مهدی نادری ـ فیلمنامهنویس و کارگردان ـ با انتشار نامهای مدعی شده که متن سریال «پوست شیر» کپی از فیلمنامهای است که او چند سال قبل نوشته و ثبت قانونی هم شده است.
به گزارش سینمای خانگی، در بخشی از این نامه که خطاب به جشن سالیانه حافظ نوشته شده و توسط نادری نسخهای از آن هم در اختیار ایسنا قرار گرفته است، آمده:
«آنچه در شب جشن حافظ به عنوان بهترین سریال نمایش خانگی و بهترین فیلمنامه و کارگردانی به شما معرفی کردهاند، سریالی است تحت عنوان «پوست شیر» که کپیبرداری نعل به نعل و بدون اجازه از فیلمنامهای است به نام «دندان گرگ» به نویسندگی اینجانب «مهدی نادری» که سالها پیش ثبت قانونی شده و در اقدامی غیراخلاقی به یغما رفته است.»
بر اساس اظهارات نگارنده این نامه، او ماههاست که اقدامات قضایی را در این خصوص انجام داده است و قصدش بر این بوده که تا طی شدن روند قانونی پرونده سکوت کند.
نادری در پایان این نامه، درباره دلیل شکستن سکوت خود و رسانهای کردن این شکایت نوشته است: «اینک نهتنها برای حق خود بلکه برای جلوگیری از تسری اینگونه اقدامات غیراخلاقی توسط دیگرانی که میپندارند میتوانند چنین کاری را انجام دهند، سکوت خود را شکسته و وجدان جمعی را به داوری درباره رفتار کپیبرداران و سازندگان سریال «پوست شیر» دعوت میکنم و منتظر روند قانونی و قضایی تا حصول نتیجه نهایی خواهم ماند. سپس در فضایی شفاف چنانچه نیاز باشد مستندات خود را نیز از این طریق ارایه خواهم کرد.»
پوران درخشنده که این روزها علاوه بر انتظار برای گرفتن پروانه ساخت، مشغول نوشتن رمانی از زندگی مادرش است؛ بر ایجاد یک ساعت درسی به نام سینما برای دانشآموزان در مدارس تاکید دارد و آن را اقدامی مهم برای آیندهسازان کشور میداند.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، ، هفت سال از ساخت «زیر سقف دودی»، آخرین فیلم پوران درخشنده میگذرد و مدتهاست که خبری از او نیست. این کارگردان در چند سال گذشته در تدارک ساخت فیلمی با نام «هیس پسرها فریاد نمیزنند» بود که فیلمنامه آن را پس از تحقیقات زیاد میدانی، کارشناسی و کتابخانهای نوشت و سال ۱۳۹۶ به وزارت ارشاد تحویل داد و یک سال بعد هم مجوز ساخت آن را گرفت.
اما مقدمات ساخت فیلم فراهم نشد و شیوع کرونا هم تولیدات سینمایی زیادی را به تعویق انداخت.
درخشنده در گفتوگویی با ایسنا در پاسخ به اینکه این روزها چه میکند و آیا ساخت فیلمش را رها کرده است، توضیح داد: اصلا قصد رها کردن این فیلمنامه را ندارم یعنی دلیلی وجود ندارد که آن را کنار بگذارم. من در یک جامعه به همراه مردم زندگی میکنم و مسئله آنها مسئله من نیز هست. آنها خانواده بزرگ من هستند و نمیتوانم به یک سری مسائل مهم نپردازم. منتها باید پروانه ساخت فیلم را تمدید میکردم و قرار شد فیلمنامه را در شورای پروانه ساخت بخوانند که هنوز جوابی نگرفتم و منتظرم.
او اضافه کرد: برای این فیلمنامه خیلی زحمت کشیدم چون موضوع آن با نگاه من به مسائل خانوادگی و بچهها همسو است و تولید آن مثل یک بار سنگین روی دوشم میماند که اصلا نمیخواهم آن را زمین بگذارم.
وی ادامه داد: در حال حاضر مشغول نوشتن رمانی هستم با نام «مادرم ایران» که هم سرگذشت مادرم است و هم نگاهی به تاریخ دارد و داستان آن از دوره قاجار شروع میشود و تا به امروز کرمانشاه میرسد.
درخشنده با اشاره به اینکه در چند وقت اخیر پیشنهادهای زیادی برای ساخت سریال داشته است، گفت: قصد دارم این رمان را برای ساخت یک سریال در شبکه نمایش خانگی آماده کنم و ترجیح میدهم یک سریال جذاب خانوادگی داشته باشم. فکر میکنم با توجه به اینکه فیشبرداری را هم از دوران کرونا شروع کرده بودم، امسال نوشتن رمان تمام شود.
او در بخشی دیگر از این مصاحبه درباره موضوعی که در ارتباط با «زنگ سینما» در مدارس در شورای عالی سینما مطرح کرده است، بیان کرد: این باور و اعتقاد من است که اختصاص دادن یکی از زنگها و کلاسهای درسی مدارس به سینما راهی است تا دانشآموزان متوجه مسئلهای به نام “تحلیل” شوند تا یاد بگیرند مسائل را چگونه تجزیه و تحلیل کنند. به نظرم باید یک ساعت درسی به نام زنگ سینما یا هر اسم دیگری در برنامه آموزشی مدارس وجود داشته باشد تا بچهها و معلمها کنار هم فیلم ببینند و بعد آن را تجزیه و تحلیل کنند. اگر این اتفاق بیفتد طبیعتاً فیلمهای بیشتر و بهتری برای این قشر سنی ساخته خواهد شد.
این فیلمساز که عضو مرکز بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان (سیفژ) نیز هست، ادامه داد: درس سینما بسیار مهم ست از این جهت که به بچهها در مواجهه با مسائل مختلف نگاه و ایده میدهد. این نگاه جستجوگر در سینما علاوه براینکه وجوه تربیتی و آموزشی برای بچهها دارد، به دانشآموزان بسیار کمک خواهد کرد چون درس سینما میتواند درس زندگی باشد؛ همه ما زندگی کردن را از مدرسه یاد میگیریم و به همین دلیل برقراری این واحد درسی اهمیت و کارکرد زیادی دارد.
درخشنده درباره اینکه اگر قرار بر راهاندازی زنگ سینما در مدارس باشد «محتوا» به لحاظ کمی و کیفی مهم خواهد بود، گفت: قطعا همینطور است در صورتی که در این سالها فیلمهای مرتبط با سینمای کودک کم ساخته شده است اما وقتی ببینیم نیاز یک جامعه کودک و نوجوان این است که برای آنها محتوا درست شود طبیعتاً همه بخشهای مرتبط باید برنامهریزی کنند و از مسئولین کشوری گرفته تا سازمانها نهادها و بعد هم فیلمسازان فعال میشوند تا همانطور که همیشه بهترین سینمای ما، سینمای کودک بوده و در بعضی دورهها با همین سینمای کودک در دنیا شهرت پیدا کردیم، در این دوران هم برای دانشآموزان با برنامه و اهدافی جدید فیلم بسازیم.
