رسانه سینمای خانگی- نقش مهم مولفه‌های مقاومت در سینمای ملی

تهیه‌کننده پیشکسوت و هنرمند باسابقه عرصه جلوه‌های ویژه میدانی گفت: برای این که سینمای ما شکل ملی داشته باشد باید به مولفه‌های مقاومت در آن توجه شود.

به گزارش سینمای خانگی، محمدرضا شرف‌الدین در حاشیه چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر در گفت‌وگو با ایرنا درباره آثار و فیلم‌سازان حاضر در این دوره از جشنواره اظهار داشت: همه کارها را ندیده‌ام. همین که چنین آثاری را در جشنواره داریم این رویداد را از دیگر جشنواره‌ها متفاوت کرده و این خوب است.

سینمای ملی امروز ما سینمای مقاومت است

شرف‌الدین افزود: سینمای ملی ما سینمای دفاع مقدس و امروز، سینمای مقاومت است و اگر کسی خواست فیلم‌های دیگری حتی در گونه‌هایی چون کودک و نوجوان، خانواده، کمدی، پلیسی و حتی وحشت کار کند برای این که اثر شکل ملی داشته باشد باید به مولفه‌های مقاومت در آن توجه شود.

«باید ببینیم چگونه می‌توان مولفه‌های سینمای مقاومت را در دیگر ژانرها جاری کنیم. چون این ژانر را ژانر ملی می‌دانم. به گمانم تنوع گونه ای در جشنواره چهل‌ودوم خوب است و از هر گونه ای در این دوره از جشنواره اثر داریم»

وی در قیاس آثاری چون احمد و آسمان غرب گفت: فکر می‌کنم داستان شهید شیرودی از آنجایی که به موضوع دفاع مقدس نزدیک‌تر است شانس برد بیشتری داشته باشد. البته هر دو اثر یک تهیه‌کننده دارد.

صحت و عزتی را بیشتر بازیگر می‌دانم تا کارگردان

شرف‌الدین درباره حضور بازیگرانی چون جواد عزتی و سروش صحت در جشنواره امسال و در مقام کارگردان گفت: من پیشاپیش امیدوار به برد این آثار نیستم. اساسا اینها یا کارگردان هستند و بازیگر شده‌اند، یا بازیگرند و هوس کارگردانی کرده‌اند.

وی افزود: آقایان عزتی و صحت را بیشتر به عنوان بازیگر قبول دارم تا به عنوان کارگردان. وقتی اینها را بازیگر می‌دانم، کارگردانی، گویی یک تنوع برای آنهاست. بعضی وقت‌ها بازیگران بزرگی بوده‌اند که در هالیوود هم به کارگردان‌های بزرگی تبدیل شده‌اند. اینها کارگردان بودند که وارد عرصه بازیگری هم شدند.

رسانه سینمای خانگی- «میرو» برای گیشه ساخته نشده

تهیه‌کننده فیلم سینمایی«میرو» گفت: این فیلم اثری متفاوت از سیستان و بلوچستان است‌، نگاهی شریف و وطن‌پرستانه دارد و رسالتش فراتر از فروش گیشه است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم سینمایی «میرو» به کارگردانی حسین ریگی دومین فیلم روز چهارم جشنواره فیلم فجر -روز یکشنبه ۱۵ بهمن – در خانه جشنواره اکران شد و پش از آن نشست خبری با حضور حسین ریگی کارگردان، پیمان شیرخانی نویسنده، سعید الهی تهیه‌کننده، سودابه بیضایی، امیررضا دلاوری، حمید ابراهیمی، ایوب افشار و مهدی دین‌محمدپور از جمله بازیگران این فیلم سینمایی حضور داشتند.

میرو نگاهی شریف و وطن‌پرستانه دارد

سعید الهی تهیه‌کننده فیلم میرو بیان کرد: می‌دانم که اصحاب رسانه شبانه‌روز تلاش می‌کنید تا فرهنگ و هنر رونق داشته باشد. از همه عوامل این فیلم که ما به نمایندگی آنها روی سن هستیم، تشکر می‌کنم. همچنین از حسین ریگی ممنون هستم، این مدت سعی کردیم همسو باشیم‌ تا این فیلم اخلاق‌گرا ساخته شود.

وی افزود: امروز در خدمت ایوب افشار هنرمند پیشکسوت سیستان و بلوچستان هستیم که اگر نبود، نمی‌توانستیم از ظرفیت این فضا استفاده کنیم. ایده اولیه این فیلم از سمت حسین ریگی ارائه شد و پس از آن با بنیاد سینمایی فارابی مشارکت کردیم.

الهی خاطر نشان کرد: سال‌هاست در حوزه سینمای راهبردی نظر داده‌ام و باید بگویم که رسالت «میرو» فراتر از فروش گیشه است. از نظر من، درست است که فرم و فن در سینما مهم است؛ اما سیاست راهبرد حرف اول را می‌زند.

وی داد: در فرایند ساخت این اثر، متوجه شدیم که می‌توانیم حرف‌هایی مهمی مانند ایثار را در خلال قصه بزنیم. فیلم «میرو» اثر متفاوتی در حوزه سیستان و بلوچستان است‌. این استان، همواره منطقه‌ای محروم قلمداد شده و همین قضیه باعث شده فقط از جنبه محرومیت به آن توجه شود.سیستان و بلوچستان یک بغض فروخورده است.

الهی ادامه داد: فارغ از کم و کاستی‌های این فیلم، «میرو» راهبردی است و نگاهی شریف و وطن‌پرستانه دارد. استان سیستان و بلوچستان ظرایف پنهانی دارد که ما تلاش کردیم آنها را به تصویر بکشیم. استان سیستان بلوچستان بسیار پهناور است اما فیلم «میرو» اکنون در جشنواره فیلم فجر، تنها در سالن این منطقه نمایش داده می‌شود.

فیلم‌سازی درباره سیستان‌وبلوچستان را وظیفه خود می‌دانم

حسین ریگی کارگردان میرو عنوان کرد: باز هم به سراغ سیستان بلوچستان و باز هم به سراغ جنوب شرقی ایران رفتم، اما هنوز سینمای ایران دِین خودش را به این منطقه ادا نکرده است. به اعتقاد من، هنوز جا دارد تا به سیستان و بلوچستان بپردازیم تا بتوانیم چهره مظلومیت این منطقه را نشان دهیم.

ریگی در پاسخ به سوال خبرنگار سینمایی ایرنا اظهار داشت: چه در زمینه مستند و فیلم کوتاه همواره گروه کودک ونوجوان برای من مهم بود به این دلیل که آیندگان سرزمین ما آنها هستند، و این سرزمین را آنها می سازند، مخصوصا سیستان و بلوچستان. آنجا وقتی به بچه های می گوییم نقاشی بکشید و رویا پردازی کنید، می‌پرسد من چه چیزی بکشم؟ پس وظیفه خود می‌دانم درباره سیستان و بلوچستان و کودک و نوجوان فیلم بسازم .

وی افزود:همیشه نقد وجود دارد که چرا این فیلم ها را می‌سازی با اینکه فروش هم نمی رود؛ فیلم های کودک و نوجوان در همه جای دنیا همین است، کم فروش است. فقط دو سه فیلم در هالیوود است که فروش خوبی دارند. همه جای جهان گونه فیلم کودک و نوجوان حمایتی است. باید حمایت شود و چرخه خود را دارد، وقتی چرخه معیوب باشد، از تولید تا اکران دچار مشکل می‌شود.

کارگردان میرو افزود: همه جای دنیا، فیلم‌های کودک نوجوان حمایت می شوند، بیشتر هدف شناخت جامعه شناسی و فرهنگ شناسی است، صرف فروش چند میلیاردی نیست، فروش داشته باشد که چه بهتر، چرخ اقتصاد سینما باید بچرخد. وظیفه ما همین است، شاید نوع فیلم های من مورد اقبال قرار نگیرد، اما شاهد بودم بسیاری در سینما فیلم را می دیدند و حس می کردند که از سیستان و بلوچستان صحبت می کنم .

مهم‌ترین حامی من دعای مادرم است

ریگی کارگردان فیلم «میرو» بیان داشت: بنیاد سینمایی فارابی از فیلم‌های کودک و نوجوان حمایت می‌کند؛ اما مهم‌ترین حامی و پارتی من دعای مادرم است که امروز هم در نشست حضور دارد. در ادامه با اشاره ریگی به حضور مادرش، حضار به افتخار این نگاه و احترام، ریگی و مادرش را تشویق کردند.

ریگی بیان داشت: بازیگران سیستان و بلوچستانی، هنرور بودند و دوست داشتم که آنها نقش جدی‌تری در «میرو» بازی کنند. همواره از تهیه‌کنندگان خواهش می‌کنم که بخشی از بازیگران، بومی آن منطقه باشند و بتوانند سکانس‌های خوب و با گفتگوهای خوب ایفا کنند و در این فیلم هم مشاهده می‌کنید که همین کار را انجام دادیم.

وی در ادامه افزود: «میرو» فیلمی مادرانه است. قطعا مادران این سرزمین، آموزگاران فرزندان هستند که زمان طولانی‌ را با آنها سپری می‌کنند. این فیلم ریتم کندی ندارد و لنزی که برای فیلمبرداری انتخاب کردیم دلیل دارد زیرا حس و حال قصه را مناسب‌تر منتقل می‌کند.

وی افزود: در این فیلم بازیگران حرفه‌ای و نابازیگر ایفای نقش کرده‌اند که تعادلی در فیلم ایجاد کرده است. «میرو» یک اسم بلوچی است. من سال‌ها قبل با این اسم آشنا شدم و مستندش را ساختم. احساس کردم این نام، برای این قصه مناسب است و در نتیجه عنوان فیلم، «میرو» شد.

ریگی ادامه داد: همان‌طور که ما در مدارس زنگ ورزش داریم، باید زنگ سینما هم داشته باشیم تا فضایی برای فیلم‌های گونه کودک و نوجوان به وجود آید. فیلم تکلیفش را با تماشاگر روشن کرده و طی روایت داستان، پیامش را به مخاطب منتقل می‌کند.

دهه شصتی‌ها تحت تاثیر جنگ بودند

پیمان شیرخانی نویسنده «میرو» تشریح کرد: زمانی که نویسنده شخصیت ها را می‌نویسد، به هر حال چیزی به او اضافه می‌شود. من در نوجوانی آرام بودم؛ در حالی که شخصیت«میرو» شیطنت‌های زیادی دارد. البته نوجوانان دهه شصت، خواه و ناخواه تحت تاثیر جنگ قرار گرفته بودند که در این فیلم به آن اشاره می‌شود.

سودابه بیضایی از تجربه بازی در نقش زنی سیستانی در فیلم میرو صحبت کرد و گفت: این شخصیت، برای من مادری متفاوت بود. در سفر قهرمانی «میرو»، مادر نقش مهم و تاثیرگذاری داشت، چیزی که من در فیلمنامه های دیگر ندیده بودم.

