وقتی عمامه، سوژه فیلم می‌شود

حسین دارابی کارگردانی فیلم کوتاه «علمک» به بهانه بازنشر آن در فضای مجازی، به ارائه توضیحاتی درباره این تجربه و شکل‌گیری ایده اولیه آن پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، حسین دارابی کارگردان فیلم کوتاه «علمک» با موضوع محوری یک «عمامه» که سال‌ها بعد از ساخت، به‌تازگی در فضای رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی بار دیگر در حال بازنشر و دیده شدن است، در گفتگو با مهر، درباره این تجربه گفت: ایده اولیه این فیلم کوتاه زمانی به ذهنم رسید که هنگام خروج از ایستگاه مترو، متوجه علمک گازی شدم که با ابر آن را پوشانده بودند، همان جا ایده‌ای در ذهنم شکل گرفت و آرام‌آرام آن را پرورش دادم تا به فیلمنامه «علمک» رسید.

وی ادامه داد: جالب است که هیچ‌گاه فکر هم نمی‌کردم که این فیلم این میزان بازخورد داشته باشد و در جشنواره‌ها موردتوجه قرار بگیرد. واقعیت این است که من هیچکدام از فیلم‌هایم را با هدف حضور در جشنواره‌ها نساخته‌ام، حتی آن‌ها که بعدها در جشنواره‌ها جوایزی را هم گرفته‌اند. درباره «علمک» هم فکر نمی‌کردم زمانی در جشنواره‌ها دیده شود و به‌خصوص مخاطب خارج از کشور اینگونه با آن ارتباط برقرار کند. این معجزه زبان هنر است که می‌تواند فراتر از زمان و جغرافیا، دیده و شنیده شود.

این کارگردان جوان که سال گذشته فیلم «هناس» را روی پرده سینماهای کشور داشت، افزود: البته ادعایی ندارم که «علمک» از این جنس است اما بالاخره هنر چنین ظرفیتی را دارد. «علمک» هم تا به امروز در کشورهای مختلفی حضور داشته و در بیش از ۱۰ کشور مخاطبان با آن ارتباط برقرار کرده‌اند. برای خود من این اتفاق خیلی جذاب بود چراکه فکر می‌کردم این فیلم با موضوع یک عمامه، خیلی سوژه داخلی دارد اما بازخوردهای خوبی در میان مخاطبان خارج از کشور هم داشت.

دارابی درباره فراگیر شدن پخش «علمک» در فضای رسانه‌ای و ارتباط آن با برخی اتفاقات اجتماعی اخیر درباره جایگاه روحانیت و پوشش عمامه در کشور هم گفت: قطعاً که بی‌ارتباط نیست و شاید از نگاه برخی این فیلم نگاه می‌تواند نگاه متفاوتی به عمامه و پوشش روحانیت را به تصویر بکشد. هر چند خودم در زمان ساخت، فکر نمی‌کردم این فیلم تا این اندازه بتواند کارکرد داشته باشد. نکته اصلی همین است که گاهی به شاگردان حاضر در کارگاه‌های‌آموزشی هم یادآوری می‌کنم و آن اینکه آنچه از اعمال دل بربیاید و زبان خوبی هم داشته باشد، روحی پیدا می‌کند که آن را ماندگار می‌کند. برای خود من بازپخش این اثر در تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی، بعد از این همه سال، اتفاق جذابی است.

رستگاری گرسنگی در هند

فیلم کوتاه گرسنگی از جشنواره لیفت ایندیا دو جایزه گرفت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از انجمن سینمای جوان، فیلم کوتاه «گرسنگی» به کارگردانی میثم محمدخانی و تهیه‌کنندگی کمیل طاهری و زینب حریفی که در ششمین دوره جشنواره «لیفت ایندیا» نامزد بهترین فیلم و بازیگری شده بود، توانست جایزه بهترین بازیگر نقش اصلی مرد (علیرضا مهران) و همچنین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (محمد موسوی) را کسب کند.

این جشنواره در تاریخ ۲۵ دسامبر در پونای هندوستان برندگان خود را معرفی کرد.

در خلاصه داستان فیلم کوتاه «گرسنگی» آمده است: «تمام رنج‌هایم برای یک کروموزم بیشتر… »

‎عواملی که در ساخت این فیلم کوتاه همکاری داشته‌اند، عبارت‌اند از:

بازیگران: نسیم ادبی، علیرضا مهران، محمد موسوی، شیوا ویسی، جواد زیتونی، پویا عظمتی و…
‎فیلم‌بردار: علی ابپاک
‎تدوین: احسان واثقی
‎نویسنده: فاطیما اباحمزه
‎طراحی و ترکیب صدا: محمدحسین ابراهیمی
‎صدابردار: علیرضا پاکنهاد
‎ طراح گریم: طناز قاسمی
‎طراح پوستر: روژان ایرجی
‎ گروه کارگردانی: علیرضا رضوی، رها طلایی، یاسمن موفق، سعید جعفری
‎برنامه‌ریز: رها طلایی،
‎طراحان صحنه: ،شقایق رازانی، علیرضا رضوی
‎ طراح لباس: سمیه کاظمی
‎مدیرصحنه:الهام واقف
‎جانشین تهیه کننده: احمد سیاحی، مدیر تولید: حسین الماسی
‎ منشی صحنه: غزال غلامی
‎دستیار ١ تصویر: رسول عمرانی‌فر
‎عکاس و فیلم‌بردار پشت صحنه: سحر لطفی
‎مدیر تدارکات: علی‌اصغر بازگشاه
‎مدیر روابط‌عمومی: زهرا دمزآبادی

پخش بین‌الملل: فرست اسکرین

بی رغبتی برای اکران آثار در پی فروش پایین فیلم های روی پرده/ زنگ خطر موج‌جدید کرونا برای گیشه!

