رسانه سینمای خانگی- ایتالیا میزبان آثار بیضایی

نسخه‌های ترمیم‌شده دو فیلم از ساخته‌های بهرام بیضایی در جشنواره سینمای کشف‌شده بولونیا در کشور ایتالیا به نمایش گذاشته شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایسنا، سی و هفتمین جشنواره سینمای کشف‌شده بولونیا از ۲۴ ژوئن تا ۲ جولای (۳ تا ۱۱ تیر) در ایتالیا برگزار شد و ۴۷۰ فیلم بازسازی‌شده در این رویداد به نمایش درآمدند.

فیلم‌های «غریبه و مه» و «چریکه تارا» ساخته‌های بهرام بیضایی که به تازگی بازسازی شده‌اند در این رویداد به نمایش درآمدند.

فیلم «غریبه و مه» محصول سال ۱۳۵۳ است که موفق به کسب جایزه ویژه و جایزه بهترین فیلمبرداری از جشنواره فیلم قاهره شد.

فیلم سینمایی «چریکه تارا» هم محصول سال ۱۳۵۷ است که جوایز بهترین فیلم جشنواره بین‌المللی فیلم وایادولید و  بهترین بازیگر زن از جشنواره سن سباستین را دریافت کرد.

رسانه سینمای خانگی- سینمای کودک جایگاه خود را از دست داده است

امیرحسین قهرایی کارگردان سینما و تلویزیون گفت: سینمای کودک متزلزل شده و باید تدبیری عاجل برای رفع این بحران اندیشه کنند.

به گزارش سینمای خانگی، امیرحسین قهرایی کارگردان سینما و تلویزیون در آستانه روز ادبیات کودک و نوجوان در خصوص فقدان داستان های جذاب در فیلم های کودک گفت: مسئولیت سینمای کودک بر عده بنیاد سینمایی فارابی است؛ من نمی دانم مدیران این نهاد چقدر با بچه ها ارتباط دارند و اصلاً تا چه میزان با فضای سینمای کودک آشنا هستند اما آنچه مهم است اینکه آن ها باید بدانند سینمای کودک متزلزل شده و باید تدبیری عاجل برای رفع این بحران اندیشه کنند.

کارگردان فیلم های سینمایی «علی و غول جنگل» و «بازیوو» در گفتگو با سینماپرس، افزود: بنده شخصاً خیلی از فیلم هایی که به اسم سینمای کودک تولید می شود را دوست ندارم؛ بچه های امروزی با بچه های ۳-۴ دهه قبل تفاوت های بسیاری کرده اند اما متأسفانه گویا برخی مدیران سیاست گذار و فیلمسازان این مسأله را درک نکرده اند.

وی ادامه داد: تولید فیلم کودک سختی ها و مرارت های خاص خود را دارد چرا که در وهله اول باید کاری کرد که مخاطب هدف این گونه فیلم ها از آن استقبال کند، از سوی دیگر باید تدبیری اندیشه کرد تا سرمایه گذار بتواند شاهد بازگشت سرمایه اش باشد و این با سلیقه کودکان امروزی که در دنیای دیگری به غیر از دنیای ما زیست می کنند مشقات جدی را برای فیلمساز به همراه دارد.

قهرایی تأکید کرد: به علاوه بنده نوعی به عنوان یک فیلمساز وقتی اثری را به اسم فیلم سینمایی تولید می کنم باید تلاش کنم تا با این اثرم به فرهنگ کشورم کمک کنم. من باید به بحث مهم آموزش در فیلمم توجه کنم آن هم به صورت زیر پوستی چرا که اگر بچه ها متوجه شوند که من می خواهم در فیلمم چیزی را به آن ها یاد بدهم و فیلمم نوعی کلاس درس برای آن ها محسوب شود آن را پس می زنند.

این سینماگر سپس با تأکید بر اینکه تولید فیلم برای کودکان تحقیق و پژوهش مفصل می خواهد تصریح کرد: ساختن فیلم برای کودکان بسیار سخت است و تمرکز بسیار می خواهد و اینکه عده ای در لحظه تصمیم می گیرند که فیلم کودک بسازند و بلافاصله وارد تولید می شوند کار درستی نیست و همین باعث می شود ما با محتوای نازل و سردستی در بسیاری از فیلم ها روبرو باشیم که قصه های آن به درد کودکان امروز نمی خورد.

کارگردان مجموعه های تلویزیونی «علی کوچولو» و «چاق و لاغر» متذکر شد: فیلمساز کودک برای ساخت فیلم کودک باید مرتب به مدارس و مهدکودک ها سرکشی کند، به پارک ها و فضای بازی بچه ها برود و با آن ها زیست کند و دنیای آن ها را درک کند و تا این اتفاق رخ ندهد قطعاً نمی تواند اثری تولید کند که مخاطب کودک را جذب نماید.

وی سپس به برخی مشکلات سینمای کودک در کشور اشاره کرد و اظهار داشت: معضل ما در سینمای کودک تنها در حوزه فیلمنامه و قصه گویی نیست ما در بسیاری بخش های دیگر مانند بخش «سی جی آی» نیز بسیار ضعیف هستیم و متأسفانه به دلیل گران بودن آن اغلب به صورت باری به هر جهت و سردستی از کنارش عبور می کنیم.

قهرایی در همین رابطه یادآور شد: فیلم «بازیوو» که خودم ساخت آن را بر عهده داشتم نیز به دلیل ضعف در همین بخش «سی جی آی» نتوانست آنچنان که باید در اکران مورد اقبال واقع شود. تازه جالب آنجا است که ما برای این فیلم تحقیقات بسیاری داشتیم و با کودکان بسیاری تعامل کردیم و بر اساس سلیقه آن ها فیلم مان را ساختیم.

این کارگردان خاطرنشان کرد: به هر صورت سینمای کودک سینمایی به شدت لب مرز است؛ ممکن است یک فیلم به راحتی مورد توجه کودکان قرار بگیرد و فیلم دیگر اصلاً نتواند آن ها را جذب کند. به علاوه اینکه فیلم های رئال معمولاً چندان مورد توجه کودکان امروزی نیستند و آن ها ترجیح شان این است که آثار انیمیشن را دنبال کنند و به همین علت است که فیلم های انیمیشن در این اواخر با استقبال بیشتری از سوی کودکان روبرو شده اند.

رسانه سینمای خانگی- غفلت سینما در جنگ فرهنگی

تعدادی از سینماگران و کارشناسان فرهنگی تصریح کردند: سینمای ما عاری از تفکر و اندیشه شده است؛ از سوی دیگر تحریف تاریخ و واقعیت ها و بی توجهی به ارزش های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در سینما بسیار زیاد شده و استمرار این روند خطرناک است!

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، تعدادی از سینماگران و کارشناسان زبده فرهنگی کشور با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی تصریح کردند: سینمای ما عاری از تفکر و اندیشه شده است؛ بسیاری از فیلمنامه نویسان، تهیه کنندگان و کارگردانان فقط به فکر جیب های شان هستند و از سوی دیگر تحریف تاریخ و واقعیت ها و بی توجهی به ارزش های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در سینما بسیار زیاد شده و استمرار این روند خطرناک است! این افراد متذکر شدند: تولید فیلم های ضد دفاع مقدس مانند «سینما متروپل» و «گل های باوارده» بسیار خطرناک است و باید جلوی این اتفاق گرفته شود.

