رسانه سینمای خانگی- جای خالی مفاخر در سینما

کارگردان فیلم سینمایی «پروین» با بیان اینکه جای زندگی‌نامه مفاخر در سینمای ایران خالی است، نسل جدید فیلم‌سازان بیشتر به تولید چنین آثاری توجه کنند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا؛ فیلم سینمایی پروین به کارگردانی محمدرضا ورزی شامگاه ششمین روز جشنواره – سه شنبه ۱۷بهمن – در خانه جشنواره فیلم فجر اکران شد و سپس نشست خبر آن با حضور محمدرضا ورزی کارگردان، محمدرضا شریفی نیا تهیه کننده، مارال بنی آدم، آزیتا حاجیان، ملیکا شریفی نیا، علی کیان ارثی، محمدرضا شهبانی نوری، محمد شعبان پور، بازیگران، بهزاد عبدی آهنگساز، مسعود اوسطی طراح صحنه، مهدی حسینی وند تدوینگر، فرشاد خالقی فیلمبردار، رویا ابراهیمی طراح لباس، مهرداد جلوخانی صداگذار حضور داشتند.

ایده ساخت پروین حدود ۱۲ سال پیش در ذهنم شکل گرفت

محمدرضا ورزی کارگردان این اثر در ابتدای این نشست گفت: از همه دوستان به ویژه بانوان سپاسگزارم که فیلم را تماشا کردند. ایده این فیلم حدودا ۱۲ سال پیش در ذهن من شکل گرفت. علاقه‌مند هستم در حوزه مفاخر کار کنم و در سینمای ایران جای زندگینامه مفاخر خالی است. چند بار فیلمنامه را بازنویسی کردم و واقعا منابع زندگینامه‌ای پروین اعتصامی گسترده نیست.

کارگردان فیلم پروین بیان کرد: به میزانی که فیلم‌نامه نیاز داشت به فضل الله خان پرداختیم. تا جایی نشان دادیم که به طلاق رسید. طلاق که یکی از دستاوردهای آن اشعار خانم پروین اعتصامی بود. زندگی مفاخر را دوست دارم. نسل جدید فیلمساز بیشتر به تولید چنین آثاری توجه کنند. فیلم تختی و کمال الملک این دو بیوگرافی بودند که ماندگار شدند و جای این دست فیلم‌ها واقعا خالی است.

پروین در زمان خودش طمع شهرت را نچشید

ورزی مطرح کرد: درباره فرازهایی که انتخاب کردم از ابتدا با شریفی نیا مشورت می‌کردیم و هدف اصلی من از این بیوگرافی یک پیام بود. پیام من بیشتر این بود که یک زن در شرایط خاص دوران خودش برای تثبیت خود چقدر تلاش کرد و متاسفانه در زمان خودش طمع شهرت را نچشید. در زمان فیلمبرداری هم همچنان روی فیلمنامه کار می‌کردیم و سعی کردیم به مطلوب‌ترین شکل ممکن برسیم.

وی افزود: فروغ فرخزاد که اشعارشان را دوست دارم، نمیدانم چرا این مرزبندی بین دو شاعر اتفاق افتاد و قیاس شکل گرفت. خانواده در پروین شدن پروین اعتصامی بسیار تاثیرگذار بودند و به همین دلیل در این فیلم به زندگی این خانواده تمرکز شده بود. جایی که شکل‌گیری شخصیت پروین شکل گرفت؛ انتخاب من برای نقش پدر، خود شریفی‌نیا بودند؛ برخلاف نظر خود آقای شریفی نیا.

برای کل زندگی پروین باید سریال بسازیم

کارگردان پروین بیان کرد: یکی از مهمترین منابع ما، از نگاه منتقد و کسی است که دشمنی با پروین داشته است؛ کتابی تحت عنوان تهمت شاعری. نکاتی گفته بود که خود مشاهده کرده بود. فردی که بیژن بنفشه خواه نقش او را بازی کردند. مجموع مقالات و مصاحبه ها نیز از جمله منابع مهم ما بودند.

کارگردان فیلم پروین گفت: ما نمی‌توانستیم تمام ابعاد زندگی پروین را در یک فیلم نشان دهیم در غیر این صورت باید یک سریال می‌ساختیم. آگرین برگرفته از اشعار پروین بود. جایی که به مردم کمک و مهربانی می‌کرد و… . تلاش کردم و انتخاب کردم که این بخش از زندگی پروین را نشان دهم.

ابراز رضایت پدرم از نقشم در پروین بزرگترین سیمرغ من است

مارال بنی آدم گفت: بازی در این نقش سعادت بزرگی بود و بزرگترین شانس هنری من بود. من پیش از آغاز سر مزار پروین اعتصامی رفتم و کسب اجازه کردم. امیدوارم سینمای ایران از این مشاهیر بهره ببرد. زندگینامه افرادی که می‌تواند راه و روش درستی به ما بیاموزد.

وی ادامه داد: زمانی که به این پروژه اضافه شدم فرصت کمی داشتم و ساعت‌ها با آقای ورزی جلسه داشتیم و منابع را در اختیار من گذاشتند. از محققین هم درخواست کردم که مطالب و منابع مختلف از این بزرگوار را در اختیار من بگذارند. نامه‌هایی از این شاعر بزرگ را در اختیار من گذاشتند که به دوست صمیمی خود ارسال می‌کرده است. همه منابع را کنار هم قرار دادم و تلاش کردم تا از همه آن‌ها بهره ببرم.

بنی آدم بیان کرد: واقعیت رقابت سیمرغ جذاب است. ولی امیدوارم بازیگری که لیاقتش را دارد سیمرغ را به خانه ببرد. پدر و مادرم فیلم را دیدند و پدرم گفتند از تو راضی هستم و این بزرگترین سیمرغ برای من بود.

نسل نو بیشتر با فروغ آشناهستند ولی شعرهای پروین بسیار زیبا است

آزیتا حاجیان نیز مطرح کرد: برای من بازی در نقش مادر پروین افتخار بزرگی بود. شاید نسل نو بیشتر با فروغ آشنا باشند ولی واقعا پروین شعرهای بسیار زیبایی دارد. هر منبعی که بود در اختیار ما گذاشتند. مادر پروین هم مانند هر مادر دیگری نگران فرزندش بود. من یک مادر را با تمام دغدغه‌هایش بازی کردم.

ملیکا شریفی‌نیا بیان کرد: نقش آگرین برای من بسیار جذاب بود و این شخصیت زاییده تخیل نویسنده است و وجود خارجی ندارد. با تمام وجودم سختی‌ها و غمش را حس کردم. خیلی از آقای ورزی سپاسگزارم که به من کمک کردند. از مادر عزیزم و مارال نیز سپاسگزارم.

محمد شعبان‌پور دیگر بازیگر این فیلم گفت: من قرار بود فضل الله را بازی کنم اتفاقاتی افتاد و گفتند تو ابوالفتح را بازی کن. مدتی گذشت و گفتند پروین را بازی کن! خیلی سپاسگزارم از آقایان شریفی نیا و ورزی؛ خیلی سخت است در این فضا به کسی که کار اول سینمایی‌اش را انجام می‌دهد. بیشتر من را با کارهای طنز می‌شناسند و واقعا هر کسی این خطر را نمی‌کند. به همین دلیل از آقای ورزی و شریفی نیا سپاسگزارم. اگر نقش خوب درآمده شما به هم‌بازیهای من نگاه کنید.

محمدرضا شهبانی نوری بازیگر دیگر این فیلم گفت: بعد از ۲۶ سال آقای شریفی نیا دوباره یاد من کردند. ما در درخت گلابی کار کرده بودیم. آقای شریفی نیا به من کمک کرد. در این مدت ۲۰ فیلم کوتاه ساختم. از همه همکاران عزیز و بزرگوارم سپاسگزارم. از استاد عزیزم خانم حاجیان سپاسگزارم که به من بسیار کمک کردند.

وی ادامه داد: جنبه آموزشی سینما برای من بسیار مهم است. از اینکه در فیلمی بازی کردم که خاصیت آگاهی بخشی و سرگرمی هم دارد، واقعا خوشحالم. چنین آثاری می‌توانند به جامعه کمک کنند.

علی کیان ارثی صدابردار گفت: بیش از نیمی از صدای این اثر سر صحنه انجام شده است. در ساخت این گونه آثار خیلی صدابرداری کار سختی را در پیش دارد و به دیده شدن اثر کمک می‌کند.

در هر صحنه‌ای با حس و حال پروین وارد می‌شدم

فرشاد خالقی فیلمبردار این فیلم گفت: امیدوارم از فیلم خوشتان آمده باشد. برای فیلمبردار حضور در چنین آثاری خوشبختی است. این چندمین همکاری من با آقای ورزی بود. نوع دوربین و لنزها طوری بود که بتوانیم بافت مورد نظر فیلم را در بیاوریم و در بحث نور هم مثلا در نورپردازی «خانه پروین» تلاش کردیم از نورهای نرم استفاده کنیم. در هر صحنه ای با حس و حال پروین وارد می‌شدم. از گروه فیلمبرداری به طور ویژه تشکر می‌کنم.

بهزاد عبدی آهنگساز این اثر گفت: موسیقی فیلم یکی از پروژه‌های سخت و دومین تجربه همکاری من با آقایان شریفی‌نیا و ورزی بود. به خاطر ماجرایی که روی پرده اتفاق می‌افتد کار را بسیار دوست دارم و از کار خود راضی هستم. اگر اتفاقی افتاده مجموعه بوده و من هم تلاش کردم صدای دوستان را به گوش برسانم. ساز اصلی ویولن سل بود که نوعی صدای عاشقانه است. از ساز بالاوان و ارکستر زهی نیز در کار وجود داشتند.

