رسانه سینمای خانگی- «ایران جوان» در جشنواره فیلم کوتاه ترهان

تعداد ۹ فیلم کوتاه به بخش جنبی «ایران جوان» در چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران راه یافتند. 

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ستاد خبری چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، فیلم‌های کوتاه راه‌یافته به بخش جنبی «ایران جوان» چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به ترتیب حروف الفبا و به شرح زیر معرفی شدند:
«باشه برای فردا» به کارگردانی علی رحیمی از تهران( داستانی)
«بلوط» به کارگردانی ابراهیم حصاری از کیش( داستانی)
«به توان پنج» به کارگردانی عبداله حیدری از تهران(مستند)
«خیال آبی» به کارگردانی الناز قنبری از تهران(داستانی)
«دباغ خانه» به کارگردانی محمد مستوفی از ارومیه(داستانی)
«زاک» به کارگردانی علی خسروی از تهران(داستانی)
«سون سوز» به کارگردانی کاظم قلیزاده از اردبیل(داستانی)
«فیل سفید» به کارگردانی مهدی برجیان از تهران( داستانی)
«مردگینامه» به کارگردانی علی اکبری از تهران (پویانمایی)

گفتنی است بخش جنبی «ایران جوان» با مشارکت بنیاد ۱۵ خرداد برگزار می‌شود.

چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۲ برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- سینما در مسیر آزادگی حرکت می‌کند؟

بعد از حملات مکرر رژیم اشغال‌گر قدس به نوار غزه در سال ۲۰۱۴، جمعی از سینماگران و هنرمندان در سراسر دنیا به جنگ و وحشیگری علیه فلسطینیان اعتراض کردند. «خاویر باردم، پنلوپه کروز و پدرو آلمادوار» که هر سه برنده جایزه اسکار هم بودند نامه‌ای را امضا کردند که در آن از سران اتحادیه اروپا خواسته شده بود اقدامات رژیم صهیونیستی را محکوم کنند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، در این نامه آمده بود، «خانه‌های فلسطینی ویران می‌شوند؛ آب، برق و حتی دسترسی آزادانه به بیمارستان، مدرسه و زمین‌های کشاورزی از آنها مضایقه می‌شود. در حالی که جامعه جهانی هیچ کاری انجام نمی‌دهد.» این نخستین‌بار نبود که خاویر باردم از فلسطینی‌ها حمایت می‌کرد. او پیش از این نیز اقدامات رژیم صهیونیستی را مصداق «بربریسم» دانسته بود و اعلام کرده بود حاضر نیست مالیاتی که او به دولت اسپانیا می‌دهد صرف این بربریسم شود.

این بازیگر سرشناس همچنین اعلام کرده بود دوستان یهودی زیادی دارد که بسیاری از آنها با او هم‌نظرند. او در پاسخ به آنهایی که اسرائیل را در حال دفاع از خود می‌دانند گفته بود: «شما نمی‌توانید بگویید این دفاع از خود است، وقتی کودکان را به قتل می‌رساندید.»

فشار لابی صهیونیست بر سینماگران
اما بعد از چند روز، نامه‌ای از باردم منتشر شد که در آن، امضایش زیرنامه یادشده را فقط به معنای درخواستی برای صلح دانسته است. پنلوپه کروز همسر مشهور خاویر باردم نیز چندی پس از امضای نامه، مجبور شد نامه دیگری بنویسد و «سوء تفاهم‌ها» را بر طرف کند.

در سال‌های اخیر فشار لابی‌های صهیونیستی بر چهره‌های سرشناس سبب‌شده آنها کمتر به سراغ موضع‌گیری علیه رژیم صیهونیستی بروند؛ تا جایی که بعد از گذشت چند روز از التهاب‌های نوار غزه در مهرماه امسال، هنوز هیچ چهره برجسته‌ای، واکنشی در حمایت از فلسطینیان منتشر نکرده استاین نخستین‌بار نبود که یک سلبریتی از فلسطین حمایت می‌کند و بعد از مدتی مجبور می‌شود مواضع ضد اسرائیلیش را تلطیف کند. در همان سال «ریحانا» خواننده سرشناس نیز در صفحه اجتماعیش توئیتی منتشر کرد که بعد از ۸ دقیقه حذف شد. متن این توئیت «#FreePalestine» بود. چندی بعد فردی نزدیک به این خواننده مشهور گفت، او روی لینکی کلیک کرده و نمی‌دانسته که آن لینک در واقع اقدام برای توئیت عبارت یاشده بوده است.

اتفاقی مشابه هم در مورد «کیم کارداشیان» افتاده بود. او اگرچه در صفحه اجتماعیش، هم برای اسرائیلی‌ها و هم برای فلسطینی‌ها دعا کرده بود، پس از مدتی مجبور به حذف پستش و عذرخواهی بابت کاری که کرده بود، شد.

در سال‌های اخیر فشار لابی‌های صهیونیستی بر چهره‌های سرشناس سبب‌شده آنها کمتر به سراغ موضع‌گیری علیه رژیم صیهونیستی بروند؛ تا جایی که بعد از گذشت چند روز از التهاب‌های نوار غزه در اکتبر(مهرماه) امسال، هنوز هیچ چهره برجسته‌ای، واکنشی در حمایت از فلسطینیان منتشر نکرده؛ اما در تاریخ رجال سینمای جهان همواره چهره‌هایی بودند که از مواضع ضد صهیونیستی خود کوتاه نیامده و مغلوب فضای پرفشار نژادپرستانه نشدند.

چهره‌هایی که مغلوب فضای نژادپرستانه صیهونیست‌ها نشدند

«اما واتسون» ستاره هری پاتر، با یک بازپست اینستاگرامی که در ژانویه(دی‌ماه) ۲۰۲۲ به اشتراک گذاشته شد، به حملات رژیم اشغالگر قدس واکنش نشان داد. این پست، کلاژی را نشان می‌داد که روی آن عبارت «همبستگی یک فعل است.» نقش بسته بود و در پس زمینه، معترضانی بودند که پرچم‌های فلسطین را حمل می‌کردند.

این پست با محکومیت برخی مقام‌های اسرائیلی مواجه شد که واتسون را به یهودی‌ستیزی متهم کردند. بلافاصله این اقدام واتسون به اکوسیستم هنری آمریکا شیوع پیدا کرد و توسط تعدادی از ستارگان از جمله «سوزان ساراندون، مارک روفالو، گائل گارسیا برنال و ویگو مورتنسن» دفاع شد.

«ژان لوک گدار» کارگردان موج نو فرانسوی از دیگر چهره‌های مهم ضد صهیونیسم در اروپا و جهان و همچنین به جریان مارکسیسم در فرانسه محسوب می‌شود که از نخستین فیلمش نگاه منتقدانه‌ای نسبت به آمریکا و امپریالیسم و مساله عدالت بروز می‌دهد.
تنفر و انتقاد او از آمریکا تا جایی پیش می‌رود که وقتی به مراسم اسکار برای دریافت جایزه دعوت می‌شود با بی‌اعتنایی تمام به خبرنگاری می‌گوید: «من ویزای آمریکا ندارم و نمی‌خواهم داشته باشم. ضمنا نمی‌خواهم برای مدت طولانی سوار هواپیما شوم.» این پاسخ گدار، هنوز جدی به حساب نیامده بود تا آنکه روز بعد در خبرها خواندند: گدار به آکادمی نیامد!

موضع گدار نسبت به مساله فلسطین نیز از همین نگاه آزادی‌خواهانه و ضد امپریالیسم نشات می‌گرفت. در فیلم «گدار عشق من» ساخته «میشل آزاناویسوس» وقتی دو جوان از گدار می‌پرسند آیا قصد ندارد فیلمی سرگرم‌کننده بسازد، با جدیت می‌گوید: تا انسان‌ها در ویتنام، فلسطین و یمن با دل خوش نخندند فیلم بامزه نمی‌سازم.

او در سال ۱۹۷۰ به فلسطین سفر کرد و در چنین فضایی بود که با همکاری سازمان آزادی‌بخش فلسطین تصمیم گرفت فیلمی مستند درباره واقعیت مبارزه مردم آن کشور بسازد. «ماسائو آداچی» منتقد ژاپنی درباره گدار و فیلم مستند «اینجا و جای دیگر» می‌نویسد: «چند نکته وجود دارد که من و گدار را به هم پیوند می‌دهد. آشکارترینش به تعهد مشترک ما به مبارزه برای آزادسازی فلسطین مربوط است. او حمایت خود را از مبارزه مسلحانه سازمان آزادی‌بخش اظهار می‌کند؛ با علم به اینکه رهایی فلسطین به روش مسالمت‌آمیز ممکن نبود و اینکه فلسطینی‌ها انتخاب دیگری جز درگیر جنگ خلقی طولانی‌شدن با اسرائیل و با ارتشی که برابری بین زنان و مردان آن لازم تلقی می‌شد، نداشتند. این‌ها موضوع‌های اصلی و همان اندازه برای گدار مهم بودند که برای سازمان آزادی‌بخش فلسطین.»

«کن لوچ»کارگردان شهیر انگلیسی از دیگر نام‌هایی‌است که همواره علیه جنایات رژیم اشغالگر قدس واکنش نشان داده. او در فیلم‌های خود اغلب تصویر انسانی را نشان می‌دهد که در بحران‌های اجتماعی و سیاسی راه‌حلی انسانی و عدالت‌گونه اتخاذ می‌کند و مرعوب قدرت‌ها نمی‌شود. او در چارچوب فکری خود نیز همواره بر عدالت‌پیشگی و اخلاق‌محوری نظر دارد و بر این اساس، علیه مواضع اسرائیل صحبت می‌کند.

لوچ در سال ۲۰۰۹ و بعد از نمایش فیلم پرمخاطبش، یعنی در جست‌وجوی اریک، در چند بزنگاه فرهنگی از مواضع ضد اسرائیلی خود سخن گفت. بعد از نمایش فیلمش در سرزمین‌های اشغالی، به این اکران‌ها واکنش نشان داد و درآمد حاصل از اکران‌ها را به موسسه ضد صهیونیستی بی‌دی‌اس (BDS) بخشید. در جشنواره فیلم ملبورن وقتی متوجه شد یکی از حامیان اصلی جشنواره رژیم صهیونیستی است، فیلم در جست‌وجوی اریک را از فهرست فیلم‌های شرکت‌کننده خارج کرد.

