معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهوری گفت: نتوانستیم در فیلم و سینما به زنان قوی بپردازیم، ما همواره زنانی را نشان دادیم که ضعیف هستند و نقص دارند، درحالی که این موضوع در مورد اغلب زنان ایرانی و مسلمان صدق نمیکند.
به گزارش سینمای خانگی و به نقل از بنیاد سینمایی فارابی، نخستین نشست زن و سینمای بینالملل به همت تشکل زنان انقلاب اسلامی با حضور انسیه خزعلی – معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری و سید مهدی جوادی – مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی و برخی فعالان حوزه بین الملل زنان و خانوداه در بنیاد فارابی برگزار شد.
جوادی در این نشست گفت: مسئله زن در سینما و بازنمایی سیمای زن در هنر هفتم، هم وجهه داخلی دارد و هم خارجی، از اینرو نسبت به آنچه بیرون از مرزها اتفاق میافتد باید نگاه تطبیقی داشت.
او با اشاره به حضور دوستانی از زمره فعالان بینالمللی فرهنگی و رسانهای آشنا با سینما اظهار کرد: متاسفانه گاهی فراموش میکنیم که باید جهانی حرف بزنیم، کاری که امام خمینی (ره) انجام میداد، او جهانی میدید، جهانی حرف میزد و جهانی عمل میکرد و نظم جهانی را دستخوش تغییر کرد به همین دلیل از بوسنی در قلب اروپا تا نیجریه در قلب آفریقا یاران خمینی(ره) را میشود دید، و ما هم باید حرفهای خود را بی لکنت و رسا و در وسعت جهانی فریاد بزنیم. ما باید بپذیریم که در وهله نخست در بازنمایی زن مسلمان در سینما دچار لکنت هستیم و میترسیم صریح، بلند و شفاف از زن مسلمان انقلاب اسلامی حرف بزنیم.
مدیرعامل فارابی با تاکید بر اینکه بسیاری از موضوعات را نمیتوان تزریقی و اجباری به هنرمند اجبار کرد، افزود: هنرمند باید بر اساس باور خود کار کند، چراکه تا شما به چیزی معتقد نباشید، نمیتوانید خالق اثری متعهد باشید. بنابراین هرچقدر بخواهیم دستوری کار کنیم، در نهایت اثر خلق شده، شکل کاریکاتوری بیشتری به خود میگیرد. در این حوزه هم باید افراد معتقد و باورمند ورود کنند تا منشا اثر شوند.
جوادی با اشاره به منویات مقام معظم رهبری درخصوص نقش هنر در تمدن سازی اسلامی تاکید داشت زمانی میتوان زنِ تمدن سازِ اجتماعی، موثر، کارآمد، مهربان و صبور مسلمان را که الگوهای آن را در حضرت خدیجه و حضرت زینب سلام ا… علیهما وجود دارد، در سینما تصویرسازی کرد که اولاً صریح و رسا از شاخصهای اینچنین بانویی حرف بزنیم و ثانیاً کسانی این حرف را بزنند که معتقد به چنین الگوهایی هستند.
وی با گلایه از نظریهپردازان حوزههای علوم معارفی و اسلامی گفت: غرب میداند در مورد زنان چه میخواد بگوید، ما هم میدانیم چه میخواهیم نگوییم، اما اینکه چه یاید بگوییم را کسی تبیین نکرده، آن زن امروزی مسلمان قابل فهم برای نوجوان و جوانی که سینمای انقلاب اسلامی باید برای جهانیان ترسیم کند چه شاخصها و ترازی دارد را کسی ملموس و عینی نساخته است.
جوادی با در نظر گرفتن حدود سنی سینمای بعد از انقلاب که ۴۰ سالگی را رد کرده است، اذعان کرد: این مهم فرصتی است برای روی کار آمدن نسل جدید تا دغدغهمند و با شناختی بیشتر از جهان اسلام حرف جدید بزند. همچنین از این منظر میتوان گفت در یک مقطع تاریخی در راستای تربیت و رشد نسلی نو از بانوان مسلمان فیلمساز هستیم تا بتوانند حرفهای جدیدی بزنند.
مدیر عامل فارابی با تشویق بانوان حاضر در نشست برای ایجاد فرصت و بستری در راستای خلق فیلمنامهای جسور، شجاع و مطلوب در زمینه به رخ کشیدن زن مسلمان، اخلاقمدار و تلاشگر گفت: امیدوارم با تلاش شما فرصت مناسبی برای بازنمایی خلاقانه چهره زنان ایجاد شود.
خزعلی نیز با بیان اینکه هنوز نتوانستیم در فیلم و سینما به بازنمایی زنان قوی بپردازیم، تأکید کرد: ما همواره زنانی را نشان دادیم که ضعیف هستند و نقص دارند، درحالی که این موضوع در مورد اغلب زنان ایرانی و مسلمان صدق نمیکند.
او اظهار کرد: وضعیت زنان ما در دوران مختلف از جمله در طول انقلاب و دفاع مقدس مثالزدنی است، بنابراین نیاز است تا امروز تصویر مصداقیتر و حقیقیتری از زن مسلمان و ایران نشان دهیم، تصاویری که نماینده شجاعت حضور آنها در مقاطع گوناگون باشد.
معاون رئیس جمهور در حوزه خانواده و زنان با بیان اینکه خطر تهاجم فرهنگی به خصوص در بخش چند رسانهای و فیلم و سریال با ذائقهسازی در جهت انحراف و بی هویتی همراه هست، افزود: بنابراین لازم است تا درباره تمامی این موارد کار کنیم به خصوص در عرصه سینما که معرف زن مسلمان ایرانی در مجامع بینالمللی هم هست.
او با تاکید بر اینکه همه ما آمادگی داریم تا برای رشد و پیشرفت این حوزه همکاری کنیم، گفت: مقام معظم رهبری همواره بر پیشانی بودن بانوان تاکید دارند، از اینرو ما هم اعلام میکنیم که آمادگی داریم تا در حوزه زن و خانواده در عرصههای مختلف هنری، سینمایی و جشنوارهای پشتیبان بانوان کشورمان باشیم. البته بدیهی است که با همراهی خود آنان نتیجه بهتری هم حاصل خواهد شد.
همچنین در ابتدای این نشست، مهسا فرزان – دبیر کل تشکل زنان انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه ما با تشکیل انجمن زنان انقلاب اسلامی سعی در همافزایی در حوزه زنان مسلمان و انقلابی داریم، ادامه داد: موضوع سینما همواره از دغدغههای من بوده است، بنابراین لازم میدانم که به این موضوع با حضور و مشارکت خود زنان و بانوان کشورم پرداخته شود.
وی در ادامه افزود: ما نیاز به چنین نشستهایی داریم تا یکدیگر را از نزدیک بشناسیم و با تعریف کارگروههای ویژه بتوانیم نگاه زنان اهل مقاومت و بینالملل حاضر در این جلسات را به عرصه سینما جلب کنیم. همچنین در نظر داشته باشیم که هدف ما از برگزاری این سلسله نشستها یک فعل محدود و تکبعدی نیست، بلکه میخواهیم این موضوع را در پهنای تمام انقلاب اسلامی تبیین کنیم.
نشست تخصصی زن و سینمای بینالملل از سلسله نشستهای تخصصی با محوریت جایگاه زن در سینمای جهان است که با مشارکت بنیاد سینمایی فارابی توسط تشکل زنان انقلاب اسلامی برگزار میشود. در این نشست که در حدود بیش از سه ساعت به طول انجامید، بانوان حاضر که اغلب از چهرههای سینمایی، فرهنگی و رسانهای بودند به بحث و تبادل نظر درباره موضوعاتی از قبیل سینمای بینالملل، جایگاه زن در سینمای ایران و جهان و همچنین چگونگی شکلدهی سینمای حوزه مقاومت اسلامی، منطقهای و بینالمللی پرداخته شد.
در نشست زن و سینمای بینالملل که روز گذشته سوم تیرماه به میزبانی فارابی برگزار شد، انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهور، سید مهدی جوادی مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی، مهسا فرزان دبیر تشکل زنان انقلاب اسلامی و سایر اعضای این تشکل که بانوانی از کشورهای هند، لبنان و افغانستان هم به خود میدید، حضور داشتند.
اکران فیلم سینمایی «غریب» به نویسندگی و تهیهکنندگی حامد عنقا در کشور لبنان آغاز شده است.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، اکران فیلم سینمایی «غریب» به تازگی در لبنان آغاز شده است و در چهار سینمای این کشور برای علاقهمندان نمایش داده میشود.
مراسم افتتاحیه این اکران نیز با حضور محمدحسین لطیفی کارگردان فیلم، جمعی از هنرمندان لبنانی و رایزن فرهنگی ایران در لبنان برگزار شد.
«غریب» یک ماه در شهر بیروت و پس از آن در بخش جانبی در شهرهای فاقد سینمای لبنان اکران میشود.
این فیلم سینمایی که بهعنوان اکران نوروزی در سینماهای کشور روی پرده رفته بود، به فروش ۱۰ میلیاردی رسید. در بخش اکران جانبی نیز یک میلیارد فروش کرد.
«غریب» برشی از زندگی شهید محمد بروجردی و رشادتهای او در کردستان است که علاوه بر دریافت بیشترین تعداد جایزه در جشنواره فیلم فجر، به عنوان بهترین فیلم جشنواره «مقاومت» نیز شناخته شد.
بازیگران این فیلم عبارتند از بابک حمیدیان، مهران احمدی، رحیم نوروزی، هژیر سام احمدی، پردیس پور عابدینی، محمد رسول صفری، سام کبودوند، حسام محمودی، مجید اسماعیلی و فرهاد قائمیان با حضور افتخاری: جعفر دهقان، سامیه لک، سمیرا کریمی و محمد بروجردی.
فیلم سینمایی «دسته دختران» به کارگردانی منیر قیدی از پنجشنبه اکران آنلاین میشود.
