با جواب مثبت شورای صدور پروانه نمایش آثار غیر سینمایی، فیلم مستند «پودیک» آماده نمایش شد.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی پروژه، فیلم مستند «پودیک» که تولد آغازین خود را با تحقیقات چند ماهه گذرانده بود، سال گذشته فیلمبرداری خود را به تهیه کنندگی پیام مهرنوش و عرفان احتشامی و کارگردانی عرفان احتشامی پشت سر گذاشت و در هفته اخیر موفق به اخذ پروانه نمایش از شورای صدور پروانه نمایش آثار غیر سینمایی سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد.
مستند ۵۸ دقیقهای «پودیک» داستان دختری است که در دهه ۱۳۷۰، رویای پرواز را در سر میپروراند. پودیک با خانوادهاش در محلهای قدیمی زندگی میکرد، خانواده پودیک مشکلات زیادی داشتند از جمله فقر مالی، بیکاری برادر و… او تصمیم میگیرد رویای خود را به حقیقت مبدل کند و در نهایت این آرزو منجر به نابیناییاش میشود، در این بین خانواده از نابینایی پودیک استفاده کرده و به ثروت بادآوردهای میرسند.
به گفته تهیه کننده اثر، فیلم مستند «پودیک» در فضایی فانتزی در مدت ۷ ماه در تهران فیلمبرداری شده و به منظور پخش در شبکههای نمایش خانگی تهیه و تولید شده است.
گروه بازیگران زن در فیلم «برای آوا» توانستند در چهارمین حضور بینالمللی خود در جشنواره ریجلفیلد آمریکا در بخش انتخاب ویژه هیات داوران جایزه بازیگری را به دست آورند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم برای آوا با حضور هشت بازیگر دختر نوجوان در نقشهای اصلی سعی کرده تصویر متفاوتی از دنیای نوجوانان دختر ارائه دهد. فیلمنامه برای آوا را محسن سراجی براساس طرحی از فرانک فروتن به نگارش درآورده است.
هدیه زمان، پرستو زکیزاده، رژینا علیپور، صبا احمدی، آیدا مرادی، پرنیان عابدینژاد، آوا مشکور، ندا محجوب و مانیا نظامی به عنوان بازیگران نوجوان دیپلم افتخار جشنواره ریجلفیلد آمریکا را برای فیلم برای آوا کسب کردند.
همچنین از ریحانه یزدانیار تقدیر به عمل آمد.
شروین منیعی تدوینگر، آرش قاسمی صداگذار ، عبدالقادر طاها زاده مدیر فیلمبرداری و سپهر سراجی آهنگساز پروژه هستند.
علی قاسمی صدابردار ،حمیدرضا منجر و سعید معروف پور طراح صحنه، الهام احمدی طراح لباس، مرسده افشار طراح گریم، امیررضا فروتن جانشین تهیه کننده، حامی علیزاده دستیار و برنامه ریز، حیدر شیرزاد مدیر تولید و خانه تئاتر البرز مجری طرح برای آوا هستند. مهدی زمین پرداز، نگار عابدی، فرانک فروتن، رضا جهانی، ریحانه یزدانیار، محمدهادی عطایی ، مجید تاری، مهسا حبیبی تلخدانی، مرتیا گلیج، غزاله محمدگنجی و کیوان احمدی در کنار این بازیگران نوجوان به ایفای نقش پرداختهاند.
فیلم برای آوا که سال گذشته پروانه نمایش را دریافت کرده برای اکران آماده میشود.
رضا محقق تهیهکننده فیلم سینمایی «آه سرد» ضمن اشاره به ادامه حضورهای جشنوارهای این فیلم از طرح پیشنهاداتی از سوی کشورهای اروپایی برای آغاز اکران فیلم در خارج از کشور خبر داد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، رضا محقق تهیهکننده فیلم سینمایی «آه سرد» به کارگردانی ناهید عزیزی از فیلمهای رونمایی شده در چهلویکمین جشنواره فیلم فجر که به تازگی از سازمان سینمایی پروانه نمایش دریافت کرده است، در گفتگو با مهر، درباره برنامهریزی برای اکران این فیلم گفت: فعلاً اولویت برای ما حضور فیلم در جشنوارههای خارجی است. در حال حاضر هم فیلم در اختیار پخشکننده قرار دارد و انشالله بعد از اتمام حضورهای جشنوارهای فیلم برای اکران عمومی آن تصمیمگیری خواهیم کرد.
وی ادامه داد: فیلمهایی از جنس «آه سرد» باید در زمان مناسب خودشان اکران شوند. کمااینکه در همین شرایط فعلی که یک فیلم طنز بفروش در حال اکران است، اکران فیلمهای هنری و مستقل خیلی سخت شده است. این جنس آثار باید در یک شرایط زمانی مناسب اکران شوند تا هم دچار آسیب نشوند و هم بتوانند مخاطب خود را پیدا کنند.
محقق درباره احتمال عرضه فیلم «آه سرد» در گروه «هنروتجربه» هم گفت: هنوز در این زمینه تصمیمی نگرفتهام. پیشنهاداتی برای اکران فیلم در یکی از کشورهای اروپایی هم دارم و هنوز به جمعبندی قطعی برای فرآیند اکران عمومی آن نرسیدهام. آنچه مشخص است این است که شرایط فعلی شرایط مناسبی برای اکران عمومی «آه سرد» نیست و اصلاً فضای فعلی را فضایی نمیدانم که بخواهم فیلم را اکران کنم.
این تهیهکننده در عین حال تأکید کرد: صددرصد فیلم «آه سرد» همین امسال به اکران میرسد. چهار فیلم در انتظار اکران دارم که چه در قالب اکران داخلی و چه بهصورت اکران خارجی همه آنها را همین امسال به مرحله اکران خواهم رساند.
