«پروین» فیلمی ساده و متوسط با هزینه نه چندان سرسامآور و در یک کلام پرترهای باشکوه درباره بانوی شاعری است که اطلاعات زیادی درباره زندگی خصوصیاش وجود ندارد.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم پروین حاضر در جشنواره فیلم فجر، زندگینامه پروین اعتصامی شاعر نامدار ایرانی است. زنی که بیوگرافیهای به جا مانده از او و عکس فروغ فرخزاد (شاعر)، ماجراهای پرشور عاشقانه ای در زندگی شخصی اش ندارد که مناسب ساخته شدن اثری با گرههای دراماتیک برای پرده نقره ای باشد. به نظر می رسد این مهمترین مشکل در فیلمنامه پروین است.:
یک ازدواج ناموفق به دلیل عدم سازگاری روحیات یک شاعر خوش ذوق و یک نظامی با روحیات نظامیان آنزمان که بدون حرف و سخنی و جنگی و جدالی به پایان رسیده و گویی تا پایان زندگی کوتاه پروین هم دلبستگی خاصی رخ نداده است؛ نویسنده برای افزودن بار دراماتیک داستان ناگزیر شده تا عشق علی به پروین را نمایش دهد که آن هم به دلیل خامی و عدم پرداخت درست از یکسو و بازی نه چندان قوی بازیگر نقش در کل فیلم جا نیفتد.
فیلم در رده فیلم های بیوگرافی است که بیان خاطرات پروین از زبان برادرش ابوالفتح خان است که در زمان حیات پروین نقش مهمی در چاپ اشعار او داشت. برشی از زندگی این شاعر توانا بعد از ازدواج تا زمان مرگ زودهنگامش.
نویسنده به خوبی از مکانها و تاریخ ها و اشخاص واقعی در فیلمنامه استفاده کرده و به کل ماجرای زندگی او پایبند بوده و بیننده به خوبی میتواند شخصیت پروین را آنالیز کند؛ اطلاعات کلی که درباره والدین او در قالب دیالوگ داده میشود و نمایش نوع زندگی و طبقه اجتماعی و فرهنگی وی که منجر به شکلگیری شخصیت یک زن آزاده و باسواد شد که توانست در جلسات ادبی تشکیل شده در منزل پدری ذوق هنری و شعر خود را تربیت کرده و گسترش دهد.
درباره ازدواج و طلاق هم به نظر می رسد نویسنده کاملا پایبند به خاطرات پروین نوشته ابوالفتح اعتصامی بوده و در این میان برای گریختن از تک خطی بودن داستان، با اضافه کردن پیرمرد خادم باغ کرمانشاه و آگرین تلاش کرده تا این زندگی مشترک کوتاه مدت را برای بیننده قابل باور کند ولی در این میان هم به نظر برادر وی که طی مقاله ای پس از مرگش چاپ شده و دلایل جدایی را مصرف مشروب و مواد مخدر و اخلاق خشک نظامی بیان کرده پایبند بوده و اینجاست که شخصیت پیرمرد نوازنده ای که با ارباب خشن خود آن رفتار را دارد برای بیننده ملموس نیست و آگرین هم که تا پایان داستان گویا قرار است فقط بیننده را کمی بخنداند! شخصیت های فرعی داستان اما در خط کلی روایت جا افتاده اند و ابهامات بیننده را در حین تماشای فیلم برطرف می کنند.
گریم و طراحی صحنه و لباس باورپذیر و کاملا در خدمت فیلم است و بیننده را درگیر ماجرا می کند ولی انتخاب بازیگران و بازی گرفتن از آنان نقطه ضعف و قوت همزمان کارگردان است؛ مارال بنی آدم در نقش پروین و آزیتا حاجیان و محمدرضاشریفی نیا و امیرحسین شریف هوشمندانه و دقیق است.
رامین ناصر نصیر و حسین پاکدل و محمدعلی نجفی و بیژنبنفشه خواه هم در نقش های کوتاه خود بازیهای قابل قبولی ارائه داده اند، اما محمدرضا شهبانی نوری در نقش علی واقعا بازی بد و کنترل نشده ای دارد و تنها گره دراماتیک داستان را با نقش آفرینی نامناسبش هدر می دهد، به این بازی بد می توان بازی کلیشه ای و تکراری حسام نواب صفوی و ملیکا شریفی نیا را هم اضافه کرد که در سکانس هایی حتی باعث آزار می شوند.
پروین فیلمی ساده و متوسط با هزینه نه چندان سرسام آور و در یک کلام پرتره ای باشکوه درباره بانوی شاعری است که اطلاعات زیادی درباره زندگی خصوصی اش وجود ندارد و هرچه هست از زبان برادرش نگاشته شده، توصیف تک خطی فیلم پروین آخرین ساخته محمدرضا ورزی است.
آیین اختتامیه شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان با حضور جمعی از مسئولان، فیلمسازان و مخاطبان عصر روز پنجشنبه ۵ بهمن در این شهرستان برگزار شد.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، آیین اختتامیه شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان با حضور جمعی از مسئولان، فیلمسازان و مخاطبان عصر روز پنجشنبه ۵ بهمن در این شهرستان برگزار شد.
در ابتدای این مراسم شهرام محمدی، فرمانداز شهرستان مشگین شهر با خوشآمدگویی به حاضران و مهمانان شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان گفت: روز پدر و ولادت حضرت علی(ع) را به مردان بزرگ عرصه فرهنگ و هنر تبریک میگویم. چهار مرحله پیام در یک جریان ارتباطی وجود دارد. نخست زمانی که فرستنده پیام را میفرستد و پیام گیرنده پیام را صرفا میشنود. در نوع دوم گیرنده پیام را میگیرد و بر آن فکر میکند. در نوع سوم گیرنده بعد از دریافت پیام آن را شنیده و تفکر میکند و تحت تاثیر نیز قرار میگیرد و در مرحله بعدی گیرنده علاوه بر تاثیر پذیری رفتاری نیز از خود بروز میدهد که این نوع مطلوب جریان ارتباطی است و بر همین مبناست که هنر و هنرمندقدرتمند است و حتی در حوزه مدیریتی نیز داشتن هنر مدیریتی اهمیت زیادی دارد.
وی افزود: دنیا امروز بر مبنای هنر، حتی کارکردهای سیاسی خود را بروز و ظهور میدهد. اینکه در همه شهرها بر مبنای اعلام رییس جمهور قرار است یک سینما داشته باشیم بر مبنای اعتقاد به تاثیر هنر سینماست و انشالله سینمای مشگین شهر نیز به زودی راه خواهد افتاد.
محمدی با اشاره به ظرفیتهای مشگین شهر در حوزه گردشگری عنوان کرد: متاسفانه در مشگین شهر به دلیل مشکل نداشتن هتل خوب برای اقامت جهت اسکان توریستها نمیتوانیم از ظرفیت «ترین»های این شهر استفاده کنیم. کسانی که زیباییهای خدادادی و انسان ساز مشگین شهر را نتوانند معرفی کنند، وظیفه اجتماعی خود را ادا نکردهاند. چنانچه بسیاری از وقایع نیز از جمله مساله غزه به واسطه فناوری های روز بازنمایی میشود و اگر امروز فضای مجازی نبود فریاد اهالی غزه به گوش جهانیان نمیرسید. امروز ابزار فناورانه جلوی بسیاری از جنایات را میتواند بگیرد و مشکلات زیادی را میتواند حل کند.
رجبی: جشنوارههای منطقهای، اقدام عملی عدالت فرهنگی به جای تمرگزگرایی در پایتخت است
امیر رجبی دبیر شصت و هشتمین جشنواره منطقه سینمای جوان مشگین شهر-ساوالان نیز در ادامه مراسم گفت: انجمن سینمای جوانان ایران از نهادهای پربرکت در حوزه سینماست. در تربیت فیلمسازان و معرفیشان به سینمای حرفهای عملکرد بسیار خوبی داشته است. امروز افتخار داریم بسیاری از سینماگران استان ما خود از انجمن کارشان را شروع کرده و به کسوت استادی رسیدهاند. قدردان محبت تک تک مسئولان ستاد مرکزی انجمن هستیم که هدفشان آیندهسازی برای سینماست.
وی افزود: استان اردبیل افتخار میزبانی از دوره شصت و هشتم جشنوارههای منطقهای را پیدا کرد و امیدواریم بتوانیم باز هم این فرصت را کسب کنیم. این میزبانی از دو منظر جای تقدیر دارد؛ نخست از منظر عدالت فرهنگی که به جای تمرگز گرایی در تهران به شهرستانها توجه میکند. دوم ظرفیت خوب مشگین شهر و هنرمندانش است تا بتواند میزبان مهمانانی از ۱۱ استان باشد. این رویداد جریان عکس و فیلم را میتواند در شهرستان تقویت کند.
درادامه این مراسم مهدی آذرپندار، مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران، شهرام محمدی، فرماندار شهر مشگین شهر و امیر رجبی دبیر جشنواره و مدیرکل فرهنگ و ارشاد استان اردبیل وجمعی از مسئولان مشگین شهر به روی صحنه آمده و از خانواده دو شهید سرافراز اهل مشگینشهر حبیبالله صادقیلر و دکتر داوود اصغری که از فیلمسازان انجمن سینمای جوانان ایران نیز بودهاند تقدیر کردند. همچنین کارت کانون دانش آموختگان انجمن سینمای جوانان ایران نیز به ایمانعلی ایمانی، مهدی توحیدی، نقی نعمتی و رضا جمالی اهدا شد.
آذرپندار: انجمن سینمای جوانان ایران یک خانواده است و جدایی در آن معنا ندارد
مهدیر آذرپندار، مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران نیز در ادامه مراسم ضمن تبریک میلاد حضرت امیرالمونین علی (ع) و روز پدر گفت: به حضور هنرمندان در جشنواره و میزبانی مشگین شهر افتخار می کنم و از همه کسانی که زحمت کشیدند و مسئولیت برگزاری را در مشگین شهر و اردبیل به دوش کشیدند و با وجود آب و هوای سرد منطقه از پس آن به خوبی برآمدند، ممنونم.
وی ادامه داد: امیدوارم جشنوارههای منطقهای همیشه برگزار شده و رونق بخش سینما در استانها باشند. لازم است سلام آقای خزاعی رییس محترم سازمان سینمایی را به شما برسانم که به دلیل شرایط آب و هوایی و بسته بودن مسیر امکان حضورشان فراهم نشد.
مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران ضمن تقدیر از مسئولان برگزاری شصت و هشتمین جشنواره منطقه ای مشگین شهر گفت: انجمن سینمای جوانان ایران یک خانواده است و جدایی در آن معنا ندارد اما باید بگویم این آخرین جشنوارهای است که خانم طیبه فلکیان معاون امور استانها و جشنوارههای انجمن به دلیل پایان ماموریت و بازنشستگیشان همکاری دارند؛ برای من کمی تلخ است که این را بگویم چون همیشه از بزرگتری ایشان بهره بردهایم.
آذرپندار افزود: همچنین درباره آقای سعید پوراسماعیلی عزیز معاون فرهنگی و آموزش انجمن نیز باید بگویم که معلم بزرگی در این نهاد هستند و طبق روال اداری سیامین سال خدمتشان را در انجمن سینمای جوانان ایران طی میکنند و جا دارد از آقای میردولت موسوی تشکر کنم که بسیاری از سینماگران اردبیل از شاگردان ایشان هستند و تجربه او بسیار استفاده کردیم و ممنونم از هر سه عزیز که در این سالیانعمرشان را پای سینما گذاشتهاند.
در ادامه مراسم برگزیدگان شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهرـ ساوالان به شرح زیر تقدیر شدند:
بخش عکس
برگزیدگان بخش تک عکس:
اهدای لوح تقدیر و مبلغ 40 میلیون ریال در بخش تک عکس به شهروز عبادی برای عکس «پرواز با ماه» از مشگینشهر
اهدای لوح افتخار و مبلغ 60 میلیون ریال به عنوان عکس سوم به آمحمد عباسی از آبادان
اهدای لوح افتخار و مبلغ 80 میلیون ریال به عنوان عکس دوم به مهرداد فتحی برای عکس «ماشینهای رنگی» از زنجان
اهدای تندیس جشنواره، لوح افتخار و مبلغ 100 میلیون ریال به عنوان عکس اول به عزیز بابانژاد برای عکس «وداع با پدر» از خرمآباد
برگزیدگان بخش مجموعه عکس:
اهدای لوح تقدیر و مبلغ 30 میلیون ریال در بخش مجموعه عکس به احمد تاجی برای مجموعه «حنابندان» از شهرکرد
اهدای لوح تقدیر و مبلغ 30 میلیون ریال در بخش مجموعه عکس به جمشید فرجوند فردا برای مجموعه زیستن در آینه از بیجار
اهدای لوح افتخار، تندیس جشنواره و مبلغ 120 میلیون ریال به عنوان بهترین مجموعه عکس به صمد قربانزاده برای مجموعه «گمگشتهها» از ارومیه
جوایز بخش فیلم
بخش ویژه با موضوع مناطق گردشگری ایران
اهدای لوح افتخار و مبلغ 100 میلیون ریال به سید محمد قراشی برای فیلم مستند «مشگینشهر را باید دید» از مشگینشهر
بهترین فیلم با موضوع مروج فرهنگ کار و تلاش
اهدای لوح افتخار و مبلغ 100 میلیون ریال به عبدالله عزیزی برای فیلم «دمیرنن داش» از اردبیل
بخش ویژه شهید سپهبد قاسم سلیمانی
اهدای لوح افتخار و مبلغ 10۰ میلیون ریال به ایمان مصطفائی برای فیلم مستند «مالیه» از آبادان
برترین استعداد جوان
اهدای لوح افتخار، مبلغ 100 میلیون ریال به سهیل پریانی برای فیلم داستانی «په ژار» از کرمانشاه
بهترین پژوهش در فیلم مستند
اهدای لوح افتخار و مبلغ 150 میلیون ریال به الهه آذری جوقان برای فیلم «چایلاشماق» از تبریز
بهترین فیلمنامه اقتباسی
اهدای لوح افتخار و مبلغ 150 میلیون ریال به سید ابراهیم جوادخانی برای فیلم «بوغاناق» از اردبیل
بهترین صدای فیلم
اهدای لوح افتخار و مبلغ 150 میلیون ریال مشترکاً به بهنام اسدالهی برای صدابرداری و گیسو آزادروش برای صداگذاری فیلم داستانی «بوغاناق» از اردبیل
بهترین تدوین
اهدای لوح افتخار و مبلغ 150 میلیون ریال به امین سلمانی برای فیلم «رویاساز» از کرج
بهترین فیلمبرداری
اهدای لوح افتخار و مبلغ 150 میلیون ریال به حامد بقائیان برای فیلم «چمدان» از سنندج
بهترین فیلمنامه تألیفی
اهدای لوح افتخار و مبلغ 150 میلیون به سالم صلواتی برای فیلم «رقصی برای آزادی»
تقدیر هیئت داوران
اهدای دیپلم افتخار و مبلغ 5۰ میلیون ریال به شریفه احمدی برای بازی در فیلم «رقصی برای آزادی» از سنندج
اهدای دیپلم افتخار و مبلغ 5۰ میلیون ریال به حامد اصغرزاده مَرغملکی برای کارگردانی فیلم «کیکاووس» از شهرکرد
** کسانی که در این بخش تندیس دریافت می کنند به صورت مستقیم به چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران راه خواهند یافت.
بهترین فیلم پویانمایی
اهدای لوح افتخار، مبلغ 50 میلیون ریال به حسین حبیبی اصل برای فیلم «دشت آرزوها» از اردبیل
اهدای تندیس جشنواره، لوح افتخار و مبلغ 200 میلیون ریال به محمد زارع یرای فیلم «نقطه» از تبریز
بهترین فیلم مستند
اهدای تندیس جشنواره، لوح افتخار و مبلغ 200 میلیون ریبوار محمودپور برای فیلم «کوهستان یک روایت زنانه» از هورامان
بهترین فیلم تجربی
اهدای لوح افتخار و مبلغ 50 میلیون ریال به حسن وحدانی برای فیلم «مسافران» از تبریز
اهدای تندیس جشنواره، لوح افتخار و مبلغ 200 میلیون ریال به محمدرضا بابادی برای فیلم «مخفف» از اهواز
بهترین کارگردانی فیلم داستانی
اهدای تندیس جشنواره، لوح افتخار و مبلغ 200 میلیون ریال مشترکاً به محسن مهری دروی و میلاد کیایی برای فیلم «رویاساز» از کرج
بهترین فیلم جشنواره
اهدای تندیس جشنواره، لوح افتخار و مبلغ 300 میلیون به فریبا عرب برای فیلم «چمدان» از سنندج
امسال آثاری به بخش «سودای سیمرغ» و «نگاه نو» چهل و دومین جشنواره فیلم فجر راه پیدا کردند که هر کدام داستان و ماجرایی متفاوت دارند از این رو به صورت تفصیلی به معرفی آنها پرداختیم.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، جشنواره فیلم فجر که یکی از مهمترین و معتبرترین جشنوارههای سینمایی در کشور محسوب میشود، هر سال به صورت ثابت در بهمن ماه برگزار میشود. این جشنواره علیرغم فراز و فرودهایی که داشته، جایگاهش را میان هنرمندان، سینماگران و مردم حفظ کرده است و به جزو معدود دورههایی که به دلیل کرونا و برخی وقایع اجتماعی دستخوش تحول شد، تاکنون به صورت مرتب برگزار شده است. حضور در این رویداد و راه پیدا کردن در بخش «سودای سیمرغ» جشنواره را شاید بتوان یکی از اهداف هر فیلمسازی دانست. به سیاق هر ساله، در گزارش پیشرو، فیلمهای حاضر در بخش «سودای سیمرغ» و «نگاه نو» را که امسال به جشنواره اضافه شد، مرور میکنیم.
درامی متفاوت از دیار ترکزبانها
فیلم سینمایی «آبی روشن» به کارگردانی قاسم (بابک) لطفی خواجه پاشا و تهیهکنندگی سید محمدحسین میری، اولین محصول مشترک سازمان هنری رسانهای اوج و فارابی است که نویسندگی آن را امیر ابیلی و داود گنجوی به صورت مشترک برعهده داشتهاند.
بابک خواجهپاشا پیش از این با فیلم سینمایی «در آغوش درخت» در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت که موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه و دیپلم افتخار بهترین کارگردانی شد. پیش بینی میشود داستان این فیلم به موضوع مردی تبریزی میپردازد که با مشکلاتی مواجه است و نقش این کاراکتر را مهران احمدی بازی میکند.
در این فیلم سینمایی بازیگرانی چون مهران احمدی، مهران غفوریان، سارا حاتمی، مرتضی امینیتبار، روحالله زمانی، علیاکبر اصانلو، کاظم هژیرآزاد، سامان مهکویه و … به ایفای نقش میپردازند.
