رسانه سینمای خانگی- آیا «بهشت تبهکاران» یک اثر پژوهشی است؟

کارگردان فیلم «بهشت تبهکاران» گفت: این فیلم اقتباسی به حساب نمی‌آید، بلکه اثری پژوهشی است و درباره موضوع با دوستان در انجمن حقوق‌شناسان مشورت کردم.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم سینمایی بهشت تبهکاران به کارگردانی مسعود جعفری‌جوزانی سومین فیلمی بود که شامگاه دوشنبه -۱۶ بهمن- در خانه جشنواره فیلم فجر اکران شد و پس از نشست خبری فیلم با حضور مسعود جعفری‌جوزانی کارگردان، علی قائم مقامی و فتح‌الله جعفری‌جوزانی تهیه‌کنندگان، مهدی حسینی‌وند تدوینگر، محمود موسوی‌نژاد صداگذار، آرش برومند صدابردار، امیرحسین آرمان، سحر جعفری‌جوزانی، رضا یزدانی، حسام منظور و بهنام تشکر از جمله بازیگران و اهالی رسانه برگزار شد.

علی قائم‌مقامی تهیه‌کننده این فیلم گفت: فیلم بهشت تبهکاران از لحاظ تولید پروژه سنگینی بود. چند روز قبل از شروع جشنواره فیلم فجر، با مدیران صحبت کردم که چند روزی برای رساندن نسخه نهایی صبر کنند، ولی گفتند قانون برای همه یکسان است و بلیت‌فروشی انجام شده است. پس آن ماجرایی در روزهای ابتدایی جشنواره اتفاق افتاد و در آن روزها نسخه فیلم ما که روی پرده رفت، ناقص بود.

بهشت تبهکاران اثری پژوهشی است

مسعود جعفری‌جوزانی کارگردان این فیلم در ابتدای نشست گفت: به دنبال مورد بودم که همیشگی باشد، در مورد آدم‌هایی که دفاع می‌کنند، چرا اعدام‌ می‌شوند؟ اما اگر قرار بود در مورد یک مساله فیلم بسازیم، تبدیل به کلیشه فیلم سازی در حوزه قصاص می‌شد. در نهایت با دوستانم در انجمن حقوق‌شناسان مشورت کرده و تصمیم گرفتیم که یک مسئله ریشه‌ای را در تاریخ بررسی کردیم.

وی افزود: کتابی درباره شخصیت اصلی فیلم حسن جعفری نوشته نوشته شده که قطعی ثابت کرده این فرد بی‌گناه است. اسم کتاب «بی‌گناهی که بر دار شد» است. این که این فرد قاتل نبوده و چون سیاسی و اهل قلم بوده، اعدامش کرده‌اند.

این‌کارگردان تاکید کرد: البته این فیلم اقتباسی به حساب نمی‌آید؛ بلکه اثری پژوهشی است. زیرا من تمام پرونده‌ها و اسناد مربوطه را مطالعه کردم. زندگی حسن جعفری به‌واقع فیلم است و من همواره دوست دارم در گونه های مختلف فیلم‌هایی بسازم که بتواند رد پایی از من و علایقم باشد. این قصه می‌تواند و قابلیت سریال شدن هم دارد.

بهترین فرد برای نقش فروغ دخترم سحر بود

جعفرجوزانی اظهار داشت: دوست ندارم شخصیت‌ها به طور صددرصد مابه‌ازای بیرونی داشته باشند. باید بگویم که شانسی تک‌تک بازیگران شبیه به شخصیت واقعی تاریخ درآمده‌اند.

وی تصریح کرد: نشان دادن فیلم خام و ناقص، کار بسیار خطایی است و چیزی نیست که بتوانیم توجهیش کنیم. اگر کسی به خودش احترام می‌گذارد، کار اشتباهی نمی‌کند. همان‌طور که در طراحی صحنه و لباس فیلم‌ نگاه کردید، حتی رنگ کراوات هم با تحقیق و طراحی همراه بوده است.

کارگردان این فیلم تاکید کرد: تدوین فیلم اکنون کاملا و درست است و هیچ اصلاحیه‌ای در آن اعمال نمی‌شود. سریال‌ها معمولا خطی هستند اما در سینما خیلی نمی‌توانیم خطی نشان دهیم و پرش زمانی وجود دارد.

جعفری جوزانی ادامه داد: برای این فیلم در ابتدا پروانه تولید ندادند و پس از آن به دوران کرونا خوردیم. به دلیل اینکه ما دکورها را از قبل ساخته بودم، باید حتما فیلم را تولید می‌کردیم.بهترین کسی که می‌توانست نقش فروغ را بازی کند، دخترم سحر بوده است.

سحر جعفری‌جوزانی بازیگر این فیلم گفت: باعث افتخارم است که در فیلم‌های پدرم بازی کنم.

امیرحسین آرمان بازیگر نقش اصلی فیلم بهشت تبهکاران اظهار داشت: باعث خوش‌شانسی من بود که بازی در نقش حسن جعفری به من رسید. از لحظه لحظه بازی کردن این نقش در این فیلم لذت بردم و سعی کردم چیزی از شخصیت بسازم که واقعی باشد. من با براردزاده و خانواده‌ این شخص صحبت‌های بسیاری کردم تا قصه را طبق واقعیت‌ها، روایت کنیم.

خواننده هستم، اما بازیگری را هم دوست دارم

رضا یزدانی دیگر بازیگر این فیلم بیان کرد: من خواننده‌ای هستم که چند سالی‌ است بازیگری را هم تجربه می‌کنم. به واسطه چهره و صدایی که دارم، بیشتر نقش‌های منفی به من پیشنهاد می‌شود. من یک خواننده هستم، اما بازیگری را هم دوست دارم.

وی اضافه کرد: زمانی که فیلمنامه را خواندم، از این نقش منفی بسیار خوشم آمد و نمی‌دانم که توانسته‌ام از پس آن بربیام یا خیر. اما باید بگویم مسعود جعفری‌جوزانی از آن دسته کارگردانانی است که بازیگرش را خوب هدایت می‌کند.

حسام منظور دیگر بازیگر این فیلم گفت: زمانی که اسم آقای جعفری‌جوزانی پشت کاری باشد، بازیگر بدون فکر کردن آن را انتخاب می‌کند. متاسفانه فیلم‌های تاریخی خیلی کمتر ساخته می‌شود. تجربه نشان داده مردم هم آثار تاریخی-ملی را بسیار دوست دارند و این آثار علاوه بر این که سینمایی است، پژوهشی هم هست.

مهدی حسینی‌وند تدوینگر این فیلم نیز اظهار داشت: مسعود جعفری‌جوزانی استاد راهنمای پایان‌نامه من‌ بوده و کار کردن با ایشان بسیار سخت اما لذت بخش است.

محمود موسوی‌نژاد صداگذار فیلم «بهشت تبهکاران» بیان داشت: همان‌طور که آقای حسینی‌وند اشاره کرد، کار کردن با آقای جعفری‌جوزانی سخت است و نظرات دقیقی می‌دهد؛ گویی که صداگذار حرفه‌ای است.

امیرحسین آرمان بازیگر این فیلم گفت: تک‌تک تصاویری که در فیلم می‌بینید، پشتش فکر است و ساعت‌ها درباره آن صحبت شده است. در کمتر فیلمی، این میزان از دقت کارگردان را دیده‌ام.

رسانه سینمای خانگی- سهم دفاع مقدس در فجر چهل و دوم

سینمای دفاع‌مقدس حالا فراتر از یک ژانر، تبدیل به ظرفیتی ویژه برای روایت قصه‌ها و خلق قهرمانان ملی بر پرده نقره‌ای شده است؛ سهم این ژانر در جشنواره چهل‌ودوم فیلم فجر چقدر خواهد بود؟

به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، «دفاع مقدس» را حالا می‌توان به نام سینمای ایران زد، ژانری که چهار دهه است مختصات و هویت ایرانی پیدا کرده، بومی شده و مهمترین اتفاقات تاریخ معاصر را که با جز به جز زندگی مردم این سرزمین گره خورده، در دل خود روایت کرده است؛ از ژانر دفاع مقدس می‌گویم.

سینمای ایران در طول چهار دهه پس از انقلاب با آنکه خواسته انواع گونه‌های سینمایی را بیازماید اما اگر بخواهیم نگاهی به مولفه‌ها و تعریف «ژانر» داشته باشیم باید با یک واقعیت روبه‌رو شویم؛ اینکه سینمای ایران نتوانسته به استانداردهای ژانری نزدیک شود! با همه اینها «دفاع مقدس» جزو معدود گونه‌هایی است که اتفاقا در ایران متولد شده و توانسته موفق هم باشد.