بهروز افخمی بیان کرد: شرایط اکران فیلم «فرزند صبح» همزمان با چهاردهم خرداد فراهم نشد و اکران این فیلم به زمانی دیگر موکول شده است.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایسنا، کارگردان فیلم «فرزند صبح» که پیشتر خبر داده بود در تلاش است تا این ساختهاش را که روایتی از کودکی روحالله خمینی است، از نیمه خردادماه در سینماها نمایش دهد، در گفتوگویی با ایسنا اظهار کرد: از آنجایی که یکسری مقدمات و کارهای اداری برای اکران نیاز بود و به موقع به سرانجام نرسیدند، اکران فیلم که برای نیمه خرداد تدارک دیده شده بود، به تعویق افتاد.
افخمی افزود: پخش فیلم «فرزند صبح» برعهده حوزه هنری قرار گرفته و مسئولان حوزه در نظر داشتند اکران دو هفتهای را برای فیلم فراهم کنند که بخاطر طولانی شدن روند اداری امکانپذیر نشد.
وی که این روزها در حال تمرین و پشت سرگذاشتن پیش تولید فیلم جدیدش با نام «صبح اعدام» است، اضافه کرد: قرار براین است که فیلم را از اوایل مهرماه همزمان با ولادت امام خمینی (ره) در سینماها نمایش دهیم.
«فرزند صبح» به کارگردانی بهروز افخمی اولین بار در بیستونهمین جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۸۹ و در سالن همایشهای برج میلاد به نمایش درآمد که کیفیت پایین فیلم حاشیههای زیادی را به همراه داشت و حتی صدای اعتراض کارگردان را هم بلند کرد چون فیلم در نبود او تدوین و به جشنواره ارایه شده بود. اما سرانجام پس از یک دهه کشمکش، نسخهای از این فیلم با تایید کارگردان آماده اکران شد و سال گذشته پروانه نمایش گرفت.
افخمی تاکید دارد که «فرزند صبح» بهترین فیلمی است که تاکنون ساخته است.
ساسان سالور تهیهکننده «سه کام حبس» که با اختلافی بالغبر ۱۳۷ میلیارد تومانی، بعد از «فسیل» دومین فیلم پرفروش امسال به حساب میآید درباره فراگیر شدن کمدیسازی در میان سینماگران هشدار داد.
به گزارش سینمای خانگی، ساسان سالور تهیهکننده فیلم سینمایی «سه کام حبس» به کارگردان سامان سالور که از عید فطر به ترکیب فیلمهای در حال اکران سینماها راه یافته است و در حال حاضر با عبور مجموع فروشش از مرز ۱۲.۵ میلیارد تومان، پرفروشترین فیلم غیرکمدی گیشه امسال محسوب میشود، در گفتگو با مهر، درباره وضعیت استقبال مخاطبان از این فیلم توضیح داد: خوشبختانه این فیلم ارتباط خوبی با مخاطبان خود برقرار کرده است. با اینکه در شرایطی هستیم که بهصورت طبیعی مخاطبان اقبال بیشتری به فیلمهای کمدی نشان میدهند، ولی خوشبختانه «سهکام حبس» توانسته مخاطبان خودش را پیدا کند. دلیل این مسئله هم بیش از هر چیز داستان صادقانه این فیلم است.
وی افزود: برخی شاید چنین فیلمهایی را به سیاهنمایی متهم کنند اما مردم روایت فیلم را میپذیرند چرا که خودشان مطلعند که در جامعه و اطرافشان چه میگذرد. ارتباطی که مردم با چنین فیلمی برقرار میکنند به دلیل صداقت در روایت است. در جدول فروش فیلمهای سال هم پرفروشترین فیلم غیرکمدی سال هستیم آن هم در شرایطی که برای تبلیغ فیلم چه در قالب تبلیغات محیطی چه تیزرهای تلویزیونی هیچ نهاد و ارگانی به ما کمک نکرد. گویی تصمیمی برای حمایت از فیلمهای اجتماعی وجود ندارد.
سالور ادامه داد: سابق بر این شرایط اینگونه بود که برای یک فیلم در حال اکران بنیاد فارابی نامهای را به نهاد دیگر مانند سازمان زیباسازی شهرداری ارسال میکرد و براساس همان هم ما میتوانستیم از ظرفیتهای تبلیغاتی این نهادها استفاده کنیم. امروز اما این جریان گرفتار یک بروکراسی پیچیده شده است و شوراهای مختلفی باید در این زمینه تصمیمگیری کنند که آیا یک فیلم میتواند بیلبورد تبلیغاتی در سطح شهر داشته باشد یا خیر! در این شرایط شما فقط در حالی که تمکن مالی بالا داشته باشید این شانس را دارید که بتوانید بیلبوردی برای فیلم خود اجاره کنید.
وی ادامه داد: درباره تیزرهای تلویزیونی هم شرایط بهگونهای شده است که اساساً امکان مذاکره و گفتگو وجود ندارد. حتی اگر اصل پخش تیزر را بپذیرند و فیلم را رد نکنند، بستههایی را بهصورت اعتباری تعریف کردهاند که امکان دارد در ساعتهای بسیار پرت و نامناسبی تیزر فیلم شما پخش شود. البته به شرطی که اساساً شورای بازرگانی صداوسیما تبلیغ فیلم شما را پذیرفته باشد! در این وضعیت فیلمهای اجتماعی عملاً هیچ فضایی برای تبلیغ ندارند و اگر امروز برای «سهکام حبس» تبلیغی صورت میگیرد، حاصل تبلیغ دهانبهدهان مخاطبان است.
مزیت کمدیها نسبت به فیلمهای اجتماعی رغبت سینماداران است
این تهیهکننده اظهار کرد: در این وضعیت فیلمهای طنز یک مزیت نسبت به فیلمهای غیرکمدی و اجتماعی دارند و آن رغبت سینماداران است. سینمادار درباره این فیلمها تصمیم میگیرد که تعداد سالنهای بیشتری در اختیارشان بگذارد و هر فرصتی برای سانس طلایی بهدست آمد را به فیلم کمدی اختصاص میدهد.
