رسانه سینمای خانگی- قیمت بلیت‌های فجر اعلام شد

قیمت بلیت سینماهای مردمی چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر اعلام شد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی چهل و دومین جشنواره بین المللی جشنواره فیلم فجر، براساس تصمیم کمیته نمایش چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، نرخ بلیت فیلم‌های جشنواره در سینماهای راگا، شکوفه، تماشا، کیان، کوثر، هنر پیشوا، نسیم ‌شهر، فجر اسلام‌ شهر، مرداس و پرند مبلغ ۵۰ هزار تومان و سایر سینماهای مردمی مبلغ ۶۰ هزار تومان در نظر گرفته شده است.

بلیت فروشی این دوره جشنواره از ساعت ۱۰ فردا- دوشنبه- نهم بهمن ماه- آغاز می‌شود و علاوه بر فروش اینترنتی بلیت‌ فیلم‌های جشنواره در سکوهای فروش آی‌تیکت، ایران‌تیک، سینماتیکت و گیشه هفت، به منظور حفظ حقوق مخاطبان و سهولت دسترسی، متقاضیانی که بعد از ۱۲ بهمن به سینماهای مردمی مراجعه کنند، می‌توانند مشروط به وجود ظرفیت باقیمانده از فیلم مورد نظر، بلیت خود را از گیشه سینما تهیه کنند.

چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر از ۱۲ تا ۲۲ بهمن ماه به دبیری مجتبی امینی برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- افزایش قیمت بلیت چه توجیهی دارد؟

برنامه افزایش و کاهش قیمت بلیت‌های سالن سینما که به تازگی از سوی انجمن سینماداران مطرح شده‌است، می تواند شرایط متفاوتی برای گیشه سینمای ایران در سال جدید ایجاد کند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، یکی از مهمترین بحث‌هایی که در طول سال سینمایی معمولاً رخ می‌دهد و حواشی بسیاری را به‌وجود می‌آورد؛ افزایش قیمت بلیت سینماها در سراسر کشور است. هرچند افزایش قیمت بلیت می‌تواند در کشوری که با تورم‌های آنی همراه است یک امر عادی باشد و برای اکثر سینماگرانی که صنعت سینمای خود را با سینمای جهان از جمله هالیوود مقایسه می‌کنند مسأله‌ای کاملاً منطقی به شمار رود اما چنین افزایش قیمت‌هایی می‌تواند کمکی به اقتصاد دست و پا شکسته سینمای ایران داشته باشد؟

به تازگی سخنگوی انجمن سینماداران در خبری اعلام کرده که قرار است سینماهای کشور با افزایش قیمت فروش بلیت همراه باشد؛ البته این افزایش قیمت را می‌توان به نوعی یک افزایش قیمت شناور دانست به نوعی که قیمت بلیت سینماها در روزهای پنجشنبه و جمعه به خصوص در ساعت‌های اوج به ۸۰ هزار تومان خواهد رسید اما این قیمت روزهای شنبه، یکشنبه و چهارشنبه ثابت بوده و طبق روال قبل محاسبه می‌شود و در روزهای دوشنبه و سه شنبه به صورت نیم بها خواهد بود. در نگاه اول زمانی که به افزایش‌ها و کاهش‌های چنین خبری نگاه می‌کنیم اولین موردی که به ذهن می‌رسد این است که چه خوب در اکثر روزهای هفته قیمت بلیت سینماها مناسب است و مخاطبان می‌توانند برای دیدن فیلم‌های خود به سینما بروند، حتی ۲ روز در هفته هم قیمت‌ها نیم بها است. اما مساله این است که چند درصد از مخاطبان در طول هفته فرصت سینما رفتن دارند؟

سینما رفتن در گذشته نه چندان دور یک تفریح خانوادگی به شمار می‌رفت؛ یعنی یک خانواده قشر متوسط جامعه که به دنبال برنامه ریزی برای تفریح تعطیلات آخر هفته خود بود سینما رفتن را حتماً اولین انتخاب خود در نظر می‌گرفت؛ جدا از اینکه یک خانواده نسبت به سلیقه‌اش چه فیلمی را انتخاب می‌کرد اما با توجه به هزینه‌های مقرون به صرفه این تفریح حتماً تماشای یک فیلم در سینما را در برنامه خود می‌گنجاند.

اما چند سالی است که خانواده‌ها با توجه به کاهش قدرت خرید خود در جامعه، سینما و فیلم دیدن را در اولویت آخر خود قرار داده اند. چرا که هزینه یک تفریح ۴ ساعته برای یک خانواده ۴ نفره بسیار بالا است؛ حالا تصور کنید که قیمت بلیت سینما برای هر نفر ۸۰ هزار تومان است هرچند این قیمت برای روزهای پنجشنبه و جمعه و در ساعت‌های اوج در نظر گرفته شده اما در همین روزها و ساعت‌های اوج است که یک خانواده می‌تواند برای تماشای یک فیلم در کنار هم به سینما بروند. در طول هفته خیلی کم پیش می‌آید تا افراد بتوانند فعالیت شغلی خود را به موقع به پایان برسانند و در زمان مناسب برای تماشای فیلم به سینما بروند تازه اگر زمان کافی نیز داشته باشند در طول روز آنقدر خسته هستند که دیگر توانی برای تماشای یک فیلم ندارند.

اینکه مخاطب برای تماشای فیلم در سینما جدا از هزینه بلیت چه هزینه‌های دیگری خواهد داشت؛ پیش از این در گزارش‌های دیگر منتشر شده و ثابت شده که کمتر خانواده‌ای توان پرداخت چنین هزینه‌ای را خواهند داشت. درکنار آن انتخاب ساعت اوج برای افزایش قیمت برعهده سینمادار است؛ یعنی سینمادار این حق را دارد که قیمت بلیت سینمای خود را از اولین سانس تا آخرین سانس در روزهای پنجشنبه و جمعه ۸۰ هزار تومان در نظر بگیرد!

بارها از تهیه‌کنندگان و یا سینماداران پرسیده شده که آیا افزایش قیمت بلیت سینماها با توجه به درآمدهای افراد جامعه قانع کننده است؟ اما تنها جوابی که در این زمینه داده می‌شود این است که به سینمای جهان نگاه کنید، یا در آمریکا قیمت بلیت سینما n دلار است اما در ایران حتی به یک دلار هم نمی‌رسد، یا هزینه تولید در سینمای ایران افزایش پیدا کرده و این افزایش هزینه باید از طریق افزایش قیمت بلیت تأمین شود، یا سینماداری بسیار هزینه بر است پس باید به نوعی هزینه‌های مورد نظر تأمین شود. اما نکته مهم این است که مگر سینمای ایران قابل مقایسه با سینمای آمریکا است؟ مگر چنین گردش مالی عظیمی در سینمای ایران نیز وجود دارد؟

در طول یک سال گذشته؛ تنها چند فیلم که حتی تعداد آنها به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد توانستند فروش قابل توجهی داشته باشند. فیلم‌هایی که توانستند مخاطب را به سالن‌های سینما کشانده و فضایی را ایجاد کنند تا مخاطب به این فکر کند که فیلم ارزش هزینه‌ای را که کرده داشته است. اما مگر مخاطب به همه فیلم‌هایی که در حال حاضر در سینمای ایران اکران می‌شود چنین نگاهی دارد؟ بدون تعارف مخاطب امروز سینمای ایران ترجیح می‌دهد، صبر کند تا فیلم مورد نظر اکران آنلاین شود و با مبلغی بسیار پایین‌تر و در شرایط بهتری مانند منزل از تماشای فیلم‌های مورد نظر لذت ببرد.

بهتر است صادق باشیم و بحث لذت تماشای فیلم در سالن سینما را کنار بگذاریم، چرا که اکثر فیلم‌هایی که در سینمای ایران تولید می‌شود فیلم‌های آپارتمانی بوده که نه تنها در یک تلویزیون ساده بلکه روی یک لپ تاپ هم می‌توان به همان اندازه سالن سینما از دیدن آن‌ها لذت برد. مگر سینمای ایران فیلمی در سطح «اوپنهایمر» می‌سازد که برای لذت بردن از جلوه‌های ویژه بصری آن مخاطب حتماً باید به سینما برود؟

در نهایت باید گفت با توجه به نوع استقبالی که طی یک سال گذشته از سینمای ایران شده است، با افزایش قیمت بلیت سینماها با افت شدید مخاطب مواجه خواهیم بود و بیش از پیش به اقتصاد سینمای ایران لطمه وارد خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- آیا افزایش قیمت بلیت سینما منطقی است؟

از این هفته، قیمت بلیت سینماها، به شکلی شناور طی روزهای هفته تعیین می‌شود که این رویکرد، فارغ از تامین بخشی از هزینه‌های تولید، توزیع و پخش، می‌تواند دست مخاطبان را در انتخاب روزهایی که می‌توانند با بضاعت مالی خود به سینما بروند را باز می‌گذارد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، از این هفته، قیمت بلیت سینماها طی روزهای مختلف، با روندی شناور، بین ۴۰ تا ۸۰ هزار تومان در سینماهای مدرن خواهد بود. قیمت بلیت در سینماهای ممتاز نیز بین ۲۵ تا ۶۰ هزار تومان در نوسان خواهد بود تا مخاطبان، بر مبنای وقت و مقتضیات مالی خود، به تماشای فیلم بنشینند.

