فرهنگ به کدام نیاز دارد؟ اعتبارات درشت یا عملکرد بهینه؟

شاید اعداد و ارقام تخصیصی در «بودجه فرهنگی» به نسبت «بودجه کل کشور» از دُرشتی خاصی برخوردار نباشد؛ اما باید توجه داشت که بضاعت فنی و زیرساخت تولیدات فرهنگی و هنری در کشور به نحوی است که تزریق چنین اعدادی در «عرصه فرهنگ و هنر» بُزرگ تلقی شده و از این جهت بدون لحاظ اصول مدیریتی فهیم و انقلابی می‌تواند موجب ایجاد یک «آمبولی» یا «آمبولوز سیستمی» (Embolus) در ساختارهای فرهنگی و رسانه‌ای کشور شود و مسیر «تولیدات فرهنگی و هنری انقلاب اسلامی» را دچار لَختگی و آسیب‌های جبران ناپذیر بسیاری کند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از سینما پرس، پنجم دی ماه بود که بخش دوم و نهایی «لایحه بودجه ۱۴۰۲ هجری‌شمسی» توسط «ریاست محترم جمهور» تقدیم «مجلس شورای اسلامی» گردید. در این میان اگر چه سخن در باب کم و کیف این لایحه و بنیان غیر مستحکم آن به سبب عدم تعلق به هیچ برنامه و چشم انداز مدونی، بسیار است اما در مجموع به سبب تعیین کننده بودن این لایحه، بالاخص در عرصه «فرهنگ و هنر و رسانه» که با تخصیص «بودجه فرهنگی» موضوعیت پیدا می‌کند؛ ضرورت دارد تا به مرور چند نکته در این باره پرداخت:

۱/ «لایحه بودجه ۱۴۰۲ هجری‌شمسی» در شرایطی تدوین گردیده که چند ماهی است از عُمر «قانون برنامه پنجساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران» سپری شده و با وجود تصویب و ابلاغ سیاست‌های کلی «برنامه هفتم» در ۷ سرفصل و در ۲۶ بند در ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ هجری‌شمسی، اما همچنان هیچ متن قانونی معینی با عنوان «قانون برنامه پنجساله هفتم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران» وجود ندارد تا اجزا و ارکان اصلی «لایحه بودجه ۱۴۰۲» بر اساس آن سنجیده و مورد توجه واقع گردد. موضوعی که بالاخص در تخصیص اعتبارات و «بودجه فرهنگی» می‌تواند تاثیرات جبران ناپذیر را در عرصه «فرهنگ و هنر و رسانه» و بنای کجی را در نخستین سال «برنامه پنجساله هفتم» پدید آورد.



۲/ «لایحه بودجه» در بخش بودجه «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» از برآورد هزینه‌ای و تملک دارایی‌های سرمایه‌ای ۶ هزار و ۴۳۰ میلیارد و ۸۹۷ میلیون تومانی این وزارتخانه در سال ۱۴۰۲ هجری‌شمسی حکایت دارد؛ رقمی به شدت بزرگ که نحوه هزینه کرد آن درصورتی که در «فضای غیرشفاف» و بدون حساب و کتاب این وزارتخانه صورت پذیرد، می‌تواند منجر به ایجاد ناخواسته یک «فساد مالی گسترده» شود. این در حالی است که انتشار گزارش عملکرد واقعی این وزارت‌خانه در سال جاری که با افزایش ۸۰ درصدی اعتبار مربوط به تملک دارایی‌های سرمایه‌ای و تجمیع بودجه و اعتبارات برنامه‌های مشترک دستگاه‌های تابعه در «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» همراه بود به خوبی می‌تواند چشم‌انداز روشنی را در توفیقات حاصله از برای تخصیص چنین بودجه‌ای فراهم سازد.



۳/ دولت در «لایحه بودجه ۱۴۰۲ هجری‌شمسی» و در برآورد کلی از بودجه «سازمان امور سینمایی و سمعی بصری» به مبلغ پایه ۴۸۲ میلیارد و ۱۵۶ میلیون تومانی تصریح نموده است. اختصاص این رقم در حالی است که «لایحه بودجه» در بخش اعتبار طرح‌های تملک دارایی سرمایه‌ای دستگاه‌های اجرایی در سال ۱۴۰۲ هجری‌شمسی، در ردیفی با عنوان «برنامه حمایت و گسترش سینمای ملی و ارتقای دانش و فناوری‌های نوین صنعت سینما» به عدد دیگری نیز اشاره می‌کند که رقم آن ۳۲۰ میلیارد و ۵۹ میلیون تومان می‌باشد. از این منظر و با جمع این دو مبلغ می‌توان نتیجه گرفت که احتمالا «دولت سیزدهم» در سال مالی پیش‌رو مبلغی در حدود ۸۰۲ میلیارد و ۲۱۵ میلیون تومان را برای اختصاص به «سازمان سینمایی» و نهادهای تابعهدر نظر گرفته است.



۴/ با استقرار «دولت جدید» متاسفانه سایه سنگین «عدم شفافیت» بالاخص در امور مالی بر پیکره «سازمان سینمایی» افکنده شده و مدیران این مجموعه بی‌اعتنا به گفتمان «دولت سیزدهم» نه تنها نسبت به برخورداری و نحوه مصارف اعتبارات خود از «بودجه ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ هجری شمسی» در هیچ گفتگو و پرسش خبری حاضر نشده‌اند؛ بلکه بیش از یک سال و نیم است که این وظیفه قانونی خود را فراموش نموده‌اند که دقیقا میزان برخورداری این نهاد حاکمیتی از «بودجه عمومی کشور» را مشخص و تعیین کنند که این مبلغ در طی این بازه زمانی در «بنیاد سینمایی فارابی» و «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» و «انجمن سینمای جوان ایران» و «سینما شهر» و … دقیقا صرف چه اموری شده است.



۵/ دقت و نظارت کامل و فرا سازمانی بر نحوه «مصرف صحیح بیت‌المال» که در ساختارهای فرهنگی و هنری و در بوروکراسی اداری به آن «بودجه فرهنگی» می‌گویند، در کنار انتشار نوبه‌ای «گزارش عملکرد مالی» و در معرض قضاوت عموم گذاشتن میزان درآمد و هزینه‌کرد و ریز دقیق «فعالیت‌های اقتصادی نهادهای فرهنگی» یکی از ابتدایی‌ترین اقداماتی است که نه تنها می‌تواند تعادل میان «کیفیت» و «کمیت» تولیدات فرهنگی و هنری را موجب شود؛ بلکه می‌تواند موجب افزایش کارآمدی رسانه‌ای و افزایش «قدرت نرم نظام جمهوری اسلامی» شده و «انقلاب اسلامی» را از مضیقه و کمبود موجود در حوزه «محتوای بصری» و با مولفه‌های ابتدایی «هنری» و «سرگرمی» لازم و در قالب «اینترتیمنت» (Entertainment) خلاصی بخشد.