وی درباره رسیدن به لهجه بلوچی در فیلم اظهار داشت: برای این که بتوانم به لهجه مناسب برسم، حدود یک هفته زمان داشتم و ایوب افشار در این مسیر به من کمک بسیاری کرد.

مردم بلوچ هنرمند هستند

ایوب افشار بازیگر بلوچ فیلم «میرو» بیان کرد: هر زمان که صحبت از بلوچ می‌شد، شما فردی را تصور می‌کردید که تفنگی در دست دارد و دستاری روی سر؛ اما ما هم هنرمند هستیم. ما دیر به صحنه آمدیم؛ اما به کمک حسین ریگی درست آمدیم. خوشحال هستم که ما بلوچی‌ها درست به این هنر وارد شدیم.

«ما نمی‌گویم در سیستان و بلوچستان قاچاقچی نیست، اما همه‌ این خطه، این نیست. از قبل انقلاب تا کنون فیلم‌هایی که در این منطقه ساخته می‌شدند، تصور غلطی به مردم نشان می‌دادند. «میرو» اولین فیلمی است که واقعیت بلوچ را به تصویر کشید»

حدود ۱۰ روز هم روی آب بودیم

مهدی دین‌محمدپور بازیگر نقش میرو نیز گفت: حرفه من بازیگری نیست، تا کنون دو فیلم بازی کردم و مغازه هم دارم. زمانی که فیلم نامه را خواندم، به دلیل این که تصویر واقعی از استانم نشان می‌داد، تصمیم به بازی گرفتم‌. از چالش‌های بازی در این فیلم این بود که در زمان فیلمبرداری حتی یک روز هم تعطیلی نداشتیم‌ و حدود ۱۰ روز هم روی آب بودیم.

امیررضا دلاوری دیگر بازیگر این فیلم، اظهار داشت: در فیلم «میرو» سهم کوچکی داشتم و سکانس‌های من چهار روز زمان برد زمان کمی برای رسیدن به لهجه و نقش داشتیم و جناب افشار تمام دیالوگ‌های را با من کار کرد تا بتوانم آنها درست ادا کنم. سال‌های اخیر بسیار گزیده‌کار شده‌ام. بجز «میرو»، دو فیلم دیگر برای بازی داشتم، اما این فیلم را انتخاب کردم. زیرا اقوام ایرانی برای من همواره مهم هستند.

حمید ابراهیمی بازیگر فیلم میرو بیان‌ داشت: سال‌هاست در تئاتر دفاع مقدس کارهای زیادی انجام داده‌ام و از آن جایی که نقش‌های منفی زیادی بازی کرده‌ام، بازی کاراکتر مثبت در «میرو» برای خودم هم، به منزله یک امتحان بود، بنابراین این نقش را پذیرفتم.

به استعدادهای سیستان و بلوچستان کمک کنید

دلاوری بازیگر این فیلم گفت:به واسطه کارمان، شهرهای مختلفی رفته‌ایم و برای تولید این فیلم به چابهار رفتیم که از بودن در آنجا بسیار لذت بردم‌. ولی جدا از این، این منقطه بسیار محروم است و من با چند جوان آشنا شدم که علاقه مند کار به حوزه سینما بوده‌اند، خیلی ها آمده‌اند و قول‌هایی به آنها داده‌اند، اما در همان محیط بسته مانده‌اند، به خاطر همین از این تریبون استفاده می‌کنم که اگر کسی می‌تواند، کمکی به این منطقه و این استعدادها کند.

رسانه سینمای خانگی- چرا برلین افراطی‌ها را دعوت کرد؟

گروهی از متخصصان سینما به تصمیم برلیناله برای دعوت از اعضای حزب راست افراطی آلمان به مراسم افتتاحیه این رویداد سینمایی اعتراض کردند.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، جشنواره بین‌المللی فیلم برلین تأیید کرد که از دو عضو منتخب حزب راست افراطی آلمان (آلترناتیو برای آلمان-AfD) برای مراسم افتتاحیه هفتاد و چهارمین جشنواره برلیناله دعوت کرده است، اما با این حال همچنان از ارزش‌های اساسی دموکراتیک علیه افراط گرایی راست‌گرا دفاع می‌کند.

«کریستین برینکر» و «رونالد گلسر» سیاستمداران حزب راست افراطی آلمان، هر دو از اعضای پارلمان ایالتی برلین هستند که به مراسم افتتاحیه برلیناله در ۱۵ فوریه دعوت شدند و این دعوت‌ها خشم عده‌ را برانگیخته و گروهی از متخصصان سینما از برلین و خارج از آلمان طی نامه‌ای سرگشاده اعتراض خود را به این تصمیم جشنواره ابزار کردند.

جشنواره برلین در بیانیه‌ای که در هالیوود ریپورتر منتشر شد، آورده است: «تعدادی از اعضا و نمایندگان حزب آلترناتیو برای آلمان (AfD) دارای مواضعی هستند که عمیقاً ضد دموکراسی است و با ارزش های برلیناله و ارزش های کارکنان ما در تضاد است و پروتکل جشنواره دعوت از سیاستمداران منتخب دموکراتیک است. همه اعضای دعوت شده حزب راست افطاری آلمان در انتخابات گذشته یا در مجلس نمایندگان پارلمان فدرال آلمان یا برلین انتخاب شدند. بر این اساس، آنها در کمیته های فرهنگی سیاسی و سایر ارگان‌ها نیز نمایندگی دارند. این یک واقعیت است و ما باید آن را به این شکل بپذیریم».

بودجه برلیناله عمدتاً توسط دولت تأمین می شود و دولت فدرال سالانه حدود ۱۴ میلیون دلار به جشنواره کمک می‌کند.

از سویی دیگر بیش از ۲۰۰ متخصص سینما که بیشتر آنها از صنعت فیلم آلمان بودند اما شامل برنامه نویسان، تهیه کنندگان و کارگردانانی از آمریکا، بریتانیا و سایر نقاط اروپا نیز می شدند، با امضای نامه‌ای سرگشاده دعوت از سیاستمداران افراطی را با تعهد بیانیه برلیناله به «محل همدلی، آگاهی و درک» ناسازگار دانستند و از برلیناله درخواست کردند که در این دعوتنامه‌های توهین‌آمیز تجدید نظر و انها را لغو کند.

هفتاد و چهارمین جشنواره بین‌المللی فیلم برلین از تاریخ ۵ تا ۲۵ فوریه ۲۰۲۴ (۲۶ بهمن تا ۶ اسفند) در آلمان برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- این رکوردهای را چه کسی می‌شکند؟

در طول نود و پنج دوره برگزاری جوایز آکادمی اسکار ، تاکنون دستاوردهای فراوانی ثبت شده اما چند رکورد بزرگ همچنان دست نخورده باقی مانده است.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، جوایز آکادمی اسکار نزدیک به یک قرن است که فعالیت خود را آغاز کرده است، اما از زمان آغاز به کار تاکنون چندین رکورد همچنان از دسترس فیلم‌ها، بازیگران و سینماگران دور مانده است.

جوایز اسکار نخستین بار در سال ۱۹۲۹ برگزار شد، رویداد معتبری که از فیلم و افرادی که در این صنعت کار می کنند و از آن حمایت می کنند تجلیل می کند و حالا جایگاه خود را به عنوان برجسته‌ترین جایزه سینمایی در جهان تثبیت کرده و به عنوان بالاترین جایزه سینمایی برای بازیگران و خلاقان عرصه صنعت سینما به رسمیت شناخته می‌شود.

در حالی که به نظر می رسد هر سال رکوردهای جدیدی با موفقیت ها و نقاط عطف مکرر در این رویداد شکسته می شود، اما هنوز تعدادی از این نقاط عطف وجود دارد که محقق نشده است.

در اسکار ۲۰۲۳ شاهد فیلم‌های قابل‌توجهی مانند «بنشی‌های اینیشرین» و به خصوص «همه چیز همه جا به یکباره» بودیم که توجه زیادی را به خود جلب کرد و توانست سه جایزه از چهار جایزه ممکن در بخش‌های بازیگری را دریافت کند و در حال نزدیک شدن به دستاورد تاریخی در تاریخ اسکار بود.

در زیر نگاهی خواهیم داشت به رکوردهایی که هنوز در جوایز اسکار شکسته نشده اند:

فیلمی که هر چهار جایزه بازیگری را دریافت کند

«همه چیز همه جا همه به یکباره» تیم بازیگران قابل توجهی داشت که در اسکار ۲۰۲۳ به رسمیت شناخته شدند. «میشل یو» برای بازی در این فیلم برنده بهترین بازیگر نقش اول زن، «جیمی لی کورتیس» بهترین بازیگر نقش مکمل زن و «کی هوی کوان بهترین» برنده بازیگر نقش مکمل مرد شد. با این حال، فیلم با توجه به غیبت یک بازیگر نقش اول مرد موفق نشد به نخستین فیلم در تاریخ جوایز سینمایی اسکار با کسب چهار جایزه بازیگری تبدیل شود.

فیلم مستندی که نامزد اسکار بهترین فیلم شود

در طول تاریخ این جایزه استثناهای قابل توجهی برای بهترین فیلم وجود داشته است. مثلا فیلم‌های ترسناک در اوایل سال ۱۹۷۳ با «جن گیر» نامزد بهترین فیلم شناخته شدند و پنج فیلم ترسناک دیگر نامزد شدند و« سکوت بره‌ها» در سال ۱۹۹۱ اولین و تنها برنده این ژانر را در شاخه بهترین فیلم به خود اختصاص داد. به همین ترتیب، فیلم‌های فانتزی با «ارباب حلقه‌ها: بازگشت پادشاه» در سال ۲۰۰۳ و «شکل آب» در سال ۲۰۱۷ هر دو برنده بهترین فیلم شدند.

البته هنوز ژانرها و زیرمجموعه‌هایی از فیلم‌ها وجود دارند که کاملاً در این شاخه نادیده گرفته شده‌اند. یکی از این نمونه ها قالب مستند است. در حالی که فیلم‌های مستند تفاوت‌های اساسی با فیلم‌های دیگر دارند، اما همچنان می‌توانند هنری و خلاقانه باشند. اسکار یک دسته جداگانه دارد که مستندهای بلند فوق العاده ای را به رسمیت میشناسد، اما هنوز هیچ فیلم مستندی حتی نامزد شاخه بهترین فیلم نشده است.

انیمیشنی که برنده اسکار بهترین فیلم شود

«دیو و دلبر» در سال ۱۹۹۱ نخستین انیمیشن بلندی بود که نامزد بهترین فیلم شد. از آن زمان، آکادمی اسکار یک دسته جداگانه برای بهترین انیمیشن بلند معرفی کرد، اما این امر مانع از آن نشد که «آپ» و «داستان اسباب‌ بازی ۳» به ترتیب در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم نشوند. در حالی که این آثار ثابت می‌کنند که رقابت برای این نوع فیلم‌ها برای شاخه بهترین فیلم ، خارج از قلمرو امکان نیست، این جایزه هنوز به یک فیلم بلند انیمیشن داده نشده است.