به گزارش سینمای خانگی، اکران آنلاین فیلم سینمایی «دسته دختران» به کارگردانی منیر قیدی و تهیهکنندگی محمدرضا منصوری از پنجشنبه یک تیرماه آغاز میشود.
این فیلم که از سی فروردین ماه روی پرده سینماها آمده به فروش چهار میلیاردی دست پیدا کرده است.
فیلم سینمایی «دسته دختران» روایتی از زنان خرمشهر است که در ۳۴ روز مقاومت این شهر اسلحه بر دست در کنار مردان جنگیدند. این فیلم تنها اثر دفاع مقدسی این روزهای سینمای ایران است که منیر قیدی با بازسازی تصاویر زنده و مستند از نبرد خانهبهخانه خرمشهر، اولین تصویر سینمایی با نگاه زنانه از آن مقاومت را خلق کرده است.
«دسته دختران» در جشنواره چهلم فیلم فجر نامزد دریافت ۷ سیمرغ بلورین شده بود.
در این اثر سینمایی علاوه بر نیکی کریمی، پانتهآ پناهیها، فرشته حسینی، هدی زینالعابدین، صدف عسگری، حسین سلیمانی و مهدی حسینی وند به ایفای نقش میپردازند.
صادق صادقدقیقی در تازهترین فعالیت سینمایی خود قصد ساخت فیلمی تاریخی درباره مقاومت ۱۰ زن ایرانی در برابر تجاوز انگلیسیها به خاک ایران را دارد.
به گزارش سینمای خانگی، صادق صادقدقیقی کارگردان سینما که نوروز امسال فیلم سینمایی «بچههای طوفان» را بر پرده سینماهای کشور داشت، در گفتگو با مهر، درباره تازهترین فعالیتهای خود گفت: این روزها مشغول نگارش فیلمنامهای درباره ۱۰ زن هستم که مربوط به مقطع حمله انگلیسیها به ایران میشود. در آن مقطع ۱۰ زن هستند که جلوی انگلیسیها ایستادگی میکنند و حماسهای را خلق میکنند که در تاریخ ماندگار است.وی ادامه داد: من پیشتر هم تلاش کردهام حرفهایم را در فیلمهایم بزنم. فیلم «بچههای طوفان» که همین امسال اکران شد درباره دختری است که از عراق به ایران آمده و بهواسطه محبتی که از مرد ایرانی دیده است، تصمیم میگیرد از پدر جانبازش پرستاری کند. چه مرد و چه زن در فرهنگ ایرانی همواره پاسدار خانواده هستند.صادقدقیقی افزود: همواره تلاش کردهام در فیلمهایم ساختار خانواده را مستحکم به تصویر درآوردم. من هم میتوانم مثل خیلیهای دیگر فیلمهای اجتماعی بسازم. اتفاقاً فیلم «مردهخور» را در مقطعی ساختم که نشان دهم این مدل فیلمسازی را هم بلد هستم، اما فیلمهای دیگری که میسازم هیچگاه مورد حمایت قرار نمیگیرد.این کارگردان سینما ادامه داد: آنچه برای من در این قصه اهمیت دارد نقشی است که این ۱۰ زن در زمان حمله انگلیسیها به ایران ایفا میکنند. من میخواهم روی حماسهآفرینی این زنان کار کنم و آن را بهتصویر درآورم. این ایده را به همه آن نهادهایی که ادعای حمایت از سینمای استراتژیک را دارند هم ارائه کردهایم اما همه این نهادها فقط حرف میزنند و هیچ وقت پای کار نمیآیند. هیچ اتفاقی هم در این کشور رخ نمیدهد تا زمانی که فرهنگ درست نشود. امیدواریم بتوانیم این فیلم را به سرانجام برسانیم. این یک روایت کاملاً حماسی از زنان ایران است.
درباره ابعاد مختلف مکتب امام خمینی(ره) و تاثیرگذاری ایشان بر ایران و جهان، فیلمهای مستند متنوعی ساخته شده است. کارگردانهای مختلف هر کدام با تمرکز بر مقطعی از زندگی این مرد بزرگ تصاویر جذابی خلق کردهاند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، مروری داریم بر ده مستند مهم که به زندگی و شخصیت و مبارزات ایشان پرداختهاند.
مستندی که پس از ارتحال در سینما اکران شد
فیلم آفتاب و عشق به کارگردانی جواد شمقدری در سال ۱۳۶۸ ساخته شده است. فیلم مستند سینمایی «آفتاب و عشق» به کارگردانی جواد شمقدری اولین فیلم سینمایی مستند درباره ارتحال امام است که سالهای ۱۳۶۹ ، ۱۳۷۰ و ۱۳۷۱ همزمان با نیمه خرداد، در سینماها اکران شد و پس از آن هرساله به همین مناسب از شبکه های مختلف سیما پخش شد.
در کتاب در قلمرو دیدار که کتابی درباره زندگی و آثار مجید مجیدی است به تازگی گفتگویی منتشر شده که در این گفتگو مجیدی به گلایه از حجت الاسلام زم پرداخته که اجازه نداد وی کار ساخت این فیلم را به انتها برساند و فیلم را برای تکمیل به جواد شمقدری داد.
مجید مجیدی گفته است: من بلافاصله بعد از دریافت خبر فوت امام، راهی حوزه هنری شدم. بچه ها همگی ماتم گرفته بودند نشسته بودند و گریه می کردند. همانجا به نظرمان آمد که این اتفاق تاریخی باید ثبت شود. بعد هم من همراه با یک فیلمبردار، با دوربین، به طرف جماران و بعد هم به محل دفن امام رفتیم و ۵ شبانه روز به شکل ممتد مشغول فیلمبرداری بودیم و خانه نمی رفتیم. لحظات وروزهای سختی بود. دوربین را روی کانتینر کار گذاشته بودیم و وقتی پیکر امام مثل یک قدیس روی دست ها می چرخید فیلم می گرفتیم. انگار که قیامتی به پا شده بود. بعد از فیلمبرداری من برای خودم برنامه ای ریختم تا بتوانم با گرفتن نماهایی مختلف، یک فیلم متفاوت با آنچه که درتلویزیون پخش شده بود بسازم اما یک روز که به حوزه هنری آمدم، گفتند قرار است تصویرهایی که شما گرفته اید را جواد شمقدری کامل کند!
واکنش جواد شمقدری به گفتههای مجیدی هم این گونه است: همین که مجیدی افسوس می خورد که ای کاش این کار مال او بود جای شکرگذاری دارد. هفت ماه این کار روی زمین مانده بود. نه مجیدی و نه کس دیگر سراغش نیامد من هم بعد از آن بود که به سراغ این کار آمدم. در این فیلم آنچه مهم است اسکلت و فیلمنامه و روش کار است که این دیگر مال خود من هست. ضمنا هفتاد درصد پلانها باز متعلق به من است.
«بانو قدس ایران»؛ ورود به زندگی خصوصی امام
«بانو قدس ایران» به کارگردانی مصطفی رزاق کریمی، محصول مؤسسه فرهنگی، هنری عروج است و با مشارکت مرکز گسترش تولید شده است. فیلم روایتی است از زندگی بانو خدیجه ثقفی همسر امام خمینی (ره). این فیلم در یازدهمین جشنواره «سینماحقیقت» تندیس بهترین فیلم را دریافت کرده است.
بانو قدس ایران یکی از مستندهای پرتره شاخص به حساب میآید که در عین حساسیتهای خاصی که در رابطه با سوژه آن مطرح بوده، کارگردان سعی کرده روایتی صادقانه و به دور از حواشی مختلف از همسر یکی از مهمترین چهرههای تاریخ ایران و جهان بیافریند.
رزاق کریمی در گفتگویی با اشاره به این که مستند پرتره تاکنون کم کار نکرده است توضیح داده است: به ساخت فیلم«بانو قدس ایران» می بالم؛ چرا که ادای دینی به حضرت امام(ره) و خانواده ایشان بود. زمانی که امام(ره) در تبعید و عراق بودند ما به همراه پدرم به خدمت ایشان رفتیم. من نوجوان بودم و همیشه آرزو می کردم یک بار دیگر این مرد بزرگ را ببینیم که هرگز محقق نشد. زمانی که پیشنهاد ساخت این فیلم مطرح شد، نگران بودم به این خاطر که وارد شدن به اندرونی امام (ره) سخت بود. مطمئنم با یک فیلم تمام ناگفته ها درباره امام (ره) و همسرشان گفته نخواهد شد. امیدوارم فیلم های بیشتری در این باره ساخته شود تا ارتباط نسل جوان با این شخصیت ها قطع نشود.
«مسیحانفس» از دید عکاس فرانسوی
مستند «مسیحانفس» داستان میشل ستبون، عکاس فرانسوی است که از اوایل شروع انقلاب در ایران به پوشش تظاهرات در تهران و قم پرداخته و تا غائله کردستان حدود ۳۰ هزار عکس سیاهوسفید و رنگی تهیه کرده و به بیان خاطرات خود از همراهی امامخمینی(ره) از نوفللوشاتو تا هنگام ورود به ایران در بهمنماه ۱۳۵۷ و شخصیت ایشان که تاثیر زیادی بر زندگی شخصی و حرفهایاش گذاشته میپردازد و انقلاب را از دریچه دوربین خود روایت میکند.
عقلانیت، معنویت و عدالت در «مکتب امام»
دو مستند با عنوان «مکتب امام» درباره شخصیت ایشان ساخته شده است. یکی از این آثار با عنوان «مکتب امام»، از زبان همراهان امام خمینی(ره)، به بیان شخصیت و تفکرات ایشان میپردازد.
این مستند به کارگردانی امین بابازاده و نویسندگی حامد حجتی ساخته شده است. همچنین در این مستند به نحوه تدریس و تفاوت تدریس ایشان در حوزه علمیه با سایر اساتید نیز اشاره می شود.
