایران شرایط چندان ایدهآلی را در جذب مخاطب و فروش در گیشه تجربه نمیکند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه بهواسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.
«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریانساز در دنیای جدید محسوب میشود و به همین دلیل دیگر بهسختی میتوان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.
فیلم کوتاه «زنان لجمن» بیستونهمین فیلمکوتاهی است که در قالب این سلسله گفتگو میزبان عواملش بودیم.
«زنان لجمن» که با حمایت انجمن سینمای جوانان ایران به تولید رسیده است، سوژهای ملتهب مرتبط به سالهای جنگ عراق علیه ایران دارد و داستان زنی را روایت میکند که حضورش در خط مقدم زمینهساز بروز یک بحران در زندگی شخصیاش شده است.
این فیلم به کارگردانی زیور حجتی از آثاری است که در جشنواره منطقهای سینمای جوان استان یزد جایزه بهترین کارگردانی را از آن خود کرده است و به پشتوانه همین مقام، بهصورت مستقیم میتواند در جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران در سال جاری حضور داشته باشد.
آنچه میخوانید حاصل گفتگو مهر با زیور حجتی فیلمنامهنویس و کارگردان فیلم کوتاه «زنان لجمن» است.
* فیلم شما قصه شوکهکنندهای دارد اما بد نیست از اسم فیلم شروع کنیم؛ «زنان لجمن» به چه معناست؟
«لجمن» یک اصطلاح نظامی است که مخففی متشکل از حروف ابتدایی عبارت «لبه جلوی میدان نبرد» است و در اصطلاحات نظامی خود ما هم مرسوم است. زمانی انجمن سینمای دفاع مقدس فراخوانی را منتشر کرد تحت عنوان «۴۰ سال، ۴۰ فیلم» و یکی از موضوعاتی که در این فراخوان مطرح شده بود، مربوط به آسیبهای جنگ بود. همین فراخوان جرقهای شد که سراغ چنین موضوعی بروم. شخصاً هم دغدغههایی در این زمینه داشتم و شروع به نگارش فیلمنامه کردم. وقتی متن را فرستادم از طرف داوران امتیاز بالایی دریافت کرد اما اتفاقی که افتاد آن فراخوان منجر به هیچ تولیدی نشد! گویا مدیران آن مجموعه تغییر کردند و اساساً با رویکرد مدیران قبلی مخالف بودند.
اگر هزینه تولید فیلم در حدود ۱۴۰ میلیون شده باشد، حدود ۳۵ میلیون تومان آن را انجمن، در قالب حمایت پرداخت کرد. در هر حال در مقطعی که من اصرار داشتم این فیلم را بسازم، با حمایت انجمن این اتفاق ممکن شد
میخواستند روی متنها بازبینی مجدد کنند اما من اصرار داشتم که همین متن خود را بسازم. با آن مجموعه به توافق نرسیدیم تا مدتی بعد که ماجرای پیچینگ انجمن سینمای جوانان پیش آمد. طرح این فیلم را برای انجمن سینمای جوانان اصفهان فرستادم و با پذیرش کار بهصورت حمایتی در تولید آن مشارکت کردند. اگر هزینه تولید فیلم در حدود ۱۴۰ میلیون شده باشد، حدود ۳۵ میلیون تومان آن را انجمن، در قالب حمایت پرداخت کرد. در هر حال در مقطعی که من اصرار داشتم این فیلم را بسازم، با حمایت انجمن این اتفاق ممکن شد.
* همین فیلمنامه را خوانده بودند و پذیرفتند در تولید مشارکت کنند؟
بله.
* آن زمان فکر میکنم مسئولیت انجمن با سیدصادق موسوی بود.
بله. اتفاقاً کلیت فیلم را که دیدند از نظر ساختار دوست داشتند اما از نظر محتوا و بهواسطه زیرمتنی که داستان فیلم داشت کمی نکته داشتند. بهخصوص که در نسخه که آن زمان برای آنها نشان دادم، صحنههایی در فیلم بود که داستان را مستقیمتر روایت میکرد و آنها با این میزان از صراحت در طرح موضوع مشکل داشتند. بعدها دو پلان را حذف کردیم و وقتی فیلم را به جشنواره منطقهای فرستادیم موفق به کسب جایزه شد. با توجه به اینکه آثاری که از جشنوارههای منطقهای جایزه کسب میکنند به طور مستقیم به جشنواره فیلم کوتاه تهران راه پیدا میکنند، امسال هم فیلم در جشنواره فیلم کوتاه تهران حضور خواهد داشت.