وی افزود: موسیقی ریتم دارد. طبیعی است که موسیقی بدون ریتم اصلا وجود ندارد. اصل ماجرا این است ما تلاش کردیم ریتم را درنظر بگیریم اگر موفق بودم لطف خدا و همراهی دوستان بوده است.

مسعود اوسطی طراح صحنه در این نشست گفت: مانند کارهای تاریخی سختی‌های خود را داشت و تمام تلاش خود را کردیم تا به بهترین شکل ممکن کار را پیش ببریم.

مهرداد جلوخانی صداگذار این اثر گفت: سعی کردیم خارج از قاب چیزی انجام نشود.

دنیا دنبال چهره کاملا شبیه شخصیت نمی‌گردد

محمدرضا شریفی نیا گفت: الان دنیا دنبال چهره که کاملا شبیه باشد، نمی‌گردد. از نظر من یک پروین ساخته شد. من دیگر مارال بنی آدم را پروین می‌دانم. بسیار ارزشمند است که به یک شخصیت با مفاهیم درونی‌اش بپردازیم نه صرفا چهره.

وی درباره حاشیه‌هایی که درباره نزدیک نبودن شباهت چهره او با پدر پروین توضیح داد: چهره بیست و چند ساله پدر پروین را کنار تصویر شصت و خرده ای ساله من گذاشته و آن را مقایسه می‌کنند. واقعا دوست نداشتم به عنوان بازیگر در این پروژه باشم. ولی باعث افتخارم است که در این پروژه فاخر حضور داشتم. پروین تنها زنی است که حق خود را از جامعه گرفت.

رسانه سینمای خانگی- جشنواره؛ از کیومرث پوراحمد تا پروین اعتصامی

 نامگذاری روز ششم جشنواره فجر به نام کیومرث پوراحمد، رونمایی از فیلم زندگی پروین اعتصامی و به رونق افتادن جشنواره در مراکز استان‌ها، ازجمله اتفاق‌های قابل‌اعتنای بزرگ‌ترین رویداد سینمایی کشور طی شب و روز گذشته بود.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، ششمین روز جشنواره در برج میلاد به دلیل سالروز شهادت امام موسی کاظم‌(ع)، از ساعت ۱۶ آغاز شد و این اتفاق، فرصت بسیار خوبی بود تا اهالی رسانه در فضای پراسترس و فشرده روزهای گذشته، حالا با اندکی طیب‌خاطر، به کارهای معوق خود بپردازند.

نخستین فیلم روز ششم، نپتون بود که البته بسیار پررنگ‌تر از نام کم‌ادعای خود ظاهر شد. یکی از اتفاق‌های خوبی که در این دوره از جشنواره رقم خورد، نامگذاری روزهای این دوره به نام سینماگران است. ششمین روز جشنواره به نام کیومرث پوراحمد سند زده شد تا تصاویر این کارگردان مولف محبوب، پیش از شروع هر فیلم، نمایش داده شود. جالب آن‌که به هنگام نمایش تصاویر این کارگردان، در هر سه سانس برج میلاد، تشویق‌های ممتد و خودجوش مخاطبان بود که جلب‌توجه می‌کرد. اتفاقی که طی روزهای گذشته تا این اندازه پرشور دیده نشده بود.

در روز ششم، انیمیشن شمشیر و اندوه و بیوگرافی معجزه پروین به روی پرده رفت که هر دو فیلم با استقبال خوب مخاطبان همراه شدند. شاید بر روی کاغذ، انتظارها از فیلم معجزه پروین، یک نمایش ضعیف بود اما ساختار خوب قصه و چابک بودن فضای روایت سبب شد تا مخاطب، ارتباط خوبی با فیلم گرفته و در پایان نیز تشویق خوبی از اثر به عمل بیاورد.

سانس‌های مردمی همچنان روی دور رکوردشکنی قرار دارد. درحالی‌که این اتفاق برای دوشنبه‌شب با ۱۲ سانس رکورد زد اما نمایش فوق‌العاده ۱۴ فیلم طی شب گذشته سبب شد تا رکوردها هم‌چنان بهبود یابد. طی شب گذشته فیلم‌های قلب رقه، آپاراتچی و احمد توانستند بیشترین تعداد سانس‌های فوق‌العاده را از آن خود کنند. همچنین فیلم‌های تابستان همان سال، آسمان غرب، آغوش باز و مجنون نیز توانستند طی شب گذشته در سانس‌های فوق‌العاده نمایش داشته باشند.

با اضافه شدن سینماهای مراکز استان‌ها، فضای مطبوعاتی کل کشور به رنگ جشنواره درآمد. همچنین اخباری منتشر شد از حضور عوامل چند فیلم در برخی استان‌ها. طی شب و روز گذشته، برج میلاد شاهد حضور چهره‌های شناخته‌شده بسیاری برای تماشای فیلم‌ بود. البته که از سینماهای مردمی خبر می‌رسد چند بازیگر و کارگردان، عموما به‌صورت ناشناس و درحالی‌که شخصا اقدام به خرید بلیت کرده بودند، به تماشای فیلم‌های موردنظر خود نشستند.

همچنین در ساعات غروب، جمع قابل‌توجهی از حاضران در خانه جشنواره، پیگیر بازی اردن و کره جنوبی بودند تا ببینند تیم ملی فوتبال کشورمان در صورت صعود، مقابل کدام‌یک از این دو تیم باید به میدان برود.

امروز اما همه چیز تحت‌الشعاع بازی تیم ملی فوتبال کشورمان قرار دارد. بازی بسیارمهمی که قرار است علاوه بر برج میلاد، در بسیاری از سینماهای سراسر کشور نیز به‌صورت زنده پخش شود. اتفاقی که قطعا به یکی دیگر از خاطرات سینمایی ما تبدیل خواهد شد و حلاوت جشنواره را دوچندان خواهد کرد.

رسانه سینمای خانگی- نظر فهیم دربارۀ پرویزخان

محمدتقی فهیم منتقد پیشکسوت سینما درباره فیلم «پرویز خان» گفت: این یک فیلم جدی است که اتفاقا به لحاظ تاریخی درست انتخاب شده و روایت قصه‌اش نیز درست است.

به گزارش سینمای خانگی، محمدتقی فهیم در گفت‌وگو با ایرنا درباره فیلم سینمایی «پرویز خان» از تولیدات سازمان اوج در چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر بیان کرد: فیلم ساختن درباره ورزش جذاب فوتبال کار ساده‌ای نیست. اساسا در سینمای ایران فیلم درخوری تا به حال در این باره نداشته‌ایم و در سینمای جهان هم فیلمی نداریم که درباره فوتبال درام‌پردازی کند و «فوتبال» را بسازد.

وی افزود: شاید تعداد فیلم‌هایی درباره بوکس و جودو بیشتر بوده و اگر فیلمی درباره فوتبال هم ساخته شده، با شکست رو به رو شده است. برای مثال فیلم معروفی مثل «فرار به سوی پیروزی» ساخته جان هیوستون حتی با حضور چهره‌های جهانی مثل پله و یا سوپراستارهایی نظیر سیلور استالونه باز هم شکست می‌خورد.

وی افزود: از این رو به نظرم علی ‌ثقفی به عنوان‌ نویسنده و کارگردان به خوبی فهمیده است که علت این شکست‌ها کجاست و بنابراین روایت قصه‌اش را به زمین بازی معطوف کرده، همین که او توانسته است قصه‌اش را به زمین بازی بکشاند و محوریت کارش را بر «پرویز دهداری» متمرکز بکند، توفیق خوبی است و به عنوان یک اثر شخصیت محور از پس کار برآمده است. در مجموع در حاشیه جبهه و جنگ و دفاع مقدس این اثر تبدیل به یک کار حماسی شده است و این فیلم به طور کلی امتیاز بالایی می‌گیرد که باید به فیلمساز آن تبریک گفت.

وی توضیح داد: «پرویز خان» یک فیلم جدی است که اتفاقا به لحاظ تاریخی درست انتخاب شده و روایت قصه‌اش درست است. فرعیات قصه نیز که به دفاع مقدس می‌پردازد، به خوبی در دل قصه جاگذاری شده است و به نظرم می‌آید برای نسل جدید جالب توجه به نظر بیاید.

رسانه سینمای خانگی- انتظامی آمد اما نماند

پنجمین روز از چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر نیز سپری شد؛ روزی که عوامل فیلم‌ها، انتقادهایی به جشنواره و نهادهای دیگر وارد کردند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، روز دوشنبه ۱۶ بهمن، چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر پنجمین روز خود را با نمایش فیلم‌های «آپاراتچی» قربانعلی طاهرفر، «مجنون» مهدی شامحمدی، «بهشت تبهکاران» مسعود جعفری‌جوزانی و «رویاشهر» محسن عنایتی سپری کرد.

جشنواره پنجمین روز خودش را به زنده یاد آتیلا پسیانی هنرمند تئاتر و سینمای ایران تقدیم کرد.

اعتراض ۲ کارگردان به جشنواره فیلم فجر

پنجمین روز جشنواره فیلم فجر روز اعتراض ۲ کارگردان به این رویداد سینمایی بود.

قربانعلی طاهرفر کارگردان «آپاراتچی» از این‌که فیلم در بخش سودای سیمرغ حضور ندارد، انتقاد کرد.

