رسانه سینمای خانگی- اولین رویداد پیچینگ تخصصی مستند برگزار می‌شود

انجمن سینمای جوانان ایران با هدف حمایت حرفه‌ای و ارتقای سطح کیفی آثار کوتاه مستند، اولین رویداد پیچینگ تخصصی این قالب سینمایی را در سطح ملی برگزار می‌کند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، فراخوان اولین رویداد پیچینگ تخصصی مستند در سطح ملی با هدف حمایت حرفه‌ای و ارتقای سطح کیفی آثار کوتاه مستند، توسط انجمن سینمای جوانان ایران منتشر شد.

کلیات:

متقاضیان دریافت حمایت در سراسر کشور، می‌توانند نهایتا تا تاریخ ۳۰ بهمن ۱۴۰۲ نسبت به ثبت نام و ارایه طرح کامل خود در پرتال تولید انجمن یعنی این‌جا و در بخش حمایت پیش از تولید اقدام کنند.

متقاضیان درباره ارایه طرح در هریک از زیر گونه‌های قالب مستند از قبیل مشاهده‌ای، شاعرانه، تعاملی، انعکاسی، هیبریدی، پرتره، آرشیوی و … آزاد هستند.

شرکت در این رویداد مختص متقاضیان سطح حرفه‌ای بوده و درخواست متقاضیان فاقد اقلاً ۲ نمونه کار مرتبط بررسی نخواهد شد. همچنین هر فیلمساز امکان ارایه تنها یک طرح را در این رویداد خواهد داشت.

شرایط و ضوابط:

الف) ضروری است متقاضیان ضمن تکمیل دقیق اطلاعات با توجه به آیین نامه مندرج در صفحه اول پرتال، نمونه کار و سایر موارد ضروری مانند فیلمنامه یا طرح کامل (اقلاً یک صفحه) به انضمام پژوهش، برآورد مالی، و مستندات تصویری (مود بورد، عکس لوکیشن و کاراکتر و …) را در پرتال تولید بارگذاری کنند.

همچنین لازم است در مرحله ثبت طرح و در کادر مربوطه، علاوه بر به نام اثر، عبارت (پیچینگ ویژه مستند) نیز قید شود.

ب) ضروری است متقاضیان فرم پرسشنامه ضمیمه این فراخوان را تکمیل و هنگام ثبت اثر، در بخش یادداشت کارگردان پرتال تولید انجمن بارگذاری کنند.

تبصره ۱: هیچ یک از آثار ارسالی نباید پیش از این به هیچ شکلی (اعم از آماتوری، حرفه‌ای، کوتاه یا بلند) تولید شده باشند. در غیر این‌صورت انجمن سینمای جوانان ایران در هر مرحله از فرایند تصویب یا ساخت، حق فسخ یک‌طرفه قرارداد و بازپس‌گیری اقساط پرداختی را دارا خواهد بود.

تبصره ۲: ثبت و ارایه هر اثر به منزله ادعای مالکیت آن تلقی شده و انجمن در صورت بروز هرگونه مشکل حقوقی احتمالی در خصوص مالکیت طرح یا ایده مابین ثبت کننده و نهاد یا شخص سوم، هیچ گونه مسؤولیتی را نخواهد پذیرفت.

تبصره ۳: تولید مشارکتی هر اثر مصوب، با شخص یا نهاد سرمایه‌گذار ثالث، از طریق عقد تفاهم‌نامه پس از جلسه مشترک (انجمن، فیلمساز، سرمایه‌گذار ثالث) امکان‌پذیر است.

داوری:

بررسی آثار ثبت شده در این رویداد، در دو مرحله مقدماتی و نهایی صورت خواهد پذیرفت. صاحبان آثاری که پس از بررسی اولیه به مرحله نهایی راه یابند به جلسه پیچینگ دعوت شده و در صورت تصویب شورای عالی داوری، امکان عقد قرارداد و دریافت حمایت مالی انجمن را جهت تولید اثر خود خواهند یافت.

سطح حمایت:

آثار مصوب در جلسه پیچینگ با توجه به رزومه فیلمساز، سطح اثر، مختصات تولیدی و کیفیت ارایه، امکان دریافت بودجه تولیدی انجمن سینمای جوانان ایران را تا سقف ۳.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰ دارا خواهند بود.

زمان‌بندی:

آخرین مهلت ثبت اثر: ۳۰ / ۱۱ / ۱۴۰۲

اعلام راه یافتگان مرحله نهایی: ۱۰ / ۱۲ / ۱۴۰۲

تاریخ جلسه پیچینگ: ۱۴-۱۳ / ۱۲ / ۱۴۰۲

اعلام نتایج: ۲۲ / ۱۲ / ۱۴۰۲

بر این اساس، ثبت اثر صرفاً با تکمیل کردن فرم توجیهی طرح مستند امکان پذیر است و باید فایل پیوست فراخوان هنگام ثبت نام بارگذاری شود.

رسانه سینمای خانگی- ویژه‌نامه‌ پاسداشت «پروانه معصومی» منتشر شد

ویژه‌نامه‌ پاسداشت «پروانه معصومی» هنرمند فقید با عنوان «الی النور» در اختتامیه چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار منتشرشد.

به گزارش سینمای خانگی از عمارفیلم، ویژه‌نامه «الی النور» که با سردبیری «مجید رحمانی» به رشته تحریر درآمده‌ است، شامل مصاحبه با دوستان، همکاران و نزدیکان پروانه معصومی است که ناگفته‌هایی از ابعاد شخصیتی وی در زندگی شخصی و حرفه‌ای را آشکار می‌سازد. سیروس مقدم، هوشنگ توکلی و مینا نوروزی کسانی هستند که در این ویژه‌نامه، به روایت خاطراتی از این هنرمند فقید می‌پردازند.

در اولین یادداشت این ویژه‌نامه که به قلم مجید رحمانی است، آمده: هویت و اصالت در تمامی فراز و فرودهای زندگی بانو موج‌می‌زند. بازیگری است که در آغاز کار هنری‌اش، کاملا به دور از فضای غالب نقش زن در فیلمفارسی‌های آن دوره، گزیده کار بود یک شمایل جدید از زن در سینمای آن زمان ایران را به نمایش گذاشت که دارای عفت و وقار خاصی بود. وارد موج نوی سینمای ایران شد؛ لکن یک پی‌رنگ جدی از زن ایرانی با عفت در فیلم‌های سینمای حتی قبل از انقلاب ایشان، عیان است.

این ویژه‌نامه با ذکر جمله‌ای از پروانه معصومی در اختتامیه پنجمین جشنواره عمار در حالی که لوح تقدیر خود را در دست‌ داشت، به پایان می‌رسد: من دوبار جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن رو از جشنواره فجر گرفتم. ولی امروز احساس می‌کنم که با گرفتن این جایزه، خیلی خوشحال‌ هستم.

رسانه سینمای خانگی- کارگردانان استانی، نسل آینده سینمای ایران هستند

کاوه صباغ زاده فیلم‌ساز و عضو هیات انتخاب و داوری بخش فیلم شصت و هشتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشگین شهر-ساوالان بر اساس تجربه خود از تماشای آثار اخیر فیلم‌سازان سینمای کوتاه معتقد است نسل آینده سینمای ایران از میان فیلم‌سازان استان‌ها معرفی خواهند‌شد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، کاوه صباغ‌زاده عضو نویسنده و کارگردان و عضو هیات انتخاب و داوری شصت و هشتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشگین شهر-ساوالان با ارزیابی وضعیت سینمای کوتاه بیان کرد: واقعیت این است که در سینمای کوتاه تنوع ژانر نسبت به سینمای حرفه‌ای بسیار جلوتر است؛ این را هم درباره فیلم‌هایی که انتخاب شدند می‌گویم و هم درباره همه فیلم‌هایی که در قالب ژانر ساخته شده‌اند.
وی افزود: برخی از فیلم های جشنواره ساوالان و به ویژه نمایندگان چند استان نسل جدیدی را برای آینده سینمای ایران نوید می‌دادند؛ فیلمسازانی که فیلم‌های کوتاهشان بعضا بسیار بیشتر از فیلم‌های بلند دراماتیک و حسی بود. حتی بعضی از فیلم‌ها که به لحاظ کیفیت فنی مشخص بود تجهیزات کافی نداشتند و با حداقل‌ها کار کرده بودند، کاملا مشخص بود که با داشتن امکانات بهتر می‌توانستند درخشان عمل کنند. به طور کلی تعداد فیلم‌های خوب در این رویداد زیاد بود و این کار انتخاب را خیلی سخت می‌کرد، تا جایی که جلسه داوری ما حدود ۱۶ ساعت طول کشید. در حالی که فیلم‌ها را از مدتی قبل دیده بودیم و نکاتی را هم یادداشت کرده بودیم اما بحث و‌بررسی فراوانی کردیم تا نتیجه حاصل شده چیزی باشد که بتواند باعث امیدواری و پشتکار فیلمسازان شود.
صباغ زاده خاطر نشان کرد: از فیلم‌های حاضر مشخص بود که کارگردانانشان ژانر را خیلی خوب می‌شناسند و قواعدش را بسیار خوب رعایت می کنند و کارهایی هم بیشتر از این که یک فیلم کوتاه باشد صحنه ای از یک فیلم بلند بود.
وی با اشاره به تعامل خوب بین اعضای انتخاب و داوری آثار عنوان کرد: خوشبختانه هیات انتخاب و داوران همه همراه بودند و همفکری و تعامل خوبی اتفاق افتاد، نظرات نزدیک به هم بود و نتیجه خوبی هم گرفتیم.بر این اساس قاطعانه می‌گویم نسل بعدی سینمای ایران از شهرستان‌ها معرفی خواهند شد. اگرچه فیلم های تهران هم خوب هستند اما مشخص است تکیه بر تجهیزات و بودجه خوب دارند اما در فیلم‌های کارگردانان شهرهای دیگر حتی با بودجه کم و تجهیزات اندک با فیلم های بیگ پروداکشن و هزینه دار تهران برابری می‌کند.

شصت و هشتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشگین شهر-ساوالان ۲ تا ۵ بهمن ۱۴۰۲ برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- زندگی سلحشور خواندنی شد

کتاب «سلحشور؛ روایت یک هنرمند جهانی» زندگی و خاطرات مرحوم فرج الله سلحشور به کوشش معین عارفی منتشر شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، کتاب «سلحشور؛ روایت یک هنرمند جهانی»؛ زندگی و خاطرات مرحوم فرج‌الله سلحشور بازیگر، نویسنده و کارگردان مطرح سینما و تلویزیون را در پنج فصل «خاطرات» شامل دو بخش «هنرمند جهانی» و «سریال یوسف پیامبر»، «به روایت رهبری»، «از نگاه دیگران»، «یادداشت‌ها» و «فیلم‌شناسی» به انضمام سال‌شمار زندگی و تصاویر روایت کرده است.

«ایوب پیامبر»، «مردان آنجلس» و «یوسف پیامبر» از جمله آثار سلحشور هستند که علاوه بر استقبال و پخش چندباره در ایران، در برخی کشورهای دیگر هم پخش و مورد استقبال قرار گرفتند.