* مسئله «تجاوز» تقریباً سوژهای است که در هر مقطع زمانی میشود به آن پرداخت. چه شد که این داستان را در بستر جنگ روایت کردید؟
آنچه در فیلم به آن اشاره میشود بخشی از واقعیتهای جنگ ماست که برخی نمیخواهند مطرح شود. این نخواستن البته تا حدودی منطقی هم هست، اما از منظر سینمایی معتقدم خیلی زودتر از اینها باید سراغ چنین سوژههایی میرفتیم. واقعیت هم این است که در داستان فیلم اصل موضوع تجاوز چندان برایم مسئله نیست و معتقدم همیشه میتواند وجود داشته باشد، اما اینکه این تجربه تلخ در جریان جنگ روایت شود، برایم موضوعیت داشت به خصوص که تا کنون هیچ روایتی از آن نداشتیم.
* در یکی از سکانسهای فیلم «روز سوم» البته اشارهای به این جریان میشود…
آنجا اما با ورود کاراکتری که حامد بهداد نقشش را ایفا میکرد، این اتفاق رخ نداد. این موضوعی بود که واقعاً ذهنم را درگیر کرده بود و بهواسطه همان جرقهای که به آن اشاره کردم، سراغ ساخت آن رفتم.
* یکی از ویژگیهای فیلم «زنان لجمن» که بهخصوص در سکانسهای ابتدایی خیلی مشهود است، تلاش برای پایبندی به کلیشهها و قواعد ژانر وحشت است. چرا تا پایان این هویت ژانری را در روایت فیلم حفظ نکردید؟
جذابیت سینما برای من این است که میتوان در قالب آن کارهایی را انجام داد که خیلی پایبند قواعد خاصی نیست. در طول روایت یک فیلم هم لحن روایت میتواند تغییر کند و هم ژانر آن. آنچه برای من مهم است این است که محصول نهایی انسجام خود را حفظ کرده باشد. معتقدید این انسجام در فیلم وجود ندارد؟
مخاطب من باید با کاراکتر زن فیلم من همذاتپنداری کند و من دوست دارم مخاطبم هم به همان اندازه حالش بد شود تا موقعیت این زن را درک کند. اگر در لحظهای که باید حال مخاطب را بد کنم، حس خوبی به او منتقل کنم، اساساً بهعنوان کارگردان کارم را غلط انجام دادهام.
* بهنظرم در مواردی این تغییر لحن به یکدستی روایت شما آسیب زده است.
خب نظر شما حتماً محترم است اما من چنین نگاهی به فیلم ندارم. در میان مخاطبانی که فیلم را دیدهاند هم تاکنون با چنین بازخوردی مواجه نشده بودم.
* اصلاً چرا این داستان ملودرام را در قالب ژانر وحشت روایت کردید؟
در فیلمسازی بیش از هر چیز برای من فضاسازی اهمیت دارد و اینگونه نیست که از قبل تصمیم گرفته باشم در یک ژانر خاص فیلم بسازم. براساس متن است که تصمیم میگیرم با ابزارهایی که در اختیار دارم، چه فضایی را باید بسازم. این متن هم این قابلیت را داشت که در چنین فضایی روایت شود. خیلی هم در بند آن نبودم که حتماً باید یک فیلم در ژانر خاص بسازم.
* یکی از نکاتی که در داستان فیلم ذهن مخاطب را درگیر میکند، تناقضی است که میان حس کاراکتر اصلی نسبت به اطرافیانش در فیلم وجود دارد. اتفاقی که برای همه اطرافیان بهشدت مبارک است تبدیل به یک چالش و عذاب درونی برای شخصیت اصلی شده است و این تناقض لحظات وحشتناکی را برای او رقم میزند.
این موقعیت واقعاً موقعیت سختی است. شاید بتوانم بگویم تلخترین لحظاتی است که یک زن میتواند در زندگی آن را تجربه کند. کاراکتر در این موقعیت کشمکشهایی درونی با خود دارد که تبدیل به برخی کابوسهای شخصی برای او شده است. حتی گاهی تصمیم به اقداماتی میگیرد که حتی فکر کردن به آن تکاندهنده است. در مقاطعی هم چالشهایی برای طرح موضوع با شوهرش دارد که مدام با تردید با آن مواجه میشود.
* قصههای تلخ در سینما واقعاً جذاب هستند و نمیتوان این موضوع را کتمان کرد اما دو رویکرد در روایت قصههای تلخ وجود دارد. هم میتوان آن را در قالبی بیان کرد که برای مخاطب اذیتکننده نباشد و در عین تأثیرگذاری حال بدی را به او منتقل نکند و هم میتواند چنان عریان به تلخیها بپردازد که تمام تلخی آن در جان مخاطب رسوب کند. فکر نمیکنید فیلم «زنان لجمن» کمی از جنس دوم است و در مقاطعی خیلی حال مخاطب را بد میکند؟ این موضوع در سینمای بلند ما هم جای طرح دارد که ما تا کجا مجاز هستیم که برای روایت یک داستان تلخ، حال مخاطب را بد کنیم؟
من چنین نگاهی ندارم و قائل به این مرز نیستم. وقتی قرار است موضوعی تا این اندازه تلخ را روایت کنید، قطعاً حسی که دارید به مخاطب منتقل میکنید هم یک حس تلخ است. بالاخره مخاطب من باید با کاراکتر زن فیلم من همذاتپنداری کند و من دوست دارم مخاطبم هم به همان اندازه حالش بد شود تا موقعیت این زن را درک کند. اگر در لحظهای که باید حال مخاطب را بد کنم، حس خوبی به او منتقل کنم، اساساً بهعنوان کارگردان کارم را غلط انجام دادهام.