مقوله محتوا در سینما بسیار مهم است چرا که هر آن چیزی که خالق هنر قصد دارد از طریق فرم اثر هنری خود به مخاطب ارائه کند محتوا تلقی می شود. بی تردید سینما نیازمند محتوای سالم است در صورتی که سینمای ایران این روزها شاهد وفور آثاری با محتوای به شدت ضدفرهنگی و نازل و ناسالم است. از یک سو فیلم های به اصطلاح کمدی سطح پایین و سخیف سرشار از رقص و آواز و شوخی های زشت و زننده کلامی و تصویری سینما را احاطه کرده و از سوی دیگر برخی از فیلم هایی که به اسم سینمای ارزشی و استراتژیک تولید می شوند نیز عاری از محتوای واقعی و سالم هستند و اغلب به صورت تحریف شده دوران جنگ و انقلاب را روایت می کنند.

در همین راستا با ۱۲ تن از سینماگران و کارشناسان زبده فرهنگی کشور آقایان: جواد شمقدری، ناصر شفق، سیداحمد میرعلایی، سیدرضا محقق، منوچهر اکبرلو، پژمان کریمی، حجت الاسلام والمسلمین مهدی حسن زاده، سیروس تسلیمی، محمود پاک نیت، محمدصادق کوشکی، رهبر قنبری و علیرضا سربخش گفتگو کردیم که ماحصل نظرات ایشان برای اطلاع بیشتر مخاطبان گرامی سینماپرس در ذیل گردآوری شده است.

سیداحمد میرعلایی مدیرعامل پیشین بنیاد سینمایی فارابی و تهیه کننده سینما با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی گفت: وقتی به محتوای آثار سینمایی توجه نمی شود دیگر نمی توان عنوان کالای فرهنگی را به این آثار داد؛ یک سری از فیلم هایی که به اسم اثر سینمایی تولید می شوند دون شأن وزارت ارشاد هستند به نحوی که ارشاد باید علیه برخی آثار سینمایی اعلام جرم کند، نه اینکه به آن ها مجوز بدهد. وظیفه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صیانت از فرهنگ است نه لطمه زدن به آن! اما متأسفانه برخی آثاری که با مجوز ارشاد تولید می شوند رسماً ضد فرهنگ هستند و وقتی نسبت به ساخت این فیلم ها انتقاداتی صورت می گیرد بلافاصله اینطور بیان می کنند که این آثار برای مخاطب دارای جذابیت است! حال پرسش اینجا است که که آیا جذابیت یک اثر برای مخاطب باید مدیران ارشاد را به این امر وادار کند که مسأله مهم محتوا را فراموش کنند؟

ناصر شفق بنیانگذار و مدیر عامل سابق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس نیز در این باره به سینماپرس گفت: سینمای ایران ذلیل شده؛ فیلم خوب ساختن در سینما تنبیه و ساختن فیلم های نازل و سطحی تشویق به همراه دارد! شما وقتی فیلم خوبی بسازید معمولاً نه اکران خوبی می گیرد نه در جشنواره ها راه پیدا می کند و نه کسی آن را تحویل می گیرد اما وقتی آثار دم دستی و سطحی و پیش پاافتاده می سازید بهترین زمان و سالن های اکران به فیلم شما تعلق می گیرد. عدم شناخت مسئولان از هنر و هنرمند باعث شده تا ما در سینما با انبوهی از فیلم های سطحی دو زاری روبرو شویم که متأسفانه در آن ها حریم شکنی و حرمت شکنی حرف اول و آخر را میز ند! بسیاری از فیلم ها علناً خطوط قرمز را رد می کنند به گونه ای که گاهی این تصور می شود که رد کردن خطوط قرمز در سینمای کشور ما بدل به ارزش شده است!

جواد شمقدری کارگردان سینما و رئیس پیشین سازمان سینمایی در گفتگو با سینماپرس، اظهار داشت: خطر تولیدات ظاهراً دینی و ارزشی که برخی واقعیت های انقلاب را تحریف می کنند کمتر از فتنه ها نیست؛ ما نباید کاری کنیم که نسل جوان که در آن روزگار نبوده فکر کند واقعیت تاریخی آن چیزی است که در برخی از این فیلم ها روایت می شود! این نوع فیلم ها بعضا بر ضد مقوله جهاد تبیین است و نوعی ایدئولوژی زدایی و مکتب گریزی بلای جان سینمای انقلاب و دفاع مقدس شده است. فیلم هایی که ظاهر ارزشی اما محتوای نامناسب دارند می توانند در دراز مدت به ضد خودشان بدل شوند. این اتفاق بسیار تلخ است که سینمای جمهوری اسلامی ایران مانند شبکه های معاند که تاریخ انقلاب را تحریف می کنند بیاید و به اسم تولید فیلم درباره وقایع دفاع مقدس، انقلاب اسلامی و… واقعیت ها را تحریف کند.

منوچهر اکبرلو در این باره خاطرنشان کرد: به نظرم مشکل اصلی از جایی شروع شده که در ارزشیابی در نقد و در حمایت دولتی از فیلم ها بین فرم و محتوا تفکیک قائل شده ایم در حالی که در واقعیت این دو از هم تفکیک شدنی نیستند. بسیاری از فیلم های به اصطلاح ارزشی فقط بر اساس ارائه یک مضمون ارزشی ساخته می شوند و کیفیت فرم و تکنیک معمولاً یا مورد غفلت قرار می گیرد یا به دلیل دانش کم فیلمساز نتیجه مطلوب به دست نمی آورند و از سوی دیگر فیلم هایی که با عنوان فیلم کمدی سبک حجم اصلی اکران را به خود اختصاص می دهد برعکس نیاز به داشتن یک مضمون ارزشمند نمی بینند و صرفاً می کوشند با توجه به سلیقه و ذائقه روز مخاطب و نیاز مردم به تفریح فقط یک فیلم سرگرم کننده تولید کنند.

سیدرضا محقق تهیه کننده سینما با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی گفت: رسالت سینما آگاهی بخشی به جامعه و ایجاد تفکر است از این رو محتوای فیلم ها باید تماماً مفید و سالم باشند حتی اگر در بستر طنز تولید می شوند و می خواهند برای مخاطب سرگرمی ایجاد کنند باز هم نباید دست به هر کار سطحی نگر و سبک سرانه ای بزنند و نیاز است تدبیری اندیشه کنند تا مخاطبان شان مسائل و نکات مفید را از آثار آن ها دریافت کنند. داشتن محتوای سالم در سینما قطعاً بسیار مهم و پر اهمیت است. رسالت سینما این است که اثری را به جامعه ارائه کند که از نظر محتوایی سالم باشد و خدای ناکرده جامعه را به سمت انحطاط و نابودی نکشد.

