رسانه سینمای خانگی- یک فیلم نمی‌تواند هم کودک را بخنداند و هم او را تربیت کند

کارگردان فیلم «آهوی پیشونی سفید» با تاکید بر این که باید برای بچه‌ها فیلم‌های «الف ویژه» ساخت، گفت: ما فیلم کودک و نوجوانی که بچه‌ها پای آن بنشینند و خوب بخندند و یاد بگیرند و در بعد تربیت و آموزش سیر بشوند نداریم.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سیدجواد هاشمی در ۹ فیلم کودک و نوجوان به عنوان کارگردان و تهیه‌کننده مشارکت داشته است. شهر گربه‌ها، تورنادو، پیشونی سفید ۲، پیشونی سفید ۳ و آهوی پیشونی سفید از جمله این فیلم‌ها هستند. وی امسال در سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودکان و نوجوانان اصفهان نیز به عنوان مهمان حضور داشت.

این بازیگر ضمن مقایسه فیلم‌های امروز با سینمای کودک در دهه شصت بیان کرد: الان از جهت کمیت تعداد فیلم‌ها برای کودک و نوجوان بد نیست. ولی از جهت کیفیت وضعیت افتضاح است.

وی با بیان این که سینما بدون بچه های امروز در آینده سقوط خواهد کرد اظهار داشت: نفوذ در قلب آینده هر جامعه‌ای به شرطی اتفاق می‌افتد که از کودکی شروع کنیم. اگر در هر کشوری قرار است آینده درخشان برای سینما و جامعه رقم بخورد باید برای بچه‌ها فیلم‌های بزرگ ساخت و آنها را جدی گرفت. اگر بچه های امروز به سینما رفتن عادت نکنند چگونه ممکن است فردا سینمای ما از علاقه مندان پر شود؟ بچه ها اگر به ماهواره و نتفلیکس و دیدن فیلم از طریق گوشی رو بیاورند، چگونه ممکن است فردا به سینما بروند؟ اگر بچه های امروز به سینما رفتن عادت نکنند چگونه ممکن است فردا سینمای ما از علاقه مندان پر شود؟

نفوذ در قلب آینده هر جامعه‌ای به شرطی اتفاق می‌افتد که از کودکی شروع کنیم. اگر در هر کشوری قرار است آینده درخشان برای سینما و جامعه رقم بخورد باید برای بچه‌ها فیلم‌های بزرگ ساخت و آنها را جدی گرفت

هاشمی ادامه داد: هنر تنها واژه نافذ برای ارتباط با آدم ها در سراسر دنیاست. فوتبال وقتی هنرمندانه است جذاب می شود. این هنر تکنیک آدم‌هاست. وگرنه می گویند چه بازی بدی بود. ما بچه ها را تحویل نمی گیریم. من در ایران خیلی تلاش کردم این کار را بکنم. باید برای بچه ها فیلم های الف ویژه ساخت. من از نه فیلمی که ساختم هشت تایش فیلم هایی است که پرهزینه ترین فیلم های تاریخ سینمای کودک بوده است.

وی با بیان این که الان بیننده فیلم های کودک نسبت به دهه شصت کمتر نیست گفت: دهه شصت را مدام مثال می زنند. ولی اگر کارها را بشماریم در دهه شصت کمتر از ده فیلم ماندگار برای بچه ها ساخته شده است. شهر موش ها، کلاه قرمزی و پسرخاله، گلنار، پاتال و آرزوهای کوچک فیلم های خوب دهه شصت هستند. این طور نیست که ما فکر کنیم تعداد فیلم های ماندگار آن زمان زیاد بوده است. آن زمان فضای مجازی و پلتفرم و گوشی موبایل و نت فلیکس نبود. مجبور بودند بچه ها را به سینما ببرند. الان بیننده فیلم‌های کودک نسبت به دهه شصت کمتر نیست. بچه ای هست که باب اسفنجی را ندیده باشد؟ هر کسی که به اینترنت و تلویزیون متصل باشد قطعا فیلم های کودکان را می بیند. دهه شصت سینما رونق داشت چون گزینه دیگری وجود نداشت. من قبول ندارم که دهه شصت تعداد بینندگان فیلم های کودک بیشتر بود.