وضعیت گیشه سینماها در هفته اخیر همچون ماه های گذشته بسیار وخیم بود؛ این اتفاق در حالی است که مدیران سینمایی همچنان هیچ تدبیری برای برون رفت از این وضعیت بحرانی ندارند و رکود شدید گیشه و تولید باعث خانه نشینی و بیکاری بخش عمده ای از اهالی سینما شده است؛ با این همه زنگ خطر موج جدید کرونا برای گیشه به صدا درآمده و بی تردید در صورت بروز موج جدید کرونا در کشور وضعیت سینماها بدتر از بد خواهد شد و باید دید مسئولان سینما برای این اتفاق تدبیری اندیشه کرده اند یا خیر!؟

به گزارش سینمای خانگی به نقل از انجمن سینمای، بنابر اطلاعات موجود در سمفا فیلم سینمایی «بیرو» به کارگردانی مرتضی علی عباس میرزایی طی هفته اخیر تا ساعت ۲۱ جمعه نهم دی ماه تنها ۲۲ قطعه بلیت در سراسر کشور فروخته است! بر اساس شنیده ها این فیلم که با حمایت بنیاد سینمایی فارابی تولید شده میلیاردها تومان بودجه برای ساختش صرف شده است.

«طبقه یک و نیم» به کارگردانی نوید اسماعیلی نیز طی هفته اخیر تنها ۶۷۶ قطعه بلیت در سراسر کشور فروخت!

«دو زیست» به کارگردانی برزو نیک نژاد نیز حدود ۳۸۰۰ بلیت فروخت و «جزیره فضایی» به کارگردانی سیدجواد هاشمی که برخی افراد امید زیادی برای جذب مخاطبش داشتند در هفته گذشته تنها توانست حدود ۶۴۰۰ قطعه بلیت در سراسر کشور بفروشد! رقمی فاجعه بار برای فیلمی که انتظار می رفت در شرایط حساس کنونی سینماها نجات بخش گیشه باشد!

برخلاف فیلم «جزیره فضایی» که مختص کودکان و نوجوانان است انیمیشن «لوپتو» به کارگردانی عباس عسکری توانست تعداد بیشتری مخاطب را به سالن های سینما بکشاند و حدود ۳۵ هزار قطعه بلیت فروخت. در نهایت فیلم سینمایی «بخارست» به کارگردانی سیدمسعود اطیابی نیز توانست حدود ۶۰ هزار مخاطب را طی یک هفته به سالن های سینما بکشاند.

نکته قابل تأمل اینکه گویا علیرغم کهنه شدن اغلب فیلم های در حال اکران کمتر پخش کننده و تهیه کننده ای راضی می شمد در این شرایط بحرانی گیشه فیلمش را به اکران برساند و این اتفاق در حالی است که صف طویلی از فیلم های آماده اکران تشکیل شده و سرمایه های بسیاری در آستانه نابودی است.

نمایش «قرار روز شانزدهم» همزمان با فرا رسیدن سالروز شهادت شهید سلیمانی

فیلم مستند داستانی «قرار روز شانزدهم» همزمان با فرا رسیدن سالروز شهادت شهید سردار قاسم سلیمانی در سینماهای منتخب گروه سینمایی هنر و تجربه به نمایش در می‌آید.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا؛ فیلم مستند داستانی «قرار روز شانزدهم» به کارگردانی سیدمحمد احسان اصغرزاده موسوی و تهیه‌کنندگی مرتضی شعبانی روز دوشنبه ۱۲ دی ساعت ۱۸ در سینماهای هنروتجربه در سراسر کشور روی پرده می‌رود. تماشای این فیلم رایگان است و نیاز به خرید بلیت ندارد.

فیلم قرار روز شانزدهم روایتی از حضور شهادت‌طلبانه یکی از مدافعان حرم و شاگردان مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی به نام محمدحسین محمدخانی معروف به عمار است.

شهید محمدخانی در حالی که فقط ۳۰ سال سن داشت، ۱۶ آبان ۱۳۹۴در حلب سوریه به شهادت رسید و سردار قاسم سلیمانی درباره شهید محمدخانی اعلام کرد که او واقعاً عمار بود.

علاقمندان می‌توانند در سینماهای گروه هنروتجربه در تهران (چارسو، فرهنگ، نارسیس، کورش، موزه سینما) و شهرستان‌ (سپهر ساری، آزادی کرمانشاه، پارس کرمان، سیتی سنتر و ساحل اصفهان، عصرجدید گرگان، بهمن سنندج، گلستان شیراز، مهرقدس همدان، ستاره باران تبریز، ویلاژ توریست و اطلس و هویزه مشهد) به تماشای این فیلم بنشینند.

عوامل این فیلم عبارتند از؛ کارگردان: سیدمحمد احسان اصغرزاده موسوی. پژوهشگر: سیدمحمد احسان اصغرزاده موسوی. تصویربرداران: محمدرضا نوری، محمد رحیمی، امیرعباس مجذوبی. صدابردار: یحیی رضایی. صداگذار: محمدحسین ابراهیمی. تدوینگر: سیداحسان نیکبخت. نویسنده گفتار متن: علیرضا آل ایمین. گوینده‌ متن: نرگس رحمانی و تهیه‌کننده: مرتضی شعبانی.

اکران ویژه «ردی از یک مرد»

مستند «ردی از یک‌ مرد» به کارگردانی ساسان فلاح‌فر همزمان با سالروز شهادت سردار قاسم سلیمانی در سینماهای منتخب سراسر کشور اکران می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی مستند ردی از یک‌ مرد، این مستند روایت خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی از زبان مردم روستای قنات ملک، زادگاه این فرمانده بزرگ انقلاب اسلامی است.
مستند ردی از یک مرد توسط پخش رویش بهمن سبز روز دوشنبه – ۱۲ دی‌ماه – در سینماهای منتخب سراسر کشور به صورت رایگان اکران می‌شود. مخاطبان برای کسب اطلاع از زمان‌های اکران این فیلم و تهیه بلیط می‌توانند به سایت گیشه ۷ مراجعه کنند.
حاج قاسم بعد از شهادت تازه شروع شد
این مستند ۷۷ دقیقه‌ای که توسط بنیاد مکتب حاج قاسم تهیه شده در بخش بلند ملی و مسابقه شهید آوینی شانزدهمین جشنواره بین المللی سینما حقیقت نیز حضور داشته است.
در خلاصه داستان این مستند آمده است: برای شناخت حاج قاسم سلیمانی کمی باید به عقب برگردیم. به سال‌های دور که او عشایرنشین‌ بود؛ به روستای زادگاهش قنات‌ملک در کرمان؛ به میان مردمی که هر کدام قصه و ردی از این بزرگ‌مرد در زندگی‌شان دارند تا با آن زبان بی‌تکلف روستایی برایمان روایت کنند.