سایر عوامل اصلی «آبی روشن» عبارتند از مجری طرح: وحید معدنی، مدیر فیلمبرداری: پیمان عباسزاده، تدوین: حسین جمشیدیگوهری، موسیقی: فرید سعادتمند، طراح صحنه: امیر زاغری، مدیر تولید: سید مقصود میرهاشمی، طراح چهره پردازی: کامران خلج، طراحی و ترکیب صدا: آرش قاسمی،، مدیرصدابرداری: اشکان پورتاجی، طراح لباس: الهام ترکمن، مدیر برنامه ریزی: امید همتیفراز، دستیار اول کارگردان: امیر رونقی، طراح جلوههای ویژه میدانی: ایمان کرمیان، طراحی جلوههای بصری: امین پهلوانزاده، منشی صحنه: آرزو قربانی، عکاس: صمد قربانزاده، روابطعمومی: الهام عرشیزاده.
شهید شیرودی روی پرده سینما دوباره جان میگیرد
«آسمان غرب» عنوان فیلم جدید محمد عسگری به تهیهکنندگی حبیباله والینژاد است که اولین روایت سینمایی از دلاورمردیهای خلبان شهید علیاکبر شیرودی و دیگر همرزمانش در هوانیروز ارتش محسوب میشود. این فیلم، رویدادهای مربوط به یک ماه ابتدایی جنگ تحمیلی در منطقه غرب کشور را بررسی میکند و با فشردهسازی در فیلمنامه، مجموعه حوادث را در بازه زمانی سه روزه به تصویر میکشد.
«آسمان غرب» دومین تجربه کارگردانی محمد عسگری پس از ساخت فیلم سینمایی «اتاقک گلی» است و در لوکیشنهای متعدد استان کرمانشاه فیلمبرداری شده است. این فیلم سینمایی محصول بنیاد سینمایی فارابی و سازمان سینمایی سوره است که با مشارکت ارتش جمهوری اسلامی ایران ساخته شده است.
امیرحسین آرمان در این فیلم با چهرهای متفاوت در کارنامه کاری خود، در قامت سرلشکر شهید حسین ادبیان از فرماندهان غیور نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی، جلوی دوربین رفته است. همچنین، میلاد کیمرام نیز ایفاگر نقش شهید شیرودی در این فیلم است.
آغوش باز متفاوت بهروز شعیبی
فیلم سینمایی «آغوش باز» به کارگردانی بهروز شعیبی و تهیهکنندگی علیرضا سرتیبی، از جمله آثار کنجکاوی برانگیز جشنواره چهل و دوم خواهد بود. این فیلم پیش از این با نام «همآهنگ» پروانه ساخت گرفته بود که برای حضور در جشنواره فیلم فجر، به «آغوش باز» تغییر نام داده است.
«آغوش باز» ششمین اثر سینمایی بهروز شعیبی است که پیش از این کارهایی چون «بدون قرار قبلی»، «روز بلوا»، «دارکوب»، «سیانور» و «دهلیز» را ساخته است. فیلمنامه «آغوش باز» را مهرداد کوروشنیا و محمدسجاد نجفی به طور مشترک نوشتهاند. شعیبی پیش از این در جشنواره جهانی و ملی فجر داوری کرده و با تمام فیلمهای کارنامه کارگردانیاش در جشنواره فیلم فجر حضور داشته است.
در خلاصه داستان فیلم آمده است: «سه قصه عاشقانه … سه زوج در فراز و نشیب روابط عاطفی، فرصت پیدا میکنند به تعریف جدیدی از عشق برسند.»
مهدی هاشمی، احترام برومند، حسن معجونی، حامد کمیلی و محسن کیایی در کنار گلاره عباسی، شبنم گودرزی، جواد خواجوی، وحید نفر، علی عطایی، روژین فاطوریفر، ساینا توکلی، میثم نوروزی، سهیل هژبر، مسعود خانی، هاتف شعیبی و نفس نکی بازیگران این فیلم هستند.
همچنین برخی از عوامل فیلم سینمایی «آغوش باز» عبارتند از مجری طرح و سرمایهگذار: محمدمهدی عسکری، نویسندگان فیلمنامه: مهرداد کوروشنیا و محمدسجاد نجفی (بر اساس طرحی از بهروز شعیبی)، مدیر فیلمبرداری: علیرضا برازنده، تدوین: خشایار موحدیان، مدیر تولید: مسعود زمانی، موسیقی: مسعود سخاوتدوست، طراح چهرهپردازی: فاطمه کمالی و زهرا کمالی، طراح جلوههای بصری: محمد برادران، طراح صحنه: محمدرضا میرزامحمدی، طراح لباس: شیوا رشیدیان، طراحی و ترکیب صدا: حسین قورچیان، صدابردار: عباس رستگارپور، دستیار اول کارگردان: نگار جنیدی، مدیر تدارکات: مرتضی اسکندری، برنامهریز: حامد مختاری، منشی صحنه: غزل رشیدی، عکاس: مسعود اشتری، روابط عمومی: محمد کفیلی، طراح لوگو: روح الله موحدی.
نگاهی به حادثه تراژیک ملی در «احمد»
فیلم سینمایی «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی و تهیهکنندگی حبیباله والینژاد به عمل قهرمانانه شهید احمد کاظمی در ۱۸ ساعت ابتدایی زلزله مهیب بم به عنوان یک حادثه تراژیک ملی میپردازد. این اثر برای اولین بار قصهای ناگفته از ۱۸ ساعت ابتدایی حادثه تراژیک زلزله بم و اقدامی قهرمانانه در این ساعات پرالتهاب را همزمان با بیستمین سالگرد این اتفاق روایت میکند.
امیرعباس ربیعی پس از فیلمهای سینمایی «لباس شخصی» و «ضد» در فضای تاریخی، فیلم سینمایی «احمد» را در ژانر حادثهای و در فضای متفاوت مقابل دوربین برده است. «احمد»، محصول مشترک سازمان سینمایی سوره حوزه هنری و موسسه تصویرشهر سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران است.
تینو صالحی، هنرمند باسابقه عرصه تئاتر، در این اثر ایفاگر نقش شهید کاظمی است. همچنین، توماج دانشبهزادی با ایفای نقش یک پژوهشگر علمی و دانشگاهی در فیلم سینمایی «احمد» حضور دارد.
فیلمی که حواشیاش بر متنش غلبه کرد!
«بهشت تبهکاران» جدیدترین اثر بلند سینمایی مسعود جعفری جوزانی به تهیهکنندگی فتحالله جعفری جوزانی و علی قایم مقامی در نخستین اکران خود در بخش مسابقه «سودای سیمرغ» در چهل و دومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر روی پرده میرود.
داستان «بهشت تبهکاران» در سال ۱۳۲۹ روایت میشود سالی که احمد دهقان نماینده مجلس، روزنامهنگار و مدیر تئاتر «نصر» توسط حسن جعفری در خیابان لالهزار تهران به قتل میرسد.
در «بهشت تبهکاران» بازیگرانی چون امیرحسین آرمان، لادن مستوفی، سحر جعفری جوزانی، پژمان بازغی، حمید گودرزی، رضا یزدانی، بهنام تشکر، هومن برق نورد، حسام منظور، رضا شفیعی جم، فریبا متخصص، فخرالدین صدیق شریف، اسماعیل خلج، علیرضا جلالی تبار، محمدرضا هاشمی، سهیل برخورداری، حمید متقی، فتحالله جعفری جوزانی، مهدی مهریار و جواد طوسی به هنرنمایی پرداختهاند و همچنین در این اثر سینمایی افسانه بایگان و فرهاد قایمیان با نقش آفرینی خود، حضور افتخاری دارند.
برخی عوامل فیلم سینمایی «بهشت تبهکاران» عبارتند از کارگردان: مسعود جعفری جوزانی، مدیرفیلمبرداری: امیر کریمی، تدوین: مهدی حسینی وند، موسیقی: فردین خلعتبری، فیلمنامه: مسعود جعفری جوزانی، فرید مصطفوی، طراح صحنه و لباس: اصغر نژاد ایمانی، طراح چهرهپردازی: مهین نویدی، طراحی و ترکیب صدا: سید محمود موسوی نژاد، صدابردار: آرش برومند، جلوههای ویژه میدانی: آرش آقابیک، جلوههای بصری: کامیار شفیع پور، مدیرتولید: بهزاد هاشمی، عکاس: علی نیک رفتار، دستیاران کارگردان: علی مهرآسا، مهدی حاجی یوسف، پارسا هاشمی، مشاور رسانهای: منصور جهانی و تهیهکنندگان: فتحالله جعفری جوزانی، علی قایم مقامی.
سال گذشته، نام فیلم «بهشت تبهکاران» در بین فیلمهای بخش سودای سیمرغ چهل و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر در بخش رزرو قرار گرفته بود که همین موضوع حواشی را برای این فیلم در دوره چهل و دوم رقم زد. اما طبق پیگیریهای خبرنگار مهر؛ مشخص شد که سال گذشته تنها ۴۰ دقیقه از راش های این اثر سینمایی به دبیرخانه جشنواره فیلم فجر ارایه شده بود و «بهشت تبهکاران» به صورت رسمی در دوره گذشته در جشنواره فیلم فجر حضور نداشته است.
نکته مهم این است که در صورتجلسهای که درباره حضور فیلمها در جشنواره فیلم فجر نوشته میشود؛ قید شده است فیلم ناقصی که فرم حضور پر کرده در صورتی که تکمیل شود، میتواند سال آینده بازبینی شود و «بهشت تبهکاران» نیز از این دست فیلمها است. در واقع این فیلم سال گذشته ناقص بوده و حتی به مرحله بازبینی نیز نرسیده است.
رمال پیری که جلوی دوربین کلاری رفت
«تابستان همان سال» عنوان تازهترین ساخته محمود کلاری در مقام کارگردان است که تهیهکنندگی آن را علی اوجی برعهده دارد. مهران مدیری در این فیلم ایفاگر نقش یک رمال پیر است.
محمود کلاری سال گذشته و بعد از گذشت ۲۲ سال از ساخت آخرین فیلمش تصمیم گرفت تا سومین فیلم سینمایی خود با نام «همچون در یک آینه» را به تهیهکنندگی علی اوجی جلوی دوربین ببرد. این فیلم در سکوت خبری وارد مرحله تولید شد و برای حضور در بخش مسابقه چهل و دومین جشنواره فیلم فجر از داستان و بازیگرانش رونمایی شد. در فیلم جدید محمود کلاری که به دلیل شباهت با آثار ناصر تقوایی به «تابستان همان سال» تغییر نام داده است، علی شادمان عهده دار نقش اصلی است و در کنار او بازیگرانی چون فریبا نادری، سمیرا حسن پور، صابر ابر، پژمان بازغی به ایفای نقش پرداختهاند.
«تابستان همان سال» داستان پسر بچه هفت سالهای است که پیش رمالی میرود تا دزد طلاهای عمه اش را از آینه شناسایی کند، عطا که هیچ تصوری از سرانجام آنچه در آن شرایط بر زبان میآورد ندارد، برای رهایی از آن وضعیت، هر آنچه از تعاریف عمهاش درباره شک و تردید او نسبت به دزدی داوود پسر عمه دیگرش شنیده بازگو میکند، غافل از آنکه این دروغ موجب عقوبتی دوراز انتظار برای کل خانواده میشود.
محمود کلاری سابقه همکاری با فیلمسازان شاخصی همچون مرحوم علی حاتمی، مسعود کیمیایی، ابراهیم حاتمیکیا، داریوش مهرجویی و اصغر فرهادی را در کارنامه دارد و اولین بار در سال ۱۳۷۵ فیلم «ابر و آفتاب» را به عنوان کارگردان جلوی دوربین برد که موفقیتهایی هم به دست آورد. باید دید فیلم جدید او که در سکوت خبری تولید شده است، میتواند موفقیتهای قبلیاش را ادامه دهد.
سوژهای از دل بنگلادش پر از رنگ و فقر
فیلم سینمایی «دروغ های زیبا» به تهیه کنندگی و کارگردانی مرتضی آتش زمزم، محصول مشترک ایران و بنگلادش با حضور سوپراستار بنگلادش، جایا احسن و دیگر بازیگران این کشور از جمله شمون فاروق، ریکیتا ناندینی، شهیدالزمان سلیم، شاهد علی، شاهین میردها و جان پل سرمادیراس و بازیگر کودک شاتی، در لوکیشنهای شهرهای داکا و قاضی پور مقابل دوربین بایرام فضلی رفت. ملودرام اجتماعی «دروغهای زیبا» در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر رونمایی میشود.
فیلم از زمان ساخت، به دلیل حضور ستارههای سینمای بنگلادش، مورد توجه مطبوعات این کشور قرار گرفت. بنگلادش با جمعیتی بیش از صد و هشتاد میلیون نفر به وسعت استان کردستان است که پر تراکمترین کشور جهان محسوب میشود و سینما در این کشور متأثر از سینمای هند و از بزرگترین دغدغههای مردم آن است.
مرتضی آتش زمزم نویسنده، کارگردان و تهیه کننده سینما و تلویزیون، ساخت فیلمهای سینمایی «آخرین گزارش»، «بنبست»، «مرگ سپید»، «مالیخولیا»، «سیمین»، «هولیا»، «قهرمان من» و «نیروانا» و همچنین مستندهای سینمایی «رودی که کشته شد» و «شرم بودا» را در کارنامه دارد. همچنین، «قهرمان من» به نویسندگی و کارگردانی او، پاییز امسال در سی وپنجمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم کودک موفق به دریافت پروانه زرین بهترین فیلمنامه و پروانه زرین بهترین کارگردانی شد.
عوامل «دروغ های زیبا» عبارتند از نویسندگان: مرتضی آتش زمزم، ممیت الرشید، صدابردار: فرامرز مختاری، صداگذار: حسین قورچیان، تدوین: کاووس آقایی، موسیقی: فواد حجازی، طراح پوستر: بهزاد خورشیدی، منشی صحنه: عطیه پیرعلی، مدیر تولید بنگلادش: محمد فاسول عفران، مدیر تولید ایران: ابوالفضل آتش زمزم، گروه کارگردانی: ضیاالحق منیر، حسین سیمونتو، ناهید السلام نیلای، طراح گریم: محبوب الرحمن مانیک، گروه فیلمبرداری: محمد کوثر، سهیل رعنا، حبیب الرحمان، عجوم خان، گروه تولید: شکیل حسین، محمد شفیق، اسکندر، محمد نور، مسعود جلال کبیر، دستیار صحنه: محمد آلوم، مشاور پروژه: سید موسی حسینی، مجری طرح: محسن آتش زمزم، مشاور رسانهای: هادی اعتمادی مجد، محصول مشترک ایماژ سینما از ایران و ماکسیموم و سی ته سینما بنگلادش.
کلید زدن «دست ناپیدا» با چفیه و انگشتر متبرک رهبری
پنجمین فیلم سینمایی انسیه شاه حسینی به تهیهکنندگی سید سعید سیدزاده، «دست ناپیدا» نام دارد که درباره زنان حوضه خوان پشت جبهه است که لباس میشستند و در واقع روایتگر زندگی زنی است که ۲۰۰ فانوسقه خونین روی دوش دارد و همه را در آب کارون شسته و آنها را به جبهه میفرستد.
انسیه شاه حسینی، ایده «دست ناپیدا» را از فیلم «شب بهخیر فرمانده» گرفته است. شاه حسینی که از زمان تولید آخرین فیلمش ۱۱ سال میگذرد، تنها کارگردان زنی است که در دوره چهل و دوم جشنواره فیلم فجر، فیلمش به جشنواره راه پیدا کرده است. معصومه بافنده، نسرین احمدخانی، اعظم سادات موسوی، زیبا عسکری و… بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
بنیاد سینمایی فارابی و بنیاد شهید و امور ایثارگران، سرمایهگذار این فیلم هستند. وجه تسمیه «دست ناپیدا» از قطعه شعر مولانا یعنی «دست ناپیدا گریبان میکشد، من پی دست و گریبان میروم» برداشت شده است. بر این اساس، «دست ناپیدا» نگاه متفاوت و شاعرانهای را نسبت به دفاع مقدس دنبال میکند.
شاه حسینی، خرداد ماه امسال در گفتوگویی مطرح کرده بود که رهبر معظم انقلاب عوامل این فیلم را دعا کردند که بتوانند این اثر ارزشمند را به خوبی تولید و آن را تقدیم نگاه مهربان ملت عزیز ایران کنند و توسط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز هدیهای به وسعت یک دنیا انگیزه برای عوامل فیلم ارسال کردند. شاهحسینی اضافه میکند که با خود عهد بستیم با همین چفیه و انگشتر متبرک رهبری، آغاز تولید فیلم را در سرزمین حماسه و ایثار کلید بزنیم.
سودای مهاجرت، بی پولی و فرزندآوری در یک فیلم
فیلم سینمایی «دو روز دیرتر» با موضوع فرزندآوری و ازدیاد جمعیت به کارگردانی اصغر نعیمی و نویسندگی رضا مقصودی و حمید اکبری خامنه و براساس طرحی از سیدمحمد حسینی و تهیهکنندگی محسن شیرازی در بنیاد فرهنگی روایت فتح تولید شده است.
در این فیلم سینمایی که با رویکرد طنز اجتماعی ساخته شده است سینا مهراد، پردیس احمدیه، فرهاد آییش، گوهر خیراندیش، کمند امیر سلیمانی، سید جواد یحیوی، سیاوش چراغیپور، محمد فیلی و علیرضا داوودنژاد به عنوان بازیگر حضور دارند.
برخی از عوامل این فیلم سینمایی عبارتند از مشاور تهیه کننده: سید جمال ساداتیان، مدیر فیلمبرداری: مرتضی هدایی، تدوین: میثم مولایی، آهنگساز: مسعود سخاوت دوست و طراح چهره پردازی: عباس عباسی.
در خلاصه داستان «دو روز دیرتر» آمده است: «سهیل و مریم زوج جوانی که سودای مهاجرت دارند، علیرغم توصیههای پدر و مادر مریم از فرزندآوری خودداری میکنند تا اینکه پدر مریم تصمیم میگیرد مبلغی را که از خواهرش به ارث برده، بین نوههایش تقسیم کند. سهیل و مریم که برای مهاجرت نیاز به پول دارند تصمیم میگیرند بچهدار شوند اما فوت ناگهانی غلامحسین محاسبات آنها را برهم میزند تا اینکه ….»
بنیاد فرهنگی روایت فتح سرمایهگذار اصلی این پروژه سینمایی است که در تولید این فیلم با بنیاد سینمایی فارابی و مؤسسه بهمن سبز حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی مشارکت دارد.
ماجرای مراسم عروسی که چند بار بههم خورده…
حسین نمازی که کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی «شهسوار» را برعهده دارد پیش از این، تجربه موفق «شادروان» و «آپاندیس» را در کارنامه خود ثبت کرده است. داستان «شهسوار» طی سه شبانه روز و در یک مراسم عروسی رخ میدهد.
این فیلم سینمایی محصول بنیاد سینمایی فارابی است که با مشارکت بخش خصوصی تولید شده است. مهرداد صدیقیان، الناز حبیبی، هادی کاظمی، عباس جمشیدیفر، گیتی قاسمی، سعید عطایان، ایمان براتپور، حافظ نبی زاده، مهرناز افلاکیان، ناهید استواری، با هنرمندی عزتالله رمضانیفر با حضور امیر دژاکام بازیگران فیلم «شه سوار» هستند.