کارگردان فیلم «پرنده کوچک خوشبختی» تاکید کرد: این کار حتما به پژوهش نیاز دارد و باید فیلمهایی ساخته شود که در تمام مدارس نمایش داده شوند. این کار در کنار بخش آموزشی و تربیتی به بار اقتصادی سینمای کودک نیز کمک خواهد کرد. البته مهمترین نگاه من برای برقراری «زنگ سینما» بحث آموزشی و تربیتی و روانشناختی آن است چون در این زمان نیاز داریم که این بحثها جدی گرفته شوند. باید جستجوگری و تفکر را برای بچهها در از دوران دبستان نهادینه کنیم و امیدوارم این مسئله از سوی آموزش و پرورش جدی گرفته شود.
درخشنده در پایان اضافه کرد: این چرخه باید بین خانه و مدرسه ادامه پیدا کند چرا که نگاه آن به آینده است. آینده برای برای هر کشوری معنا دارد و نمیتوان سَرسَری با آن برخورد کرد. باید برای این آینده سازان کشور برنامهریزی درستی انجام داد تا مسائل زیادی را یاد بگیرند که در این کار نقش معلمان نیز را نمیتوان نادیده گرفت.
محمدجواد کاسهساز که به تازگی برای فیلمنامه «شبنم عشق» از سازمان سینمایی پروانه ساخت دریافت کرده است، به ارائه توضیحاتی درباره این فیلم با داستانی مرتبط با حضرت رضا (ع) پرداخت.
به گزارش سینمای خانگی، محمدجواد کاسهساز تهیهکننده و کارگردان فیلم سینمایی «شبنم عشق» که به تازگی پروانه ساخت آن از سوی سازمان سینمایی صادر شده است، در گفتگو با مهر، درباره برنامهریزی برای این پروژه توضیح داد: یکی از مسائلی که در حال حاضر با آن مواجه هستیم، یافتن سرمایهگذار است. پس از اخذ پروانه ساخت، پیگیر سرمایه هستیم و در این زمینه با یکی دو نفر صحبتهایی هم داشتهایم اما هنوز هیچ چیز قطعی نیست.
وی درباره داستان این فیلم هم گفت: فیلم «شبنم عشق» درباره حضرت امام رضا (ع) است و محور محتوایی آن هم این است که حضرت رضا (ع) «امام گفتگوها» بودهاند. ایده کلی فیلم همین نکته است و فیلمنامه را بر محور آن نوشتهایم اما هنوز به مرحله پیشتولید هم نرسیدهایم. اکثر سکانسهای فیلم در مشهد میگذرد اما پیشتولید آن را در تهران دنبال میکنیم. منتظریم تا مسائل مالی پروژه حل شود و بتوانیم وارد پیشتولید شویم.
عملکرد مدیران، فیلمسازان را نسبت به مضامین دینی بیرغبت کرده است
کاسهساز تأکید کرد: داستان فیلمنامه این فیلم در زمان حال میگذرد و میتوان آن را در قالب سینمای مذهبی تعریف کرد. از آنجایی که ما در این سالها درباره حضرت امام رضا (ع) کارهای زیادی نداشتهایم و عملکرد مدیران هم به گونهای نبوده است که فیلمسازان راغب به ورود به این عرصه شوند، ناگهان با پدیدهای به نام «عنکبوت مقدس» مواجه شدیم. متأسفانه ما همواره دیر به موضوعات میرسیم و امیدواریم این فیلم بتواند اتفاقی را رقم بزند. «عنکبوت مقدس» آنقدر از نظر کیفیت و ساختار فیلم ضعیفی است که حتی نامش قابل طرح هم نیست. اشارهام به این فیلم از این باب است که باید بدانیم چون ما درباره حضرت رضا (ع) کار مناسبی نساختهایم آنها سراغ چنین سوژهای رفتند و به فیلمی که ساخته بودند، جایزه هم دادند!
وی افزود: دانشگاه علوم رضوی در مشهد، پیگیر ساخت این پروژه است و تلاش داریم در قالب این فیلم حضرت رضا (ع) را به عنوان امام گفتگو و رأفت معرفی کنیم. همه مردم حضرت رضا (ع) را میشناسند اما تلاش داریم تا این پروژه پخش جهانی هم داشته باشد. پیگیر هستیم تا فرآیند ساخت این فیلم به سرعت انجام شود و علاقه داریم که فیلم را به جشنواره فجر امسال برسانیم. امیدواریم که این اتفاق رخ دهد.
کارگردان «شبنم عشق» در پاسخ به این پرسش که آیا این فیلم را میتوان جوابی به فیلم «عنکبوت مقدس» دانست، تأکید کرد: قطعاً پاسخ مستقیم نیست و حتی نمیخواهیم چنین موضعی هم داشته باشیم. آن فیلم آنقدر از نظر کیفیت و ساختار، فیلم ضعیفی است که حتی نامش قابل طرح هم نیست. اشارهام به این فیلم از این باب است که باید بدانیم چون ما درباره حضرت رضا (ع) کار مناسبی نساختهایم آنها سراغ چنین سوژهای رفتند و به فیلمی که ساخته بودند، جایزه هم دادند! ما نمیخواهیم آن فیلم ضعیف را بزرگ کنیم، بلکه میخواهیم فیلمی بسازیم تا نشان دهیم حضرت رضا (ع)، آن چیزی نیست که «عنکبوت مقدس» بهدنبال نمایش آن بود اما قطعاً نمیخواهیم به آن فیلم پاسخی بدهیم.
کاسهساز درباره فاصله گرفتن فیلم خود از کلیشهها هم گفت: متأسفانه موضوع تولیدات کلیشهای و شعاری، تبدیل به معضلی شده است که فیلمسازان را از ورود به این موضوعات فراری میدهد! نمیدانم طرح این موضوعات چقدر درست یا غلط است اما اینکه از ترس اتهام شعاری شدن در فیلم خود نماز خواندن را نشان نمیدهیم و یا سراغ یک زیارتگاه نمیرویم، درست نیست. مهم این است که بدانیم باید درباره موضوعی مانند حضرت رضا (ع) فیلم باکیفیت بسازیم. طرح موضوع شعاری نبودن، بهانهای شده است که خیلی از فیلمسازان به سمت این دست موضوعات نروند.
وی افزود: اگر درباره این موضوعات فیلمهای ضعیف ساخته شود، خروجیاش تنها شعار است اما وقتی به درستی بتوانید فیلمهایی با این مضامین را کارگردانی کنید قطعاً خروجیاش نمیتواند محکوم به شعارزدگی شود. تلاش ما هم این است که چنین اتفاقی رخ ندهد.
برخی میخواهند بگویند با رانت برادرم فیلمساز شدهام!
کاسهساز درباره تجربههای قبلی خود در عرصه کارگردانی هم گفت: در سینما فیلم «محافظ» را کارگردانی کردهام که پیشتر اکران هم شده است. فیلم «پروانهای در مه» را هم در جشنواره بیستوچهارم فیلم فجر داشتم که البته تلهفیلمی بود که به نسخه سینمایی تبدیل شد. بعد از آن هم تله فیلم «من کجا خوابم برد» را کارگردانی کردم که مهدی هاشمی در آن ۶ نقش متفاوت را ایفا میکرد. این فیلم را هم به ارشاد ارائه کردیم و توانستیم برای آن هم پروانه سینمایی بگیریم اما متأسفانه سرمایهگذار برای اکران عمومی آن همراهی نکرد و به نمایش خانگی رسید.
