رسانه سینمای خانگی- از هامون تا سرزمین مادری؛ فرهی باشکوه

بیتا فرهی اگرچه به شکلی اتفاقی وارد سینما شد اما در ادامه توانست شمایل یک زن شهری را در جامعه در حال پوست‌اندازی ایران به خوبی به تصویر کشیده و آن ارتباط بهینه را میان شخصیت خود و مخاطب برقرار کند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، بیتا فرهی بازیگر خوش‌شانسی بود که پایش به سینما، با فیلم مهمی چون هامون باز شد. مهرجویی هفته‌ها به دنبال بازیگر نقش مهشید می‌گشت اما چهره‌ای نمی‌توانست نظر او را به خود جلب کند. ناصر چشم‌آذر که در جریان کنکاش مهرجویی بود، در یک مهمانی که در خانه دایی‌ فرهی برگزار شده بود، او را دید و به مهرجویی معرفی کرد. فرهی تست داد و بلافاصله برای نقش مهشید انتخاب و به این ترتیب، پایش به سینمای ایران باز شد.

اینها تنها شانس فرهی نبود، بلکه همبازی شدن با ستاره بزرگی چون خسرو شکیبایی و راهکارهایی که شکیبایی قدرتمند به فرهی آماتور می‌داد، سبب بیشتر دیده شدن بازی او شد. همین بازی سبب شد تا او برای بازی در نخستین نقش‌آفرینی زندگی‌اش، دیپلم افتخار جشنواره فجر را به دست بیاورد. سونامی هامون سبب شد تا ۳ ضلع مهم این فیلم یعنی مهرجویی، شکیبایی و فرهی، در فیلم بعدی یعنی بانو نیز با یکدیگر همکاری کنند. بانو، هامون زنانه‌ای بود که بخشی از توانمندی حسی فرهی را به تصویر کشید. بازیگری که در بیشترین سکانس‌های این فیلم زنانه حضور داشت و توانست استقلال فردی خوبی از خود به‌عنوان یک بازیگر به نمایش بگذارد.

 فیلم سینمایی بانو

بانو، ۷ سال توقیف شد و فرصتی پیش نیامد تا دومین هنرنمایی فرهی، در همان زمان روی پرده دیده شود که اگر دیده می‌شد، شاید مسیر بازیگری فرهی، تغییر پیدا کرده و به سمت‌وسویی دیگر متمایل می‌شد. با این حال، هم خوش‌شانسی و هم خوش‌سلیقگی فرهی، او را در مسیر خوبی قرار داد چرا که در سومین فعالیت حرفه‌ای خود در سینما، در یکی از بهترین ساخته‌های سینمایی احمدرضا درویش (کیمیا) به ایفای نقش پرداخت، آن‌هم روبروی خسرو شکیبایی. فیلمی که او را برای دومین‌بار، به‌عنوان نامزد بهترین بازیگر نقش اول زن جشنواره فجر مطرح کرد.

بیتا فرهی طی یک دهه ابتدایی حضور خود در سینما، شمایل زنی روشن‌فکر و پرصلابت را داشت که می‌شد او را به مدنیت درحال گذار اجتماع ایران منتسب دانست

فرهی، در آن سال‌ها شمایل زنی روشن‌فکر و پرصلابت را داشت که می‌شد او را به مدنیت درحال گذار اجتماع ایران منتسب دانست. حضور او در خانواده‌ای فرهنگی نقش ویژه‌ای در این رهیافت داشت.

فرهی در سال ۷۵، بازی در هتل کارتن سیروس الوند را پذیرفت که شاید چندان متناسب با ۳ کار اول او نبود و البته که آورده‌ای نیز برای او نداشت. پس از این کار، فرهی در اقدامی عجیب، در سریال سرزمین سبز به ایفای نقش پرداخت. احتمالا محبوبیت فصل نخست این سریال (خانه سبز) و البته حضور خسرو شکیبایی در این سریال، اصلی‌ترین دلایل پذیرش این کار بود. زوج شکوهمند سینما، این‌بار در تلویزیون شکل نگرفت تا فرهی، پس از چند سونامی سینمایی، اتفاق خوبی را در میانه دهه ۷۰ رقم نزند. هرچند که بازی در فیلم زندگی اصغر هاشمی و همبازی شدن او با خسرو شکیبایی برای پنجمین‌بار طی ۸ سال نیز اتفاق خاصی را به همراه نداشت.

در اواخر دهه ۷۰، اتفاق‌های بهتری برای فرهی رخ داد؛ بازی در فیلم اعتراض مسعود کیمیایی و بازگشت به سینمای مهرجویی با فیلم میکس و البته حضور کوتاه در خانه‌ای روی آب بهمن فرمان‌آرا، سبب شد تا این دهه که شروعی شکوهمند و میانه‌ای ضعیف داشت، با اتفاق‌های خوبی به پایان برسد.

 ولایت عشق

فرهی یکی از کشف‌های خوب سینمای پس از انقلاب ایران بود. بازیگری که توانست شمایل یک زن شهری را در سینمای پس از انقلاب ایران نهادینه کرده و بر باورپذیری بیشتر این فیلم‌ها بیفزاید

در انتهای دهه ۷۰، فرهی طی یک انتخاب جالب، در سریال ولایت عشق به ایفای نقش پرداخت و برای ۴ سال، علاوه بر سریال مهدی فخیم‌زاده، در سریال‌های پدر خاک و طلسم‌شدگان بازی کرد. این سریال‌ها، اگرچه اتفاق چندانی را در کارنامه این بازیگر رقم نزد اما بخش‌های دیگری از توانمندی فرهی را در قالب نقش‌هایی متفاوت به رخ کشید و کرسی وی را به‌عنوان بازیگری در هیبت‌های مختلف تثبیت کرد.

فرهی هرچند در تلویزیون، چندان اقبالی به دست نیاورد اما برگ برنده او، همچنان در سینما بود. او در نیمه دوم دهه ۸۰ در کارهایی چون خون‌بازی رخشان‌بنی‌اعتماد، پارک‌وی فریدون جیرانی، خاک آشنای بهمن فرمان‌آرا، شیرین عباس کیارستمی و در انتظار معجزه رسول صدرعاملی، به ایفای نقش پرداخت.

شیش و بش، بشارت به یک شهروند هزاره سوم، دوران عاشقی، برادرم خسرو، وقتی برگشتم و موافقت اصولی و سریال نمایش خانگی رقص روی شیشه ترکیب بازی‌های فرهی در دهه ۹۰ را تشکیل می‌دهد. قطعا مهم‌ترین اتفاق سینمایی برای فرهی در دهه ۹۰، همکاری با مهرجویی پس از ۲۰ سال در لامینور بود که به‌عنوان آخرین کار وی به ثبت رسید. به این ترتیب، بیتا فرهی که با کاری از مهرجویی به سینمای ایران معرفی شد، با فیلمی از این کارگردان بزرگ، با سینما وداع کرد.

فرهی در دهه ۹۰، چند کار تلویزیونی نیز داشت که ایراندخت و از یاد رفته، ازجمله آنها به حساب می‌آید. او همچنین سال‌ها پیش در سریال سرزمین مادری حاضر شد و نقش اقدس‌الملوک بختیاری را بازی کرد که این سریال هم‌اکنون در شبکه ۳ سیما در حال پخش است. نکته جالب آن‌که بازی فرهی در این سریال، هفته گذشته با فوت این کاراکتر به پایان رسید و همین که این بازیگر در آن سریال فوت کرد، درعالم غیر فیلم نیز بدرود حیات گفت.

 بیتا فرهی در کنار علی شادمان در سرزمین مادری

فرهی یکی از کشف‌های خوب سینمای پس از انقلاب ایران بود. بازیگری که توانست شمایل یک زن شهری را در سینمای پس از انقلاب ایران نهادینه کرده و بر باورپذیری بیشتر این فیلم‌ها بیفزاید. این عملکرد در سال‌هایی که سینمای اجتماعی ایران، هم‌پا و حتی جلوتر از جامعه، در حال پوست‌اندازی و حرکت به سمت مدرنیته بود، ارزشمند تلقی شده و این‌همانی خوبی را در این آثار رقم زده است.

رسانه سینمای خانگی- آیا صداوسیما مشغول فرغون‌سازی است؟

محمدمهدی عسگرپور، کارگردان سینما و تلویزیون و مدیرعامل خانه هنرمندان و شهاب اسفندیاری، رییس دانشگاه صداوسیما پیرامون «چالش‌های تولید آثار نمایشی جذاب» به مناظره نشستند. در مناظره زنده تلویزیونی به آسیب های جدی ساخت آثار نمایشی جذاب اشاره و تصریح شد که صداوسیما به عنوان رسانه ملی مشکلات مردم را بازگو نمی‌کند.

به گزارش رسانه سینمای خانگی از ایسنا، برنامه زنده «جام جم» شبکه یک سیما شامگاه دوشنبه  (۲۹ آبان ماه) میزبان محمدمهدی عسگرپور، فیلمساز و شهاب اسفندیاری، رئیس دانشگاه صداوسیما بود.

در ابتدای این مناظره تلویزیونی پرسشی مبنی بر اینکه مهم‌ترین اتفاقی که باید امروز رقم بزنید یک تولید با کیفیت است، فکر می‌کنید مهم‌ترین معضلی که ما الانبا آن دست و پنجه نرم می‌کنیم چیست؟ از سوی احمدرضا موسوی (مجری برنامه جام جم) مطرح شد.