سلحشور سال ۱۳۳۱ در قزوین به دنیا آمد. او سال ۱۳۶۱ با بازی در فیلم سینمایی «توبه نصوح» وارد سینما شد و دو سال بعد در «گورکن» علاوه بر بازیگری به چهره‌پردازی نیز پرداخت و سال ۱۳۶۵، در فیلم «پرواز در شب» ساخته رسول ملاقلی‌پور نیز به ایفای نقش پرداخت.

سلحشور سال ۱۳۶۷ علاوه بر بازیگری در مقام تهیه‌کنندگی «انسان و اسلحه» ساخته مجتبی راعی حضور یافت. وی سال ۱۳۷۲، فیلم «ایوب پیامبر» را با نقش آفرینی، نویسندگی و کارگردانی خودش ساخت و رسماً وارد فضای فیلمسازی شد.

سلحشور که در سال‌های بعد کوشیده بود داستان‌های قرآنی را به مجموعه‌های تلویزیونی تبدیل کند در سال ۱۳۷۶، مجموعه تلویزیونی «مردان آنجلس» را ساخت و ۱۰ سال بعد سال ۱۳۸۶ مجموعه تلویزیونی «یوسف پیامبر» را نویسندگی، کارگردانی و تهیه‌کنندگی کرد.

این هنرمند پس از چند ماه تحمل سرطان ریه، شنبه- هشتم اسفند ۱۳۹۴، در تهران درگذشت و در امامزاده سید جعفر باغ فیض تهران دفن شد. رهبر معظم انقلاب در پیام تسلیتی او را مایه آبرو و اعتبار هنر سینمای ایران در چشم ملت‌های دیگر کشورها دانست.

در ادامه بخش‌هایی از کتاب را می‌خوانیم: «وقتی مردم بخواهند عبادت بکنند چه کار می‌کنند، وضو می‌گیرند. وقتی بخواهند عبادت بکنند حتماً باید پاک باشند، لباسشان پاک باشد، خودشان پاک باشند، وضو داشته باشند؛ این رسم عبادت است. این قانون عبادت است و نوشتن متونی مثل اصحاب کهف و یوسف(ع) و موسی(ع) در حقیقت برای بنده عبادت است.»

«روزی به آیت‌الله حائری شیرازی گفتم که ما به اینجا رسیده‌ایم که فیلم‌هایمان را از قصه‌های واقعی بسازیم. او در جواب گفت می‌دانی تفاوت قصه‌های واقعی و غیرواقعی چقدر است؟ گفت به اندازه تفاوت خدا تا بشر! سینمای ما پُر از قصه‌های غیرواقعی است اما ما باید به دنبال قصه‌های واقعی برویم.»

«وزیران فرهنگ تاجیکستان، عراق و لبنان گفته‌اند شما به بمب اتمی نیاز ندارید، بلکه بمب شما سریال یوسف(ع) و آثار فرهنگی شماست.»

کتاب «سلحشور؛ روایت یک هنرمند جهانی» زندگی و خاطرات مرحوم فرج الله سلحشور که گردآوری و تدوین آن برعهده معین عارفی بوده، در ۲۲۴ صفحه، قطع رقعی و شمارگان یکهزار جلد توسط انتشارات راه یار منتشر شده است.

رسانه سینمای خانگی-تجلیل از ده‌نمکی در شب معرفی فرهنگنامه ۷۸ جلدی

مشاور راهبردی وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گفت: کاری که آقای مسعود ده‌نمکی انجام داده رسیدن به کنه ارزش‌هاست که به یادگار بماند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سعید اوحدی شامگاه دوشنبه در آیین نکوداشت مسعود ده نمکی نویسنده و کارگردان به همراه معرفی مجموعه «فرهنگنامه اسارت و آزادگان» نوشته این کارگردان با حضور اهالی فرهنگ و هنر در تالار رودکی اظهار داشت: به هر میزانی که نسبت به رخداد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و نظامی نگاه کنیم جهت دستیابی به ارزش ها توانستیم قدم برداریم. به فرموده رهبری اسرا ذخایر بزرگ و گنجینه های انقلاب هستند چون شناخت دارند.

وی افزود: کار بزرگی که مسعود ده نمکی انجام داد و ماندگار شد بستری برای ورود از ظاهر اسارت به باطن و کنهی است که مقام معظم رهبری به آن اشاره داشتند.

اوحدی گفت: چه اراده‌ای باید انسان داشته باشد که ۷۸ جلد کتاب با بیش از ۸۰ هزار صفحه و ۷۰۰ موضوع اسارت را به تحریر درآورد؟

وی از این آثار به عنوان دایره‌المعارف اسارت نام برد و گفت: کاری که آقای ده‌نمکی انجام داده رسیدن به کنه ارزش‌هاست که به یادگار بماند.

اوحدی گفت: مسعود ده‌نمکی نگاه تحلیلی به اسارت دارد. باید به آقای ده‌نمکی تبریک گفت.

وی افزود: ان‌شالله با کار بسیار زیبایی که آقای ده‌نمکی انجام دادند از ظاهر اسارت به باطن ارزش ها که گنجینه‌های انقلاب هستند برسیم.

ده نمکی به تشویق نیاز ندارد

حسن رحیم‌پور ازغدی استاد دانشگاه نیز در ارتباط تلفنی گفت: امثال ده نمکی به تشویق کسی نیاز نداشتند. شاید اهمیت کاری که او انجام داده است را ۱۰ سال بعد بیشتر از اکنون بدانیم.

وی افزود: هنوز هم فیلم‌های اول و دوم جهانی و غزه و فلسطین که ساخته می‌شود جای جلاد و شهید را عوض می‌کنند. کسانی که منحرف هستند را تجلیل می‌کنند اما از کسانی مانند مرحوم نادر طالب‌زاده که مانند شهدا تلاش کرد و از دنیا رفت، تجلیلی نمی‌شود که هیچ، فحش هم می‌دهند.

پورازغدی گفت: آنچه در شخصیت ده نمکی جالب است بدون هیچ مقدمه کلاسیک وارد هر کاری شده و در رده یک آن کار قرار گرفته است. در مستند، پرفروش ترین فیلم ها را داشت و در سینما که فیلم های چند میلیاردی می‌سازد و این نشان می‌دهد که صاحب جوهر انقلابی است. هر چند ممکن است کسانی هم کار ده‌نمکی را قبول نداشته باشند. اما باید در برابر این خلاقیت و استقامت و خلاف جریان حرکت کردن، به وی احترام بگذارند.

وی افزود: ۷۸ جلد کتاب، شوخی نیست که آقای ده‌نمکی درباره اسرا بدون هیچ حمایتی نوشته است و این الگوهای خوبی برای جوانان است که در شرایط صفر و زیر صفر می‌شود کارهای بزرگی انجام داد.

این استاد دانشگاه درباره تجلیل از مسعود ده‌نمکی گفت: نترسید از این کارها و از وزیر فرهنگ تشکر می‌کنم و نظیر این جلسات را صدها جلسه بگذارید و این چهره‌ها را مطرح کنید که منشاء برکات برای جوانان خواهد شد و سبب می شود آقای ده‌نمکی این کار را ادامه دهند.

ایثارگران از بقیه مظلوم‌ترند

مسعود ده‌نمکی نویسنده فرهنگنامه اسارت و آزادگان در مراسم رونمایی این اثر گفت: ایثارگران نسبت به بقیه مظلوم‌ترند و از جان گذشتگی می‌کنند و متاسفانه به خاطر فرهنگ عمومی و فرهنگ‌سازی نشدن مظلوم واقع شدند.

وی افزود: یکی دیگر از کسانی که مظلوم واقع شدند جانبازان هستند. آزادگان هم مظلوم واقع شدند و اتفاقاتی که افتاده آن سوی خاکریزهای بوده است و بر اساس آموزه‌هایی که در تعالیم نظامی وجود داشته حتی در بین سینماگران فیلم فرار بزرگ را عنوان می‌کنند اما در اسارت این گونه نیست‌. آنقدر شناخت وجود ندارد که ما هم در زمینه فرار فیلم می‌سازیم.
وی ادامه داد: ما ۳۰ اردوگاه داشتیم که هر کدام شرایط اقلیمی و جمعیتی متفاوت داشتند. کنت دومورانت رئیس سازمان جاسوسی وقت فرانسه به عراق می‌رود و در کتاب خود می‌نویسد در اردوگاه‌های اسرای ایرانی چشم‌هایی دیدم که آن استقامت جنگ جهانی چهارم را متبادر می‌کرد.

ده‌نمکی گفت: این اعتراف یکی از مهم‌ترین چهره‌های جنگ فرانسه است که به غربی‌ها مشاوره می‌داد. روسای اردوگاه‌ها را از خبیث‌ترین آدم‌ها انتخاب می کردند و عموما این گونه بود اگر چه ممکن است استثنایی هم وجود داشت. این چیست که دشمن را به این اعتراف باز می‌دارد که از عنوان اسیر نه، بلکه آزاده نام می‌بردند؟

این کارگردان سینما و تلویزیون گفت: برای خیلی از نسل امروز آنچه در اسارت و اردوگاه اسرا رخ می‌داد قابل باور نیست.

وی افزود: ما در محاصره بودیم تا آقای کوثری از تهران برسد و بچه‌ها را از محاصره دربیاورند. اتفاقاتی افتاد که همگی قابل مطالبه است.

ده‌نمکی گفت: در هر اردوگاه ۱۰ قهرمان داشتیم که هر جای دنیا بودند به آن ها مدال ارزش می‌دادند. یکی از اتفاق‌های خوب این بود که ۵۰ خانم در طول این سال‌ها هزاران ساعت مصاحبه را پیاده کردند و هدیه من به آزاده‌ها این است که خروجی این کتاب‌ها بیش از هزاران ساعت مصاحبه است.

وی گفت: این افتخار برای آزاده‌هاست. ما حتی یگان‌نگاری در دفاع مقدس نداریم اما در مورد آزادگان هر کدام از اردوگاه‌ها به مثابه یک لشگر بود. این کار قابل نقد است. این مجموعه چند هزار ساعتی را نمی‌گویم قابل نقد نیست ولی مجموعه ارزشمندی در اختیار شماست.

ده‌نمکی با اشاره به ده ها سال تلاش برای تدوین مجموعه اسارت گفت: این یک نذر یا کار فرهنگی است چون آزاده‌ها مظلوم هستند کارهایی که در مورد آنها انجام می‌شود هم مظلوم واقع می‌شوند.

جنگ فی نفسه چیز خوبی نیست

اسماعیل کوثری نماینده مردم تهران هم در این مراسم گفت: جنگ فی‌نفسه چیز خوبی نیست اما بر اساس اعتقادی دفاع، واجب است برای هر انسانی که از حریم اعتقادات خود دفاع کند و جنگ رزمندگان شد دفاع مقدس. دفاعی که با دست خالی بود.

وی افزود: یکی از رزمنده‌هایی که بخواهیم حساب کنیم آقای ده‌نمکی است.