۶/ برای روشن شدن ابعاد شلختگی و غیرمنضبط بودن مصارف و هزینه‌کرد «بودجههای فرهنگی» تنها کافی است تا نیم نگاهی به مندرجات «تبصره ۱۶» در متن «گزارش تفریغ بودجه سال ۱۴۰۰ هجریشمسی» بیاندازیمکه به موضوع بودجه و اعتبارات سازمان‌ها و نهادهای مختلف در زمینه تولید محتوا فضای مجازی می‌پردازد. بخشی که از تخصیص ارقام نجومی سه‌هزار میلیون ریالی (سیصد میلیارد تومانی) به «سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا)» به عنوان نهادی خبر می‌دهد که فقط به نامه‌نگاری مشغول است و خاصیت عملکرد نظارتی آن همین سریال‌های رنگارنگی است که با محتواهای سخیف و مغایر با اصول اولیه «سبک زندگی اسلامی و ایرانی» فضای «شبکه نمایش خانگی» رابه اشغال خود درآورده است.




۷/ تصریح «گزارش تفریغ بودجه سال ۱۴۰۰ هجریشمسی» به اختصاص رقم درشت دو هزار میلیون ریالی (دویست میلیارد تومانی) به «قرارگاه فرهنگی و اجتماعی حضرت بقیة الله» و دو زیر مجموعه اصلی آن یعنی «سازمان هنری رسانه‌ای اوج» و «سازمان فضای مجازی سراج» تنها برای تولید محتوا در فضای مجازی نیز می‌تواند از دیگر مصادیق برای وجود «فضای غیرشفاف» و پی‌بردن به ضرورت ارایه «گزارش عملکرد مالی» تلقی گردد.




۸/ شاید اعداد و ارقام تخصیصی در «بودجه فرهنگی» به نسبت «بودجه کل کشور» از دُرشتی خاصی برخوردار نباشد؛ اما باید توجه داشت که بضاعت فنی و زیرساخت تولیدات فرهنگی و هنری در کشور به نحوی است که تزریق چنین اعدادی در «عرصه فرهنگ و هنر» بُزرگ تلقی شده و از این جهت بدون لحاظ اصول مدیریتی فهیم و انقلابی می‌تواند موجب ایجاد یک «آمبولی» یا «آمبولوز سیستمی» (Embolus) در ساختارهای فرهنگی و رسانه‌ای کشور شود و مسیر «تولیدات فرهنگی و هنری انقلاب اسلامی» را دچار لَختگی و آسیب‌های جبران ناپذیر بسیاری کند. البته شرح فرایند این اتفاق نیازمند رویکرد تطبیقی و طرح مباحث تخصصی در حوزه بودجه نویسی است که از حوصله این بحث خارج است. اما در مجموع باید توجه داشت که به عنوان مثال تزریق ابتدایی یک رقم قابل توجه در صرفصلی با عنوان «تولید محتوا در فضای مجازی» و یا «تولید فیلم و سریال فاخر» و … و بعد رها کردن بی‌حساب مقیدات و ضرایب تخصصی این بودجه در فرایند یک ساله و عدم توجه به میزان صرف این بودجه به عنوان هزینه‌های جاری و … می‌تواند از یک طرف موجب ایجاد یأس در بدنه نیروهای فعال «جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» شود و از سوی دیگر موجب ایجاد طیفی منافق و سفارشی ‌کار گردد که به تنظیم سَیال اعتقادی و رفتاری خود در جهت جلب و ارتزاق از این بودجه مبادرت می‌ورزند.



۹/ «پول پاشی» و دراختیار گذاشتن بی‌حساب و کتاب اعتبارات و منابع مالی «بیت المال» از جمله موضوعاتی است که نه تنها «برکت» را از «کار فرهنگی» زایل می‌سازد؛ بلکه سبب ضایع شدن اقدامات انجام شده گردیده و همچنین «طیف اسراف کننده» و هدردهنده بودجه‌ها را به وادی نامعلوم و بعضا تباهی می‌کشاند و این موضوعی قطعی و حتمی است که با مروری مختصر در طی چهل و سه سال گذشته می‌توان مصادیق بسیاری بر آن معرفی نمود.



۱۰/ چاقی مفرط «صدا و سیما» از جمله معضلاتی است که بیش از هر چیز آسیب آن متوجه فضای فرهنگی و هنری می‌شود. نهادی که در تمامی لوایح بودجه در طی دو دهه اخیر سعی نموده تا بودجه عظیم اختصاص یافته خود را آنچنان قلیل جلوه دهد که پس از آن هیچ نهاد نظارتی معینی نتواند به نحوه هزینه کرد این بودجه ورود نموده و یا در برابر اقدامات ضدفرهنگی و بعضا مغایر با سلامت اجتماعی این سازمان بایستد و در مواردی همچون پخش بی‌رویه و آزاردهنده «پیام‌های بازرگانی» و یا فرایند مبتذل «سلبریتیپروری» در این ساختار معظم رسانه‌ای، مطالبه و یا مواجهه‌ای جدی صورت بپذیرد و یا چرایی و چگونگی «کسری بودجه» این سازمان رسانه‌ای را در هر سال مالی بررسی دقیق نماید و معین کند که در این فرایند حضور طیف مدیران نابلد در تنظیم «دخل و خرج» و کم‌توان در شناخت و توجه به حوزه «اقتصاد فرهنگ» چه میزان بر کم شدن بضاعت تاثیر گذاری مطلوب «رسانه ملی» در کنار افزایش بضاعت مالی این سازمان موثر بوده است. این همه در حالی است که ادعای ضعف بنیه مالی «صدا و سیما» آسیب‌های گوناگونی را در طی دو دهه گذشته متوجه «کارکرد رسانه‌ای» این مجموعه ساخته و بخش‌های مختلف سازمان را دچار افت عملکرد نموده که شرح آن مجال مبسوطی را طلب می‌نماید. با این همه شاید میان میزان آسیبی که متوجه حوزه تولید و بخش «فیلم و سریال» می‌شود به هیچ عنوان قابل مقایسه با سایر بخش‌ها نباشد و شدت و گستردگی آن به صورتی بعضا غیرقابل جبران قلمداد شود.



۱۱/ لازم است همواره متوجه این مهم باشیم که «جریان معارض انقلاب اسلامی» از هیچ خللی برای هجمه و ایجاد فشار مضایقه نکرده و نخواهد کرد. از این جهت است که «عدم شفافیت» در اعداد و ارقام بودجه و همچنین عدم ارایه گزارش‌های مستند از نحوه مصارف آن می‌تواند بهترین فرصت را برای ایجاد «شبهه مالی» در پیکره «دولت سیزدهم» در اختیار این جریان قرار دهد. فرصتی ویژه که نه تنها در موعد انتخابات سال آینده «مجلس شورای اسلامی» مورد استفاده قرار خواهد گرفت؛ بلکه حتی با حضور برخی عناصر خود فروخته و در یک طراحی هوشمندانه توسط رسانه‌های معاند خارجی می‌تواند فضایی شبیه سال ۱۳۸۸ هجری‌شمسی را بر «انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۴ هجری شمسی» حاکم سازد.