پژمان کریمی منتقد سینما و روزنامه نگار فرهنگی در گفتگو با سینماپرس، تأکید کرد: ما از ابتدای ورود سینما به کشورمان با مسأله فقدان محتوای سالم روبرو بوده و همچنان با این معضل در حال دست و پنجه نرم کردن هستیم چرا که این اصل اساسی درک نشده که رسالت هنر اندیشه سازی و اندیشه ورزی است و فیلم ها نباید صرفاً جنبه سرگرم سازی مخاطب و درآمدزایی داشته باشند. ما باید نیروهای جوان و متعهد را شناسایی کرده و آن ها را به کلاس ها و آموزشگاه های متعهد سینمایی بفرستیم و تنها در آن صورت است که می توانیم اندکی به آینده سینما در کشورمان امیدوار باشیم و انتظار این را داشته باشیم که در کشورمان سینمایی محتواگرا و اندیشه ورز پا بگیرد.

حجت الاسلام والمسلمین مهدی حسن زاده رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان رضوی اظهار داشت: علیرغم گذشت بیش از ۴۴ سال از پیروزی انقلاب اسلامی همچنان عرصه فرهنگی و هنری کشور به ویژه عرصه سینما، نشر و… مظلوم مانده و ما شاهد یک جنگ تمام عیار فرهنگی هستیم؛ در واقع سکولارها و لیبرال ها عرصه فرهنگی را در دستان خود گرفته اند و این وظیفه هنرمندان جبهه انقلاب را سنگین تر می کند تا حضوری جدی تر و غیرتمندانه در سینما داشته باشند. عرصه فرهنگ و هنر عرصه بسیار مهمی است و هرگز نباید آن را به حال خود رها کرد؛ قطعاً در این خصوص نقش مدیران و سیاست گذاران فرهنگی و همچنین هنرمندان متعهد و انقلابی بسیار پررنگ تر است تا جلوی ترویج مفاهیم نادرست در سینما را بگیرند و ارزش ها را در سینما جاری سازند.

سیروس تسلیمی تهیه کننده و نویسنده پیشکسوت سینما تصریح کرد: سینمای کشور ما بعد از پیروزی انقلاب در دهه ۶۰ سینمایی پیشرو و آگاهی بخش بود که اغلب فیلم هایش پیام های انسانی را به دنیا مخابره می کردند اما متأسفانه به واسطه سهل انگاری های صورت گرفته و سیاست گذاری های غلط این سینما امروزه بدل به سینمایی به شدت بنجل و پیش پا افتاده شده که روز به روز محتوای فیلم هایش دچار تنزل بیشتر می شود. باعث تأسف است که باید بگویم برخی افراد سینما را بدل به بنگاه بساز بفروشی کردند و به جای ارائه پیام در آثار انواع رقص را در فیلم ها ترویج می کنند! در واقع الآن فیلم های سینمایی به جای اینکه در پی ارائه پیام های انسانی و ارزشمند به مخاطبان شان باشند دنبال سودآوری هستند!

محمود پاک نیت بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی گفت: واضح است که این روزها سینمای ما عاری از تفکر و اندیشه شده است؛ فیلمنامه ها اغلب بسیار سردستی و سطحی نگرانه نوشته می شند و شرایط به گونه ای است که در برخی پروژه ها لحظه فیلمبرداری مابقی فیلمنامه به صحنه می رسد و همان لحظه بدون هرگونه تفکر و تعمقی راجع به فیلمنامه متن ارسالی ضبط می شود! متأسفانه بسیاری از فیلمنامه نویسان، تهیه کنندگان و کارگردانان فقط به فکر جیب های شان هستند؛ جدا از برخی نویسندگان که در پی اهداف ارزشمند هستند و به پول فکر نمی کنند اما تعدادشان زیاد نیست، مابقی افراد تنها دنبال پر کردن جیب های شان هستند. به خصوص برخی تهیه کنندگان فقط دنبال بازار هستند و می خواهند زودتر با فروش آثارشان به سودهای کلان برسند.

محمدصادق کوشکی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و کارشناس فرهنگی به سینماپرس گفت: با نهایت تأسف باید عنوان کنم که عده ای همچنان سینمای آبگوشتی دوران پهلوی را دنبال کرده و به آن افتخار می کنند! سینمای آبگوشتی در آن دوران زننده نبود چرا که آن ها ادعایی در خصوص فرهنگی بودن سینما نداشتند اما در این دوران با این ادعاهایی که وجود دارد وجود چنین فیلم هایی به شدت زننده و نشانه ارتجاع و عقبگرد است و مدیران فرهنگی باید قاطعانه جلوی استمرار تولید این فیلم ها را بگیرند. بی شک دستگاه هایی که پول می دهند مسئولیت شان بسیار سنگین است. باید از آن ها پرسید چرا پول و امکانات به کسانی نمی دهید که به ارزش های دینی و انقلابی باور دارند و به آن همچنان احترام می گذارند؟ باید از مدیران سینمایی این سوأل را پرسید که آیا در طول ۱۰ سال اخیر یک فیلم سینمایی در رابطه با انقلاب و نهضت امام (ره) ساخته شده؟ نسل امروز از کجا باید انقلاب را بشناسد وقتی هیچ اثر سینمایی درخوری در این حوزه تولید نشده و هنوز ما در ایام انقلاب تنها فیلمی مانند «تیرباران» ساخته علی اصغر شادروان را باید نمایش دهیم که مربوط به دهه ۶۰ است؟ اسفا که سینما امروزه برای یک عده ای منبع درآمدزایی شده و به خوبی در آن مشغول کسب و کار هستند!

رهبر قنبری تهیه کننده و کارگردان سینما با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی گفت: برخی فیلمسازان با اندیشه به شدت حقیرانه مبادرت به ساخت فیلم می کنند! این باعث تأسف است که بخش عمده ای از سینما به دست بچه هایی افتاده که فاقد آگاهی و دانش کافی هستند! آن ها نه می دانند فیلمنامه چیست و نه از سینما سردر می آورند! از سوی دیگر ما با مدیرانی روبرو هستیم که همواره شعارهای زیبا مانند تنوع ژانر در تولیدات سینمایی و… را می دهند اما خبری از این شعارها و وعده های شان نیست.

علیرضا سربخش جانباز روشندل و کارشناس فرهنگی در این راستا تصریح کرد: تحریف تاریخ و واقعیت ها و بی توجهی به ارزش های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در سینما بسیار زیاد شده و استمرار این روند خطرناک است! چرا ما باید در سینمای جمهوری اسلامی ایران از ساخت فیلمی مانند «سینما متروپل» حمایت کنیم که به نام دفاع مقدس اثری ضد دفاع مقدس است؟ چرا باید در این سینما فیلمی مانند «گل های باوارده» تولید شود که انگیزه های ملی مذهبی در ورای تولید آن وجود دارد؟ این ها همه مایه نگرانی است! «سینما متروپل» اثری بود که به اسم دفاع مقدس به خورد مخاطب دادند اما رسما ضد دفاع مقدس بود! یا فیلم دیگری در همین جشنواره وجود داشت که رسما نقش کلیه مردم ایران اسلامی در مواجهه و مقابله با دشمنان بعثی را نادیده گرفته بود! کارگردان آبادانی «گل های باوارده» تمام تلاش خود را به کار برده بود تا نشان دهد در قضیه آبادان فقط آبادانی ها نقش داشتند و هیچ اثری از ایرانیان و قومیت های مختلف دیگر در فیلمش دیده نمی شد. آیا مسئولان بررسی فیلمنامه ها در خوابند؟ من واقعا نگرانم؛ این ها تحریف واقعیات و ارزش های انقلاب اسلامی است. ما داریم این دروغ ها را به خورد جوانان می دهیم.