سینمای کودک قیچی شد

این بازیگر و کارگردان ادامه داد: تلویزیون در طول تاریخ فشل بوده است. قبلا فشل بوده و الان هم فشل است. کارهای ترکیبی بی‌مایه ضعیف بدون پروداکشن می سازند که هیچ کدام شان در شان بچه ها سرزمین ما نیست. این ها بدرد نمی خورد. سینما بوده که بچه‌ها را جذب می کرده. ولی از دهه هشتاد به بعد کم کم بچه ها با اینترنت آشنا شدند. بچه ها از سینما جدا شدند و سینمای کودک قیچی شد. ما در تهران چند سالن سینمای کودک داشتیم؟ آن سال ها دیگر وجود خارجی ندارند. پس الان را با دهه شصیت قیاس نکنیم.

وی درباره حضورش در ادوار جشنوار فیلم کودک و نوجوان اصفهان توضیح داد: من در ۹ دوره جشنواره فیلم کودک به عنوان کارگردان، تهیه کننده و نویسنده خودم فیلم داشتیم. بیشتر از ۱۵ بار هم به عنوان مهمان حضور یافتم. اولین فیلمی که حدود بیست سال پیش با آن به عنوان کارگردان شرکت کردم دوئت نام داشت. فیلم را در اصفهان فیلمبرداری کردم. قصه یک کودک ایرانی و یک کودک فلسطینی بود که با هم ارتباط برقرار می کنند. نابینای ایرانی و نابینای فلسطینی زیر آوار می‌مانند. ارتباط این دو نفر با ساز بود. جفت شان ساز می زدند و یک دوئت در پل خواجوی اصفهان اجرا می کردند. یک استاد عرب پس از شنیدن ماجرای مظلومیت فلسطینیان تصمیم می‌گرفت صدای مظلومان جهان را از طریق اجرای یک کنسرت موسیقی به گوش مردم برساند. این اولین کار سینمایی بلند من بود. در سال ۱۳۹۱ با فیلم «اختاپوس: آهوی پیشونی سفید» در جشنواره حاضر شدم. هفت کار دیگر هم در جشنواره داشتم.

فانتزی برای داوران مهم نیست

هاشمی با یادآوری این که امسال اولین برای اولین بار فیلمم را در جشنواره شرکت ندادم، درباره دلایل عدم حضورش تاکید کرد: این دفعه من تصمیم گرفتم نباشم تا ببینم کسی دلش برای من تنگ می شود یا نه. فیلم دوئت و آهوی پیشونی سفید یکی دو تا جایزه از جشنواره کودک اصفهان گرفتند. متاسفانه در جشنواره فیلم کودک فانتزی برای داوران مهم نیست. چون خودشان هیچ تصوری از فانتزی و تولید این فیلم ها برای کودکان ندارند. هیچ وقت داوران این خصوصیت را نداشتند. این دفعه آقای جعفری به عنوان انیمیشن کار در جمع داوران جشنواره سی و پنجم حضور داشت. اکثر داورانی که در ادوار مختلف داوری کردند اصلا متوجه نیستند که بچه ها احتیاج به فیلم های خیال انگیز دارند.

وی ادامه داد: فیلم های ماندگار تاریخ سینمای کودک و نوجوان هرگز از جشنواره اصفهان جایزه نگرفته اند. اکثریت بچه های این سرزمین فیلم آهوی پیشونی سفید را در سینما یا تلویزیون دیده اند. ولی در جشنواره به نسخه دوم و سوم این فیلم هیچ توجهی از سمت داوران نشد. البته برای من مهم نبود. برای تورنادو هم همین اتفاق افتاد. فقط بازیگر نقش اصلی من جایزه تقدیر گرفت. فیلم در هیچ بخشی نامزد نشد. دبیر جشنواره جایزه بازار را به فیلمی که به فارابی مربوط می شد داد. فارابی در همه ادوار فیلم های خودش را نامزد کرده است. هیات داوران چطور دلشان آمده که هیچ کدام از فیلم های خارج از فارابی را تحویل نگیرند. البته یکی دو تا جایزه فرمالیته به این فیلم ها داده اند. چون می خواستند بگویند فیلم های فارابی خوب بوده است.