آبروی جشنواره در گرو فیلم خوب است

اصغر رفیعی جم تهیه کننده و فیلمبردار پیشکسوت سینما در آستانه برگزاری چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر که پس از سال ها قرار است به صورت بین المللی برگزار شود در خصوص الزامات برگزاری جشنواره در تراز بین المللی گفت: مدیران تدبیری اندیشه کنند تا عنوان بین المللی جشنواره به واسطه حضور فیلم های کم رمق و سطحی مایه آبروریزی نشود چرا که در تمامی جشنواره های مطرح بین المللی این سطح کیفی آثار و میزان مشارکت کشورهای مطرح صاحب صنعت سینما است که برای آن رویدادها اعتبار به همراه می آورد.

به گزارش سینمالی خانگی، تهیه کننده فیلم های سینمایی «غیرمنتظره» و «خانه عنکبوت» در گفتگو با سینما پرس، گفت: مهمترین مسأله یک جشنواره در تراز و استاندارهای بین المللی این است که فیلم های استاندارد بین المللی در آن رویدادها حاضر باشند این در حالی است که متأسفانه ما سال های متمادی است در جشنواره فیلم فجر شاهد حضور برخی فیلم های فوق العاده ضعیف و سطحی هستیم.

وی ادامه داد: مدیران باید بدانند شرایط فیلم های موجود در جشنواره از نظر کیفی تعیین کننده اصلی استاندارد و بین المللی بودن یک رویداد سینمایی است؛ حدود ۲-۳ دهه قبل فیلم های با کیفیتی در سینمای ما تولید می شد که می توانست با آثار جهانی رقابت کند، آن زمان ما می توانستیم مدعی برگزاری جشنواره سینمایی بین المللی باشیم اما اینکه آیا امروز چنین ادعایی را می توانیم مطرح کنیم یا خیر نکته ای است که با توجه به کیفیت آثار مدیران باید پاسخگوی آن باشند.

رفیعی جم سپس با بیان اینکه چه اشکالی دارد که ما به جای برگزاری یک جشنواره بین المللی جشنواره ای استاندارد اما در قامت ملی یا منطقه ای برگزار کنیم اظهار داشت: من نمی دانم دلیل اصرار برخی مدیران برای اینکه واژه بین المللی را به اغلب جشنواره های سینمایی الصاق کنند چیست؟ آیا از نظر آن ها بودن این واژه به تنهایی برای بین المللی شدن یک رویداد کافی است؟

این سینماگر خاطرنشان کرد: دست اندرکاران جشنواره نباید فراموش کنند که در جشنواره ای بین المللی کشورهای مطرح صاحب صنعت سینما باید حضور داشته باشند و اینکه ما بخواهیم تنها چند کشور خاص را مدنظر داشته باشیم و صرفاً با حضور فیلم هایی از آن کشورها در جشنواره مان بخواهیم ادعای بین المللی بودن را مطرح کنیم اثرگذار نیست.

وی در پایان این گفتگو افزود: مدیران فرهنگی باید تلاش کنند سطح سینمای ایران را ارتقا دهند؛ این مهم است که ما فرهنگ و هنر کشورمان را تقویت کنیم نه اینکه بخواهیم عنوان های آنچنانی به جشنواره های مان الصاق کنیم.

جایزۀ کدام جشنواره به «مات» می‌رسد؟

مستند کوتاه «مات» به‌کارگردانی نسیم سهیلی و تهیه‌کنندگی انجن سینمای جوانان ایران هفتمین دوره جشنواره بین‌المللی Science هندوستان و دومین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم Olhar برزیل راه یافت.

به‌گزارش سینمای خانگی به نقل ا روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، مستند کوتاه «مات» به‌کارگردانی نسیم سهیلی و تهیه‌کنندگی انجن سینمای جوانان ایران_دفتر زاهدان به هفتمین دوره جشنواره بین‌المللی Science هندوستان و دومین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم Olhar برزیل راه یافت.

«مات» روایت‌گر فعالیت‌های محیط زیستی بانویی نابینا است.. و کارگردان آن، نسیم سهیلی، از دانش‌آموختگان دوره فیلم‌سازی ۱۳۹۶ انجمن سینمای جوانان مشهد است.

این فیلم کوتاه همچنین به‌تازگی در هشتمین دوره جشنواره بین‌المللی پامبوجان فیلیپین حضور داشته است؛ جشنواره فیلم «پامبوجان» جشنواره‌ای در شرق فیلیپین است که از سال 2009 آغاز به‌کار کرده است و توسط دولت از طریق کمیسیون ملی فرهنگ و هنر (NCCA) حمایت می‌شود.

گفتنی است یاسر طالبی، مستندساز ایرانی و کارگردان آثاری چون «دلبند»، «فرزندان»، «نفس های آخر»، «کاغذ، یک درنگ مچاله»، «رویای آهنی» و «آب شهر» به‌عنوان داور هشتمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم «پامبوجان» حضور داشته است.

عوامل تولید مستند کوتاه «مات» عبارت‌اند از:

نویسنده و کارگردان: نسیم سهیلی

فیلم‌بردار: رضا عزیز فرخانی

دستیار کارگردان: محبوبه درکی

صدابردار: مرتضی غیور

تدوین: سعید عاطفی

اصلاح نور و رنگ: سینا خزائی

موسیقی: آرمان پارسیان

صداگذار: جواد حاتم پور

گرافیست: مریم سهیلی

مجری طرح: انجمن سینمای جوانان ایران_دفتر مشهد

تهیه‌کننده: انجمن سینمای جوانان ایران_دفتر زاهدان

جازۀ Big sky به «آدم و حوا» می‌رسد؟

مستند کوتاه «آدم و حوا» اثر رضا دانش‌پژوه در جشنواره بیگ اسکای Big sky آمریکا حضور دارد.

به‌گزارش سینمای خانگ به نقل از روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، مستند کوتاه «آدم و حوا» به‌کارگردانی رضا دانش‌پژوه و از تولیدات انجمن سینمای جوانان یاسوج در بخش رقابتی فیلم‌های کوتاه جشنواره بیگ اسکای Big sky آمریکا رقابت خواهد کرد.

جشنواره بین‌المللی Big sky یکی از شناخته شده‌ترین جشنواره‌های مستند در جهان و مورد تایید آکادمی اسکار است؛ بهترین مستند این جشنواره به اسکار سال آینده معرفی می‌شود.

این جشنواره بیستمین دوره خود را از 17 تا 26 فوریه 2023 برابر با 28 بهمن تا 7 اسفند 1401 در شهر میزولای ایالت مونتانای آمریکا برگزار و مستند «آدم و حوا» در بخش رقابتی فیلم‌های مستند کوتاه، داوری خواهد شد.

گفتنی است کارگردان و عوامل فیلم از سوی این جشنواره جهت حضور در آمریکا دعوت شده‌اند.

