رسانه سینمای خانگی_غفلت از سینمای دفاع مقدس؟

هفته دفاع مقدس بواقع پاسداشت دوران طلائی ظهور و بروز بصیرت در فرزندان ملتی است که صدها سال طعم حکومت داری عصر بی کفایت پهلوی وخاندان فاسد آنان را چشیده بودند و برای حفظ پرچم، استقلال و شرف خویش با دستان خالی،سلاح ایمان و با عشق به ولایت فقیه به میدان آمدند، میدان نبردی که سینماگران هم با حضور در آن رشادتهای رزمندگان اسلام را با دوربینهای خود به ثبت رساندند تا به عنوان فرزندان خلف خمینی کبیر نامشان در تاریخ دفاع مقدس جاودانه بماند…این ایام فرصتی است تا به بررسی سینما در دوران دفاع مقدس بپردازیم

یادداشت مهدی سرتاج/دفتراصفهان

شروع جنگ تحمیلی و تبلور فرهنگی مکتب امام خمینی

با شروع جنگ تحمیلی طبیعی بود که هنرمندان سینما همپای دیگر رزمندگان برای ثبت لحظات جنگ در این میدان نبرد حضورداشته باشند، در یکی از این روزهای جنگ ،دوربین مستند ساز آرام آرام به رزمنده ای که یک دست نداشت و در دل خاکریز نشسته بود، نزدیک می شود… گزارشگر میگوید خودتون را معرفی کنید.او خود را این چنین معرفی می کند: «سرباز اسلام حسین خرازی…»! حسین خرازی همان فرمانده نامدار و با اخلاص که به سربازانش می‌گفت کار باید برای رضای خدا باشد و خود را نه یک فرمانده که یک سرباز اسلام معرفی می‌کرد. این بیان سرشار از خضوع و گمنانی توسط یک فرمانده بزرگ ، درست همان نقطه ای است که سینما را وارد یک گونه جدید از فیلمسازی می‌کند و در آن گونه، تکنیک جای خود را به مفاهیم انسانی و اخلاقی می‌دهد که در هیچ جنگی تا کنون تجربه نشده، مفاهیم جدید انسانی که فرزندان مکتب خمینی کبیرآن را به ظهور و بروز رسانده بودند سینمائی که براساس فرمایشات راهگشا و روشن گرایانه‌ی حضرت امام(ره) که فرمودند «ما با سینما مخالف نیستیم ما با فحشا مخالفیم…»، در سال‌های بعد از انقلاب، اجازه‌ی ظهور و بروز پیدا کرده بود، و حالا با ورود فیلمسازان آماتور و نیمه حرفه‌ای، در روزهای آغازین جنگ به جبهه‌ها توانست رسالت خود که ثبت مستندات وقایع جبهه‌های حق علیه باطل بود را به انجام برساند.

شکل گیری ژانر سینمای دفاع مقدس

دوران هشت ساله دفاع مقدس و مقاومت رزمندگان اسلام در صحنه های نبرد، تداعی کننده یکی از زیباترین جلوه های تمدن بشر بود که در آن، ایثار، گذشت، جهاد و شهادت، جلوه گر بود. این ویژگی‌های ارزشمند رفتاری، موجب شکل گیری فرهنگ دفاع مقدس شد تا در نهایت ژانری که می توانست سینمای جنگ نامیده شود به واسطه بروز رفتارهای خارق العاده انسانی رزمندگانش به سینمای دفاع مقدس مبدل شود، سینمائی که گونه منحصر بفرد سینمای ایران نام گرفت. ژانر دفاع مقدس با پرداختن به روحیات رزمندگان، باورها و اعتقادات آنها براساس وجوه شخصیتی رزمندگان به تدریج به اوج خود رسید و موجب ارتقای سطح کیفی سینمای دفاع مقدس شد.در این میان، نگاه و رویکرد مسئولین و فیلمسازان به دفاع مقدس در فرایند شکل گیری این گونه سینمائی و ارتقاء سطح آن موثر بوده است که آن را می توان از دومنظر مورد واکاوی قرارداد. رویکرد اول: رویکرد الهی، ارزشی و حماسی است که از بدو انقلاب، ظهور و بروز یافته است و شهید سید مرتضی آوینی را می توان از اصلی‌ترین چهره‌هائی نام برد که در توسعه این فکرموثر بوده است. رویکرد دیگر- که بسیاری از تولیدات سینمای دفاع مقدس و به ویژه تولیدات پس از جنگ را شامل می‌شود- رویکرد انتقادی یا نقادانه به موضوع جنگ است. در این رویکرد، فیلمساز، سراغ معضلات و آسیب هایی می‌رود که زیر خاکسترها و غبارهای جنگ پنهان مانده و عمدتا با پایان جنگ و کنار رفتن غبارها، دوربین سینما به سمت آنها تغییر جهت میدهد.

فراز و فرود سینمای دفاع مقدس در سایه سوء مدیریت

آنچه که در بررسی وضعیت تولید فیلم‌های دفاع مقدس طی 4 دهه پس از انقلاب، نشان میدهد این است که تولید آثار سینمایی و دفاع مقدس با افت و خیزهای فراوانی روبرو بوده است. این ژانر سینمائی به دلیل بی برنامگی، به جای رشد و بالندگی، در مسیر افول حرکت کرده وطی سالهای گذشته به لحاظ کمی و کیفی- مسیر قهقرا را طی کرده است. با نگاهی به چهار دهه فعالیتهای فرهنگی- به ویژه در حوزة سینمای دفاع مقدس- درمی‌یابیم که تاکنون، رویکردهای مختلفی در تولیدات سینمای دفاع مقدس وجود داشته است. هدف همه این رویکردها، بازیابی فرهنگ و ارزشهای نهفته در دفاع مقدس و انتقال آن به نسلهای آینده بوده است ولی رسیدن به این هدف و آرزوی شیرین، مقدماتی را می طلبد که در سایه سوء مدیریت و استراتژی غلط مدیران فرهنگی تحقق پیدا نکرد.