فیلم ابرقهرمانی که برنده اسکار بهترین فیلم شود

فیلم های ابرقهرمانی، اوج محبوبیت خود را در اواخر دهه ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰ تجربه کردند اما آکادمی خیلی زودتر  اهمیت آنها را در سینما به رسمیت شناخت. در سال ۱۹۷۸ «سوپرمن» با بازی کریستوفر ریو، برنده جایزه اسکار برای دستاورد ویژه در تدوین شد. با این حال، از آن زمان، فیلم‌های ابرقهرمانی تا حد زیادی جوایز شاخه‌های برجسته‌تر را از دست داده‌اند و تنها تعداد کمی موفق به کسب نامزدی برای بازیگری یا بهترین فیلم شده‌اند تا این که در سال ۲۰۱۸ «پلنگ سیاه» به عنوان یک فیلم ابرقهرمانی نامزد شاخه بهترین فیلم شد.

در ادامه «مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی» جایزه بهترین فیلم بلند انیمیشن را در سال ۲۰۱۸ دریافت کرد و «جوکر» در سال ۲۰۱۹ موفق شد ۱۱ نامزدی چشمگیر از جمله بهترین فیلم را به دست آورد. با این حال در ۹ شاخه شکست خورد. «واکین فینیکس» برای بازی در نقش جوکر برنده بهترین بازیگر مرد شد و موسیقی این فیلم نیز یک اسکار را برای lهیلدور گوئنادوتیر» به ارمغان آورد. با وجود سرمایه‌گذاری‌های مالی باورنکردنی و چندین فیلم ابرقهرمانی که بیش از یک میلیارد دلار در گیشه به دست آوردند، این فیلم‌ هنوز جایزه بهترین فیلم را به دست نیاورده‌ است.

گرگ پی.راسل پس از ۱۷ نامزدی برنده اسکار شود

گرگ پی راسل ممکن است مانند جان ویلیامز یا هانس زیمر از موفقیت و شناخت برخوردار نباشد، با این حال، رکورددار بیشترین نامزدی اسکار بدون کسب جایزه است. راسل که برای کارش در  صداگذاری در ۱۷ فیلم مختلف نامزد شده است، یک فرد فوق‌العاده با استعداد است که هنوز موفق به کسب اسکار برای مشارکت در فیلم‌هایی مانند «اسکای فال» و «مرد عنکبوتی»نشده است. راسل با حداقل سه پروژه دیگر که در سال ۲۰۲۴ وارد هالیوود می شود به کار خود ادامه می دهد، بنابراین می توان تصور کرد که او در نهایت این رکورد را در اسکار ۲۰۲۵ بشکند.

بازیگری که برنده ۵ جایزه اسکار شود

دریافت نامزدی اسکار در حال حاضر یک دستاورد مهم است، چه رسد به بردن این جایزه. تعداد انگشت شماری از بازیگران برتر بوده‌اند که چندین جایزه اسکار دریافت کرده‌اند. بازیگری که بیش از هر کس دیگری موفق به دریافت این جایزه شد «کاترین هپبورن» بود که پیش از درگذشت در سال ۲۰۰۳، چهار جایزه اسکار را در دوران حرفه ای خود کسب کرد. در حال حاضر، چهار بازیگر در قید حیات شامل «دنیل دی لوئیس»، «مریل استریپ»، «جک نیکلسون» و «فرانسس مک‌دورمند» هر کدام سه جایزه اسکار را به دست آورده اند، اما هنوز کسی نیست که پنج جایزه اسکار در ویترین افتخاراتش داشته باشد.

سینماگر سیاه پوست برنده اسکار کارگردانی شود

در سال ۱۹۹۱، جوایز اسکار اولین نامزد سیاه پوست خود را برای بهترین کارگردانی با «جان سینگلتون» برای فیلم «پسرا در محله» رقم زد. متأسفانه، از آن زمان تاکنون تنها پنج مرد سیاهپوست دیگر نامزد این جایزه معتبر شده‌اند، بدون اینکه حتی یک نفر برنده شود. چشم‌انداز هالیوود و به‌ویژه افرادی که فیلم‌ها را کارگردانی می‌کنند، ممکن است هنوز اکثراً مردان سفیدپوست باشند، اما با وجود داستان‌های جدید و جالب بسیاری که از افرادی با صداهای دیگر ساخته‌اند، این امر تکان‌دهنده است که با گذشت ۹۵ سال از جوایز، اسکار هنوز سهم بیشتری از سیاه‌پوستان را در این شاخه به رسمیت نشناخته است. «لی دنیلز»، «استیو مک‌کوئینز»،‌«بری جنکینز»، «جوردن پیل» و «اسپایک لی» دیگر چهره‌هایی سیاه پوستی هستند که نامزد اسکار کارگردانی شده‌اند.

آیا سینماگر زن سیاه پوست  نامزد اسکار کارگردانی شده است ؟

با ادامه این واقعیت که هیچ مرد سیاه پوستی تاکنون جایزه بهترین کارگردانی را دریافت نکرده است، هیچ زن سیاه پوستی در این شاخه حتی نامزد هم نشده است. علی‌رغم نقش باورنکردنی زنان در سینما با فیلم‌هایی مانند «غرامت« در سال ۱۹۹۹ به کارگردانی «زینبو ایرنه دیویس»، «سپیده دم در دلتا» در سال ۱۹۹۸ ساخته «مایا آنجلو»، زنان سیاه‌پوست هنوز برای کمک‌هایشان به سینما تا به امروز در جوایز اسکار نادیده گرفته شده‌اند. با توجه به اینکه اولین کارگردان زن برنده بهترین کارگردانی فقط در سال ۲۰۱۰ اتفاق افتاد و سه نفر دیگر از آن زمان برنده شدند، امیدواریم که این طلسم به زودی شکسته شود.

فیلمی که برنده ۱۲ جایزه اسکار یا بیشتر شود

سه فیلم به اندازه کافی خوش شانس بوده اند که ۱۱ جایزه اسکار را از آن خود کرده اند. «بن هور» موفق شد در سالی که حداکثر در ۱۵  رشته‌ واجد شرایط بود در ۱۱ شاخه برنده شود. تایتانیک، سپس موفق شد ۱۴ نامزدی را در ۱۷ رشته ممکن کسب کند و «بازگشت پادشاه» یک حرکت پاک انجام داد و ۱۱ مورد از ۱۱ نامزدی خود را در ۱۷ رشته ممکن برنده شد. با سه فیلم که هر کدام ۱۱ جایزه را به خود اختصاص داده اند، فیلم دیگری ممکن است رکورد را پشت سر بگذارد و ۱۲ یا بیشتر از دسته بندی های ممکن را برنده شود.

فیلمی که نامزد ۱۵ جایزه یا بیشتر شود

با برداشتن این یک قدم جلوتر، احتمال اینکه یک فیلم تنها بتواند در ۱۵ رشته یا بیشتر نامزد شود، بیشتر است. همانطور که در بالا ذکر شد، رکورد بیشترین نامزدی برای یک فیلم ۱۴ است و این یک دستاورد مشترک بین «بن هور» و «تایتانیک» است. اگر فیلمی بتواند همه عناصر را به شکلی منسجم و قانع‌کننده جمع کند، ممکن است در آینده‌ای نزدیک شاهد کسب این دستاورد جدید باشیم.

بازیگری که در یک سال برنده نقش اصلی و مکمل شود

در تاریخ اسکار، در مجموع ۱۲ بازیگر موفق به دریافت دو نامزدی بازیگری در یک سال شده اند. بازیگرانی که در چندین پروژه بازی های قدرتمندی ارائه کردند، در یکی به عنوان نقش اول و در دیگری به عنوان نقش مکمل ظاهر شدند. با وجود این که ده ها بار این اتفاق افتاده و هفت نفر از این بازیگران موفق شده اند یکی از این دو شاخه را برنده شوند، هیچ کس نتوانسته هر دو جایزه را در یک سال برنده شود. جوایز اسکار ممکن است هر سال به رکورد شکنی ادامه دهند، اما این نقاط عطف بزرگ همچنان دست نخورده باقی مانده‌اند.

رسانه سینمای خانگی- برای آلن دلون، محبوبترین ضدقهرمان تاریخ

 این روزها «آلن دلون» ۸۸ ساله احوال خوبی ندارد و وارثان این ابرستاره سینمای فرانسه و جهان برای میراث عظیمی که از وی برجا خواهد ماند یک جدال حقوقی را آغاز کرده‌اند و شاید پیش بینی چنین روزی بود که گفته بود «از این زمانه متنفرم و آماده مرگ هستم.»

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، چندی پیش انتشار عکسی، آلن دلون را خندان در کنار «آنتونی دلون» و «فابیان دلون» دو پسر و نوه های خود در مراسم شام شب کریسمس ۲۰۲۴ نشان می داد، اما این آرامش قبل از طوفان بود.

اواسط دی ماه بود که رسانه ها از شکایت آلن دلون و «آنوشکا دلون» تنها دخترش از آنتونی دلون فرزند بزرگ وی خبر دادند. ماجرا به سال ۲۰۱۹ باز می گردد، زمانی که آنتونی دلون در مصاحبه با رسانه ها، تصویری توام با ضعف از پدر خود ارائه کرد و گفته بود وی پیر شده و در حال مرگ است.

آلن دلون نیز این اظهارات را پرخاشگری نسبت به خود تلقی و اعلام کرد به شدت از جو رسانه‌ای که توسط پسرش سازماندهی شده شوکه شده و نمی‌تواند پرخاشگری آنتونی را که مدام به او می‌گوید سالخورده است، تحمل کند.

این فوق ستاره سینمای فرانسه اکنون به همراه دخترش شکایتی را به اتهام افترا و آزار علیه آنتونی دلون تنظیم کرده است.

آنوشکا دلون چندی پیش در گفت وگوی تلویزیونی در مورد وضعیت آلن دلون گفت، او وضعیت خوبی ندارد و از اینکه می بیند زندگی خصوصیش جلوی چشم همه افتاده از درون شکسته شده است.

آنتونی دلون هم برای جا نماندن از خواهر خود در مصاحبه ای گفت: من دارم برای او(آلن دلون) می جنگم. جنگ من برای پول ارث و میراث نیست؛ من می جنگم تا خواسته او برآورده شود. تکلیف ارث پدر روشن شده است. واضح بگویم سهم خواهرم (آنوشکا) از دارایی پدر ۵۰ درصد و سهم و من و برادرم(فابیان) ۵۰ درصد است، یعنی ۲۵ درصد من، ۲۵ درصد فابیان.

