رسانه سینمای خانگی- سینمای دفاع مقدس هنوز جان دارد

فیلم سینمایی «مجنون» با محوریت زندگی شهید زین‌الدین در حالی در جشنواره فیلم فجر حضور دارد که پیش از این آثاری درباره فرماندهان بزرگ جنگ در ویترین این رویداد رونمایی شده بود.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، آژیر قرمز، صفیر گلوله‌ها، زندگی زیر سایه جنگ، ترس، التهاب، دلهره، همه و همه تنها عناوین کوتاهی از توصیف حال و هوای دهه ۶۰ است، این ترکیب‌سازی‌ها را می‌توان همچنان امتداد داد و به فهرست بلندبالایی از آنها رسید؛ ویژگی‌هایی که حالا به یک خاطره جمعی تبدیل شده‌اند. خاطراتی که البته خوش نیستند و هنوز هم که هنوز است می‌توان آثار و تبعاتش را در زندگی بخشی از مردم مشاهده کرد، آنجایی که هنوز مادران چشم انتظار فرزندان هستند، آنجایی که هنوز هر چند وقت یک‌بار شهر آکنده از نشانه‌های پیکرهای بی‌نشان می‌شود، آنجایی که هنوز سینه‌ها زخمی است از رنج‌هایش، از آلامش و حتی از یادآوری‌اش.

سینمای ایران البته در طول چهار دهه پس از انقلاب همواره سهمی چشمگیر در ثبت و مخابره این تصاویر داشته است، اگر در هر زمینه دیگری هم بخواهند آماج انتقادش قرار دهند و بگویند کمیتش می‌لنگیده اینجا اما همان خاکریزی است که پا پس نکشیده است، می‌شود صفحات تاریخ را ورق به وق مرور کرد و دید در هر برهه‌ای گرچه گاهی کمرنگ اما همواره پرچمش در اهتزاز بوده است. «دفاع مقدس» حالا عنوان بومی‌ترین ژانر سینمای ایران را با خود به یدک می‌کشد که از همان روزهای آغاز جنگ، سینماگران عازم جبهه‌های جنگ شدند تا چه در قالب فیلم مستند و چه در قالب فیلم داستانی، قصه‌هایی از جهاد رزمندگان و زندگی پرتلاطم و پر تشویش مردم را به تصویر بکشند و حالا استفاده از ویلچر به جای ریل تراولینگ برای فیلمبرداری یکی از خاطرات آن دوره است.

دهه ۶۰ و ۷۰ را به دلیل قرابت زندگی مردم با سایه جنگ می‌توان از درخشان‌ترین روزهای سینمای دفاع مقدس توصیف کرد؛ آثاری که هم از منظر تعداد مخاطب و هم از منظر فروش از موفق‌ترین فیلم‌ها به شمار می‌رفتند به‌طوری‌که حالا در این بازار پرفروغ فیلم‌های کمدی به آمارشان استناد می‌شود و هر فیلمسازی در سودای سبقت گرفتن از محصولات تصویری آن روزگاران است، آرزویی که البته تاکنون دست‌نیافتنی بوده است. در دهه هشتاد اما با فاصله گرفتن از روزهای جنگی و ظهور معضلات اجتماعی تازه، شعله شمع سینمای دفاع مقدس هم به خاموشی گرایید، عمده محصولات این دهه با یک آفت جدی رو به رو بود، فیلم‌هایی که تولید می‌شدند اساسا مخاطبانی را با خود همراه نمی‌کردند، شکست‌های پی‌درپی‌اش در گیشه باعث شد تا عده‌ای در تحلیل‌ها عنوان کنند تاریخ انقضای قصه‌های جنگی به سر آمده است در دهه ۹۰ اما با ظهور نظام‌های پشتیبانی‌کننده جدید و البته فیلمسازان تازه‌نفس، این سینما جانی دوباره گرفت، سازمان سینمایی اوج یکی از همین بازوهای اجرایی بود که توانست فرصتی تازه برای احیایش فراهم کند. حالا به بهانه حضور فیلم سینمایی مجنون با محوریت شهید زین‌الدین در ویترین چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر به مرور بیش از یک دهه فعالیت این سازمان در حوزه سینمای دفاع مقدس پرداخته‌ایم.

ایستاده در غبار/ محمدحسین مهدویان

این روزها مشغول تصویربرداری دنباله سریالش برای شبکه نمایش خانگی است، کارگردانی که گرچه این روزها منتقدان بسیاری به خود می‌بیند اما در چند نوبت در زمان اکران فیلم‌هایش مخاطبان و منتقدان را میخکوب می‌کرد تا هر بار با تولید اثری تازه شاخک‌ها برای تماشایشان تیز و کنجکاوی‌ها برانگیخته شود. فیلمسازی که گرچه جوان است اما هم فیلم پرمخاطب در کارنامه‌اش دارد هم فیلم توقیفی، سینماگری که گاه زبان به گله گشوده و گفته نه «این وری‌ها پای کارش ایستاده‌اند نه آن وری‌ها» که با این حال از او به عنوان یک استعداد مسلم یاد می‌کردند. از محمدحسین مهدویان می‌گویم. او اولین گامش در سینمای حرفه‌ای را اتفاقا با یک فیلم دفاع مقدسی برداشت؛ «ایستاده در غبار»، فیلمی که به جهت سبک تازه‌ فیلمسازی‌اش در آن دوره از جشنواره با بازخوردهای دوگانه‌ای مواجه شد؛ عده‌ای آن را جریانی تازه و حیرت‌انگیز در سینمای ایران معرفی می‌کردند و عده‌ای فیلمی وامانده که میان «مستند» و «داستانی» در نوسان است. محمدحسین مهدویان «ایستاده در غبار» را در سال ۹۴ تولید کرد، فیلمی که اولین تجربه سینمای ایران در سبک داکیو درام بود و همین موضوع باعث می‌شد عده‌ای از تماشاگران به دلیل ناآشنایی از این سبک از آن فاصله بگیرند. با این حال این فیلم آغازگر مسیر تازه فیلمسازی دفاع مقدس بود.

 «ایستاده در غبار» در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد



«ایستاده در غبار» را احتمالا با آن تصویر جادویی از سربازی بی‌سیم به دست به یاد بیاورید که در خاک‌ریز سر به پایین انداخته و بی‌سیم را رو به بالا گرفته است؛ فیلمی که روایتی از زندگی احمد متوسلیان ارائه می‌کرد و کودکی تا ربایش او را به تصویر می‌کشید.

تنگه ابوقریب/ بهرام توکلی

حالا پنج سالی می‌شود که از سینما فاصله گرفته است. کارگردانی که تجربه‌های متاخرش در شبکه نمایش خانگی بی‌آن‌که مخاطبان چندانی را جذب کنند به کناری رفتند تا نامش بیش از پیش فراموش شود. کارگردانی که سهمی در ثبت چهره‌های ملی در قاب سینما دارد اما به نظر می‌رسد به دوری خودخواسته‌ای از سینما تن داده، او بهرام توکلی است.

مخاطبان پیگیر سینما احتمالا او را بیشتر به واسطه ساخت «پرسه در مه» یا «اینجا بدون من» بشناسند او اما یک سطر از سینمای دفاع مقدس را هم از آن خود کرده است، همان جایی که تنگه ابوقریب را ساخت. سال ۹۶ را دوستداران سینما به یاد دارند، تنها انتشار یک خط خبر از همکاری اوج با بهرام توکلی کافی بود تا موجی از تعجبات جاری شود. پیوندی که دوسویه بود و از آغاز خط و ربط تازه همکاری‌های این نهاد خبر می‌داد. فیلم در جشنواره رونمایی شد و با آنکه دستاوردی در حوزه فنی فیلم‌های سینمایی به شمار می‌رفت و هرچند پنج سیمرغ این رویداد را به خود اختصاص داد اما با نقدهایی جدی مواجه شد، سر انجام هم در اکران عمومی با یاس مخاطبان رو به رو شد.

این فیلم روایتی است از دفاع گردان عمار یاسر لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله در برابر لشکرکشی رژیم بعث برای عبور از تنگه استراتژیک ابوقُرَیب و حمله به فَکّه و شرهانی در روزهای پایانیِ جنگ.

۲۳ نفر/ مهدی جعفری

مهدی جعفری از علاقه‌مندان به سینمای دفاع مقدس است، همین چند سال پیش بود که فیلمش با نام «یدو» در همین رویداد در بخش جوایز خوش درخشید و بدون آنکه به اکران سینمایی دربیاید از تلویزیون پخش شد تا بار دیگر این واقعیت را عیان کند که میان نظرات هیات داوران و نظرات توده مردم فاصله‌ها بسیار است! یک سال بعد از تولید «تنگه ابوقریب»، مهدی جعفری «۲۳ نفر» را ساخت. اگر برنامه‌های تلویزیونی ابتدای دهه ۹۰ را مرور کنید

 «۲۳ نفر» اقتباسی از کتاب «آن ۲۳ نفر» بود

احتمالا حضور چند مرد میانسال را به یاد بیاورید که در زمان جنگ تحمیلی و در حالی که نوجوانی از سن ۱۳ تا ۱۷ سال بودند به اسارت رژیم بعث عراق درآمده بودند، مردانی که سوژه کتاب «آن ۲۳ نفر» بودند و بعدها همین سوژه اقتباس و دستمایه ساخت «۲۳ نفر» شد؛ اثری که در نظرسنجی جشنواره‌ای ششمین فیلم برتر از نگاه تماشاگران جشنواره فیلم فجر، شد و توانست سیمرغ زرین بهترین فیلم از نگاه ملی را دریافت کند.

آبادان یازده ۶۰/ مهرداد خوشبخت

مهرداد خوشبخت این روزها فیلم سینمایی «پالایشگاه» را روی پرده دارد. فیلمی که گرچه حالا یک شکست سخت برای نهاد پشتیبانی‌کننده‌اش یعنی فارابی به شمار می‌آید اما از همان زمان تولید هر بار حاشیه‌هایش آن را بر صدر اخبار می‌نشاند. کار تا جایی پیش رفت که در جشنواره سال گذشته خوشبخت آن را به دلیل آماده نبودن بخش‌های فنی، یک فیلم مزخرف توصیف کرد که قابل دفاع نیست، قصه «پالایشگاه» اما از دل ساخت «آبادان یازده ۶۰» متولد شد. فیلمی که وجهی رسانه‌ای داشت و بر اهمیت رادیو و البته رسانه در زمان جنگ و در پیشگیری از سقوط آبادان تاکید می‌کرد. «آبادان یازده ۶۰»‌ در سال ۹۸ با اقتباس از «فرکانس ۱۱۶۰» نوشته فضل‌الله صابری ساخته شد، خوشبخت در توصیفش عنوان می‌کرد این فیلم برگرفته از اتفاقات واقعی در روزهای جنگ‌زده آبادان است که اتفاقا توانسته اهالی آن منطقه را با خود همراه کند.

منصور/ سیاوش سرمدی

منصور ستاری را فرمانده ایده‌های بزرگ می‌نامند، خلاقیت‌هایی که برای حفظ توان هوایی ایران در دوران جنگ تحمیلی به کار می‌برد باعث ایجاد شبکه‌ای منسجم و هماهنگ از رادارها شده بود، در وصفش می‌گویند: «در عملیات بزرگی مانند فتح‌المبین و بیت‌المقدس استفاده از سامانه پدافند هوایی هاگ، برای نخستین‌بار و به‌ ابتکار شهید ستاری به‌صورت مستقل عملیاتی شد. یعنی با استفاده از رادار متصل به سامانه، کاری شد که شبکه‌ای درهم تنیده و متشکل از چندین رادار تصویری گسترده از آسمان کشور ارائه دهد» شهیدی که با تکیه بر توانمندی‌های داخلی بر خودکفایی در حوزه صنایع هوایی و دفاعی تأکید داشت و باعث شد بخشی از جنگ‌ را رهبری کند. زندگی پر اتفاق شهید منصور ستاری باعث شد تا در سال ۹۹ سیاوش سرمدی در «منصور» طرحی از زندگی او دراندازد. کارگردانی که پیشتر به سینمای مستند مشغول بود و اولین تجربه سینمای داستانی را با همین فیلم آزمود، فیلمی که رگه‌های علاقه‌مندی سیاوش سرمدی به سینمای مستند را هم در خود داشت و باعث ارایه تصویری مستند گونه از زندگی این شهید شده بود.

 «منصور» روایتی از زندگی شهید منصور ستاری است



«منصور» روایتگر ساخت اولین جنگنده کاملا ایرانی است و همچنین سال‌های پایانی دفاع مقدس را به تصویر می‌کشد که ایران به شدت درگیر کمبود تسلیحات نظامی است و تیمسار ستاری بر یک پروژه مهم کار می‌کند.

غریب/ محمدحسین لطیفی

محمدحسین لطیفی که در جشنواره امسال عضوی از هیات انتخاب بود سال گذشته با فیلم سینمایی «غریب» در همین رویداد حاضر شد. «غریب» اقتباسی از کتاب «محمد مسیح کردستان» است که در ابتدا هم به همین عنوان مجوز ساخت گرفت. فیلمی که حامد عنقا نویسندگی و تهیه‌کنندگی آن را توأمان بر عهده داشت تا به یکی از مهمترین فیلم‌های سال گذشته در ویترین فجر تبدیل شود. جنگ در کردستان اما شکلی متفاوت داشت، حمله عراق از یک سو و قدرت‌گیری گروهک‌های تروریستی از سوی دیگر، موازنه و معادلات این تخاصم را پیچیده کرده بود تا اهالی آن منطقه از هر سو زیر آتش باشند، «غریب» شمایل یک قهرمان در فرونشاندن التهابات منطقه کردستان را به تصویر می‌کشد، فیلمی درباره زندگی شهیدبروجردی که همزمان با رونمایی‌اش در جشنواره این انتقاد را با خود به همراه داشت که برای درکش مخاطب نیازمند اطلاعاتی فرامتن است.

مجنون/ مهدی شامحمدی

گام تازه سازمان اوج در عرصه سینمای دفاع مقدس فیلم «مجنون» است. مهدی شامحمدی به عنوان کارگردانش پیش از این تجارب مستند بسیاری داشته و در اولین قدم در سینمای داستانی ترجیح داده سراغ روایت‌هایی از جنگ برود، فیلمی با محوریت شهید زین‌الدین بسازد که اتفاقا پیش از این سینماگران بسیاری را برای ساخت زندگی‌اش وسوسه کرده بود، مسئول اطلاعات و عملیات سپاه دزفول که نقش موثری در عملیات‌های فتح‌المبین و بیت‌المقدس داشت. سجاد بابایی که سال گذشته سیمرغ بهترین نقش مرد را دریافت کرده بود و بیشتر او را به واسطه حضورش در سریال نه قسمتی «سقوط» به یاد می‌آوریم نقش شهید زین‌الدین را در این فیلم ایفا کرده است. این فیلم ایثار شهید زین‌الدین و همچنین رزمندگان لشکر ۱۷ علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) در جزیره مجنون و عملیات خیبر را روایت می‌کند.

حالا باید دید این فیلم می‌تواند پرتره‌ای ماندگار از یک شهید را به یاد بگذارد و بار دیگر سینمای دفاع مقدس را به روزهای اوج خود نزدیک کند یا خیر.