دبیر اجرایی جشنواره عمار: در گام سیبزدهم از پایتخت کوچ می‌کنیم

حمید صالحی دبیر اجرایی سیزدهمین جشنواره مردمی فیلم «عمار» ضمن اشاره به تأخیر در برگزاری این رویداد، به ارائه توضیحاتی درباره شرایط برگزاری دوره سیزدهم پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، حمید صالحی دبیر اجرایی جشنواره مردمی فیلم «عمار» در گفتگو با مهر درباره برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته برای برگزاری سیزدهمین دوره از جشنواره گفت: تولد جشنواره «عمار» از حماسه ۹ دی و حواشی مرتبط با اتفاقات سال ۸۸ بود و بر همین مبنا هم از سال ۸۹ برگزاری این جشنواره کلید خورد. امسال هم در آستانه برگزاری سیزدهمین دوره از این رویداد هستیم و به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی خواهیم کرد تا آیین‌های مرتبط با افتتاحیه و اختتامیه در روزهایی باشد که جمعیت بیشتری امکان حضور داشته باشند. به همین دلیل مطابق برنامه‌ای که در چند سال اخیر و به بهانه هم‌زمانی با شهادت سردار سلیمانی داشتیم، امسال هم تقویم برگزاری را کمی تغییر داده‌ایم.

وی تأکید کرد: خط مشی جشنواره همواره بر این است که محور برگزاری آن نهم دی‌ماه به‌عنوان روز بصیرت باشد اما با توجه به مقدمات اجرایی جشنواره، گاهی موعد برگزاری آن را کمی جابه‌جا می‌کنیم. امسال با توجه به فعال شدن ستادهای مرتبط با اکران‌های مردمی در شهرستان‌ها، آثاری مرتبط با فتنه ۸۸ و همین فتنه اخیر، در حال اکران است و ان‌شالله از هفته آینده درباره زمان‌بندی جشنواره امسال هم اطلاع‌رسانی خواهیم کرد.

صالحی گفت: می‌خواهیم برنامه‌ریزی‌ای داشته باشیم تا جشنواره «عمار» را از تهران به شهرستان‌ها ببریم و امکان دارد امسال افتتاحیه‌ای برای جشنواره در شهر تهران نداشته باشیم. شهر میزبان افتتاحیه امسال، بعد از نهایی شدن، اعلام می‌شود. جشنواره «عمار» در تمام دوره‌های برگزاری تلاش داشته است که مماس با اتفاقات و تحولات روز جامعه پیش برود و امسال هم تصمیم شورای سیاست‌گذاری بر این بوده است که جشنواره در یکی از شهرهایی که در بلواهای اخیر آسیب بیشتری دیده است، برگزار شود. ابتدا قصد داشتیم جشنواره در کرمان برگزار شود اما به دلیل برخی ملاحظات رسانه‌ای این تصمیم لغو شد و در حال بررسی گزینه‌های دیگری هستیم. در صورت تحقق این اتفاق، می‌توانیم یک گام دیگر به سمت شعار «عدالت رسانه‌ای» نزدیک و از تهران خارج شویم. هنوز درباره مکان برگزاری اختتامیه هم تصمیم‌گیری نشده است.

وی افزود: در تلاش هستیم تا امسال برنامه «پخش زنده اینترنتی» جشنواره را داشته باشیم تا در کنار همراهی رسانه ملی، بتوانیم پوشش گسترده‌تری هم از جشنواره سیزدهم داشته باشیم.

دبیر اجرایی جشنواره «عمار» با اشاره به برگزاری هفته‌های فیلم «عمار» در استان‌ها و شهرهای مختلف هم گفت: برای تصمیم‌گیری درباره محل برگزاری آیین ملی افتتاحیه جشنواره، اطلاع‌رسانی جشنواره امسال کمی دچار تأخیر شده است، اما با توجه به برنامه‌ای که در نظر داریم ان‌شالله تا اواخر هفته آینده شاهد برگزاری جشنواره خواهیم بود.

وی تأکید کرد: در جدول اکران جشنواره امسال سانس‌های ویژه‌ای را به «روایت جنایت» اختصاص خواهیم داد که مربوط به روایت‌های مرتبط با همین جنایت‌های اخیر در کشور خواهد بود. یک سری ویژه‌برنامه‌هایی را هم طراحی کرده‌ایم که هر شب در سینما فلسطین تهران برگزار می‌شود.

صالحی در ادامه با اشاره به فقدان نادر طالب‌زاده، گفت: متأسفانه امسال اولین دوره از جشنواره «عمار» است که از همراهی و حضور نادر طالب‌زاده محروم هستیم. ایشان همواره استاد و راهنمای عماریون بودند. با توجه به جلسات متعددی که شورای سیاست‌گذاری جشنواره داشته است، جناب آقای سهیل اسعد جایگزین ایشان به‌عنوان دبیر جشنواره شده‌اند. ان‌شالله در آیین افتتاحیه یاد استاد طالب‌زاده را گرامی خواهیم داشت و گرامیداشت‌های دیگری هم در طول برگزاری جشنواره تدارک خواهیم دید.

وی در پایان درباره فرآیند انتخاب دبیر جشنواره «عمار» برای دوره‌های بعد هم تأکید کرد: آقای اسعد دبیر سیزدهمین دوره از جشنواره «عمار» هستند و در دوره‌های بعدی، شورای سیاست‌گذاری در این زمینه تصمیم‌گیری خواهد کرد.

به کارگردانی «عباس صالح مدرسه‌ای»/«دبیر جشنواره فیلم عمار» ایفاگر نقش راوی در یک مستند سینمایی می‌شود!

مستند سینمایی «صد سال تطور» با روایت سهیل اسعد و تمرکز بر تحولات خاص تاریخی در قرن گذشته کلید خورد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از سینماپرس، مستند سینمایی «صد سال تطور» با پژوهش و کارگردانی عباس صالح مدرسه‌ای و با حضور ادگاردو روبین (سهیل اسعد) به‌عنوان راوی وارد مرحله فیلمبرداری شد.