وی افزود: اما یک موضوع وجود دارد و اینکه پدر می خواهد در شهر «دوشی» زندگی و همان جا هم فوت کند اما خواهرم می خواهد او را با خود به سوئیس ببرد؛ نگرانی وکیل و خواهرم از چیست؟ اینکه که پدر مجددا شهروند فرانسه به حساب بیاید به ضرر من و برادرم است. ما شهروندی فرانسه را داریم یعنی باید ۴۵ درصد مالیات بدهیم اما او(آنوشکا) شهروندی سوئیس را دارد ساکن شهر ژنو است و مالیات او صفر خواهد بود. اما ما می خواهیم خواسته پدر انجام شود به این خاطر مهم نیست که مشمول مالیات شویم اما خواهرم نمی خواهد این پول را بدهد.

در حالیکه در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی ستارگان آمریکایی نظیر «استیو مک کوئین»، «مارلون براندو»، «پل نیومن» و «رابرت ردفورد» نگاه مخاطبان سینما را به تسخیر خود در آورده بودند، بازیگری فرانسوی به نام آلن دلون در سینمای اروپا ظهور کرد که به نمادی جاودان از ضد قهرمانی جذاب و تنها تبدیل شد.

«آلَن فابیَن موریس مارسِل دُلون» معروف به آل دلون هشتم نوامبر ۱۹۳۵ در روستایی حوالی پاریس چشم گشود. در پی جدایی پدر و مادر آلن دلون، سرپرستی او به یک خانواده واگذار شد اما مرگ نابهنگام این خانواده سرپرست، آلن دلون را مجبور کرد که نزد مادر خود بازگردد.

در نوجوانی سر پر شر و شوری داشت و پس از ترک تحصیل، ترک خانه را به کار در قصابی ناپدری ترجیح داد و به ارتش ملحق شد.

آلن دلون در یگان تفنگداران دریایی به‌ عنوان چترباز به خدمت درآمد و پس از تجربه حضور در جنگ اول هندوچین در سال ۱۹۵۴، سال ۱۹۵۶ از خدمت در ارتش مرحض شد.

پس از طی دوران خدمت، برای کسب درآمد ثابت و مستقل از خانواده، پس از مدتی فعالیت به عنوان باربر، پیش‌ خدمت یکی از کافه‌های پاریس شد و اما شانس دوستی با «ژان کلود بریالی» بازیگر سینما، سرنوشت او را برای همیشه تغییر داد.

داستان از اینجا آغاز شد که ژان کلود بریالی و آلن دلون سال ۱۹۵۷ تصمیم گرفتند به جشنواره کن بروند، آلن دلون که لباس مناسبی برای حضور در جشنواره نداشت، یک دست لباس کرایه کرد و همان شب قد و بالایی مناسب، صورت بی عیب و نقص، چشمان آبی و موهای با فرق یک ور آلن دلون نظر بسیاری از سینماگران حاضر در جشنواره را به خود جلب کرد و از این به بعد بود، آلن دلون دیگر آلن دلون سابق نبود و یک شبه به یک ابرستاره سینما تبدیل شد.

آل دلون سال ۱۹۷۰ و زمانی که برای مدتی در آمریکا به سر می برد، در گفت وگوی تلویزیونی ضمن تایید این داستان گفت:‌ آن موقع خیلی جوان و تازه از ارتش برگشته بودم. قرار نبود بازیگر شوم. در کل اصلا نمی دانستم می خواهم چه کاری کنم.

و در پاسخ مجری که پرسید که این درست است که در جشنواره کن کشف شدی و کت وشلوار اجاره ای پوشیده بودید، افزود: بله درسته، هنوم هم بعضی وقت ها کت و شلوار قرض می گیرم.

آلن دلون سال ۱۹۵۷ بدون اینکه حتی آموزش یا دوره بازیگری دیده باشد، به دعوت ایو آلگره در فیلم سینمایی «وقتی زنی دخالت می‌کند» بازی کرد.

سال های پایانی دهه ۶۰ برای آلن دلون با بازی در «زیبا باش اما خفه» و «کریستین»(۱۹۵۸) و «زنان ضعیف هستند» و «راه جوانی» (۱۹۵۹) با پایان رسید.

سال ۱۹۶۰ آلن دلون با بازی در فیلم ماندگار «روکو و برادرانش» ساخته لوکینو ویسکونتی به شهرت فراوانی رسید.

آلن دلون در این فیلم نقش «روکو» فرزند خانواده سیسیلی را بازی می کند که برای یافتن کار به شهر میلان روی آورده‌اند اما مصایب جامعه شهری باعث کشمکش های فراوانی برای اعضا خانواده بویژه روکو و دیگر برادران او «چیرو» و «سیمون» می شود.

آلن دلون در «روکو و برادرانش» یکی از ماندگارترین بازی های خود را ارائه داد و آن چهره جوان، زیبا و معصوم را در خدمت ایفای نقش روکو جور کش خانواده در آورد.

فیلم «کسوف»(۱۹۶۲) به کارگردانی میکل‌ آنجلو آنتونیونی یکی دیگر از فیلم های مطرح آلن دلون است. وی در این فیلم در نقش یک دلال بورس با مونیکا ویتی همبازی شد.

سال ۱۹۶۳ با بازی در فیلم درام تاریخی «یوزپلنگ» دومین همکاری لوکینو ویسکونتی را رقم زد. این فیلم برنده جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن ۱۹۶۳ و همچنین نامزد اسکار بهترین طراحی لباس در سال ۱۹۶۴ شد.


ژان پیر ملویل سال ۱۹۶۷ محبوب ترین نقش سینما را در فیلم تحسین شده «سامورایی» به آلن دلون واگذار کرد.
«سامورایی» از جمله آثار برجسته «موج نو» سینمای فرانسه محسوب می شود و داستان آدمکشی به نام «جف کاستلو» است که در ازای گرفتن پول، سفارش قتل افراد را می پذیرد اما یک شب پس از قتل رییس یک کارباره، بطور تصادفی با زنی(والری) که نوازنده پیانو است برخورد می کند. نوازنده یکی از شاهدان قتل است اما در اداره پلیس از شهادت علیه قاتل خودداری می کند … .

ژان پیر ملویل با ساخت صورتی سنگی و بی احساس از چهره زیبایی آلن دلون، به نحوی استادانه جف کاستلو خود را خلق کرد و آلن دلون نیز یکی از بهترین انتخاب های خود را ثبت کرد. سامورایی الهام بخش بود و نزد منتقدان جایگاه ویژه ای دارد اما آنچه که این اثر را در ذهن ها ماندگار کرد، شمایل جف کاستلو است که در آلن دلون با آن نگاه خیره، سرد، سکوت و نیز کلاه و بارانی خوش قواره تجلی یافته است.

«دسته سیسیلی ها»(۱۹۶۹) دومین همکاری آلن دلون و آنری ورنوی پس از «هر شماره‌ای می‌تواند برنده باشد» است. «دسته سیسیلی ها» اثری حادثه ای است که در بستر ماجرای یک سرقت بزرگ، کشمکش درون گروه های مافیایی و جدال آنها را با پلیس روایت می کند.

ژاک دری سال ۱۹۷۰ آلن دلون و ژان پل بلموندو دو ابرستاره سینمای فرانسه را در فیلم گانگستری مافیایی «بورسالینو» به بازی گرفت.

پس از موفقیت «سامورایی»، ژان پیر ملویل برای ساخت فیلم پلیسی حادثه ای «دایره سرخ» به سراغ آلن دلون رفت و شمایلی دیگر از ضدقهرمان تنها را ارائه داد.

آل دلون که سال ۱۹۶۶ با بازی در وسترن «تگزاس آن‌سوی رودخانه» تجربه حضور در هالیوود را پشت سر گذاشته بود، سال ۱۹۷۱ در وسترن «آفتاب سرخ» به کارگردانی ترنس یانگ ایفای نقش کرد.

دهه ۷۰ میلادی را با بازی در تعدادی فیلم از جمله «اولین شب آرامش»، «معالجه»، «اسلحه بزرگ»، «عقرب»، «دو مرد در شهر»، «زورو»، «آقای کلاین» و «کنکورد» سپری کرد.

دهه ۸۰ میلادی، آلن دلون دست به کارگردانی زد و فیلم های «برای پنهان کردن یک پلیس»(۱۹۸۱) و «ضارب»(۱۹۸۱) را ساخت و خود نیز در آنها ایفای نقش کرد.

«موج نو»(۱۹۹۰) عنوان فیلمی به کارگردانی ژان لوک گدار است و آلن دلون جلوی دوربین مطرح ترین کارگردان موج نو سینمای فرانسه قرار گرفت.

دهه ۹۰ میلادی به جز یکی دو مورد از جمله «بازگشت کازنووا»(۱۹۹۲) و نیمه شانس(۱۹۹۸) اثر برجسته ای ندارد.

تنها نقطه برجسته حرفه ای آلن دلون پس از سال ۲۰۰۰ نیز بازی در نقش «فرانک ریوا» مامور پلیس مبارزه با مواد مخدر در سریالی پلیسی جنایی به همین نام به کارگردانی فیلیپ ستبون بود که در دو فصل پخش شد و سرانجام بازنشستگی خود را اعلام کرد.

آلون دلون در دوران حرفه ای خود با کارگردانان نامداری همکاری داشته و در کنار بازیگران بزرگی از جمله آنتونی کوئین، برت لانکستر، چارلز برانسون، ژان گابن، لینو ونتورا، دین مارتین، جان ماریا ولونته، ایو مونتان، کلودیو کاردیناله، ریچاد برتون، اینگرید برگمان، عمر شریف، جین فوندا، ریچارد برتون و توشیرو میفونه ایفای نقش کرده است.

وی طی فعالیت در سینما جوایز متعددی نیز کسب کرده است. آلون دلون سال ۱۹۸۵ جایزه سزار بهترین بازیگر مرد را برای بازی در فیلم «داستان ما»(۱۹۸۴) دریافت کرد و در چهل و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم برلین برنده خرس طلایی افتخاری شد و در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۹ جایزه نخل طلای افتخاری را بدست آورد.

آلن دلون در سال های ابتدای فعالیت در سینما با رمی اشنایدر آشنا شد و در چند فیلم با یکدیگر بازی کردند اما این آشنایی هیچگاه به ازدواج ختم نشد. آلن دلون سه بار ازدواج کرده و «آنتونی»، «آنوشکا» و «فابیان» محصول این ازدواج ها هستند.

آلن دلون سال ۱۹۶۸ در پی کشف جسد «استفن مارکوویچ» محافظ سابق خود در گاراژ یک خانه، گرفتار پرونده جنایی اما از آن تبرئه شد.

وی افزون بر بازیگری، با راه اندازی کمپانی فیلمسازی و نیز تاسیس یک شرکت هواپیمایی ثروت هنگفتی به دست آورد.