وی با گلایه از برخی خبرهای منتشر شده درباره مرتبط دانستن فعالیتهای سینماییاش به دلیل برادری با زندهیاد حبیبالله کاسهساز بیان کرد: نمیدانم منظور از این خبرسازیها چیست؟ آیا میخواهند بگویند من بهواسطه رانت برادرم به عرصه کارگردانی وارد شدهام؟ من از سال ۷۲ در سینمای ایران مشغول به کار هستم و رزومهام هم وجود دارد. هم دستیاری کردهام و هم تهیهکننده و کارگردان بودهام. حتماً برادرم در عرصه فیلمسازی استاد من بوده است و همه جا هم به آن افتخار میکنم اما بهعنوان محمدجواد کاسهساز، رزومه مستقلی در سینما دارم که حاصل آن با یک جستجوی ساده قابل بررسی است.
فیلم کوتاه «گوشتخوار» در شبکه نمایش خانگی عرضه میشود.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، «گوشتخوار» در ژانر معمایی داستان مردی است که در مرداب با جسدی مواجه میشود و به دلیلی نامعلوم جسد را به اعماق مرداب میفرستد.
عوامل فیلم عبارتند از نویسنده و کارگردان: امیر حسین محسنی، بازیگران: مهرداد بخشی، تهیهکننده: سهیلا رستمی، مجری طرح: امیرحسین عسگری، فیلمبردار: اشکان اشکانی، تدوین: پویان شعلهور، طراح صحنه و لباس: مسعود حکمت آرا، چهره پرداز: حامد بداغی، صدابردار: سعید بجنوردی، صداگذار: حسین قورچیان، موسیقی: علیرضا حسینی، عکاس: امید صالحی، جلوه های ویژه: محسن خیر آبادی، کانسپت آرت: مهدی نجفی، تصحیح رنگ: پویان آقابابایی، برنامه ریز و سرپرست گروه کارگردانی: وحید حاجیلویی، مدیر تولید: مهدی مهربان، مشاور فیلمنامه: سید سعید رحمانی، دستیار کارگردان: علی نوغانی.
این فیلم تولید سال ۱۳۹۹ است که در ایران برای اولینبار از عصر چهارشنبه ۵ مهر به طور اختصاصی در فیلمنت عرضه میشود.
فریدون جیرانی: جامعه خواستار تغییر در خیلی چیزهاست/ محمد خزاعی: کدام تغییرات؟ / جیرانی: تغییرات! / خزاعی: کدام؟ / جیرانی: خیلی! / بحث فریدون جیرانی با رئیس سازمان سینمایی به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی؛ محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی کشور در برنامه «سینما ۲۵» که اختصاصاً در یوتیوپ پخش می شود و فریدون جیرانی روزنامه نگار و کارگردان سینما و تلویزیون آن را اجرا می کند، حضور یافت و پاسخگوی ایرادات و انتقادات او به سینمای کشور، مدیریت سینمای کشور، درخواست رفراندم! اغتشاشات یا اعتراضات؟! و مباحث ممیزی فیلم ها، مسایل مربوط به فیلم های زیرزمینی، نقد فیلم های سفارشی، و … بود. در بخشی از این برنامه بحث تندی میان آنان درباره سینمای زیر زمینی و ارتباطش با شرایط اجتماعی امروز صورت گرفت که جیرانی شکلگیری سینمای زیرزمینی را حاصل تغییرات جامعه طی یک سال گذشته اعلام کرد و گفت که جامعه امروز خواستار تغییر در خیلی چیزهاست. اما در پاسخ به محمد خزاعی که از او خواست تا با ذکر مثال مصادیق تغییر را مشخص کند، از پاسخ دادن طفره رفته، در نهایت گفت که نمی تواند بگوید!
در بخش دیگری از برنامه که جیرانی طیف همسوی خود را تمام جامعه ایران برشمرد و از خزاعی خواست تا این تغییر به رسمیت شناخته شود، محمد خزاعی گفت الزاماً هر تغییری که تنها عدهای طرفدار آن هستند، صورت نخواهد گرفت و برای اثبات سخن خود از فرانسه مثال زد. جیرانی که از پاسخ به خزاعی درمانده بود، او را به مادرش قسم داد که ایران را با فرانسه مقایسه نکند!
فیلم کامل مصاحبه محمد خزاعی با سینما 25 را اینجا ببینید
نکته: در حالی که به نظر می رسد بخش قابل توجهی از سینماگران کشور به بهانه های مختلف عملاً مورد بی توجهی سازمان سینمایی کشور واقع شده اند، گفتگوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی قابل تأمل است.
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری مهر؛ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه امروز سه نسل از سینما در کنار هم کار میکنند، گفت: پررونقترین دوران تاریخ فرهنگ و هنر در کشور در حال رقم خوردن است.
محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به تعامل دولت و هنرمندان بویژه در عرصه سینما گفت: هیچ شکافی بین هنرمندان و دولت وجود ندارد نشانه اش هم حضور قوی سینماگران است. آثاری که در حال تولید است اگر عددهای آن را بگیرید به رکوردهای جدیدی خواهید رسید.
وی با بیان اینکه اهالی سینما درگیر کار هستند، افزود: البته برخی از اصحاب سینما ممکن است در نمایش خانگی حضور داشته باشند و برخی در مجموعههای نمایشی تلویزیون حضور داشته باشند؛ اما اکثریت قریب به اتفاق اهالی فرهنگ و هنر مشغول کارهای تولیدی برای مردم هستند یا کارهای آنها در حال پخش است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره القای شکاف بین دولت و سینما افزود: این یک موضوع القایی است. چند نفر که به هر حال از خوشحالی مردم ایران خوشحال نمیشوند ممکن است از اینکه سینما پرفروش باشد، ناراحت شوند، البته ما از این مسائل عبور کردیم و به این افراد نیز توجه نمیکنیم.
وی افزود: بنیاد فارابی سال گذشته چندین فیلم به جشنواره رساند. ما از فارابی حمایت میکنیم برای اینکه صنعت سینما را قدرتمند کنیم؛ امسال بیشتر این کار انجام خواهیم داد. مجموعهها و مؤسسات دیگر در سازمان تبلیغات، اوج، تلویزیون و بخش خصوصی همه در حال انجام کار هستند.
اسماعیلی با اشاره به برنامه وزارت ارشاد برای کار اولیها گفت: بیشترین تسهیلات را برای حمایت از کار اولیها در نظر گرفتیم. من با صندوق امید تفاهمنامه برای حمایت از کار اولیها امضا کردم و به این افراد تسهیلات ارزان قیمت میدهیم. امسال برای کار اولیها در جشنواره چهل و دوم فراخوان دادیم و یک بخش ویژه برای کار اولیها در نظر گرفتیم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد: امروز سه نسل از سینما در کنار هم کار میکنند.
اسماعیلی تصریح کرد: باید با عدد و رقم صحبت کنیم شما میتوانید سینما تیکت را ببینید. عددها را روز به روز ببینید. تابلوی رونق سینما در آنجا است و نباید برخی آدرس غلط به مردم دهند. من بارها گفتم آغوش ما برای همه فعالیتهای فرهنگ و هنر در چارچوب قوانین کشور باز است.