سالور تأکید کرد: بهعنوان یک تهیهکننده سینما واقعاً از فروش فیلم «فسیل» خوشحال هستم و امیدوارم فروش این فیلم از مرز ۲۰۰ میلیارد تومان هم عبور کند چرا که آن را اتفاق مثبت و خوبی برای سینمای ایران میدانم. این فروش به چرخه اقتصادی سینمای ایران کمک میکند و موفقیت این فیلم منافاتی با موفقیت فیلم ما و دیگر فیلمهای در حال اکران ندارد. در عین حال معتقدم فیلمهای اجتماعی و جدی هم طیف خاصی از مخاطبان خود را دارند که لازم است برای جذب آنها به سینما هم برنامهریزی داشته باشیم.
تهیهکننده «سهکام حبس» با انتقاد از عدم حمایت سازمانهای متولی مبارزه با مواد مخدر از فیلمهای سینمایی مرتبط با این موضوع گفت: ما بهعنوان هنرمند وظیفه داریم نوری را به بخشهای تاریک یک موضوع بتابانیم اما سوال مهم این است که وظیفه این نهادها در زمینه حمایت از تولیدات فرهنگی مرتبط با مواد مخدر چه زمانی قرار است اجرایی شود؟ اینگونه نیست که ما با فیلمسازی تنها بهدنبال پر کردن گیشه باشیم، ما میخواهیم درباره یک موضوع به جامعه هشدار بدهیم. فیلم ما دارد تصویری مستند از واقعیت اعتیاد در جامعه امروز را ارائه میدهد.
دولت قبل ۱۳ اصلاحیه داد و دولت جدید ۴ اصلاحیه دیگر
سالور درباره مواجهه مدیران سینمایی با فیلمهایی از جنس «سهکام حبس» هم توضیح داد: در شورای پروانه نمایش دولت قبل، فیلم «سهکام حبس» یک بار پروانه نمایش دریافت کرده و تاریخ آن هم هنوز معتبر بود اما در دولت جدید مجدد فیلم ما بازبینی شد و یکسری اصلاحات جدید به فیلم وارد کردند. در دولت قبل حدود ۱۳ مورد اصلاحیه به فیلم وارد کرده بودند و در دولت جدید حدود ۴ مورد دیگر هم به اصلاحیهها اضافه شد. این اصلاحات هم در حد چند دیالوگ بود و اینگونه نبود که یک سکانس را شامل شود. ما هم در این زمینه تعامل کردیم چرا که برای چند سال سرمایه بخش خصوصی در این فیلم خوابیده بود و باید آن را آماده اکران میکردیم. به همین دلیل تا جایی که لطمهای به فیلم وارد نشود، نظر شورای نظارت را هم تأمین کنیم.
این تهیهکننده سینما در ادامه مطرح کرد: واقعیت این است که اگر شرایط سینما به همین وضعیت ادامه پیدا کند، ما تا چند سال آینده دیگر چیزی به نام سینمای اجتماعی نخواهیم داشت چراکه سرمایهگذاران بخش خصوصی دیگر انگیزهای برای ورود به این عرصه ندارند. طیفی از فیلمها تهیهکننده و سرمایهگذار دولتی دارند و اساساً هم برایشان تفاوتی ندارد که چقدر در اکران موفق میشوند. سرمایهگذار بخش خصوصی اما اگر بخواهد درگیر ساخت فیلم اجتماعی شود هم در سختگیری بابت دریافت پروانه ساخت دچار مشکل میشود و هم در مرحله اکران و بازگشت سرمایه با دستاندازهای بسیاری مواجه میشود. طبیعتاً من نوعی به عنوان یک سرمایهگذار قطعاً وقتی میبینم بازگشت سرمایه در سینمای کمدی تضمینشدهتر است، سراغ سینمای اجتماعی نمیروم.
وی تأکید کرد: مجموعه وزارت ارشاد و مشخصاً شورای صدور پروانه ساخت در کنار نهادهای صنفی سینما باید به این مسئله توجه داشته باشند. نباید به سمتی حرکت کنیم که همه هموغم آنهایی که میخواهند به اقتصاد سینما کمک کنند، ساخت فیلمهای طنز باشد. همین امسال خبر دارم که شورای پروانه ساخت ارشاد بسیاری از فیلمنامههای اجتماعی را بدون شرط و اصلاحیه، رد کرده است و این اتفاق بدی برای سینمای ایران است. نگاه دوستان در شوراهای جدید سازمان سینمایی این است که آثار را از همین مرحله فیلمنامه فیلتر کنیم تا بعدها برای ماجرای پروانه نمایش آنها دچار چالش نشویم! کاش به سمتی حرکت کنیم که در کنار ساخت فیلمهای طنز، سینمای اجتماعی هم امکان تنفس داشته باشد.
حسین میرزامحمدی کارگردان فیلم سینمایی «کت چرمی» با اشاره به شباهت یکی از خطوط داستانی این فیلم با پرونده اعدام «الکس»، از برخی ملاحظات و سختگیریها در مسیر اکران عمومی این فیلم گفت.
به گزارش سینمای خانگی، حسین میرزا محمدی کارگردان فیلم سینمایی «کت چرمی» از آثار رونمایی شده در چهلویکمین جشنواره فیلم فجر که به تازگی و با دریافت پروانه نمایش از سازمان سینمایی آماده ورود به چرخه اکران عمومی میشود، در گفتگو با مهر، درباره تجربه ساخت اولین فیلم بلند سینمایی خود با موضوع دختران آسیبدیده توضیح داد: در این فیلم تا جایی که توانستیم سعی کردیم به مسائلی که مربوط به قشر دختران بیسرپرست و بدسرپرست هستند بپردازیم و تا جاییکه دستمان باز بود و درواقع اجازه داشتیم، سعی کردیم این اسیبهای اجتماعی را در فیلم بازگو کنیم.
وی ادامه داد: این دختران گویی گرفتار نوعی جبر در زندگی میشوند و اگر اعتیاد هم باشد به آن میگویم جبر اعتیاد که سعی کردیم به آن بپردازیم و نزدیک شویم. شاید پیش از این و در حالت عادی بنا به ملاحظاتی هیچ گاه اجازه پرداخت به چنین مسائلی داده نشده بود اما تلاش ما این بود که چیزی را که میتوان نمایش داد نشان دهیم و در فیلم در موردش حرف بزنیم.