آلن دلون همچنین دستی بر پرورش اسب های مسابقه دارد و کلکسیون آثار هنری و عتیقه، او را صاحب گنجینه بی نظیری کرده است.

همچنین محصولات تجاری مانند سیگار و عطر با برند «آلن دلون» تحت پوشش شرکت وی در سراسر جهان به فروش می رسد.

این در حالیست که آلن دلون در مصاحبه ای تلویزیونی گفته بود، از تجارت و بیزنسن هیچ سر رشته ای ندارد و کارهای تجاری او را وکلا وی انجام می دهند.

آلن دلون نقش های آمیخته با تنهایی فراوانی دارد و سالها پیش در مصاحبه ای وقتی از او پرسیده شد که چرا شخصیت های تنها را دوست دارد و احتمال دارد که از درون تنها باشد، پاسخ داد: فکر می کنم همه افراد در سطوح مختلف و به نسبت های مختلف تنها هستند، مطمئن هستم که من هم تنها هستم و این تنهایی را در خود پیدا کردم.

معروف و مشهودترین نقطه تمایز آلون دلون با سایر بازیگران زیبایی او بود، و وی سالها پیش در گفت وگوی خود را شبیه مادرش توصیف کرد و گفت، زیبایی خود را از مادر به ارث برده است.

آلن دلون اواخر سال ۱۳۹۶ در گفت وگوی عنوان کرد دنیا برایم دیگر بسیار تنگ شده و همه‌ چیز مهیاست، آماده مرگ هستم.

وی در این مصاحبه گفت: از این زمانه متنفرم، حالم را به هم می زند. همه چیز تحریف شده و اشتباه است… می دانم بدون هیچ تاسف و افسوسی این دنیا را ترک خواهم کرد. همه چیز آماده است حتی گورم که در معبدی انتظارم را می کشد.

آلن دلون همچنین بر عشق و علاقه خود به بازیگری صحه گذاشت و گفت:‌ چه در سینما و چه در تئاتر همواره سعی کرده ام به طبیعی ترین شکل ممکن بازی کنم. در واقع هرگز بازی نکرده ام بلکه (همه لحظه های جلوی دوربین و تماشاگر را) زندگی کرده ام.

وی همچنین در این مصاحبه پرده از حقایق تلخ زندگی خود برداشت: وقتی به خود آمدم، دیدم انگار بچه یتیمی هستم که در دل یک خانواده میزبان زندگی می کنم. هرگز ندیدم که پدر و مادرم با هم باشند. پدر گوشه ای بود و مادر گوشه دیگر. هریک از آنها بر روی رودخانه ای و من میان دو رود بر روی جزیره.

آلن دلون در این مصاحبه از «تنهایی» خود یاد می کند: خلاء‌هایی در زندگی هست که هرگز پر نمی شود. حتی زمانی که با زنی می زیستم، وقتی زنی را دوست داشتم باز هم احساس تنهایی می کردم این حس همیشه با من است.

در این اوضاع و احوال روحی، درگذشت ژان پل بلموندو همقطار قدیمی وی، اثر عمیقی بر آلن دلون گذاشت. آلن دلون طی ۶۰ سال بازیگری، با بازیگران متعددی همکاری کرده اما با ژان پل بلموندو صمیمت بیشتری داشت.

ژان پل بلموندو ۶ سپتامبر ۲۰۲۱ درگذشت و آلن دلون در واکنش به این خبر غمگین گفت: ویران شدم، او دوستی بود که از دست دادم و همکاری بود که بیش از ۶ دهه یکدیگر را می‌شناختیم.

آلن دلون ژوئن ۲۰۱۹ دچار سکته مغزی شد اما از مرگ رهایی یافت اما اوایل سال ۲۰۲۲ میلادی بود که رسانه ها از تصمیم آلن دلون برای مرگ خودخواسته(اتانازی) خبر دادند.

این خبر را آنتونی دلون در گفت‌ وگو با شبکه RTL آلمان فاش کرد و گفت، که پدرش از او خواسته علاوه‌ بر اجرای اتانازی، تا آخرین دقیقه در کنارش بماند اما او نپذیرفته و از همین رو، خواهرش آنوشکا پایان دادن به زندگی پدرشان را بر عهده گرفته است.

اما فابیان دلون چندی بعد این خبر را تکذیب کرد و آن را جعلی دانست.

آلن دلون از سرشناس ترین بازیگر اروپایی و جهان نزد ایرانیان است و اکثر فیلم های وی در ایران به نمایش درآمده است. وی پیش از انقلاب اسلامی نیز سفری به ایران داشت.

اما مهمترین عامل که باعث شهرت آلن دلون در ایران شد، صدای خسرو خسروشاهی بود که در دوبله بر چهره این ابرستاره سینما می نشست و فیلم های آلون دلون را تماشایی می کرد.

به هر روی آلن دلون بازیگری است که طی ۶۰ ساله گذشته تاثیر فراوانی بر سینما و مخاطبان وسیع آن گذاشته، و شمایل محبوب، تنها و بی همتای «ضدقهرمان» برجا مانده از او، کار هر بازیگری را برای کسب جایگاه این ابرستاره سینما بسیار سخت و شاید بعید کرده است.

رسانه سینمای خانگی- اوپنهایمر، پیشتاز نامزدی اسکار

نامزدهای نودو ششمین دوره جوایز سینمایی اسکار اعلام شد و فیلم سینمایی اوپنهایمر با نامزدی در ۱۳ شاخه، پیشتار این جوایز نام گرفت و «یونیفورم ما» ساخته یگانه مقدم نیز به جمع نامزدهای نهایی بهترین انیمیشن کوتاه راه یافت.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، با اعلام نامزدهای اسکار نودوششم‌ مشخص شد که اوپنهایمر ساخته کریستوفر نولان در ۱۳ بخش نامزد شده و پس از آن فیلم بیچارگان به کارگردانی یورگوس لانتیموس با ۱۱ نامزدی قرار گرفت.
قاتلان ماه کامل ساخته مارتین اسکورسیزی در ۱۰ شاخه و باربی هم در ۸ شاخه، نامزد جایزه اسکار شد.

فهرست کامل نامزدهای اسکار ۲۰۲۴ به شرح زیر است:
بهترین فیلم
داستان آمریکایی
آناتومی یک سقوط
باربی
جاماندگان
قاتلان ماه کامل
استاد
اوپنهایمر
زندگی‌های گذشته
بیچارگان
منطقه مورد علاقه
بهترین کارگردانی
جاناتان گلیزر (منطقه مورد علاقه)
یورگوس لانتیموس (بیچارگان)
کریستوفر نولان (اوپنهایمر)
مارتین اسکورسیزی (قاتلان ماه کامل)
ژوستین تریه (آناتومی یک سقوط)
بازیگر نقش اول مرد
بردلی کوپر (استاد)
کولمن دومینگو (راستین)
پل جیاماتی (جاماندگان)
کیلین مورفی (اوپنهایمر)
جفری رایت (داستان آمریکایی)
بازیگر نقش اول زن
آنت بنینگ (نیاد)
لیلی گادستون (قاتلان ماه کامل)
ساندرا هولر (آناتومی یک سقوط)
کری مولیگان (استاد)
اما استون (بیچارگان)
بازیگر نقش مکمل مرد
استرلینگ کی براون (داستان آمریکایی)
رابرت دنیرو (قاتلان ماه کامل)
رابرت داونی جونیور (اوپنهایمر)
رایان گاسلینگ (باربی)
مارک روفالو (بیچارگان)
بازیگر نقش مکمل زن
امیلی بلانت (اوپنهایمر)
دنیل بروکس (رنگ بنفش)
آمریکا فررا (باربی)
جودی فاستر (نیاد)
داواین جوی راندولف (جاماندگان)
بهترین طراحی لباس
باربی
قاتلان ماه کامل
ناپلئون
اوپنهایمر
بیچارگان
بهترین چهره‌آرایی
گلودا
استاد
اوپنهایمر
بیچارگان
انجمن برف
بهترین فیلم کوتاه
بعد از
شکست ناپذیر
شوالیه ثروت
قرمز سفید و آبی
داستان شگفت انگیز هنری شوگر
فیلم کوتاه انیمیشن
نامه ای به خوک
حواس نود و پنج
یونیفرم ما
پاکیدرم
جنگ تمام شد! با الهام از موسیقی جان و یوکو
بهترین فیلمنامه اقتباسی
داستان آمریکایی
باربی
اپنهایمر
بیچارگان
منطقه مورد علاقه
بهترین فیلمنامه اصلی
آناتومی یک سقوط
جاماندگان
استاد
می دسامبر
زندگی‌های گذشته
بهترین موسیقی
داستان آمریکایی
ایندیانا جونز و گردانه سرنوشت
قاتلان ماه کامل
اپنهایمر
بیچارگان
بهترین مستند بلند
بوبی واین: رئیس جمهور مردم
یاد ابدی
چهار دختر
کشتن ببر
۲۰ روز در ماریوپل
بهترین مستند کوتاه
الفبای ممنوعیت کتاب
آرایشگر لیتل راک
جزیره در بین
آخرین تعمیرگاه
مامان بزرگ و مامان بزرگ
بهترین فیلم بین‌المللی
من کاپیتان، ایتالیا
روزهای کامل، ژاپن
انجمن برف، اسپانیا
اتاق معلمان، آلمان
منطقه مورد علاقه، بریتانیا
فیلم بلند انیمیشن
پسر و مرغ ماهیخوار
اِلمنتال
نیمونا
رویاهای روباتی
مرد عنکبوتی: در دنیای عنکبوتی
بهترین طراحی تولید
باربی
قاتلان ماه کامل
ناپلئون
اوپنهایمر
بیچارگان
بهترین تدوین
آناتومی یک سقوط
جاماندگان
قاتلان ماه کامل
اوپنهایمر
بیچارگان
بهترین صدا
خالق
استاد
“ماموریت: غیرممکن – روزشمار مرگ قسمت اول
اوپنهایمر
منطقه مورد علاقه
بهترین جلوه‌های بصری
خالق
گودزیلا منهای یک
نگهبانان کهکشان قسمت سوم
“ماموریت: غیرممکن – روزشمار مرگ قسمت اول
ناپلئون
بهترین فیلمبرداری
شمردن
قاتلان ماه کامل
استاد
اوپنهایمر
بیچارگان
مراسم اعطای جوایز اسکار ۲۰۲۴ روز ۱۰ مارس (بامداد دوشنبه ۲۱ اسفند) در سالن دالبی تئاتر هالیوود با اجرای جیمی کیمل برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- تمشک طلایی به جنفیر لوپز می‌رسد یا راسل کرو

نامزدهای چهل و چهارمین دوره جوایز تمشک طلایی برای معرفی بدترین‌های سال هالیوود در حالی اعلام شد که چهره‌های سرشناسی در میان نامزدها حضور دارند.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در آستانه اعلام نامزدهای اسکار ۲۰۲۴ برای معرفی موفق‌ترین فیلم‌های سال هالیوود،‌ نامزدهای چهل و چهارمین دوره جوایز تمشک طلایی ویژه بدترین‌های سینمای آمریکا نیز اعلام شد و فیلم «بی‌مصرف‌ها ۴» در ۷ رشته نامزد دریافت جایزه شد.