وی افزود: البته محافظ قانون هستیم و یک سری خط قرمزهایی دارم و کسی هم نیستم که پشت پرده صحبت کنم؛ بدون هیچ ابایی حرفم را مطرح میکنم. این حرف من نیز باعث دوری با سینماگران نمیشود؛ بلکه باعث ایجاد یک اشتراک ذهنی و یک زبان مشترک میشود.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: پررونقترین دوره تاریخ فرهنگ و هنر در کشور در حال رقم خوردن است.
فرزاد موتمن گفت: مشکلات در سینما بسیار زیاد است و جمیع این مشکلات به امروز و دیروز ارتباط ندارد و بیش از ۲۰ سال است که اوضاع سینما در کشورمان به شدت نابسامان شده و تدبیری هم برای برون رفت از این اوضاع وجود ندارد.
به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، فرزاد موتمن کارگردان سینما در آستانه روز ملی سینما با انتقاد شدید از خانه سینما، سازمان سینمایی و سایر نهادهای مرتبط با امور هنرمندان گفت: متأسفانه بنده چشم انداز روشنی برای سینمای کشور نمی بینم چرا که مشکلات در سینما بسیار زیاد است و جمیع این مشکلات به امروز و دیروز ارتباط ندارد و بیش از ۲۰ سال است که اوضاع سینما در کشورمان به شدت نابسامان شده و تدبیری هم برای برون رفت از این اوضاع وجود ندارد.
کارگردان فیلم های سینمایی «شب های روشن» و «خداحافظی طولانی» در گفتگو با سینماپرس، افزود: مشکلات عدیده و پیچیده سینمای ایران از دهه ۸۰ به این طرف آغاز شد؛ از زمانی که حمایت بنیاد سینمایی فارابی از کلیه فیلم های دارای پروانه ساخت متوقف شد و بودجه ها تنها به عده ای افراد خاص تعلق گرفت معضلات ما شروع شد و همچنان ادامه دارد.
وی در همین راستا ادامه داد: سال ها است برخی افراد تحت عنوان جوان گرایی در سینما همه امکانات و مواهب را در اختیار برخی فیلم اولی ها گذاشتند و همین باعث شد تا فیلمسازان قدیمی و کاربلد کاملاً نادیده گرفته شده و بیکار و خانه نشین شوند. البته بنده با مسأله جوان گرایی مخالف نیستم چرا که برخی از این جوان ها افراد مستعدی بودند و فیلم های خوبی هم ساختند و در سینما ماندگار شدند اما بخش اعظم آن ها تنها آمدند که بیلان کاری مدیران را پر کنند و بعد از ساخت فیلم اول شان برای همیشه از سینما رفتند.
این سینماگر متذکر شد: وضعیت سینما آنقدر بحرانی شد که یک به یک تهیه کننده روز به روز ناامیدتر از گذشته شدند و دفاتر تولیدشان بدل به دفاتر پخش شد و دالان های مافیایی در اکران فیلم به وجود آمد که فقط به فیلم های دولتی و برخی تهیه کنندگان خاص توجه می کرد و مابقی افراد در تنگنا قرار گرفتند.
موتمن سپس با بیان اینکه مافیا کلیت سینما را در دست گرفته و سینماگرانی که جزو مافیا نیستند در بروکراسی های پیچیده تولید و اکران له شده اند تصریح کرد: این مافیا آنقدر قدرت داشت و دارد که پول های مشکوک را وارد سینما کرد؛ سرمایه گذارانی را وارد سینما کرد که پیش از آن کارشان سینما نبود و این سرمایه گذاران فیلم ها و سینما را دچار مشکل کردند از سوی دیگر ندانم کاری سرمایه گذارها و اختلاف شان با تهیه کنندگان باعث شد تا سینما قربانی آماتوریسم آن ها شود.
این کارگردان برجسته تأکید کرد: البته همه واقفیم که بی عدالتی بخشی از سینما است چون صنعت است و مثل هر صنعت دیگری بی عدالتی است اما در کشور ما این بی عدالتی بیداد می کند و این اتفاق درست برخلاف وعده ها و حرف و شعارهای مدیران سینمایی است.
کارگردان فیلم های سینمایی «سایه روشن» و «آخرین بار کی سحر را دیدی؟» در بخش دیگری از این گفتگو دولت را مقصر اصلی همه مسائل و معضلات سینمای ایران دانست و در این راستا خاطرنشان کرد: عمده مشکل ما در سینما بروکراسی است؛ در واقع مشکلات مربوط به مسئولان دولتی می شود که پست می گیرند و کار خود را دست بلد نیستند.
وی در همین راستا اظهار داشت: در هیچ جای دنیا اینقدر دولت و مسئولان دولتی در سینما دخالت نمی کنند. سینما کار خودش را می کند و سرگرمی است اما در کشور ما نه! مدیران سینمایی در همه کار می خواهند دخالت کنند و این دخالت باعث ایجاد تشتت و بحران در سینما می شود.
موتمن در پایان این گفتگو تأکید کرد: بنده یقین دارم که مدیران نمی خواهند معضلات را حل کنند اگر می خواستند معضلات را حل کنند برایشان کاری نداشت. در این بیش از ۲ دهه گذشته حضور مدیران همواره مشکلی بر مشکلات سینما افزون کرده است. کار مدیران سینمایی باید نظارت بر سینما و اعطای پروانه های ساخت و نمایش باشد نه اینکه روی همه چیز چنگ بیندازند و با ایم کارشان سینما را از بین ببرند. امروز سینما در کشور ما از بین رفته و در جنگ نابرابر با شبکه نمایش خانگی به شدت باخت داده است.
زندهیاد مرتضی پور صمدی در ۷۰ سالگی از دنیا رفت اما سالها قبلتر گفته بود: شاید این اعتراف در پنجاه و چند سالگی عجیب باشد اما من از تمام کارهای کوتاه و مستندی که انجام دادم با سربلندی و افتخار یاد میکنم، اما در مورد کارهای داستانی این گونه نیست البته از سوی دیگر تجربههای فیلمهای سینمایی «گیلانه» و «شبانه» را نمیتوانم فراموش کنم.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، مرتضی پورصمدی ۱۷ سال قبل که فیلمسینمایی «گیلانه» به نمایش درآمد در گفتگویی مشروح با ایسنا از این همکاری و بخشی از کارنامه هنریاش گفت.
این فیلمبردار قدیمی سینمای ایران امروز ۱۱ شهریور ماه از دنیا رفت در حالی که مشغول فیلمبرداری یک سریال به کارگردانی حامد عنقا در شبکه نمایش خانگی بود.
بخشی از صحبتهای مرتضی پورصمدی را مرور میکنیم. (او در مقطع این مصاحبه مشغول فیلمبرداری «مدار صفر درجه» حسن فتحی بود.)