محمدمهدی عسگرپور در پاسخ به این پرسش بیان کرد: اینکه چه کار کنیم تا سریال‌هایمان جذاب‌تر شوند و مردم بیشتر دنبال کنند، موضوعی است که در یک سازمان مسئله شده و اتفاقاً قدمت هم دارد، حالا همین موضوع تبدیل می‌شود به یک برنامه تلویزیونی برای مردم. مردم نشسته‌اند و منتظرند سریال جذاب ببینند، بنده، شما، آقای اسفندیاری و تعداد زیادی از مدیران تلویزیون باید بنشینیم و صحبت کنیم تا نتیجه‌اش بشود تولید و پخش سریال‌های جذاب. به نظرم مشکل بزرگ همین است که آن اتفاق چون نمی‌تواند بیفتد، جذابیت عجالتا در برنامه‌های گفت‌وگو محور در سازمان صداوسیما شکل می‌گیرد و شاید این برنامه‌ها بعضی وقت‌ها جذاب‌تر از سریال‌های نمایشی هم بشوند. به هر حال من هنوز با این مفهوم کنار نیامده‌ام.

زندگی روزمره مردم در تلویزیون بازتاب داده نمی‌شود

او در همین زمینه ادامه داد: اگر مدیران فعلی سازمان قابل دانستند از بنده و امثال بنده هم می‌توانند برای این بحث‌ها استفاده کنند و نتیجه‌اش بشود ارتقای کیفیت سریال‌ها. ما این مسائل را با مردم داریم مطرح می‌کنیم؛ یعنی درواقع مردم نشسته‌اند و در این ساعت دوست دارند سریال جذاب ببینند اما این اتفاق برایشان نمی‌افتد. طبیعتا در اینجا باید با مردم صحبت کرد و آنها هم نظراتشان را بگویند، شاید نکات جالبی به دست آمد؛ البته من می‌دانم که سازمان صداوسیما مرکز تحقیقاتی دارد که لابد این کارها را باید انجام بدهد و این را هم می‌دانم که مسیر پژوهش‌هایی که سازمان انجام می‌دهد حداقل در این سال‌های اخیر که من تعقیب کرده‌ام به نظرم نسبت زیادی با زیست مردم ندارد. اگر شما به سریال‌های پخش شده در این سال‌های اخیر توجه کنید و بیاییم یک کار تحقیقاتی انجام بدهیم که به چه موضوعاتی پرداخته‌اند و بعد برویم در سطح جامعه و مسائل مردم را ببینیم متوجه می‌شویم بخش زیادی از موضوعاتی که در زندگی روزمره مردم وجود دارد اساساً در تلویزیون شکل نمی‌گیرد و اصلا از ابتدا شکل نمی‌گیرد. منظورم از این بحث، در این یکی دو سال اخیر نیست.

عسگرپور در عین حال بیان کرد: شما در این برنامه (جام جم) اشاره کردید به اینکه من در صداوسیما برنامه‌سازی کرده‌ام و شاید من خودم دیگر این سازمان را به جا نیاوردم که چقدر از اهداف اصلی‌اش حداقل در بحث نمایشی دور شده است که اتفاقا موضوع این برنامه است.

او در ادامه همین بحث با ذکر جزییات خاطرنشان کرد: ارتباط گسترده با اقشار مختلف مردم، پیدا کردن مسائل و موضوعاتی که روزمره مردم است و پرداختن به آنها در قالب برنامه‌های نمایشی. من می‌توانم بسیاری از مسائل روز جامعه را نام ببرم که مطلقاً در سریال‌ها وجود ندارد و وقتی ما رصد می‌کنیم که چرا وجود ندارند متوجه می‌شویم که در نطفه خفه می‌شوند و اساساً این امکان وجود ندارد. اگر شما یک دوربین به ماشینتان ببندید و از مسیر میدان راه آهن تا تجریش از موضوعاتی مثل اعتیاد و مشکلات امروز جوانان فیلم بگیرید شاید نتوانید بیشتر از دو دقیقه‌اش را در سازمان صداوسیمای فعلی پخش کنید و این یعنی جامعه ما یک چیز است و آنچه که در تلویزیون نشان می‌دهند چیز دیگری است. وقتی هم که این تفاوت‌ها روز به روز بیشتر می‌شود می‌توانیم این تئوری را استخراج کنیم که انگار سازمان صداوسیما اصلا به مسائل مردم توجه ندارد و این به آن معنا نیست که سازمان بخواهد خودش را شبیه به آن چیزی کند که من الان راجع به آنها صحبت کرده‌ام بلکه این بی‌تفاوتی شاید کمی آزاردهنده شده است. به نظرم آنچه که از بین رفته بحث صداقت در رسانه است که اگر از بین برود دیگر به آمارها هم توجه نمی‌شود ولو اینکه حتی به واقعیت هم نزدیک باشند.

در مقطعی شعار «سیمای لاریجانی خاموش باید گردد» سر داده می‌شد که …

در ادامه شهاب اسفندیاری، رئیس دانشگاه صداوسیما در تکمیل همین بحث و واکنش به این پرسش که آیا افول کیفیت سریال‌های جذاب و فراز و فرودهایشان را قبول دارید؟ عنوان کرد: من فکر می‌کنم اگر بخواهیم این روند را درست مطالعه و بررسی کنیم و نقطه افول را شناسایی کنیم باید کمی دامنه گسترده‌تری از ادوار مدیریتی در رادیو و تلویزیون را بررسی کنیم. اینکه از چه نقطه‌ای این افول آغاز شده و دلایلش چه بوده است. شرایطی که جناب آقای عسگرپور اشاره کردند درباره نسبت جامعه و رسانه محدود به شرایط اخیر نیست. بعد از وقایع و حوادث سیاسی دهه ۷۰ و انتخابات دوم خرداد هم این مسائل بود که فضایی در جامعه ایجاد شده بود و آنچه که در تلویزیون دیده می‌شد یک عدم تناسبی داشت با آنچه که وجود داشت و این منجر به یکسری مسائلی شد ولی این مسئله غیرقابل حل نبود؛ چه بسا که اتفاقا می‌توانیم بگوییم یکی از موفق‌ترین و شکوفاترین دوره‌های رونق آثار نمایشی تلویزیون دقیقاً بعد از آن ماجرا در تلویزیون و با تغییرات مدیریتی که آن زمان در سازمان صداوسیما اتفاق افتاد، رخ داد؛ یعنی از حدود سال ۷۷ آغاز شد و تا سال ۸۴ ادامه داشت.

رییس دانشگاه صداوسیما یادآور شد: پس ما یک تجربه موفقی در دوره‌ای داشتیم؛ دوره‌ای که اتفاقاً تنش‌های سیاسی زیاد بود و بخشی از هنرمندان اساساً تلویزیون را تحریم کرده بودند و در مقطعی صداوسیما ضربه شدیدی خورد. من حتی یادم هست زمانی که دانشجو بودم عده‌ای شعار سیمای لاریجانی خاموش باید گردد را سر می‌دادند؛ بنابراین این اتفاقات آن زمان هم بود. در تولیدات نمایشی به خاطر مسائل سیاسی که بر عرصه فرهنگ تحمیل شده بود، تقریباً اغلب هنرمندان به نوعی صداوسیما را تحریم کرده و با آن قهر کرده بودند. شاید امروز آسیب‌های چنین مسائلی را می بینیم؛ یعنی عده‌ای خارج از عرصه فرهنگ در جناح‌های سیاسی به دلیل اهداف و اغراض سیاسی دوست دارند یک شکاف، اختلاف و تنشی میان هنرمندان با حاکمیت، نظام و رسانه ملی وجود داشته باشد که به نظرم بخشی از آن یک پروژه است؛ یعنی هم آن زمان بود، هم این زمان هست. منتهی آن زمان تدبیر شد و به شکلی از آن دوره‌ی قهر و تحریم عبور کردیم. اگر آمارهای تولید را بررسی کنید می‌بینید تلویزیون در یک دوره ۵ ـ ۶ ساله و در سال ۷۶ که در کل سه شبکه‌ بیشتر نبود، تولید نمایشی حدود ۳۵۰ ساعت در سال بود که فکر می‌کنم در سال ۸۴ به ۳۰۰ هزار ساعت رسیده بود؛ یعنی تقریباً ۱۰ برابر شده بود.

خیلی از نام‌ها شهرتشان را از تلویزیون گرفتند

اسفندیاری تاکید کرد: ما در زمینه سریال‌های الف ویژه‌ای که چند سال یک بار اتفاق می‌افتاد، مجموعه‌هایی مثل «امام علی(ع)» و «امیرکبیر» را تولید کردیم و به ظرفیتی رسیده بودیم که همزمان ۱۰ سریال الف ویژه تولید می‌شد. سال ۸۲ تا ۸۴ مدیر فیلم و سریال شبکه تهران بودم و یادم هست ما سه نوبت پخش سریال ایرانی در هفته داشتیم و یک نوبت پخش طنز شبانه؛ ضمن اینکه بقیه شبکه‌ها هم همین تولیدات را داشتند. آن زمان حجم تولیدات از لحاظ تنوع و کیفیت بالا بود و مردم هم بسیار راضی بودند و همه چهره‌هایی که شاید قبلا تلویزیون را تحریم کرده بودند از مرحوم سلحشور گرفته که سریال یوسف پیامبر (ع) را کار می‌کرد تا آقای میرباقری که مختارنامه را ساخت و آقایان ابراهیم حاتمی‌کیا و کمال تبریزی، آمدند و با تلویزیون کار کردند. همچنین بسیاری از سینماگران مثل مرحوم داریوش مهرجویی که اثر ماندگار مهمان مامان را برای تلویزیون ساخت و خیلی از نام‌ها که شهرتشان را از تلویزیون گرفتند؛ البته نه اینکه منتی سرشان باشد خیر بلکه یک تعامل بود که هنرمند از طریق و به‌واسطه مدیریت فرهنگی با رسانه ملی مرتبط بود و کار می‌کرد و احساس هم نمی‌کرد که به او دستور می‌دهند. من فکر می‌کنم ذی نفع اصلی ایجاد تنش میان هنرمندان و رسانه ملی همان دشمنان ایران یعنی اسرائیل و آمریکا هستند.