دو فیلم «جن گیر: معتقد» و «وینی پو: خون و عسل» نیز هر کدام در ۵ رشته نامزد جایزه تمشک طلایی شدند. دو فیلم پرهزینه ابرقهرمانی شامل «شزم: خشم خدایان» و «مرد مورچه‌ای و زنبورک: شیدایی کوانتومی» هم هر کدام در ۴ رشته نامزد کسب جایزه شدند.

از مهم‌ترین نامزدهای امسال جوایز تمشک طلایی می‌توان به راسل کرو، هلن میرن، وین دیزل، جیسون استتهام، جنیفر لوپز، مل گیبسون، فرانکو نرو، بیل موری و سیلوستر استالونه اشاره کرد.

سال گذشته فیلم «بلوند» ساخته «اندرو دومنیک» که در ۸ شاخه نامزد این جوایز شده بود در نهایت تمشک طلایی بدترین فیلم سال هالیوود را از آن خود کرد.
 

فهرست نامزدهای جایزه تمشک طلایی ۲۰۲۴:

بدترین فیلم
جن گیر: معتقد
بی مصرف‌ها ۴
مگ ۲: گودال
شزم! خشم خدایان
وینی پو: خون و عسل

بدترین بازیگر مرد
راسل کرو / جن گیر پاپ
وین دیزل / سریع و خشن ۱۰
کریس ایوانز / ورح شده
جیسون استاتهام / مگ ۲: گودال
جان وویت / بخشش

بدترین بازیگر زن
آنا د آرماس / روح شده
مگان فاکس / جانی و کلاید
سلما هایک / آخرین رقص مایک جادویی
جنیفر لوپز / مادر
هلن میرن / شزم! خشم خدایان

بدترین بازیگر نقش مکمل زن
کیم کاترال / درباره پدرم
مگان فاکس / بی‌مصرف‌ها۴
بای لینگ / جانی و کلاید
لوسی لیو / شزم! خشم خدایان
مری استوارت مسترسون / پنج شب با فردی

بدترین بازیگر نقش مکمل
مایکل داگلاس / مرد مورچه‌ای و زنبورک: شیدایی کوانتومی
مل گیبسون / خبرچین سری
بیل موری / مرد مورچه‌ای و زنبورک: شیدایی کوانتومی
فرانکو نرو /جن گیر پاپ
سیلوستر استالونه / بی‌مصرف‌ها ۴

بدترین کارگردان
ریس فریک-واترفیلد / وینی پو: خون و عسل
دیوید گوردون گرین / جن گیر: معتقد
پیتون رید / مرد مورچه‌ای و زنبورک: شیدایی کوانتومی
اسکات واو / بی‌مصرف‌ها ۴
بن ویتلی / مگ ۲: گودال

بدترین فیلمنامه
جن گیر: معدقد
بی‌مصرف‌ها ۴
ایندیانا جونز وگردانه سرنوشت
شزم! خشم خدایان
وینی پو: خون و عسل

برندگان نهایی جوایز تمشک طلایی روز نهم مارس (۱۹ اسفند) اعلام می‌شوند.

رسانه سینمای خانگی- قاتلان، اوپنهایمر یا بیچارگان؛ کدام اسکار را درو می‌کند؟

بر اساس آخرین پیش‌بینی هالیوود ریپورتر از نامزدهای اسکار ۲۰۲۴، سه فیلم بیشترین تعداد نامزدی را در ایستگاه پایانی فصل جوایز سینمایی دریافت خواهند کرد.

به گزارش ایسنا، نامزدهای نود و ششمین دوره جوایز سینمایی اسکار در حالی این هفته اعلام می‌شود که بر اساس پیش‌بینی اسکات فینبرگ سردبیر جوایز سینمایی نشریه هالیوود ریپورتر، فیلم‌های «قاتلان ماه کامل»، «اپونهایمر» و «بیچارگان» هر کدام در ۱۲ شاخه نامزد اسکار خواهند شد و «باربی» نیز ۱۱ نامزدی دریافت خواهد کرد.

این پیش‌بینی با تکیه بر گفتگو با رای دهندگان و دیگر فعالان صنعت سینما، تجزیه و تحلیل کمپین های بازاریابی و جوایز، نتایج مراسم جوایز پیش از اسکار و تاریخچه خود اسکار حاصل شده است.

بهترین فیلم

۱. اوپنهایمر
۲. باربی
۳. قاتلان ماه کامل
۴. بیچارگان
۵. منطقه مورد علاقه
۶. بیچارگان
۷. استاد
۸. زندگی‌های گذشته
۹. آناتومی یک سقوط
۱۰. داستان آمریکایی

 بهترین کارگردان

۱. کریستوفر نولان (اوپنهایمر)
۲. گرتا گرویگ (باربی)
۳. مارتین اسکورسیزی (قاتلان ماه کامل)
۴. الکساندر پین (بیچارگان)
۵. جاناتان گلیزر (منطقه مورد علاقه)

  بهترین بازیگر مرد

۱. پل جیاماتی (جاماندگان)
۲. کیلیان مورفی (اوپنهایمر)
۳. بردلی کوپر (استاد)
۴. لئوناردو دی کاپریو (قاتلان ماه کامل)
۵. کولمن دومینگو (راستین)

  بهترین بازیگر زن

۱. اما استون (بیچارگان)
۲. لیلی گلدستون (قاتلان ماه کامل)
۳. کری مولیگان (استاد)
۴. مارگو رابی (باربی)
۵. ساندرا هولر (آناتومی یک سقوط)


  بهترین بازیگر نقش مکمل مرد

۱. رابرت داونی جونیور (اوپنهایمر)
۲. رایان گاسلینگ (باربی)
۳. رابرت دنیرو (قاتلان ماه کامل)
۴. ویلم دفو (بیچارگان)
۵. مارک روفالو (بیچارگان)

بهترین بازیگر نقش مکمل زن

۱. داواین جوی راندولف (جاماندگان)
۲. جودی فاستر (نیاد)
۳. امیلی بلانت (اوپنهایمر)
۴. دانیل بروکس (رنگ بنفش)
۵. ساندرا هولر (منطقه مورد علاقه)

بهترین فیلمنامه اقتباسی

۱. اوپنهایمر (کریستوفر نولان)
۲. باربی (نوآ باومباک و گرتا گرویگ)
۳. بیچارگان (تونی مک نامارا)
۴. منطقه مورد علاقه (جاناتان گلیزر)
۵. داستان آمریکایی (کورد جفرسون)

بهترین فیلمنامه اصلی

۱. جاماندگان (دیوید همینگسون)
۲. زندگی های گذشته (آهنگ سلین)
۳. آناتومی یک سقوط (آرتور هراری و جاستین تریت)
۴. استاد (بردلی کوپر و جاش سینگر)
۵. نمکدان (رازیانه زمرد)

  بهترین فیلم بین‌المللی

۱. منطقه مورد علاقه (بریتانیا)
۲. انجمن برف (اسپانیا)
۳. برگ‌های افتاده (فنلاند)
۴. اتاق معلمان (آلمان)
۵. ۲۰ روز در ماریوپل (اوکراین)

بهترین فیلم مستند

۱. سمفونی آمریکایی 
۲. هنوز: فیلم مایکل جی فاکس
۳. فراتر از اتوپیا
۴. ۲۰ روز در ماریوپل
۵. ۳۲ صدا

بهترین انیمیشن بلند

۱. مرد عنکبوتی: در میان دنیای عنکبوتی
۲. پسر و مرغ ماهیخوار
۳. نیمونا
۴. اِلمنتال
۵. سوزومه


  بهترین فیلمبرداری

۱. اوپنهایمر (هویته ون هویتما)
۲. قاتلان ماه کامل (رودریگو پریتو)
۳. بیچارگان (رابی رایان)
۴. استاد (متیو لیباتیک)
۵. منطقه مورد علاقه (لوکاس زال)

 بهترین طراحی لباس

۱. باربی
۲. بیچارگان
۳. قاتلان ماه کامل
۴. ناپلئون
۵. پری دریایی کوچک

بهترین تدوین

۱. اوپنهایمر
۲. بیچارگان
۳. قاتلان ماه کامل
۴. جاماندگان
۵. منطقه مورد علاقه

بهترین چهره‌آرایی

۱. استاد
۲. بیچارکان
۳. قاتلان ماه کامل
۴. ناپلئون
۵. اوپنهایمر 

بهترین موسیقی متن

۱. اوپنهایمر (لودویگ گورانسون)
۲. قاتلان ماه کاکل (رابی رابرتسون)
۳. بیچارگان (جرسکین فندریکس)
۴. باربی (مارک رونسون و اندرو وایات)
۵. منطقه مورد علاقه (میکا لوی)

بهترین طراحی تولید

۱. باربی
۲. اوپنهایمر
۳. قاتلان ماه کامل
۴. بیچارگان
۵. منطقه مورد علاقه

 بهترین جلوه‌های بصری

۱. بیچارگان
۲. نگهبانان کهکشان قسمت سوم
۳. خالق
۴. ماموریت: غیرممکن – روزمشار مرگ، قسمت اول
۵. انجمن برف

  بهترین انیمیشن کوتاه

۱. روزی روزگاری استودیو
۲. احضار وحشی
۳. جنگ تمام شد!
۴. حس نود و پنج
۵. بوم

بهترین مستند کوتاه

۱. الفبای ممنوعیت کتاب
۲. کمپ شجاعت
۳. رأی تعیین‌کننده
۴. آخرین تعمیرگاه
۵. اواسیس


  بهترین فیلم کوتاه

۱. داستان شگفت انگیز هنری شوگر
۲. شکل عجیب زندگی
۳. فروشگاه هدیه آن فرانک
۴. زرد
۵. پس از

رسانه سینمای خانگی- دورخیز لطیفی برای فجر سال بعد

 کارگردان سینما و تلویزیون که با فیلم سینمایی «غریب» در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر توانست ۷ جایزه را از آن خود کند گفت: قرار نبود برای جشنواره امسال فیلمی بسازم و سال دیگر با یک اثر به جشنواره خواهم آمد.

به گزارش سینمای خانگی، محمدحسین لطیفی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا  گفت:امسال فیلمی نمی‌سازم و در مرخصی خواهم بود ولی درحال پژوهش برای انجام یک کار رسانه تصویری هستم.