روایت تولد یک ژانر بومی

دهه ۶۰ با آنکه به واسطه بمباران کشور از هر سو و وجود شرایط جنگی از سخت‌ترین روزهای زندگی ایرانیان به شمار می‌رود اما سینمای آن روزگاران طلایی‌ترین دوران خود را سپری می‌کردجنگ ایران و عراق را می‌توان یکی از بزرگترین رخدادهای تاریخ معاصر خاورمیانه قلمداد کرد، با آنکه دو سویه این جنگ در مطبوعات و جراید و حتی در بزرگترین دادگاه‌های بین‌المللی به نام هر دو کشور درگیر ثبت شد اما مگر پشتیبانی دول دیگر و کشورهای متخاصم از رژیم بعث عراق انکارشدنی است؟‌ مگر می‌توان کتمان کرد که هزاران هزار تن از ایرانی‌ها در طول این جنگ به شهادت رسیدند، شماری دچار تبعات جنگ شدند و چه بسیار خانواده‌هایی که طعم تلخ آوارگی را چشیدند؟ گفتنی‌ها از این جنگ کم نیست و قصه‌ها فراوان دارد برای تصویر شدن. همین هم شد؛ از همان نخستین روزهای آغاز جنگ گروه‌های فیلمسازی عازم جبهه‌های جنگ شدند تا هزارتوی آن را به تصویر بکشند.

دهه ۶۰ با آنکه به واسطه بمباران کشور از هر سو و وجود شرایط جنگی از سخت‌ترین روزهای زندگی ایرانیان به شمار می‌رود اما سینمای آن روزگاران طلایی‌ترین دوران خود را سپری می‌کرد؛ دورانی که اتفاقا فیلم‌های جنگی پرتوفیق‌ بودند و مخاطبان پرشمارش در آینه فیلم‌ها، زندگی مشقت‌بار در سایه جنگ و البته آرمان‌های خود را می‌دیدند؛ روزهایی پرتلاطم که سینما از تشویش آن می‌کاست؛ این را آمار و ارقام مخاطبان سینما می‌گویند.

 بوی پیراهن یوسف – ۱۳۷۴

سینمای دفاع مقدس البته تا اواخر دهه ۷۰ از مهمترین گونه‌های سینمایی محسوب می‌شد؛ سینمای باورمندی که به موازات مدیران، سینماگران هم اهتمام ویژه‌ای نسبت به آن داشتند و فیلم‌هایش همزمان که اقبالی را در گیشه به لحاظ فروش به خود می‌دیدند، رکوردهایی را از منظر تعداد تماشاگران هم در تاریخ سینمای ایران ثبت کردند.

 اتوبوس شب – ۱۳۸۵

ژانر دفاع مقدس اما در دهه ۸۰ رو به افول رفت، نه فیلم‌هایش مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و نه سینماگران تلاشی برای جلب توجه آن‌ها می‌کردند، اندک ساخته‌های دهه ۸۰ با یک آفت بزرگ مواجه بود؛ فیلم‌هایی که نه از منظر ساختار استانداردهایی داشتند و نه قصه‌ای گیرا که مخاطبان را با خود همراه کنند؛ فیلم‌هایی که به نظر می‌رسید صرفا برای پر کردن یک بیلان کاری تولید می‌شدند و بیشتر کارکردی برای ماندن در کشوهای مدیران داشتند که گاه حتی بعد از رونمایی در جشنواره‌ها، به واسطه کیفیت نازلشان رنگ اکران را به خود نمی‌دیدند.

 تنگه ابوقریب – ۱۳۹۶

دهه ۹۰ را اما می‌توان بازگشت سینمای دفاع مقدس به روزهای اوج و شکوفایی خود دانست، فیلم‌های تولید شده در این بستر یک ویژگی تام و تمام داشت؛ ظهور فیلمسازان جوان و تا آن زمان گمنامی که فیلم‌هایی با محوریت روزهای جنگ و گروهک‌های درگیر این تخاصم را به تصویر کشیدند و بار دیگر توانستند جانی دوباره به این سینما دهند، محمدحسین مهدویان، نرگس آبیار، منیر قیدی و… از جمله آن‌ها هستند.

سینمای دفاع مقدس در دهه ۱۴۰۰ به روایت آمار

جشنواره فیلم فجر بعد از دوره بحرانی و عجیب سی‌ونهم که در سایه سنگین فراگیری کرونا با سروشکلی متفاوت برگزار شد، در دوره چهلم فرصتی برای بازیابی و احیا به دست آورد. در این دوره از میان ۲۲ فیلم پذیرفته شده در بخش «سودای سیمرغ» سهم سینمای دفاع مقدس سه فیلم بود. شاخص‌ترین فیلم حاضر در این دوره بی‌تردید «موقعیت مهدی» به کارگردانی هادی حجازی‌فر بود که روایتی متفاوت از زندگی شهید مهدی باکری را به تصویر درآورد و بعدها نسخه سریالی آن با عنوان «عاشورا» روی آنتن رفت.

 موقعیت مهدی

فیلم سینمایی «دسته دختران» به کارگردانی منیر قیدی و «۲۸۸۸» به کارگردانی مشترک کیوان علیمحمدی و علی‌اکبر حیدری هم دو فیلم دیگر این دوره از جشنواره بودند که رنگی از دفاع مقدس داشتند و هر چند از نظر سینمایی با انتقاداتی مواجه شدند اما پرچم این، گونه سینمایی را بالا نگه داشتند. یک سال بعد و در دوره چهل و یکم اما کمیت و کیفیت تولیدات دفاع مقدسی در ویترین جشنواره فجر بهبود پیدا کرد و شاهد حضور ۶ فیلم از این ژانر در ترکیب ۲۴ فیلم بخش سودای سیمرغ بودیم.

فیلم‌های «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی، «سینما متروپل» به کارگردانی محمدعلی باشه‌آهنگر و «شماره ۱۰» به کارگردانی حمید زرگرنژاد را می‌توان سه فیلم شاخص دفاع مقدسی در این دوره از جشنواره دانست که جوایز اصلی را هم از آن خود کردند.

 نمایی از فیلم «شماره ۱۰»

فیلم‌های «اتاقک گلی» به کارگردانی محمد عسگری، «گل‌های باوارده» به کارگردانی مهرداد خوشبخت و «های پاور» به کارگردانی هادی محمدپور هم سه فیلم دیگر جشنواره چهل و یکم بودند که به داستان‌های مرتبط با سال‌های جنگ تحمیلی پرداختند.

به این ترتیب در حالی به سومین دوره از جشنواره فیلم فجر در دهه ۱۴۰۰ نزدیک می‌شویم که آمار فیلم‌های دفاع‌مقدسی حاضر در جشنواره از ۳ فیلم در دوره چهلم به ۶ فیلم در دوره چهل‌ویکم رسید و شواهد نشان می‌دهد در دوره چهل‌ودوم شاهد افزایش این سهم خواهیم بود.

کارویژه‌ای برای احیای یک ژانر بومی

«هنوز بسیاری از اتفاقات بزرگ و شگرف هشت سال دفاع مقدس به زبان تصویر در نیامده و بر پرده سینماها نقش نبسته و هنوز دوربین سینما مجالی برای بازنمایی آن حماسه‌ها و آن قهرمانان نیافته است. بی‌شک غبارزدایی از تاریخ دفاع مقدس یکی از وظایف ذاتی سینما در برهه کنونی است که امید است به همت و اراده سینماگران و مدیران و مسئولان مختلف این مهم به فرجامی خوش منجر شود. چرا که تاریخ دفاع مقدس در این سرزمین همیشگی و ماندگار است و سینما در ارائه این تصویر نقش اساسی دارد.» این جملات بریده‌ای از یادداشت محمد خزاعی در مقام رئیس سازمان سینمایی است که به مناسبت هفته دفاع مقدس منتشر شد.

امسال رقابت سخت پیش می‌رود، فرآیند انتخاب کار سختی است و ۲۲ فیلم در بخش رقابتی و ۱۱ فیلم در بخش فیلم اولی‌ها حضور دارند که مخاطبان را شگفت زده خواهد کردمروری‌بر سرفصل سیاست‌های مسئولان فعلی سازمان سینمایی، حکایت از آن دارد که توجه به احیای ژانر دفاع مقدس، در کنار سیاست کلان‌تر ایجاد تنوع ژانر در فضای تولید و اکران سینمای ایران، به‌صورت ویژه در دستور کار مدیران سینمایی قرار داشته است و کیفیت اجرای این سیاست امروز می‌تواند صورت یک مطالبه رسانه‌ای به خود بگیرد.