می‌گویند در باز است اما نیست!

در ادامه این مناظره پرسشی مطرح شد از محمد مهدی عسگرپور مبنی بر اینکه چقدر هنرمند، تهیه‌کننده و بازیگران توانستند خودشان را با تلویزیون تنظیم کنند و شما چقدر به سمت تلویزیون حرکت کردید که او پاسخ داد: ما در کشوری زندگی می‌کنیم که صداوسیما وجود دارد و کاملاً دولتی است و طبق قانون شبکه خصوصی هم وجود ندارد. می‌گوییم صداوسیما به کجا پاسخگوست؟ وقتی درباره ارتقاء صحبت می‌کنیم باید ببینیم در دنیا چه کار می‌کنند. بالاخره تلویزیون‌هایی که در دنیا آثار محتوایی مختلفی را منتشر می‌کنند چگونه خودشان را ارزیابی می‌کنند و چگونه متوجه افت خود می‌شوند. ممکن است ما بگوییم آنها کلاً بر مبنای منافع مالی یا ملی و یا ترکیبی از هر دو هستند، اما ما در اینجا با یک خروجی مواجه هستیم؛ سازمانی که تلاطمات سیاسی به شدت روی همه چیزش تاثیر می‌گذارد و بعضا باعث می‌شود یک تعداد هنرمند دیگر نتوانند واردش شوند البته می‌گویند در باز است و می‌توانند وارد شوند اما می‌دانیم که واقعاً باز نیست. فهرست ممنوع‌الفعالیت‌هایمان در سازمان صداوسیما کم نیست. همین الان وقتی ما می‌خواهیم سریالی بسازیم باید ظاهرا کد ملی همه داده شود تا استعلام گرفته شود و بعد کار را جلو ببریم؛ البته من فعلاً توفیق کار با تلویزیون را ندارم.

عسگرپور تصریح کرد: در اینجا مقام پاسخگو در صداوسیما منظورم رئیس سازمان صداوسیما نیست. من زمانی مدیر گروه کودک شبکه دو بودم و آن موقع مسئولیت آنچه تولید و پخش می‌شد با من بود و من مقام پاسخگو بودم به همین دلیل است که فیلمساز تکلیفش با ما روشن بود. ما آن زمان با مرحوم کیارستمی کار کردیم. آقای جعفر پناهی بادکنک سفید را برای تلویزیون ساخت و خیلی تولیدات دیگر بنام و خوب با فیلمسازان مطرح. نکته اینجاست آنها آن زمان می‌دانستند که باید با بنده به یک تفاهم برسند اما الان من نمی‌دانم مدیر گروه چقدر اختیار دارد، مدیر شبکه چقدر. در صداوسیما نسبت نیروهای تولیدی به پشتیبانی یک به حدود ۱۷ – ۱۸ است و بلکه بیشتر؛ یعنی این سازمان یک نفر تولیدکننده دارد و ۱۸ نفر از آن پشتیبانی می‌کنند! پس صداوسیما نمی‌تواند کار کند و اساساً ساختارش غلط می‌شود.

این کارگردان باسابقه تاکید کرد: شما تصور می‌کنید با ساختار فیلمنامه مصوب کردن می‌توانید تعداد بیشتری فیلمنامه داشته باشید که به نظرم به شدت کودکانه است. به نظرم در حال حاضر مدیر مسلط وجود ندارد و همین‌طور تهیه‌کننده‌های غیرمسلط هم در سازمان صداوسیما زیاد هستند و گاهی فراموش می‌کنند که مردم مشکلات فراوانی دارند. زمانی تلویزیون بودجه کمی داشت و تهیه‌کنندگانی کارشان ارزشمندتر بود که می‌توانستند پول به سازمان بیاورند! به همین روشنی.

نیروی صداوسیما از ۱۸ هزار به ۴۰ هزار رسیده!

به گزارش ایسنا، در ادامه این بحث رئیس دانشگاه صداوسیما درباره تقویت رسانه‌های عمومی و اینکه چطور باید در ایران پیاده‌سازی شوند، سخن گفت و اظهار کرد: در صحبت قبلم اشاره کردم به شناسایی نقطه افول. ما در سال ۱۳۸۳ دیداری با مقام معظم رهبری داشتیم و گزارشی که آن زمان به ایشان رسید این بود که سازمان صداوسیما ۱۸ هزار نیرو دارد. من یادم هست که ایشان گفتند ۱۸ هزار خیلی است.

اسفندیاری ادامه داد: آن زمان شبکه‌های استانی در حال افزایش بودند و شبکه‌های دیگر در حال گسترش که از طریق آزمون‌های استخدامی تعداد نیروهای استخدامی زیاد شد. بنابراین از دوره‌ای ناگهان همین ۱۸ هزار نیرو به ۳۰ و ۴۰ هزار رسید؛ البته با احتساب بازنشستگان که در همان دوره متاسفانه به دلیل مشکلی که در صندوق بازنشستگی سازمان اتفاق افتاد، عملاً حقوق همه آنها را هم خود سازمان پرداخت می‌کرد. پس هم مشکلات مالی زیاد شد و هم انبارهای سازمان از جهت ذخیره آثار نمایشی خالی شد. فیلمنامه‌های الف ویژه که در دوره قبل آماده شده بود هم در یک دوره‌ مصرف شد اما متاسفانه هیچ چیزی جایگزین نشد.

زمانی با سریال‌هایمان کشورها را فتح کردیم

وی اظهار کرد: اساساً از آن زمان سیاست تولید آثار نمایشی الف ویژه که از نظر من پیشروترین بود و مثل صنعت هسته‌ای ما در رسانه بود، عملاً تعطیل شد و مشغول فرغونسازی شدیم! یعنی یکسری تله‌فیلم با بودجه‌هایی انبوه تولید شد که همه در چاه ویل ریخته شد و فایده‌ای هم نداشت. ما الان سریال‌های الف ویژه‌ای که مربوط به ۱۰ ـ ۲۰ سال قبل است را داریم که هنوز هم در زمان بازپخش مخاطب دارند و حتی از سریال‌های روز، مخاطبشان بیشتر است و چقدر نفوذ بین‌المللی برایمان ایجاد کردند. ما با سریال «مریم مقدس» بازار ترکیه را فتح کردیم. با سریال «یوسف پیامبر(ع)» در منطقه غرب آسیا و در کشورهای عربی چقدر مخاطب پیدا کردیم و با سریال «مختارنامه» توانستیم عراق را فتح کنیم.

اسفندیاری در عین حال گفت: متاسفانه همه این‌ها نابود شد و رفتیم سراغ یکسری تولیدات یک‌بار مصرف کم ارزش و از آن طرف حجم زیادی جذب نیرو خارج از رویه و سهم بودجه سازمان صداوسیما از آنچه که باید خرج تولید می‌شد، خرج حقوق شد و این معضلی است که اکنون با آن مواجه هستیم؛ منتهی در کنار این آسیب‌ها و سوءمدیریت‌های داخلی در ادوار گذشته نمی‌توانم به این اشاره نکنم که یک اراده‌ای خارج از سازمان هم برای زمین زدن رسانه ملی بود و از دوره‌ای از جمله دوره قبل به نظرم خیلی علنی و آشکار شد.

به «جام جم» نقد دارم

اسفندیاری در تکمیل صحبتش بیان کرد: اراده‌ای در سطوح سیاسی و امنیتی برای زمین زدن رسانه ملی به شیوه‌های مختلف شکل گرفته که همان اختلاف‌افکنی‌ها و تنش‌زایی‌ها میان هنرمندان و از طرفی تامین منابع مالی برای پرداخت‌های کلان و گزاف به هنرمندان در آثار نمایشی رسانه‌های دیگر است؛ به نحوی که دیگر همکاری با تلویزیون برای بسیاری از هنرمندان به لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نیست. من فکر می‌کنم همه این‌ها متاسفانه ناشی از این است که اهداف سیاسی بر منافع ملی غلبه پیدا کرده است.

رییس سازمان صداوسیما صحبت‌هایش را با نقدی از برنامه «جام جم» ادامه داد و تصریح کرد: من اکنون گله‌ای به شما و نقدی به «جام جم» دارم و آن این است که متاسفانه برخی مدیران فرهنگی دولت قبل که در این زمینه متهمان اول هستند باید پاسخگو باشند اما پاسخگو نیستند. آنهایی که به طور فله‌ای ۵۰ مجوز سریال می‌دهند بدون اینکه حتی فیلمنامه را خوانده باشند و یا فیلمنامه‌ای وجود داشته باشد که بخواهند آن را بخوانند. این کارها کاملاً غیرمسئولانه بود و برنامه‌ای برای زمین زدن رسانه ملی بود و متاسفانه این افراد به اینجا آمدند و شما هم هیچ سوالی از آنها نکردید و خیلی راحت از اینجا رفتند.

تا به کجا می‌خواهیم صداوسیمایی دولتی داشته باشیم؟

در ادامه محمد مهدی عسگرپور در پاسخ به سوال مجری برنامه جام جم که اینگونه مطرح شد، امروزه برای صیانت و حمایت از مخاطبانمان در مقابل برخی از سریال‌های نمایش خانگی و سکوها که بعضاً اتفاقات ناگوار و پر از تحقیر ملی را به همراه دارند، باید چه کنیم تا مخاطبانمان آسیب نبینند؟ به ذکر نکاتی پرداخت.

