عاطفه رضوی فیلم سینمایی «زیر پوست شهر» ساخته رخشان بنیاعتماد را برای نابینایان توضیحدار کرد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، طبق گزارش رسیده، این گروه نسخه ویژه نابینایان فیلم سینمایی «زیر پوست شهر» ساخته رخشان بنیاعتماد را پنجشنبه ۲۸ دی ۱۴۰۲ در چارچوب برنامه فیلمخانه منتشر میکند.
این فیلم روز پنجشنبه ساعت ۱۹ در دسترس مخاطبان قرار میگیرد.
نظارت متن و ضبط این برنامه به عهده کیوان کثیریان بوده و متن روایت آن را شیدا محمدطاهر نوشته است. این برنامه در استودیو فراز ضبط شده و مرجان طبسی آن را میکس و تدوین کرده است.
«زیر پوست شهر»، نهمین فیلم بلند سینمایی رخشان بنی اعتماد در مقام کارگردان است. طوبی، زن کارگری که زندگی فقیرانهای دارد، برخلاف عقیده شوهرش محمود و پسر بزرگش عباس، دوست دارد در همان خانه محقرش زندگی کند. پسر کوچک ترش علی، که به مادرش سواد میآموزد در بحبوحه انتخابات مجلس ششم، به مسائل سیاسی کشورش علاقهمند است و در فعالیتهای انتخاباتی شرکت دارد و هر از گاهی پایش به کلانتری کشیده میشود. عباس که رؤیای سفر به ژاپن را در سر دارد و در یک کارگاه پوشاک کار میکند… .
گلاب آدینه، محمدرضا فروتن، باران کوثری، ابراهیم شیبانی، محسن قاضی مرادی، حمیرا ریاضی، مهراوه شریفینیا، مریم بوبانی، علی اوسیوند، نازنین فراهانی، نازنین جواهری، مهرداد فلاحتگر، وحید رزاقی و احمد یاوری شاد را در این فیلم سینمایی مقابل دوربین حسین جعفریان نقش آفرینی کردهاند. مصطفی خرقه پوش این اثر را تدوین کرده و امید رئیس دانا موسیقی متن این فیلم را ساخته است.
علاقمندان میتوانند با مراجعه به پایگاه اینترنتی سوینا به نشانی www.sevinagroup.com به فایل صوتی فیلمهای سینمایی توضیحدار دسترسی داشته باشند.
سینمای ایران طی بیش از نیم دهه، ادای دین خوبی نسبت به معلولان و کمتوانان ذهنی و جسمی داشته است؛ در این سالها آثاری با محوریت این قشر به تولید رسیده که جنبههای مختلفی از مشکلات و نقش آنها در خانوده و جامعه را به تصویر کشیده و هر بار نگاه جدیدی به این حوزه تزریق شده که از بیان کلیشهای آن جلوگیری کرده است.
به گزارش سینمیا خانگی از ایرنا، معلولان و کمتوانان بهعنوان بخشی از کلونی جامعه، عهدهدار بخشهایی از روایتگری سینمایی بودهاند. این اتفاق در سینمای جهان با آثار مهمی چون نظریه همه چیز، من پیش از تو، کریپ کمپ، ری، نفس بکش، داستان تری فاکس، دستنیافتنیها، پای چپ من، راه برو بران رودئو، اصول مراقبت، لباس غواصی و پروانه و… رقم خورده است. در سینمای ایران نیز آثار بسیاری، گوشههایی از زندگی معلولان را به نمایش گذاشتند که این تصویرگری، در برخی موارد، در حافظه ماندگار مخاطبان ثبت شده است.
در ادامه به برخی از فیلمهایی که تصویر دگرگونه و تاثیرگذاری از جامعه معلولان به ثبت رساندهاند، اشاره میکنیم.
سوتهدلان
علی حاتمی؛ سینماگر پیشروی سینمای ایران، حرفهایترین تصویرگری از یک معلول را در سینمای پیش از انقلاب کشور به ثبت رسانده است. تصویرگریای که بهشدت دیده شد و هنوز هم در خاطرهها زنده مانده است.
سوتهدلان داستان دو برادر را روایت می کند که یکی از آنها، دارای معلولیت ذهنی است و برادر بزرگتر برای رهایی از بار مسئولیتهای برادر کوچکتر، او را با دختری بدکاره آشنا میکند. برادر کوچکتر دل به دختر میبندد و در این راه، با مشکلاتی روبرو می شود و در نهایت فرجامی تراژیک را برای برادر معلول با خود به ارمغان میآورد.
گلهای داوودی
فریدون جیرانی جوان و رسول صدرعاملی پرانگیزه، داستانی تراژیک را در گلهای داوودی به ثبت رساندند تا نخستین تصویرگری حرفهای از جامعه معلولان در سینمای پس از انقلاب، با این فیلم رقم بخورد.
عباس صفاری، در مشاجرهای با دوست خود، باعث مرگ ناگهانی وی شده و به ۲۵ سال حبس محکوم میشود. با سپری شدن ۲۰ ساله محکومیت و عفو ۵ ساله آخر، قرار آزادی عباس صادر میشود اما روز موعود در شرایطی که همگان منتظر آزادی عباس هستند، استوار هدایت خبر مرگ ناگهانی عباس را به همسرش، عصمت، می دهد. عصمت از گفتن حقیقت به جواد؛ فرزند نابینای خود که در آستانه برگزاری مراسم ازدواجش قرار دارد، خودداری میکند.
مسافران مهتاب
مهدی فخیمزاده در مسافران مهتاب یکی از تاثیرگذارترین معلولان سینمایی را به تصویر کشید. یک نقشآفرینی ملتهب که تا مدتها نام نمکی و دیالوگ مهمش یعنی میخوای اذیت کنی؟ در حافظه مردم کوچه و بازار ماند و حتی به مهمترین نقشآفرینی فخیمزاده در کارنامه سینماییاش تبدیل شد.
سلیمان در پی بیکاری و فقر، به همراه برادرش نمکی؛ که معلول ذهنی است، به شهر رفته و در خانه برادر دیگرش، مراد، ساکن میشود. سلیمان در پی یافتن کار، از نمکی غافل میشود و مراد نیز که از حضور آنها در شهر به ستوه آمده بود، نمکی را تحت آزار و اذیت قرار میدهد. غفلت سلیمان از نمکی به دنبال درگیری کاری و همچنین آزار و اذیت مراد، باعث تشدید بیماری نمکی میشود.
پرنده کوچک خوشبختی
در ادامه تصویرگری معلولان در سینمای ایران، پوران درخشنده، پرنده کوچک خوشبختی را در سال ۶۶ جلوی دوربین برد. فیلمی که اینبار و برخلاف آثار دیگر، حس ترحم بیشتری از مخاطب میخرید و آنها را به جهان کودک معلول ۸ ساله نزدیکتر میکرد.
فیلم، داستان کودک معلولی به نام ملیحه است که بر اثر ضربه روحی در کودکی، قدرت تکلم خود را از دست داده است و با یادآوری گذشته دچار تشنج عصبی میشود. آزار بچههای محل نیز ناسازگاری و پرخاشگری او را تشدید میکند. مسئولان آموزشگاه ناشنوایان تصمیم به اخراج او میگیرند اما با تقاضای خانم شفیق، فرصت دیگری به او داده میشود.