کمااینکه محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم پیش‌تر تأکید کرده و صراحتا گفته بود: «برنامه قطعی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه حمایتی مربوط به تولیداتی هنری با مضمون دفاع مقدس و حوزه مقاومت است. در ژانرهای دیگر نیز همچون طنز، اجتماعی و …. آثاری در دست تولید هستند. اما ما به طور ویژه حمایت‌های خود را از آثاری به عمل می‌آوریم که مربوط به حوزه دفاع مقدس و مقاومت می‌شوند.»

جشنواره چهل‌ودوم فیلم فجر از این منظر می‌تواند به‌صورت ویژه‌تر زیر ذره‌بین قرار بگیرد. به‌خصوص که مجتبی امینی در مقام دبیر این رویداد چندی پیش ضمن اشاره به استقبال فیلمسازان از این دوره از جشنواره در گزارشی آماری درباره ترکیب فیلم‌های متقاضی حضور در جشنواره گفت: «امسال ۵ فیلم کودک و ۱۱ فیلم طنز، به صورت جدی پیگیر بودند در جشنواره باشند و ۷ فیلم سینمای دینی و ۱۵ فیلم دفاع مقدسی هم در میان آثار متقاضی حضور دارد. امسال رقابت سخت پیش می‌رود، فرآیند انتخاب کار سختی است و ۲۲ فیلم در بخش رقابتی و ۱۱ فیلم در بخش فیلم اولی‌ها حضور دارند که مخاطبان را شگفت زده خواهد کرد.»

در همین راستا، محمد خزاعی به تازگی اعلام کرده است: «تولید آثار انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در دولت سیزدهم افزایش چشمگیری داشته که یک نمونه آن حضور هشت اثر سینمایی در جشنواره فجر امسال است.» اما فراتر از کمیت تولیدات حاضر در جشنواره فیلم فجر، باید دید کیفیت این آثار چقدر می‌تواند متضمن احیای ژانر دفاع مقدس، به‌عنوان ژانری بومی و در عین حال پرمخاطب در فرآیند اکران سینمای ایران باشد.

قهرمان‌ها در صف «فجر۴۲»

از فهرست ۱۱۵ فیلم متقاضی حضور در چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر، هنوز تعداد زیادی از آثار در سکوت خبری به سر می‌برند و طبیعتا به دلیل در دست نبودن اطلاعات قطعی درباره همه این آثار، نمی‌توان درباره سهم تولیدات دفاع‌مقدسی در میان آن‌ها هم با قطعیت گزارش کرد اما تا همین امروز و براساس خبرهای رسمی منتشرشده درباره برخی پروژه‌ها می‌توان درباره احتمال رونمایی برخی تولیدات شاخص در این حوزه، در جشنواره پیش رو گمانه‌زنی کرد.

سازمان سینمایی اوج که حمایت از تولیدات دفاع مقدسی را طی سال‌های گذشته نیز در دستور کار خود داشته امسال با دو فیلم شاخص در این حوزه برای حضور در جشنواره فجر دورخیز کرده است. فیلم سینمایی‌ «مجنون» به کارگردانی مهدی شامحمدی و تهیه‌کنندگی عباس نادران یکی از این آثار است که رونمایی از تصویر سجاد بابایی در نقش شهید مهدی زین‌الدین از این پروژه، بازتاب بسیاری در محافل سینمایی داشت. بابایی سال گذشته سیمرغ بلورین بهترین بازیگری را برای فیلم «استاد» دریافت کرده بود و حالا ایفاگر نقش اصلی در یک فیلم دفاع‌مقدسی شده است. مهدی شامحمدی هم به‌رغم تجربه‌هایی که در حوزه مستندسازی در کارنامه خود داشته، از فیلمسازان فیلم‌اولی جشنواره امسال به حساب می‌آید.

حضور میلاد کی‌مرام در نقش شهید شیرودی از اصلی‌ترین کنجکاوی‌ها درباره «آسمان غرب» است که به نظر می‌رسد از نظر پروداکشن تولید هم از پروژه‌های پرسروصدای جشنواره امسال باشددیگر پروژه سازمان اوج، فیلم سینمایی «قرارگاه سری» به کارگردانی دانش اقباشاوی است که این فیلم در همکاری با بنیاد سینمایی فارابی به مرحله تولید رسیده و قرار است روایت‌گر بخشی از زندگی شهید علی هاشمی و نقش او در شناسایی و طرح ریزی عملیات خیبر در قرارگاه سری نصرت باشد. تهیه‌کنندگی این پروژه را جلیل شبانی برعهده دارد که سال گذشته با فیلم «سرهنگ ثریا» در جشنواره فیلم فجر حضور داشت.

اما دیگر سازمانی که با دست پر در تدارک حضور در چهل‌ودومین جشنواره فجر است، سازمان سینمایی سوره است که در سبد تولیدات خود، یک فیلم مرتبط با دوران دفاع مقدس هم دارد. فیلم سینمایی «آسمان غرب» که محصول مشترک سازمان سوره و بنیاد سینمایی فارابی است، روایتی از روزهای ابتدایی جنگ تحمیلی و نقش کلیدی شهید علی‌اکبر شیرودی در آن ایام را به تصویر درآورده است.

حضور میلاد کی‌مرام در نقش شهید شیرودی از اصلی‌ترین کنجکاوی‌ها درباره این پروژه است که به نظر می‌رسد از نظر پروداکشن تولید هم از پروژه‌های پرسروصدای جشنواره امسال باشد. تهیه‌کنندگی این فیلم را حبیب والی‌نژاد برعهده دارد که تجربه تهیه‌کنندگی فیلم‌های شاخصی همچون «ایستاده در غبار» را در همین حال و هوا در کارنامه خود دارد. والی‌نژاد در همکاری دیگری با سازمان سوره، فیلم «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی را هم در دست تولید دارد که هرچند مرتبط با سال‌های دفاع مقدس نیست اما به نقش شهید احمد کاظمی در ساعات ابتدایی زلزله بم، پرداخته است.

 نمایی از فیلم «مجنون»

فیلم سینمایی «باغ کیانوش» به کارگردانی رضا کشاورز حداد و تهیه‌کنندگی محمدجواد موحد که این روزها مراحل پایانی را سپری می‌کند قصه‌ای نوجوانانه دارد و در بستر دفاع مقدس روایت می‌شود. این فیلم اقتباسی از کتاب «باغ کیانوش» است که بر اساس آنچه در این کتاب آمده است این فیلم موضوعی مرتبط با شهر همدان در دهه ۶۰ را دارد.

بنیاد فرهنگی روایت هم این روزها با فیلم «قهرمان جندی شاپور» در تدارک حضور در جشنواره فیلم فجر است. فیلمی به کارگردانی مهدی صاحبی و تهیه‌کنندگی ابوذر پورمحمدی که روایتی از زندگی شهید مجید بقایی از همرزمان شهید حسن باقری در سال‌های دفاع مقدس است. در این فیلم مرتضی امینی‌تبار، نادر سلیمانی، یوسف تیموری و… به ایفای نقش می‌پردازند.

 قهرمان جندی شاپور

فیلم سینمایی «آن دو» به کارگردانی مرتضی رحیمی و تهیه‌کنندگی سید علیرضا سبط احمدی هم از دیگر فیلم‌های دفاع‌مقدسی است که این روزها آخرین مراحل تولید را سپری می‌کند. در این فیلم بازیگرانی همچون قدرت‌الله ایزدی و علیرام نورایی ایفای نقش کرده‌اند و آن‌طور که از خلاصه داستان رسمی‌اش برمی‌آید احتمالا حال و هوایی ویژه مخاطبان نوجوان هم داشته باشد.

«دست ناپیدا» به کارگردانی انسیه شاه‌حسینی و تهیه‌کنندگی سیدسعید سیدزاده هم از دیگر فیلم‌های دفاع مقدسی در حال تولید است و احتمال رونمایی از آن در جشنواره فجر وجود دارد. شاخص‌ترین ویژگی این پروژه سوژه متفاوت آن است که به نقش زنان در فرآیند خدمات رسانی به رزمندگان پرداخته و قصد دارد روایتی از شستشوی البسه خونین رزمندگان در آب کارون را به تصویر درآورد.

با این حال در میان آثار تولید شده با موضوع جنگ فیلم هایی درباره محور مقاومت هم متقاضی حضور در جشنواره فیلم فجر شده اند که از آن جمله می توان به فیلم سینمایی «قلب رقه» به کارگردانی خیرالله تقیانی پور و با بازی شهرام حقیقت دوست اشاره کرد.