مستند دیگری با عنوان مکتب امام ساخته واحد مرکزی خبر صداوسیما است. مستند ۳ قسمتی مکتب امام، بر اساس بیانات مقام معظم رهبری در ۱۴ خرداد ۹۰ در حرم مطهر امام خمینی (ره)، در سه قسمت با عناوین عقلانیت، معنویت و عدالت به بررسی این وجوه در مکتب امام خمینی (ره) می پردازد.
امام امت در تمامی سالهای عمر پربرکت خویش همپای دعوت بیپایان به عدل و عدالت، شیفته رسیدگی به فقراست. گویا عدالت در منظر و مکتب امام (ره) بدون رسیدگی به محرومان معنا و مفهوم ندارد.
روزهای بستری شدن از نگاه دوربین مدار بسته
مستند ملاقات در مدار بسته، روزهای بستری شدن امام خمینی (ره) در بیمارستان را از نگاه دوربین مدار بسته اتاق ایشان به تصویر می کشد.
امام، چند روز قبل از ارتحالشان در بیمارستان بستری بودند و دوربین مدار بسته ای دائما ایشان را نظاره می کرد. تصاویر این دوربین، لحظات خاصی را رقم زده است.
مستند ملاقات در مدار بسته در مدت زمان ۲۷ دقیقه به کارگردانی امیرحسین خلیلزاده و مهدی جوزایی و تهیهکنندگی مهدی مطهر روایتی نادیده از روزهای پایانی عمر امام راحل را نمایش میدهد.
از زبان محافظان بیت امام
مجموعه مستند رازهای جماران در چهار قسمت ۳۰ دقیقهای به روایت زندگی حضرت امام خمینی(ره) و مناسبات سیاسی و فردی ایشان از زبان محافظان بیت امام در حد فاصل سالهای ۵۷ تا ۶۸ میپردازد. محافظین جزو نزدیکترین افراد به بیت امام بودند و ناگفتهها و روایتهای شنیدنی و جذابی را از زندگی امام خمینی(ره) برای بیان دارند که برای اولین بار در قالب یک مجموعه مستند روایت خواهد شد.
همچنین در مجموعه مستند رازهای جماران برای اولین بار بیش از صد قطعه عکس و تصاویر دیده نشده از جماران و بیت امام به نمایش در میآید. ساخت این مجموعه مستند بیش از دو سال به طول انجامیده است و برای ساخت آن از صدها ساعت گفتوگوی شنیده نشده و هزاران صفحه منابع دیده نشده استفاده شده است.
مجری طرح مستند «رازهای جماران» محسن سلیمانی است و این مجموعه به کارگردانی مشترک محسن سلیمانی و محمد ثقفی در خانه مستند تهیه و محصول سازمان هنری رسانهای اوج است.
مصاحبههایی با ۶۰ شخصیت بینالمللی در یک مستند ده قسمتی
مستند «روح الله»، جامعترین اثر مستند پیرامون زندگی پُربار امام خمینی روح خدا (ره)، از ولادت تا عروج است. بررسی و درک ابعاد مختلف شخصیت عمیق امام خمینی (ره) بیتردید نیازمند تسلط و ژرفنگری تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است و ظرفیتی بسیار فراتر از گزارشهای خبری میطلبد، با این همه تأملی در رخدادها و گفتهها و ناگفتههای سالهای بازگشت تا رحلت ایشان میتواند در درک جوهره نظری و سیره عملی امام راحل (ره) قدمی کوچک بر شمرده شود.
شخصیت عمیق امام خمینی (ره) بیتردید نیازمند تسلط و ژرفنگری تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است و ظرفیتی بسیار فراتر از گزارشهای خبری میطلبد، با این همه تأملی در رخدادها و گفتهها و ناگفتههای سالهای بازگشت تا رحلت ایشان میتواند در درک جوهره نظری و سیره عملی امام راحل (ره) قدمی کوچک بر شمرده شود.
این مستند با موضوع تاریخچه زندگی مبارک حضرت امام خمینی(ره)، در ۱۰ قسمت ساخته شده است.
مستند روح الله، شامل مصاحبههایی با بیش از ۶۰ شخصیت بینالمللی از کشورهای ایران، عراق، ترکیه، سوریه، مصر، فلسطین، فرانسه و لبنان است. همچنین بالغ بر ۱۰ هزار قطعه عکس و تصاویر ناب تلویزیونی که بسیاری از آنها برای اولین مرتبه نمایش داده شدهاند در این مجموعه به کار رفته است.
مجموعه مستند روحالله به همت شبکه تلویزیونی المنار به کارگردانی محمد دبوق و با همکاری بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس تهیه شده است.
سلطنت محمدرضا پهلوی، رحلت آیت الله عبدالکریم حائری، همکاری شاه با اسرائیل، رحلت آیت الله بروجردی، نصیحت امام به ارتش، مقاومت امام در برابر رفرم، قانون کاپیتولاسیون، امام در ترکیه، انعقاد قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر و … از بخشهای مختلف این مستند است.
پونز
مجموعه مستند پونز به کارگردانی پدرام بهرامی و تهیهکنندگی عطا پناهی در مورد چهرههای سیاسی و انقلابهای مهم تاریخ است که در یک قسمت از آن به طور ویژه به حضرت امام خمینی(ره) به عنوان یکی از مهمترین رهبران سیاسی تاریخ معاصر و بنیانگذار انقلاب اسلامی در ایران پرداخته شده است. مستند پونز سعی دارد با استفاده از موشن گرافیکهای ساده و جذاب در کنار نثر روان و عامه فهم، برخی از موضوعات تاریخ معاصر را برای قشر کودک و نوجوان شرح دهد. پونز به زندگی برخی شخصیت ها در طول مبارزات انقلابی آنها می پردازد و به مسائل حاشیه ای وارد نمی شود، مثلا روایت ماندلا از شروع نهضت آغاز و به پیروزی و ریاست جمهوری او ختم می شود.
در این مستند که با تهیه کنندگی عطا پناهی آماده شده، به مبارزات حضرت امام خمینی(ره)، گاندی، ماندلا، انقلاب کوبا و جنگ ویتنام در برابر تجاوز نظامی آمریکا پرداخته شده است.
«تشییع بزرگ» از زبان خلبانان
مستند تشییع بزرگ، به کارگردانی و تهیه کنندگی مصطفی فتاحی و نویسندگی محمد طه امیری روایتگر سیر پرشور مردم در بزرگترین بدرقه، تشییع و تدفین پیکر حضرت امام خمینی(ره) است. مستنند تشییع بزرگ با محوریت خلبانهایی که پروژه جابهجایی پیکر امام خمینی(ره) را بر عهده داشتند تصاویر دیده نشده ای از روز تشییع را نمایش میدهد، تصاویری که از کابین خلبان حامل پیکر امام ثبت شده است.
این مستند روایتگر بزرگترین تشییع جنازه تاریخ بشر است که در ایران و در هنگام وداع ملت با امام و مقتدایشان به ثبت رسید. در این مستند شاهد روایتی نو و کمتر شنیده شده از این اجتماع بزرگ انسانی از زبان خلبانان بالگردی هستیم که حامل پیکر مطهر امام خمینی(ره) بود. ابتدا قرار نبود پیکر امام به وسیله بالگرد به محل دفن منتقل شود؛ ولی به دلیل ازدحام و هجوم مردم که بر اثر عشق و علاقهشان، نمیخواستند از امام خمینی(ره) جدا شوند و هر کس تکهای از کفن ایشان را در دست میگرفت، تصمیم گرفته شد بالگردی برای انتقال پیکر اختصاص یابد.
خلبانانی که بالگرد را هدایت میکردند خاطرات زیادی از آن روز حزنانگیز به یاد دارند که در این مستند به روایت آنها میپردازند، اتفاقاتی که شاید کمتر کسی در کشورمان از آنها مطلع باشد. در این فیلم شاهد تصاویر آرشیوی کمتر دیده شده یا اصلا دیده نشده از ۱۶ خرداد سال ۱۳۶۸ یعنی روز تشییع پیکر امام راحل خواهیم بود.
تجربه عکاسی از امام
در مستند کوتاه قابهای ماندگار به کارگردانی حسین همایونفر، علی کاوه از عکاسان مطرح کشور درباره تجربه عکاسی از امام صحبت میکند. در این مستند در مصاحبه با علی کاوه که ثبت عکسهای فراوانی از امام را تجربه کرده است به بررسی چگونگی ثبت عکس تاریخی شناسنامه حضرت امام خمینی (ره) و همچنین عکاسی از مراسم تشیع جنازه ایشان میپردازد.
علی کاوه از سال ۱۳۴۰ همکاری خود را با مطبوعات آغاز کرد. وی سپس در سال ۱۳۴۷ در موسسه اطلاعات مشغول به کار شد و تا سال ۱۳۵۴ برای مجله دنیای ورزش عکاسی کرد. یکی از ماندگارترین عکسهای علی کاوه از امام خمینی (ره) عکسی است که بعدها روی اسکناسهای ۱۰۰۰۰ ریالی چاپ شد.
برخی از سینماگران کشور با بیان اینکه طی سال های اخیر برخی مدیران مانع تولید فیلم های ارزشی و دفاع مقدسی شده اند تأکید کردند: مدیران شعار حمایت از سینمای دفاع مقدس را می دهند!
به گزارش سینمای خانگی به نقل از سینماپرس، مقاومت مردم خرمشهر، حماسه ای از یاد نرفتنی است؛ چرا که مردم این شهر در حالی به مبارزه با دشمن پرداختند که از پیش برای این تهاجم و تجاوز آمادگی نداشتند. آن ها با سلاح عزم و ایمان به مکتب و عشق و علاقه به میهن اسلامی شان، با دست خالی چنان مقاومت کردند که در تاریخ، بی نظیر ماند. به اعتقاد کارشناسان نظامی، مقاومت بی سابقه ای که در خرمشهر انجام شد، هرگز با دیگر مقاومت ها قابل مقایسه نیست. خرمشهر برای ملت ما تنها یک شهر نیست، بلکه تاریخ گویای پایداری، ایثار و جاودانگی انقلاب است. از این رو، سوم خرداد و فتح این شهر، آیینه گویایی از تاریخ و جغرافیای دفاع مقدس و جهاد آگاهانه و شجاعت مظلومانه این امت است.