میرزامحمدی تصریح کرد: ما در نسخه اولیه نزدیک به ۱۴۰ صفحه فیلمنامه داشتیم اما کمکم مجبور به حذف برخی موارد شدیم که دلایل مختلفی هم داشت. هم به دلیل زمان فیلم، هم به دلیل برخی ملاحظات و مسائلی که دوستان داشتند، مجبور بودیم برخی بخشها را کم کرده یا جابهجا کنیم. با این وجود سعی کردیم از زوایای دیگری معضلات مورد نظرمان را مطرح کنیم و برای نخستین بار توانستیم برخی از این مسائل را بازگو کنیم و عقب نشینی نکردیم.
نسبت «کت چرمی» با ماجرای «الکس» چیست؟
این کارگردان در بخش دیگر درباره ماجرای اعدام الکس و نزدیکی داستان این فیلم به این پرونده واقعی گفت: در مورد پروندههایی مانند الکس که این روزها شاهد انعکاس رسانهای آنها هستیم باید گفت ماجرای الکس نشان میدهد که عمق این معضلات ریشهایتر و بیشتر از آن چیزی است که در قالب «خبر» میشنویم. واقعیت الکس گوشهای از اتفاقات و واقعیتهای عجیبی است که خود ما هم در مسیر تحقیقاتمان برای فیلم به آن رسیدیم. متاسفانه خیلی وقتها اجازه پرداختن به موضوعات این چنینی به سینماگران داده نمیشود.
اگر ما بخواهیم به همین موارد در سینما بپردازیم، اینطور برداشت میشود که داریم سیاهنمایی میکنیم یا میخواهیم چهرهای زشت از شهر و کشور را نشان دهیم. در واقع «ممنوعیت تصویرسازی الکسها در سینما» آنها را در جامعه از بین نمیبرد
وی اضافه کرد: ما توانستیم بخشی از این واقعیتها را در فیلم خود به نمایش بگذاریم و اگر رویکردها نسبت به نمایش این قبیل آسیبهای اجتماعی در سینما اصلاح شود، سینما میتواند آگاهیبخش و حتی پیشگیریکننده باشد. اساساً مشکل هم این است که ما درباره موضوعاتی در خبر و در جراید میشنویم و یا در روزنامهها و در فضای مجازی در ویدیوهای مختلف با آنها روبرو هستیم که نمیتوان در سینما به آنها پرداخت.
میرزامحمدی ادامه داد: در خبرهای ما معمولاً باافتخار از یافتن این موارد یاد میشود و مثلاً میگویند فلان باندی در این زمینه فعال بوده و حالا جلویش را گرفتهایم و دستگیر شدهاند. اما اگر ما بخواهیم به همین موارد در سینما بپردازیم، اینطور برداشت میشود که داریم سیاهنمایی میکنیم یا میخواهیم چهرهای زشت از شهر و کشور را نشان دهیم. در واقع «ممنوعیت تصویرسازی الکسها در سینما» آنها را در جامعه از بین نمیبرد.
وی درباره ضرورت به تصویر کشیدن این آسیبهای اجتماعی تصریح کرد: اتفاقاً با نمایش اینها به فرهنگ و تفکر مخاطبمان کمک میکنیم و ناخودآگاه یک فیلم میتواند در ضمیر ناخودآگاه مخاطب جا بگیرد و همیشه به آن ارجاع داده شود. میتواند به فرهنگسازی و حرکت رو به جلوی جامعه کمک کند. بخشی از فیلم در مورد همین مسائل بود اما همچنان سانسور و ممیزی و ملاحظات بیرونی، با هدف فشار برای حذف یا تغییر در متن برای عدم نمایش این مسائل، وجود دارد و فیلم ما نیز از این قاعده مستثنی نبوده است.
کارگردان «کت چرمی» با اشاره به ایده اصلی این فیلم از مستندی که پیش از این سراغش رفته است گفت: سال ۹۸ درگیر ساخت مستندی بودم که درباره یکی از کمپهای «ان ای» بود. در خلال ساخت این مستند من با داستانها و اتفاقهایی روبهرو شدم که ایده «کت چرمی» به ذهن من رسید حالا این کمپ مخصوص آقایان بود و دوربین ما به کمپ خانمها نرفت اما کم و بیش با آنها هم ارتباط داشتیم و حرفها و قصههایشان را میشنیدم مستند من در نقطهای از شهر حاشیهای در اطراف مشهد ساخته شد اما در تهران هم چنین جاهایی را میشناختم.
وی در پاسخ به اینکه چرا پرداختن به این آسیبهای اجتماعی در مستند با محدودیت کمتری مواجه است توضیح داد: فکر میکنم آنچه که مخاطب و تاثیر کمتری دارد برای مدیران پذیرفته تر است و آنچه که در ساختار سینما که تاثیر بیشتری در ناخودآگاه مخاطب دارد و قشر بیشتری آن را دنبال میکنند با سختگیری بیشتری مواجه است. متاسفانه هر موضوعی که مدیوم مخاطبش کمتر باشد پذیرفتهتر است اما سینما چون مخاطب بیشتری دارد گرفتاریها، سختگیریها و حساسیتهایش هم بیشتر است.
حساسیت روی «مهمانی کت چرمی»
کارگردان درباره ممیزیهای فیلمنامه قبل از ساخت فیلم گفت: ما زیر فشار زیادی برای اصلاحیهها روی فیلمنامه بودیم. حدود ۶ ماه فرآیند دریافت مجوز ساخت «کت چرمی» طول کشید. این ممیزیها یک بار در مرحله فیلمنامه بود که روی ماجرای «مهمانی کت چرمی» که مشابه ماجرای الکس بود ملاحظات زیادی وجود داشت. البته از این طرف هم نوعی تعامل شکل گرفت و ما به گفتگو نشستیم که اساساً چرا میخواهیم چنین فیلمی را بسازیم. با این حال روی یکی از اساسیترین داستانهای «کت چرمی» ملاحظاتی وجود داشت که حتی پایانبندی را هم در برمیگرفت.