* «غم» بهعنوان یک «حس» میتواند از طریق روایت شما به مخاطب منتقل شود اما بد کردن حال مخاطب موضوع دیگری است. بهصورت مصداقی وقتی قرار است براثر فشار روحی یا جسمی یکی از کاراکترها در فیلم بالا بیاورد و دچار تهوع شود، هم میتوان به گونهای این لحظه را کارگردانی کرد که مخاطب متوجه این وضعیت کاراکتر شود، هم میتوان با یک قاب بسته از لحظه بالا آوردن کاراکتر، مخاطب را هم دچار حالت تهوع کرد! نکتهای که من عرض میکنم ناظر به این است که حالت دوم چه الزامی دارد؟
من این فیلم را دو سال پیش ساختهام و همین امروز هم فیلمنامههای آمادهای برای ساخت فیلم بلند دارم، اما مسیری که برای ورود فیلمسازی مانند من به سینمای بلند وجود دارد، کمی غیرقابلپیشبینی است. این دشواریها فیلمسازانی که در ابتدای مسیر قرار دارند را بیشتر اذیت میکند متوجه منظور شما شدم. این مرز بستگی به این دارد که کارگردان تا چه اندازه میخواهد موضوعی که مدنظر دارد را بیواسطه با مخاطبش مطرح کند. مشخصاً من برای این فیلم احساس کردم این زن آنقدر در چنین موقعیتی حالش میتواند بد باشد که به همان اندازه مخاطب هم میتواند حال بد را حس کند. البته به قول شما شاید میشد در برخی جزییات، رویکرد دیگری داشت اما برای شخص من این اندازه نمایش عریان تلخیها، جذابیت بیشتری داشت.
اما به این نکتهای که شما میگویید هم میتوان فکر کرد و شاید اگر من باردیگر بخواهم فیلمی درباره یک موضوع تلخ بسازم، به گونهای دیگر جزییات آن را با مخاطبم در میان بگذارم. زمان ساخت این فیلم این مدل را انتخاب کردم و شاید برای فیلمهای بعدی سراغ مدلهای دیگری بروم.
* کاراکتر اصلی فیلم برای تصمیمگیری در موقعیتی که در آن قرار گرفته شده، دچار تردیدهایی است که شاید برای یک زن معمولی چندان قابل درک نباشد. در چنین موقعیتی احتمالاً یک زن خیلی زود تصمیم نهایی را برای رها شدن از کابوسی که گرفتار آن شده است میگیرد.
درباره این تردیدها دو نکته را مدنظر قرار دهید. اول اینکه این زن یک پرستار در میدان جنگ است و طبیعتاً شخصیتی محکم دارد. چنین کاراکتری احتمالاً خیلی اهل نشان دادن واکنشهای آنی نیست و با تأمل بیشتری تصمیم میگیرد. دلیل دیگر هم بحث ارتباط او با خانواده و همسرش است. او حتی در چند نوبت میخواهد اصل داستان را به همسرش بگوید اما وقتی شرایط او را میبیند، بازهم دچار تردید میشود.
* بهعنوان سوال پایانی برنامهای برای ورود به سینمای بلند ندارید؟
من این فیلم را دو سال پیش ساختهام و همین امروز هم فیلمنامههای آمادهای برای ساخت فیلم بلند دارم، اما مسیری که برای ورود فیلمسازی مانند من به سینمای بلند وجود دارد، کمی غیرقابلپیشبینی است. این دشواریها فیلمسازانی که در ابتدای مسیر قرار دارند را بیشتر اذیت میکند. این فرآیند نیاز به آسیبشناسی دارد. من جزو فیلماولیهایی هستم که از سوی بنیاد فارابی هم تأیید شدهام و از آنجایی که آدم بیشفعالی هم در زمینه نوشتن هستم، همین الان فیلمنامه آماده برای کار دارم اما رفتوآمدها و پیگیریها برای امکان ساخت فیلم بلند، گاهی آدمها را خسته میکند. امیدوارم برای من این فرصت فراهم شود که بتوانم فیلم بلندم را بسازم.