کوثری گفت: مردم و ملت در قالب بسیج آمدند و حتی بچه‌های مقام معظم رهبری، آقا مصطفی و آقا مجتبی که از روی حیا حتی یک تلفن به خانه نزده بودند. به گونه‌ای که حضرت آقا که رئیس جمهوری بودند با پادگان دوکوهه تماس گرفتند و جویای سلامتی فرزندانشان شدند و گفتند این پیام را بگذارید که اگر این بچه ها شهید و زخمی شدند هیچ اشکالی ندارد اما سعی کنند اسیر نشوند.

وی افزود: در دوره هشتم مجلس بود که این را از حضرت آقا پرسیدم و گفتند اگر شهید یا زخمی می‌شدند باعث افتخار ما بود اما اگر اسیر می‌شدند من رئیس جمهور بودم و از من امتیاز می‌خواستند و من امتیاز بده نیستم و هیچ فرقی میان بچه‌های خودم و بچه‌های دیگران نمی ‌گذارم.

این نماینده ادامه داد: در آنجا طوری بود که این بچه‌ها داشتند اسیر می‌شدند و از ایشان و تیمی که زحمت کشیدند تا این اتفاق نیفتد، تشکر می‌کنم‌. عزیزانی بودند که در اسارت چهار زبان یاد گرفتند. این بود که مایه عزت و سربلندی ما بود. دشمن به هر دری می‌زند بر حماس و غزه پیروز شود و در اینجاست که ایستادگی می‌تواند تمام مشکلات را حل کند. کاری هم که آقای ده‌نمکی انجام داد کار بسیار بزرگی بود.

فرهنگنامه اسارت و آزادگان قرار است در اختیار کتابخانه‌های منتخب کشور قرار گیرد و حواله‌ها در اختیار مدیران این کتابخانه‌ها قرار گیرد.

با حضور غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب پارسی، اسماعیل کوثری، مسعود ده‌نمکی، وحید جلیلی قائم مقام رسانه ملی، فرشاد مهدی‌پور معاون امور رسانه ای و تبلیغات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حواله‌های این مجموعه در اختیار نماینده‌های موسسات و کتابخانه‌ها قرار گرفت.

این مجموعه کتاب، بی‌نظیر است

در این آیین که به همت نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور برگزار شد، سعید طایفه نوروز رئیس سابق ستاد آزادگان کشور نیز درباره نحوه شکل‌گیری این مجموعه گفت: در حدود سال ۸۳ ما به دنبال یک تعریف جامع و مانع از واژه اسیر و دوران اسارت و تدوین یک مجموعه دوجلدی درباره دوران اسارت بودیم که در آن موقع، مسعود ده‌نمکی مسوول آموزش و تحقیق ستاد آزادگان بود. وقتی فراخوان دادیم، طرحی به ما دادند. در بررسی‌هایی که داشتیم با این که آقای ده‌نمکی جزو اسرا نبود طرحش پذیرفته شد.
وی افزود: آقای ده‌نمکی بعد از مدتی گفت با دو جلد و سه چهار جلد کار پیش نمی‌رود و همین‌طور زیاد شد و شد ۷۸ جلد که امشب قرار است رونمایی شود.
طایفه نوروز از این مجموعه به عنوان مجموعه واقعاً بی‌نظیر یاد کرد و افزود: دوران اسارت آزادگان ما بسیار خاص بود. ان‌شالله این کار دست‌مایه تحقیقات و کارهای بعدی باشد.

اسرا در میان رنج ها گنج آفریدند

وحید جلیلی معاون فرهنگی رسانه ملی نیز گفت: اسارت هم تراژدی و هم حماسه دارد و آقای ده‌نمکی به هر دو وجه توجه کرده است. از فقر و فحشا ساخته و آسیب ها و زشتی ها را انکار نکرده و در اخراجی ها و معراجی‌ها رنج و هزینه‌ها را دیده و به بحث معرفتی هم چشم نبسته است.

وی افزود: آزادگان ما از این جهت که در دل تهدید فرصت خلق کردند و در میان رنج ها گنج آفریدند ارزشمند هستند.

جلیلی گفت: ملت ما در دل این رنج ها توانست فرصت‌های تاریخی را خلق کرد که شاید این ویژگی را از فرهنگ عاشورایی خود داشت.

وی اظهار داشت: آقای ده‌نمکی هم تلاش کرده در این مجموعه بزرگ خط زینبی و روایت شیعی شناسی را دنبال کند که هنرمندان ما می‌توانند از آن سیراب شوند و بر خلاف کسانی که تلاش می کنند جامعه ایرانی و ارزش های آن از جمله دفاع مقدس را نبینند و این‌ها را انکار کنند، امروز سربلند است و نظام توانسته هدایای بزرگی را در عرصه‌های مختلف تحویل جامعه دهد و امید است این جریان ادامه پیدا کند.

مهدی رمضانی مدیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور هم گفت: با برگزاری این برنامه کتابخانه‌های مهم و اصلی کشور از این اثر بهره‌مند می‌شوند و کتاب‌ها در سکوهای انتشار در دسترس است و با قیمت اندکی در اختیار قرار دارد.

وی اظهار داشت: این جلسه علاوه بر معرفی کتاب، تجلیل از آقای ده‌نمکی در حوزه‌های مختلف فرهنگی و هنری است که بر روی هر کدام دست گذاشتند موفق بودند. این بضاعت حاصل شد که به اقدام‌ها، کارها و شخصیت ایشان در رسانه، کتاب و سینما و … بپردازیم. از کسانی که ما را یاری کردند تشکر می‌کنم‌. برخی موضوعات مخاطب خاص دارد و هر کسی توفیق حضور در این برنامه‌ها را ندارند. خیلی ها قرار بود بیایند و در دقیقه نود کنسل کردند و خیلی ها قرار بود نیایند اما حضور پیدا کردند. من وظیفه خودم را انجام دادم و هر چه آقای ده‌نمکی گفتند نشان از لطف ایشان دارد.

اسرا قهرمانان گمنام هستند

غلامعلی حداد عادل رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم گفت: انقلاب، جنگ و دفاع مقدس در حقیقت جامعه ما را تغییر داده است. جامعه امروز ایران جامعه قبل از انقلاب نیست‌. من ۳۳ سال قبل از انقلاب زندگی کردم و می‌توانم آن را لمس کنم‌. 

وی اظهار داشت: جامعه ما واقعا عوض شده است که یکی از نمونه های آن فراوانی واژه‌هایی است که قبل از انقلاب وجود نداشته است. 

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: این کاری که آقای ده‌نمکی کرده کار کوچکی نیست. کار سنگین، طولانی، مستمر و سختی بوده است.

حداد عادل گفت: در ما حس تاریخی ضعف است و نمی‌توانیم به موقع تاریخ نگاری و لوازم آن را فراهم کنیم. می‌خواستم در مورد پروین اعتصامی بنویسم اما یک مرجع اطلاعاتی کافی در این باره نداشتم. 

وی افزود: مقدمه و اسباب لازم برای تالیف تاریخ حقیقی فراهم نیست و انتشار اسناد به عنوان مقدمه برای یک کار واجب است و در انقلاب نسبت به این کار کوتاهی کرده‌ایم و با وجود کارهایی که شده اسناد انقلاب آنگونه که باید ثبت و ضبط نشده است. 

رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ادامه داد: بسیاری از رجال دوره قبل از انقلاب بودند که جرات انتشار خاطراتشان را نداشتند که بعد از انقلاب بسیاری از این خاطرات منتشر شده است. 

حدادعادل گفت: مخالفان انقلاب در ثبت وقایع انقلاب نسبت به انقلابیون پیش دستی کردند. حبیب لاجوردی تاریخ شفاهی پر کرد. ممکن است با محتوای آن مشکل داشته باشیم ولی کاری به موقع بود و ما دیر جنبیدیم. الان هم هر جا جلوی ضرر را بگیریم منفعت است. 

وی افزود: تاریخ را باید کسانی بنویسند که در صحنه بودند و مقام معظم رهبری هم چند بار این را تاکید کردند. 

حدادعادل به برخی تحریف‌های تاریخی اشاره کرد و اظهار داشت: پرویز ثابتی رسماً انکار می‌کند که در ساواک شکنجه انجام می‌شد. این چه دروغ بزرگی است؟ هنوز کسانی مانند عزت شاهی آثار شکنجه بر روی بدن‌هایشان است. اما آن وقت، ثابتی می‌گوید ما شکنجه نمی کردیم. 

وی گفت: یادداشت های علم در ۷ جلد منتشر شده و توصیه می کنم اگر کسانی نخوانده اند این مجلدات را بخوانید که اسناد موجود در آن، هیچ جای شک و شبهه ندارد که ضد انقلاب ترجیح می‌دهد در مقابل این مجلدات سکوت کند. 

حداد عادل گفت: همین دو سه ماه پیش گفتند از آقای آهنگران تقدیر شده که باید بشود و یک نفر به او گفته بود که تو بودی جوانان را به کشتن دادی. پس کار به این سادگی‌ها نیست. 

وی افزود: آزادگان در مقایسه با شهدا و رزمندگان مظلوم واقع شدند و کار آقای ده‌نمکی می‌تواند مقدمه‌ای باشد تا جایگاه آزادگان در جای اصلی خود قرار بگیرد. اسرا قهرمانان گمنام هستند و باید روی آن سرمایه‌گذاری ویژه کرد. 

حداد عادل گفت: خاطرات اسرا خیلی واقعی است. وقتی شما خاطرات اسرا را می‌خوانید مانند کتاب من زنده ام معصومه آباد و پایی که جا ماند تخیلی نیست و واقعیت دارد. این کتاب‌ها سازنده است چون واقعیت دارد. 

وی اظهار داشت: ممکن است در این مجموعه از نظر فنی و روشی اشکالاتی باشد و برخی اشکال بگیرند که قابل حل است. این ارزش دارد که تا صاحب اثر از بین نرفته حرف خود را ثبت و ضبط کند. این مجموعه ماده خام برای دیگر مجموعه‌هاست‌ . این صنعت بالادستی است. از این مجموعه انواع آثار فکری و فرهنگی درمی‌آید. 

رییس بنیاد سعدی تاکید کرد: کسانی که در یک اردوگاه چند سال با هم بودند اصطلاحاتی با هم داشتند که جمع آوری این‌ها برای زبان‌شناسان قابل استفاده است و زبان اسارت به این معناست. 

وی توصیه کرد صدا و سیما فرصتی را هم برای آزادگان و خانواده‌های آنان بگذارد و با آنها هم صحبت شود که قطعا سازنده است و شاید تاثیر آن هم کم نباشد.

رسانه سینمای خانگی- گبرلو برای فجر دست به قلم شد

محمود گبرلو در بخش سوم یادداشت خود درباره جشنواره فجر، به انتخاب فیلم‌ها و تغییرات در رویکرد بین‌المللی جشنواره پرداخته و آورده است: «تفاوت سلیقه باعث انتخاب فیلم‌های متفاوت می‌شود و فیلم‌های متفاوت، نشانگر سلایق متفاوت جامعه و اقناع پذیری تماشاگر است؛ چیزی که جشنواره فیلم فجر در دهه فجر انقلاب اسلامی به آن نیاز دارد!» 