وی اضافه کرد: تا جایی هم که سعی کردیم خواستیم دوستان را قانع کنیم و بگوییم که دیدن و شنیدن اینها خیلی هم مهم است. ما پنج پایانبندی داشتیم و یکی از آن پایان بندیها مورد تایید قرار گرفت. واقعیت این است که دو طرف در فرایند فیلمسازی باید انعطاف نشان دهند. ما فیلمسازها انعطافی نشان میدهیم که خیلی به مراتب بیشتر از دوستان است. آنها ملاحظات خود را دارند. نگاه خاص خود را دارند فکر میکنم سازمان سینمایی به عنوان نهادی که در راس هرم سینماست باید پشت مجموعه فیلمساز و مجوزها بایستد و از کاری که میکند دفاع کند. این انعطاف باید دو طرفه باشد و سعی کنیم گفتگو کنیم.
میرزامحمدی در پایان یادآور شد: مسأله اصلی ما در فیلم «مهمانی کت چرمی» بود که بیشتر روی آن تمرکز داشتیم. به هر حال چه بپذیریم چه نپذیریم ما درگیر آسیبهای اجتماعی بسیاری هستیم. مخصوصاً برای دختران نوجوان که باید نگاه موشکافانهتری نسبت به آنها وجود داشته باشد و نمیتوان انکارش کرد. ما که در ایران کار میکنیم با همه ضوابط و قوانین آشنا هستیم و نمیخواهیم آنها را انکار کنیم اما باید بتوان این آسیبها را هم مطرح کرد و آگاهی بخشی داشت.
پروانه نمایش «آه سرد» صادر شد و این فیلم سینمایی آماده اکران است.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی «آه سرد»، پروانه نمایش این فیلم سینمایی به تهیهکنندگی رضا محقق و کارگردانی ناهید صدیق از سوی سازمان سینمایی صادر شد.
«آه سرد» نخستین فیلم سینمایی در کارنامه ناهید صدیق است که خود نیز فیلمنامه آن را نوشته است.
این فیلم سال گذشته در بخش سودای سیمرغ چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و سیمرغ بلورین ویژه هیات داوران بخش سینمای سعادت به ناهید صدیق اهدا شد.
داوران بخش سینمای سعادت شامل ای آر رحمان، کارن شاه نظرف، آن دمی گروئه، یو وی حاج سری، جورج اواشولی، محمدرضا عباسیان و محمد شهباز بودند.
ایمان صدیق و علی باقری بازیگران اصلی این فیلم هستند. محمد اشکانفر، سالار دریامج، امیر شمس، امیر آرام، کوروش اشراقی، حسام رضاییان، اهورا بهرامی، برسام بهرامی دیگر بازیگران این فیلم هستند.
در خلاصه داستان «آه سرد» آمده است: بها و بهرام در جادهای همراه و همسفر شدهاند، بیآنکه حرفی برای گفتن داشته باشند. بها در فکر انتقام است تا به رنجهایش پایان دهد…
برخی از عوامل «آه سرد» عبارت از مدیر فیلمبرداری: مسعود امینیتیرانی، مدیر صدابرداری: آرش برومند، طراح گریم: سید جلال موسوی، تدوینگر: پویان شعلهور، طراحی و ترکیب صدا: حسن مهدوی، آهنگساز: فواد قهرمانی، جلوههای ویژه بصری: هادی اسلامی است.
امیرحسین همتی کارگردان فیلم سینمایی «ستون ۱۴» ضمن اشاره به خشونت بالای اولین فیلم خود، تأکید کرد این فیلم با محدودیت سنی به اکران عمومی خواهد رسید.
به گزارش سینمای خانگی، امیرحسین همتی کارگردان فیلم سینمایی «ستون ۱۴» به تهیهکنندگی علیرضا قاسمخان که یک سال از صدور پروانه نمایش آن از سوی سازمان سینمایی میگذرد در گفتگو با مهر، با درباره برنامهریزی برای اکران این فیلم گفت: طبیعی است که ما هم علاقهمند به اکران فیلم خود هستیم. همین روزها هم در حال مذاکره برای اکران عمومی فیلم با پخشکننده هستیم. منتظریم تا شرایط مناسب را برای عرضه فیلم پیدا کنیم و امید داریم بتوانیم فیلم را تیرماه همین امسال روانه پرده سینماها کنیم.
این کارگردان درباره بهبود پیدا کردن فرآیند فروش فیلمهای در حال اکران، گفت: این درست است که شرایط فروش فیلمها در گیشه بهتر از گذشته شده است اما با توجه به هزینههایی که تولید یک فیلم دارد، فروش هیچکدام از فیلمهای در حال اکران را نمیتوان یک فروش خوب توصیف کرد. به جز فیلم «فسیل» که بالاخره باعث رونق سینماها شده است، باقی فیلمها شرایط چندان مطلوبی نداشتهاند.
همتی ادامه داد: امید داریم این جریان اقبال مجدد مردم به سینماها ادامه پیدا کند. بچههای سینما از دل همین مردم هستند و امیدواریم بتوانند فضای کاری مناسبی داشته باشند و زندگی خود را بهخوبی بگذرانند. امیدواریم چرخه تولید سینما متوقف نشود و ما هم در این چرخه بتوانیم بهعنوان عضوی از خانواده سینما، حضور موفقی در چرخه اکران هم داشته باشیم.
کارگردان «ستون ۱۴» درباره ظرفیت فیلم خود برای جذب مخاطب در بازه اکران عمومی هم گفت: این فیلم اولین فیلم سینمایی من است و باید این واقعیت را پذیرفت که در چرخه فروش سینماها همواره فیلمهای کمدی عملکرد بهتری داشتهاند. همین امروز هم فیلمهای کمدی فروش بهتری دارند اما فیلم من کمدی نیست. «ستون ۱۴» یک فیلم اجتماعی است که برای آن رده سنی بالای ۱۵ سال هم در نظر گرفته شده است. در بخشهای پایانی خشونت فیلم بالا میرود و به همین دلیل محدودیت سنی برای آن در نظر گرفته شده است.
