رسانه سینمای خانگی- رئیس رسانه ملی درگذشت مهرجویی را تسلیت گفت

در پی واقعه تلخ پیش آمده برای داریوش مهرجویی، کارگردان نامدار کشورمان و همسرش، رئیس سازمان صداوسیما در پیامی این واقعه را تسلیت گفت.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی رسانه ملی، در متن پیام پیمان جبلی آمده است: روزی تلخ و دردناک برای هنر ایران رقم خورد. فقدان اندوه بار و تاسف برانگیز مرحوم داریوش مهرجویی و همسر محترمه اش، قلب همه مان را جریجه دار کرد. آن استاد فقید با قلم و نگاهش یکی از نمادهای سینمای مردمی و محبوب ایران بود و آثارش در زمره ماندگارترین‌ها قرار دارد.

در ادامه این پیام آمده است: مرحوم مهرجویی سابقه همکاری با رسانه ملی در ساخت فیلم های مهمان مامان و آسمان محبوب داشت و چه حسرت برانگیز که دو سریال عطار و زکریای رازی با قلم وی به مرحله تصویربرداری نرسید. بی شک عاملان وقوع جنایت هولناک دیشب، تاوان پس خواهند داد و عدالت درباره شان اجرا خواهد شد.

ضایعه درگذشت مرحوم مهرجویی و همسرشان را به خانواده، دوستان و اهالی هنر تسلیت گفته و از خداوند منان برای آن دو عزیز، رحمت واسعه الهی مسألت می نمایم.

داریوش مهرجویی و همسرش حمیده محمدی فر، دیشب در خانه خود در کرج توسط افراد ناشناس به قتل رسیدند. مرحوم مهرجویی متولد ۱۳۱۸ بود و با ساخت آثاری مانند گاو، دایره مینا، هامون، لیلا، سارا، پری، اجاره نشین‌ها، مهمان مامان، نارنجی پوش، سنتوری، آسمان محبوب و لامینور از جمله کارگردانان صاحب سبک سینمای ایران به شمار می آمد.

رسانه سینمای خانگی- او، پیرِ سینما بود

خبر شوک آمیز و تلخ قتل داریوش مهرجویی و همسرش در کابوس شبانه ۲۳ مهر ماه را باورمان نیست، ای کاش صبح از خواب بیدار می‌شدیم و به جای آنکه خبر تلخ رفتن خالق «گاو»، «هامون»، «اجاره‌نشین‌ها» را می‌دیدیم، خودمان را کنار سینما فلسطین در سیل جمعیتی پیدا می‌کردیم که در انتظار تماشای «سنتوری» در جشنواره بودیم اما گویا خبر درست است و باید ناباورانه از کارنامه سینمایی‌ یکی از بنیانگذاران موج نو سینمای ایران بنویسیم.

به نقل از رسانه سینمای خانگی از ایسنا، آذر ماه سال ۱۴۰۰ به بهانه تولد داریوش مهرجویی با او تماس گرفتیم، او که آخرین فیلمش «لامینور» در اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۱ اکران شد، هنوز خاطرات تلخ توقیف «سنتوری» را یادآوری می‌کرد.

مهرجویی در طول بیش از نیم قرن فیلمسازی، علاوه بر خلق شخصیت‌های ماندگار در سینما، بازیگرانی را با فیلم‌هایش به سینمای ایران معرفی کرده که هر کدام یا ستاره شدند یا مسیری تازه پیش‌رویشان باز شد؛ مثل عزت‌الله انتظامی، خسرو شکیبایی، بیتا فرهی، علی مصفا و لیلا حاتمی. 

آثار او در سال‌های دور وقتی که شرکت در جشنواره‌های جهانی این‌چنین مرسوم نشده بود، در جشنواره‌های معتبری مثل ونیز، برلین، کن، شیکاگو و توکیو شرکت داشت و جایزه‌هایی هم گرفت؛ اما به همان میزان فیلم‌هایش دچار ممیزی یا عدم نمایش شده‌اند.