 فیلم سینمایی «مجنون»

رسانه سینمای خانگی- فیلم دفاع مقدس بدون شاعرانگی، بازنده است

کارگردان فیلم «دست ناپیدا» گفت: فیلم‌ساز دفاع‌مقدس اگر نگاه فرهنگی و شاعرانه نداشته باشد،باخته است، کسی که می‌خواهد درباره عملیات کربلای ۵ فیلم بسازد اول باید شعرهای سهراب سپهری را بخواند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، دست ناپیدا به کارگردانی انسیه شاه حسینی نخستین فیلم روز چهارم جشنواره فیلم فجر – 15 بهمن 1402- بود که در خانه جشنواره اکران شد و پس از آن نشست خبری فیلم با حضور انسیه شاه حسینی کارگردانی و نویسنده و طراح صحنه، سید سعید سیدرزاده تهیه کننده، کاوه ایمانی تدوینگر، احسان نوبخت صدا بردار، آرش قاسمی صدا گذار، حسن ایزدی جلوه های ویژه بصری، احمد رسولیان جلوه های ویژه میدانی، نازنین سرابی طراح چهره، مسعود سخاوت دوست آهنگساز و بازیگران معصومه بافنده، نسرین احمد خانی، حسین پوریده و اهالی رسانه برگزار شد.

 انسیه شاه حسینی

برای ساخت فیلم کربلای ۵ باید شعرهای سهراب را خواند

انسیه شاه حسینی کارگردان فیلم دست ناپیدا اظهار کرد: جای آقای عبدی نسب خالی است. او صبح‌ها که سرکار می‌آمدند یک شعری را می‌خواندند. اکنون در این نشست نیستند و من به جایشان این شعر را می‌خوانم. «من دلم می خواست صدایم، صدایت را بغل می کرد/ من دلم می خواست زخم مرحم بود/ من دلم می خواست نور مرحم بود»

وی در پاسخ به این پرسش که چرا بعد از ۱۲ سال سراغ این سوژه رفته است، گفت: باید از مسئولان بپرسید که چرا کاری کردند که خانم شاه حسینی ۱۲ سال فیلم نساخته است. من در همه این مدت که کار نمی‌کردم چندین فیلم‌نامه نوشتم و اگر شرایطش باشد همین الان می‌توانم بروم سر فیلم‌برداری این فیلمنامه‌ها.

این کارگردان درباره عنوان فیلم و نگاه جاری در فیلم بیان کرد: انقلاب ما فرهنگی بود. حضرت امام خمینی (ره) با تانک و توپ شروع نکردند و اولین چیزی که به مردم می‌گفتند این بود که ما می‌خواهیم کرامت انسانی را به شما برگردانیم. بعد هم جنگ به ما تحمیل شد.

«آنچه که در انقلاب درباره آن شعار می‌دادیم، در جنگ متبلور شد. هر کسی که درباره جنگ و دفاع مقدس فیلم‌ می‌سازد اگر نگاه فرهنگی و شاعرانه نداشته باشد، باخته است اگر کسی می‌خواهد درباره عملیات کربلای ۵ فیلم بسازد اول باید شعرهای سهراب سپهری را بخواند.»

می‌خواستم درباره زندگی زنان پشت جبهه حرف بزنم

کارگردان فیلم دست های ناپیدا گفت: من سال‌ها با خاطرات زنان خوزستان و جنوب زندگی کردم و می‌خواستم از زوایای پنهان زندگی آنها حرف بزنم. شهید حاج قاسم سلیمانی می‌گفتند «لعنت به کسی که جنگ را دیده و حس کرده و واقعیت را دیده و تریبونی به او برسد و در مورد آن حرف نزد» من هم می‌خواستم درباره زندگی این زنان در جنگ حرف بزنم.

شاه حسینی درباره چرایی استفاده از لباس‌ها و رنگ‌های امروزی در فیلم گفت: این طور نیست و من از لباس‌های خودم که از دهه شصت داشتم، در این فیلم استفاده کردم. موضوع فیلم دست ناپیدا و کتاب حوض خون مشترک است ولی آدرس و زاویه دید و برداشت داستان بسیار متفاوت است.

استخوان‌هایی را که دست زنان می‌برید، نشان ندادیم

کارگردان «دست ناپیدا» در ادامه اظهار داشت: درباره عاشورا خیلی فیلم ساخته شده است، اما وقتی کسی روی منبر می‌رود، تاثیرگذارتر است. در برخی مواقع کلام پیش می‌رود و تصویر عقب‌تر می‌ایستد. ما حتی استخوان‌هایی که دست این زنان را می‌برید، نشان ندادیم زیرا می‌خواستیم حرمت شهدا را نگه داریم. بعضی چیزها را نمی‌شد گفت و نشان داد مانند عشق و ایمان که نمی‌توان با هیچ نمادی آن را نشان داد.

وی درباره استفاده از بازیگران بومی در این فیلم گفت: پایه فیلم من مستند است و حضور یک سلبریتی این روایت را مخدوش می کند. به خاطر همین از بازیگران بومی که بسیار بااستعداد هستند و هنوز فرصت دیده شدن پیدا نکردند، استفاده کردم.

شاید نام فیلم را می‌گذاشتم «در جبهه شرق خبری هست!»

شاه حسینی در پاسخ به این سوال که آیااز فیلم «در جبهه غرب خبری نیست» ایده گرفته است؟، گفت: خیر این فیلم را بعد از دریافت پروانه ساخت دیدم و با خودم گفتم ای کاش زودتر این فیلم می‌دیدم و اسم فیلم را می گذاشتم «در جبهه شرق خبری هست!»

وی گفت: ما مجبور شدیم زمان «دست ناپیدا» را کوتاه کنیم اگر زمان فیلم ۱۲۰ دقیقه بود پاسخ به خیلی از سوال ها داده می‌شد. در این فیلم دختری به جنگ آماده تا از کشت و کشتار عکس بگیرد و در یک مسابقه برنده شود و بتواند اجاره خانه‌اش را بدهد، ولی وقتی به حقیقت ماجرا پی می‌برد دست ناپیدا او را به جای خوب هدایت می‌کند.

از موج انفجار رگ‌های دستش مانند کش شده بود

شاه حسینی افزود: موج انفجار خیلی اتفاقات را در جنگ رقم می‌زند. من کسی را دیدم که بر اثر موج انفجار رگ‌های دستش مانند کش شده بود. ما در فیلم می‌گوییم این بچه نماد امید است. شاید اگر امکانات بیشتری داشتیم حرفمان را سینمایی‌تر می‌زدیم. به اندازه تمام زن‌ها در هر شرایط جنگی و غیرجنگی می توان قصه و فیلم ساخت.

شاه حسینی در پاسخ به این پرسش که در این فیلم از خاطرات خانم کاظم‌زاده عکاس جنگ استفاده شده است؟ گفت: خیر. من فقط اسم خانم کاظم زاده را شنیده بودم. در کتاب حوض خون بیشتر درباره بیوگرافی زنان جنگ صحبت شده است و قصه دراماتیزه نشده است.

سید سعید سیدزاده تهیه کننده فیلم در پاسخ به این پرسش که چه لزومی داشت برای ساخت این فیلم ۲ نهاد دولتی سرمایه‌گذاری کنند؟ گفت: باید دستتان در کار باشد تا بدانید هزینه ساخت فیلم چقدر است و در وسع یک نهاد نیست و چند نهاد باید مشارکت کنند. بنیاد شهید ۵۱ درصد و فارابی ۲۵ درصد و دو شریک دیگر بخشی از منابع مالی کار را تامین کردند.

با درد زنان پشت جبهه آشنا هستم

معصومه بافنده بازیگر این فیلم گفت: همه جای حضور در این فیلم برای من خوشی و خاطره بود. من بچه جنگ هستم و کودکی‌ام با جنگ گذشت. من در کودکی همسایه‌مان را دیدم که رفت و شهید شد. من با درد زنان پشت صحنه جنگ ناآشنا نیستم.

حسین پوریده دیگر بازیگر این فیلم گفت: دست ناپیدا در این فیلم دست مرا گرفت.

نسرین احمد خانی دیگر بازیگر این فیلم بیان کرد: خانم شاه‌حسینی در این پروژه نقش کوتاه ولی تاثیرگذاری را به من پیشنهاد دادند و من بازی کردم. از اعتماد و دلگرمی خانم شاه‌حسینی و آقای سیدزاده تشکر می‌کنم. هیچ‌کس به اندازه من برای لیلا بودن خاطرات خانم شاه حسینی را نشنید.

کاوه ایمانی تدوینگر بیان کرد: این فیلم ۱۸۰ دقیقه بود و در نهایت به اندازه‌ای رسید که شما روی صحنه دیدید.

نازنین سرایی طراح چهره پردازی با اشاره به شرایط جوی محل فیلمبرداری گفت: شرایط خیلی سختی برای حفظ ضبط فیلم‌ وجود داشت. دست مریزاد می‌گویم به همه عوامل برای همکاری که داشتند.

چهل‌ودومین جشنواره بین المللی فیلم فجر شامگاه چهارشنبه -۱۱ بهمن- رسما افتتاح و از روز پنجشنبه اکران فیلم‌ها در خانه جشنواره (برج میلاد تهران) و سینماهای مردمی آغاز شد؛ ۲۲ فیلم در بخش سودای سیمرغ، ۱۲ فیلم در بخش نگاه نو و ۴ فیلم در بخش انیمیشن با یکدیگر رقابت می‌کنند و در نهایت برگزیدگان بخش‌های مختلف در مراسم اختتامیه -۲۲ بهمن- معرفی خواهند شد.

رسانه سینمای خانگی- چهره واقعی زن در دفاع‌مقدس چگونه است؟

انسیه شاه حسینی کارگردان سینما که در چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر با «دست ناپیدا» حضور دارد، معتقد است کاش زنان کارگردان با دیدگاه‌های بیشتری در جشنواره شرکت داشتند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، انسیه شاه حسینی کارگردان زن سینمای ایران که در حوزه سینمای دفاع مقدس شناخته شده است، بعد از گذشت بیش از ۱۰ سال، امسال در چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر با فیلم دفاع مقدسی «دست ناپیدا» و در بخش سودای سیمرغ حضور دارد. این کارگردان در گفت‌وگو با خبرنگار مهر این نکته را یادآور شد که «دست ناپیدا» ادامه فیلم سینمایی «شب بخیر فرمانده» است و به نوعی می‌توان آن را «شب بخیر فرمانده ۲» دانست؛ با این تفاوت که این بار با توجه به خاطراتی که از زمان تهیه گزارش در جبهه‌های جنگ داشته به سراغ به تصویر کشیدن زنانی رفته که در حاشیه رود کارون به نوعی در حال مبارزه بودند.

او در بخش دیگری از صحبت‌های خود تاکید می‌کند که اگر قرار باشد نقش زنان در دفاع مقدس را در سینمای ایران به تصویر کشید باید یک زن را با تمام جسارت‌ها و ترس‌هایی که در جنگ با آن روبه‌رو می‌شود نشان داد؛ در غیر این صورت شخصیت به تصویر کشیده شده غیرواقعی و کمدی می‌شود.

با ما در این مصاحبه کوتاه همراه باشید:

*شما در چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر، به عنوان تنها خانم کارگردان حضور دارید؛ فکر می‌کنید این حضور تا چه اندازه می‌تواند برای شما امتیاز باشد؟

اینکه بخواهند من را به عنوان تنها زن کارگردان در این دوره از جشنواره بدانند چندان نمی‌پسندم چرا که همیشه عاشق رقابت و هیجان آن هستم؛ اگر خانم‌های بیشتری به عنوان کارگردان در این جشنواره حضور داشتند حتماً شاهد فیلم‌های متنوع‌تری بودیم. اما باید گفت بسیاری از خانم‌های کارگردان نیز ممکن است بنا به دلایلی نتوانستند در جشنواره حضور داشته باشند همانطور که من ۱۰ سال فرصت تولید فیلم پیدا نکرده بودم. به همین دلیل حضور خود را به عنوان تنها زن کارگردان در این جشنواره را امتیاز نمی دانم؛ ای کاش خانم‌های بیشتری در جشنواره حضورر داشتند. حتی دوست داشتم به عنوان مثال ۲۰ فیلم دفاع مقدسی در جشنواره شرکت می‌کرد و فیلم من با این تعداد فیلم محک می‌خورد؛ چرا که ذات من یک جنگ‌جو است و همیشه به دنبال رقابت هستم.

*درباره روند تولید «دست ناپیدا» کمی توضیح دهید و اینکه با توجه به اینکه روایتگر فیلم مانند «شب بخیر فرمانده» یک زن است تا چه اندازه با آن فیلم متفاوت است؟

باید بگویم این فیلم سینمایی ادامه‌ای برای فیلم «شب بخیر فرمانده» است و می‌توان آن را قسمت دوم این فیلم دانست؛ به خاطر دارم در آن زمان با دوربین ۸ میلیمتری به شهرها و روستاهای مرزی رفته بودم و این بار در «دست ناپیدا» با دوربین عکاسی به کارون رفته و سراغ زن‌هایی رفته ام که در حقیقت جبهه را به حاشیه کارون کشانده اند. در آن منطقه جبهه واقعی مردانه بود؛ چرا که تعدادی روستا در حاشیه کارون وجود داشت که تعدادی در آن در برابر دشمن مقاومت می‌کردند. به همین دلیل می‌توان گفت درست است که در «دست ناپیدا» جبهه تغییر لوکیشن داده است اما ماهیت همان ماهیت جنگ است؛ یعنی در این فیلم به جای مبارزه مردان شاهد مبارزه زنان هستیم و به جای خاکریز امواج خروشان کارون را داریم. اما وجهه اشتراکی که در این ۲ فیلم وجود دارد ماهیت مبارزه‌ای است که در این فیلم‌ها دیده می‌شود؛ ما در این فیلم شاهدان حضور زنانی هستیم که با ابزار متفاوت مردانه می‌جنگند و آسیب بیشتری می‌بینند. در واقع می‌توان گفت این زنان زمانی که لباس‌های خونین سربازان را می‌شویند و شاهد جای زخم‌های سربازان که روی لباس‌ها مانده است، هستند از نظر روحی آسیب می‌بینند چرا که نمی‌دانستند آن سربازی که نمی‌شناختند در سلامت به سر می‌برد یا نه.

*باتوجه به اینکه این فیلم بخشی از خاطرات شما در جبهه جنگ بوده؛ نگارش فیلمنامه برچه اساس شکل گرفت؟

باید بگویم نگارش این فیلمنامه تنها یک ماه آن هم در ماه رمضان در فاصله زمان افطارها تا سحرها نوشته شد؛ البته نباید فراموش کرد زمانی که خاطرات خود را به عنوان فیلمنامه می‌نویسم نوشتن برای من راحت تر است و این شب زنده داری برای من جذابیت بسیاری داشت؛ حتی می‌توانم بگویم بخش‌هایی که در شب‌های احیا نوشته ام تاثیرپذیری متفاوتی داشته است. برخی از دوستان که این فیلم را دیده اند معتقدند که «دست ناپیدا» نسبت به فیلم‌های دیگرم پخته‌تر است و یک بلوغ فکری در آن دیده می‌شود. در مقایسه با «شب بخیر فرمانده» باید بگویم آن فیلم داستان لاغری داشت؛ اما در این فیلم داستان شکل و شمایل دیگری دارد.