مادر
مادر، یکی از شاهکارهای سینمای ایران است که یکی از نقشهای اصلی آن را اکبر عبدی در قامت یک معلول ایفا میکند. معلولی که پیشبرنده و موتور محرکه درام است و برخلاف آثار دیگر، ترحمی از جانب وی صادر نمیشود. مخاطبان فیلم، ارتباط بسیاری با نقش غلامرضا برقرار کردند بهطوریکه این نقش از منظر آنها، شاید مهمترین نقشآفرینی معلول در تاریخ سینمای ایران باشد که جنبههای تکنیکی و احساسی را بهشکلی توامان در خود دارد.
فیلم درباره پیرزنی است که در آسایشگاه سالمندان به سر میبرد و به شش فرزند خود اطلاع میدهد که میخواهد در لحظات واپسین، اعضای خانواده را در خانه قدیمی پدری ببیند. کوچکترین پسر این خانواده، غلامرضا (اکبر عبدی)، معلول ذهنی است.
رنگ خدا
مجید مجیدی در سال ۷۶، محمد را که پسری نابیناست، بهعنوان قهرمان فیلم خود بالا میکشد. کشمکش قهرمان این فیلم، برخلاف آثار دیگر، با جامعه و آدمهای حول معلول نیست بلکه چالشی است که وی قرار است با خدا داشته باشد و در این راه، احساساتی شکل میگیرد که مخاطب خود را با هر زبان و فرهنگی، تحتتاثیر قرار میدهد.
رنگ خدا، داستان پسری نابینا به نام محمد است که در مدرسه نابینایان تحصیل میکند. پسری که ناتوانیاش در دیدن جهان به او کمک کرد تا زیباییهای دنیا را بهتر درک کند.
وقتی همه خواب بودند
قطعا پراحساسترین نقش محمدرضا فروتن، در قامت معلول فیلم وقتی همه خواب بودند شکل گرفت. معلولی ذهنی که به دغدغه مادرش پی برده و حالا تمام تمرکز او، با وجود سادهدلی، برآورده کردن آرزوی مادر پیرش است.
این فیلم قصه بیبی سلیمه، مادر پیر و محبوب روستای تازه آباد است که بالاخره پس از سالها انتظار، نوبت سفرش به خانه خدا فرا رسیده. بیبی در حال خداحافظی و حلالیتطلبی از اهالی روستاست که خبر میرسد اجازه سفر ندارد. هیچکس نمیخواهد این خبر تلخ را به بیبی بدهد جز مش کریم که از سوی دیگر بچهها و نصیر (محمدرضا فروتن) تصمیم میگیرند بیبی را به مراد دل برسانند و خودشان او را به مکه ببرند.
بید مجنون
این ساخته مجیدی هر چه که نداشته باشد، یک نقشآفرینی حرفهای از نابینایی دارد که پس از سالها، بیناییاش را به دست آورده و این اتفاق، با پشتوانه فیلمنامهای درست و بازی درخورتوجه پرویز پرستویی، به یکی از بهترین نقشآفرینیهای سینمای این حوزه تبدیل شده است.
فیلم، داستان استاد دانشگاهی است که با یک عمل جراحی، بینایی خود را که از ۸ سالگی از دست داده بود، دوباره به دست میآورد. بینایی و نابینایی در این فیلم بیش از آنکه جسمی باشد، بیشتر جنبه تمثیلی پیدا میکند.
بچههای ابدی
سینمای ایران تا پیش از سال ۸۵، فیلم قدرتمندی برای کودکان سندرم داون تولید نکرده بود اما این فیلم که داستان ملتهبی از این کودکان را در تقابل با خانواده و اجتماع به تصویر میکشید، توانست تاثیرگذاری زیادی بر روی مخاطبانش داشته باشد.
در این فیلم، نگار (الهام حمیدی) و ایمان (شهاب حسینی) قصد دارند با هم ازدواج کنند اما در این راه، دچار تردید هستند چرا که برادر نوجوان ایمان، سندرم داون دارد.
چشمان سیاه
تصویری که در این فیلم از معلول به تصویر کشیده میشود، تاحدودی متفاوت با دیگر آثار این حوزه است که روند ابتلا به این نارسایی را به تصویر کشیده و آن را با رگههای عاشقانه و اجتماعی درمیآمیزد.
چشمان سیاه درباره غزل و سورنا است که در یک دانشکده تحصیل میکنند و هر دو شاعر هستند. غزل به دلیل ناراحتی چشمی، از تحصیل در دانشگاه انصراف میدهد و بعد از مدتی، بیناییاش را از دست میدهد. سورنا که نگران سرنوشت غزل شده، به سراغ او میرود تا در درسهای دانشگاهی کمکش کند و به تدریج بین آنها علاقهای ناگفته به وجود میآید.
میم مثل مادر
یکی از تکاندهندهترین فیلمهایی که به معلولان پرداخته است، آخرین ساخته رسول ملاقلیپور است. داستان این فیلم، حول محور کاراکتر علی شکل میگیرد و از چند زاویه به آن پرداخته میشود. فیلم، توامان رگههای اجتماعی و احساسی را با یکدیگر پیش برده و تاثیرگذاری فوقالعادهای بر روی مخاطب دارد تا جایی که از این فیلم بهعنوان یکی از بهترین آثای که زندگی معلولان شیمیایی را به تصویر میکشد، نام برده میشود.
فیلم درباره مادری است که برای نجات زندگی پسر معلولش میجنگد. سعید، فرزند سپیده، دچار مشکلات تنفسی و معلولیت است و این وضعیت، ناشی از گازهای شیمیایی زمان جنگ است. پدر سعید (حسین یاری) اصرار دارد تا فرزندشان را سقط کنند اما سپیده مخالفت میکند و سهیل، سپیده را طلاق میدهد. پس از زایمان، طی آزمایشهای ماهیانه، پزشک به سپیده میگوید که این وضعیت سعید، ناشی از مشکلات ژنتیکی است و گازهای عصبی روی سعید تاثیری نداشته.
آواز گنجشکها
در این فیلم، دختر فیلم، از مشکل ناشنوایی رنج میبرد و با آنکه در حاشیه داستان قرار دارد اما تصویر اندکی که از وی ارائه میشود، تاثیرگذاری احساسی بالایی داشته و مخاطب را تحتتاثیر قرار میدهد.
فیلم، داستان مرد ساده و میانسالی به نام کریم است. وی در یک مزرعه پرورش حیوانات کار میکند و شیفته شترمرغ است و ارتباط روانی و عاطفی با آنها برقرار کرده است. طی اتفاقی، یکی از شترمرغها از مزرعه فرار میکند. کریم چند روزی جستجو میکند اما موفق به یافتنش نمیشود و در نتیجه، از کار اخراج میشود.
اینجا بدون من
بهرام توکلی در اواخر دهه ۸۰، روایتگری دگرگونهای از یک معلول دارد. در این تصویرگری، برخلاف بسیاری از موارد دیگر، نوجوان دستمایه روایت قرار نمیگیرد و حول دختر جوانی میگردد که مشکلات برادر و مادرش نیز به او منتهی میشود. فیلم، از دریجه دیگری به مشکلات معلولان پرداخته و بدون برانگیختن احساسات، مخاطبش را تحتتاثیر قرار میدهد.