او در آخرینم مصاحبه با ایسنا درباره اینکه آیا قصد ساخت فیلم جدیدی را ندارد، ضمن گلایه از برخی ممیزی‌ها گفته بود: کلا هم شرایط طوری است که با این گرانی و تورم، فیلمسازی صرف نمی‌کند، چون ساخت یک فیلم دست‌کم ۱۰ میلیارد تومان هزینه دارد و باید موقع اکران ۳۰ میلیارد بفروشد تا به پول اولیه‌اش برسد.

مهرجویی یادآور شده بود: من این روزها در حال نوشتن خاطراتم هستم، آنجا خیلی از مسائل را درباره آنچه بر سر فیلم‌هایم آمد می‌گویم.

کارگردان «اجاره نشین‌ها» با وجود گله‌هایی که داشت تاکید می‌کرد: با همه این اتفاق‌ها می‌دانم که سینما پابرجا می‌ماند چونجوان‌ها هر روز مشتاق فیلمسازی می‌شوند و جلو می‌آیند. سینما تفریح مردم است و برای همین، این همه سینما در سال‌های اخیر ساخته شده است؛ هر چند جای افسوس دارد که وقتی ما می‌گفتیم سینما کم است، چیزی نمی‌ساختند اما حالا که وضع فیلم‌ها به اینجا رسیده، این همه سالن سینما ساخته شده است.

مهرجویی که روزگاری به آمریکا رفت تا در دانشگاه فقط سینما بخواند، رشته اصلی‌اش را به فلسفه با گرایش سینما تغییر داد و در دهه ۱۳۴۰ شروع به فیلمسازی کرد تا سال ۴۸ که یکی از آثار ماندگار سینمای ایران یعنی «گاو» را ساخت؛ فیلمی که تولیدش سختی‌های خود را داشت و تهیه‌کننده‌های زیادی آن را رد می‌کردند، چون آن روزها دور، دورِ فیلم‌هایی مثل «گنج قارون» با رقص و آواز بود.

او در همان سال‌های قبل از انقلاب چند فیلم دیگر از جمله «دایره مینا» را ساخت و چند سال بعد از انقلاب هم با «اجاره نشین‌ها» یکی از بهترین فیلم‌های کمدی سینما را ثبت کرد.

مهرجویی در سال ۶۸ تصمیم به ساخت فیلمی می‌گیرد که هیچ تهیه‌کننده‌ای حاضر به همکاری برای تولید آن نمی‌شود، چون آن را در فروش موفق نمی‌دانند ولی مهرجویی که دوست داشت آنچه را در سر دارد بسازد برای اولین بار خودش تهیه‌کنندگی یک فیلم را برعهده می‌گیرد و این طور می‌شود که «هامون»، یکی از به یادماندنی‌ترین فیلم‌های مهرجویی و سینمای ایران می‌شود.

«بانو»، «سارا»، «پری»، «لیلا»، «بمانی»، «درخت گلابی» و «مهمان مامان» دیگر کارهای مهم و شاخص این فیلمساز در دهه‌ ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ بودند تا اینکه سال ۸۵ «سنتوری» ساخته شد؛ فیلمی که در جشنواره فجر تحسین‌برانگیز بود و جایزه هم گرفت، اما شبِ اکران عمومی‌اش توقیف شد. این توقیف که ضربه سختی برای مهرجویی بود، سه ماه بعد به قاچاق دی‌وی‌دی فیلم ختم شد.

او که در تمام این سال‌ها مشغول نوشتن و ترجمه هم بوده، پس از «سنتوری» به‌سراغ ساخت فیلم‌هایی رفت که دیگر مثل قبل علاقه‌مندان و مخاطبانش را راضی نمی‌کرد؛ فیلم‌هایی که اگرچه شاید  با دغدغه شخصی و اجتماعی مهرجویی ساخته شدند اما انتظار طرفداران مهرجویی را برآورده نکردند و این تصور را پیش آوردند که شاید دوران اوج او هم با تاراج «سنتوری» به پایان رسیده است. 

اما مهرجویی که چند سالی بود می‌خواست قصه‌ای دیگر از «سنتوری» بسازد، در آستانه نهمین دهه زندگی‌اش فیلم «لامینور» را ساخت که سال گذشته اکران شد.