همواره افزایش قیمت بلیت، با مقاومت‌ها و مخالفت‌های برخی رسانه‌ها همراه بوده است اما شرایط برای امسال، به شیوه‌ای طراحی شد که کمترین میزان مخالفت با این طرح انجام شده است. طرحی سنجیده که کمتر از میزان تورم محسوس در جامعه محاسبه شده و می‌تواند کمک خوبی برای سینماداران، سینماگران، دفاتر پخش و البته مخاطبان به حساب آید.

اصلا چرا باید قیمت بلیت افزایش پیدا کند؟

اینکه چرا قیمت بلیت سینما باید افزایش پیدا کند، تابع پارامترهای بسیاری است. نخستین دلیل مهم آن، افزایش سرسام‌آور هزینه تولیدات سینمایی است. تا همین ۲ سال پیش، می‌شد با ۳ میلیارد تومان، یک فیلم لوباجت را با بازیگرانی غیرچهره تولید کرد اما امروز، هزینه تولید همان فیلم، کمتر از ۷ میلیارد تومان نخواهد بود. حالا محاسبه کنید هزینه تولید یک درام آپارتمانی را که قطعا بالاتر از ۱۵ میلیارد تومان خواهد شد. این وضعیت برای آثاری که پروداکشن خاصی دارند، بسته به آپشن‌ها و مقتضیات فنی و لجستیکی فیلم، ضریب بالایی می‌خورد و هزینه اثر را به بیش از ۳۰ میلیارد تومان می‌رساند.

حالا سرمایه‌گذاری که بر روی این تولیدات ریسک می‌کند، باید در گیشه، ۳ برابر هزینه‌کرد خود بفروشد تا تازه به سرمایه اولیه خود برسد. یعنی فیلمی که ۳۰ میلیارد تومان هزینه تولیدش شده، باید در گیشه، ۹۰ میلیارد تومان بفروشد تا سرمایه‌گذار، تازه هزینه ۳۰ میلیاردی خود را به دست آورد. حال ببینید که چند فیلم، سالانه به گیشه ۹۰ میلیارد تومانی می‌رسند.

در شرایطی که هزینه‌های تولید، سینماداری و پخش، بالا رفته، چگونه می‌توان انتظار داشت که قیمت بلیت را در همان سقف ۶۰ هزار تومان نگه‌داشته و آن را افزایش نداد؟

هزینه تولید در سینمای ایران درحالی با رشد روزافزون مواجه شده که سقف قیمت بلیت سینما در ایران، ۶۰ هزار تومان یعنی حدود ۱ دلار بود و این فاکتور، برای سینمایی که بسیاری از ادوات فیلمسازی و سینماداری، خارجی و وارداتی است، صرفه اقتصادی ندارد. بنابراین در شرایطی که قیمت بلیت در کشورهای همسایه، تا ۱۵ دلار می‌رسد، قیمت ۱ تا ۱/۵ دلاری فعلی برای بلیت سینماهای کشور، چندان زیاد نیست و سینما را هم‌چنان به عنوان ارزان‌ترین تفریح برای مردم نگه‌می‌دارد. اینکه برخی اعتقاد دارند که بهای سینمارفتن برای مردم، باید ارزان‌تر از این میزان باشد، نیاز دارد که توقعات را به نهادهای بالادستی ارجاع داد تا آنها با تدوین سازوکاری، شرایط سینما رفتن بیشتر را برای مخاطبان مهیا کنند. وگرنه در شرایطی که هم هزینه تولیدات، هم هزینه سینماداری و هم هزینه تبلیغات و پخش، بالا رفته، چگونه می‌توان از مسئولان سینمایی انتظار داشت که قیمت بلیت را در همان سقف ۶۰ هزار تومان نگه‌داشته و آن را افزایش ندهند؟ ضمن اینکه اگر بخواهیم متناسب با شرایط تولید، توزیع و پخش، نسبت به قیمت‌گذاری بلیت سینما اقدام کنیم، شک نکنید که این رقم، هرگز از ۳۰۰ هزار تومان کمتر نخواهد بود. بنابراین وقتی قرار است تنها چند سانس دو روز انتهایی هفته، قیمت بلیت در سالن‌های مدرن به ۸۰ هزار تومان برسد، باز ببینید که چه سوبسیدی برای فیلم دیدن مردم، از جیب اهالی سینما و فعالان این حوزه پرداخت می‌شود.

ضمن اینکه در وضعیتی که قیمت همه شاخص‌ها طی سال جاری، برای چند مرتبه بالاتر رفته، چطور می‌توان انتظار داشت که قیمت بلیت صنعت گرانی چون سینما، بیشتر نشود؟ در شرایطی که سقف قیمت بلیت کنسرت در تهران، ۸۰۰ هزار تومان است، آیا سقف ۸۰ هزار تومانی بلیت سینما که یک‌دهم قیمت بلیت کنسرت است، منطقی به نظر می‌رسد؟

مهندسی خوب شناور شدن قیمت بلیت

سیاست شناور کردن قیمت بلیت، یک اقدام حرفه‌ای در سینمای ایران محسوب می‌شود. رویکردی که در تمامی کشورهای صاحب این صنعت رعایت می‌شود اما در ایران، قیمت بلیت، همواره روی دور ثابتی از قیمت بوده که آشکارا، امتیازی را برای مخاطبان و فعالان سینما به همراه نداشت. به‌عبارتی، مخاطب سینما مجبور بود در صبح شنبه، همان بهای بلیتی را بپردازد که برای سانس انتهایی پنجشنبه شب می‌پرداخت و این، ظلم بزرگی بود که به هر دو طرف وارد می‌آمد.

شناور کردن قیمت بلیت، اتفاق بسیارخوبی برای سینمای ایران است که باید سال‌ها پیش، به‌شکلی حرفه‌ای در این سینما پایه‌ریزی می‌شد

افزایش روزهای نیم‌بها، ضربه‌گیر بسیارخوبی برای بالا رفتن قیمت بلیت، تنها در چند سانس پیک روزهای پنجشنبه و جمعه است. ازقضا، انتخاب خوبی هم برای تعیین روز دوم نیم‌بها در نظر گرفته شده است. در هفته، ۳ روز شنبه، یکشنبه و دوشنبه، مخاطبان کمتری داشتند. نیم‌بها شدن شنبه‌ها، برای مدتی در سال ۹۷ صورت گرفت که این آزمون و خطا، اگرچه با رشد نسبی مخاطب همراه بود اما رقم فروش را به میزان شنبه‌های عادی نرساند و به همین دلیل، این طرح تداوم نیافت. اگر این اتفاق برای روز یکشنبه رخ می‌داد، می‌توانست تاثیرات سویی بر فروش دوشنبه بگذارد و به همین دلیل، انتخاب دوشنبه برای دومین روز نیم‌بها، بهترین تصمیم در این زمینه بود.

با این شیوه‌ قیمت‌گذاری، روزهای شنبه، یکشنبه و چهارشنبه، یک قیمت، روزهای دوشنبه و سه‌شنبه یک قیمت و دو روز انتهایی هفته نیز یک قیمت متفاوت برای سینماروها دارند و این روند در صورت تثبیت (که احتمالا چندهفته‌ای به طول بینجامد) اتفاق‌های خوبی را برای تمامی طرف‌ها به همراه خواهد داشت.

بنابراین شناور کردن قیمت بلیت، اتفاق بسیارخوبی برای سینمای ایران است که باید سال‌ها پیش، به‌شکلی حرفه‌ای در این سینما پایه‌ریزی می‌شد تا علاوه بر تامین بیشتر هزینه‌های تولید، توزیع و پخش، مخاطبانی حرفه‌ای تربیت کنیم. این اتفاق در میان‌مدت و بلندمدت، ثمرات بسیاری برای سینمای ایران و مخاطبان هدف آن به همراه خواهد داشت.

رسانه سینمای خانگی- بلیت سینما، یکصد هزار تومان!؟

دبیر شورای صنفی نمایش با اشاره به اینکه برنامه‌ریزی خاصی برای ۱۰۰ هزار تومانی شدن بلیت سینما تا پایان سال وجود ندارد، درباره برخی حاشیه‌های اکران و نیز وضعیت گیشه سینما در سال آینده و موج کمدی‌سازی‌ اظهارنظر کرد.

همایون اسعدیان در گفت‌وگویی با ایسنا درباره دلایلی که منجر به انتخاب دو روز از هفته برای فروش بلیت نیم بها در سینماها شده است، با بیان اینکه «فروش بلیت نیم‌بها در روزهای دوشنبه و سه‌شنبه پیشنهاد مشترک شورای صنفی نمایش و سازمان سینمایی بود» توضیح داد: در بررسی‌هایی که از فروش و وضعیت گیشه سینماها داشتیم مشخص بود که روزهای پنجشنبه و جمعه سالن‌ها فروش خوبی دارند و روزهای شنبه و تا حدی یکشنبه فروش افت می‌کند. از آنجا که خیلی‌ها منتظر روز سه‌شنبه‌ می‌مانند تا با بلیت نیم‌بها فیلم ببینند تصمیم براین شد تا روز دوشنبه را هم به طور آزمایشی با قیمت نیم‌بها پیش برویم و اگر نتیجه مطلوب بود این روند را ادامه می‌دهیم؛ یعنی اگر وضعیت فروش روزهای سه‌شنبه با این تصمیم لطمه بخورد این روند را ادامه نمی‌دهیم.