این اثر به روند تحولات خاص تاریخی طی صد سال گذشته می‌پردازد و به دنبال موشکافی رویدادهای عمیق و حساس قرن گذشته است.

تحقیق و پژوهش این مستند بیش از دو سال به طول انجامیده است و در ادامه همکاری‌های مشترک کارگردان و راوی، شخصیت‌های علمی، دینی و سیاسی در این مستند حضوری متفاوت دارند.

برخی عوامل این پروژه عبارتند از حسین اسدی‌زاده مشاور کارگردان، امیرحسین قلندری و علی وفایی تصویربردار، علیرضا رهبر صدابردار، باقر مهرآبادی تدوین، عباس فرامرزی عکاس، خانه هنرمندان امروز مجری طرح و محمد رضا مکرمی برنامه ریز و مدیر تولید.

ادگاردو روبین که بعد از مسلمان شدن نام سهیل اسعد را بر خود گذاشته است، علاوه‌بر اجرای برنامه تلویزیونی «محیا»، در حال حاضر دبیری جشنواره فیلم عمار را هم برعهده دارد.

«قورقوشوم» برگزیده گراندآف لهستان شد

فیلم مستند داستانی «قوروشوم» در میان ۵ فیلم برتر شانزدهمین جشنواره‌ گرندآف لهستان در بخش سینماتوگرافی قرار گرفت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، فیلم «قورقوشوم» به کارگردانی مشترک حسین نجاری و فاطیما سیاحتی و به تهیه‌کنندگی موسسه‌ فرهنگی مشکات که از بین ۴۱۰۰ فیلم از سراسر دنیا به مرحله‌ نهایی جشنواره گرندآف راه یافته بود، جزو ۵ فیلم برتر این جشنواره در بخش سینماتوگرافی شد.

مستند داستانی «قورقوشوم» در روز پنجشنبه ۱۰ آذر همزمان با اول دسامبر ۲۰۲۲ در این جشنواره اکران شد.

جشنواره‌ گرندآف از جشنواره‌های معتبر جهان است که فیلم‌های نامزد شده توسط هیأت داوران بین‌المللی متشکل از ۸۰ کارشناس، نظریه‌پرداز، کارگردان و بازیگر از کشورهای مختلف جهان ارزیابی می‌شوند.

مجوز ساخت «قورقوشوم» در اوایل سال ۱۴۰۰ صادر و ساخت و تولید این فیلم بعد از ۶ ماه به سرانجام رسید.

فیلم «قورقوشوم» با نگاهی تاریخی به معدن انگوران ساخته شده و ضمن اشاره به قدمت این معدن و بهره‌برداری مکانیزه‌ آن توسط زنده‌یاد مرتضی رستگار در قبل از انقلاب، به مشکلاتی پرداخته که در آن منطقه و معدن مشهود است.

در این فیلم ضمن اشاره‌ به محرومیت‌های منطقه‌ انگوران، پررنگ بودن برخی باورهای سنتی از مسائلی است که در سکانس‌هایی از فیلم نشان داده می‌شود.

از فعالیت‌های استخراجی معدن انگوران در گذشته‌ دور، اطلاعات چندانی در دست نیست. اولین پروانه‌ بهره‌برداری معدن انگوران در سال ۱۳۰۱ به نام آقای صفاری صادر شد ولی در همان سال پروانه‌ صادر شده به طور موقت لغو و بدین ترتیب فعالیت معدن تا سال ۱۳۲۴ متوقف شد. در سال ۱۳۳۸ با واگذاری معدن به شرکت اتحاد سرب انگوران با مدیریت مرتضی رستگار، فعالیت‌های معدنکاری بصورت ابتدایی و غیر مکانیزه آغاز شد.

تا قبل از اجرای طرح معدنکاری روباز، استخراج از معدن به صورت زیرزمینی و به شکل نامنظم انجام می‌شد. با پیشرفت نسبی عملیات اکتشافی و تعیین ذخیره‌ معدن، مقدمات طراحی معدن باز فراهم شد و بدین ترتیب اولین طرح روباز معدن که تا مدت‌ها به عنوان طرح نهایی معدن شناخته می‌شد، در سال ۱۳۴۷ توسط آقای کندی از شرکت گلدن اسوشیت (Golden Associate) تهیه شد.

در سال ۱۳۴۸ معدن انگوران در اختیار شرکت کالسیمین قرار گرفت. برای حمل خاک مورد نیاز از معدن به شرکت کالسیمین جهت تغلیظ، سیم نقاله هوایی یا همان (ROPE WAY) به طول ۱۹ کیلومتر توسط خود مهندس رستگار طراحی شد.

قبل از انقلاب گروه‌های زیادی از متخصصان آمریکایی، فرانسوی، آلمانی و هندی در پروژه‌های متعددی در این معدن فعالیت می‌کردند.

معدن انگوران در سال ۱۳۵۹ مصادره و مالک آن علیرغم برخورداری از کارنامه‌ قابل دفاع خلع ید شد.

فرهاد قائمیان: فیلمساز با ساخت فیلم ۱۰۰ثانیه‌ای پخته می‌شود

فرهاد قائمیان بازیگر باسابقه سینما بیان کرد که فیلم صدثانیه‌ای باید «آن» یک فیلم کامل را داشته باشد. فیلمساز باید برای رسیدن به این سطح از فیلمسازی، به پختگی رسیده باشد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، فرهاد قائمیان بازیگر باسابقه سینما در آستانه برگزاری جشنواره فیلم «۱۰۰» درباره نقش‌آفرینی در فیلم‌های کوتاه گفت: من خودم را بچه سینمای کوتاه می‌دانم. هم فیلم کوتاه ساخته‌ام و هم در فیلم‌های بسیاری در فرآیند تولید، همکاری داشته‌ام. از این منظر سینمای جوان و سینمای کوتاه را خانه خود می‌دانم. بخشی از کارنامه حرفه‌ای خودم را مدیون کار در سینمای کوتاه می‌دانم.

وی درباره فیلم‌های ۱۰۰ ثانیه‌ای گفت: فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای در واقع بخشی از سینمای کوتاه و برشی از زندگی است. فیلم کوتاه را شاید بتوان برشی از فیلم بلند هم دانست. اما فیلم صدثانیه‌ای باید «آن» یک فیلم کامل را داشته باشد. فیلمساز باید برای رسیدن به این سطح از فیلمسازی، به پختگی رسیده باشد. ساخت فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای به‌عنوان یک تجربه، آنقدر برای هر فیلمسازی لازم است که معتقدم نباید آن را نادیده بگیرد.