و اما یکی از آخرین برنامه‌های که برای داریوش مهرجویی تدارک دیده شد، در ۲۳ اردیبهشت ماه ۱۴۰۰ انجمن فیلم کوتاه ایران بزرگداشتی برای داریوش مهرجویی ترتیب دادند که در آن نشان ایسفا را اهدا کردند.

در بخشی از مراسم به روال سال های قبل که تندیس ایسفا به یک فیلم ساز قدیمی اهدا می شد، فیلم کوتاهی پخش شد که در آن نشان ایسفا در منزل داریوش مهر جویی به او اهدا شد، این فیلم ساز سخنان کوتاهی را خطاب به فیلم سازان مطرح کرد که از اهمیت این نوع فیلم سازی سخن می گفت و تاکید می کرد که فیلم سازی کوتاه،کار سختی است چون در زمان کوتاه باید حرفت را مطرح کنی .

خالق “اجاره نشین‌ها”، “هامون”،  “لیلا”، “مهمان مامان” ، “سارا” یادآور شده بود که خودش ۱۰ فیلم کوتاه ساخته است و از دست اندرکاران آکادمی فیلم کوتاه که در این روزگار کرونا زده این نشان را به او دادند، تشکر کرده بود.

داریوش مهرجویی فیلم‌های چون الماس ۳۳ ، آقای هالو، مدرسه ای که می‌رفتیم، بانو، درخت گلابی، میکس، دختر دایی گمشده، بمانی،طهران تهران، آسمان محبوب، نارنجی‌پوش، اشباح و … را هم در کارنامه هنری‌اش دارد و در گزارش‌های بعدی مبسوط‌تر درباره کارنامه سینمایی‌اش خواهیم نوشت.

*منبعی که برای تاریخ تولد داریوش مهرجویی به آن استناد شده، دانشنامه سینمای ایران تالیف عباس بهارلو است که ۱۷ آذر سال ۱۳۱۹ در آن قید شده در حالی که در برخی منابع دیگر مثل ویکی‌پدیا سال ۱۳۱۸ درج شده است.

رسانه سینمای خانگی- آقازادۀ کاندیدای ریاست‌جمهوری، با کدام پول فیلم ساخت

علیرضا قاسم‌خان تهیه‌کننده فیلم «ستون ۱۴» به کارگردانی امیرحسین همتی فرزند رئیس اسبق بانک مرکزی ضمن اشاره به دلایل شکست این فیلم در گیشه، به توضیحاتی درباره همکاری با این کارگردان پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، علیرضا قاسم‌خان تهیه‌کننده فیلم سینمایی «ستون ۱۴» به کارگردانی امیرحسین همتی که روزهای پایانی اکران عمومی خود در سینماها را طی می‌کند، در گفتگو با مهر، درباره وضعیت فروش این فیلم گفت: به نظرم صحبت درباره شرایط فروش فیلم‌ها در وضعیت فعلی سینماهای کشور، بیشتر از جنس حرف‌های انتزاعی است. چراکه قبل از وضعیت فروش یک فیلم، ما باید درباره وضعیت سینمای ایران صحبت کنیم. سینمای ایران امروز با فراگیری پلتفرم‌ها و مدل‌های تازه تماشای فیلم‌ها مواجه است که پیش‌تر درباره آن فکری نکرده بودیم و برای احیای خود نیاز به بازاندیشی در این حوزه‌ها دارد.

وی در پاسخ به اینکه در همین شرایط هم فیلم‌هایی هستند که فروش خیلی خوبی را تجربه می‌کنند، توضیح داد: در این زمینه دلیل اصلی را باید در نوع ارتباط سینمای ایران با جامعه ایرانی جستجو کرد. واقعیت این است که نسل جدید ما که گروه سنی ۲۰ تا ۴۰ سال را در بر می‌گیرد و مخاطبان بالقوه سینما محسوب می‌شوند، اطلاعات بصری و ذائقه تصویری خود را تنها از طریق تماشای فیلم بر پرده سینما تأمین نمی‌کند و به همین دلیل ما ناگزیریم به روش‌های دیگر عرضه آثار خود هم فکر کنیم.