پشت صحنه فیلم «گیلانه»
مرتضی پورصمدی در آن مصاحبه تجربه سالها حضورش در تلویزیون را اینگونه یادآور شده بود: «از سال ۵۰ تا ۷۵ در تلویزیون کار کردم. در مدرسه عالی سینما و تلویزیون فیلمبرداری خواندم و پس از پایان تحصیلات ده سال در تلویزیون کرمانشاه به عنوان فیلمبردار حضور داشتم و بعد از ده سال به تهران برگشتم و کار را تا بازنشستگی ادامه دادم. آغاز فعالیتام در تلویزیون کرمانشاه و شرایط آن زمانه این امکان را به ما میداد تا هرگونه تجربهای را داشته باشیم، ده سال کار درآن تلویزیون در شرایطی که فقط پنج نفر بودیم که کل تولید را میچرخاندیم. آن تجربه ده ساله در تلویزیون کرمانشاه خیلی اثر خوبی در ذهن میگذاشت. در آن زمانه ما از مرکز تا جنوب ایلام و شمال کردستان را تحت پوشش داشتیم و این موضوع باعث شد سفرهای خیلی زیادی داشته باشیم واین سفرها شور جستجو و دیدن را در من جدی کرد و یک اتفاق خوشایندی که در این سفرها افتاد، حوزه های بود که به آنجا سفر کردم و اسم آن را گذاشتم «فرهنگ زاگرس» سفر در زاگرس بسیار زیباست چون اساسا یک کوه اساطیری جذاب است و در آن اقوام بسیار عجیبی زندگی میکنند و در آن سالها یک گنجینه کشف نشده بود.
این ده سال کار به مرور ذهن و علاقه من را به سمت ایرانگردی و مستند کشاند، در همین سفرها بود که با یکسری کارگردان آشنا شدم تا اینکه اولین تجربه ۳۵ م. م از طریق همین دوستیها پیش آمد.
اولین تجربه مستند «هور دورق» تا همکاری با تمجیدی و حاتمیکیا
«هور دورق» با کارگردانی مشترک حمید تمجیدی مستندی بود که در سال ۶۳ تولید شد و سر و صدای زیادی به پا کرد. در آن سال جایزه بهترین فیلم مستند را از جشنواره فجر گرفت. بعد از «هور دورق» یک سریال مستندی را با نام «نقش و نقشهبرداری» با آقای تمجیدی کار کردیم. بعداز آن حمید تمجیدی اولین کار سینمایی «سراب» را پیشنهاد داد و من هم قبول کردم چون هر کسی مایل است به هر شکل فرمت سینمایی را هم تجربه کند. بعد از این کار با ابراهیم حاتمیکیا «هویت» را کار کردم اما کماکان به دنبال این موضوع بودم تا در حوزه علاقه خودم مستند کار کنم.
با ضابطی جهرمی مستند «چتر سبز» را کار کردیم که در رابطه با خرما بود و سفرهای مختلفی داشتیم و این وسوسههای ایرانگردی و تجربه کردن موجب شده بود، دوستان در کار مستند مردمشناسی به سراغ من بیایند و در آن سالها یک تجربه بینالمللی هم پیش آمد با فرهاد ورهرام کار بازسازی فیلم «علف» کوبریک (همان ایل با بررسی محتوایی دگرگونی زندگی عشایری بعداز فروپاشی ایلخانی) و این تجربهها با آقای ورهرام ادامه داشت.
تجربه سریال تلویزیونی «مزد ترس» را داشتم تا سال ۷۲-۷۳ که مرحوم محمدرضا سرهنگی برای مجموعه تلویزیونی «کودکان سرزمین ایران» از من دعوت کرد و آن سریال یک خاطره و پایان خوش عمر کارمندی من در تلویزیون شد. بسیار سریال دوست داشتنی بود و از آن تجربههایی بود که خیلی نادر انجام میشد. ۲ سال و نیم کار کردیم و ۲۶ قسمت را من تصویربرداری کردم و ۲۶ قسمت بعدی آن را ۱۷ گروه فیلمبرداری دیگر کار کردند. این سریال فضای خیلی خوبی ایجاد کرد، علیرغم پخش خیلی بدی که از تلویزیون داشت. در حالیکه من معتقدم این کار ۵۲ فیلم با ویژگی کودکان، یک کروس دانشجویی است و برای مجموعه دانشجویان جغرافیا، سینما و … میتواند به عنوان واحد درسی تدوین شود چون بخش عمدهای از ایران در این فیلمها دیده میشود بدون اینکه سفری انجام شود. در آن مجموعه ۲۶ قسمتی من این شانس را داشتم با کارگردانان بزرگ مستندساز -اصلانی، تقوایی، مختاری- وهمینطور نسلهای میانیتر همکاری کنم.
به محض اینکه در آن سالها از تلویزیون بازنشسته شدم، سه ماه بعد با آقای محمدرضا اصلانی سریال «غبار نور» را کار کردیم. سریال بسیار خوب و جنجال برانگیزی که فقط سه سکانس روی پایه فیلمبرداری شد همه حرکت بود و یک تجربه بسیار جسورانه در سریال داستانی بود.
تجربه همکاری در انجمن سینمای جوان
آن فیلمها و تجربهها را که در انجمن سینمای جوان را انجام دادم دوست دارم چون اساسا نسل جوان که کار کوتاه میکند خیلی وقتها دست به جسارتهایی میزند. از جمله افرادی که در آن سالها با آنها کار کردم مهوش شیخ الاسلامی، کیوان علی محمدی و امید بنکدار بودند.
این همکاریها باعث شد در اولین کار بلند سینمایی کیوان علی محمدی و امید بنکدار به نام «شبانه» به عنوان فیلمبردار حضور داشته باشم. تجربه «شبانه» تجربهای بود که در آن یک فریم روز نیست و همه کار در شب میگذرد در عین حال بسیار رفتار جدیدی با دوربین میشود یعنی بسیار پلانهای عجیب و غریبی روی دست داریم. روزی که برای کار در «شبانه» دعوت شدم، یک کلاستور دست من دادن و گفتند «شبانه» ۷۶۲ پلان است، این پلانها و شرح زاویه لنز که این اتفاق کاملا حرفهای بود که افتاد. بسیار دوست دارم.
پشت صحنه «شبانه»
هشدار یک مستندساز و فیلمبردار
همه چیز به سرعت در حال تغییر است. ما توان مقاومت جلوی این تغییر را نداریم و اساسا مخالف تغییر هم نیستم اما باید موقعیت را دریابیم. سال ۶۵ تا ۶۹ درگیر یک کار مستند در رابطه با عشایر بودم و خیلی خوشحالم ۱۵ فیلم بر روی نگاتیو ثبت شده است که امروز امکان تکرارآن تصاویرنیست.
در سال ۶۵ از ساعت ۴ صبح در کوهستانی بختیاری به نام «منار» دوربین گذاشتیم از ۵ تا ۱۱ صبح لاینقطع دستههای عظیم انسانی و گله بود که عبور میکرد اما چند سال بعد همان زمان و زاویه سه روز دوربین گذاشتهام، کسی عبور نکرد برای اینکه همه با بنز ده تن سفر میکردند بنابراین یکسری فیلمها و گزارشات هست که شاید امروز ویژگی خاصی نداشته باشد ولی برای سالهای بعد خیلی جذاب هستند.
من یک طرح ۱۳ قسمتی به نام «خانههای ایرانی» داشتم و معتقد بودم، هر خانهای که میتوان در آن نفس کشید وانسان حضور دارد را میتوان کار کرد و سه قسمت بیشتر همکاری نکردم.