در این فیلم، مادر خانواده (فاطمه معتمدآریا) همراه با دو فرزندش، احسان (صابر ابر) و یلدا (نگار جواهریان) زندگی میکند. یلدا معلول است و تمام دغدغه مادر، تامین آینده اوست. ورود رضا (پارسا پیروزفر)، دوست احسان، زندگی آنها را دستخوش تغییراتی میکند.
حوض نقاشی
ساخته مازیار میری در اوایل دهه ۹۰، یکی از کمنقصترین نقشآفرینیهای سینمای معلولان را به خود میبیند که طی آن، شهاب حسینی و نگار جواهریان، تصویرگری دیگری از معلولان ذهنی، حرکتی را به تصویر کشیده و بی آنکه در پی تاثیرگذرای باشند، حضور دو معلول در جامعه ایران ابتدای دهه ۹۰ را به چالش میکشد.
حوض نقاشی داستان رضا (شهاب حسینی) و مریم (نگار جواهریان)، دو معلول ذهنی است که با یکدیگر ازدواج میکنند و صاحب یک پسر سالم میشوند. آنها، روزهای خوشی را در زمان کودکی پسرشان سپری میکنند اما با بزرگتر شدن این پسر که معلولیت ذهنی ندارد، چالش خانواده آغاز میشود.
بیخداحافظی
در این فیلم، رضا صادقی در نقش خود بازی میکند. فیلمی که گوشههایی از زندگی واقعی این خواننده را به تصویر میکشد و مشکلاتی که معلولیت در مسیر فعالیت حرفهای او و البته زندگیاش ایجاد کرده است. این، تصویرگری جدیدی از زندگی معلول است که طی آن، یک هنرمند کمتوان، مقابل دوربین رفته و در فیلمی اجتماعی، نقش خود را بازی میکند.
بیخداحافظی با نگاهی به زندگی رضا صادقی ساخته شده است و نشان میدهد که او با وجود معلولیت، با سختکوشی به هدف خود میرسد و موفق میشود.
خانوم
تصویری که مخاطبان از امین حیایی در ذهن داشتند، با دیدن این فیلم شکسته میشود. بازیگر پراکت سینمای ایران، در این فیلم، خانهنشین است و با همان اخلاق برونگرا، چالشهایی درونی را با خود و همسرش به تصویر میکشد که جذابیتهای دراماتیک بالایی را خلق کرده است.
یکی از اپیزودهای نخستین فیلم سینمایی تینا پاکروان، قصه مردی با بازی امین حیایی است که بر اثر حادثهای، هر دو دستش را از دست داده و این معلولیت هم باعث بحران روحی او و خانواده شده و هم آنها را در مضیقه مالی قرار داده است. زن خانواده مجبور است جور این وضعیت را بکشد.
مغزهای کوچک زنگزده
نقشی که نوید محمدزاده در فیلم هومن سیدی ایفا میکند، باز هم تصویرگری جدیدی از یک معلول است که تاکنون در سینمای ایران دیده نشده بود. در تمام آثار قبل از این فیلم، نمایش معلولان با درصدی از برانگیختگی احساسی همراه بوده است اما در این فیلم، هیچ توجهی به این اصل نشده و روایت صریحی از حضور و نقش یک معلول در یک حلبیآباد میشود که خیلی مورد توجه قرار گرفت.
در یک گروه مافیایی پایینشهری، نوید محمدزاده (معلول کمتوان ذهنی) نقش برادر رئیس را بازی میکند که بهدلیل معلولیت ذهنی، همیشه تحقیر شده و حالا میخواهد حقش را از همه پس بگیرد.
شبکه نمایش بخش ثابتی از کنداکتور خود را در هفته آتی به مرور آثار زندهیاد آتیلا پسیانی، هنرمند مطرح کشورمان اختصاص میدهد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از پایگاه اطلاعرسانی سیما، در بخش نمایشی ساعت ۱۹ از شنبه، ۲۲ مهر تا جمعه، ۲۸ مهر فیلمهای «کشتی آنجلیکا»، «دو فیلم با یک بلیت»، «خاکستر سبز»، «مجردها»، «غلامرضا تختی»، «سرخ پوست» و «سیانور» با هنرمایی زنده یاد آتیلا پسیانی از شبکه نمایش پخش می شود.
«کشتی آنجلیکا» به نویسندگی و کارگردانی محمد بزرگ نیا محصول سال ۱۳۶۷ شنبه، ۲۲ مهر ساعت ۱۹ از شبکه نمایش سیما پخش میشود.
در فیلم «کشتی آنجلیکا» بازیگرانی چون عزت الله انتظامی، مهدی فتحی، مجید مظفری،آتیلا پسیانی، کتایون ریاحی و داریوش ارجمند ایفای نقش داشتند. همچنین ساخت موسیقی این فیلم بر عهده زنده یاد بابک بیات بود.
داستان این فیلم درباره کشتی آنجلیکا است که محموله آن طلا و هدایایی از طرف فردیناند، پادشاه پرتغال، برای شیوخ امارات عربی است. در جنگ کشتیها به قعر آب فرو میرود و … .
فیلم سینمایی «دو فیلم با یک بلیت» به کارگردانی داریوش فرهنگ یکشنبه، ۲۳ مهر ساعت ۱۹ روی آنتن می رود.
مهدی هاشمی، افسانه بایگان، سیامک اطلسی، آتیلا پسیانی، شهلا ریاحی، حسین محب اهری و فاطمه نقوی در این فیلم بازی می کنند.
داستان «دو فیلم با یک بلیت» درباره کارگردان جوان سینماست که به تازگی از آمریکا بازگشته و در تدارک تهیه فیلمی در ژانر پلیسی جنایی است. اما بازیگر اصلی فیلم سر فیلمبرداری به شدت صدمه می بیند و … .
«خاکستر سبز» فیلمی به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا ساخته سال ۱۳۷۲ است. این فیلم دوشنبه، ۲۴ مهر ساعت ۱۹ روی آنتن میرود.
آتیلا پسیانی، زلاتا پلشکوا، باربارا بوبولوا، اصغر نقی زاده، بسیرا مینوویچ، میلان باهول، گابریلا زوریکوا، رفیق الخوری، حسن سالیبو، ژوزف بایناک، پیتر روفوس، ایکو کرمپاسکی، ادینا بوچکیچ، دراکونا گوسوریچ و الویز یانکوویچ در این فیلم نقش آفرینی میکنند.
در خلاصه داستان فیلم آمده است: هادی به منظور انجام تحقیقات خود جهت فیلمسازی روانه کرواسی میشود. عزیز دوست هادی در جریان مسافرت او به کرواسی با در اختیار قرار دادن یک نوار کاست، یک قطعه عکس و یک نیمه پلاک از وی برای یافتن دختری به نام فاطمه کمک میگیرد…
فیلم سینمایی «مجردها» به کارگردانی اصغر هاشمی و تهیهکنندگی یدالله شهیدی سه شنبه، ۲۵ مهر ماه ساعت ۱۹ پخش میشود.
این اثر طنز به نویسندگی فرهاد توحیدی محصول سال ۱۳۸۳ است و محمدرضا فروتن، مریلا زارعی، مجید صالحی، الناز شاکردوست، آتیلا پسیانی و منوچهر آذری در آن نقشآفرینی میکنند.
در «مجردها» سه جوان برای رسیدن به آرزوهایشان تصمیم میگیرند برای کار به یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس بروند اما با دزدیده شدن پولهایشان، در مسیر دیگری قرار میگیرند…
فیلم سینمایی «غلامرضا تختی» به کارگردانی بهرام توکلی چهارشنبه، ۲۶ مهر پخش میشود.