طراح صحنه این فیلم سینمایی نیز نسبت به موضوعات فیلم‌های شرکت‌کننده در جشنواره انتقاد و کیفیت آن‌ها زیرا سوال برد.

مسعود جعفری جوزانی نیز نسبت به پخش نسخه ناقص «بهشت تبهکاران» در اکران مردمی فیلم، گله کرد و گفت که جشنواره نباید این نسخه ناقص را نمایش می‌داد زیرا فقط مختص بازبینی بوده است.

ارتش نمی‌خواست «مجنون» ساخته شود

عباس نادران تهیه‌کننده «مجنون» نیز در نشست این فیلم گفت که از ارتش برای اینکه هر کاری کرد تا «مجنون» ساخته نشود، تشکر می‌کند.

وی با اشاره به اینکه قرار بود در «مجنون» تاثیرات ارتش در موفقیت عملیات خیبر نشان داده شود، تصریح کرد: ما ۴ ماه بابت در اختیار داشتن ۲ هلیکوپتر منتظر بودیم اما ارتش هیچ کمکی به ما نکرد.

حضور پررنگ‌تر چهره‌ها در روز پنجم

پنجمین روز جشنواره فیلم فجر نسبت به روزهای گذشته خود روز پر چهره‌تری را سپری کرد. در این روز بازیگرانی چون امیرحسین آرمان، رضا یزدانی، بهنام تشکر، حسام منظور، رضا ناجی، بهزاد خلج، تورج الوند، هدایت هاشمی و سحر جعفری‌جوزانی در سالن همایش‌های برج میلاد حضور پیدا کردند.

مجید انتظامی آمد و رفت

مجید انتظامی آهنگساز فیلم «مجنون» در پنجمین روز جشنواره فیلم فجر در سالن همایش‌های برج میلاد به تماشای این فیلم نشست و در فتوکال فیلم «مجنون» نیز شرکت کرد.

اما این آهنگساز با سابقه در نشست رسانه‌ای «مجنون» حضور پیدا نکرد و کارگردان فیلم دلیل این امر را شرایط جسمانی انتظامی عنوان کرد و گفت که مجید انتظامی برای حضور نداشتن در نشست از اصحاب رسانه و منتقدان عذرخواهی کرده است.

رسانه سینمای خانگی- آیا «بهشت تبهکاران» یک اثر پژوهشی است؟

کارگردان فیلم «بهشت تبهکاران» گفت: این فیلم اقتباسی به حساب نمی‌آید، بلکه اثری پژوهشی است و درباره موضوع با دوستان در انجمن حقوق‌شناسان مشورت کردم.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم سینمایی بهشت تبهکاران به کارگردانی مسعود جعفری‌جوزانی سومین فیلمی بود که شامگاه دوشنبه -۱۶ بهمن- در خانه جشنواره فیلم فجر اکران شد و پس از نشست خبری فیلم با حضور مسعود جعفری‌جوزانی کارگردان، علی قائم مقامی و فتح‌الله جعفری‌جوزانی تهیه‌کنندگان، مهدی حسینی‌وند تدوینگر، محمود موسوی‌نژاد صداگذار، آرش برومند صدابردار، امیرحسین آرمان، سحر جعفری‌جوزانی، رضا یزدانی، حسام منظور و بهنام تشکر از جمله بازیگران و اهالی رسانه برگزار شد.

علی قائم‌مقامی تهیه‌کننده این فیلم گفت: فیلم بهشت تبهکاران از لحاظ تولید پروژه سنگینی بود. چند روز قبل از شروع جشنواره فیلم فجر، با مدیران صحبت کردم که چند روزی برای رساندن نسخه نهایی صبر کنند، ولی گفتند قانون برای همه یکسان است و بلیت‌فروشی انجام شده است. پس آن ماجرایی در روزهای ابتدایی جشنواره اتفاق افتاد و در آن روزها نسخه فیلم ما که روی پرده رفت، ناقص بود.

بهشت تبهکاران اثری پژوهشی است

مسعود جعفری‌جوزانی کارگردان این فیلم در ابتدای نشست گفت: به دنبال مورد بودم که همیشگی باشد، در مورد آدم‌هایی که دفاع می‌کنند، چرا اعدام‌ می‌شوند؟ اما اگر قرار بود در مورد یک مساله فیلم بسازیم، تبدیل به کلیشه فیلم سازی در حوزه قصاص می‌شد. در نهایت با دوستانم در انجمن حقوق‌شناسان مشورت کرده و تصمیم گرفتیم که یک مسئله ریشه‌ای را در تاریخ بررسی کردیم.

وی افزود: کتابی درباره شخصیت اصلی فیلم حسن جعفری نوشته نوشته شده که قطعی ثابت کرده این فرد بی‌گناه است. اسم کتاب «بی‌گناهی که بر دار شد» است. این که این فرد قاتل نبوده و چون سیاسی و اهل قلم بوده، اعدامش کرده‌اند.

این‌کارگردان تاکید کرد: البته این فیلم اقتباسی به حساب نمی‌آید؛ بلکه اثری پژوهشی است. زیرا من تمام پرونده‌ها و اسناد مربوطه را مطالعه کردم. زندگی حسن جعفری به‌واقع فیلم است و من همواره دوست دارم در گونه های مختلف فیلم‌هایی بسازم که بتواند رد پایی از من و علایقم باشد. این قصه می‌تواند و قابلیت سریال شدن هم دارد.

بهترین فرد برای نقش فروغ دخترم سحر بود

جعفرجوزانی اظهار داشت: دوست ندارم شخصیت‌ها به طور صددرصد مابه‌ازای بیرونی داشته باشند. باید بگویم که شانسی تک‌تک بازیگران شبیه به شخصیت واقعی تاریخ درآمده‌اند.

وی تصریح کرد: نشان دادن فیلم خام و ناقص، کار بسیار خطایی است و چیزی نیست که بتوانیم توجهیش کنیم. اگر کسی به خودش احترام می‌گذارد، کار اشتباهی نمی‌کند. همان‌طور که در طراحی صحنه و لباس فیلم‌ نگاه کردید، حتی رنگ کراوات هم با تحقیق و طراحی همراه بوده است.

کارگردان این فیلم تاکید کرد: تدوین فیلم اکنون کاملا و درست است و هیچ اصلاحیه‌ای در آن اعمال نمی‌شود. سریال‌ها معمولا خطی هستند اما در سینما خیلی نمی‌توانیم خطی نشان دهیم و پرش زمانی وجود دارد.

جعفری جوزانی ادامه داد: برای این فیلم در ابتدا پروانه تولید ندادند و پس از آن به دوران کرونا خوردیم. به دلیل اینکه ما دکورها را از قبل ساخته بودم، باید حتما فیلم را تولید می‌کردیم.بهترین کسی که می‌توانست نقش فروغ را بازی کند، دخترم سحر بوده است.

سحر جعفری‌جوزانی بازیگر این فیلم گفت: باعث افتخارم است که در فیلم‌های پدرم بازی کنم.

امیرحسین آرمان بازیگر نقش اصلی فیلم بهشت تبهکاران اظهار داشت: باعث خوش‌شانسی من بود که بازی در نقش حسن جعفری به من رسید. از لحظه لحظه بازی کردن این نقش در این فیلم لذت بردم و سعی کردم چیزی از شخصیت بسازم که واقعی باشد. من با براردزاده و خانواده‌ این شخص صحبت‌های بسیاری کردم تا قصه را طبق واقعیت‌ها، روایت کنیم.

خواننده هستم، اما بازیگری را هم دوست دارم

رضا یزدانی دیگر بازیگر این فیلم بیان کرد: من خواننده‌ای هستم که چند سالی‌ است بازیگری را هم تجربه می‌کنم. به واسطه چهره و صدایی که دارم، بیشتر نقش‌های منفی به من پیشنهاد می‌شود. من یک خواننده هستم، اما بازیگری را هم دوست دارم.

وی اضافه کرد: زمانی که فیلمنامه را خواندم، از این نقش منفی بسیار خوشم آمد و نمی‌دانم که توانسته‌ام از پس آن بربیام یا خیر. اما باید بگویم مسعود جعفری‌جوزانی از آن دسته کارگردانانی است که بازیگرش را خوب هدایت می‌کند.

حسام منظور دیگر بازیگر این فیلم گفت: زمانی که اسم آقای جعفری‌جوزانی پشت کاری باشد، بازیگر بدون فکر کردن آن را انتخاب می‌کند. متاسفانه فیلم‌های تاریخی خیلی کمتر ساخته می‌شود. تجربه نشان داده مردم هم آثار تاریخی-ملی را بسیار دوست دارند و این آثار علاوه بر این که سینمایی است، پژوهشی هم هست.

مهدی حسینی‌وند تدوینگر این فیلم نیز اظهار داشت: مسعود جعفری‌جوزانی استاد راهنمای پایان‌نامه من‌ بوده و کار کردن با ایشان بسیار سخت اما لذت بخش است.

محمود موسوی‌نژاد صداگذار فیلم «بهشت تبهکاران» بیان داشت: همان‌طور که آقای حسینی‌وند اشاره کرد، کار کردن با آقای جعفری‌جوزانی سخت است و نظرات دقیقی می‌دهد؛ گویی که صداگذار حرفه‌ای است.

امیرحسین آرمان بازیگر این فیلم گفت: تک‌تک تصاویری که در فیلم می‌بینید، پشتش فکر است و ساعت‌ها درباره آن صحبت شده است. در کمتر فیلمی، این میزان از دقت کارگردان را دیده‌ام.