همچنین یادی کنیم از بزرگداشتی که پانزده سال قبل جشنواره سینما حقیقت برای مرتضی صمدی گرفت.
در آن برنامه فیلمهای مستند «هور دورق»، «مدرسهی سید قلیچ ایشان»، «من با خدا حرف میزنم» که توسط مرتضی پورصمدی فیلمبرداری شده بود، بهنمایش درآمد.
سپس از سوی محمد آفریده و فرهاد ورهرام؛ نشان فیروزهای سینما حقیقت بهپاس حضور مستمر این فیلمبردار در حوزه مستند به مرتضی پورصمدی اهدا شد.
فرهاد ورهرام کارگردان سینمای مستند با بیان خاطراتی از همکاریاش با مرتضی پورصمدی، یادآور شده بود: در گذشته، رابطهی عمیقی که میان فیلمسازان و سایر عوامل فیلمسازی بود موجب شد، افراد با لذتی خاص فعالیت کنند و علیرغم فشارها و مشکلات متعددی که وجود داشت فعالیت خود را ادامه بدهند. نسل ما به استفاده از تجربیات فیلمسازانی مانند تقوایی، شیردل، اصلانی و … پرداخت و ما نیز امیدواریم تجربیات ما نیز برای نسل جدید مفید واقع شود.
او همچنین به تجربیات متعدد کاریاش با پورصمدی اشاره کرده بود و گفته بود: همواره به او مانند چشمهایم اعتماد داشتم و او نیز به خوبی میدانست که من چه تصویری میخواهم و به همین دلیل حضور او و نگاه او همواره کمک شایانی به فیلمهای بنده و دیگران بوده است.
محسن عبدالوهاب مستندساز هم در آن مراسم از حضور موثر مرتضی پورصمدی برای ساخت مستند «همسران حاجعباس» سخن گفته بود: در سینما امثال پورصمدی را کمتر داریم.
زندهیاد مرتضی پورصمدی هم گفته بود: معمولا سعی دارم برای کارگردان و حقوقی که او در زیباییشناسی خروجی و نهایی کار دارد، احترام قائل باشم و در ابتدای کار نیز سعی میکنم، تصاویری تهیه و درباره آنها با کارگردان گفتوگو کنم تا به آنچه دلخواه اوست نزدیکتر شود.
او از تجربیاتش در «من با خدا حرف میزنم»، «کودکان سرزمین ایران» را از دیگر فرصتهای جذاب دوران کاری خود دانسته بود که برایش این امکان را فراهم آورده بود که با کارگردانانی چون ناصر تقوایی، محمدرضا اصلانی، ابراهیم مختاری و … آشنا و همکار شود.
از طرف دیگر، کار کردن در فیلمهای مستند را با کمترین درآمد مالی و بیشترین سختیها همراه دانسته بود، اما آنچه باعث جذابیت این سینما میشود به اعتقاد مرتضی پور صمدی این بود که حتی یکی از این تصاویر را نیز نمیتوان در سینمای داستانی دید.
پورصمدی همچنین یادآور شده بود: از دیگر شانسهای بزرگ من آن است که تربیتشده نسلی هستم که با افراد بسیار جذابی کار مشترک داشتهام و مسایل متعددی را از آنها آموختهام. افرادی چون فرهاد ورهرام، ناصر تقوایی، ضابطی جهرمی و … هریک علاوه بر عرصههای کاری نکات اخلاقی مهمی را به من آموختند و امروز نیز از تمام این عزیزان سپاسگزارم.
اما سرزمین ایران تصاویر نابی را از دریچه دوربین مرتضی پورصمدی به یادگار دارد، در سال ۸۹ پس از ٣٣ سال عکاسی حرفهای و ٣٣ سال روزهی نشان دادن آثارش، این هنرمند نخستین نمایشگاه انفرادیش را برپا کرد.
پورصمدی برای نخستینبار ۴۵ قطعه عکسهایش را که جز ۵-۴ نفر کسی آن را ندیده بود و از ٢٣ سال قبلتر تا ١۴ سال قبل اقوام این دیار را روایت میکرد را به تماشای عموم گذاشت؛ آنهم به یاد محسن رسولاف عکاس جوان و نوجویی که در اثر سانحه سقوط هواپیما از دنیا رفت.
بعد از گذشت چند ماه از تصمیم تلویزیون نسبت به پخش سریال «۸۷ متر» در شبکه نمایش خانگی و عرضه آن از یکی از پلتفرمها، هنوز از این اتفاق خبری نیست و اینکه چه سرانجامی در انتظار آخرین سریالِ کارگردان باسابقه سینماست، دقیقا مشخص نیست.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، مسئولان سیما بعد از گذشت چند ماه از این اعلام که برای پخش آخرین سریال کیانوش عیاری تصمیمی ندارند و در پی به توافق رسیدن با پلتفرمها برای پخش سریال «۸۷ متر» هستند، خبری از جزئیات پخش ـ اینکه کدام پلتفرم و چگونه ـ اعلام نکردهاند.
پیگیریهای خبرنگار ایسنا از اغلب پلتفرمهای پرمخاطب هم درخصوص پخش سریال کیانوش عیاری حکایت از آن دارد که تاکنون رایزنی از سوی تلویزیون با این پلتفرمها صورت نگرفته و با این اوصاف «۸۷ متر» دومین سریال بعد از «سرزمین کهن» است که توسط یکی از کارگردانان باسابقه برای تلویزیون ساخته شده و با سرنوشت نامعلومی روبهروست. هرچند پیشتر رییس سیمافیلم، حساب سریال کمال تبریزی را از سریال کیانوش عیاری جدا کرده و گفته بود که «سرزمین کهن» امسال پخش میشود و با این حال کمال تبریزی به ایسنا گفته است که در این خصوص هنوز با او صحبت نکردهاند.
در حالی که بسیاری از بینندگان تلویزیونی پخش سریال «۸۷ متر» به کارگردانی کیانوش عیاری را در سال ۱۴۰۰ انتظار میکشیدند، در نهایت این سریال در جدول پخش برنامههای تلویزیونی آن سال قرار نگرفت و پخشش به سال بعد موکول شد اما سال ۱۴۰۱ هم خبری از پخش این مجموعه نبود که در نهایت اعلام شد اصلا قرار نیست سریال عیاری روی آنتن صداوسیما برود.
سریال «۸۷ متر» سال ۹۵ کلید خورد و بعد از وقفههای چندباره در روند تولید که پارهای از آن به کمبود بودجه نسبت داده شد و بخشی از آن به مشکل کرونا، در نهایت زمستان ۹۹ بود که عیاری موفق شد تصویربرداری سریالش را به اتمام برساند.
ساخت این سریال تسویه حسابی مالی محسوب میشد با تلویزیون؛ در حقیقت کیانوش عیاری «۸۷ متر» را ساخت تا بدهیاش را به صداوسیما بپردازد.
