رسانه سینمای خانگی- روایت‌های متناقض و غیرمستند سینماگران از مخملباف

فریدون جیرانی گفت:من به طور کلی معتقدم نیمه‌ دوم دهه ۶۰، سینمای متفکر ایران رشد کرده اما گفتمان سینمای دهه ۴۰ و ۵۰، ضدمدرنیسم است و برایش تحلیل دارم. در سینمای اعتراضی یا اجتماعی آن زمان زن مدرن نمی‌بینیم.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، طبق گزارش رسیده، نخستین شب از سلسله نشست‌های «بر سینمای ایران چه گذشت» به میزبانی امیر قادری و با حضور جمعی از سینماگران و اهالی رسانه روز دوشنبه سوم مهر در سالن شهر هفتم پردیس سینمایی آزادی برگزار شد. مهدی فخیم‌زاده، فریدون جیرانی، بهروز افخمی و سیدضیاء هاشمی از جمله سینماگرانی بودند که در میزگرد این نشست حاضر شدند.

امیر قادری ابتدا ضمن خوشامدگویی به مهمانان گفت: در ۴ برنامه‌ای که از این سلسله نشست در مهرماه خواهیم داشت و ۴ قسمت از مستند «بر سینمای ایران چه گذشت» محصول سازمان سینمایی سوره را به نمایش می‌گذاریم، درباره تاریخ سینمای دهه ۶۰ صحبت خواهیم کرد. در ادامه این نشست‌ها که احتمالا در آبان ماه برگزار می‌شود، موضوع سینمای دهه ۷۰ را محل بحث قرار خواهیم داد.

وی ادامه داد: اغلب آنچه در سینمای ایران اتفاق افتاده است، حاصل دو دهه اول است. در ادامه مسیر مدیریت سینمای ایران آنچنان تغییر مسیر نداده و بنیاد آن از همان سال‌ها گذاشته شده است. اگر بخواهیم به سال های منتهی به انقلاب بازگردیم، روایتی وجود دارد که گفته می‌شود سینما در سال ۵۶ در آستانه تعطیلی قرار گرفت و با اکران فیلم خارجی و محدودیت سالن، تقریبا همه چیز به پایان خود رسیده بود. با همین موضوع نشست را شروع می‌کنیم.

در ابتدای این نشست، سیدضیاء هاشمی تهیه‌کننده سینما درباره نقش خود در روزهای نخست سینمای ایران پس از انقلاب گفت: من با حوزه هنری به سینما ورود پیدا کردم. حوزه هنری در ابتدا حوزه اندیشه و هنر اسلامی بود و جمعی از جوانان انقلابی و متعهد برای تشکیل آن پای کار آمده بودند. در سال ۶۰، بخش سینمایی حوزه هنری تازه شروع به کار کرد و به مرور منسجم شد. اولین اثری که در حوزه هنری ساخته شد، فیلم «توجیه» با بازی مجید مجیدی و کارگردانی زنده یاد منوچهر حقانی‌پرست در سال ۱۳۶۰ بود. نویسنده این اثر محسن مخلباف بود که در واقع نقش پُررنگی داشت.

وی افزود: آقای مخملباف به واسطه ورود به حوزه هنری توانست فیلمساز شود. او خود را اسلام‌گرای تندرو می‌دانست و در تندروی، مشهورترین چهره حوزه هنری بود. به واسطه همین تندروی‌های برخی در اوایل انقلاب، این تصویر از بسیاری از افراد فعال در حوزه هنری آن زمان شکل گرفته بود.

این تهیه‌کننده سینما یادآور شد: در آن دوران، این فیلم‌ها معروف به فیلم اتوبوسی بود؛ چراکه عمدتا با اتوبوس مردم را از جاهای مختلف به سینما و مسجد می‌بردند و فیلم‌ می‌دیدند. زمانی که «برزخی‌ها» با چهره‌های بزرگ سینمای پیش از انقلاب آمد، برخی از افراد جامعه واکنش تندی به آن نشان دادند. در خاطرم است که فیلم «حاجی واشنگتن» اثر علی حاتمی در سینما اکران شده بود و به همراه مخملباف برای تماشای این فیلم رفته بودیم که او بسیار برافروخته و عصبانی شد.

در ادامه مهدی فخیم‌زاده، بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون با بیان اینکه فیلم «میراث من جنون» را هنوز دوست دارد، در پاسخ به پرسش امیر قادری مبنی بر اینکه بیشترین دل‌مشغولی‌اش پس از انقلاب چه بود، تصریح کرد: من ۶ یا ۷ سال قبل از انقلاب با فیلم «تپلی» ساخته محمدرضا میرلوحی به سینما ورود کردم، در حقیقت با بازیگری شروع کردم و بعد به دستیاری، کارگردانی و… پرداختم. ناگفته نماند که در آن زمان فیلم‌فارسی را نمی‌شد ادامه داد. قبل از انقلاب اگر کارگردانی می‌خواست اثر متفاوتی بسازد، باید به جایی وصل می‌بود.

وی ادامه داد: حتی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم افراد خاصی می‌توانستند ورود کنند و باید نفوذ می‌داشتیم. برای مثال در آن زمان، چهره‌های خاصی ازجمله عباس کیارستمی، اسفندیار منفردزاده، فروزش و..‌. در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فعالیت می‌کردند.

این بازیگر پیشکسوت در جواب به این سوال که آیا روایتی که می‌گویند سینما در سال ۵۶ در آستانه تعطیلی بود، درست است یا نه، مطرح کرد: این روایتی را که می‌گویند سینما قرار بود در سال ۱۳۵۶ تعطیل شود، به این شکل قبول ندارم؛ بلکه سالن‌هایش را از دست داده بود. چراکه با هجوم فیلم‌های خارجی مواجه بودیم. برای مثال، سال ۱۳۵۱، ما ۹۰ اثر تولیدی داشتیم؛ در حالی که سال ۱۳۵۶، ۱۱ اثر خروجی سینمای ایران بود. سود اکران فیلم‌های خارجی برای سینماداران بیشتر از اکران فیلم‌فارسی بود. لفظ تعطیلی به معنی از دست‌دادن تماشاچی نبود و همان‌طور که گفتم فیلم ایرانی در مقایسه با فیلم‌های خارجی تماشاگر کمتری داشت.

این هنرمند با اشاره به خط فکری محسن مخملباف ذکر کرد: در سال‌های ابتدایی پس از انقلاب، محسن مخملباف تندروترین فرد سینما بود. نقل می‌کردند زمانی که سر صحنه می‌رفت، پاکتی همراهش بود که تصور می‌کردند، انار است اما بعد متوجه شدند، نارنجک با خود همراه دارد.

وی ادامه داد: محسن مخملباف روزی از فیلم «فرار» که تهیه‌کننده آن بودم و در ژانر دفاع مقدس تولید شده بود، تمجید کرد. حتی به من گفت «معتقد بودم که همه شما باید اعدام شوید؛ اما با این فیلم از شما خوشم آمده!‌». مخملباف مدام از مدیران وزارت ارشاد و فارابی و… انتقاد می‌کرد که این‌ها فراماسون هستند. حدود دو سال بعد، همراه سیروس الوند بودیم که مخملباف را هم دیدیم‌. کاملا تغییر کرده و از عقاید خود برگشته بود و به ما تذکر می‌داد که مراقب حزب‌الهی‌های تندرو باشید تا وارد شوراهای سینمایی نشوند.

در ادامه سیدضیاء هاشمی با رد برخی سخنان فخیم‌زاده، افزود: مجموعه سینمای پس از انقلاب به این تندی که گفتند نبود. این را هم بگویم به عنوان کسی که در کارهای او به عنوان تهیه‌کننده حاضر بودم، محسن مخملباف حتی چاقو هم همراه خودش سر صحنه نداشت. در آن دوران از حوزه هنری افراد زیادی عازم جبهه شدند و به یاد دارم در عملیات مرصاد تیمی متشکل از کارگردانان و فیلمبرداران رفتند، اما محسن مخملباف در دوران تندرویی‌اش هم هیچ‌وقت جبهه هم نرفت و در اصل، دل و جرات این کارها را هم نداشت.

وی افزود: البته بهروز افخمی از جمله افراد استثنایی بود که از همان ابتدا از محسن مخملباف متنفر بود و هیچ وقت حسی خوبی به او نداشت. افرادی آن زمان در حوزه هنری بودند که عاشق سینما باشند و فیلم‌ها را دنبال کنند، اما کسی به شدت بهروز افخمی پیگیر فیلم نبود. در حقیقت ایشان قبل از انقلاب به شدت اهل سینما بود؛ مدام به سینما می‌رفت و فیلم‌های آن دوران را هم می‌دید و حتی برای هم‌محلی‌هایش به مدت ۲ ساعت کل فیلم را تعریف می‌کرد.

وی درباره طیف بندی سینمای پس از انقلاب ادامه داد: در سینمای ایران آن زمان از حوزه هنری انقلابی‌تر وجود نداشت و حتی فضای تلویزیون که بهروز افخمی در آن مشغول بود، به نسبت بازتر بود. خاطرم هست که آن زمان برخی افراد تلویزیون فیلم «توبه نصوح» را که محصول حوزه بود، مسخره می‌کردند. البته این فیلم واقعا انبوهی از مخاطبان و روحانیون را با خود همراه کرده بود.

در ادامه نشست بهروز افخمی نویسنده و کارگردان پیشکسوت در جواب به این سوال که آیا تجربه‌اش از سال ۵۶ تعطیل‌شدن سینمای ایران است یا خیر، بیان کرد: قطعا تجربه من از سال ۱۳۵۶، تعطیل شدن سینماهاست و اینکه تولید فیلم به زیر ۱۰ اثر رسید. البته آن سال دیگر بحبوبه انقلاب اسلامی بود و این مساله بر رفتار حکومت تاثیر داشت. برای بررسی دقیق‌تر این پرسش باید به سال ۵۵ توجه کرد که در آن سال نیز تولید فیلم به زیر ۲۰ اثر رسید. معتقدم روش‌هایی برای گران‌کردن تولید فیلم از سوی دولت به کار رفته شد که باعث شد بخش خصوصی کاملا ناتوان شود. در حقیقت شاید بتوان گفت هدف دولت کنترل کامل فیلمسازی توسط خودش بود؛ البته بهتر است بگویم سازمان‌های نیمه‌دولتی مانند شرکت گسترش صنایع سینمایی هزینه تولید را افزایش دادند و همین امر موجب شد قیمت تولید فیلم در فاصله کوتاهی ۵ برابر شود.