علاوه بر خرمشهر که یکی از نقاط عطف ۸ سال دوران دفاع مقدس محسوب می شود، پدیده انقلاب اسلامی و همچنین دفاع مقدس که همراه با آرمان های والایی بوده اند متأسفانه طی تمامی سال ها توسط مدیران فرهنگی و سینمایی کشور نادیده گرفته شده اند و توجه چندانی به آن ها نشده است.
به خصوص دولت های یازدهم و دوازدهم به طور کل از سینمای جنگ غافل شدند و در عوض آن از شبه روشنفکران و لیبرال ها و غربی ها حمایت کردند و با تقلید نا به جا از فرهنگ منحط غرب و سینمای فرانسه تمامی توان خود را به کار گرفتند تا دیگر هیچ نام و نشانی از دفاع مقدس و انقلاب اسلامی در سینما باقی نماند. بسیاری از سینماگران دغدغه مند و فعال در حوزه دفاع مقدس طی این ۴ سال در خانه نشینی و بیکاری مطلق به سر می بردند و متأسفانه مدیران وقت بدترین نوع برخورد را با آن ها داشتند.
فیلم های ضد ارزشی، سیاه و تلخ تولید شده در سینمای کشور در جشنواره های غربی حاضر شدند، مورد تشویق قرار گرفتند و جوایز متعددی به آن ها اهدا شد اما هیچ یک از دغدغه های مقام معظم رهبری و سینماگران متعهد و ولایتمدار به ثمر نرسید!
طی این سال ها بی تدبیری مطلق دولتمردان امید همه سینماگران متعهد و ارزشی را ناامید کرد. علاوه بر سینماگران ارزشی و ولایتمدار همه مردم متعهد که عشق به ولایت و نظام اسلامی دارند با بهت و حیرت به عملکرد منفعلانه مسئولان دولت و کرنش آن ها در قبال غربی ها خیره شده اند اما یاد ۸ سال دفاع مقدس، اهداف و آرمان های نظام و انقلاب اسلامی هرگز از اذهان شان پاک نمی شود.
با روی کار آمدن دولت انقلابی سیزدهم توقع می رفت رویه تغییر کرده و توجه ویژه ای به سینمای دفاع مقدس، انقلاب اسلامی و… صورت گیرد اما متأسفانه باز هم چنین نشد و همانند گذشته فیلم های مبتذل و سطحی نگر به اسم سینمای کمدی و آثار تلخ و سیاه به اسم سینمای اجتماعی در سینما تولید شده و حتی در جشنواره فجر انقلاب اسلامی به نمایش درآمدند. در همین راستا با ۵ تن از سینماگران مطرح کشور آقایان: هادی حاجتمند، داود بیدل، علی مهام، حسین قاسمی جامی و رضا برجی گفتگو کردیم که این افراد متذکر شدند: مدیران سینمایی عادلانه پاسخ دهند در سال چند فیلم کمدی سطحی و دم دستی در سینمای ایران تولید می شود؟ چرا آن ها تدبیری اندیشه نمی کنند تا حداقل به اندازه یک چهارم از این فیلم های کمدی فیلم دفاع مقدسی تولید شود؟ گعده بازی در بافت و سیستم سینمای ما عجین شده است و همین باعث شده تا بسیاری از سینماگران دغدغه مند برای تولید آثار ارزشی سال ها نتوانند اثری در این زمینه تولید کنند. این اتفاق باعث بسته شدن فضا، تنگ و متروکه شدن سینمای این حوزه شده است.
ماحصل نظرات این مصاحبه شوندگان برای اطلاع بیشتر مخاطبان گرامی سینماپرس در ذیل نقل شده است.
هادی حاجتمند کارگردان سینما در آستانه سالروز آزادسازی خرمشهر با انتقاد از بی توجهی مدیران فرهنگی و سینمایی نسبت به وقایع و رویدادهای دفاع مقدس در سینما گفت: برخی سیاست گذاران و افرادی که در شوراهای تأیید فیلمنامه حضور دارند مقهور اسامی سینماگران می شوند؛ مثلاً فکر می کنند وقتی فلانی اسمش به عنوان فیلمنامه نویس یا فیلمساز آمده حتماً آن فیلم استراتژیک است و پر مخاطب خواهد بود در صورتی که تجربه نشان داده چنین دیدگاهی غلط است و مدیران و سیاست گذاران نباید صرفاً از روی اسامی افراد مبادرت به گزینش و تولید آثار کنند. آفت بزرگ سال های اخیر سینما روایت کج و ناقص از دفاع مقدس است! ما مدت ها است شاهد تولید فیلم هایی هستیم که روایتی مجعول و ناقص از منافقین خلق، تاریخ معاصر کشور، دفاع مقدس و… ارائه کرده اند اما مدیران از تولید این فیلم ها حمایت کرده و به آن ها امکانات و بودجه داده اند.
داود بیدل کارگردان سینما نیز در این باره به سینماپرس گفت: علاوه بر بی توجهی به برخی موضوعات و مضامین ارزشمند در سینما ما با یک مشکل جدی دیگر در این حوزه روبرو هستیم و آن ساخت برخی فیلم ها برای ارائه گزارش به برخی مدیران بالادستی توسط نهادها است! اگر قرار است برخی نهادها فیلم های دفاع مقدس را صرفاً برای ارائه بیلان و گزارش به مدیران بالادستی بسازند بهتر است این کار هرگز به ثمر نرسد چرا که تجربه ثابت کرده مخاطب از فیلم های آن ها استقبال نمی کند. متأسفانه در کشور عزیزمان ایران، خیلی از رخدادها و اتفاقات تاریخی وجود دارد که در سینما کاملاً نادیده گرفته شده اند! ما نباید خط کش بگذاریم و مرزبندی کنیم که به چه موضوعی نگاه کنیم و به چه موضوعی توجه نداشته باشیم! متأسفانه خیلی از موضوعات در بستر تاریخ گم شده و دفاع مقدس یکی از آن ها است.
علی مهام تهیه کننده سینما و تلویزیون خاطرنشان کرد: مدیران شعار حمایت از سینمای دفاع مقدس را می دهند اما در عمل اقدام جدی برای رشد این سینما ندارند! خوب شعار دادن که سهل و آسان است و همه می توانند شعار بدهند چرا که نه هزینه ای برایشان دارد و نه دردسری! این عمل گرا بودن است که سخت و مهم است. حقیقتاً بنده نمی دانم سیاست مسئولان و مدیران فرهنگی چیست؟ چطور آن ها می توانند موضوع به این مهمی را نادیده بگیرند و به آن توجهی نداشته باشند؟ مگر خود ما به رزم این ۸ سال عنوان «دفاع مقدس» را نداده ایم؟ مگر دفاع مقدس برای ما ارزشمند و مقدس نیست؟ پس چرا باید آن را نادیده بگیریم؟ آیا مدیران فرهنگی و سینمایی هیچ گاه از خودشان این پرسش را کرده اند که چرا آمریکا سال های سال است دست به قهرمان سازی های پوشالی و دروغین می زند و این همه فیلم در خصوص جنگ جهانی اول و دوم می سازد؟
حسین قاسمی جامی کارگردان سینما در آستانه سالروز آزادسازی خرمشهر با انتقاد از بی توجهی مدیران فرهنگی و سینمایی نسبت به وقایع و رویدادهای دفاع مقدس در سینما گفت: کاهلی برخی مدیران باعث شده تا مباحثی مانند غرور ملی، وطن پرستی و… در سینما نادیده گرفته شود! ما وقتی از وطن پرستی صحبت می کنیم این وطن پرستی باید در کارکردمان نیز دیده شود! ما نباید موضوعات و اشخاص را طبقه بندی کنیم و به برخی مسائل بپردازیم و برخی مسائل دیگر را نادیده بگیریم؛ مقوله ای مانند آزادسازی خرمشهر مسأله ای نیست که بتوان به آسانی از کنار آن عبور کرد، این یک غرور ملی و یک فتح الفتوح و دستاورد بزرگ است که سینما و تلویزیون باید همواره به آن بپردازند. گعده بازی در بافت و سیستم سینمای ما عجین شده است و همین باعث شده تا بسیاری از سینماگران دغدغه مند برای تولید آثار ارزشی سال ها نتوانند اثری در این زمینه تولید کنند. این اتفاق باعث بسته شدن فضا، تنگ و متروکه شدن سینمای این حوزه شده است.
رضا برجی مستندساز در این خصوص اظهار داشت: مدیران سینمای کشور با بهانه های بنی اسرائیلی سینمای ایران را از ارزش ها دور کرده اند و بنده مدت ها است به این نتیجه رسیده ام که گویا عمدی در کار است تا ارزش های تاریخ دفاع مقدس و انقلاب اسلامی کاملاً در سینما نادیده گرفته شود! مدیران سینمایی عادلانه پاسخ دهند در سال چند فیلم کمدی سطحی و دم دستی در سینمای ایران تولید می شود؟ چرا آن ها تدبیری اندیشه نمی کنند تا حداقل به اندازه یک چهارم از این فیلم های کمدی فیلم دفاع مقدسی تولید شود؟
آیین اختتامیه نخستین جشنواره بینالمللی فیلم و فیلمنامه ایثار روز سوم خرداد در سالن همایشهای آستان قدس رضوی برگزار شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی نخستین جشنواره بینالمللی فیلم و فیلمنامه ایثار، آئین اختتامیه نخستین جشنواره بینالمللی فیلم و فیلمنامه ایثار عصر روز سوم خردادماه همزمان با سالروز آزادسازی خرمشهر با حضور محسن منصوری سرپرست نهاد ریاستجمهوری، امیرحسین قاضیزاده هاشمی رئیس بنیادشهید و امور ایثارگران، حجتالاسلام مهدی حسنزاده مدیرکل بنیاد شهید خراسان رضوی و جمعی از هنرمندان و اهالی رسانه در سالن همایشهای آستان قدس رضوی برگزار شد.