مستند کوتاه «آدم و حوا» روایتی از اندیشه‌های یک زوج پیر روستایی‌ست که باورهای بهشت و جهنمی‌شان را درباره رفتارهایشان با یکدیگر مرور می‌کنند.

عوامل ساخت این مستند کوتاه عبارت‌اند از:

تهیه‌کنندگان: انجمن سینمای جوانان ایران – دفتر یاسوج و رضا دانش‌پژوه، محمدجواد سعیدی
فیلم‌بردار: رضا دانش پژوه

تدوین‌گر: سجاد ایمانی

صداگذار:پ ارسوآ پاکیزه

اصلاح رنگ و نور: جمال‌الدین موسوی

صدابردار: پژمان امیرنژاد

عکاس: داود ایزدپناه
طراح پوستر: سعید صبحانی

خرید بلیت فجر با قرعه‌کشی؟

پیش فروش بلیت‌های چهل‌ویکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در حالی از پایان هفته اول بهمن‌ماه آغاز می‌شود که بلیت‌ها بدون درج نام فیلم‌ها به‌فروش خواهد رسید. 

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، در حالی که کمتر از سه هفته دیگر به آغاز بزرگ‌ترین رویداد سینمایی ایران زمان باقی‌مانده، هنوز فهرست فیلم‌ها راه‌یافته به این رویداد نهایی و منتشرنشده و هنوز همه‌چیز درباره ترکیب فیلم‌ها محدود به گمانه‌زنی‌های رسانه‌ای است. هر چند به گفته وزیر ارشاد باید منتظر غافل‌گیری‌هایی در این زمینه هم باشیم.

یکی از مهمترین بخش‌های جشنواره فیلم فجر که هر ساله ارتباطی مستقیم با شوروحال میدانی این رویداد دارد، وضعیت میزبانی از علاقه‌مندانی است که خارج از کاخ اصلی جشنواره و در سینماهای مردمی به تماشای فیلم‌های راه‌یافته به این رویداد می‌نشینند.

پیش‌فروش بلیت‌های جشنواره بدون نام فیلم

با آغاز پیش فروش بلیت‌های سینماهای مردمی چهل‌ویکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر از هشتم بهمن‌ماه مخاطبان می‌توانند براساس جدول‌بندی‌های صورت گرفته اقدام به تهیه بسته‌های مورد نظر خود کنند و به احتمال زیاد بلیت‌هایی که پیش‌فروش می‌شود فاقد نام فیلم‌ها خواهد بود و تنها زیرگروه، سینما و سانس نمایش فیلم‌ها بر روی آن‌ها قید شده است.

از نکات دیگر اینکه در این دوره از جشنواره جدول اکران فیلم‌های بخش‌های اصلی در سالن اصحاب رسانه هم بدون برگزاری آیین قرعه‌کشی نهایی می‌شود و برهمین مبنا ترکیب و زمان‌بندی اکران فیلم‌ها در سینماهای مردمی هم تا زمان پیش‌فروش بلیت‌ها معین نخواهد بود.

مخاطبان علاقه‌مند به تماشای فیلم‌ها براساس بسته‌های اعلامی اقدام به تهیه بلیت خواهند کرد اما به احتمال زیاد از ترتیب تماشای فیلم‌ها تا روز آغاز رسمی جشنواره بی‌اطلاع خواهند بود.

ملاک چینش فیلم‌ها در جدول اکران؛ زمان تحویل نسخه نهایی

از آنجایی که فرآیند تولید برخی فیلم‌های متقاضی حضور در جشنواره طولانی‌تر از موعد مقرر است و احتمال تأخیر در رسیدن برخی آثار به جشنواره به دلیل طولانی شدن فرآیند فنی وجود دارد، به همین دلیل هم جدول مرتبط با سالن اصحاب رسانه و هم جدول مربوط به اکران‌های مردمی همزمان با آغاز رسمی جشنواره نهایی خواهد شد و ملاک چینش آثار هم برمبنای زمان رسیدن نسخه‌های نهایی فیلم‌ها به دبیرخانه خواهد بود.

در این زمینه قرار بر این است که بخشی از سینماهای مستقر در مرکز شهر به جای میزبانی از مخاطبان مردمی به صنوف سینمایی اختصاص پیدا کند و میزبانی از مخاطبان مردمی جشنواره، بیشتر در پردیس‌های سینمایی متمرکز خواهد بود.

حالا باید دید هیأت انتخاب جشنواره امسال که هنوز اسامی‌شان به‌صورت رسمی اعلام نشده و در سکوت کامل خبری مشغول ارزیابی فیلم‌های متقاضی حضور در جشنواره هستند، چه ویترینی را برای این رویداد تدارک خواهند دید و استقبال مخاطبان از این دوره از جشنواره با توجه به نامشخص بودن جدول اکران‌های مردمی تا روز برگزاری، به چه میزان خواهد بود؟

وقتی آثار فیلمسازان نوجوان، همه را غافلگیر کرد

مصطفی نظری‌زاده فیلمساز و دبیر علمی ششمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان کشور به ارائه توضیحاتی درباره این رویداد پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، مصطفی نظری‌زاده فیلمساز و دبیر علمی ششمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان کشور که توسط بنیاد سینمایی فارابی برگزار می‌شود، با اشاره به فرآیند فعلی این رویداد به مهر گفت: ششمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران در حال حاضر در مرحله انتخاب اولیه آثار قرار دارد و در این دوره آثار متنوعی در دو بخش «ایده» و «فیلم» از جای جای کشور به دبیرخانه رسیده، سهم مناطق کم‌برخوردار از آثار نیز بسیار زیاد است و حتی بسیاری از شهرها را نمی‌دانستیم مربوط به کدام استان هستند.

وی افزود: این نتیجه تا به اینجای کار برای من بسیار جذاب است و دریافت فیلم‌ها، انیمیشن‌ها، استاپ‌موشن‌های جذابی با به کارگیری تکنیک‌های ساده و ابتدایی از سوی نوجوانان برایم غافلگیر کننده است و در ادامه نیز قرار است این روند را با همراهی منتورها و مربیان در هدایت این بچه‌ها پیش ببریم.

نظری‌زاده با اشاره به مشخصه‌های المپیاد فیلمسازی نوجوانان کشور توضیح داد: یک ویژگی مهم المپیاد فیلمسازی نوجوانان سروکار داشتن با نوجوانانی است که می‌توانند در آینده‌ای دور یا نزدیک فیلمسازان و نویسندگان خوب سینما باشند. المپیاد امسال برای اولین بار از جشنواره جدا شده است و بعد از دو سال برگزاری غیرحضوری به واسطه شیوع کرونا، در تهران برگزار می‌شود.

این تهیه‌کننده و کارگردان سینمای کودک و نوجوان مطرح کرد: دو بخش اصلی «ایده» و «فیلم» در این رویداد کنار هم قرار گرفته‌اند و مربیان و سینماگرانی جوان بچه‌ها را برای پرورش ایده‌هایشان همراهی و هدایت می‌کنند.