در ادامه سیدضیاء هاشمی درباره رویکردهای سینمای ایران پس از وقوع انقلاب عنوان کرد: زمانی که پس از انقلاب، سینمای گلخانه‌ای به راه افتاد، الگوی آن از سینمای روسیه گرفته شد. اساسا فارابی عصاره‌ای از کمونیست بود. اینکه می‌گویند الگویی از سینمای فرانسه بوده، ابدا اینجور نیست. بلکه نگاه واقعی سینمای چپ‌گرای کمونیست بودند. حوزه هنری مخملباف هم اصل سینمای کمونیست بود. اینها متاثر از نگاه افراط و تفریطی به دین بود و این در همه بخش‌ها حتی غیر از سینما وجود داشت. این مساله را حتی در احکامی که آن دوران علیه سینما صادر می‌شد می‌توان دید. آن زمان اغلب سینماهای کشور به جرم آنکه مال حرام داشتند، از مالکانشان گرفته و به بنیاد مستضعفان داده شد. برخی هم البته با دادن خمس مال‌شان پاک شدند. بنابراین به طورکلی الگوی سینمایی خانه سینما و فارابی از روسیه گرفته شده بود و طی سفرهای آقایان به اروپا به سینمای چپ‌گرا متمایل شده بود.

در ادامه امیر قادری با طرح این موضوع که بنابراین شما معتقدید همه اینها انشئابات مختلف سینمای مارکسیسم بوده، نظر فخیم‌زاده را درباره این موضوع جویا شد. وی گفت: اواخر دهه پنجاه به طور کلی دولت غایب بود و نقش چندانی در شکل‌گیری سینما نداشت. به مرور یعنی سال ۶۰ حوزه هنری پیدا شد. قبل از این تنها یک پروانه ساخت صادر می‌شد. بنیاد سینمایی فارابی هم در همان زمان به دنبال پیدا کردن معنایی برای سینمای اسلام‌گرا بود. در واقع دست و پا می‌زدند تا الگوی سینمای اسلامی به وجود بیاورند. به یاد دارم آن زمان از محمد بهشتی می‌پرسیدیم، سینمای اسلامی که می‌گویید، یعنی چه و ایشان یک جایی بالاخره پاسخ داد که “شما نمی‌دانید سینمای اسلامی چیست و من هم نمی‌دانم!”. حوزه هنری سنگ انقلاب و حزب الله را به سینه می‌زد و متشکل از کسانی بود که یا انقلابی بودند یا انقلابی شدند. اما در سوی مقابل در دوره‌ای، بنیاد سینمایی فارابی که بیشتر روشنفکران را به خود جذب می‌کرد، رسما اعلام ‌کرد عرفان، وجه هنری اسلام است و به دنبال ارایه این تعریف از سینمای اسلامی بودند.

قادری در ادامه نشست با طرح این پرسش از افخمی که آیا سینمای ما پس از انقلاب بیشتر به سینمای مارکسیستی گرایش پیدا نکرد؟، بیان کرد: چراکه تعریفی برای سینمای اسلام‌گرا نداشتیم، اگرچه به دنبال آن بودیم. اما باید بگویم که تعریف سینمای مارکسیستی را جای سینمای اسلام‌گرا گذاشتیم چون در دنیا تعریف داشت.

افخمی درباره این موضوع پاسخ داد: با این پرسش تفاوت سینمای فاشیست با سینمای مارکسیست چیست؟ بنظر من این مقایسه خیلی وجهی ندارد. اما اگر با رویکرد محتوایی بخواهیم بررسی کنیم، می‌توان تحلیلی داشت. از آنجایی که بخشی از سینمای کشورهای کمونیستی، قهرمان‌پرداز، امیدآفرین و پرداختن به طبقه فرودست بود و انقلاب را تبلیغ می‌کرد. هرچند این مضمون‌های قهرمان‌پرداز را هم می‌توان در سینمای هند هم پیدا کرد.

این فیلمساز درباره شرایط متفاوت سینما و تلویزیون در دهه ۶۰ با کنایه مطرح کرد: من آن سال‌ها در تلویزیون بودم. البته تلویزیون در آن دوران برخلاف سینما، مشغول نظریه‌پردازی نبود! و یک کار ضروری داشت؛ آن هم این بود که اوقات فراغت مردم را باید پُر کند؛ اوقات فراغتی که هر روز داشت جدی‌تر هم می‌شد. از سال ۱۳۶۱ به بعد، سریال‌سازی در تلویزیون آغاز شد و من هم در سال ۶۲ مدیر گروه فیلم و سریال تلویزیون شدم‌. زمانی که مدیر شدم، دیگر مسئولیت پُرکردن اوقات فراغت با این گروه بود و مدام برنامه تولید می‌شد. می توانم بگویم به اندازه مدیریت دو شبکه فعلی حجم و وسعت کار داشتیم. مسئولیت سنگینی هم بود و به محض اینکه در این کار کمی شکست می‌خوردیم و ضعیف عمل می‌کردیم، انواع ناسزاها به ما گفته می‌شد. به یاد دارم آن زمان فیلم‌های آمریکایی را نشان می‌دادیم و برای یک فیلم که حق رایتش تمام شده بود، بعدها در دادگاه لاهه جریمه شدیم و مجبور شدیم چند برابر حق پخش آن را بپردازیم!

در ادامه این نشست فریدون جیرانی نویسنده و کارگردان باسابقه، نظر خود را درباره تعطیلی‌ سینماها در سال ۱۳۵۶ این گونه شرح داد: از سال ۱۳۵۵ بحران سینما آغاز و جلسات مهم حزب رستاخیز درباره این بحران تشکیل شد. فکر می‌کنم تندترین نظرات درباره سانسور در سینما در آن جلسات گفته شده است. افراد زیادی مانند ناصر تقوایی و سعید مطلبی در آن جلسات درباره سانسور تند و تیز حرف زدند.

وی ادامه داد: سانسور در آن زمان وجود داشت. همان سال ۱۳۵۵، فیلم‌هایی همچون «دایره مینا»، «مرثیه» و… هنوز توقیف بودند. به یاد دارم که با هاشم خردمند که از مدیران ارشاد بود در روزنامه اطلاعات درباره توقیف شدن فیلم «مرثیه» حرف زده بودم و گفتم چرا آزاد نمی‌شود. این فیلم‌ها اواخر سال ۱۳۵۶ پروانه نمایش گرفتند و ۵۷ به نمایش درآمدند. در واقع از سال ۱۳۵۳ که نسخه کامل فیلم «گوزن‌ها» در جشنواره فیلم تهران اکران شد، سانسور در سینما هم شدید شد.

جیرانی خاطرنشان کرد: «گوزن‌ها» اثری به روز و بهتر است بگویم تبلیغ چریک‌های فدایی بود و تصاویر زیبایی داشت. پس از نمایش این فیلم، جشنواره هم زیر سوال رفت و هم فضای سینمای اجتماعی، سینمای اعتراضی و یا متفکر بسته‌تر شد. من به طور کلی معتقدم نیمه‌ دوم دهه ۶۰، سینمای متفکر ایران رشد کرده اما گفتمان سینمای دهه ۴۰ و ۵۰، ضدمدرنیسم است و برایش تحلیل دارم. در سینمای اعتراضی یا اجتماعی آن زمان زن مدرن نمی‌بینیم.

وی ادامه داد: گفتمان بومی‌سازی، روشنفکران را در اواخر دهه ۴۰ به خودش جلب کرد. در گفتمان بومی‌سازی تفکر و فرهنگ غرب به مثابه پوششی تلقی می‌شود که فرهنگ استعمار را یادآوری می‌کند؛ این همان چیزی است که کوبا و الجزایر هم تجربه‌اش را دارند. ما هم این گفتمان بومی‌سازی را دنبال کردیم که هم روشنفکران در کنارش قرار می‌گیرند، هم طبقه‌ پایین. بنابراین علت اینکه در سینمای اجتماعی و اعتراضی ایران زن و انسان مدرن می‌بینیم، این است.

این ژورنالیست در ادامه عنوان کرد: فرهنگ غرب با فرهنگ امپریالیسمی یکی انگاشته می‌شد، در حالی که این دو موضوع از هم جدا هستند. اما چون ما آن را یکی می‌پنداریم شاهد آثاری مانند فیلم‌های ساعدی هستیم. البته همه این موارد دلیل نمی‌شود که بگوییم این سینما عقب‌افتاده است؛ سینما دچار یک تفکر غرب‌ستیزی است که در آن دوره در تمام دنیا وجود داشت. در آن دوره فرهنگ غرب یک تهاجم محسوب می‌شد و مانند حالا تعاریف تغییر نکرده بود.

جیرانی ادامه داد: آن زمان شهر مدرن با فرمانروایش تعریف می‌شد. آن زمان داستان شهر مدرن، داستان امروزی نبود. آنچه که شاه از مدرناسیون نشان می‌داد؛ حاشیه‌نشینان را دچار از خودبیگانگی کرد و روشنفکران تحت تاثیر بیشتر گفتمان چپ آمریکا لاتین یعنی همان بومی‌سازی قرار گرفته بودند که باعث شد مخالف شهر مدرن باشند. این نگاه باید طبیعتا بعد از انقلاب ادامه پیدا می‌کرد. چراکه نیروهایی که قدرت را در دست گرفتند، دو مدل بودند؛ دولت موقت و نیروهایی که مسئولیت نهادهای انقلابی را داشتند.

وی یادآور شد: پس از آنکه جنگ شروع شد و مهدی کلهر آمد، تفکر دیگری پدیدار شد و اولین روحانی که به وزارت ارشاد رفت، صادقی اردستانی بود. اولین اقدام شورای پروانه نمایش ارشاد بعد از جنگ این بود که جلوی فیلم‌های روسی را گرفت.

این سینماگر خاطرنشان کرد: حال که آقای افخمی اینجا حضور دارند، باید بگویم که تلویزیون در آن زمان با تهیه کردن فیلم بهرام بیضایی در سال ۶۰ نقش مهمی ایفا کرد.