وی افزود: بخشهایی از این فیلم فضای خشنی دارد و از این منظر این فیلم را میتوان متفاوت از دیگر فیلمهای سینمای ایران بدانیم. در عین حال با توجه به موضوعی که فیلم دارد و بازیهای خوبی که گروه بازیگران ارائه کردهاند، امید داریم مردم آن را دوست داشته باشند و تماشای آن را به یکدیگر توصیه کنند. رضایت مخاطبان از همه چیز برای من مهمتر است و انشالله در راستای همین رضایت بتوانیم فروش خوبی هم داشته باشیم و این امکان را پیدا کنیم که برای فیلمهای بعدی پرقدرتتر وارد میدان شویم.
جوزپه پرونی سفیر ایتالیا در تهران با انتشار پستی در توئیتر درباره پخش فیلم برادران لیلا در حیاط سفارت رم در تهران با تشکر از دست اندرکاران، این فیلم را فیلمی درباره «تباهی و زندگی» توصیف کرد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از فارس، یکی ـ دو روز پیش بود که سفیر ایتالیا در تهران با انتشار مطلبی در صفحه شخصیاش از پخش فیلم سیاه و ضدفرهنگی «برادران لیلا» در محل سفارتخانه رم با حضور سعید روستایی کارگردان فیلم خبر داد.
در ابتدا باید گفت جوزپه پرونی(سفیر ایتالیا در تهران) یا برداشت درستی از فیلم «برداران لیلا» و لایههای ضدفرهنگی و سیاهنمایانه آن ندارد یا تعمدا در ستایش این فیلم پرحاشیه، ضرب شست دختری به صورت پدر پیرش را «فداکاری بینظیر زنان» عنوان کرده است.
این اقدام و نگاه آقای سفیر، همان نگاهی است که جوایزی همچون اسکار را به فیلمهایی از ایران میدهد که با روایاتی مشابه از سیاهنمایی این مرز و بوم ساخته شدهاند و اینجاست که به یک خروجی مشترک میرسیم؛ تلاش برای دمیدن در خاکستر آتشی که ماهها زندگی مردم را به تعطیلی کشانده بود.
* در حیاط سفارت رم چه گذشت؟
جوزپه پرونی سفیر ایتالیا در تهران با انتشار پستی در توئیتر از پخش فیلم برادران لیلا در حیاط سفارت رم در تهران با تشکر از دست اندرکاران، این فیلم را فیلمی درباره «تباهی و زندگی» توصیف کرد! او در این پست و در توضیح عکسی که به اشتراک گذاشته مینویسد: «بسیار خشنودم که در باغ اقامتگاه ایتالیا در تهران میزبان نمایش فیلم «برادران لیلا» بودم. فیلمی شگفتانگیز درباره زندگی و تباهی که نمایانگر شجاعت و فداکاری بینظیر زنان است. تشکر ویژه از کارگردان فیلم، سعید روستایی و از گروه بازیگران فوقالعادهاش.»
سوالی که بعد از شنیدن این خبر ذهن مخاطبان را درگیر میکند این است که سفارتخانهها به دنبال چه چیزی هستند؟ هدف از این میهمانیها چیست؟ آیا این چنین مواردی در شرح وظایف سفارتخانه یا سفیر وجود دارد؟ هرچند این اولین بار نیست که مواردی غیر عرف در عملکرد سفارتخانهها دیده میشود برای نمونه دیده شدن سفیر بریتانیا در خیابان ولیعصر در حین اغتشاشات سال گذشته به همین منظور نگاهی میاندازیم بر شرح وظایف سفارتها. و در ادامه تلاش خواهیم کرد پیام مستتر در پس اینگونه میهمانیها را برملا کنیم.
وظایف سفارت چیست؟
در پروتکلهای مرتبط با رویکرد و عملکرد سفارتخانهها آماده است که سفارت دارای چند وظیفه عمده است: رایزنی و حفظ منافع کشور مهمان، مشاوره با دولت خود در مورد فرصتهای تجاری،سیاسی، اقتصادی و غیره، صدور ویزا و دادن وقت سفارت به متقاضیان سفر به کشور مهمان، واسطه رایزنی و گفتگو میان دولت کشور میزبان و مهمان، رسیدگی به امور متقاضیان در امور مهاجرت و در صورت صلاح دید، دادن اقامت کوتاه مدت و بلند مدت به افراد.
با توجه به شرح فوق، وقتی فیلمی پروانه نمایش برای اکران در داخل کشور را نگرفته در جشنوارههای معتبر خارجی جز ایجاد جنجال و حواشی، نتوانسته است امتیاز چندان درخوری را از طرف منتقدان کسب کند به کدام دلیل مورد توجه سفارت ایتالیا قرار گرفته است؟
به زعم منتقدان یکی از اصلیترین مشکلات فیلم «برادران لیلا» این است که کارگردان به جای تمام شخصیتها حرف میزند. در آثار سینمایی به واسطه حضور شخصیتها با مشاغل مختلف باید صداهای متفاوتی شنیده شود اما این فیلم به واسطه اینکه بیشتر به یک «بیانیه سیاسی» شباهت دارد تا یک «اثر هنری» ما زبان مرتبط با مشاغل مختلف را نمیبینیم و کلا یک صدا بر کل فیلم و کاراکترها سایه انداخته است. آن هم صدایی تصنعی، غرض ورز و پر از کنایه و کینه.
* تک صدایی/ استبداد فیلمنامه
بیشک ادبیات واژگان مورد استفاده یک راننده تاکسی با یک کارگر یا معلم متفاوت است. هر آدمی در هر شغلی که باشد ادبیات خاص خودش را دارد. این ویژگی زبانی را در آثار سینمایی مختلفی شاهد بودهایم. اما در فیلم «برادران لیلا» این ویژگی وجود ندارد، یکی از برادران که نگهبان دستشویی یک مرکز خرید است، با همان ادبیات و دایره واژگانی حرف میزند که خواهر کارمندش حرف میزند. و این گفتار با گفتار دیگر کاراکترها هم تفاوت چندانی ندارد. دلیل این موضوع، «بیانیه» یا «مقاله» بودن فیلم است. در واقع اثر هنری میدان صداهای مختلف است اما «مقاله/ برادران لیلا» درگیر تک صدایی است. تک صدایی فیلم در تناقضی آشکار با آنچیزی است که فیلم خود را داعیه دار آن میداند. فیلم در ذات خودش استبدادی است و تمام صداها را به نفع صدای مستبد «مولف» حذف میکند.