وی با اشاره به یک تفاوت دوره ششم المپیاد نسبت به دوره گذشته گفت: در این دوره منتورها به شکل چرخشی در گروه‌ها حضور می‌یابند. این تصمیم به این علت گرفته شد که در سال ۹۸ که آخرین دوره برگزاری حضوری المپیاد بود، یکی از چالش‌ها این بود که به جای آن‌که گروه‌ها به واسطه بچه‌ها برجسته شوند، با منتورها شناخته می‌شدند و نوجوانان به نوعی به حاشیه رفته بودند اما امسال هر سه منتور در همه گروه‌ها به صورت چرخشی حضور می‌یابند تا بچه‌ها از تجربه و مشورت همه آن‌ها استفاده کنند.

ششمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران به همت بنیاد سینمایی فارابی از ۳۰ دی تا سوم بهمن ۱۴۰۱ در تهران برگزار می‌شود.

گیشه با فیلم خارجی نجات می‌یابد؟

سیدامیر سیدزاده تهیه کننده سینما در پی اعلام اکران فیلم های خارجی گفت: طرح اکران فیلم های خارجی از همین حالا محتوم به شکست است چرا که تجربه ثابت کرده مردم به دلایل مختلف از تماشای فیلم های خارجی در سینماهای کشور حمایت و استقبال نمی کنند و معلوم نیست چرا برخی مدیران همواره در پی آزمون و خطا هستند و می خواهند کارهایی که تجربه و زمان ثابت کرده موفقیت آمیز نیستند را مجدد تکرار کنند؟

به گزارش سینمای خانگی، تهیه کننده فیلم های سینمایی «شماره ۱۷ سهیلا» و «پاسیو» در گفتگو با سینماپرس، گفت: یکی از دلایلی که اکران فیلم خارجی در سینمای ایران نتیجه درستی نمی دهد این است که ما فیلم های روز دنیا را از طریق مجراهای قانونی خریداری نمی کنیم؛ بی تردید اگر آثار سینمای روز دنیا به صورت قانونی خریداری و همزمان با دنیا در سینماهای ایران اکران می شد شاید برخی مردم از تماشای این آثار در سالن های سینما استقبال می کردند.

وی ادامه داد: ما همواره فیلم هایی را به اسم فیلم های خارجی در سینمای ایران به نمایش گذاشته ایم که به صورت دست دهم و با چندین واسطه به آن ها دسترسی پیدا کرده ایم؛ همین چند وقت قبل یکی از این آثار در ایران اکران شد و چون با ذائقه مخاطب سازگار نبود جواب مثبتی نگرفت و در گیشه شکست خورد.

سیدزاده خاطرنشان کرد: از سوی دیگر اغلب فیلم های خارجی به دلیل اخلاق مدار بودن جامعه ما در ایران قابل پخش نیستند. بسیاری از فیلم های سینمای جهان هیچ سنخیت و قرابتی با فرهنگ ملی و دینی ما ندارند و از این رو قابل نمایش نیستند و اگر قرار باشد این آثار نمایش داده شوند باید سانسور زیادی روی آن ها اعمال شود و مشخص است که مخاطبان هم از این فیلم های سانسور شده استقبال نمی کنند.

این سینماگر در بخش دیگری از این گفتگو با بیان اینکه شرایط کنونی کشور به گونه ای نیست که سینما جزو اولویت های اصلی مردم باشد تصریح کرد: یک زمانی سینما به عنوان تفریحی سالم جزو اولویت خانواده ها بود اما مشکلات ناشی از سوءمدیریت بر زندگی مردم سایه انداخته و مشکلات اقتصادی باعث شده تا سینما توسط بخش کثیری از مردم به فراموشی سپرده شود.

وی خاطرنشان کرد: شاید تنها برخی از جوانان و نوجوانان به صورت تفریح و تفننی به تماشای برخی فیلم ها در سینما می روند که البته حضور این افراد در سینماها هم به دلیل پروپاگاندای رسانه ای است که برای برخی آثار صورت می گیرد مانند همین فیلم آقای شمس که این اواخر اکران شده و احتمالاً نسل جوان از آن استقبال می کنند اما مابقی آثار محکوم به شکست هستند.

تهیه کننده فیلم های سینمایی «ناخواسته» و «آمین خواهیم گفت» متذکر شد: مدیران سینمایی باید بدانند اکران فیلم خارجی حتی مسکن مقطعی هم نیست و آن ها باید به فکر چاره ای برای رفع بحران سینما و سینماگران باشند.

سیدزاده در این باره افزود: مدیران سینمایی باید سینمای ملی را تقویت کنند؛ تقویت سینمای ملی هم مستلزم چند مسأله مهم است که شاید در رأس آن متن و فیلمنامه خوب قرار دارد. بی تردید فیلمنامه حرف اول موفقیت یک فیلم را می زند و وظیفه اصلی این اتفاق هم بر دوش نویسندگان و متولیان سینما است اما متأسفانه نه نویسندگان وظیفه شان را به درستی عمل می کنند نه متولیان نظارت خوبی روی فیلمنامه ها دارند و در واقع هر دو طرف مقصرند.

وی ادامه داد: بخش فیلمنامه و آموزش فیلمنامه نویسی و پروراندن نویسندگانی که بتوانند سینمای ایران را با متن خوب جزو ده سینمای برتر دنیا قرار دهند نیاز به سرمایه گذاری از سوی مدیران دارد؛ این روزها اغلب فیلمنامه ها به شدت آبکی و سخیف شده و عاری از هر ارزش هنری و فرهنگی است.

تهیه کننده فیلم های سینمایی «سه و نیم» و «مادر قلب اتمی» تأکید کرد: در قدم بعدی ما نیاز به تربیت کارگردان خوب داریم؛ من شخصاً بسیار خرسندم که توانستم ۱۵ کارگردان اول مانند بهنام بهزادی و تینا پاکروان و برزو نیک نژاد و محمود غفاری و محمدرضا لطفی و امیر پورکیان و… را به سینمای ایران تحویل بدهم و بزرگترین خرسندی ام این است که این کارگردانان را بدون گرفتن ریالی از دولت به سینمای ایران تحویل دادم چرا که من دغدغه فرهنگ و هنر و سینما را داشتم و اگر مسئولان هم به همین اندازه دغدغه داشته باشند می توانند سالانه صدها کارگردان خوب را به سینمای ایران تحویل دهند و با سیاست گذاری مناسب از آن ها حمایت کنند تا تولیدات مطلوب داشته باشند و صنعت سینما را رونق دهند.

سیدزاده تصریح کرد: ما در سینمای ایران شاهدیم سالانه فیلم های سفارشی با هزینه های آنچنانی چند ده میلیاردی ساخته می شوند و در اکران هیچ جوابی نمی گیرند؛ چرا باید این گونه باشد؟ خوب دلیل این اتفاقات آن است که سیاست متولیان فرهنگی هم در باب حمایت مالی و هم عدم تربیت کارگردان و نویسنده خوب غلط است و باید خود را اصلاح کنند.