*در چند سال اخیر آثاری تولید شده اند که محور اصلی آن زنان هستنند که از آن جمله می‌توان به «ویلایی ها» با تم انتظار و «دسته دختران» با تم جسارت زنان برای همراهی با مردان در جنگ اشاره کرد، «دست ناپیدا» چه ویژگی متفاوتی نسبت به این دسته از فیلم‌ها دارد؟

پیش از هرچیز باید بگویم خانم‌هایی که با پوست و استخوان خود جنگ را حس کرده اند هیچ گاه باور نمی‌کنند که یک زن پابه پای مردان بجنگند و یا مردان در انتظار این باشند که زنان به دل دشمن بزنند و برای آنها مهمات تهیه کنند. من در فیلم «شب بخیر فرمانده» زنی را به تصویر کشیده ام که در لحظاتی می ترسد و حتی خود را پنهان می‌کند؛ او هرگز نجنگید؛ حرف من این است که اگر قرار است تصویر یک زن را در جنگ نشان دهیم باید واقعیت یک زن در جنگ را به نمایش بگذاریم. زمانی که به صورت ایده آل به زن نگاه کنیم آن کاراکتر حالت کاریکاتوری پیدا می‌کند؛ در فیلم «ویلایی ها» نیز در کنار انتظار به مسائل مادی توجه شده که البته این مساله برای شخصیت زن کاملاً طبیعی است و تجربه من از بازدید در اردوگاه‌ها به این داستان نزدیک بود و شاهد زنان «ویلایی ها» بودم اما در «دست ناپیدا» به معنویات توجه شده است و سعی کرده ام از داخل جنگ به بیرون نگاه کنم با یک روح زنانه جنگ را به تصویر بکشم به همین دلیل تماشاگر چهره‌ای از زن می بیند که در زندگی عادی ندیده است.

*باتوجه به جایگاه سینمای دفاع مقدس در بین مخاطبان امروز سینمای ایران، فکر می‌کنید که تا چه اندازه فیلم‌هایی از این دست با محوریت زن می‌تواند برای مخاطب جذاب باشد؟

پیش از هرچیز باید بگویم اگر فیلم‌های دفاع مقدس در بین مخاطبان از جایگاه خوبی برخوردار نیست و حتی مخاطب کمی هم دارد به این دلیل است که ما هنوز فیلم دفاع مقدسی تولید نکرده ایم و هنوز وارد این حیطه نشده ایم؛ بلکه تمام این سال‌ها فقط فیلم‌های جنگی ساخته شده و هر کارگردانی از دور و از زاویه دید خود یک اثر جنگی ساخته است.

از نظر من فیلم دفاع مقدسی ناب، اگر از جنس، نگاه و فرهنگ رزمندگان ساخته می‌شد شاید وضع مملکت هم اینگونه نبود. تاکید می‌کنم که ما فیلم دفاع مقدسی خوب نداشتیم و به همین دلیل است که مخاطبی هم برای این نوع از سینما وجود ندارد. متأسفانه تمام این سال‌ها هیچ مهندسی فرهنگی به خصوص در حوزه دفاع مقدس وجود نداشته است و همه آقایان درگیر بوده و فرصتی برای پرداختن به این فرهنگ نداشتند به همین دلیل ویترین سینمای دفاع مقدس به دست کسانی افتاد که جزیره‌ای عمل کرده و براساس نگاه خود فیلم می‌ساختند.

زمانی که یک فیلم خوب ارائه نشود مخاطب چنین سینمایی را پس می‌زند؛ چرا سینمای آمریکا هرچند به دروغ فیلم‌هایی درباره جنگ می‌سازد که موفق عمل می‌کند به این دلیل است که آنها فیلم‌ها را خوب می‌سازند. در واقع می‌توان گفت سینمای آمریکا در نشان دادن باطل خیلی موفق است اما ما در نشان دادن حق ضعیف عمل می‌کنیم. شما تصور کنید برای بدرقه شهدای غواص همه جنس آدم آمد در واقع همه مملکت برای بدرقه آنها آمدند و چرا که همه مردم یک وجه اشتراک دارند و آن حق طلبی است. قصه مظلومیت شهدای غواص تمام ایران را تکان داد.

رسانه سینمای خانگی- فجر امسال، جشنواره دفاع‌مقدس است

کارگردان سینما و تلویزیون با اشاره به تنوع ژانرها در میان آثار راه‌یافته به چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر گفت: رقابت در میان آثار دفاع مقدسی که به این دوره از جشنواره راه یافته‌اند سنگین است.

به گزارش سینمای خانگی، محمدحسین لطیفی در گفت وگو با ایرنا اظهار داشت: امیدوارم جشنواره فجر امسال، جشنواره خوبی باشد چون ۴، ۵ اثر از کار اولی‌ها به بخش سودای سیمرغ راه یافته‌اند و این نشان می‌دهد که جوانان به خوبی جلو می‌آیند و موقع عرض اندامشان است. امید است در این رقابت اتفاق خوبی برای همه بیفتد.

جوان‌هایی که جنگ را ندیده‌اند اما فیلم دفاع مقدسی می‌سازند از ما جلوترند

وی افزود: امروز، جوان‌هایی که فیلم‌های دفاع مقدسی می‌سازند و موفق هستند از ما جلوترند. چون من جنگ را از نزدیک دیده‌ام و این جوانان آن برهه را ندیده‌اند. این جوانان اگر بتواند به سینمای دفاع مقدس نزدیک شوند یک امتیاز برای آنهاست.

در ساخت هر اثری آدم‌های متفاوتی می‌شوم

صحنه را باید خودم باور کنم. اگر باور نکنم آنقدر پلان می‌گیرم تا باور کنمکارگردان فیلم سینمایی روز سوم گفت: من وقتی فیلم دفاع مقدسی می‌سازم سر صحنه فرق می‌کنم و یک آدم دیگری‌ام و وقتی یک فیلم امروزی می‌سازم فرد دیگری می‌شوم. اگر روز سوم را بشود گفت کارموفقی است به خاطر این است که باور می‌کنم. صحنه را باید خودم باور کنم. اگر باور نکنم آنقدر پلان می‌گیرم تا باور کنم.

لطیفی درباره استفاده جوانان از تجربه‌های پیشکسوتان در ساخت آثار دفاع مقدسی برای حضور در جشنواره فجر گفت: عموما این کار را انجام می‌دهند، در غیر این صورت موفق نمی‌شوند. آنهایی که موفق شدند کسانی بودند که از تجربیات استفاده کردند و با شهدای زنده جنگ نشست و برخاست داشتند.

تنوع ژانر در آثار جشنواره فجر نسبتا خوب است

وی همچنین درباره تنوع ژانر آثار جشنواره امسال فجر گفت: نسبتا خوب است و در بخش های مختلف از کارهای فانتزی، کمدی و دفاع مقدسی پرتنش خوب تا کارهای اجتماعی را در این دوره جشنواره شاهدیم. همگی در ژانر خودشان آثار خوبی هستند.

لطیفی افزود: دفاع مقدسی‌ها خیلی زحمت کشیدند و این تولیدات به راحتی به دست نیامده است و رقابت در این بخش سنگین خواهد بود.

دولتی‌ها فقط یک سوم آثار جشنواره را دارند

وی در عین حال درباره حضور حداکثری نهادهای فیلمساز در جشنواره فجر و این که این حضور آیا مقداری باعث نمی‌شود سینمای مستقل زیر سایه قرار بگیرد؟ گفت: تا آنجایی که من اطلاع دارم دو سوم از ۶۹ فیلمی که به جشنواره آمده، مربوط به بخش خصوصی و مابقی مربوط به بخش دولتی است.

لطیفی افزود: این وظیفه بخش دولتی بوده و در سال‌های پیش هم به همین اندازه پرقدرت به صحنه نمی‌آمدند که امسال بیشتر حضور دارند.

رسانه سینمای خانگی- آثار مهران مدیری و رامبد جوان برای جشنواره فجر انتخاب نشدند

عضو هیات انتخاب چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر به ارائه توضیحاتی درباره انتخاب فیلم‌ها پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، محمدرضا عباسیان در گفت‌وگو با ایرنا، درباره تجربه حضور در این هیات گفت: فرآیند هر انتخابی معمولا با چالش‌هایی مواجه است و طبیعتا اعضای هر هیات انتخاب برای رسیدن به فهرست نهایی چالش‌هایی جدی با هم دارند و درباره دیدگاه‌های خود بحث می‌کنند تا در نهایت به اجماع‌نظر برسند.

وی درباره همسویی دیدگاه‌های اعضای هیات انتخاب هم گفت: لااقل من چنین دیدگاهی ندارم و فکر می‌کنم این تنوع دیدگاه در اعضا وجود داشته است. طبیعتا اگر کسی انتظار داشته باشد چهره‌های اپوزسیونی که حتی در دوره‌هایی حاضر به حضور در جشنواره هم نبوده‌اند، در ترکیب هیات انتخاب جشنواره نماینده‌ای داشته باشند، طبیعتا انتظار بی‌وجهی است. از سوی دیگر اینکه چهره‌هایی مانند حسین زندباف و یا محمدحسین لطیفی با محمدحسین نیرومند و روح‌الله سهرابی هم‌فکر و هم‌دیدگاه هستند هم به‌شدت اشتباه است. همه اعضای حاضر در هیات انتخاب، استقلال رای داشته‌اند و صاحب دیدگاه هستند. برای همه اعضای هم جنبه‌های تکنیکی آثار در کنار جنبه‌های محتوایی واجد اهمیت بوده است.

عباسیان با اشاره به وجود بحث‌های جدی میان اعضای هیات انتخاب، تاکید کرد: در نهایت هم در هر هیات انتخابی، فیلم‌ها براساس اکثریت آرا انتخاب می‌شوند و جمع‌بندی صورت می‌گیرد.

دبیر اسبق جشنواره فیلم فجر، درباره موارد مطرح‌شده درباره سهم بالای فیلم‌های ارگانی و سازمانی در دوره‌های اخیر جشنواره فیلم فجر هم گفت: این یک واقعیت است که عمده فیلم‌هایی که در سینمای ایران تولید می‌شود، با سرمایه نهادهای دولتی به مرحله تولید می‌رسد. فارغ از این مساله، معتقدم در جشنواره امسال برخلاف جشنواره سال گذشته، فیلم‌های بخش خصوصی درخواست بیشتری برای حضور در جشنواره داشتند اما واقعیت تلخ این بود که بسیاری از این آثار استانداردهای لازم محتوایی برای حضور در جشنواره فجر را نداشتند.

در مجموع آنچه به عنوان فهرست نهایی جشنواره معرفی شده، ترکیبی از فیلم‌های خصوصی و سازمانی است و این نکته را هم تاکید می‌کنم که اصلا سازنده آثار مدنظر هیات انتخاب نبوده است

وی افزود: در مجموع آنچه به عنوان فهرست نهایی جشنواره معرفی شده، ترکیبی از فیلم‌های خصوصی و سازمانی است و این نکته را هم تاکید می‌کنم که اصلا سازنده آثار مدنظر هیات انتخاب نبوده است. یعنی اینکه فیلم محصول کدام بخش است، اصلا برای ما ملاک انتخاب نبوده است. کمااینکه از بخش خصوصی هم امسال فیلم‌های خوبی را در جشنواره خواهیم دید.

این عضو هیات انتخاب درباره فیلم بهشت تبهکاران که سال گذشته هم توسط هیات انتخاب دیده شده بود و طبق فراخوان امکان حضور در جشنواره را نداشته است هم توضیح داد: درباره این موارد دبیرخانه می‌تواند توضیحات دقیق‌تری بدهد اما نکته اصلی این است که در هر دوره از جشنواره این اتفاق رخ می‌دهد که نسخه برخی از فیلم‌ها آن‌قدر با زمان کوتاهی به دست هیات انتخاب می‌رسد که امکان ارزیابی آن‌ها وجود ندارد. این اتفاق سال گذشته درباره چند فیلم رخ داده بود که امسال نسخه کامل آن‌ها بازبینی شد و بهشت تبهکاران از میان آنها انتخاب شده است. دو فیلم دیگر که همین شرایط را داشتند نتوانستند نظر هیات انتخاب را جلب کنند.

عباسیان درباره غیبت فیلمسازانی مانند مهران مدیری، رامبد جوان و حسین دوماری در فهرست هیات انتخاب هم توضیح داد: طبیعتا همه فیلم‌هایی که هیات انتخاب موردبازبینی قرار داده از آثاری بوده‌اند که فرآیند تولیدشان به پایان رسیده بود و عدم‌حضور آنها در فهرست نهایی به دلیل عدم جمع‌بندی اعضا برای حضور آن‌ها بوده است. آثار فیلمسازانی که به آنها اشاره کردید هم در هیات انتخاب دیده شد و به دلیل جمیع جوانب برای حضور در جشنواره انتخاب نشدند. برای انتخاب یک فیلم هم محتوای آثار مورد توجه بوده است و هم کیفیت سینمایی آنها. ممکن است در رد شدن یک فیلم هر دو مورد تاثیر داشته باشد و درباره برخی آثار شاید یکی از جنبه‌ها تاثیر بیشتری داشته است.

طبیعتا همه فیلم‌هایی که هیات انتخاب موردبازبینی قرار داده از آثاری بوده‌اند که فرآیند تولیدشان به پایان رسیده بود و عدم‌حضور آنها به دلیل عدم جمع‌بندی اعضا برای حضور آن‌ها بوده است. آثار فیلمسازانی مثل مهران مدیری، رامبد جوان و حسین دوماری هم در هیات انتخاب دیده شد اما انتخاب نشدنداین عضو هیات انتخاب درباره دخالت دبیر جشنواره و یا توصیه‌های بیرونی دیگر به هیات انتخاب هم تاکید کرد: به‌هیچ عنوان در فرآیند فعالیت هیات انتخاب هیچ‌گونه توصیه‌ای وجود نداشت و همان‌طور که اشاره کردم ترکیبی از عناصر مرتبط با کیفیت فنی و محتوایی آثار مدنظر اعضای هیات انتخاب بوده است تا فیلم‌هایی برازنده جشنواره فجر انتخاب شوند.

وی درباره سهم فیلم‌های دفاع‌مقدسی در جشنواره امسال هم توضیح داد: اینکه گمانه‌زنی‌هایی درباره سهم بالای این آثار در برخی رسانه‌ها مطرح شده بود، بیشتر کارکرد رسانه‌ای داشته و در عمل این‌گونه نبوده است که برای حضور یا عدم‌حضور تعداد مشخصی فیلم دفاع مقدسی در جشنواره برنامه‌ریزی خاصی شده باشد. برخی از فیلم‌های دفاع مقدسی هم بوده‌اند که طبق همان نکات ساختاری و یا محتوایی، از نظر هیات انتخاب برای حضور در جشنواره انتخاب نشدند. هیچ قاعده‌ای برای پذیرش تعداد مشخصی از فیلم‌ها در ژانرهای مختلف در جشنواره نداشتیم.