مروری بر تاریخ تولیدات سینمای دفاع مقدس

در سال‌های اولیه جنگ، نداشتن تجربه در ساخت فیلم جنگی و فقدان شناخت از حال و هوای حاکم بر جبهه‌ها باعث شد تا نخستین نمونه‌های این ژانر، آثار قابل‌قبولی از کار درنیایند؛ سال‌هایی که هنوز سینمای جنگ هویت نیافته بود. هرچند از دل همین تجربه‌ها و همین فیلم‌ها، سینمایی قهرمان‌محور پدید آمد که در دهه ۶۰ تماشاگران بسیار داشت. در بررسی سینمای جنگ نقش و اهمیت فیلم‌هایی، چون «عقاب‌ها»، «گذرگاه»، «بلمی به‌سوی ساحل» و «کانی‌مانگا» را نباید فراموش کرد؛ فیلم‌هایی که به جای شخصیت بیشتر به حادثه اهمیت می‌دادند و به گیشه سینما‌ها رونق می‌بخشیدند. آنچه از آن به‌عنوان سینمای دفاع‌مقدس یاد می‌شود با فیلم «دیار عاشقان» آغاز شد، با «پرواز در شب» ادامه یافت و با «دیده‌بان» و «مهاجر» اوج گرفت. در این میان اما باید سهمی ویژه برای مجموعه «روایت فتح» قائل شد. کاری که مرتضی آوینی و گروهش انجام دادند ارائه تصویری بی‌واسطه از فضای حاکم بر جبهه‌ها بود. با تصاویری که اغلب به شیوه دوربین روی دست فیلمبرداری شده بود و با گفتار متن‌هایی که آوینی خود می‌نوشت و می‌خواند، شیوه تازه و بدیعی در مستند‌های جنگی شکل گرفت که بعد‌ها مستند اشراقی نامیده شد؛ مستند‌هایی که سینمای دفاع‌مقدس را وارد فضایی تازه کرد.

سینمای دفاع مقدس در دهه 60 و 70

بهترین فیلم‌های دفاع‌مقدس اغلب پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ ساخته شدند. از «مهاجر» و «هور در آتش» گرفته تا «سفر به چزابه» که همگی در انتهای دهه ۶۰ یا نیمه اول دهه ۷۰ ساخته شدند و جایگاهی تثبیت شده به‌عنوان بهترین‌های سینمای دفاع‌مقدس دارند؛ سینمایی که از نیمه دوم دهه ۷۰ دچار بحران شد. بهترین فیلمسازان این عرصه ترجیح دادند به جای فیلم دشوار جنگی، سراغ گونه‌های دیگر بروند. بیشتر فیلمسازان شاخص سینمای جنگ در دهه ۷۰ سراغ سینمای اجتماعی رفتند. هرچه زمان گذشت، ساخت فیلم جنگی دشوارتر و پرهزینه‌تر شد. خروجی نهاد‌هایی که متولی سینمای دفاع‌مقدس محسوب می‌شدند در اغلب موارد قابل‌قبول نبود و در مواردی به‌نظر می‌رسید فیلمسازان جوان از فیلم جنگی به‌عنوان سکویی برای ورود به سینمای حرفه‌ای استفاده می‌کنند.

دهه هشتاد برای سینمای دفاع مقدس

سینمای دفاع‌مقدس نتوانست از این گنجینه بی انتهای دفاع مقدس بهره ببرد و در ورطه تکرار افتاد و آثاری جلوی دوربین رفتند که اغلب فاقد ارزش‌های سینمایی و بدون حداقل جذابیت برای جذب مخاطب بودند. از نیمه دوم دهه ۸۰ با ورود ده‌نمکی به عرصه و ساخته شدن سری فیلم‌های «اخراجی‌ها» بعد از سال‌ها فیلم‌هایی از سینمای دفاع‌مقدس با اقبال عمومی مواجه شدند.

دهه 90 و سینمای دفاع مقدس

در دهه ۹۰ به‌نظر می‌رسید سینمای دفاع‌مقدس نیازمند تنفس در فضایی تازه است. این اتفاق گاهی با آثاری، چون «ایستاده در غبار» رخ داد و امید‌هایی برانگیخته شد، ولی رویکرد کلی این سینما همچنان با آنچه در دوران طلایی ژانر (در انتهای دهه ۶۰ و ابتدای دهه ۷۰) شاهدش بودیم فاصله بسیار دارد؛ آن هم در شرایطی که هنوز حکایت‌های زیادی از ۸ سال دفاع‌مقدس ناگفته مانده است؛ حکایت‌هایی که نیاز به راویانی خوش قریحه و خلاق و تازه نفس دارد تا مهم‌ترین ژانر سینمای ایران در ۴ دهه اخیر که تولدش را مدیون انقلاب و جنگ است، همچنان رهروانی استوار داشته باشد.