وی گفت: وقتی سازمان صداوسیما چنین کارکردی را در گذشته داشته، هنوز هم دارد و باز هم خواهد داشت ما می‌خواهیم تا کجا ادامه بدهیم؟ اصلاً تا کجا می‌خواهیم صدا و سیمای کاملاً دولتی وجود داشته باشد و همینطور جلو برود و چیزی هم غیر از آن نباشد؟ منظورم در اینجا حوزه رسانه است. حوزه وی او دی ها که بخش جدایی است و اساساً در فضای وب تعریف می‌شود نه آنتن. به نظرم ابتدا باید آسیب‌پذیری تلویزیون حل شود که سال‌ها پیش خیلی از دوستان توصیه کردند و هشدارهایی هم دادند اما یکسری‌ها مخالفت‌ کردند و آن راه اندازی شبکه‌های خصوصی بود.

این کارگردان باسابقه ادامه داد: ما سال‌هاست روی این مدار ایستاده‌ایم و تکانش هم نباید بدهیم. یک صداوسیمای دولتی داریم و بخش خصوصی نمی‌تواند شکل بگیرد و این صدا و سیما آنقدر به مسائل سیاسی و جاری روز وابسته می‌شود که مقرراتش را هم باید همان‌طور تعریف کند و تاثیرش را بر بازیگران می‌گذارد و ما می‌بینیم فهرست ممنوع الفعالیت‌ها پُرتر می‌شود و اما در مورد پلتفرم‌ها بنده هم معتقدم که آنها نیاز به تنظیم‌گری دارند و باید وجه قانونی درستی هم داشته باشند. نه فقط وی او دی ها بلکه اساساً در حوزه فرهنگ ما دائم در حال آسیب هستیم که من فکر می‌کنم بخشی از آن به تعداد مراکز تصمیم‌گیری مربوط می‌شود. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی و … یعنی ما کم نداریم از این نهادها را و همین مسائل مدیران را هم دست و پاچه می‌کند. تا کی نباید معلوم باشد مقام مسئول کیست؟

به گزارش ایسنا، در انتهای برنامه پرسشی از سوی مخاطبان «جام‌جم» مطرح و از سوی مجری بازگو شد مبنی بر اینکه خیلی ها معتقدند آقای عسگرپور از عواملی بودند که با فشارهایی، موجبات استعفای مرضیه برومند را فراهم کرد که عسگرپور در این زمینه تصریح کرد: این سوال باید از خود خانم برومند پرسیده شود که آیا این اتفاق برایشان افتاده است یا خیر. ایشان خودشان باید در این زمینه توضیح بدهند چون بحث مفصل است.

رسانه سینمای خانگی- اقتباس بومی، ویژگی سینمای مهرجویی بود

کارگردان فیلم «شب‌های روشن» گفت: منتقدان از دل سینمای موج نو آمده‌اند و به شدت با سینمای مدرن بیگانه هستند، این گونه می‌شود که حمایتی که باید از آثار اقتباسی صورت بگیرد، نمی‌گیرد، مهرجویی اما به ادبیات غربی توجه داشت و از آنها بومی و ایرانی اقتباس می‌کرد و نشان می‌‎داد چقدر مسائل در دنیا یکسان‌ است.

به گزارش سینمای خانگی، فرزاد موتمن درباره تفاوت وضعیت اقتباس در سال‌های ابتدایی ورود سینما به ایران با کشورهای غربی به ایرنا گفت: اقتباس ادبی یکی از شیوه‌های فیلم‌سازی از همان ابتدای سینما بوده. در ابتدا نگاه داستان‌گویی قرن هجدهمی به سینما وجود داشته. در نتیجه به طور طبیعی خیلی از متن‌ها ریشه‌های ادبی داشته‌اند. اما بعد از جنگ جهانی دوم شاهد تغییر هستیم.

وقتی سینما جریان ادبی را تغییر داد

این فیلمساز درباره تغییری که وضعیت اقتباس در سینما پس از جنگ جهانی دوم داشت، گفت: از آنجایی که سینما در آمریکا پول‌دار بود، می‌توانست نویسندگانی را استخدام کند که برای فیلم‌ها بنویسند. از یک جایی متن‌های فیلمنامه‌ها به قدری خوب و قوی شدند که حالا این سینما بود که ادبیات را تحت تاثیر قرار می‌داد.

وی ادامه داد: پیش از جنگ جهانی دوم و در دهه‌های اولیه بعد از جنگ، فیلم‌های جنایی و نوآر از روی رمان‌ها و ادبیات جنایی ساخته می‌شدند. از دهه‌های ۷۰ به بعد به آثار نویسندگانی توجه شد که اساسا تحت تاثیر سینمای جنایی می‌نوشتند. این گونه شد که ادبیات و سینما تاثیر متقابلی روی هم گذاشتند.

 فرزاد موتمن، کارگردان و فیلمنامه‌نویس

سینمای ایران تمام ویژگی‌های یک سینمای جهان سومی را دارد

موتمن با اشاره به جهان‌سومی بودن سینمای ایران و دیگر کشورها در خاورمیانه گفت: سینما در کشور ما ویژگی‌های یک سینمای جهان سومی و خاورمیانه‌ای را داشت؛ ویژگی‌هایی که فقط منحصر به‌ ایران نیست. ما ویژگی‌های مشترکی را در بین سینمای ترکیه، مصر، هندوستان و ایران می‌بینیم و آن ویژگی، فیلم‌فارسی ساختن در سینمای ایران است.

کارگردان فیلم شب‌های روشن افزود: ما به جای آن‌که ژانر کار کنیم، فیلم‌هایی می‌ساختیم که همه چیز در خود داشت. یک فیلم‌فارسی که همزمان هم ملودرام بود و هم کمدی و موزیکال. به علاوه صحنه زدوخورد هم داشت. این ویژگی را فیلم‌های ترکیه و هند و… هم داشت و ما از این قاعده مستثنی نیستیم.

حتی از برادران کارامازوف هم فیلم‌فارسی ساختیم!

این فیلمساز یکی از دلایل عدم توجه به اقتباس در سینما را کمبود تیراژ کتاب‌ها دانست و افزود:در کشوری که همیشه تیراژ کتاب در آن پایین بوده، متون ادبی محل اقتباس نیستند در کشوری که همیشه تیراژ کتاب در آن پایین بوده، متون ادبی محل اقتباس نیستند. هرازگاهی اقتباس نیز شده اما اصلا شان رمان و قصه رعایت نشده. رمان برادران کارامازوف در ایران در سال ۳۸ در فیلم وسوسه شیطان اقتباس شد؛ فیلمی که یک فیلم‌فارسی به تمام معناست.

موتمن اظهار کرد: متن یک ارزشی دارد. شان این رمان اصلا در این فیلم رعایت نشده و ما از آن فیلم‌فارسی ساخته‌ایم. متن‌های ادبی مثل برادران کارامازوف بخشی از تمدن هستند و نمی‌شود هر چه می‌خواهیم بسازیم.

 فیلم گاو ساخته زنده یاد داریوش مهرجویی با اقتباس از عزاداران بیل نوشته غلامحسین ساعدی

موج نو نتیجه یک خواست جمعی بود نه اراده فردی

این فیلمساز با اشاره به شرایط ایران در اواخر دهه ۴۰ و گسترش طبقه متوسط در جامعه گفت: موج نو در نتیجه گسترش شهرنشینی است. وقتی شهرها گسترده شدند، طبقه متوسط در جامعه مهم شد. این قشر یعنی قشر طبقه متوسط، نمی‌توانند با فیلم‌فارسی ارتباط بگیرند و آن را تاب بیاورند. از این رو یک خواست جمعی در جامعه برای ساخته شدن فیلم‌های جدی‌تر موج می‌زد. نسلی از فیلم‌سازانی شکل گرفت که می‌خواستند فیلم‌های جدی‌تر بسازند.

موتمن اقتباس ادبی را یکی از راه‌های رهایی از فیلم‌فارسی دانست و افزود: یکی از مشکلات ما همیشه فیلمنامه بوده. اقتباس ادبی به این کمبود کمک می‌کند چراکه حالا یک متن با قصه و ساختمان‌بندی در اختیار فیلمساز است. این طور شد که آقای مهرجویی به نوشته آقای ساعدی توجه کرد. ناصر تقوایی با اقتباسی از یکی از داستان‌های والتاری، فیلم نفرین را ساخت. بعد از موج نو، ناخدا خورشید از روی یکی از رمان‌های همینگوی ساخته شد. بعدتر بهمن فرمان‌آرا با اقتباس از نوشته گلشیری فیلم ساخته است.

مخاطب بالقوه با تیراژ ۷۰۰تایی کتاب شکل نمی‌گیرد

وی در ادامه به افول این موج اشاره کرد و گفت: این نمی‌توانست فراگیر باشد چرا که بعد از انقلاب، تیراژ کتاب به شدت کم شد تا امروز به ۷۰۰ جلد رسیده. عددی که بسیار کم است و هیچ تماشاگری را برای سینما به ارمغان نمی‌آورد.

موتمن با تاکید بر نقش کتابخوانی و افزایش آن در توجه بیشتر به اقتباس گفت: وقتی می‌خواهند اقتباس ادبی کنند، به یک تماشاچی بالقوه فکر می‌کنند. کسانی که خواننده آن کتاب هستند، وقتی مردم کتاب نخوانند، برای چه خواننده‌ای کار تولید کنیم.

کارگردان فیلم آخرین بار کی سحر را دیدی افزود: تهیه‌کننده‌ها به این نکته اهمیت می‌دهند که آن کتاب چقدر مخاطب داشته. چراکه می‌خواهند سرمایه‌گذاری کنند. پس ترجیح می‌دهند فقط یک دستمزد به فیلمنامه‌نویس بدهند؛ نه هم فیلمنامه‌نویس و هم نویسنده.