رسانه سینمای خانگی- شهاب حسینی از ساعدی اقتباس می‌‎کند

شهاب حسینی با بیان اینکه قصد دارد یک فیلم اقتباسی از غلامحسین ساعدی بسازد، گفت:‌ سینما رسالتی دارد و این هنرمند است که باید سلیقه بسازد و برای جامعه پیشنهاد دهنده باشد.پ

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، عصر روز یکشنبه، ۱۰ دی‌ماه فیلم «مقیمان ناکجا» در سینماتک موزه هنرهای معاصر تهران به نمایش درآمد و پس از آن شهاب حسینی – کارگردان و بازیگر این فیلم – در جمعی صمیمانه‌ با حضور هواداران خودش و نیز علاقه‌مندان به سینما پاسخگوی سوال‌ آن‌ها شد و توضیحاتی را هم درباره حرفه‌اش و نگاهش به وضعیت امروز سینما بیان کرد.

فیلم «مقیمان ناکجا» که چند ماه قبل در سینماهای هنر و تجربه اکران شد، جدیدترین تجربه شهاب حسینی در کارگردانی است که براساس نمایشنامه «مهمانسرای دو دنیا» از اریک امانوئل اشمیت ساخته شده است.

پیش از نمایش فیلم ویدیویی از صحبت‌های این نمایشنامه‌نویس درباره فیلم حسینی پخش شد و پس از پایان نمایش آن هم که مدت زمانی بیش از ۱۲۰ دقیقه دارد، شهاب حسینی درباره ورود خود به عرصه کارگردانی با نام بردن از چند بازیگر مطرح هالیوود که کارگردانی و تهیه‌کنندگی را تجربه کردند، اظهار کرد: کمال در حرفه ما باید در روال نرمال خودش پیش رود و پس از عبور از مراحلی همچون بازیگری و کارگردانی می‌تواند به نویسندگی برسد که به نظرم در بالاترین درجه است. روال اصلی این است که باید در این کار پوست انداخت. ابتدای این حرفه بخاطر زرق و برق و شهرتش جذاب است و اتفاقا رسیدن به این لحظه، اصلا سخت نیست چون با یک اتفاق یا حتی پیشنهاد یک کارگردان در خیابان هم ممکن است یک نفر به این نقطه برسد ولی بعد که جلو می‌روی، می‌بینی اینجا جهان اندیشه است و اگرچه ظاهر و زیبایی می‌تواند موثر باشد، اما بدون اندیشه ماندگار نیست.

او برای رسیدن به اینکه فعالان جوان این حوزه در مسیر درستی پیش بروند، از آرزویی گفت که برای تأسیس یک مدرسه یا دانشگاهی تخصصی دارد تا در کنار تدریس واحدهای تخصصی سینمایی و هنری، شرایطی را در آنجا فراهم کند تا هر محصل یا دانشجو در چند ترم ابتدایی، فقط علوم انسانی را یاد بگیرد.

حسینی در توضیح این هدف خود با اشاره به دوران تحصیلش در مدرسه گفت:‌ اگر درس نخوان بودنِ من فقط در یک جا کمکم کرده باشد، همان دوران دبیرستان بود که بخاطر تنبل بودن مجبور شدم در رشته علوم انسانی درس بخوانم. این علوم انسانی پایه علوم نمایشی و سینماست و در زندگی و جامعه هم کمک می‌کند.  

این بازیگر در ادامه به شروع کارش اشاره کرد و افزود: من به بازیگری علاقه داشتم اما بدون کمک کسی و فقط با قیمومیت خدا در این حرفه کار کردم. در ابتدا کارم را با استاد فقید حمید سمندریان آغاز کردم و از او درس‌های زیادی گرفتم.  نسل من یک خوش شانسی بزرگ داشت که در عرصه هنر از سینما و تئاتر تا موسیقی شاهد حضور افراد یا بندهایی بودیم که دیگر تکرار نمی‌شوند. حتی در زمینه تولید سریال و برنامه هم همینطور بود و در دورانی که تلویزیون دو شبکه بیشتر نداشت ما آثار خیلی خوبی را می‌دیدیم.

حسینی در بخشی دیگر از این نشست به فیلم «مقیمان ناکجا» اشاره کرد و گفت:‌ این سیاه مشقی که از من دیدید، برحسب یک نیاز از درون اتفاق افتاد. اولین تجربه من در این حوزه (کارگردانی) به این شکل بود که دوستی یک نمایشنامه به من داد و چنان تأثیری در من گذاشت که فیلم کوتاه «قرار ملاقات» را ساختم. ‌ بعد هم دکتر محمدهادی کریمی متنی (ساکن طبقه وسط) را به من دادند که دغدغه خیلی از آدم‌های هم‌نسل من در آن زمان بود. این فیلمنامه با آن اسم تعلیقی داشت که مثل یک بغض مانده بود و ۱۰ سال تلاش کردم تا تهیه‌کننده‌ای را راضی به همراهی کنم ولی کسی قبول نمی‌کرد.  

وی‌در این زمینه به دیدگاه‌های حاکم بر سینما اشاره کرد و گفت: تفکر در سینما صنعتی و بیزینسی است و اگرچه می‌تواند افراد را روی مدار نگه دارد ولی اقناع کننده نیست. حتی برای بازیگر هم اینطور نیست چون دوربین سینما خیلی بی حیا آدم را لو می‌دهد و اگر حرفی حتی خوب ادا شود ولی از ته قلب نباشد باز هم لو می‌روی.

شهاب حسینی در بخشی دیگر درباره اقتباسی بودن فیلمش بیان کرد: جای اقتباس را در سینما خالی می‌بینم در صورتی که آقای تقوایی و زنده یاد داریوش مهرجویی با فیلم‌هایی همچون «دایی جان ناپلئون» و «گاو» اقتباس‌های ماندگاری را خلق کردند.

او با تاکید بر ادبیات غنی ایران و نیز با اشاره به اینکه در سفرهایش به امریکا به مخاطبانش می‌گوید که «شما از کشور من فقط همین را میدانید که در خاورمیانه است و نفت دارد ولی از ادبیاتش چیزی نمی‌دانید» افزود: من بر سر اینکه بعضی‌ها خود را نویسنده و کارگردان می‌دانند بحث دارم چون نویسندگی حرفه‌ای جداست. اغلب مشکل ما در سینمای امروز ما هم به فیلمنامه مربوط می‌شود. البته حتما خیلی از فیلمنامه‌های خوب هستند که مجوز نمی‌گیرند و من هم امیدوارم روزی بتوانم دو اثری را که از غلامحسین ساعدی مدنظر دارم، بسازم.

وی در این خصوص اشاره کرد که وقتی شبکه نمایش خانگی تشکیل شد این تصور را داشت که شاید آثاری در حد میانه‌ی سینما و تلویزیون با تمرکز بر آثار ادبی در این شبکه ساخته شوند.

«مقیمان ناکجا» در سالن بیلیارد «شهرزاد» ساخته شد

حسینی درباره تولیدات خود نیز گفت: اقدام به فیلمسازی من شخصی و با قلک‌هایی است که می‌شکنم به همین دلیل مجبورم سراغ فیلم‌های با هزینه‌های تولید کم بروم. مثل همین اقتباس از آثار نمایشی که در یک صحنه تمام می‌شوند. من در مقطعی که «مقیمان ناکجا» را ساختم (همزمان با تولید سریال شهرزاد)، بودجه ساخت فیلم حدود دو تا سه میلیارد تومان بود ولی ما این فیلم را با ۶۰۰ میلیون تومان ساختیم و لوکیشن آن هم سالن بیلیارد سریال «شهرزاد» بود که البته دیگر تخریب شده است. من سر سریال هر وقت می‌رفتم سیگار بکشم، این سالن را از بالا می‌دیدم و به نظرم آشنا می‌آمد. حتی فکر می‌کردم شاید آن را خواب دیده‌ام. بعد حس کردم شبیه نمایشنامه «مهمانسرای دو دنیا» است که بعد تصمیم به ساخت فیلم گرفتم.