هاشمی در پاسخ به این سوال که آیا خودتان دوست دارید با مشارکت فارابی فیلم بسازید اظهار داشت: سال گذشته آقای جوادی، مدیرعامل وقت فارابی فیلم کاپیتان را به من پیشنهاد کردند. من فیلمنامه را خواندم و دیدم مثل بقیه کارهایی که فارابی می سازد، باید داخل کشو برود. یا نهایتا صد میلیون تومان فروش می کند. فیلمنامه خوبی داشت. من حس خوبی نسبت به آن داشتم. اما بچه ها مثل ما نیستند. اتفاقا من یک روز در ایام جشنواره اصفهان فیلم کاپیتان را با بچه ها تماشا کردم. هیچ کسی فیلم را نگاه نمی کرد. خیلی مایه تاسف است.

فیلم از نگاه بچه‌ها باید ارزیابی شود

وی ادامه داد: خوشحالم از این که فیلم های خودم در جشنواره سانس فوق العاده می گیرد. اما داوران به آن جایزه نمی دهند. واقعیت ماجرا این است که فیلم از نگاه بچه ها باید مورد ارزیابی قرار بگیرد. دخل و تصرف مسوول هیات داوران نباید در فیلم‌ها صورت بگیرد. یک دوره ای یادم می آید رئیس هیات داوران پشت تریبون رفت و گفت ما به بچه ها آموزش دادیم فیلم هایی را انتخاب کنند که سرش به تنش می ارزد. یعنی وارد ذهن بچه ها شده بود که آن چیزی که ما می گوییم را انتخاب کنید. آن شب «قطار شب» به عنوان فیلم برتر از نگاه داوران کودک و نوجوان انتخاب شد. قطار شب فیلم بسیار قشنگی بود؛ اما بچه ها دوستش نداشتند. چقدر فروش کرد. همان سال فیلم «تورنادو» ۲۵ برابر قطار شب فروخت. در حالی که داوران به تورنادو هیچ توجهی نداشتند.

کارگردان فیلم آهوی پیشونی سفید در پاسخ به این سوال که آیا قصد ساخت فیلم کودک را دارید گفت: قصد دارم برای کودکان و نوجوانان فیلمی بسازم؛ ولی پولش را ندارم. یک نفر از من پرسید اصلی ترین واژه ای که می شود برای کل سینمای کودک به زبان جاری کنی چیست من جواب دادم پول. اگر پول باشد می شود فیلم ساخت. مذاکراتی با دکتر علامتی، رئیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و آقای زین العابدین، مدیرعامل فارابی داشته ام که ببینم می توانم روی آنها اثر بگذارم یا نه. می خواهم بگویم باید فیلم فانتزی و بزرگ بسازید. باید فیلمی مثل شهر موش ها و کلاه قرمزی و پسرخاله ساخته شود که پروداکشن و جلوه های ویژه دارند. بچه ها این فیلم ها را دوست دارند.

هاشمی با تاکید بر این‌که من فیلم حاکمیتی نمی سازم افزود: دوستانی در حاکمیت انتظار دارند که پول بدهند و من برایشان فیلم بسازم. در این صورت فیلم‌هایی می سازم که داخل کشو خواهد رفت.

رسانه سینمای خانگی- روایت خبرنگاران نوجوان از جشنواره کودکان و نوجوانان/ این پنجاه نفر جشنواره را به چالش می‌کشند

حدود ۵۰ نفر خبرنگار کودک در نشست‌های خبری سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم  اصفهان حاضر می‌شوند و با سوالات‌شان فیلمسازان را به چالش می‌کشند. آنها همچنین نقدها و تحلیل‌هایی می‌نویسند که در نشریات معتبر شهر اصفهان به چاپ می‌رسد. فیلم «کاپیتان» یکی از آثاری است که با اقبال بیشتر این کودکان مواجه شده است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فارغ از این که نوشته‌های این عزیزان دارای چه کیفیتی باشد، اعتماد به نفس آنها قابل تحسین است. بچه‌هایی که سن و سال زیادی ندارند قلم به دست می‌شوند و بدون واهمه از بازخورد دیگران نظر صادقانه‌شان را درباره فیلم‌هایی که دیده‌اند بیان می‌کنند.