در خلاصه داستان «شهسوار» آمده است: به دنبال درگذشت پدر خانواده در جریان برگزاری عروسی که چندبار به هم خورده است، خانواده او قصد پنهان کردن این خبر را دارند.
سایر عوامل فیلم سینمایی «شه سوار» عبارتند از تهیه کننده اجرایی: سعید عطایان، مشاور تهیه کننده: سعید خانی، مجری طرح و مدیر تولید: پیمان حجازی، مدیر فیلمبرداری: مسعود سلامی، فیلمبردار: حامد اوتادی، طراح گریم: امید گلزاده، طراح صحنه: وحید زارعمند، طراح لباس: فاطمه صفریزاده، مدیر صدابرداری: امیر عاشق حسینی، برنامه ریز: مسعود میمی، دستیار اول کارگردان: سعید بیات، منشی صحنه: حمیرا نعمتاله، جانشین مدیر تولید: شهرام شاهرخ، مدیر تدارکات: محسن قراخانلو، مدیر مالی: داود رواقی، تصویربردار پشت صحنه: شیما رییسی، عکاس: ریحانه زنگنه.
روایتی جدید از کربلا و روایتگری زینب (س)
فیلم سینمایی «شور عاشقی» به تهیهکنندگی و کارگردانی داریوش یاری با حضور بازیگرانی همچون شهره موسوی، پیام احمدینیا، مهدی زمینپرداز، سیامک صفری، نادر فلاح، علی استادی، بهزاد دورانی، بهرام ابراهیمی، ساخته شده است. داریوش یاری با بهرهگیری از یک فیلمنامه دراماتیک، روایت تفکربرانگیزی از حرکت کاروان اهل بیت (ع) در مسیر کوفه را به تصویر کشیده است.
در خلاصه داستان «شور عاشقی» آمده است: «زنی رسانه شد تا راست و دروغ در تاریخ جابهجا نشود.»
این فیلم که محصول مشترک بنیاد شهید و امور ایثارگران و بنیاد سینمایی فارابی است در آخرین مراحل فنی قرار دارد و پوستر و لوگوی آن را محمد روح الامین طراحی کرده است. اولین نمایش این فیلم در چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر خواهد بود.
عوامل این فیلم سینمایی عبارتند از نویسنده، تهیهکننده و کارگردان: داریوش یاری، مدیر پروژه: مسعود زمانی، مدیر فیلمبرداری: فریدون شیردل، تدوین: امیر ادیبپرور، آهنگساز: مسعود سخاوتدوست، صدابردار: فرخ فدایی، طراح صحنه: پیام حسین سوری، طراح لباس: نیاز حمیدی، طراح گریم: شهرام خلج، صداگذار: محمود موسوینژاد، جلوههای بصری رایانهای: روزبه شمشیری، منشی صحنه: سیده معصومه موسوی، عکاس: علی عارفنسب، جانشین تهیهکننده: سعید حران اف، مدیر تدارکات: بهمن صدیق، دستیارکارگردان و برنامهریزی: مهدی توکلی. بازیگران: شهره موسوی، پیام احمدینیا، مهدی زمینپرداز، سیامک صفری، نادر فلاح، علی استادی، بهزاد دورانی، بهرام ابراهیمی، بابک والی، رضا خدادابیگی، میترا خواجهییان، روحاله مهرابی، هادی آقاحسینی، مرتضی آقاحسینی، مرجان شکوفکی، پانته آ کیقبادی، مریم آهنگر.
۲ ساعت قبل از اعدام طیب به روایت بهروز افخمی
«صبح اعدام» به کارگردانی بهروز افخمی و تهیه کنندگی علی شیرمحمدی تازهترین محصول سازمان سینمایی سوره و بنیاد سینمایی فارابی، برشی از لحظات پایانی زندگی طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی است که در پی قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ محکوم به اعدام شدند. داستان این فیلم در فاصله زمانی ۵ تا ۶:۳۰ صبح این روز روایت میشود.
پیرنگ اصلی این داستان اعتراضی و سیاسی، اقتباسی از گزارش واقعی خبرنگار روزنامه کیهان از مراسم تیرباران این ۲ شخصیت است که بهروز افخمی پس از سالها تحقیق و پژوهش آن را به فیلمنامه «صبح اعدام» تبدیل کرده است.
علاوه بر ارسطو خوش رزم در نقش حاج اسماعیل رضایی، مسعود شریف در نقش طیب حاج رضایی، داود فتحعلیبیگی در نقش قاضی عسکر، پوریا منجزی در نقش کلیددار طیب، مهرداد نیکنام در نقش تیمسار، محسن آوری در نقش سرهنگ دادستانی و کاوه دارابی در نقش خبرنگار کیهان و فریبا آذرشب در نقش مادر حاج اسماعیل رضایی در تازهترین ساخته بهروز افخمی نقش آفرینی میکنند.
بهروز افخمی درباره این فیلم گفته است: فیلمنامه «صبح اعدام» را بر اساس گزارش مطبوعاتی کیهان نوشتهام. دیالوگهای طیب حاجرضایی و حاج اسماعیل رضایی را که در روزنامه نوشته شده بود به صورت مستقیم در فیلمنامه آوردهام. البته برای نوشتن فیلمنامه، از منابع و اسناد دیگر از جمله کتاب «طیب در گذر لوطیها» استفاده و اقتباس کردم. کتاب «طیب در گذر لوطیها» مصاحبههای مختلفی با لوطیهای تهرانی دارد که طیب را میشناختند و نثر آن تهرانی قدیمی است و برای نوشتن فیلمنامه برایم بسیار کارآمد بود.
صبحانهای با زرافههای سروش صحت
سروش صحت علاوه بر اینکه در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر به عنوان بازیگر در «بی بدن» ایفای نقش دارد، اما خود در کسوت کارگردان با فیلم «صبحانه با زرافهها» در این دوره فیلم فجر حضور خواهد داشت.
ترکیب متفاوت بازیگران دومین فیلم سروش صحت، نشان از موفقیت آن در گیشه خواهد داشت؛ بهرام رادان سالها بعد از بازی در «بی پولی» دوباره پا به دنیای طنز و کمدی گذاشته است و به نظر میرسد باید با یک بهرام رادان متفاوت روبرو شویم. حضور پژمان جمشیدی بعد از تجربه بازی در «جهان با من برقص» نشان میدهد سروش صحت روی تواناییهای کمدی او حساب ویژهای باز کرده است. هوتن شکیبا که بعد از درخشش در سریال لیسانسهها و فوق لیسانسهها در نقش حبیب تبدیل به یکی از ماندگارترین شخصیتهای تلویزیونی شد، حالا باز هم با همکاری مجدد با سروش صحت تلاش میکند خاطرات خوش «لیسانسهها» را برای مخاطب زنده کند. بیژن بنفشهخواه نیز از جمله بازیگران قدیمی در عرصه کمدی است که حضورش در فیلم سروش صحت بعد از چندین تجربه مشترک همکاری یک اتفاق خوب است. هادی حجازیفر در «صبحانه با زرافه ها» در نقشی متفاوت میتواند به یکی از آسهای صحت در جشنواره امسال تبدیل شود.
فیلم سینمایی «صبحانه با زرافهها» به تهیهکنندگی سید مصطفی احمدی است.
پرترهای از پروین اعتصامی به تهیهکنندگی محمدرضا شریفینیا
فیلم سینمایی «معجزه پروین» که امسال در بخش سودای سیمرغ چهل و دومین جشنواره فیلم فجر حضور دارد به نویسندگی و کارگردانی محمدرضا ورزی و تهیهکنندگی محمدرضا شریفینیا، پرترهای از داستان زندگی پروین اعتصامی شاعر معاصر ایرانی است.
مارال بنی آدم، آزیتا حاجیان، محمدرضا شریفی نیا، حسین پاکدل، محمدعلی نجفی، امیرحسین صدیق، رامین ناصر نصیر، رضا فیاضی، بیژن بنفشه خواه، یوسف صیادی، حسام نواب صفوی، ملیکا شریفی نیا، محمد شعبانپور، الهه جعفری، محمدرضا شهبانی نوری، مریم ورزی، محمد ساربان، مجید جعفری، شهراد بانکی، عباس علی محمدی و امیررضا انوریان از جمله بازیگرانی هستند که در این فیلم سینمایی به ایفای نقش پرداختهاند.
گروه سازنده «معجزه پروین» نیز عبارتند از مدیر فیلمبرداری: فرشاد خالقی، مهدی حسینی وند، تدوین: مهدی حسینی وند، آهنگساز: بهزاد عبدی، مدیر صدابرداری: ارسلان کیان ارثی، طراح چهره پردازی: شهرام خلج، طراح صحنه: مسعود اوسطی، صحنه آرا: سوفیا شکری، طراح لباس: رویا ابراهیمی، دستیار اول کارگردان: رهام مخدومی، مدیر برنامه ریزی: حسین متحد، منشی صحنه: سحرناز ضیایی، عکاس: احمدرضا شجاعی، اصلاح رنگ و نور: نیما دبیرزاده، صداگذاری: مهرداد جلوخانی، جلوههای ویژه میدانی: آرش آقا بیک، مستند پشت صحنه: مریم ورزی، گروه تولید و تدارکات: امیر فیاض، علیرضا حق شناس، سعید هرانُف، حمید نخعی، محصول: وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و بنیاد سینمایی فارابی.
روایتی از بسیجی نوجوان چابهاری در «میرو»
فیلم سینمایی «میرو» بهکارگردانی حسین ریگی و تهیهکنندگی سعید الهی در ژانر کودک و نوجوان و در بستر روایتی از دوران مقدس ساخته میشود و سومین اثر سینمایی حسین ریگی بعد از فیلمهای «لیپار» و «هوک» طی سالهای اخیر است. این فیلم در ژانر کودک و نوجوان تولید شده و در بستر قصهای متعلق به دوران دفاع مقدس در دهه ۶۰ روایت میشود.
«میرو» با محوریت نمادین یکی از بسیجیان نوجوان شهرستان چابهار و اراده وی برای عزیمت به جبهههای جنگ، تحت تاثیر سردار شهید حاج قاسم میرحسینی ساخته شده است.
بنیاد شهید و امور ایثارگران و بنیاد سینمایی فارابی سرمایهگذاران فیلم سینمایی «میرو» بوده و سعید الهی که مستند اخیرش بهنام «قوی دل» در جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» موفق به کسب ۴ تندیس در بخشهای کارگردانی و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شد تهیهکنندگی آن را بر عهده دارد.
«میرو» با حضور بازیگرانی چون سودابه بیضایی، امیررضا دلاوری، حمید ابراهیمی، آرزو تاجنیا، ابوالفضل همراه، مهدی دینمحمدپور، ایوب افشار و جمعی از هنرمندان بومی استان سیستان و بلوچستان در تلاش است تا در موعد مقرر به چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر برسد.
مهاجرت و فروپاشی خانواده سوژه کاوه سجادی حسینی شد
کاوه سجادیحسینی با ملودرامی زنانه درباره مهاجرت و فروپاشی خانواده به جشنواره فیلم فجر آمده است. فیلم سینمایی «نبودنت» به کارگردانی کاوه سجادی حسینی، درباره زنی به نام مرضیه است که چند سالی است در انتظار همسرش است اما شوهرش نمیتواند به خانه بازگردد. سحر دولتشاهی، امیرآقایی، آزاده صمدی، فرید سجادی حسینی، رضا بهبودی، علیرضا ثانیفر و شیوا سرمست بازیگران این فیلم هستند.
«نبودنت» چهارمین فیلم بلند سینمایی کاوه سجادی حسینی است که آخرین حضور او در جشنواره فیلم فجر مربوط به فیلم «بوفالو» بود که در سی و سومین دوره این جشنواره به نمایش درآمد.
«نبودنت» درامی اجتماعی است که به قلم کاوه سجادی حسینی به نگارش درآمده است که البته قرار بود سال ۹۶ توسط او کارگردانی شود که به تعویق افتاد و حالا برای چهل و دومین جشنواره فیلم فجر آماده شده است.
جلوه «نوروز» با علی نصیریان دوچندان میشود
فیلم سینمایی «نوروز» جدیدترین ساخته سهیل موفق است که سابقه ساخت آثار کودک و نوجوان را دارد. توجه به آیینهای ملی از جمله عید نوروز از جمله ویژگیهای این فیلم است.
در خلاصه داستان فیلم نوروز آمده است: «نوروز در راه است، اما اهریمن در کمین است تا نوروز و بهار را از بین ببرد. عمو نوروز در مسیر کلبه ننه سرما و جستجوی حاجی فیروز دچار سانحه میشود و طوفانی بزرگ آغاز میشود.»
علی نصیریان، شبنم مقدمی، مهدی هاشمی، افشین هاشمی، مهتاب ثروتی، سیاوش چراغیپور، علی آرا، طاها شادیفر، سحر حسینی و علی بوراک سیلان بازیگران این فیلم هستند.
از عوامل اصلی نوروز میتوان به تهیهکننده: محمدرضا نادری، مدیر فیلمبرداری: فرشاد محمدی، برنامهریز و دستیار اول کارگردان: علی جناب، منشی صحنه: سعیده دلیریان، مدیر تولید: مهدی چراغی، طراح لباس: آزاده قوام، طراح صحنه: سیامک کارینژاد، طراح گریم: محسن دارسنج، صدابردار: منصور شهبازی، طراحی و ترکیب صدا: حسین ابوالصدق، جلوههای ویژه میدانی: آرش آقابیک، جلوههای بصری: امیر ولیخانی، تدوین: کاوه ایمانی، موسیقی: بهمن دهقانیار، عکاس: سمیرا بخشی اشاره کرد.
فیلم اولیهای بخش «نگاه نو» را بیشتر بشناسید
اولین قدمی که «تمساح خونی» شد
جواد عزتی اولین تجربه کارگردانیاش را در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر پشت سر میگذارد و از این منظر یکی از اتفاقات جالب این جشنواره به حساب میآید. کامران حجازی مدیر تولید سریال «زخم کاری» که تهیهکنندگی آثاری چون «مرد بازنده» و «کت چرمی» را در کارنامه دارد در چهارمین همکاری مشترک با عزتی تهیهکننده فیلمش هم شده است.
علاقه عزتی به فضای اجتماعی و سابقه حضورش در فیلمهایی چون «شنای پروانه»، «خورشید» و «جاندار» باعث شده است فضای فیلم «تمساح خونی» هم به آثار متاخری که بازی کرده است نزدیک باشد.
در این فیلم سینمایی که نقش اصلی آن را جواد عزتی بر عهده دارد، عباس جمشیدیفر، سعید آقاخانی، الناز حبیبی، بهزاد خلج و شبنم قربانی نقشآفرینی میکنند.
در خلاصه داستان «تمساح خونی» آمده است: «من یه تمساحم، یه تمساح خونی! یه آدم زخمی که کل زندگیش فقط باخته و چیزی برای از دست دادن نداره … ولی باز دلش ریسکهای بزرگ میخواد!»
روایت موقعیتی متناقض در «قلب رقه»
«قلب رقه» به کارگردانی خیرالله تقیانی پور و تهیهکنندگی سعید پروینی از فیلمهای بخش نگاه نو جشنواره امسال است. در این فیلم، موقعیتی متناقض روایت شده است و سوژه تقیانی پور، رخ دادن جنایت و خشونت عاشقانهای در دل جنگ است؛ همان شمهای که در سریالها و کارهای قبلیاش نیز در نظر گرفته بود.
این کارگردان از ابتدا برای ایفای نقش اصلی فیلمش، شهرام حقیقت دوست را در نظر گرفته بوده است چراکه سابقه همکاری او با شهرام حقیقت دوست به تئاتر برمیگردد.
کشور سوریه لوکیشن اصلی فیلم «قلب رقه» است. «قلب رقه» به عنوان محصول مشترک بنیاد سینمایی فارابی و بنیاد رسانهای بیان در جشنواره فیلم فجر روی پرده میرود و شهرام حقیقت دوست، فرهاد قایمیان، محمدرضا شریفینیا، هدایت هاشمی، عبدالرضا نصاری، مصطفی ساسانی و شادی مختاری بازیگران اصلی این فیلم سینمایی هستند.
شهید زینالدین در قامت سجاد بابایی جان میگیرد
فیلم سینمایی «مجنون» به تهیهکنندگی عباس نادران تازهترین محصول سینمایی سازمان اوج است که به روایت زندگی یکی از شهدای شاخص دوران دفاع مقدس میپردازد. کارگردانی فیلم «مجنون» را مهدی شامحمدی برعهده دارد که از کارگردانان شناختهشده در سینمای مستند است و با این فیلم اولین کارگردانی فیلم بلند سینمایی را در کارنامه خود تجربه میکند.
عباس نادران که تهیهکنندگی «مجنون» را برعهده دارد هم در مقام تهیهکننده تا به امروز فیلمهایی همچون «شاهکش» و «شادروان» را به سرانجام رسانده است و هم، این پروژه اولین همکاری او با سازمان اوج محسوب میشود.
پس از فیلمهای «ایستاده در غبار» با روایتی از زندگی حاج احمد متوسلیان، «منصور» با روایتی از زندگی شهید منصور ستاری و «غریب» با روایتی از زندگی شهید محمد بروجردی، حالا «مجنون» تازهترین محصول سازمان اوج محسوب میشود که به زندگی شهید مهدی زینالدین میپردازد که فرمانده لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب در دوران دفاع مقدس و از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در طول جنگ تحمیلی بود و در سال ۶۳ در منطقه سردشت در پی درگیری مستقیم با نیروهای مسلح دشمن در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسید.
عشق به سینما در «آپاراتچی»
فیلم سینمایی «آپاراتچی» که به کارگردانی علی طاهرفر، پاییز امسال جلوی دوربین رفته بود، دلبستگیهای یک نقاش ساختمان عاشق سینما را روایت میکند که با اشتیاق تمام به تولید چند فیلم کوتاه موفق شده و در آرزوی ساختن نخستین فیلم سینمایی خودش است. این فیلم با نگارش حسین ترابنژاد و احسان لطفیان برداشتی آزاد از کتاب «آپاراتچی» نوشته روح الله رشیدی است که رویدادهای آن در اوایل دهه ۶۰ شهر تبریز میگذرد.
این اثر محصول مشترک بنیاد سینمایی فارابی، سازمان سینمایی سوره و مدرسه سینمایی اندیشه و هنر «ماه» به تهیهکنندگی سجاد نصراللهی است. تورج الوند، فاطمه مسعودیفر و رضا ناجی در کنار بازیگرانی چون هومن برقنورد، بهنام تشکر، امید روحانی و علیرضا استادی در این فیلم ایفای نقش کردهاند. وحید مبصری، امین گلستانه، حسین عابدینی و ولی فروتن از دیگر بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
قربانعلی طاهرفر متولد ۱۳۵۱ تبریز و در حال حاضر عضو شورای بررسی فیلم و فیلمنامه استان است. وی از سال ۱۳۶۱ وارد انجمن سینمای جوان شده و در سال ۱۳۷۲ اولین فیلم خود را با نام «خاک آشنا» ساخته است. طاهرفر در سال ۱۳۷۵ اولین مجموعه تلویزیونی خود را با موضوع کودک و نوجوان، به نام «سحرخیزان کوچک» تولید کرده و «ترمینال غرب»، از جمله آثار اوست که فانوس هفتمین جشنواره عمار را کسب کرده است. همچنین نویسندگی و کارگردانی ۶ فیلم بلند، کارگردانی بیش از ۱۰ فیلم کوتاه و ۸ مجموعه تلویزیونی نیز در کارنامه او به چشم میخورد.