او اضافه کرد: معتقدم در حرفه‌ام باید اینطور تربیت شوم که خودم را در جایگاه مخاطب ببینم. ‌ باید ببینم چه چیزی به خورد روح و روانم می‌دهم و اگر تشت طلا هم دادند نباید در کاری بازی کرد که حاضر نباشم به عنوان تماشاگر از قسمت اول آن به قسمت دوم بروم. در این جایگاه تاکید دارم که از هر فیلمی به عنوان یک فیلم سینمایی نباید استقبال کرد. من زمانی قصد داشتم در دفتر خود اینکار را انجام دهم و شاید هم سراغش بروم تا با یک دوربین از تماشاگرانی که از یک سالن سینما بیرون می‌آیند نظرشان درباره فیلمی که دیده‌اند بپرسم تا مشخص شود یک درصد نسبی از میزان تماشاگران راضی در مقایسه با آمار کلی تماشاگران به دست آید چون وقتی می‌گوییم یک فیلم ۴۰ میلیارد تومان فروخته باید دید چند نفر از آن راضی بودند و برمبنای آن تعدادی که راضی نیستند، از (اعلام) رقم فروش فیلم کم شود.

این بازیگر و کارگردان ادامه داد: الان سینما دنبال سلیقه عموم مخاطب رفته و استقبال از یک فیلم می‌تواند، روش تعیین کند که بعد همه از آن کپی کنند. می‌گویند جامعه دنبال سرگرمی است ولی نمی‌شود برای ساخت فیلم و سریال سراغ سلیقه کلی مردم رفت. ما باید پیشنهاد دهنده باشیم چون این هنرمند است که سلیقه را می‌سازد.  سینما رسالتی دارد و اگر فقط برای تفریح باشد، شهربازی بهتر است. البته با وجود چنین روندی، موج جوان‌هایی که به سینما می‌آیند مرا به آینده امیدوار می‌کند.

وی درباره مدت زمان طولانی فیلمش و اینکه قصد داشته به متن نمایشنامه بدون هیچ دخل و تصرفی وفادار باشد، گفت: بحث اکران فیلم‌های این چنینی که می‌شود انگار همه کهیر می‌زنند که بخواهند آن را اکران کنند. مدام می‌گویند فیلم باید ۹۰ دقیقه باشد و فیلم ۱۲۰ دقیقه ای را قبول نمی‌کنند چون سانس‌ها به هم می‌ریزد. در آمریکا دو فیلم دیگر با همین شیوه ساخته‌ام و احتمالا یکی از آن‌ها را با همت آقای طیب (مدیر گروه سینمای هنر و تجربه) و دوستان روشن اندیشی چون ایشان که شرایطی را برای دیدن این فیلم‌ها فراهم می‌کنند، در اسفندماه روی پرده سینما می‌بینیم.

به گزارش ایسنا، از نکات قابل توجه این جلسه حضور دختران و پسران نوجوان و جوانی بود که با هدیه و تابلوی نقاشی به تماشای فیلم شهاب حسینی و دیدن خود او به سینماتک موزه هنرهای معاصر آمده بودند که برخی از آن‌ها از شهرهای دیگر خود را به موزه رسانده بودند. همچنین یک مخاطب اهل سوریه هم در برنامه حاضر بود که شهاب حسینی آرزو کرد کشورش روزهای خوش را هم ببیند.

رسانه سینمای خانگی- سیمرغ به یک فیلم اولی

براساس آمار ارائه شده از سوی دبیرخانه جشنواره فیلم فجر، کارگردانان فیلم‌اولی سهم بالایی در ترکیب متقاضیان حضور در دوره چهل‌ودوم داشته‌اند و به همین دلیل حالا آن‌ها بار دیگر بخشی ویژه به نام خود خواهند داشت.

به گزارش «فیلم‌اولی» یکی از آن اصطلاحاتی است که شاید تا همین چند دهه پیش‌تر انتظار مواجهه با یک فیلم آماتوری را در ذهن مخاطب به‌وجود می‌آورد، اما در سال‌های اخیر، آدرس و نشانه‌ای برای هیجان کشف استعدادهای تازه در سینما محسوب می‌شود.

سینمای ایران به‌خصوص در دهه ۹۰ وام‌دار درخشش فیلمسازانی است که با اولین ساخته‌های خود خون تازه‌ای را به رگ‌های سینمای ایران تزریق کردند. البته این به معنای آن نیست که پیش‌تر فیلم‌اولی‌ها تبدیل به پدیده نمی‌شدند؛ از واروژ کریم‌مسیحی با «پرده آخر» و علی ژکان با «مادیان» گرفته تا سعید سهیلی با «مردی شبیه باران» و حمید نعمت‌الله با «بوتیک» همه فیلمسازانی بوده‌اند که در دوره‌های مختلف جشنواره فیلم فجر با اولین ساخته‌شان خوش درخشیدند و نشان دادند که کارگردانان «فیلم‌اولی» می‌توانند سهمی ویژه در ویترین این رویداد داشته باشند.

 مردی شبیه باران

فیلم‌اولی‌ها چه سهمی از «فجر» داشته‌اند؟

از همان دوره ابتدایی برپایی جشنواره فیلم فجر، بخشی به فیلم‌های آماتوری اختصاص داشت که در قالب آن فیلم‌های کوتاه و نیمه‌بلند در کنار آثاری که تجربه اول سازندگان‌شان بود، به قضاوت گذاشته می‌شد. از همان دوره‌های ابتدایی هم بود که در ترکیب جوایز جشنواره جایزه‌ای ویژه «بهترین فیلم اول» در نظر گرفته شد.

سنت اهدای سیمرغ بهترین فیلم اول، در کنار جوایز بخش اصلی جشنواره تا میانه دهه ۸۰ برقرار بود تا اینکه در نیمه دوم این دهه، برای امکان قضاوت بهتر آثار کارگردانان فیلم‌اولی بخش ویژه‌ای به این آثار اختصاص پیدا کرد.

در سال ۸۷ و در دوره بیست‌وهفتم بخش «نگاه نو» به فیلم‌های اول و دوم اختصاص پیدا کرد و این تخصیص تا سال ۹۴ و دوره سی‌وچهارم برقرار بود. گاهی با نام «نگاه نو» و گاهی با عنوان «نوعی نگاه».

 محمد حسین مهدویان

دوره سی‌وچهارم جشنواره فجر همان دوره‌ای بود که سعید روستایی با «ابد و یک روز»‌ سیمرغ‌های اصلی را درو کرد و محمد حسین مهدویان هم با «ایستاده در غبار» نگاه‌ها را به سمت خود جلب کرد.

 ابد و یک روز

از دوره سی‌ونهم بخش «نگاه نو» از فراخوان فجر حذف شدظهور فیلم‌اولی‌هایی با این توانمندی، تبدیل به پشتوانه‌ای شد تا سیاست‌گذاران جشنواره تصمیم به حذف بخش ویژه فیلم‌اولی‌ها بگیرند چرا که احساس شد دیگر استاندارد فیلمسازی کارگردانان فیلم‌اولی به اندازه‌ای شده که بتوانند در بخش اصلی جشنواره با کارگردانان باسابقه‌تر رقابت کنند.

این نگاه باعث حذف بخش «نگاه نو» در جشنواره‌های سی‌وپنجم و سی‌وششم شد اما در دوره سی‌وهفتم باردیگر این بخش احیا شد و ۱۰ فیلم در بخش «نگاه نو» پذیرفته شدند. جشنواره سی‌وهشتم هم با همین آمار میزبان فیلم‌اولی‌ها در یک بخش مجزا بود.

از دوره سی‌ونهم که جشنواره در سایه کرونا برگزار شد و اساسا سازوکار پذیرش آثار تغییر کرد، بار دیگر بخش «نگاه نو» از فراخوان فجر حذف شد و تنها سیمرغ ویژه‌ای به بهترین‌های این بخش تعلق پیدا کرد. این مسیر در جشنواره‌های چهلم و چهل‌ویکم هم دنبال شد.

جشنواره چهل‌ودوم و فرصت احیای «نگاه نو»

این روزها در حالی در آستانه برگزاری چهل و دومین جشنواره فیلم فجر قرار داریم که براساس اعلام رسمی دبیرخانه جشنواره ۱۰۶ تقاضا از سوی تهیه‌کنندگان فیلم‌های متقاضی حضور در جشنواره به دبیرخانه رسیده و از این تعداد ۵۱ فیلم مربوط به کارگردانان فیلم‌اولی است. این آمار چیزی در حدود ۵۰ درصد فیلم‌های متقاضی را شامل می‌شود و این یعنی ظرفیت ویژه‌ای که حالا بنابر گفته مجتبی امینی دبیر جشنواره قرار است ویترینی اختصاصی برای خود در جشنواره چهل‌ودوم داشته باشند.

 «تمساح» به کارگردانی جواد عزتی

از ۱۰۶ اثر متقاضی در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر ۵۱ فیلم مربوط به کارگردانان فیلم‌اولی است

نکته مهم اینکه در میان کارگردانان فیلم‌اولی‌ای که خبر رسیده در حال آماده‌سازی آثار خود برای جشنواره فجر هستند، نام‌های شناخته شده هم وجود دارد که می‌تواند منجر به رونق بخش «نگاه نو» شود.