به گزارش سینمای خانگی، محمود گبرلو، از منتقدان سینمای ایران در سومین قسمت از سلسله یادداشت‌هایش درباره جشنواره فیلم فجر، سیاست‌های سابق و فعلی این رویداد را نقد کرده و پیشنهاداتش درباره هرچه باشکوه‌تر برگزار شدن بزرگترین جشن سینمای ایران را بیان کرده است.

گبرلو در بخش سوم این یادداشت با عنوان «جشنواره فیلم فجر؛ قدرت برتر یا قدرت منفعل؟»، درباره بی‌توجهی همیشگی به وجوه داخلی و بین‌المللی این رویداد و همچنین نکاتی درباره موضوعات اجرایی و عملکرد هیات انتخاب در ایسنا نوشت:


درک قدرت برتر: تیم آشکار و پنهان دولت سیزدهم مستقر در سینما، احتمالا ،چون “نگاه ایدیولوژیک” خود را برتر از دیگران در سینما می‌دانستند، اکثریت نیروهای قبلی، حتی متخصص‌ترین و متعهدترین را، جابجا کردند تا آنچه را که صحیح‌تر می‌دانند به ظهور برسانند. 

اگر قائل به این تحول ضروری باشیم، طبیعتا قوانین موجود و نگاه استراتژیک رهبر انقلاب در سینما، ملاک برتر محسوب می‌شود. از جمله “سینما یک هنر برتر است. هنر  برجسته سینما، یک نیاز و ضرورت محسوب می‌شود، کلید پیشرفت کشور، به میزان زیادی دست سینماگران است” اما عملکرد برخی از مسئولان فعلی با این نگاه ژرف و عمیق رهبری فاصله دارد!

طبیعتا اجرای استراتژیک ولی فقیه الزاماتی دارد که وظیفه حاکمیت و دولت است که شیوه‌های اجرایی آن را تبیین کند؛ از جمله حمایت‌های معنوی و مالی!

اما کدام حرکت تیم سینمایی دولت سیزدهم طی این دو سال و اندی توانسته زمینه بروز و اجرای چنین نگاه ژرفی را فراهم آورد؟ کدام حمایت معنوی باعث ایجاد روحیه شادابی و انگیزشی برای تولید آثار بهتر و برتر شده است؟ تیم سینمایی دولت حتی یک بار گردهمایی صمیمانه‌ای ترتیب نداده و یا در محافل عمومی سینمایی گپ و گفت انجام نداده است؟ برای تولید گسترده و رونق سینما از لحاظ مضمون و ایده و جذب تماشاگر چه برنامه‌ای ارایه داده است؟ ارایه آمار ساخت سالن‌های سینمایی، بدون آنکه به فیلم خوب ضمیمه شود چقدر می‌تواند برای سینمای ایران مثمرثمر باشد. 

در کنار این‌ها، اگر رونقی هم در تولید آثار انقلابی، دینی و ارزش‌مدار ایجاد شده، زمینه‌اش توسط همان ارگان‌ها طی چند سال قبل فراهم شده است. “خانه سینما ” که بالاترین مرجع تجمع بیش از ۶ هزار سینماگر است و یا تشکل‌های خصوصی دیگر – که انتقاد به برخی عملکردشان وارد است – چه حمایتی دریافت کرده‌اند که دلخوش باشند؟ آیا شاهد حضور موثر تیم دولت سیزدهم در میان خود بوده‌اند که احساس حمایت و امنیت شغلی کنند؟ اگر بوده‌اند، چرا هیچ خبر مشخصی از آن منتشر نشده است که این پالس مثبت را به اجتماع بدهد؟ اما در مقابل، برخی افراد منصوب و منتسب به مدیران دولتی سینما، بارها در یادداشت‌ها و سخنرانی‌های خود، سینماگر ایرانی را مورد تخریب و استهزا قرار دادند و دریغ از یک تذکر و اعتراض از سوی متولیان سینمایی به حمله‌کنندگان. یا دریغ از یک تمجید و تشویق با صدای بلند از یک فیلم یا سینماگر که بتواند مصداق همدلی و همگرایی باشد؛ و یا حتی بتوان آن را مصداق حمایت از نیروهای ارزشی و متعهد سینمایی دانست!
 کدام چتر حمایتی برای سینماگران باز شده است که آنان -به‌خصوص فعالان بخش خصوصی- احساس رفاقت، دوستی و پشتوانه کنند؟ اگر شده است، چرا درباره آن صحبت نمی‌شود و فقط از تریبون رسمی، دو قطبی کردن فضا بیشتر به چشم می‌آید و پیام‌ها و جلسات عمومی، حاوی پیام‌های مشارکت و همدلی در شرایط اجتماعی حساس فعلی نیست.

سالیانه بیش از ۱۰۰ فیلم نیاز است تا نیاز تماشاگر و نیاز اقتصادی سینما برطرف شود و این فقط به‌دست بخش خصوصی رونق می‌یابد. برای ردیف بودجه سینمایی که “قدرت برتر است” باید فریاد زد و با چنگ دندان مبارزه کرد و نیروی مبارز طلبید؛ نه آنکه همین مقدار سرمایه‌گذار اندک را به طرق مختلف از جمله فیلم بد ساختن یا قوانین دست و پاگیر، فراری داد.

تصویب‌کنندگان ردیف بودجه در دولت و مجلس وقتی با هجمه‌هایی روبرو می‌شوند که تلویحا مهر تایید متولیان سینمایی را می‌گیرند، طبیعی است نباید انتظار داشت با روی خوش، بودجه مناسب تعیین کنند. ردیف بودجه‌ای که دولت برای سینما در نظر گرفته حتی توان تولید 10 فیلم سینمایی را ندارد چه به آن که بخواهد معیشت و نیاز روزمره سینماگران را فراهم آورد.

باید نگاه تزیینی از سینما و سینماگر ایرانی کنار برود و با درک واقعیت‌ها و کنار آمدن با سلایق متفاوت و اصلاح کردن برخی رویه‌های اشتباه هواداران، شیوه جذب را افزایش دهند؛ نگاهی که به عنوان مثال در دیدار سینماگران با رئیس سازمان برنامه و بودجه جاری و ساری بود و افرادی از طیف‌های مختلف در کنار مدیران سینمایی که لزوما مشترکات سیاسی چندانی ندارند، برای حل مشکل معیشت سینماگران و دریافت بودجه بیشتر به نفع سینما، گرد هم آمده بودند؛ هرچند شنیده می‌شود که افرادی در سینما که سیاسی‌بازی‌شان فرقی با برخی از همان افرادی که بالاتر به آن‌ها انتقاد کردیم ندارد، فشارهای زیادی را به حاضران آورده‌اند که باعث تاسف است.


بازار جهانی یا انفعال: سینما به اذعان همه رایزنان فرهنگی، یک ابزار قدرتمند تبلیغاتی در ایام دهه فجر و بلکه در طول سال برای نظام جمهوری اسلامی محسوب می‌شود که مورد تایید همه جناح‌ها و دولت‌ها بوده و هست. به دلایلی بخش بین‌الملل، جدا و به طور مستقل با عنوان جشنواره بین‌المللی فیلم فجر فعالیت خود را آغاز کرد.

علی‌رغم انتقادات وارده، انصافا بستری برای حضور بیش از یکصد فیلمساز خارجی و دیدن مستقل آثار سینمای ایران و جهان و تعامل بین فیلمسازان ایرانی و خارجی به‌خصوص آنانی که فارغ از افکار رایج (سکس، خشونت، سیاست) حرف‌های انسان دوستانه، مشابه فیلم‌های ایرانی داشتند فراهم شده بود. اما با آمدن دولت سیزدهم، به بهانه ایجاد تحول و رونق، این جشنواره تعطیل، افراد برکنار و بساط آن جمع‌آوری شد اما هیچ اتفاق جدیدی به جای آن رخ نداد. کاری که بیشتر شبیه یک لجبازی با تیم جشنواره دولت قبل و یا شاید از روی ناآگاهی و تعجیل بود.

ناگفته نماند در همان دوران، افراد و تیم‌های موازی دیگری مثل مرحوم طالب‌زاده و آقای خزایی در جشواره فیلم مقاومت فعالیت داشتند که قابل احترام و توجه بودند اما همان مسیر هم ادامه نیافت و الان، با یک عملکرد ضعیف در بخش بین‌الملل روبرو هستیم که آن را به یک بخش تزیینی و بی‌خاصیت تبدیل کرده است. کدام فیلم و فیلمساز معتبر جهانی در این مدت حضور یافت؟ چه تعامل و گفت‌وگویی انجام شده است؟ همه تلاش گذشته، برای “دیده شدن بهتر سینمای ایران” و یا برای “دیده شدن بهتر ایران امروز” تعطیل شد. چرا؟

آیا این کار، همان کنار گذشتن نگاه استراتژیک که “هنر سینما… بلاشک یک هنر برتر است، سینما یک روایتگر کاملاً مسلط و یک هنر پیچیده، پیشرفته و متعالی است”. نباید سرمایه‌های انسانی و خلاق را که عشق و تعهدشان به ایران و سینمای ایران اثبات شده است به بهانه‌های سیاسی و جناحی کنار گذاشته شوند و با نگاه بدبینانه و گاه شخصی به حوزه فرهنگ به‌خصوص سینما، آسیب زد.

همگرایی، همدلی و اقناع پذیری و استفاده از ظرفیت‌ها در هر طیف فکری راهکار موفقیت حاکمیت و نظام در عرصه سینماست.

انتخاب یا انتحار: سیاستگذاران جشنواره فیلم فجر با انتخاب جمعی از سینماگران و مقامات دولتی “هیات انتخاب” خود را معرفی کرد و آنان حتما بر اساس ملاک‌های فردی و تعداد مورد نیاز جدول جشنواره، برگزیدگان را اعلام کردند، اما چون شیوه اجرایی، درست عمل نشده است، هیات انتخاب و بالطبع جشنواره به انتحار نزدیک شده است تا انتخاب!!

انتخاب بهترین‌ها و یا تعداد مشخص، حق قانونی هر جشنواره‌ای است. اعتراضی هم بر آن وارد نیست. همانند سایر جشنواره‌های جهان که متناسب با تعاریف و نیازها، فیلم‌ها را انتخاب می‌کنند و معمولا هم ملاک انتخاب‌ها به‌دلیل اقتصادی نه سیاسی، آشکار و علنی نیست. 

جشنواره فیلم فجر هم از این رویه مستثنی نیست. اما در شرایط امروز،  اگر ملاک‌ها جزیی‌تر و شفاف‌تر می‌بود، آسیب کمتری وارد می‌شد و شور و هیجان سینمایی آن هم همزمان با جشن انقلاب افزایش می‌یافت.