عباسیان در پایان درباره کیفیت فیلم‌های راه‌یافته به جشنواره چهل‌ودوم هم گفت: در مجموع معتقدم وضع سینمای ایران وضع خوبی نیست. به‌خصوص از منظر محتوا، مجموع فیلم‌های سینمای ایران آن کیفیتی را که باید داشته باشند، ندارند و معتقدم برآیند کلی حرکت سینمای ایران از منظر محتوایی رو به افول است. بخشی از این ماجرا می‌تواند تحت‌تاثیر سیاست‌گذاری‌ها باشد اما بخشی از آن هم متوجه فیلمسازان است. تعداد فیلم‌های عمیقی که منجر به جریان‌سازی‌های فرهنگی شوند، هر سال کمتر می‌شود و به همین دلیل معتقدم سینمای ایران از نظر محتوایی سال به سال فقیرتر شده است.

رسانه سینمای خانگی- سهم دفاع مقدس در فجر چهل و دوم

سینمای دفاع‌مقدس حالا فراتر از یک ژانر، تبدیل به ظرفیتی ویژه برای روایت قصه‌ها و خلق قهرمانان ملی بر پرده نقره‌ای شده است؛ سهم این ژانر در جشنواره چهل‌ودوم فیلم فجر چقدر خواهد بود؟

به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، «دفاع مقدس» را حالا می‌توان به نام سینمای ایران زد، ژانری که چهار دهه است مختصات و هویت ایرانی پیدا کرده، بومی شده و مهمترین اتفاقات تاریخ معاصر را که با جز به جز زندگی مردم این سرزمین گره خورده، در دل خود روایت کرده است؛ از ژانر دفاع مقدس می‌گویم.

سینمای ایران در طول چهار دهه پس از انقلاب با آنکه خواسته انواع گونه‌های سینمایی را بیازماید اما اگر بخواهیم نگاهی به مولفه‌ها و تعریف «ژانر» داشته باشیم باید با یک واقعیت روبه‌رو شویم؛ اینکه سینمای ایران نتوانسته به استانداردهای ژانری نزدیک شود! با همه اینها «دفاع مقدس» جزو معدود گونه‌هایی است که اتفاقا در ایران متولد شده و توانسته موفق هم باشد.

روایت تولد یک ژانر بومی

دهه ۶۰ با آنکه به واسطه بمباران کشور از هر سو و وجود شرایط جنگی از سخت‌ترین روزهای زندگی ایرانیان به شمار می‌رود اما سینمای آن روزگاران طلایی‌ترین دوران خود را سپری می‌کردجنگ ایران و عراق را می‌توان یکی از بزرگترین رخدادهای تاریخ معاصر خاورمیانه قلمداد کرد، با آنکه دو سویه این جنگ در مطبوعات و جراید و حتی در بزرگترین دادگاه‌های بین‌المللی به نام هر دو کشور درگیر ثبت شد اما مگر پشتیبانی دول دیگر و کشورهای متخاصم از رژیم بعث عراق انکارشدنی است؟‌ مگر می‌توان کتمان کرد که هزاران هزار تن از ایرانی‌ها در طول این جنگ به شهادت رسیدند، شماری دچار تبعات جنگ شدند و چه بسیار خانواده‌هایی که طعم تلخ آوارگی را چشیدند؟ گفتنی‌ها از این جنگ کم نیست و قصه‌ها فراوان دارد برای تصویر شدن. همین هم شد؛ از همان نخستین روزهای آغاز جنگ گروه‌های فیلمسازی عازم جبهه‌های جنگ شدند تا هزارتوی آن را به تصویر بکشند.

دهه ۶۰ با آنکه به واسطه بمباران کشور از هر سو و وجود شرایط جنگی از سخت‌ترین روزهای زندگی ایرانیان به شمار می‌رود اما سینمای آن روزگاران طلایی‌ترین دوران خود را سپری می‌کرد؛ دورانی که اتفاقا فیلم‌های جنگی پرتوفیق‌ بودند و مخاطبان پرشمارش در آینه فیلم‌ها، زندگی مشقت‌بار در سایه جنگ و البته آرمان‌های خود را می‌دیدند؛ روزهایی پرتلاطم که سینما از تشویش آن می‌کاست؛ این را آمار و ارقام مخاطبان سینما می‌گویند.

 بوی پیراهن یوسف – ۱۳۷۴

سینمای دفاع مقدس البته تا اواخر دهه ۷۰ از مهمترین گونه‌های سینمایی محسوب می‌شد؛ سینمای باورمندی که به موازات مدیران، سینماگران هم اهتمام ویژه‌ای نسبت به آن داشتند و فیلم‌هایش همزمان که اقبالی را در گیشه به لحاظ فروش به خود می‌دیدند، رکوردهایی را از منظر تعداد تماشاگران هم در تاریخ سینمای ایران ثبت کردند.

 اتوبوس شب – ۱۳۸۵

ژانر دفاع مقدس اما در دهه ۸۰ رو به افول رفت، نه فیلم‌هایش مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و نه سینماگران تلاشی برای جلب توجه آن‌ها می‌کردند، اندک ساخته‌های دهه ۸۰ با یک آفت بزرگ مواجه بود؛ فیلم‌هایی که نه از منظر ساختار استانداردهایی داشتند و نه قصه‌ای گیرا که مخاطبان را با خود همراه کنند؛ فیلم‌هایی که به نظر می‌رسید صرفا برای پر کردن یک بیلان کاری تولید می‌شدند و بیشتر کارکردی برای ماندن در کشوهای مدیران داشتند که گاه حتی بعد از رونمایی در جشنواره‌ها، به واسطه کیفیت نازلشان رنگ اکران را به خود نمی‌دیدند.

 تنگه ابوقریب – ۱۳۹۶

دهه ۹۰ را اما می‌توان بازگشت سینمای دفاع مقدس به روزهای اوج و شکوفایی خود دانست، فیلم‌های تولید شده در این بستر یک ویژگی تام و تمام داشت؛ ظهور فیلمسازان جوان و تا آن زمان گمنامی که فیلم‌هایی با محوریت روزهای جنگ و گروهک‌های درگیر این تخاصم را به تصویر کشیدند و بار دیگر توانستند جانی دوباره به این سینما دهند، محمدحسین مهدویان، نرگس آبیار، منیر قیدی و… از جمله آن‌ها هستند.

سینمای دفاع مقدس در دهه ۱۴۰۰ به روایت آمار

جشنواره فیلم فجر بعد از دوره بحرانی و عجیب سی‌ونهم که در سایه سنگین فراگیری کرونا با سروشکلی متفاوت برگزار شد، در دوره چهلم فرصتی برای بازیابی و احیا به دست آورد. در این دوره از میان ۲۲ فیلم پذیرفته شده در بخش «سودای سیمرغ» سهم سینمای دفاع مقدس سه فیلم بود. شاخص‌ترین فیلم حاضر در این دوره بی‌تردید «موقعیت مهدی» به کارگردانی هادی حجازی‌فر بود که روایتی متفاوت از زندگی شهید مهدی باکری را به تصویر درآورد و بعدها نسخه سریالی آن با عنوان «عاشورا» روی آنتن رفت.

 موقعیت مهدی

فیلم سینمایی «دسته دختران» به کارگردانی منیر قیدی و «۲۸۸۸» به کارگردانی مشترک کیوان علیمحمدی و علی‌اکبر حیدری هم دو فیلم دیگر این دوره از جشنواره بودند که رنگی از دفاع مقدس داشتند و هر چند از نظر سینمایی با انتقاداتی مواجه شدند اما پرچم این، گونه سینمایی را بالا نگه داشتند. یک سال بعد و در دوره چهل و یکم اما کمیت و کیفیت تولیدات دفاع مقدسی در ویترین جشنواره فجر بهبود پیدا کرد و شاهد حضور ۶ فیلم از این ژانر در ترکیب ۲۴ فیلم بخش سودای سیمرغ بودیم.

فیلم‌های «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی، «سینما متروپل» به کارگردانی محمدعلی باشه‌آهنگر و «شماره ۱۰» به کارگردانی حمید زرگرنژاد را می‌توان سه فیلم شاخص دفاع مقدسی در این دوره از جشنواره دانست که جوایز اصلی را هم از آن خود کردند.

 نمایی از فیلم «شماره ۱۰»

فیلم‌های «اتاقک گلی» به کارگردانی محمد عسگری، «گل‌های باوارده» به کارگردانی مهرداد خوشبخت و «های پاور» به کارگردانی هادی محمدپور هم سه فیلم دیگر جشنواره چهل و یکم بودند که به داستان‌های مرتبط با سال‌های جنگ تحمیلی پرداختند.

به این ترتیب در حالی به سومین دوره از جشنواره فیلم فجر در دهه ۱۴۰۰ نزدیک می‌شویم که آمار فیلم‌های دفاع‌مقدسی حاضر در جشنواره از ۳ فیلم در دوره چهلم به ۶ فیلم در دوره چهل‌ویکم رسید و شواهد نشان می‌دهد در دوره چهل‌ودوم شاهد افزایش این سهم خواهیم بود.

کارویژه‌ای برای احیای یک ژانر بومی

«هنوز بسیاری از اتفاقات بزرگ و شگرف هشت سال دفاع مقدس به زبان تصویر در نیامده و بر پرده سینماها نقش نبسته و هنوز دوربین سینما مجالی برای بازنمایی آن حماسه‌ها و آن قهرمانان نیافته است. بی‌شک غبارزدایی از تاریخ دفاع مقدس یکی از وظایف ذاتی سینما در برهه کنونی است که امید است به همت و اراده سینماگران و مدیران و مسئولان مختلف این مهم به فرجامی خوش منجر شود. چرا که تاریخ دفاع مقدس در این سرزمین همیشگی و ماندگار است و سینما در ارائه این تصویر نقش اساسی دارد.» این جملات بریده‌ای از یادداشت محمد خزاعی در مقام رئیس سازمان سینمایی است که به مناسبت هفته دفاع مقدس منتشر شد.

امسال رقابت سخت پیش می‌رود، فرآیند انتخاب کار سختی است و ۲۲ فیلم در بخش رقابتی و ۱۱ فیلم در بخش فیلم اولی‌ها حضور دارند که مخاطبان را شگفت زده خواهد کردمروری‌بر سرفصل سیاست‌های مسئولان فعلی سازمان سینمایی، حکایت از آن دارد که توجه به احیای ژانر دفاع مقدس، در کنار سیاست کلان‌تر ایجاد تنوع ژانر در فضای تولید و اکران سینمای ایران، به‌صورت ویژه در دستور کار مدیران سینمایی قرار داشته است و کیفیت اجرای این سیاست امروز می‌تواند صورت یک مطالبه رسانه‌ای به خود بگیرد.

کمااینکه محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم پیش‌تر تأکید کرده و صراحتا گفته بود: «برنامه قطعی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه حمایتی مربوط به تولیداتی هنری با مضمون دفاع مقدس و حوزه مقاومت است. در ژانرهای دیگر نیز همچون طنز، اجتماعی و …. آثاری در دست تولید هستند. اما ما به طور ویژه حمایت‌های خود را از آثاری به عمل می‌آوریم که مربوط به حوزه دفاع مقدس و مقاومت می‌شوند.»

جشنواره چهل‌ودوم فیلم فجر از این منظر می‌تواند به‌صورت ویژه‌تر زیر ذره‌بین قرار بگیرد. به‌خصوص که مجتبی امینی در مقام دبیر این رویداد چندی پیش ضمن اشاره به استقبال فیلمسازان از این دوره از جشنواره در گزارشی آماری درباره ترکیب فیلم‌های متقاضی حضور در جشنواره گفت: «امسال ۵ فیلم کودک و ۱۱ فیلم طنز، به صورت جدی پیگیر بودند در جشنواره باشند و ۷ فیلم سینمای دینی و ۱۵ فیلم دفاع مقدسی هم در میان آثار متقاضی حضور دارد. امسال رقابت سخت پیش می‌رود، فرآیند انتخاب کار سختی است و ۲۲ فیلم در بخش رقابتی و ۱۱ فیلم در بخش فیلم اولی‌ها حضور دارند که مخاطبان را شگفت زده خواهد کرد.»

در همین راستا، محمد خزاعی به تازگی اعلام کرده است: «تولید آثار انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در دولت سیزدهم افزایش چشمگیری داشته که یک نمونه آن حضور هشت اثر سینمایی در جشنواره فجر امسال است.» اما فراتر از کمیت تولیدات حاضر در جشنواره فیلم فجر، باید دید کیفیت این آثار چقدر می‌تواند متضمن احیای ژانر دفاع مقدس، به‌عنوان ژانری بومی و در عین حال پرمخاطب در فرآیند اکران سینمای ایران باشد.

قهرمان‌ها در صف «فجر۴۲»

از فهرست ۱۱۵ فیلم متقاضی حضور در چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر، هنوز تعداد زیادی از آثار در سکوت خبری به سر می‌برند و طبیعتا به دلیل در دست نبودن اطلاعات قطعی درباره همه این آثار، نمی‌توان درباره سهم تولیدات دفاع‌مقدسی در میان آن‌ها هم با قطعیت گزارش کرد اما تا همین امروز و براساس خبرهای رسمی منتشرشده درباره برخی پروژه‌ها می‌توان درباره احتمال رونمایی برخی تولیدات شاخص در این حوزه، در جشنواره پیش رو گمانه‌زنی کرد.

سازمان سینمایی اوج که حمایت از تولیدات دفاع مقدسی را طی سال‌های گذشته نیز در دستور کار خود داشته امسال با دو فیلم شاخص در این حوزه برای حضور در جشنواره فجر دورخیز کرده است. فیلم سینمایی‌ «مجنون» به کارگردانی مهدی شامحمدی و تهیه‌کنندگی عباس نادران یکی از این آثار است که رونمایی از تصویر سجاد بابایی در نقش شهید مهدی زین‌الدین از این پروژه، بازتاب بسیاری در محافل سینمایی داشت. بابایی سال گذشته سیمرغ بلورین بهترین بازیگری را برای فیلم «استاد» دریافت کرده بود و حالا ایفاگر نقش اصلی در یک فیلم دفاع‌مقدسی شده است. مهدی شامحمدی هم به‌رغم تجربه‌هایی که در حوزه مستندسازی در کارنامه خود داشته، از فیلمسازان فیلم‌اولی جشنواره امسال به حساب می‌آید.

حضور میلاد کی‌مرام در نقش شهید شیرودی از اصلی‌ترین کنجکاوی‌ها درباره «آسمان غرب» است که به نظر می‌رسد از نظر پروداکشن تولید هم از پروژه‌های پرسروصدای جشنواره امسال باشددیگر پروژه سازمان اوج، فیلم سینمایی «قرارگاه سری» به کارگردانی دانش اقباشاوی است که این فیلم در همکاری با بنیاد سینمایی فارابی به مرحله تولید رسیده و قرار است روایت‌گر بخشی از زندگی شهید علی هاشمی و نقش او در شناسایی و طرح ریزی عملیات خیبر در قرارگاه سری نصرت باشد. تهیه‌کنندگی این پروژه را جلیل شبانی برعهده دارد که سال گذشته با فیلم «سرهنگ ثریا» در جشنواره فیلم فجر حضور داشت.

اما دیگر سازمانی که با دست پر در تدارک حضور در چهل‌ودومین جشنواره فجر است، سازمان سینمایی سوره است که در سبد تولیدات خود، یک فیلم مرتبط با دوران دفاع مقدس هم دارد. فیلم سینمایی «آسمان غرب» که محصول مشترک سازمان سوره و بنیاد سینمایی فارابی است، روایتی از روزهای ابتدایی جنگ تحمیلی و نقش کلیدی شهید علی‌اکبر شیرودی در آن ایام را به تصویر درآورده است.