در سال ۲۰۲۱ بیش از ۶۰۰ موسیقیدان با امضای نامه‌ای خواستار بایکوت اسرائیل و حمایت از مردم فلسطین شدنددر فستیوال فیلم سارایوو در سال ۲۰۱۴ از جامعه هنری خواست، اسرائیل را بایکوت فرهنگی کنند. لوچ با بیان احساساتش از کشتار مردم غزه به عنوان خشم و ناامیدی عظیم گفت: کشور من، در نهایت شرمندگی، رفتارهای قلدرانه آمریکا را دنبال می‌کند اما ما هم بی‌قدرت نیستم؛ ما هم می‌توانیم با هم وارد عمل شویم.

در این بخش از سخنرانی‌اش بود که لوچ پیشنهاد کرد باید کاملا همه فعالیت‌های فرهنگی را که ردی از اسرائیل در آن وجود دارد، تحریم کرد. وی افزود: این شامل فیلم، موسیقی، مطالعات دانشگاهی و همه چیز می‌شود. اسرائیل باید به یک رژیم کاملا منفور و پس‌زده بدل شود. حتی بگویم اسرائیل نباید در مسابقات موسیقی یوروویژن حضور داشته باشد.

این درخواست لوچ در میان رسانه‌ها بازتاب گسترده‌ای داشت. تحریم‌های اقتصادی و علمی که پیش از این در فلسطین و میان جوانان انگلیس در جریان بود به سمت تحریم‌های فرهنگی هم کشیده شد. تا جایی که در سال ۲۰۲۱ بیش از ۶۰۰ موسیقیدان با امضای نامه‌ای خواستار بایکوت اسرائیل و حمایت از مردم فلسطین شدند.

رسانه سینمای خانگی- «اذان صبح به افق یزد» پخش می‌شود

زهره صباغیان کارگردان فیلم کوتاه «اذان صبح به افق یزد»‌ در آستانه نمایش این اثر داستانی در چهلمین جشنواره فیلم کوتاه تهران، به ارایه توضیحاتی درباره این فیلم‌ کوتاه پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، زهره صباغیان کارگردان فیلم‌ کوتاه «اذان صبح به افق یزد» از آثار راه‌یافته به بخش داستانی چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران در آستانه برگزاری این رویداد، درباره اثر خود به مهر توضیح داد: این فیلم یک اثر ۱۴ دقیقه‌ای است که تولید آن را هم خرداد ماه همین امسال در یکی از روستاهای یزد کلید زدیم و تصویربرداری آن با برنامه‌ریزی فشرده در سه روز انجام شد. مراحل بعد از تصویربرداری و پس تولید هم تا تیر ماه طول کشید.

وی درباره داستان این فیلم‌ کوتاه گفت: قصه فیلم درباره پیرمردی است که با همسرش قهر کرده است و در تنهایی خودش، راضی به آشتی هم نمی‌شود تا اینکه اتفاقات دیگری در داستان رخ می‌دهد.

ایده‌ای که از رفتار پدرم در سحر ماه‌ رمضان گرفتم

صباغیان درباره دغدغه اصلی خود برای ساخت این فیلم‌ کوتاه ادامه داد: دغدغه این کار از مدت‌ها قبل در ذهنم بود، جرقه اولیه‌اش یک ایده بسیار ساده داشت که دوستش داشتم و بعدها تبدیل به یک داستان شد. ایده اولیه‌ فیلم را از رفتار پدرم در یکی از سحرهای ماه رمضان گرفتم که به جای خوردن سحری مدام موج رادیو را تغییر می‌داد تا موج رادیوی یزد را پیدا کند. همین ایده ساده را سال‌ها در ذهنم داشتم تا اینکه آن را پرداختم و تبدیل به پیرمرد تنهایی کردم که با همسرش قهر است و در تنهایی نمی‌تواند برای سحری بیدار شود. چرخشی هم در پایان داستان قرار دادم که مخاطب را شگفت‌زده کند.

کارگردان «اذان صبح به افق یزد» درباره درک و دریافت مخاطب از این فیلم‌کوتاه گفت: اگر بخواهم چند کلیدواژه را درباره مضامین این فیلم بگویم، یکی «جبر» است، یکی «طبیعت زندگی» و دیگری «تنهایی» و در نهایت «پذیرش». این‌ها مضامینی است که در قالب داستانی از جنس قهر و آشتی، در فیلم به آن پرداخته شده است.

صباغیان درباره کارنامه خود در سینمای کوتاه توضیح داد: من پیش از این سابقه ساخت چند فیلم کوتاه را داشته‌ام. یکی از آن‌ها فیلم‌ کوتاه «املا» بود که در جشنواره فیلم رضوی حضور داشت. مستند کوتاهی هم سال‌ها پیش در جشنواره رشد داشتم. با این حال می‌توانم بگویم در مختصات یک کار داستانی جدی با زمان ۱۴ دقیقه‌ای «اذان صبح به افق یزد» اولین تجربه‌ام بوده است.

وی افزود: حرفه اصلی من تدوین فیلم است اما زمانی که انجمن برای جلسات پیچینگ، فراخوان داد، برای ایده‌ای که سال‌ها در ذهن داشتم ثبت‌نام کردم و با تأیید طرح اولیه برای ساختش اقدام کردیم. در فرآیند ساخت هم به جز چالش‌های مالی که به هر حال وجود داشت، با چالش خاص دیگری مواجه نشدیم. تنها سختی کار بیشتر تجهیز و آماده‌سازی لوکیشن بود چون کار در شهرستان در حال تولید بود و ما لوکیشن خانه روستایی را باید برای تصویربرداری تجهیز می‌کردیم. به همین دلیل پیش‌تولید تقریباً خسته کننده‌ای داشتیم. در مجموع اما فیلم فضای بسیار ساده‌ای دارد و بیشترین انرژی را هم در همان مرحله پیش‌تولید گذاشتیم، غیر از آن چالش خاصی نداشتیم.

همه عوامل این فیلم از استعدادهای یزد هستند

این کارگردان درباره بهره‌گیری از نیروهای فنی حاضر در شهرستان برای تولید این فیلم‌ کوتاه عنوان کرد: این فیلم‌کوتاه محصول یزد است و جوانان بااستعداد بسیاری در این استان حضور دارند. همه عوامل تولید فیلم ما از بچه‌های یزد بودند که سال‌هاست در این حوزه فعالیت دارند و برخی از آن‌ها حتی در سریال‌های تلویزیونی و کارهای سینمایی موفق هم سابقه کار دارند.

صباغیان در پایان درباره چهلمین جشنواره فیلم‌کوتاه تهران یادآور شد: من پیش از این فیلمی در جشنواره فیلم‌ کوتاه تهران نداشتم و به‌عنوان مخاطب هم به‌صورت پراکنده در آن شرکت داشته‌ام و معتقدم این رویداد مهم‌ترین جشنواره سینمایی در ایران است و امید دارم که فیلم‌های راه‌یافته، آثاری باشند که واقعاً مورد تأیید باشند و به درستی انتخاب شده و مورد استقبال قرار گیرند.

چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۲ برگزار خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- سینمای کودک، از جایی که هست تا جایی که باید باشد

از دهه‌ ۶۰ و ۷۰ سینمای ایران به عنوان دهه‌های طلایی سینما یاد می‌شود،دهه‌هایی که اقبال به سینما در ایران با سینمای کودک پا گرفت و بعدتر با «دونده»،«خانه دوست کجاست،«بچه‌های آسمان» و… جهانی شد.مقایسه آن روزها با سینمای امروز کمی تلخ به نظر می‌رسد اما شاید تلنگری باشد تا بتوان سینمای کودک ایران را در محتوا و جریان‌سازی به آن روزها نزدیک‌تر کرد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سخت است باور کنیم سال‌های صف کشیدن جلوی سینما برای خریدن بلیط فیلم گذشته. خصوصا وقتی این صف‌کشیدن خانوادگی و همراه کوچک‌ترها رقم می‌خورد. سال‌هایی که محبوبیت کاراکترها برای بچه‌های قدونیم‌قدی که جلوتر از پدر و مادرهایشان می‌دویدند تا روی صندلی‌هایشان بنشینند، سالن‌های سینما را پر کرده بود. در اواسط دهه شصت، این استقبال باعث فروشی شوکه‌کننده برای سینمای ایران شد. فروشی که بیشتر برای سینمای کودک‌ و‎ نوجوان و برای فیلم‌های کلاه قرمزی، گلنار، دزد عروسک‌‎ها و چند فیلم پرطرفدار دیگر به شکلی اتفاق افتاد که اگر رقم فروش آنها را با بلیت امروز بسنجیم، به عددی بالاتر از ۴۰ میلیارد تومان می‌رسیم.

عده‌ای عقیده دارند سینمای کودک‌ و نوجوان ایران بستری برای معرفی ایران به جشنواره‌های بین‌المللی و مجامع جهانی شدهم‌زمان با آن روزهای پرفروغ سینمای کودک و نوجوان، جریانی در حال شکل‌گیری بود که سینمای ایران را با استانداردهای بین‌المللی همسوتر می‌کرد. کم‌کم داشت صدای جایزه ‌گرفتن‌های ایران در جهان به گوش مردم می‌رسید. نامزدی فیلم دونده در جشنواره کن و جوایز متعدد آن از جشنواره لندن و بقیه جشنواره‌ها، سرآغاز اتفاقی بود که منجر شد راجر ایبرت، منتقد سرشناس سینمایی، در نوشته خود در سال ۲۰۲۲ آن را فیلمی مهم و اولین شاهکار سینمای پس از انقلاب بداند.

به بیان دیگر در آن سال‌هایی که سینمای ایران برای مخاطب داخلی و کودکان و نوجوانان، جذاب و پرطرفدار بود فیلم‌هایی تولید و به جشنواره‌های جهانی عرضه می‌شد که آرام‌آرام معرف چهره و تصویر سینمای ایران به جهانیان ‌شد. به‌طوری‌که عده‌ای عقیده دارند سینمای کودک‌ و نوجوان ایران بستری برای معرفی ایران به جشنواره‌های بین‌المللی و مجامع جهانی شد.