در فراخوان جشنواره اهداف اینچنین ذکر شده است: “هدف، معرفی آثار برگزیده یک سال سینمای ایران بر پایه هویت ملی و دینی است”. اما چون اهداف در فراخوان، همانند سال‌های قبل، کلی بیان شد، ده‌ها سوال بحران‌زا به ‌وجود ‌آورد و ایجاد شک و شبهه کرد. معلوم است متولیان جشنواره، تدبیر تازه و کاربردی اتخاذ نکردند که سینماگر احساس کند استدلال درست و منطقی وجود دارد. نمونه‌اش جملات متناقض یکی از اعضای هیات انتخاب که ادعا کرد: “نزدیک 30 فیلم از میان بیش از 70 فیلم دیده شده، انتخاب شده است”. یعنی نزدیک به 40 فیلم رد شدند. و یا ایشان مبنای عدم انتخاب را “چهره غیرسینمایی” دانست، در صورتی که نام، اشخاص و ارگان ملاک نیستند و ملاک مفاهیم اثر است اما درباره مفاهیم در نظر گرفته شده برای هیات انتخاب، توضیحی ارایه نداد. ضمن آنکه همه 70 یا 100 فیلم متقاضی، در حلقه قوانین جمهوری اسلامی و با مجوزهای رسمی ساخته شده‌اند و چون سینماگران، آثار خود را متناسب با اهداف جشنواره می‌دانستند در آن شرکت کردند. مشخص است با یک بی‌تدبیری و روش نامتناسب روبرو هستیم. به نظر می‌رسد حتی اگر ساختار فیلم‌ها در حد جشنواره نبودند. تدبیر حکم می‌کند، در شرایط حساس کنونی، جشنواره نباید دچار خودباوری بشود و احساس کند هر آنچه که می‌پسندد و یا می‌گوید باید دیگران بپسندند و بگویند!

راه نجات از بحران‌های گاه خودساخته، انتخاب افرادی با سلایق متفاوت‌ و باورپذیر برای عموم سینماگران و تبیین جزئی‌تر اهداف کلان است، نه انتخاب افراد و مدیرانی شبیه هم که یک نفر با هفت نفرشان تفاوتی نمی‌کند. تفاوت سلیقه باعث انتخاب فیلم‌های متفاوت می‌شود و فیلم‌های متفاوت، نشانگر سلایق متفاوت جامعه و اقناع پذیری تماشاگر است؛ چیزی که جشنواره فیلم فجر در دهه فجر انقلاب اسلامی به آن نیاز دارد! 

عصر امروز، عصر شفاف‌سازی رسانه‌ای و بالعکس عصر ایجاد شک و شبهه رسانه‌ای است. بازی در این میدان، دانایی و کارآمدی با نیروهای متبحر و دانا می‌خواهد. تعیین و تبیین ملاک‌های ارزیابی در چند سر فصل مکتوب، انتخاب سخنگویی با قدرت نفوذ کلام، نمایش فیلم‌های خارج از مسابقه برای کارشناسان، ایجاد مناظره‌های سینمایی و… از آن جمله است.

رسانه سینمای خانگی – «مسافری از گانورا»؛ مخاطب: 9+ سال

این فیلم سینمایی انیمیشن (پویانمایی) فیلمی علمی ـ تخیلی است که داستان آن، از علاقه کودکان و نوجوانان به فضا و کهکشان و نیز قهرمان های افسانه­ای الهام گرفته است. در نگاه اول فیلم، قصه ماجراجویی یک پسر نوجوان و دوستانش را به تصویر می کشد،  اما با توجه به کشمکش ها و کنش­ های روایت، داستان را به بیان برخی از رویدادهای تاریخی ایران و معرفی قوم های ایرانی نیز می­ کشاند.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی، منیره سادات حسینی، کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث، طی یادداشتی که در اختیار این پایگاه قرار داده، به بررسی و تحلیل فیلم سینمایی پویانمایی مسافری از گاندورا پرداخته است.

«مسافری از گانورا» که سید محمدحسین علمدار فیلمنامه­ ی آن را نوشته و تهیه کرده است و سید احمد علمدار کارگردانی آن را بر عهده داشته، داستان پسری نوجوان به نام سهیل را روایت می­ کند که اصالتا کرد و اهل سردشت است و به صورت مادرزادی از ناحیه پا دچار معلولیت دارد.  مادرش ضمن داشتن لهجه کردی، لباس کردی هم می ­پوشد و عمه ­اش (که تداعی کننده نقش عمه در انیمیشن لوپتو است) به عنوان یک پزشک فیزیوتراپی سهیل را انجام می ­دهد. در یکی از جلسات فیزیوتراپی سهیل علت معلولیت خود را از گفتگوی عمه و مادرش متوجه می­ شود و از همین طریق مادر خود را در ایجاد معلولیت مقصر می داند و با او قهر می­ کند. موجودی فضایی به نام ساماندر،سربازی از سیاره ای به نام گانورا که به دنبال ملکه سرزمین خود به زمین آمده، با کمک سهیل و دوستانش گمشده ­اش را پیدا می کند و صلح را به دنیای گانورا بر می­ گرداند.

این فیلم سینمایی انیمیشن (پویانمایی) فیلمی علمی ـ تخیلی است که داستان آن، از علاقه کودکان و نوجوانان به فضا و کهکشان و نیز قهرمان های افسانه­ای الهام گرفته است. در نگاه اول فیلم، قصه ماجراجویی یک پسر نوجوان و دوستانش را به تصویر می کشد،  اما با توجه به کشمکش ها و کنش­ های روایت، داستان را به بیان برخی از رویدادهای تاریخی ایران و معرفی قوم های ایرانی نیز می­ کشاند. فرای از دیالوگ عمه که اشاره به بمباران هوایی و حمله شیمیایی سردشت و بیان اثرات بعد بمباران می ­شود و تلویحاً علت نبود پدر سهیل را هم بیان می­ کند، انتخاب نام هیوا (عمه) و لباس کردی مادر هموطنان کرد را به خوبی به تصویر می­ کشد و استفاده از زبان و لهجه کردی در شناساندن این قوم غیور به فرزندان ایران مؤثر است.

دوستی بین سهیل و ستار  (پسر افغانستانی) که به عنوان نماینده فرزندان افغانستان برای بازپس گیری سرزمین مادری خود از متجاوزان تلاش می­ کند، همبستگی بین دو ملت ایران و افغانستان را نشان می ­دهد. لباس، لهجه و حتی چهره پدر ستار بیانگر ملیت اوست و این توقع را در مخاطب ایجاد می ­کند که پسرش، نیز لباس محلی خود را حفظ کند و با زبان و لهجه افغانستانی صحبت کند، اما در فیلم این توقع در نظر گرفته نشده و باعث ایجاد دوگانگی در مخاطب می­ شود؛ ضمن آن که چیزی را که ستار به خاطر آن به شدت ورزش­ های رزمی را در منزل خود دنبال می­ کند، نادیده می گیرد.

امید، دوست دیگر سهیل نشانگر مردم عادی جامعه هست که مشکلات سهیل و ستار را ندارد، و با پدر و مادر تحصیل­ کرده و مرفه خود زندگی می­ کند. امید در این داستان مغز متفکر و آشنا به فناوری­ های روز است و چینش سه­ گانه­ ی هری پاتر و دوستانش را در ذهن تداعی می­ نماید.

ساماندر به صرف دریافت یک پیام کمک، با دست خالی و بدون هیچ اسلحه ­ای برای نجات ملکه به سمت زمین می­ آید و از سهیل در ازای سلامتی او درخواست کمک می­ کند. از سوی دیگر فقط سهیل است که می ­تواند با ملکه ارتباط ذهنی برقرار کند و ملکه هم با صدای سهیل که مادرش را صدا می ­زند، از خواب بیدار می شود، خواب و فریز شدنی که، به فیلم میان ستاره ای (کریستوفر نولان) اشاره می­ کند. شاید بتوان گفت این داستان، ماجراجویی و نبرد سهیل با تفکرات و اندیشه خود را مد نظر دارد. در واقع ساماندر همان سهیل است، و ملکه، نمادی از مادر اوست و فیلم دنیای درونی سهیل را به تصویر کشیده است.

تعقیب و گریز های خیابانی سهیل و دوستانش با دشمنان گانورا که برگرفته از فیلم های پلیسی آمریکایی و اروپایی است و در دیالوگ ستار هم به این موضوع اشاره می­ شود نشان از آن چیزی دارد که در ذهن سهیل از قبل نقش بسته است.

ستار که هنوز به سن قانونی نرسیده، با وجود وسایل نقلیه سنگین و تخلفات فراوان رانندگی در خیابان های شهر که منجر به نابود کردن و از بین بردن خودروهای دیگران و حتی خسارت به ساختمان های شهر می­ شود، موتور سواری می­ کند. این رفتارها بر گرفته از فیلم ­هایی است که سهیل پوستر آن­ ها را به عنوان الگوی زندگی خود بر روی دیوارهای اتاق خود نصب کرده، حتی به عنوان کاغذ دیواری از آن­ ها استفاده نموده است. به عبارت دیگر علاقه شدید سهیل به فضا با توجه به دکور و کتاب هایی که در مورد فیزیک و بعد چهارم و نجوم در چیدمان اتاق دیده می­ شود، نگاه، آرزوها، و مبارزه ­ی او را با تفکرات مخالف و تردیدهای خود در قالب تقابل موجودات فضایی نشان می­ دهد. فیلم با بیان این که دشمنان سرزمین گانورا از درون خود گانورا هستند به این مساله و نکته می­ پردازد که علل موفقیت و شکست هر فرد را باید در درون و باورهای خود او جستجو کرد.

در عین حال چند نکته بی ­پاسخ و ناتمام در فیلم همچنان بی­ جواب می­ ماند: اول این که با توجه به درونمایه و هدف فیلم که کارگردان فیلم  به آن اشاره کرده است، آیا مخاطبان اصلی مسافری از گانورا که کودکان و نوجوانان حدود 9 سال هستند، می­ توانند به این هدف دست پیدا کنند؟ دوم این که چرا در سکانس پایانی فیلم، پوسترها و کاغذ دیواری اتاق سهیل عوض می­ شود و  تصویر قهرمانان و دانشمندان ایرانی جایگزین می­ گردد بدون این که توضیحی داده شود؟ سومین نکته به ترانه­ های بینامتن فیلم مربوط می­ شود که به سبک آثار دیزنی اجرا شده، گویا فقط برای تنوع و رفع خستگی در فیلم قرار گرفته و در روند پیشبرد داستان کمک نمی ­کند. آخرین نکته هم با توجه به روند داستان و استفاده از کارکترها و نمادها و علاقه­ مندی ­های پسرهای کودک و نوحوان،  معلوم می ­شود که این فیلم برای مخاطبین پسر ساخته شده و علاقه­ های مخاطبین دختر در نظر گرفته نشده­ است؛ چرا؟

رسانه سینمای خانگی- سهم دفاع مقدس در فجر چهل و دوم

سینمای دفاع‌مقدس حالا فراتر از یک ژانر، تبدیل به ظرفیتی ویژه برای روایت قصه‌ها و خلق قهرمانان ملی بر پرده نقره‌ای شده است؛ سهم این ژانر در جشنواره چهل‌ودوم فیلم فجر چقدر خواهد بود؟

به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، «دفاع مقدس» را حالا می‌توان به نام سینمای ایران زد، ژانری که چهار دهه است مختصات و هویت ایرانی پیدا کرده، بومی شده و مهمترین اتفاقات تاریخ معاصر را که با جز به جز زندگی مردم این سرزمین گره خورده، در دل خود روایت کرده است؛ از ژانر دفاع مقدس می‌گویم.