«آپاراتچی» را میتوان از معدود فیلمهای حاضر در جشنواره فجر دانست که فیلمنامه آن اقتباس از یک کتاب است و نکته دیگر، درباره آپاراتچی این است که این فیلم درباره عشق به سینما است.
ماجرای دستبرد به «باغ کیانوش»
فیلم سینمایی «باغ کیانوش» به عنوان اولین محصول مشترک باشگاه فیلم سوره و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، اثری ماجراجویانه و با محوریت نوجوانان است که فیلمنامه آن به صورت اقتباسی و توسط رضا کشاورز حداد به نگارش درآمده است.
رضا کشاورز حداد که نخستین تجربه کارگردانی سینمایی خود را پشت سر میگذارد، پیش از این چندین فیلم کوتاه از جمله «تریبون»، «تعمیرکار»، «ناهارترین»، «ترسناک نیست»، «هیات همراه»، «مداد رنگی»، «تکیهگاه»، «هدیه»، «آخرشه» و… را تولید کرده که عمدتاً در ژانر کودک نوجوان بودهاند و همچنین کارگردانی یکی از اپیزودهای سریال تلویزیونی «تازه وارد» به تهیهکنندگی محمدجواد موحد را برعهده داشته است. این کارگردان جوان چهارمین هنرمند فیلم اولی است که توسط باشگاه فیلم سوره به سینمای ایران معرفی میشود.
داستان رمان «باغ کیانوش» در زمان جنگ تحمیلی ایران و عراق در روستایی از توابع شهر همدان اتفاق میافتد. حمزه و عباس تصمیم میگیرند در روز جشن ازدواج پسر کیانوش به باغ او دستبرد بزنند. این ماجرا با سقوط یک هواپیمای بمبافکن عراقی در نزدیکی باغ همزمان میشود. سقوط هواپیما و ورود خلبان آن به باغ کیانوش ماجراهای جالبی رقم میزند.
شهرام حقیقتدوست، علیرضا آرا، مجید پتکی، با حضور عباس جمشیدیفر بازیگران اصلی این فیلم سینمایی را تشکیل میدهند.
عوامل این پروژه عبارتند از تهیه کننده: محمد جواد موحد، نویسنده و کارگردان: رضا کشاورز حداد، مجری طرح: محمد گودرزی، مشاور کارگردان: حسین دارابی، مشاور نویسنده: احسان ثقفی، مدیر فیلمبرداری: مرتضی هدایی، طراح صحنه: بابک کریمی طاری، مدیر صدابرداری: حسین بشاش، طراح گریم: محمود دهقانی، دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: سیاوش رمضانلو، تدوین: سیاوش کردجان، موسیقی: بامداد افشار، طراح لباس: مجید لیلاجی، مدیر تولید: محمداسماعیل کلبی آبادی، طراح و ترکیب صدا: رامین ابوالصدق، اصلاح رنگ و نور: فربد جلالی، جلوههای ویژه کامپیوتری: محمد عبدی، انیمیشن: میلاد محمدی، عکاس: سعید کریمی و حسن شجاعی، روابط عمومی: عطیه موذن.
«بی بدن» و حواشی ادامهدارش!
فیلم «بی بدن» اولین ساخته سینمایی مرتضی علیزاده احتمالاً یکی از فیلمهای مهم و جنجالی جشنواره فیلم فجر ۴۲ است، فیلمی که هنوز نمایش داده نشده حواشی بسیاری را ایجاد کرده است.
«بی بدن» فیلمی جنایی است که از یک پرونده معروف جنایی دهه ۹۰ الهام گرفته است؛ پرونده قتل غزاله شکور به دست آرمان عبدالعالی که چندین بار تا مرحله اجرای حکم رفت و برگشت. بر این اساس، غزاله شکور دختر ۱۹ سالهای بود که روز ۱۲ اسفند سال ۱۳۹۲ به دست آرمان عبدالعالی کشته شد و جسدش هرگز پیدا نشد. آرمان عبدالعالی در زمان وقوع جرم کمتر از ۱۸ سال سن داشت. روند طولانی رسیدگی به پرونده قتل غزاله شکور در نتیجه مفقودی جسد و همینطور صدور احکام متعدد اعدام و لغو در آخرین لحظات این پرونده را پیچیده کرد. عبدالعالی سرانجام در دادگاه مجرم شناخته و بامداد چهارشنبه ۳ آذر ۱۴۰۰ به دار آویخته شد. از این پرونده به عنوان یکی از پیچیدهترین پروندههای جنایی ایران یاد میشود.
سروش صحت، گلاره عباسی، الناز شاکردوست و نوید پورفرج ایفاگر نقشهای اصلی «بی بدن» هستند.
کاظم دانشی کارگردان مستعد و جوان ایران که پیش از این فیلم «علفزار» را ساخته بود، فیلمنامه «بی بدن» را نوشته است. «علفزار» نیز که در دوره چهل و یکم جشنواره فیلم فجر حضور داشت، حواشی کم نداشت.
حاشیههای فیلم سینمایی «بی بدن» از جایی رسانهای شد که سایت مشرق با اطلاعات کامل از فیلمنامه و سیر داستانی فیلم خواستار توقف پخش آن شد. آنطور که این سایت ادعا کرده «بیبدن» یک اثر جسور در نشان دادن جزییات یک پرونده مهم قضایی است و خانواده عبدالعالی نیز نسبت به ساخت این فیلم راضی نیستند. فشارها برای حذف این فیلم از فهرست آثار حاضر در جشنواره تا جایی بالا گرفت که برخی بدون تماشای فیلم آن را اثری ضد امنیت ملی معرفی کردند!
فیلمی جذاب برای فوتبالیها درباره معلم اخلاق
در سالهای اخیر فیلمهایی در مورد زندگی برخی ورزشکاران ساخته و اکران شده است که به جز فیلم «جهان پهلوان تختی»، سایرین خیلی مورد استقبال اهالی ورزش قرار نگرفتند اما احتمالاً فیلم «پرویز خان» به کارگردانی علی ثقفی و تهیهکنندگی سازمان سینمایی اوج برای جامعه فوتبال جذابیتهای خاصی خواهد داشت. این فیلم آخرین مراحل فنی خود را پشت سر میگذارد و قرار است در اکران ویژه میزبان بسیاری از چهرههای فوتبالی به ویژه اعضای سابق تیم ملی فوتبال ایران باشد.
«پرویز خان» به زندگی و اتفاقات دوران مربیگری مرحوم پرویز دهداری مشهور به معلم اخلاق اختصاص دارد که در مقطعی از حضور او در تیم ملی و استعفای دسته جمعی تعدادی از ملی پوشان را شامل میشود.
سعید پورصمیمی، مریم سعادت، خسرو احمدی، حمیدرضا پگاه، بهنام تشکر، علی باقری، المیرا دهقانی، مهدی قربانی، یاسین مسعودی، محمدصادق ملک، نیما نادری، یدالله شادمانی، مهدی فریضه، روزبه رئوفی، منوچهر علیپور، امیر دانشجو، سید ابوالفضل موسوی، نصیر ساکی، امیرمهدی کوشکی، اسکندر کوتی بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
سایر عوامل «پرویز خان» عبارتند از مدیر تولید: رضا زنجانیان، مدیر فیلمبرداری: وحید ابراهیمی، مدیر صدابرداری: میثم یاردیلو، طراح صحنه: محسن خدابخشی، طراح لباس: آزاده قوام، طراح چهره پردازی: امید گلزاده، تدوین: حسن حسندوست، طراح جلوههای بصری: سیدهادی اسلامی، صداگذار: حسین قورچیان، آهنگساز: بامداد افشار، اصلاح رنگ و نور: فربد جلالی، دستیار اول کارگردان: علی غیاثوند، مدیر تدارکات: امیر مرایی، برنامه ریز: سحر زرندی، عکاس: حبیب مجیدی، مجری طرح: استودیو بادبان.
داستان زن سرپرست خانواده و صیغه محرمیت…
فیلم سینمایی «شکار حلزون» نخستین اثر سینمایی محسن جسور در مقام کارگردان و به تهیهکنندگی مصطفی سلطانی است که در بخش نگاه نو چهل و دومین جشنواره فیلم فجر به رقابت خواهد پرداخت.
«شکار حلزون» روایتگر قصه مینو، زن جوان سرپرست خانوادهای است که برای تامین معاش در یک شرکت خدماتی و نظافتی مشغول به کار است. او با پیشنهاد شغل پرستاری از پدر یک جوان مواجه میشود که شرط پذیرفتن این شغل با حقوق مناسب، جاری شدن صیغه محرمیت میان آنهاست.
حسین پاکدل، فرناز زوفا، محمد سول صفری، مسعودرضا عجمی، رابعه مدنی، یاسمن ترابی، علیاکبر قاضی نظام، امیرعلی سخایی، میثم محمدی و زندهیاد حسام محمودی بازیگران «شکار حلزون» هستند.
محسن جسور دارای مدرک کارشناسی ارتباط تصویری از دانشگاه هنر سوره است و از فعالیتهای او میتوان به نویسندگی فیلمنامه فیلمهای کوتاه «آن زن»، «بی آسمان»، «بهشت کجاست»، تله فیلمهای «خشت بهشت»، «رقص روی یخ»، «چند کوچه پایینتر»، «ایستگاه سلام»، فیلمهای سینمایی «آوا»، «به تهران خوش آمدید»، «چراغهای ناتمام»، «پلهها نزدیک است»، «این کوچه خالی است»، «فصل فراموشی یک طبقه گرسنه»، سریالهای تلویزیونی «پردیسان» و «محکومین» اشاره کرد.
عوامل این فیلم سینمایی عبارتند از نویسنده و کارگردان: محسن جسور، تهیهکننده: مصطفی سلطانی، مدیر فیلمبرداری: احسان غفوریان، مجری طرح: مهدی عبادتی، مدیر تولید: علیحسین قاسمی، آهنگساز: امیریل ارجمند، تدوینگر: موحد شادرو، طراحی و ترکیب صدا: مهرداد جلوخانی، مدیر صدابرداری: هادی افشار، طراح صحنه و مدیر هنری: مرتضی پورحیدری، طراح چهرهپردازی: رکسانا نیکپور، طراح لباس: ندا حسینپور، دستیار اول کارگردان و مدیر برنامهریزی: احساس طرخورانی، مدیر تدارکات: زندهیاد هادی نوری، اصلاح رنگ و نور: محمد مرادی، عکاس و فیلمبردار پشت صحنه: امیر مرشدزاده، طراح لوگوتایپ و گرافیک: بهداد صالحی، منشی صحنه: مونا افخمی، مشاور رسانهای و مدیر روابط عمومی: مریم قربانینیا.
ملکهای که پس از ۹ سال به ثمر نشست
پروانه زرین بهترین دستاورد فنی و هنری، پروانه زرین بهترین بازیگر کودک و نوجوان و پروانه زرین ویژه هیات داوران سی و پنجمین دوره جشنواره بین المللی فیلمهای کودکان و نوجوان، از موفقیت فیلم سینمایی «ملکه آلیشون» به کارگردانی و تهیهکنندگی ابراهیم نورآور محمد است، به همین دلیل به طور مستقیم وارد بخش مسابقه جشنواره فجر شده است.
در خلاصه داستان فیلم «ملکه آلیشون» آمده است: آدور در کودکی زندگی فقیرانهای را با پدربزرگش سپری کرده. پدر و مادر او به دست موجودی شیطانی به نام کایوت از بین رفتهاند اما به او گفتهاند تب جنگل باعث مرگ آنها شده است. آدور از جنگل به شدت متنفر است. روزی آدور با پدربزرگش بحث میکند و از خانه فراری میشود و به جنگلی مخوف میرسد. تونل زمان او را به داخل خود میکشد و بعد به جنگل سوختهای که حاکمش یک پری به اسم ملکه آلیشون است، فرستاده میشود.
نسترن سیفی، نسیم عبدی، امیررضا اسماعیلی، سعید فاضل ساعتچی، صبا منصوری، فاطمه زحمتکش، عارف امرج شکری، آرزو مهتری، شانلی محمدی و میترا شجاعی بازیگران این فیلم هستند.
«ملکه آلیشون» از عجیبترین فیلمهای جشنواره است چرا که فیلمساز تمامی کارهای فیلمش را خودش انجام داده و در تیتراژ فیلم نامی غیر از خودش را نمیبینید. ساخت این فیلم حدود ۹ سال طول کشیده است و از این حیث یک رکورد محسوب میشود.
مشکلات نپتونی یک پسربچه صد و شصت ساله!
فیلم سینمایی «نپتون» به نویسندگی مرجان ساداتی، کارگردانی محمد ابراهیم غفاریان و تهیهکنندگی سیاوش امینپور در ۲ بخش سودای سیمرغ و نگاه نو چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر حضور دارد.
در خلاصه داستان «نپتون» آمده است: «افسانه و همسرش به دلیل مشغله کاری از فرزند خود غافل شدهاند که فرزند آنها دچار مشکلی میشود. یک سال نپتون، معادل صد و شصت و پنج سال زمینه! یعنی یک بچه یک ساله توی نپتون یک پیرِ صد و شصت و پنج ساله روی زمین!»
بهدخت ولیان و آرمین رحیمیان با حضور مسعود کرامتی و بهناز جعفری همراه با امین میری، آیدا ماهیانی، رها خدایاری، ندا عقیقی، محمد نریمانی، سحر آقاسی، مهرداد خانی، محمد حسینی، مهدی حیدری، کیوان شابازاده، شایان زهراکار و با معرفی بهداد بلیغ و شهلا اکبری در کنار بازیگران کودک؛ امیر رضا جوکار، ماهک حقیقی، آرتین تیموری، در این فیلم ایفای نقش کردهاند.
بقیه عوامل این فیلم عبارتند از مدیر فیلمبرداری: داوود محمدی، تدوین: حمید نجفی راد، طراحی و ترکیب صدا: بهروز شهامت، موسیقی: کارن همایونفر، مدیر صدابرداری: منصور شهبازی، طراح چهره پردازی: محمود دهقانی، طراح صحنه: ملودی اسماعیلی، طراح لباس: زهرا صمدی، دستیار کارگردان: سید علی قاسمی، برنامه ریز: غزل معصومی، منشی صحنه: رویا بابابیگی، مربی بازیگری کودک: بهار داورزنی، دستیار اول فیلمبردار: هومن خلیلی، عکاس: اردلان آزرمی، تصویربردار پشت صحنه: پویا حقیقی، جلوههای ویژه بصری: تهمینه اذکاری، طراح تیتراژ: حامد باریی طبری، طراح لوگو: عرفان بهکار، مشاور پروژه: نیما اقلیما، مدیر اجرایی پروژه: وحید ظریف، مدیر تدارکات: مهرداد خانی، جانشین تهیه کننده و مدیر تولید: حسین رامه.
بر این اساس، در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر ۴ فیلم سینمایی انیمیشن نیز در بخش سودای سیمرغ حضور دارند که عبارتند از:
«ببعی» بالاخره به فجر رسید
انیمیشن سینمایی «ببعی قهرمان» به کارگردانی حسین صفارزادگان، میثم حسینی و تهیهکنندگی محمدمهدی مشکوری که بر اساس سریال «ببعی» یکی از آثار پرمخاطب شبکه پویا، ساخته شده است، برای حضور در جشنواره فجر آماده میشود. این انیمیشن سینمایی سال گذشته قرار بود در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شود!
«ببعی قهرمان» محصول سازمان هنری رسانهای اوج است که با مشارکت موسسه «قاب رویا» و همکاری شرکت رایمون مدیا تولید شده است. این انیمیشن سینمایی با تکنیک سه بعدی طراحی و ساخته شده است.
انیمیشن «ببعی قهرمان» پس از ۲ فیلم «فهرست مقدس» و «پسر دلفینی» سومین انیمیشن سینمایی است که در سازمان هنری رسانهای اوج تولید شده است.
نمایش قهرمانان بومی ایرانی در «رویا شهر»
انیمیشن سینمایی «رویا شهر» به کارگردانی محسن عنایتی داستان ماجراجویانه پسربچهای به نام آرات است که تصمیم دارد قهرمان رویاشهر شود. «رویا شهر» تلاش دارد قهرمانانی با ویژگیهای بومی و مبتنی بر اصول جامعه ایرانی را به نمایش بگذارد.
امیر هوشنگ زند سرپرست گویندگان این انیمیشن است که توسط ادارهکل فرهنگی شهرداری تهران با مشارکت مجتمع مهوا و سازمان سینمایی سوره در استودیو آیندهنگار تهیه و تولید شده است. مصطفی حسنآبادی تهیهکننده این اثر است، مجری طرح آن آینده نگار بوده و دوبله آن با حضور منوچهر زندهدل، لیلا کوهسار، میرطاهر مظلومی، آرزو آفری، ابراهیم شفیعی و اردشیر منظم انجام شده است.
این اثر که تولید آن پس از انیمیشن «بنیامین» توسط شرکت آیندهنگار آغاز شد، در رویداد رویازی ارایه و جزو تولیدات سازمان سینمایی سوره قرار گرفت که بعدتر معاونت فرهنگی شهرداری تهران و مجتمع مهوا نیز در روند تولید، از آن حمایت کردند و تولید این انیمیشن حدود ۳ سال طول کشید.
نگاهی به واقعه تاریخی مسجد گوهرشاد در «ساعت جادویی»
انیمیشن سینمایی «ساعت جادویی» از آثار راهیافته به بخش پویانمایی چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر است که کارگردان آن محمدعلی بصیرینیک است و تهیهکنندگی آن را محمدمهدی نجفی راد برعهده دارد.
روایت این فیلم درباره واقعه تاریخی مسجد گوهرشاد است به صورتی که این واقعه بین قصه اصلی اثر، گنجانده شده است و قصد سازندگان آن، ایجاد شناخت نسبت به اتفاقات گذشته برای بچهها بوده است. «ساعت جادویی» با تکنیک پویانمایی سهبعدی ساخته شده است و سه بخش موزیکال در روایت دارد که این بخشها بهصورت دوبعدی اجرا شدهاند و در کل روایت داستان در قالب سهبعدی طراحی شده است.
داستان انیمیشن «ساعت جادویی» (سفر به تاریکی) از جایی آغاز میشود که یک پسربچه به واسطه هدیهای که از پدربزرگ خود دریافت میکند، موفق به سفر در زمان میشود و به دوران کودکی مادربزرگ خود میرود. در این سفر، این پسربچه شغل خانوادگی خودشان یعنی نمدمالی را از نزدیک میبیند که در گذشته رونق بسیاری داشته است. این سفر در زمان مصادف با قیام گوهرشاد میشود و اشارههایی به فرهنگ پوشش در آن زمان هم میشود. این پسربچه بخشی از حوادث تاریخی را به چشم خود میبیند.