تهیه‌کننده «ستون ۱۴» ادامه داد: در زمینه توفیق فیلم‌ها، مسائل دیگری مانند هنرپیشه‌ها هم تعیین‌کننده هستند. برخی فیلم‌های موفق امروز بازیگرانی دارند که با خودشان مخاطبانی را به سالن سینما می‌کشانند. در این شرایط اما فیلم ما با سه بازیگر جوان به اکران رسید. ما در «ستون ۱۴» در کنار میترا حجار بازیگران جوانی را قرار دادیم که به‌نظر شروع موفقیت‌آمیزی در سینما داشته‌اند. علی‌رغم آنکه فیلم ما کمتر دیده شده اما بازی این بازیگران در فیلم درخشان بوده است.

«ستون ۱۴» مخاطب سینمارو را پای خود نشاند

وی تأکید کرد: کارگردان فیلم «ستون ۱۴» یک کارگردان فیلم‌اولی اما به‌شدت تواناست. بازیگران فیلم هم غیر از خانم حجار شاید در فیلم‌های سینمایی کمتر دیده شده‌اند اما با فیلم ما بازی آن‌ها هم به چشم آمد. یکی از صاحبان سینماها به من می‌گفت ما فیلم شما را در برخی روزها با ظرفیت کامل اکران می‌کردیم و در برخی روزها با ظرفیت نیمه اما جالب این بود که در هر ۲ حالت بعد از اتمام فیلم مخاطبان می‌نشستند و تیتراژ را نگاه می‌کردند. نوع روایت و ساختار این فیلم به گونه‌ای بوده که مخاطب سینمارو را پای خود نشانده است.

قاسم‌خان گفت: من طبیعتاً انتظار ندارم عملکرد فیلم ما در گیشه با «فسیل» و «نارگیل» مقایسه شود. رقیب ما شاید فیلم «بی‌مادر» باشد که بازهم نسبت به این فیلم، ما شرایط متفاوت‌تری داشتیم. پخش‌کنندگان فیلم «ستون ۱۴» گویی برای فیلم‌های دیگرشان بیشتر وقت گذاشتند و برای فیلم ما، کمتر توانستند وقت بگذارند.

میترا حجار در پشت صحنه «ستون ۱۴»

تهیه‌کننده «ستون ۱۴» درباره اینکه ثبت فروش کمتر از ۴۰۰ میلیون تومان برای این فیلم در گیشه را چگونه ارزیابی می‌کند، گفت: از نظر اقتصادی قطعاً این فروش یک شکست است. قطعاً در این شرایط یک فیلم باید ۷ تا ۱۰ میلیارد تومان در گیشه فروش داشته باشد تا بتواند از شکست اقتصادی خود جلوگیری کند اما از منظر سینمایی، این تجربه را شکست نمی‌دانم. من پیش از این فیلم «روزهای نارنجی» از آرش لاهوتی را تهیه کرده بودم که آن فیلم هم در شرایط کرونا، فروش بسیار پایینی در سینماها داشت اما همزمان ۲۳ جایزه بین‌المللی هم گرفته بود. این پروژه‌ها از منظر مسائل مالی و اقتصادی، شکست خورده‌اند اما از نظر کارنامه تهیه‌کنندگی‌ام آن‌ها را شکست نمی‌دانم چرا که فیلم‌های بد نساخته‌ام.

پیش از این فیلم «روزهای نارنجی» از آرش لاهوتی را تهیه‌کنندگی کرده بودم که آن فیلم هم در شرایط کرونا، فروش بسیار پایینی در سینماها داشت اما همزمان ۲۳ جایزه بین‌المللی هم گرفته بود. این پروژه‌ها از منظر مسائل مالی و اقتصادی، شکست خورده‌اند اما از نظر کارنامه تهیه‌کنندگی‌ام آن‌ها را شکست نمی‌دانم

وی با اشاره به یکی دیگر از فیلم‌های خود در مقام تهیه‌کننده با نام «ایستگاه اتمسفر» به کارگردانی مهدی جعفری، ادامه داد: آن فیلم هم در اکران بسیار مهجور بود اما روی پلتفرم‌ها بسیار خوب دیده شد. امیدواریم «ستون ۱۴» هم در پلتفرم‌ها بهتر دیده شود. در مجموع شرایط عمومی سینمای ایران به گونه‌ای نیست که مدام به دنبال موفقیت در آن باشیم. مگر من برای یک فیلم چقدر هزینه می‌کنم که بخواهم به اندازه دستمزد یکی از بازیگران فیلم‌های موفق گیشه، به بازیگرم دستمزد بدهم؟!