توجه به قهرمانان دفاع مقدس در استانها

مروری کوتاه بر سینمای دفاع‌مقدس نشان می‌دهد مهم‌ترین و هیجان انگیز‌ترین اتفاق‌های سینمای جنگی ایران به سال‌های دور بازمی‌گردد و هر چه به دوران متاخر نزدیک‌تر می‌شویم، سینمای دفاع‌مقدس کمتر توانسته آثاری جالب توجه خلق کند که این مهم، خبر از فقدان اتاق فکری منسجم و کارآمد در این حوزه می دهد. واقعیتی که بدان بایستی اشاره کرد این است که از آنجا که در طول هشت سال دفاع مقدس همه مردم ایران و اقوام ایرانی در این سالها با غیرت و از جان گذشتگی نقش بسزائی در دفاع از این آب و خاک داشتند سینمای دفاع مقدس هم باالطبع بایستی از محوریت تهران خارج شده و گستره تولید خود را به استانها ببرد .استانی همچون اصفهان که با تقدیم 21807شهید در صدر همه استانها بوده و نام آوران زیادی همچون شهید خرازی ،شهید همت،شهید کاظمی،شهیدزرین و… را در دل خود پرورش داده در سینمای ایران نادیده گرفته شده که همین نگاه مغفول مانده از قهرمانان واقعی جنگ سبب فاصله میان تماشاگر و سیاستگذاران سینمای دفاع مقدس و به قهقرا رفتن این گونه سینمائی می شود.در این میان بنیاد فرهنگی روایت فتح در دوره جدید مدیریتی خود با حضور دکتر سید یاشار نادری با راه اندازی معاونت استان‌ها و ساخت فیلم سینمائی تک تیرانداز که برشی از زندگی شهید زرین تک تیرانداز افسانه ای ایران وجهان است نشان داد نگاه جدی به شهدای شاخص استان‌ها دارد انشاء الله این نگاه ارزشمند منجر به تولید آثاری فاخر ازشهدای گرانقدر استانها که همچون ستارگانی بر آسمان ایران می درخشند شود. انشاءالله

باز نشر رسانه سینمای خانگی – قبیله گرایی؛ سمّ مهلک عرصه فرهنگ و هنر

با توجه به استقبال مخاطبان گرامی از این یادداشت، و تأثیراتی که بحمدالله این مطلب در میان برخی از مسئولان فهیم کشور در عرصه فرهنگ، هنر، سینما، و تلویزیون از خود به یادگار گذاشت؛ مجدداً روی صفحه پایگاه خبری سینمای خانگی قرار گرفت. امید است مطالبی از این دست بتواند شرایط مدیریت این حوزه بسیار مهم و استراتژیک را بیش از پیش به سوی قرارگرفتن در سطح و شأن انقلاب اسلامی هموار سازد.

تردیدی نیست که سمّ مهلک عرصه فرهنگ، تکیه بر دیدگاه های قبیله ای و عشیره ای است؛ جنبه ای ویرانگر که در گستره ملی و ایران وطنی به شکلی انحصاری و ناشی از تفکر خودی و ناخودی مورد توجه ویژه قرار گیرد. به نظر می رسد، آنچه در نگاه به عملکرد بخش داخلی برخی افراد و نهادهای اجتماعی و حاکمیتی، به پیکره ی فرهنگ ایران بزرگ و انقلابی  آسیب وارد نموده و همچنان لطمه می زند، بیش از هر چیز به وجود نگرش، گرایش، و رفتار تک بعدی مدیرانی معطوف می شود که به جای داشتن دغدغه های جامع، مانع، و فراگیر برای صیانت از ارزش های انقلاب، نظام، و کشور تنها به پیشبرد اهداف جناحی و باندی خود می پردازند. منویات و بیانات رهبری نظام جمهوری اسلامی که به راحتی قابل دسترسی، مطالعه، و بررسی است، حاکی از افق دید پیشرو و پیش برنده ی ایشان در وسعتِ فرهنگ، هنر، و رسانه کشور است. اما، به واقع زمانی می توان امیدوار بود که خواسته های رهبری در عرصه فرهنگ و هنر به طرزی مؤثر و رو به کمال در سطح کشور پیاده گردد و نتایج با ارزش و مفید آن به راحتی دیده شود، که عملکرد مدیران مربوطه در تمامی سطوح ملی، منطقه ای، و محلی از دیدگاه های باندی و جناحی خالی بوده، تنها دغدغه، توجه به انجام کارها و فعالیت های عمیق، مفید، و مؤثر در راستای تقویت اهداف مطلوب مردم سالاری دینی در کشور باشد.

نگارنده قصد نادیده گرفتن نمونه­ های بسیار زیاد مصادیق آثار و افعال ارزشمند و مفید موجود در کارکرد مدیران این عرصه را ندارد؛ اما از زاویه ی انصاف و با نگاهی منصفانه نمی توان اذعان نکرد که در مقایسه با سطح بسیار بالا و والای کمی و کیفی مطلوب در خصوص اقدامات ریز و درشت فرهنگی، هنری، و رسانه ای در نظام جمهوری اسلامی، حجم و کیفیت مجموعه فعالیت های انجام شده اعتبار چندانی ندارد. با وجود این و در همین محدوده ی موجود، اگر نگاه قبیله ای و باندی این بخش قابل توجه از مدیران کنار گذاشته شود و هر سیاست، یا تصمیم، و اقدامی در این زمینه با توجه به الزامات فراگیری، گستردگی، و آینده نگری آن صورت پذیرد، به طور قطع مشکلات و مسائل عرصه فرهنگ به کمترین سطح ممکن کاسته خواهد شد، اتحاد و یکپارچگی مسئولان، اندیشمندان، فرهنگیان، هنرمندان، و مردم، چنان نتیجه ی قدرتمندی را در زمینه آثار و افعال فرهنگی و هنری پدید خواهد آورد که ضمن تأمین منافع حداکثری مردم، مسئولان و هنرمندان در تمامی سطوح فردی، اجتماعی، و ملی؛ بی هیچ تردیدی حیرت و تحسین جهانیان را نیز به دنبال خواهد داشت، و صد البته باعث الگوپذیری آزادگان و مستضعفان جهان برای رسانیدن خود به سبک زندگی اسلامی (و ایرانی) خواهد گردید. برای نمونه به تجربه های “دفاع مقدس”، “دفاع از حرم و ایجاد جریان جهانی مبارزه با داعش”، “مقابله با بیماری منحوس و تروریستی کرونا”، “پیشرفت های علمی در زمینه های دفاعی، هوافضا، سلول های بنیادین”، و امثال آن اشاره می شود که نمونه های تأیید شده ی ایرانی اسلامیِ مردم و مسئولان در نتیجه ی کنار گذاشتن آن نگاه مخرّب است.