رسانه سینمای خانگی- «شماره ده» از آخر مردادماه اکران خواهد شد

تهیه‌کننده فیلم سینمایی «شماره ۱۰» از اکران این فیلم سینمایی در اواخر مرداد خبر داد.

به گزارش سینمای خانگی، ابراهیم اصغری در گفت وگو با ایرنا، اظهار داشت: منتظر بودیم شرایط برای اکران فیلم سینمایی شماره ۱۰ مساعدتر شود.

وی افزود: تلاش می‌کنیم اواخر مرداد اکران شماره ۱۰ را شاهد باشیم.

اصغری همچنین از ادامه رایزنی‌های خود برای ساخت دو فیلم سینمایی دیگر با احمد کاوری و حمید زرگرنژاد (کارگردان شماره ۱۰) خبر داد و گفت: امیدوارم این رایزنی‌ها نتیجه‌بخش باشد و همکاری دیگری را با این دو کارگردان داشته باشم.

اصغری گفت: به دنبال موفقیت شماره ۱۰ در جشنواره فجر سال گذشته، دو فیلم جدیدم را هم برای جشنواره فیلم فجر امسال در نظر گرفته‌ام.

شماره ۱۰ فیلمی ایرانی به کارگردانی و نویسندگی حمید زرگرنژاد و به تهیه‌کنندگی ابراهیم اصغری محصول سال ۱۴۰۱ است. این فیلم نخستین‌بار در بهمن ۱۴۰۱ در چهل‌ویکمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و با ۱۱ نامزدی توانست در چهار رشته بهترین بازیگر مرد، بهترین موسیقی متن، بهترین چهره‌پردازی و بهترین طراحی صحنه موفق شد بیشترین جایزه سیمرغ بلورین را در بخش سودای سیمرغ از آن خود کند.

ابراهیم اصغری تهیه‌کننده فیلم پیشتر درباره بودجه ساخت شماره ۱۰ گفته بود فیلم با پشتیبانی بنیاد سینمایی فارابی ساخته شده و نسبت به آثار دیگر در مورد دوران دفاع مقدس هزینه کمتری داشته‌ است.

به گفته او، این فیلم در شرایط سخت با نیاز به امکانات نظامی و گسترده که وجود دارد، ساخته شد و از پیش تولید تا پایان و تحویل فیلم به جشنواره فقط ۱۰۰ روز طول کشید که توانست رکورد بزند.

رسانه سینمای خانگی- برگزیده شدن «چهار دختر» در مونیخ

جایزه بهترین فیلم بین‌المللی جشنواره مونیخ آلمان به مستند «چهاتر دختر» ساخته «کوثر بن هنیه» فیلمساز شناخته‌شده تونسی رسید.

به گزارش ایسنا، این فیلم داستان «اولفا حمرونی» مادری تونسی را روایت می‌کند که دو دختر بزرگش کشور را ترک کردند تا به نیروهای تکفیری داعش در لیبی بپیوندند و پس از آن ناپدید می‌شوند.

«کوثر بن هنیه» سازنده این مستند در روایت خود از داستان، از دو بازیگر برای بازی در نقش دختران گم‌شده «اولفا حمرونی» استفاده کرده است. این مستند-درام ترکیبی برای نخستین بار در کن نمایش داده شد، جایی که برنده چشم طلایی بهترین مستند جشنواره به صورت مشترک با فیلم «مادر همه دروغ‌ها» ساخته «اسماء المودیر» شد.

یکی دیگر از فیلم‌های امسال جشنواره کن با نام «گل بوریتی» نیز جایزه سینه‌ویژن جشنواره مونیخ را برای بهترین کارگردان نوظهور بین‌المللی برای «ژوائو سالاویز» و «رنه نادر مسورا» به ارمغان آورد. این فیلم که با همکاری نزدیک قبیله کراهو در برزیل ساخته شده است، تلفیقی از قوم‌نگاری و روایت شاعرانه است که خاطرات این قبیله را بررسی می‌کند.

همچنین جایزه فیپرشی (فدراسیون بین‌المللی منتقدان فیلم) به «فسیل» ساخته «هنینگ بکهوف» رسید که یک درام آلمانی درباره یک معدنچی زغال‌سنگ سالخورده و دختر محیط‌بانش است.

جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران جشنواره مونیخ که با رای 58 هزار شرکت‌کننده در این رویداد سیمایی انتخاب شد نیز به «برگ‌های افتاده» اثر «آکی کوریسماکی» تعلق گرفت. این فیلم که نخستین ساخته این سینماگر فنلاندی در جشنواره پس از شش سال است، در جشنواره کن امسال رونمایی شد و جایزه هیات داوران جشنواره را از آن خود کرد.

چهلمین جشنواره فیلم مونیخ که از ۲۲ ژوئن تا اول جولای (اول تا دهم تیر ماه) در کشور آلمان برگزار شد، میزبان فیلم سینمایی «تورهای خالی» ساخته بهروز کرمی‌زاده و محصول ایران و آلمان در بخش “سینمای نوین آلمان” و همچنین فیلم «تفریق» ساخته مانی حقیقی در بخش “مستقل‌های بین‌المللی” بود.

رسانه سینمای خانگی- «چریک»؛ زندگی ابراهیم هادی را روایت خواهد کرد

علی روئین‌تن از نهایی شدن فیلمنامه «چریک» برای ساخت فیلمی سینمایی درباره شهید ابراهیم هادی و نیز تکمیل فرآیند ساخت مستند «آتش و گلستان» با همین موضوع خبر داد.

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، علی روئین‌تن کارگردان سینما در گفتگو با مهر درباره پروژه مستندی که این روزها در دست تولید دارد، گفت: من پیش از این هم در کنار سینمای داستانی، فیلم‌های کوتاه و مستند هم کار می‌کردم. از پنج سال پیش، تصمیم داشتم فیلمی با عنوان «چریک» با موضوع زندگی شهید ابراهیم هادی بسازم. از آنجایی که روایت‌ها درباره این شهید زیاد بود و هر کس از زاویه نگاه خودش درباره این شهید صحبت می‌کرد، شروع به ثبت تحقیقاتم در قالب تصویر گرفتم. سراغ هر فردی که می‌رفتم، صحبت‌هایش را به‌صورت تصویری هم ضبط می‌کردم. ناگهان دیدم با حجم زیادی از گفتگوهای تصویری مواجه هستم.

وی با تأکید بر اینکه همچنان قصد ساخت فیلم سینمایی «چریک» را دارد، ادامه داد: از جایی به بعد پیش خودم فکر کردم بعد از رفتن شهدا، گویی کشور ما از قهرمانان غیور، خالی شده است. سراغ دوستان و همرزمان شهید که رفتم، که اغلب هم افرادی ساکت و خاموش بودند، دیدم این‌ها عجب اسطوره‌هایی هستند. گویی هر کدام‌شان یکی از ستاره‌های روی زمین بودند. همین مواجهه تبدیل به انگیزه‌ای برای من شد که به اسم ابراهیم هادی، مستندی درباره این افراد هم بسازم. این مستند درباره هفت پژوهشگر است که به دعوت من شروع به تحقیق درباره ابراهیم هادی و آماده‌سازی مقدمات نگارش فیلمنامه «چریک» می‌کنند. این هفت محقق نزد هر کدام از نزدیکان شهید می‌روند، روایت‌های آن‌ها را ثبت می‌کنند.