جیرانی درباره موفقیت فیلم‌هایی نظیر «سوته‌دلان» و «در امتداد شب» در در رقابت با فیلم‌های خارجی در سال‌های منتهی به انقلاب بیان کرد: رقابتی در کار نبود. تماشاچی فیلم فارسی، طبقه پایین و حاشیه‌نشین، و تماشاچی فیلم خارجی طبقه متوسط و مرفه بودند. سینماهای‌ نمایش‌دهنده فیلم‌های ایرانی از میدان انقلاب به بالاتر نبودند. یعنی بهترین سینمای نمایش دهنده فیلم ایرانی «کاپری» در میدان انقلاب بود. با نمایش فیلم‌های «دایره مینا» و «سفر سنگ»، فیلم ایرانی در بالاشهر نیز نمایش داده شد. رقابت بین فیلم‌های ایرانی و خارجی سخت بود و مهمترین مساله در بحران سینما علاوه بر رقابت، بریدن تماشاچی از فیلم ایرانی بود. ۲ فیلم در سال ۵۷ خوب فروخت؛ اثری از ایرج قادری و و فیلم «در امتداد شب» که رکورد تاریخ را شکسته است و من معتقدم تفکری که پشت فیلم در «امتداد شب» بود، می‌توانست سینمای ایران را مانند سینمای ترکیه کند.

جلسه دوم سلسله نشست «بر سینمای ایران چه گذشت» امشب سه شنبه ۴ مهر با نمایش قسمت دوم این مستند و میزگردی با حضور فریدون جیرانی، مهدی مسعودشاهی، سیدمحمد حسینی و هوشنگ گلمکانی ساعت ۱۷ در سالن شهر هفتم سینما آزادی ادامه خواهد یافت.

رسانه سینمای خانگی- سینما ه نقشی در صلح دارد؟

نشست تخصصی «سینما و صلح» با حضور مدیرعامل موزه سینما، مدیر شورای بین‌المللی موزه‌ها و تعدادی از کارگردان‌ها و نویسندگان حوزه سینما در محل موزه سینما برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی موزه سینما، نشست «سینما و صلح» به مناسبت روز جهانی صلح با حضور حبیب احمدزاده کارگردان سینما و نویسنده، محمدرضا تقی‌پور مدیر موزه صلح، سیداحمد محیط طباطبایی مدیر شورای بین‌المللی موزه‌ها (ایکوم)، وحید آگاه استاد دانشگاه و مجید اسماعیلی مدیرعامل موزه سینما برگزار شد.

مجید اسماعیلی مدیرعامل موزه سینما گفت: امروز ما در جهانی زندگی می‌کنیم که پر از جنگ است و سوال این است که چرا سینما تا به امروز نتوانسته صلح به وجود بیاورد. ذات سینما یک فضای سخت‌افزاری صلح است و همه با هم یک چیز واحد می‌بینند که این خود نمادی از صلح است. بنابراین به نظر می‌رسد ذات سینما این امکان را دارد تا صلح ایجاد و به گسترش صلح کمک کند.

وی با اشاره به نقش سینما به عنوان ابزاری برای برقرارکننده صلح میان جوامع، افزود: وقتی در جامعه‌ای افراد بتوانند از طریق سینما با هم حرف بزنند دیگر لازم نیست حرف‌های خود را جای دیگری بزنند زیرا از طریق سینما می‌توانیم صحبت‌های‌مان را به تصویر ترجمه کنیم، تصویر را به مواجهه بگذاریم و اگر این توازن در تصویر اتفاق بیفتد و نه در جای دیگر این اتفاق عاقلانه‌تر است. هر چقدر بتوانیم مواجه‌های سخت را به مواجه نرم تبدیل کنیم بهتر است و این امر از کارکردهای سینما است.

مدیرعامل موزه سینما اظهار کرد: دنیای امروز به جهت بحران‌های مختلف اعم از بحران هویت، ناکارآمدی، تبعیض، مشروعیت، نفوذ دنیای ملتهبی شده است و این بحران‌ها هدف مشترکی دارند که آن تولید نفرت است. اگر در جامعه‌ای این بحران‌ها به اوج خود برسد نفرت میان افراد آن جامعه نیز بیشتر می‌شود و با بالا رفتن درجه نفرت در جامعه قطعا جنگ خواهد شد. سینما می‌تواند به هر کدام از این بحران‌ها با یک مبنای منطقی بپردازد تا به صلح پایدار برسد در غیر این صورت صلح ناپایدار خواهیم داشت.

اسماعیلی با بیان اینکه در سینما باید حرفی درست و مشترک تولید و منتشر کرد، گفت: یکی از کارهای بزرگی که سینما می‌تواند انجام دهد این است که عاقلانه و مبتنی بر واقعیت‌ها به بحران‌ها بپردازد و درجه نفرت را در جامعه کاهش دهد. متاسفانه سینما این نقش و کارکرد خود را به خوبی ایفا نمی‌کند. گاهی سینما به جای کاهش میزان نفرت میان افزاد جامعه، نفرت‌افزایی می‌کند و باعث خشم بیشتر میان مردم می‌شود درحالیکه می‌شود درباره هر چیزی حرف زد و به صورت منطقی به آن پرداخت.

وی افزود: زمان آن نیست که شرایطی مانند آلمان قدیم را که در طول ۱۰۰ سال ۱۵ انقلاب تجربه کرد و هزاران نفر کشته شدند تجربه کنیم. در سینما می‌توانیم به جای جنگیدن و بعد به صلح رسیدن با گفتگو به صلح برسیم.

تاکید سینمای دانش بنیان بر «اصلاح‌پذیری» در جامعه

مدیرعامل موزه سینما با بیان اینکه سینمای ایران فراز و نشیب زیادی دارد، گفت: به عنوان مثال، فیلم‌های مجید مجیدی در مورد سینمای فطرت است که ریشه در خوبی‌های بیرونی انسان‌ها دارد. پیش از این درباره سینمای دانش‌بنیان صحبت کرده‌ایم؛ سینمایی که می‌داند چه می‌خواهد بگوید و چیزی را که می‌خواهد بگوید به صورت علمی می‌داند و از آن پشتیبانی می‌کند تا محقق شود. گاهی می‌خواهیم به صلح اشاره کنیم ولی جنگ را بارزتر نشان می‌دهیم. احساس می‌کنم برخی از سینماگران ما از مفهوم صلح دور شده‌اند.

اسماعیلی افزود: ما می‌توانیم در فیلم‌ها بحران‌های اجتماعی نظیر بحران توزیع ناعادلانه مشاغل و ثروت را نشان دهیم. باید توجه داشته باشیم که اگر ما این بحران را به سینما تبدیل کردیم و خروجی این تصویر تبدیل به خشم متراکم شود کار خود را انجام نداده‌ایم. درست است سینماگر باید وضعیت را آینه‌وار نشان دهد ولی سینمای دانش‌بنیان و هوشمند متوجه این موضوع است که همه ما داخل یک کشتی هستیم و اگر بخواهیم این کشتی را به سلامت به مقصد برسانیم باید مراقب باشیم که هر چیزی که مطرح می‌کنیم ناظر بر «اصلاح‌ پذیری» باشد.

وی ادامه داد: توجه به اصلاح‌پذیری تفاوت میان سینمای فطرت با سایر سینماها است که در آثار مجید مجیدی می‌بینید. علاقه داریم سینمایی داشته باشیم که وضع موجود را نشان دهیم و برای اصلاح و بهتر شدن جامعه و پایدار شدن وضعیت، حرف خود را هم بزنیم. سینمای هوشمند سینمایی است که اگر دردی را دوا نمی‌کند و راهکار ارائه نمی‌دهد، حداقل آن نقطه‌هایی را که می‌تواند به اصلاح بیانجامد از بین نبرد.

با گذشت، صلح محقق می‌شود

در بخش دیگری از این نشست حبیب احمدزاده درباره سینما و صلح گفت: موضوع سینما و صلح مانند چاقوی دولبه است. یکی از توانایی‌های سینما، قدرت اشاعه است که در کنار آن جنایتی هم خلق شده و آن این است که ما آن چه در فیلم نشان می‌دهیم نیستیم و این بسیار خطرناک است.

وی افزود: یادم می‌آید در زمانی که کتاب می‌خواندیم دوست داشتیم با ذهن خود قطعاتی بسازیم و همزادپنداری کنیم ولی امروز در سینما یک ماجرای خلق شده را به همراه یک بسته پاپ‌کورن می‌بینیم و بیرون می‌آییم. به عنوان مثال، به عنوان کارگردان می‌توانیم فیلمی درباره اعتیاد بسازیم در حالی که خودمان هم معتاد باشیم؛ زیرا برایمان مهم این است که در آن یک ساعت و نیم در قاب سینما آدم خوبی به نظر بیاییم و این خطری است که همه ما را تهدید می‌کند. قبلا اگر نویسنده سعی می‌کرد به ایده‌آل‌هایش برسد و هدف باشد امروز به راحتی می‌توانیم فردی جنگ‌طلب باشیم اما فیلمنامه‌ای درباره صلح بنویسیم زیرا بستگی به این دارد که چقدر به من پول می‌دهند و این خطری است که امروز همه ما را تهدید می‌کند.

احمدزاده همچنین گفت: جهان مجازی که بخشی از آن سینما است به راحتی به ما اجازه می‌دهد پشت لایه‌های مختلف مخفی شویم و این موضوع در محدوده جهانی نیز اتفاق می‌افتد. در دنیا به اسم آزادی، صلح و حتی دین، جنایت‌های زیادی شده است و این کلمات حربه خوبی برای سوء‌استفاده بوده است و کاری که جهان امروز از طریق رسانه با ما انجام می‌دهد همین است.

وی ادامه داد: مهم نیست که در چه موقعیتی از صلح یا جنگ باشید مهم این است که انسانی رفتار کنید. اگر در دوره صلح به سر می‌برید و به دیگران احترام نمی‌گذارید، شما صلح‌طلب نیستید. اگر در دوران جنگ توانستید انسان خوبی باشید و حتی با دشمنانتان انسانی رفتار کردید می‌توانید ادعای صلح داشته باشید. به نظرم می‌توان فیلمی ساخت که وقتی تمام می‌شود مخاطب با خود بگوید چرا من نباید مانند قهرمان واقعی فیلم باشم. مهم نیست چه موقعیتی دارید مهم این است که بتوانید آن موقعیت را در واقعیت به یک معجزه برای خود و دیگران تبدیل کنید که اگر یاد بگیریم می‌فهمیم که انسانیت چه لذت بزرگی دارد.