 فیلم شب های روشن ساخته فرزاد موتمن با اقتباس از شب‌های روشن اثر داستایوفسکی

مهرجویی نشان می‌داد که مسائل تا چه اندازه در تمام دنیا یکسان است

موتمن با اشاره به فیلم‌های مهرجویی گفت:مهرجویی به ادبیات غربی توجه داشت و از آنها بومی و ایرانی اقتباس می‌کرد مهرجویی به ادبیات غربی توجه داشت و از آنها بومی و ایرانی اقتباس می‌کرد. با اینکه یک وجه جهان وطنی داشت اما نشان می‌داد چقدر مسائل در دنیا یکسان است. وقتی درباره مصائب یک زن صحبت می‌کند با اینکه اقتباس ادبی است اما در ایران هم جواب می‌دهد چون فقط زن ایرانی ستم‌کشیده نیست. زن نروژی هم ستم‌کشیده است چرا که جامعه مذکر و مردانه است.

این کارگردان درباره دیدن نشدن و عدم‌استقبال از آثار اقتباسی افزود: مهرجویی فیلم اشباح را در اواخر عمرش بر اساس نوشته هنریک ایبسن کار کرده بود که آن هم به اندازه‌ای که باید، دیده نشد. من نیز ۳، ۴ سال پیش فیلم سراسر شب را کار کردم که اقتباسی بود و در دوران کرونا اکران شد که سینماها را تعطیل کردند و فیلمی که به شدت وجوه تجربی دارد را به نمایش خانگی فرستادند یعنی جایی که مردم بفرمایید شام می‌بینند.

منتقدان ایرانی سینمای مدرن را نمی‌فهمند

این کارگردان با انتقاد از عدم‌حمایت منتقدان از فیلم‌های اقتباسی گفت: منتقدان هم از دل سینمای موج نو آمده‌اند و فقط نقد مضمونی می‌کنند و به شدت با سینمای مدرن، بیگانه هستند. این گونه می‌شود که حمایتی که باید از سراسر شب به عنوان یک اثر اقتباسی صورت بگیرد، نمی‌گیرد.

کارگردان سریال نون و ریحون تاکید کرد: منتقدانی مانند گردانندگان برنامه هفت می‌آیند و در برنامه، کتاب فیلمنامه‌نویسی دستشان می‌گیرند. این دوستان نگاه گداری دارند و در فیلم به دنبال شخصیت می‌گردند، چیزی که ذاتا اشتباه است.

موتمن به جداسازی اقتباس از جریان کلی سینما اشاره کرد و گفت: این جداسازی برای مراسم و جشنواره‌ها است. از آنجایی که بسیاری از فیلم‌های آمریکایی اساسا اقتباس هستند نمی‌توانند این را نادیده بگیرند. اسکار نیز به همین شکل است.

وی تاکید کرد: اما در بدنه سینمای ایران که مخاطب کتابخوان به آن اندازه ندارد، ما فیلمی را می‌بینیم و تشخیص نمی‌دهیم اقتباس ادبی است یا خیر. در حقیقت برای مخاطب خیلی تفاوتی نمی‌کند.

 سه گانه ارباب حلقه‌ها با اقتباس از رمان مشهور ارباب حلقه‌ها

سینمای ایران فاقد خلاقیت در تهیه و تولید است

این فیلمساز سینمای ایران را فاقد خلاقیت دانست و گفت: در ایران اما همه دنبال این هستند که چه چیزی می‌فروشد، برویم و همان را بسازیم. در نتیجه هیچ خلاقیتی در تهیه و تولید نداریم.

وی ادامه داد: این در مقایسه با سینمای دنیا که اقتباس‌های ادبی مثل ارباب حلقه‌ها صورت گرفته کاملا متفاوت است. اقتباسی که جزو پرفروش‌ترین‌ها بوده، خود کتاب میلیون‌ها خواننده داشته و از ابتدا می‌دانستند با فیلمی پرفروش طرف هستند.

کارگردان فیلم ماندگار شب‌های روشن درباره این فیلم گفت: تصور ما این بود که داریم فیلمی کاملا نفروش می‌سازیم که اکران محدودی هم خواهد داشت و فراموش می‌شود. خود من باورم نمی‌شود دو نسل با آن زندگی کرده باشند و همچنان دیالوگ‌هایش به اشتراک گذاشته شود.

رسانه سینمای خانگی- آیا کمدی سوپاپ اطمینان است؟

کمدی در سینما و نمایش خانگی یکی از راهکارهای مهم برای نقد در جامعه است. فارغ از برخی کمدی‌های سطحی که می‌خواهند مخاطب را با الفاظ رکیک و رفتارهای ناپسند به خنده دعوت کنند هر گاه سینما و یا نمایش خانگی توانسته است از کمدی به عنوان یک ابزار مهم در نقد فضاهای مختلف استفاده کند مخاطب هم روی خوش به آن نشان داده است. توجه به این امر مهم از آنجا نشأت می‌گیرد که زبان کمدی با لطافت بیشتری با مخاطب سر و کار دارد و نیاز جامعه امروز به تماشای آثار طنز را بیش از پیش یادآوری می‌کند.

به گزارش رسانه سینمای خانگی از ایسنا، حمزه صالحی، نویسنده طنز که کارهایی مانند برنامه «خنده بازار»، سریال «آنتن» و فیلم‌های سینمایی «بخارست» و «دینامیت» را در کارنامه دارد، درباره طنز و نیاز مردم به تماشای آن در این روزها با ایسنا گفت‌وگو کرده است.

اگر سینمای اجتماعی موضوعات به‌روزتر پیدا کند، دیده می‌شود

وی با اشاره به افزایش گرایش جامعه به آثار کمدی در سینما و نمایش خانگی، گفت:‌ سینما هماهنگ با جامعه پیش می‌رود. زمانی که مردم نیاز به خندیدن دارند و شرایط سخت است، سینمای کمدی رونق بیشتری پیدا می‌کند و یک تب زودگذر نیست،‌ اگر دقت کنید بیش از ۱۰ تا ۱۵ سال است که فیلم‌های پرفروش، فیلم‌های کمدی و اساسا بدنه هستند. کمااینکه در دهه ۶۰ که جامعه به یک شور احتیاج داشت، سینمای دفاع مقدس پُرونق بود و الان هم همان شرایط را دارد. از این هم نباید بگذریم که اگر سینمای اجتماعی به صورت تک‌محور درباره فقر یا مواردی از این دست صحبت نکند و موضوعات جدید و به‌روزتری را پیدا کند، ممکن است طرفداران خود را جذب کند. مشکلی که الان سینمای اجتماعی دارد این است که مردم شرایط خوبی ندارند و اساسا حالشان خوب نیست و ما فیلم‌هایی را در سینمای اجتماعی داریم که همین شرایط را به مردم نشان می‌دهند. مردم این مشکلات را لمس می‌کنند و به نظرم هیچ احتیاجی به دیدن دوباره در سینما ندارند.

صالحی در پاسخ به اینکه در شرایط فعلی جامعه، موضوعات جدی برای پرداخت راحت‌تر هستند، یا موضوعات کنایه‌ای و طنز، بیان کرد: من چون تجربه سال ۹۰ تلویزیون برنامه «خنده بازار» را دارم که جزو نویسندگانش بودم و مدام با مسایل روز شوخی می‌کردیم، آستانه تحمل برای کسانی که مورد این شوخی‌ها واقع می‌شوند، زمانی که زبان طنز است یک مقدار شاید از سرسوزن بیشتر است. در حقیقت می‌شود یکسری صحبت‌ها کرد و راحت‌تر از آن گذشته می‌شود. مردم هم زمانی که موضوعات روز را می‌بینند یک مقدار حالشان بهتر می‌شود و احساس می‌کنند چیزی را می‌بینند که به‌روز و نیاز روز جامعه است.

اطلاق «سوپاپ اطمینان» به طنز ناعادلانه است

این فیلمنامه‌نویس با تاکید بر اینکه کمدی می‌تواند فضای تنش‌های فعلی در جامعه را تلطیف کند، اظهار کرد: هدف کمدی همین است. مثال واضح آن «زندگی زیباست» روبرتو بنینی است که با فرزندش در اردوگاه اسرای جنگ جهانی دوم در آلمان، همه جهان سیاه اطراف خود را با زبان لطیف و آمیخته به طنز برای بچه‌اش تعریف می‌کند و به همه چیز حالت متفاوتی می‌دهد. برخی سال‌هاست از اصطلاح سوپاپ اطمینان استفاده می‌کنند، واقعیت این است که منِ نویسنده و یا فیلمساز این حوزه نیز درگیر مشکلات متعدد هستیم کما اینکه در ترکیه عزیز نسین نویسنده طنزنویس درگیر همه این مشکلات بوده است. ما چون این کار را بلد هستیم و می‌توانیم با زبان طنز نسبت به این وقایع واکنش نشان بدهیم، کما اینکه سال‌ها تیم گل آقا هم این کار را می‌کرد. روی همین حساب اطلاق سوپاپ اطمینان به نظرم ناعادلانه است. این جریان از زمان قاجار و در دوره‌ها و کشورهای مختلف همیشه بوده و هست. انگار حاکمیت‌ها یک مقدار درباره اینکه با زبان کمدی نقد شوند، برایشان قابل پذیرش‌تر و قابل تحمل‌تر است. ما مشغول کار خودمان هستیم و اگر دل مردم خنک نشود، دل خودمان خنک می‌شود.

وی افزود: چیزی که برای من به شخصه به عنوان نویسنده آثار کمدی مهم است، این است که مخاطب هنگام تماشای فیلم بخندد چون همین خندیدن مداوم برای یک ساعت و نیم تا دو ساعت روی بهتر شدن حالش به شدت تاثیر دارد؛ به ویژه در جامعه‌ای که همه ما درگیر مشکلات هستیم.‌ کمدی در اصطلاح عامیانه ما به عنوان کار خنده‌دار در نظر می‌گیریم‌ اما کمدی به اثری گفته می‌شود که پایان خوبی داشته باشد و شخصیت و به دنبال آن مخاطب به رستگاری برسد. اینکه آثار با یک روشنی و حال خوب تمام شود یا خنده روی لب مخاطب بیاورد، مثل کاری که در فیلم سینمایی «فسیل» انجام دادیم، حال خوب را به مخاطب می‌دهد که اثر آن تا مدت‌ها روی روح و روانش باقی می‌ماند.