با کمال تأسف، این روزها شاهدیم که عده ی زیادی از افراد دغدغه مند نظام و انقلاب و ملت ایران اسلامی، علی رغم آن که از جان و دل برای حفظ ارزش ها و آرمان های انقلاب اسلامی مایه گذاشته اند تنها به دلیل وجود نگاه های جناحی و قبیله ای خانه نشین شده و به اجبار و اکراه، و بهانه های واهی از حضور موثر در عرصه های گوناگون فرهنگ، هنر، و رسانه کنار رفته، یا کنار گذاشته شده اند. اما، درست در نقطه مقابل، افرادی در پشت نقاب جوانگرایی در رأس امور و فعالیت های فرهنگی، هنری، و رسانه ای قرار گرفته اند، که چه بسا بودجه های هنگفتی را از جیب بیت المال برای تولید آثار بی ارزش و بعضاً منافی با ارزش های انقلاب و نظام تلف می کنند، و بدتر آن گاهی متفاوت از نظام و ملت فکر می کنند، و شاید دیدگاه های شبه روشنفکرانه و براندازانه ای هم دارند. اگر بدبینانه هم نبینیم، هیچ گاه در طول تاریخ دیده نشده است که مثلا در حوزه پزشکی و درمانی فردی بدون داشتن تخصص مرتبط با علوم طب، به مسئولیت داروخانه، بیمارستان، یا درمانگاهی گمارده شده باشد، در حالی که معکوس آن در ساختارهای فرهنگی، هنری، رسانه ای به وفور دیده می شود و کسانی بر صندلی های این مدیریت تکیه می زنند که هیچ تجربه یا دانش مؤثری در این زمینه نداشته اند. خاصیت و نمود مدیریت در این عرصه سهل و ممتنع بودن آن است که بر اساس ضرب المثل، از دور دل می برد و از نزدیک زهره می دَرَد! چرا که تصمیم گیری در عرصه فرهنگ، هنر، و رسانه بسیار بسیار دشوارتر از سایر عرصه ها است.

فاجعه آن گاه شکل جدّی تری به خود می گیرد که همین افراد نالایق و نادان، نگاه باندی و جناحی هم داشته باشند!بنابراین برای تحقق دیدگاه های رهبری نظام که بی تردید برای پیشرفت و تعالی کشور تعریف شده، به نظر می رسد باید ابتدا تجدید نظری جدی و اساسی بر روی افرادی که در رأس امور فرهنگی، هنری، و رسانه ای کشور فعالیت می کنند، صورت پذیرد تا تنها آنانی که ضمن داشتن تخصص و تجربه لازم، نگاه باندی و جناحی در حوزه مسئولیت خود نداشته باشند به کارشان ادامه دهند؛ آنگاه سپهر مشاوران مدیران نیز مورد بررسی واقع گردد تا افراد کج اندیش، کوته فکر، باندباز، فاسد، و ترسو نتوانند مدیران توانمند و شجاع را احاطه کرده، قدرت تصمیم گیری او را محدود به ناتوانی خود بنمایند.

رسانه سینمای خانگی_آن مرد به مرحله تدوین رسید

تازه ترین فیلم بلند وحید پاکزاد در محاصره میان عشق و نفرت به مرحله تدوین رسید

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی _دفتر اصفهان:فیلم بلند آن مرد با نام قبلی پدر خوانده، در سکوت خبری به پایان تصویربرداری رسید و هم اکنون در مرحله تدوین قرار دارد.

وحید پاکزاد درباره تازه ترین اثرش گفت: این فیلم با نزدیک شدن به دنیای پیچیده و در عین حال شیرین دوران نوجوانی چالشهای جذاب این دوران را به تصویر می کشد.

این کارگردان سینمای کودک در روایت کوتاهی از فیلمش گفت:درکمینگاه محاصره میان عشق،نفرت و خشم راه فراری نیست ،حال باید انتخاب کرد.

وی گفت:این فیلم روایت درستی از ظالم و مظلوم است .

علیرضا جلالی تبار،افشین سنگ چاپ،الهام باقری،علی عزیزی،روناک رضائی در این فیلم بلند نقش آفرینی کرده اند.