او درباره اینکه چرا این دو روز با یک فاصله زمانی انتخاب نشدند، گفت: اگر روز چهارشنبه انتخاب می‌شد منتهی به روزهای آخر هفته بود و احتمال داشت در فروش تاثیر بگذارد. روزهای اول هفته هم تقریباً همین شرایط را دارند، ضمن اینکه روزهای شنبه قبلاً تست شده بودند و نتیجه خوبی نداشت.

بلیت سینمای خانواده از پفک و پف‌فیل گران‌تر است؟

وی اضافه کرد: کلیت ماجرا به این شکل بود که ما یک پیشنهاد برای افزایش قیمت بلیت داشتیم ولی بعد به این تصمیم گیری رسیدیم. ‌ البته این را هم یادآوری می‌کنم که از یکی دو سال قبل قیمت بلیت سینماها را شناور کردیم و سینماها می‌توانستند در هر سئانس‌ قیمت‌های مختلفی را عرضه کنند. اما واقعیت این است که قیمت بلیت سینما بسیار ارزان است به خصوص در سینماهای مدرن چون خرجی که مردم برای پفک و پف‌فیل می‌کنند به مراتب بیشتر از پولی است که برای بلیت سینما می‌دهند. بنابراین این بحث را مطرح کردیم که به سینماهای مدرن و نیز سینماهای ممتاز اجازه دهیم تا در سئانس‌های پیک قیمت بلیت را تا سقف ۸۰ هزار تومان افزایش دهند. البته می‌دانیم بسیاری از سینماها این کار را انجام نخواهند داد کما اینکه برخی صاحبان سینما هم این مسئله را اعلام کردند ولی مشتریان برخی سینماها در بعضی مناطق شهر هستند که این ظرفیت را دارند که در سانس‌های پیک یا روزهای آخر هفته بلیت ۸۰ هزار تومانی بخرند.

اسعدیان تاکید کرد: با توجه به افزایش هزینه‌های تولید فیلم و افزایش وحشتناک هزینه‌ سالن‌های سینما مدت‌ها بود به دنبال افزایش قیمت بلیت بودیم چون به آن نیاز داریم و فکر می‌کنم با دو روز شدن فروش بلیت نیم‌بها ، این امکان برای همه با بضاعت‌های مالی مختلف فراهم می‌شود تا به تماشای فیلم‌ها بروند.

قیمت بلیت به ۱۰۰ هزار تومان می‌رسد؟

او درباره اینکه آیا این افزایش قیمت از ابتدای سال آینده دوباره ادامه خواهد شد و آیا در این روند بلیت ۱۰۰ هزار تومانی هم پیش‌بینی شده است؟ گفت: در شرایطی که ما زندگی می‌کنیم صحبت از فردا هم کمی سخت است چه رسد به چند ماه آینده، چون با تورمی روبرو هستیم که نمی‌دانیم قیمت‌ها چگونه خواهد بود. بر اساس آنچه در خبرها منتشر شده ما همین الان با تورم نقطه به نقطه بالای ۴۰ درصد روبرو هستیم، پس با قطعیت نمی‌توان گفت که بلیت سینما تا ۶ ماه آینده همین رقم خواهد بود، ولی امیدواریم به همین شکل بتوانیم ادامه دهیم زیرا واقعیت این است که برای اهالی سینما، تولیدکنندگان و صاحبان سینما باید براساس شرایط تصمیم گرفت تا آن‌ها هم بتوانند به بقای خود ادامه دهند.

دبیر شورای صنفی نمایش درباره اینکه آیا می‌توان با قطعیت گفت که تا عید بلیت ۱۰۰ هزار تومانی خواهیم داشت یا خیر؟ گفت: تا عید قطعاً افزایش قیمت نخواهیم داشت ولی برای سال ۱۴۰۳ نمی‌توانم از الان چیزی بگویم و شرایط، تعیین‌کننده خواهد بود. وقتی در خبرها افزایش قیمت ۳۳ درصدی اینترنت را می‌بینیم معلوم است که افزایش قیمت‌ها به چه شکل انجام می‌شود بنابراین فقط می‌توانم بگویم تا آخر اسفندماه افزایش قیمت نداریم و برای سال ۱۴۰۳ همه چیز به شرایط اقتصادی و اجتماعی بستگی دارد.

او درباره اینکه افزایش قیمت بلیت تا ۸۰ هزار تومان از چه زمانی اعمال می‌شود و تا چه زمانی ادامه دارد؟ نیز توضیح داد: سینمادارها از همین هفته می‌توانند در سئانس‌های پیک، بلیت را تا سقف ۸۰ هزار تومان بفروشند ولی این کار کاملا اختیاری است. درباره بازه زمانی آن هم به طور طبیعی اگر احساس کنیم نیم‌بها شدن بلیت روز دوشنبه بازخورد خوبی دارد و روی فروش روز سه‌شنبه تاثیر نمی‌گذارد، قطعاً به یک روش تبدیل می‌شود و ادامه پیدا می‌کند و به نظرم می‌توان تا عید این را به شکل یک آزمون پیش برد چون قطعاً زمان می‌برد تا مردم هم از این موضوع آگاه شوند.

از فروش سینما ذوق‌زده نشویم

اسعدیان در بخش دیگری از این مصاحبه پس از اشاره به ۲۱ میلیونی شدن تماشاگران سینما، در پاسخ به اینکه طرح افزایش روزهای نیم‌بها و نیز طرح‌های دیگری که ممکن است در شورای صنفی نمایش وجود داشته باشد، چقدر در راستای افزایش مخاطبان سینما کارایی دارد؟ ‌ بیان کرد: اگر نخواهیم مثل آقایان ذوق زده شویم و از این دم بزنیم که ما باعث رونق سینما شدیم و اگر هیجان‌های کودکانه را کنار بگذاریم، باید تلاش کنیم تا مردم را  تا جایی که می‌توانیم هر چه بیشتر به حضور در سالن‌های سینما علاقه‌مند کنیم. برای این کار به یک مکان دلچسب و دلپذیر با فیلم‌هایی نیاز داریم که خوراک فرهنگی مردم را تامین کند، حال چه کمدی باشد چه فیلم غیرکمدی. ما الان در این مجموعه دچار مشکل هستیم، به همین دلیل تاکید دارم که نباید ذوق‌زده شویم و نباید ادعا کنیم که ما باعث رونق سینما شده‌ایم. دو فیلم کمدی داریم که همین الان بیش از ۵۰ درصد فروش کل سینما را در سال ۱۴۰۲ بر عهده داشتند. این اتفاق خیلی شعف‌انگیز نیست که آقایان بابت آن هیجان‌زده می‌شوند. ما باید تلاش کنیم سرانه اکران و فروش بالا رود. باید کاری کنیم مردم سینما را به عنوان یک مکان تفریحی سالم و ارزان بپذیرند و بر این ارزان بودن به شدت تاکید دارم و جوسازی‌هایی که نسبت به سینما رفتن یک خانواده مطرح می‌شود را قبول ندارم چون باید ببینیم همان خانواده اگر برای خوردن بستنی بیرون رود چقدر خرج می‌کند یا همان خانواده روزانه برای رفت و آمد چقدر خرج می‌کند.

وی ادامه داد: فیلم‌های کمدی حتماً سالن‌های سینما را حفظ می‌کنند اما صنعت سینما را حفظ نمی‌کنند و این صنعت ممکن است دچار آسیب‌های جدی شود. با اینکه اصلاً قصد تخریب فیلم‌های کمدی را ندارم و بابت اکران موفقیت‌آمیز آن‌ها خوشحالم اما سوق دادن سرمایه به سمت این نوع فیلم‌ها سبب نمی‌شود که سینما حفظ شود. سینما را تفکر و مجموعه فیلم‌هایی از ژانرهای مختلف نگه می‌دارد. این ذوق‌زدگی‌ها ما را صرفاً به سمت فیلم‌های کمدی سوق می‌دهد که برای سینما خطرناک است.

از پروپاگاندا برای فروش هزار میلیاردی تا ماجرای بازگشت «فسیل» به اکران

او درباره اینکه با توجه به خطری که بر آن تاکید دارد چرا در شورای صنفی نمایش نسبت به بازگشت فیلم «فسیل» در اکران پایتخت که بیشتر به نظر رسید برای ۱۰۰۰ میلیاردی شدن فروش باشد و نیز در برابر اعتراض‌هایی که دیگر صاحبان فیلم‌ها نسبت به کمبود سالن‌های خود دارند واکنشی نشان داده نشد گفت: ابتدا این را بگویم که فروش امسال حتماً از هزار میلیارد تومان عبور خواهد کرد اما باز هم این دلیل بر ذوق‌زدگی و هیجان‌زدگی نیست، هرچند می‌توان از آن برای پروپاگاندا و شعار دادن استفاده کرد. ماجرای «فسیل» هم اینطور نبود و واقعیت این است که بعد از کرونا و شرایط اجتماعی سال گذشته، شورای صنفی اساساً نگاه را به اکران تغییر داد و خیلی از مواد آیین‌نامه را آگاهانه کنار گذاشت تا به شرایط مطلوب‌تری برگردیم. هنوز در آیین‌نامه اکران حداکثر نمایش برای یک فیلم می‌تواند ۱۰ هفته باشد در حالی که این فیلم بیش از هشت ماه است که روی پرده سینماهاست و پیش از آن فیلم‌های دیگری را هم به این شکل اکران کردیم. ما باید سرمایه‌گذاران و تهیه‌کنندگان را ترغیب می‌کردیم که از اکران نترسند و مطمئن باشند که می‌توانیم شرایط مناسبی برای اکران آن‌ها فراهم کرد. این اتفاق برای فیلم‌های «فسیل»، «هتل» و پیش‌تر «بخارست» و «انفرادی» و نیز فیلم‌های جدی رخ داد. درباره «فسیل» هم دوستان به این نتیجه رسیدند که اگر اکران آن در سالن‌هایی که در اختیار دارد، به پایان برسد شاید جا برای فیلم‌های اجتماعی یا فیلم‌هایی که سئانس کمتری دارند باز شود به همین دلیل آن را از اکران تهران برداشتیم اما برگرداندن فیلم به اکران سینما یک سوء‌تفاهم است چون این بازگشت فقط در سئانس‌های فوق‌العاده که معمولاً ۹ شب به بعد هستند، اتفاق افتاد.