حضور میلاد کی‌مرام در نقش شهید شیرودی از اصلی‌ترین کنجکاوی‌ها درباره این پروژه است که به نظر می‌رسد از نظر پروداکشن تولید هم از پروژه‌های پرسروصدای جشنواره امسال باشد. تهیه‌کنندگی این فیلم را حبیب والی‌نژاد برعهده دارد که تجربه تهیه‌کنندگی فیلم‌های شاخصی همچون «ایستاده در غبار» را در همین حال و هوا در کارنامه خود دارد. والی‌نژاد در همکاری دیگری با سازمان سوره، فیلم «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی را هم در دست تولید دارد که هرچند مرتبط با سال‌های دفاع مقدس نیست اما به نقش شهید احمد کاظمی در ساعات ابتدایی زلزله بم، پرداخته است.

 نمایی از فیلم «مجنون»

فیلم سینمایی «باغ کیانوش» به کارگردانی رضا کشاورز حداد و تهیه‌کنندگی محمدجواد موحد که این روزها مراحل پایانی را سپری می‌کند قصه‌ای نوجوانانه دارد و در بستر دفاع مقدس روایت می‌شود. این فیلم اقتباسی از کتاب «باغ کیانوش» است که بر اساس آنچه در این کتاب آمده است این فیلم موضوعی مرتبط با شهر همدان در دهه ۶۰ را دارد.

بنیاد فرهنگی روایت هم این روزها با فیلم «قهرمان جندی شاپور» در تدارک حضور در جشنواره فیلم فجر است. فیلمی به کارگردانی مهدی صاحبی و تهیه‌کنندگی ابوذر پورمحمدی که روایتی از زندگی شهید مجید بقایی از همرزمان شهید حسن باقری در سال‌های دفاع مقدس است. در این فیلم مرتضی امینی‌تبار، نادر سلیمانی، یوسف تیموری و… به ایفای نقش می‌پردازند.

 قهرمان جندی شاپور

فیلم سینمایی «آن دو» به کارگردانی مرتضی رحیمی و تهیه‌کنندگی سید علیرضا سبط احمدی هم از دیگر فیلم‌های دفاع‌مقدسی است که این روزها آخرین مراحل تولید را سپری می‌کند. در این فیلم بازیگرانی همچون قدرت‌الله ایزدی و علیرام نورایی ایفای نقش کرده‌اند و آن‌طور که از خلاصه داستان رسمی‌اش برمی‌آید احتمالا حال و هوایی ویژه مخاطبان نوجوان هم داشته باشد.

«دست ناپیدا» به کارگردانی انسیه شاه‌حسینی و تهیه‌کنندگی سیدسعید سیدزاده هم از دیگر فیلم‌های دفاع مقدسی در حال تولید است و احتمال رونمایی از آن در جشنواره فجر وجود دارد. شاخص‌ترین ویژگی این پروژه سوژه متفاوت آن است که به نقش زنان در فرآیند خدمات رسانی به رزمندگان پرداخته و قصد دارد روایتی از شستشوی البسه خونین رزمندگان در آب کارون را به تصویر درآورد.

با این حال در میان آثار تولید شده با موضوع جنگ فیلم هایی درباره محور مقاومت هم متقاضی حضور در جشنواره فیلم فجر شده اند که از آن جمله می توان به فیلم سینمایی «قلب رقه» به کارگردانی خیرالله تقیانی پور و با بازی شهرام حقیقت دوست اشاره کرد.

رسانه سینمای خانگی- شاید بهتر است یک خاکریز برگردیم

کارگردان فیلم «پالایشگاه» با بیان اینکه تمرکز ارگان‌های دولتی بر ساخت فیلم‌های دفاع مقدسی در حدی است که انگار در دهه ۶۰ هستیم اظهار کرد: دیگر وقت آن است که از یک خاکریز عقب‌تر برویم تا به شهرها و مردمانی بپردازیم که انگار فراموش شده‌اند و بی‌توجهی به آن‌ها هیچ توجیهی ندارد.

به گزارش سینمای خانگی، بهمن‌ماه سال قبل که جدیدترین فیلم مهرداد خوشبخت با نام «گل‌های باوارده» در جشنواره فجر نمایش داده شد، کارگردان فیلم نارضایتی خود را بابت نسخه‌ ناقص پخش شده با صراحت بیان و اعلام کرد که فیلمش به چند ماه زمان نیاز دارد تا تکمیل شود. حالا حدود یک سال گذشته و فیلم مهرداد خوشبخت با نام «پالایشگاه» در حالی به تازگی به سینماها آمده که او این نسخه را درخشان می‌داند و به مخاطبانش هم توصیه می‌کند آن را حتما روی پرده سینما تماشا کنند.
 
«پالایشگاه» با درونمایه‌ای از دو نوع نگاه و عملکرد روایت آنهایی است که معتقدند پالایشگاه نفت آبادان باید تخریب شود و دیگرانی که معتقدند باید نجاتش داد تا به دست دشمن نیفتد و این فیلم داستان تلاش چند نفر از کارکنان این مجموعه برای حفظ آن در روزهای اول جنگ است.  
 
خوشبخت در گفت‌وگویی با ایسنا، علاوه بر اشاره به سختی‌هایی که ساخت «پالایشگاه» داشته است _ از جمله همزمانی فیلمبرداری با التهاب‌های سال گذشته کشور که امکان کوچکترین انفجار را هم از گروه‌های فیلمسازی می‌گرفت – از ضرورت تولید فیلم‌هایی این چنینی سخن گفت و تاکید کرد، برای نسل جدید ناگفته‌های زیادی از جنگ وجود دارد که صرفا در خط مقدم جبهه رخ نداده‌اند و اتفاقا الان زمان آن رسیده که باید با عبور از داستان‌های تکراری، یک سنگر عقب‌تر رفت تا آنچه را در شهرها و حمایت‌های پشت جبهه از نیروهای رزمی رخ داده، به تصویر کشید.

او در این زمینه بر همراهی نهادها و ارگان‌های مرتبط بویژه در تامین تجهیزات تاکید دارد.
 
خوشبخت در این مصاحبه همراه با علی طباطبایی (پخش‌کننده) در خبرگزاری ایسنا حاضر شد که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:


 فیلم «پالایشگاه» اگرچه در دسته فیلم‌های دفاع مقدسی قرار می‌گیرد ولی مثل فیلم‌های مرسوم جنگی صحنه‌های انفجار و خونریزی و… ندارد و در عین حال از آن دسته فیلم‌هایی است که باید حتماً روی پرده سینما دیده شود. این‌ در شرایطی است که تعداد فیلم‌های کمدی در حال اکران زیاد است و مخاطب هم بیشتر سراغ همان‌ها می‌رود. چه تمهیدی درنظر گرفتید تا فیلم «پالایشگاه» مخاطبان امروز سینما را ترغیب به تماشا کند؟
 
اولین نکته‌ ضروری برای یک فیلم جذاب، داشتن داستان و درام است. برای داستان فیلم «پالایشگاه» هم به دلیل آنکه روایتگر مجموعه اتفاق‌هایی واقعی در روزهای اول جنگ بود، باید حتما یک خط روایی جذاب پیش‌بینی می‌کردیم. این حداقل کاری بود که می‌شد انجام داد ولی در اینکه چهره فیلم به نظر جنگی می‌آید کاری نمی‌توان کرد چون فیلم در زمان جنگ اتفاق می‌افتد و یک ماجرای واقعی را روایت می‌کند که البته مربوط به جنگ نیست یعنی خاکریز و توپ و تانک و تفنگ ندارد بلکه مربوط به پشت جبهه و حمایت‌های پشت فضای جنگ است. ما فیلمی را می‌بینیم که در کارگاه مرکزی پالایشگاه، تعمیرات اسلحه و ماشین انجام می‌شود یا اینکه سوخت کشور را تامین می‌کند. در واقع انگار شرایط همین الان را مثل زمانی که با مشکل توزیع بنزین مواجه می‌شویم، روایت کرده‌ایم؛ فقط یک تفاوت مهم این است که الان افراد جوان‌تر جایگزین قدیمی‌های پالایشگاه و شرکت نفت شده‌اند. بنابراین برای جذب مخاطب جدا از آنچه در فیلم انجام دادیم، تلاش‌هایی در زمینه تبلیغات توسط دوستان موسسه شهر فرنگ به خوبی انجام شده تا چهره جنگی به فیلم داده نشود. کمااینکه بجز دقایقی از فیلم که صحنه‌های انفجار دارد، «پالایشگاه» به آن معنا جنگی نیست.
 
در بخش تبلیغات از تنها حربه‌ای که می‌توانیم برای معرفی فیلم استفاده کنیم همین است که بگوییم «پالایشگاه» فیلمی درباره روابط انسانی در دوران جنگ است همانند فیلم «آبادان یازده ۶۰» که قصه آن داخل ساختمان رادیو اتفاق می‌افتاد و حرفش این بود که این آدم‌های عادی در شرایط ویژه به قهرمان تبدیل می‌شوند درست مثل «پالایشگاه» که یک عده با تلاش و انگیزه شخصی بدون اینکه کسی به آن‌ها امر کند، قطعات پالایشگاه را برای اینکه حفظ شوند، از محاصره شهر خارج می‌کنند.
 
 شما بعد از فیلم «آبادان یازده ۶۰» تصمیم گرفتید «پالایشگاه» را بسازید؟ چون بر اساس آنچه در تیتراژ فیلم پالایشگاه دیده می‌شود به نظر می‌رسد مستندی هم از آن ساخته‌اید.
 
آن‌ها مستند – مصاحبه‌هایی هستند که قرار است در مستندی درباره پالایشگاه استفاده شوند ولی هنوز ساخته نشده است. قصد دارم برای حفظ تاریخ شفاهی پالایشگاه حتماً آن مستند را بسازم.
 
 با توجه به سختی‌های ساخت چنین پروژه‌هایی بدون حمایت دولتی، از چه زمانی ایده ساخت پالایشگاه را در ذهن داشتید و چه زمانی شرایط ساخت آن فراهم شد؟
 
قبلاً در روایت فتح یک مستند در این زمینه کار می‌شد که من در مرحله تحقیقات همکاری می‌کردم ولی به دلیل حادثه‌ای که برایم رخ داد نتوانستم کار را ادامه دهم. اما خودم آن تحقیقات دوست و استادم علیرضا اسلامی را ادامه دادم و به بسیاری از موضوعاتی که درباره آبادان تاکنون گفته نشده برخورد کردم مثل رادیو آبادان، پالایشگاه یا ذوالفقاری. قصد داشتم یک سه گانه بسازم که با رادیو آبادان شروع شد، با «پالایشگاه» ادامه داشت و امیدوارم به ذوالفقاری که یک جنگ ۲۴ ساعته در آبادان است برسم. این سوژه‌ها از دل همان تحقیقات بیرون آمد و هرکس آن‌ها را می‌شنید برایش تازگی داشت چون با آنچه تاکنون در زمینه جنگ و آبادان کار شده، فرق داشت.
 
 مستند را چه زمانی قرار است بسازید؟
 
فعلاً در حال مذاکره با روابط عمومی وزارت نفت هستم و اگر هزینه آن فراهم شود حتماً ساخت آن را پیگیری می‌کنم چون بخش عمده‌ای از آن را با هزینه خودم ساخته‌ام. در واقع در سفرهای شخصی‌ تحقیقاتم را به صورت تصویری هم ضبط می‌کردم و برای ساخت فیلم باید بازسازی‌هایی انجام شود که آن‌ها هزینه‌هایی را لازم دارند و اگر آن هزینه فراهم شود حتماً کار را شروع می‌کنم، در غیر این صورت باید خودم به نحوی هزینه ساخت مستند را جور کنم.

 
به نظر می‌رسید اگر بنیاد سینمایی فارابی و وزارت نفت و به طور کلی بخش دولتی حمایت نمی‌کردند امکان ساخت «پالایشگاه» فراهم نمی‌شد. تجربه این مشارکت چطور بوده که قصد دارید یک بار دیگر برای مستند آن را تکرار کنید؟
 
ماجرا اینطور بود که من تحقیقاتم را انجام دادم. بعد به یک ایده داستانی رسیدم، آن را نوشتم و به یک طرح مفصل ۳۰ صفحه‌ای رسیدم. پیگیری‌های زیادی انجام دادم و وقتی در وزارت نفت آن را مطرح کردم متوجه شدم که خیلی‌ها از این جریان (داستان واقعی فیلم) مطلع نبودند و وقتی متوجه چنین ماجرایی در زمان جنگ شدند، برایشان جذاب شد که همکاری کنند. البته نسل قدیمی وزارت نفت از این ماجرا مطلع بودند ولی نسل جدید آگاهی چندانی نداشتند که سر همین پروژه ارتباطی بین آن نسل قدیم و نسل جدید هم شکل گرفت. آقایایان فروزنده و قاسمی در روابط عمومی شرکت نفت نگاه بسیار خوب و متفاوت و فرهنگی ای داشتند در ادامه طرح را به فارابی ارائه دادم، در آنجا هم با نگاه مثبت  آقای احمدیان (معاون فرهنگی) پروژه راه افتاد به این ترتیب وزارت ارشاد و وزارت نفت به هم وصل شدند، توافق کردند و فیلمنامه نوشته شد. در این مسیر ما یک قرارداد با فارابی داشتیم و فارابی هم قرارداد تولید را با وزارت نفت منعقد کرد و کار اینطور پیش رفت که از وزارت نفت پول به فارابی داده می‌شد و آن‌ها نیز به ما می‌دادند.


 
 فیلم را چه زمانی کلید زدید؟
 
اول مهرماه سال ۱۴۰۱ فیلمبرداری کلید خورد و بعد از ۷۲ جلسه هم تمام شد. این ۷۲ جلسه برای فیلمی مثل «پالایشگاه» خیلی کم بود مخصوصا آنکه برآورد اولیه ما ۹۰ روز بود.