بچه ها بلافاصله بعد از بیرون آمدن از سالن نظرات شان را درباره فیلم ها می نویسند. گاهی هم با سرپرست‌شان مشورت می‌کنند که این چیزی که می خواهم بنویسم درست است یا نه. قبل از آغاز نشست خبری هم با یکدیگر مشورت می‌کنند که چه سوالی را بپرسند. سوالات‌شان بسیار دقیق و جزیی است. مثلا می‌گویند در فلان سکانس چرا لباسی که فلان بازیگر بر تن داشت کهنه بود؛ در حالی که او از نظر مالی وضع خوبی داشت. آیا این مساله به ضعف طراح صحنه برمی‌گردد؟

امیرحسین علی اکبری پدر و خواهری خبرنگار دارد و به همین خاطر به این حرفه علاقه مند شده است.

کاپیتان فیلم امیدبخشی بود

از بین فیلم های امسال «کاپیتان» را دوست داشته است. او دلایل دوست داشتنش را این گونه شرح می دهد: فیلم امیدبخشی بود. بیماری سخت سرطان را شاد و امیدبخش نشان می داد.

امیرحسین فیلم «هوک» را به خاطر این که صحنه های کتک کاری داشته دوست ندارد. او از یکی از کارگردان ها پرسیده آیا حاضرید فیلم خودتان را به عنوان یک پدر به پسرتان نشان بدهید.

ابوالفضل درباره فیلم های کاپیتان و هوک مطالبی نوشته است. او معتقد است فیلم کاپیتان برای بچه های ده ساله مناسب است.

محمد جعفری در یک آزمون آنلاین شرکت کرده و به عنوان خبرنگار در جشنواره پذیرش شده است. او فیلم هوک را دوست نداشته است. می ‌گوید: بیشتر برای بزرگترها مناسب بود. برای بچه ها جالب نبود.

او در نشست خبری از دبیر جشنواره پرسیده که چرا امسال تعداد داوران کودک نسبت به سال های قبل افزایش پیدا کرده است.

سیدامیرحسین مدنی از خبرنگاران فعال نشست‌های خبری است. در نشست خبری از شهردار اصفهان سوال پرسیده که شما چه تعداد از فیلم‌های جشنواره را دیده اید. به او توضیح می‌دهم که شهردار فرصت نمی‌کند همه فیلم‌های جشنواره را تماشا کند.

او هم مثل محمد جعفری معتقد است بچه‌ها نمی‌توانند با فیلم هوک ارتباط برقرار کنند. امیرحسین فیلم در آغوش درخت را هم دوست نداشته است.

در شغل خبرنگاری همه چیز را می‌توانم تجربه کنم

علی مهرنژاد وظیفه تنظیم خبر نشست‌ها را بر عهده دارد. او تحلیلی درباره فیلم کاپیتان نوشته که در روزنامه اصفهان زیبا چاپ شده است. علی می‌گوید: فیلم کاپیتان جذاب بود. چون به غم و اندوه کودکان سرطانی نپرداخته بود و آنها را شاد نشان می‌داد.

او جشنواره را به این خاطر دوست دارد که می تواند با عوامل فیلم صحبت کند. معتقد است: آدم در شغل خبرنگاری همه چیز را می‌تواند تجربه کند.

سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان با دبیری مجید زین‌العابدین و با مشارکت سازمان سینمایی، بنیاد سینمایی فارابی و شهرداری اصفهان از ۱۴ مهرماه با آیین افتتاحیه در اصفهان، فعالیت خود را آغاز کرد و نمایش فیلم‌ها نیز از ۱۵ مهر (هفتم اکتبر) آغاز شده است. این جشنواره تا بیستم مهر (۱۲ اکتبر) ادامه دارد.

رسانه سینمای خانگی- چرا از «کاپیتان» 10 دقیقه کم شد؟

صابر امامی تهیه‌کننده فیلم سینمایی «کاپیتان» با اشاره به آماده‌سازی این فیلم برای اکران عمومی از کاهش ۱۰ دقیقه‌ای زمان آن نسبت به نسخه اکران‌شده در جشنواره فجر خبر داد.