وی افزود: درواقع ما شانسی را از فیلم‌های دیگر نگرفتیم و فقط گفته شد که سالن‌ها می‌توانند خارج از سانس موظف خود «فسیل» را اکران کنند. اگر مطلع می‌شدیم که سینمایی خلاف این روند عمل کرده حتماً با آن برخورد می‌کردیم. البته ما از طریق سمفا پیگیر بودیم که اکران این فیلم را در سئانس‌های پیش از ۹ شب محدود کنیم اما زیرساخت آن در سمفا فراهم نبود. در کل کشور می‌توانستیم این کار را انجام دهیم ولی اینکه فقط سالن‌های تهران را محدود کنیم امکان‌پذیر نبود؛ بنابراین هم به سمفا و هم به سینماها ابلاغ کردیم که در سئانس‌های روز نمی‌توانند برای «فسیل» فروش بلیت داشته باشند.

کمدی‌ها فیلم‌های دیگر را له کرده‌اند؟

او درباره اینکه چقدر روی وضعیت اکران فیلم‌های دیگر نظارت وجود داشته تا فیلم‌هایی همچون «ضد» یا «چرا گریه نمی‌کنی؟» گله‌مند باشند، گفت: در این زمینه باید بررسی کنیم ببینیم در کدام سینماها سئانس‌های کمتری به این فیلم‌ها داده شده است. من مشخصا فیلم آقای معتمدی (چرا گریه نمی‌کنی) را در سینمای سرگروه پیگیری کردم که آیا در پردیس کوروش در هفته اول سئانس‌های موظف داده شده یا خیر که با وجود فروش بسیار پایین، این اتفاق افتاده بود اما بعد از دو هفته، سالن‌ها دیگر خیلی تحت کنترل ما نیستند که بخواهیم بگوییم این روند را ادامه دهند. البته برای رعایت عدالت حتما با سالن‌ها ارتباط داریم اما سالن‌های سینما به فروش خود فکر می‌کنند و اگر به نظرشان برسد فیلمی بیشتر فروش می‌کند آن‌ها را جابجا می‌کنند. مسئله جدی همین جاست که در شورای صنفی نمایش و وزارت ارشاد در این باره بحث شد که آیا فیلم‌های کمدی، فیلم‌های جدی و غیرکمدی را له می‌کنند؟ آیا شانس فیلم‌های دیگر را می‌گیرند؟ به اعتقاد من قضیه این نیست و با تاکید براینکه باید شرایط تنفس را برای همه فیلم‌ها فراهم کنیم، اما یک نکته مهم این است که ما در یک شرایط اجتماعی زندگی می‌کنیم که به اعتقاد من عموم آن‌هایی که به سینما می‌روند به این خاطر است تا دو ساعت فراموش کنند که کجا هستند و چه غم و غصه‌ای دارند. آن‌ها به سینما می‌روند که بخندند و هیجان‌های خود را تخلیه کنند. طبیعتاً فیلم‌های اجتماعی در این برهه با شکست روبرو می‌شوند و نمی‌توانند خیلی مخاطب برای خود جذب کنند. این را در سال‌های قبل هم در مقاطعی تجربه کرده‌ایم و وقتی امید در جامعه زیاد بوده فیلم‌های اجتماعی هم فروش خوبی داشتند و هر وقت این روانی و اجتماعی اینطور نبوده فروش فیلم‌های اجتماعی هم کم می‌شود. ضمن اینکه در ماه محرم هم وقتی اکران فیلم‌های کمدی متوقف شد، تاثیری بر فروش فیلم‌های اجتماعی به وجود نیامد. با این حال امیدوارم به شرایطی برسیم که تعداد سالن‌های سینما آنقدر زیاد باشد که وقتی یک فیلم اکران می‌شود مثلا در تهران بتواند در ۲۰۰ سالن روی پرده باشد. آن وقت اگر عرض این اکران زیاد شود طبیعتاً طول آن کم خواهد شد.

یک پیش‌بینی برای اکران سال ۱۴۰۳

دبیر شورای صنفی نمایش در بخشی دیگر از این مصاحبه درباره پیش‌بینی خود برای اکران سال آینده بخصوص با وجود تولید انبوهی از فیلم‌های کمدی گفت: یکی از خطراتی که وجود دارد همین است که سرمایه‌گذاران -بجز سرمایه‌گذاران دولتی – عموما فکر می‌کنند تضمین سرمایه آن‌ها در این است که فیلم کمدی بسازند و به فیلم‌های جدی و اجتماعی و عاشقانه فکر نمی‌کنند.  تصورم این است که افزایش فیلم‌های کمدی، سال آینده یک نوع دلزدگی در مخاطب ایجاد می‌کند. آیا ما اینقدر نویسنده خوب داریم که بتوانند در سال ۱۰ فیلمنامه جذاب کمدی بنویسند؟ بعید می‌دانم چنین توان نگارشی و کارگردانی داشته باشیم به همین دلیل طبیعی است که سطح این فیلم‌ها خود به خود نزول پیدا کند و احتمالاً با فیلم‌های نازل‌تری در سال آینده روبرو خواهیم بود که این‌ها نوعی سرخوردگی را در مخاطب ایجاد می‌کند؛ بنابراین فکر نمی‌کنم سال آینده فیلم‌های کمدی بتوانند اتفاقی را که امسال برایشان رخ داده تکرار کنند. البته شاید برای یکی دوتا از آن‌ها فروش خوبی به دست آید ولی این احتمال وجود دارد که تعدادی از آن‌ها با شکست مواجه شوند.

قبل از جشنواره فجر فیلم جدیدی اکران می‌شود؟

او اضافه کرد: الان یک فیلم اصطلاحا low budget حدود ۲۰ میلیارد تومان هزینه تولید میخواهد و این یعنی باید ۶۰ میلیارد فروش داشته باشد تا سرمایه‌گذار به پول خود برسد. ۶۰ میلیارد هم فقط به زبان ساده است و به راحتی در گیشه به دست نمی‌آید. وضع تبلیغات را هم که می‌بینیم چطور است، پس من حق می‌دهم به سرمایه‌گذار که این ۲۰ میلیارد را برای فیلم‌هایی سرمایه‌گذاری کند که الان نشان داده می‌شود راحت‌تر می‌تواند به فروش برسد و آن هم فیلم‌های کمدی هستند.

اسعدیان درباره اینکه آیا تا قبل از جشنواره فجر فیلم دیگری به اکران اضافه می‌شود؟ گفت: هیچ ممنوعیتی برای اکران نداریم اما نکته این است که برخی فکر می‌کنند اگر الان فیلم خود را اکران کنند با توجه به این عدم محدودیتی که گذاشته‌ایم، تا سال آینده و حتی تابستان هم ممکن است فیلمشان روی پرده باشد که طبیعتاً اینگونه نخواهد بود. ما به اکران عید هم فکر خواهیم کرد و حتماً محدودیت‌هایی را در نظر می‌گیریم. با این حال این احتمال وجود دارد که باز هم فیلم به اکران اضافه شود چون تا عید نزدیک به سه ماه فرصت داریم. هرکس متقاضی است می‌تواند فیلم خود را ارائه کند ولی در حال حاضر درخواستی به شورا نرسیده است.  

هیچ خبری از اکران نوروز نیست

او در پایان در پاسخ به اینکه آیا برای اکران عید برنامه‌ریزی‌هایی در شورا انجام شده است، گفت: خیر، اصلاً در این زمینه بحثی نداشته‌ایم و اینکه بعضی تهیه‌کنندگان عنوان می‌کنند که فیلم خود را در نوروز اکران می‌کنند بخشی از روند تبلیغاتی آن فیلم‌هاست و ارتباطی به شورای صنفی نمایش ندارد.

رسانه سینمای خانگی- روزهای نیم‌بهای سینما دو روز می‌شوند

مدیرکل اداره نظارت بر نمایش سازمان سینمایی اعلام کرد، قیمت بلیت سینماها در دو روز دوشنبه و سه‌شنبه هر هفته نیم‌بها خواهد شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در حالی که جدیدترین آمار فروش سینما در چهارمین روز دی ماه به بیش از ۸۶۶ میلیارد تومان رسیده است، تصمیم‌گیران سینما از افزایش روزهای فروش بلیت نیم‌بها در سینما خبر می‌دهند تا احتمالا از این طریق تعداد مخاطب و فروش سینما رشد بیشتری داشته باشد. البته این طرح قرار است فعلا آزمایشی اجرا بود.