در ابتدای این مراسم مدیرکل بنیاد شهید خراسانرضوی ضمن تبریک اعیاد دهه کرامت گفت: خدارا شاکریم که این توفیق را داریم تا در جوار امام مهربانیها آئین اختتامیه نخستین دور از این جشنواره بینالمللی را برگزار کنیم.
حجتالاسلام مهدی حسنزاده بیانکرد: جبهه مقاومت ظرفیتهای بسیاری داشته است، چند سال از شهادت حاج قاسم گذشته اما فیلم شهادت ایشان هنوز تولید نشده است و آنطور که شایسته است به این چهره جهانی نپرداختهایم.
وی اظهار کرد: ما به تعداد شهدای جبهه مقاومت ظرفیت فیلمسازی داریم تا در این جنگ نابرابر که دشمن از هرسویی از قدرتاش برای زدن ارزشهای اسلامی استفاده میکند برنده شویم. امیدواریم با حمایت مسئولان فرهنگی کشور گامهای جدیتری در حوزه فیلمسازی برداشته شود.
در بخش بعدی این مراسم پس تجلیل از خانوادههای شهدا و ایثارگر عملیات بیتالمقدس در شانزدهمین مراسم ملی و سراسری سوم خرداد، دبیر نخستین جشنواره بینالمللی فیلم و فیلمنامه ایثار اظهار کرد: سلطهجویی فرهنگی همواره مردم آزاده را مورد یورش قرار داده، اما هنرمندان متعهد با تولید آثار خوب همیشه در تقابل با این تهاجم نابرابر مقاومت کردهاند.
فرهاد مختاری تصریح کرد: جشنواره فیلم و فیلمنامه ایثار تلاشی هنرمندانه و فرهنگساز بود برای پیوندهای نوینی که ریشههای ژرف در فرهنگ اسلامی دارد و حرکتی بود به سوی پیبردن به دستاورهای خودمان برای رسیدن به افقهای تازه.
وی ایجاد خط مستحکم رسانهای در کشورهای اسلامی را یکی از اهداف این جشنواره دانست و بیان کرد: این مسئله به تلاش شبانهروزی ما نیاز دارد. علاوه بر آن اتصال راهبردی هنرمندان جبهه مقاومت با یکدیگر، فراهمسازی و ایجاد تفاهم در تولیدات مشترک میان کشورهای جبهه مقاومت و بازنمایی چهره استکبار جهانی از دیگر اهداف این جشنواره بود.
دبیر نخستین جشنواره بینالمللی فیلم و فیلمنامه ایثار در انتها گفت: ابلاغ پیام شهدا با زبان هنرمندانه و خلاق وظیفهی خطیری است که به عهده هنرمندان جهان اسلام است که برای تمام آنان آرزوی توفیق دارم.
پس از آن برگزیدگان بخشهای مختلف این جشنواره بینالمللی به شرح زیر معرفی شدند:
برگزیدگان بخش فیلمنامه
الف- بهترین پویانمایی:
شیرین به کارگردانی زید شوکر از کشور عراق
ب- بهترین مستند:
در محضر انسانیت به کارگردانی خانم غصون عباس الماضی از کشور سوریه
ج- بهترین فیلم داستانی:
اسماً به کارگردانی مصطفی آقا محمد لو محصول جمهوری اسلامی ایران
د- بهترین پژوهش و تحقیق:
خانم سمانه رمضانی برای فیلم جمعه دوم آوریل
ه- جایزه ویژه بخش بینالملل:
جایزه ویژه اول به فیلم پرواز از بوسنی به کارگردانی خانم مرضیه سادات یثربی از جمهوری اسلامی ایران
جایزه ویژه دوم به فیلم غزال به کارگردانی امجد طاهر از کشور فلسطین
برگزیدگان بخش مستند کوتاه نماهنگ و پویانمایی
الف – بهترین نماهنگ:
تار و پود به کارگردانی محمد صادق رمضانی مقدم
ب – بهترین پویانمایی:
نهنگ سفید به کارگردانی امیر مهران بخاطر توجه به مضمون ایثار
ج – بهترین مستند:
بهترین کارگردانی:
ساسان فلاح فر برای کارگردانی مستند چشم ایرانی
بهترین تهیه کننده:
محمد سلیمی راد برای فیلم سرباز شماره صفر
د- بهترین پژوهش:
محسن اسلام زاده برای مستند پاییز پنجاه سالگی
ه- بهترین فیلم داستانی کوتاه:
محمد پایدار برای کارگردانی فیلم نوشابه مشکی
فرهاد عباسی برای تهیه کنندگی فیلم اسماً
برگزیدگان بخش ویژه مسابقه مستند کوتاه نماهنگ و پویانمایی
نفر اول: مرضیه سادات یثربی برای کارگردانی مستند پرواز از بوسنی
نفر دوم: زهره نجف زاده برای کارگردانی مستند روز اسارت
نفر سوم: محمد مجید پور برای کارگردانی مستند زنان جبهه شمالی
برگزیدگان بخش مسابقه فیلمنامه نویسی
الف – فیلمنامه بلند سینمایی:
داوود جلیلی و محسن غضنفری برای فیلمنامه سه چهارم جنگ
ب – فیلمنامه بلند داستانی:
علیرضا بختیان برای فیلمنامه آوای آشنا
ج – فیلمنامه کوتاه داستانی:
میلاد ملحانی برای فیلمنامه ساعت یادت نره
د- طرح مستند:
محمد علی هاشم پور برای طرح مستند زنبقها
ه- فیلمنامه پویانمایی:
صادق قاسمی برای فیلمنامه بادکنک سفید
برگزیدگان بخش ویژه مسابقه فیلمنامه نویسی
نفر اول: هاشم اولیایی مقدم برای فیلمنامه الهه
نفر دوم: عبدالرحمن شلیلیان برای فیلمنامه دریادار بایندر
برگزیدگان بخش مسابقه سینمای ایران
الف- بخش تله فیلم:
لوح تقدیر به مهدی کارآمد و اعظم جوانمردی به ترتیب برای تهیه کنندگی و کارگردانی فیلم آخرین عاشقانه
لوح تقدیر به جمال احمد برای کارگردانی فیلم آب و آتش
لوح تقدیر به سجاد امیر یزدانی برای کارگردانی فیلم رگبرگ
ب- بخش مسابقه سینمای ایران:
بهترین کارگردان: مهدی جعفری برای کارگردانی فیلم یدو
بهترین تهیه کننده: داوود صبوری برای فیلم اتاقک گلی
جایزه دستاورد هنری: احسان ثقفی و مهدیه عین اللهی نویسندگان فیلمنامه هناس به دلیل بازتاب و تبلور موضوع ایثار در فیلمنامه
جایزه ویژه داوران برای نمایش تجلی ایثار ملی و مردمی به سعید سعدی تهیه کننده فیلم پالایشگاه
جایزه ویژه داوران به محمد عسگری برای کارگردانی فیلم اتاقک گلی
جایزه بزرگ جشنواره شامل حمایت از تولید اثر بعدی با موضوع ایثار و شهادت به مبلغ پنج میلیارد تومان به کارگردان فیلم نوشابه مشکی آقای محمد پایدار اهدا شد
دبیر جشنواره بینالمللی فیلم و فیلمنامه ایثار گفت: رویکرد ما در نخستین دوره این جشنواره ایجاد تفاهمی در گفتمان مقاومت به منظور برقراری ارتباط رسانهای جبهه مقاومت است.
به گزارش سینمای خانگی، فرهاد مختاری در نشست اعلام نامردهای جشنواره فیلم و فیلمنامه ایثار که در سینما مهر کوهسنگی برگزار شد، اظهار کرد: چهار دوره جشنواره فیلم ایثار در سطح ملی برگزار شده و امسال اولین سالی است که این جشنواره در سطح بینالمللی برگزار میشود.
وی افزود: بخش فیلمنامه نیز به دلیل اهمیت آن در حوزه ترویج فرهنگ ایثار و شهادت به عنوان محتوای اصلی و پایه فیلم به جشنواره افزوده شده است.
مختاری بیان کرد: فراخوان این دوره از جشنواره اواخر پاییز سال ۱۴۰۱ منتشر و بیش از ۱۲۷۰ اثر در موضوعات مختلف به دبیرخانه جشنواره ارسال شد. جشنواره نیز از ۲۹ اردیبهشت تا سوم خرداد در مشهد برگزار شد. اختتامیه این جشنواره سه خرداد روز ایثار و شهادت در مرکز همایشهای بینالمللی آستان قدس برگزار خواهد شد.
وی با اشاره به رویکرد جدید ریاست بنیاد شهید و امور ایثارگران استان عنوان کرد: در عرصهها و حوزههای مختلف هنر مانند هنرهای نمایشی، تجسمی و… فعالیتهای نوینی در ادارهکل تعریف شده است. در گذشته نیز این توجه و اهتمام در سطحی محدودتر وجود داشته است.
دبیر جشنواره بینالمللی فیلم و فیلمنامه ایثار اضافه کرد: برای مثال سال گذشته بنیاد شهید و امور ایثارگران فیلم سینمایی اتاقک گلی را تولید کرد که در جشنواره فجر در ۱۰ بخش نامزد و در سه بخش موفق به دریافت سیمرغ شد. در سال ۱۴۰۲ نیز روند ساخت سه فیلم سینمایی آغاز شده و پنج اثر نیز در مرحله عقد قرارداد قرار دارد.