قاسم‌خان با اشاره به هزینه ۴ میلیارد تومانی تولید «ستون ۱۴» گفت: من نمی‌توانستم سراغ بازیگری بروم که شاید دستمزدش به اندازه کل هزینه فیلم من باشد، در عین اینکه می‌دانستم کارگردانم، استعداد لازم برای روایت چنین قصه‌ای را دارد و اگر شرایط متفاوتی هم داشتم، قطعاً از همین کارگردان برای روایتم استفاده می‌کردم.

آقازادگی درباره امیرحسین همتی صدق نمی‌کند

این تهیه‌کننده درباره نسبت امیرحسین همتی کارگردان جوان فیلم «ستون ۱۴» با یکی از چهره‌های سیاسی معاصر و تأثیر این آقازادگی بر ورود این کارگردان به عرصه حرفه‌ای سینما بیان کرد: واقعیت این است که این مباحث معمولاً برای حاشیه‌سازان جذاب است اما از نظر من آن کسی که منتقد سینماست، باید محصول نهایی را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. اگر فیلم را دیده باشید، رگه‌هایی از استعداد کارگردانی این فیلمساز جوان را در آن دیده‌اید. امیرحسین همتی تحصیل‌کرده سینما و معماری است و تجربه بازیگری در کشورهای دیگر را دارد و حتی درس بازیگری را در ایتالیا دنبال کرده است از این منظر بحث آقازادگی، به آن معنای منفی که در کشور ما مرسوم است، درباره او اصلاً صدق نمی‌کند. من در این مدت تنها یک بار پدر آقای همتی را از نزدیک دیدم و حتی وقتی به شوخی گفتم شما که مسئول بانک مرکزی بودید، کمک کنید تا فیلم پسرتان ساخته شود، خیلی جدی گفت که خودش باید روی پای خودش بایستد.

امیرحسین همتی فرزند عبدالناصر همتی در حال کارگردانی «ستون ۱۴»

قاسم‌خان تأکید کرد: وقتی ما فیلم «ستون ۱۴» را کلید زدیم، پدر آقای همتی دیگر رئیس بانک مرکزی نبود و به‌واسطه استقرار دولت جدید، حتی خیلی جاها جرأت نمی‌کردیم از این انتساب صحبت کنیم! (می‌خندد) یعنی نه تنها حمایت مستقیمی نبود که مجبور بودیم روابط را هم پنهان کنیم. در مجموع آقای همتی، حمایت آن‌چنانی از فیلم پسرشان نداشتند و تنها با من مطرح کردند که او درس کارگردانی خوانده و می‌خواهد اولین فیلمش را بسازد. من پیش‌تر با آقای همتی پدر، در تلویزیون همکار بودم. او در دهه ۶۰ معاون سیاسی سازمان صداوسیما بود و من خبرنگار سرویس فرهنگی تلویزیون بودم. وقتی گفت پسرش می‌خواهد فیلم بسازد، من هم گفتم شما هم کمک کنید تا این اتفاق بیفتد. در پاسخ گفت از من انتظار نداشته باشید به کسی زنگ بزنم تا کار پسرم راه بیفتد و یا پول خاص را برای‌تان جور کنم. هر چه هست سرمایه و توان خودش است.

وی تأکید کرد: شخصاً هیچ‌یک از همه این عوامل را مؤثر و مهم نمی‌دانم و معتقدم مهم این است که ببینیم چه فیلمی ساخته شده است. من ۲ سال پیش فیلمی دیدم که تنها با ۳۰۰ میلیون تومان ساخته شده بود، در حالی که به ظاهر فیلم حداقل ۲ میلیارد تومان هزینه برده بود! مهم خود فیلم و کیفیت فیلم است. همه مباحث حاشیه‌ای مانند آقازاده بودن یک کارگردان را باید معطوف به این سوال کنیم که آیا فیلمش ارزش سینمایی دارد یا خیر؟ ما تمام مراحل قانونی ساخت یک فیلم را گذرانده‌ایم، بدون آنکه بخواهیم از جایی سفارشی بگیریم. اصلاً نمی‌خواستیم بگوییم که ما تافته جدا بافته‌ایم.