از این رو است که «مخاطب» در مقابل « برادران لیلا» منفعل است. یعنی فیلم به گونهای کارگردانی شده که چندان مجالی به ذهنیت مخاطب نمیدهد و تماشاگران جر شعارهای گل درشت سیاسی، برداشت خاص دیگری از این شبههنر نمیتواند داشته باشد.
از همین رو است که تمام فیلم با محوریت جملات قصار نوشته شده است: «با کار کردن هیچی درست نمیشه، باید کاری کرد». یا آن جمله: «آدم تا بدبختیاش از حد نگذرد راه خوش بختیاش را پیدا نمیکنه» و آن یکی: «بیپولی اعتماد بهنفس آدمها را میگیرد و خِنگ نشانشان میدهد.» یا جملات تصنعی و بیربطی که برادر کوچک که در کل فیلم تکلیف هیچ چیزش روشن نیست به برادر کلاه بردار( پیمان معادی) میگوید: «اینکه اگر رفتی زنگ نزن. اگه زنگ زدی بگو همه چی خوبه و …»
فیلم به گونهای سرهمبندی شده تا موضوعاتی چون، زنان، کارگران، تفکر پدرسالار و… را بازنمایی کند و به معنای درستتر، متمرکز بر انحطاط خانوادهای است که نسبت چندان معناداری با واقعیت جامعه برقرار نمیکند. درواقع فیلم واقعگرا هم نیست چون نسبتی با عینیتهای جامعه امروز ندارد. یکی از منتقدان در این باره میگوید: «در برادران لیلا اثری از خانواده ایرانی نیست و آنچه این جمع پراکنده نابسامان را خانواده کرده منافع شخصیست. مشکلات اجتماعی جانبدارانه مطرح میشود اما سازنده آن را بینتیجه و عقیم میگذارد، گویا هیچ راه برون رفتی از مشکلات وجود ندارد.»
بحث اصلی این گزارش اما تحلیل فیلم«برادران لیلا» نیست، چرا که تاریخ درباره آن قضاوت خواهد کرد، فیلمی که طی ماههای اخیر به واسطه سطحی بودنش هر شخصی در هر موقعیتی نمادهای گلدرشت آن را برجسته کرده و از آن حرف زده است.
چرایی اینکه سفیر کشوری برای فیلمی اینچنین پرحاشیه، نشست برگزار میکند پرسش اصلی است؟ رویکردی که هم مشت متصدیان ساخت فیلم «برادران لیلا» را بیشتر از همیشه باز میکند و هم نقدهای آشکار این سالها بر عملکرد سفارتخانهها را معنادار میکند.
*هنر سفارتی
به زعم کارشناسان هنر سفارتی را شاید بتوان یکی از استراتژیهای اصلی و سیاستهای کُلی اتخاذ شده در دوران جنگ سرد (Cold War) دانست؛ موضوعی که به شدت در طول دهههای ۱۹۴۰ تا ۱۹۹۰ میلادی جریان داشت و به نوعی ویژه بلوک شرق (Eastern Bloc) را متاثر از خویش میکرد و در این راستا عموم سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی غرب در قالبها و پوششهای مختلف هنری و با وجهه دیپلماتیک خود، اقدام به فعالیت و تغییر سبک زندگی و زیر سوال بردن آرمانهای رایج در بلوک شرق میکرد.
حالا در تهران امروز هر هفته مهمانیها و مراسمهای مختلفی در سفارتخانهها برگزار میشود؛ اخباری که گوشهای از ابعاد سرمایه گذاری سفارتخانهها در عرصه فرهنگ و هنر کشور را برملا میکند.
حرف آخر اینکه برگزاری نشست برای فیلم «برادران لیلا» و انتشار پیام رسمی درباره آن از سوی سفیر ایتالیا همان«دم خروسی» است که نشان میدهد، دخالتهای فرهنگی سفارتخانهها، هنر سفارتی، جذب افراد و شبکهسازی سفارتخانهها در خدمت نفوذ فرهنگی نه تنها یک توهم توطعه نیست بلکه واقعیتی است که بیشتر از همیشه باید در مرکز توجه نهادهای نظارتی قرار گیرد.
به گزارش رسانه سینمای خانگی به نقل از سینماپرس: مهدی عظیمی میرآبادی تهیه کننده سینما و مدیرعامل سابق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در پی نامگذاری سال ۱۴۰۲ به عنوان «مهار تورم و رشد تولید» توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص استراتژی «رشد تولید» در سینما گفت: اگر چه ترقی و رشد سینما با افزایش تعداد تولید فیلم ها نسبت مستقیم دارد اما هرگز نباید این نکته مهم را فراموش کنیم که رشد سینما الزاماً با آمار فروش و گیشه تناسب ندارد، بلکه توجه به هنجارهای فرهنگی و اجتماعی در سینما و مراعات و ارتقای آن، از الزامات رشد است. برخی افراد این گونه تعبیر می کنند که با ساخت آثار مبتذل و سطحی، و پر کردن گیشه سینما به هر قیمتی می توان به رشد سینما رسید. سطح نگاه این افراد فرهنگی نیست، و تنها به عنوان یک کاسب یا تاجر با مقوله سینما برخورد می کنند. برای آنان فیلم هر چه مبتذل تر بهتر! چون به تعبیر آنان بیشتر می فروشد.