به گزارش سینمای خانگی، صابر امامی تهیه‌کننده فیلم سینمایی «کاپیتان» به کارگردانی محمد حمزه‌ای از فیلم‌های رونمایی‌شده در جشنواره چهل‌ویکم فیلم فجر که به تازگی پروانه نمایش خود را از سازمان سینمایی دریافت کرده است، در گفتگو با مهر، درباره برنامه‌ریزی برای اکران عمومی این فیلم گفت: با توجه به اینکه قصد داریم فیلم در جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان هم حضور داشته باشد اکران فیلم را باید به فصل پاییز و همزمان با بازگشایی مدارس موکول کنیم. با توجه به دریافت پروانه نمایش هم مقدمات این اتفاق را پیگیری می‌کنیم.

وی افزود: به دو دلیل فکر می‌کنم فصل پاییز زمان مناسبی برای اکران «کاپیتان» باشد. یکی بحث بازگشایی مدارس است که می‌تواند زمینه‌ساز حضور دانش‌آموزان در مدارس باشد و نکته دیگر هم مفاهیم انسانی خود فیلم است که باعث شده خیلی نیاز به تمرکز بر زمان‌های خاص مانند نوروز یا عید فطر برای اکران نداشته باشیم و فیلم در هر مقطعی می‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند.

تهیه‌کننده «کاپیتان» با اشاره مجدد به برنامه‌ریزی برای حضور این فیلم در جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان گفت: این فیلم برای مخاطبان کودک و نوجوان فیلم مناسبی است اما در عین حال برای همه اعضای خانواده فیلم جذابی است و به همین دلیل هم همه اعضای یک خانواده می‌توانند از تماشای آن لذت ببرند و هم مخاطبان دغدغه‌مند سینما می‌تواند با تماشای آن احساس رضایت کند.

امامی ادامه داد: درست است که فیلم از بیماری کودکان صحبت می‌کند اما پیام اصلی آن امید و زندگی است. به تعبیری بستر روایت داستان فیلم این بیماری است و به‌شدت فیلم امیدبخش و نشاط‌آوری است. معتقدم فیلم ما جزو معدود فیلم‌هایی است که شاید در فرآیند تبلیغات مخاطب با ناراحتی‌هایش مواجه شود اما به محض تماشای فیلم احتمالاً آن را به دیگران هم توصیه می‌کند.

وی افزود: در واقع شخصیت‌های اصلی فیلم بچه‌هایی هستند که در بیمارستان دوران بیماری خود را در کنار یکدیگر سپری می‌کنند اما آخرین چیزی که به آن فکر می‌کنند، این بیماری است. آن‌ها در تلاش هستند تا زندگی را تجربه کنند و این درس را به بزرگ‌ترها و پدرومادر خودشان هم می‌دهند.

تهیه‌کننده «کاپیتان» درباره تغییر نسخه اکران عمومی فیلم نسبت به آنچه در جشنواره فجر به نمایش درآمده بود هم گفت: با تصمیم خودمان فیلم را نسبت به نسخه جشنواره فجر کوتاه کردیم. براساس بازخوردهایی که در موعد نمایش جشنواره‌ای داشتیم آن را حدود ۱۰ دقیقه کوتاه‌تر کردیم اما نسخه‌ای که برای دریافت پروانه نمایش ارائه کردیم، بدون هیچ اصلاحیه‌ای مجوز دریافت کرد.

این تهیه‌کننده سینما در پایان درباره دیگر فعالیت‌های خود هم توضیح داد: در حال حاضر مشغول کار بر روی دو فیلمنامه هستیم که یکی از آن‌ها فضایی مرتبط با کودکان و نوجوانان دارد و امیدواریم زودتر به مرحله تولید برسد. کار دیگر هم محتوایی اجتماعی دارد. پروژه اول با توجه به اتمام نگارش فیلمنامه به مرحله تولید نزدیک‌تر است و در حال مذاکره برای تولید آن با یک کارگردان فیلم‌اولی هستیم.

سیمرغ حق کاپیتان بود؟

محبت خالصانۀ کودکان به یکدیگر در کنار شخصیت‌پردازی و بازی‌های قوی، فیلم سینمایی «کاپیتان» را به یک اثر فوق العاده پرمحتوا تبدیل کرده است؛ فیلمی که متأسفانه از دید داوران جشنواره دور و از سبد سیمرغ‌ها جا ماند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل ازایرنا، «کاپیتان» فیلمی در مورد پسربچه‌ای سرطانی است که دوست دارد با کریم باقری دیدار کند و در آینده فوتبالیست و حتی به عنوان کاپیتان تیم ملی انتخاب شود.