احمدزاده همچنین گفت: سینمای ایران سینمای نجیبی است به همین دلیل می‌توان از طریق سینما با دنیا صحبت کرد؛ می‌توان بدون اینکه از ارزش‌ها عدول کرد توسط ارزش‌های انسانی با دنیا ارتباط برقرار کرد. باید سعی کنیم در زندگی‌مان همانند آنچه روی پرده سینما نمایش می‌دهیم باشیم. ما به این دنیا آمده‌ایم که دنیا را جای بهتری کنیم و بهتر از قبل به نسل بعدی برسانیم و از یاد نبریم که صلح با گذشت می‌تواند محقق شود.

سینما گذشته، حال و آینده را به هم وصل می‌کند

در ادامه محیط طباطبایی رئیس شورای بین‌المللی موزه‌ها (ایکوم) با اشاره به مفهوم موزه، گفت: موزه یک نهاد فرهنگی است که حتما باید نتیجه آن صلح باشد، موزه‌ای که کینه و نفرت دامن می‌زند را نمی‌توان موزه نامید. امروز را برنامه مشترک میان صلح و سینما قرار دادند تا از زاویه موزه سینما و موزه صلح به آن پرداخته شود. وظیفه موزه این است که مانند مادر رفتار کنند و فرهنگ و باور و شناخت و دین مادری خود را به نسل‌های بعد منتقل کنند. به همین دلیل است که مخاطبان اصلی این موزه‌ها بیشتر کودک و نوجوان است.

وی با بیان اینکه موزه‌های جنگ موزه‌های مهمی هستند اما امروز این موزه‌ها را با عنوان موزه‌های صلح می‌شناسیم، بیان داشت: سینما در قالب هر فیلم می‌تواند رفتار موزه‌ای داشته باشند. فیلم‌هایی موزه‌ای ساخته شده‌اند که می‌توانند فرهنگ و زندگی را در تمام مقاطع ضبط کرده و انتقال دهند و از قصه، فرهنگ و داستان برای انتقال یک مفهومی استفاده کنند.

محیط‌طباطبایی با اشاره به اهمیت امید در آثار سینمایی، گفت: یکی از کلید واژه‌های اصلی زندگی انسان، امید است. هر فیلمی که امید را از شما بگیرد به وظیفه انسانی خود عمل نکرده است. باید امید را در ذهن مخاطب و نسل بعد زنده نگه داریم. به همین دلیل سینما یک پل ارتباطی است؛ این پل وقتی می‌تواند مفهوم اصلی خود را در مفاهیم صلح و انسانی درک ‌کند که بتواند امید و هم‌زیستی را منتقل کند. سینما در شکل موزه‌ای خود، گذشته حال و آینده را به هم وصل می‌کند.

رابطه سینما و صلح و چند دسته بندی مهم

وحید آگاه دبیر این نشست و استاد دانشگاه نیز گفت: سینما باید امیدبخش و پیام‌آور صلح باشد. رابطه سینما و صلح در چند دسته‌بندی جای می‌گرید؛ ابتدا اینکه صلح در ذات سینما و هنر است. کلمه موزه به تنهایی روح شما را لطیف می‌کند و تصویری از نفی خشونت و تشویق به زندگی مسالمت‌آمیز است و سینمای صلح دسته‌بندی دوم است. دسته سوم مربوط به سینمای اجتماعی است که حتی اگر راهکار هم نداشته باشد در دلش یک زنهار دارد و در راستای سینمای صلح است.

وی ادامه داد: هر چقدر هنر در کشوری قوی‌تر و فزاینده‌تر باشد، ناآرامی‌ها و ناراحتی‌ها کمتر خواهد بود. افراد با دیدن و شنیدن هنر حال‌شان بهتر می‌شود پس هنر نقش مهمی دارد. اگر هنرمندان با آثار هنری خود این حرف را بیان کنند از بخشی از خشونت‌ها در جامعه جلوگیری می‌کنند.

در این نشست که به همت موزه سینما، موزه صلح تهران، ایکوم ایران و موسسه حقوق و هنر برگزار شد، کلیپی از صحبت‌های حجت‌الله ایوبی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران درباره سینما و صلح و بخشی از فیلم‌های «دو راه حل برای یک مسأله» ساخته زنده یاد عباس کیارستمی و «باشو غریبه کوچک» ساخته بهرام بیضایی نیز نمایش داده شد.

رسانه سینمای خانگی- «پسران دریا» عازم هند شدند

فیلم سینمایی «پسران دریا» در جشنواره بین‌المللی کودکان کرالای هند حضور یافت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، فیلم سینمایی «پسران دریا» به کارگردانی افشین هاشمی و از محصولات بنیاد سینمایی فارابی در نخستین دوره از جشنواره کودکان کرالای هند حضور یافت.

تازه‌ترین اثر افشین هاشمی در چهاردهمین حضور بین‌المللی خود از تاریخ هشتم تا دهم سپتامبر برابر با هفدهم تا نوزدهم شهریور سال جاری در جشنواره کودکان کرالای هند برای عموم مخاطبان به نمایش درآمد.

در این فیلم مونا فرجاد در کنار ۲ نوجوان از شمال و جنوب کشور به نام‌های یاسین حبیب‌پور و منیب بزرگ‌زاده به همراهِ پیام امیرعبدالهیان، مهنوش شیخی، حسن خلدون، علی بحری، آیسان حدّاد و افشین هاشمی بازی کرده‌اند.

همچنین فیلم سینمایی «بچه های آسمان» مجید مجیدی در بخش فیلم‌های کلاسیک این جشنواره روی پرده سینماهای میزبان این رویداد رفت.

هدف از برگزاری سه روزه رویداد یادشده، پرداختن به مسائلی چون محیط زیست‌، تغییرات اقلیمی، توسعه فضاهای روستایی و همچنین گوناگونی اقوام و حقوق بشر عنوان شده است.

«پسران دریا»، ششمین فیلم افشین هاشمی است که با همکاری حسین جامی ساخته شده و تهیه‌کنندگی آن بر عهده بهروز نشان است که با مشارکت بنیاد سینمایی فارابی به عرصه تولید رسیده است.

رسانه سینمای خانگی- دارو درد سینمای کودک چیست؟

متأسفانه ما در ایران دچار جشنواره زدگی هستیم. دچار قهرمان پروری های کاذب هستیم و کارهایی که می کنیم اغلب بی بازده و بی ثمر و بی اثر است!

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، امید نیاز کارگردان سینما در خصوص تداوم تصمیمات و کارهای غلط در حوزه سینمای بحران زده کودک و نوجوان در آستانه برگزاری جشنواره فیلم کودک گفت: جشنواره فیلم کودک تنها برای سیگار فروش نزدیک به هتل هنرمندان و تورهای گردشگری اصفهان دستاورد دارد چرا که آن ها از برگزاری این جشنواره منافع زیاد می برند و متأسفانه سینمای ایران و سینماگران حوزه کودک و نوجوان هرگز شاهد دستاورد جدی در این رویداد نبوده اند.

کارگردان فیلم سینمایی «همسر دات کام» در گفتگو با سینماپرس، افزود: متأسفانه تجربه ثابت کرده ما در سینمای کشورمان به ویژه سینمای کودک و نوجوان دنبال انجام کارهای مفید نیستیم.

وی یادآور شد: جشنواره فیلم کودک و نوجوان یک زمان به جشنواره های معتبری مثل جیفونی تنه می زد و هم راستا با آن ها در حال حرکت بود. در روزگار نه چندان دور ویترین سینمای ایران با فیلم های کودک بود و در دنیا سینمای ایران را با آثار درخشانی مانند «بچه های آسمان» و «خانه دوست کجاست؟» می شناختند اما متأسفانه امروزه به دلیل سهل انگاری مدیران فرهنگی و سینمایی کار این سینما به جایی رسیده که جز ویران سرایی از آن باقی نمانده است.

نیاز سپس با اشاره به برگزاری جشنواره فیلم کودک و نوجوان تصریج کرد: آفتابه لگن هفت دست ولی شام و نهار هیچی بهترین توصیف برای این رویداد است! حقیقتاً من نمی دانم چرا مدیران سینمایی سراسیمه چند ماه مانده به برگزاری این رویداد چند تله فیلم بی ارزش افتضاح و عاری از فرهنگ و هنر را می آورند و جدول نمایش پر می کنند و با افتخار می گویند که جشنواره برگزار کرده اند؟

این سینماگر متذکر شد: جشنواره ای که فیلم هایش اکران عمومی نمی شود چه ثمری دارد؟ جشنواره ای که جایی برای تبادل افکار و اندیشه ها نیست اصلاً چرا باید برگزار شود؟ جشنواره ای که حتی توان آن را ندارد که فیلمسازان را با هم آشنا کند بود و نبودش چه معنایی دارد؟ جشنواره ای که یک بازار فیلم درست ندارد و نمی تواند با دنیا ارتباط برقرار کند چرا باید برگزار شود؟

کارگردان فیلم سینمایی «ب-۱۲» خاطرنشان کرد: مهمترین ضلع سینمای کودک و نوجوان مخاطب است که متأسفانه سال های متمادی است این سینما مخاطبان خود را نیز از دست داده است. گذشت زمانی که فیلم هایی مانند «پاتال و آرزوهای کوچک» و «مدرسه موش ها» و آثار مجید مجیدی و زنده یاد عباس کیارستمی و… تولید و اکران می شد و مردم با جان و دل به تماشای آن ها می رفتند و در جشنواره های خارجی هم از آن ها استقبال می شد.

نیاز تأکید کرد: سینماگران حوزه کودک و نوجوان امروزه به دلایل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و عدم انگیزه بیکارند. من به عنوان عضو کوچکی از سینمای کودک امکان کار ندارم. وقتی فیلمنامه کودک را به دفتر هر تهیه کننده ای می برم می گوید کار کودک نمی کنم چون بازار ندارد چون اکران درست نمی گیرد؛ متأسفانه هرچه می کشیم از سیاست گذارانی است که حتی از تأمین یک باکس اکران برای فیلم های کودک هم عاجز هستند.