«مردانگی» بارزترین ویژگی شهید ابراهیم هادی است

این کارگردان افزود: در این فرآیند با روایت‌های جذابی درباره شهید مواجه شدیم که ترجیح می‌دهم مخاطبان در قالب این مستند با جزئیات آن مواجه شوند. یکی از نکاتی که یکی از دوستان ابراهیم هادی در قالب یک جمله به من گفت و بسیار روی من تأثیر گذاشت، این بود که اگر شما نزد هر کسی رفتید و مدعی شد که ابراهیم از همه بیشتر با او صمیمی بوده است، بدانید آن‌ها دروغ نمی‌گویند. این ویژگی ابراهیم هادی بود که در عرض کمتر از یک ساعت، چنان با آدم‌ها صمیمی می‌شد که گویی یک عمر با آن‌ها رفیق بوده و تا پای جان هم پای این رفاقت می‌ایستاد.

روئین‌تن در ادامه درباره اینکه کدام ویژگی شهید هادی باعث شده است تا در پنج سال اخیر پیگیر ساخت فیلمی درباره او باشد هم گفت: مهمترین ویژگی‌اش مردانگی‌اش بود و اینکه فهمیده بود در یک جامعه باید از همه آدم‌های نیازمند دستگیری کرد، چه از این وری‌ها باشند و چه از آن‌وری‌ها! این فتوت و مردانگی‌ای است که در جامعه دوقطبی امروز ما کم‌رنگ شده است. از ما تا مسئولان و بزرگان مملکت باید این ویژگی را یاد بگیریم که چون باران شدی، باید بر همه یکسان بباری. شهید ابراهیم هادی تا پای جان پای این اعتقادش ایستاد. همین فتوت و مردانگی را در میدان جنگ و با اسیر دشمن هم داشت.

وی ادامه داد: کاراکتر ابراهیم هادی، جذابیت‌های دیگری هم دارد. او از سن ۱۹ سالگی معلم می‌شود و در حوالی ۲۴ سالگی هم شهید می‌شود. در عین حال در بسیاری از مسائل مرتبط با انقلاب و جنگ هم حضور داشته است. او پیش از آغاز جنگ حتی سراغ اصغر وصالی می‌رود تا در شلوغی‌های کردستان هم حضور مؤثر داشته باشد.

خیلی از بچه‌های جنگ امروز کنار نشسته‌اند، اما…

این کارگردان گفت: در فرآیند این مستند به این نتیجه رسیدم که خیلی از بچه‌های جنگ و حزب‌الهی‌های واقعی، امروز شاید کنار نشسته باشند، اما هنوز مردانگی‌های خود را حفظ کرده‌اند. این نکته بسیار مهمی است. این همه وزیر و وکیل و مسئول در کشور داریم، آیا یکی از این رزمندگان قدیمی را به عنوان مشاور کنار خود دارند؟ در هیأت امنای بنیاد شهید و یا بنیاد جانبازان، آیا از خانواده شهدا و جانبازان حضور دارند؟ این‌ها آدم‌های دردمندی هستند که حالا کنار نشسته‌اند. یک سردار بزرگ جنگ را سراغ دارم که امروز مشغول کارهای خدماتی است و حاضر نمی‌شود یک ریال بیش از حقوق و دستمزدش بگیرد. این آدم‌ها چیزی شبیه افسانه‌ها هستند. بروید ببینید امثال ابراهیم هادی و دوستانش تا به امروز چه خدمت‌هایی به این کشور کرده‌اند، آن هم با دست خالی و بدون هماهنگی با کسی. این‌ها بسیار ارزشمند هستند.

روئین‌تن در پایان درباره پیشرفت این پروژه هم گفت: مستند تقریباً تمام شده و در مرحله تدوین نهایی است. فیلمنامه فیلم «چریک» هم آماده شده است.

رسانه سینمای خانگی- سینمای ایران را به زبان فارسی محدود نکنید

دبیر نخستین جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی با تاکید بر ترویج تولیدات هنری و سینمایی به زبان های مختلف اقوام داخل کشور گفت: به شدت مخالف کسانی هستم که بر انحصار تولیدات سینمایی صرف زبان فارسی تاکید دارند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، کمال تبریزی در نشست خبری جشنواره ملی فیلم اقوام در تبریز، افزود: اینکه عده ای معتقدند باید تمام تولیدات سینمایی به زبان رسمی کشور باشد برخلاف گستردگی، زیبایی های نهفته در بین اقوام، زبان ها، گویش های مختلف و متفاوت موجود در سرزمین ایران است.

وی اظهار کرد: اینکه در تولیدات سینمایی کاراکتری(شخصیتی) که به عنوان مثال ترک زبان است، او را مجبور به فارسی صحبت کردن کنیم، به هیچ عنوان درست و منطقی نیست و در این میان استفاده از شیوه زیرنویس می تواند بهترین روش برای تولید فیلم هایی به زبان اقوام مختلف کشور باشد.

تبریزی اعتراض به تولیدات سینمایی به زبان های غیرفارسی را بی جا دانست و ادامه داد: جامعه امروز ما نیازمند تولیدات سینمایی به زبان های مختلف اقوام است و این مزیت و ظرفیت بسیار بزرگ برای ایجاد اتحاد، یکپارچگی و زندگی صمیمی بین آحاد مردم ایران زمین است.

وی اظهار کرد: نباید چشم ها را به روی واقعیات جامعه بست و باید توجه داشت که اصرار بر تولید تمام محصولات سینمایی به زبان فارسی نشانه کوته بینی است و تولیداتی همچون سریال شهریار و فیلم سینمایی آتابای بسیاری از واقعیات در این حوزه را نمایان ساخت.

تبریزی هدف اصلی از برگزاری نخستین جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی را توجه به استعدادیابی جوانان فعال در این حوزه، شناساندن ظرفیت ها و مزیت های گوناگون اقوام ایرانی، ارایه ساخته های استان های قوم نشین، معرفی فرهنگ، آداب و سنن اقوام ایرانی و تشویق فیلم سازان جوان قوم نشین کشور اعلام کرد.

وی طرح برگزاری چنین جشنواره ای را بسیار خوب و درخشان توصیف کرد و ادامه داد: این رویداد مهم سینمایی و فرهنگی می تواند گامی بسیار بزرگ و موثر و تعیین کننده برای آینده سینمای اقوام ایرانی باشد که در این راستا نیازمند مساعدت تمام ارگان ها و نهادهای ملی، استانی و شهرستانی هستیم.

تبریزی گردشگری، اقتصاد، جغرافیای اقوام، فرهنگ، آیین ها و آداب و رسوم اقوام مختلف را از محورهای اصلی و مهم جشنواره فوق اعلام و اضافه کرد: قرار است فراخوان این جشنواره تا هفته آینده منتشر شود و بر اساس اعلام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پنج تا یازده مهر ماه آینده زمان برگزاری آن خواهد بود.