نظرات یا آیتم‌های مردم در فضای مجازی آنقدر کمدی دارد که ترسناک است!

صالحی در بخش دیگری از این گفت‌وگو با تاکید بر اینکه تولید آثار کمدی سخت شده است، گفت: مردم در اینستاگرام آیتم طنز تولید می‌کنند یا نظراتی که در فضای مجازی با صفحات مختلف به اشتراک می‌گذارند آنقدر کمدی دارد که برای من نویسنده ترسناک است. ما مردم طنازی داریم و شاید الان اگر آثار ۲۰ سال پیش را تماشا کنیم، به ندرت اثری پیدا کنیم که ما را بخنداند، یعنی مانند ویندوز کامپیوتر باید به‌روزرسانی شود تا به موفقیت دست پیدا کنند. در حقیقت باید به مسایل روز، نوع ادبیات مردم و اصطلاحات جدیدی که استفاده و مواردی که از آن استقبال می‌کنند، توجه و آن‌ها را دنبال کنیم. در این میان باید نزدیک به نسل جدید یعنی دهه ۷۰ و ۸۰ شد تا متوجه شویم کمدی برای آن‌ها چه تعریفی دارد. از سوی دیگر خوشبختانه دسترسی مردم به آثار روز سینما و تلویزیون‌ دنیا بسیار زیاد شده است. نویسنده و در واقع تیم‌هایی که می‌خواهند موفق باشند نه صرفا در زمینه کمدی باید این آثار را نگاه کنند و بدانند آثار خارجی که بعضا از ما جلوتر هم هستند، روی سلیقه مردم اثرگذار است و ما هم باید تلاش کنیم آثاری باکیفیت‌تر و اندیشمندانه‌تر تولید کنیم تا از مخاطب جا نمانیم.

وی خاطرنشان کرد: آستانه تحمل زمانی که زبان، زبان کمدی است بالاتر می‌رود. روی همین حساب شاید بتوان چیزهایی گفت و شنید که اگر زبان طنز نباشد این اتفاق رخ نمی‌دهد یا می‌تواند برخورنده باشد.

کمدی راه فرار از بحران است!

این فیلمنامه‌نویس با اشاره به محدودیت‌های فعلی در تولید آثار طنز نیز گفت: مدام اعلام می‌شود ما با یک‌سری مسایل شوخی می‌کنیم و چرا وقتی اتفاق یا واقعه تلخی رخ می‌دهد، در اینستاگرام و فضاهای دیگر شوخی می‌بینیم. شاید حواس دوستان به این نیست که این، راه فرار از تراژدی و بحرانی است که به وجود می‌آید و قلب انسان را به درد می‌آورد. اگر در سخت‌ترین شرایط یک کمدی یا طنز فضا را به لحاظ روانی بشکند، ممکن است جان انسان را نجات دهد. من به شخصه از افراد بسیاری پیام داشتم که می‌گفتند در شرایط بسیار سختی به لحاظ روحی بودیم و وقتی «تگزاس»، «دینامیت»، «فسیل» و … را دیدیم، حالمان بسیار بهتر شد. این برای من که شاید توانستم تاثیر مثبت بگذارم، نقطه درخشان و امیدبخش است و حالم را بهتر می‌کند.

صالحی سپس با اشاره به اینکه ما هم به طنز گفتاری و هم به طنز موقعیت نیاز داریم، بیان کرد: هیچ‌کدام از این دو، بدون دیگری کارکرد درستی ندارد.‌ ما به تلفیق کمدی موقعیت و کمدی کلام به شکل توأمان احتیاج داریم. اگر کمدی موقعیت شکل نگیرد، کمدی کلام کارکردی ندارد و به نظرم قدرت زیادی نمی‌تواند داشته باشد. اگر صرفا کمدی موقعیت خلق کنیم و کلام به آن اضافه نشود و کمک نکند، به نظرم قدرتش را ندارد. ما از دوره سینمای صامت رد شدیم؛ در جایی که با تلاش زیاد کمدی موقعیت صرف خلق می‌شود. در حال حاضر اینکه هر دو با هم ترکیب شوند، راحت‌تر می‌تواند مخاطب را به خود جلب کند. کمااینکه کمدی موقعیت هم پیش نیازی دارد؛ اینکه برچه اساسی بخواهیم موقعیت را خلق کنیم. در حقیقت ایده‌ای که پشت کمدی است، موقعیت خلق می‌کند و ما احتیاج داریم به ایده جذاب که می‌تواند بر اساس سوءتفاهم و جابه‌جایی باشد، موقعیت به وجود آوریم و بعد کلام و بازخورد اضافه کنیم و در نهایت به مجموعه قابل قبول برای مخاطب برسیم.

شاید مخاطب حس‌ می‌کند پلتفرم‌ها بیشتر از تلویزیون به او احترام می‌گذارند

وی همچنین درباره وضعیت پلتفرم‌های نمایش خانگی در مقابل تلویزیون، اظهار کرد: من سال‌ها در تلویزیون کار کردم؛ از اواخر دهه ۸۰ و همه دهه ۹۰ در تلویزیون بودم. اینکه چرا مخاطب سمت پلتفرم آمده و حاضر است هزینه کند تا یکسری آثار را ببیند در حالی که تلویزیون در دسترس‌تر و تماشای آثارش رایگان است، جای نقد دارد. من فکر می‌کنم تلویزیون باید به روزهای خوب خودش در تولید آثار دراماتیک و کمدی و یا شکل‌های دیگر برگردد و این رقابت را جذاب می‌کند. در حال حاضر شاید مخاطب در پلتفرم‌ها آثاری را می‌بیند که احساس می‌کند احترام بیشتری به او گذاشته می‌شود. پس هزینه می‌کند تا آن را ببیند و سمت تلویزیون کمتر برود. من به عنوان کسی که سال‌ها در تلویزیون کار کردم، امیدوارم در تلویزیون هم آثار فوق‌العاده‌ای ببینیم. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که این اتفاق به پلتفرم‌ها انگیزه بیشتری می‌دهد. البته جدای اینکه پلتفرم‌ها رقابتی با هم دارند، با مدیای بزرگتر وارد رقابت لذت‌بخش شوند که طبیعتا سودش را مخاطبی می‌برد که آثار باکیفیت‌تر می‌ببیند.

صالحی در پایان این گفت‌وگو با اشاره به بازیگران کمدی از جمله آرش میراحمدی که اخیرا از دنیا رفت، گفت: ما آرش میراحمدی را از دست دادیم؛ کسی که سال‌ها کمدی کار می‌کرد. روی صحبتم با کسانی است که کمدی کار می‌کنند. همه ما از بازیگر گرفته تا نویسنده و فیلمسازی که اثر کمدی خلق می‌کند عین خود مردم در زندگی درگیر مشکلات زیادی هستیم. شاید یک مغازه‌دار و کارمند کارش راحت‌تر باشد و هنگام گرفتاری یا مشکلات هم مغازه را باز می‌کند یا سرکار می‌رود اما ما باید کمدی خلق کنیم و طنز به وجود آوریم. من پارسال در شرایط خیلی سخت، یک سفارش کار داشتم و مدام این مصرع را در ذهن داشتم: «کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد.» بسیار سخت است که در اوج غم و غصه و مشکلات و بیماری ما تلاش می‌کنیم مردم در پلتفرم و سینما برای دو ساعت بخندند و امیدوارم تلاش صادقانه‌‎ بچه‌هایی که کمدی کار می‌کنند برای خنداندن مردم و شاد شدن دلشان انجام می‌دهند، واقعا به دل مردم بنشیند و حواسشان به این باشد که ما سعی می‌کنیم در عجیب‌ترین روزهای کشور برای خندیدن آن‌ها تمام تلاش خود را می‌کنیم. از آن‌ها یک خواهش دارم، اینکه دعایمان کنند و انرژی خوب بفرستند که کارهای بهتر تولید کنیم.

رسانه سینمای خانگی- سیگار و سینما؛ وقتی همۀ احساسات در دود خلاصه می‌شود

در فیلم‌های سینمایی و سریال‌های نمایش خانگی نقش اول نیست اما گاهی پا به پای نقش اول و مکمل و فرعی در همه پلان‌ها و سکانس‌ها حضور دارد، اما با وجود این حضور پررنگ، جایی در تیتراژ آغازین و پایانی معرفی عوامل اثر ندارد!

به گزارش رسانه سینمای خانگی از ایرنا، صحبت از «سیگار» است که در فیلم‌های سینمایی و سریال‌های خانگی تبدیل به یک شخصیت شده و ظاهرا بدون آن قرار نیست هیچ پلان و سکانسی ضبط شود. کمپین روز جهانی بدون دخانیات، اپیدمی مصرف سیگار را یکی از بزرگترین تهدیدات بهداشت عمومی برشمرده و اعلام کرده این اپیدمی سالانه جان بیش از هشت میلیون نفر را در جهان می‌گیرد. حال با توجه به چنین آمار خطرناکی، اینکه سازندگان فیلم‌های سینمایی و سریال‌های‌نمایش خانگی، برای این قاتل سریالی اینگونه مفت و مجانی تبلیغ می‌کنند، جای سوال دارد.