رسانه سینمای خانگی- چند خط برای یک آقازاده/ سینمای منتظر یک شاهکار دیگر

 مجید انتظامی از خاطره‌سازترین آهنگسازان سینمای ایران، پس از یک دهه دوری از فعالیت‌های سینمایی، با آهنگ‌سازی فیلم «مجنون» تازه‌ترین محصول سازمان اوج به جشنواره فیلم فجر آمده است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، هم می‌توان از جنبه خاطره‌سازی آثارش، این گزارش را آغاز کرد و هم از منظر آقازادگی‌اش. هم می‌توان همکاری‌های اش با کارگردانان شاخص را فهرست کرد و هم از سال‌های دوری‌اش از سینما نوشت. حتی می‌توان او را با نوای حماسی اما مملو از حزن و حسرت‌های باقی‌مانده از زخم‌های جنگ، در تاروپود سمفونی خرمشهر، معرفی کرد. به‌جای همین این‌ها اما کافی است از این جمله ساده شروع کنیم که مجید انتظامی، بار دیگر دست به کار شده و برای یک فیلم حماسی، آهنگسازی کرده است.

او که فرزند زنده‌یاد عزت‌الله انتظامی است، از همان گام‌های اولیه فعالیت حرفه‌ای‌اش در سینما به‌عنوان آهنگساز، توانست هویت مستقل خود را پیدا کند و تبدیل به چهره‌ای، معتبر و تعیین‌کننده در فرآیند خلق آثار ماندگار در ویترین سینمای ایران شود؛ او آقازاده‌ای است که آقازادگی نکرده است.

به مناسبت رونمایی از فیلم مجنون به کارگردانی مهدی شامحمدی به‌عنوان تازه‌ترین محصول سازمان سینمایی اوج که آهنگسازی‌اش را مجید انتظامی برعهده داشته است، در این گزارش کوتاه مروری‌بر خاطره‌انگیزترین تجربه‌های آهنگسازی او در سینمای ایران داشته‌ایم.

قصه‌ای که با «سفر سنگ» آغاز شد

این شانس بزرگی بود که مجید انتظامی در اولین فعالیت حرفه‌ای‌اش در سینمای ایران، فرصت همکاری با یکی از موسیقی‌شناس‌ترین کارگردانان سینمای ایران را به دست آورد. مسعود کیمیایی که ملودی آثار اولیه‌اش همچون «قیصر» و «رضا موتوری» همچنان در گوش سینمادوستان طنین‌انداز است و تا پیش از انقلاب همکاری‌های درخشانی را با اسفندیار منفردزاده تجربه کرده بود، در «سفر سنگ» سراغ چهره‌ای تازه در عرصه موسیقی فیلم رفت و آهنگسازی کار خود را به مجید انتظامی سپرد.

مسعود کیمیایی که ملودی آثار اولیه‌اش همچون «قیصر» و «رضا موتوری» همچنان در گوش سینمادوستان طنین‌انداز است و تا پیش از انقلاب همکاری‌های درخشانی را با اسفندیار منفردزاده تجربه کرده بود، در «سفر سنگ» سراغ چهره‌ای تازه در عرصه موسیقی فیلم رفت و آهنگسازی کار خود را به مجید انتظامی سپرد

انتظامی با همین فیلم در سال ۵۶ به‌صورت حرفه‌ای وارد سینما شد. در همین سال اما او تجربه درخشان دیگری را هم به ثبت رساند. انیمیشن کوتاه «زال و سیمرغ» اثری بود که انتظامی جوان برای آن موسیقی نوشت و حاصل کارش، نه با این اثر که با انیمیشن نوستالژیک دیگری در حافظه‌ها ماندگار شد. این قطعه موسیقی همان قطعه‌ای است که روی تیتراژ ابتدایی انیمیشن «بچه‌های کوه آلپ» نشست و با ضرباهنگ سنتورش، حسابی از کودکان و نوجوانان دهه شصتی، دلربایی کرد.

مسعود کیمیایی که از همکاری اول راضی بود، ۴ سال بعد برای «خط قرمز» هم از انتظامی دعوت به همکاری کرد اما فیلم توقیف شد.

شکار سیمرغ‌ها کلید خورد

تا نیمه دهه ۶۰ مجید انتظامی جایگاه معتبری در سینمای ایران به دست آورده بود و برای آثار پرمخاطبی همچون «عقاب‌ها» آهنگ‌سازی کرد. او در همین سال‌ها بود که با ساخت موسیقی «ترن» توانست اولین جایزه خود را با عنوان «لوح زرین» از جشنواره فیلم فجر دریافت کند. موسیقی ماندگار این فیلم، بعدها به‌دلیل تکثر استفاده در مناسبت‌های ملی و به‌طور خاص ایام برگزاری انتخابات، هویتی مستقل از فیلم در حافظه مخاطبان پیدا کرد اما همچنان اثری تحسین‌برانگیز و نوستالژیک است.

یک سال بعد از آن‌که انتظامی برای فیلم «ترن» لوح زرین بهترین موسیقی متن را از جشنواره فجر دریافت کرد، باردیگر هنرنمایی‌اش در «بایسیکل‌ران» به چشم هیات داوران فجر آمد تا در جشنواره هفتم فیلم فجر، اولین سیمرغ موسیقی این رویداد را به نام خود ثبت کند. تعدد تجربه‌ها و همکاری‌های انتظامی در دهه ۶۰ مثال‌زدنی است و از «کانی‌مانگا» تا «شب بیست‌ونهم» را در بر می‌گیرد. در سال ۷۰ اما انتظامی با فیلم «وصل نیکان» همکاری با ابراهیم حاتمی‌کیا را آغاز کرد و شاید در آغاز این همکاری خودشان هم تصور نمی‌کردند که ماندگارترین موسیقی‌های فیلم سینمای ایران را در کنار یکدیگر قرار است خلق کنند.

خاطره‌سازی‌هایی که با ابراهیم رقم خورد

هنوز هم می‌توان حاتمی‌کیا و انتظامی را زوجی طلایی در مقام کارگردان و آهنگساز توصیف کرد. یک سال بعد از «وصل نیکان» بود که با فیلم «از کرخه تا راین» این همکاری خیلی زود به یک قله رسید. ملودی خاطره‌انگیز و تکان‌دهنده این فیلم، هنوز هم برای فیلم‌بازها سرشار از نوستالژی و البته احساس است. انتظامی برای این موسیقی جاودان، دیپلم افتخار جشنواره یازدهم فیلم فجر را از آن خود کرد. انتظامی در سال ۷۲ با «روز واقعه» توانست سیمرغ بلورین دیگری را به ویترین افتخاراتش اضافه کند اما دو سال بعد و در همکاری دیگری با حاتمی‌کیا، ملودی جاودانه «بوی پیراهن یوسف» خلق شد. ملودی‌ای با آن سوت‌های جادویی، که فراتر از چارچوب روایت فیلم، تا سال‌ها هم‌نشین تصاویری از آزادی آزادگان بود. قطعه‌ای که هرچند انتظامی برای آن حتی نامزد سیمرغ هم نشد، اما یکی از جاودانه‌ترین آواهای سینمای ایران شد.

انتظامی در سال ۷۲ با «روز واقعه» توانست سیمرغ بلورین دیگری را به ویترین افتخاراتش اضافه کند اما دو سال بعد و در همکاری دیگری با حاتمی‌کیا، ملودی جاودانه «بوی پیراهن یوسف» خلق شد. ملودی‌ای با آن سوت‌های جادویی، که فراتر از چارچوب روایت فیلم، تا سال‌ها هم‌نشین تصاویری از آزادی آزادگان بود

سال ۷۶ حاتمی‌کیا تحسین‌برانگیزترین فیلم کارنامه خود را کارگردانی کرد و بار دیگر این مجید انتظامی بود که با جادوی نت‌های خود، خاطره «آژانس شیشه‌ای» را در حافظه سینمادوستان ایرانی، جاودانه کرد. «آژانس شیشه‌ای» در شانزدهمین جشنواره فیلم فجر ۹ سیمرغ بلورین گرفت که یکی از آن‌ها سهم انتظامی بود.

در آستانه دهه هشتاد، همکاری انتظامی با احمدرضا معتمدی در فیلم «دیوانه‌ای از قفس پرید» باردیگر او را صاحب سیمرغ بلورین کرد و در سال بعد از آن بود که یکی دیگر از شاهکارهای حماسی دیگر کارنامه مجید انتظامی، در قالب موسیقی درخشان فیلم «دوئل» خلق شد.

فیلمی که احمدرضا درویش با نهایت وسواس‌های تکنیکی خود در سال ۸۲ با به‌روزترین سیستم‌های صوتی و تصویری در سینما، آن را کارگردانی کرد تا ایده بکر خود را در قالب یک فیلم روانه پرده سینما کند. ماجرای گاوصندوقی ساخته شده از طلای ناب، که سال‌ها پس از جنگ، هنوز عده‌ای چشم طمع به آن دارند.

لحظه‌شماری برای حماسه «مجنون»

بعد از آهنگسازی برای فیلم «دوئل» در سال ۸۲، انتظامی به مدت یک دهه، کمتر از انگشتان یک دست آهنگسازی کرد تا سال ۹۲ که برای فیلم نه‌چندان موفق «پی ۲۲» قطعاتی را نوشت و به یادگار گذاشت. او پس از آن به مدت یک دهه هیچ فعالیتی در سینمای ایران نداشت. آهنگساز خاطره‌سازی که در تمام این سال‌ها، هر از گاهی در قالب کنسرت‌هایی از جنس «خاطره» میزبان علاقه‌مندانش می‌شد و ماندگارترین آثارش را بازاجرا می‌کرد.