یکی از دلایلی که ما فیلمبرداری را زود تمام کردیم بخاطر فشاری بود که برای رساندن فیلم به جشنواره وجود داشت. این فیلم جلوه‌های بصری زیاد و کلا پست‌پروداکشن سنگینی داشت. با اینکه بچه‌ها شبانه روز زحمت کشیدند ولی فیلم به روزهای اول جشنواره نرسید یعنی اصلاً آماده نبود که آن را به جشنواره بدهیم
 
 با چنین پروژه‌ای که فیلمبرداری آن هم ۷۲ روز طول کشیده بود به نظر می‌رسد خیلی طبیعی بود که آماده‌سازی نهایی آن زمان زیادی طول بکشد. چرا اصلا فیلم در جشنواره بود که تازه بعد از به تعویق افتادن سانس اکران، نسخه‌ای برسد که با نارضایتی شما همراه باشد؟

 
یکی از دلایلی که ما فیلمبرداری را زود تمام کردیم بخاطر فشاری بود که برای رساندن فیلم به جشنواره وجود داشت. این فیلم جلوه‌های بصری زیاد و کلا پست‌پروداکشن سنگینی داشت. با اینکه بچه‌ها شبانه روز زحمت کشیدند ولی فیلم به روزهای اول جشنواره نرسید یعنی اصلاً آماده نبود که آن را به جشنواره بدهیم چون هم با مشکلات فنی زیادی مواجه شدیم و هم لابراتوارها با توجه به حجم بالای فیلم‌ها بسیار شلوغ بودند و نمی‌توانستند همه وقت خود را برای یک فیلم بگذارند. همین اتفاق‌ها باعث شد فیلم به دو روز آخر جشنواره برسد و به دلیل همان فشار زیاد، یک فیلم به معنای واقعی ناقص را به جشنواره دادیم؛ یعنی از نظر خودم نسخه‌ای که در جشنواره نمایش داده شد اصلاً قابل دیدن نبود چون نه تنها ویژوال کاملی نداشت بلکه حتی نتوانسته بودیم رِندر نهایی را از پلان‌ها بگیریم و خیلی از صحنه‌ها باکیفیت نبود. در سینمای رسانه منتظر شروع نمایش فیلم بودند و بابت همین موضوع کلی از آن‌ها (اهالی رسانه) کنایه شنیدم چون تایم شروع فیلم مدام تغییر می‌کرد و آن‌ها هم می‌گفتند اگر نمی‌خواهی فیلم را نمایش دهی چرا ما را در صف نگه داشته‌ای و من هم عذر خواهی می‌کردم ولی واقعا مسئله فنی بود. من برای رساندن فیلم، خودم در آن شب بارانی هارد را از لابراتوار گرفتم و با موتور به پردیس ملت بردم تا فیلم برای خبرنگارها نمایش داده شود. فیلم را کپی کردیم اما پِلِی نمی‌شد. دوباره روی یک هارد سالن دیگر کپی کردیم که همه این‌ها زمان‌بَر بود تا در آن ترافیک فیلم را دوباره به پردیس ملت برسانیم. در یک سالن دیگر امتحان کردیم ولی باز هم پلی نشد و اصلاً امکان نمایش فیلم در آن شب فراهم نشد. در آخر روز بعد همان نسخه با کیفیت پایین را خروجی گرفتیم و نمایش دادیم که خیلی بابت آن عصبانی بودم.

حالا از این نسخه‌ای که در سینماهاست راضی هستید؟
 
بله. بعد از جشنواره کمی صدا را دستکاری کردیم، اصلاح رنگ و ویژوال افکت کامل شد و الان یک نسخه دیدنی برای اکران روی پرده سینما آماده شده و به نظرم حداکثر استعدادی که برای بخش‌های مختلف پست پروداکشن لازم بود به کار گرفته شده است و اگر ضعفی وجود دارد به من مربوط می‌شود.
 
در میکس نهایی آیا صحنه‌هایی کم و زیاد شده‌ یا فیلم در تدوین تغییری کرده است؟
 
 مدت زمان نمایش فیلم تغییری نکرده منتها برخی پلان‌ها بخصوص در بخش ویژوال افکت جایگزین شده‌اند.
 
در توضیح ابتدایی فیلم «پالایشگاه» به ۳۳۰ شهید پالایشگاه نفت آبادان اشاره می‌شود که فیلم به آن‌ها تقدیم شده است. این تصمیم خود شما بود که همانند دیگر فیلم‌های دفاع مقدسی به طور مستقیم به شهادت یک رزمنده خاص اشاره نکنید؟  
 
این ۳۳۰ شهید پالایشگاه مربوط به تمام هشت سال جنگ است ولی داستان ما در همان دو سه ماه اول جنگ رخ می‌دهد. البته در همان مقطع هم کسانی شهید شدند که اشاره شده ولی داستان فیلم مسیر دیگری را پیش می‌برد.

بسیار جای تأمل دارد که یک شهر هشت سال زیر بمباران بود ولی اجازه داده نشد آب تصفیه شده آن قطع شود و این آب فقط مربوط به مردم هم نبود بلکه رزمندگانی که در آن زمان مشغول جنگ بودند هم از آن استفاده می‌کردند اما الان مردم آبادان آب آشامیدنی را می خرند ومتاسفانه ظلمی که الان به آبادان و خرمشهر می شود هیچ توجیهی ندارد
 
 این مسیر دیگر فیلم، بنا بر همان ایده‌ای است که قبلا هم در باره آن صحبت کرده‌اید که جنگ را از زوایای دیگری ببینیم؟ شما «پالایشگاه» را با چه نگاهی ساختید تا مثل بسیاری از فیلم‌های امروزی دفاع مقدسی صرفا حول یک قهرمان شهید پیش نرود؟  
 
به نظر من بخش‌هایی از تاریخ جنگ ما مغفول مانده که اگرچه در کتاب‌ها ثبت شده یا در تاریخ شفاهی‌ها گفته شده ولی خیلی کم به فیلم تبدیل شده است. عمدتاً هم اگر این‌ها به فیلم تبدیل نشوند مردم در جریان آن‌ها قرار نمی‌گیرند چون مگر چقدر مخاطب کتابخوان داریم؟ به همین دلیل فکر می‌کنم الان وقت آن است که سراغ بخش‌هایی برویم که تاکنون به آن‌ها پرداخته نشده است. ما درباره جبهه جنگ زیاد فیلم ساخته‌ایم یعنی از خط مقدم فیلم‌های متفاوت و زیادی ساخته شده و همچنان هم ساخته می‌شوند در حالی که این جبهه جنگ، یک پشت خط مقدمی هم داشت. این باور وجود دارد که اگر مثلاً ۲۰ درصد در خط مقدم می‌جنگیدند، ۸۰ درصد در پشت آن مشغول جنگ بودند که شامل تمام فعالیت‌ها و آدم‌ها از پایتخت و مرکز کشور گرفته تا شهرهای مرزی می‌شود ولی کمتر به آن‌ها پرداخته شده است. در تیتراژ آخر فیلم تصویر مستندگونه‌ای وجود دارد که می‌گوید در طول هشت سال جنگ، آب تصفیه شده و آشامیدنی آبادان قطع نشد چون پالایشگاه بخش تصفیه آب خود را قطع نکرد و ما بابت همین مسئله کلی شهید دادیم. این بسیار جای تأمل دارد که یک شهر هشت سال زیر بمباران بود ولی اجازه داده نشد آب تصفیه شده آن قطع شود و این آب فقط مربوط به مردم هم نبود بلکه رزمندگانی که در آن زمان مشغول جنگ بودند هم از آن استفاده می‌کردند اما الان مردم آبادان آب آشامیدنی را می‌خرند ومتاسفانه ظلمی که الان به آبادان و خرمشهر می‌شود هیچ توجیهی ندارد. همچنین گفته می‌شد وقتی برای هلیکوپترها روغن می‌خواستند، عده‌ای بودند که از جان خود مایه گذاشتند و این روغن را از پالایشگاه تامین می‌کردند تا به شهرهای مختلف فرستاده شود اما به هیچ کدام از این موضوع‌ها پرداخته نشده است و فراموش شده که ما قهرمانانی داشتیم که مردم عادی بودند یعنی تفنگ در اختیار نداشتند ولی هیچ چیزی کمتر از آن بسیجی و ارتشی و تکاوری که با بعثی‌ها می‌جنگیدند، نداشتند. بنابراین حالا بعد از اینکه فیلم‌های زیادی در خط مقدم ساخته شده، وقت آن رسیده که ارگان‌های دخیل در این ماجرا هزینه کنند و از داستان‌های غیرتکراری بگویند مخصوصا آنکه پرداختن به برخی از این داستان‌ها می‌تواند از یک جنبه راحت‌تر باشد چون وقتی برای یک داستان یا فیلم وارد منطقه عملیاتی می‌شوید، خط قرمزها در خط مقدم بسیار زیاد است اما وقتی یک خاکریز عقب‌تر می‌آیی خیلی چیزها را می‌توانی راحت‌تر بگویی و الان زمان آن است که بگوییم در شهرهای مرزی چه اتفاقاتی افتاده است.
 
 این نوع نگاه به دلیل آبادانی بودن شما بسیار کمک‌کننده است چون خیلی چیزها را خودتان تجربه کرده‌اید. از آن زمان بگویید. وقتی اولین شعله‌های آتش جنگ در پالایشگاه نفت آبادان دیده شد که آن را به اولین شعله‌های آتش جنگ تعبیر می‌کنند، شما در آبادان بودید؟
 
بله. ما در آنجا بودیم و من کودک بودم، مدتی زندگی کردیم ولی بعد دیگر شرایط سخت بود و جنگ‌زده شدیم و از شهر بیرون آمدیم. البته هر از گاهی برمی‌گشتم چون در اهواز بودیم و فاصله زیادی با آبادان نبود. در سال۱۳۶۵ حدودا ۱۵ – ۱۶ ساله بودم که  به عنوان عکاس در عملیات والفجر ۸ در آبادان بودم؛ در همان شبی که غواص‌ها رفتند من هم رفتم و عکاسی و فیلمبرداری کردیم و صبح آن روز هم به فاو رفتیم. در مجموع قصه‌های جذاب زیادی از همین سنگرهای پشت جنگ وجود دارد و بجز آبادان و خرمشهر شهرهای دیگری مثل قصر شیرین، کرمانشاه و ایلام هم قصه‌های زیادی دارند.

تجربه من پس از فیلم «آبادان یازده ۶۰» که هیچ کامنت یا نقد رسمی منفی هم ندیدم نشان می‌دهد که نسل جدید از دهه‌های ۷۰ و ۸۰ که فیلم را دیده بودند اول تمایلی به دیدن فیلم جنگی نشان نمی‌دادند بخصوص در جشنواره که بخاطر مجموعه بلیت‌هایی که خریده بودند، به اجبار به تماشای فیلم رفتند ولی وقتی از سالن خارج می شدند از همان‌ها هم واکنش‌های مثبت گرفتم چون این‌ها مطالب ناگفته‌ای است که نسل جدید باید آن‌ها را بداند.
 
البته توجه فیلمسازها هم می‌تواند به این مسائل جلب شود، موقعیت‌هایی هم پیش می‌آید که برای یکسری فیلم‌ها سرمایه‌گذاری بیشتری انجام می‌شود؛ مثلاً چند سالی بود که فیلم دفاع مقدسی نداشتیم طوری که وقتی «آبادان یازده ۶۰» در جشنواره فجر نمایش داده شد، فیلم جنگی زیادی در آن دوره نبود ولی بعد تصمیم گرفتند تعداد این فیلم‌ها را زیاد کنند تا امسال که انگار در دهه ۶۰ هستیم و همه ارگان‌های دولتی مشغول ساخت فیلم جنگی هستند. یک زمان هم بود که تمرکز بر ساخت فیلم درباره مجاهدین زیاد شده بود و حوزه هنری و سازمان اوج و … سراغ ساخت چنین فیلم‌هایی رفتند اما کسانی که پالایشگاه را دیده‌اند، می‌گویند بعد از مدت‌ها یک فیلم سینمایی را روی پرده تماشا کرده‌اند از نظرتصویر و صدا که البته زحمت زیادی هم برای آن کشیده شد. یادم می‌آید برای صحنه انفجار تانکی گازوییل هیچ تصوری که چطور در می‌آید وجود نداشت و بعضی که وقتی فیلمنامه را می خواندند، به من گفتند فیلمنامه با شرایط سینمایی ما این صحنه‌ها موقع اجرا درنمی‌آید. تقریباً هم سکانسی جا نماند که آن را اجرا نکنیم و در بخش فیلمبرداری و ویژوال و بازیگران و همکاران جوانم با شجاعت و جسارت و استعداد و غیرت کمک بسیار زیادی کردند و نشان دادند که با همین امکانات می‌توان یک فیلم سینمایی خوب ساخت.


 
 حالا که بر روایت‌های متفاوت از پشت خط مقدم و در شهرهای مرزی و جنگ‌زده تاکید می‌کنید، قصد ندارید سراغ ساخت فیلمی از دوران معاصر این شهرها، زندگی مردمانش و آسیب‌های جنگ بروید؟
 
سراغ این موضوع‌ها هم می‌توان رفت و اگر اشتباه نکنم فیلم‌های خیلی کمی هم درباره جنگ‌زده‌ها ساخته شده؛ مثلا آقای رحمان رضایی یک فیلم ساخته بود و همینطور آقای عیاری که امیدوارم هرچه زودتر حالشان خوب شود، فیلم «آبادانی‌ها» را در هتل زیر پل سیدخندان که الان تخریب شده ساختند. درواقع فیلم‌های خیلی محدودی نه فقط در این مورد بلکه حتی در مورد خانواده‌ها شهدا و رزمندگان و زندگی عادی آن‌ها ساخته شده است وشاید از معدود نمونه‌های آن به فیلم «موقعیت مهدی» بتوان اشاره کرد که یک طرف جذاب‌تر ماجرا را نشان می‌داد.  
 
ارزش قطعاتی که در همان ماه‌های اول جنگ از پالایشگاه نجات داده شد سه میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار بود. یعنی چند نفر تصمیم می‌گیرند تا این سرمایه مملکت را بدون اینکه کسی به آن‌ها بگوید به این شکل حفظ کنند و الان جالب است که مشابه همین رقم را امروز به عناوینی دیگر در خبرها می‌شنوی که اختلاس می‌شود

در پرداختن به این داستان‌ها خط قرمزها کمتر نمی‌شود؟
 
اگر بخواهیم به آسیب‌ها بپردازیم خط قرمزهایی وجود دارد ولی اگر بخواهیم حماسه‌سازی کنیم، خط قرمزی نیست. یک اتفاق جالب که من اخیراً متوجه آن شدم و احتمالا طرح آن سخت باشد این بود که طبق اسناد موجود، ارزش قطعاتی که در همان ماه‌های اول جنگ از پالایشگاه نجات داده شد و آن‌ها را از آبادان خارج کردند،  سه میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار بود. ما در زمان جنگ تحریم بودیم و این قطعات تمام پالایشگاه‌های کشور را سرپا نگه داشت. حتی پس از جنگ هم وقتی می‌خواهند پالایشگاه آبادان را بازسازی کنند باز، همین قطعات است که به کمک می‌آید یعنی چند نفر تصمیم می‌گیرند تا این سرمایه مملکت را بدون اینکه کسی به آن‌ها بگوید به این شکل حفظ کنند و الان جالب است که مشابه همین رقم را امروز به عناوینی دیگر در خبرها می‌شنوی که اختلاس می‌شود.
 
 در چند سال گذشته بازیگران سرشناسی به فیلم‌هایی که در دسته فیلم‌های دفاع مقدسی قرار می‌گیرند وارد شده‌اند مثل امیر جدیدی یا جواد عزتی. با توجه به حمایت مالی که از طرف وزارت نفت داشتید نمی‌خواستید از بازیگران چهره استفاده کنید تا فیلم جذابیت‌های بیشتری برای فروش در گیشه داشته باشد؟
 
من در «آبادان یازده ۶۰» هم همین رویه را در پیش گرفتم. نمی‌خواستم سراغ استار بروم و دنبال این بودم تا همه کنار هم متعلق به خود آنجا باشند. در «پالایشگاه» هم از طرف صاحبان فیلم فشار می‌آمد که سوپراستار داشته باشیم ولی از یک طرف بودجه نداشتیم و از طرف دیگر من اصرار داشتم که بودجه‌ دعوت از یک بازیگر چهره را برای خود فیلم خرج کنیم چون «پالایشگاه» فیلم استار نیست، فیلم اجراست. الان هم که نتیجه کار را می‌بینم به نظرم تمام بچه‌ها بخصوص بانیپال (شومون) و امیررضا دلاوری به عنوان بازیگران غیر بومی  خیلی خوب، لهجه آبادانی را درآوردند و جنس کارگری آن‌ها در نقش، خیلی خوب در فیلم نشست؛ حتی الهام نامی با وجود سکانس‌های بسیار اندکش در یاد مخاطب می‌ماند.  البته این را هم باید اضافه کنم که «پالایشگاه» فیلم خیلی سختی بود و بخاطر همان پیگیری‌ها با چند بازیگر مطرح هم صحبت کردیم اما بعضی از آن‌ها می‌گفتند این فیلم خیلی دردسر دارد. همین پول را در تهران می‌گیریم چرا به گرمای آبادان بیاییم؟
 
 با این وجود شما با یک بازیگر مطرح به نتیجه رسیده بودید تا در فیلم بازی کند که آن هم به حاشیه‌های زیادی ختم شد.
 