وی در همین راستا ادامه داد: متأسفانه ما در ایران دچار جشنواره زدگی هستیم. دچار قهرمان پروری های کاذب هستیم و کارهایی که می کنیم اغلب بی بازده و بی ثمر و بی اثر است! متأسفانه حتی با تغییر مدیران اتفاقی رخ نمی دهد چرا که خانه از پای بست ویران است. ما کلی جشنواره در سینما داریم اما هیچ خروجی ندارند و نهایت کارمان در سینما این شده که مخاطبان به سمت فیلم هایی مانند «فسیل» بروند!

نیاز در پایان این گفتگو افزود: آقایان از خودتان سوأل کنید چرا هنرمند در خانه است؟ چرا دولت سازوکار فرهنگی برای اکران و بازگشت و عرضه محصول آن ها ندارد؟ چرا برخی نگاه ها به سینمای کودک و نوجوان ساده انگارانه است؟ چرا کسی به دغدغه های سینماگران اهمیت نمی دهد؟

رسانه سینمای خانگی- زائران اربعین در موکب «مینی‌بوس» را می‌بینند

ابوذر حیدری کارگردان فیلم کوتاه «مینی‌بوس» که در مسیر راهپیمایی اربعین برای زائران به نمایش گذاشته می‌شود، به ارائه توضیحاتی درباره این فیلم پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، ابوذر حیدری کارگردان فیلم کوتاه «مینی‌بوس» از آثاری که به همت سازمان سینمایی و در قالب سینماسیار در مسیر راه‌پیمایی اربعین برای زائران به نمایش گذاشته می‌شود، در گفتگو با مهر، درباره این اثر توضیح داد: در سال ۹۶ آقای مجید مجیدی در قالب یک دورهمی، گروهی از فیلمسازان فیلم‌اولی در حوزه فیلم کوتاه را دورهم جمع کردند تا با موضوع اربعین، تعدادی اثر بین‌المللی تولید کنند.

وی ادامه داد: در این دورهمی‌ها استادانی مانند حجت‌الاسلام زائری و حبیب احمدزاده هم حضور داشتند و با حضور خود آقای مجیدی گفتگوهایی شکل می‌گرفت. در نهایت بعد از چند جلسه هفتگی قرار بر این شد که برخی از ما برای ساخت فیلم کوتاه طرح‌هایی را آماده کنیم. در نهایت هم طرح من و یکی دیگر از دوستان تصویب شد. قرار بود نزدیک به ۳۰ کار ساخته شود اما طرح‌ها به حد نصاب کیفی لازم نرسید. شخص آقای مجیدی طرح من را خیلی پسندیدند و به همین دلیل روی آن زمان گذاشتیم و فیلمنامه‌اش را آماده کردیم.

عراق را در ایران ساختیم

این فیلمساز ادامه داد: قرار این بود که فیلم را در عراق بسازیم اما از آنجایی که بنیاد فارابی بودجه آن‌چنانی برای ساخت فیلم کوتاه در خارج از کشور نداشت، کل پروسه ساخت را در خرمشهر و آبادان با بازسازی فضای عراق، طراحی و اجرا کردیم. فیلم را در گرما اردیبهشت و خرداد تصویربرداری کردیم و به همین دلیل شرایط خیلی سختی در جنوب کشور داشتیم. از طرف دیگر محدوده‌ای که در اختیار داشتیم، رود فرات را بازسازی کردیم. تنها لوکیشنی هم که پیدا کردیم حوالی بهمنشیر بود. از نظر لوکیشن بسیار فضای محدودی داشتیم و از نظر بصری آلودگی‌های بسیاری وجود داشت که به ما اجازه نمی‌داد دوربین را در هر جهتی قرار بدهیم.

حیدری درباره فرآیند شبیه‌سازی لوکیشن‌های ایران به فضای کشور عراق هم گفت: ما تصاویری در اختیار داشتیم و فیلمبردار این کار هم پیش‌تر در مسیر واقعی این لوکیشن در عراق، مستند ساخته بود. به همین دلیل هم تصاویر هلی‌شات از آن منطقه در اختیار داشتیم و هم تصاویر مربوط به مردم حاضر در این مسیر را در مستندها دیده بودیم.

این کارگردان افزود: این فیلم کوتاه در جشنواره‌ای در کشور عراق پذیرفته شد که موضوع آن هم مرتبط با اربعین بود. من امکان حضور نداشتم اما بازخوردهای بسیار خوبی شاهد بودیم. حتی دوستان عراقی هم این کار را دوست داشتند. غیر از این حضورها هم فیلمم در شرایط و موقعیت‌های متعددی در این سال‌ها نمایش داشته و امسال هم به تازگی مطلع شدم که همین فیلم در موکب‌های طول مسیر راه‌پیمایی در حال اکران است.

کارگردان «مینی‌بوس» درباره استفاده از زبان عربی در فیلم و ترکیب بازیگران گفت: یکی از دلایلی که می‌خواستیم فیلم را در عراق تولید کنیم، استفاده از لهجه واقعی همان مناطق بود. وقتی میسر نشد، برخی دوستان پیشنهاد دادند که از بازیگران عراقی ساکن جنوب استفاده کنیم که زبان‌شان عربی بود. فیلم هم فیلم شلوغی بود و بعد از انتخاب بازیگر، مسأله لهجه کاراکترها برای‌مان مسأله بود. یکی از دوستان بازیگر متخصص لهجه در فیلم بود و کمک کرد نزدیک‌ترین لهجه را داشته باشیم تا اگر عرب‌زبانی فیلم را دید، فضای آن را باور کند.

وی تأکید کرد: تلاش ما از ابتدا این بود که بین‌المللی کار کنیم. مخاطب فارسی‌زبان و انگلیسی‌زبان که طبیعتاً فیلم را با زیرنویس می‌بینند اما می‌خواستیم مخاطبان عرب‌زبان هم از دایره مخاطبان فیلم خارج نشوند. اگر در این زمینه دقت نمی‌کردیم، بخش عمده‌ای از مخاطبان‌مان که اهالی خود عراق را هم شامل می‌شدند از دست می‌دادیم. اگر این نگاه را نداشتیم هم می‌توانستیم فیلم را دوبله کنیم و هم می‌توانستیم از بازیگران فارسی‌زبان استفاده کنیم، اما نگاه‌مان عرضه جهانی بود.

حیدری درباره سوژه فیلم‌کوتاه «مینی‌بوس» هم توضیح داد: در حوزه اربعین کارهای نمایشی کمی تا به امروز تولید شده است و مشخص در حوزه فیلم کوتاه تولیدات در این حوزه بسیار کمتر بوده است. یکی از معدود کارهایی که من دیده‌ام «کوه سفید» است که فکر می‌کنم در همین بسته اکران سیار در موکب‌ها آن هم وجود داشته باشد. از آنجایی که در این زمینه تولیداتی نداشته‌ایم، همین تعداد محدود آثار مدام تکرار می‌شود. چند اثر محدود هستند که در این سال‌ها به مناسبت‌های مختلف عرضه شده‌اند. با همتی که آقای آذرپندار در انجمن سینمای جوانان داشته‌اند، این بسته فیلم کوتاه با موضوع اربعین از سال گذشته به‌صورت خیلی خوبی پخش شده است.

روایتی واقعی از دوره ممنوعیت زیارت اربعین

این کارگردان درباره طراحی ایده «مینی‌بوس» هم توضیح داد: در آن جلسات آقای مجیدی من ایده‌های مختلفی به ذهنم رسید اما تلاشم این بود که به ایده تازه‌ای برسم. در نهایت براساس یک خاطره جمعی در میان مردم عراق، به این داستان رسیدم. به‌نوعی حتی می‌توان گفت این اتفاق در دهه ۶۰ در واقعیت رخ داده است. در دوره‌ای که سفر به کربلا ممنوع بوده، این اتفاق واقعاً برای یک مینی‌بوس رخ داده است.

وی افزود: قصه فیلم درباره آدم‌های یک روستا است که با شیخ قبیله به این نتیجه می‌رسند که در ایام منع زیارات اربعین در حکومت صدام، به پیاده‌روی اربعین بروند. آن زمان هر کس برای این پیاده‌روی می‌رفت یا زندانی می‌شد یا حکم اعدام می‌گرفت. هر کس با ترفندی تلاش می‌کرده در این راه‌پیمایی مشارکت داشته باشد. مسیر «طریق‌العلما» به دلیل نخلستان‌های اطراف فضای مناسبی برای حرکت‌های پنهانی داشته و برخی شبانه به آنجا می‌رفتند و پنهان می‌شدند. شیخ آن روستا تصمیم می‌گیرد همه علاقه‌مند روستا را با مینی‌بوسی همراه کند و هر گاه به آن‌ها ایراد گرفتند بگویند مینی‌بوس خراب است و داریم آن را هل می‌دهیم! در عین اینکه پیاده‌روی اربعین را هم انجام می‌دهند.

حیدری با اشاره به تحقیقات خود درباره بازه زمانی روایت این فیلم کوتاه گفت: در آن مقطع سخت‌گیری‌ها واقعاً زیاد بود و حتی خانواده‌هایی بودند که در مسیر راه‌پیمایی اربعین به تیربار بسته می‌شدند و به شهادت می‌رسیدند. صدام دستور داده بود هر کس در این مسیر پیاده‌روی می‌کند، یا باید کشته شود یا دستگیر. خیلی از زائران شبانه راهی این مسیر می‌شدند اما موارد زیادی بوده که به مقصد نمی‌رسیدند و قربانی می‌شدند. آنقدر هم مصداق این اتفاق زیاد بوده که نیاز به پژوهش آن‌چنانی هم ندارد.

رسانه سینمای خانگی- تأکید مجیدی بر استقلال «تصویر دهم»

مجید مجیدی مدیر رویداد عاشورایی «تصویر دهم» در آستانه برگزاری سومین دوره این رویداد بر استقلال آن تأکید و هدف «تصویر دهم» را انعکاس نگاه امام حسین (ع) ذکر کرد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، نشست رسانه‌ای سومین رویداد فیلم کوتاه عاشورایی «تصویر دهم» با حضور مجید مجیدی مدیر، محمد رهبر دبیر و بهروز شعیبی مدیر طرح و ایده این رویداد و همچینین با همراهی جعفر الدیب رییس شبکه کربلا و نماینده آستان امام حسین (ع) صبح امروز دوشنبه ۲۲ مرداد برگزار شد.