باز نشر رسانه سینمای خانگی – قبیله گرایی؛ سمّ مهلک عرصه فرهنگ و هنر

با توجه به استقبال مخاطبان گرامی از این یادداشت، و تأثیراتی که بحمدالله این مطلب در میان برخی از مسئولان فهیم کشور در عرصه فرهنگ، هنر، سینما، و تلویزیون از خود به یادگار گذاشت؛ مجدداً روی صفحه پایگاه خبری سینمای خانگی قرار گرفت. امید است مطالبی از این دست بتواند شرایط مدیریت این حوزه بسیار مهم و استراتژیک را بیش از پیش به سوی قرارگرفتن در سطح و شأن انقلاب اسلامی هموار سازد.

تردیدی نیست که سمّ مهلک عرصه فرهنگ، تکیه بر دیدگاه های قبیله ای و عشیره ای است؛ جنبه ای ویرانگر که در گستره ملی و ایران وطنی به شکلی انحصاری و ناشی از تفکر خودی و ناخودی مورد توجه ویژه قرار گیرد. به نظر می رسد، آنچه در نگاه به عملکرد بخش داخلی برخی افراد و نهادهای اجتماعی و حاکمیتی، به پیکره ی فرهنگ ایران بزرگ و انقلابی  آسیب وارد نموده و همچنان لطمه می زند، بیش از هر چیز به وجود نگرش، گرایش، و رفتار تک بعدی مدیرانی معطوف می شود که به جای داشتن دغدغه های جامع، مانع، و فراگیر برای صیانت از ارزش های انقلاب، نظام، و کشور تنها به پیشبرد اهداف جناحی و باندی خود می پردازند. منویات و بیانات رهبری نظام جمهوری اسلامی که به راحتی قابل دسترسی، مطالعه، و بررسی است، حاکی از افق دید پیشرو و پیش برنده ی ایشان در وسعتِ فرهنگ، هنر، و رسانه کشور است. اما، به واقع زمانی می توان امیدوار بود که خواسته های رهبری در عرصه فرهنگ و هنر به طرزی مؤثر و رو به کمال در سطح کشور پیاده گردد و نتایج با ارزش و مفید آن به راحتی دیده شود، که عملکرد مدیران مربوطه در تمامی سطوح ملی، منطقه ای، و محلی از دیدگاه های باندی و جناحی خالی بوده، تنها دغدغه، توجه به انجام کارها و فعالیت های عمیق، مفید، و مؤثر در راستای تقویت اهداف مطلوب مردم سالاری دینی در کشور باشد.

نگارنده قصد نادیده گرفتن نمونه­ های بسیار زیاد مصادیق آثار و افعال ارزشمند و مفید موجود در کارکرد مدیران این عرصه را ندارد؛ اما از زاویه ی انصاف و با نگاهی منصفانه نمی توان اذعان نکرد که در مقایسه با سطح بسیار بالا و والای کمی و کیفی مطلوب در خصوص اقدامات ریز و درشت فرهنگی، هنری، و رسانه ای در نظام جمهوری اسلامی، حجم و کیفیت مجموعه فعالیت های انجام شده اعتبار چندانی ندارد. با وجود این و در همین محدوده ی موجود، اگر نگاه قبیله ای و باندی این بخش قابل توجه از مدیران کنار گذاشته شود و هر سیاست، یا تصمیم، و اقدامی در این زمینه با توجه به الزامات فراگیری، گستردگی، و آینده نگری آن صورت پذیرد، به طور قطع مشکلات و مسائل عرصه فرهنگ به کمترین سطح ممکن کاسته خواهد شد، اتحاد و یکپارچگی مسئولان، اندیشمندان، فرهنگیان، هنرمندان، و مردم، چنان نتیجه ی قدرتمندی را در زمینه آثار و افعال فرهنگی و هنری پدید خواهد آورد که ضمن تأمین منافع حداکثری مردم، مسئولان و هنرمندان در تمامی سطوح فردی، اجتماعی، و ملی؛ بی هیچ تردیدی حیرت و تحسین جهانیان را نیز به دنبال خواهد داشت، و صد البته باعث الگوپذیری آزادگان و مستضعفان جهان برای رسانیدن خود به سبک زندگی اسلامی (و ایرانی) خواهد گردید. برای نمونه به تجربه های “دفاع مقدس”، “دفاع از حرم و ایجاد جریان جهانی مبارزه با داعش”، “مقابله با بیماری منحوس و تروریستی کرونا”، “پیشرفت های علمی در زمینه های دفاعی، هوافضا، سلول های بنیادین”، و امثال آن اشاره می شود که نمونه های تأیید شده ی ایرانی اسلامیِ مردم و مسئولان در نتیجه ی کنار گذاشتن آن نگاه مخرّب است.