نمایش مصرف بی‌رویه سیگار در آثار نمایشی بویژه سریال‌های نمایش خانگی در حالی صورت می‌گیرد که سعید مقیسه رئیس سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی چهارم تیر سال ۱۴۰۲ از ترویج استفاده دخانیات، خشونت بیش از حد، سبک زندگی غیراسلامی، ترویج خرافه پرستی و سیاه نمایی افراطی و یاس پراکنی، به عنوان محتواهایی مورد ممنوعیت نشر یاد کرده بود! گرچه کمتر به این موارد محتوایی ممنوع از جمله سیگار در آثار نمایشی توجه می‌شود اما ناگفته نماند، افزایش انتقادها، به گوش سازندگان چنین آثاری رسیده است.

محمدرضا تختکشیان تهیه کننده سال «زخم کاری» ۲۹ مهر سال ۱۴۰۰، نمایش سیگار در این سریال را اشتباه دانست و تصریح کرد انتقادها را می‌پذیرد. در عین حال باید به هشدارهای مستمر نمایش مصرف سیگار در آثار نمایشی و پیامدهای آن توجه داشت، چنانکه بهزاد ولی‌زاده رئیس دبیرخانه ستاد کشوری کنترل دخانیات، با انتقاد از این روند اعلام کرد، با اجرا نشدن قانون ممنوعیت تبلیغات دخانیات در نمایش خانگی باید منتظر نزول رتبه جهانی ایران در مبارزه با دخانیات باشیم.

البته نباید از نقش پررنگ عوامل برون متنی ساخت آثار نمایشی بی تفاوت گذشت. جعفر جندقی رئیس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ۲۰ اردیبهشت سال ۱۴۰۲، خواستار علنی کردن پشت پرده تبلیغات سیگار در فیلم‌های سینمایی و سریال‌های نمایش خانگی شد. علی نصیریان بازیگر پیشکسوت سینما چندی پیش به بازیگران که آلوده نوشیدنی‌های غیرمجاز و مواد مخدر شده‌اند، انتقاد و به آنها توصیه‌های کرد از جمله اینکه از مصرف سیگار پرهیز کنند زیرا سبب خلل در تنفس(بازیگر) می‌شود.

اینکه به توصیه استاد توجه می‌شود یا نه مشخص نیست اما امید است که اگر هم توجه نمی‌شود به میزان آنچه که در فیلم‌ها و سریال‌های نمایش خانگی می گذرد، نباشد.

نوجوان و جوانان بیشترین مخاطبان فیلم‌ها و سریال‌های نمایش خانگی را تشکیل می‌دهند و نمایش مصرف سیگار در این آثار می تواند آن را امری عادی جلوه دهد و مسیر سوق دادن نوجوانان و جوانان را هموار سازد، بویژه آنکه این قشر از جامعه مصرف سیگار را از بازیگر مورد علاقه خود یا سوپراستار ببیند.

چندی پیش داریوش سلیمی بازیگر سینما و تلویزیون ضمن انتقاد از سیگار کشیدن مکرر شخصیت فیلم و سریال‌های نمایش خانگی، آن را بدآموزی دانست و گفت، با تماشای فیلم‌های «همفری بوگارت» سیگاری شده است!؟

رسانه سینمای خانگی- «برزخی‌ها» به زودی می‌آیند

فیلم مستند «برزخی ها» در شبکه نمایش خانگی به نمایش درمی‌آید.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، مستند «برزخی ها» به کارگردانی عارف افشار از امروز دوشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۱۸ در بخش «سینمای دیگر» فیلم نت به نمایش درمی‌آید.

این فیلم روایتی جنجالی از حواشی فیلم سینمایی «برزخی‌ها»، اولین فیلم توقیفی پس از انقلاب است.

عوامل فیلم عبارتند از تهیه کننده: عارف افشار، دستیار کارگردان: طاها افشار، رضا مشعوف، پژوهش و روایت: عارف افشار، مدیر تولید: محمدرضا آهویی، مجتبی محمدی، موسیقی: مهیار کریمی نیک، تدوین: محمدرضا سقازاده، محمدرضا بیاتی، صداگذاری و ترکیب صدا: مجید آقایی، صدابردار: مسعود سلیمی، گرافیک و پوستر: محمدرضا بیاتی، مجری طرح: باشگاه رویاد، تهیه شده در سازمان هنری رسانه ای اوج.

بخش «سینمای دیگر» با هدف نمایش فیلم های مستند و کوتاه و همچنین آن بخش از فیلم های بلند داستانی که رویکرد هنری دارند، راه اندازی شده و تاکنون بیش از ۸۰ عنوان اثر در آن منتشر شده است.

رسانه سینمای خانگی- هجوم غیرکمدی‌ها به سینما

از بازیگری منوچهر هادی تا روایتی مادرانه در اردوگاه اشرف و تلاش برای گریه کردن و رهایی، سه موضوع متفاوتی هستند که حاکمیت غیرکمدی‌ها بر سینما را در هفته پیش رو، رقم خواهند زد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، گیشه پاییزی سینما که از ابتدای فصل با استقبال خوبی همراه بوده، از امروز ۱۰ آبان ماه با فیلم سرهنگ ثریا و از هفته آینده، ۱۷ آبان ماه با فیلم حدود ساعت ۸ صبح منوچهر هادی رونق پیدا می‌کند. سینماها که از ابتدای پاییز با مخاطبی ۲ میلیونی جان گرفته، در هفته پیش رو میزبان فیلم هایی با ژانرهای متفاوت خواهند بود.

«سرهنگ ثریا»، روایتی مادرانه و منحصر به فرد

سرهنگ ثریا اولین ساخته بلند لیلی عاج در مقام نویسنده و کارگردان است. فیلمی درباره استقرار گروهک مجاهدین خلق در اردوگاه اشرف که با زاویه نگاهی متفاوت به اتفاقات پیرامون این گروه می‌پردازد. فیلمی که در چهل‌ویکمین جشنواره فیلم فجر استقبال مردم و مخاطبان زیادی را برانگیخت. این فیلم از چهارشنبه همین هفته یعنی ۱۰ آبان ماه در سینماهای سراسر کشور اکران می‌شود.

عاج در خلاصه فیلمش آورده: «این راه با گریه باز نمیشه!» خلاصه‌ای ۶ کلمه‌ای که دستمایه‌ی ساخت نخستین فیلم بلند این کارگردان شد و همچنین دیپلم افتخار بهترین کارگردان فیلم اولی را نیز برای او به ارمغان آورد. در سال‌های گذشته فیلم‌های ماجرای نیمروز و سیانور نیز از جمله فیلم‌های مهم سینمای ایران درباره گروهک مجاهدین خلق بودند.

سرهنگ ثریا، به مصائب، دلشوره‌ها و تلاش های مادران و پدران برای نجات فرزندانشان از اردوگاه اشرف می‌پردازد. فیلمی که روایت مادرانه آن در کنار بازی ژاله صامتی به عنوان نقطه قوت آن میان منتقدان مطرح بود که در نهایت نامزدی سیمرغ بلورین نقش اول زن در جشنواره فیلم فجر را برای او به دنبال داشت. حمیدرضا محمدی، وحید آقاپور و دیبا زاهدی نیز دیگر بازیگران این فیلم هستند.

 سرهنگ ثریا اولین ساخته بلند لیلی عاج

«چرا گریه نمیکنی»، متفاوت و خاص پسند

رضا معتمدی با اکران دومین فیلم بلند خود به نام «چرا گریه نمی‌کنی» از ۱۷ آبان ماه به سینماها می‌آید. چرا گریه نمیکنی در جشنواره چهل‌ویکم فیلم فجر به نمایش درآمد و نظرات مثبت و منفی زیادی را به دنبال داشت. این فیلم که معتمدی خودش نقش اصلی آن را ایفا می‌کند، داستان مردی است که پس از درگذشت برادرش دیگر نمی‌تواند گریه کند. فیلم، روایت اتفاقات و فراز و فرودهایی است که در نهایت شخصیت اصلی را وادار به گریه کردن می‌کند.

فیلم درامی دارد که سبک پرداختی متفاوت با دیگر فیلم ها را دنبال می‌کند. حس رهایی کاراکتر اصلی و بی توجهی نسبت به اتفاقات پیرامون، ساختار همیشگی و روزمره اکثر کاراکترها را در هم می‌شکند و نگاه متفاوتی دارد. اکران این فیلم در میان فیلم‌های عامه پسند و یکدست در سینمای ایران، می‌تواند جریان متفاوتی را با کشاندن مخاطبان خاص به سینما به همراه داشته باشد.

معتمدی که فیلم پیشین خود رضا را در گروه هنر و تجربه اکران کرده بود، در جشنواره سال گذشته شرکت کرد.

رضا معتمدی، فرشته حسینی و باران کوثری نقش‌های دیگر را در این فیلم به عهده دارند.

 چرا گریه نمیکنی به کارگردانی رضا معتمدی

«حدود ساعت ۸ صبح»، وقتی منوچهر هادی بازیگر می‌شود

منوچهر هادی پس از ۴ سال یک فیلم سینمایی را راهی سینما کرده است. حدود ساعت ۸ صبح درامی اجتماعی است که پس از دو فیلم کمدی منوچهر هادی یعنی آینه بغل و رحمان ۱۴۰۰ جدیدترین اثر او در ژانر اجتماعی است. فیلمی که خود هادی نیز یکی از نقش های اصلی آن را به عهده دارد.

هادی پیش از این فیلم‌های «قرنطینه»، «یکی می‌خواد باهات حرف بزنه»، «زندگی جای دیگری است» و «کارگر ساده نیازمندیم» را نیز در همین ژانر کارگردانی کرده است.این فیلم نخستین همکاری هادی با کامبیز دیرباز است.