در ابتدای این نشست پس از تلاوت آیاتی از کلام‌الله مجید، مجید مجیدی ضمن خیرمقدم به حضار، تسلیت ایام محرم و تسلیت ویژه برای حادثه تروریستی شاهچراغ گفت: خوشحالیم که امسال توفیق پیدا کردیم که سومین دوره سوگواره را برگزار کنیم. البته باید امسال چهارمین دوره را برگزار می‌کردیم اما به خاطر شرایط سال گذشته فیلم‌ها به حد نصاب نرسید و برگزار نشد.

از ابتدا به‌دنبال جریان‌سازی بودیم

وی افزود: این رویداد را ما از اول با این نیت شروع کردیم که در این مسیر جریان‌سازی کنیم و اخلاق حسینی، وجوه عدالت‌طلبی امام حسین (ع) را به منصه ظهور برسانیم. ما فقط دنبال این نبودیم که صرفاً آثاری برسد و رویدادی برگزار کنیم بلکه به دنبال این بودیم که جریان‌سازی کنیم و به تولید برسیم که امسال بحث تولید را به شکل جدی پیگیری کردیم. ما بنای جدی داریم که از تولیدات حمایت کنیم از همین جا از همه سینماگران دعوت می‌کنم که اگر ایده و موضوعاتی دارند به دبیرخانه ارسال کنند و ما از آثار برتر حمایت جدی خواهیم کرد. امسال خوشحالیم که در خدمت فیلمسازانی همچون رضا میرکریمی و بهروز شعیبی هستیم که به صورت جدی در کنار مان خواهند بود.

محمد رهبر دبیر این رویداد هم توضیح داد: امیدواریم بتوانیم تولیدات فاخر و قوی را دریافت کنیم ایده‌هایی که سال گذشته ارسال شده بررسی خواهیم کرد این آثار توسط آقای شعیبی بررسی می‌شود و افرادی که ایده‌ها را تا هفته آینده در سایت بارگذاری کنند داوری و در صورت مقبولیت مورد حمایت خواهد گرفت. ما امسال آثاری تا ۱۵ دقیقه را می‌پذیریم. آثاری که سال گذشته داوری نشدند، در صورت پذیرش داوری می‌شوند. شعار ما «از حسین (ع) آموختم» است در نتیجه از هر موضوعی که درباره اخلاق و منش آن حضرت است آثاری را می‌پذیریم. با توجه به اینکه اربعین نزدیک است از آثاری که امسال در مسیر پیاده‌روی اربعین تولید شوند استقبال و داوری می‌کنیم.

تصویر و سینما سال‌ها از اهالی قلم عقب است

سپس بهروز شعیبی کارگردان سینما و مدیر طرح و ایده این رویداد هم عنوان کرد: از مجموعه «تصویر دهم» تشکر می‌کنم که من را پذیرفتند. عنوان این جشنواره و حضور استادان برای من موهبت است. ارتباط و نگاه خوبی که دبیر جشنواره با آقای مجیدی دارند این فضا را ایجاد می‌کند که ابعاد مختلفی درباره امام حسین (ع) و اتفاقات تاریخ زمانه ایشان در این رویداد ببینیم. بخشی از طرح‌ها از سال گذشته به دست ما رسیده اما امیدوارم ایده‌های دیگر هم به دست ما برسد. مقوله تصویر و سینما سال‌ها از اهالی قلم عقب است و به نظرم این فضا می‌تواند ما را به شکوفایی در فضای تصویر نزدیک کند. از نگاه‌های مختلف استقبال می‌کنیم و این اولین قدم ما برای نگاه متفاوت به امام حسین (ع) خواهد بود.

جعفر الدیب رییس شبکه کربلا و نماینده آستان امام حسین (ع) هم اظهار کرد: تولیت آستان امام حسین (ع) نگاه ویژه‌ای به مقوله سینما دارد و بر چنین رویدادهایی تاکید دارد. امسال آثاری از عراق خواهیم داشت و در عرصه بین‌الملل می‌توانیم فعالیت بیشتری داشته باشیم.

سپس رهبر بیان کرد: ما در حال مذاکره با انجمن سینمای جوانان ایران و حوزه هنری هستیم که با همکاری دوستان از پتانسیل سینماگران استفاده کنیم، طرح‌ها را بگیریم و از این ایده‌ها استفاده کنیم. تفاهم‌نامه‌ای هم با دانشگاه هنر تربیت مدرس در حال امضا است که به عنوان پایگاه دانشجویی این رویداد فعالیت کند. یکی از اعضای هیات علمی همین دانشگاه هم به عنوان هیات داوران حضور خواهد داشت ضمن اینکه ما دست یاری به سمت هر آنکه علاقه‌مند به همکاری است، دراز می‌کنیم.

به جایی متصل نیستیم

در ادامه مجید مجیدی هم گفت: ما به جایی متصل نیستیم، مستقل خواهیم بود تا نگاه امام حسین (ع) را منعکس کنیم از همین رو از همه ظرفیت‌های فرهنگی کشور از جمله مساجد و…. استفاده خواهیم کرد. تاکید داریم که این جریان به هیچ کجا وابسته نیست بلکه عشق و علاقه جمعی از عاشقان امام حسین (ع) باعث بناگذاری این رویداد شده است البته سیاست‌های هیچ‌کس و هیچ نهادی به ما سایه نخواهد انداخت.

مجیدی درباره خطوط قرمز این رویداد مطرح کرد: تفسیر سیاسی از این رویداد نداشته باشید، بگذارید آثار بدون هیچ تفسیری حضور پیدا کند بعد درباره خط قرمزها صحبت کنیم در زمان حال هیچ خط قرمزی وجود ندارد، خط قرمز ما تنها این است که در محدوده و تفکر آقا امام حسین (ع) باشیم. ما خودمان را محدود به چیزی نکردیم.

وی گفت: ما فعلاً داریم بذری را می‌پاشیم و می‌خواهیم بستری را برای این فیلم‌ها فراهم کنیم ما می‌خواهیم فتح بابی شود تا یک سری آثار ساخته شود که مسیر باز شود. وقتی صحبت از وقایع تاریخی می‌شود همه ما ذهنمان به سمت خود واقعه می‌رود ولی نسبت به امکانات سینمایی کارهای ما می‌تواند فراتر باشد. مبنای هر آنچه در حادثه کربلا پیش آمده بر اخلاق بوده و این موضوع برای ما اهمیت دارد امیدواریم این رویداد در سال‌های آینده ظرفیتی برای کارهای بلند فراهم کند. این حرکتی است که ما شروع کردیم و قطعاً فعلاً باید در حوزه فیلم‌های کوتاه و مستند حرکت کنیم.

حداقل حمایت از آثار ۳۰ میلیون تومان است

رهبر درباره مبلغ حمایتی عنوان کرد: مبلغ حمایت بنا به کیفیت اثر متفاوت خواهد بود. مبلغ خاصی را در نظر نگرفتیم اما حداقل حمایت ۳۰ میلیون تومان است اما حداکثر حمایت را بعداً اعلام خواهیم کرد. برای سال‌های آینده برنامه اکران در مسیر پیاده‌روی اربعین داریم اما امسال چنین برنامه‌ای نداریم.

شعیبی درباره اقتباس ادبی در آثار توضیح داد: ادبیات و سینما حوزه نزدیک به هم هستند که البته هنوز در کشور ما پیوندی میان آنها نیست. صحبت از این موضوع هم مربوط به دوره‌های بعد می‌شود. ضمن اینکه تمام تلاش ما برای ساخته شدن آثار است درواقع ما قرار نیست سنگ‌اندازی کنیم پس هر کمکی که برای اجرایی شدن یک فیلم از دست‌مان بر بیاید، انجام خواهیم داد. امیدوارم این جشنواره نشردهنده مضامین مختلف باشد و بتواند جرقه‌ای برای فیلم‌هایی باشد که با مخاطب عام طرف است. تمام تلاش ما برای ساخته شدن فیلم‌های بهتر است. حتی دوستانی که ایده‌های خوبی دارند اما نمی‌خواهند آنها را بسازند سعی می‌کنیم این دوستان را به سینماگران متصل کنیم.

رهبر هم در بخش پایانی این نشست اظهار کرد: موسسه راه ایمان به عنوان برگزار کننده این رویداد و دارنده موکب ۳۰۹ در مسیر پیاده‌روی اربعین آثار برگزیده را اکران خواهد کرد.

رسانه سینمای خانگی- وقتی توان کارگردان زن ایرانی، فیلمساز هندی را متحیر کرد

«بیجو کومار» تهیه‌کننده و کارگردان هندی با اشاره به ساخت سالیانه سه‌هزار فیلم در این کشور، گفت: بیش از ۵۰ فیلمساز زن مطرح در ایران حضور دارند که چنین قابلیتی هنوز در هند وجود ندارد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط‌ عمومی نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم «حوا»، بیجو کومار تهیه‌کننده و کارگردان از کشور هند در نشست مهمانان بین‌المللی جشنواره «حوا» در محل سینما فرهنگ اظهار داشت: من خیلی با سینمای ایران، فیلم‌های ایران و فضای داستان‌های ایران آشنا هستم. از زمان دانشجویی فیلم‌های ایرانی را دنبال می‌کردم و با فیلمسازانی مثل مجید مجیدی، عباس کیارستمی و دیگر فیلمسازان ایرانی آشنا هستم و همیشه محتوای فیلم‌های ایرانی برایم الهام‌بخش بود تا این مسیر را آغاز کنم.

وی گفت: تاکنون سه بار به تهران آمدم؛ یک بار عضو هیات داوران جشنواره فجر بودم و یک بار با فیلم خودم در فجر شرکت کردم و می‌دانم صنعت سینما در ایران چگونه است و با محتوای فیلم‌های ایرانی آشنا هستم.

کومار افزود: من از هند می‌آیم؛ جایی که یکی از مهدهای فیلمسازی است و سالیانه سه‌هزار فیلم در آن ساخته می‌شود. نه فقط در هند بلکه در جاهای دیگر فیلم‌ها خیلی محتوای والایی ندارند و حتی ممکن است فیلم‌ها ضدزن باشند و به نظرم این جشنواره برای این روزهای ما لازم است.