بله ولی چون ما هیچ نقشی در آن نداشتیم ترجیح می‌دهم دربار ه آن حرفی نزنم.  
 
به فیلم برگردیم و صحنه‌هایی که از آبادان تصویر کردید. زمانی ناصر تقوایی می‌گفت برخی سمبل‌ها و مکان‌هایی که از جنگ در آبادان آسیب دیده‌اند باید حفظ شوند. شما چقدر از فیلم را در آبادان ساختید و فکر می‌کنید چقدر از آنچه آقای تقوایی می‌گفت در آبادان انجام شده است؟
 
فیلم را که به طور کامل در آبادان ساختیم و از پرده سبز و آبی هم استفاده کردیم متاسفانه مسئولین ظاهرا قرار نیست به آبادان و خرمشهر رسیدگی کنند و اصلا انگار مردم آنجا قوم فراموش شده‌اند مثل قوم سیستان و بلوچستان. یکی از موضوعاتی که من معتقدم باید درباره آن فیلم ساخت همین چیزهاست. مردم با دیدن فیلم «پالایشگاه» متوجه می‌شوند که آبادان چه بوده، چه آدم‌هایی در آن حضور داشتند و الان به چه شرایطی رسیده است. در زمان جنگ شهر در دست بچه‌های شرکت نفت بود؛ یعنی تمام شهر را بچه‌های شرکت نفت کنترل می‌کردند چون نظم و انضباط را می‌دانستند و خیلی فوری شهر را ساماندهی کردند. حتی این چاپ کوپن از آبادان شروع و بعد در کل کشور رایج شد. اولین بار کوپن‌ها در چاپخانه آبادان به چاپ رسیدند و بعدها سهمیه‌بندی برنج و روغن به کل کشور رسید. ما صحنه‌های زیادی را بنا به داستان‌های مختلف اتفاق افتاده در فیلمنامه داشتیم که بخاطر طولانی بودن، مجبور به حذف آن‌ها از فیلمنامه شدیم از جمله اینکه پدر آن نقشی که امیررضا دلاوری آن را بازی می‌کند، سرآشپز شرکت نفت بود و آشپزخانه شرکت نفت در روزهای جنگ روزانه ۱۵ هزار غذا برای رزمنده‌ها و مردم داخل شهر می‌پخت. این‌ها اتفاق‌های خاصی هستند که برای مردم هم جذابیت دارند.
 
شما در زمان فعالیت پالایشگاه این فیلم را ساختید. در چه ساعت‌هایی در پالایشگاه حضور داشتید؟
 
ما در ساعت‌هایی در پالایشگاه کار می‌کردیم که کارکنان آنجا به ما می‌گفتند مگر دیوانه‌اید در این تایم فیلمبرداری می‌کنید؟ چون آن‌ها بخاطر گرما ساعت ۱۱ تا ۲ ظهر کار خود را تعطیل می‌کردند و این دقیقاً زمانی بود که ما همچنان کار می‌کردیم یعنی از صبح تا غروب در پالایشگاه بودیم و بیشتر تمرکز ما هم در بخش‌هایی بود که کارهای اصلی پالایشگاه انجام نمی‌شد یا اگر هم دستگاه‌ها روشن بودند کارکنان با ما همکاری زیادی انجام می‌دادند تا بتوانیم با سر و صدای کمتری صحنه‌ها را فیلمبرداری کنیم. بسیاری از این کارکنان پالایشگاه از کسانی بودند که پدر، برادر یا عموی آن‌ها پیش‌تر در گذشته‌های دور در پالایشگاه کار می‌کردند و بعضی سکانس‌هایی را که فیلمبرداری می‌کردیم آن‌ها در جریان واقعی ماجرا بودند؛ حتی یکی از آن‌ها گفت پدرش راننده لیفتراک بود و جزو کسانی بوده که شهید شده است. بچه های شرکت و مردم آبادان و خرمشهر و مسیولین پالایشگاه خیلی همراهی کردند. به نظرم علاوه بر مردم،  بخشی از مخاطبان اصلی این فیلم مسئولان هستند آن هم نه فقط مسئولان وزارت نفت، بلکه اتفاقاً مسئولان دیگر وزارتخانه‌ها را نیز مخاطب این فیلم می‌دانم تا بدانند این پالایشگاه چطور و با چه غیرتیحفظ شده است.
 
قرار نیست فیلم جدیدی بسازید؟
 
چرا مشغول نوشتن فیلمنامه‌ای هستم که داستان آن به بعد از زمان جنگ برمی‌گردد.
 
آقای طباطبایی کشاندن مردم برای دیدن این نوع فیلم‌ها در سینما با وجود تعدد فیلم‌های کمدی کار سختی است. در دفتر پخش چه برنامه‌هایی را در نظر دارید؟
 
 در حال حاضر ما با چند مسئله مهم مواجه هستیم از جمله ایینکه به سینمادارها بعد از دوران رکود نمی‌توان حق نداد چون دو سال کرونایی را پشت سر گذاشته، به شدت ضرر کرده و آنقدر هزینه‌هایش زیاد بوده که تازه با فروش امسال سینما به نقطه سر به سر با هزینه‌های سال قبلش رسیده است. از طرف دیگر مخاطب عادت کرده که فیلم کمدی تماشا کند یعنی حتی وقتی به سالنی می‌رود و متوجه می‌شود فیلمی که می‌بیند فقط به ظاهر کمدی بوده بعد از چند دقیقه از سالن بیرون می‌آید به همین دلیل شرایط اکران بسیار سخت شده ولی با این حال تلاش می‌کنیم در شهرستان‌ها و به ویژه شهرهای فاقد سینما اتفاق‌هایی را برای پخش فیلم رقم بزنیم تا اکران‌های خارج از سینما داشته باشیم بخصوص آنکه مخاطبی که در این شهرهاست و نیز آن دسته از تماشاگرانی که از طریق سینماهای سیار فیلم‌ها را نگاه می‌کنند، به این جنس فیلم‌ها نزدیک‌تر هستند.  

ما بیش از هر چیز باید تلاش کنیم فیلم «پالایشگاه» را به آن دسته از مخاطبانی برسانیم که این نوع سینما را دوست دارند و منتظر دیدن آن هستند و معتقدیم اگر مخاطب به سالن بیاید حتماً از تماشای این فیلم لذت می‌برد.
 
البته به نظرم این انتظاری که امسال نسبت به فروش فیلم‌ها ایجاد شد، باید حتماً تعدیل شود چون الان سینمدارها به فیلمی که ۵۰ میلیارد تومان می‌فروشد می‌گویند نفروخته است یعنی انگار فیلمی با فروش زیر ۱۰۰ میلیارد را خوب نمی‌دانند. این مسئله به نگه داشتن فیلم در سانس‌های متعدد ضربه می‌زند. همین الان فیلم اگر فیلم «جنگل پرتقال» در سانس‌های محدود اما به طور پیوسته اکران شود مخاطب خود را پیدا می‌کند و فروش بیشتری به دست می‌آورد در حالی که به چنین فیلمی  فضا داده نمی‌شود و بعد از مدتی اکران آن را تمام می‌کنند و به جایش یک کمدی دیگر پخش می‌کنند. وقتی توقع فروش بالا می‌رود یک فیلم اجتماعی که ۲۰ یا ۳۰ میلیارد تومان هم بفروشد مثل یک اثر شکست خورده است در صورتی که این روزها در بین این همه فیلم کمدی یک انیمیشن داریم که ۵۰ میلیارد تومان فروخته و در باشگاه ۵۰ میلیاردی‌های سینما تنها فیلم غیر کمدی ماست اما به چشم هیچکس نمی‌آید.  این روند سبب می‌شود سرمایه‌گذارها دیگر وارد حیطه فیلم‌های غیر کمدی نشوند. تمام این‌ها هم در شرایطی است که سال آینده تعداد فیلم‌های کمدی در حال تولید یا ساخته شده، آنقدر زیاد است که به راحتی هر ماه می‌توان دو فیلم کمدی اکران کرد و اگر این اتفاق بیفتد فیلم دیگری را نمی‌توان با آن‌ها روی پرده برد.  
 

فیلم «پالایشگاه» امکان پخش تیزر از تلویزیون را دارد؟
 
طباطبایی:‌ بله تعدادی تیزر داریم ولی پخش تیزر در ماهواره بسیار مهم است چون فیلم‌های کمدی که در شبکه‌های ماهواره‌ای تبلیغ می‌شوند سبب می‌شوند بیشتر مخاطبان فضای کلی سینمای ایران را صرفا در همان محدوده ببینند در صورتی که ما اصلا امکان پخش تیزر در ماهواره را نداریم و عجیب است که سینمادارها این نکته را بررسی می‌کنند که آیا فیلمی تبلیغات ماهواره‌ای دارد یا خیر و اگر داشته باشد به نوعی پوئن مثبت برایش محسوب می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- فیلم‌اولی‌ها به فجر بازگشتند

دبیر چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در گزارشی درباره وضعیت برگزاری این جشنواره، با تاکید بر اینکه ژانرهای مختلفی در این دوره حضور دارند، از استانداران درخواست کرد که تمهیدات ویژه‌ای را برای چهل و دومین جشنواره فیلم فجر درنظر بگیرند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی چهل و دومین جشنواره فیلم فجر، ششمین همایش سراسری مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان‌ها روز شنبه ۹ دی‌ماه در باغ زیبا برگزار شد. در این جلسه، مجتبی امینی دبیر چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر و برخی از مدیران جشنواره به ارائه گزارش‌هایی پرداختند.

اقدام زودتر برای هماهنگی بهتر
در ابتدای این جلسه، محمدرضا سوقندی مدیر امور استان‌های جشنواره فیلم فجر بیان کرد: ۹ دی را گرامی می‌داریم که روز بصیرت و پیوند و بیعت امت با ولایت است.  همچنین پیشاپیش ایام ولادت حضرت زهرا(س) را تبریک می‌گویم و به همه شهدا به‌ویژه شهید بزرگوار سیدرضی موسوی درود می‌فرستیم.

وی در ادامه اظهار کرد: در این نشست با همراهی آقایان عزت‌الله علیزاده مدیر کمیته فنی، محمدرضا فرجی مسئول کمیته نمایش، مسعود نجفی مدیر روابط‌ عمومی و میلاد شکرخواه مدیر فناوری ستاد جشنواره خدمت رسیدیم تا زودتر از سال‌های گذشته هماهنگی‌ها را برای برگزاری جشنواره داشته باشیم. در این نشست تفاهمنامه‌هایی بین دبیر جشنواره و مدیران استانی به امضا می‌رسد و احکام مربوطه اعطا خواهد شد.

سوقندی گفت: فهرست سینماها هم توسط استان‌ها اعلام شده است. گفته بودیم سه سینما مشخص شود که این فهرست را در اختیار کمیته‌های نمایش و فنی جشنواره و موسسه سینماشهر گذاشته‌ایم. این احتمال وجود دارد که امسال در شبکه نمایش سراسری فیلم‌ها، جابه‌جایی هارد را حذف کنیم که البته هنوز امکان اجرایی آن قطعی نیست، ولی در برخی استان‌ها اعمال می‌شود.

اهتمام ویژه دبیر جشنواره فجر به استان‌ها
وی افزود: همان‌طور که سال گذشته در وبینار هم گفتم، آقای امینی اهتمام ویژه‌ای به استان‌ها دارد. در سال جدید هم چند طرح جدید مطرح شده که با کارشناسی آن را پذیرفته‌اند. امیدوارم امسال بتوانیم جشنواره فیلم فجر را باشکوه‌تر از سال قبل که شرایط خاصی داشتیم، برگزار کنیم.

مدیر امور استان‌های جشنواره فجر ادامه داد: براساس آماری که از سمفا گرفته‌ایم، سال گذشته آمار مطلوبی در زمینه مخاطب نداشتیم. گرچه اجرا خوب بود اما همه تلاش‌ها بر این است که امسال مخاطب بیشتری بیایند و فیلم‌ها را ببیند. سزاوار نیست که درباره مخاطبان جشنواره فجر برنامه‌ریزی نداشته باشیم و صرفا به برخی تبلیغات سنتی اکتفا کنیم. البته سال گذشته برخی استان‌ها تبلیغات و تمهیداتی داشتند که امیدواریم امسال بیشتر شود.

«فجر» مهمترین جریان فرهنگی کشور است
در ادامه، مجتبی امینی دبیر چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، ضمن گرامیداشت روز مادر و هفته مقاومت بیان کرد: امیدوارم برکت شهدا در ادامه مسیر همراه ما باشد و کارها پیش برود. بعد از سال‌ها این افتخار حاصل شد که میزبان یک شهید باشیم و یک شهید گمنام در وزارتخانه ارشاد دفن شد. امیدوارم برکت این شهید برای انجام بهتر امور فرهنگی باشد.

وی افزود: مهمترین جریان فرهنگی در کشور و منطقه و خاورمیانه، جشنواره فیلم فجر است که در حوزه ملی و بین‌المللی برای ما مهم است و امضای هنری کشور ما محسوب می‌شود. این رویداد جزو جشنواره‌های الف دنیا محسوب می‌شود و امسال وارد فصل جدیدی از برگزاری این جشنواره می‌شویم. سال پیش، سال سختی در برگزاری جشنواره داشتیم و همه چیز تحت‌تاثیر بحران‌ها قرار گرفته بود. از جشنواره فیلم فجر تا جام‌جهانی فوتبال که سال گذشته به دلیل التهابات باعث شد ضعیف‌تر برگزار شوند. به لطف خدا اما در همان شرایط جشنواره فجر با اقتدار برگزار شد.

به توفیق جشنواره در سال گذشته غره نشویم

امینی ادامه داد: سال گذشته اولین دوره‌ای بود مجلس کارت سبز به وزیر ارشاد داد و نمایندگان از کیفیت برگزاری جشنواره فجر تشکر کردند که خدا را بابت آن شاکریم. سال گذشته جشنواره موفقی داشتیم و امیدوارم امسال هم همین اتفاق رخ بدهد و با همت یکدیگر جشنواره خوبی داشته باشیم. به دوستان ستاد هم گفته‌ام یک وقت به تجربه سال قبل غره‌ نشوید امسال هم چالش‌هایی خواهیم داشت، اما دوستان زحمت می‌کشند تا شاهد جشنواره خوبی باشیم.
دبیر جشنواره فجر تأکید کرد: امسال اوضاع خوبی داریم. شرایط آرام و تعاملات بهتر شده، حس و حال خوبی بین اهالی سینما شکل گرفته است. التهاب از بین رفته و با توجه به شرایط اقتصادی و رونق اقتصادی سینما، خط‌ تولید فیلم‌ها امسال ویژه‌تر بوده است به‌گونه‌ای که در قیاس با ده سال گذشته، امسال آمار خوبی در ثبت‌نام بخش ملی داشتیم. امسال ۱۱۵ فیلم در بخش ملی ثبت‌نام کرده‌اند که اتفاق ویژه‌ای است.