این کارگردان بنام کشور با ابراز تاسف از اینکه تاکنون آنگونه که باید نسبت به موطن خود انجام وظیفه نکرده است، گفت: در سال فعالیت هنری و سینمایی در حق تبریز کوتاهی کرده ام و تلاش می کنم این خلاء را به زودی جبران کنم که شاید در سال های گذشته به دلیل زندگی در تهران اصرار و توجه زیادی در این زمینه نداشته ام.

“محمدحسن بلاغی” مدیرکل فرهنگ و. ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی نیز در این نشست خبری با تاکید بر اینکه این مجموعه حمایت کامل از برگزاری جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی خواهد کرد، گفت: اینکه استاد عرصه فیلم و سینمای کشور همچون کمال تبریزی قبول مسئولیت در این رویداد کرده اند، برای ما جای بسی افتخار و ارزش دارد.

سیدمحمدحسین بلاغی مبین ادامه داد: بدون تردید این جشنواره در جریان فیلم استان و سایر اقوام ایرانی بسیار موثر و مفید خواهد بود و امیدواریم رویدادی مانگار برای تبریز و ایران باشد.

وی ایران فرهنگی را بسیار فراتر از مرزهای جغرافیایی دانست و با بیان اینکه اقوام ظرفیت بسیار وسیع برای ارایه داشته های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی هستند، اظهار کرد: حفظ یکپارچگی و کیان ایران اسلامی باید هدف تمام فعالان هنری و فرهنگی باشد که در این میان هموره تبریز پرچمدار اتحاد ایران بوده و این موضوع در عرصه هنر و سینما نیز باید تقویت شود.

بلاغی از همراهی دستگاه های فرهنگی آذربایجان شرقی برای برگزاری باشکوه جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی خبر داد و افزود: شعار ما در حوزه فرهنگ مردمی سازی است و برگزاری این جشنواره توسط بخش خصوصی نیز دذر این همین راستا می تواند تعریف شود.

وی اعلام کرد: اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی در راستای بهتر و پربارتر برگزار شدن اولین جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی جایزه ویژه ای برای رسانه های گروهی در نظر گرفته است تا بازتاب این رویداد ملی گسترده تر باشد.

رسانه سینمای خانگی- او شایسته فرجامی بهتر بود

«فریماه فرجامی»، نمونه تاریخ‌ساز بازیگری است که اگرچه می‌توانست سهم بیشتری در این سینما داشته باشد اما امضای پررنگی از خود در ضمیر سینمای ملی به یادگار گذاشت و با افتخار و همواره در محبوبیت، چهره در نقاب خاک کشید.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سینمای ایران، کمتر بازیگر زنی را به یاد دارد که به اندازه فریماه فرجامی، مورد وثوق جریان روشنفکری بوده باشد. آن‌هم بازیگری که در دهه ۶۰ که اوج دوران کاری وی بود، جوانی بود جویای نام اما فوج کارگردانان موج نو بودند که برای همکاری با این بازیگر، صف کشیده بودند.

فریماه فرجامی کار هنری خود را از دهه ۵۰ آغاز کرد؛ فعالیتی که با گویندگی آغاز شد اما زیبایی فرجامی به اندازه‌ای بود که پای او خیلی زود به دنیای نمایش تلویزیونی باز شد. تا جایی که بلافاصله پس از پخش نخستین قسمت‌های نمایش تلویزیونی آدمک مومی، سیلی از تقاضاهای سینمایی به سمت او سرازیر شد.

فرجامی با فیلم هر سه نفرشان، وارد سینما شد، فیلم کم‌مایه‌ای که در اندازه‌های بلوغ فکری این بازیگر نبود و تنها درصدد بود تا از زیبایی فرجامی، در قامت زن لهستانی، بهره ببرد. مسعود کیمیایی، اما چراغ اول را روشن کرد و یکی از نقش‌های کلیدی فیلم توقیف‌شده خط قرمز را به او سپرد. فیلمی که می‌توانست حضور فرجامی در سینما را با شتاب بیشتری همراه کند اما عدم‌نمایش این فیلم و البته رخوتی که در سال‌های ابتدایی انقلاب در مسیر سینمای اجتماعی و فعالیت جریان نواندیشی به وجود آمد سبب شد تا فرجامی نیز چندسال خانه‌نشینی را تجربه کند.

یک دوره رشک‌برانگیز

اما هر چه فرجامی در نخستین سال‌های ورود به سینمای حرفه‌ای، با بدبیاری ناخواسته همراه بود، اما این رخوت، به یک‌باره جبران شد به‌گونه‌ای که وی تنها در ۶ سال، در ۷ فیلم مهم تاریخ سینمای ایران بازی کرد: در سال ۶۴، مقابل دوربین تیغ و ابریشم مسعود کیمیایی رفت. یک سال بعدش، بازیگر اجاره‌نشین‌های مهرجویی شد. در همان سال، بی‌پناه را برای علیرضا داوودنژاد بازی کرد، در سال ۶۷، به شخصیت مونس سرب کیمیایی جان بخشید، یک سال بعدش، ماه منیر مادرعلی حاتمی شد، در سال ۶۹، نقش فروغ‌الزمان پرده آخر را بازی کرد و در سال ۷۰ نیز مقابل دوربین فیلم نرگس رخشان بنی‌اعتماد رفت.

فرجامی، انعطاف خوبی در اجرا داشت. توامان می‌توانست صلابت و ریزنقشی را در اجرای خود منعکس کند. این زن قدرتمند البته خالی از احساس نبوداین البته تمام رکوردشکنی‌های خیره‌کننده فرجامی نبود. او در این سال‌ها، درحالی بازیگر کارگردانان تراز اول سینمای ایران شد که انگاره‌های احساسی و تکنیکی بازی وی، نقش مهمی در انتخاب نهایی این کارگردانان داشت. فرجامی، نخستین بازیگر زن سینمای پس از انقلاب ایران است که عظمت او در قاب دوربین، به شکل ملموسی به مخاطب منتقل شد. در همین رابطه، به ورود جذاب وی در فیلم پرده آخر واروژکریم‌مسیحی بنگرید تا متوجه شوید دوربین تا چه اندازه محو خوشامدگویی به این شخصیت درآمده است. یا سکانس خیره‌کننده فینال فیلم نرگس که ابهت و شوکت یک قهرمان را تا چه اندازه بالا می‌برد.

فرجامی، انعطاف خوبی در اجرا داشت. توامان می‌توانست صلابت و ریزنقشی را در اجرای خود منعکس کند. جایی که زن قدرتمند پرده آخر و سرب بود و آن‌جایی که در نقش ماه‌منیر، در فیلم مادر به ایفای نقش پرداخت. این زن قدرتمند البته خالی از احساس نبود؛ نرگس، نمونه خوبی از یک زلال احساس است که وی در کشاکش نقشی سخت، آن را برای مخاطبش، ساده کرد و به یکی از شاه‌نقش‌های سینمای ایران تبدیل کرد؛ آن هم سینمایی که شاه‌نقش‌های زنانه چندانی ندارد.

پس از یک دوره بسیار درخشان، فرجامی برای بیش از یک دهه، در کارهای نه‌چندان شاخصی به ایفای نقش پرداخت. ثمره ۱۲ سال حضور بعدی فرجامی در سینمای ایران، بازی در ۹ فیلم سینمایی بود که ازجمله آنها می‌توان به راز گل سرخ، بانی چاو، عشق گمشده، شاغر، آب و آتش و زهر عسل اشاره کرد.