او که با فیلم غریب در جشنواره فجر گذشته جوایز بهترین طراحی صحنه، بهترین جلوه‌های ویژه میدانی، بهترین چهره‌پردازی و بهترین نقش اول زن را از آن خود کرد پیشتر به خبرنگار ایرنا گفته بود:

این اظهارات در حالی مطرح می‌شود که از چندی پیش اعلام شد محمدحسین لطیفی جایگزین شهریار بحرانی برای ساخت فیلم سینمایی نامیرا که قرار بود به جشنواره فجر امسال برسد، شده است.

لطیفی گفت: برخی اخبار مبنی بر این جایگزینی منتشر شده است اما این جایگزینی هنوز معلوم نیست.

به گفته عوامل نامیرا، ادامه کار ساخت این فیلم سینمایی که از آبان امسال وارد تولید شده بود سال ۱۴۰۳ از سر گرفته می‌شود.

لطیفی گفت: سال دیگر با اثری به جشنواره فجر چهل و سوم فیلم فجر می‌آیم.

این کارگردان همچنین در خصوص انتقادهای محمدحسین لطیفی در جشنواره سال گذشته فیلم فجر گفت: سال گذشته من هیچی نگفتم. اگر قرار بود منتقد باشم که باید خیلی حرف می‌زدم. سکوت کردم بقیه گفتند.

انتقاد خاصی نبود و احساس کردم آن چیزی که مردم و همکاران گفتند کافی بود

لطیفی در این باره که این انتقادها رسما به چه چیزی بود اظهار داشت: انتقاد خاصی نبود. احساس کردم آن چیزی که مردم و همکاران گفتند کافی بود.

وی همچنین درباره انتخاب نشدن غریب گفت: ترکیب هیات داوران نشان می‌داد که برای غریب اتفاق‌های خیلی ویژه‌ای نخواهد افتاد. ترکیب همیشه نشان می‌دهد. امسال هم ترکیب هیات مشخص است که چه سمت و سویی دارد.

لطیفی در عین حال در این باره که ترکیب هیات داوران در فجر پارسال آیا زاویه دید مخالفی نسبت به کارگردان غریب داشت؟ گفت: نه. اصلا اینگونه نیست. چرا باید مخالف باشند. همه، رفقای من هستند. یعنی اگر این کار خیلی دیده شود شاید حالمان خوب نشود.

کارگردان فیلم سینمایی روز سوم در پاسخ به این سوال که دلیل اصلی به چشم نیامدن غریب آنگونه که باید، به خاطر بازی بابک حمیدیان بود و این که به نظر برخی‌ها این بازیگر با وجود این‌که بسیار خوب ایفای نقش می‌کند اما در غریب نتوانست نقش شهید بروجردی را به خوبی ایفا کند؟ گفت: نه. ربطی به بازی بابک نداشت. هر کسی نظر خودش را دارد.

وی تصریح کرد: اما واقعیت این است که اگر به گفته برخی حمیدیان نتوانست نقش شهید بروجردی را به خوبی بازی کند، چرا باید برادر، دختر و همسر این شهید در سینما به پهنای صورت اشک بریزند و خداقوت بگویند. اگر بد بازی کرده است که آنها باید معترض باشند.

لطیفی درباره فیلم روز سوم به عنوان یکی از نمونه‌های بارز سینمای دفاع مقدس و مقایسه آن با سرباز وظیفه راین گفت: نمی‌شود این گونه گفت چون پروداکشن ما آنقدر نیست. آقای اسپیلبرگ هم از کارگردان‌های بسیار موفق هالیوود است و امکانات و شرایط متفاوت دارند. اما این که فیلم قابل باور می‌شود پارامترهایی دارد.

وی افزود: اگر برخی از فیلم های دفاع مقدس تولید خوبی ندارند، به خاطر این است که دو ترکیب اتفاق نمی‌افتد؛ یا کارگردان جوان است و هنوز تجربه لازم را ندارد و یا این که شرایط مناسب برای کارگردان ایجاد نمی‌شود.

رسانه سینمای خانگی- پدیده فجر امسال کیست؟

در میان فهرستی از کنجکاوی‌ها، فیلم‌اولی‌ها را می‌توان کنجکاوی‌برانگیزتر به حساب آورد؛ آیا قرار است پدیده اصلی جشنواره، از میان همین پروژه‌های ناشناخته، متولد شود؟

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، حالا اصطلاح فیلم اولی‌ها نه تنها آن تصورات رایج فیلم‌های بی‌کیفیت را برهم زده که در یک دهه اخیر حتی از کنجکاوبرانگیزترین آثار جشنواره فیلم فجر شده است، جریانی که در یک دهه اخیر شکل ویژه‌ای به خود گرفته و از پس آن فیلمسازان مستعدی همچون سعید روستایی، نیما جاویدی، حسین دارابی، امیرعباس ربیعی، محمدحسین مهدویان، هادی حجازی‌فر و… به سینمای ایران معرفی شده‌اند.

با احیای بخش «نگاه نو» در دوره پیش‌روی جشنواره فیلم فجر، حالا نگاه‌ها به این جریان معطوف شده است تا ببینیم کدام یک از فیلمسازانش مسیری تازه در سینمای ایران را پیگیری می‌کنند.

ماجرای فیلم‌های اول اما قصه پر فراز و نشیبی دارد، بخشی که از همان سال‌های نخست برگزاری جشنواره فیلم فجر اعلام موجودیت کرد و با عنوان فیلم‌های آماتوری یاد می‌شد و البته سهمی در فصل جوایز با عنوان «بهترین فیلم اول» هم برای کارگردانانش داشت.

این روال تا نیمه دهه ۸۰ برقرار بود تا اینکه به بخشی مجزا در نیمه دوم همین دهه تبدیل شد تا ضمن ایجاد فضای رقابتی جدی‌تر، امکان قضاوت بهتر آن‌ها هم به وجود بیاید. به همین ترتیب در سال ۸۷ و در دوره بیست و هفتم این رویداد عنوان «نگاه نو» به ترکیب جشنواره اضافه شد تا فیلم های اول و دوم کارگردانان مورد داوری قرار بگیرند.

این روند تا سال ۹۴ با عنوان «نگاه نو» و «نوعی نگاه» ادامه داشت اما با ظهور فیلمسازان توانمند که توانسته بودند نگاه‌ها را در کیفیت فیلمسازی و البته ارائه محتواهای جدید به خود جلب کنند، سیاستگذاران جشنواره در تصمیمی تازه ضمن حذف این بخش، امکان رقابت فیلم‌های اول را با سایر فیلمسازان فراهم کردند.

این اما همه ماجرای فیلم‌های اول نیست، در دوره سی و نهم همزمان با فراگیری بیماری کرونا و با کاهش تولیدات سینمای ایران بار دیگر «نگاه نو» از جشنواره رخت بربست و این مسیر در دو دوره دیگر هم پیگیری شد. در دوره چهل و دوم اما با رسیدن ۵۱ فیلم به دبیرخانه این رویداد که سهمی ۵۰ درصدی از متقاضیان حضور را داشتند، متولیان تصمیم گرفتند تا دوباره «نگاه نو» به بخش‌های جشنواره الحاق کنند.

حالا در دوره چهل و دوم، دوازده فیلم در بخش فیلم اولی‌ها به رقابت می‌پردازند، آثاری که گرچه کارگردانانشان اولین قدم را در سینمای حرفه‌ای برمی‌دارند اما اسامی شناخته‌شده‌ای را در دل خود دارند؛ «آپاراتچی» ساخته قربانعلی طاهرفر، «باغ کیانوش» ساخته رضا کشاورز حداد، «بی‌بدن» ساخته مرتضی حسینعلی‌زاده، «پرویزخان» ساخته علی ثقفی، «تمساح خونی» ساخته جواد عزتی، «شکار حلزون» ساخته محسن جسور، «ظاهر» ساخته حسین عامری، «قلب رقه» ساخته خیرالله تقیانی‌پور، «پرواز ۱۷۵» ساخته محمدحسین حقیقت، «مجنون» ساخته مهدی شامحمدی، «ملکه آلیشون» ساخته ابراهیم نورآورمحمد و «نپتون» ساخته محمدابراهیم غفاریان عنوان ۱۲ فیلمی است که قرار است برای کسب سیمرغ «بهترین فیلم اول» با یکدیگر به رقابت بپردازند.

در این گزارش از پنج زاویه به مرور نکته‌های مرتبط با آثار کارگردانان فیلم‌اولی در چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر می‌پردازیم:

نگاه اول؛ چهره‌ها

در نخستین دوره‌های برگزاری جشنواره فیلم فجر، در کنار بخش اصلی که با عنوان «سینمای حرفه‌ای» برگزار می‌شد، بخشی از فیلم‌ها که بیشتر هم اولین ساخته خالقان‌شان بودند در بخش «آماتور» مورد قضاوت و داوری قرار می‌گرفت و این پیش‌فرض وجود داشت که اساسا «فیلم‌اولی‌ها» هنرمندانی آماتور و ناشناخته هستند. در دوره‌های بعد اما نه فقط نام این بخش تغییر کرد که نگاه به سینماگران تازه‌نفس و ساخته‌های‌شان هم از اساس دستخوش تحول شد.

مروری‌بر فیلم‌های راه‌یافته به بخش «نگاه نو» در جشنواره امسال هم نشان می‌دهد که چهره‌های شناخته‌شده چه در مقام کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس و چه در مقام بازیگر، حضوری قابل توجه در این بخش دارند.

شاخص‌ترین چهره هم بی‌تردید جواد عزتی است که در این دوره از جشنواره به‌عنوان کارگردان فیلم «تمساح خونی» را به سرانجام رسانده است. فیلمی که علاوه‌بر خود عزتی سعید آقاخانی هم در آن ایفای نقش کرده است.

کاظم دانشی هم کارگردان جوانی است که دو سال پیش با فیلم «علف‌زار» به‌عنوان اولین تجربه کارگردانی‌اش در جشنواره فجر حضور داشت و مورد تحسین قرار گرفت و امسال در مقام فیلمنامه‌نویس فیلم «بی‌بدن» از او به جشنواره رسیده است.

فیلمی که مرتضی علیزاده آن را کارگردانی کرده و مانند «علف‌زار» اقتباس شده از پرونده‌های جنایی واقعی است. الناز شاکردوست از چهره‌های خوش اقبال در دوره‌های اخیر جشنواره فجر ایفاگر نقش اصلی در این فیلم است.

از منظر بازیگران شاخص در بخش «نگاه‌ نو» می‌توان به سعید پورصمیمی هم اشاره کرد که در همکاری با علی ثقفی به‌عنوان یک فیلمساز فیلم‌اولی، نقش اول فیلم سینمایی «پرویزخان» را ایفا کرده است.