این بازیگر درباره تأثیر جشنواره‌ها بر مسیر حرکت یک فیلمساز هم تأکید کرد: قطعاً هر رویداد و جشنواره‌ای در مسیر فیلمسازی هر فیلمسازی حائز اهمیت است اما معتقدم فیلمساز کوتاه، بیش از هر چیز باید خودش را ثابت کند، نه برای حضور در جشنواره. در عین حال جشنواره‌ها هم باید در طول هر سال متوجه پتانسیل و ظرفیت فیلمسازان کوتاه باشند و از آن استفاده کنند. مسئولان و جشنواره‌ها باید برای فیلمسازان جوان، بسترساز باشند تا فیلمسازان کوتاه بتوانند به اوج هدف خود که فیلمسازی بلند است، برسند. از این منظر فیلمسازان کوتاه بزرگ‌ترین سرمایه سینمای ما هستند.

قائمیان درباره مرز میان تیپ‌سازی و شخصیت‌سازی در یک فیلم صدثانیه‌ای گفت: من قائل به این تفکیک نیستم. اگر در زمان ۱۰۰ ثانیه، بتوان مضمون موردنظر را به مخاطب منتقل کرد، یعنی فیلمساز موفق بوده، مهم این است که «آن» فیلم به مخاطب منتقل شود.

این بازیگر سینما درباره تفاوت سبک داستان‌گویی در یک فیلم بلند سینمایی با سینمای کوتاه هم توضیح داد: فیلم کوتاه، در واقع شروع یک حرکت به سمت ساخت فیلم بلند است. معتقدم فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای هم کمک می‌کند تا فیلمساز پخته‌تر شود تا به مرحله فیلمسازی بلند برسد.

وی با تأکید بر اینکه ساخت فیلم کوتاه به دلیل فرصت کمتر برای انتقال مضمون، سخت‌تر از ساخت فیلم بلند است، بیان کرد: در یک فیلم بلند با مجموعه‌ای از سکانس‌های برای انتقال مفهوم مواجه هستیم اما در فیلم کوتاه، فرصت کمتری برای این ارائه وجود دارد. یک بازیگر باید بتواند در فرصت ۱۰۰ ثانیه مضمون یک فیلم را درک و آن را ارائه کند و قطعاً این مورد، نشان‌دهنده استعداد اوست.

قائمیان در پایان گفت: تا به امروز نزدیک به ۱۲ فیلم کوتاه برای سینماگران جوان بازی کرده‌ام و از این بابت به خودم مغرورم و می‌بالم. اینکه توانستم برای دوستانی کار کنم که زمانی خودم هم در کنارشان آموزش می‌دیدم و باز هم توانستم در همکاری مستقیم از آن‌ها چیزی را یاد بگیرم.

یک سینماگر مطرح کرد : حضور گسترده بازیگر-اسپانسر در تلویزیون

کارگردان و تهیه‌کننده فیلم کوتاه «در وجه» ضمن اشاره به شرایط اقتصادی سخت تولید فیلم‌های کوتاه از حضور «اسپانسر-بازیگر»ها در فرآیند فیلمسازی و ورود برخی از آن‌ها به سریال‌های تلویزیونی گفتند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، درست در همین سال‌هایی که سینمای ایران به‌واسطه قهر مخاطبان سایه سنگین رکود حاکم بر گیشه‌ها را تجربه می‌کند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه به‌واسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.

«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریان‌ساز در دنیای جدید محسوب می‌شود و به همین دلیل دیگر به‌سختی می‌توان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.

به همین منظور سرویس هنر خبرگزاری مهر، قصد دارد با سرفصل ثابت «هر هفته یک فیلم کوتاه در مهر» به معرفی بخشی از تولیدات «سینمای کوتاه ایران» در قالب گفتگو با عوامل این آثار بپردازد.

در شانزدهمین نوبت از این سلسله نشست‌ها در خبرگزاری مهر، میزبان اکران و گفتگو با عوامل فیلم کوتاه «در وجه» بودیم.

فیلم کوتاه «در وجه» روایتی ساده اما متفاوت از فرآیند پاس کردن یک چک است که در پس زمینه آن شاهد تصویری از تنهایی انسان‌ها در دوران معاصر هستیم.

محمد غزازانی به‌عنوان نویسنده و کارگردان و بهزاد مرادحاصل به‌عنوان تهیه‌کننده فیلم کوتاه «در وجه» در این گفتگو حضور داشتند.

* از اینجا شروع کنیم که فکر نمی‌کنید تصویری که از رابطه دو نفر بر سر یک چک که یکی از آن‌ها طلبکار است و دیگری بدهکار، در فیلم ارائه کرده‌اید، کمی بیش از اندازه خوش‌بینانه است؟ انتظار نمی‌رود چنین افرادی با این میزان از احترام و محبت با هم مکالمه داشته باشند.

محمد غزازانی: واقعیت اینکه ایده این فیلم از تجربه شخصی خودم گرفته شد. طلبی از کسی داشتم و هر بار به بهانه‌های مختلف برای تسویه آن تماس می‌گرفتم اما او مدام قرار حساب و کتاب را عقب می‌انداخت. من خوشم نمی‌آمد که مدام برای پیگیری طلبم به او زنگ بزنم و احساس می‌کردم در شخصیت من نیست که هر بار زنگ بزنم و پیگیر شوم. او اما هر بار به بهانه‌ای قرارمان را چند روز عقب می‌انداخت. ناگهان به ذهنم رسید که نکند او واقعاً دوست دارد به این بهانه با من مکالمه داشته باشد و حرف بزند و برای همین مدام کار تسویه را عقب می‌اندازد. این خیال، تبدیل به ایده اولیه داستان «در وجه» شد. البته در عالم واقع اینگونه نبود و طرفم واقعاً کلاه‌بردار بود! (می‌خندد) این جرقه در ذهنم شکل گرفت که شاید آدم‌هایی هم بتوانند باشند که از این طریق بخواهند برای جبران تنهایی خود استفاده کنند. لوکیشینی که در آن فیلم را ضبط می‌کردیم مربوط به یکی از دوستان بود که سطح مالی بالایی داشت و با این قشر هم در ارتباط بود. حتی او می‌گفت این موقعیت، خیلی به واقعیت زندگی برخی از افراد مرفه جامعه نزدیک است. او می‌گفت واقعاً گاهی این آدم‌ها با هیچکس نمی‌توانند ارتباط برقرار کنند و مجبورند برای خودشان دوستان موقت دست و پا کنند.