طبق اعلام اداره کل روابط عمومی سازمان سینمایی، روح الله سهرابی بیان کرده است: با موافقت رئیس سازمان سینمایی کشور، از هفته آینده (۱۱ دی‌ماه) بلیت سینما در روزهای دوشنبه و سه‌شنبه نیم بها می‌شود. چنانچه این طرح در این بازه زمانی معین به نفع مخاطبان و اقتصاد سینما باشد، اجرای آن ادامه خواهد داشت. در غیر اینصورت پس از اجرای آزمایشی، به همان شیوه قبل یعنی نیم بها بودن یک روز در هفته، باز می‌گردد.

مدیرکل اداره نظارت بر نمایش سازمان سینمایی در خصوص وضعیت بلیت سینما افزود: پس از بررسی‌های کارشناسی و ارزیابی همه شرایط تولید و عرضه، طبق مصوبه و پیشنهاد شورای صنفی نمایش و موافقت رئیس سازمان سینمایی قیمت بلیت سینما در ساعات پیک و سئانس‌های طلایی روزهای پنجشنبه و جمعه در سینماهای مدرن به صورت شناور تا سقف۸۰ هزار تومان و در سینماهای ممتاز تا سقف ۶۰ هزار تومان در اختیار مدیر سینما خواهد بود.

همچنین قیمت بلیت طبیعی همانند یکسال گذشته با توجه به درجه کیفی سینماها کماکان به صورت شناور بین مبلغ ۲۰ تا ۶۰ هزار تومان عرضه خواهد شد و در جهت ایجاد شرایط عادلانه فرهنگی برای عموم مخاطبان سینما، قیمت بلیت در روزهای میانی هفته یعنی دوشنبه و سه شنبه هر هفته نیم بها خواهد شد.

 وی در پایان خاطرنشان کرد: با این تغییر در شیوه قیمت‌گذاری، انتظار می‌رود تعداد بیشتری از علاقمندان و دنبال‌کنندگان سینما از آثار روی پرده دیدن کرده و اقتصاد سینما نیز رونق بیشتری را تجربه کند.

رسانه سینمای خانگی- من هاتف هستم؛ یک منتقد

هاتف علیمردانی کارگردان فیلم سینمایی «ستاره بازی» ضمن اشاره به شرایط تولید این فیلم در آمریکا، تأکید کرد که به عنوان یک فیلمساز، نگاه انتقادی به جامعه آمریکا داشته است.

به گزارش سینمای خانگی، هاتف علیمردانی کارگردان فیلم سینمایی «ستاره‌بازی» از فیلم‌های در حال اکران در سینماهای کشور، در گفت‌وگو با مهر، درباره رضایت خود از فروش و میزان مخاطبان این فیلم گفت: واقعیت این است که فروش فیلم‌های اجتماعی در گیشه، چیزی شبیه به یک شوخی شده است. فکر می‌کنم ذائقه مردم تغییر کرده است و مخاطبان به دلایل مختلف که قابل بررسی هم است، خیلی علاقه‌مند به فیلم‌های کمدی و آثاری هستند که بتواند آن‌ها را شاد کند.

وی افزود: با توجه به قیمت بلیت سینما، وقتی یک خانواده چهار، پنج نفره برای تماشای یکی فیلم فقط باید در حدود ۳۰۰ هزار تومان برای بلیت هزینه کنند و همزمان می‌دانند که تا چند ماه دیگر همین فیلم را می‌توانند در جمع خانواده از طریق پلتفرم تماشا کنند، طبیعتاً گزینه دوم را انتخاب می‌کنند. به همین دلیل اصولاً شاهد یک تغییر ذائقه در فضای اکران سینماها هستیم.

این کارگردان تأکید کرد: فیلم «ستاره‌بازی» یک فیلم پرهزینه است که در کشور آمریکا تولید شده است. از آنجایی که بخشی از زبان فیلم هم انگلیسی بود، به همین دلیل از ابتدا بیشتر روی اکران فیلم در خارج از کشور حساب باز کرده بودیم اما برای دیگر فیلم‌های اجتماعی در حال اکران هم شاهد اتفاقات نامناسبی هستیم. فکر می‌کنم با ادامه این روند در آینده نزدیک دیگر چیزی به‌نام سینمای مستقل اجتماعی باقی نخواهد ماند. بعید می‌دانم با توجه به بالا رفتن هزینه‌های تولید، هیچ دلیلی برای تولید چنین فیلم‌هایی در بخش خصوصی وجود داشته باشد.

همه فیلم‌هایم به سوددهی رسیده! 

علیمردانی درباره بازگشت هزینه‌های تولید فیلم در فرآیند اکران خارج از کشور هم گفت: قبل از هر چیز به این نکته اشاره کنم که هر هشت فیلم قبلی که من کارگردانی کرده بودم، در فرآیند اکران به سوددهی رسیدند. هر کسی هم امروز بخواهد در آمریکا فیلمی بسازد، با هزینه کمتر از ۲ میلیون دلار، امکان ندارد موفق شود. با توجه به اینکه من سال‌ها در آمریکا تدریس کرده بودم و یک گروه جوان و پای کار داشتم، توانستم «ستاره‌بازی» را با هزینه پایینی در آمریکا به تولید برسانم. در زمانی که در داخل ایران فیلم‌ها با هزینه ۴ تا ۵ میلیارد تومان تولید می‌شدند، ما «ستاره‌بازی» را با هزینه ۳ میلیارد تومان در آمریکا ساختیم.

هاتف علیمردانی در پشت‌صحنه «ستاره بازی»

وی افزود: این هزینه هم در حالی بود که ما مارشال منش و مایکل مدسن را به‌عنوان بازیگران هالیوودی در ترکیب بازیگران داشتیم و ۶ نفر از عوامل فیلم هم از کشورهای مختلف در پروژه حضور داشتند. از نظر لوکیشن هم بازسازی کامل یک خانه را داشتیم. با تمام این مختصات، کل پروژه را با هزینه‌های ریالی به سرانجام رساندیم.

به تک‌تک صداهای مستندی که از کاراکتر اصلی داستان در اختیار داشتیم، پای‌بند بودیم و عین همان را به تصویر درآوردیم. من در «کوچه بی‌نام» و «آباجان» هم چیزی شبیه همین نقدها را درباره جامعه ایران داشتم. از آنجایی که چند سالی بود در آمریکا زندگی می‌کردم، در این فیلم، این نقدها را نسبت به آن جامعه به تصویر درآورده‌ام کارگردان «ستاره بازی» درباره برخی انتقادات از این فیلم مبنی‌بر اغراق در سیاه‌نمایی نسبت به فضای زندگی در آمریکا، با اشاره به تجربه زیسته خود در این کشور، توضیح داد: من هر جایی که فیلم ساخته‌ام، نقد جدی نسبت به محیط پیرامون زندگی خود داشته‌ام. من به عنوان یک فیلمساز اجتماعی، در یک جامعه نفس می‌کشم و تلاش می‌کنم مشکلات آن جامعه را به تصویر درآورم. از این منظر می‌توانم بگویم «ستاره‌بازی» یک مستند سینمایی درباره واقعیت زندگی یک خانواده در آمریکا است.

وی تأکید کرد: ما به طور کامل به تک‌تک صداهای مستندی که از کاراکتر اصلی داستان در اختیار داشتیم، پای‌بند بودیم و عین همان را به تصویر درآوردیم. من در «کوچه بی‌نام» و «آباجان» هم چیزی شبیه همین نقدها را درباره جامعه ایران داشتم. از آنجایی که چند سالی بود در آمریکا زندگی می‌کردم، در این فیلم، این نقدها را نسبت به آن جامعه به تصویر درآورده‌ام. اگر بخواهیم به این روایت، سیاه‌نمایی بگوییم باید همه فیلم‌های من را سیاه‌نما بدانید! ذات فیلم‌های من انتقادی است و نقدهای جدی را هم مطرح می‌کند. در «ستاره‌بازی» هم همین نگاه انتقادی را به زندگی در آمریکا داشتم.

علیمردانی در ادامه عنوان کرد: من نه فیلمساز دولتی هستم و نه تا به امروز به اندازه یک ریال از جایی کمک گرفته‌ام. طبیعی است که شاخک‌های هنرمندان نسبت به مسائل اجتماعی حساس‌تر باشد. ما سال‌هاست نتوانسته‌ایم تصویر درستی از واقعیت‌های خودمان و دیگران به نسل‌های بعدی خود منتقل کنیم. به همین دلیل هم باید گوش شنواتری داشته باشیم. همه دلسوزان را نمی‌توان با یک چوب راند!

کارگردان «ستاره‌بازی» درباره فرم واقع‌گرا و نزدیک به مستند این فیلم توضیح داد: من این فیلم را کامل‌ترین فیلم خودم می‌دانم. از نظر سینمایی تجربه بیشتری داشتم و از نظر فرم هم شاهد اتفاقات بهتری در این فیلم هستیم. از همکاری با عوامل حرفه‌ای سینما در هالیوود، تجربه‌های بسیار خوبی را کسب کردم. البته که تا به امروز هر فیلمی ساخته‌ام، آن را بهترین فیلم خودم دانسته‌ام و در طول زمان و در نگاه دیگران مشخص شده است که کدام یک فیلم بهتری بوده است. من همه این فیلم‌ها را با اعتقاد و توان کاملم ساختم و «ستاره‌بازی» هم همین‌گونه بوده است.