سینمای ایران در طول چهار دهه پس از انقلاب با آنکه خواسته انواع گونه‌های سینمایی را بیازماید اما اگر بخواهیم نگاهی به مولفه‌ها و تعریف «ژانر» داشته باشیم باید با یک واقعیت روبه‌رو شویم؛ اینکه سینمای ایران نتوانسته به استانداردهای ژانری نزدیک شود! با همه اینها «دفاع مقدس» جزو معدود گونه‌هایی است که اتفاقا در ایران متولد شده و توانسته موفق هم باشد.

روایت تولد یک ژانر بومی

دهه ۶۰ با آنکه به واسطه بمباران کشور از هر سو و وجود شرایط جنگی از سخت‌ترین روزهای زندگی ایرانیان به شمار می‌رود اما سینمای آن روزگاران طلایی‌ترین دوران خود را سپری می‌کردجنگ ایران و عراق را می‌توان یکی از بزرگترین رخدادهای تاریخ معاصر خاورمیانه قلمداد کرد، با آنکه دو سویه این جنگ در مطبوعات و جراید و حتی در بزرگترین دادگاه‌های بین‌المللی به نام هر دو کشور درگیر ثبت شد اما مگر پشتیبانی دول دیگر و کشورهای متخاصم از رژیم بعث عراق انکارشدنی است؟‌ مگر می‌توان کتمان کرد که هزاران هزار تن از ایرانی‌ها در طول این جنگ به شهادت رسیدند، شماری دچار تبعات جنگ شدند و چه بسیار خانواده‌هایی که طعم تلخ آوارگی را چشیدند؟ گفتنی‌ها از این جنگ کم نیست و قصه‌ها فراوان دارد برای تصویر شدن. همین هم شد؛ از همان نخستین روزهای آغاز جنگ گروه‌های فیلمسازی عازم جبهه‌های جنگ شدند تا هزارتوی آن را به تصویر بکشند.

دهه ۶۰ با آنکه به واسطه بمباران کشور از هر سو و وجود شرایط جنگی از سخت‌ترین روزهای زندگی ایرانیان به شمار می‌رود اما سینمای آن روزگاران طلایی‌ترین دوران خود را سپری می‌کرد؛ دورانی که اتفاقا فیلم‌های جنگی پرتوفیق‌ بودند و مخاطبان پرشمارش در آینه فیلم‌ها، زندگی مشقت‌بار در سایه جنگ و البته آرمان‌های خود را می‌دیدند؛ روزهایی پرتلاطم که سینما از تشویش آن می‌کاست؛ این را آمار و ارقام مخاطبان سینما می‌گویند.

 بوی پیراهن یوسف – ۱۳۷۴

سینمای دفاع مقدس البته تا اواخر دهه ۷۰ از مهمترین گونه‌های سینمایی محسوب می‌شد؛ سینمای باورمندی که به موازات مدیران، سینماگران هم اهتمام ویژه‌ای نسبت به آن داشتند و فیلم‌هایش همزمان که اقبالی را در گیشه به لحاظ فروش به خود می‌دیدند، رکوردهایی را از منظر تعداد تماشاگران هم در تاریخ سینمای ایران ثبت کردند.

 اتوبوس شب – ۱۳۸۵

ژانر دفاع مقدس اما در دهه ۸۰ رو به افول رفت، نه فیلم‌هایش مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و نه سینماگران تلاشی برای جلب توجه آن‌ها می‌کردند، اندک ساخته‌های دهه ۸۰ با یک آفت بزرگ مواجه بود؛ فیلم‌هایی که نه از منظر ساختار استانداردهایی داشتند و نه قصه‌ای گیرا که مخاطبان را با خود همراه کنند؛ فیلم‌هایی که به نظر می‌رسید صرفا برای پر کردن یک بیلان کاری تولید می‌شدند و بیشتر کارکردی برای ماندن در کشوهای مدیران داشتند که گاه حتی بعد از رونمایی در جشنواره‌ها، به واسطه کیفیت نازلشان رنگ اکران را به خود نمی‌دیدند.

 تنگه ابوقریب – ۱۳۹۶

دهه ۹۰ را اما می‌توان بازگشت سینمای دفاع مقدس به روزهای اوج و شکوفایی خود دانست، فیلم‌های تولید شده در این بستر یک ویژگی تام و تمام داشت؛ ظهور فیلمسازان جوان و تا آن زمان گمنامی که فیلم‌هایی با محوریت روزهای جنگ و گروهک‌های درگیر این تخاصم را به تصویر کشیدند و بار دیگر توانستند جانی دوباره به این سینما دهند، محمدحسین مهدویان، نرگس آبیار، منیر قیدی و… از جمله آن‌ها هستند.

سینمای دفاع مقدس در دهه ۱۴۰۰ به روایت آمار

جشنواره فیلم فجر بعد از دوره بحرانی و عجیب سی‌ونهم که در سایه سنگین فراگیری کرونا با سروشکلی متفاوت برگزار شد، در دوره چهلم فرصتی برای بازیابی و احیا به دست آورد. در این دوره از میان ۲۲ فیلم پذیرفته شده در بخش «سودای سیمرغ» سهم سینمای دفاع مقدس سه فیلم بود. شاخص‌ترین فیلم حاضر در این دوره بی‌تردید «موقعیت مهدی» به کارگردانی هادی حجازی‌فر بود که روایتی متفاوت از زندگی شهید مهدی باکری را به تصویر درآورد و بعدها نسخه سریالی آن با عنوان «عاشورا» روی آنتن رفت.

 موقعیت مهدی

فیلم سینمایی «دسته دختران» به کارگردانی منیر قیدی و «۲۸۸۸» به کارگردانی مشترک کیوان علیمحمدی و علی‌اکبر حیدری هم دو فیلم دیگر این دوره از جشنواره بودند که رنگی از دفاع مقدس داشتند و هر چند از نظر سینمایی با انتقاداتی مواجه شدند اما پرچم این، گونه سینمایی را بالا نگه داشتند. یک سال بعد و در دوره چهل و یکم اما کمیت و کیفیت تولیدات دفاع مقدسی در ویترین جشنواره فجر بهبود پیدا کرد و شاهد حضور ۶ فیلم از این ژانر در ترکیب ۲۴ فیلم بخش سودای سیمرغ بودیم.

فیلم‌های «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی، «سینما متروپل» به کارگردانی محمدعلی باشه‌آهنگر و «شماره ۱۰» به کارگردانی حمید زرگرنژاد را می‌توان سه فیلم شاخص دفاع مقدسی در این دوره از جشنواره دانست که جوایز اصلی را هم از آن خود کردند.

 نمایی از فیلم «شماره ۱۰»

فیلم‌های «اتاقک گلی» به کارگردانی محمد عسگری، «گل‌های باوارده» به کارگردانی مهرداد خوشبخت و «های پاور» به کارگردانی هادی محمدپور هم سه فیلم دیگر جشنواره چهل و یکم بودند که به داستان‌های مرتبط با سال‌های جنگ تحمیلی پرداختند.

به این ترتیب در حالی به سومین دوره از جشنواره فیلم فجر در دهه ۱۴۰۰ نزدیک می‌شویم که آمار فیلم‌های دفاع‌مقدسی حاضر در جشنواره از ۳ فیلم در دوره چهلم به ۶ فیلم در دوره چهل‌ویکم رسید و شواهد نشان می‌دهد در دوره چهل‌ودوم شاهد افزایش این سهم خواهیم بود.

کارویژه‌ای برای احیای یک ژانر بومی

«هنوز بسیاری از اتفاقات بزرگ و شگرف هشت سال دفاع مقدس به زبان تصویر در نیامده و بر پرده سینماها نقش نبسته و هنوز دوربین سینما مجالی برای بازنمایی آن حماسه‌ها و آن قهرمانان نیافته است. بی‌شک غبارزدایی از تاریخ دفاع مقدس یکی از وظایف ذاتی سینما در برهه کنونی است که امید است به همت و اراده سینماگران و مدیران و مسئولان مختلف این مهم به فرجامی خوش منجر شود. چرا که تاریخ دفاع مقدس در این سرزمین همیشگی و ماندگار است و سینما در ارائه این تصویر نقش اساسی دارد.» این جملات بریده‌ای از یادداشت محمد خزاعی در مقام رئیس سازمان سینمایی است که به مناسبت هفته دفاع مقدس منتشر شد.

امسال رقابت سخت پیش می‌رود، فرآیند انتخاب کار سختی است و ۲۲ فیلم در بخش رقابتی و ۱۱ فیلم در بخش فیلم اولی‌ها حضور دارند که مخاطبان را شگفت زده خواهد کردمروری‌بر سرفصل سیاست‌های مسئولان فعلی سازمان سینمایی، حکایت از آن دارد که توجه به احیای ژانر دفاع مقدس، در کنار سیاست کلان‌تر ایجاد تنوع ژانر در فضای تولید و اکران سینمای ایران، به‌صورت ویژه در دستور کار مدیران سینمایی قرار داشته است و کیفیت اجرای این سیاست امروز می‌تواند صورت یک مطالبه رسانه‌ای به خود بگیرد.

کمااینکه محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم پیش‌تر تأکید کرده و صراحتا گفته بود: «برنامه قطعی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه حمایتی مربوط به تولیداتی هنری با مضمون دفاع مقدس و حوزه مقاومت است. در ژانرهای دیگر نیز همچون طنز، اجتماعی و …. آثاری در دست تولید هستند. اما ما به طور ویژه حمایت‌های خود را از آثاری به عمل می‌آوریم که مربوط به حوزه دفاع مقدس و مقاومت می‌شوند.»

جشنواره چهل‌ودوم فیلم فجر از این منظر می‌تواند به‌صورت ویژه‌تر زیر ذره‌بین قرار بگیرد. به‌خصوص که مجتبی امینی در مقام دبیر این رویداد چندی پیش ضمن اشاره به استقبال فیلمسازان از این دوره از جشنواره در گزارشی آماری درباره ترکیب فیلم‌های متقاضی حضور در جشنواره گفت: «امسال ۵ فیلم کودک و ۱۱ فیلم طنز، به صورت جدی پیگیر بودند در جشنواره باشند و ۷ فیلم سینمای دینی و ۱۵ فیلم دفاع مقدسی هم در میان آثار متقاضی حضور دارد. امسال رقابت سخت پیش می‌رود، فرآیند انتخاب کار سختی است و ۲۲ فیلم در بخش رقابتی و ۱۱ فیلم در بخش فیلم اولی‌ها حضور دارند که مخاطبان را شگفت زده خواهد کرد.»

در همین راستا، محمد خزاعی به تازگی اعلام کرده است: «تولید آثار انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در دولت سیزدهم افزایش چشمگیری داشته که یک نمونه آن حضور هشت اثر سینمایی در جشنواره فجر امسال است.» اما فراتر از کمیت تولیدات حاضر در جشنواره فیلم فجر، باید دید کیفیت این آثار چقدر می‌تواند متضمن احیای ژانر دفاع مقدس، به‌عنوان ژانری بومی و در عین حال پرمخاطب در فرآیند اکران سینمای ایران باشد.