* حس و حالی که در میان افراد مسن بیشتر هم هست.

غزازانی: دقیقاً. بازیگر نقش اصلی‌مان می‌گفت یک دوست سرمایه‌دار دارد که هر از گاهی به او زنگ می‌زند و طولانی‌مدت هم صحبت می‌کند اما انگار نمی‌تواند من را درک کند که چقدر سرم شلوغ است و مدام باید مشغول کار باشم! ایده اصلی فیلم «در وجه» هم همین موقعیت بود. طبیعی است در این موقعیت هم آدم‌ها با جنگ و دعوا با هم ارتباط برقرار نمی‌کنند و ادبیات دیالوگ‌ها گام‌به‌گام تند می‌شود.

* با وجود اینکه تنهایی این آدم، خیلی برای مخاطب ملموس است اما به نظر می‌رسد تأکیدی برای تمرکز بیش از حد روی آن نداشتید.

غزازانی: این کاراکتر در بخشی از فیلم، داستانی را پشت تلفن تعریف می‌کند که در واقع سرگذشت خودش است. آنجا که می‌گوید دوستی داشته و وقتی در آی‌سی‌یو بستری بوده فرزندانش شیشه بیمارستان را می‌شکنند و بر سر ارث دعوا می‌کنند! این اتفاقی است که برای خود او افتاده است و دارد آن را برای دیگری تعریف می‌کند. بد نیست بدانید این ایده را هم از یک اتفاق واقعی گرفته‌ام!

از بچگی توجه زیادی به جزئیات خاطرات افراد داشتم و فیلم‌هایی هم که تا به امروز ساخته‌ام، همواره وام‌دار یک اتفاق و یا زندگی واقعی بوده‌اند. ایده ماجرا آی‌سی‌یو را هم از تجربه یکی از چهره‌های ثروتمند سرشناس ساکن تهران گرفتم که زمانی در بیمارستان بستری شد و یکی از دوستان من که در آن بیمارستان کار می‌کرد، تعریف کرد، فرزندانش آمده‌اند و شیشه بخش آی‌سی‌یو را شکاندند که بگویند چرا ارث به ما نداده‌ای و فلان کردی! جالب اینکه خودش، مالک آن بیمارستان هم بوده است!

* چقدر موقعیت تلخی است!

غزازانی: دقیقاً. در آخرین روزهای عمر خود او چنین فضایی را تجربه کرده بود و من هم از آن وام گرفتم و این سرگذشت را برای کاراکتر اصلی فیلمم در نظر گرفتم. کاراکتری که از جایی به بعد احساس می‌کند همه اطرافیان، حتی همسر و فرزندانش او را به خاطر پول می‌خواهند. وقتی پول‌داری از حدی عبور کند، گویی دیگر نمی‌توانی به اطرافیانت اعتماد کنی که تو را به خاطر خودت دوست دارند. این را هم می‌توان از آسیب‌های پول‌داری دانست. البته کلیدواژه اصلی این فیلم همان «تنهایی» است که به آن اشاره کردید. انسان مدرن به نظرم بسیار تنها است.

غزازانی: ایده ماجرا آی‌سی‌یو را هم از تجربه یکی از چهره‌های ثروتمند سرشناس ساکن تهران گرفتم که زمانی در بیمارستان بستری شد و یکی از دوستان من که در آن بیمارستان کار می‌کرد، تعریف کرد، فرزندانش آمده‌اند و شیشه بخش آی‌سی‌یو را شکاندند که بگویند چرا ارث به ما نداده‌ای و فلان کردی! جالب اینکه خودش، مالک آن بیمارستان هم بوده است!

* شما به‌عنوان تهیه‌کننده چگونه با محمد غزازانی برای ساخت «در وجه» همراه شدید و چه نگاهی به این داستان داشتید؟

بهزاد مرادحاصل: محمد از دوستان قدیمی من است که کارهای زیادی هم با هم داشتیم. در برخی پروژه بازی می‌کردیم و گاهی محمد فیلمبردار بود. این همکاری‌ها هم در فیلم بوده است و هم در سریال‌ها تلویزیونی. یک مجموعه فیلم کوتاه هم با هم کار کرده‌ایم. برای «در وجه» هم در یک گفتگوی دوستانه، ایده این فیلم مطرح شد و من هم از آن استقبال کردم. الان هم پروژه دیگری را در دست کار داریم. «در وجه» بیشتر درباره آدم تنهایی بود که احساس می‌کنم در دوره و زمانه ما، نمونه‌اش کم نیست. آدم‌هایی که به هر دستاویزی چنگ می‌اندازند تا بتوانند رابطه‌ای با کسی برقرار کنند.

* در جامعه امروز که کمی شرایط اقتصادی همه زندگی‌ها را تحت تأثیر قرار داده و غالب افراد حتی در تأمین معیشت هم دچار مشکل هستند، موقعیت چنین از فرط پول‌داری دچار تنهایی شده، چقدر قابل باور و قابل درک است؟

غزازانی: از آنجایی که خودم با آدم‌هایی از این قشر صحبت و گفتگو داشته‌ام، به نظرم این موقعیت باورپذیر است. از نظر منطقی هم این موقعیت برای مخاطب قابل درک است. تصور کنید شما شرایط مالی خیلی خوبی دارید و به همین دلیل هر کس سراغ‌تان می‌آید، صرفاً به دلیل پول است. چیزی شبیه دیالوگ یکی از کاراکترهای فیلم سینمایی «جهان با من برقص» ساخته سروش صحت، که طرف می‌گوید من همین ماشینم، من همین کارخانه‌ام، من غیر از این‌ها چیزی نیستم. بالاخره چنین فردی، از اینکه یک دوست واقعی ندارد، عذاب می‌کشد. من فیلم زیاد می‌بینم و اخیراً در فیلم‌های هالیوودی هم متوجه شده‌ام یکی از معضلاتی که در زیرلایه به آن زیاد می‌پردازند، تنهایی کاراکترهاست. گویی این یک معضل و آسیب جهانی است. آن کسی که وضعش خوب نیست، به گونه‌ای تنهاست و کسی که وضعش بهتر است، مدل دیگری تنهاست.