داستان این فیلم با قرائت و امضای وصیت نامه و خودکشی غلامرضا تختی، پهلوان کشتیگیر محبوب کشور، آغاز میشود. سپس با رجوع به گذشته از دوران کودکیاش که در فقر شدید و در آلونکهای خانی آباد جنوب تهران میگذراند ادامه مییابد…
در این فیلم سینمایی بازیگرانی چون علیرضا گودرزی، شاهرخ شهبازی، ماهور الوند، ستاره پسیانی، حمیدرضا آذرنگ، مجتبی پیرزاده، پریوش نظریه، معصومه قاسمیپور، بانیپال شومون، آتیلا پسیانی، محسن تختی، بهنوش طباطبایی و فرهاد آئیش به ایفای نقش پرداختهاند.
فیلم سینمایی «سرخ پوست» به کارگردانی نیما جاویدی پنجشنبه، ۲۷ مهر ساعت ۱۹ روی آنتن می رود.
داستان فیلم از این قرار است که در سال ۱۳۴۶ یک زندان قدیمی به علت مجاورت با فرودگاه در حال توسعه باید تخلیه شود، سرگرد جاهد رئیس زندان مامور تخلیه افراد است که متوجه میشود یکی از زندانیان به نام احمد سرخپوست در زندان قدیمی پنهان شده است.
نوید محمدزاده، پریناز ایزدیار، آتیلا پسیانی، ستاره پسیانی، حبیب رضایی و مانی حقیقی از بازیگران این فیلم هستند.
فیلم سینمایی «سیانور» به کارگردانی بهروز شعیبی جمعه، ۲۸ مهر ساعت ۱۹ پخش می شود.
داستان «سیانور» در دهه ۱۳۵۰ میگذرد. امیر و هما عضو سازمان مجاهدین خلق پیش از انقلاب اسلامی پس از مدتی یکدیگر را مییابند، در حالی که یک انتخاب بیشتر ندارند.
بازیگرانی همچون مهدیهاشمی، هانیه توسلی، پدرام شریفی، بابک حمیدیان، حامد کمیلی، بهنوش طباطبایی، رضا مولایی و آتیلا پسیانی در این فیلم سینمایی نقشآفرینی کردهاند.
باز پخش این فیلم ها ساعت ۸ صبح و ۱۳ ظهر روز بعد از شبکه نمایش پخش می شود.
آتیلا پسیانی بازیگر پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون پس از یک دوره مبارزه با بیماری روز جمعه، ۱۴ مهر چشم از جهان فروبست و درگذشت او جامعه هنری کشور را سوگوار کرد.
برای نخستین بار هیچ فیلمی از سینمای ایران در جوایز سالانه آسیاپاسیفیک نامزد دریافت جایزه نشدند.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، سینمای ایران در حالی امسال و در شانزدهمین دوره جوایز سینمایی آسیاپاسفیک در هیچ یک از شاخهها نامزد دریافت جایزه نیست که از آغاز این رویداد در سال ۲۰۰۷، همواره حضور مستمری در این رویداد سینمایی تجربه کرده است.
در میان نامزدهای امسال جوایز آسیاپاسیفیک، فیلم «شیطان وجود ندارد» ساخته «ریوسوکه هاماگوچی» با نامزدی در چهار شاخه بهترین فیلم، کارگردانی، فیملنامه و فیلمبرداری پیشتاز است و سینمای ژاپن با ۱۱ نامزدی در صدر قرار دارد و پس از آن فیلمهای چینی توانستند در ۹ شاخه به فهرست نامزدها راه یابند.
در شاخه بهترین فیلم این رویداد سینمایی علاوه بر فیلم «شیطان وجود ندارد»، فیلمهای «روزهای کامل» ساخته «ویم وندرس» نماینده سینمای ژاپن در اسکار ۲۰۲۴، «شهروند مقدس» ساخته «تیناتین کاجریشویلی» محصول مشترک گرجستان، فرانسه و بلغارستان، فیلم سینمایی «Qas» ساخته «آس سلطان سیت» از کشور قزاقستان و «یوزپلنگ برفی» به کارگردانی «پما تسدن» از کشور تبت، برای کسب جایزه رقابت خواهند کرد.
سینمای ایران در سال ۲۰۲۲ با فیلم «شب، داخلی، دیوار» ساخته وحید جلیلوند در دو شاخه بهترین فیلمنامه (وحید جلیلوند) و بهترین بازیگر مرد (نوید محمد زاده) نامزد کسب جایزه بود که البته موفق به کسب جایزه نشد.
سینمای ایران در پانزده دوره پیشین جوایز سینمایی آسیاپاسیفیک همواره حضور مستمری در میان نامزدهای این رویداد داشته و در سالهایی تنها به یک نامزدی بسنده کرد و در سالهایی نیز با عملکردی موفق چندین جایزه را به خود اختصاص داده است.
در سال ۲۰۲۱ و در چهاردهمین دوره این جوایز، سینمای ایران در هفت شاخه نامزد کسب جایزه بود و فیلم «قهرمان» ساخته اصغر فرهادی در کنار فیلم «ماشین منو بران» هر کدام با نامزدی در ۴ شاخه، پیشتاز نامزدها بود. فیلم «قهرمان» در شاخههای بهترین فیلم، کارگردانی، فیلمنامه و بهترین بازیگر مرد (امیر جدیدی) نامزد کسب جایزه آسیاپاسیفیک بود و در نهایت اصفر فرهادی جایزه بهترین کارگردانی را از آن خود کرد.
«شیطان وجود ندارد» به کارگردانی محمد رسول اُف از ایران در شاخه بهترین فیلم، نسیم احمدپور و شهرام مکری نیز برای «جنایت بی دقت» در شاخه بهترین فیلمنامه و فیلم سینمایی «وقت چیغ انارها» ساخته گراناز موسوی نیز در بخش بهترین فیلم بلند جوانان جوایز آسیاپاسیفیک ۲۰۲۱ نامزد کسب جایزه بودند.
جوایز سینمایی آسیاپاسیفیک در سال ۲۰۲۰ به دلیل همهگیری ویروس کرونا برگزار نشد اما در سال ۲۰۱۹ و در سیزدهمین دوره این رویداد، سینمای ایران در شش شاخه نامزد کسب جایزه بود. نوید محمدزاده برای فیلم «متری شیش و نیم» و محسن تنابنده برای فیلم «رونا، مادر عظیم»، مستند «خط باریک قرمز» به کارگردانی فرزاد خوشدست برای جایزه مستند بلند، «کاغذ پارهها» به کارگردانی و تهیهکنندگی بهزاد نعلبندی در شاخه بهترین انیمشین و محسن قرایی و محمد داوودی برای فیلمنامه «قصر شیرین» ساخته رضا میرکریمی فرصت کسب جایزه داشتند. ضمن این که فیلم «رونا مادر عظیم» به تهیهکنندگی نوید محمودی یکی از پنج نامزد جایزه تنوع فرهنگی یونسکو هم بود و در نهایت موفق به کسب این جایزه شد تا سهم سینمای ایران از این دوره از جوایز آسیاپاسیفیک یک جایزه جنبی باشد.