جواد عزتی و بهرام افشاری دو بازیگر شناخته‌شده و تأثیرگذار سال‌های اخیر هستند که امسال بر کرسی کارگردانی تکیه زده‌اند؛ عزتی با «تمساح خونی» به تهیه‌کنندگی کامران حجازی و بهرام افشاری با «هفتاد سی»‌ به تهیه‌کنندگی ابراهیم عامریان در حال تجربه کارگردانی هستند.

مهدی شامحمدی هم که پیش‌تر حضوری درخشان در سینمای مستند داشت فیلم «مجنون» را به تهیه‌کنندگی عباس نادران با داستانی مرتبط با شهید مهدی زین‌الدین، به‌عنوان اولین فیلم خود مقابل دوربین برده است. بازیگر نقش شهید زین‌الدین در این فیلم سجاد بابایی است که سال گذشته برای فیلم «استاد» سیمرغ بلورین دریافت کرد.

 نمایی از فیلم «هفتاد سی»‌ به کارگردانی بهرام افشاری

رضا کشاورز هم یکی از کارگردانان فیلم‌اولی امسال است که پیش‌تر تجربه سریال‌سازی هم در کارنامه خود داشته و حالا فیلم اقتباسی «باغ کیانوش» را به تهیه‌کنندگی محمدجواد موحد با داستانی مرتبط با دهه ۶۰ به‌عنوان اولین فیلم بلند سینمایی خود به پایان رسانده است. تصاویری از نقش‌آفرینی شهرام حقیقت‌دوست و عباس جمشیدی‌فر در این فیلم منتشر شده است.

 سعید پور صمیمی در فیلم «پرویزخان»

علی ثقفی هم اولین فیلم خود با نام «پرویزخان» را به تهیه‌کنندگی عطا پناهی با نقش‌آفرینی سعید پورصمیمی در نقش اصلی در دست کارگردانی دارد.

فیلم سینمایی «آپاراتچی» هم اولین تجربه کارگردانی قربانعلی طاهرفر به تهیه‌کنندگی سجاد نصرالهی است که به‌عنوان یک فیلم کمدی در دست تولید است و احتمال رونمایی از آن در جشنواره وجود دارد.

در کنار این آثار حتما پروژه‌های فیلم‌اولی‌ دیگری هم این روزها در سکوت خبری مراحل تولید را سپری می‌کنند و هر یک می‌توانند تبدیل به اتفاقی ویژه در جشنواره فیلم فجر شوند. از این منظر است که به نظر می‌رسد احیای بخش «نگاه نو»‌ در دوره چهل‌ودوم می‌تواند فرصتی ویژه برای بهتر دیده شدن استعدادهای جوان در سینمای ایران باشد.

چند روز پیش بود که مجتبی امینی دبیر چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در دیدار با مدیران این رویداد ضمن اشاره به این نکته که «آثار متنوعی در این دوره خواهیم داشت و امیدواریم بتوانیم شرایطی را مهیا کنیم که فرایند اعلام نظر هیات انتخاب به خوبی طی شود.» تأکید کرد: امسال با توجه به حضور پررنگ فیلم‌اولی‌ها، بخش ویژه فیلم‌اولی‌ها به جشنواره اضافه خواهد شد که فیلم‌های جدی برای حضور در این بخش داریم.

رسانه سینمای خانگی- سلبریتی‌های فیلم‌اولی‌ فجر

سهم بالای فیلم‌اولی‌ها در ترکیب فیلم‌های متقاضی حضور در جشنواره چهل‌ودوم فیلم فجر در حالی است که در میان این کارگردان‌ها چهره‌های مطرح هم حضور دارند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، جشنواره‌های سینمایی در کنار فراهم آوردن فضایی برای رونمایی از تازه‌ترین تولیدات یک‌ساله سینما، فرصتی ویژه برای شناسایی استعدادهای جدید در عرصه فیلمسازی هم محسوب می‌شود و از این منظر در رویدادی با مختصات و اهمیت جشنواره فیلم فجر، همواره بخش مربوط به آثار کارگردانان فیلم‌اولی، مورد توجه بوده است.

هر چند بخش «فیلم‌اولی‌ها» یا آنچه در برخی دوره‌ها با عنوان «نگاه نو» از بخش «سودای سیمرغ» منفک می‌شد، به‌صورت مستمر در این رویداد حضور نداشته و به‌خصوص در دوره‌های اخیر شاید حذف این بخش بوده‌ایم اما به تازگی مسعود نجفی مدیر روابط عمومی جشنواره چهل‌ودوم در یک گفت‌وگوی رادیویی با اشاره به تعداد بالای تقاضا از سوی فیلم‌اولی‌ها، از احتمالی احیای این بخش با نظر هیأت انتخاب خبر داده است.

پیش از این سیمون سیمونیان به‌عنوان مدیر دبیرخانه جشنواره هم ضمن اشاره به ثبت ۱۰۶ تقاضا از سوی تهیه‌کنندگان فیلم‌های متقاضی حضور در جشنواره، اعلام کرده بود از این تعداد ۵۱ فیلم مربوط به کارگردانان فیلم‌اولی است و این آمار چیزی در حدود ۵۰ درصد فیلم‌های متقاضی را شامل می‌شود.

مسعود نجفی درباره میزان فیلم‌های راه‌یافته به جشنواره نیز گفته است: به روال هر سال، برای بخش اصلی جشنواره ۲۰ فیلم در نظر گرفته شده است اما براساس آئین‌نامه اگر تعداد فیلم‌های بخش اول به تعدادی برسد که لازم به جداسازی در بخشی مستقل باشد بخش «نگاه نو» راه‌اندازی می‌شود، این روند تصمیمی است که باید از سوی هیأت انتخاب اتخاذ شود و تا پایان موعد مقرر یعنی نیمه دی ماه اعلام می‌شود.

جواد عزتی در مقام کارگردان «تمساح خونی» را به فجر می‌رساند

هر چند تعداد قابل توجهی از پروژه‌های مربوط به فیلمسازان فیلم‌اولی به دلیل گمنام بودن سازندگانشان، فرآیند تولید را در سکوت خبری طی می‌کنند و در ایام جشنواره است که نام آن‌ها بر سر زبان می‌افتد اما در جشنواره چهل‌ودوم و براساس اخباری که تا به امروز از تولید پروژه‌ها مخابره شده است، احتمالاً شاهد حضور چند فیلمساز فیلم‌اولی اما شناخته شده هم خواهیم بود.

جواد عزتی و بهرام افشاری ۲ بازیگر شناخته‌شده و تأثیرگذار سال‌های اخیر سینمای ایران محسوب می‌شوند که هر ۲ این روزها مشغول ساخت اولین فیلم بلند سینمایی خود در مقام کارگردان هستند. عزتی فیلم «تمساح خونی» را با تهیه‌کنندگی کامران حجازی در دست کارگردانی دارد و بهرام افشاری هم فیلم «هفتاد سی» را با تهیه‌کنندگی ابراهیم عامریان کلید زده است و تصویربرداری آن همچنان ادامه دارد.

از نکات مرتبط با پروژه بهرام افشاری، علاوه‌بر همکاری‌اش با تهیه‌کننده فیلم «فسیل» نقش‌آفرینی مشترکش با هوتن شکیبا است که می‌تواند نشان از حال و هوای متفاوت این کمدی اجتماعی داشته باشد.

هوتن شکیبا در اولین فیلم بهرام افشاری نقش‌آفرینی می‌کند

یکی دیگر از فیلمسازان نام‌آشنا در حوزه سینمای مستند که حالا با اولین فیلم بلند سینمایی خود برای حضور در فجر دورخیز کرده است، محمد شامحمدی است. شامحمدی که پیش‌تر تجربه‌های موفقی را در سینمای مستند داشت، فیلم سینمایی «مجنون» را به تهیه‌کنندگی عباس نادران کلید زده و این فیلم قرار است با روایتی از زندگی شهید مهدی زین‌الدین در جشنواره فجر رونمایی شود.

از میان دیگر کارگردانان فیلم‌اولی که خبرهای مربوط به تولید آثارشان رسانه‌ای شده است می‌توان به رضا کشاورز اشاره کرد. فیلمسازی که پیش‌تر در زمینه ساخت فیلم‌های کوتاه همکاری‌هایی با باشگاه فیلم سوره داشت و حالا با تهیه‌کنندگی محمدجواد موحد، اولین فیلم بلند سینمایی خود با نام «باغ کیانوش» را کلید زده است. این فیلم که اثری اقتباسی است، قرار است در جشنواره چهل‌ودوم فیلم فجر رونمایی شود.