* در حالی که به‌ظاهر در جهانی سرشار از ارتباطات هم زندگی می‌کنیم!

عزازانی: دقیقاً. می‌گویند عصر، عصر ارتباطات و شبکه‌های اجتماعی است اما واقعیت این است که انسان امروز تنهاست.

محمد غزازانی

* به نظر می‌رسد که تعمدی برای نشان ندادن چهره کاراکتر پیرمرد داشتید. چرا این قرار با مخاطب را در سکانس رستوران ناگهان به هم زدید!؟

غزازانی: باید اعتراف کنم بخشی از آن در تدوین از دستم در رفته است! در عین اینکه بالاخره بازیگران هم دوست دارند چهره‌شان در فیلم دیده شود و من هم کارگردانی خجالتی هستم که با عوامل رودبایستی دارم! (می‌خندد) حتی در همان سکانس رستوران هم دوست داشتم تصویر تاریک‌تر باشد، اما فیلمبردارم آن را دوست نداشت! نمی‌خواستم این آدم براساس چهره‌اش قضاوت شود. شاید حتی می‌خواستم کمی حس و حال مافیایی هم به این کاراکتر بدهم.

* اتفاقاً جاهایی انگار قصد ارجاع به «پدرخوانده» هم داشتید!

غزازانی: آفرین. دقیقاً همین بود، اما جایی کار از دستم در رفته و حاصل چیزی میان این و آن شده است! هم چهره‌اش معلوم است و می‌بینیم، هم نه.

غزازانی: به قول نیما یوشیج، هنر گفتن «چیزی» و شنیدن «چیزها» است. من چیزی می‌گویم و شما چیزهایی از آن برداشت می‌کنید که شاید حتی به فکر من هم نرسیده بود. الان هم این نکته‌ای که اشاره کردید هم می‌تواند درست باشد و موافق این برداشت هم هستم، هرچند تعمدی در آن نداشته‌ام.

* نشان ندادن چهره هیچ ارتباطی به نمایش بیشتر تنهایی این کاراکتر نداشت؟

غزازانی: به قول نیما یوشیج، هنر گفتن «چیزی» و شنیدن «چیزها» است. من چیزی می‌گویم و شما چیزهایی از آن برداشت می‌کنید که شاید حتی به فکر من هم نرسیده بود. الان هم این نکته‌ای که اشاره کردید هم می‌تواند درست باشد و موافق این برداشت هم هستم، هرچند تعمدی در آن نداشته‌ام.

* فیلم تنها دو کاراکتر دارد که به نظر می‌رسد نگاه سمپات‌تری به‌عنوان کارگردان به شخصیت پیرمرد داشته‌اید. گویی حواس‌تان حتی در فرآیند کارگردانی و هدایت بازیگر، چندان به جوان موتورسوار به‌عنوان طرف دوم ماجرا نبوده است. این اتفاق فکر نمی‌کنید حتی پرداخت شخصیت اصلی را هم دچار آسیب کرده است؟

غزازانی: واقعیت این است که همواره این ماجرای وصول چک را، از طرف طلبکارها دیده بودیم و می‌خواستم این بار از سمت مقابل این ماجرا را روایت کنم. حرف شما کاملاً درست است اما سینما از نگاه من نشان دادن آن زاویه‌ای است که تازگی داشته باشد. سینما باید نگاه دیگری به زندگی داشته باشد و همین نگاه متفاوت است که سینما را جذاب می‌کند. اگر قرار باشد آنچه در زندگی عادی و روزمره می‌بینیم را در سینما هم ببینیم، چه ارزشی دارد؟

* این درست اما الان یکی از شخصیت‌های فیلم در حد آکسسوار و اجزای صحنه، پایین آمده است و حتی در بازی هم، بازیگرش گویی فقط دارد دیالوگ‌هایی را که حفظ کرده است می‌گوید، بدون هیچ بعد و احساسی! انگار حتی در بازی گرفتن از او هم به اندازه بازیگر نقش پیرمرد، وسواس نداشته‌اید.

غزازانی: واقعیت این است که در این داستان، کاراکتر دوم واقعاً آکسسوار است. قصه اصلی فیلم ما درباره پیرمرد است و اینکه خیلی راحت در پایان این اسباب‌بازی‌اش را کناری می‌گذارد و سراغ نفری بعدی به‌عنوان اسباب‌بازی بعدی می‌رود تا این چرخه ادامه داشته باشد. از دید پیرمرد، این جوان واقعاً در حد آکسسوار است.

* این نگاه کمی سطح داستان و ماجرای آن ایده که گفتید پیرمرد در تلاش است تا تنهایی خود را جبران کند، زیر سوال نمی‌برد؟ با این پایان‌بندی و این نگاه ابزاری به افراد دیگر، گویی «تنهایی» برای این فرد مسئله نیست و بازی با دیگران برایش تبدیل به یک اعتیاد و سرگرمی شده است. چیزی شبیه مزاحمت‌های تلفنی دهه ۶۰!

غزازانی: بیایید ماجرا را از دید بالاتر نگاه کنیم. افرادی که قدرت در اختیار دارند، چقدر راحت به زیردستان توهین می‌کنند؟ چقدر راحت آن‌ها را به بازی می‌گیرند تا خودشان را سرگرم کنند؟ از این منظر، پیرمرد قصه ما هم قرار نیست یک پیرمرد دوست‌داشتنی باشد. بالاخره این فردی است که حاضر است زندگی یک جوان را بدون هیچ دلیلی به هم بریزد!

* از نظر اقتصادی چقدر تولید فیلم کوتاه منطق دارد و امیدی به بازگشت سرمایه در آن هست؟ به‌عنوان تهیه‌کننده بگویید که برای تأمین سرمایه تولید چنین فیلمی معمولاً چه فرآیندی طی می‌شود؟

مرادحاصل: در فیلم کوتاه هیچکس به بازگشت سرمایه فکر نمی‌کند!