در دوازدهمین دوره جوایز سینمایی آسیاپاسیفیک که در سال ۲۰۱۸ برگزار شد فیلم «بمب: یک داستان عاشقانه» در دو شاخه بهترین فیلمنامه (پیمان معادی) و موسیقی متن (النی کارایندرو»، بهمن فرمان آرا برای نقشآفرینی در فیلم خودش «حکایت دریا» در شاخه بازیگری مرد و فیلم «آوا» به کارگردانی صدف فروغی محصول مشترک ایران، قطر و فرانسه در شاخه بهترین فیلم بلند جوانان نامزد دریافت جایزه بودند که در نهایت هیچ کدام توفیقی در کسب جایزه نیافتند.
در دوره یازدهم دوره این رویداد فیلم «لِرد» ساخته محمد رسولاُف در شاخه بهترین فیلم بلند، نوید محمدزاده برای بازی در فیلم «بدون تاریخ بدون امضاء»در شاخه بهترین بازیگر مرد و «اسکیباز» به کارگردانی فریدون نجفی هم در بخش بهترین فیلم بلند جوانان نامزد کسب جایزه از جوایز آسیاپاسیفیک بود و در نهایت نوید محمدزاده توانست تقدیر ویژه داوران این رویداد سینمایی را دریافت کند. همچنین با اعطای جایزهای ویژه، از دستاورد هنری عباس کیارستمی کارگردان فقید سینمای ایران نیز تقدیر به عمل آمد.
دهمین دوره جوایز سینمایی آسیاپاسیفیک سینمای ایران با وجود نامزد بودن در چند بخش، تنها موفق به کسب جایزه بهترین مستند شد.
سینمای ایران در دهمین دوره جوایز سینمایی آسیا پاسیفیک در چند بخش شامل بهترین فیلم (محمد رسول الله و دختر)، بهترین فیلم بلند جوانان (نفس ساخته نرگس آبیار)، بهترین فیلمبرداری (ویتوریو استورارو- محمد رسولالله)، بهترین بازیگر مرد (فرهاد اصلانی – دختر)، بهترین فیلمنامه (مهران کاشانی – دختر) و بهترین مستند (رویاهای دم صبح) نامزد کسب جایزه از این رویداد سینمایی بود که مهرداد اسکویی برای ساخت «رویاهای دم صبح» جایزه گرفت. همچنین در این دوره منوچهر محمدی جایزه فدراسیون بینالمللی تهیهکنندگان سینما را دریافت کرد.
در نهمین دوره جوایز سینمایی «آسیاپاسیفیک، ایران تنها نامزدی فاطمه معتمدآریا را به عنوان بهترین بازیگر زن برای فیلم «بهمن» ساخته مرتضی فرشباف داشت و همچنین نگار جواهریان بازیگر سینمای ایران یکی از اعضای هیات داوران اصلی این رویداد سینمایی بود.
در سال ۱۳۹۳ و در هشتمین دوره این جوایز، فیلم “عصبانی نیستم!” ساخته رضا درمیشیان نامزد جایزه بهترین فیلم و بهترین بازیگر مرد (نوید محمدزاده) بود و “قصهها” ساخته رخشان بنیاعتماد هم نامزد بهترین کارگردانی، “ملبورن” ساخته نیما جاویدی نامزد بهترین فیلمنامه و مریلا زارعی نامزد بهترین بازیگر زن برای “شیار ۱۴۳” ساخته نرگس آبیار بود.
اصغر فرهادی به عنوان رییس هیات داوران و محمد اطبایی هم به عنوان یکی از اعضای هیات داوران نتپک در این دوره حضور داشتند که مریلا زارعی توانست تقدیرنامه هیات داوران را دریافت کند و نیما جاویدی هم جایزه فیلمنامه را گرفت. رضا درمیشیان نیز جایزه استعداد جوان را به خود اختصاص داد.
در هشتمین دوره جوایز آسیاپاسفیک فیلم «گذشته» نامزد بهترین فیلم و همچنین اصغر فرهادی برای فیلمنامهی «گذشته» هم در آن سال نامزد شد. شهرام مکری برای «ماهی و گربه» نامزد بهترین کارگردانی و نگار جواهریان برای بازی در «حوض نقاشی» نامزد بهترین بازیگر زن بود که هیچ کدام جایزهای نگرفتند، اما «حوض نقاشی» مازیار میری جایزه معتبر یونسکو را دریافت کرد.
در دوره هفتم، فیلم سینمایی «خرس» به کارگردانی خسرو معصومی و به تهیهکنندگی جواد نوروزبیگی نامزد دریافت بهترین فیلم و بهترین کارگردانی جایزه سینمای آسیاپاسفیک شد.
تورج اصلانی هم در جایزه آسیاپاسفیک برای فیلم «فصل کرگدن»، نامزد دریافت جایزه بهترین فیلمبرداری شد که این جایزه را دریافت کرد.
سینمای ایران سال ۹۰، در ۹ بخش نامزد دریافت جایزه «آسیا پاسفیک» شد. «جدایی نادر از سیمین» ساختهی اصغر فرهادی در بخشهای بهترین فیلم بلند داستانی، دستاورد کارگردانی، فیلمنامه و همچنین بازیگر مرد برای پیمان معادی، نامزد دریافت جایزه آسیا پاسیفیک بود که سرانجام اصغر فرهادی جایزه بهترین فیلم بلند داستانی را دریافت کرد.
نماینده دیگر سینمای ایران در جوایز آسیا-پاسیفیک در همان سال، «به امید دیدار» به کارگردانی محمد رسولاف بود که در سه شاخه بهترین فیلم بلند داستانی، بهترین دستاورد کارگردانی و بازیگری زن نامزدجایزه بود.
شایسته ایرانی بازیگر فیلم «آینههای روبرو» و «باد و مه» به کارگردانی محمد علی طالبی دیگر نامزدهای ایرانی همان سال جایزه آسیاپاسفیک بودند.
سال ۸۹ تنها نماینده سینمای ایران در جوایز آسیا-پاسیفیک فیلم «دیگری» ساخته مهدی رحمانی به تهیهکنندگی «محمد علی نجفی» و بازی محمدرضا فروتن و مریلا زارعی بود که جایزه بهترین فیلم بلند کودک را از این رویداد دریافت کرد.
در سه دوره ابتدای جایزه «آسیا-پاسیفیک» نیز سینمای ایران حضور چشمگیری داشت.
در دوره سوم که در سال ۱۳۸۸ برگزار شد، «اصغر فرهادی» با فیلم «درباره الی» نامزد چهار جایزه از جوایز سینمایی «آسیا-پاسیفیک» شد.
این فیلم علاوه بر نامزدی بهترین فیلم، در بخشهای بهترین فیلمنامه (اصغر فرهادی)، بهترین کارگردانی (اصغر فرهادی) و بهترین بازیگر زن (گلشیفته فراهانی) نامزد بود و البته سینمای ایران نماینده دیگری نیز در جوایز«آسیا-پاسیفیک» سال ۲۰۰۹ داشت. «علیمحمد قاسمی» برای فیلم «چراغی در مه» نامزد بهترین فیلمبرداری شد که در نهایت اصغر فرهادی جایزهی ویژه هیات داوران و جایزه بهترین فیلمنامه را برای «درباره الی» از سومین دورهی جایزهی آسیا-پاسیفیک گرفت. تهمینه میلانی یکی از اعضای هیات داوری این جایزه بود و محمد اطبایی هم در این سال در میان اعضای هیات داوری نتپک قرار داشت.