روایتی از نقش و حضور پررنگ ایرانیها در کربلا
«شمشیر و اندوه» به کارگردانی عماد رحمانی، مهرداد محرابی و تهیهکنندگی مهدی جعفری، اثری ۹۲ دقیقهای است که برهه تاریخی بعد از شهادت امام حسن مجتبی (ع) تا ورود امام حسین (ع) به کربلا را روایت میکند. روایت این اثر از زاویه دید یک ایرانی است که در شهر مداین زندگی میکند و منجر به پیوستنش به قافله امام حسین (ع) خواهد شد. مخاطب این انیمیشن نوجوان و جوان در نظر گرفته شده و در خلاصه داستان آن آمده است: «کارن کودکی ۶ ساله که برای تحقق آزادی مبارزه میکند.»
انیمیشن سینمایی «شمشیر و اندوه» با این هدف ساخته شد که ضمن باز روایت وقایع مهم تاریخ اسلام، نقش ایرانیها و حضور پررنگ ایرانیان در آن عرصه را به نمایش بکشد و در واقع پیامهایی را که در متن خود فیلم گنجانده شده به مخاطب منتقل کند.
ساخت این اثر نزدیک به ۲ سال طول کشیده است و نزدیک به ۲۰۰ نفر در این پروژه درگیر کار بودهاند.
فیلم کوتاه «انگشتر» با اقتباسی از داستان کوتاه «گوشواره» نوشته هوشنگ مرادی کرمانی در انجمن سینمای جوانان ایران _ دفتر کرمانشاه تولید شد.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، مهران مهیمن فیلمساز و عضو انجمن سینمای جوانان ایران _ دفتر کرمانشاه با حمایت باشگاه فیلم اولی ها اولین تجربه فیلمسازی خود را با اقتباسی از داستان «گوشواره» هوشنگ مرادی کرمانی فیلم کوتاه «انگشتر» را به سرانجام رساند.
مراحل تدوین و صداگذاری این فیلم ده دقیقه ای که برشی از کوتاه از زندگی یک نوجوان را روایت می کند چندی پیش به پایان رسیده است و هم اکنون آماده ارائه و عرضه می باشد.
لازم به ذکر است هنرجویان فیلمسازان سراسر کشور برای تجربه اول فیلمسازی می توانند اثر خود را در سایت پرتال تولید انجمن ثبت کرده و از حمایت باشگاه فیلم اولی ها بهره مند شوند.
عناوین فیلمهای «داستانی»، «مستند»، «پویانمایی» و «تجربی» راهیافته به شصتوهشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگین شهر-ساوالان اعلام شد.
بهگزارش سینمای خانگی از روابطعمومی انجمن سینمای جوانان ایران، عناوین 46 فیلم کوتاه راهیافته در چهار بخش «داستانی»، «تجربی»، «پویانمایی» و «مستند» شصتوهشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان به ترتیب به حروف الفبا به شرح زیر است:
بخش داستانی
«اندوه» به کارگردانی امید صادق کردلر از ارومیه
«آخرین چهره» به کارگردانی فرشید عبدی از سنندج
«بوغاناق» به کارگردانی سید ابراهیم جوادخانی از اردبیل
«پرنسس آزاده» به کارگردانی شهنام سجودیزاده از اردبیل
«په ژار» به کارگردانی سهیل پریانی از کرمانشاه
«تخمهخوار» به کارگردانی زانیار لطفی از سنندج
«چشم سوم» به کارگردانی سیدمجتبی حسینی و بنفشه جاهد از کرج
«چمدان» به کارگردانی سامان حسین پور و آکو زندکریمی از سنندج
«خلاء» به کارگردانی اکبر فکری از ارومیه
«خوابی مرا خواهد ربود» به کارگردانی حمیدرضا ارجمندی و سعید جعفری از ایلام
«خوش خط» به کارگردانی بهنام اسدالهی از اردبیل
«دباغ خانه» به کارگردانی محمد مستوفی از ارومیه
«دو راهی» به کارگردانی اصغر محمدی از زنجان
«راه» به کارگردانی فرشاد میرزاییفر از کرمانشاه
«رقصی برای آزادی» به کارگردانی سالم صلواتی از سنندج
«رویا ساز» به کارگردانی محسن مهری دروی و میلاد کیایی از کرج
«شعبده باز» به کارگردانی امیرحسین اجلی از زنجان
«فریم» به کارگردانی صادق ابراهیمی و علی اکبر رحمتی از کرج
«قایق کاغذی» به کارگردانی سامان علی نژادیان از آبادان
«کیکاووس» به کارگردانی حامد اصغرزاده مَرغملکی از شهرکرد
«کئچی» به کارگردانی رضا میرزایی از زنجان
«مانکن» به کارگردانی سیدحمید کرمانی از زنجان
«نیجریه» به کارگردانی صباح گویلی از سنندج
«یاشار» به کارگردانی سینا چمنی از تبریز
«یک تکه جان» به کارگردانی ایرج عباسی از آبادان
بخش مستند
«تسلسل» به کارگردانی احد عبادی از ارومیه
«جشن رفتن» به کارگردانی افشین عامریان از کرج
«چایلاشماق» به کارگردانی الهه آذری جوقان از تبریز
«دمیرنن داش» به کارگردانی عبدالله عزیزی از اردبیل
«کپو» به کارگردانی مهدی میثمی از دزفول
«کوهستان یک روایت زنانه» به کارگردانی ریبوار محمودپور از اورامان
«گه رانه وه» به کارگردانی فاطمه مرزبانی از سنندج
«مالیه» به کارگردانی ایمان مصطفائی از آبادان
«مشگینشهر را باید دید» به کارگردانی سیدمحمد قراشی از مشگینشهر
«یولغون» به کارگردانی آنیل محمودزاده هریس از مراغه
بخش پویانمایی
«بولوت لی دونیا» به کارگردانی محمد آریانی از اردبیل
«حباب فروش» به کارگردانی دنیا زندی از سنندج
«دشت آرزوها» به کارگردانی حسین حبیبی اصل از اردبیل
«گوران» به کارگردانی عدنان زندی و فراز سیدعباسی از سنندج
«نقطه» به کارگردانی محمد زارع از تبریز
«نیمه گمشده» به کارگردانی جمال اسکویی از شهرکرد
«همه میخواهند به بهار برسند» به کارگردانی خدیجه مظلوم شهرکی از شهرکرد
بخش تجربی
«بورخس» به کارگردانی جواد یاری از تبریز
«مخفف» به کارگردانی محمدرضا بابادی از اهواز
«مسافران» به کارگردانی حسن وحدانی از تبریز
«نیچیر» به کارگردانی کیوان شمشیربیگی از کرمانشاه
گفتنی است در مجموع 46 فیلم کوتاه در شصتوهشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان رقابت خواهند کرد که این آثار به تفکیک بخشهای «داستانی»، «مستند»، «پویانمایی» و «تجربی» به ترتیب 25، 10، 7 و 4 اثر بودهاند.
شصتوهشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان، 2 تا 5 بهمن ماه 1402 به میزبانی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر مشگینشهر و به دبیر امیر رجبی برگزار میشود.
اسامی فیلمهای جشنواره چهل و دوم فجر در حالی معرفی شد که حضور چهرههای سینمایی از نسلهای مختلف در مقام بازیگر و کارگردان پررنگ است و از سوی دیگر غیبت فیلمهایی از چند فیلمساز – بازیگر خاص به چشم میآید که پیشبینی میشد متقاضی شرکت در جشنواره بوده اند.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، سرانجام در فاصله کمتر از یک ماه تا شروع جشنواره فجر، نام فیلمهایی که قرار است در این رویداد سینما با یکدیگر رقابت کنند، اعلام شد.
در بخش سودای سیمرغ ۲۲ فیلم توسط هیات انتخاب شامل داریوش ارجمند، حسین زندباف، روحالله سهرابی، محمدرضا عباسیان، محمدحسین لطیفی، احمد مرادپور و محمدحسین نیرومند برگزیده شدهاند که البته اگر دبیرخانه جشنواره همانند معدود سال های که اسامی کل متقاضیان را اعلام میکرد، امسال هم اعلام می کرد، بهتر مشخص میشد که این ۲۲ فیلم از بین چه آثاری انتخاب شدهاند و چه فیلمهایی هم از مرحله بازبینی رد شدهاند. با این حال فعلا میتوان فیلمهای مهران مدیری , بهرام افشاری و رامبد جوان را از شاخصترین غایبها (با احتمال ثبت نام در جشنواره) دانست.
از نکات قابل توجه بخش سودای سیمرغ جشنواره میتوان به حضور علی نصیریان در آستانه ۹۰ سالگی در یک فیلم، نخستین تجربه کارگردانی جواد عزتی و نیز فیلمسازی محمود کلاری به عنوان یکی از چهرههای نامدار فیلمبرداری سینما پس از سه دهه اشاره کرد.
همچنین نقش برخی سازمانها و ارگانهای دولتی در حمایت و تولید تعدادی از فیلمهای این دوره از جشنواره پررنگ است.
در ادامه آنچه از آثار بخش سودای سیمرغ به طور رسمی تاکنون منتشر شده، مرور میشود. در بین این فیلمها چند اثر هستند که اطلاعات دقیقی درباره آنها منتشر نشده است.
«آسمان غرب»
فیلمسینمایی «آسمان غرب» به نویسندگی و کارگردانی محمد عسگری و تهیهکنندگی حبیب والینژاد یک اثر جنگی اکشن است که در لوکیشنهای متعددی در استان کرمانشاه فیلمبرداری شده است. این فیلم به عنوان دومین تجربه کارگردانی محمد عسگری پس از ساخت فیلم سینمایی «اتاقک گلی» با نگاهی متفاوت، رشادت، غیرت و میهندوستی خلبان شهید علیاکبر شیرودی و دیگر همرزمانش را در روزهای آغازین جنگ به تصویر میکشد.
در «آسمان غرب» میلاد کیمرام ایفاگر نقش شهید شیرودی است و فیلم هم محصول بنیاد سینمایی فارابی و سازمان سینمایی سوره است که با مشارکت ارتش جمهوری اسلامی ایران ساخته شده است.
«آبی روشن»
بابک خواجه پاشا که سال قبل با نویسندگی و کارگردانی «در آغوش درخت» سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه و دیپلم افتخار بهترین کارگردانی جشنواره فجر را گرفت امسال با فیلم تازهای در این رویداد حاضر است.
«آبی روشن» به کارگردانی بابک خواجه پاشا و تهیهکنندگی سید محمدحسین میری، محصول مشترک سازمان هنری رسانهای اوج و بنیاد سینمایی فارابی است که در شهرهای خلخال، تالش، نیشابور، مشهد و تهران فیلمبرداری شده است.
مهران احمدی، مهران غفوریان، سارا حاتمی، مرتضی امینیتبار، روحالله زمانی، علیاکبر اصانلو و کاظم هژیرآزاد در این فیلم سینمایی به ایفای نقش پرداختند.
«آغوش باز»
تازه ترین ساخته سینمایی بهروز شعیبی با نام «آغوش باز» به تهیهکنندگی علی سرتیپی ساخته شده و به عنوان اثری با یک فضای متفاوت نسبت به دیگر آثار شعیبی معرفی شده است.
این فیلم ابتدا «همآهنگ» نام داشت و فیلمنامهاش را مهرداد کوروشنیا و محمدسجاد نجفی به طور مشترک نوشتهاند و همزمان با معرفی فیلم در بخش سودای سیمرغ اسامی بازیگرانش اعلام شد.
«آغوش باز» با بازی حامد کمیلی و محسن کیایی در کنار گلاره عباسی، شبنم گودرزی، جواد خواجوی، وحید نفر، علی عطایی، روژین فاطوریفر، ساینا توکلی، میثم نوروزی، سهیل هژبر، مسعود خانی و با حضور هنرمندانه: مهدی هاشمی، احترام برومند و حسن معجونی. بازیگران کودک: هاتف شعیبی و نفس نکی، گروه خیمه شببازی به سرپرستی سیاوش ستاری، طراح حرکات موزون: علی براتی به کارگردانی بهروز شعیبی و تهیهکنندگی علی سرتیپی ساخته شده است.
در خلاصه داستان فیلم آمده است: سه قصه عاشقانه… سه زوج در فراز و نشیب روابط عاطفی، فرصت مییابند به تعریف جدیدی از عشق برسند.
«آغوش باز» ششمین اثر سینمایی بهروز شعیبی است که پیش از این کارهایی چون بدون قرار قبلی، روز بلوا، دارکوب، سیانور، دهلیز و … را ساخته است. شعیبی پیش از این در جشنواره جهانی و ملی فجر داوری کرده و با تمام فیلمهای کارنامه کارگردانیاش در جشنواره فیلم فجر حضور داشته است.
«احمد»
فیلم سینمایی «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی و تهیهکنندگی حبیب والینژاد با داستانی مرتبط با حادثه زلزله بم در سال ۸۲ است.
این فیلم محصول مشترک سازمان سینمایی سوره و موسسه تصویر شهر سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران است که به استناد خلاصه داستان رسمی منتشر شده از آن قرار است روایتگر ناگفتههایی درباره ۱۸ ساعت ابتدایی پس از وقوع زلزله در شهر بم باشد.
و دست اندرکاران این فیلم نیز همزمان با اعلام نام اسامی فیلم های سودای سیمرغ ، جزییات بیشتری از این فیلم منتشر کردند.
«بهشت تبهکاران»
تازهترین فیلم مسعود جعفری جوزانی که سال قبل هم به عنوان یکی از آثار متقاضی جشنواره نام برده میشد بالاخره به این رویداد رسید. البته در مقاطعی گفته میشد که «بهشت تبهکاران» قرار است به صورت سریال پخش شود ولی در نهایت نسخه سینمایی آن به جشنواره فجر رسیده است.
یک نکته قابل توجه درباره «بهشت تبهکاران» جوزانی این است که این فیلم سال گذشته در بخش رزور حشنواره فجر معرفی شد و اگرچه کامل نشده بود احتمالا بخشهایی از آن توسط هیات انتخاب بازبینی شده بود که در صدر فهرست رزرو جای داشت. در این زمینه جملهای هم از دبیر جشنواره منتشر شد مبنی براینکه فیلم «بهشت تبهکاران» هر زمان آماده شود در بخش سودای سیمرغ نمایش داده خواهد شد.
در این فیلم تاریخی امیرحسین آرمان و رضا یزدانی بازی کردهاند و در آن به بازه مهمی از تاریخ معاصر ایران و به بخشی از وقایع ملی شدن صنعت نفت پرداخته میشود.
«پرویز خان»
فیلم سینمایی «پرویز خان» به کارگردانی علی ثقفی که نخستین تجربه فیلمسازی بلند اوست هم در بخش سودای سیمرغ حضور دارد.
این فیلم به تهیهکنندگی عطا پناهی با حضور سعید پورصمیمی در نقش پرویز دهداری در تهران ساخته شده و محصول سازمان هنری رسانهای اوج است.
پرویز دهداری یکی از برجستهترین مربیان تیم ملی فوتبال ایران بود.
«تابستان همان سال»
این فیلم ابتدا «آینه» نام داشت و محمود کلاری پس از گذشت دو دهه دوری از کارگردانی آن را ساخته است.
در این فیلم که اطلاعات رسمی از آن منتشر نشده، گفته میشود علی شادمان در نقش اصلی بازی کرده و از مهران مدیری ، فریبا نادری، سمیرا حسنپور و پژمان بازغی هم به عنوان بازیگران دیگر نام برده شده است.
«تمساح خونی»
جواد عزتی پس از اینکه سالها فیلمهای متعددی را در جشنواره فجر داشت، امسال با اولین تجربه کارگردانی به این جشنواره میآید.
این فیلم به تهیهکنندگی کامران حجازی ساخته شده و اطلاعات رسمی درباره بازیگران و داستانش منتشر نشده است.
«دروغهای زیبا»
فیلم جدید مرتضی آتشزمزم که اخیرا «هولیا» را روی پرده سینما داشت، یک درام اجتماعی و محصول مشترک ایران و بنگلادش است.
این فیلم سینمایی با حضور بازیگر کشور بنگلادش، جایا احسن و شمون فاروغ در شهرهای داکا و قاضی پور ساخته شده است.
«دست ناپیدا»
انسیه شاهحسینی سرانجام توانسته «دست ناپیدا» یش را بسازد و راهی جشنواره فجر کند. این فیلم روایتگرزندگی زنی است که ۲۰۰ فانوسقه خونین بر دوش دارد و همه را در آب کارون شسته و به جبهه میفرستد.
سید سعید سیدزاده، تهیهکننده این فیلم گفته بود: «دست ناپیدا» به طور کامل در استان خوزستان ساخته میشود و فیلمی در حوزه دفاع مقدس و کاملا ارزشی است که آیندگان ما نیاز دارند قصههایی شبیه آن را ببینند. فیلم، یک قصه اجتماعی در میانههای جنگ و روایتگر ایثارگری یک قشر خاصی از جامعه در دوران جنگ است.
«دو روز دیرتر»
فیلم سینمایی «دو روز دیرتر» با موضوع فرزندآوری و ازدیاد جمعیت معرفی شده که به کارگردانی اصغر نعیمی و نویسندگی رضا مقصودی و حمید اکبری خامنه و براساس طرحی از سید محمد حسینی و تهیه کنندگی محسن شیرازی تولید شده است.
در این فیلم سینمایی که نگاهی طنز دارد، سینا مهراد، پردیس احمدیه، فرهاد آئیش، گوهر خیراندیش، کمند امیر سلیمانی، سیدجواد یحیوی، سیاوش چراغیپور، محمد فیلی و علیرضا داوودنژاد بازی کردهاند.
سید جمال ساداتیان به عنوان مشاور تهیهکننده فیلم بوده و بنیاد فرهنگی روایت فتح سرمایهگذار اصلی این پروژه سینمایی است که در تولید آن با بنیاد سینمایی فارابی و موسسه بهمن سبز حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی مشارکت دارد.
«شهسوار»
فیلمسینمایی «شهسوار» تازهترین اثر حسین نمازی پس از «شادروان» است که مهرداد صدیقیان و الناز حبیبی در آن بازی کردهاند.
داستان «شهسوار» طی سه شبانه روز و در یک مراسم عروسی رخ میدهد و فیلم محصول بنیاد سینمایی فارابی است که با مشارکت بخش خصوصی تولید شده است.
«شور عاشقی»
یکی از فیلمهای عاشورایی ساخته شده در ماههای گذشته «شور عاشقی» به کارگردانی داریوش یاری است که قصهای از کاروان اهل بیت(ع) را پس از واقعه کربلا روایت میکند.
در این فیلم که سومین ساخته یاری و محصول مشترک بنیاد شهید و بنیاد سینمایی فارابی است، شهره موسوی، مهدی زمین پرداز، پیام احمدی نیا، نادر فلاح، علیرضا استادی، سیامک صفری و… .از جمله هنرمندانی هستند که در این فیلم سینمایی عاشورایی نقشآفرینی کردهاند.