نادره ترکمانی، کارگردان سینمای کودک و نوجوان، در گفت‌وگویی با ایرنا بر این مهم تاکید کرد و گفت: آنچه تحت عنوان سینمای ایران به جهان معرفی شد از طریق سینمای کودک‌ و ‎نوجوان بود. سینما مجموعه‌ای از سمع و بصر است؛ از این رو بسیاری از فرهنگ‌ها نیز در پس فیلم به جهانیان معرفی شد؛ چراکه وقتی سینما به کشورهای دیگر می‌رود، مجموعه‌ای از فرهنگ، آئین و آداب و رسوم به جهان معرفی می‌شود. فرهنگ و زبان و خانواده ایرانی را سینمای کودک به جهان معرفی کرد.

تخیلی‌ترین فضای ممکن در سینمای کودکان و نوجوانان وجود دارد و ما با واسطه تخیل، خطرات آینده مردانگی و زنانگی را پیش روی آنان می‌گذاریمرهبر قنبری فیلمساز سینمای کودک و نوجوان نیز عقیده دارد سینمای یک ملت از سینمای کودک و نوجوان آن شروع می‌شود. به شکل کلی‌تر سینمای جهان از سینمای کودکان و نوجوانان شروع می‌شود چرا که تخیلی‌ترین فضای ممکن در سینمای کودکان و نوجوانان وجود دارد و ما با واسطه تخیل، خطرات آینده مردانگی و زنانگی را پیش روی آنان می‌گذاریم.

این مهم با حضور ۸ فیلم از سینمای کودک و نوجوان از بین ۲۸ فیلم معرفی شده به آکادمی اسکار در تاریخ سینمای ایران نیز مشخص می‌شود؛ فیلم‌هایی مانند بادبادک سفید، بچه‌های آسمان، رنگ خدا، من ترانه ۱۵ سال دارم، آواز گنجشک‌ها، نفس و… در این جشنواره حضور داشته‌اند. جالب توجه‌تر آن‌که از سه فیلم ایرانی راه‌یافته به مرحله نهایی اسکار، حضور بچه‌های آسمان اهمیت این سینما را بیشتر می‌کند. علاوه بر اسکار، فیلم‌های کودک و نوجوان ایران در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ به جشنواه‌های کن، ونیز، برلین و… راه یافت و باعث شد منتقدان بیشتری، سینمای کودک و نوجوان ایران را دیده و آن را مورد ارزیابی قرار دهند.

راجر ایبرت در این‌باره می‌نویسد: دونده یکی از پارادوکس‌های کلیدی دوران کودکی را به تصویر می‌کشد. امیرو به عنوان پسربچه‌ای است که هم آزادی و هم حبس را تجربه می‌کند. از آنجایی که او هیچ بزرگسالی ندارد که به او بگوید چه کاری انجام دهد، می‌تواند به شدت در منظره‌ای خیره‌کننده از دریا، دشت و شهر حرکت کند. با این حال، او به اندازه کافی باهوش است که بداند این مکان آینده‌ای به او نمی‌دهد و فقر دام نهایی است.

کانونی که برجسته‌ترین فیلمسازان ایرانی را تربیت می‌کند

در آن روزها برخی فیلمسازهای بزرگ ایرانی مانند بیضایی، نادری و کیارستمی با فیلم‌هایی در ژانر کودک و نوجوان مسیر حرفه‌ای خود را در سینما شروع کردند و این شروع با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شکل بهتری پیدا کرد. به گونه ای که می‌توان کانون را مصداق بارزی بر شکل‌گیری پایه های سینمای کودک دانست. کانونی که مهم ترین سینماگران ایرانی را پرورش داد و مدخلی شد برای آنان که بعدتر نام ایران را در جشنواره های جهانی فیلم بر سر زبان فیلمسازان و منتقدان بزرگ جهانی انداختند.

چنانچه مجله آگاه نیز درباره آنان می‌نویسد: آدم‌های برجسته‌ موج نو در کانون فیلم ساخته‌اند؛ از تقوایی و بیضایی گرفته تا نادری و مهرجویی. بیضایی اولین کارش را با کانون شروع کرده و ورودش به عالم فیلم و سینما نوپا است. درحالی‌که تقوایی دهه‌ چهل (دوران مستندهای موفق تقوایی) را پشت سر گذاشته است. تقوایی کاربلد است و برای ورود به عالم سینمای حرفه‌ای از مدخل کانون عبور می‌کند. کیمیایی و نادری چند سال بعد در کانون فیلم می‌سازند و مهرجویی ۶، ۷ سال بعد وارد کانون می‌شود.

اعتماد به فیلمساز، مهم‌تر از قد کشیدن محدودیت‌ها

مدیر به فیلمساز اعتماد می‌کرد که فیلم بسازد و نتیجه آن فیلم‌هایی شد که در دهه های ۶۰ و ۷۰ دیدیماین درحالی‌است که عده دیگری عقیده دارند سینمای دهه ۶۰ ایران به دلیل نبود رقیب خارجی، فراگیر نبودن اینترنت و محدود بودن فیلمسازان به رعایت نکاتی مطابق فضای جدید ایجاد شده پس از انقلاب، میان مردم آن دوران طرفدار پیدا کرد و هر شکل دیگری از فیلم نیز در دسترس مردم قرار می‌گرفت از آن استقبال می‌شد اما نادره ترکمانی در این باره به ایرنا گفت: درست است که سینمای دهه ۶۰ به دلیل نبود فیلم‌های بلند دیگر رشد کردند یا شرایط در آن روزها به گونه ای بود که امکان دسترسی گسترده به فیلم‌های جهان نبود، اینترنت همه گیر نشده بود و تلویزیون نیز تعداد کانال‌های خیلی کمی داشت اما مدیریت دولتی به فیلمساز اعتماد می‌کرد. ممکن بود فیلمسازی فقط قصه را داشته باشد اما مدیر به فیلمساز اعتماد می‌کرد که فیلم بسازد و نتیجه آن فیلم‌هایی شد که در دهه های ۶۰ و ۷۰ دیدیم.

راجر ایبرت نیز به این محدودیت‌ها اشاره می‌کند اما آن را پوئن مثبتی برای سینمای ایران می‌داند: نادری، کیارستمی و بیضایی در مصاحبه‌های جداگانه‌ای، از تصمیم متقابل خود برای ساختن فیلم درباره کودکان برای من یاد کردند، زیرا محدودیت‌های محتوایی جدید رژیم (مثلاً پوشیدن حجاب) حتی زندگی بزرگسالان را نیز دراماتیک کرده است. این تاکتیک منجر به سه شاهکار شد که به اولین فیلم های بین المللی سینمای پس از انقلاب تبدیل شد. دونده اول شد و بعد کیارستمی با خانه دوست کجاست؟ و بیضایی هم باشو، غریبه کوچک را ساخت.

بنابراین می‌توان گفت که با وجود محدودیت‌ها و فضای جدید ایجاد شده، اعتماد کانون به فیلمسازان تازه‌کاری چون بیضایی، کیارستمی، مهرجویی و… که بعدها از نام‌داران سینمای ایران شدند باعث شد هم وجهه داخلی سینمای ایران با کودکان و نوجوانان عجین شود و هم تصویر بین‌المللی ایران در ذهن جهانیان با این سبک از سینما گره بخورد.

خسرو دهقان در مقاله‌‎ای تحت عنوان چند و چون سینمای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در مجله آنگاه نوشته : بده‌بستانی خوب و طبیعی بین کانون و موج نو جریان می‌یابد. هر کدام به اعتبار دیگری می‌افزاید و همین‌طور که موج نو، راه و رسم خود را می‌رود، کانون هم جر نمی‌زند و در خط سینمای دیگر باقی می‌ماند. در این فهرست‌ها به نام‌های مهجور در عالم فیلم و سینما برمی‌خوریم؛ می‌بینیم که فیلم‌سازانی هستند که در طول زندگی، یک نوبت فیلم ساخته‌اند و آن هم برای کانون بوده است. کانون زمینه‌ طبع‌آزمایی افرادی که دوست داشته‌اند، به‌غیر از حرفه‌ خودشان، فیلم بسازند را نیز فراهم کرده است. در این فهرست ریسک و سرمایه‌گذاری روی جوانان و نام‌های ناآشنا نیز دیده می‌شود.

تقسیم‌بندی تولیداتی در سینمای کودک‌ و نوجوان

اما هر چه در تاریخ سینمای کودک و نوجوان جلوتر از دهه ۷۰ می‌آییم، این رشد و استقبال رو به افول می‌رود و همزمانی سینمایی که هم مخاطب آن را بپسندد و هم معرف سینمای ایران در جهان باشد کمرنگ‌تر می‌شود. به علاوه تعداد تولیدات نیز به شدت کاهش می‌یابد.

میزان تولید آثار در سال‌های ۶۰ تا ۸۰ به قدری بوده که در نظرسنجی انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی که با همکاری دبیرخانه جشنواره سی و یکم فیلم کودک و نوجوان برگزار شده، از بین فیلم های چهار دهه اخیر، ۱۹۹ فیلم برتر سینمای کودک و نوجوان را انتخاب کردند که در این بین تعدد و تکثر آثار در دهه های ۶۰ تا ۸۰ به قدری بوده که بیش از ۱۰۰ انتخاب آنان به فیلم‌هایی از دهه های ۶۰ تا ۸۰ اختصاص دارد. در این بین هم فیلم های سرگرم کننده که سینمای گیشه از آن استقبال می‌کرده وجود دارد مانند شهر موش‌ها، گلنار، یکی بود یکی نبود، کلاه قرمزی و سروناز، خواهران غریب، مربای شیرین و.. و هم آثاری که جزئی از سینمای سازنده و آموزنده آن دوران بوده‌اند؛ مانند رنگ خدا، دختری با کفش‌های کتانی، پدر، بادکنک سفید و..

نادره ترکمانی در گفت‌وگو با ایرنا ضمن اشاره به جست‌وجوهای شخصی خودش که درصدد بوده بانک اطلاعاتی برای سینمای کودک و نوجوان تهیه کند، از یک تقسیم بندی در دهه‌های پیشین سینمای کودکان و نوجوانان سخن می‌گوید: تولید در سینمای ما در سال‌های مختلف تقسیم بنده شده بود. بخشی از این تولیدات عمدتا جریان ورود به سینمای بین‌المللی را طی می‌کرده، بخشی از آثار برای کودکان و نوجوانان در اکران فیلم‌ها تهیه می‌شده که اکران پرجوش‌وخروشی داشته و بچه‌ها از آن لذت می‌بردند، تعدادی از آثار فقط برای کودک ساخته می‌شده، تعدادی از آثار فقط برای نوجوان و تعدادی نیز همه افراد خانواده را به سینما می‌کشانده‌اند.