البته که فرجامی در همین دوره، تجربه حضور در چند سریال را نیز از سر گذراند که پهلوانان نمی‌میرند، راه سوم، ولایت عشق و روشن‌تر از خاموشی، ازجمله این کارها به حساب می‌آید.

چرا نیمه دوم کارنامه فرجامی به این روز افتاد؟

نکته کنجکاوی‌برانگیز آن است که چرا فریماه فرجامی، در اوج اقتدار، پس از یک دوره فعالیت بسیار حرفه‌ای با بزرگان سینمای ایران و درست پس از دیپلم افتخاری که برای سرب در سال ۶۷ گرفت و سیمرغی که در سال ۶۹ برای پرده آخر به خانه برد، به‌ناگهان به بازی در کارهایی پرداخت که کمتر کسی از وی انتظار داشت. همین بازی در آثار نه‌چندان حرفه‌ای، وی را تاحدودی از دور خارج کرد و زمینه را به گونه‌ای رقم زد که او کم‌کم و در میانه دهه ۸۰، نه در سینما بود، نه در تلویزیون و نه در صحنه تئاتر.

اواخر دهه ۸۰، برنامه سینمایی هفت، گفت‌وگویی را با فرجامی ترتیب داد که در آن گفت‌وگو مشخص شد که این بازیگر محبوب، وضعیت سلامتی چندان خوبی ندارد. از همان زمان تا به امروز، فرجامی، همواره به یکی از غصه‌های پررنگ سینمای ملی تبدیل شد چرا که سخت بود پذیرش این حقیقت که زیبای سینمای ایران، امروز در وضعیت آشفته‌حالی قرار دارد و فرسنگ‌ها از دوران طلایی کار در تراز اول سینما فاصله گرفته است.

شب گذشته، فریماه فرجامی درحالی در ۷۱ سالگی، از این دنیای خاکی رخت بربست که نه آن چهره شکسته و مغموم سال‌های پایانی عمرش و نه اخبار ناگوار این چندوقت، هیچ‌یک نتوانست بر سال‌ها اقتدار و خاطره‌سازی او سایه بیفکند.فریماه فرجامی به‌تنهایی، در چندین فیلم مهم تاریخ سینمای ایران بازی کرد و آن‌قدر خاطرات زیبا و فراموش‌نشدنی خلق کرد که هیچ‌گاه از خاطر سینمادوستان محو نخواهد شد.

فریماه فرجامی، نمونه تاریخ‌ساز بازیگری است که در عین زیبایی، ماند، سالم کار کرد و به بهترین شکل، تصویر خود را به سینمای ایران الصاق نمود. بازیگری که اگرچه می‌توانست سهم بیشتری در این سینما داشته باشد اما امضای پررنگی از خود در ضمیر سینمای ملی به یادگار گذاشت و با افتخار و همواره در محبوبیت، چهره در نقاب خاک کشید.

رسانه سینمای خانگی- ایده، اصل اول فیلمسازی است

کارگردان «متروپل» گفت: داشتن ایده از اصول یک فیلمساز مولف است و باید توجه داشت این فیلمساز است که در متن نهایی باید همه موارد را لحاظ ‌کند و برای اینکه یک فیلمساز مولف شوید در ابتدا باید متن را بنویسید و بعد شروع به کارگردانی کنید. حتی اگر متن را به تنهایی نمی‌نویسید، باید با نظارت شما و بر اساس ایده اصلی نوشته شود.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی موزه سینمای ایران، دومین جلسه کارگاه انتقال تجربه فیلمسازی با حضور «محمدعلی باشه آهنگر» عصر دیروز برای اعضاء باشگاه مخاطبان موزه سینمای ایران برگزار شد.

محمدعلی باشه آهنگر در این نشست درباره اهمیت ایده در فیلمسازی گفت: فردی که ایده اصلی را می‌دهد در همه انتخاب‌ها اعم از انتخاب بازیگر و … نقش دارد و اوست که می‌تواند تشخیص بدهد کدام بازیگر برای چه نقشی بهتر است زیرا از همان ابتدا انتقال حس بازیگر را نیز در نظر می‌گیرد.

وی با بیان اینکه انتخاب بازیگر گاهی اختلاف میان فیلمساز و تهیه کننده است، بیان داشت: گاهی یک بازیگر انتخاب می‌شود و محبوب تماشاگران است اما فیلمساز باید تصمیم بگیرد که آیا آن بازیگر می‌تواند نقش را در خود حل کند و حس مورد نظر را به تماشاگر انتقال دهد یا خیر و گاهی هم فیلمساز صاحب سبک در انتخاب بازیگر اقناعی عمل می‌کنند تا فیلم خود را بر اساس توانایی بازیگر و البته شخصیت در فیلمنامه بسازند. برای انتخاب بازیگران گمنام یا به عبارتی تازه‌کار باید او را در موقعیت خاصی قرار دهید و به واکنش‌های او توجه کنید.

باشه آهنگر کی عصبانی می‌شود، چگونه تقلید می‌کند، کی از چشمانش به درستی استفاده می‌کند، برای انتقال احساس‌های مختلف چقدر زمان صرف می‌کند، از بدنش چگونه کمک می‌گیرد، در گفتگوها چگونه از بیانش سود می‌برد، در صداهای زیر و بالا چقدر توانایی دارد و بسیاری کشف دیگر که ممکن است به ساعت‌ها زمان نیاز داشته باشد. این مراحل در انتخاب دیگر اعضای گروه باید ادامه یابد و تا نسخه نهایی برای حفظ ایده اصلی باید تلاش کند.

وی در ارتباط با تأثیر فیلمبرداری و نور پردازی بر ریتم ادامه داد: سبک فیلمبرداری و نورپردازی فیلمبرداران صاحب سبک تأثیر مستقیمی بر ریتم دارد. اندازه نما، زاویه دوربین، انتخاب درست لنز، حرکت‌های مختلف دوربین، دوربین روی دست و میزان تاریکی و روشنایی در سراسر سکانس‌ها و بسیاری موارد فنی دیگر ریتم را مناسب را بوجود می‌آورد.

کارگردان فیلم سینمایی «سرو زیر آب» درباره ریتم فیلمنامه نیز گفت: حتی اگر فیلمنامه را خودتان ننوشته‌اید یک بار از اول تا آخر آن را رونویسی کنید.

وی ادامه داد: باید در فیلمسازی از خودتان بپرسید که دوست دارید از نگاه جزئی به کلی برسید یا از نگاه کلی به جزئی. اینکه می‌خواهید اولین پلان لانگ‌شات و فضای کلی را نشان دهد یا مثلا از یک کلید یا دری که باز می‌شود شروع کنید؛ این جزئیات همگی در نگارش فیلمنامه مشخص می‌شود. هر وقت در نظر داشتید در فیلم از کل به جزء نگاه کنید به گونه‌ای کار کنید که در تدوین بتوانید پلان‌ها را عوض کنید ضمن اینکه در زمان فیلمبرداری باید همه مراحل را کامل بگیرید تا در تدوین بتوانید در آن دخل و تصرف داشته باشید.