عیاری پیشتر در گفتوگویی با ایسنا در پاسخ به اینکه آیا «۸۷ متر» سریال دلخواهش بوده، گفته بود: «فکر میکنم با توجه به صحنههایی که داریم، گیرایی خاصی وجود دارد و قرار هم بوده داشته باشد؛ بنابراین اگر اتفاقی غیر از اینها بیفتد، می تواند یکی از اتفاقات خیلی نادری باشد که گاهی اوقات رخ میدهد. تمام سرمایهگذاریها در هالیوود بر اساس روال معمول فیلمهای تاریخی در مورد فیلم «کلوپاترا» اعمال میشود، با همان کارشناسان، همان پول و همان امکانات و همان استعدادها، اما به ناگاه فیلم کمپانی خودش را ورشکست میکند؛ اینها استثنائاتی است که در حرفهی پیچیدهی فیلمسازی موجود است.»
نمایی از سریال ۸۷ متر
کیانوش عیاری کارگردان باسابقه سینما و تلویزیون تاکنون چهار سریال ساخته است که خانه به خانه (۱۳۷۵)، هزاران چشم (۱۳۸۰)، روزگار قریب (۱۳۸۶–۱۳۸۱) و ۸۷ متر را شامل میشود. در پرونده کاری این هنرمند ساخت سریالی برای شبکه نمایش خانگی به چشم نمیخورد.
این کارگردان باسابقه در پاسخ به اینکه آیا در طول این سالها به سریالسازی در شبکهی نمایش خانگی هم فکر کرده است، گفته بود که این شرایط است که میتواند تعیینکننده باشد و نمیتوان با قاطعیت گفت دوست دارم یا نه.
بازیگرانی چون علی دهکردی، مهران رجبی، شهین تسلیمی، فریده سپاه منصور، محمد بحرانی، داریوش کاردان، زنده یاد علی انصاریان، حسین سلیمانی و فریبا کامران در سریال «۸۷ متر» ایفای نقش کردهاند.
در خلاصه داستان «۸۷ متر» آمده است: علیرضا پوردوانی به همراه همسر، دو دختر و پسرش خانه ای را از یک فروشنده به نام فرج ناصری خریداری می کنند اما روز اسباب کشی متوجه می شوند که خانه به فرد دیگری به نام محسن خلیلی فروخته شده است. محسن به همراه پسر، همسر و دو دخترش صبح زودتر از پوردوانیها به خانه رسیده اند و وسایلشان را در خانه گذاشتهاند اما با رسیدن خانواده پوردوانی ماجرای کلاه برداری مشخص می شود.
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از ایرنا؛ حبیب ایل بیگی حیات دوباره سینما پس از دو تهدید کرونا و اغتشاشات را یکی از موفقیتهای دولت سیزدهم عنوان کرد و از آمار امیدوارکننده تعداد فیلمهای اکرانشده و مخاطبان سالنهای سینما گفت.
متن این مصاحبه در ادامه آمده است.
آقای ایلبیگی در زمانی که دولت سیزدهم کارش را آغاز کرد، سینمای ایران با توجه به شیوع پاندمی کرونا به لحاظ تولید و اکران چه وضعیتی داشت؟
دولت سیزدهم در حالی کارش را شروع کرد که ما دو سال تعطیلی سینما را گذرانده بودیم. در همه جای دنیا مردم به دلیل کرونا و ترسی که از حضور در جاهای شلوغ داشتند به سینما نیامدند. خوشبختانه با واکسیناسیون و اتفاقاتی که در نیمه دوم سال ۱۴۰۰ افتاد و فیلمهایی که اکران شد، کم کم سینماها راه افتاد.
در طول دوران کرونا، پلتفرمها که رقیب سینما بودند بسیار رشد کردند. یک جایگزینی برای سینما پیدا شد. این نگرانی وجود داشت که بعد از تمام شدن کرونا چند سال طول بکشد تا سینما باز شود. اما در نیمه دوم سال ۱۴۰۰ و نیمه اول ۱۴۰۱ رونق خوبی را در سینماها داشتیم.
اتفاق بعدی که سینما را دستخوش تحول کرد، ناآرامیهای سال ۱۴۰۱ بود. اگر موافقید مروری بر حاشیههای سال گذشته داشته باشیم.
در نیمه دوم سال ۱۴۰۱ همان طور که میدانید به اغتشاشات خوردیم. اکران لوکوموتیوی است که بقیه حوزه ها را با خودش می کشد و پیشران تولید و بقیه حوزههاست. اگر سینما به عنوان سالن تعطیل شود، کسی علاقه مند نیست تولید و سرمایهگذاری کند. سال گذشته حتی در محرم و صفر (پیش از اغتشاشات) فیلم های اجتماعی به شکل مناسبی فروختند. خیلی ها می گفتند این دو ماه برای اکران مناسب نیست.
برای اکران فیلمها در ۶ مهر ۱۴۰۱ برنامه متنوعی داشتیم. اما اغتشاشات برنامههای ما را به هم زد. چالشی که پارسال داشتیم این بود که برخی سینماگران درگیر ماجرای اغتشاشات و آتش بیار معرکه بودند. این ها باعث شدند فیلم ها اکران نشود. خیلی ها را تشویق می کردند که به سینما و جشنواره ها نروند. حتی دشمنان ما در خارج کشور در رسانههایشان به فیلمسازان ایرانی که در حال تولید فیلم بودند حمله می کردند. در حالی که همه مشاغل فعال بودند. یک جریانی دنبال این بود که سینما تعطیل بشود. در شبکههای ماهواره ای فارسی زبان تاکیدشان این بود که فلان فیلمساز چرا حرفی نمیزنی و تلاشی نمیکنی؟ روی سینما به عنوان یک ابزار مهم فرهنگی برنامه داشتند.
شما در آن زمان چگونه با این تهدیدها مقابله کردید؟
ما با فیلمسازان صحبت می کردیم که فیلم شان را اکران کنند. برخی چون امکان تبلیغ در فضای مجازی را نداشتند، قبول نمیکردند. خوشبختانه چند تهیه کننده با ما همکاری کردند و حاضر شدند فیلمشان را اکران کنند.
امسال استقبال از فیلم ها بسیار خوب بوده و بسیار پررونق شروع شده است. گونه های مختلفی از فیلم ها را به نمایش گذاشتیم. برای اکران نوروز خیلیها حاضر به اکران فیلمهایشان نبودند. فکر نمی کردند که این همه رونق وجود داشته باشد
برخی سینماگران تحلیلهایشان درست نبود. میگفتند نمی توانید دوباره این سینما را راه بیاندازید. می گفتند دولت باید با یک مبلغ زیاد تهیه کننده را راضی کند که فیلمش را بیاورد. ما در همین شرایط اکران نوروزی را چیدیم. خوشبختانه مردم استقبال بسیار خوبی کردند. دشمنان که روی تعطیلی سینما خیلی حساب کرده بودند، تیرشان به سنگ خورد. چون مردم دوباره به سینماها برگشتند. امسال استقبال از فیلم ها بسیار خوب بوده و بسیار پررونق شروع شده است. گونه های مختلفی از فیلم ها را به نمایش گذاشتیم. برای اکران نوروز خیلیها حاضر به اکران فیلمهایشان نبودند. فکر نمی کردند که این همه رونق وجود داشته باشد. الان در شرایط خوبی هستیم. مردم مثل همه جای دنیا، استقبالشان از فیلمهای کمدی بیشتر است. مردم یک زمانی گرایششان به سمت فیلم های اجتماعی می رود. شاید مردم الان از فیلم های تلخ و ناامید کننده خسته شده اند. سینماگران ما باید روی تحلیل درست مخاطب وقت بگذارند و از علایق و سلائقشان بیشتر مطلع شوند. باید پژوهش شود که چرا این اتفاق افتاده است. ما توقع داشتیم از برخی فیلمها استقبال بیشتری بشود.