قهرمان‌ها در صف «فجر۴۲»

از فهرست ۱۱۵ فیلم متقاضی حضور در چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر، هنوز تعداد زیادی از آثار در سکوت خبری به سر می‌برند و طبیعتا به دلیل در دست نبودن اطلاعات قطعی درباره همه این آثار، نمی‌توان درباره سهم تولیدات دفاع‌مقدسی در میان آن‌ها هم با قطعیت گزارش کرد اما تا همین امروز و براساس خبرهای رسمی منتشرشده درباره برخی پروژه‌ها می‌توان درباره احتمال رونمایی برخی تولیدات شاخص در این حوزه، در جشنواره پیش رو گمانه‌زنی کرد.

سازمان سینمایی اوج که حمایت از تولیدات دفاع مقدسی را طی سال‌های گذشته نیز در دستور کار خود داشته امسال با دو فیلم شاخص در این حوزه برای حضور در جشنواره فجر دورخیز کرده است. فیلم سینمایی‌ «مجنون» به کارگردانی مهدی شامحمدی و تهیه‌کنندگی عباس نادران یکی از این آثار است که رونمایی از تصویر سجاد بابایی در نقش شهید مهدی زین‌الدین از این پروژه، بازتاب بسیاری در محافل سینمایی داشت. بابایی سال گذشته سیمرغ بلورین بهترین بازیگری را برای فیلم «استاد» دریافت کرده بود و حالا ایفاگر نقش اصلی در یک فیلم دفاع‌مقدسی شده است. مهدی شامحمدی هم به‌رغم تجربه‌هایی که در حوزه مستندسازی در کارنامه خود داشته، از فیلمسازان فیلم‌اولی جشنواره امسال به حساب می‌آید.

حضور میلاد کی‌مرام در نقش شهید شیرودی از اصلی‌ترین کنجکاوی‌ها درباره «آسمان غرب» است که به نظر می‌رسد از نظر پروداکشن تولید هم از پروژه‌های پرسروصدای جشنواره امسال باشددیگر پروژه سازمان اوج، فیلم سینمایی «قرارگاه سری» به کارگردانی دانش اقباشاوی است که این فیلم در همکاری با بنیاد سینمایی فارابی به مرحله تولید رسیده و قرار است روایت‌گر بخشی از زندگی شهید علی هاشمی و نقش او در شناسایی و طرح ریزی عملیات خیبر در قرارگاه سری نصرت باشد. تهیه‌کنندگی این پروژه را جلیل شبانی برعهده دارد که سال گذشته با فیلم «سرهنگ ثریا» در جشنواره فیلم فجر حضور داشت.

اما دیگر سازمانی که با دست پر در تدارک حضور در چهل‌ودومین جشنواره فجر است، سازمان سینمایی سوره است که در سبد تولیدات خود، یک فیلم مرتبط با دوران دفاع مقدس هم دارد. فیلم سینمایی «آسمان غرب» که محصول مشترک سازمان سوره و بنیاد سینمایی فارابی است، روایتی از روزهای ابتدایی جنگ تحمیلی و نقش کلیدی شهید علی‌اکبر شیرودی در آن ایام را به تصویر درآورده است.

حضور میلاد کی‌مرام در نقش شهید شیرودی از اصلی‌ترین کنجکاوی‌ها درباره این پروژه است که به نظر می‌رسد از نظر پروداکشن تولید هم از پروژه‌های پرسروصدای جشنواره امسال باشد. تهیه‌کنندگی این فیلم را حبیب والی‌نژاد برعهده دارد که تجربه تهیه‌کنندگی فیلم‌های شاخصی همچون «ایستاده در غبار» را در همین حال و هوا در کارنامه خود دارد. والی‌نژاد در همکاری دیگری با سازمان سوره، فیلم «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی را هم در دست تولید دارد که هرچند مرتبط با سال‌های دفاع مقدس نیست اما به نقش شهید احمد کاظمی در ساعات ابتدایی زلزله بم، پرداخته است.

 نمایی از فیلم «مجنون»

فیلم سینمایی «باغ کیانوش» به کارگردانی رضا کشاورز حداد و تهیه‌کنندگی محمدجواد موحد که این روزها مراحل پایانی را سپری می‌کند قصه‌ای نوجوانانه دارد و در بستر دفاع مقدس روایت می‌شود. این فیلم اقتباسی از کتاب «باغ کیانوش» است که بر اساس آنچه در این کتاب آمده است این فیلم موضوعی مرتبط با شهر همدان در دهه ۶۰ را دارد.

بنیاد فرهنگی روایت هم این روزها با فیلم «قهرمان جندی شاپور» در تدارک حضور در جشنواره فیلم فجر است. فیلمی به کارگردانی مهدی صاحبی و تهیه‌کنندگی ابوذر پورمحمدی که روایتی از زندگی شهید مجید بقایی از همرزمان شهید حسن باقری در سال‌های دفاع مقدس است. در این فیلم مرتضی امینی‌تبار، نادر سلیمانی، یوسف تیموری و… به ایفای نقش می‌پردازند.

 قهرمان جندی شاپور

فیلم سینمایی «آن دو» به کارگردانی مرتضی رحیمی و تهیه‌کنندگی سید علیرضا سبط احمدی هم از دیگر فیلم‌های دفاع‌مقدسی است که این روزها آخرین مراحل تولید را سپری می‌کند. در این فیلم بازیگرانی همچون قدرت‌الله ایزدی و علیرام نورایی ایفای نقش کرده‌اند و آن‌طور که از خلاصه داستان رسمی‌اش برمی‌آید احتمالا حال و هوایی ویژه مخاطبان نوجوان هم داشته باشد.

«دست ناپیدا» به کارگردانی انسیه شاه‌حسینی و تهیه‌کنندگی سیدسعید سیدزاده هم از دیگر فیلم‌های دفاع مقدسی در حال تولید است و احتمال رونمایی از آن در جشنواره فجر وجود دارد. شاخص‌ترین ویژگی این پروژه سوژه متفاوت آن است که به نقش زنان در فرآیند خدمات رسانی به رزمندگان پرداخته و قصد دارد روایتی از شستشوی البسه خونین رزمندگان در آب کارون را به تصویر درآورد.

با این حال در میان آثار تولید شده با موضوع جنگ فیلم هایی درباره محور مقاومت هم متقاضی حضور در جشنواره فیلم فجر شده اند که از آن جمله می توان به فیلم سینمایی «قلب رقه» به کارگردانی خیرالله تقیانی پور و با بازی شهرام حقیقت دوست اشاره کرد.

رسانه سینمای خانگی- در گرامی‌داشت بیتا فرهی چه گذشت؟

آیین یادبود بی‌تا فرهی روز گذشته با حضور چهره های فرهنگی و سینمایی در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، مراسم یادبود زنده‌یاد بی‌تا فرهی، بازیگر سینما و تلویزیون سه‌شنبه ۱۲ دی ۱۴۰۲ با استقبال و حضور جمعی از چهره‌های فرهنگ، هنر و به‌ویژه سینما در سالن جلیل شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد. اجرای این برنامه برعهده سام قریبیان بود.

قریبیان در ابتدای این مراسم گفت: خیر مقدم می‌گویم به تمامی اساتید، دوستان، خانواده و علاقه‌مندان بیتا فرهی عزیز که در این مراسم حاضر شده‌اند. فکر می‌کنم همگی بیتا فرهی را دوست داشتیم. او در قلبش برای تک‌تک ما یک آشیانه درست کرده بود و حال اوست که در قلب ما آشیانه دارد. ما خوش‌شانس هستیم که بیتا فرهی را می‌شناسیم. او با «هامون»، «بانو»، «کیمیا»، «خانه‌ای روی آب» حداقل ۴ شاه نقش به یاد ماندنی را در سینمای ایران اجرا و به کارنامه خود اضافه کرد.

کیانیان: بیتا فرهی، مرام، منش و روح زیبایی داشت!

رضا کیانیان در ادامه این مراسم گفت: خیلی متاسفم که نتوانستم روز تشییع خانم فرهی، به مراسم او بیایم. دلیل این اتفاق این بود که سرماخوردگی شدیدی داشتم. الان در این مراسم باز حالم بد شد. در زیبایی، شیرینی و ملاحت خانم فرهی هیچ شکی نبود؛ در واقع حال آدم با دیدن عکس‌های ایشان خوب می‌شد. مرام، منش و روح او نیز همین قدر زیبا بود.

وی افزود: من خیلی دیر وارد سینما شدم؛ وقتی سر فیلم «کیمیا» رفتم، بیتا و خسرو هر ۲ سوپراستار بزرگ این مملکت بودند. چون بعد از «هامون» بود. وقتی سر صحنه این فیلم رفتم، حتی آبدارچی آنجا هم من را نمی‌شناخت و به من چایی نداد و به بقیه چایی داد. بعد محمود کلاری گفت ایشان هم بازیگر است، به ایشان هم چایی بدهید. و بعد برای من چایی آوردند.

این بازیگر سینما در ادامه بیان کرد: من خسرو شکیبایی را می‌شناختم ولی بیتا را اصلا نمی‌شناختم. اما آن فیلم که تمام شد، من و بیتا فرهی به دوستانی صمیمی تبدیل شدیم. خیلی دوستش داشتم چون مرام خیلی خوبی داشت. بعدها که در فیلم «خانه‌ای روی آب» آقای فرمان‌آرا با یکدیگر هم‌بازی بودیم، نگاه‌های غضب‌آلودی در فیلم به من می‌کرد اما این نگاه‌ها اصلا در روحیه خودش نبود؛ اکثر اوقات می‌خندید. به خانواده ایشان و سینما و همه مردم تسلیت می‌گویم که چنین بانویی را از دست داده‌ایم.

احترام برومند: بیتا فرهی بازیگر کم‌کار و گزیده‌کاری بود

احترام برومند در ادامه این مراسم یادداشتی احساسی خواند و با یاد کردن از خاطرات خوش بیتا فرهی، بخشی از خاطراتش با این هنرمند را مرور کرد.

بخش‌هایی از یادداشت او به این شرح بود:

«این آخرین جمله‌ای است که بیتا برایم نوشت. بهترم اتی عزیزم؛ با چند علامت قلب و بوسه. ۲۶ آبان ماه بود. تهران نبودم. با دوستان که صحبت می‌کردم می‌گفتند بهتر است، لوله‌ها را در آوردن و من خوش‌دلانه روزشماری می‌کردم که به تهران برگردم و به آن آپارتمان زیبا، گرم و صمیمی بروم که با عکس‌های روی دیوار، گلدان‌های سبز و صدای موسیقی که همیشه در آنجا جاری بود، به خاطرم می‌آمد. کنار بیتای عزیزم که همیشه می‌شد با او از هر دری سخن گفت. اما ناگهان خبر بد از راه رسید.