همچنین عوامل تولید این فیلم عبارتند از:تهیه کننده و کارگردان:وحیدپاکزاد،نویسنده:مهدی سجادپور،مدیرفیلمبرداری:دانیال معتمدزاده،مشاوررسانه ای و مدیرروابط عمومی:مهدی سرتاج

مدیرصدابرداری:سعیدبهرامی،مدیرتولید:علیرضاخدابخشی،طراح صحنه و لباس:فاطمه جهانی،دستیاراول کارگردان وبرنامه ریز:علی اسماعیلی،منشی صحنه:نازنین عرب،طراح گریم:محمدرمضانیان چهرمهینی،اجرای گریم:محمدرمضانیان،بیتا کرباسیان،مدیر تدارکات:منوچهرموحدی،عکاس وتصویربردار پشت صحنه:نویداصغری

رسانه سینمای خانگی – بیست و دومین سکانس عدالت فرهنگی با حضور رییس سازمان سینمایی در نصف جهان کلید خورد – گالری عکس

رئیس سازمان سینمایی کشور بمنظور اجرای تحقق عدالت فرهنگی در بیست و دومین سفر استانی خود نشست صمیمانه ای را با سینماگران کلان شهر فرهنگی اصفهان برگزارکرد
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی – دفتر اصفهان؛ در این نشست که به همت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان برگزار شد، محمد خزاعی رئیس سازمان سینمائی، سوقندی مدیرکل دفترحقوقی اموراستانهاومجلس، هاشم میرزاخانی مدیرعامل موسسه سینما شهر،ی زدان عشیری مدیرکل روابط عمومی سازمان سینمایی، علی تمنائی مدیرکل و رضادهقانی معاونت امور هنری و سینمائی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان و برخی سینماگران شاخص اصفهان حضور داشتند.

در ابتدای این نشست علی تمنائی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری که اصفهان را شهر هنر نامیده اند، گفت: سهم هنر سینما سهم مهم و و بی بدیل است که وظیفه داریم در آن، از ظرفیت مهم هنرمندان اصفهان برای نشر ارزش های دینی، اسلامی و انسانی استفاده کنیم.
در ادامه این دیدار هنرمندان سینمای اصفهان هر کدام با معرفی توان و ظرفیتهای فنی و هنری سینمای اصفهان و نقد عملکرد سازمان سینمائی در نادیده گرفتن ظرفیت نخبگان استان ،عدم اختیارات قانونی و نگاه تشریفاتی و خدماتی به این کلانشهر فرهنگی، تمرکز امکانات و منابع مالی در تهران را سبب فرسایش سینما ،دلزدگی و فرسودگی نخبگان سینما در کلان شهر اصفهان عنوان کردند .
رئیس سازمان سینمائی پس از شنیدن صحبتهای سینماگران اصفهان گفت: از آنجا که خودم برخواسته از شهرستان هستم و بی مهریهای متعددی را دیدم با دغدغه های شما آشنا هستم.


محمد خزائی در ادامه با اشاره به رویکرد سازمان سینمایی در خصوص تحقق عدالت فرهنگی گفت:استانها برای ما مقوله بسیار جدی است از اینرو در بنیاد سینمایی فارابی ،مرکز گسترش سینمای مستندو تجربی،موسسه سینما شهر،مدیریت امور استانها را راه اندازی کردیم که این یعنی توجه جدی و اینکه ما می خواهیم در استانها کار انجام دهیم،توزیع امکانات در سراسر کشور بدنیال تحقق عدالت محوری است البته این به معنای رفع کردن همه مشکلات استانها نیست.
وی در ادامه گفت: زمانی که رئیس سازمان شدم حدود 500 سالن سینما داشتیم با آقای میرزاخانی برنامه ریزی کردیم که در طول 4 سال 400 سالن سینما راه اندازی کنیم که تا کنون 250 سالن محقق شده و تا شهریور ماه 50 سالن سینما در مناطق محروم احداث خواهد شد.
رئیس سازمان سینمائی ادامه داد : در انجمن سینمای جوان استانها هر ساله ساخت 5 فیلم کوتاه مورد حمایت سازمان قرار خواهد گرفت و در زمینه تجهیز انجمن های سراسر کشور در شورای عالی سینما 180میلیارد تومان مصوب شده که تا یکماه دیگر به شماره حساب دفاتر واریز خواهد شد.
وی در خصوص توجه جدی به هنرمندان استانها گفت:در این راستا دستور دادم هنرمندانی که در شهرستانها فیلم کوتاه کار می کنندحتی اگر فیلمی در جشنواره نداشته باشند بتوانند در جشنواره فیلمکوتاه حضور داشته باشند و از برنامه ها و کارگاههای جشنواره بهره مند شوند و برای ارتقاء یکدیگر تلاش کنند که این اتفاق در خصوص جشنواره های فیلم دیگر هم عملیاتی خواهد شد.
خزاعی ادامه داد:جشن مهر سینمای ایران از این به بعد برای تقدیر و تشکر از هنرمندان استانی هر ساله در سراسر کشور برگزار خواهد شد.
وی ادامه داد :در استانها تهیه کنندگان و کارگردانانی داریم که ظرفیت بسیار خوبی دارند ولی چون در استان هستند اجازه ظهور و بروز به آنها داده نمی شودما طرح تهیه کنندگان و کارگردانان استانی را راه اندازی خواهیم کرد که از نیمه دوم سال قظعا اجرائی خواهد شد.در این طرح فیلمسازان باید حداقل دو فیلم سینمائی با شرایط خود استان از معضلات و دغدغه های استان با استفاده ازظرفیت هنرمندان همان استان تهیه کنندتا برای عضویت رسمی به شورای عالی تهیه کنندگان معرفی شوند.
محمد خزاعی در خصوص جشنواره ها گفت:جشنواره هایی که در استان برگزار می شود و هنرمندان همان شهر باید از آن سهمی داشته باشند .بناست در جشنواره فیلم کودک بخشی طراحی شود که آثار هنرمندان اصفهانی بطور جداگانه داوری شود،استفاده از ظرفیت هنرمندان اصفهان در هیات داوران و جلسات نقد و بررسی از جمله این برنامه هاست
ایشان در خصوص مسکن هنرمندان گفت:مسکن فقط در تهران تعریف نشده و برای مسکن هنرمندان در استانها کار ویژه ای انجام خواهد شد که این کار از طریق اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها برای شناسایی هنرمندان فاقد مسکن پیگیری خواهد شد.
وی در پایان گفت:تفاهم نامه ای برای اعتلای سینمای استان اصفهان با استاندار منعقد کردیم که از جمله موارد آن حمایت از تولید یک فیلم بلند سینمائی به ارزش 20 میلیارد تومان ،حمایت از تولید فیلم کوتاه و مستند و همچنین تجهیز زیر ساختهای سالنهای سنمایی می باشد.
در این نشست برخی سینماگران اهل اصفهان از جمله داریوش بابائیان، سید محسن طباطبائی، حسین غیابی، قدرت الله ایزدی، حسین خواجوئی، محمرضا نریمانی ، محمودرضا اسدی، غلامرضا آب آب ، مجید صدیقی ، محمدرضا ممتاز، وحید پاکزاد، سید محمد طباطبائی، اردلان محمدی ، مهدی سرتاج، غلامرضا چیت سازان، محمد فضیله، احسان سراهیان ، ابراهیمی، ستایش ساسانی، احسان اصلاحی، مجید استکی، علی عطریان، خشایار محمودآبادی، شیروانی، ایزددوست، اسماعیل زنگل گیاه و… حضور داشتند.