آینده سینمای ایران را بسیار روشن می‌بینم

علیمردانی درباره فعالیت‌های این روزهای خود هم گفت: در حال نگارش فیلمنامه هستم و چندین پیشنهاد کار هم دارم. اصولاً فیلم ساختن، تنها محدود به فرآیند ساخت نیست، باید بدانی که یک فیلم را چگونه می‌خواهی به سرانجام برسانی. بعد از این چندسالی که سینما به حال کما رفت، حالا باید نگاه جدی‌تری به تولید داشته باشیم. دوره فیلم‌های کم‌هزینه و آپارتمانی به نظرم گذشته است. اگر قرار است در این زمان فیلمی ساخته شود، باید یک فیلم بزرگ و متناسب با پرده سینما باشد. امروز مخاطبان به پلتفرم‌ها دسترسی دارند و همه آثار را در خانه می‌بینند، باید دید چه اتفاقی می‌تواند مخاطب را به حضور در سینما مجاب کند؟

وی یادآور شد: از آنجایی که امسال جزو اعضای هیأت انتخاب جشنواره فیلم کوتاه تهران بودم، معتقدم شاهد ورود یک نسل خیلی خیلی کاربلد به عرصه سینمای ایران خواهیم بود و به همین دلیل هم آینده این سینما را بسیار روشن می‌بینم. ما هم به‌عنوان فیلمسازان نسل‌های قبل‌تر باید خیلی با دقت بیشتری کار کنیم تا بتوانیم در کنار این نسل جدید به کار خودمان ادامه دهیم و در این سینما بمانیم.

رسانه سینمای خانگی- سینمای کودک نیاز به جذابیت دارد؛ مانع نتراشید!

سیدجواد هاشمی با اشاره به کم شدن فیلم‌هایی برای کودکان و نوجوانان و انتقاد از نوع طرح‌هایی که برای ساخت فیلم کودک پیشنهاد می‌شود، گفت: نوع نگاه حاکم در دستگاه‌های دولتی برای ساخت فیلم در سینمای کودک ویژگی‌های لازم را برای جذب مخاطب ندارد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، تابستان از راه رسیده و سینما به عنوان یکی از محبوب‌ترین و در دسترس‌ترین سرگرمی خانواده‌ها، فعلا فیلم جذابی برای کودکان و نوجوانان عرضه نکرده است.

سال گذشته چند فیلم و انیمیشن به طور متوالی روی پرده سینماها رفتند و توانستند موفقیتی هم در گیشه داشته باشند اما در حال حاضر به نظر می‌رسد با توجه افزایش هزینه‌های تولید و نگرانی‌ها بابت وضعیت اکران، فیلمسازان فعال و باسابقه در سینمای کودک رغبت چندانی برای کار در این حوزه ندارند.

سیدجواد هاشمی که تقریبا از زمستان سال گذشته، فیلم «جزیره فضایی» (تورنادو ۲) را روی پرده داشت و الان در پلتفرم‌های اینترنتی آن را به صورت آنلاین اکران می‌کند، در گفت‌وگویی با ایسنا درباره وضعیت فروش فیلمش در اکران آنلاین و اینکه آیا قصد ساخت فیلم جدیدی دارد یا خیر، بیان کرد: اکران آنلاین «جزیره فضایی» در مقایسه با اکران در سینما تا به امروز وضعیت بهتری داشته چون در سینما فقط ۳۰ درصد فروش به تهیه‌کننده می‌رسد و برای فیلمی که سال ۱۳۹۸ با دو میلیارد تومان ساخته شده و پس از حدود پنج سال، پنج میلیارد تومان بلیت می‌فروشد، فقط یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان به سرمایه‌گذار فیلم برمی‌گردد و این رقم بسیار خنده‌دار است. نکته جالب‌تر اینجاست این رقم مشمول مالیات هم می‌شود و ما نه تنها حتی پول تولید را درنیاورده‌ایم و زمین خورده‌ایم، بلکه باید مالیات هم بدهیم. بنابراین با چنین شرایطی، به نظر می‌رسد در مسیری هستیم که فیلمساز مستقل نتواند فیلم بسازد و سینمای خصوصی شکست بخورد. من دیگر نمی‌توانم به این ماجراها نگاه مثبتی داشته باشم.

این بازیگر که فیلم «فسیل» را هم روی پرده دارد، درباره ارزیابی‌اش از وضعیت امروز اکران سینما که در قبضه کامل فیلم‌های کمدی است و اینکه آیا او هم ترغیب شده تا فیلم کمدی بسازد؟ گفت: فیلم‌های کمدی به این دلیل نیاز مردم به خنده و روحیه‌ شاد، بیشتر فروش دارند اما نکته اینجاست که در بین فیلم‌های کمدی هم فقط برخی فیلم‌ها موفق به فروش می‌شوند که سازندگانشان بیشتر شناخته شده باشند؛ مثلا در حوزه سینمای کودک من تقریباً می‌دانم که هر فیلمی بسازم پنج تا شش میلیارد تومان می‌فروشد چون خانواده‌ها فیلم‌های قبلی مرا را دیده‌اند و سبک کارم را می‌شناسند پس معمولا با بچه‌های خود به تماشا می‌روند. در سینمای کمدی هم به‌جز چند فیلم مثل «دینامیت»، «انفرادی» و «فسیل»، بقیه نتوانستند پول تولید خود را برگردانند و به نظرم مسئولان باید توجه داشته باشند که نباید نسبت به فروش فعلی «فسیل» در این چند ماه خوشحال باشند و آن را به حساب کلی سینما بگذارند چون شاید مسئولان سینمایی بر این باور باشند که وقتی «فسیل» بیش از ۱۸۰ میلیارد تومان فروخته، پس وضع سینما خوب است در حالی که آن‌ها نباید این رقم فروش را به عنوان چوب‌خطی برای رونق سینما از سوی مدیریت در نظر بگیرند. «فسیل» یک فیلم خصوصی بود که توانست فروش کند در حالیکه فیلم «غریب» که من آن را بسیار دوست داشتم و همین الان هزینه ساخت آن به ۳۰ میلیارد تومان می‌رسد، نتوانسته در گیشه موفق باشد.

هاشمی ادامه داد: سینما وضعیت بسامانی ندارد و یکی از مهم‌ترین دلایل آن مسئله قیمت بلیت است. این روزها قیمت یک آدامس از قیمت بلیت سینما بیشتر است یعنی به هر چه دست بزنید قیمت آن ۱۰ برابر شده در حالی که افزایش قیمت بلیت سینما خیلی کمتر از این‌ها بود. برخی می‌گویند اگر بلیت سینما گران شود، مردم به سینما نمی‌روند، اگر این‌طور باشد پس چرا تئاتر با بلیت ۳۵۰ و ۷۰۰ هزار تومان و کنسرت با قیمت ۸۰۰ هزار تومان خوب فروخته می‌شود؟ 

او با بیان اینکه وضع سینما خراب است و باید آن را نجات داد، گفت: در شرایط فعلی من اصلا امکان ساخت فیلم را ندارم، بخصوص آنکه مخارج مراحل پس از تولید فیلم «شهر گربه‌ها ۲» حدود یک میلیارد تومان شده و حتی آنقدر پول ندارم که آن را اکران کنم. آیا کسی درک می‌کند که مفهوم برگشت سرمایه در سینما یعنی چه و ما با چه مشکلاتی روبه‌رو هستیم؟ همین فیلم «شهر گربه‌ها ۲» مدت‌ها در انتظار مجوز نمایش بود تا به طور کامل بر وفق مراد وزارت ارشاد باشد. ایرادهایی را به فیلم وارد کردند که برای یک فیلم کودک و نوجوان عجیب بود. البته فیلم‌های من به گونه‌ای هستند که خانواده‌ها نیز بتوانند تماشا کنند ولی ایراد به محتوا از جنبه‌های مختلف سیاسی و اقتصادی عجیب است. برای من این پرسش به وجود آمد که آیا مسئولین متوجه نیستند در چهار سال اخیر در حوزه سینمای کودک فقط پنج فیلم فروش کرده و بقیه حتی هزینه‌های تولید خود را برنگرداندند؟

او اضافه کرد: با ادامه این وضعیت فقط فیلم‌های دولتی باقی می‌مانند و بچه‌ها هم اگر چنین محصولاتی را دوست داشتند، همان تلویزیون را تماشا می‌کردند. واقعیت این است که نوع نگاه حاکم در دستگاه‌های دولتی برای ساخت فیلم در سینمای کودک ویژگی‌های لازم را برای جذب مخاطب ندارد. من خودم طرحی داشتم با نام «شهر الاغ‌ها» که به بنیاد فارابی ارائه کردم، ولی به من گفتند به جای چنین طرحی، سراغ ساخت فیلمی درباره کودکان سرطانی بروم.

جواد هاشمی که این روزها مشغول بازی در سریال «زخم کاری ۲» محمدحسین مهدویان است،  در پایان این گفت‌وگو درباره پروژه‌های جدیدش برای بازیگری گفت: به‌جز «زخم کاری»، سریال «بازپرس» را هم کار کرده‌ام ولی فعلا بازیگری را خیلی دوست ندارم و برای گذران زندگی گاهی مجبور به بازی می‌شوم چون از تهیه‌کنندگی در سینما خیلی لطمه خوردم. البته در انتخاب نقش هم در کنار تلاش برای شکستن تابوها، مراقبت‌های زیادی باید انجام دهم.