وی ادامه داد: در دیگر حوزههای هنر مانند موسیقی، تئاتر و هنر تجسمی نیز با گستردگی تمام استانهای کشور همین روند در پیش است. در انتهای سال شاهد عرضه آثار تولیدشده در عرصههای هنری مختلف خواهیم بود.
مختاری تصریح کرد: فعالیتها به صورت مشارکتی تعریف شده و ما بر این باور هستیم که برای رسیدن به قله لازم است همه سازمانهای فرهنگی و رسانهای کشور با جشنواره مشارکت و همافزایی کنند تا آثار ارزشمندی تولید کنیم.
وی با بیان اینکه هر رویدادی نقاط ضعف و قوتی دارد، افزود: رویکرد ما در نخستین دوره این جشنواره ایجاد تفاهمی در گفتمان مقاومت به منظور برقراری ارتباط رسانهای جبهه مقاومت است. در واقع هدف از برگزاری بینالمللی این جشنواره ایجاد گفتوگو مشترک با هنرمندان کشورهای اسلامی و کشورهای مقاومت است.
مختاری گفت: ما معتقد هستیم کشور ما و کل جبهه مقاومت در جنگی نابرابر و ترکیبی قرار گرفتهایم. برای مقابله با این جنگ رسانهای باید به دنبال چیدمانی جدید و آرایش جنگی در حوزه رسانهای باشیم. این گفتمان تنها با اراده هنرمندان، فیلمسازان، صاحبان اندیشه و اساتید این حوزه ایجاد میشود.
وی افزود: ضروری است که گفتمان در حوزه فرهنگ ایثار و شهادت میان کشورهای اسلامی ایجاد شود و ما نقش حمایتگر و تاثیرگذاری در این میان ایفا کنیم.
اکران آنلاین فیلم سینمایی «غریب» یکم خرداد همزمان با سالروز شهادت محمد بروجردی نیمبها عرضه میشود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی فیلم، اکران آنلاین فیلم سینمایی «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی روز دوشنبه (یکم خرداد) همزمان با سالروز شهادت محمد بروجردی در پلتفرم فیلیمو به صورت نیم بها عرضه میشود.
این فیلم به نویسندگی و تهیهکنندگی حامد عنقا از چهارشنبه (۲۰ اردیبهشت) به صورت اختصاصی در پلتفرم فیلیمو اکران خود را آغاز کرده است.
فیلم «غریب» به روایت بخشی از زندگی شهید محمد بروجردی در کردستان و شیوه فرماندهی منحصر به فرد او در اتحاد مردم و رفع شرایط بحران پرداخته است که در سال ۱۳۵۸ با آغاز ناآرامیها در کردستان توسط احزاب کومله و دموکرات، محمد بروجردی از طرف امام خمینی(ره) مأموریت مییابد تا به عنوان فرمانده سپاه کردستان وضعیت را به حالت عادی بازگرداند.
بابک حمیدیان، پردیس پورعابدینی، رحیم نوروزی، حسام محمودی، مهران احمدی و فرهاد قائمیان در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند.
فیلم «غریب» که محصول سازمان هنری رسانه ای اوج است در چهل و یکمین دوره از جشنواره فیلم فجر در بخشهای مختلف طراحی صحنه، چهرهپردازی، جلوههای ویژه میدانی موفق به دریافت سیمرغ شد. همچنین سیمرغ بهترین نقش اول زن جشنواره نیز به بازیگر این فیلم اختصاص یافت.
جایزه ویژه هیئت داوران در بخش مقاومت بینالملل و بهترین فیلم از نگاه ملی نیز به «غریب» تعلق گرفت. این فیلم در هفدهمین جشنواره فیلم مقاومت نیز به عنوان بهترین فیلم، انتخاب شد.
علی خسروی کارگردان فیلم کوتاه «زاک» که روایتی امیدوارانه از موضوعی بهشدت تلخ دارد، تأکید میکند که خود را در برابر مخاطبان آثارش، مسئول میداند و نمیتواند آنها را در تلخی محض رها کند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، درست در همین سالهایی که سینمای ایران بهواسطه قهر مخاطبان سایه سنگین رکود حاکم بر گیشهها را تجربه میکند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه بهواسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.
«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریانساز در دنیای جدید محسوب میشود و به همین دلیل دیگر بهسختی میتوان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.
به همین منظور سرویس هنر خبرگزاری مهر قصد دارد با سرفصل ثابت «هر هفته یک فیلم کوتاه در مهر» به معرفی بخشی از تولیدات «سینمای کوتاه ایران» در قالب گفتگو با عوامل این آثار بپردازد.
فیلم کوتاه «زاک» بیست و پنجمین فیلمکوتاهی است که در قالب این سلسله گفتگو میزبان کارگردانش بودیم.
«زاک» با موقعیت مادری آغاز میشود که تصمیم به سقط فرزند خود دارد اما در فرآیند روایت ۱۰ دقیقهای فیلم، دیدگاهش نسبت به فرزندی که در راه دارد، تغییر میکند.
آنچه میخوانید حاصل گفتگوی خبرگزاری مهر با علی خسروی نویسنده و کارگردان و مهدی مهرنیا مشاور کارگردان فیلم کوتاه «زاک» است.
* فیلم کوتاه «زاک» موقعیت و داستانی دارد که میتوانست در خروجی تبدیل به یک اثر کلیشهای و مشابه با برخی تجربههای دیگر در سینمای کوتاه شود، اما امتیاز آن زاویه نگاه متفاوتی است که به سوژه داشتهاید. چگونه به این ایده و پرداخت رسیدید؟
علی خسروی: ابتدا باید از خبرگزاری مهر بابت این فرصت و توجهی که برای سینمای کوتاه در نظر گرفته و میگیرد سپاسگزاری کنم و فکر میکنم کمتر رسانهای در شرایط فعلی این سهم را برای سینمای کوتاه قائل باشد. درباره سوژه این فیلم هم میتوانم بگویم غالباً ایده آثارم از مواجهه با سوژههای مستند در ذهنم شکل میگیرد. حوالی چهار سال پیش بود که دیدن یک مستند، باعث شد که نسبت به زنان کارگر دغدغه پیدا کنم. زنانی که در کنار همسر بودن و مادر بودن، مشکلات دیگری را هم تجربه میکنند. داستان این فیلم پیش از دوران کرونا در ذهن من شکل گرفت و نزدیک به دو سال در ذهنم آن را پرورش میدادم تا حوالی تابستان ۱۴۰۱ که ساخت این فیلم برایم جدی شد و همزمان وارد پیشتولید شدیم. اصولاً هم چه در مستندسازی و چه در ساخت فیلم کوتاه خیلی منتظر تهیهکننده نمیمانم و فکر میکنم او هم اگر شوروحال من رو متوجه شود، با من همراه میشود. معمولاً هم تهیهکنندهها به من اطمینان میکنند.
خسروی: اطراف ما پر است از این زنهایی که با اوج ایثار و از خودگذشتگی، گویی هیچچیز برای خود نمیخواهند. روایت این از خودگذشتگی، برایم بسیار جذاب بود. در همین سینمای کوتاه ما فیلمی با فضایی کاملاً متضاد ساخته شد که سازندگانش از دوستان من هستند و فیلم هم مورد توجه قرار گرفت اما شخصاً هر چه تلاش کردم، کاراکتر زن فیلم را که اقدام به قتل همسرش میکند را نمیفهمممن سال ۸۵ اولین فیلمم را با نام «جشن تکلیف» ساختم و تا به امروز در نزدیک به ۸۰ جشنواره مستند و داستانی حضور داشتهام. اولین جایزهام را هم برای همین فیلم «جشن تکلیف» از جشنواره فیلم شهر گرفتم. سال ۸۷ سومین فیلمم را بهصورت ۳۵ میلیمتری با نام «آینه» ساختم که همان سال در جشنواره فیلم فجر هم حضور داشت و از همان فیلم بود که سینمای کوتاه داستانی برایم صورت حرفهای پیدا کرد. بهواسطه همین تجربه هم حتی پیشنهاد ساخت تله فیلم و سینمایی هم داشتم اما دچار کمالگرایی شدم و سراغ مستندسازی رفتم.
احساس میکردم دیگر داستان تازهای برای ساخت فیلم داستانی وجود ندارد. ورودم به فضای مستند کمک کرد که با ایدههای تازهای مواجه شوم و ایده «زاک» هم اینگونه شکل گرفت و قصهاش را از یک فیلم مستند وام گرفتم.
* فیلمتان از نظر سروشکل و ساختار کاملاً سینمایی است اما به نظرم فیلمنامهاش با مشکل مواجه است. کل خط داستان یک روایت یکنواخت و ساده است که گویی گرهافکنی و گرهگشایی به درستی در آن اتفاق نمیافتد.
خسروی: خیلی به این ماجرا فکر کردیم. اتفاقاً در برنامه پیچینگ ایده این فیلم در انجمن سینمای جوان هم دچار همین مشکل شدیم…
* همین ایده را پیچ کرده بودید؟
خسروی: بله. اتفاقاً در آن جلسه نکاتی را هم مطرح کردند اما واقعیت این است که حرف دیگران را گوش نگردم و فیلم خودم را ساختم! از این جهت هم خوشحالم و هم ناراحت. این فیلمنامه برای من چیزی شبیه عروسک کوزت شده بود که گویی هر طور شده باید آن را به دست بیاورم. در این فیلم موقعیت این زن برای من موضوعیت داشت. من فیلمهای کوتاه ایرانی و خارجی زیادی را دیده و میبینم. احساسم این بود که در این قصه باید موقعیت زنی را ترسیم کنم که در استرس و فشار عصبی است اما سرانجام به گردهم آوردن اعضای خانوادهاش به آرامش میرسد. به همین دلیل هم فرم روایت فیلم ما اول شخص بود و سراغ فرم دانای کل نرفتیم. ترسیم حس و حال این زن در طول ۱۰ دقیقه فیلم برایم جذاب بود.