«صبح اعدام»
تازه ترین ساخته بهروز افخمی «صبح اعدام» نام دارد که تهیه کنندگی آن برعهده علی شیرمحمدی است. این فیلم محصول سازمان سینمایی سوره و بنیاد سینمایی فارابی معرفی شده و در آن برشی از لحظات پایانی زندگی طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی روایت میشود که در پی قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ محکوم به اعدام شدند.
ارسطو خوش رزم در نقش حاج اسماعیل رضایی، مسعود شریف در نقش طیب حاج رضایی، داود فتحعلیبیگی در نقش قاضی عسکر، پوریا منجزی در نقش کلیددار طیب، مهرداد نیکنام در نقش تیمسار، محسن آوری در نقش سرهنگ دادستانی و کاوه دارابی در نقش خبرنگار کیهان و فریبا آذرشب در نقش مادر حاج اسماعیل رضایی در فیلم بهروز افخمی بازی کردهاند.
«صبحانه با زرافهها»
فیلم جدید سروش صحت که احتمالا یکی از پرطرفدارترین فیلمهای جشنواره برای تماشا باشد، «صبحانه با زرافهها» نام دارد که بهرام رادان، پژمان جمشیدی، هوتن شکیبا و هادی حجازیفر در آن بازی کردهاند.
این دومین فیلم سروش صحت پس از فیلم «جهان با من برقص» است که به تهیهکنندگی سید مصطفی احمدی ساخته شده است.
«قلب رقه»
یکی از فیلمهای موسوم به سینمای دفاع مقدس و مقاومت «قلب رقه» است که توسط خیراله تقیانیپور ساخته شده است.
این فیلم به تهیهکنندگی سعید پروینی با بازی شهرام حقیقت دوست، فرهاد قائمیان، محمدرضا شریفینیا، هدایت هاشمی، عبدالرضا نصاری، مصطفی ساسانی و شادی مختاری به عنوان محصولی از بنیاد رسانهای بیان و بنیاد سینمایی فارابی ساخته شده است.
«قلب رقه» درباره اتفاقهای چند سال اخیر سوریه و محور مقاومت است. رقه چند سال پایتخت داعش بود.
«مجنون»
فیلم سینمایی «مجنون» به تهیهکنندگی عباس نادران و کارگردانی مهدی شامحمدی در جنوب کشور ساخته شده و محصول سازمان هنری رسانهای اوج است.
این فیلم برشی از حماسه آفرینی شهیدان مهدی و مجید زینالدین و رزم آوران لشگر ۱۷ علی بن ابی طالب(ع) در جزیره مجنون و عملیات بزرگ خیبر را به تصویر میکشد.
سجاد بابایی که سال گذشته در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر توانست برنده سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل مرد برای فیلم «استاد» شود، نقش شهد شیرودی را بازی کرده است.
«میرو»
این فیلم به کارگردانی حسین ریگی در چابهار و با حضور بازیگرانی همچون سودابه بیضایی، امیررضا دلاوری، حمید ابراهیمی، آرزو تاج نیا، ابوالفضل همراه، مهدی دین محمدپور، ایوب افشار و جمعی از هنرمندان بومی استان سیستان و بلوچستان فیلمبرداری شده است.
«میرو» سومین اثر سینمایی ریگی از فیلمسازان بلوچ کشور پس از فیلمهای «لیپار» و «هوک» است که در ژانر کودک و نوجوان تولید شده و در بستر قصهای متعلق به دوران دفاع مقدس در دهه ۶۰ روایت میشود.
بنیاد شهید و امور ایثارگران و بنیاد سینمایی فارابی سرمایه گذاران فیلم سینمایی «میرو» هستند و سعید الهی تهیه کنندگی آن را بر عهده دارد.
«نبودنت»
این فیلم به کارگردانی کاوه سجادی حسینی ساخته شده و اطلاعات جدیدی درباره آن منتشر نشده است؛ اما سجادی حسینی سال ۱۳۹۵ گفته بود که در همان زمان قصد ساخت آن را دارد. طبق گفته او این فیلم یک اثر اجتماعی عاشقانه است.
گفته می شود سحر دولت شاهی ، آزاده صمدی و امیر آقایی از جمله بازیگران این فیلم هستند.
«معجزه پروین»
این فیلم به کارگردانی محمدرضا ورزی و تهیهکنندگی محمدرضا شریفینیا به جشنواره راه یافته ولی اطلاعات رسمی از آن منتشر نشده است. ساخت فیلم ورزی در یکی از کاخهای سعدآباد در مقطعی حاشیههایی را به وجود آمد و حالا قرار است او فیلمش را که اطلاعاتی از آن منتشر نکرده، در جشنواره فجر رونمایی کند.
«نپتون»
این فیلم به کارگردانی محمدابراهیم غفاریان هم از دیگر آثار جشنواره امسال است که تاکنون خبری از آن منتشر نشده است.
همزمان با ادامه مراحل فنی فیلم سینمایی «آسمان غرب»، نخستین عکس از میلاد کیمرام ایفاگر نقش شهید شیرودی منتشر شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، همزمان با پایان فیلمبرداری فیلمسینمایی «آسمان غرب» به نویسندگی و کارگردانی محمد عسگری و تهیهکنندگی حبیب والینژاد، اولین عکس از میلاد کیمرام ایفاگر نقش شهید شیرودی رونمایی شد.
این روزها مراحل پستولید این فیلم سینمایی شامل تدوین توسط میثم مولایی، جلوههای ویژه بصری توسط جواد مطوری، صداگذاری توسط بهمن اردلان و ساخت موسیقی توسط مسعود سخاوتدوست برای حضور در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر در حال انجام است.
این اثر جنگی اکشن که در لوکیشنهای متعدد استان کرمانشاه فیلمبرداری شده با نگاهی متفاوت، رشادت، غیرت و میهندوستی خلبان شهید علیاکبر شیرودی و دیگر همرزمانش را در روزهای آغازین جنگ به تصویر میکشد.
«آسمان غرب» دومین تجربه کارگردانی محمد عسگری پس از ساخت فیلم سینمایی «اتاقک گلی» است و اسامی سایر بازیگران آن به زودی اطلاع رسانی میشود.
این فیلم سینمایی محصول بنیاد سینمایی فارابی و سازمان سینمایی سوره است که با مشارکت ارتش جمهوری اسلامی ایران ساخته شده است.
کارگردان فیلم «پالایشگاه» با بیان اینکه تمرکز ارگانهای دولتی بر ساخت فیلمهای دفاع مقدسی در حدی است که انگار در دهه ۶۰ هستیم اظهار کرد: دیگر وقت آن است که از یک خاکریز عقبتر برویم تا به شهرها و مردمانی بپردازیم که انگار فراموش شدهاند و بیتوجهی به آنها هیچ توجیهی ندارد.
به گزارش سینمای خانگی، بهمنماه سال قبل که جدیدترین فیلم مهرداد خوشبخت با نام «گلهای باوارده» در جشنواره فجر نمایش داده شد، کارگردان فیلم نارضایتی خود را بابت نسخه ناقص پخش شده با صراحت بیان و اعلام کرد که فیلمش به چند ماه زمان نیاز دارد تا تکمیل شود. حالا حدود یک سال گذشته و فیلم مهرداد خوشبخت با نام «پالایشگاه» در حالی به تازگی به سینماها آمده که او این نسخه را درخشان میداند و به مخاطبانش هم توصیه میکند آن را حتما روی پرده سینما تماشا کنند.
«پالایشگاه» با درونمایهای از دو نوع نگاه و عملکرد روایت آنهایی است که معتقدند پالایشگاه نفت آبادان باید تخریب شود و دیگرانی که معتقدند باید نجاتش داد تا به دست دشمن نیفتد و این فیلم داستان تلاش چند نفر از کارکنان این مجموعه برای حفظ آن در روزهای اول جنگ است.
خوشبخت در گفتوگویی با ایسنا، علاوه بر اشاره به سختیهایی که ساخت «پالایشگاه» داشته است _ از جمله همزمانی فیلمبرداری با التهابهای سال گذشته کشور که امکان کوچکترین انفجار را هم از گروههای فیلمسازی میگرفت – از ضرورت تولید فیلمهایی این چنینی سخن گفت و تاکید کرد، برای نسل جدید ناگفتههای زیادی از جنگ وجود دارد که صرفا در خط مقدم جبهه رخ ندادهاند و اتفاقا الان زمان آن رسیده که باید با عبور از داستانهای تکراری، یک سنگر عقبتر رفت تا آنچه را در شهرها و حمایتهای پشت جبهه از نیروهای رزمی رخ داده، به تصویر کشید.
او در این زمینه بر همراهی نهادها و ارگانهای مرتبط بویژه در تامین تجهیزات تاکید دارد.
خوشبخت در این مصاحبه همراه با علی طباطبایی (پخشکننده) در خبرگزاری ایسنا حاضر شد که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
فیلم «پالایشگاه» اگرچه در دسته فیلمهای دفاع مقدسی قرار میگیرد ولی مثل فیلمهای مرسوم جنگی صحنههای انفجار و خونریزی و… ندارد و در عین حال از آن دسته فیلمهایی است که باید حتماً روی پرده سینما دیده شود. این در شرایطی است که تعداد فیلمهای کمدی در حال اکران زیاد است و مخاطب هم بیشتر سراغ همانها میرود. چه تمهیدی درنظر گرفتید تا فیلم «پالایشگاه» مخاطبان امروز سینما را ترغیب به تماشا کند؟
اولین نکته ضروری برای یک فیلم جذاب، داشتن داستان و درام است. برای داستان فیلم «پالایشگاه» هم به دلیل آنکه روایتگر مجموعه اتفاقهایی واقعی در روزهای اول جنگ بود، باید حتما یک خط روایی جذاب پیشبینی میکردیم. این حداقل کاری بود که میشد انجام داد ولی در اینکه چهره فیلم به نظر جنگی میآید کاری نمیتوان کرد چون فیلم در زمان جنگ اتفاق میافتد و یک ماجرای واقعی را روایت میکند که البته مربوط به جنگ نیست یعنی خاکریز و توپ و تانک و تفنگ ندارد بلکه مربوط به پشت جبهه و حمایتهای پشت فضای جنگ است. ما فیلمی را میبینیم که در کارگاه مرکزی پالایشگاه، تعمیرات اسلحه و ماشین انجام میشود یا اینکه سوخت کشور را تامین میکند. در واقع انگار شرایط همین الان را مثل زمانی که با مشکل توزیع بنزین مواجه میشویم، روایت کردهایم؛ فقط یک تفاوت مهم این است که الان افراد جوانتر جایگزین قدیمیهای پالایشگاه و شرکت نفت شدهاند. بنابراین برای جذب مخاطب جدا از آنچه در فیلم انجام دادیم، تلاشهایی در زمینه تبلیغات توسط دوستان موسسه شهر فرنگ به خوبی انجام شده تا چهره جنگی به فیلم داده نشود. کمااینکه بجز دقایقی از فیلم که صحنههای انفجار دارد، «پالایشگاه» به آن معنا جنگی نیست.
در بخش تبلیغات از تنها حربهای که میتوانیم برای معرفی فیلم استفاده کنیم همین است که بگوییم «پالایشگاه» فیلمی درباره روابط انسانی در دوران جنگ است همانند فیلم «آبادان یازده ۶۰» که قصه آن داخل ساختمان رادیو اتفاق میافتاد و حرفش این بود که این آدمهای عادی در شرایط ویژه به قهرمان تبدیل میشوند درست مثل «پالایشگاه» که یک عده با تلاش و انگیزه شخصی بدون اینکه کسی به آنها امر کند، قطعات پالایشگاه را برای اینکه حفظ شوند، از محاصره شهر خارج میکنند.
شما بعد از فیلم «آبادان یازده ۶۰» تصمیم گرفتید «پالایشگاه» را بسازید؟ چون بر اساس آنچه در تیتراژ فیلم پالایشگاه دیده میشود به نظر میرسد مستندی هم از آن ساختهاید.
آنها مستند – مصاحبههایی هستند که قرار است در مستندی درباره پالایشگاه استفاده شوند ولی هنوز ساخته نشده است. قصد دارم برای حفظ تاریخ شفاهی پالایشگاه حتماً آن مستند را بسازم.
با توجه به سختیهای ساخت چنین پروژههایی بدون حمایت دولتی، از چه زمانی ایده ساخت پالایشگاه را در ذهن داشتید و چه زمانی شرایط ساخت آن فراهم شد؟
قبلاً در روایت فتح یک مستند در این زمینه کار میشد که من در مرحله تحقیقات همکاری میکردم ولی به دلیل حادثهای که برایم رخ داد نتوانستم کار را ادامه دهم. اما خودم آن تحقیقات دوست و استادم علیرضا اسلامی را ادامه دادم و به بسیاری از موضوعاتی که درباره آبادان تاکنون گفته نشده برخورد کردم مثل رادیو آبادان، پالایشگاه یا ذوالفقاری. قصد داشتم یک سه گانه بسازم که با رادیو آبادان شروع شد، با «پالایشگاه» ادامه داشت و امیدوارم به ذوالفقاری که یک جنگ ۲۴ ساعته در آبادان است برسم. این سوژهها از دل همان تحقیقات بیرون آمد و هرکس آنها را میشنید برایش تازگی داشت چون با آنچه تاکنون در زمینه جنگ و آبادان کار شده، فرق داشت.
مستند را چه زمانی قرار است بسازید؟
فعلاً در حال مذاکره با روابط عمومی وزارت نفت هستم و اگر هزینه آن فراهم شود حتماً ساخت آن را پیگیری میکنم چون بخش عمدهای از آن را با هزینه خودم ساختهام. در واقع در سفرهای شخصی تحقیقاتم را به صورت تصویری هم ضبط میکردم و برای ساخت فیلم باید بازسازیهایی انجام شود که آنها هزینههایی را لازم دارند و اگر آن هزینه فراهم شود حتماً کار را شروع میکنم، در غیر این صورت باید خودم به نحوی هزینه ساخت مستند را جور کنم.
به نظر میرسید اگر بنیاد سینمایی فارابی و وزارت نفت و به طور کلی بخش دولتی حمایت نمیکردند امکان ساخت «پالایشگاه» فراهم نمیشد. تجربه این مشارکت چطور بوده که قصد دارید یک بار دیگر برای مستند آن را تکرار کنید؟
ماجرا اینطور بود که من تحقیقاتم را انجام دادم. بعد به یک ایده داستانی رسیدم، آن را نوشتم و به یک طرح مفصل ۳۰ صفحهای رسیدم. پیگیریهای زیادی انجام دادم و وقتی در وزارت نفت آن را مطرح کردم متوجه شدم که خیلیها از این جریان (داستان واقعی فیلم) مطلع نبودند و وقتی متوجه چنین ماجرایی در زمان جنگ شدند، برایشان جذاب شد که همکاری کنند. البته نسل قدیمی وزارت نفت از این ماجرا مطلع بودند ولی نسل جدید آگاهی چندانی نداشتند که سر همین پروژه ارتباطی بین آن نسل قدیم و نسل جدید هم شکل گرفت. آقایایان فروزنده و قاسمی در روابط عمومی شرکت نفت نگاه بسیار خوب و متفاوت و فرهنگی ای داشتند در ادامه طرح را به فارابی ارائه دادم، در آنجا هم با نگاه مثبت آقای احمدیان (معاون فرهنگی) پروژه راه افتاد به این ترتیب وزارت ارشاد و وزارت نفت به هم وصل شدند، توافق کردند و فیلمنامه نوشته شد. در این مسیر ما یک قرارداد با فارابی داشتیم و فارابی هم قرارداد تولید را با وزارت نفت منعقد کرد و کار اینطور پیش رفت که از وزارت نفت پول به فارابی داده میشد و آنها نیز به ما میدادند.
فیلم را چه زمانی کلید زدید؟
اول مهرماه سال ۱۴۰۱ فیلمبرداری کلید خورد و بعد از ۷۲ جلسه هم تمام شد. این ۷۲ جلسه برای فیلمی مثل «پالایشگاه» خیلی کم بود مخصوصا آنکه برآورد اولیه ما ۹۰ روز بود.
یکی از دلایلی که ما فیلمبرداری را زود تمام کردیم بخاطر فشاری بود که برای رساندن فیلم به جشنواره وجود داشت. این فیلم جلوههای بصری زیاد و کلا پستپروداکشن سنگینی داشت. با اینکه بچهها شبانه روز زحمت کشیدند ولی فیلم به روزهای اول جشنواره نرسید یعنی اصلاً آماده نبود که آن را به جشنواره بدهیم با چنین پروژهای که فیلمبرداری آن هم ۷۲ روز طول کشیده بود به نظر میرسد خیلی طبیعی بود که آمادهسازی نهایی آن زمان زیادی طول بکشد. چرا اصلا فیلم در جشنواره بود که تازه بعد از به تعویق افتادن سانس اکران، نسخهای برسد که با نارضایتی شما همراه باشد؟
یکی از دلایلی که ما فیلمبرداری را زود تمام کردیم بخاطر فشاری بود که برای رساندن فیلم به جشنواره وجود داشت. این فیلم جلوههای بصری زیاد و کلا پستپروداکشن سنگینی داشت. با اینکه بچهها شبانه روز زحمت کشیدند ولی فیلم به روزهای اول جشنواره نرسید یعنی اصلاً آماده نبود که آن را به جشنواره بدهیم چون هم با مشکلات فنی زیادی مواجه شدیم و هم لابراتوارها با توجه به حجم بالای فیلمها بسیار شلوغ بودند و نمیتوانستند همه وقت خود را برای یک فیلم بگذارند. همین اتفاقها باعث شد فیلم به دو روز آخر جشنواره برسد و به دلیل همان فشار زیاد، یک فیلم به معنای واقعی ناقص را به جشنواره دادیم؛ یعنی از نظر خودم نسخهای که در جشنواره نمایش داده شد اصلاً قابل دیدن نبود چون نه تنها ویژوال کاملی نداشت بلکه حتی نتوانسته بودیم رِندر نهایی را از پلانها بگیریم و خیلی از صحنهها باکیفیت نبود. در سینمای رسانه منتظر شروع نمایش فیلم بودند و بابت همین موضوع کلی از آنها (اهالی رسانه) کنایه شنیدم چون تایم شروع فیلم مدام تغییر میکرد و آنها هم میگفتند اگر نمیخواهی فیلم را نمایش دهی چرا ما را در صف نگه داشتهای و من هم عذر خواهی میکردم ولی واقعا مسئله فنی بود. من برای رساندن فیلم، خودم در آن شب بارانی هارد را از لابراتوار گرفتم و با موتور به پردیس ملت بردم تا فیلم برای خبرنگارها نمایش داده شود. فیلم را کپی کردیم اما پِلِی نمیشد. دوباره روی یک هارد سالن دیگر کپی کردیم که همه اینها زمانبَر بود تا در آن ترافیک فیلم را دوباره به پردیس ملت برسانیم. در یک سالن دیگر امتحان کردیم ولی باز هم پلی نشد و اصلاً امکان نمایش فیلم در آن شب فراهم نشد. در آخر روز بعد همان نسخه با کیفیت پایین را خروجی گرفتیم و نمایش دادیم که خیلی بابت آن عصبانی بودم.