شهرام حقیقت‌دوست بازیگر اصلی فیلم سینمایی «باغ کیانوش» است که در کنار بازیگرانی همچون عباس جمشیدی‌فر و علیرضا آرا در این فیلم ایفای نقش کرده است.

شهرام حقیقت‌دوست در نمایی از «باغ کیانوش»

فیلم سینمایی «آپاراتچی» هم یک فیلم اقتباسی و کمدی است که خبر رسیده قرار است به‌عنوان اولین تجربه کارگردانی قربانعلی طاهرفر، به جشنواره فیلم فجر برسد. این فیلم را سجاد نصرالهی تهیه کرده است و باید دید به‌عنوان یک فیلم کمدی می‌تواند در ویترین جشنواره فیلم فجر به چشم بیاید؟

هنوز نمی‌توان درباره همه ۵۱ فیلم‌اولی متقاضی حضور در جشنواره چهل‌ودوم فیلم فجر نظر قطعی داد و همان‌طور که اشاره شد هنوز بخش زیادی از این آثار در سکوت خبری در حال طی کردن فرآیند تولید هستند اما آنچه مشخص است، در این دوره از جشنواره، کنجکاوی نسبت به آثار کارگردان‌های فیلم‌اولی سهم ویژه‌ای در شکل‌دهی به حال و هوای جشنواره خواهد داشت و باید دید آیا این کنجکاوی‌ها به هیجان کشف استعدادهای جدید هم منتهی خواهد شد؟

رسانه سینمای خانگی- ایلان ماسک فیلم می‌شود

فیلم اقتباسی زندگی نامه «ایلان ماسک» به کارگردانی «دارن آرونوفسکی» ساخته می شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از گاردین، پس از اینکه استودیوی مستقل «A24» سرانجام توانست حقوق کتاب زندگی نامه «ایلان ماسک»کارآفرین میلیاردر حوزه فناوری نوشته «والتر آیزاکسون» را به دست آورد، حالا «دارن آرنوفسکی» کارگردان نامزد اسکار برای این اقتباس سینمایی انتخاب شده است. 

«ایزاکسون» رئیس سابق و مدیر عامل CNN، نویسنده مجموعه‌ای از بیوگرافی‌ها از جمله «هنری کیسینجر»، «بنجامین فرانکلین» و «انیشتین» است. بیوگرافی پرفروش او در سال ۲۰۱۱ از «استیو جابز»، مدیر عامل اپل، در فیلم زندگینامه ای با همین عنوان در سال ۲۰۱۵ با بازی «مایکل فاسبندر» و «کیت وینسلت» با فیلمنامه ای از «آرون سورکین» و کارگردانی «دنی بویل» اقتباس شد.

«دارن آرونوفسکی» اخیراً فیلم «نهنگ» را با بازی «برندان فریزر» را کارگردانی کرده که «فریزر» برای بازی در این فیلم برنده اسکار بهترین بازیگر مرد شد و خود «آرنوفسکی» نیز پیش از این برای ساخت درام سیاه «قوی سیاه» با بازی «ناتالی پورتمن» و «ونسان کسل» نامزد اسکار بهترین کارگردانی شد.

«ایلان ماسک» ۵۲ ساله، در آفریقای جنوبی به دنیا آمد و بزرگ شد و به گفته ایزاکسون، از سوی پدرش از «شکنجه روحی» رنج میبرد. ماسک مدیرعامل و مدیر ارشد شرکت فناوری «SpaceX» و رئیس و مدیر ارشد شبکه اجتماعی X (توئیتر سابق) است. او همچنین مدیرعامل شرکت خودروسازی تسلا است، اما پس از یک سری پست‌های گمراه‌کننده در رسانه‌های اجتماعی، در سال ۲۰۱۸ در یک معامله با قانون گذاران مالی ایالات متحده، جریمه شد و مجبور به کناره‌گیری از سمت رئیس هیات مدیره این کمپانی شد. ماسک در حال حاضر با دارایی خالص ۲۲۳.۸ میلیارد دلار (۱۸۳.۲ میلیارد پوند) در رتبه اول فهرست میلیاردرهای فوربس قرار دارد.

رسانه سینمای خانگی- فرصت ناب فیلم کوتاه برای اقتباس

کارگردان فیلم کوتاه «نام، نام خانوادگی» گفت: به نسبت ظرفیت و فضای غنی ادبیات، ما در حوزه اقتباس جلو نیستیم. چراکه برخی از فیلمسازان ترجیح می‌دهند فیلمنامه تالیف خودشان باشد یا نویسندگان از اینکه داستانشان به فیلم تبدیل شود، استقبال نکنند.

به گزارش سینمای خانگی، نازنین چیت‌ساز که برگزیده بخش «کتاب و سینما» چهلمین جشنواره فیلم کوتاه شد، درباره اثر اقتباسی خود و تفاوت آن با اثر قبلی به ایرنا گفت: این فیلم کوتاه اقتباسی از یک نویسنده‌ داستان نویس جوان و خوش ذوق ایرانی به اسم محمدرضا زمانی است. بر خلاف تجربه‌ قبلی من در فیلم «پرتاب ناگهانی یک فیل» که اقتباسی از داستان کوتاه خارجی به اسم «تقسیم طولانی» اثر ری برد  بری بود.

وی افزود: موضوع هر دو فیلم‌ کوتاهی که ساخته‌ام روابط انسانی و احساسات درونی دو نفره در فضای خانواده است. با این تفاوت که فیلم قبلی رابطه بین یک زوج و این فیلم رابطه بین یک پدر و پسر است.

این کارگردان جوان در ادامه این بحث اضافه کرد: در فیلم کوتاه «پرتاب ناگهانی یک فیل» موضوع زوجی است که در آستانه جدایی به سر می‌برند، اما در پایان فیلم نسبت به این جدایی دچار مکث و تامل می‌شوند. اما در فیلم «نام نام‌خانوادگی» رابطه پدر و پسر در وضعیتی است که صمیمیت ندارد و فاصله‌ بین آنها قابل مشاهده است. قرار است این رابطه به خاطر مسیری که پدر شروع کرده و وارد جمع پسرها می‌شود، بازسازی ‌شود.

وی ادامه داد: به لحاظ حال‌وهوا و فضای کلی، داستان «نام نام‌خانوادگی» درفضایی شلوغ با جمعی از پسران جوان روایت می‌شود و این مساله به لحاظ کارگردانی برای من چالش بیشتری داشت؛ چون در فیلم کوتاه قبلی ماجرا صرفا بین دو زوج بود.

چیت‌ساز درباره فضای اقتباس در فیلمسازی اظهار کرد: به نسبت ظرفیت و فضای غنی ادبیات،ما در حوزه اقتباس جلو نیستیم فضای اقتباس معادله‌ بردبرد می‌خواهد، این معادله به طوری است که نویسنده از اینکه داستانش قرار است به فیلم تبدیل شود باید احساس خوبی داشته باشد و مطمئن باشد حقوق معنوی و مادی او رعایت می‌شود. علاوه بر این فیلمساز هم از این که از ظرفیت غنی ادبیات استفاده کند و فیلم‌هایی با ایده‌های جذاب موجود و با ارزش افزوده‌ برای داستان داشته باشد، رضایت کامل داشته باشد.

چیت‌ساز با اشاره به اینکه کوتاه یا بلند بودن داستان ربطی به موضوع ندارد، بیان کرد: در هر حال، تبدیل داستان به فیلمنامه راه سختی است. اما طی کردن مسیر و دیدن نتیجه‌ نهایی جذابیت فوق‌العاده‌ای دارد. حتی ممکن است به نوعی ارزش افزوده‌ای از سمت شما در داستان اتفاق افتاده باشد.

این کارگردان با اشاره به اینکه متاسفانه برخی از فیلمسازان منت بر سر نویسندگان می‌گذارند که از داستانشان فیلم بسازند، توضیح داد: این در حالی است که بخش اعظم کار توسط نویسنده خلق می‌شود! فیلمسازان فیلم کوتاه به دلیل کم‌هزینه‌تر بودن بهتر است که از اقتباس بهره ببرند، چون فرآیند جالبی است و نتیجه‌اش هم بی‌نظیر استفیلمسازان فیلم کوتاه به دلیل کم‌هزینه‌تر بودن بهتر است که از اقتباس بهره ببرند، چون فرآیند جالبی است و نتیجه‌اش هم بی‌نظیر است.