علی خسروی
* از این برداشت نترسیدید که آنچه در فیلم ارائه میکنید در ذهن مخاطب تبدیل به همان عبارت معروف «خوشبختی فاصله میان دو بدبختی است» بشود؟ چون هیچ نشانهای در روایت فیلم نیست که شرایط این زوج بعد از این با تغییر مثبتی مواجه شود.
خسروی: آگاهانه به این تصویر رسیدهایم. فیلم «زاک» موقعیت زنی است که به دلیل بد اخلاقیهای شوهرش تصمیم به سقط فرزندش گرفته است و این سوژه هم برگرفته از یک کیس واقعی بود. زنی بود که میگفت من بچه بسیار دوست دارم اما به دلیل استرسهای ناشی از بداخلاقیهای همسرم، مجبورم بچهام را بدون اطلاع همسرم سقط کنم. در داستان فیلم اما این زن در نهایت به حرف دل خودش و صدای قلب نوزادش گوش میدهد و از تردیدهایش عبور میکند. خدا هم در چنین شرایطی به فرد کمک میکند. دقیقاً با همان خبری که شاید میتوانست شوهرش را تا آستانه مرگ عصبانی کند، او را آرام میکند و از یک مهلکه نجات میدهد. در لحظهای که به رحیم میگوید که حامله است، گویی به او شوک وارد میشود.
اطراف ما پر است از این زنهایی که با اوج ایثار و از خودگذشتگی، گویی هیچچیز برای خود نمیخواهند. روایت این از خودگذشتگی که فکر میکنم ویژگی زن شرقی است، برایم بسیار جذاب بود. در همین سینمای کوتاه ما فیلمی با فضایی کاملاً متضاد ساخته شد که سازندگانش از دوستان من هستند و فیلم هم مورد توجه قرار گرفت اما شخصاً هر چه تلاش کردم، کاراکتر زن فیلم را که اقدام به قتل همسرش میکند را نمیفهمم. به همان اندازه که آن زن را نمیفهمم، این زنی که در «زاک» تصویر کردهام را درک میکنم و این قطعاً به تجربه زیسته من ربط پیدا میکند. احساس من این است که فیلم کوتاه وظیفه دارد در یک زمان کوتاه یک موقعیت خاص دراماتیک از یک شخص را به تصویر درآورد و روایت فیلم «زاک» را هم از همین جنس میدانم.
خسروی: در سختترین شرایط هم شاهد روئیدن یک غنچه بودهایم. هیچ گاه دوست ندارم مخاطبم را در تلخی مطلق رها کنم. در نهایت ناامیدی بازهم میتوان ذرهای امید پیدا کرد و شاید به همین دلیل هم بزرگترین گناه در دین ما ناامیدی استمهدی مهرنیا: اجازه دهید نکتهای را درباره فیلمنامه «زاک» مطرح کنم. کل داستان فیلم از نظر زمانی در دو ساعت میگذرد که ما اتفاقات این دو ساعت را قرار است در ۱۰ دقیقه روایت کنیم. زمان هم کاملاً در فیلم خطی است. آنچه دارد اتفاق میافتد، کنار هم چیدن بریدههایی از لحظات این کاراکتر از لحظهای است که تصمیم میگیرد جان یک موجود زنده اما فاقد روح از نگاه ما را بگیرد، تا دو ساعت بعد که با همان موجود به ظاهر فاقد روح، روح تازهای را به زندگی فاقد روح خودش و همسرش میدمد. رسیدن از آن نقطه به این نقطه آن هم طی دو ساعت، همان اتفاقی است که در فیلمنامه رخ داده است و آن را بهنسبت یک روایت تکخطی و یکنواخت از یک مقطع از زندگی یک فرد، متمایز کرده است.
* جناب مهرنیا شما از چه مرحلهای با پروژه «زاک» همراه شدید و چه سهمی در شکلگیری دنیای آن داشتید؟
مهرنیا: من و علی خسروی یک دوستی قدیمی داریم. پیشتر من فیلم ساختهام و آقای خسروی آن را تهیه کرده و همکاریهای دیگری هم با یکدیگر داشتهایم. در فیلم «زاک» اما بعد از آنکه قرار شد این کار ساخته شود و فیلمنامه تقریباً شکل گرفته بود، صحبت و گفتگو را آغاز کردیم. جزو معدود کارهای کوتاهی بود که پیشتولید مفصلی هم داشت و نزدیک ۲۰ روز برای آن وقت گذاشتیم. از آنجا که لوکیشن هم در تهران نبود ما ۷ یا ۸ نوبت به شمال رفتیم و لوکیشن دیدیم.
* اتفاقاً همین پیشتولیدهای مفصل است که تأثیرش را روی خروجی نشان میدهد.
خسروی: مهدی واقعاً یکی از آن دوستان حرفهای من است. بیش از ۱۵ جلسه درباره فیلمنامه و کارگردانی صحبت کردیم تا به جمعبندی برسیم. فهیمه مؤمنی که نقش اصلی این فیلم را ایفا میکند، معتقدم با اختلاف یکی از بهترین بازیهای کارنامهاش را ارائه کرده است. همه این نتایج به دلیل زمانی است که همه ما در پیشتولید صرف رسیدن به استانداردها کردیم. اگر چنین پیشتولیدی عقبه پژوهشی هم داشته باشد، با نتایج به مراتب بهتری هم مواجه میشود. مهدی در این مسیر واقعاً رفاقت کرد و معتقدم در سینمای کوتاه، چون پول خاصی هم جریان ندارد، مهمترین سرمایه همین رفاقتهاست.
* در جواب سوال اول اشاره کردید که ایده این فیلم را از فضای یک مستند و از تجربیات خودتان در دنیای مستندسازی وام گرفتهاید. این گزاره را بهویژه از سوی فیلمسازانی که دغدغه مسائل اجتماعی را هم دارند، زیاد میشنویم و غالباً ریشه اصلی ایدههای خود را مشاهداتشان از واقعیتهای جامعه میدانند. آنچه درباره «زاک» برایم عجیب است و علی خسروی را با فیلمسازان مشابهش متمایز میکند این است که گویی زاویه نگاه و روایتش، به واسطه مواجه ه با حجم بالای سیاهی و تلخی موجود در دنیای واقعی، رنگ تلخی و سیاهی به خودش نگرفته است. بسیار شاهد هستیم که فیلمسازان ما سراغ معضلات اجتماعی میروند و آنقدر بیواسطه با حجم بالایی از تلخیها مواجه میشوند که گویی ناگزیر بخشی از این تلخی در فیلمشان سرریز میکند. در داستان یک خطی «زاک» ما همه مواد لازم برای یک موقعیت داستانی تلخ و سیاه را داریم، از کارگر معترض و در آستانه اخراج گرفته تا زنی که تصمیم به سقط فرزندش دارد، شما از تمام این تلخیها روایتی ارائه کردهاید که وقتی تیتراژ پایانی پخش میشود، حال مخاطب خوب است و گویی حتی شاهد روایتی از جنس امید بوده است. چه اتفاق درونیای در شما افتاد که خروجی کارتان طعم و مزهای متفاوت از آثار دیگر فیلمسازان اجتماعی پیدا کرده است؟
خسروی: خیلی خوشحالم که این اتفاق در فیلم من افتاده است و چنین حسی نسبت به آن داشتهاید. اساساً همین را میخواستم. من معتقدم که ما همه به «امید» زندهایم. من فیلمهای مستند زیادی ساختهام و نزدیک به ۸ سال است که در حوزه مستندهای اقتصادی کار میکنم. زمانی کارهای دفاعمقدسی و اجتماعی هم ساختهام. آنچه ما امروز در ایران درگیر آن هستیم یک جنگ اقتصادی تمام عیار است که با یک جنگ فرهنگی توأم شده و شرایط عجیب و غریبی را بهوجود آورده است.
همیشه اما در سختترین شرایط هم شاهد روئیدن یک غنچه بودهایم. هیچ گاه دوست ندارم مخاطبم را در تلخی مطلق رها کنم. در نهایت ناامیدی بازهم میتوان ذرهای امید پیدا کرد و شاید به همین دلیل هم بزرگترین گناه در دین ما ناامیدی است. همین امروز فیلمنامه یک فیلم بلند را هم در دست دارم که سوژه آن هم یک سوژه اقتصادی است اما در عین حال یک داستان عاشقانه دارد. در دل یک چالش عظیم، سراغ روایت رویش یک عشق رفتهام. به نظرم سینما رسالتی جز به تصویر درآوردن این امید ندارد. دوستان خود من در سینمای کوتاه فیلمهای خوبی ساختهاند که من هیچگاه تلخی پایانشان را دوست نداشتهام.
* نکته خیلی مهم اما این است که آن فیلمسازان هم واقعاً دارند از سر دغدغه سوژه تلخی را روایت میکنند. بهجد با این نگاه مخالفم که بخواهیم به خروجی کار آن فیلمسازان برچسب سیاهنمایی بزنیم و بخواهیم خالقانشان را محکوم کنیم. گویی که تعمدی در تزریق سیاهیها در فیلم خود دارند. به نظرم ما با دو نوع مواجهه با یک موقعیت تلخ مواجهیم که میتوان آن را یک فرآیند درونی برای هر فیلمسازی دانست. حتی در میان همین آثار بهشدت تلخ هم فیلمهایی هست که مخاطبشان را بهشدت به فکر وامیدارند و این یعنی فیلمساز کار خودش را کرده، کارکرد اصلی فیلم، ایجاد سوال و تشویق به تفکر است. در این گفتگو میخواهم بدانم علی خسروی چگونه این فرآیند درونی را برای خودش ترسیم کرده که به چنین خروجی متفاوت و عاری از هر زهر و سیاهی میرسد.