کلاه قرمزی برای ایران، مشق شب برای جهان

ترکمانی با توجه به این دسته‌بندی، فیلم‌هایی که به سینمای بین‌الملل راه پیدا می‌کرده‌اند را از آثاری که برای سرگرمی و آموزش به کودکان ساخته می‌شده‌اند، جدا کرده و می‌گوید: اگر در حال حاضر جلسه‌ای بین فیلمسازان کودک و نوجوان برگزار و طرح‌ها خوانده شود، آن طرحی که درباره کودک و نوجوان است و مخاطب آن بزرگسال است به جشنواره ها راه پیدا می‌‎کند. دونده، خانه دوست کجاست و… الزاما مخاطب کودک و نوجوان نداشتند.

شاید کودک و نوجوان نیز از آن لذت می‌برده اما این آثار برای گروه بزرگ‌سال ساخته شده بود. آثاری که بیشتر حاوی نقد اجتماعی و فرهنگی بوده، بیشتر به جشنواره‌های سیاسی راه پیدا می‌کرده. گلنار و شهر موش‌ها مگر به جشنواره‌های خارجی راه پیدا کردند؟ کلاه قرمزی و شهر موش ها حتی به جشنواره کودک و نوجوان نیز نیامدند؛ درحالی‌که مخاطب خیلی از آن استقبال کرد. درون‌مایه اغلب فیلم‌هایی که به جشنواره‌ها راه پیدا می‌کردند را طرح مساله یا موضوع اجتماعی درباره کودکان تشکیل می‌داد. پس وقتی تاکید داریم سینمای کودک باعث شد سینمای ایران به جهان معرفی شود منظورمان این نوع فیلم‌هاست. فیلم‌هایی که الزاما برای کودکان نیست بلکه درباره کودکان است. مثلا فیلم مشق شب فیلمی نیست که کودک بتواند آن را درک کند چون این فیلم برای آن بچه نیست اما آن فیلم در گروه کودک و نوجوان قرار می‌گیرد چون درباره کودک و نوجوان است.

رشد سینمای گیشه بسته به سینمای دغدغه‌مند است

سینمای گیشه به جهت حمایت مالی سینما باید رونق خود را داشته باشد چرا که فرهنگ در تمام دنیا وقتی رشد کرده که حامی مالی داشته باشداین تقسیم‌بندی و جداسازی که در سینمای کودکان و نوجوان اتفاق افتاده بود نکته مثبتی از نظر مهین جواهریان نیز بود. این انیماتور و داور جشنواره کودک و نوجوان ضمن تاکید این تقسیم‌بندی می‌گوید: سینما دو جنبه دارد؛ سینمای گیشه یعنی فیلمی که برای فروش ساخته می‌شود و سینمای دغدغه‌مند و اثرگذار که صرفا برای فروش گیشه ساخته نشده است. مانند فیلم‌های کانون پرورش فکری. این‌ها فیلم‌هایی هستند که به فیلم‌سازان جهت می‌دهد و تاثیر فرهنگی می‌گذارد.

سینمای گیشه به جهت حمایت مالی سینما باید رونق خود را داشته باشد چرا که فرهنگ در تمام دنیا وقتی رشد کرده که حامی مالی داشته باشد. پس حضور این دو سینما کنار هم درست است. اگر سینمایی دغدغه‌مند نباشد، سینمای گیشه هم رشد نمی‌کند. رشد سینمای گیشه بسته به سینمای دغدغه‌مند است. فیلم‌های دونده یا خانه دوست کجاست را هنرمندانی ساخته بودند که نگاه هنری و فرهنگی داشتند این فیلم‌ها طبعا در گیشه فروش بالایی نداشت و مخاطب خاص داشته. همین فیلم‌ها بر روی کارگردانان سینمای گیشه تاثیر می‌گذارد.

بنابراین می‌‎توان در یک مقایسه با سینمای دهه‌های بعدی نتیجه گرفت که از بین رفتن این دو جریان و عدم‌توجه به تقسیم‌بندی دهه‌های قبلی، در حال حاضر جولان سینمای کودک ایران در جهان را عملا غیر ممکن ساخته است.

متولیان سینمای دهه ۶۰، حامی حضور سینمای کودک در جهان بودند

نادره ترکمانی یکی از دلایل افول سینمای کودک و نوجوان را از بین رفتن این تقسیم‌بندی و به هم ریختن فضای تولید می‌داند و با اشاره به مدیریت فرهنگی سینما در آن سال‌ها می‌گوید: مدیریت کلان در حوزه سینما این تفکر را داشت که ما باید آثاری را تولید کنیم که به جهان هم عرضه شود. بسیاری از آثاری که در جهان و جشنواره‌های بین المللی ارائه می‌شد و سینمای ما را معرفی می‌کرد بخشی از تولیدات ما بود که الزاما مخاطب کودک یا نوجوان نداشت بخشی از آن مخاطب نیز بزرگسال بود. 

علت شکل‌گیری این جریان به تفکر متولیان سینمای کودک و نوجوان برمی‌گشته که سینما باید با سینمای کودک و نوجوان زنده باشد. هر چه این تفکر از مدیریت خارج شد، سینمای کودک و نوجوان به حاشیه بیشتری رفت. تولیدات کمتر شد و حضور بین‌‎المللی نیز کمرنگ شد تا رسیدیم به سینمای حال حاضر که هجویات محض است. توقفی که در تولید آثار کودک و نوجوان داریم برعکس جهان است. تمرکز در جهان شدیدا روی تولیدات آثار کودک و نوجوان بالاتر رفته. مدیریت کلان ما حتی به جهان نگاه کرد که چرا جهان دارد روی کودکان و نوجوانان سرمایه‌گذاری می‌کند. چون آنها آینده‌ساز جهان هستند و با سینما آنها را تسخیر کرد.

با تولید چهار، پنج فیلم کودک در هر سال، اثر ماندگار نخواهیم داشت

همان‎‌گونه که اشاره شد این دو جریان از دهه ۸۰ و با کم‌شدن تولیدات، افول بیشتری پیدا کرد. تا جایی که در سال‌های گذشته تولید آثار کودک و نوجوان به ۳ الی ۷ فیلم در سال تقلیل پیدا کرده‌. طبق آمار منتشرشده، در سال ۱۴۰۰، تنها ۳ فیلم پیشی میشی، گل به خودی و شهر گربه‌ها در اکران سینمای کودک و نوجوان بوده که این آمار در سال ۱۴۰۱ به ۷ فیلم افزایش پیدا کرد. آماری که می‌تواند یکی دیگر از دلایل مهم حضور پیدا نکردن سینمای کودک ایران در جهان باشد.

خیلی از آثاری که تولید می‌شود برای سینمای کودک و نوجوان نیست بلکه هجویاتی است که به اسم سینمای کودک و نوجوان ارائه می‌شودنادره ترکمانی به این موضوع اشاره کرده و می‌گوید: در یک مقایسه با سینمای بلند و بزرگسال می‌توان گفت که تعداد زیادی اثر در سینمای بزرگ‌سال ساخته شده که از بین تمام آنها، چند فیلم خاص جهانی شده‌اند اما در سینمای کودک و نوجوان کلا ۵ الی ۶ فیلم تولید می‌شود و ما توقع داریم ۴ فیلم بدرخشد درحالی‌که چنین اتفاقی نمی‌افتد.

کارگردان فیلم گورداله، برگزیده بیست‌وششمین جشنواره فیلم کودک و نوجوان، با اشاره به کمبود آثار و نبود محتوای مناسب برای کودکان در این آثار گفت: خیلی از آثاری که تولید می‌شود برای سینمای کودک و نوجوان نیست بلکه هجویاتی است که به اسم سینمای کودک و نوجوان ارائه می‌شود. درست است بخشی از تقصیر به گردن فیلمسازی است که این هجویات را می‌سازد اما بخش دیگر آن نیز تقصیر شوراها و مدیرانی است که تصمیم گرفتند این نوع فیلم‌ها ساخته شود و جای آن فیلم‌ها را بگیرد. چرا فیلمنامه‌ها باید با سلیقه مدیران شوراها نوشته شود؟

تربیت اجتماعی کودکان به فراموشی سپرده شده

باید سینمای سازنده و دغدغه‌مند را دوباره و در کنار سینمای گیشه پرورش دهیم و برای آن هزینه کنیمجواهریان ضمن تاکید دلایل افول سینمای کودک ایران در جهان گفت: ما کودک ایرانی را به عنوان کودکی معصوم و ساده به جهانیان معرفی کردیم که احساس مسئولیت می‌کند. اما جوان تحصیل‌کرده امروز بی‌آن‌که احساس مسئولیت یا نوع‌دوستی داشته باشد دزدی می‌کند و به عواقب کارش ذره‌ای فکر نمی‌کند. دلیل آن نیز نبودن خوراک فرهنگی مناسب برای کودکان دهه‌های بعد از ۶۰ و ۷۰ است. تربیت اجتماعی کودکان ما به فراموشی سپرده شده است. ما نیز در مقابل فناوری، هیچ سپری برای آنان نداریم. باید سینمای سازنده و دغدغه‌مند را دوباره و در کنار سینمای گیشه پرورش دهیم و برای آن هزینه کنیم. همکاری آموزش و پرورش و سینما به گونه‌ای که علاوه بر پخش فیلم در مدارس درباره آن با بچه‌ها صحبت شود و آموزش داده شود، می‌تواند با استمرار موثر واقع شود.

بنابراین می‌توان گفت سینمای کودک این روزها در مقایسه با دهه‌های ۶۰ و ۷۰ جریان تقسیم‌بندی شده تولید خود را از دست داده و نه تنها در جهان که در ایران نیز مخاطبان کمتری دارد. علاوه بر از دست‌رفتن جریانی که هم مخاطب داخلی با آن همراه بود و هم مخاطب جهانی، تعدد تولید آثار نیز رو به افول گذاشت و در سال‌های گذشته خصوصا دو سال اخیر زیر ۱۰ اثر در سینمای کودک و نوجوان تولید شده. لزوم رشد دوباره سینمای دغدغه‌مند در کنار سینمای گیشه و همچنین تعدد تولید آثار با حمایت متولیان سینمای کودک، از نکاتی که به اقبال از سینمای کودک هم در ایران هم در جهان کمک می‌کند.