سازمان سینمایی برای حل مشکل فیلمهای مساله دار چه تلاشهایی انجام داده است؟
فیلم گشت ۳ نتوانسته بود مجوز بگیرد. در همین دولت با اصلاحاتی که انجام داد و همکاری آقای سعید سهیلی اکران شد. فیلم چپ راست پس از یک سال رفت و آمد توانست اکران بشود. تلاش ما در این دوره این بود که تا میتوانیم در حوزه پروانه نمایش فیلمی متوقف نشود و با گفت وگو و تعامل و انجام اصلاحات فیلم به نمایش دربیاید. در دوره دو ساله کرونا به دلیل این که نیاز بوده سینماگران کار کنند و معیشتشان به خطر نیفتد به تعدادی زیادی فیلم مجوز دادهاند. بعضا در صدور این مجوزها آسان گیری زیادی شده است. قبل از صدور مجوز میتوانستند مجوز بشوند چنین متنی با خط قرمزهایی که می شکند به مشکل می خورد. یکی از مشکلات ما این بود که با حجم زیادی فیلم مواجه شدیم. به اندازه سه سال تولید سینمای ایران فیلم وجود داشت که پشت در اکران مانده بودند. سختی های زیادی برای سرمایه گذاران و مالکان فیلم ها مثل خواب سرمایه و کاهش ارزش پول ملی وجود داشت. این ها در بدو شروع دولت جزو چالش های ما بود. باید تلاش می کردیم. تا جایی که می شود، تعداد بیشتری فیلم اکران بشود.
در چند سال گذشته آمار تعداد فیلمهای اکران شده و تعداد مخاطبان چه میزان بوده است؟
در سال ۱۴۰۲ تا الان ۲۸ فیلم اکران شده است. سال ۱۴۰۱ جدای از فیلمهای گروه هنر و تجربه۵۰ فیلم اکران شد. اگر آن اتفاقات اغتشاشات نبود، در سال ۱۴۰۱ تعداد فیلم ها به رقم معقول ۷۰ تا ۸۰ فیلم می رسید. امسال امیدوارم به رقم ۷۰ فیلم برسیم. تعداد سالنها دارد اضافه می شود. تعداد سالنهای فعلی فعال کشور ۶۰۰ سالن است که امیدواریم تا پایان کار دولت به ۱۰۰۰ سالن برسد. آن موقع می شود زمان اکران را کمتر و تعداد فیلم ها را بیشتر کرد.
امسال تعداد مخاطبان سینما به ۹ میلیون و ۴۵۵ هزار نفر رسیده که عدد بدی نیست. پیش بینی ما این است که تا پایان سال به ۲۰ میلیون نفر برسد
البته بسیاری از فیلمهایی که ساخته می شود، مناسب پرده نیست و برای نمایش خانگی مناسب است. خیلیها فیلم را برای شرکت در جشنواره ها و تجربه کردن می سازند. بعضیها هم به دلیل هزینهها دنبال اکران نیستند. ارزیابی سرمایه گذاران فیلم خائن کشی این بوده که اگر به صورت مینی سریال در پلتفرم برود بهتر است. این یک فرصت برای سینماگران است. اتفاقا می تواند یک راهی را باز کند که پلتفرمها پولی بابت فیلمها بدهند.
امسال تعداد مخاطبان سینما به ۹ میلیون و ۴۵۵ هزار نفر رسیده که عدد بدی نیست. پیش بینی ما این است که تا پایان سال به ۲۰ میلیون نفر برسد. در ژانرهای مختلف فیلمهای خوبی تولید شده است. سال گذشته با توجه به آن شرایط ۱۴ میلیون و ۲۵۷ هزار نفر مخاطب داشتیم. سال ۹۸ یعنی سال ماقبل کرونا سینما حدود ۲۸ میلیون تماشاگر داشت. نیمه دوم امسال اکران خوبی را خواهیم داشت.
پخش فیلمهای سینمایی از تلویزیون میتواند به وضعیت اکران کمک کند؟
صداوسیما به دلایلی در همه این سالها تعدادی از فیلم های سینمای ایران را پخش نکرده است. شاید اگر صداوسیما بودجه مناسبی را برای تامین نیازهای نمایشی خودش کنار میگذاشت و در بدو شروع فیلم پیش خرید می کرد، می توانست نظرات و دیدگاههای خودش را راجع حجاب بازیگران و مضمون به تهیه کنندهها بگوید. در دهه هفتاد ما در سیمافیلم این کار را برای صداوسیما انجام می دادیم. سیمافیلم بر روی تعداد زیادی فیلم سینمایی سرمایه گذاری کرد. قبل از تولید نکات را می گفتیم و انجام می شد. بعد از تولید و اکران دستمان خالی نبود.
علاوه بر این شاهد هستیم که صداوسیما تیزر برخی فیلمها را هم پخش نمی کند.
ما نمی توانیم این چندگانگی را داشته باشیم. درست است که صداوسیما نگاه رسمی را دارد و در سینما نگاه عرفی وجود دارد. ولی می توانیم به یک هماهنگی بهتری برسیم. توقع ما این است که صداوسیما از سینمای ملی حمایت کند. حتما سینما بخش زیادی از نیازهای صداوسیما را می تواند تامین کند. صداوسیما همان اندازه که روی فیلم های خارجی انرژی می گذارد، اگر برای سینمای ایران هم همین کار را بکند، می تواند از تولیدات داخلی حمایت کند. چون فیلمهای خارجی را میخرد و برایشان تبلیغات میکند.
درباره سیاست شناورسازی قیمت بلیط توضیح دهید. این تصمیم چه کمکی به افزایش تعداد سینماروها خواهد کرد؟
قیمت بلیط یکی از موارد چالش بین ما و سینماداران بوده است. هزینه های سینماداری به شدت افزایش پیدا کرده است. در همه جلساتی که با صنوف داریم، از پایین بودن قیمت بلیط گلایه می کنند. الان هزینه های یک فیلم سینمایی که حداقلها را داشته باشد به ۱۵ میلیارد تومان رسیده است. ۶ سال پیش این هزینه ها حدود ۲ میلیارد تومان بود. هزینه نگهداری سینماها و نیروی انسانی هم بالا رفته است. برای آنها خیلی به صرفه نیست که با بلیط حداکثر ۶۰ هزار تومان سینماداری کنند. مردم هم مشکلات معیشتی دارند و شاید سینما را کنار بگذارند. باید تلاش کنیم تا تعداد مخاطبان بیشتر با قیمت کمتری به سینماها بیایند. در یک سال گذشته در شورای صنفی بحث شناور شدن بلیط های سینما را داشتیم. در ساعتهای کممخاطب قیمت ها را کاهش دادیم. در ایام آخر هفته و ساعتهای پیک هم قیمت سقف را تعیین کردیم. برخی فکر میکنند قیمت بلیط همه جا ۶۰ هزار تومان شده است. ولی در همه سالنها حتی سالنهای مدرن، سانسهایی با قیمت پایینتر داریم.