حالا بعد از سال‌ها باردیگر چشم‌انتظاریم تا پس از ۱۰ سال دوری از دنیای سینما، ملودی حماسی دیگری از مجید انتظامی در فضای جشنواره فجر طنین‌انداز شود. فیلم سینمایی «مجنون» به کارگردانی مهدی شامحمدی، محصول تازه سازمان اوج است که آهنگسازی متن آن با انتظامی است و به‌نظر می‌رسد یکی از شانس‌های اصلی شکار سیمرغ این شاخه باشد.

رسانه سینمای خانگی- در ششمین روز جشنواره چه آثاری نمایش داده می‌شود؟

جشنواره چهل و دوم فیلم فجر در ششمین روز با اکران ۳ اثر «نپتون»، «شمشیر و اندوه» و «معجزه پروین» از سانس‌های دوم به بعد به میزبانی اهالی رسانه و منتقدان می‌رود.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، روز سه شنبه ۱۷ بهمن ماه، همزمان با شهادت امام موسی کاظم (ع) سانس های اکران خانه جشنواره از ساعت ۱۶ با فیلم سینمایی «نپتون» آغاز می شود. به این ترتیب میلاد برای سانس اول در ساعت ۱۳ نمایشی ندارد.

نپتون

در خلاصه داستان فیلم «نپتون» آمده است: افسانه و همسرش به دلیل مشغله کاری از فرزند خود غافل شده اند که فرزند آنها دچار مشکلی می‌شود…

اما عوامل فیلم، این خلاصه رسمی را منتشر کرده‌اند: «یک سال نپتون، معادل ۱۶۵ سال زمینه! یعنی یک بچه یک ساله توی نپتون یک پیرِ ۱۶۵ ساله روی زمینه!»

محمدابراهیم غفاریان از هنرمندان جوان مشهد، کارگردان «نپتون» است و اولین تجربه کارگردانی‌اش را از سر گذرانده و سیاوش امین‌پور نیز تهیه‌کننده این فیلم و نویسندگی را هم مرجان ساداتی به عهده داشته است.

آرمین رحیمیان که بسیاری بازی او را در فیلم «شبی که ماه کامل شد» ستایش کردند در «نپتون» نقش اصلی را بازی می‌کند و بهدخت ولیان همراه با امین میری، رها خدایاری، آیدا ماهیانی، ندا عقیقی با حضور مسعود کرامتی و بهناز جعفری در کنار بازیگران کودک: امیررضا جوکار، ماهک حقیقی، آرتین تیموری و با معرفی بهداد بلیغ‌ و شهلا اکبری، بازیگران فیلم هستند.

شمشیر و اندوه

انیمیشن «شمشیر و اندوه» یکی از چهار انیمیشن راه یافته به جشنواره فیلم فجر است که روایتی از تاریخ اسلام و ماجرای واقعه کربلا را روایت می‌کند.

انیمیشن «شمشیر و اندوه» اثری ۹۲ دقیقه‌ای است که برهه‌ تاریخی بعد از شهادت امام حسن مجتبی(ع) تا ورود امام حسین(ع) به کربلا را روایت می‌کند. روایت این اثر از زاویه‌ دید یک ایرانی است که در شهر مداین زندگی می‌کند و منجر به پیوستنش به قافله‌ امام حسین (ع) خواهد شد. مخاطب این انیمیشن نوجوان و جوان در نظر گرفته شده و در خلاصه داستان آن آمده است: «برای تحقق رویایی که داری مبارزه کن…»

این پویانمایی برای اولین بار در تاریخ انیمیشن ایران با استفاده از اسکن انسانی (MetaHuman) تولید شده است.

صداپیشگان فیلم «شمشیر و اندوه» از این قرارند؛ زهره شکوفنده، مهبد قناعت پیشه، تورج نصر، غلامرضا صادقی، سعید مقدم‌منش، میثم نیکنام، سعید غفارمنش، حسام صادقی‌نیکو، محسن سرشار، محسن زرآبادی، اعظم حبیبی، کوروش زارع‌پناه، مهرداد معمارزاده، مریم خلقتی، شیدا زینی، عالم‌تاج خیری‌نیا، ابراهیم ربیعی، جوانه برهانی، میلاد مبینی، شهره روحی و مسیحا شیهدی‌اصل.

عوامل اصلی «شمشیر و اندوه» هم عبارتند از: فیلمنامه‌نویسان: عماد رحمانی، مهدی جعفری، کارگردانان: عماد رحمانی، مهرداد محرابی، تهیه‌کننده: مهدی جعفری، مدیر تولید: معین کریمی، تدوین: مهرداد محرابی، موسیقی: شاهین پژهان، آرش آقابابائی، طراح صدا و SFX: شاهین پژهان، طراح ارشد کاراکتر: بنیامین شجاعی باغینی، کارگردان هنری: میلاد علیقلیا، مسئول رندر: بهداد باقری، شبیه‌سازی مو و پارچه: محمد مشتاقی، سیاوش مصلحی، سرپرست صداپیشگان: حسام صادقی‌نیکو، مدیر دوبلاژ: حسام صادقی نیکو، صدابردار: بهنیا سبزواری، امور فنی صدا: میلاد استخری،

پروین

حمدرضا ورزی کارگردان مطرح تلویزیون که آثار تاریخی از جمله «معمای شاه» و «سال‌های مشروطه» را ساخته است در جشنواره امسال با فیلم «معجزه پروین» حاضر است.

«معجزه پروین» یا در جدیدترین تغییر، فیلم «پروین» درباره زندگی پروین اعتصامی شاعر نامدار معاصر است که زندگی او از دوران جوانی تا لحظه درگذشتش سرشار از اتفاقات است. گروه سازنده «معجزه پروین» تصمیم گرفتند اسم فیلم را به پروین تغییر دهند

مارال بنی آدم، آزیتا حاجیان، محمدرضا شریفی نیا، حسین پاکدل، محمد علی نجفی، امیرحسین صدیق، رامین ناصر نصیر، رضا فیاضی، بیژن بنفشه خواه، یوسف صیادی، حسام نواب صفوی، ملیکا شریفی نیا، محمدشعبان‌پور، الهه جعفری، محمدرضا شهبانی نوری، مریم ورزی، محمد ساربان، مجید جعفری، شهراد بانکی، عباس علی محمدی و امیر رضا انوریان ازجمله بازیگرانی هستند که در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند.

محمدرضا شریفی‌نیا که در دهه اخیر از دوستان و همکاران نزدیک ورزی است تهیه‌کننده این فیلم که محصول مشترک بنیاد سینمایی فارابی و وزارت میراث فرهنگی و گردشگری است. همچنین بهزاد عبدی هم موسیقی این اثر را می‌سازد.

عوامل فیلم «پروین» نیز عبارتند از: مدیر فیلمبرداری: فرشاد خالقی، مهدی حسینی وند، تدوین: مهدی حسینی وند، آهنگساز: بهزاد عبدی، مدیر صدابرداری: ارسلان کیان ارثی، طراح چهره پردازی: شهرام خلج، طراح صحنه: مسعود اوسطی، صحنه آرا: سوفیا شکری، طراح لباس: رویا ابراهیمی، دستیار اول کارگردان: روهام مخدومی، مدیر برنامه‌ریزی: حسین متحد، منشی صحنه: سحرناز ضیایی، عکاس: احمدرضا شجاعی، اصلاح رنگ و نور: نیما دبیرزاده، صداگذاری: مهرداد جلوخانی، جلوه‌های ویژه میدانی: آرش آقابیک، محصول: وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و بنیاد سینمایی فارابی.

رسانه سینمای خانگی- پرویزخان کدام بازیکنان را هدف گرفته؟

کارگردان فیلم سینمایی «پرویز خان» تاکید کرد، «در این فیلم بازیکن‌ خاصی را در تیررس قرار نداده‌ایم ولی برخی ویژگی‌های کاراکترهای خیالی فیلم واقعی هستند.»

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، علی ثقفی که نخستین تجربه بلند سینمایی خود را با پرداختن به دورانی از مربیگری مرحوم پرویز دهداری – یکی از سرمربیان سرشناس سال‌های دور تیم ملی فوتبال – راهی چهل و دومین جشنواره فیلم فجر کرده، از ویژگی‌ها و حساسیت‌های ساخت فیلمش سخن گفت.

او که خود را در عالم تماشای فوتبال یک تماشاچی پرهیجان می‌داند، درباره ساخت فیلم «پرویز خان» با سوژه‌ای ورزشی به ایسنا گفت:  ساخت فیلمی درباره مرحوم پرویز دهداری از چند جهت برایم مهم بود؛ از جمله آن‌که جهان کاراکتر به من نزدیک بود و دیگر آنکه جدا از علاقه خودم به تماشای مسابقات فوتبال تیم ملی، علاقه داشتم درباه این تیم یک فیلم هم بسازم بخصوص آنکه پیش‌تر سابقه ساخت مستندهای فوتبالی را هم داشتم.

ثقفی درباره شناخت خود از پرویز دهداری -بازیکن و مربی سابق تیم ملی ایران- افزود: آقای دهداری را می‌شناختم و وقتی وارد تحقیقات شدم شناختم خیلی گسترده‌تر شد. در قصه فیلم «پرویز خان» اسامی چهره‌هایی که ما به‌ازا دارند، تغییر کرده است اما به دیالوگ‌های واقعی وفادار بودیم و برخی از آن‌ها نعل به نعل از متن روزنامه‌ها برداشته شده است.