وی در پایان این گفتگو افزود: ما باید برای برون رفت از بحران فعلی سینما شرایطی به وجود آوریم که جامعه شاداب و پویا شود. تضمینش این است که به متون و کارگردانان خوب اهمیت دهیم و اجازه بدهیم روی یک سری افراد سرمایه گذاری و حمایت شود. ما باید کارگردان خلاق را در راستای سیاست های فرهنگی کشور تربیت کنیم تا هم او رشد کند هم ما به خواسته های مان برسیم؛ این کارها است که می تواند نجات بخش سینمای ایران باشد نه کارهایی مانند اکران فیلم خارجی!

جشنواره فیلم فجر برای جهانی شدن به کدام نیاز دارد: تقلید یا استراتژی؟

حسین مسافرآستانه کارشناس فرهنگی و استاد دانشگاه در آستانه برگزاری بین المللی چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر گفت: آنچه که مدیران فرهنگی و سینمایی و دست اندرکاران برگزاری جشنواره فیلم فجر باید به آن توجه داشته باشند این است که جشنواره فجر انقلاب با ظاهرگرایی و تقلید از جشنواره های غربی بین المللی نمی شود و اتفاقاً ما باید از انجام این کارهای مقلدانه به شدت پرهیز کنیم و طرحی نو دراندازیم.

مدیرعامل سابق موسسه رسانه های تصویری در گفتگو با سینماپرس، گفت: برگزاری یک رویداد بین المللی مانند جشنواره فیلم فجر نیازمند ترسیم و تبیین شاخصه هایی است که در رأس آن اهداف برگزاری وجود دارد؛ به دلیل آنکه ما تا امروز هیچ گاه اهداف ثابتی را بر اساس ضوابط و مقررات از پیش تعیین شده شاهد نبودیم و هر دوره بنا به ضرورت تیم برگزارکننده نقطه نظرهای جدیدی در روند برگزاری جشنواره به وجود آمده نتوانستیم رویدادی بین المللی را شاهد باشیم که بتواند دستاوردهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را به جهانیان نشان دهد.

وی ادامه داد: ما در سینمای کشورمان نیازمند تبیین استراتژی مشخصی هستیم که اهداف و آرمان های نظام و انقلاب اسلامی در آن نهادینه شده باشد و بر اساس آن استراتژی جشنواره های فرهنگی و هنری مان را به صورت بین المللی برگزار کنیم.

مسافرآستانه با انتقاد از اعمال سلیقه دبیران جشنواره ها متذکر شد: اینکه به دلیل فقدان استراتژی هر دبیر و مسئول و مدیری نقطه نظرهای خود را در جشنواره ها پیاده سازی کند و در روند برگزاری جشنواره تغییر به وجود آورد کار شایسته ای نیست. همه این اتفاقات باعث شده که ما بعد از سال ها برگزاری جشنواره فجر به اینجا برسیم که هر بار می خواهیم جشنواره ای برگزار کنیم گویی بار اول مان است که می خواهیم این کار را انجام دهیم و تغییرات مطالعه نشده ای در آن به وجود آوریم.

مدیر سابق هنرهای نمایشی بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس خاطرنشان کرد: مسأله مهم دیگری که برگزارکنندگان جشنواره فجر باید به آن آگاه باشند این است که برای برگزاری جشنواره بین المللی تنها حضور چند فیلم خارجی کافی نیست. ما با داشتن چند فیلم یا مهمان خارجی نمی توانیم داعیه دار برگزاری رویدادی بین المللی باشیم و رویداد بین المللی زمانی محقق می شود که اهداف و آرمان های ما در سطح بین الملل گسترش یابد و ما بتوانیم مراودات فرهنگی خوبی به نفع کشورمان در فضای بین المللی به وجود آوریم.

این کارشناس فرهنگی تأکید کرد: ما قبل از برگزاری هر رویدادی باید بدانیم برگزاری آن چه نفعی برای فرهنگ و هنر کشورمان دارد؛ چه اتفاقاتی در آن می خواهد رقم بخورد و چه دستاوردی برای کشورمان در پی دارد؛ متأسفانه چنین تفکر و برنامه ریزی را کمتر شاهد بودیم. ما باید زیرساخت های فرهنگی کشورمان را گسترش دهیم و اهداف درازمدتی را برای برگزاری جشنواره ها در نظر بگیریم و تنها از آن طریق است که می توانیم موثر واقع شویم.

وی در پایان این گفتگو افزود: من امیدوارم چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر باب این اتفاق را در سینمای کشورمان باز کند که بتوانیم با استراتژی روشن و شفاف رویدادهای سینمایی مان را برگزار کنیم، از انجام کارهای مقلدانه فرهنگ غربی و ظاهرسازی ها و شوآف هایی نظیر فرش قرمز و فتوکال و… دست برداریم و به محتوای انسانی و اصولی جشنواره توجه داشته باشیم.

برندۀ طلای المپیاد فیلمسازی کدام فیلم خواهد بود؟

نوجوانان راه‌یافته به ششمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران معرفی شدند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، نوجوانان صاحب ایده و فیلم‌های منتخب و راه‌یافتگان به ششمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران معرفی شدند. فهرست این نوجوانان که از سراسر کشور و بعد از دو سال برگزاری غیرحضوری در المپیاد ششم حضور خواهند یافت، بدون اولویت به شرح زیر اعلام می‌شود:

*فیلم‌های داستانی:

زهرا حلوایی کارگردان فیلم کوتاه «من سیبم را خوردم» از لاهیجان

آیلین محمودزاده هریس کارگردان فیلم کوتاه «تحفه» از مراغه

دانیال نجفی کارگردان فیلم کوتاه «غبار» از یزد

عسل خجندی‌راد کارگردان فیلم کوتاه «آزاد» از لاهیجان

امیرحسین قاسمی کارگردان فیلم کوتاه «باور سرخ» از میبد

سیدمحمد باقرحسنی کارگردان فیلم کوتاه «اعلامیه» از قم

سیدابوالفضل کاظمی کارگردان فیلم کوتاه «حسرت» از زاهدان

ابوالفضل حیدری کارگردان فیلم کوتاه «غول چراغ جادو» از یزد

بنیامین خدابنده کارگردان فیلم کوتاه «آخرین رنگ این شهر» از سراوان

فاطمه بیتا بهزادی کارگردان فیلم کوتاه «معکوس» از فین بندرعباس

سجاد اسماعیلی علیائی کارگردان فیلم کوتاه «قانون سوم» از یزد

نارین زارع کارگردان فیلم کوتاه «محبوب» از سنندج

شایان مقامی کارگردان فیلم کوتاه «بعد از ظهر نارنجی» از آباده

آرش نیکو کارگردان فیلم کوتاه «تلاقی» از آباده

*فیلم‌های پویانمایی:

پارسا محمدی کارگردان فیلم کوتاه «اجاق» از زنجان

محمدمتین رستمی کارگردان فیلم کوتاه «تلنگر» از خمینی‌شهر

سیدعلیرضا زارعی کارگردان فیلم کوتاه «کتاب سفید» از مرودشت

پارسا خسروی نژاد کارگردان فیلم کوتاه «نابودی» از تهران

مائده عاقبتی کارگردان فیلم کوتاه «مورچه» از محمدیه

آنیسا هراتی‌خو کارگردان فیلم کوتاه «دوازده» از همدان

*فیلم‌های مستند:

علی عسگری‌زاده لمجیری کارگردان فیلم کوتاه «sky boy» از اصفهان

همایون جعفرپور کارگردان فیلم کوتاه «چندتا» از فین بندرعباس

مسعود معماری کارگردان فیلم کوتاه «نوک آویز» از فین بندرعباس

آیناز علی پوری کارگردان فیلم کوتاه «مسیر من» از تهران

ثمین عالی‌زاده کارگردان فیلم کوتاه «در پشت شهر» از فین بندرعباس

سارا عابدی کارگردان فیلم کوتاه «روزی، روزگاری، پدربزرگ، مادربزرگ» از کرج

*بخش «ایده»:

سیدمحمد هاشمی با ایده «معبر» از آباده

پریسا آژ کارگردان با ایده «صندوق انتقادات» از ایلام

سیده روژینا میرسید با ایده «ستاره‌های درخشان» از ملارد

مسعود نوع دوست با ایده «حرف» از قم

پارسا یزدان مقدم با ایده «شب پرستاره» از تهران

سیده دینا قاضی با ایده «کوزه شکسته» از جغتای خراسان رضوی

زهرا محمودی با ایده «پلاک ۱۳۰» از هچیرود چالوش

محمدبردیا ابوذر با ایده «طبقه وسطی» از قم

نرگس رحیمی کارگردان با ایده «قضاوت» از اردبیل

ششمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان کشور سی دی تا سوم بهمن ۱۴۰۱ توسط بنیاد سینمایی فارابی در تهران برگزار می‌شود.

ششمین صندلی هفت به چه کسی می‌رسد؟

برنامه سینمایی «هفت» با تمرکز بر اخبار، حواشی و تحلیل های سینمایی، یک دهه است که از شبکه سه سیما پخش می‌شود اما بنا به تصمیم مدیران تلویزیون، حالا قرار است این برنامه به شبکه‌ای دیگر منتقل شود؛ خبری که فعلا در حد چند جمله باقی مانده و جزییاتی در این زمینه اعلام نشده است. با این همه پیش بینی می شود «هفت»ِ جدید با تحولات اساسی از جمله تغییر در مجری و ساختار همراه باشد.

به گزارش ایسنا، برنامه سینمایی «هفت»، سال ۸۹ و در دوران مدیریت علی‌اصغر پورمحمدی برای نخستین بار در شبکه سه تولید شد. در آن زمان با توجه به موفقیت برنامه «نود» با اجرای عادل فردوسی‌پور در حوزه ورزش، مدیران وقت تلویزیون چنین می‌پنداشتند که باید برنامه‌های چالشی مشابه این برنامه را در حوزه‌های دیگر تسری دهند؛ چنانچه به نود فرهنگی، نود اقتصادی و نود اجتماعی هم فکر می‌کردند.

برنامه سینمایی «هفت» در آن زمان با چنین نگاهی شکل گرفت. پورمحمدی که حامی برنامه «نود» بود، در نهایت رأی به ساخت «هفت» سینمایی داد و پس از اینکه این برنامه در کوران تغییر مجریان در خرداد ماه ۹۱ تعلیق شد، پورمحمدی هم مهر ماه همان سال از تلویزیون رفت و مجید زین‌العابدین که تا همین چند روز قبل، مدیرعامل رودکی بود در آن زمان جانشینش شد.

فریدون جیرانی از ۱۰ اردیبهشت ۸۹ تا ۲۲ اردیبهشت ۹۱ هفت را اداره کرد.

ساخت «هفت» را برای نخستین بار به فریدون جیرانی سپردند؛ کارگردانی که قبل از اجرای این برنامه، تجربه اجرا در برنامه‌های «دو قدم مانده به صبح» و «سی سال، سی مجموعه» را در کارنامه داشت. مسعود فراستی هم که در این سال‌ها کم برای تلویزیون حاشیه درست نکرده است، از همان زمان مهره ثابت نقدهای «هفت» بود و اتفاقا با شروع برنامه در کنار اجرای متفاوت جیرانی، توانستند هم توجه علاقمندان سینما را به خود جلب کنند و هم صدای برخی سازندگان فیلم‌ها، رسانه‌ها و مسوولان سینمایی را درآورند. در نهایت چنانچه پیشتر اشاره شد، حاشیه‌ها و فشار بر مدیران وقت صداوسیما به تعلیق «هفت» در خرداد ماه سال ۹۱ منجر شد تا پرونده «هفت» برای جیرانی بسته شود و محمود گبرلو بر صندلی اجرا بنشیند.

محمود گبرلو از ۹ تیر ۹۱ تا خرداد ۹۴ اجرای هفت را بر عهده داشت

اما گبرلو (شایسته) که حالا چندسالی است اجرای نشست‌های جشنواره فیلم فجر را عهده‌دار است، در آن زمان هم با همان رویه محافظه‌کاری معروفش و بسیار متفاوت از شیوه جنجالی جیرانی، نتوانست رضایتمندی بینندگان را تامین کند و از طرفی «هفت» با آن مدل ابتدایی که قرار بود «نود»ِ جدید تلویزیون در حوزه فرهنگ و هنر باشد، فاصله گرفت. پس در فاصله‌ای کمتر از یک سال، فراستی با انتقاد از رویه‌ای که گبرلو در «هفت» پیش گرفته بود، از این برنامه خداحافظی و در گفت‌وگویی صریح با ایسنا تصریح کرد: «در جشنواره فیلم فجر، مجری برنامه «هفت» اعلام کرد که قرار است نقد نرم برویم. من هم گفتم بفرمایید بروید، من نیستم.»

او همچنین در بخشی از صحبت‌هایش خطاب به محمود گبرلو به کنایه گفته بود: «او یاد گرفته است چگونه جلوی دوربین بنشیند و لنز دوربین‌ها را به طرف خودش بچرخاند. امیدوارم اعتماد به نفسش بیشتر شود!»

در آن زمان علیرضا حائری که مدیریت اجرایی سری اول برنامه‌ سینمایی «هفت» را عهده‌دار بود، درباره‌ی رفتن مسعود فراستی از این برنامه اظهارنظر جالبی را مطرح کرده بود. او به ایسنا گفته بود: «فراستی در «هفت» نقش قهرمان منفی را بازی می‌کرد که تقابل را به اوج می‌رساند؛ نه اینکه با او چنین قرار گذاشته باشند و ملزم به این نقش باشد ولی عملا چنین درآمد و اینگونه انتخاب شد.»