باشه آهنگر با اشاره به اهمیت صدا در فیلمسازی نیز گفت: یکی دیگر از موارد قابل توجه در فیلمسازی صدا است تا آنجا که فیلمساز می‌تواند تصمیم بگیرد که چه زمانی صدا یا افکت می‌تواند به درک بهتر مخاطب از فضا کمک کند. در نظر داشته باشید که همه این موارد در تغییر ریتم نیز موثر است و در ایده جای دارد به همین دلیل باید از ابتدا به این موضوع فکر کنید.

وی با اشاره به معرفی جغرافیا در فیلم، گفت: یکی از دشوارترین بخش های کار یک فیلمساز مولف انتقال ایده اصلی در جغرافیای درون فیلم است. در فیلم «ملکه» جغرافیا از خاک خودمان تا خاک عراق و معرفی فضای پالایشگاه ازمقر تا دودکش اصلی بود و کار بسیار دشواری بود اینکه فضایی را برای مخاطب معرفی کنید تا مخاطب باور کند. البته گاهی حتی یک بار، یک جغرافیا را در فیلم نشان دهید کافی است و نیازی نیست هر بار آنرا را تکرار کنید مگر اینکه بخواهید اتفاق مهمی را نمایش دهد.

وی یادآور شد: یک فیلم زمانی موفق است که بر اساس ایده اصلی و رعایت تمام موارد مهم از جمله ریتم مناسب از زمان فیلمنامه، بازی، فیلمبرداری، صدا، جلوه‌های ویژه، تدوین، موسیقی و میکس، توسط فیلمساز مولف نظارت شود. این نظارت شامل مقدمه طولانی پیش از فیلمبرداری، حین فیلمبرداری و پس از فیلمبرداری است و به تحمل و صبوری ویژه نیاز دارد. همه این مرارت‌ها برای این است که محصول اصلی برای بیننده امروز باور پذیر باشد و این شاید مهمترین مسئولیت یک فیلمساز باشد.

در انتهای این کارگاه هنرجویان همراه با کمک «محمدعلی باشه آهنگر» کارگردانی و فیلمبرداری را به صورت مختصر تمرین کردند.

رسانه سینمای خانگی- «او نمی‌خوابد» چه زمانی آماده نمایش می‌شود؟

تهیه کننده و کارگردان فیلم های موفق «پیرمردها نمی میرند» و «سونسوز» گفت: فیلمبرداری فیلم سینمایی جدیدش با نام «او نمی خوابد» دو روز پیش به پایان رسید.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، کارگردان اردبیلی سومین اثر سینمایی خود را که آخرین فیلم از سه گانه او به شمار می آید، با بازی حسین عابدینی برنده سیمرغ بلورین برترین بازیگر مرد نوزدهمین جشنواره فیلم فجر جلوی دوربین برد.

رضا جمالی در گفت‌وگو با ایسنا ضمن تأکید بر این مطلب که سعی دارد آخرین ساخته سینمایی‌اش را به جشنواره های معتبر داخلی و خارجی برساند، گفت: داستان فیلم سینمایی «او نمی خوابد» در دو دهه ۶۸ در مرز ایران و آذربایجان اتفاق می افتد و روایتگر پیرمردی است که در جبهه مجروح شده و ۲۰ سال است که نمی تواند بخوابد و اهالی روستا سعی دارند با روشهای مختلف او را درمان کنند و در این میان تنها رابط اهالی روستا با رزمندگان، پستچی روستا است که اتفاقاتی را رقم می زند.

این فیلمساز جهانی با بیان اینکه پس از دریافت چندین جوایز معتبر ملی و بین المللی در سال‌های اخیر، مورد حمایت هیچ ارگانی قرار نگرفته است، اظهار کرد: به یاری پروردگار و با پشتیبانی و مشارکت کنگره ملی بزرگداشت ۳۴۰۰ شهید والامقام استان اردبیل توانستم سومین فیلم بلند خود را با موفقیت تولید کنم.

کارگردان فیلم پیرمردها نمی‌میرند ضمن قدردانی از سردار غلامحسین محمدی اصل فرماندهی سپاه حضرت عباس (ع) استان اردبیل، علیرضا حسن‌زاده دبیر اجرایی ستاد کنگره ملی بزرگداشت ۳۴۰۰ شهید استان و همچنین بهرام عزیزی معاون برنامه ریزی دبیرخانه اجرایی کنگره ملی تصریح کرد: سردار جواد تقوی فرماندهی نیروی انتظامی استان و سردار سیدشاهین اسمعلی فرماندهی مرزبانی استان اردبیل پشتیبانی صمیمانه و دلگرم کننده ای از گروه تولید و تهیه این فیلم ارزشی در مراحل پیش تولید و تولید داشته اند.

رضا جمالی با اذعان بر اینکه نویسندگی، تهیه کننده گی و کارگردانی اثر را خود بر عهده داشته است، ادامه داد: مجری طرح این فیلم سینمایی ستاد کنگره ملی بزرگداشت ۳۴۰۰ شهید استان اردبیل می باشد و همچنین مدیر فیلبرداری رحیم بشارت، مدیرصدابرداری امیرعباس علیرضایی، طراح صحنه و لباس سید یاسر حسنی، طراح گریم رضا صاحب نظر، مدیر تولید بهرام عزیزی، مدیر تدارکات طاهر جمالی، مدیر برنامه ریزی و دستیار اول کارگردان امین راک، منشی صحنه پریسا وطن خواه، عکاس و دستیار دوم کارگردان مهران محمدی، هماهنگی تولید سلیم معزی، حمل و نقل احمد ابراهیمی، گروه فیلبرداری هاشم قدم یاری دستیار اول، مسعود صادق وند دستیار دوم، سیاوش بی غم دستیار سوم، پیمان ادهم دستیار چهارم، پشتیبانی فنی امیر اشکخونی، دستیاران صدا اسفندیار سلطان زاده دستیار اول، سینا معزی دستیار دوم، سید علی اصغر شندآبادی دستیار سوم، دستیار طراح صحنه و لباس امیرحسین عبدی بعنوان سایر عوامل در تولید این فیلم تلاش داشته اند.

جمالی با اشاره به حضور حسین عابدینی بازیگر مطرح ملی و بین المللی کشور در سومین ساخته اش، اضافه کرد: نادر مهدیلو، جلال محمدلو، صفت آهاری، حمدالله سلیمی، ناصر محبی، محمدسیفی، سیمین پرستار، پریسا وطن خواه، سارا خلیلی نسب، فریبا مهرزاد، امیررضا دهقان زاده، عسل مجیدی، زهرا مختاری، سارا اعلمی، نیره آخوند، ندا امای، هستی شنوا، مریم راثی حیدری، امیرحسین عبدی، شیرزاد عسگری، عبدالله حق نیا، اللهوردی آقا نژاد، رژین آقایاری، شاهین شیرزاد، سید امیررضا تقی زاده سادات، امیرسالار شیرزاد، اکبر شهریاری، حمیدرضا نجفی گرجان، شاهین رمضان پور، قیمت محبی، رسول علینژاد، حمیدرضا غفاری و پیمان ادهم به عنوان بازیگران بومی که در دو فیلم قبلی اش ایفای نقش کرده بوده اند، جلوی دوربین فیلم سومش رفته اند.

خروج از نسخه موبایل