بلیت چند هزار تومانی سینماداران را راضی می‌کند؟/ مدیر سینما آزادی از کدام دستمزد 25 میلیاردی خبر داد؟

مدیر پردیس سینمایی آزادی با بیان اینکه سینمای ایران در حال حاضر یک زندگی نباتی دارد، تاکید کرد: سینما را با پیش‌فرض‌ها و برنامه‌های دهه‌های ۷۰ تا ۹۰ خورشیدی نمی‌توان جلو برد و باید یک نقشه راه جدید تعریف شود.

به گزارش سینمای خانگی، این روزها یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های سینمادارها و نیز دیگر دست‌اندرکاران سینما آینده این هنر در کشور است که سرنوشت آن به مسائل متعددی گره خورده و باید برای آن چاره‌جویی شود. شهریورماه امسال و به بهانه روز ملی سینما میزگردی با بررسی وضعیت سینما در خبرگزاری ایسنا برگزار و بر لزوم تغییر حکمرانی سینما تاکید شد. حالا پس از گذشت چند ماه که جامعه با ناآرامی‌هایی مواجه بود و بعد هم تنگناهای اقتصادی پیش آمد، بسیاری از فعالان سینما نسبت به شرایط این حوزه و آینده آن ابراز نگرانی می‌کنند. در این زمینه مدیر یکی از سینماهای پرمخاطب کشور نکاتی را در گفت‌وگو با ایسنا مطرح کرد.   

سجاد نوروزی در ابتدای این مصاحبه به وضعیت سینما در سالی که رو به پایان است اشاره کرد و گفت: ما نوروز ۱۴۰۱ را در شرایطی آغاز کردیم که وضعیت کرونا تا حدی شکننده بود، یعنی نه پاندمی در اوج بود و نه به طور کامل از آن گذر کرده بودیم. بعد از تعطیلات نوروز به ماه رمضان رسیدیم که فروش سینماها هنوز خوب نبود. درواقع از دوران پاندمی دچار یک ریزش جدی مخاطب نسبت به سال ۱۳۹۸ شده بودیم که این ریزش از اواخر مردادماه امسال با توجه به اکران یک سبد متنوع از فیلم‌های گوناگون و استقبال مردم در حال جبران شدن بود تا اینکه به ناآرامی‌های اخیر رسیدیم. در آن مقطع امیدوار بودیم که می‌توانیم به وضعیتی با یک اختلاف ۳۰ درصدی نسبت به سال ۹۸ برسیم ولی با شرایط جامعه این روند کاملا دچار مشکل شد و الان تقریباً در وضعیت مشابه با تیر ماه ۱۴۰۱ هستیم که اصلا شرایط خوبی نیست.

او در ادامه با طرح یک‌ دسته پرسش بیان کرد: در حال حاضر مسئله اصلی این است که بدانیم ما چطور می‌خواهیم به سینما نگاه کنیم؟ سال آینده چطور می‌خواهیم فیلم تولید کنیم؟ چطور می‌خواهیم سینماداری کنیم؟ و اساساً آیا به مسئله‌ای با عنوان “صنعت سینما” با تمام ویژگی‌های علمی، شرایط ایجابی و استانداردهای ضروری‌اش قائل هستیم؟ این پرسش‌ها با آنچه در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ و ۹۰ مطرح می‌شدند متفاوت هستند، چون پرسش‌های آن مقطع دیگر موضوعیت خود را از دست داده و شرایط جدیدی پیش آمده است. پرسش‌های قدیمی کهنه شده‌اند و ما نمی‌توانیم مدیریت سینما را در سده جدید با جنس دغدغه‌های آن چند دهه مدیریت و راهبری کنیم. الان ماهیت جدید و رقبای جدیدی پیدا شده‌اند که پیش‌فرض‌ها و پرسش‌ها را عوض می‌کنند و وقتی این‌ها تغییر کنند، صورت مسئله هم عوض می‌شود و با تغییر صورت مسئله باید راه حل جدید پیدا کرد.

وی افزود: تمام آنچه امروز درباره سینما بحث می‌شود یک‌سری حاشیه است که در تبلیغات و نزاع‌های صنفی خلاصه شده و بیشتر سبب اتلاف وقت و دور شدن ما از مسئله اصلی است. ما این روزها چند پیج اینستاگرامی پر زرق و برق داریم که جوری تولیدات سریالی و سینمایی را تبلیغ می‌کنند، انگار در دل هالیوودی نشسته‌ای و همه چیز مرتب است و تنها چیزی که کم داریم این است که بدانیم فلان سریال کِی پخش می‌شود یا چه اتفاقی در قسمت جدید آن قرار است رخ دهد. اگر هم به صحبت‌های مدیران سینمایی دقت کنیم، می‌بینیم بیشتر درباره این است که به کدام فیلم پروانه ساخت و نمایش داده شده یا نشده و به کدام فیلم فقط پروانه نمایش خارجی داده شده است. کاملا واضح است که هنوز درگیر نظام مدیریتی دهه ۷۰ و ۸۰ خود هستند و از آن طرف وقتی صنف را نگاه می‌کنید، انجمن سینماداران است که دو، سه سال است حتی انتخابات هم برگزار نمی‌کند و اساسنامه خود را کنار گذاشته و تقریباً غیرقانونی فعالیت می‌کند. واقعیت این است که اگر من به عنوان سینمادار یا کسی که سال‌هاست دغدغه فرهنگ و هنر دارم، در یکی از این موقعیت‌ها (مدیریتی، صنفی یا تبلیغاتی) قرار بگیرم هیچ  راه حلی ندارم چراکه سینما در یک لوپ پرتناقض گیر کرده و بعدها امکان فساد و رویکردهای شبهه‌ناک هم در آن وجود دارد.  

نوروزی بیان کرد: پرسش بنیادین جدید است که آینده سینما چیست؟ چگونه می‌خواهید با سینما مواجه شوید؟ تلقی و فهم شما از ماهیتی به نام سینما، آن‌ هم در حضور انواع و اقسام شبکه‌های نمایش خانگی چیست؟ پیش‌فرض اصلی این است که آیا می‌توان با موقعیت فعلی به آینده سینما نگاه کرد؟ صورت مسئله این است که آیا قرار است یک نقشه توسعه و رو به رشد برای سینمای ایران متصور شویم؟ اگر قرار است متصور شویم در این برنامه توسعه، موقعیت فعلی از منظر صنف، تبلیغات و مدیریت می‌تواند محل اثر باشد؟ آیا این موقعیت‌های سه گانه تاکنون راهگشا بودند؟ پاسخ این پرسش آخر حتما خیر است و می‌توان با عدد و ارقام درباره آن بحث کرد.

او ادامه داد: سینمای ایران قبل از شیوع کرونا و در سال ۱۳۹۸،   ۲۹۰ میلیارد تومان فروش داشت که در معنای اقتصادی می‌توان آن را معادل قیمت دو آپارتمان در خیابان فرشته در آن زمان دانست. در آن سال حدود ۸۰ فیلم تولید شده بود که اگر برای تولید هر کدام به طور متوسط هزینه سه میلیارد تومان را درنظر بگیریم، به رقم ۲۴۰ میلیارد تومان می‌رسیم. از رقم فروش هم اگر حدود ۱۰ درصد  مالیات بر ارزش افزوده کسر کنیم می‌شود ۳۰ میلیارد تومان و در نهایت از رقم فروش۲۶۰ میلیارد تومان باقی می‌ماند که ۵۰ درصد آن یعنی ۱۳۰ میلیارد تومان متعلق به سینمادارهاست. پس سیستم تولید در سینمای ایران در سه سال قبل، ۱۳۰ میلیارد تومان درآمد داشته ولی ۲۴۰ میلیارد تومان برایش هزینه شده، آیا این سیستم ورشکسته نیست؟ چطور به حیات خود ادامه داده است؟ آیا در سال‌های پیش‌رو هم قرار است با همین فرمول پیش برویم؟