بیش از نود درصد فیلم در بیمارستان کودکان اتفاق می‌افتد جایی که از اختلافات و مشکلات بزرگترها خبری نیست. خیانت، دورویی و بدجنسی در این فیلم جایگاهی ندارد. فیلمی پر از مضامین انسانی و فرهنگ ساز که از نظر آموزشی برای نسل جدیدمان که تحت تأثیر فضاهای مجازی و تبلیغات سوء و آموزه های غیر اخلاقی هستند مفید و بسیار آموزنده است.

محبت خالصانۀ این کودکان به یکدیگر در کنار شخصیت پردازی و بازی های قوی، فیلم را به یک اثر فوق العاده پر محتوا تبدیل کرده است. فیلمی که متأسفانه از دید داوران جشنواره دور و از سبد سیمرغ ها جا ماند.

فیلمی که مشکلات فنی اش هم آنچنان نبود که محتوای فیلم به حاشیه رود حتی قابل رقابت با بسیاری از فیلم های راه یافته به جشنواره بود. شاید ایدۀ نو و جدیدی ندارد ولی باز هم برای مخاطب جدید است چرا که این نوع فیلم ها تاریخ مصرف ندارند و همه پسند و همه جایی هستند.

نژاد و جنسیت و زبان در این فیلم معیار خوب بودن نیست بلکه در دنیای این کودکان سرطانی، عشق و علاقه به همنوع و شاد کردن دیگران اولویت دارد مثل کاری که پسر آبادانی انجام می‌دهد تا با خاطراتش بقیه را شاد کند در حالی که خودش غم زیاد دارد مانند همان کاری که دلقک فیلم می‌کند.

کاپیتان برای رسیدن به آرزویش تلاش می‌کند و علی رغم نظر پزشکان مخفیانه به تمرین فوتبال می‌پردازد که نشانۀ امیدواری و اعتماد او به خدا است. امیدی که حتی در پدرش دیده نمی‌شود ولی کم کم و به واسطۀ پسرش او نیز به زندگی و آینده امیدوار می‌شود.

فیلم، روان تصویربرداری شده با دکوپاژی ساده و نورپردازی لایت که این سادگی نه تنها در این فیلم عیب نیست بلکه آن را دوست داشتنی‌تر می‌کند. بازی خوب پانته‌آ پناهی‌ها یکی از نقاط قوت فیلم است.

این فیلم شانس نامزدی در هیچکدام از بخش های جشنواره را به دست نیاورد اما خوشبختانه در بخش تجلی ارادۀ ملی به عنوان بهترین فیلم با مضمون تعلیم و تربیت توانست به آنانی که دغدغه‌شان چیزی بیش از سرگرمی است خود را نشان دهد و این جای بسی امیدواری است که هنوز هستند کسانی که فیلم های خوب و فرهنگ ساز را تشخیص می‌دهند و زحمات سازندگانش را بی ثمر نمی‌گذارند.

«کاپیتان» فیلمی برای کودک یا درباره کودک؟

«کاپیتان» فیلمی شریف و محترم است که تصویر متفاوتی از این بیماری سخت نشان می‌دهد و اشک و لبخند را توأمان بر لبان مخاطب می‌نشاند. فیلمی تأثیرگذار که با داستانی ساده اما پرامید و روشن به مخاطب بگوید سرطان پایان زندگی نیست و وقتی انسان می‌میرد که امید و روحیه خود را ببازد.

سرطان همواره واژه‌ای دردناک برای بشر بوده است، واژه‌ای که یادآور مبارزه‌ای یکطرفه با غولی بی شاخ و دم است که هرلحظه در تمام وجود ریشه می‌دواند و جز امید هیچ سلاحی دربرابر آن‌ کارساز نیست. بیماری سرطان و مواجهه با آن بدلیل بار دراماتیک تاکنون دستمایه ساخت فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی بسیاری بوده است، آثاری که روایتگر عمق درد و رنج و عذابی ست که این بیماران و خانواده‌های آنان تحمل می‌کنند و این رنج زمانی دوچندان می‌شود که بیمار سرطانی یک کودک پاک و معصوم باشد.