 حدود ساعت ۸ صبح ساخته منوچهر هادی

این کارگردان از سال ۹۷ چهار سریال دل، گیسو، نیسان آبی ۱ و نیوکمپ را در شبکه نمایش خانگی کارگردانی کرده و این فیلم را نیز در سال ۱۴۰۱ جلوی دوربین برده است.

به نظر می‌رسد تمرکز هادی در سال‌های اخیر بیش از سینما بر نمایش خانگی بوده و باید دید فیلم جدید وی که ژانر متفاوتی نیز دارد چگونه نظر مردم و منتقدان را به همراه خواهد داشت.

یکتا ناصر، کامبیز دیرباز، حمید فرخ نژاد، سارا رسول زاده، حسن پور شیرازی و منوچهر هادی ترکیب بازیگران این فیلم را تشکیل می‌دهند.

رسانه سینمای خانگی – گردهمایی هفته جهانی سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی در ایران برگزار شد

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت‌و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا)؛ گردهمایی هفته جهانی سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی با حضور دکتر فرشید رضایی مدیرکل آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، دکتر امیدعلی مسعودی رئیس هیئت مدیره انجمن سواد رسانه‌ای ایران، مرتضی کارآموزیان رئیس سازمان بسیج رسانه کشور، محمدصادق افراسیابی معاون کاربران و تنظیم‌گری اجتماعی ساترا و لیلا وصالی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و معاون آموزشی انجمن سواد رسانه‌ای ایران با حضور برخی از اساتید و دانشجویان دانشگاه‌های تهران، علامه، صداوسیما، سوره، امام صادق(ع) و دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور به‌صورت مجازی برگزار شد.

معاون کاربران و تنظیم‌گری اجتماعی ساترا در این گردهمایی گفت: طبق هدف‌گذاری انجام‌شده در سند معماری کلان شبکه ملی اطلاعات مصوب شورای عالی فضای مجازی، برخی دستگاه‌ها نظیر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،‌ سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران و وزارت آموزش و پرورش مکلف شده بودند برای افزایش سالیانه ۲۵ درصدی محتوای مرتبط با فرهنگ‏سازی و سواد فضای مجازی اقدام کنند. بر همین اساس ساترا به‌عنوان نماینده سازمان صداوسیما در عرصه تنظیم‌گری صوت‌وتصویر فراگیر بر اساس این سند و برخی اسناد بالادستی دیگر موضوع ارتقای سواد فضای مجازی را به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین اولویت‌های کاری خود تعیین کرده است و با تدوین سندی مشتمل بر ۵۰۰ گزاره سواد رسانه‌ای، مهم‌ترین نیازهای کاربران رسانه‌های صوت‌و تصویر فراگیر را احصا کرده است.

وی افزود: علاوه بر احصای نیازهای کاربران در حوزه مهارت‌های سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی، طی یک سال و نیم گذشته بسته‌ای مشتمل بر ۵۳۰ انیمیشن، موشن‌گرافیک و فیلم کوتاه با موضوع سواد رسانه‌ای برای اعطا به سکوهای صوت‌وتصویر فراگیر و نمایش خانگی آماده شده است که ان‌شاءالله تا پایان سال جاری در اختیار پلتفرم‌ها قرار می‌گیرد.

افراسیابی در ادامه با اشاره به هماهنگی انجام‌شده با بخش‌های مختلف سازمان صداوسیما برای فعالیت در هفته جهانی سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی گفت: با همکاری شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی در هفته سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی هر روز یک برنامه رادیویی و یک برنامه تلویزیونی با موضوع سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی از شبکه‌های صداوسیما پخش خواهد شد. علاوه بر این، محتوای تعدادی از برنامه‌های تلویزیونی حوزه سواد رسانه‌ای از جمله «رسانش» شبکه امید، «چای نت» شبکه ۵ و «تارگرد» شبکه ۲ از روز شنبه در اختیار سکوهای دارای مجوز از ساترا قرار می‌گیرد. همچنین سکوهای «دیجیتون»، «فیلم‌نت» و «تماشاخونه» برنامه‌های ویژه‌ای برای این هفته در نظر گرفته‌اند که در طول هفته سواد رسانه‌ای توسط رسانه‌ها، اطلاع‌رسانی خواهد شد.

در ادامه مدیرکل آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت: بعد از شیوع کرونا و انتشار گسترده اخبار جعلی در خصوص این بیماری، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به شکل جدی ارتقای سواد رسانه‌ای را در دستور کار خود قرار داد و دفتر آموزش و ارتقای سلامت با همکاری شرکای خود از زمان همه‌گیری کرونا در راستای افزایش سواد سلامت جامعه اقدام به اجرای برنامه‌های متنوع برای افزایش سواد رسانه‌ای سلامت در سطح خانوار و جامعه کرده است.

وی افزود: ارتقای سواد رسانه‌ای یکی از الزامات سواد خود مراقبتی و سواد سلامت است. وضعیت اطلاعات و اخباری که در شبکه‌های اجتماعی در حوزه سلامت در اختیار مردم گذاشته می‌شود، نیاز به افزایش سواد رسانه‌ای جامعه را بیش از پیش نشان می‌دهد. خودمراقبتی سنگ‌بنای سلامت است و سواد رسانه بخش مهمی از توانمندی فرد را در این زمینه تشکیل می‌دهد.

رضایی خاطرنشان کرد: شعار امسال هفته جهانی سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی از سوی یونسکو، سواد اطلاعاتی و رسانه‌ای، اولویت ملی و جهانی اعلام شده است. در این هفته با همکاری انجمن سواد رسانه‌ای ایران، 11 وبینار آموزشی برای اساتید و دانشجویان دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور و برنامه‌های متعدد رادیویی و تلویزیونی با مشارکت صداوسیما در نظر گرفته شده است.

رئیس سازمان بسیج رسانه کشور نیز در این گردهمایی گفت: سازمان بسیج رسانه به‌عنوان خادم جامعه‌ رسانه‌ای کشور وظیفه آموزش و ارتقای سواد رسانه‌ای در کشور عزیزمان ایران اسلامی و همچنین آحاد هم‌وطنان در سراسر کشور را دارد که به لطف خدا و با تلاش همکاران‌مان در استان‌های مختلف با برگزاری کارگاه‌های آموزشی ویژه بسیجیان و خانواده‌های ایشان توانسته‌ایم، به نوبه خود سهمی در ارتقای سواد فضای مجازی کشور داشته باشیم.

در ادامه گردهمایی، امیدعلی مسعودی رئیس هیئت‌مدیره انجمن سواد رسانه‌ای ایران و لیلا وصالی عضو هیئت‌علمی دانشگاه علامه طباطبایی و معاون آموزشی انجمن سواد رسانه‌ای ایران به بیان مهم‌ترین اولویت‌های مورد نیاز کشور در حوزه سواد رسانه‌ای پرداختند و از آموزش ۴۰ متخصص سواد رسانه‌ای بعد از گذشت دو سال فراگیری دروس و تمرین کارگاهی برای آموزش مهارت‌های تدریس سواد رسانه‌ای به معلمان مدارس و اساتید دانشگاه‌های کشور خبر دادند.

گفتنی است؛ دوم تا نهم آبان ماه از سوی یونسکو به‌عنوان هفته جهانی سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی نام‌گذاری شده است

رسانه سینمای خانگی- استقبال میلیاردی از «ملاقات خصوصی»

فیلم سینمایی «ملاقات خصوصی» به کارگردانی امید شمس و تهیه کنندگی امیر بنان همزمان با اکران آنلاین در نمایش خانگی، بیش از ۳ میلیارد تومان فروش داشت.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، اکران آنلاین ملاقات خصوصی که از پنجشنبه ۴ آبان در شبکه نمایش خانگی شروع شده بود، مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت. این فیلم سینمایی در کم‌تر از سه روز، بیش از ۳ میلیارد تومان فروش داشت و توانست رکورد تازه‌ای را در حوزه اکران آنلاین فیلم‌های سینمایی به خود اختصاص دهد.

ملاقات خصوصی که عنوان پرفروش‌ترین اثر غیرکمدی تاریخ سینما را از آن خود کرده، روایتگر داستانی عاشقانه و پر فراز و نشیبی است که در زمان اکرانش حدود ۳۴ میلیارد تومان فروش داشت.

این فیلم با بازی پریناز ایزدیار و هوتن شکیبا در نقش پروانه و فرهاد، ماجرای یک عشق از راه دور و بعد ملاقات در زندان را روایت می‌کند.

ریما رامین‌فر، رویا تیموریان، سیاوش چراغی‌پور، نادر فلاح، پیام احمدی‌نیا، شیرین آقا کاشی و حسین پارسایی از دیگر بازیگران «ملاقات خصوصی» هستند.

سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران در چهلمین جشنواره فیلم فجر و جایزه بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه از بیست و دومین جشن حافظ و انجمن منتقدان از جوایز این فیلم است.

رسانه سینمای خانگی- دورخیز صحت با «صبحانه با زرافه‌ها» برای فجر

سروش صحت در دومین فیلم بلند سینمایی خود، فیلمبرداری «صبحانه با زرافه‌ها» را به پایان رساند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلمبرداری دومین ساخته سینمایی سروش صحت، مدتی است که به پایان رسیده و این فیلم، چند روزی است که وارد مراحل فنی شده است.

فیلمبرداری صبحانه با زرافه‌ها به مانند نخستین ساخته این کارگردان (جهان با من برقص) در چند شهر شمالی بوده است.

در این فیلم، پژمان جمشیدی، هوتن شکیبا، بهرام رادان و بیژن بنفشه‌خواه به ایفای نقش پرداخته‌اند.

نخستین رونمایی از صبحانه با زرافه‌ها، در چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر خواهد بود.

سروش صحت این روزها، مگه تموم عمر چند تا بهاره را در شبکه نمایش خانگی دارد.

خروج از نسخه موبایل