حالا از این نسخهای که در سینماهاست راضی هستید؟
بله. بعد از جشنواره کمی صدا را دستکاری کردیم، اصلاح رنگ و ویژوال افکت کامل شد و الان یک نسخه دیدنی برای اکران روی پرده سینما آماده شده و به نظرم حداکثر استعدادی که برای بخشهای مختلف پست پروداکشن لازم بود به کار گرفته شده است و اگر ضعفی وجود دارد به من مربوط میشود.
در میکس نهایی آیا صحنههایی کم و زیاد شده یا فیلم در تدوین تغییری کرده است؟
مدت زمان نمایش فیلم تغییری نکرده منتها برخی پلانها بخصوص در بخش ویژوال افکت جایگزین شدهاند.
در توضیح ابتدایی فیلم «پالایشگاه» به ۳۳۰ شهید پالایشگاه نفت آبادان اشاره میشود که فیلم به آنها تقدیم شده است. این تصمیم خود شما بود که همانند دیگر فیلمهای دفاع مقدسی به طور مستقیم به شهادت یک رزمنده خاص اشاره نکنید؟
این ۳۳۰ شهید پالایشگاه مربوط به تمام هشت سال جنگ است ولی داستان ما در همان دو سه ماه اول جنگ رخ میدهد. البته در همان مقطع هم کسانی شهید شدند که اشاره شده ولی داستان فیلم مسیر دیگری را پیش میبرد.
بسیار جای تأمل دارد که یک شهر هشت سال زیر بمباران بود ولی اجازه داده نشد آب تصفیه شده آن قطع شود و این آب فقط مربوط به مردم هم نبود بلکه رزمندگانی که در آن زمان مشغول جنگ بودند هم از آن استفاده میکردند اما الان مردم آبادان آب آشامیدنی را می خرند ومتاسفانه ظلمی که الان به آبادان و خرمشهر می شود هیچ توجیهی ندارد
این مسیر دیگر فیلم، بنا بر همان ایدهای است که قبلا هم در باره آن صحبت کردهاید که جنگ را از زوایای دیگری ببینیم؟ شما «پالایشگاه» را با چه نگاهی ساختید تا مثل بسیاری از فیلمهای امروزی دفاع مقدسی صرفا حول یک قهرمان شهید پیش نرود؟
به نظر من بخشهایی از تاریخ جنگ ما مغفول مانده که اگرچه در کتابها ثبت شده یا در تاریخ شفاهیها گفته شده ولی خیلی کم به فیلم تبدیل شده است. عمدتاً هم اگر اینها به فیلم تبدیل نشوند مردم در جریان آنها قرار نمیگیرند چون مگر چقدر مخاطب کتابخوان داریم؟ به همین دلیل فکر میکنم الان وقت آن است که سراغ بخشهایی برویم که تاکنون به آنها پرداخته نشده است. ما درباره جبهه جنگ زیاد فیلم ساختهایم یعنی از خط مقدم فیلمهای متفاوت و زیادی ساخته شده و همچنان هم ساخته میشوند در حالی که این جبهه جنگ، یک پشت خط مقدمی هم داشت. این باور وجود دارد که اگر مثلاً ۲۰ درصد در خط مقدم میجنگیدند، ۸۰ درصد در پشت آن مشغول جنگ بودند که شامل تمام فعالیتها و آدمها از پایتخت و مرکز کشور گرفته تا شهرهای مرزی میشود ولی کمتر به آنها پرداخته شده است. در تیتراژ آخر فیلم تصویر مستندگونهای وجود دارد که میگوید در طول هشت سال جنگ، آب تصفیه شده و آشامیدنی آبادان قطع نشد چون پالایشگاه بخش تصفیه آب خود را قطع نکرد و ما بابت همین مسئله کلی شهید دادیم. این بسیار جای تأمل دارد که یک شهر هشت سال زیر بمباران بود ولی اجازه داده نشد آب تصفیه شده آن قطع شود و این آب فقط مربوط به مردم هم نبود بلکه رزمندگانی که در آن زمان مشغول جنگ بودند هم از آن استفاده میکردند اما الان مردم آبادان آب آشامیدنی را میخرند ومتاسفانه ظلمی که الان به آبادان و خرمشهر میشود هیچ توجیهی ندارد. همچنین گفته میشد وقتی برای هلیکوپترها روغن میخواستند، عدهای بودند که از جان خود مایه گذاشتند و این روغن را از پالایشگاه تامین میکردند تا به شهرهای مختلف فرستاده شود اما به هیچ کدام از این موضوعها پرداخته نشده است و فراموش شده که ما قهرمانانی داشتیم که مردم عادی بودند یعنی تفنگ در اختیار نداشتند ولی هیچ چیزی کمتر از آن بسیجی و ارتشی و تکاوری که با بعثیها میجنگیدند، نداشتند. بنابراین حالا بعد از اینکه فیلمهای زیادی در خط مقدم ساخته شده، وقت آن رسیده که ارگانهای دخیل در این ماجرا هزینه کنند و از داستانهای غیرتکراری بگویند مخصوصا آنکه پرداختن به برخی از این داستانها میتواند از یک جنبه راحتتر باشد چون وقتی برای یک داستان یا فیلم وارد منطقه عملیاتی میشوید، خط قرمزها در خط مقدم بسیار زیاد است اما وقتی یک خاکریز عقبتر میآیی خیلی چیزها را میتوانی راحتتر بگویی و الان زمان آن است که بگوییم در شهرهای مرزی چه اتفاقاتی افتاده است.
این نوع نگاه به دلیل آبادانی بودن شما بسیار کمککننده است چون خیلی چیزها را خودتان تجربه کردهاید. از آن زمان بگویید. وقتی اولین شعلههای آتش جنگ در پالایشگاه نفت آبادان دیده شد که آن را به اولین شعلههای آتش جنگ تعبیر میکنند، شما در آبادان بودید؟
بله. ما در آنجا بودیم و من کودک بودم، مدتی زندگی کردیم ولی بعد دیگر شرایط سخت بود و جنگزده شدیم و از شهر بیرون آمدیم. البته هر از گاهی برمیگشتم چون در اهواز بودیم و فاصله زیادی با آبادان نبود. در سال۱۳۶۵ حدودا ۱۵ – ۱۶ ساله بودم که به عنوان عکاس در عملیات والفجر ۸ در آبادان بودم؛ در همان شبی که غواصها رفتند من هم رفتم و عکاسی و فیلمبرداری کردیم و صبح آن روز هم به فاو رفتیم. در مجموع قصههای جذاب زیادی از همین سنگرهای پشت جنگ وجود دارد و بجز آبادان و خرمشهر شهرهای دیگری مثل قصر شیرین، کرمانشاه و ایلام هم قصههای زیادی دارند.
تجربه من پس از فیلم «آبادان یازده ۶۰» که هیچ کامنت یا نقد رسمی منفی هم ندیدم نشان میدهد که نسل جدید از دهههای ۷۰ و ۸۰ که فیلم را دیده بودند اول تمایلی به دیدن فیلم جنگی نشان نمیدادند بخصوص در جشنواره که بخاطر مجموعه بلیتهایی که خریده بودند، به اجبار به تماشای فیلم رفتند ولی وقتی از سالن خارج می شدند از همانها هم واکنشهای مثبت گرفتم چون اینها مطالب ناگفتهای است که نسل جدید باید آنها را بداند.
البته توجه فیلمسازها هم میتواند به این مسائل جلب شود، موقعیتهایی هم پیش میآید که برای یکسری فیلمها سرمایهگذاری بیشتری انجام میشود؛ مثلاً چند سالی بود که فیلم دفاع مقدسی نداشتیم طوری که وقتی «آبادان یازده ۶۰» در جشنواره فجر نمایش داده شد، فیلم جنگی زیادی در آن دوره نبود ولی بعد تصمیم گرفتند تعداد این فیلمها را زیاد کنند تا امسال که انگار در دهه ۶۰ هستیم و همه ارگانهای دولتی مشغول ساخت فیلم جنگی هستند. یک زمان هم بود که تمرکز بر ساخت فیلم درباره مجاهدین زیاد شده بود و حوزه هنری و سازمان اوج و … سراغ ساخت چنین فیلمهایی رفتند اما کسانی که پالایشگاه را دیدهاند، میگویند بعد از مدتها یک فیلم سینمایی را روی پرده تماشا کردهاند از نظرتصویر و صدا که البته زحمت زیادی هم برای آن کشیده شد. یادم میآید برای صحنه انفجار تانکی گازوییل هیچ تصوری که چطور در میآید وجود نداشت و بعضی که وقتی فیلمنامه را می خواندند، به من گفتند فیلمنامه با شرایط سینمایی ما این صحنهها موقع اجرا درنمیآید. تقریباً هم سکانسی جا نماند که آن را اجرا نکنیم و در بخش فیلمبرداری و ویژوال و بازیگران و همکاران جوانم با شجاعت و جسارت و استعداد و غیرت کمک بسیار زیادی کردند و نشان دادند که با همین امکانات میتوان یک فیلم سینمایی خوب ساخت.
حالا که بر روایتهای متفاوت از پشت خط مقدم و در شهرهای مرزی و جنگزده تاکید میکنید، قصد ندارید سراغ ساخت فیلمی از دوران معاصر این شهرها، زندگی مردمانش و آسیبهای جنگ بروید؟
سراغ این موضوعها هم میتوان رفت و اگر اشتباه نکنم فیلمهای خیلی کمی هم درباره جنگزدهها ساخته شده؛ مثلا آقای رحمان رضایی یک فیلم ساخته بود و همینطور آقای عیاری که امیدوارم هرچه زودتر حالشان خوب شود، فیلم «آبادانیها» را در هتل زیر پل سیدخندان که الان تخریب شده ساختند. درواقع فیلمهای خیلی محدودی نه فقط در این مورد بلکه حتی در مورد خانوادهها شهدا و رزمندگان و زندگی عادی آنها ساخته شده است وشاید از معدود نمونههای آن به فیلم «موقعیت مهدی» بتوان اشاره کرد که یک طرف جذابتر ماجرا را نشان میداد.
ارزش قطعاتی که در همان ماههای اول جنگ از پالایشگاه نجات داده شد سه میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار بود. یعنی چند نفر تصمیم میگیرند تا این سرمایه مملکت را بدون اینکه کسی به آنها بگوید به این شکل حفظ کنند و الان جالب است که مشابه همین رقم را امروز به عناوینی دیگر در خبرها میشنوی که اختلاس میشود
در پرداختن به این داستانها خط قرمزها کمتر نمیشود؟
اگر بخواهیم به آسیبها بپردازیم خط قرمزهایی وجود دارد ولی اگر بخواهیم حماسهسازی کنیم، خط قرمزی نیست. یک اتفاق جالب که من اخیراً متوجه آن شدم و احتمالا طرح آن سخت باشد این بود که طبق اسناد موجود، ارزش قطعاتی که در همان ماههای اول جنگ از پالایشگاه نجات داده شد و آنها را از آبادان خارج کردند، سه میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار بود. ما در زمان جنگ تحریم بودیم و این قطعات تمام پالایشگاههای کشور را سرپا نگه داشت. حتی پس از جنگ هم وقتی میخواهند پالایشگاه آبادان را بازسازی کنند باز، همین قطعات است که به کمک میآید یعنی چند نفر تصمیم میگیرند تا این سرمایه مملکت را بدون اینکه کسی به آنها بگوید به این شکل حفظ کنند و الان جالب است که مشابه همین رقم را امروز به عناوینی دیگر در خبرها میشنوی که اختلاس میشود.
در چند سال گذشته بازیگران سرشناسی به فیلمهایی که در دسته فیلمهای دفاع مقدسی قرار میگیرند وارد شدهاند مثل امیر جدیدی یا جواد عزتی. با توجه به حمایت مالی که از طرف وزارت نفت داشتید نمیخواستید از بازیگران چهره استفاده کنید تا فیلم جذابیتهای بیشتری برای فروش در گیشه داشته باشد؟
من در «آبادان یازده ۶۰» هم همین رویه را در پیش گرفتم. نمیخواستم سراغ استار بروم و دنبال این بودم تا همه کنار هم متعلق به خود آنجا باشند. در «پالایشگاه» هم از طرف صاحبان فیلم فشار میآمد که سوپراستار داشته باشیم ولی از یک طرف بودجه نداشتیم و از طرف دیگر من اصرار داشتم که بودجه دعوت از یک بازیگر چهره را برای خود فیلم خرج کنیم چون «پالایشگاه» فیلم استار نیست، فیلم اجراست. الان هم که نتیجه کار را میبینم به نظرم تمام بچهها بخصوص بانیپال (شومون) و امیررضا دلاوری به عنوان بازیگران غیر بومی خیلی خوب، لهجه آبادانی را درآوردند و جنس کارگری آنها در نقش، خیلی خوب در فیلم نشست؛ حتی الهام نامی با وجود سکانسهای بسیار اندکش در یاد مخاطب میماند. البته این را هم باید اضافه کنم که «پالایشگاه» فیلم خیلی سختی بود و بخاطر همان پیگیریها با چند بازیگر مطرح هم صحبت کردیم اما بعضی از آنها میگفتند این فیلم خیلی دردسر دارد. همین پول را در تهران میگیریم چرا به گرمای آبادان بیاییم؟
با این وجود شما با یک بازیگر مطرح به نتیجه رسیده بودید تا در فیلم بازی کند که آن هم به حاشیههای زیادی ختم شد.
بله ولی چون ما هیچ نقشی در آن نداشتیم ترجیح میدهم دربار ه آن حرفی نزنم.
به فیلم برگردیم و صحنههایی که از آبادان تصویر کردید. زمانی ناصر تقوایی میگفت برخی سمبلها و مکانهایی که از جنگ در آبادان آسیب دیدهاند باید حفظ شوند. شما چقدر از فیلم را در آبادان ساختید و فکر میکنید چقدر از آنچه آقای تقوایی میگفت در آبادان انجام شده است؟
فیلم را که به طور کامل در آبادان ساختیم و از پرده سبز و آبی هم استفاده کردیم متاسفانه مسئولین ظاهرا قرار نیست به آبادان و خرمشهر رسیدگی کنند و اصلا انگار مردم آنجا قوم فراموش شدهاند مثل قوم سیستان و بلوچستان. یکی از موضوعاتی که من معتقدم باید درباره آن فیلم ساخت همین چیزهاست. مردم با دیدن فیلم «پالایشگاه» متوجه میشوند که آبادان چه بوده، چه آدمهایی در آن حضور داشتند و الان به چه شرایطی رسیده است. در زمان جنگ شهر در دست بچههای شرکت نفت بود؛ یعنی تمام شهر را بچههای شرکت نفت کنترل میکردند چون نظم و انضباط را میدانستند و خیلی فوری شهر را ساماندهی کردند. حتی این چاپ کوپن از آبادان شروع و بعد در کل کشور رایج شد. اولین بار کوپنها در چاپخانه آبادان به چاپ رسیدند و بعدها سهمیهبندی برنج و روغن به کل کشور رسید. ما صحنههای زیادی را بنا به داستانهای مختلف اتفاق افتاده در فیلمنامه داشتیم که بخاطر طولانی بودن، مجبور به حذف آنها از فیلمنامه شدیم از جمله اینکه پدر آن نقشی که امیررضا دلاوری آن را بازی میکند، سرآشپز شرکت نفت بود و آشپزخانه شرکت نفت در روزهای جنگ روزانه ۱۵ هزار غذا برای رزمندهها و مردم داخل شهر میپخت. اینها اتفاقهای خاصی هستند که برای مردم هم جذابیت دارند.
شما در زمان فعالیت پالایشگاه این فیلم را ساختید. در چه ساعتهایی در پالایشگاه حضور داشتید؟
ما در ساعتهایی در پالایشگاه کار میکردیم که کارکنان آنجا به ما میگفتند مگر دیوانهاید در این تایم فیلمبرداری میکنید؟ چون آنها بخاطر گرما ساعت ۱۱ تا ۲ ظهر کار خود را تعطیل میکردند و این دقیقاً زمانی بود که ما همچنان کار میکردیم یعنی از صبح تا غروب در پالایشگاه بودیم و بیشتر تمرکز ما هم در بخشهایی بود که کارهای اصلی پالایشگاه انجام نمیشد یا اگر هم دستگاهها روشن بودند کارکنان با ما همکاری زیادی انجام میدادند تا بتوانیم با سر و صدای کمتری صحنهها را فیلمبرداری کنیم. بسیاری از این کارکنان پالایشگاه از کسانی بودند که پدر، برادر یا عموی آنها پیشتر در گذشتههای دور در پالایشگاه کار میکردند و بعضی سکانسهایی را که فیلمبرداری میکردیم آنها در جریان واقعی ماجرا بودند؛ حتی یکی از آنها گفت پدرش راننده لیفتراک بود و جزو کسانی بوده که شهید شده است. بچه های شرکت و مردم آبادان و خرمشهر و مسیولین پالایشگاه خیلی همراهی کردند. به نظرم علاوه بر مردم، بخشی از مخاطبان اصلی این فیلم مسئولان هستند آن هم نه فقط مسئولان وزارت نفت، بلکه اتفاقاً مسئولان دیگر وزارتخانهها را نیز مخاطب این فیلم میدانم تا بدانند این پالایشگاه چطور و با چه غیرتیحفظ شده است.
قرار نیست فیلم جدیدی بسازید؟
چرا مشغول نوشتن فیلمنامهای هستم که داستان آن به بعد از زمان جنگ برمیگردد.
آقای طباطبایی کشاندن مردم برای دیدن این نوع فیلمها در سینما با وجود تعدد فیلمهای کمدی کار سختی است. در دفتر پخش چه برنامههایی را در نظر دارید؟
در حال حاضر ما با چند مسئله مهم مواجه هستیم از جمله ایینکه به سینمادارها بعد از دوران رکود نمیتوان حق نداد چون دو سال کرونایی را پشت سر گذاشته، به شدت ضرر کرده و آنقدر هزینههایش زیاد بوده که تازه با فروش امسال سینما به نقطه سر به سر با هزینههای سال قبلش رسیده است. از طرف دیگر مخاطب عادت کرده که فیلم کمدی تماشا کند یعنی حتی وقتی به سالنی میرود و متوجه میشود فیلمی که میبیند فقط به ظاهر کمدی بوده بعد از چند دقیقه از سالن بیرون میآید به همین دلیل شرایط اکران بسیار سخت شده ولی با این حال تلاش میکنیم در شهرستانها و به ویژه شهرهای فاقد سینما اتفاقهایی را برای پخش فیلم رقم بزنیم تا اکرانهای خارج از سینما داشته باشیم بخصوص آنکه مخاطبی که در این شهرهاست و نیز آن دسته از تماشاگرانی که از طریق سینماهای سیار فیلمها را نگاه میکنند، به این جنس فیلمها نزدیکتر هستند.
ما بیش از هر چیز باید تلاش کنیم فیلم «پالایشگاه» را به آن دسته از مخاطبانی برسانیم که این نوع سینما را دوست دارند و منتظر دیدن آن هستند و معتقدیم اگر مخاطب به سالن بیاید حتماً از تماشای این فیلم لذت میبرد.