رسانه سینمای خانگی- امام خمینی، ناجی سینمای ایران

سینما به عنوان ابزار رواج بی بند و باری در ایران در دستان رژیم پهلوی برای مقابله با اندیشه دینی و انحراف جوانان به کار گرفته می شد تا بتواند با تغییر سبک زندگی و رسوخ فرهنگ منحط غربی، با ایجاد فاصله میان دین و زندگی مردم، و القاء تفکر جدائی دین از سیاست، مردم را از ایفای نقش در عرصه های مختلف اجتماعی و سیاسی دورکرده تا جبهه استکبار بتواند به مطامع خود دست پیداکند؛ اما اجرای بخشی از اندیشه ها ی امام خمینی نقشه های آنان را بعد از انقلاب اسلامی با شکست مواجه کرد

یادداشت مهدی سرتاج/ دفتر اصفهان

از سال های نخستین اختراع سینما، یعنی اواخر قرن هجدهم میلادی که فقط نماهایی صامت و ثابت به نمایش گذارده می شد کسی فکرش را هم نمی کردکه این پدیده روزگاری به عنوان رسانه ای دیداری و شنیداری با کمک فناوری بتواند علاوه بر سودآوری اقتصادی، در جایگاه تاثیرگذارترین ابزار هنری بر زندگی مردم بنشیند. قدرت های استعماری در کنار کمپانی هایی که متعلق به خودشان بود، با بهره گیری از تاثیر جادویی سینما، از این ابزار برای اجرای راهبردهای استعماری برای تسلط بر جهان به فعالیت پرداختند و آن را در کشورهای دیگر با همان هدف گسترش دادند. در ایران نیز از همان بدو ورود، دستخوش فساد لجام گسیخته دربار قرار گرفت و سپس در دوره پهلوی این فساد رو به افزایش نهاد و به واسطه فساد اخلاقی غالب اهالی سینما و نفوذ بهائی ها و سرمایه داران شهوت پرست، آلودگی بیشتری را دامن زد.

از آنجا که فضای دینی و مذهبی حاکم بر کشور که از معمولاً مجالس ذکر اباعبدالله الحسین علیه السلام و منبر روشنگرانه حوزه های علمیه بهره می برد، به طور جدّی مانع گسترش این نوع از سینما بود، دربار لاجرم می بایست در فرهنگ و سبک زندگی مردم تغیییرات اساسی بوجود می آورد تا بدون درد سر هدف مفسدانه استعمار پیگیری شود. در این راستا گونه ای از فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی تأسیس شد که از آن با عبارت «فیلمفارسی» تعبیر می گردید. کار به جائی رسید که مجلاّت همسوی دولت نیز هشدار می دادند پنج درصد از تصادفات تهران در اثر حواس پرتی رانندگان از رانندگی و توجه ناخودآگاه به سردر آلوده ی سینماها بوده است. رشد این سینما و اکران فیلم‌های غربی که در آن از نشان دادن صحنه های غیر اخلاقی پرهیز نمی شد، آرام آرام موجب قهر مردم را فراهم و گیشه سینمای ایران را با رکود همراه ساخت. موج سینمای نو که ناشی از تفکرات به اصطلاح روشنفکری مایه می گرفت به تدریج جایگزین فیلمفارسی شد، اما این موج نیز نتوانست سینما را در نزد قاطبه مردم محبوب نماید.

دولت حاکم برای ایجاد پشتوانه برای این سینما تصمیم گرفت به امورات دیگری نیز بپردازد. فرح دیبا که سهمش از سلطنت، مدیریت عرصه فرهنگ و هنر کشور بود، جشن های بزرگی همچون جشن فرهنگ و هنر اصفهان و جشن هنر شیراز را برگزار کرد. اجرای نمایش «خوک و بچه» در جشنواره هنر شیراز که زنده و زننده رابطه جنسی زن و مرد را در معرض دیدگان همگان می گذاشت، فریاد اعتراض امام خمینی را در شهریور 1356به دنبال داشت که با اشاره به آنچه در شیراز رخ داده بود، علمای اسلام را به واکنش در برابر این گستاخی و فسادانگیزی فرخواندند و آنان را به خاطر سکوت در مقابل این اقدام سرزنش نمودند. در هر صورت ارتباط مردم با سینمای فاسد پهلوی روز به روز کم رنگ تر می شد و سینما علی رغم حمایت جدی دربار تقریباً به ورشکستگی کامل تن داد.