هنوز در هند به اندازه ایران فیلمساز زن نداریم

این تهیه‌کننده و کارگردان هندی بیان‌داشت: وقتی داشتیم فهرستی از فیلمسازان زن ایرانی جمع می‌کردیم آنچه برای ما جالب بود این بود که چیزی بالای ۵۰ فیلمساز زن مطرح ایرانی در این فهرست جا داشتند چیزی که هنوز در هند چندان وجود ندارد.

وی اظهارداشت: می‌توانم بگویم ما آرتیست زن در اکثر کشورها داریم اما نقش اینگونه جشنواره‌ها این است که بستری برای تبادل دیدگاه‌های زنانه ایجاد می‌کنند که خودش می‌تواند به محتوای فیلم‌های این چنینی کمک کند و زنان از نقاط مختلف دنیا می‌توانند باهم تبادل نظر کنند و محتواهای خود را به اشتراک بگذارند.

کومار گفت: در نخستین فیلمم روی یک شخصیت خانم خبرنگار قدرتمند مانور دادم و فیلم دوم هم خانوادگی است و به نظرم فیلم‌های من باید خانوادگی دیده شود. به نظرم یک فیلم بدون اینکه اعضای یک خانواده بتوانند باهم یک فیلم را ببینند، ارزشی ندارد.

نخستین جشنواره با شعار «خانواده»

در ادامه ها وان فون تهیه‌کننده و کارگردان چینی که با فیلم «پدرم و مادرم» در جشنواره فیلم «حوا» حضور دارد، اظهار داشت: پدرم در چین کارگردان و ۲۰ سال است مشغول همین کار است. فیلمی که با خود به این جشنواره آورده‌ام درباره رابطه زنان در خانواده و اجتماع و واکاوی نقش آنها در این دو اجتماع است.

وی گفت: مفتخرم که در این جشنواره «حوا» هستم و شانس این را دارم که فیلمم در اینجا دیده شود. من با این مفهوم آشنا هستم چون در این ۲۰ سال همیشه فیلم‌هایم محتوایی مرتبط با زنان و خانواده داشته ضمن اینکه همسرم فیلم‌نامه‌نویس است و به من کمک کرده است.

فون افزود: در این ۲۰ سال در جشنواره‌های مختلف شرکت کرده‌ام اما برای نخستین بار است که در جشنواره‌ای با این شعار که «پای خانواده می‌ایستیم» حضور پیدا کرده‌ام. موقعی که مشغول ساخت همین فیلم بودم تجارب آموختنی خوبی از نقش زن در خانواده برایم داشت که به نظرم خیلی مهم است.

این کارگردان بیان کرد: این روزها متاسفانه معمولاً نقش زن‌ها به صورت غیرمنصفانه انعکاس داده می‌شود و ما به عنوان فیلمساز باید آن را به‌ درستی ارایه بدهیم. فیلم من درباره پدر و مادری است که دور از شهر زندگی می‌کنند اما برای نگهداری نوه خود به شهر می‌آیند تا تعادل از دست رفته خانواده را مجددا احیا کنند. سعی من این بود که بتوانم روابط بین یک خانواده چینی را به کسانی که آشنایی با چین ندارند، نشان بدهم.

وی اظهارداشت: آن سکانسی که دیگر اعضای خانواده نسبت به مادر خانواده سوء برداشت می‌کنند و او مجبور می‌شود پشت درخت برود و گریه کند، بدون آنکه خانواده بفهمد بعد برمی‌گردد خانه تا نقش مادری را ایفا کند برای من بهترین سکانس بود.

جشنواره‌ای که می‌تواند شبکه‌سازی کند

سپس لو شی‌ فون مستندساز چینی که با مستند «لی»‌ در جشنواره «حوا» حضور دارد هم گفت: من مستندساز هستم. معتقدم در هر کشوری خانم‌ها مهمترین بخش آن جامعه هستند. مستند من درباره یک شخصیت خانم قدرتمند است که از شریک زندگی خود جدا می‌شود اما سعی می‌کند از بچه‌های خود نگهداری کند. آنچه من دوست دارم این است که در فیلمم به مخاطبان هیچ ایده‌ای القا نکنم و آن را با هر نظری که دارند نگاه کنند و نظرات خود را به من منتقل کنند.

وی افزود: برای من آن سکانسی از مستندم که آن خانم قوی به تنهایی وارد اتاق عمل می‌شود بهترین سکانس است. من در واقعیت زندگی معتقدم خانم‌ها شخصیت‌های قوی هستند و می‌توانند در فیلم‌ها برای ما الهام‌بخش باشند.

فون بیان کرد: نویسنده هم نظراتی داشت که باهم به اشتراک گذاشتیم، نویسنده معتقد بود که سفیدپوستان شانس بیشتری در زندگی برای رسیدن به مدارج بالا حتی در مقوله‌ای مانند ازدواج دارند. خیلی‌ها درباره شخصیت اصلی فیلم من صحبت می‌کنند و برایشان باورکردنی نیست دوست دارم نظرات مخاطبان ایرانی را هم درباره آن بدانم.

این مستندساز اظهارداشت: مفهوم انتخاب شده برای این جشنواره خیلی مهم است چون شبکه‌سازی‌ای که می‌تواند ایجاد کند به ویژه در بین فیلمسازان دغدغه‌مند در حوزه زنان و خانواده می‌تواند راهگشا باشد. همین موضوع باعث شد در این جشنواره شرکت کنم.

رسانه سینمای خانگی- بازیگر با هنر به سیمرغ نمی‌رسد

سیامک ادیب بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون که به تازگی شاهد نقش‌آفرینی او در مجموعه تلویزیونی «برف بیصدا می‌بارد» بودیم گفت: هنرِ صِرف، بازیگر را به اسکار، سیمرغ و یا جشنواره‌های مطرحی چون کن و ونیز نمی‌‎رساند. روابط و سلیقه است که بهترین فیلم و یا بهترین بازیگر را مشخص می‌کند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سیامک ادیب که از کارهای او می‌توان به بازی در فیلم‌های سینمایی لامینور(داریوش مهرجویی ۱۳۹۸)، صحنه زنی(علیرضا صمدی ۱۳۹۹) و محمد رسول‌الله(مجید مجیدی ۱۳۹۴) اشاره کرد در گفت وگو با ایرنا با اشاره به پیشینه بیست و اندی ساله خود در صحنه تئاتر اظهار داشت: قدرت بازیگری اصلا ربطی به اسکار و جشنواره فجر، کن و … ندارد و تعیین کننده جوایز نیست.چیزی که ثابت شده این است که هنر صرف نمی‌تواند تو را به هیچ کدام از این جوایز برساند. روابط است که تعیین می‌کند و سلیقهاو گفت: کم ندیده‌ایم در جشنواره‌هایی که می‌گفتند جایزه مال فلان بازیگر و یا فلان فیلم است اما نتیجه آن چیزی نبود که همه تصورش را می‌کردند. چیزی که ثابت شده این است که هنر صرف نمی‌تواند تو را به هیچ کدام از این جوایز برساند. روابط است که تعیین می‌کند و سلیقه.ادیب افزود: چندی پیش یک فیلم هندی به نام آر.آر.آر(اس. اس. راجامولی ۲۰۲۲) دیدم که در اسکار خیلی سر و صدا کرد. این فیلم چیزی نداشت که شاخص باشد. یا مثلا همه چیز همه جا به یک باره(دانیل کوان و دانیل شاینرت ۲۰۲۲)، فیلم خوبی بود. اما تمام جوایز را درو کرد.بازیگر فیلم سینمایی تجریش ناتمام(پوریا آذربایجانی ۱۳۹۴) با اشاره به نخستین کار تئاتر خود به کارگردانی حسین کیانی با عنوان پنهان خانه پنج درباره نحوه ورود خود به عرصه سینما و تلویزیون گفت: به صورت خیلی اتفاقی، برای دیدن نمایشنامه‌خوانی یکی از دوستان رفته بودم که در آنجا علی ملاقلی‌پور با من صحبتی داشت. در آن زمان در حال انتخاب بازیگران برای پابرهنه در بهشت(بهرام توکلی ۱۳۸۴) بودند که من را معرفی کردند و از طرف کارگردان انتخاب شدم. این نخستین کارم در سینما بود.

تئاتر را فقط به خاطر دلت و حسی که به تو دست می‌دهد می‌آییبازیگر مجموعه تلویزیونی حوالی پاییز(حسین نمازی ۱۳۹۴) گفت: تئاتر را فقط به خاطر دلت و حسی که به تو دست می‌دهد می‌آیی و از نظر تبلیغات و شرایط اقتصادی عوایدی برای بازیگر ندارد. من اصلا فکرش را نمی‌کردم که در سینما و تلویزیون مطرح شوم اما معتقدم خیلی خوش‌شانس هستم چون کاری را که خیلی دوست دارم انجام می‌دهم.خیلی خوش‌شانس هستم چون کاری را که خیلی دوست دارم انجام می‌دهمادیب افزود: هر نقشی که می‌گیرم و یا اجرا می‌کنم با لدت تمام آن را ایفا می‌کنم. چون خیلی‌ها حسرتش را دارند که جای من باشند و من قدردان این هستم.بازیگر فیلم سینمایی پرسه در شهر لاجوردی(محمدعلی نجفی ۱۳۹۴) خاطرنشان کرد: تا زمانی اصلا برایم مهم نبود که نقش اول و اصلی بازی کنم. نه این که دنبال شهرت نباشم اما دلم می خواست اسمم روی هر میزی باشد و نامم شناخته شده باشد تا نقش‌های بهتری بگیرم.ادیب گفت: تا زمانی که طعم نقش‌ اولی و یا اصلی را نچشیده بودم درکی از شناخته شدن توسط مردم نداشتم اما وقتی طعم آن را چشیدم، لذت بردم.تا زمانی که طعم نقش‌ اولی و یا اصلی را نچشیده بودم درکی از شناخته شدن توسط مردم نداشتماو افزود: هم خوبی‌ها و هم سختی‌های چنین نقش‌هایی را دیدم. در این مواقع بار زیادی از فیلم روی دوش شماست و صحنه‌دار اکثر سکانس‌ها هستی و خیلی چیزها معطوف به تو می‌شود.ادیب تجربه کار در نمایش خانگی را ندارد اما می‌گوید: مواردی برای بازی در نمایش خانگی داشتم اما به توافق نرسیدیم.این بازیگر با تجربه بازی در بیش از ۲۰ فیلم سینمایی از جمله مالاریا، بوفالو، خاکستر و برف، هفت ماهگی و …. می‌گوید: از بین فیلم‌هایی که بازی داشتم پا برهنه در بهشت را هنوز هم خیلی دوست دارم. صحنه‌زنی هم فیلم خوبی شد و مردم آن را خیلی دوست داشتند. تجریش ناتمام نیز همینطور.این سکانس سخت‌ترین سکانس عمر بازیگری من بودانگشتر، قصه‌ها، دنیای بهتر، چیزهایی هست که نمی‌دانی، چند روز بیشتر، حیران، اروند و… از جمله دیگر فیلم‌های سینمایی است که ادیب در آنها به ایفای نقش پرداخته است.او سخت‌ترین بازی خود را به ایفای نقش در پروا به کارگردانی مهران مهدوی می‌داند و می‌گوید: نقش پدر دختری را داشتم که همراه هم در غربت زندگی می‌کردند. در صحنه‌ای که چهره من در قاب دوربین بود به سمت سردخانه‌ای در حرکت بودم تا جسدی را شناسایی کنم. این سکانس سخت‌ترین سکانس عمر بازیگری من بود. طولانی بود و طاقت‌فرسا. به گونه‌ای که پوستم را کند تا تمام شود.او توضیح می‌دهد: حفظ راکورد و حس‌های متفاوت پدری که نمی‌خواهد بچه خود را از دست بدهد. اینها سختی‌های خود را داشت اما خیلی سریع توانستم با کاراکتر ارتباط برقرار کردم.