فیلم «کاپیتان» دومین ساخته سینمایی محمد حمزه‌ای با نگاهی تازه به این بیماری پرداخته است، در «کاپیتان» بجای ترسیم فضایی تلخ و زجرآور شاهد جغرافیایی شاد و کودکانه هستیم که امید و عشق به زندگی در سراسر آن موج می‌زند. شخصیت‌های فیلم فرشته‌های معصوم و پاکی هستند که شیطنت‌ها و صدای خنده‌هایشان بجای اشک و آه لبخند را برلبان مخاطب می‌نشاند.

*کودکانی که شبیه به کودکان امروز نیستند

از همان سکانس ابتدایی که عیسی خود را معرفی می‌کند از لحن او می‌فهمیم با پسربچه‌ای متفاوت روبه رو هستیم: «به من میگن عیسی، هرکاری بخوام می‌کنم». پسری که گویی مرد بیمارستان است و چون برادری دلسوز تکیه گاه برادرها و خواهرهای کوچکش؛ داداشی و آبجی مدام ورد زبان عیسی است.

فیلمساز با اطلاعات اندکی که از زندگی عیسی می‌دهد مثل اینکه مادرش را از دست داده و پدرش هم گاهی شب‌ها نیز سرکار می‌رود، می‌خواهد شخصیتی خودساخته و قوی از او نشان دهد، شخصیت محکم و درعین حال جوانمردی که در پایان شادی دوستانش را بر شادی خود ترجیح می‌دهد و کاپیتان واقعی بی‌شک خود عیسی ست اما واقعیت آن است که لحن و طرز صحبت کردن و تکیه کلام‌های عیسی و حتی آن پسربچه آبادانی چندان تناسبی با سن و سال آنها و دوره و زمانه کنونی ندارد و بیشتر مخاطب را یاد داش مشتی‌های قبل از اتقلاب می‌اندازد. از این جهت مخاطب بویژه کودک و نوجوان نمی‌تواند چندان با این نوع ادبیات ارتباط برقرار کند و حتی معنی و مفهوم برخی از اصطلاحات آنها را بفهمد.

همچنین قهرمان فوتبالی که عیسی به آن دل بسته یعنی کریم باقری برای نوجوان امروز شناخته شده نیست و بهتر بود فیلم‌ساز از یک فوتبالیست جوان‌تر که حداقل اکنون نیز در حال بازی است، استفاده می‌کرد تا برای نوجوان امروزی شناخته شده باشد. به نظر می‌رسد که فیلمساز بدنبال ادای دینی شخصی به کریم باقری بوده است!

*فیلمی درباره کودکان نه برای آن‌ها

گرچه شخصیت‌های اصلی «کاپیتان» کودکان هستند اما کاپیتان فیلمی برای بزرگسالان است، کرامت با بازی پژمان بازغی آمده تا به والدین گوشزد کند در هر برهه‌ای حتی بیماری سختی مثل سرطان باید به بچه‌ها اجازه دهند بچگی کنند؛ یادمان بیاید سکانسی را که خانم نیازی با تعریف موضوع سرطان پسرش و حسرتی که هنوز بر دل دارد به کرامت می‌گوید که بیماری بخشی از زندگی این بچه‌هاست نه همه آن و باید این بچه‌ها بچگی کنند و آرزوهایشان را دنبال نمایند.

کرامت- پدر عیسی- نماد پدری زحمتکش است که از یکسو درد فراق از همسر را تحمل می‌کند و از سوی دیگر جگرگوشه اش جلوی چشمانش در حال آب شدن است. برخلاف ظاهر سرد و جدی کرامت، او شخصیتی عاطفی و حساس دارد اما چون بسیاری از والدین نحوه درست ابراز احساسات و ارتباط با نوجوانش را یاد نگرفته از این رو گویی فقط وقتی از شخصیت واقعی‌اش جدا می‌شود و در قالب دلقک فرو می‌رود می‌تواند به عیسی نزدیک شود و حتی آرزوهایش را محقق سازد.

*کلام آخر

در پایان باید گفت «کاپیتان» فیلمی شریف و محترم است که تصویر متفاوتی از این بیماری سخت نشان می‌دهد و اشک و لبخند را توأمان بر لبان مخاطب می‌نشاند. فیلمی تأثیرگذار که با داستانی ساده اما پرامید و روشن به مخاطب بگوید سرطان پایان زندگی نیست و وقتی انسان می‌میرد که امید و روحیه خود را ببازد.  