ویترین متنوع یک جشنواره پررونق
مجتبی امینی تأکید کرد: براساس همین آمار جشنواره پررنگ و پررونقی خواهیم داشت. در زمینه تنوع ژانری هم از آثار اجتماعی و طنز گرفته تا فیلم‌های سیاسی و دفاع مقدسی در جریان تولید داشته‌ایم که همه آن‌ها پیگیر حضور در جشنواره هستند. فیلم‌هایی از کارگردانان صاحب‌نام هم خواهیم داشت که جشنواره امسال را در رده جشنواره‌های پرمغز و پرشور قرار خواهد داد.

۵۱ فیلمساز فیلم‌اولی هم در جشنواره امسال ثبت‌نام کرده‌اند

دبیر جشنواره در ادامه با اشاره به ترکیب آماری آثار متقاضی گفت: آثار متنوعی در این دوره خواهیم داشت. در حوزه فیلم کودک پنج فیلم ثبت‌نام کردند. ۱۱ فیلم طنز متقاضی حضور هستند. ۳۵ فیلم اجتماعی، ۱۵ فیلم دفاع مقدس و هفت فیلم دینی هم فرم تقاضای حضور را تکمیل کرده‌اند. این عددها امیدوارکننده هستند و امیدواریم بتوانیم شرایطی را مهیا کنیم که فرایند اعلام نظر هیات انتخاب به خوبی طی شود.

بازگشت بخش ویژه فیلم‌اولی‌ها به «فجر»

امینی تأکید کرد: امسال با توجه به حضور پررنگ فیلم‌اولی‌ها، بخش ویژه فیلم‌اولی‌ها به جشنواره اضافه خواهد شد که فیلم‌های جدی برای حضور در این بخش داریم. در بخش بین‌الملل هم که سال گذشته به خوبی برگزار شد امسال ۶۲۱ فیلم از ۸۷ کشور ثبت‌نام کرده‌اند که در دو بخش رقابت می‌کنند. برآورد ما این است که ۲۵۰ مهمان خارجی داشته باشیم و حضورشان هم پررنگ خواهد بود. یک نگاه ویژه در حوزه غزه خواهیم داشت که اگر کمی جلوتر برویم موضوعات مرتبط با آن را اعلام خواهیم کرد. این موضوع یکی از موضوعات مهم جشنواره امسال خواهد بود.


وی گفت: وقتی گذشته جشنواره فیلم فجر را مرور می‌کنیم، می‌بینم چقدر شب‌های پرشور و صف‌های طولانی داشته‌ایم اما چندین سال است که این حس، به دلایل مختلف کمرنگ شده و این انرژی دیگر نیست.‌ باید دست به دست هم بدهیم تا این نشاط و امید برای مردم ایجاد شود. این مستلزم همت عملیاتی ریاست بخش استان‌ها است. صداوسیمای استان‌ها هم باید پای کار بیاید تا پویشی ایجاد شود و مردم پای کار جشنواره فجر بیایند. شهرداری‌ها هم باید درگیر این موضوع شوند.

استان‌ها باید رنگ و بوی «فجر» بگیرند
دبیر جشنواره فیلم فجر تأکید کرد: جشنواره فجر مهمترین اتفاق هنری هر استان محسوب می‌شود و جزو جشن‌های ویژه دهه فجر است. پس توقع است نهادها به کمک بیایند تا استان‌ها درگیر این رویداد شوند و مدیران کل ارشاد تنها نمانند. نباید صداوسیما و فضای محیطی را رها کرد. این در حالی است که در چند سال گذشته این موضوعات رها شده است. خواهشم این است که یک فضای عملیاتی در استان‌ها ایجاد شود تا شهرها در ایام برگزارش جشنواره فجر رنگ و بویی بگیرند. جشنواره فجر یک میراث است که به دست ما رسیده و باید شرایطی فراهم شود که به خوبی برگزار شود.

وی افزود: هر استان باید ستاد ویژه فجر داشته باشد و همه فشارها گردن یک نفر نباشد. این هم‌افزایی بین دستگاه‌ها مهم است. بحث دیگر این است که ما باید برنامه‌ریزی داشته باشیم تا نشاطی در استان‌ها ایجاد شود و صاحبان آثار فقط در تهران و کاخ جشنواره نباشند، بلکه در استان‌ها حضور پیدا کنند. این سفر می‌تواند یک روزه باشد. برنامه‌ریزی باید به گونه‌ای باشد که در استان‌های مختلف این اتفاق بیفتد چراکه این احترام به اهالی آن استان است.

امینی ادامه داد: باید از چارچوب شهر تهران خارج شویم. اینگونه هم حال هنرمندان و هم حال مردم خوب می‌شود و یک تصویر و قاب خوب بیرون می‌آید. مهم است که پای هنرمندان به استان‌ها باز شود و این یکی از نکات استراتژیک ماست. به هر حال مردم دوست دارند هنرمندان خود را ببینند. از سوی دیگر رسانه‌های استان‌ها می‌توانند محتوای خوبی تولید کنند. باید همه دست به دست هم بدهیم تا یک نشاط اجتماعی ایجاد شود.

وی با اشاره به لزوم برگزاری جشنواره فجر در استان‌هایی که از نظر امکانات سینما ضعیف هستند نیز بیان کرد: در استان‌های ضعیف، قدیم بچه‌ها اردو می‌رفتند که خیلی وقت است این شرایط وجود ندارد. ما در تلاش هستیم تا از سانس صبح استان‌ها استفاده کنیم و صبح‌ها برای مدارس ضعیف‌تر فیلم بگذاریم. امسال احتمالا چهار انیمیشن در جشنواره داشته باشیم و می‌توانیم زنگ مدارس را با همین پشتوانه احیا کنیم. به هر حال بچه‌ها به انگیزه نیاز دارند و می‌توانیم زنگ مدرسه را راه بیندازیم. حتی می‌توانیم اسپانسر داشته باشیم تا یک پذیرایی از آن‌ها شود و برایشان خاطره بماند. این اتفاق به همت شما عزیزان برمی‌گردد که با آموزش و پرورش استان‌ها ارتباط بگیرید. دوستان در تهران هم در حال تعامل هستند تا بتوانند این کار را پیش ببرند.

تجربه مدیران کل ارشاد استان‌ها از میزبانی «فجر»
در ادامه مدیرکل ارشاد استان زنجان بیان کرد: سال گذشته اکثر فیلم‌ها در استان ما به نمایش درآمد اما فیلم‌هایی که در تهران به نمایش درمی‌آید، یک روز بعد به استان‌ها می‌رسد. مخاطبان نقدها را می‌خوانند و فیلم‌ها به اصطلاح اسپویل می‌شوند. به همین دلیل مخاطبان هم کم می‌شوند. بهتر است در این زمینه تمهیدی اندیشیده شود.

تمنایی مدیرکل ارشاد استان اصفهان هم اظهار کرد: سال گذشته التهاباتی در استان داشتیم اما در عین حال توانستیم جزو استان‌های بالا در فهرست فروش بلیت‌های جشنواره باشیم. ما سال گذشته سه سینما برای میزبانی جشنواره داشتیم که یکی از سینماها برای هنرمندان بود. می‌خواهیم این روند دوباره پا بگیرد.

وی ادامه داد: امسال در استان زنگ سینما تدارک دیده شده است، برخی شهرستان‌ها هم متقاضی میزبانی جشنواره هستند. مثلا کاشان این پتانسیل را دارد و امیدوارم اکران داشته باشیم.

جلالی مدیرکل ارشاد استان کرمانشاه هم بیان کرد: سال گذشته جشنواره معجزه‌وار برگزار شد. سال گذشته تلاش‌هایی می‌شد تا جشنواره به سکوت برود حالا قرار است امسال جشنواره در استان‌ها هم خوب برگزار شود. خواهشم این این است که هنرمندان از چهره‌ها باشند. همزمانی اکران هم مهم است و این احترام به مخاطبان استانی محسوب می‌شود.

هوشمند مدیرکل ارشاد استان ایلام هم گفت: از دست دادن تعدادی از چهره‌های متعهد را به خانواده سینما تسلیت می‌گویم. درخواست من این است که برای شهرستان آبدانان هم نمایش فیلم درنظر بگیرید. این شهرستان از لحاظ آسیب‌های اجتماعی بر سر زبان‌ها افتاده است. دختران نوجوانی در این شهرستان خودکشی کرده‌اند و عاجزانه خواهش می‌کنم ما را یاری کنید. چهلم نفر قبلی همزمان می‌شود با خودکشی نفر بعدی! این در حالی است که به لحاظ سواد و رتبه‌های بالای کنکور، این شهرستان قوی است.

درخشان مدیرکل ارشاد استان کهگیلویه و بویراحمد هم گفت: تعداد قابل‌توجهی سینما به لطف این دولت در شهرستان‌ها افتتاح شده است. امیدوارم این سینماها در ایام فجر اکران داشته باشند، چون به رونق سینمای شهرستان‌ها کمک می‌کند. هماهنگی‌های مرکز با استان‌ها کند پیش می‌رود و این موضوع باعث کندی می‌شود و امیدوارم امور سرعت خوبی بگیرد.

فلاح مدیرکل ارشاد استان سمنان هم اظهار کرد: ما یک استان ویژه هستیم و به رغم اینکه جمعیت ما زیاد نیست اما شهرها فاصله با هم دارند. در سمنان یک سینمای فعال داریم درخواست من این است که شاهرود هم به شهرهای نمایش دهنده بپیوند.

براتی مدیرکل ارشاد استان قزوین نیز بیان کرد: خواسته من این است که استانداری یا شهرداری یا هر دستگاه دیگری که قرار است هم افزا باشد به کمک بیاید.

در پایان این جلسه احکام مدیران استانی جشنواره توسط مجتبی امینی اهدا و تفاهمنامه برگزاری جشنواره در استان‌ها منعقد شد.

رسانه سینمای خانگی- «موقعیت مهدی» در لبنان

فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» از فردا (۲۷ آذر ماه) در مرکز فرهنگی رسالات بیروت اکران می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی رسانه ملی، این فیلم به کارگردانی‌هادی حجازی فر، از تولیدات مرکز سیمافیلم به همت اداره کل تامین و رسانه بین‌الملل برای اکران عمومی در لبنان آماده‌سازی شده است.

«موقعیت مهدی» در چهلمین جشنواره فیلم فجر برنده پنج جایزه، از جمله سیمرغ بلورین بهترین فیلم شد و توانست در اکران عنوان پرفروش‌ترین فیلم دفاع مقدس تاریخ سینمای ایران را از آن خود کند. این اثر مورد تمجید رهبر انقلاب نیز قرار گرفت.

فیلم «موقعیت مهدی» زندگی شهید مهدی باکری و رابطه وی با خانواده، حضور در جبهه‌های نبرد به همراه برادرش شهید حمید باکری، فرماندهی سپاه عاشورا در جنگ و همچنین به شهادت رسیدن وی را به شیوه‌ای هنرمندانه روایت می‌کند.

رسانه سینمای خانگی- رئیس اولتیماتوم داد: قرار نیست هر چه می‌سازند به فجر بیاید

رئیس سازمان سینمایی گفت: ۱۷ اثر از بنیاد سینمایی فارابی آماده ارائه به هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر است، شاید بخشی از این فیلم‌ها به جشنواره برسد و بخشی نرسد؛ این به این معنا نیست که هر نهادی هر تعداد اثر تولید می‌کند در جشنواره حضور خواهد داشت.

رسانه سینمای خانگی، محمد خزاعی در گفت‌وگو با خبرنگار سینمایی ایرنا، درباره وضعیت فعلی فروش سینمای ایران و استقبال مخاطبان عنوان کرد: در حال حاضر در بین ۱۲ فیلم در حال اکران، ۸ الی ۹ فیلم غیرکمدی است و از امروز چند فیلم دیگر نیز اضافه می‌شود. اینکه مردم از فیلم‌های غیرکمدی استقبال کنند و جلوی سینماها برای یک فیلم دفاع مقدسی صف بکشند، آرزوی من است.

فیلم کمدی همیشه رکورد فروش را زده و این واقعیت وجود داشته استوی ادامه داد: ما در دهه ۶۰ این استقبال را داشتیم، باید به راهکار برسیم که مردم را چطور به سینما مرتبط و در درام، شخصیت‌پردازی و انتخاب روایت کاری کنیم که مردم به سینما برگردند. این مساله‌ای است که باید با همت همه ما مانند سال‌های گذشته تکرار شود.

خزاعی افزود: با بررسی سال‌های سینما می‌بینیم که فیلم کمدی همیشه رکورد فروش را زده و این واقعیت وجود داشته؛ با اینکه فیلم‌های غیرکمدی هم مخاطب داشته‌اند. بسیاری از آثار دفاع مقدس، فروش خوبی داشته‌اند؛ موقعیت مهدی و غریب نمونه‌های خوبی هستند.

وی اظهار داشت: به شرایط امروز نگاه نکنید. این فیلم‌ها در شرایطی اکران شدند که مخاطب به خاطر کرونا و شرایط سیاسی با سینما قهر کرده بود. اگر این فیلم‌ها در همان روزها اکران می‌شدند، به نظرم استقبال بسیار خوبی از آن‌ها می‌شد.

 محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی

امسال در تولیدات فارابی برای اولین بار قصه دینی و فیلمی درباره صنعت نفت تولید و همچنین درباره وقایع کربلا اثری ساخته شده استرئیس سازمان سینمایی تاکید کرد: علیرغم برخی نقدها، من معتقدم نه صرفا فیلم‌های کمدی بلکه سینمای ایران در جذب مخاطب موفق بوده و رشد کرده است. سایر فیلم‌ها هم از نظر تعداد بیننده وضعیت خوبی دارند.

خزاعی درباره حضور بنیاد سینمایی فارابی با ۱۷ اثر در جشنواره فیلم فجر گفت: تولید فارابی تنوع موضوعی و ژانر بندی دارد و این گونه نیست که فقط موضوعات دفاع مقدسی باشد. امسال در تولیدات فارابی برای اولین بار قصه دینی و فیلمی درباره صنعت نفت تولید و همچنین درباره وقایع کربلا اثری ساخته شده است.

وی اضافه کرد: قرار نیست تمام آثار نهادها در جشنواره فیلم فجر حضور داشته باشند. جشنواره فجر هیات انتخاب مستقل و مجزا دارد و فیلم ها را مستقل از آنکه این برای کدام نهاد است، انتخاب می‌کند. این به این معنا نیست که هر نهادی هر تعداد اثر تولید میکند در جشنواره حضور خواهد داشت.

رئیس سازمان سینمایی ۱۷ فیلم فارابی را از آثار آماده حضور در جشنواره دانست و گفت: این تعداد اثر، آماده برای ارائه به هیات انتخاب است؛ البته شاید بخشی از این فیلم‌ها به جشنواره نرسد ولی در حال تلاش هستند که این تعداد فیلم به جشنواره برسد. تلاش فارابی برای کمک به تولید و چرخه سینما است.

خروج از نسخه موبایل