رسانه سینمای خانگی- بررسی موضوعات روز سینما با حضور سینماگران بین‌المللی در تهران

تعدادی از چهره‌های بین‌المللی که به‌عنوان مهمان در چهلمین جشنواره فیلم‌کوتاه تهران حضور دارند، در قالب نشست‌های تخصصی «۴۰-۲۰» از موضوعات روز سینما می‌گویند.

به گزارش سینمای خانگی از ستاد خبری چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، نشست‌های تخصصی «۴۰-۲۰» در این دوره از جشنواره با ساختاری متفاوت میزبان علاقه‌مندان خواهند بود.

در پنج نوبت از این نشست‌ها که با محوریت پرداختن به مسائل روز سینما، ‌ متخصصان داخلی و خارجی به گفتگو با علاقه‌مندان خواهند پرداخت.

روز اول؛ سینما و هوش مصنوعی

در روز پنجشنبه ۲۷ مهر در اولین نوبت از این نشست‌ها، از ساعت ۱۹ تا ۲۱ علیرضا ربیع‌مقدم به موضوع «فیلم‌سازی با هوش مصنوعی» می‌پردازد و کنان سوباشی از «فیلم‌سازی واقعیت مجازی تعاملی» صحبت می‌کند.

علیرضا ربیع‌مقدم فیلم‌ساز، تدوینگر و طراح پوستر است که تا کنون ۴ فیلم کوتاه داستانی، دو مستند و دو موزیک ویدئو ساخته است. او در سال ۱۳۹۸ موفق به ساخت اولین برنامه واقعیت مجازی(VR) ایران با نام «آستیگمات» در سی و ششمین جشنواره فیلم کوتاه تهران شد. همچنین اولین فیلم کوتاه هوش مصنوعی (AI) ایران با نام «رؤیای هفت اقلیم» را در فروردین ۱۴۰۲ کارگردانی کرده است.

کنان سوباشی هم استاد دانشگاه استانبول، پژوهشگر، طراح، تهیه‌کننده و کارگردان پروژه‌های سینمایی و رسانه‌ای است که در زمینه سینمای دیجیتال و واقعیت مجازی، فن‌آوری‌های نوین سینمایی و رسانه‌ای، انیمیشن و مدل‌سازی سه‌بعدی، جلوه‌های ویژه، گرافیک متحرک و فیلم ۳۶۰ درجه مطالعات و فعالیت‌هایی داشته است.

روز دوم؛ سینمای کوتاه و تلاقی‌هایش

در دومین روز جشنواره، جمعه ۲۸ مهرماه، از ساعت ۱۹ تا ۲۱، ابتدا مارینا میگونوا از «فیلمسازی کوتاه به بلند» می‌گوید و پس از آن یورگوس زوئیس درباره «تلاقی مستند با داستانی» ‌ به طرح نکاتی خواهد پرداخت.

مارینا میگونوا نویسنده، کارگردان و تهیه‌کننده روس است که ۱۷ پروژه سینمایی، سریال، مستند و فیلم‌کوتاه را در کارنامه حرفه‌ای خود دارد. او فارغ‌التحصیل فیلم‌سازی از «گراسیموف» به عنوان باقدمت‌ترین دانشگاه و مدرسه سینمایی جهان است و جوایز متعددی را از جشنواره‌های سینمایی جهان کسب کرده است.

یورگوس زوئیس هم نویسنده و کارگردان یونانی است که سابقه حضور در بیش از یکصد جشنواره معتبر بین‌المللی و کسب جوایز متعدد جهانی و داوری جشنواره فیلم ونیز را در کارنامه خود دارد. او در مقام دستیار کارگردان سابقه همکاری با تئودور آنجلوپلوس را داشته است.

روز سوم؛ آشنایی با رویدادهای مورد تأیید اسکار

سومین نوبت از نشست‌های تخصصی «۴۰-۲۰» در جشنواره چهلم با موضوع مسائل روز سینما، به برگزاری نشستی برای گفتگو با روسای جشنواره‌های موردتأیید آکادمی اسکار اختصاص پیدا کرده است. در روز شنبه ۲۹ مهرماه ساعت ۱۹ تا ۲۱، مانوئل آوالانس، رئیس بنیاد و جشنواره بین‌المللی فیلم «هوئسکا» از اسپانیا، میمی برادی رئیس پروگرمرهای مؤسسه فیلم آمریکا (بخش مستند) و مسئول انتخاب فیلم و داور جشنواره‌های بین‌المللی همچون پالم اسپرینگز، ترایبکا، سانفرانسیسکو و لس‌آنجلس با همراهی یورگوس زوئیس دبیر بین‌الملل جشنواره «دراما» آتن، در قالب یک پنل گفتگو و پرسش و پاسخ، به سوالات علاقه‌مندان درباره رویدادهای بین‌المللی پاسخ خواهند داد.

روز چهارم؛ مستندسازی از راه دور

در چهارمین روز این نشست‌های تخصصی در روز یکشنبه ۳۰ مهر و از ساعت ۱۹ تا ۲۱، مهرداد اسکویی چهره بین‌المللی سینمای ایران در حوزه مستندسازی، در موضوع «مستندسازی از راه دور» نکاتی را مطرح خواهد کرد.

اسکویی تهیه‌کننده، فیلم‌ساز مستند مستقل، مدرس فیلم‌سازی، عکاس و پژوهشگر تاریخ عکاسی و فارغ‌التحصیل رشته‌ کارگردانی سینما است. حضور فیلم‌های او در بیش از ۵۵۰ جشنواره‌ معتبر ملی و جهانی و دریافت بیش از ۱۵۰ جایزه باعث شده که او را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مستندسازان جریان جدید سینمای ایران بشناسند.

روز پنجم؛ مسترکلاس برای «حقیقت‌جویان»

روز دوشنبه اول آبان ماه و در آخرین نوبت از نشست‌های تخصصی «۴۰-۲۰» از ساعت ۱۹ تا ۲۱ مسترکلاسی با عنوان «سینمای حقیقت‌جویان» به همراه جلسه پرسش و پاسخ، در قالب ارتباط تصویری با نیکیتا میخالکوف برگزار می‌شود.

میخالکوف، از اساتید بزرگ سینمای روسیه و جهان است که خلق بیش از ۱۰۰ فیلم‌کوتاه و بلند و ۶۴ سال سابقه فیلم‌سازی در مقام نویسنده، کارگردان، بازیگر و تهیه‌کننده را در کارنامه خود دارد. او نشان‌ها و جوایز متعدد بین‌المللی را از رویدادهایی همچون اسکار، کن و ونیز و نشان درجه یک شایستگی برای میهن و بالاترین نشان افتخار کشورهای فرانسه و ایتالیا را دریافت کرده است.

چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۲ برگزار می شود.

رسانه سینمای خانگی- ادای احترام سینمای اروپا به «بلا تار»

افتخاری که قرار است در جوایز فیلم اروپا به «بلا تار»، سینماگر مجارستانی اعطا شود، ادای احترام ویژه‌ای به کارگردانی برجسته و شخصیتی با صدای سیاسی قوی است که نه تنها توسط همکارانش عمیقاً مورد احترام است، بلکه توسط تماشاگران در سراسر جهان تجلیل می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، این سینماگر جایزه ویژه جوایز فیلم اروپا را همزمان با سی و ششمین دوره این جوایز در برلین دریافت خواهد کرد.

«بلا تار» ششمین فیلمسازی است که این جایزه را دریافت می‌کند و پیش از او «مانوئل دی اولیویرا»، «میشل پیکولی»، «سر مایکل کین» ، «آندری وایدا» و «کوستا-گاوراس» این جایزه را دریافت کرده‌اند.

تار که در سال ۱۹۵۵ در مجارستان به دنیا آمد و بزرگ شد، از آکادمی تئاتر و فیلم بوداپست فارغ‌التحصیل شد و اولین فیلم خود را در مقام کارگردان در سن ۲۲ سالگی با نام «آشیانه خانواده» در سال ۱۹۷۷ ساخت و با تمرکز بر مسائل اجتماعی به سبک آثار مستند، در سال ۱۹۸۱ فیلم «بیگانه‌» و در سال ۱۹۸۲ فیلم «مردم پیش‌ساخته» را به سینما آورد.

اقتباس تلویزیونی او از نمایشنامه «مکبث» شکسپیر در سال ۱۹۸۲، که آن را تنها در دو پلان فیلمبرداری کرد، مرحله جدیدی را در کار خلاقانه او رقم زد و فیلم «لعنت» در سال ۱۹۸۸ شاهد آغاز سبکی بصری بود که او با آن شناخته شده است: رویکرد فیلمبرداری سیاه و سفید، و نماهای بلند و آهسته، که با اقتباس هفت‌ساعته رمان «تانگوهای شیطان» نوشت «کراسناهوراکی» در سال ۱۹۹۴ به اوج خود رسید.

این فیلم برای او شهرت بین‌المللی به ارمغان آورد و پس از آن فیلم «اهرمونی‌های ورکمایستر» (۲۰۰۰) و «مردی از لندن» (۲۰۰۷) را بر اساس رمانی از «ژرژ سیمنون» ساخت.

«اسب تورین»، که او چندین سال پیش آن را به عنوان آخرین فیلم داستانی خود اعلام کرد، در بخش رقابتی جشنواره  برلین در سال ۲۰۱۱ به نمایش گذاشته شد و خرس نقره جایزه بزرگ هیات داوران و همچنین جایزه فیپرشی را دریافت کرد.

این کارگردان مجارستانی اخیرا تهیه‌کنندگی درام فراطبیعی و ایسلندی «بَره» به کارگردانی «والدیمار یوهانسون»« را بر عهده داشته که در سال ۲۰۲۱ در بخش نوعی نگاه جشنواره کن رونمایی شد.

از دیگر ساخته‌های او می‌توان به «تقویم پاییز یا گاهنامه خزان» و «نفرین» اشاره کرد.

رسانه سینمای خانگی- برگزاری دوره رایگان فیلمسازی

مدیر انجمن سینما جوانان رودبار از برپایی دوره ۷ ماهه آموزش رایگان فیلم سازی در این شهرستان خبر داد.

به گزارش سینمیا خانگی، جواد حیدری در گفت و گو با مهر، اظهار کرد: ظرفیت‌ها و قابلیت‌های رودبار در بخش هنر بویژه فیلم سازی بسیار بالا است که باید مورد توجه قرار گیرد.

وی با بیان اینکه انجمن سینمای جوانان ایران گسترده‌ترین مرکز آموزش سینما در کشور است، افزود: این مرکز برای دوره آموزشی ۷ ماهه فیلمسازی هنرجو می‌پذیرد و ۱۹ آبان آزمون ورودی این دوره برگزار می‌شود.