بهروز افخمی از ۱۰ مهر ۹۴ تا ۷ خرداد ۹۵ عهده‌دار برنامه هفت بود

با این همه، شیوه محافظه‌کاری یا به تعبیری بی‌طرفی گبرلو هم پایانی برای حاشیه‌ها و ثبات مجری «هفت» نبود. با تغییر مدیران صداوسیما و تصمیم بر به حداقل رساندن برنامه‌های زنده، «هفت» هم دستخوش تغییرات اساسی شد و مهمتر از همه، از ساختار برنامه‌ای زنده بیرون آمد. اینچنین بود که سردبیری و اجرای برنامه را به بهروز افخمی سپردند؛ او در آن زمان در توضیح اینکه چرا «هفت» زنده نماند؟ چنین اظهار کرده بود: «برنامه زنده همان برنامه بی‌طرف، گزارشگر و جنجالی است و اینها هیچکدام کار من نیست. من مجری به آن معنا نیستم که بخواهم برنامه زنده را اداره کنم و دنبال این بگردم که طوری از مخاطب سوال کنم که هُل شود.»

با آمدن افخمی، مسعود فراستی هم بازگشت و مانند قبل مسئول بخش نقد برنامه «هفت» شد. او پس از بازگشت گفته بود که متر و معیارش همان معیارهای قبلی است. البته با توجه به تولیدی شدن این برنامه، تاکید می‌کند که با کسی شوخی ندارد!

بر این اساس شیوه اجرای متفاوت افخمی و حضور دوباره فراستی، «هفت» را از آن فضای خنثی قبلی درآورد تا اینکه در نیمه اول سال ۹۵، زمزمه تغییر در این برنامه سینمایی بار دیگر به گوش برسد و دور سوم برنامه «هفت»، تنها پس از حدود ۱۰ ماه تولید پایان یابد. بهروز افخمی هم که به گفته خودش در این برنامه دنبال شر می‌گشت و می‌توانست رکورددار ناراضی‌تراشی در تلویزیون به حساب آید، صندلی این برنامه را به همراه یار جنجالی‌اش مسعود فراستی ترک گفت.

سری چهارم «هفت» اما عمری کوتاه‌تر داشت و حاشیه بسیار. مدیران وقت شبکه سه تصمیم گرفتند ویژه برنامه‌ای را در سال ۹۶ برای سی و ششمین جشنواره فیلم فجر روی آنتن بفرستند و در اقدامی متفاوت پس از کش‌وقوس‌های فراوان برای انتخاب مجری مناسب، از یک فرد غیرمتخصص در حوزه سینما یعنی رضا رشیدپور به عنوان مجری دعوت کردند.

رضا رشیدپور مجری سری چهارم هفت

در نخستین برنامه که بار دیگر به روال سابق زنده روی آنتن رفت، رشیدپور از مجریان پیشین «هفت» یاد کرد؛ از فریدون جیرانی که ««هفت» ‌را پرقدرت آغاز کرد و بنیان این برنامه را بسیار مستحکم گذاشت». همچنین محمود گبرلو و «دور بودن از حاشیه‌های آزاردهنده»اش و البته بهروز افخمی و مسعود فراستی و «چالش‌هایی که باعث شدند سینما در افکار عمومی به پدیده بسیار قابل لمس و جذاب‌تر از همیشه تبدیل شود».

رشیدپور همچنین این مساله را بیان کرد که گویا مهران مدیری قرار بوده اجرای سری چهارم «هفت» را بر عهده بگیرد اما در نهایت قسمت نشد که در این برنامه مقابل دوربین شبکه سه سیما بنشیند.

اما دیری نپایید که «هفت» با اجرای رشیدپور، درگیر انتقادهای بسیاری شد. چنانچه رشیدپور دو روز پس از تعارف‌های معمول برنامه اول، انتقادها را چنین پاسخ داد: «بعضی می‌گویند مجری بی‌سواد است؛ اینکه کاملا مشخص است من هیچ‌وقت ادعای باسوادی نداشتم. بنابراین هشت روز را با یک مجری بی‌سواد سر کنید.» و گویی با این جمله تکلیف مخاطبان هم مشخص شد و اینچنین سری چهارم «هفت» در کوتاه‌ترین زمان ممکن با رشیدپور به پایان رسید.

یک سال بعد باز هم در ایام جشنواره فیلم فجر، تلویزیون تصمیم به ساخت «هفت» گرفت و این بار هم به روش مرسوم گذشته؛ یعنی استفاده از یک کارگردان سینما در مقام مجریِ یک برنامه تخصصی سینمایی. بر این اساس ۱۰ بهمن ۱۳۹۷، هم‌زمان با ایام سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر سری پنجم «هفت» با اجرای محمدحسین لطیفی از شبکه سه سیما پخش شد. در این دوره از برنامه برخلاف سری قبلی، مسعود فراستی، به برنامه بازگشت و میز نقد با حضور او به عنوان مجری ـ کارشناس روی آنتن رفت با این تفاوت که برنامه در هر قسمت میزبان منتقدان مهمان هم بود که موضوعات مختلف را هدایت می‌کردند. هفت با لطیفی و اجرای لطیفش دوران نسبتا با ثباتی را طی کرد. آخرین قسمت این سری، ۲۳ اسفند ۹۹ به روی آنتن رفت و تا (۶ آذر ۱۴۰۰) قسمت جدیدی از برنامه پخش نشد. اما سرانجام در همین تاریخ قسمت جدید به روی آنتن رفت و در چهلمین جشنواره فیلم فجر هم این برنامه ادامه داشت.

اما حالا در شرایطی که بسیاری از اهالی و علاقمندان سینما، انتظار می‌کشیدند که ببینند در جشنواره فجر چهل و یکم آیا «هفت» به لحاظ گروه سازنده و مجری با تحولی رو به رو خواهد شد یا خیر، معاون سیما در خبری درباره‌ این برنامه، همه را متعجب کرد. «هفت» قرار است بعد از ۱۰ سال از شبکه سه سیما کوچ کند و به شبکه نمایش برود. محسن برمهانی، معاون سیما می‌گوید از ابتدا خاستگاه اصلی «هفت» شبکه نمایش بوده است و در سال‌های بعد هم در همین شبکه روی آنتن خواهد رفت اما از آنجا که «هفت» مثل برخی دیگر از برنامه‌های بِرند تلویزیون در شبکه سه تولید شده بود، حال اینکه چقدر می‌تواند مخاطبش را در شبکه‌ای دیگر نگه دارد، پرسشی است که گذشت زمان، پاسخگوی آن خواهد بود.

ضمن اینکه با اعلام نشدن نام مجری جدید «هفت» در این پازل شش‌نفره، حالا باید دید آیا بهتر است تلویزیون بار دیگر مانند سه مجری قبل، از یکی از کارگردانان سینما برای اداره «هفت» استفاده کند و یا به تجاربش در حوزه همکاری با یک روزنامه‌نگار و یا مجری چهره اما غیرمتخصص در امر سینما رجعت کند؛ پرسشی که پاسخ به آن شاید از لابه‌لای همین متن و مرور تجربه‌های گذشته پیدا شود.

خروج از نسخه موبایل