حدود یک سال بعد، انقلاب اسلامی به سرعت به سوی پیروزی پیش می رفت و امام خمینی در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ هجری شمسی وقتی از تبعید بازگشت و در میان استقبال باشکوه مردم در کنار قطعه شهدای انقلاب اسلامی در بهشت زهرا س سخنرانی کرد، ماهیت فرهنگی انقلاب اسلامی را تبیین نموده، با اشاره به ابتذال سینما پهلوی فرمود: «سینمای ما مرکز فحشاست. ما با سینما مخالف نیستیم، ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم، ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، با آن مخالف هستیم. ما کِی مخالفت کردیم با تجدد؟ با مراتب تجدد؟ مظاهر تجدد وقتی که از اروپا پایش را در شرق گذاشت – خصوصاً در ایران – مرکز [عظیمی] که باید از آن استفاده تمدن بکنند ما را به توحش کشانده است. سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد؛ و شما می‌دانید که جوان های ما را این ها به تباهی کشیده‌اند. و همین طور سایر این [مراکز]. ما با اینها در این جهات مخالف هستیم. اینها به همه معنا خیانت کرده‌اند به مملکت ما».

بدین گونه امام خمینی رحمت الله علیه، ناجی سینمای ایران شد. فرزندان خمینی سینمای کشور را به دست گرفتند و با ظهور و بروز شخصیت هایی همچون شهید سید مرتضی آوینی، مرحوم فرج الله سلحشور، مرحوم نادر طالب زاده و… این هدف را دنبال کرد و هم اینک علی رغم وجود باقی ماندگانی از آن تفکر منحط در لایه های پنهان و آشکار هنرـ صنعت ـ رسانه ی سینمای ایران سینمای پاک و مؤثر ایران اسلامی تا جایی پیش رفته که آن را در جهان تثبیت کرده است. برای نمونه به ابرگونه (ژانر) جدید «دفاع مقدس» اشاره می شود که حاصل تلاش مقدس فرزندان هنرمند خمینی و سربازان وفادار خامنه ای است. این سینمای پاک به طور طبیعی راه روشنی را در سنمای جهان خواهد گشود.

رسانه سینمای خانگی- در این خلسه ­ی مرگِ آرام، کسی فریاد نمی­ زند!

به مناسبت روز جهانی بدون دخانیات

روز جهانی بدون دخانیات فرصتی مغتنم برای واکاوی سینما – سیگار و تاثیرات آن در زندگی امروز جوامع است. شاید روزگاری سیگار کشیدن ستاره های سینما و همذات پنداری تماشاگر از طریق سیگار کشیدن برای بالا رفتن جذابیت و اعتماد بنفس فرد سیگاری محسوب می شد، ولی امروزه دروازه ورود به مسیری است که در اتاق فکر سازمان‌های جاسوسی بیگانه برای تغئیر سبک زندگی و نابودی نسل آینده ساز  ترسیم شده است.

یادداشت مهدی سرتاج/ دفتر اصفهان

در دوران سینمای کلاسیک هالیوود، نوع و استایل سیگارکشیدن ستاره هائی نظیر همفری بوگارت می توانست یکی از تضمین­ های فروش فیلم باشد. تا قبل از ممنوعیت تبلیغ مستقیم سیگار هم بسیاری از شرکت­های دخانی اسپانسر و سرمایه ­گذار بهترین فیلم­های سینمائی مشهور بودند و از آنجائی که در همان دوره در سالن سینما هم سیگار می کشیدند، دنیا بهشت سیگاری­ ها بود.

خوشبختانه آن دوران در سینمای ایران تمام شد؛ ولی شوربختانه با سرعت گرفتن قطار تولید در پلتفرم ­های نمایش خانگی در همین دوران اخیر، دوباره طعم سینما – سیگار به مزاق فیلمسازان خوش آمده، به بهانه هم ذات ­پنداری، و جذابیت برای جذب مخاطب، قاب سینما به فرهنگ دود و تنباکو! آلوده شده است.

در سال های اخیر برجسته شدن صحنه­ های سیگارکشی در فیلم ­های سینمائی و سریال ­های نمایش خانگی آن چنان از سرعت افسارگسیخته­ ای برخوردار شده که بیش از پیش دوران سینمای ابتدایی جهان را به یاد می ­آورد، گذشته از آن ناخودآگاهِ مخاطب بویژه نوجوانان و جوانان را به خود جلب می ­کند و با توجه به ویژگی­ های دوره سِنّی­ شان که در مرحله شکل­ گیری شخصیت فردی و هویت اجتماعی ­شان بوده و به شدت تحت تاثیر محیط اطراف خود هستند، در رفتار و پوشش آنان اثر می­ گذارد و به طور طبیعی از شخصیت­ های معروف و محبوب و جذاب الگوبرداری می­ شود. سیگار یکی از دسترس­ ترین و ارزان­ ترین امکان موجود در مسیر تقلید از شخصیت محبوب در فیلم برای مخاطب است و در بسیاری از موارد چون به لحاظ اقتصادی توان همسانی با وی در تأمین خانه، خودرو، لباس ­های برند، و… در آنان وجود ندارد تا با حس همذات­ پنداری با بازیگر محبوب خود همراه شوند، تلاش می­ کنند لاأقل در سیگار کشیدن به او شبیه شده و احساس خودقهرمان­ پنداری، محبوبیت، و جذابیت بنمایند.