همچنین سینمای ایران در دومین دورهی جوایز سینمایی «آسیا-پاسیفیک» در سال ۱۳۸۷ در چهار رشته نامزد و موفق به دریافت دو جایزه شد. رضا ناجی برای فیلم «آواز گنجشک ها» ساخته مجید مجیدی، فیلم «تنها دو بار زندگی می کنیم» ساخته بهنام بهزادی در دو رشته بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مرد (علیرض آقا خانی) و «تینار» هم در رشته بهترین مستند نامزد شدند.
رضا ناجی برای فیلم «آواز گنجشکها» که نامزد بهترین بازیگر مرد شده بود، توانست جایزهی این بخش را بگیرد و مستند «تینار» ساخته مهدی منیری به دلیل تلاش چشمگیر در جهت ترویج و حفظ تنوع فرهنگی جایزهی یونسکو را بهدست آورد.
در مراسم اهدای اولین دورهی جایزهی جشنوارهی سینما “آسیاپاسفیک” در سال ۱۳۸۶، سینماگران ایرانی در هفت رشته نامزد شده و جوایز بهترین کارگردانی به رخشان بنیاعتماد و محسن عبدالوهاب برای «خونبازی»، هومن بهمنش برای فیلمبرداری «آن سه» و «اتوبوس شب» کیومرث پوراحمد جایزهی بزرگ هیات داوران را دریافت کردند. در آن سال، جعفر پناهی در میان اعضای هیات داوری بود.
ژاله علو که امروز ۹۶ ساله شد، همیشه گفته است تمام تلاش خود را انجام داده تا کارهایش را با صمیمیت، صداقت و عشق انجام دهد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، ژاله علو سال ۱۳۰۶ در محله سنگلج و در خانوادهای زاده شد که فرهنگ برایشان اهمیت داشت. پدرش گرچه ارتشی بود ولی ذوق هنری داشت و علاقهمند بود دخترش با ادبیات کشور آشنا شود به همین دلیل از هفت سالگی با شروع مدرسه کتاب حافظ، سعدی و شاهنامه برایش میخوانده و او را تشویق میکرد تا با اشعار بزرگان کشور آشنا شود.
او که از دانشسرای مقدماتی مستقیما وارد رادیو شد و اعلام برنامه میکرد، میگوید: «در آن زمان به میدان ارک میرفتیم و با ماشین گویندگان را به بیسیم که یک استودیو پخش داشت و اغلب برنامهها زنده پخش میشد، میبردند؛ یعنی اگر زنده یاد صبحی مهتدی برای قصه گویی میآمد و یا زنده یاد راشد برای سخنرانی میآمد به صورت زنده پخش میشد.»
علو درس و مشق را در دبستان «نواختران» در خیابان شاهپور آغاز کرد و دوره متوسطه را در مدرسه «خسرو خاور» گذارند. مدتی به دانشسرای مقدماتی رفت و به دلیل علاقه به کار هنری، هنرستان هنرپیشگی را انتخاب کرد. در هنرستان هنرپیشگی نزد استادان بزرگی مانند هایک گاراگاش، دکتر نامدار که استاد فن بیان بود و خانمی سوییسی که استاد بدن و حرکت بود، مشغول نوآموزی شد. در همین هنرستان با چهرههایی همانند محمد نوری، معز دیوان فکری و … هم شاگردی شد و اولین حضور روی صحنه تئاتر را تجربه کرد.
طوسی حائری، معلم ادبیات دانشسرای مقدماتی، نخستین کسی بود که صدای خوش این دختر نوجوان را کشف کرد. او که خود جزو اولین گویندگان زن در رادیو بود، به دانشآموز نوجوان خود پیشنهاد کرد که گویندگی در رادیو را بیازماید. ژاله علو اولین حضورش را در رادیو با اعلام برنامهها آغاز کرد و بعدها در این خانه ماندنی شد. فضای صمیمیانه رادیو او را نیز همچون دیگر همکارانش پا گیر کرد.
در دوره شکوه خیابان لالهزار که چراغ تئاترها و سینماهایش پر فروغ بود، ژاله علو اولین تجربههای جدی خود را در حوزه تئاتر در تئاتر فردوسی به انجام رساند.
خودش درباره این دوره در گفتگوی تاریخچه شفاهی سایت ارته (سایت تاریخچه شفاهی هنرمندان) گفته است: «عبدالحسین نوشین (پدر تئاتر نوین ایران) رفته بود و گروهش دنبال همکار بودند و دکتر نامدار مرا معرفی کرد.» مدتی بعد در تئاتر «تهران» میخواستند نمایش «آغا محمد خان» را بروی صحنه ببرند که دنبال او رفتند و برای بازی در نقش «امینه»، خواهر فتحعلی شاه و برادرزاده آغا محمد خان انتخابش کردند. بعدتر در نسخه سینمایی به کارگردانی صادق و منصور بهرامی هم همین نقش را بازی کرد.
او علاوه بر فعالیت در تئاتر فردوسی و تهران برای همکاری به تئاتر فرهنگ هم دعوت شد و در این تئاتر هم دو سه نمایش کار کرد. در همین تئاتر بود که هنرمندانی چون هوشنگ سارنگ، بدری هورفر، علی اصغر گرمسیری، لرتا هایراپتیان، نوشین و … جدیت در کار را به او آموختند. برای آنان تئاتر هرگز سَرسَری نبود.
سال ۲۷ به طور جدیتری کار خود را در رادیو ادامه داد. اولین نمایش رادیوییاش با پرویز خطیبی بود و بعد از آن با مهدی قاسمی، نصرت الله محتشم، عزیز الله حاتمی هم همکاری کرد. در همکاری با محتشم برنامه «داستان شب» را پایهریزی کردند. علو از اولین داستان شب با محتشم کار کرد و پای ثابت نمایش رادیویی شد. با وجود برنامههایی مانند «داستان شب» و نمایشهای رادیویی، کار رادیو رونق گرفت و او نیز این فضای گرم را خانه خود دید و در کارهای رادیویی پرشماری حضور پیدا کرد.
گرچه در رادیو تصویر هنرپیشه دیده نمیشد ولی او در برابر میکروفن رادیو هم همان بود که روی صحنه. آن چنان که خود گفته است: «مقابل میکروفن هرگز ادای گریه در نمیآوردم. اول به باور خودم فکر میکردم و بعد هم به باور مخاطب. خندهام هم واقعی بود.» در دهه ۴۰ به عنوان کارگردان رادیویی هم فعال شد و بتدریج دوبله را هم آزمود و آنجا نیز ماندگار شد.
ژاله علو که به نسل طلایی دوبلورهای ایران تعلق دارد، در سینما و تلویزیون گویندگیهای بسیار کرد. از مشهورترین بازیگرانی که او به جایش صحبت کرده، میتوان از سوفیا لورن نام برد.
دهه ۵۰ برای او با سرایش شعر همراه شد. او که در کودکی با سعدی و حافظ و مدتی بعد با مولانا دمخور شده بود، در این دهه شروع به سرایش شعر کرد و چند شعرش در کتاب زنان شاعر ایران منتشر شد.