مدیر انجمن سینما جوانان رودبار با اشاره برگزاری رایگان دوره فیلم سازی، بیان کرد: در این دوره علاقمندان هنر هفتم ضمن آموزش دروس عکاسی، کارگردانی، فیلمنامه نویسی، تدوین، صدا برداری و صداگذاری و کارگاه‌های فیلمسازی مستند، داستانی و تجربه گرا از حمایت انجمن برای تولید فیلم برخوردار می‌شوند.

حیدری با بیان اینکه به برترین‌های این دوره مدرک بین المللی فیلمسازی اعطا می‌شود، گفت: علاقمندان در شهرستان رودبار تا ۱۵ آبان فرصت دارند تا با مراجعه به دفتر انجمن سینمای جوانان رودبار واقع در خلیل آباد مجتمع فرهنگی سینمایی (سینما زیتون) نسبت به ثبت نام اقدام کنند.

وی با اشاره به پیگیری‌های دفتر در خصوص کاهش هزینه‌های دوره فیلمسازی در شهرستان رودبار افزود: با پیشنهاد مدیر عامل انجمن سینمای جوانان ایران و موافقت معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سازمان سینمایی کشور دوره فیلمسازی در ۲۰ شهر کشور از جمله شهرستان رودبار برای کشف استعداد فیلمسازی رایگان است این در حالیست که قبل از این هزینه این دوره در شهرستان رودبار ۲۵ میلیون ریال بوده است.

رسانه سینمای خانگی- این طوفان، انفعال سینما را نابود می‌کند؟

بیش از ۱۷ ماه است که از وعده «رییس سازمان سینمایی» مبنی بر حمایت گسترده از  آثار مربوط به فلسطین شریف و محور مقاومت می‌گذرد و حالا با وزیدن «طوفان الاقصی» باید پرسید که طی تقریبا ۵۲۰ روزِ سپری شده کدام اقدامات ملموس در جهت تحقق این وعده انجام شده است!؟

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، قطعا تاریخ ۱۵ مهرماه امسال را هیچ گاه از یاد نخواهد برد و ساعات ابتدایی سحرگاه شنبه ۲۱ ربیع الاول را به دقت در حافظه خود ثبت خواهد کرد. ساعاتی که «طوفان الاقصی» شروع به وزیدن نمود و حاکمیت جحودها* را طی سه روز با یک زلزله‌ی ویرانگر مواجه ساخت. طوفانی که بعضی از سازه‌های اصلی حاکمیّت رژیم غاصب صهیونیستی را آنچنان ویران کرد که قطعا تجدید بنای آن سازه‌ها به این آسانی امکان‌پذیر نخواهد بود. طوفانی بی‌نظیر که لزوم بازخوانی و مرور چند نکته مهم در عرصه فرهنگ و هنر کشور را ضروری می‌سازد:

۱/ «طوفان الاقصی» تنها «حماسه آفندی» در طول تاریخ مبارزاتی فلسطین طی بیش از ۷۵ سال گذشته است. نخستین درگیری مستقیمی که در داخل سرزمین‌های غصب شده و مرزبندی شده توسط رژیم صهیونیستی از زمان جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ میلادی به وقوع پیوست و جحودهای تماما مسلح را در شوک و بُهت فرو برد. طوفانی که به خوبی می‌توان منشاء خلق ده‌ها رمان‌ و کتاب داستان‌ مهیج برای گروه‌های سنی مختلف گردد و به سهولت در صنعت فیلم و سریال کشور مورد استفاده واقع و دست‌مایه تولید ده‌ها فیلم کوتاه و نیمه بلند و بلند سینمایی و مستند شود و بستر تعلیق مناسبی را در اختیار سریال‌سازان تلویزیونی قرار دهد.



۲/ بیش از ۱۷ ماه است که از وعده «ریاست سازمان سینمایی کشور» مبنی بر حمایت گسترده از آثار مربوط به فلسطین شریف و محور مقاومت می‌گذرد و حالا با وزیدن «طوفان الاقصی» وقت مناسبی است تا از ایشان سوال شود که «سازمان سینمایی کشور» طی تقریبا ۵۲۰ روزِ سپری شده؛ که قطعا مدت زمان نسبتا وسیعی برای برداشتن حداقل یک گام عملی مناسب است؛ کدام اقدامات ملموسی را در جهت تحقق این وعده انجام داده و چه زمانی محصول این وعده بر پرده نقره‌ای سینماهای کشور قابل مشاهده می‌باشد و اساسا در این مدت زمان طولانی، زیر مجموعه‌های «سازمان سینمایی» اعم از «بنیاد سینمایی فارابی» ، «انجمن سینمای جوان» و «مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی» پذیرای کدام ایده‌ها، طرح‌ها و فیلمنامه‌های سینمایی و مستند شدند و چگونه میزبان سینماگرانی گردیدند که درباره فلسطین و محور مقاومت توان لازم و قصد تولید واقعی یک اثر داستانی و یا مستند را داشتند!؟



۳/ «جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان» عنوان یکی از جشنواره‌های مهم و شناخته شده در عرصه بین المللی «سینمای کودک و نوجوان» است. جشنواره‌ای که دوره سی و پنجم آن از روز جمعه ۱۴ مهرماه فعالیت رسمی خود را شروع و با وجود کم و کاستی‌های بسیار و ضعف تیم اجرایی و برگزار کننده این دوره خود، همچنان تا روز پنجشنبه ۲۰ مهرماه در اصفهان جریان دارد و منشا تولید خبر است. جشنواره‌ای که با یک فرصت‌سوزی بزرگ اگر چه از همان ابتدای برگزاری با عدم دعوت و فقدان حضور «تولیدات سینمایی جبهه مقاومت» در بخش بین الملل همراه گردید؛ اما متاسفانه حالا به واسطه بضاعت کم و کارنابلدی تیم تبلیغات و روابط عمومی خود، چشم و گوش خود را بر روی وقایع روزهای اخیر بسته و به صورتی ویژه سعی می‌کند تا «کودک‌کُشی رژیم صهیونیستی» را نبیند و حتی از حداقل اقدامات متداولی همچون اظهار نظر و صدور بیانیه در محکومیت بمباران گسترده مردم بی‌دفاع فلسطین و شهادت ده‌ها کودک معصوم اجتناب ‌ورزد. اتفاقی که همچنان امید است تا به واسطه دخالت مستقیم دبیر و مدیرعامل انقلابی و متعهد «بنیاد سینمایی فارابی» در این ساعات پایانی از برگزاری این رویداد سینمایی جبران شود و حداقل از فضای رسانه‌ای «اختتامیه جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان» برای ترسیم مظلومیت کودکان فلسطینی استفاده گردد و گوشه‌ای از جنایات روزهای اخیر «جحودهای کودک کُش» در مواجهه منفعلانه و از سر استیصالدر برابر «طوفان الاقصی» به نمایش گذاشته شود.



۴/ همگان بر این این امر معترفند که «چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر» به سبب بی‌تجربگی و نابلدی دبیر خود، یکی از بدترین و بی‌برنامه‌ترین ادوار خود را در بُعد بین المللی پشت سرگذاشت. دوره‌ای که در آن «سینمای مقاومت» از هیچ جایگاهی در «بخش بین الملل» برخوردار نبود. اما امسال نه دیگر عذر و بهانه‌تراشی‌های امنیتی سال گذشته مطرح است و نه پای بی‌تجربگی و آزمون خطای ایشان مطرح است و بنابر بر فرمایشات «وزیر محترم ارشاد» در مردادماه، حتی چند ماه قبل از انتصاب رسمی دبیر «چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر» ایشان کار خود را در دبیرخانه این جشنواره آغاز کرده و جلوتر از تقویمی که تعیین شده، رفته‌ بودند! پس باید منتظر ماند و امیدوار بود تا در همراهی با «طوفان الاقصی» ، امسال در «بخش بین الملل جشنواره فیلم فجر» شاهد حضور گسترده «سینمای مقاومت» و تولیدات سینمایی در این زمینه باشیم.



۵/ «پردیس سینمایی ملت» از چند روز دیگر یعنی دقیقا از ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۲ هجری‌شمسی شاهد برگزاری «چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران» است. جشنواره‌ای که باید منتظر ماند و دید که آیا وعده ۵۲۰ روز گذشته «ریاست سازمان سینمایی» در تولیدات آن به ثمر نشسته و آیا «سینمای مقاومت» در آن از جایگاه واقعی و غیر حرفی برخوردار شده است. جشنواره‌ای که امید است به سبب شمایل و داعیه انقلابی دبیر خود، حداقل از شمایلی قابل قبول برای برجسته ساختن حماسه «طوفان الاقصی» در ظواهر جشنواره‌ای و آذین محیط برگزاری برخوردار باشد.



۶/ هفدهمین جشنواره بین المللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» قرار است در آذرماه امسال برگزار شود و از آنجایی که هنوز فرایند معرفی آثار آن طی نشده، باید امیدوار بود که شاهد تحقق وعده «ریاست سازمان سینمایی» در این جشنواره باشیم و طیف متنوعی از تولیدات مستند را با موضوع فلسطین و مقاومت در این جشنواره مشاهده نماییم. مستندهایی که تنها محدود به محیط قرنطینه «جایزه شهید آوینی» نشده باشند و با حضور در «بخش مسابقه ملی» از انعکاس مناسب رسانه‌ای برخوردار شوند. همچنین باید امید داشت و منتظر حضور آثار و تولیدات مستندمحور مقاومت و دیده شدن این آثار در «بخش مسابقه بین‌الملل» این رویداد مهم در عرصه سینمای مستند باشیم و در نهایت با وجود آنکه تمرکز این دوره از جشنواره بر دو موضوع «آب» و «جمعیت» اعلام شده؛ اما باید امیدوار بود تا «طوفان الاقصی» نیز در این میان از جایگاه مناسبی برخوردار شود و در ظواهر جشنواره‌ای این دوره از «سینماحقیقت» ظهور و بروز بصری پیدا نماید!