وی در ادامه به برخی دستمزدهای عوامل تولید بویژه بازیگران اشاره کرد و گفت: نکته بعدی این است که خبر رسیده بازیگرانی در برخی سریال‌های شبکه نمایش خانگی ماهانه سه میلیارد تومان دستمزد دارند. این رقم با متوسط کار در هشت ماه حدود ۲۴ میلیارد تومان می‌شود. با یادآوری اینکه در بیزینس‌های فرهنگی و هنری بیشتر از ۱۰ درصد سود نمی‌توان متصور شد، باید گفت که ۲۵ میلیارد تومان دستمزد، حاصل یک چرخش مالی ۲۵۰ میلیارد تومانی است، در حالی‌که فروش کل سینمای ایران در روزهای اوج خود در سال ۹۸، ۲۹۰ میلیارد تومان بوده پس نتیجه می‌گیریم دستمزدی که به یک هنرمند داده می‌شود تقریباً معادل سود یک سال سینمای ایران است؛ درواقع پرسش این است که با احتساب آن ۱۰ درصد سود، چه میزان سرمایه‌گذاری انجام شده تا ۲۹۰ میلیارد تومان فروش در سینمای ایران خلق شود؟ قطعا پاسخ یک سرمایه‌گذاری چند هزار میلیارد تومانی است که به یک چرخش مالی ۲۹۰ میلیاردی منجر شده و در نهایت سود آن دستمزد یک بازیگر شده است. البته تاکید میِ‌کنم صحبت کردن درباره اینکه این رقم دستمزد زیاد است یا کم، کاری احمقانه است چون مسئله اصلاً این نیست، بلکه این است که تراز و توازن عقلانی کجاست؟ ما در مرحله‌ ماقبل از این هستیم که بخواهیم درباره این دستمزد قضاوتی داشته باشیم. فعلاً در این مرحله هستیم که بدانیم در چه پدیده عجیب و غریبی سر می‌کنیم و با همین پدیده هم انگار قرار است در سال ۱۴۰۲ پیش برویم. بنابراین به سوال‌های اولیه خود برمی‌گردم؛ نقشه توسعه سینمای ایران کجاست؟ چه کسی باید این نقشه و برنامه را بنویسد؟ وزارت ارشاد؟ صنوف سینمایی؟ آیا بدون نقشه و طرح می‌توان به بقای هر بیزینس یا صنعتی امیدوار بود؟ آیا بیزینس و صنعت بدون نقشه‌ی راه داریم؟ آیا قرار است عمر و آینده ما همچنان صرف بحث بر سر ممیزی و فیلم‌های توقیفی و دعوا میان سینمادار و پخش‌کننده بگذرد؟

نوروزی در پاسخ به اینکه در حال حاضر بحث روز سینما، گرانی بلیت است و وقتی تجربه نشان داده برنامه‌ریزی‌ها به نتیجه چندان کارگشا و عملیاتی نرسیده چه باید کرد؟ گفت: معتقدم وقتی شما نقشه توسعه و آمایش محیط ندارید به طور طبیعی نمی‌توانید برنامه‌ریزی جدی و جدید داشته باشید؛ پس آنچه انجام می شود صرفا دست و پا زدن برای بقاء است نه توسعه، و این نقطه مرگ یک صنعت است. اینکه قیمت بلیت سینما چقدر باشد یک مسئله انحرافی است. اگر شما بگویید قیمت بلیت ۵۰ هزار تومان باشد، من می‌پرسم چرا؟ اگر بگویید ۱۰۰ هزار تومان باز هم می‌پرسم چرا؟ مسئله این است که چرا به این “چراها” جواب نمی‌دهیم؟ در کجای دنیا یک دستورالعمل واحد برای تمام مخاطب سینما اعمال می‌شود؟ آیا جز این است که بلیت سینما در هفته اول اکران یک فیلم یک قیمت دارد و در هفته‌های دوم و سوم، یک قیمت دیگر؟ برای معلولان و بازنشستگان و دانشجویان و فیلم‌های سه ساعتی و … هم هر کدام نرخ‌های متنوع در نظر می‌گیرند. این تصمیم به این دلیل است که آن‌ها به پرسش‌های خود و نقشه توسعه پاسخ داده‌اند ولی ما می‌خواهیم با پیش‌فرض‌های دهه ۷۰ برای سال ۱۴۰۲ برنامه‌ریزی کنیم، یعنی همان‌طور که معاونت سینمایی ارشاد بود و می‌نشستند دور هم تا در یک شیوه کلاسیک، پخش‌کننده و سینمادار توافق کنند که چه فیلم‌هایی اکران شود. پرسش اینجاست که کدام وضعیت زندگی و شئونات فرهنگی ما مشابه دهه ۷۰ است که با همان روش در سال ۱۴۰۱ کار کردیم؟

مدیر پردیس سینمایی آزادی در پاسخ به اینکه آیا در این وضعیت امیدی به تغییر دارد؟ بیان کرد: من به نسل جدیدی که فعالیت می‌کند امید دارم ولی به آن‌ها میدان کار داده نمی‌شود. آن‌ها در بدنه سینما در حوزه‌های مختلف تهیه‌کنندگی، پخش، بازیگری، کارگردانی و سینماداری به اندازه خودشان کار می‌کنند و در نقاطی هم که فعالیت کرده‌اند موفق بودند منتها برآیند غالب سینما نیستند و جریان مدیریتی در ادوار مختلف به این طیف چندان توجه نکرده و نمی‌کند، چون این گروه یکسری بحث‌های حرفه‌ای دارند و ماهیتشان مثل دوران کلاسیک نیست و دنبال معامله نیستند.

او با بیان اینکه «نقشه توسعه باید برای مخاطب طراحی شود و خواست منِ پخش‌کننده یا تهیه‌کننده در این ماجرا محلی از اعراب ندارد» به آنچه در برخی سینماهای زیرمجموعه حوزه هنری از جمله پردیس آزادی و هویزه مشهد انجام شده اشاره و اظهار کرد: در بخش معاونت توزیع سازمان سینمایی سوره سیستمی طراحی شد با عنوان “سفر مشتری” که برای متخصصان تبلیغات واژه‌ای آشناست. ما بررسی می‌کنیم که مثلا مردم پردیس آزادی را چطور ارزیابی می‌کنند و چه توقعی دارند. چردا عده‌ای به سینما نمی‌روند؟ چند درصد مخاطبان فیلم کمدی دوست دارند؟ چند درصد فیلم اجتماعی، دفاع مقدسی و اکشن؟ تمام این اطلاعات را استخراج کرده‌ایم که تبدیل به یک کتاب شده است و حالا می‌دانیم با چه ماهیتی مواجه هستیم و بر اساس میل مخاطب، نقشه توسعه را طراحی می‌کنیم. این الگو باید به کل سینماهای کشور تعمیم داده شود و این همان چیزی است که آمایش محیطی گفته می‌شود. باید یک پژوهش ملی انجام شود تا طیف‌های مخاطب سینمای ایران در بیایند و بعد راه های رشد مخاطب استخراج شود. این نقشه، تولید، توزیع و اکران را دربرمی‌گیرد و در نتیجه تهیه‌کننده و پخش‌کننده و سینمادار را با هم شامل می‌شود و وظایف هر کدام مشخص خواهد شد. آن وقت در این نقشه توسعه دیگر نمی‌توانید یک نرخ بلیت تعیین کنید چون صورت مسئله، توسعه است نه بقاء. من معتقدم درجا زدن در مرحله بقاء یعنی تمام شدن یا نهایتا یک حیات نباتی. این حیات نباتی دیگر زندگی یا رشد و توسعه نام ندارد و به همین دلیل با یک تکانه سیاسی و اجتماعی هم فاتحه آن را باید خواند.  

نوروزی در بخشی دیگر از این گفت‌وگو به فیلم جدید تام کروز «تاپ گان: ماوریک» اشاره کرد و گفت:‌ متاسفانه این فیلم ضد ایرانی است ولی صرفاً بر اساس نگاه حرفه‌ای آن را مثال می‌زنم. سازندگان این فیلم سه سال در دوران کرونا مقاومت کردند و اجازه نمایش آن را در VOD ها ندادند، چون معتقد بودند جای اکران این فیلم در سینما است و در نهایت آن را در سالن سینما اکران کردند و کل سینمای هالیوود را هم از رکود نجات داد؛ تا جایی که اسپیلبرگ بابت این اتفاق از تام کروز قدردانی کرد. این نشان می‌دهد وقتی حیات و رشد یک سیستم تامین و مخاطب به رسمیت شناخته می‌شود، اتفاقات شگفت‌انگیز رخ می‌دهد. مثال دیگر فیلم «تایتانیک» است که در بیست‌وپنجمین سالگرد اکرانش دوباره روی پرده رفت و ۶ میلیون دلار فروخت، آن هم فیلمی که به راحتی در موبایل مردم پیدا می‌شود. چرا این اتفاق می‌افتد؟ چون حفظ تعلق خاطر مخاطب به سالن سینما برجسته و طراحی نقشه توسعه و رویکردهای نوین در تبلیغات و توزیع اتفاق افتاده است ولی ما هیچ کدام از این‌ها را نداریم و به جای آن قصد داریم در یک جلسه گعده‌ای قیمت بلیت را تعیین کنیم. تقصیرها را  هم اگر صنف باشی، گردن ارشاد می‌اندازی و اگر ارشاد باشی به گردن اغتشاش‌ها. در صورتی که فراموش می‌شود، وقتی ۹۰ درصد توان هنری سینمای ایران در یک چرخه اقتصادی معیوب در پلتفرم‌ها مشغول سریال‌سازی است، چرا باید فیلم بسازد؟ بخصوص آنکه در اینجا تنها چیزی که موجودیت ندارد، هنر است.

او در پایان تاکید کرد: اگر اراده‌ای وجود داشته باشد، ظرف سه تا چهار ماه این نقشه توسعه قابل طراحی است ولی متاسفانه اراده‌ای برای آن وجود ندارد. اگر این نقشه طراحی شود از بنگاه‌داری معاملات دهه هفتادی باید خداحافظی کرد و آیا صنوف حاضرند از این شیوه خداحافظی کنند؟ یا همچنان می‌خواهند بدون فعالیت صنفی برمبنای رشد و توسعه و تجربه‌های جدید، صرفاً به دنبال بیمه و بیانیه‌های سیاسی و دعوا بر سر هیات‌ مدیره و کار در پروژه‌های حکومتی باشند؟ البته این پرسش فقط مختص صنف نیست و وزارت ارشاد هم باید بداند که با یک دوره جدید روبه‌رو است.  

خروج از نسخه موبایل