ورودش به سینما با اسماعیل کوشان رقم خورد. همان استاد دوران نوجوانی، نامدار او را به کوشان معرفی کرد. کوشان آن زمان میترا فیلم را راهاندازی کرده بود. «طوفان زندگی» اولین فیلمی است که با آن، حضور مقابل دوربین سینما را تجربه کرد و بعدها با کارگردانانی همچون هوشنگ کاووسی، علی کسمایی هم کار کرد.
بازی در فیلم «طوقی» سبب همکاری او با علی حاتمی شد. همچنانکه در فیلم «صدای صحرا» هم با نادر ابراهیمی همکاری کرد. علو در سال های بعد از انقلاب با بازی در فیلمهایی مانند «زمان از دست رفته» به کارگردانی پوران درخشنده، «مهمان مامان» ساخته داریوش مهرجویی، «روز واقعه» کار شهرام اسدی، «آدم برفی» به کارگردانی داود میرباقری، «سلطان» کار مسعود کیمیایی، «جنگ نفتکشها» ساخته محمد بزرگنیا و … حضور خود را روی پرده نقرهای تداوم بخشید.
او با بازی در نقش خاله لیلا در مجموعه «روزی روزگاری» در کنار خسرو شکیبایی یکی از خاطره انگیزترین بازیهای خود را رقم زد. علو این روزها فیلم سینمایی «فصل ماهی سفید» را روی پرده سینماها دارد که در آن محمدرضا فروتن هم باری کرده است.
روابط عمومی موزه سینما بخشی از مصاحبه تاریخ شفاهی موزه با این هنرمند را منتشر کرده که در آن با اشاره به اینکه اواخر دهه ۳۰ کم کم کار سینما را رها کرد، گفته است: در آن دهه کیفیت کار متفاوت شده بود و دیگر نه من آنها را می پسندیدم و نه آنها مرا و کارم به رادیو و دوبله محدود شده بود. سرپرست دوبلاژ بودم و در رادیو برنامههای مختلفی را کارگردانی میکردم. در دهه ۵۰ چند فیلم بازی کردم و در ادامه آنها در سریال امیرکبیر و روزی روزگاری، گالش ها و بخش چهار جراحی نیز حضور پیدا کردم اما همچنان با دوبلاژ همکاری میکردم و در سال ۵۸ از رادیو بازنشسته شدم.
وی با بیان اینکه هنرمندان زیادی بودند که دیگر نظیر آنها را نخواهیم داشت، میگفت: البته هنوز هم هنرمند داریم که قابل توجه و احترام هستند اما یاد یاران از دست رفته در زمانی که آدم مرور خاطرات می کند، خیلی عزیز است. دوستانی بودند که در رادیو، دوبله، سینما و تئاتر همراه و همکار و همگام بودیم با هم به کارمان عشق میورزیدیم، عاشقانه کار میکردیم و باهم اثری بوجود میآوردیم که مردم روزی دیدند و شنیدند و در خاطرههایشان نگه داشتند و هنوز بعد از سالها وقتی من را میبینند می گویند ما با صدای تو بزرگ شدیم.
او همچنین از همکارانش یاد کرده و گفته است: یادم می آید روزی یکی از مجلات درباره خانم چهره آزاد از من سوال کرد و من در پاسخ گفتم او کارش را با عشق شروع کرد و عشقش را در کارش نیز به کار برد زیرا هنر و عشق از هم جدا نیستند. او به نیکنامی زندگی کرد و با جلال و عظمت از دنیا رفت. من معتقدم مرگ ترسناک و دردناک نیست بلکه یک پرواز باشکوه است و خوشا به حال کسانی که با شکوه پرواز میکنند.
علو تاکید دارد که؛ تمام تلاشم را کردم تا کارهایم را با صمیمیت، صداقت و عشق انجام بدهم و در تمام مدت به مردم عشق ورزیدم؛ به همین دلیل مردم به من لطف دارند و همین برای من بهترین پاداش است.
هنر وادی محدودی نیست؛ هرکه بخواهد میتواند واردش شود و به نوعی طبع آزمایی کند ولی در پایان تنها افرادی میمانند که خلاقیت و استعداد لازم برای فعالیت در هنر را داشته باشند. در حقیقت فقط آنها هستند که میمانند و «هنرمند» نامیده میشوند.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، چند روز قبل خبری درباره آلبوم جدید مهران مدیری با آهنگسازی مهیار علیزاده منتشر شد؛ خبری که واکنشهای متفاوتی را به همراه داشت.
مهیار علیزاده از شاگردان کیوان ساکت بوده و با خوانندههایی چون علیرضا قربانی و همایون شجریان کار کرده است. بر این اساس جایگاه هنری او برای علاقمندان موسیقی مشخص است. اما در خواننده بودن مهران مدیری هنوز حرف و حدیث است. در حقیقت فارغ از حاشیههای چند سال اخیر مدیری، همان اندازه که هیچکس نتوانسته جایگاه او را در فضای طنز و تصویر زیر سوال ببرد، به همان میزان حضورش در فضای موسیقی برای عدهای پرسشبرانگیز است.
برگردیم به مبحث اول. وقتی نام هنر و هاله مقدسش در مفهوم نظریهپردازانی چون آدورنو و هورکهایمر به میان میآید، شاید آنچه به ذهن تداعی شود، بسیار خاص یا بیهمتاست. درحقیقت بسیاری هنر را آن چیزی میدانند که هنرمند پس از اینکه سالها مطالعه کرد، تلاش و رنج کشید، خلق کرده است. هنر همان چیزی است که به راحتی به دست نمیآید، البته که استعداد و خلاقیت بخش بسیار مهمی در آن است.
حال در دنیای پست مدرن امروز ـ چه در ایران و چه کشورهای دیگر ـ به نظر میرسد مرزهای هنر دیگر معنایی ندارند و هنرمندان از هر حوزه به حوزه دیگر میروند.
هنرمندان در حوزههای موسیقی و سینما بیشتر در رفتوآمد هستند تا هنرمندانی که به هنرهای تجسمی هم ورود میکنند؛ البته ورود آنها به تجسمی بیشتر در نقاشی و عکاسی است تا مجسمهسازی و گرافیک. درحقیقت هر چه تخصصیتر خواهان کمتر. همانطور که در موسیقی هم ورود این افراد به خوانندگی محدود میشود و اگر هم پای نوازندگی در میان باشد باید کلاسهای تمرینی از سر بگذرانند که در آن صورت روند به صورت آموزشی و خالی از اشکال خواهد بود.
اما مسئلهی حائز اهمیت در این میان، کیفیت کاری است که این هنرمندان ارائه میدهند؛ چراکه به خودی خود اگر نتیجه فعالیت هنری آنها کیفیت داشته باشد، اهمیتی ندارد که به چند حوزه ورود پیدا میکنند.
اگر بخواهیم به نمونههای خارجی این گفتمان نگاهیداشته باشیم، جدیدترین نمونهها سلبریتیهایی همانند هری استایلز، لیدی گاگا، برد پیت، جانی دپ و … هستند.
در میان این افراد، برخی مانند برد پیت یا جانی دپ که وارد حوزههای تجسمی و موسیقی شدهاند، بعضا نه حتما، برای این کار آموزش دیدهاند. ضمن اینکه اگر دپ در دنیای موسیقی هم فعالیت میکند، به عنوان یک خواننده نیست، بلکه در مقام یک نوازنده گیتار است. هرچند بسیاری سطح کار او با گیتار را متوسط میدانند.