۷/ بیانیه‌نویسی و محکومیت جنایت‌های چند روز اخیر جحودها در کشتار وسیع زنان و کودکان فلسطینی که با هدف جبران شکست مفتضحانه در «طوفان الاقصی» صورت پذیرفت را می‌توان ساده‌ترین اقدام و ابتدایی‌ترین کار مجموعه‌هایی همچون «خانه سینما» و یا «سلبریتی‌های سینمایی و ورزشی» قلمداد نمود. مجموعه‌ها و افرادی که طی سال‌های اخیر عادت داشته‌اند تا به بهانه‌های مختلف بیانیه از خود صادر کنند و موضع‌گیری‌های بی‌ربط خود را در فضای مجازی به اشتراک بگذارند. مجموعه‌ها و افرادی که حالا سعی می‌کند تا «کودک‌کُشی جحودها» را نبیند و چشمان خود را بر روی انسانیت مجاهدان فلسطینی در «طوفان الاقصی» ببندند و از موضع‌گیری در باب شرافت ایشان و عدم تعرض و آسیب رساندن به کودکان و زنان غیرنظامی صهیونیست به سادگی عبور کنند!



۸/ «طوفان الاقصی» یک حماسه بی‌بدیل در تاریخ «مقاومت اسلامی فلسطین» است. حماسه‌ای که به شدت نیازمند پاسداری به زبان هنر می‌باشد. حماسه‌ای که بخشی از پاسداری آن به واسطه استفاده خلاق و قدرتمند از شاخه‌های ده‌گانه هنرهای تجسمی و با نمایش گذاشتن دائمی و بازدیدپذیر در قالب و گونه موزه‌ای محقق خواهد شد و در این میان ایجاد بناهایی همچون «موزه هنرهای معاصر فلسطین» در تمامی استان‌های کشور می‌تواند یک اقدام فوری و ابتدایی در این مسیر تلقی شود. البته باید مراقبت نمود و توجه داشت که این بناها دچار فراز و فرودی همچون نمونه تهرانی خود نشوند. زیرا «موزه هنرهای معاصر فلسطین» در تهران عنوان یک ساختمان با مختصات «گالری هنرهای تجسمی» است که از سال ۱۳۸۵ هجری‌شمسی در ضلع شمال غربی تقاطع خیابان مظفر و بزرگمهر و در نزدیک «فرهنگستان هنر» جایابی گردید. ساختمانی که متعلق به «شهرداری تهران» بود و با نظر ویژه «امام خامنه‌ای» در آن سال‌ها مقرر شد تا با موضوع «فلسطین» در قالب «هنر مقاومت» آغاز به فعالیت نماید و به عنوان تنها موزه در جهان مطرح شود که با نام «فلسطین» آثار تجسمی هنرمندان فلسطینی و دیگر کشورها را به نمایش می‌گذارد. اما این موزه مهم و برخوردار از جایگاهی استراتژیک، متاسفانه در دهه ۱۳۹۰ هجری‌شمسی به نحوی ویژه از جانب «معاونت هنری وزارت ارشاد دولت حسن روحانی» بایکوت شد و با تغییر رویکرد مدیریت شهری تهران در آن سال‌ها، عملا به مکانی متروکه مبدل گردید. مکانی که حتی دستور تخلیه آن در خردادماه امسال توسط شهردار منطقه صادر شده بود، اما بلافاصله با اطلاع شهردار انقلابی تهران از ماجرا و دخالت فوری ایشان، این امر محقق نگشت و حالا چندماهی است که بار دیگر نشانه‌های حیات بر پیکره این ساختمان هویدا شده و با حضور آثار نقاشی هنرمندان نسل اول انقلاب و هنرمندان جبهه و جنگ در کنار نمایش برخی نقاشی‌های هنرمندان جوان انقلابی، «موزه هنرهای معاصر فلسطین» جانی دوباره گرفته است و به مکانی مبدل شده که در صورت همکاری مشترک و تزریق بودجه مناسب توسط «اداره کل هنرهای تجسمی وزارت ارشاد» و «سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران» به خوبی می‌تواند تولیدات تجسمی با موضوع «طوفان الاقصی» را در خود ماندگار سازد.



۹/ حضور متعهدانه و سریع گرافیست‌ها و تصویرسازان جبهه انقلاب اسلامی در صحنه «طوفان الاقصی» یکی از اتفاقات مهم روزهای اخیر است. حضوری که با خلق سریع آثار توسط هنرمندان شناخته شده‌ای همچون «مسعود نجابتی» ، «سیدمسعود شجاعی طباطبایی» ، «حسن روح‌الامین» ، «محمدصابر شیخ رضایی» ، «میکائیل براتی» ، «مجتبی مجلسی» و … همراه بود. اما مع الاسف این حضور قابل تقدیر با نوعی بی‌مهری مدیریت فرهنگی در کلان شهرها و در استفاده گسترده از این آثار تولیدی و نصب فوری آن در تابلوهای شهری مواجه گردیده است. بی‌مهری فزاینده‌ای که به واسطه حضور انحصاری مجموعه‌ای همچون «خانه طراحان انقلاب اسلامی» تا کنون از فرصت حضور در دیوارنگاره‌های شهری تهران را پیدا نکرده و بجای آن ساکنان پایتخت را با یک سری طراحی‌های ضعیف توسط مستخدمین و پیمانکاران «سازمان فرهنگی رسانه ‌اوج» که به سختی روایتگر «طوفان الاقصی» می‌باشد، مواجه ساخته است.



*پ. ن: واژه «جحود» واژه‌ای قرآنی است که در لغت به معنی انکار کردن با علم و دانش و دانستن است و از این جهت که یهودیان معاند پیامبر عظیم الشان اسلام با وجود علم و دانستن مرتبت و جایگاه نبوت آن حضرت، اقدام به انکار حق نموده و در برابر آن حضرت عداوت به خرج دادند؛ پس آنها را عموما با لفظ «جحود» مورد خطاب قرار می‌دادند. اما در سده‌های اخیر و بالاخص به سبب گسترش نفوذ «جحودها» در تنظیم لغت نامه‌های فارسی، نگارش این واژه برای اطلاق به ایشان تغییر داده شد و به صورت «جهود» درآمد تا دیگر معنی عنود بودن ندهد و این جماعت به عنوان موجوداتی کوشنده و جهد کننده در تصور عمومی جامعه مطرح شوند.

رسانه سینمای خانگی- «اخت‌الرضا» اکران شد

فیلم سینمایی “اخت‌الرضا” که روایت‌کننده سفر تاریخی حضرت معصومه سلام الله علیها از مدینه به قم است با حضور عوامل فیلم و جمعی از هنردوستان شهر مقدس قم اکران شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، فیلم سینمایی اخت الرضا علیهم السلام، شامگاه گذشته ۱۸ مهر با حضور بزرگان سینمایی کشور و اساتید حوزه و دانشگاه و جمعی از هنردوستان شهر مقدس قم، در تالار فرهنگ و هنر شهر اکران و رونمایی شد.

تاثیر فیلم “اخت‌الرضا” در ارتقای بنیه فرهنگ دینی و معنویت‌بخشی به جامعه

حجت‌الاسلام‌والمسلمین علی نظری منفرد، استاد حوزه علمیه در این مراسم، ضمن اشاره به تاریخچه شهر قم، با بیان اینکه قم هم‌زمان با سالروز ولادت امام صادق(ع) در سال ۸۳ هجری قمری تأسیس شد، اظهار کرد: در دوران امامت امام صادق(ع) بعضی از اهالی قم، برای شرف‌یابی خدمت امام وارد شهر مدینه می‌شدند و حضرت نیز در میزبانی از آن‌ها، قم را عش آل محمد و مأمن آل فاطمه ذکر می‌کنند.

وی با اشاره به اینکه ۹۰ درصد احادیث اصول کافی به نقل از علما و محدثان قمی ذکر شده است، اظهار کرد: حضور چنین علما و عاشقانی در شهر مقدس قم، یکی از دلایل انتخاب حضرت فاطمه معصومه(س) برای حضور در این دیار بود.

این استاد حوزه در ادامه ضمن اشاره به بازدید خود از فرایند تولید فیلم اخت الرضا، از تمام دست‌اندرکاران و سازندگان این فیلم تقدیر و تشکر و اظهار کرد: حضرت معصومه(س) ولی‌نعمت ساکنان قم است و به برکت این وجود نازنین شهر قم شهر معنوی است؛ امیدواریم این فیلم در ارتقای بنیه فرهنگی دینی و معنویت‌بخشی به جامعه و جهان اسلام اثرات ارزشمندی داشته باشد.

اهتمام حرم حضرت معصومه(س)؛ بهره‌گیری از ابزار هنر و رسانه است

حجت‌الاسلام‌والمسلمین فلاحی، مدیر حرم مطهر بانوی کرامت در ادامه اظهار کرد: اهتمام حرم حضرت معصومه(س) این است که از ابزار هنر و رسانه در راستای فعالیت‌های فرهنگی و هنری بهره‌گیری‌های لازم را داشته باشد.

 وی در ادامه با بیان این که مسئله ساختن فیلم مستند و سریال برای معرفی حضرت معصومه(س) و سیره ایشان از سال‌های گذشته مطرح بوده است، بیان کرد: فیلم اخت الرضا با تلاش‌های بسیار هنرمندان و اهتمام آستان مقدس حضرت معصومه(س) ساخته شده است.

مدیر حرم مطهر بانوی کرامت با اشاره به خصوصیات حضرت معصومه(س)، عنوان کرد: فاطمه معصومه(س) در عرصه معنویت، عرفان و اخلاق از جایگاه بسیار والایی برخوردار بودند و تأثیرات شگرفی بر نفوس محبان اهل‌بیت(ع) داشتند؛ در عصرهای گذشته این مسئله کاملاً مبین و روشن است و علمای بسیاری در شهر قم رشد کرده و از سر سفره کریمه اهل‌بیت ارتزاق کرده‌اند.

جفای سینما و تلویزیون جهان اسلام در حق پیامبر اعظم(ص)

مجید مجیدی، کارگردان مطرح سینما و تلویزیون نیز ضمن تأکید بر لزوم پاسداشت شخصیت حضرت فاطمه معصومه(س)، گفت: شهرک سینمایی نور، شهرک نمونه سینمایی جهان اسلام است که به‌منظور ساخت آثار زندگی اهل‌بیت(ع) ساخته شد.

 وی ضمن انتقاد از عدم بهره‌گیری بایسته از ظرفیت‌های شهرک سینمایی نور، تصریح کرد: شهرک سینمایی نور از منحصربه‌فردترین شهرک‌های سینمایی جهان اسلام به شمار می‌رود و با وجود تمام ظرفیت‌هایی که دارد، باتوجه‌ به ضعف مدیریت‌ها در حوزه فرهنگ، آن گونه که باید و شاید از شایستگی‌های این شهرک سینمایی استفاده نمی‌شود.