وی درباره پایبندی خود به واقعیت در فیلم «پرویز خان» گفت: به طور کلی تلاش کردیم در هر موقعیتی که مستند جوابگو است، واقعیت را مبنا قرار دهیم مگر اینکه درام تغییراتی را بطلبد و واقعیت به نام درام پخته‌تر شود. به هر حال ما یک قصه تعریف می‌کنیم و وقتی درام کمرنگ باشد، می‌توان چنین تغییری داشت. البته اینکه چه چیزی از واقعیت گزینش شود در پرداختن به این جنس کارها اهمیت دارد و باید بخش‌های دراماتیک‌تر را از یک قصه یا شخصیت گزینش کنید.

این کارگردان درباره انتخاب سعید پورصمیمی و تناسب سنی او با پرویز دهداری در مقطعی که داستان فیلم روایت می‌شود، توضیح داد: پرویز دهداری در مقطع زمانی فیلم «پرویز خان» ۶۰ ساله بوده است اما به طور کلی این مربی به لحاظ سنی شکسته‌تر به نظر می‌رسیده است. نکته بعدی این است که آقای پورصمیمی بسیار چابک و سرزنده هستند و حتی همه حرکات، از شکل راه رفتن تا توپ زدن، همگی را از پرویز دهداری وام گرفتند. مرحوم دهداری معمولا کنار زمین واکنش احساسی خاصی به گل زدن نشان نمی‌دادند و ما به تمام این جزییات در فیلم دقت کردیم.

ثقفی اظهار کرد: مسئله فیلم ما ایران و تعصب روی ایران‌مان است و فکر می‌کنم این فیلم می‌تواند قدمی در تقویت ملیت ما و افتخار به ایرانی بودن‌مان بردارد.

او درباره میزان رضایت خود از نتیجه نهایی کارش گفت: خودم خیلی راضی هستم، به نظرم کار سختی را انجام دادیم و به بحث ناشناخته‌ای ورود کردیم. حتی به نظرم سکانس‌هایی را دراین فیلم می‌بینیم که در سینمای ایران تاکنون تجربه نشده است از جمله اینکه بخشی از استادیوم را بازسازی کردیم که در عمل کار بسیار پیچیده و گسترده‌ای بود.

این فیلم که به یک اتفاق خاص در تیم ملی ایران در دوران‌ مربیگری دهداری می‌پردازد و هنوز هم ناگفته‌هایی از آن باقی مانده است، شخصیت‌هایی دارد که برای آن‌ها می‌توان مابه‌ازای واقعی پیدا کرد. البته ثقفی تاکید دارد که بازیکن خاصی را از آن دوران مدنظر قرار نداده است.

او در این زمینه توضیح داد: ما در فیلم بازیکن‌ یا شخص خاصی را در تیررس قرار ندادیم ولی بعضی ویژگی‌ها ‌در این کاراکترهای خیالی، واقعی است و بعضی‌ها ویژگی‌ها هم واقعی نیست. ملاک ما بیشتر روایت تفکر آقای دهداری بود و دلیلی نمی‌دیدیم که خیلی وارد مسائل دیگر شویم.

«پرویز خان» با بازی سعید پورصمیمی یکی از ساخته‌های جدید سازمان اوج است که در آخرین روز جشنواره فیلم فجر در برج میلاد برای اهالی رسانه و منتقدان رونمایی می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- سینمای دفاع مقدس هنوز جان دارد

فیلم سینمایی «مجنون» با محوریت زندگی شهید زین‌الدین در حالی در جشنواره فیلم فجر حضور دارد که پیش از این آثاری درباره فرماندهان بزرگ جنگ در ویترین این رویداد رونمایی شده بود.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، آژیر قرمز، صفیر گلوله‌ها، زندگی زیر سایه جنگ، ترس، التهاب، دلهره، همه و همه تنها عناوین کوتاهی از توصیف حال و هوای دهه ۶۰ است، این ترکیب‌سازی‌ها را می‌توان همچنان امتداد داد و به فهرست بلندبالایی از آنها رسید؛ ویژگی‌هایی که حالا به یک خاطره جمعی تبدیل شده‌اند. خاطراتی که البته خوش نیستند و هنوز هم که هنوز است می‌توان آثار و تبعاتش را در زندگی بخشی از مردم مشاهده کرد، آنجایی که هنوز مادران چشم انتظار فرزندان هستند، آنجایی که هنوز هر چند وقت یک‌بار شهر آکنده از نشانه‌های پیکرهای بی‌نشان می‌شود، آنجایی که هنوز سینه‌ها زخمی است از رنج‌هایش، از آلامش و حتی از یادآوری‌اش.

سینمای ایران البته در طول چهار دهه پس از انقلاب همواره سهمی چشمگیر در ثبت و مخابره این تصاویر داشته است، اگر در هر زمینه دیگری هم بخواهند آماج انتقادش قرار دهند و بگویند کمیتش می‌لنگیده اینجا اما همان خاکریزی است که پا پس نکشیده است، می‌شود صفحات تاریخ را ورق به وق مرور کرد و دید در هر برهه‌ای گرچه گاهی کمرنگ اما همواره پرچمش در اهتزاز بوده است. «دفاع مقدس» حالا عنوان بومی‌ترین ژانر سینمای ایران را با خود به یدک می‌کشد که از همان روزهای آغاز جنگ، سینماگران عازم جبهه‌های جنگ شدند تا چه در قالب فیلم مستند و چه در قالب فیلم داستانی، قصه‌هایی از جهاد رزمندگان و زندگی پرتلاطم و پر تشویش مردم را به تصویر بکشند و حالا استفاده از ویلچر به جای ریل تراولینگ برای فیلمبرداری یکی از خاطرات آن دوره است.

دهه ۶۰ و ۷۰ را به دلیل قرابت زندگی مردم با سایه جنگ می‌توان از درخشان‌ترین روزهای سینمای دفاع مقدس توصیف کرد؛ آثاری که هم از منظر تعداد مخاطب و هم از منظر فروش از موفق‌ترین فیلم‌ها به شمار می‌رفتند به‌طوری‌که حالا در این بازار پرفروغ فیلم‌های کمدی به آمارشان استناد می‌شود و هر فیلمسازی در سودای سبقت گرفتن از محصولات تصویری آن روزگاران است، آرزویی که البته تاکنون دست‌نیافتنی بوده است. در دهه هشتاد اما با فاصله گرفتن از روزهای جنگی و ظهور معضلات اجتماعی تازه، شعله شمع سینمای دفاع مقدس هم به خاموشی گرایید، عمده محصولات این دهه با یک آفت جدی رو به رو بود، فیلم‌هایی که تولید می‌شدند اساسا مخاطبانی را با خود همراه نمی‌کردند، شکست‌های پی‌درپی‌اش در گیشه باعث شد تا عده‌ای در تحلیل‌ها عنوان کنند تاریخ انقضای قصه‌های جنگی به سر آمده است در دهه ۹۰ اما با ظهور نظام‌های پشتیبانی‌کننده جدید و البته فیلمسازان تازه‌نفس، این سینما جانی دوباره گرفت، سازمان سینمایی اوج یکی از همین بازوهای اجرایی بود که توانست فرصتی تازه برای احیایش فراهم کند. حالا به بهانه حضور فیلم سینمایی مجنون با محوریت شهید زین‌الدین در ویترین چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر به مرور بیش از یک دهه فعالیت این سازمان در حوزه سینمای دفاع مقدس پرداخته‌ایم.

ایستاده در غبار/ محمدحسین مهدویان

این روزها مشغول تصویربرداری دنباله سریالش برای شبکه نمایش خانگی است، کارگردانی که گرچه این روزها منتقدان بسیاری به خود می‌بیند اما در چند نوبت در زمان اکران فیلم‌هایش مخاطبان و منتقدان را میخکوب می‌کرد تا هر بار با تولید اثری تازه شاخک‌ها برای تماشایشان تیز و کنجکاوی‌ها برانگیخته شود. فیلمسازی که گرچه جوان است اما هم فیلم پرمخاطب در کارنامه‌اش دارد هم فیلم توقیفی، سینماگری که گاه زبان به گله گشوده و گفته نه «این وری‌ها پای کارش ایستاده‌اند نه آن وری‌ها» که با این حال از او به عنوان یک استعداد مسلم یاد می‌کردند. از محمدحسین مهدویان می‌گویم. او اولین گامش در سینمای حرفه‌ای را اتفاقا با یک فیلم دفاع مقدسی برداشت؛ «ایستاده در غبار»، فیلمی که به جهت سبک تازه‌ فیلمسازی‌اش در آن دوره از جشنواره با بازخوردهای دوگانه‌ای مواجه شد؛ عده‌ای آن را جریانی تازه و حیرت‌انگیز در سینمای ایران معرفی می‌کردند و عده‌ای فیلمی وامانده که میان «مستند» و «داستانی» در نوسان است. محمدحسین مهدویان «ایستاده در غبار» را در سال ۹۴ تولید کرد، فیلمی که اولین تجربه سینمای ایران در سبک داکیو درام بود و همین موضوع باعث می‌شد عده‌ای از تماشاگران به دلیل ناآشنایی از این سبک از آن فاصله بگیرند. با این حال این فیلم آغازگر مسیر تازه فیلمسازی دفاع مقدس بود.