معاون سابق سازمان سینمایی کشور در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: بنده معتقدم مدیران سینمایی نباید به هر اثری تحت عنوان فیلم سینمایی پروانه ساخت داد. وقتی کسی برای تولید یک فیلم سینمایی پروانه ساخت درخواست می کند، باید ضمن توجه و تأکید بر محتوای سالم، وجوه دیگری از جمله «کیفیت فنی و هنری» و «میزان جذب مخاطب» نیز بررسی گردد و در صورت دارابودن این ویژگی ها، به آن فیلم پروانه ساخت داده شود. اگر بر مبنایی که هم اکنون در شوراهای پروانه ساخت سینمایی به فیلم ها، مجوز داده می شود، پیش برویم، با انبوهی از آثار دارای مجوز ساخت سینمایی روبرو خواهیم شد که بی تردید در اکران سینمایی و بر پرده های سینماها ناموفق خواهند بود. از طرف دیگر به علت حجم آثار پشت اکران، و برای آن که بالأخره فیلم های سینمایی دارای پروانه نمایش باید اکران شوند! متأسفانه شاهد فیلمسوزی و اجحاف در حق بسیاری از آثاری می شویم که توان ماندن بر پرده های سینماها را دارند.
مدیر کل اسبق نظارت و ارزشیابی سینمای حرفه ای ادامه داد: به نظر من بهتر است به جای تفکیک فیلم ها به سینمایی و غیر سینمایی در هنگام درخواست و دریافت پروانه ساخت، برای همه درخواست ها بر اساس معیارهای مورد نظر، پروانه ساخت صادر کرد، و در صورت داشتن شرایط لازم باز هم بدون تفکیک سینمایی و غیر سینمایی مجوز نمایش صادر کرد. حالا یک گروه متخصص اکران بنشینند و با توجه میزان بهره مندی هر فیلم از سه اصل اساسی «محتوای سالم»، «کیفیت فنی و هنری» و «قابلیت جذب مخاطب» برای آن فیلم، پروانه نمایش صادر کنند. تعداد این فیلم ها هم علی الاصول نباید از ظرفیت اکران کشور بالاتر باشد؛ و سایر فیلم ها در قالب های غیرسینمایی از جمله پلتفورم ها، وی او دی ها، شبکه خانگی، شبکه های تلویزیونی، و… نمایش داده شوند. این روش می تواند تولید سینمای کشور را رشد دهد و تنور فیلمسازی را گرم کند، و مردم و سرمایه ها را به درون سینما بکشاند. در حالی که اگر بر همین قاعده موجود فیلم ها ساخته شوند، نه تنها سینمای کشور رنگ آرامش و تعالی را نخواهد دید، بلکه روز به روز به تلنبار شدن فیلم در پشت در اکران و سرخوردگی و ناامیدی فیلمسازان، و فرار سرمایه بیشتر دچار خواهیم شد.
تهیه کننده فیلم های سینمایی «سیب و سلما»، «های پاور» و «عینک» خاطرنشان کرد: اینکه برخی افراد فقط نگاه به گیشه دارند و فکر می کنند اگر یکی دو فیلم سطحی فروش بالایی کرده اند سینما پویا و فعال و زنده است. این تفکر غلطی است! این ها آدرس غلط دادن به مردم و سایر سینماگران است! توجه به میزان فروش فیلم ها در گیشه بدون توجه به کارکرد فرهنگی و هنری آثار یک اشتباه فاحش استراتژیک است. تردیدی نیست که آنچه باید در اولویت باشد فرهنگ سازی فیلم ها است، که البته در پناه فروش بیشتر صورت می پذیرد.
عظیمی میرآبادی در همین راستا متذکر شد: ذکر این نکته هم ضروری است که تولید به تنهایی کاری از پیش نمی برد. تولید اگر معطوف به پذیرش و جذب مخاطب نباشد، کار فیلم و سینما را کاری عبث و بیهوده می کند و اساساً غلط است. فیلم باید مخاطب داشته باشد و قطعا مخاطب یکی از ارکان سه گانه فیلم است. همانقدر که مخاطب مهم است، محتوا و رسانگی فیلم هم مهم است، و صد البته کیفیت فنی و هنری فیلم هم اهمیت به سزایی دارد. ایجاد فضا و تمهید شرایط برای آثار نازل و سطحی با ادعای فرهنگی و هنری مدیران و فیلمسازان فرهیخته و فرهنگ مدار سنخیت ندارد. مسلما فیلم باید تماشاگر داشته باشد، اما اشتباه است اگر فکر کنیم اجازه داریم به بهانه فروش بیشتر یا سرگرمی و امثال اینها هر مفهوم نازل و سخیفی را به ذهن مخاطب منتقل کنیم. اگر جامعه فهیم و آگاه ایرانی همانطور که همیشه ثابت کرده است، تشخیص دهد که آثار سینماهای کشور ضمن دارابودن از ویژگی های جذابیت و کیفیت فنی و هنری، سالم هم هست و حرفی برای گفتن دارد، از اکران فیلم در سینماها استقبال می کند، و باعث شادابی و تلاش هر چه بیشتر سینماگران خواهد شد. در وضعیت جدید، زندگی اکثر آنان به نحوی پیش نخواهد رفت که بعضی ها متاسفانه به نان شب هم محتاج باشند. این در حالی است که بازار فیلم نه تنها در ایران که در سراسر جهان به عنوان یک بازار بسیار پر خریدار برشمره می شود و ساختن فیلم با کمترین امکانات مثل یک گوشی تلفن همراه هوشمند هم فراهم است و امکان نمایش آن تقریبا برای همه مردم به صورت فردی و جمعی ممکن است. در وضعیتی که ده ها هزار فیلمساز سینمایی و غیرسینمایی در مرکز کشور و گوشه گوشه ی سرزمین پهناور ایران بزرگ هستند و به این کار به صورتی کاملا تخصصی و حرفه ای مشغولند و آثار خود را از طرق قانونی در اختیار مخاطبان قرار می دهند، عاقلانه و عالمانه نیست که تمام حیثیت و شأنیت و شرافت این جامعه وسیع را به معدود افراد پرمدعای بی فایده ای گره زده شود که تنها و تنها خود را سینماگر حرفه ای می دانند و به هیچ صراطی هم مستقیم نیستند.
مهدی عظیمی میرآبادی با اظهار گلایه از برخی افراد که حتی تاب شنیدن نوعی از این جملات تخصصی مؤدبانه و محترمانه را هم ندارند گفت: متاسفانه بعضی ها به جای استفاده و بهره برداری هوشمندانه از پیشنهادهای سازنده ی دیگران به دنبال بایکوت گویندگان آن می روند.