ادیب گفت: وقتی که متن و شخصیت پردازی خوب باشد انرژی زیادی برای کشف نقش نمی‌گذارید. وقتی شخصیتی خوب پرداخت شده باشد بیشترِ تکلیف با شخصیت مشخص می‌شود.بیشترین برداشتم ۲۲ بار بودبازیگر زیر پای مادر (بهرنگ توفیقی ۱۳۹۶) بیشترین تعداد برداشت خود را مربوط به کار تجریش ناتمام می‌داند و می‌گوید: سکانس راحتی داشتم اما هر برداشتی انجام می‌شد خوب درنمی‌آمد. ۲۲ بار این صحنه برداشت شد تا در نهایت خوب شد.ادیب معتقد است: این که بازیگری در صحنه‌ای نمی‌تواند بازی مورد انتظار را داشته باشد ربطی به ناتوانی او ندارد چرا که شرایط محیطی خیلی تاثیر می‌گذارد.از یک جایی به بعد دیگر بازیگر خسته و عصبی می‌شود او که هم‌اینک در نمایش مراسم قطع دست در اسپوکن به کارگردانی حامد خسروی ایفای نقش می‌کند، به عنون نمونه گفت: در سریالی هم که به سرانجام نرسید شب قبل از بازی بدون این که توضیحی و یا متنی به من داده شود سر صحنه حاضر شدم. در این کار درگیر متن بلند و نشناختن عوامل و اتفاق‌های پشت صحنه بودم. از یک جایی به بعد دیگر بازیگر خسته و عصبی می‌شود و تمام اینها روی اعصاب و روان او تاثیر می‌گذارد.

رسانه سینمای خانگی- چهارمین رویداد فیلم کوتاه «تصویر دهم» برگزار خواهد شد

چهارمین رویداد فیلم کوتاه «تصویر دهم» به مدیریت مجید مجیدی با تجمیع فیلم‌های دوره سوم و افزایش گستره موضوعات، تابستان امسال برگزار می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی طبق اعلام روابط عمومی رویداد فیلم کوتاه تصویر دهم، با وجود آنکه دوره سوم این رویداد با تولیدات مختلفی با موضوع از حسین آموختم… همراه بود و در مدت کوتاه فیلم‌هایی در گونه‌های متفاوت نیز به رویداد رسید، اما اختلالات اینترنت پاییز ۱۴۰۱ روند دریافت آثار را با مشکل روبرو کرد و تعداد آثار ارسالی به حد نصاب لازم نرسید.

از این رو، تیم برگزاری رویداد بر آن شد که ضمن احترام به حق شرکت‌کنندگان برای بررسی دقیق آثار آن‌ها در فضای تخصصی، تمامی آثار رسیده به رویداد تصویر دهم را در دوره چهارم بررسی کند.

به همین منظور، آثار رسیده به سومین رویداد تصویر دهم، همزمان با دوره چهارم توسط هیات انتخاب و داوری بررسی خواهد شد و علاوه بر جوایز معمول رویداد، به یک اثر به عنوان برگزیده دوره سوم، جایزه ویژه‌ای اهدا می‌شود.

علاوه بر این، شورای سیاستگذاری رویداد پس از بررسی همه آثار رسیده به سه دوره اخیر رویداد تصویر دهم، تصمیم گرفت که موضوع فیلم‌های دریافتی را گسترده‌تر کرده و در این دوره، با شعار حسین فراتر از مرز، فراتر از امروز، فراتر از سنت، چهارمین رویداد فیلم کوتاه تصویر دهم را به صورت بین‌المللی برگزار کند و پیشگام تولیداتی در این حوزه شود.

فراخوان چهارمین رویداد بین‌المللی فیلم کوتاه تصویر دهم به مدیریت مجید مجیدی و دبیری محمد رهبر در روزهای آینده منتشر خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- روایت سینماگر بالیوود از دیدار با مجید مجیدی

«هیمانشو مالیک» بازیگر و کارگردان سینمای هند در مصاحبه‌ای درباره تلاش فراوان برای نشان دادن فیلمش به مجید مجیدی صحبت کرد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، «هیمانشو مالیک» بازیگر، فیلمنامه‌نویس و کارگردان بالیوود در بخش‌هایی از مصاحبه‌اش با سایت خبری بالیوود بانگاما، ماجرای تلاش برای نشان دادن فیلم جدیدش «چیتراکوت» به مجید مجیدی را روایت کرده است.

او در پاسخ به این سوال که فیلم «چیتراکوت» را کجا و چگونه به مجید مجیدی فیلمساز مطرح ایرانی نشان داده، توضیح داد:

شریک سازنده این فیلم، اکبر عربیان، اهل ایران است و ارتباط خوبی با صنعت سینمای ایران دارد. آقای مجیدی به عنوان رئیس هیات داوران جشنواره بین‌المللی فیلم کرالا در هند حضور داشت. اکبر با او ارتباط برقرار کرد. به ما گفتند که آقای مجیدی از دیدار من خوشحال می‌شود اما نمی‌تواند قول دیدن فیلم را بدهد. یک روز ساعت ۱۱ صبح، اکبر با من تماس گرفت و گفت قرار است ملاقات کوتاهی با مجیدی داشته باشد  و مطمئن نیست او فیلم را ببیند یا نه. وظیفه من بود که او را متقاعد کنم. آقای مجیدی به عنوان یک فیلمساز سرسخت شناخته می‌شود. با این حال، تصمیم گرفتم برای این کار اقدام کنم. در عرض چند ساعت، من در پرواز به سمت تریواندروم مرکز ایالت کرالا بودم.

 آن روز باران زیادی بارید. پرواز تاخیر داشت. قرار بود ساعت ۱۸:۳۰ با او ملاقات کنم اما ساعت ۲۰:۳۰ رسیدم. او داشت شام می‌خورد و برای پنج دقیقه بیرون آمد تا با من ملاقات کند. دیدار کوتاه اما بسیار خاطره‌انگیزی بود. مترجمی حضور داشت و آقای مجیدی به فارسی سوال‌های خود را مطرح می‌کرد، مترجم به انگلیسی ترجمه می‌کرد و از من می پرسید. من به زبان انگلیسی پاسخ می‌دادم و قبل از اینکه جوابم را تمام کنم، سوال بعدی را می‌پرسید! این اتفاق بارها و بارها افتاد. سرانجام او به مترجم گفت که صبح روز بعد ساعت ۱۰:۳۰ صبح فیلم من را تماشا خواهد کرد.

روز بعد، مجید مجیدی رسید. من، او و مترجم در سالن نمایش بودیم. او کل فیلم را دید در حالی که مترجم هر سطر را برایش ترجمه می‌کرد! بعد از تمام شدن فیلم کف زد و گفت که فیلم را دوست داشته است. او سپس من را صدا کرد زیرا می‌خواست واکنش فوری خود را درباره فیلم به اشتراک بگذارد. درباره صحنه‌هایی که احساس می‌کرد درست نیستند صحبت کرد و افزود که در شب بازخورد مفصلی درباره فیلم خواهد داد. برای یک فیلمساز تازه‌کار، داشتن چنین تجربه‌ای یک لذت مطلق است. بازخوردی که او به من داد، هیچ‌کس به من نداده بود. او در مورد تدوین، زاویه دوربین و غیره صحبت کرد و من با نکته‌های او موافق بودم. این فوق‌العاده است که شخصی مثل او فیلم شما را تماشا کند و در مورد آن با شما بحث کند.

فیلم «چیتراکوت» که اولین ساخته بلند «هیمانشو مالیک» در قامت کارگردان است، در منظره‌های سرسبز غرب هند در طول فصل باران‌های موسمی مقابل دوربین رفته است و زندگی سالونی، شان، دبو، آلیشا و کیم را در هم می‌آمیزد که همگی در تقاطع‌های مختلف زندگی به هم نزدیک می‌شوند و معنای عشق، احساسات شکسته‌شده، حسرت عاشقانه و لحظات زودگذر را کشف می‌کنند.

مجید مجیدی در سال ۱۹۹۹ به عنوان نخستین کارگردان ایرانی با فیلم «بچه‌های آسمان» به جمع نامزدهای نهایی شاخه بهترین فیلم خارجی جوایز اسکار راه یافت. او ساخت فیلم‌هایی چون «رنگ خدا»، «باران»، «بید مجنون»، «آواز کنجشک‌ها»، پروژه بزرگ «محمد رسول‌الله» با حضور عوامل خارجی از جمله «ای. آر. رحمان» آهنگساز هندی برنده اسکار، «آن‌سوی ابرها» و «خورشید» را در کارنامه دارد.

خروج از نسخه موبایل