شهرام حقیقت‌دوست هم از بازیگران شناخته‌شده‌ای است که امسال دو فیلم «باغ کیانوش» و «قلب رقه» را در بخش فیلم‌اولی‌ها دارد. این بازیگر در «قلب رقه» با فرهاد قائمیان و محمدرضا شریفی‌نیا هم‌بازی بوده است.

در کنار بازیگران باسابقه، چهره‌های جوان‌تر عرصه بازیگری هم امسال در بخش فیلم‌اولی‌ها حضور دارند که از شاخص‌ترین آن‌ها می‌توان به ایفای نقش سجاد بابایی در «مجنون»، تورج الوند در «آپاراتچی»، نوید پورفرج در «بی‌بدن» و آرمین رحیمیان در «نپتون» اشاره کرد.

این‌ها همه بازیگران جوانی هستند که در همان گام‌های اولیه نقش‌آفرینی‌شان در مقابل دوربین تحسین شدند و حالا باید دید در همکاری با کارگردانان فیلم‌اولی، چه عملکردی در جشنواره فجر خواهند داشت.

نگاه دوم؛ قصه‌ها

یکی از کنجکاوی‌ها درباره فیلم‌هایی که کارگردان فیلم‌اولی دارند، سوژه‌هایی است که آن‌ها را برای ورود به میدان خطیر فیلمسازی ترغیب کرده است. در یک نگاه کلی و براساس خلاصه داستان‌های منتشر شده درباره ۱۲ فیلم راه‌یافته به بخش «نگاه نو» در جشنواره چهل‌ودوم فیلم فجر، می‌توان گفت فیلم‌اولی‌های امسال با تنوعی از ایده‌ها و قصه‌ها در این رویداد حضور خواهند داشت.

پرداختن به سوژه‌های تاریخی به‌ویژه مرتبط با تاریخ انقلاب و دفاع مقدس معمولا با چالش‌ها و حساسیت‌هایی مواجه است و به همین دلیل ورود فیلم‌اولی‌ها به این حوزه شاید در نگاه اول توأم با ریسک باشد اما این قصه‌ها در بخش نگاه نو جشنواره امسال نمایندگان قابل توجهی دارند. از «مجنون» که به حماسه‌سازی شهید مهدی زین‌الدین می‌پردازد، تا «آپاراتچی» که نیم‌نگاهی به تلاش‌های یک فیلمساز آماتور برای ساخت فیلم در سال‌های جنگ می‌پردازد. تجربه‌هایی همچون «باغ کیانوش» و «پرواز ۱۷۵» هم هرچند به‌طور مستقیم از دفاع مقدس نگفته‌اند اما ارجاعاتی به حال و هوای مضمونی آن دارند.

«قلب رقه» هم هرچند به تحولات سوریه و نقش داعش در منطقه پرداخته است اما می‌توان آن را در دسته فیلم‌های سینمای مقاومت قرار داد.

فیلم‌های متناسب با مخاطبان کودک و نوجوان هم در بخش «نگاه نو» نمایندگان مهمی دارند که علاوه‌بر «باغ کیانوش» می‌توان به دو فیلم «ظاهر» و «ملکه آلیشون» در این حال و هوا اشاره کرد. مهم اینکه فیلم «ملکه آلیشون» از منظر تنوع ژانر به سینمای فانتزی هم نزدیک شده است.

داستان جنایی «بی‌بدن» و یا روایت پرتره «پرویزخان» از یک چهره ملی را هم می‌توان از سوژه‌های خاص در بخش «نگاه نو» جشنواره امسال به حساب آورد.

«شکار حلزون» و «نپتون» هم دو فیلم دیگر این بخش هستند که هرچند اطلاعات چندانی درباره آن‌ها مخابره نشده اما در دسته فیلم‌های اجتماعی قرار گرفته‌اند و از همین منظر مورد توجه قرار خواهند گرفت.

در این میان «تمساح خونی» هم یک تجربه متفاوت از جواد عزتی است که ژانر خاص کمدی اکشن را نمایندگی می‌کند و به همین دلیل کنجکاوی زیادی برای رونمایی از آن وجود دارد.

نگاه سوم؛ تجربه‌ها

مخاطبان و منتقدان گاهی در جشنواره فیلم فجر به فیلم‌هایی اقبال نشان داده‌اند که رویکرد ساختشان متفاوت بوده است، فیلم‌هایی که تجربه تازه‌ای در فیلمسازی را برای سینمای ایران رقم زده و از همین منظر توانسته‌اند مخاطبانی را هم جذب کنند، «مسخره باز» به کارگردانی همایون غنی‌زاده، «بدون مرز» به کارگردانی امیرحسین عسگری، «بی‌رویا» به کارگردانی آرین وزیردفتری و… جزو آثاری از کارگردانان فیلم‌اولی هستند که همزمان با آنکه قصه‌هایی تازه را ارائه می‌کردند به دلیل اینکه در تولید از فیلمسازی مرسوم فاصله گرفته‌اند، توانسته‌اند بخشی از مخاطبان را با خود همراه کردند.

در فهرست فیلم‌های راه‌یافته به بخش «نگاه نو» جشنواره امسال هم فیلمی با چنین ویژگی‌ای وجود دارد. فیلمی که پیش از این در جشنواره فیلم کودک رونمایی شده و اتفاقا توانسته بود نظر داوران را به خود جلب کند. «ملکه آلیشون» عنوان فیلمی است که کارگردانش برای ساختش ۹ سال زمان گذاشته است.

ابراهیم نورآور محمد که در اولین گام برای ورود به سینمای حرفه‌ای فیلمی در ژانر کودک و نوجوان را آزموده است، آن را سخت‌ترین تجربه‌اش توصیف می‌کند، فیلمی که با نگاه کردن به تصاویرش احتمالا ناخودگاه به یاد فیلم‌های هالیوودی بیفتید، فیلمی که قصه‌اش در جنگل اتفاق می‌افتد و روایتگر داستان پسربچه‌ای است که از درخت و جنگل متنفر است.

تجربه نورآور محمد در فیلمسازی اما در نوع خود جالب است، گرچه در صحبت‌های مسئولان سینمایی بارها و بارها شنیده‌اید که از اشتغال یک گروه ۲۰۰ نفره هنگام ساخت یک فیلم سخن می‌گویند، نورآور محمد اما تاکید کرده که کارهای مختلف این فیلم را خودش به تنهایی انجام داده، گاه لوکیشن‌ها را ساخته، گاه لباس‌ها را طراحی کرده، گاهی مشغول انجام صدابرداری بوده، گاهی تدوین را به سرانجام رسانده و… به طوری که در فهرست عوامل فیلمش تنها نام بازیگران کودک را می‌شود دید، بازیگرانی که برخی از آن‌ها وقتی تولید فیلم شروع شد ۶ ساله بودند اما در پایان تولید ۱۲ ساله شده‌اند و کارگردان با تمهیدات گریم و قاب‌های پرسپکتیو توانسته افزایش سن آن‌ها در فیلم را کنترل کند، روندی که به گفته خودش باعث شد ۹ سال ساخت «ملکه آلیشون» طول بکشد.

نگاه چهارم؛ سودایی‌ها

با آنکه بازگشت بخش فیلم‌اولی‌ها خبری خوشایند برای بخشی از سینماگران بود اما می‌شود دوره‌های مختلف جشنواره و اظهارنظر فیلمسازان جوان را مرور کرد، همان جایی که نسبت به این جداسازی اظهار ناخشوندی می‌کردند و گاه با اعتراض آن‌ها مواجه بود. معترضان اما عنوان می‌کردند با این تمایز امکان قضاوت تمام ابعاد مختلف فیلمشان از آن‌ها سلب می‌شود و تنها باید برای یک سیمرغ یعنی جایزه بهترین فیلم اول رقابت کنند.

در چندسالی آثار راه یافته به جشنواره فیلم فجر در دو بخش سودای سیمرغ و نگاه نو به شکل مجزا از هم داوری شدند، برخی از فیلم‌های اول توانسته‌اند در بخش سودای سیمرغ هم حضور داشته باشند. امسال هم ۵ فیلم از ۲۲ فیلم راه‌یافته به بخش سودای سیمرغ متعلق به فیلم‌سازان فیلم‌اولی هستند؛ «نپتون»، «مجنون»، «قلب رقه»، «پرویزخان» و «تمساح خونی» ۵ فیلمی هستند که علاوه‌بر رقابت برای کسب جایزه نگاه نو می‌توانند سایر بخش هایشان را هم مورد قضاوت قرار دهند.

به تعبیر دیگر حضور یک فیلم به‌صورت همزمان در دو بخش سودای سیمرغ و نگاه نو، بیش از کارگردان، برای دیگر عوامل یک شانس محسوب می‌شود. این آثار از نگاه هیات انتخاب کیفیت سینمایی بالاتری داشته‌اند و امکان داوری و قضاوت بخش‌های فنی آن از سوی هیات داوران وجود داشته است. به همین دلیل شاید بتوان گفت این ۵ فیلم‌اولی، لااقل از نگاه هیات انتخاب، کیفیت سینمایی بالاتری داشته‌اند.

نگاه پنجم؛ کنجکاوی‌ها

اما از هر زاویه‌ای که نگاه کنیم، در مواجهه با فیلم‌های راه‌یافته به بخش «نگاه نو»، اصلی‌ترین نکته کنجکاوی بالایی است که نسبت به این آثار وجود دارد. فیلم‌هایی که هم می‌توانند تبدیل به پدیده جشنواره شوند و هم می‌توانند به‌عنوان تجربه شکست‌خورده یک فیلم‌ساز گم‌نام، پس از اولین رونمایی به فراموشی سپرده شوند.

از این منظر در کنار فیلم‌هایی که اسم و رسمی دارند و خرده اطلاعاتی درباره آن‌ها مخابره شده است، فیلم‌های که در سکوت خبری به تولید رسیده و اطلاع چندانی از مختصات تولید آن‌ها نداریم، آثار ویژه‌تری به حساب می‌آیند.

در ترکیب ۱۲ فیلم راه‌یافته به بخش «نگاه نو» جشنواره امسال چهار فیلم «شکار حلزون» به کارگردانی محسن جسور، «پرواز ۱۷۵» محمدحسین حقیقت، «ظاهر» به کارگردانی حسین عامری و «نپتون» به کارگردانی محمدابراهیم غفاریان پروژه‌هایی هستند که در قیاس با دیگر فیلم‌های جشنواره، اطلاع‌رسانی کمتری درباره فرآیند تولید آن‌ها صورت گرفته و به نوعی باید اعتراف کرد پیش‌بینی چندان دقیقی از کیفیت محتوایی و ساختاری آن‌ها نمی‌توانیم داشته باشیم.

در میان فهرستی از کنجکاوی‌ها، این دست فیلم‌ها را می‌توان کنجکاوی‌برانگیزتر به حساب آورد؛ آیا قرار است پدیده اصلی جشنواره، از میان همین پروژه‌های ناشناخته، متولد شود؟

خروج از نسخه موبایل