 «ایستاده در غبار» در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد



«ایستاده در غبار» را احتمالا با آن تصویر جادویی از سربازی بی‌سیم به دست به یاد بیاورید که در خاک‌ریز سر به پایین انداخته و بی‌سیم را رو به بالا گرفته است؛ فیلمی که روایتی از زندگی احمد متوسلیان ارائه می‌کرد و کودکی تا ربایش او را به تصویر می‌کشید.

تنگه ابوقریب/ بهرام توکلی

حالا پنج سالی می‌شود که از سینما فاصله گرفته است. کارگردانی که تجربه‌های متاخرش در شبکه نمایش خانگی بی‌آن‌که مخاطبان چندانی را جذب کنند به کناری رفتند تا نامش بیش از پیش فراموش شود. کارگردانی که سهمی در ثبت چهره‌های ملی در قاب سینما دارد اما به نظر می‌رسد به دوری خودخواسته‌ای از سینما تن داده، او بهرام توکلی است.

مخاطبان پیگیر سینما احتمالا او را بیشتر به واسطه ساخت «پرسه در مه» یا «اینجا بدون من» بشناسند او اما یک سطر از سینمای دفاع مقدس را هم از آن خود کرده است، همان جایی که تنگه ابوقریب را ساخت. سال ۹۶ را دوستداران سینما به یاد دارند، تنها انتشار یک خط خبر از همکاری اوج با بهرام توکلی کافی بود تا موجی از تعجبات جاری شود. پیوندی که دوسویه بود و از آغاز خط و ربط تازه همکاری‌های این نهاد خبر می‌داد. فیلم در جشنواره رونمایی شد و با آنکه دستاوردی در حوزه فنی فیلم‌های سینمایی به شمار می‌رفت و هرچند پنج سیمرغ این رویداد را به خود اختصاص داد اما با نقدهایی جدی مواجه شد، سر انجام هم در اکران عمومی با یاس مخاطبان رو به رو شد.

این فیلم روایتی است از دفاع گردان عمار یاسر لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله در برابر لشکرکشی رژیم بعث برای عبور از تنگه استراتژیک ابوقُرَیب و حمله به فَکّه و شرهانی در روزهای پایانیِ جنگ.

۲۳ نفر/ مهدی جعفری

مهدی جعفری از علاقه‌مندان به سینمای دفاع مقدس است، همین چند سال پیش بود که فیلمش با نام «یدو» در همین رویداد در بخش جوایز خوش درخشید و بدون آنکه به اکران سینمایی دربیاید از تلویزیون پخش شد تا بار دیگر این واقعیت را عیان کند که میان نظرات هیات داوران و نظرات توده مردم فاصله‌ها بسیار است! یک سال بعد از تولید «تنگه ابوقریب»، مهدی جعفری «۲۳ نفر» را ساخت. اگر برنامه‌های تلویزیونی ابتدای دهه ۹۰ را مرور کنید

 «۲۳ نفر» اقتباسی از کتاب «آن ۲۳ نفر» بود

احتمالا حضور چند مرد میانسال را به یاد بیاورید که در زمان جنگ تحمیلی و در حالی که نوجوانی از سن ۱۳ تا ۱۷ سال بودند به اسارت رژیم بعث عراق درآمده بودند، مردانی که سوژه کتاب «آن ۲۳ نفر» بودند و بعدها همین سوژه اقتباس و دستمایه ساخت «۲۳ نفر» شد؛ اثری که در نظرسنجی جشنواره‌ای ششمین فیلم برتر از نگاه تماشاگران جشنواره فیلم فجر، شد و توانست سیمرغ زرین بهترین فیلم از نگاه ملی را دریافت کند.

آبادان یازده ۶۰/ مهرداد خوشبخت

مهرداد خوشبخت این روزها فیلم سینمایی «پالایشگاه» را روی پرده دارد. فیلمی که گرچه حالا یک شکست سخت برای نهاد پشتیبانی‌کننده‌اش یعنی فارابی به شمار می‌آید اما از همان زمان تولید هر بار حاشیه‌هایش آن را بر صدر اخبار می‌نشاند. کار تا جایی پیش رفت که در جشنواره سال گذشته خوشبخت آن را به دلیل آماده نبودن بخش‌های فنی، یک فیلم مزخرف توصیف کرد که قابل دفاع نیست، قصه «پالایشگاه» اما از دل ساخت «آبادان یازده ۶۰» متولد شد. فیلمی که وجهی رسانه‌ای داشت و بر اهمیت رادیو و البته رسانه در زمان جنگ و در پیشگیری از سقوط آبادان تاکید می‌کرد. «آبادان یازده ۶۰»‌ در سال ۹۸ با اقتباس از «فرکانس ۱۱۶۰» نوشته فضل‌الله صابری ساخته شد، خوشبخت در توصیفش عنوان می‌کرد این فیلم برگرفته از اتفاقات واقعی در روزهای جنگ‌زده آبادان است که اتفاقا توانسته اهالی آن منطقه را با خود همراه کند.

منصور/ سیاوش سرمدی

منصور ستاری را فرمانده ایده‌های بزرگ می‌نامند، خلاقیت‌هایی که برای حفظ توان هوایی ایران در دوران جنگ تحمیلی به کار می‌برد باعث ایجاد شبکه‌ای منسجم و هماهنگ از رادارها شده بود، در وصفش می‌گویند: «در عملیات بزرگی مانند فتح‌المبین و بیت‌المقدس استفاده از سامانه پدافند هوایی هاگ، برای نخستین‌بار و به‌ ابتکار شهید ستاری به‌صورت مستقل عملیاتی شد. یعنی با استفاده از رادار متصل به سامانه، کاری شد که شبکه‌ای درهم تنیده و متشکل از چندین رادار تصویری گسترده از آسمان کشور ارائه دهد» شهیدی که با تکیه بر توانمندی‌های داخلی بر خودکفایی در حوزه صنایع هوایی و دفاعی تأکید داشت و باعث شد بخشی از جنگ‌ را رهبری کند. زندگی پر اتفاق شهید منصور ستاری باعث شد تا در سال ۹۹ سیاوش سرمدی در «منصور» طرحی از زندگی او دراندازد. کارگردانی که پیشتر به سینمای مستند مشغول بود و اولین تجربه سینمای داستانی را با همین فیلم آزمود، فیلمی که رگه‌های علاقه‌مندی سیاوش سرمدی به سینمای مستند را هم در خود داشت و باعث ارایه تصویری مستند گونه از زندگی این شهید شده بود.

 «منصور» روایتی از زندگی شهید منصور ستاری است



«منصور» روایتگر ساخت اولین جنگنده کاملا ایرانی است و همچنین سال‌های پایانی دفاع مقدس را به تصویر می‌کشد که ایران به شدت درگیر کمبود تسلیحات نظامی است و تیمسار ستاری بر یک پروژه مهم کار می‌کند.

غریب/ محمدحسین لطیفی

محمدحسین لطیفی که در جشنواره امسال عضوی از هیات انتخاب بود سال گذشته با فیلم سینمایی «غریب» در همین رویداد حاضر شد. «غریب» اقتباسی از کتاب «محمد مسیح کردستان» است که در ابتدا هم به همین عنوان مجوز ساخت گرفت. فیلمی که حامد عنقا نویسندگی و تهیه‌کنندگی آن را توأمان بر عهده داشت تا به یکی از مهمترین فیلم‌های سال گذشته در ویترین فجر تبدیل شود. جنگ در کردستان اما شکلی متفاوت داشت، حمله عراق از یک سو و قدرت‌گیری گروهک‌های تروریستی از سوی دیگر، موازنه و معادلات این تخاصم را پیچیده کرده بود تا اهالی آن منطقه از هر سو زیر آتش باشند، «غریب» شمایل یک قهرمان در فرونشاندن التهابات منطقه کردستان را به تصویر می‌کشد، فیلمی درباره زندگی شهیدبروجردی که همزمان با رونمایی‌اش در جشنواره این انتقاد را با خود به همراه داشت که برای درکش مخاطب نیازمند اطلاعاتی فرامتن است.

مجنون/ مهدی شامحمدی

گام تازه سازمان اوج در عرصه سینمای دفاع مقدس فیلم «مجنون» است. مهدی شامحمدی به عنوان کارگردانش پیش از این تجارب مستند بسیاری داشته و در اولین قدم در سینمای داستانی ترجیح داده سراغ روایت‌هایی از جنگ برود، فیلمی با محوریت شهید زین‌الدین بسازد که اتفاقا پیش از این سینماگران بسیاری را برای ساخت زندگی‌اش وسوسه کرده بود، مسئول اطلاعات و عملیات سپاه دزفول که نقش موثری در عملیات‌های فتح‌المبین و بیت‌المقدس داشت. سجاد بابایی که سال گذشته سیمرغ بهترین نقش مرد را دریافت کرده بود و بیشتر او را به واسطه حضورش در سریال نه قسمتی «سقوط» به یاد می‌آوریم نقش شهید زین‌الدین را در این فیلم ایفا کرده است. این فیلم ایثار شهید زین‌الدین و همچنین رزمندگان لشکر ۱۷ علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) در جزیره مجنون و عملیات خیبر را روایت می‌کند.

حالا باید دید این فیلم می‌تواند پرتره‌ای ماندگار از یک شهید را به یاد بگذارد و بار دیگر سینمای دفاع مقدس را به روزهای اوج خود نزدیک کند یا خیر.