وقتی شخصیت­ های فیلم در صحنه ­هایی که عصبانی و ناراحت می ­شوند، شروع به سیگار کشیدن می­ کنند، این مفهوم به مخاطب القا می ­شود که می ­توان با سیگار کشیدن به آرامش رسید. بر همین اساس نوجوانان و جوانانی که به دلیل چالش­ های فردی، خانوادگی، و اجتماعی دچار استرس، عصبانیت، افسردگی و سایر تنش­ های روحی و روانی شده یا می ­شوند با استفاده از این راه حل غیر واقعی و القایی فیلم­ ها به سیگار پناه می­ برند و اگر چه به نتیجه ­ای نمی ­رسند، دروازه ­ای برای ورود به مخاطرات جدید برای آنان باز می ­شود که چه بسا آنان را به قهقرا می ­کشاند.

برای نمونه، به مقوله ­ی آسیب­ های روحی، جسمی، اخلاقی ناشی از این اثرگذاری در میان دختران معصوم و بی ­گناه کشورمان اشاره می ­شود. استفاده ابزاری از سیگار در فیلم ­های مختلف، و جای­ گذاری صحنه­ هایی که حتی دختران نوجوان هم با استفاده از سیگار به آرامش می ­رسند، یا از این طریق احساس خام عاشقانه دوران نوجوانی را تداعی می­ کنند، و دیگر موارد خوشایند یا ناخوشایند که در فیلم­ ها و سریال ­ها جریان پیدا می­ کند، خواسته یا خواسته گام زدن در میدان از پیش طراحی شده سرمایه­ سالاران پرقدرت جهان است که از هیچ عملی برای رسیدن به مالکیت مطلق سرتاسر دنیا فروگذار نمی­ کنند و کارخانه­ های اسلحه­ سازی، فروش تسلیحات، تروریسم دولتی، بیوتروریسم، ایجاد و گسترش گروه­های افراطی ترور، تروریسم زیست محیطی، تغییر ژنتیک محصولات خوراکی، گسترش سیطره­ ی مشروبات الکلی و مواد مخدر، گسترش فسادهای جنسی مثل ازدواج سفید، همجنس­گرایی، طلاق، جلوگیری از موالید و فرزندآوری، گسترش خانواده­ های یک نفره!، گسترش خودکشی، سقط جنین، کودک­ کشی، زن­ کُشی، و امثال آن با مأموریت رسانه ­های وابسته برای تزیین، زیبانمایی، و منطقی ­نمایی این اهداف که از اتاق فکر صهیونیست­ ها و پروتکل ­های یهود بیرون می ­آید؛ بخشی از این نقشه است.

هدف کنونی سرمایه ­سالاران در گسترش استعمال دخانیات و مواد مخدر، به جغرافیای برخی کشورها از جمله ایران محدود نمی ­شود، و مثلاً دیگر هدف از سیگار کشیدن در فیلم­ ها تبلیغ سیگار نیست، بلکه پا گذاشتن در مسیری است که سبک زندگی مردم را برای رسیدن به مرحله مرگ و نیستی آماده می سازد. در اسلام و ایران این روش کاملاً مطرود و مذموم است. سبک زندگی ایرانی و اسلامی بر اساس مبانی اعتقادی، اخلاقی، رفتاری آنان و تاریخ دوران گذشته این مرز و بوم، و تأثیر و تأثّر میان مردم و عقلای جامعه نشان می­ دهد که مخالفت صد در صدی با تفکر سرمایه ­سالاران صهیونیسم بین­ الملل دارد. اما تردیدی نیست که آنان آندلسی کردن ایران هم برنامه ­های جدی ­ای را به مرحله اجرا درآورده ­اند. برای آنان تبدیل شهرهای ایران به نمونه­ هایی از شهرهایی مملو از فساد مثل پاتایا و پوکت، یک هدف عملیاتی است تا در جای­ جای این شهرها، خانواده ­های قهرمان ­پرور و مؤمن ­پرور ایرانی، به مرور شاهد تن ­فروشی دختران و پسران خود در معابر و بوستان­ ها شوند! دختران و پسرانی که با سیگار پیشنهادی فیلم­ ها آغاز می ­کنند، و راضی نشدن به همین حد از هم ذات ­پنداری به سوی مواد مخدری همچون «گل» روی می ­آورند. موادی که خلسه ­ای سرخوشانه برای شان پدید می­ آورد و آماده برای هر رفتار غیر عقلانی می­ شوند.

این هشدار جدی است! هشداری برای یک نظام و ملت آبرومند که با نـثار خون فرزندانش سعی کرده است امنیت و آرامش کشورش را با چنگ و دندان حفظ کند. این در حالی است که با کمال تأسف برخی از مسئولان فرهنگی در گستره ملی و استانی در مواجهه با این­ گونه مسائل فرهنگی، کوتاهی کرده، با رفع مسئولیت، و انداختن مسئولیت به دوش دیگران میدان را برای دشمن سرمایه­ سالار بیش از پیش مهیا می ­کند. فیلم و سینمای امروز ایران در خور شأن و فرهنگ مردم خداباور و پایدار آن نیست و مدیریت تودرتوی این عرصه، متأسفانه در جنگ ترکیبی موجود، میدان را به طور کامل در اختیار دشمن قرار داده، هرگونه سخنی که هشدارانه مسئولان و دست­اندرکاران فیلم و سینما را مورد خطاب قرار دهد، بایکوت، تحقیر، و حذف می­ کند.

با وجود این، به مناسب روز جهانی بدون دخانیات فرصت را غنیمت شمرده، هنرمندان فیلم و سینمای کشور به ویژه مسئولان ذیربط را به رعایت قوانین و مقررات «عدم استعمال دخانیات» در فیلم­ ها و سریال­ ها یادآوری می ­نماید؛ چرا که در این خلسه ­ی مرگِ آرام، کسی فریاد نمی­ زند!



خروج از نسخه موبایل