با کمال تأسف، این روزها شاهدیم که عده ی زیادی از افراد دغدغه مند نظام و انقلاب و ملت ایران اسلامی، علی رغم آن که از جان و دل برای حفظ ارزش ها و آرمان های انقلاب اسلامی مایه گذاشته اند تنها به دلیل وجود نگاه های جناحی و قبیله ای خانه نشین شده و به اجبار و اکراه، و بهانه های واهی از حضور موثر در عرصه های گوناگون فرهنگ، هنر، و رسانه کنار رفته، یا کنار گذاشته شده اند. اما، درست در نقطه مقابل، افرادی در پشت نقاب جوانگرایی در رأس امور و فعالیت های فرهنگی، هنری، و رسانه ای قرار گرفته اند، که چه بسا بودجه های هنگفتی را از جیب بیت المال برای تولید آثار بی ارزش و بعضاً منافی با ارزش های انقلاب و نظام تلف می کنند، و بدتر آن گاهی متفاوت از نظام و ملت فکر می کنند، و شاید دیدگاه های شبه روشنفکرانه و براندازانه ای هم دارند. اگر بدبینانه هم نبینیم، هیچ گاه در طول تاریخ دیده نشده است که مثلا در حوزه پزشکی و درمانی فردی بدون داشتن تخصص مرتبط با علوم طب، به مسئولیت داروخانه، بیمارستان، یا درمانگاهی گمارده شده باشد، در حالی که معکوس آن در ساختارهای فرهنگی، هنری، رسانه ای به وفور دیده می شود و کسانی بر صندلی های این مدیریت تکیه می زنند که هیچ تجربه یا دانش مؤثری در این زمینه نداشته اند. خاصیت و نمود مدیریت در این عرصه سهل و ممتنع بودن آن است که بر اساس ضرب المثل، از دور دل می برد و از نزدیک زهره می دَرَد! چرا که تصمیم گیری در عرصه فرهنگ، هنر، و رسانه بسیار بسیار دشوارتر از سایر عرصه ها است.

فاجعه آن گاه شکل جدّی تری به خود می گیرد که همین افراد نالایق و نادان، نگاه باندی و جناحی هم داشته باشند!بنابراین برای تحقق دیدگاه های رهبری نظام که بی تردید برای پیشرفت و تعالی کشور تعریف شده، به نظر می رسد باید ابتدا تجدید نظری جدی و اساسی بر روی افرادی که در رأس امور فرهنگی، هنری، و رسانه ای کشور فعالیت می کنند، صورت پذیرد تا تنها آنانی که ضمن داشتن تخصص و تجربه لازم، نگاه باندی و جناحی در حوزه مسئولیت خود نداشته باشند به کارشان ادامه دهند؛ آنگاه سپهر مشاوران مدیران نیز مورد بررسی واقع گردد تا افراد کج اندیش، کوته فکر، باندباز، فاسد، و ترسو نتوانند مدیران توانمند و شجاع را احاطه کرده، قدرت تصمیم گیری او را محدود به ناتوانی خود بنمایند.