خسروی: رضا میرکریمی جملهای دارد که میگوید این دروغ است که بگوییم ما فیلمسازان فیلم نمیبینیم یا به تعبیر اصغر فرهادی، باک خودمان را پر نمیکنیم. مهرداد اسکویی هم از مثال چاه استفاده میکند. واقعیت این است که ما فیلمسازان چاهمان و باک مان را با همان دنیای زیستهمان پر میکنیم. تنها جوابی که میتوانم به سوال شما بدهم این است که این فرآیند درونی متأثر از دنیای زیسته و تجربیات زیسته من است. طبیعتاً جواب فنی و قاعدهمندی ندارد که بخواهم براساس آن بگویم آگاهانه دست به این انتخاب زدهام.
زمانی با مهران کاشانی کلاس فیلمنامهنویسی داشتیم که در تمام آن دوره یک جمله کلیدی داشت. او میگفت فکر نکنید که ما هستیم که انتخاب میکنیم داستانمان را بهصورت شاهپیرنگ، خردهپیرنگ یا حتی ضدپیرنگ بنویسیم. میگفت این جنس زندگی شماست که مشخص میکند کدام سبک را انتخاب میکنید. سینمای عبدالرضا کاهانی یا سینمای ابراهیم حاتمیکیا هر کدام برخاسته از دو نوع سبک زیست متفاوت است. من هم سبک فیلمسازیام برگرفته از جهان زیستهام است.
کاراکتر زن در فیلم من نماینده زنانی است که بهدنبال پیدا کردن راهحل در مشکلات خود هستید. ایثاری که این زن میکند و تلاشی که برای جمع کردن اعضای خانوادهاش دارد، در نهایت با موفقیت مواجه میشود. اتفاقاً فیلم در حال پخش جهانی است. خیلیها به من گفتهاند اگر سکانس پایانی مربوط به مینیبوس را حذف کنی، تعداد جشنوارههایی که فیلم را میپذیرند دو برابر میشود. من گفتم اصلاً نمیخواهم. گفتند قبول، مینیبوس باشد اما آن لبخند رضایت زن را حذف کن و بگذار داستان در بلاتکلیفی تمام شد. باز هم مقاومت کردم و گفتم اصلاً! سرآخر گفتند قبول همهاش باشد لااقل پلان آخر که مینیبوس در جاده سرسبز میراند را حذف کن! بازهم گفتم نه. گویی تکتک این نماها به جانم بسته بود و نمیتوانستم از آنها بگذرم.
* انگار در مواجهه با مخاطبان احتمالی خود نوعی از مسئولیت اجتماعی را برای خود تعریف کردهاید و براساس همان هم فیلمسازی میکنید.
خسروی: قطعاً. این حس مسئولیت نسبت به مخاطبم در من وجود دارد و نمیدانم هم خوب است یا بد! من این مسئولیت را برای خودم قائلم.
مهرنیا: اتفاقاً بد نیست بدانید در بازه تولید خیلی برسر جزئیات با هم بحث میکردیم. یکی از پیشنهاداتی که وجود داشت و خود من هم طرفدارش بودم، وارد کردن تم تاوان به داستان بود. تمی که احتمالاً از زاویه پذیرش جشنوارهای میتوانست شرایط بهتری را برای فیلم بهوجود بیاورد. ایده هم این بود که وقتی این زوج وارد مینیبوس میشوند، براثر فشار و استرس، زن دچار درد شود و سقطی که از ابتدا میخواست با تصمیم خودش دست به آن بزند، بهصورت اتفاقی رقم بخورد. بهگونهای که گویی دارد تاوان تصمیمی را که گرفته بود، میدهد. میتوان از این زاویه نگاه کرد که حتی تصمیمات و نیتهای قلبی ما هم گاهی تاوانهایی برایمان دارد.
مهدی مهرنیا
* در نوع خودش میتوانست ایده متفاوت و جذابی هم باشد.
مهرنیا: اما خب بهشدت تلخ میشد. در چنین موقعیتی گویی دیگر این آدمها به رستگاری نمیرسیدند و کائنات از آنها انتقام میگرفت.
خسروی: شاید داستانم رستگار میشد اما این آدمها رستگار نمیشدند! (میخندد)
مهرنیا: درباره این ایده خیلی بحث کردیم.
خسروی: ایدههای دیگری هم بود. ما اصولاً فیلم را گروهی میسازیم اما درباره این میزان تلخی واقعاً احساس مسئولیت میکردم.
مهرنیا: بهرغم تمام فشارها و پیگیریهای ما علی میگفت حتی بهقیمت از دست دادن برخی اتفاقات خوب جشنوارهای برای این فیلم، میخواهم آدمهای فیلمم در پایان رستگار شوند.
* به تعبیری اگر مثل پروژههای قبلی که با هم کار کرده بودید، جایگاهتان تغییر میکرد و شما کارگردان این فیلم بودید، امکان داشت با همین دغدغههای مشترکی که دارید، پایانبندی مدنظر خودتان را برای فیلم بگذارید و ما هم امروز با یک فیلم کاملاً تلخ مواجه میبودیم؟
مهرنیا: دقیقاً.
* این همان واقعیتی است که بهدنبال رسیدن به آن بودیم؛ دو کارگردان کاملاً رفیق و همراه که اساساً فعالیت مشترک با هم دارند، به راحتی امکان دارد خروجی فیلمشان تا این اندازی متفاوت باشد. یکی سرشار از امید و دیگری مملو از تلخی.
مهرنیا: واقعاً همین گونه است.
مهرنیا: این درست است که من برای ساخت یک فیلم جشنوارهای آن ایده تلخ را بیشتر میپسندیدیم اما معتقدم فیلمی که علی ساخته، از جنس همین رستگاری است. بچهای که در فیلم در آستانه تولد است، بهانه این رستگاری استخسروی: من نمیتوانم اینقدر تلخ به زندگی نگاه کنم. شما فیلم «پاپیون» و پایانبندی آن را ببنید. من همین امروز در حال ساخت مستند اقتصادی هستم و با اطلاع نسبت به شرایط موجود میگویم که نسبت به آینده ایران بهشدت امیدوارم. درست است که حرکتمان سانتیمتری است اما واقعاً به آینده آدمهایی که دربارهشان فیلم میسازم امیدوارم.
مهرنیا: شما فیلم «مه» از فرانک دارابونت را دیدهاید؟ فیلمسازی که با نگاه خاص خودش، بهشدت دیدگاههای مذهبی دارد و به فضاهای آخرالزمانی خیلی علاقهمند است. از همان فیلم «مسیر سبز» گرفته تا فیلم «مه» که بهنوعی میتوان آن را پیشدرآمد سریال «مردگان متحرک» در کارنامه این فیلمساز دانست. فیلم «مه» یک سکانس پایانی شاهکار دارد از مردی که با اعضای خانوادهاش در مه گیر کردهاند و احساس میکنند در معرض حمله موجودات فضایی هستند. این مرد اسلحهای با چهار گلوله دارد و تصمیم میگیرد از پنج نفر اعضای خانواده خودش را تسلیم عذاب مواجهه با موجودات فضایی کند و دیگر اعضای خانواده را برای گرفتار نشدن در این عذاب با گلوله بکشد. او آنها را میکشد و وقتی مه کنار میرود متوجه میشود که صدای که میشنیدند نه از موجودات فضایی که از ارتشی بود که با تجهیزات خود در حال نابودی این موجودات بوده است! اینجاست که این مرد به جنون میرسد. دارابونت در این فیلم میگوید اگر به رستگاری و نجات ایمان داشته باشی، قطعاً نجات پیدا میکنی.
این درست است که من برای ساخت یک فیلم جشنوارهای آن ایده تلخ را بیشتر میپسندیدیم اما معتقدم فیلمی که علی ساخته، از جنس همین رستگاری است. بچهای که در فیلم در آستانه تولد است، بهانه این رستگاری است.
* جالب است بهعنوان کارگردانی که سلیقهتان بیشتر به سمت آن روایت تلخ است، چقدر خوب دیدگاه امیدوارانه مستتر در این یکی روایت را تبیین میکنید و متوجه ارزشهای آن هستید.
خسروی: این ناشی از نگاه درست و حرفهای مهدی است.
* از همین بحث میخواهم وام بگیرم و این گزاره را مطرح کنم که اساساً ساخت فیلم امیدوارانه، یک امر اکتسابی نیست و اینگونه نیست که بخواهیم به فیلمساز آن را یاد بدهیم. این نکته مهمی است. حالا سوالم از آقای مهرنیا که بهخوبی هم متوجه مفهوم رستگاری در یک روایت امیدوارانه است، این است که اگر از شما بپرسند چرا فیلم تلخ میسازید، چه پاسخی دارید؟
مهرنیا: قطعاً پاسخ این سوال به همان تجربه زیسته بازمیگردد. کمااینکه من خودم هم در فیلمهای گذشتهام در پایانبندی، نجات را روایت کردهام. اما اینکه چرا برای این داستان پایان تلخ را میپسندیدم به لحظه مواجههام با این داستان و تجربه زیستهام در آن لحظه بازمیگردد. من از زمانی که علی خسروی را میشناختهام همواره او را انسانی معتقد به رستگاری دیدهام اما صادقانه بخواهم بگویم، من اینگونه نیستم و گاهی بریدهام. گاهی به این نتیجه میرسم که ما دیگر قرار نیست رستگار شویم و طبیعا اگر در آن حس و حال بخواهم فیلمی را بسازم، متأثر از همان حس و حال خواهد بود.
خسروی: واقعیت این است که هیچ داستان کاملاً سیاه یا کاملاً سفیدی وجود ندارد. کمااینکه همه ما انسانهایی خاکستری هستیم و گاهی سفیدیمان غالب میشود و گاهی برعکس. من سعی کردم جنس فیلمی که میسازم از جنس «بچههای آسمان» باشد. فیلمی که موقعیتی به غایت تلخ دارد اما پایانش کاملاً امیدوارانه است.