این کارگردان سینما و تلویزیون تولیدات سینمایی تاریخی به‌ویژه زندگی اهل‌بیت(ع) را سخت، تخصصی و طاقت‌فرسا ولی لذت‌بخش توصیف کرد و گفت: مدت‌زمان ۵ سالی که برای ساخت فیلم محمد(ص) صرف شد، از برکات عمر و حاصل دعای خیر مادرم است؛ ساخت فیلم محمد توفیقی الهی بود که امیدواریم عاقبت‌به‌خیری را برایم به ارمغان داشته باشد.

 وی با بیان این که جفای بزرگی در حق اهل‌بیت(ع) به‌ویژه پیامبر اسلام صورت‌گرفته است، ادامه داد: در خصوص زندگی حضرت عیسی بالغ بر ۱۲۰ فیلم، برای حضرت موسی بالغ بر ۷۰ فیلم و در خصوص بودا بالغ بر ۴۰ فیلم تولید شده است؛ درحالی‌که دررابطه‌با زندگی پیامبر اعظم محمد مصطفی(ص) تنها ۲ فیلم ساخته شده است و این موضوع نشان‌دهنده جفای جهان اسلام در حق پیامبر مهربانی و رحمت للعالمین است.

مجیدی در پایان ضمن تقدیر از دست‌اندرکاران فیلم اخت الرضا، بر لزوم گسترش تولیداتی در رابطه ‌با سیره و زندگی اهل‌بیت(ع) تأکید نمود.

اعتماد به نسل جوان، زمینه‌ساز تولید آثار فاخر سینمایی است

سید مجتبی طباطبایی، کارگردان فیلم سینمایی «اخت الرضا»  در ادامه گفت: فیلم اخت الرضا در رابطه‌با فرازهایی از زندگانی حضرت فاطمه معصومه(س) تولید شده و از مجاهدت و تلاش تمام دست‌اندرکاران تولید این فیلم تشکر کرد.

وی در ادامه ضمن تقدیر از اعتماد مدیران آستان مقدس حرم حضرت معصومه(س) به نسل جوان و همیاری‌شان در تولید آثار سینمای فاخر، بیان کرد: قطعاً با نظارت بزرگان سینما و اعتماد به نسل جوان، تولید کارهای فاخر سینمایی کیفیت و سرعت قابل‌توجهی خواهد یافت.

به گزارش ایسنا، در این مراسم نشان خادم افتخاری حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه علیها السلام سید مجتبی طباطبایی اعطا و از عوامل فیلم سینمایی اخت الرضا تقدیر شد.

گفتنی است؛ اکران سراسری این فیلم، از روز نوزدهم مهرماه در سینماهای سراسر کشور انجام خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- اعطای نشان خادمی به مجیدی

فیلم سینمایی اُخت‌الرضا(س) همزمان با ایام معصومیه با حضور شخصیت‌های حوزوی، فرهنگی و هنری برای نخستین بار در تالار مرکزی شهر قم رونمایی و نشان خادمی حضرت معصومه (س) به مجید مجیدی کارگردان سینما اهدا شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، مدیر حرم حضرت معصومه در این آیین طی سخنانی اظهار داشت: از سالیان گذشته آستان مقدس حضرت معصومه (س) جلوگاه هنر بوده، و برای معرفی بیشتر چهره نورانی حضرت معصومه اقدام‌های فراوانی را در عرصه‌های مختلف معماری و کاشی‌کاری، همچنین آثار مکتوب و شعر و شاعری شکل داده است.

حجت‌الاسلام صفر فلاحی افزود: یکی از مسائل مورد توجه آستان‌ مقدس به‌ویژه در دهه اخیر، مساله بهره‌گیری و بهره بردن از هنر و رسانه بوده است.

وی یادآور شد: همان گونه که رهبر معظم انقلاب نیز فرمودند، مقوله هنر، رساترین و دقیق‌ترین ابزار رساننده پیام است.

فلاحی خاطرنشان کرد: به منظور معرفی هر چه بیشتر چهره اهل بیت، از سال‌های گذشته، مساله ساختن فیلم، مستند و حتی سریال در خصوص زندگانی نورانی کریمه اهل بیت مطرح بود، این اقدام با عنایت آن بانوی بزرگوار و لطف و کرامت عتبه امام حسین‌(ع) و هنرمندانی که در سرزمین کریمه اهل بیت رشد پیدا کردند، و عشق و علاقه‌شان را نشان دادند، محقق شد.

مدیر حرم حضرت معصومه با ذکر این نکته که افراد فراوانی برای تولید این فیلم زحمت کشیدند و کارشناسانی گوناگونی وقت گذاشته‌اند گفت: علاوه بر تولیت‌های این آستان مقدس که طی ۲ دهه در این زمینه تلاش کردند،؛ محققان، نویسندگان، هنردوستان و اصحاب رسانه نیز مشورت‌های مختلفی را ارائه دادند.

حجت الاسلام فلاحی بیان داشت: چهره نورانی حضرت معصومه(س)، چهره‌ای است که باید به شکل ظریف، دقیق و کارشناسانه معرفی شود.

وی ادامه داد: حضرت معصومه شخصیتی است که جغرافیای جهان اسلام و تشییع را تغییر داده است، و آمدن او به ایران بعد از امام رضا(ع) انقلاب شیعی را پیش برده است.

وی تاکید کرد: این بانوی بزرگ در عرصه‌های معنویت، عرفان، اخلاق، عبودیت و بندگی آنچنان قدرتمند است، که در حقیقت نفوذ کلمه او را نشان می‌دهد.

فلاحی گفت: اگر در کنار حوزه‌های علمیه شخصیت‌های بزرگ که هر کدام آنان رکنی از ارکان تشیع هستند، رشد پیدا می‌کنند، به واسطه نشستن سر سفره کریمه اهل بیت است.

مدیر حرم بانوی کرامت در بخش دیگری از سخنان با قدردانی از اعتباب مقدس، نهادهای فرهنگی و انقلابی، سپاه پاسداران و حوزه علمیه در تولید فیلم اخت الرضا(س) اظهار کرد: این فیلم به واسطه پژوهش‌های گوناگونی که برای تولید آن انجام شده، جایگاه هنر را ارتقا خواهد داد.

نماینده عتبه حسینی نیز در این آیین با بیان اینکه اخت الرضا(س) نخستین اثری هنری است که با کمک مجموعه رسانه‌ای کربلا و با همکاری یکی از بهترین نهادهای مذهبی جمهوری اسلامی تولید شده است افزود: ما از روی افتخار و با توجه به حمایت‌های معنوی و مادی فراوان و تعامل استثنایی که از سوی تولیت عتبه حسینی شاهد بوده‌ایم، مشتاقانه به همکاری بیشتر در این زمینه چشم می‌دوزیم.

حیدر اسلامی همچنین خاطرنشان کرد: تولیت عتبه حسینی به محض مطرح شدن ایده تولید این فیلم و خواندن نام حضرت فاطمه معصومه، موافقت فوری را اعلام، و بودجه مورد نیاز را نیز تخصیص دادند.

وی افزود: این نشان دهنده میزان محبت و دلبستگی‌ عراقی‌ها به اهل بیت به‌ویژه خواهر امام رضا است. ما همیشه درباره بانوی بزرگوار و مکرم قم و این شخصیت منحصر به فرد و زندگانی درخشان ایشان می‌خوانیم و صحبت می‌کنیم.

سلامی گفت: تجسم همه این‌ها در یک فیلم آن هم به دو یا چند زبان که برای رساندن پیام آن حضرت در فرهنگ‌های متنوع و مکان‌های دوردست آماده شده، قطعا و یقینا از روی حُسنِ توفیق و خلوص نیت است.

حجت‌الاسلام علی نظری منفرد از استادان حوزه علمیه قم نیز با بیان اینکه تولید این فیلم کار بسیار سخت و طاقت فرسایی بوده است گفت: حدود ۴۴ سال از پیروزی انقلاب می‌گذرد، انقلاب از قم آغاز شد، باید خیلی زودتر برای ساخت فیلم حضرت معصومه که همه برکت‌ها از آن حضرت است، اقدام می‌شد.

گلایه مجیدی از ساخت ۲ فیلم درباره حضرت محمد (ص)

مجید مجیدی از کارگردانان سرشناس کشور نیز در این آیین ساخت شهرک سینمایی نور را مورد توجه قرار داد و گفت: این شهرک سینمایی که در نوع خود در جهان اسلام بینظیر است، به شکل سه بُعدی و با استحکام بالا ایجاد شده، و این قابلیت را دارد که آثار زیادی در رابطه با زندگی اهل بیت در آن تولید و ساخته شود.

مجید مجیدی گفت: به‌رغم ظرفیت عظیم این مجموعه، ولی به دلیل مدیریتی که در حوزه فرهنگ وجود دارد، متاسفانه آنچنانکه باید و شاید و به نحو شایسته از آن استفاده نشده است.

کارگردان فیلم محمد رسول‌الله تولید فیلم در خصوص تاریخ اسلام و زندگانی اهل بیت را سخت و طاقت فرسا توصیف کرد و گفت: در حالیکه در مورد زندگانی حضرت عیسی(ع) بیش از ۱۳۰ فیلم و سریال، در رابطه با زندگی حضرت موسی‌(ع) ۷۰ تا ۸۰ فیلم و همچنین زندگی بودا نیز ۴۲ فیلم ساخته شده، اما این تعداد، پیرامون زندگی پیامبر اسلام و آخرین فرستاده خداوند، فقط ۲ فیلم است.

فیلم سینمایی اُخت‌الرضا که روایت‌گر زندگی حضرت معصومه و هجرت آن بزرگوار از مدینه به شهر قم است، به کارگردانی سید مجتبی طباطبایی، توسط سازمان سینمایی سوره و با مشارکت آستان مقدس حضرت معصومه(س) و عتبه حسینی ساخته شده است.

این فیلم ۹۰ دقیقه‌ای برای نخستین بار در قم اکران شد، و از ۱۹ مهرماه نیز در سینماهای سراسر کشور به روی پرده خواهد رفت.

اعطای نشان خادمی حضرت معصومه به مجید مجیدی و تجلیل از کارگردان و عوامل تهیه این فیلم از جلوه‌های ویژه، این آیین بود.

خروج از نسخه موبایل