رسانه سینمای خانگی- اسپانیا پذیرای پنج فیلم کوتاه ایران

پنج فیلم کوتاه ایرانی به شانزدهمین جشنواره «ایسلانتیلا» اسپانیا راه پیدا کردند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، فیلم کوتاه «تیر خلاص» به کارگردانی رضا گودرزی، «برف سراسری» به کارگردانی پارسا دهقانیان، «قتل موجه» به کارگردانی ابراهیم رهنما، «کت ومن» به کارگردانی هادی شیبانی، «نارنجی» به کارگردانی ارمیا ربانی و «تک شاخ» به کارگردانی محمد کمال علوی به شانزدهمین دوره جشنواره «ایسلانتیلا» اسپانیا راه پیدا کردند

شانزدهمین دوره این رویداد رقابتی از اوایل ماه ژوئیه تا اواخر آگوست در پاسیو مرکز فعالیت‌های شهر ایسلانتیلا برگزار خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- «نارنجی» راهی اسپانیا شد

از مشاور رسانه‌ای پروژه، فیلم کوتاه «نارنجی» به کارگردانی ارمیا ربانی در ادامه حضور بین‌المللی خود به بخش رقابتی شانزدهمین دوره جشنواره ایسلانتیا اسپانیا راه یافت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، جشنواره بین‌المللی فیلم ایسلانتیا Islantilla Cinefórum Film Festival تابستان هر سال در شهر ایسلانتیا برگزار می‌شود و در آن طیف وسیعی از آثار کوتاه و بلند سینمایی به رقابت می‌پردازند. این جشنواره که به «زیر نور ماه» معروف است؛ آثار برگزیده را در فضای باز این شهر ساحلی برای مخاطبان به نمایش می‌گذارد.

شانزدهمین دوره این جشنواره، دوم جولای (۱۱ تیرماه ۱۴۰۲) آغاز به کار خواهد کرد و نمایش و رقابت بین صد فیلم کوتاه تا ماه آگوست ادامه خواهد یافت.

فیلم کوتاه «نارنجی» پیش از این در دوازدهمین دوره جشنواره ESNE Feelmotion اسپانیا، نامزد بهترین فیلم کوتاه داستانی شده بود.

نارنجی؛ آمادۀ نمایش شد

فیلم کوتاه «نارنجی» ساخته ارمیا ربانی آماده نمایش شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، فیلم کوتاه داستانی «نارنجی» به نویسندگی و کارگردانی ارمیا ربانی پس از اتمام مراحل تدوین و صداگذاری، آماده نمایش شد.

در خلاصه داستان این فیلم کوتاه آمده است: «حالا که رفته‌ای چه بگویم به آن همه نارنجی که در پاییز یکی یکی از شاخه‌ها می‌افتند و سراغ تو را می‌گیرند.»

اشکان فاتح، ستایش دلقی، مرضیه انوری‌پور و سیما خان‌وکیلی از جمله بازیگران فیلم کوتاه ربانی هستند.

عوامل فیلم کوتاه «نارنجی» عبارتند از:

نویسنده و کارگردان: ارمیا ربانی، تهیه کننده: محمدرضا حسین‌نیا، تصویربردار: یوسف صفایی، برنامه ریز : محمدرضا حسین‌نیا، دستیار کارگردان: امیرحسین امینی یزدی و علی محمد طاهری، دستیاران تصویر: امیرحسین شیرپور، علیرضا اسماعیلی و جعفر امیری، صدابردار: علیرضا صفدری، مدیر تولید: فاطمه حسینی، گریم: مهوش کاظمی، عکاس: فهیمه دانشی، مجید کاظمی و حسن ربانی، منشی صحنه: مطهره فاروقی، طراح صحنه و لباس: ارمیا ربانی، دستیاران: حامد اسماعیلی و فاطمه قربانی، تدارکات: مهلا مقصودی، سرمایه گذار: محمدرضا حسین‌نیا و اعظم ربانی، پشتیبانی فنی تصویر: شرکت سینمایی رنتال کندل لایت، پشتیبانی فنی صدا: شرکت آریا صوت شرق، مجری طرح: انجمن سینمای جوان مشهد و مجموعه هنری کلوزآپ.

خروج از نسخه موبایل