* این کمی عجیب است، پس چرا یک تهیه‌کننده باید سرمایه‌اش را وارد این عرصه کند؟

مرادحاصل: شما چرا برای درس خواندن هزینه می‌کنید، بدون اینکه از فرآیند آن درآمد مستقیمی داشته باشید؟

بهزاد مرادحاصل

* یعنی کسب اعتبار برای‌تان مهم است؟

مرادحاصل: در عرصه فیلم کوتاه، هم این کسب اعتبار مهم است و هم اینکه بالاخره این یک تمرین برای کارهای حرفه‌ای‌تر است. در مجموع اما در فرآیند تولید فیلم کوتاه، سرمایه برنمی‌گردد. محمد، دوست من بود و در زمینه کارگردانی و فیلمبرداری هم تجربه خوبی داشت. همین سابقه کمک زیادی به ما برای این پروژه کرد تا بتوانیم هزینه‌های خود را پایین‌تر هم بیاوریم.

مرادحاصل: طرف برای پروژه‌ای به سازمان صداوسیما مراجعه کرده و برآوردی داده است، بودجه‌ای به آن تخصیص داده‌اند که به اندازه تأمین غذای گروه تولید هم نیست! وقتی گفتند این بودجه کم است، صراحتاً گفته‌اند بروید با جذب اسپانسر مسئله‌تان را حل کنید. می‌گویند بروید با جذب اسپانسر-بازیگر بودجه‌تان را دربیاورید!

* به‌نوعی به‌عنوان تهیه‌کننده، مدیریت هزینه تولید را در فرآیند ساخت فیلم کوتاه یاد می‌گیرید؟

مرادحاصل: هم این مسئله است و هم اینکه در این فرآیند بالاخره آدم‌های حرفه‌ای در حوزه‌های مختلف را شناسایی می‌کنید و با آن‌ها آشنا می‌شوید برای همکاری‌های بعدی. هر کار کوتاهی هم که به سرانجام می‌رسد تبدیل به اعتبار و رزومه شما می‌شود. برای یک فیلم کوتاه تأمین بودجه و سرمایه کمی ساده‌تر است، چرا که با هزینه‌های کم هم می‌توان یک کار را جمع کرد اما همین تجربه‌ها پشتوانه‌ای برای کارهای حرفه‌ای‌تر می‌شود.

* بچه‌های فیلم کوتاه خیلی از افزایش هزینه‌های تولید می‌گویند، «در وجه» را چه زمانی ساختید و آیا شما هم تجربه‌ای از این افزایش هزینه‌ها داشتید؟

غزازانی: فروردین همین امسال فیلم را ساختیم.

مرادحاصل: کل فیلمبرداری کار هم سه روز طول کشید. درباره هزینه‌ها اما جزئیات مختلفی را باید بررسی کنیم اما مهم این است که برای پروژه چه ترکیب عواملی را مدنظر داشته باشید. الان که در برخی پروژه‌ها مد شده است، سراغ «اسپانسر-بازیگرها» می‌روند! طرف برای یک فیلم کوتاه، ۲۰ میلیون تومان می‌دهد تا جلوی دوربین برود.

* یعنی این قبیل پیشنهادها از طرف فیلمسازان سینمای کوتاه پذیرفته می‌شود؟

مرادحاصل: این مدل که امروز در تلویزیون هم وجود دارد. اکثر بازیگرانی که گاهی در سریال‌های به‌عنوان نقش‌های فرعی می‌بینید و نمی‌شناسید، این‌ها «اسپانسر» هستند!

* یعنی دامنه این جریان تا تلویزیون هم کشیده شده است!؟

مرادحاصل: (باخنده) تلویزیون شروع‌کننده این ماجرا بوده است!

غزازانی: اتفاقاً کسی که سینمایی می‌سازد، برای تضمین کیفیت و فروش در گیشه، کمتر سراغ اسپانسر-بازیگر می‌رود، اما در تلویزیون که این نگرانی وجود ندارد.

مرادحاصل: طرف برای پروژه‌ای به سازمان صداوسیما مراجعه کرده و برآوردی داده است، بودجه‌ای به آن تخصیص داده‌اند که به اندازه تأمین غذای گروه تولید هم نیست! وقتی گفتند این بودجه کم است، صراحتاً گفته‌اند بروید با جذب اسپانسر مسئله‌تان را حل کنید. می‌گویند بروید با جذب اسپانسر-بازیگر بودجه‌تان را دربیاورید! مثل همین برنامه‌های تولیدی که می‌بینید همه با اسپانسر روی آنتن می‌روند.

* حالا جذب اسپانسر رسمی برای تأمین بودجه برنامه، حتی بودجه یک سریال، طبیعی است و اتفاقاً حرفه‌ای هم محسوب می‌شود، اما این مورد «اسپانسر-بازیگرها» و اینکه می‌گوئید این اندازه صریح به گروه‌های تولید پیشنهاد هم می‌شود، کمی عجیب به نظر می‌رسد!

غزازانی: واقعاً من خودم این دغدغه را داشتم و حاضر نشدم فیلمنامه‌ای که اینقدر برایش زحمت کشیده‌ام، شب و روز به آن فکر کرده‌ام و دوستانم را مجاب کردم تا برای ساختش با من همراه شوند را این بلا را سرش بیاورم و به‌خاطر پول اجازه دهم یک فرد نابلد به‌عنوان بازیگر مقابل دوربین برود و همه چیز را خراب کند!

مرادحاصل: بخش زیادی از کار را دوستانه و با تعامل پیش می‌بریم. دوستانی را دعوت به همکاری می‌کنیم و بعدها وقتی آن‌ها هم نیاز به کاری داشته باشند، از ما دعوت به کار می‌کنند و طبیعتاً مجبور به همراهی با آن‌ها هستیم. یعنی به‌ظاهر هزینه‌ای بابت برخی عوامل پرداخت نمی‌کنیم اما بعدها خودمان هم باید رایگان پروژه‌های دوستان‌مان کار کنیم. بالاخره باید شرایط اقتصادی تولید این فیلم‌های کوتاه را مدیریت کنیم.

خروج از نسخه موبایل