آیا «کاپیتان» فرصتی استراتژیکی برای استعدادها بود؟

صابر امامی تهیه‌کننده فیلم سینمایی «کاپیتان» به ارایه توضیحاتی درباره این فیلم پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، صابر امامی تهیه‌کننده فیلم سینمایی «کاپیتان» به کارگردانی محمد حمزه‌ای که در بخش سودای سیمرغ چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد، درباره تهیه‌کنندگی آثار اجتماعی به خبرنگار مهر گفت: همان‌طور که می‌دانید تولید آثار اجتماعی با پیچیدگی‌های زیاد مواجه است، به صورتی که دقت به مضامین و جزئیاتی که داخل این فضا وجود دارد باعث می‌شود که کارها خیلی سخت و دشوار پیش برود.

وی درباره کار با محمد حمزه‌ای و اینکه چه انتظاراتی را برایش برآورده کرده است، بیان کرد: محمد حمزه‌ای تجربیات جدی در حوزه اجتماعی داشت و در سطوح مختلف صنعت سینما از دستیاری کارش را شروع کرده و فیلم‌های کوتاه شاخصی را ساخته است. سال ۹۵ هم فیلم «آذر» را ساخت و به اعتقاد من، در فیلم «کاپیتان» به نقطه خیلی خوبی از بلوغ رسیده است.

امامی همچنین تاکید کرد: کار و تجربه متفاوتی از سینمای کودک و سینمای اجتماعی در فیلم «کاپیتان» عرضه شده است.

وی در پاسخ به اینکه چه انتظاراتی از نمایش فیلم در جشنواره فجر دارد و این حضور را چقدر به نفع فیلم می‌داند، گفت: به هر حال همان‌طور که می‌دانید تقویم سینمای کشور از جشنواره فجر ورق می‌خورد و حضور در این جشنواره مهم‌ترین رخداد سینمایی کشور است که به نظرم بسیار مورد توجه است. معتقدم در جشنواره فیلم فجر حتماً فرصت جدی دیده شدن وجود دارد، همچنین حضور در بین رسانه‌ها و منتقدان و تماشای فیلم با آنها و با هنرمندان می‌تواند ظرفیت‌های زیادی ایجاد کند.

این تهیه‌کننده سینما درباره اینکه در ساخت «کاپیتان» چقدر با سختی مواجه شده است، توضیح داد: به نظر من، سختی پروژه که اتفاقاً نقطه جذاب و دلچسب پروژه بود، کار کردن با بچه‌های بازیگر بود چراکه کار کردن با بچه‌هایی که به عنوان نقش‌های کلیدی در این فیلم حضور دارند، قوای جسمی آدم‌های بزرگسال را ندارند و سختی روزهای فیلم‌برداری برای‌شان دشواری زیادی داشت سخت بود، گروه تولید هم این فشار را باید تحمل می‌کردند تا بچه‌ها بتوانند همراه با فیلم حرکت کنند که به اعتقاد من، تجربه بی‌نظیری شده است.

وی بیان کرد: سال‌هاست که در سینمای کشورمان حضور پُر رنگ بازیگران کودک را به این شکل که در «کاپیتان» داریم، نداشتیم. در واقع، این ظرفیت جدیدی است که در این فیلم وجود دارد و در عین حال این‌که نقش‌های بزرگسال‌مان خیلی خوب با نقش‌های کودکان چفت شدند و کار را پیش بردند، تجربه خوبی بود.

امامی در پایان در مورد نمایش جهانی فیلم نیز گفت: در این مورد، به دلیل اینکه مساله و موضوع «کاپیتان» مسأله‌ای جهانی و ادبیاتی جهانی دارد، مفاهیمی که در این فیلم دنبال می‌شود، در همه دنیا شبیه هم است. این یک فرصت استراتژیک است که این فیلم بتواند در عرصه‌های بین‌المللی خوش بدرخشد. ما تلاش کردیم اثری را خلق کنیم که پیام اصلی‌اش امید و زندگی باشد که در همه جای دنیا خریدار دارد، به همین دلیل، به موفقیت در فضای جهانی امیدواریم.

خروج از نسخه موبایل