در این میان هستند هنرمندانی مانند هری استایلز که وارد عرصه بازیگری شدهاند و پس از ایفای نقش در نخستین فیلم خود، اعتراف کردهاند که «هیچ ایدهای ندارم که چه میکنم!».
در اینجا باید یک نکته را هم در نظر گرفت که شاید اگر سلبریتیهای خارجی، حداقل بازیگران آنها، به دنیای موسیقی وارد شوند، کار چندان هم نازل از آب درنیاید؛ چراکه موسیقی از کودکی به آنها آموزش داده میشود و از این هنر بیگانه نیستند؛ البته نمیتوان درباره ورود خوانندگان آنها به دنیای تصویر تا همین حد مطمئن بود.
اما در کشور خودمان هم، کم نیستند بازیگران و کارگردانهایی که به هر گوشه و کناری از هنر سرک کشیدهاند و بعضا دستخوش انتقاد واقع شده یا به تقلید و کپیکاری متهم شدهاند.
در سالهای اخیر ماجرای نمایشگاه یک کارگردان زن، آنچنان موج رسانهای به راه انداخت که خود ایسنا هم طی گفتوگوهایی به نقد کپی آثار هنری پرداخت و مدیر گالری طراحان آزاد در یکی از این مصاحبهها به صراحت بیان کرد «کسی که کپی میکند، دیگر هنرمند نیست».
اما موسیقی. به نظر میرسد سلبریتیهای ایرانی علاقه زیادی به خواننده شدن دارند و حتی پس از انتشار چند قطعه، به مدد اسپانسرها کنسرت هم برگزاری میکنند.
در این زمینه، اتفاقا نمونههای بسیاری هم داریم؛ بازیگرانی مانند شهاب حسینی، حامد بهداد، مهران مدیری، امین حیایی، بهرام رادان، رضا گلزار، محمدرضا فروتن، برزو ارجمند، اشکان خطیبی، کوروش تهامی و … .
مسئلهای که درباره حضور این افراد در دنیای خوانندگی وجود دارد، این است که این امر به درازا نمیکشد و حتی اگر چند کنسرت هم برگزار کنند، پس از مدتی صحنه اجرا را میبوسند و کنار میگذارند.
در حقیقت این امر مصداق این صحبت محمدحسن حامدی با ایسنا است که گفته است: «هر کسی که بخواهد میتواند وارد هنر شود و فعالیت کند و همانطور که میبینیم سالانه در تهران نمایشگاههای هنری زیادی برگزار میشود. ولی در پایان تنها کسانی که خلاقیت و استعداد لازم برای فعالیت در هنر را دارند، فعالیت در آن را ادامه خواهند داد.»
البته شاید به این نکته توجه داشت که همانطور که علی فرامرزی به ایسنا گفته است، «در دنیای امروز که مرزهای هنر با یکدیگر درهمآمیخته شده، چگونه میتوانیم خط تعیین کنیم که چه کسی میتواند نمایشگاه برگزار کند و چه کسی نه؟»
فرامرزی در این زمینه بیان کرد: «چه اشکال دارد فردی که در رشتهای دیگر دارای نام و سابقه و کارهای مثبتی است، دست به کاری (مانند نقاشی) بزند که در حد هنرمندان حرفهای آن رشته نیست؟ اینکه آثار تجسمی فردی به واسطه اینکه او در سینما دارای موقعیت است، فروش میرود چه اشکالی دارد؟ چه چیزی از نقاشی کم میشود؟ حضور دیگران در نقاشی باعث مطرح شدن نقاشی میشود اما اگر او را همسطح هنرمند حرفهای نقاشی قرار دادند آنجاست که باید جامعه نقاشی و هنرمندان نقاش اعتراض کنند. اگر هم کارش کپی بوده، نقدش کنند.»
البته باید بررسی کرد که چه میشود این بازیگران با وجود دیده شدن در رشته خود، وارد حوزه دیگری میشوند و حتی برخی از آنها مانند رضا گلزار، بهرام رادان، رضا یزدانی و سیروان خسروی جدیترین نقدها را در حد استهزا به جان میخرند.
شاید بتوان به این سوال با این صحبت محمدحسن حامدی پاسخ داد که گفته است: «گاهی اوقات مساله پول بهقدری برای افراد مهم میشود که حاضرند به خیلی کارها تن دهند و نتیجه آن حضور افراد بیاستعداد در هنر میشود؛ البته اینگونه موارد از جمله حواشی هنر هستند، اما اینکه حضور این نوع افراد به واسطه روابطشان طولانی شود اصلا جالب نیست.»
حامدی در عین حال این نکته را هم بیان کرده است که میتوان از ماندگاری افراد چهره در برخی شاخههای هنر که شاید در آن خیلی هم وارد نباشند، به عنوان یک هنر «عامهپسند» و درواقع یک ژانر هنری استفاده کرد. هرچند لازمه اجرایی کردن این رویکرد هم، فضا دادن به افراد بااستعداد و برخوردار از سطحی از استانداردها، ضمن جلوگیری از روی کار آمدن نابلدهاست.
فیلم سینمایی «فصل ماهی سفید» به کارگردانی قربان نجفی و تهیهکنندگی آرش سجادی حسینی و علی گلبهاران از هفتم تیرماه در سینماهای سراسر کشور اکران میشود.
به گزارش سینمای خانگی، از مشاور رسانهای فیلم، فیلم «فصل ماهی سفید» اولین ساخته قربان نجفی، یک فیلم اجتماعی و خانوادگی است که در آن بازیگرانی همچون محمدرضا فروتن، لادن مستوفی، میلاد کیمرام، بیژن بنفشهخواه، شقایقدهقان، بهزاد خداویسی و ژاله علو، المیرا دهقان، رها خدایاری ایفای نقش کردهاند.
فیلمنامه این اثر توسط قربان نجفی و غزال زرگر امینی نوشته شده است.
در آستانه اکران فیلم «فصل ماهی سفید» از پوستر آن که توسط روژان ایرجی طراحی شده، رونمایی و منتشر شد.
فیلم «فصل ماهی سفید» اقتباسی آزاد از باغ آلبالویآنتوان چخوف است. این فیلم، قصه یک خانواده ایرانی را روایت میکند که درگیر مشکلات بسیاری است و برای حل این مشکلات از روشهایی استفاده میکند که سرانجام مشخصی ندارد.
فیلم «فصل ماهی سفید» به سرگروهی پردیس سینمایی مگامال و توسط شرکت پخش رسانه فیلمسازان اکران میشود.
دیگر عوامل این فیلم عبارتند از: مدیر فیلمبرداری: علیرضا زرین دست، طراح صحنه و لباس: ملکجهان خزاعی، موسیقی: کارن همایونفر، تدوین: خشایار حسنی، مشاور کارگردان: فرید سجادی، صداگذاری و میکس: ایرج شهزادی و نعیم مسچیان، صدابردار: بابک نیازی، طراح گریم: ثمره برازنده، مجری طرح: سعید عقیقی، سرمایهگذاران: جاوید کیانفر، آرش سجادی حسینی، قربان نجفی، سعید حقیقی و علی گلبهاران، پخش: رسانه فیلمسازان، دیگر بازیگران؛ پریا مردانیان، نورالدین جوادیان، عیسی حسینی، نازنین مهیمنی، ناصر سجادی حسینی، نیلوفر عباسی، قربان نجفی و جواد زرینچه.