 فیلم سینمایی «مجنون»

رسانه سینمای خانگی- فیلم دفاع مقدس بدون شاعرانگی، بازنده است

کارگردان فیلم «دست ناپیدا» گفت: فیلم‌ساز دفاع‌مقدس اگر نگاه فرهنگی و شاعرانه نداشته باشد،باخته است، کسی که می‌خواهد درباره عملیات کربلای ۵ فیلم بسازد اول باید شعرهای سهراب سپهری را بخواند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، دست ناپیدا به کارگردانی انسیه شاه حسینی نخستین فیلم روز چهارم جشنواره فیلم فجر – 15 بهمن 1402- بود که در خانه جشنواره اکران شد و پس از آن نشست خبری فیلم با حضور انسیه شاه حسینی کارگردانی و نویسنده و طراح صحنه، سید سعید سیدرزاده تهیه کننده، کاوه ایمانی تدوینگر، احسان نوبخت صدا بردار، آرش قاسمی صدا گذار، حسن ایزدی جلوه های ویژه بصری، احمد رسولیان جلوه های ویژه میدانی، نازنین سرابی طراح چهره، مسعود سخاوت دوست آهنگساز و بازیگران معصومه بافنده، نسرین احمد خانی، حسین پوریده و اهالی رسانه برگزار شد.

 انسیه شاه حسینی

برای ساخت فیلم کربلای ۵ باید شعرهای سهراب را خواند

انسیه شاه حسینی کارگردان فیلم دست ناپیدا اظهار کرد: جای آقای عبدی نسب خالی است. او صبح‌ها که سرکار می‌آمدند یک شعری را می‌خواندند. اکنون در این نشست نیستند و من به جایشان این شعر را می‌خوانم. «من دلم می خواست صدایم، صدایت را بغل می کرد/ من دلم می خواست زخم مرحم بود/ من دلم می خواست نور مرحم بود»

وی در پاسخ به این پرسش که چرا بعد از ۱۲ سال سراغ این سوژه رفته است، گفت: باید از مسئولان بپرسید که چرا کاری کردند که خانم شاه حسینی ۱۲ سال فیلم نساخته است. من در همه این مدت که کار نمی‌کردم چندین فیلم‌نامه نوشتم و اگر شرایطش باشد همین الان می‌توانم بروم سر فیلم‌برداری این فیلمنامه‌ها.

این کارگردان درباره عنوان فیلم و نگاه جاری در فیلم بیان کرد: انقلاب ما فرهنگی بود. حضرت امام خمینی (ره) با تانک و توپ شروع نکردند و اولین چیزی که به مردم می‌گفتند این بود که ما می‌خواهیم کرامت انسانی را به شما برگردانیم. بعد هم جنگ به ما تحمیل شد.

«آنچه که در انقلاب درباره آن شعار می‌دادیم، در جنگ متبلور شد. هر کسی که درباره جنگ و دفاع مقدس فیلم‌ می‌سازد اگر نگاه فرهنگی و شاعرانه نداشته باشد، باخته است اگر کسی می‌خواهد درباره عملیات کربلای ۵ فیلم بسازد اول باید شعرهای سهراب سپهری را بخواند.»

می‌خواستم درباره زندگی زنان پشت جبهه حرف بزنم

کارگردان فیلم دست های ناپیدا گفت: من سال‌ها با خاطرات زنان خوزستان و جنوب زندگی کردم و می‌خواستم از زوایای پنهان زندگی آنها حرف بزنم. شهید حاج قاسم سلیمانی می‌گفتند «لعنت به کسی که جنگ را دیده و حس کرده و واقعیت را دیده و تریبونی به او برسد و در مورد آن حرف نزد» من هم می‌خواستم درباره زندگی این زنان در جنگ حرف بزنم.

شاه حسینی درباره چرایی استفاده از لباس‌ها و رنگ‌های امروزی در فیلم گفت: این طور نیست و من از لباس‌های خودم که از دهه شصت داشتم، در این فیلم استفاده کردم. موضوع فیلم دست ناپیدا و کتاب حوض خون مشترک است ولی آدرس و زاویه دید و برداشت داستان بسیار متفاوت است.

استخوان‌هایی را که دست زنان می‌برید، نشان ندادیم

کارگردان «دست ناپیدا» در ادامه اظهار داشت: درباره عاشورا خیلی فیلم ساخته شده است، اما وقتی کسی روی منبر می‌رود، تاثیرگذارتر است. در برخی مواقع کلام پیش می‌رود و تصویر عقب‌تر می‌ایستد. ما حتی استخوان‌هایی که دست این زنان را می‌برید، نشان ندادیم زیرا می‌خواستیم حرمت شهدا را نگه داریم. بعضی چیزها را نمی‌شد گفت و نشان داد مانند عشق و ایمان که نمی‌توان با هیچ نمادی آن را نشان داد.

وی درباره استفاده از بازیگران بومی در این فیلم گفت: پایه فیلم من مستند است و حضور یک سلبریتی این روایت را مخدوش می کند. به خاطر همین از بازیگران بومی که بسیار بااستعداد هستند و هنوز فرصت دیده شدن پیدا نکردند، استفاده کردم.

شاید نام فیلم را می‌گذاشتم «در جبهه شرق خبری هست!»

شاه حسینی در پاسخ به این سوال که آیااز فیلم «در جبهه غرب خبری نیست» ایده گرفته است؟، گفت: خیر این فیلم را بعد از دریافت پروانه ساخت دیدم و با خودم گفتم ای کاش زودتر این فیلم می‌دیدم و اسم فیلم را می گذاشتم «در جبهه شرق خبری هست!»

وی گفت: ما مجبور شدیم زمان «دست ناپیدا» را کوتاه کنیم اگر زمان فیلم ۱۲۰ دقیقه بود پاسخ به خیلی از سوال ها داده می‌شد. در این فیلم دختری به جنگ آماده تا از کشت و کشتار عکس بگیرد و در یک مسابقه برنده شود و بتواند اجاره خانه‌اش را بدهد، ولی وقتی به حقیقت ماجرا پی می‌برد دست ناپیدا او را به جای خوب هدایت می‌کند.

از موج انفجار رگ‌های دستش مانند کش شده بود

شاه حسینی افزود: موج انفجار خیلی اتفاقات را در جنگ رقم می‌زند. من کسی را دیدم که بر اثر موج انفجار رگ‌های دستش مانند کش شده بود. ما در فیلم می‌گوییم این بچه نماد امید است. شاید اگر امکانات بیشتری داشتیم حرفمان را سینمایی‌تر می‌زدیم. به اندازه تمام زن‌ها در هر شرایط جنگی و غیرجنگی می توان قصه و فیلم ساخت.

شاه حسینی در پاسخ به این پرسش که در این فیلم از خاطرات خانم کاظم‌زاده عکاس جنگ استفاده شده است؟ گفت: خیر. من فقط اسم خانم کاظم زاده را شنیده بودم. در کتاب حوض خون بیشتر درباره بیوگرافی زنان جنگ صحبت شده است و قصه دراماتیزه نشده است.

سید سعید سیدزاده تهیه کننده فیلم در پاسخ به این پرسش که چه لزومی داشت برای ساخت این فیلم ۲ نهاد دولتی سرمایه‌گذاری کنند؟ گفت: باید دستتان در کار باشد تا بدانید هزینه ساخت فیلم چقدر است و در وسع یک نهاد نیست و چند نهاد باید مشارکت کنند. بنیاد شهید ۵۱ درصد و فارابی ۲۵ درصد و دو شریک دیگر بخشی از منابع مالی کار را تامین کردند.

با درد زنان پشت جبهه آشنا هستم

معصومه بافنده بازیگر این فیلم گفت: همه جای حضور در این فیلم برای من خوشی و خاطره بود. من بچه جنگ هستم و کودکی‌ام با جنگ گذشت. من در کودکی همسایه‌مان را دیدم که رفت و شهید شد. من با درد زنان پشت صحنه جنگ ناآشنا نیستم.

حسین پوریده دیگر بازیگر این فیلم گفت: دست ناپیدا در این فیلم دست مرا گرفت.

نسرین احمد خانی دیگر بازیگر این فیلم بیان کرد: خانم شاه‌حسینی در این پروژه نقش کوتاه ولی تاثیرگذاری را به من پیشنهاد دادند و من بازی کردم. از اعتماد و دلگرمی خانم شاه‌حسینی و آقای سیدزاده تشکر می‌کنم. هیچ‌کس به اندازه من برای لیلا بودن خاطرات خانم شاه حسینی را نشنید.

کاوه ایمانی تدوینگر بیان کرد: این فیلم ۱۸۰ دقیقه بود و در نهایت به اندازه‌ای رسید که شما روی صحنه دیدید.

نازنین سرایی طراح چهره پردازی با اشاره به شرایط جوی محل فیلمبرداری گفت: شرایط خیلی سختی برای حفظ ضبط فیلم‌ وجود داشت. دست مریزاد می‌گویم به همه عوامل برای همکاری که داشتند.

چهل‌ودومین جشنواره بین المللی فیلم فجر شامگاه چهارشنبه -۱۱ بهمن- رسما افتتاح و از روز پنجشنبه اکران فیلم‌ها در خانه جشنواره (برج میلاد تهران) و سینماهای مردمی آغاز شد؛ ۲۲ فیلم در بخش سودای سیمرغ، ۱۲ فیلم در بخش نگاه نو و ۴ فیلم در بخش انیمیشن با یکدیگر رقابت می‌کنند و در نهایت برگزیدگان بخش‌های مختلف در مراسم اختتامیه -۲۲ بهمن- معرفی خواهند شد.

خروج از نسخه موبایل