وقتی با بیتا بودی، فکر می‌کردی که تو تنها دوستش هستی. اینقدر تو را دوست داشت و با کلمات زیبا و قلب مهربانش پذیرای تو بود، که اتکایِ به نفس پیدا می‌کردید. گاهی هم با خود می‌گفتی، نکند از تنهایی اوست که این‌قدر به من محبت می‌کند و دلش می‌خواهد که پیش او بروم. اما چنین چیزی نبود. من در دوره بیماری و بعد از دست دادنش بیشتر فهمیدم که در قلب مهربانش چقدر برای دوستان بی‌شمار از جوان تا میانه و من پا به سن گذاشته جا بود.

بعضی می‌گویند او بعد از توقیف فیلم «بانو» دلزده و سرخورده شد اما خیلی زود توانست روحیه خود را قوی کند. به طوری که همگی دیدیم در فاصله‌ای که «بانو» بخواهد اکران شود، یعنی ۷ سال بعد، بیتا فیلم خیلی خوب «کیمیا» را بازی کرد و بهترین جایزه جشنواره‌ای کشور ما را توانست بگیرد. بعد از اکران فیلم «بانو» نیز چندین نقش خوب در فیلم‌های مختلف بازی کرد.

کدام یک از ما در این ۴۰ سال گذشته، طعم تلخ توقیف و ممنوع‌الکاری را نچشیده‌ایم؟! البته به ما صدمه خورد اما از پا نیفتادیم و نگذاشتیم که افتادن و مرگ ما را برای ممنوع‌الکاری و توقیف ببینند.
روی هم رفته می‌توان بیتا فرهی را بازیگر کم‌کار و گزیده‌کار معرفی کرد اما دلیل آن این بود: عدم اشتیاق به خودنمایی و نداشتن عطش مال‌اندوزی.

او هیچ‌وقت خودنمایی نمی‌کرد؛ گوش می‌کرد، به من به تو و به همه. همه را عزیز خطاب می‌کرد و به کسانی که از خودش بزرگتر بودند احترام می‌گذاشت و متواضعانه و فروتنانه می‌گفت دستت را می‌بوسم. سال بدی بود؛ کیومرث پوراحمد، رضا حداد، داریوش مهرجویی، وحیده محمدی‌فر، آتیلا پسیانی، فریما فرجامی که آنها را از دست دادیم. آرزو می‌کنم که در این مدت ۳ ماه که از سال ۱۴۰۲ باقی مانده است را بدون فقدان عزیزی، بدون تنش و بدون تهدید و ارعاب بگذرانیم. ان‌شاءالله.»

در ادامه این مراسم، روزبه نعمت‌الهی به اجرای زنده از قطعه‌ای موسیقایی پرداخت که با تشویق حاضران همراه شد. نعمت‌الهی بعد از این اجرا، در صحبت‌هایی گفت: زنده‌یاد بیتا فرهی پر از انرژی و عشق بود. با حال عجیبی روی صحنه آمدم؛ چون نه صدایم و نه دلم یاری می‌کرد. امیدوارم در شان ایشان برنامه اجرا کرده باشم.

آتوما فرهی از بستگان بیتا فرهی نیز در بخش بعدی این مراسم یادداشتی از رابطه خود با بیتا فرهی را برای حاضران خواند.

شاه‌حسینی: کاش بیتا فرهی در زندگی تکنیک بلد بود تا جواب برخی را بدهد

در ادامه فیلمی کوتاه با عنوان «بودن یا نبودن» که در ستایش زنده‌یاد بیتا فرهی توسط شهرام شاه‌حسینی آماده شده بود، برای حاضران پخش شد. این فیلم حاوی صحبت‌های داریوش مهرجویی، بهمن فرمان‌آرا، رضا کیانیان، مسعود کیمیایی، رخشان‌ بنی‌اعتماد، سیروس الوند و … درباره بیتا فرهی بود.

شهرام شاه‌حسینی پس از نمایش فیلم در صحبت‌هایی گفت: همانطور که دیدید با کمی دقت می‌توان فهمید که چرا این فیلم ساخته شده است. سال ۲۰۰۶ که سال ساخت این فیلم است، آغاز دل‌شکستگی بیتا بود. با هم گپی زدیم و بعد نتیجه این شد که این فیلم را بسازم تا دوستان بیتا درباره او صحبت کنند. او بازیگری غریزی بود و با تکنیک بازی نمی‌کرد. در زندگی نیز تکنیک بلد نبود اما کاش تکنیک بلد بود تا می‌توانست جواب برخی را بدهد.

بیژن بیژنی (خواننده و خوش‌نویس) از دوستان و نزدیکان زنده‌یاد بیتا فرهی نیز در ادامه این مراسم با خواندن شعر «به کجا چنین شتابان» شفیعی کدکنی، گفت: بیتا فرهی این شعر را خیلی دوست داشت. سال‌ها پیش قطعه‌ای از این شعر را آماده کرده و خوانده‌ام. گویا امروز همزمان با چهلم درگذشت او، با تولدش نیز مصادف شده است. بنابراین این متن را تقدیم به او می‌کنم.

او در ادامه متنی را خواند که خاطره آشنایی اش با بیتا فرهی بود.

داریوش فرهنگ: بیتا فرهی قربانی این حرفه بود!

در بخش بعدی این مراسم داریوش فرهنگ در سخنانی گفت: سخن هرچه گویم، همه گفتند، بر باغ دانش همه رفتند، به نام خداوند جان و خرد. هنرمندان مایه از جان می‌گیرند ‌و خرد از خردورزی و بیتا فرهی؛ این بانوی خاص سینما هم خرد از خردورزی به ارث برده بود و هم در کارش مایه از جان. هرگز هر کاری را انجام نمی‌داد. امروز ۴۰ امین روز درگذشت اوست و ما اینجا جمع شده‌ایم که همدردی خودمان را با او اعلام کنیم.

فرهنگ در ادامه متنی را خواند که بخش‌هایی از این متن به این شرح است:

«یاد قطاری افتادم که اولین بار در تاریخ سینما، سال ۱۸۹۵ به ایستگاهی رسید، عده‌ای پیاده و عده‌ای سوار شدند و قطار به مثابه زندگی همچنان به راه خود ادامه داد تا ایستگاه بعدی. در ایستگاه بعدی نیز عده‌ای سوار و عده‌ای پیاده شدند. عده‌ای که پیاده شده‌اند، دیگر نمی‌توانستند سوار شوند، همه آنها یک بار فرصت زندگی داشتند؛ آثار و فیلم‌ها یا در ادبیات، هنر و سینما و شعر و موسیقی به جا گذاشتند و قطار همچنان تا ایستگاه بعدی پیش رفت. و باز عده‌ای سوار و عده‌ای پیاده شدند تا ایستگاه بعدی.

پرده کوپه واگن را که کنار می‌زدید، شاهد و ناظر جنگ‌ها، خون‌ریزی‌ها، ویرانی‌ها، آوارگی و نکبت پشت نکبت بودید. مردمان در گذشته برای رفع این فلاکت قربانی می‌دادند اما ما عده‌ای هم قربانی داده شده‌ایم و قطار همچنان پیش می‌رود تا به خاورمیانه می‌رسد. چقدر جنگ، خرابی و فلاکت. آیا این عدالت است؟! انگار خدا هم تاخیر دارد یا فراموش کرده. چقدر همکار در سه چهار سال اخیر از دست داده‌ایم! از ریز و درشت در تهران و شهرستان‌ها. چقدر همکاران از بیکاری دق کردند و مردند. چقدر همکاران استرس گرفتند و خانه نشین شدند. چقدر همکاران خدای ناکرده سرطان گرفتند و حتی پول بیمارستان را نداشتند و ندارند که بدهند. چقدر مهاجرت.

قطار همچنان به مثابه زندگی به راه خود ادامه می‌دهد. امروز چهلمین روزی است که از درگذشت بیتا فرهی می‌گذرد. قطار همچنان می‌رود تا ایستگاه بعدی و معلوم نیست که نوبت چه کسی است؟ نوبت ما باشد یا خیر. هر که آمد عمارتی نو ساخت، رفت و منزل به دیگری پرداخت.»

وی در ادامه صحبت‌هایش گفت: بیتا فرهی یا این بانوی خاص، قربانی این حرفه بود. من این شانس را داشتم تا در سریال «طلسم شدگان» با او همکاری کنم. او بسیار حرفه‌ای و منضبط بود. بانویی بود که به اندک تلنگری به هم می‌ریخت. پر از شور، احساس و معصومیت. پر از بی‌نیازی از نان و نام. یک حال و هوای عارف مسلکی داشت که در کارهایش نیز موج می‌زد.

در ادامه مراسم سام قریبیان از حاضران خواست که زنده‌یاد داریوش مهرجویی را تشویق کنند. سپس کلیپی از فیلم «هامون» پخش شد.

در ادامه سام قریبیان گفت: باتوجه به اینکه چهلم زنده یاد فرهی همزمان با شب تولد اوست، مهسای عزیز دختر ایشان کیکی را تدارک دیده‌اند تا آخرین تولد او را با هم جشن بگیریم.

مهسا قریشی دختر زنده‌یاد بیتا فرهی نیز در ادامه این برنامه به یاد بیتا فرهی، خسرو شکیبایی و داریوش مهرجویی شعری از شاملو را خواند.

وی در ادامه گفت: از خانه هنرمندان تشکر می‌کنم که در برگزاری این مراسم ما را همراهی کردند. همچنین از همه کسانی که در این مدت همراه بودند و کمک کردند تا این مراسم را به بهترین شکل ممکن برگزار کنیم، تشکر می‌کنم.

بهمن فرمان‌آرا، همایون ارشادی، سهیلا رضوی، یاسمن خلیلی‌فر از جمله چهره‌های حاضر در این برنامه بودند.

رسانه سینمای خانگی- یادداشت جمشید هاشم‌پور برای گیج‌گاه

جمشید هاشم‌پور درباره فیلم «گیج گاه» یادداشتی کوتاه نوشت.

به گزارش سینمای خاگی از ایسنا، جشمید هاشم‌پور، بازیگر پیشکسوت سینمای ایران که علاقه‌مندان سینما او را با فیلم‌های قهرمان محور دهه‌های ۶۰ و ۷۰ سینمای ایران می‌شناسند، درباره فیلم سینمایی «گیج‌گاه» به کارگردانی عادل تبریزی که در آن به بازیگری در نقش خویش می‌پردازد یادداشتی منتشر کرد. متن این یادداشت به شرح ذیل است:

«گیج‌گاه فیلمی عزیز و شریف که با تکیه بر مفهوم قهرمان به نسل امروز یادآوری می‌کند که قهرمان درونی خود را دریابند؛ گیج‌گاه فیلمی است که دارای روح سرزندگی و اشتیاق است که علت اصلی آن حضور عادل تبریزی است.

به دلایلی نتوانستم در مراسم‌های این فیلم شرکت کنم اما همواره توجه ویژه من بر تمامی مراحل ساخت و اکران فیلم بوده است. با تشکر از همه عوامل سخت کوش و خوش انرژی فیلم، به امید موفقیت های بیشتر»

گیج‌گاه از ۱۲ مهرماه توسط پخش بهمن سبز در سینماهای سراسر کشور در حال اکران است و تاکنون توانسته با جذب بیش از ۳۵۰ هزار مخاطب به فروش ۱۵ میلیارد تومانی دست یابد.

خروج از نسخه موبایل