البته به نظرم این انتظاری که امسال نسبت به فروش فیلمها ایجاد شد، باید حتماً تعدیل شود چون الان سینمدارها به فیلمی که ۵۰ میلیارد تومان میفروشد میگویند نفروخته است یعنی انگار فیلمی با فروش زیر ۱۰۰ میلیارد را خوب نمیدانند. این مسئله به نگه داشتن فیلم در سانسهای متعدد ضربه میزند. همین الان فیلم اگر فیلم «جنگل پرتقال» در سانسهای محدود اما به طور پیوسته اکران شود مخاطب خود را پیدا میکند و فروش بیشتری به دست میآورد در حالی که به چنین فیلمی فضا داده نمیشود و بعد از مدتی اکران آن را تمام میکنند و به جایش یک کمدی دیگر پخش میکنند. وقتی توقع فروش بالا میرود یک فیلم اجتماعی که ۲۰ یا ۳۰ میلیارد تومان هم بفروشد مثل یک اثر شکست خورده است در صورتی که این روزها در بین این همه فیلم کمدی یک انیمیشن داریم که ۵۰ میلیارد تومان فروخته و در باشگاه ۵۰ میلیاردیهای سینما تنها فیلم غیر کمدی ماست اما به چشم هیچکس نمیآید. این روند سبب میشود سرمایهگذارها دیگر وارد حیطه فیلمهای غیر کمدی نشوند. تمام اینها هم در شرایطی است که سال آینده تعداد فیلمهای کمدی در حال تولید یا ساخته شده، آنقدر زیاد است که به راحتی هر ماه میتوان دو فیلم کمدی اکران کرد و اگر این اتفاق بیفتد فیلم دیگری را نمیتوان با آنها روی پرده برد.
فیلم «پالایشگاه» امکان پخش تیزر از تلویزیون را دارد؟
طباطبایی: بله تعدادی تیزر داریم ولی پخش تیزر در ماهواره بسیار مهم است چون فیلمهای کمدی که در شبکههای ماهوارهای تبلیغ میشوند سبب میشوند بیشتر مخاطبان فضای کلی سینمای ایران را صرفا در همان محدوده ببینند در صورتی که ما اصلا امکان پخش تیزر در ماهواره را نداریم و عجیب است که سینمادارها این نکته را بررسی میکنند که آیا فیلمی تبلیغات ماهوارهای دارد یا خیر و اگر داشته باشد به نوعی پوئن مثبت برایش محسوب میشود.
دبیر چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر در گزارشی درباره وضعیت برگزاری این جشنواره، با تاکید بر اینکه ژانرهای مختلفی در این دوره حضور دارند، از استانداران درخواست کرد که تمهیدات ویژهای را برای چهل و دومین جشنواره فیلم فجر درنظر بگیرند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی چهل و دومین جشنواره فیلم فجر، ششمین همایش سراسری مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها روز شنبه ۹ دیماه در باغ زیبا برگزار شد. در این جلسه، مجتبی امینی دبیر چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر و برخی از مدیران جشنواره به ارائه گزارشهایی پرداختند.
اقدام زودتر برای هماهنگی بهتر در ابتدای این جلسه، محمدرضا سوقندی مدیر امور استانهای جشنواره فیلم فجر بیان کرد: ۹ دی را گرامی میداریم که روز بصیرت و پیوند و بیعت امت با ولایت است. همچنین پیشاپیش ایام ولادت حضرت زهرا(س) را تبریک میگویم و به همه شهدا بهویژه شهید بزرگوار سیدرضی موسوی درود میفرستیم.
وی در ادامه اظهار کرد: در این نشست با همراهی آقایان عزتالله علیزاده مدیر کمیته فنی، محمدرضا فرجی مسئول کمیته نمایش، مسعود نجفی مدیر روابط عمومی و میلاد شکرخواه مدیر فناوری ستاد جشنواره خدمت رسیدیم تا زودتر از سالهای گذشته هماهنگیها را برای برگزاری جشنواره داشته باشیم. در این نشست تفاهمنامههایی بین دبیر جشنواره و مدیران استانی به امضا میرسد و احکام مربوطه اعطا خواهد شد.
سوقندی گفت: فهرست سینماها هم توسط استانها اعلام شده است. گفته بودیم سه سینما مشخص شود که این فهرست را در اختیار کمیتههای نمایش و فنی جشنواره و موسسه سینماشهر گذاشتهایم. این احتمال وجود دارد که امسال در شبکه نمایش سراسری فیلمها، جابهجایی هارد را حذف کنیم که البته هنوز امکان اجرایی آن قطعی نیست، ولی در برخی استانها اعمال میشود.
اهتمام ویژه دبیر جشنواره فجر به استانها وی افزود: همانطور که سال گذشته در وبینار هم گفتم، آقای امینی اهتمام ویژهای به استانها دارد. در سال جدید هم چند طرح جدید مطرح شده که با کارشناسی آن را پذیرفتهاند. امیدوارم امسال بتوانیم جشنواره فیلم فجر را باشکوهتر از سال قبل که شرایط خاصی داشتیم، برگزار کنیم.
مدیر امور استانهای جشنواره فجر ادامه داد: براساس آماری که از سمفا گرفتهایم، سال گذشته آمار مطلوبی در زمینه مخاطب نداشتیم. گرچه اجرا خوب بود اما همه تلاشها بر این است که امسال مخاطب بیشتری بیایند و فیلمها را ببیند. سزاوار نیست که درباره مخاطبان جشنواره فجر برنامهریزی نداشته باشیم و صرفا به برخی تبلیغات سنتی اکتفا کنیم. البته سال گذشته برخی استانها تبلیغات و تمهیداتی داشتند که امیدواریم امسال بیشتر شود.
«فجر» مهمترین جریان فرهنگی کشور است در ادامه، مجتبی امینی دبیر چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، ضمن گرامیداشت روز مادر و هفته مقاومت بیان کرد: امیدوارم برکت شهدا در ادامه مسیر همراه ما باشد و کارها پیش برود. بعد از سالها این افتخار حاصل شد که میزبان یک شهید باشیم و یک شهید گمنام در وزارتخانه ارشاد دفن شد. امیدوارم برکت این شهید برای انجام بهتر امور فرهنگی باشد.
وی افزود: مهمترین جریان فرهنگی در کشور و منطقه و خاورمیانه، جشنواره فیلم فجر است که در حوزه ملی و بینالمللی برای ما مهم است و امضای هنری کشور ما محسوب میشود. این رویداد جزو جشنوارههای الف دنیا محسوب میشود و امسال وارد فصل جدیدی از برگزاری این جشنواره میشویم. سال پیش، سال سختی در برگزاری جشنواره داشتیم و همه چیز تحتتاثیر بحرانها قرار گرفته بود. از جشنواره فیلم فجر تا جامجهانی فوتبال که سال گذشته به دلیل التهابات باعث شد ضعیفتر برگزار شوند. به لطف خدا اما در همان شرایط جشنواره فجر با اقتدار برگزار شد.
به توفیق جشنواره در سال گذشته غره نشویم
امینی ادامه داد: سال گذشته اولین دورهای بود مجلس کارت سبز به وزیر ارشاد داد و نمایندگان از کیفیت برگزاری جشنواره فجر تشکر کردند که خدا را بابت آن شاکریم. سال گذشته جشنواره موفقی داشتیم و امیدوارم امسال هم همین اتفاق رخ بدهد و با همت یکدیگر جشنواره خوبی داشته باشیم. به دوستان ستاد هم گفتهام یک وقت به تجربه سال قبل غره نشوید امسال هم چالشهایی خواهیم داشت، اما دوستان زحمت میکشند تا شاهد جشنواره خوبی باشیم. دبیر جشنواره فجر تأکید کرد: امسال اوضاع خوبی داریم. شرایط آرام و تعاملات بهتر شده، حس و حال خوبی بین اهالی سینما شکل گرفته است. التهاب از بین رفته و با توجه به شرایط اقتصادی و رونق اقتصادی سینما، خط تولید فیلمها امسال ویژهتر بوده است بهگونهای که در قیاس با ده سال گذشته، امسال آمار خوبی در ثبتنام بخش ملی داشتیم. امسال ۱۱۵ فیلم در بخش ملی ثبتنام کردهاند که اتفاق ویژهای است.
ویترین متنوع یک جشنواره پررونق مجتبی امینی تأکید کرد: براساس همین آمار جشنواره پررنگ و پررونقی خواهیم داشت. در زمینه تنوع ژانری هم از آثار اجتماعی و طنز گرفته تا فیلمهای سیاسی و دفاع مقدسی در جریان تولید داشتهایم که همه آنها پیگیر حضور در جشنواره هستند. فیلمهایی از کارگردانان صاحبنام هم خواهیم داشت که جشنواره امسال را در رده جشنوارههای پرمغز و پرشور قرار خواهد داد.
۵۱ فیلمساز فیلماولی هم در جشنواره امسال ثبتنام کردهاند
دبیر جشنواره در ادامه با اشاره به ترکیب آماری آثار متقاضی گفت: آثار متنوعی در این دوره خواهیم داشت. در حوزه فیلم کودک پنج فیلم ثبتنام کردند. ۱۱ فیلم طنز متقاضی حضور هستند. ۳۵ فیلم اجتماعی، ۱۵ فیلم دفاع مقدس و هفت فیلم دینی هم فرم تقاضای حضور را تکمیل کردهاند. این عددها امیدوارکننده هستند و امیدواریم بتوانیم شرایطی را مهیا کنیم که فرایند اعلام نظر هیات انتخاب به خوبی طی شود.
بازگشت بخش ویژه فیلماولیها به «فجر»
امینی تأکید کرد: امسال با توجه به حضور پررنگ فیلماولیها، بخش ویژه فیلماولیها به جشنواره اضافه خواهد شد که فیلمهای جدی برای حضور در این بخش داریم. در بخش بینالملل هم که سال گذشته به خوبی برگزار شد امسال ۶۲۱ فیلم از ۸۷ کشور ثبتنام کردهاند که در دو بخش رقابت میکنند. برآورد ما این است که ۲۵۰ مهمان خارجی داشته باشیم و حضورشان هم پررنگ خواهد بود. یک نگاه ویژه در حوزه غزه خواهیم داشت که اگر کمی جلوتر برویم موضوعات مرتبط با آن را اعلام خواهیم کرد. این موضوع یکی از موضوعات مهم جشنواره امسال خواهد بود.
وی گفت: وقتی گذشته جشنواره فیلم فجر را مرور میکنیم، میبینم چقدر شبهای پرشور و صفهای طولانی داشتهایم اما چندین سال است که این حس، به دلایل مختلف کمرنگ شده و این انرژی دیگر نیست. باید دست به دست هم بدهیم تا این نشاط و امید برای مردم ایجاد شود. این مستلزم همت عملیاتی ریاست بخش استانها است. صداوسیمای استانها هم باید پای کار بیاید تا پویشی ایجاد شود و مردم پای کار جشنواره فجر بیایند. شهرداریها هم باید درگیر این موضوع شوند.
استانها باید رنگ و بوی «فجر» بگیرند دبیر جشنواره فیلم فجر تأکید کرد: جشنواره فجر مهمترین اتفاق هنری هر استان محسوب میشود و جزو جشنهای ویژه دهه فجر است. پس توقع است نهادها به کمک بیایند تا استانها درگیر این رویداد شوند و مدیران کل ارشاد تنها نمانند. نباید صداوسیما و فضای محیطی را رها کرد. این در حالی است که در چند سال گذشته این موضوعات رها شده است. خواهشم این است که یک فضای عملیاتی در استانها ایجاد شود تا شهرها در ایام برگزارش جشنواره فجر رنگ و بویی بگیرند. جشنواره فجر یک میراث است که به دست ما رسیده و باید شرایطی فراهم شود که به خوبی برگزار شود.
وی افزود: هر استان باید ستاد ویژه فجر داشته باشد و همه فشارها گردن یک نفر نباشد. این همافزایی بین دستگاهها مهم است. بحث دیگر این است که ما باید برنامهریزی داشته باشیم تا نشاطی در استانها ایجاد شود و صاحبان آثار فقط در تهران و کاخ جشنواره نباشند، بلکه در استانها حضور پیدا کنند. این سفر میتواند یک روزه باشد. برنامهریزی باید به گونهای باشد که در استانهای مختلف این اتفاق بیفتد چراکه این احترام به اهالی آن استان است.
امینی ادامه داد: باید از چارچوب شهر تهران خارج شویم. اینگونه هم حال هنرمندان و هم حال مردم خوب میشود و یک تصویر و قاب خوب بیرون میآید. مهم است که پای هنرمندان به استانها باز شود و این یکی از نکات استراتژیک ماست. به هر حال مردم دوست دارند هنرمندان خود را ببینند. از سوی دیگر رسانههای استانها میتوانند محتوای خوبی تولید کنند. باید همه دست به دست هم بدهیم تا یک نشاط اجتماعی ایجاد شود.
وی با اشاره به لزوم برگزاری جشنواره فجر در استانهایی که از نظر امکانات سینما ضعیف هستند نیز بیان کرد: در استانهای ضعیف، قدیم بچهها اردو میرفتند که خیلی وقت است این شرایط وجود ندارد. ما در تلاش هستیم تا از سانس صبح استانها استفاده کنیم و صبحها برای مدارس ضعیفتر فیلم بگذاریم. امسال احتمالا چهار انیمیشن در جشنواره داشته باشیم و میتوانیم زنگ مدارس را با همین پشتوانه احیا کنیم. به هر حال بچهها به انگیزه نیاز دارند و میتوانیم زنگ مدرسه را راه بیندازیم. حتی میتوانیم اسپانسر داشته باشیم تا یک پذیرایی از آنها شود و برایشان خاطره بماند. این اتفاق به همت شما عزیزان برمیگردد که با آموزش و پرورش استانها ارتباط بگیرید. دوستان در تهران هم در حال تعامل هستند تا بتوانند این کار را پیش ببرند.
تجربه مدیران کل ارشاد استانها از میزبانی «فجر» در ادامه مدیرکل ارشاد استان زنجان بیان کرد: سال گذشته اکثر فیلمها در استان ما به نمایش درآمد اما فیلمهایی که در تهران به نمایش درمیآید، یک روز بعد به استانها میرسد. مخاطبان نقدها را میخوانند و فیلمها به اصطلاح اسپویل میشوند. به همین دلیل مخاطبان هم کم میشوند. بهتر است در این زمینه تمهیدی اندیشیده شود.
تمنایی مدیرکل ارشاد استان اصفهان هم اظهار کرد: سال گذشته التهاباتی در استان داشتیم اما در عین حال توانستیم جزو استانهای بالا در فهرست فروش بلیتهای جشنواره باشیم. ما سال گذشته سه سینما برای میزبانی جشنواره داشتیم که یکی از سینماها برای هنرمندان بود. میخواهیم این روند دوباره پا بگیرد.
وی ادامه داد: امسال در استان زنگ سینما تدارک دیده شده است، برخی شهرستانها هم متقاضی میزبانی جشنواره هستند. مثلا کاشان این پتانسیل را دارد و امیدوارم اکران داشته باشیم.
جلالی مدیرکل ارشاد استان کرمانشاه هم بیان کرد: سال گذشته جشنواره معجزهوار برگزار شد. سال گذشته تلاشهایی میشد تا جشنواره به سکوت برود حالا قرار است امسال جشنواره در استانها هم خوب برگزار شود. خواهشم این این است که هنرمندان از چهرهها باشند. همزمانی اکران هم مهم است و این احترام به مخاطبان استانی محسوب میشود.
هوشمند مدیرکل ارشاد استان ایلام هم گفت: از دست دادن تعدادی از چهرههای متعهد را به خانواده سینما تسلیت میگویم. درخواست من این است که برای شهرستان آبدانان هم نمایش فیلم درنظر بگیرید. این شهرستان از لحاظ آسیبهای اجتماعی بر سر زبانها افتاده است. دختران نوجوانی در این شهرستان خودکشی کردهاند و عاجزانه خواهش میکنم ما را یاری کنید. چهلم نفر قبلی همزمان میشود با خودکشی نفر بعدی! این در حالی است که به لحاظ سواد و رتبههای بالای کنکور، این شهرستان قوی است.
درخشان مدیرکل ارشاد استان کهگیلویه و بویراحمد هم گفت: تعداد قابلتوجهی سینما به لطف این دولت در شهرستانها افتتاح شده است. امیدوارم این سینماها در ایام فجر اکران داشته باشند، چون به رونق سینمای شهرستانها کمک میکند. هماهنگیهای مرکز با استانها کند پیش میرود و این موضوع باعث کندی میشود و امیدوارم امور سرعت خوبی بگیرد.
فلاح مدیرکل ارشاد استان سمنان هم اظهار کرد: ما یک استان ویژه هستیم و به رغم اینکه جمعیت ما زیاد نیست اما شهرها فاصله با هم دارند. در سمنان یک سینمای فعال داریم درخواست من این است که شاهرود هم به شهرهای نمایش دهنده بپیوند.
براتی مدیرکل ارشاد استان قزوین نیز بیان کرد: خواسته من این است که استانداری یا شهرداری یا هر دستگاه دیگری که قرار است هم افزا باشد به کمک بیاید.
در پایان این جلسه احکام مدیران استانی جشنواره توسط مجتبی امینی اهدا و تفاهمنامه برگزاری جشنواره در استانها منعقد شد.
«لقمان خالدی» کارگردان سینمای مستند در هفدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت»، کارگاه فرایند ساخت مستند کوتاه برگزار میکند.
به گزارش سینمای خانگی از مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، لقمان خالدی یکی از استادان ایرانی کارگاههای هفدهمین جشنواره بینالمللی سینماحقیقت است که کارگاه «درام با طراحی ساختار در مستند کوتاه» را برگزار میکند.
لقمان خالدی کارگردان، مستندساز و تدوینگر سینما و متولد سال ۱۳۵۷ در کرمانشاه است. خالدی فیلمسازی خود را از انجمن سینمای جوان کرمانشاه آغاز کرد. از مهمترین آثار وی میتوان به فیلم کوتاه «فوکوس» و مستندهای «و من مسافرم»، «خصوصی»، «مشترک موردنظر»، «کمی بالاتر»، «نسا»، «فصل هرس» و … اشاره کرد.
هفدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» به دبیری محمد حمیدیمقدم از ۲۷ آذر تا دوم دی امسال در بخشهای مسابقه ملی، مسابقه بینالملل، جایزه شهیدآوینی، بخشهای جنبی ملی و بینالملل و بزرگداشت در پردیس چارسو برگزار میشود.
جشنواره در این دوره میکوشد با بازنمایی تاریخ و فرهنگ جامعه ایرانی اسلامی، تصویری واقعی از آنچه بشر امروز در عرصههای زندگی فردی و اجتماعی با آن روبه روست ارائه دهد. با این نگاه، تمرکز ویژه این دوره از جشنواره بر ۲ چالش ملی و بینالمللی بحران آب و مساله جمعیت است.
امسال علاوه بر پردیس چارسو که خانه جشنواره است، آثار جشنواره در «موزه سینما» روی پرده خواهند رفت. این سینما، سینمای مردمی هفدهمین جشنواره سینماحقیقت است.