وی در ارتباط با زمان و شیوه پرداختن به داستان اقتباسی بیان کرد: ممکن است فقط موقعیت اولیه داستان برای شما جالب باشد و با الهام از آن، اقتباس آزاد داشته باشید. گاهی هم ممکن است انقدر کلیت داستان کامل و با جزییات تصویری باشد که احتیاج به کار بیشتری نداشته باشد. در این حالت شاید تصمیم شما این باشد که به اقتباس وفادار بمانید. در عین حال ممکن است از یک داستان کامل که خط پیرنگ درستی دارد؛ اقتباس آزاد داشته باشید.

کارگردان «نام،نام خانوادگی» درمورد بخش «سینما و کتاب» در جشنواره افزود: اینکه یک بخش به طور تخصصی و با داوری جدی روی فیلم اقتباسی کار کند، بسیار اتفاق خوبی است که در سال‌های گذشته نداشتیم‌. این کار باعث می‌شود فیلمسازان بیشتر به سمت این بخش بیایند و این نکته حائز اهمیتی است.

وی درباره استقبال مخاطبان جشنواره از آثار بخش «سینما و کتاب» که به سانس فوق العاده رسید، عنوان کرد: خوشحالم از اینکه فیلمم در این بخش حضور دارد و مورد توجه واقع شده است. همچنین اینکه فیلم به سانس فوق‌العاده رسید شاهدی بر این موضوع است که قالب فیلم استاندارد بوده و مخاطب کار را پسندیده است.

چیت ساز درباره ایده ساخت فیلم کوتاهش نیز توضیح داد: من این داستان کوتاه را سال قبل خواندم و موقعیت اولیه‌ جالبی برایم داشت. جزو داستان‌هایی بود که خیلی سهل و ممتنع به نظر می‌آمد. برای همین زمان زیادی گذشت و با همفکری حسن حبیب زاده به نتیجه رسیدیم که چگونه از کاری که هم سخت است و هم آسان اقتباس کنیم. حیف بود که در زمان کوتاه و قبل از رسیدن به طرح کلی کاری بکنیم. به همین دلیل حدود ۴ یا ۵ ماه قبل نگارش فیلمنامه شروع شد. این ایده که پسری در جمع دوستانش به سر می‌برد و در یک شب پدرش وارد جمع می‌شود و دیگر نمی‌رود؛ برایم موقعیت جالبی داشت.

رسانه سینمای خانگی- «صوراحیل» و توضیح مرگ برای یک کودک

اسماعیل عظیمی کارگردان فیلم کوتاه «صوراحیل» از آثار اقتباسی راه‌یافته به چهلمین جشنواره فیلم کوتاه تهران به ارایه توضیحاتی درباره این فیلم پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، اسماعیل عظیمی کارگردان فیلم کوتاه «صوراحیل» از آثار اقتباسی راه‌یافته به بخش «کتاب و سینما» در چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌کوتاه تهران، درباره اثر خود به مهر توضیح داد: حدود یک سال و نیم پیش بود که در مجموعه «خانه عقیق» یکی از دوستان‌مان که از رمان‌نویسان خوب کشور هم هستند، در جمع دوستان چند داستان را خواندند که داستان «صوراحیل» یکی از همان داستان‌ها بود. این داستان نوشته مهدی شریفی بود و وقتی من آن را شنیدم، تصمیم به اقتباس از آن در قالب یک فیلمنامه گرفتم.

وی ادامه داد: اینگونه نبود که من از ابتدا قصدم ساخت یک فیلم اقتباسی باشد بلکه بعد از مواجهه با این داستان بود که فضای فیلمنامه‌ای آن اثر و ظرفیت‌های تصویری‌اش، ذهنم را مشغول کرد. به ویژه که این داستان به دغدغه‌های شخصی من که مرتبط با فضاهای انسانی و اخلاقی است، نزدیک بود. شخصاً علاقه‌مند به داستان‌های بسیار ساده هستم که روایتی از درگیری‌های اخلاقی و درونی کاراکترها باشد. چیزی شبیه سینمای سیدرضا میرکریمی که شخصاً بسیار به آن علاقه‌مند هستم. آن داستان به آنچه من در سینما دنبال می‌کنم نزدیک بود و به همین دلیل سراغ آن رفتم.

عظیمی درباره داستان فیلم‌کوتاه «صوراحیل» هم گفت: روایت فیلم درباره مردی است که همسر جوانش را به‌صورت ناگهانی از دست می‌دهد. او باید به مهدکودک برود و فرزندش را به خانه بیاورد. او در مسیر رسیدن به خانه، فرصت دارد تا «مرگ» را به فرزندش توضیح دهد تا بعد خبر درگذشت مادرش را به او بدهد. در این فضا اتفاقات و چالش‌هایی برای این پدر رخ می‌دهد.

وی درباره وجه تسمیه فیلم هم توضیح داد: در داستان ما راحیل نام مادری است که فوت کرده است. بخش اول نام فیلم یعنی «صور» هم برگرفته از همان ترکیب صور اسرافیل است، همان فرشته‌ای که خبر از مرگ می‌دهد. اسرافیل فرشته‌ای است که وقتی دنیا به پایان برسد، با شیپور خود که نامش «صور» است، آغاز قیامت را اعلام می‌کند. ترکیب همین «صور» با نام کاراکتر مادر، تبدیل به نام «صوراحیل» شده که برای فیلم انتخاب کرده‌ایم.

این کارگردان سینمای کوتاه درباره اهمیت اقتباس در فرآیند فیلمسازی گفت: من تا پیش از این فیلم تجربه اقتباس نداشتم و پیش از این همواره تصور می‌کردم که این کار، کار ساده‌ای است. فکر می‌کردم داستانی در اختیار داریم که از ابتدا تا انتهایش را می‌دانیم و به‌راحتی می‌توان آن را تبدیل به فیلمنامه کرد. اما وقتی وارد این میدان شدم، دیدم همه سختی‌هایی که در فرآیند نگارش فیلمنامه اورجینال تجربه می‌کنیم، در نگارش فیلمنامه اقتباسی هم وجود دارد. داستان و رمان، فضایی درونی دارد و اگر بخواهد تبدیل به تصویر شود، سختی‌هایی دارد.

وی افزود: این سختی‌ها نه فقط کمتر از فرآیند نگارش فیلمنامه اورجینال نیست که گاهی بیشتر هم است چرا که فیلمنامه‌نویس باید میان لحظه‌های مختلف دست به انتخاب بزند و تصمیم بگیرد کدام لحظه‌ها را باید حذف و کدام لحظه‌ها را باید نگه دارد. با تمام این‌ها نگارش فیلمنامه اقتباسی برای من تجربه جذابی بود. خیلی این اتفاق را دوست داشتم و به همین دلیل هم سعی کردم بیشتر به سمت مطالعه فیلمنامه‌های اقتباسی بروم.

کارگردان فیلم کوتاه «صوراحیل» درباره راه‌یابی این اثر به بخش «کتاب و سینما» در چهلمین جشنواره فیلم‌کوتاه تهران هم گفت: نفس این اتفاق که بخش ویژه‌ای به فیلم‌های اقتباسی در جشنواره اختصاص پیدا کرده، اتفاق خوبی است و نشانه اهمیت دادن به سینمای اقتباسی است. شاید بتوان به همین بهانه فیلمنامه‌نویس باسابقه‌ای که در زمینه اقتباس تجربه هم داشته باشد، در جشنواره حاضر شده و درباره فیلم‌های این بخش جلسات آموزشی برگزار کند. اینکه کدامیک از این اقتباس‌ها موفق و کدام کمتر موفق بوده‌اند از موضوعاتی است که با حضور یک چهره متخصص می‌تواند مورد بررسی قرار بگیرد و درباره آن گفتگو داشته باشیم.

چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۲ برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- مروری بر شش دهه فیلمسازی مهرجویی

داریوش مهرجویی کارگردان مولف سینما در حالی در ۸۴ سالگی دارفانی را وداع گفت که طی ۶ دهه گذشته همواره حضوری فعال و تأثیرگذار در سینمای ایران داشت.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، کمتر از ۷۲ ساعت از اتفاق تلخ درگذشت داریوش مهرجویی و همسرش می‌گذرد و هنوز سینمای ایران از ابعاد این فاجعه، در بهت است، هنوز پیام‌های تسلیتی برای او صادر می‌شود و هنوز این سوال مطرح است که انگیزه قاتل یا قاتلانشان چه چیزی بوده است. در این میان تحلیل‌ها فراوان است، این تحلیل‌ها از صحبت‌های عامه مردم فراتر رفته و حتی پا به روزنامه‌ها و رسانه‌های رسمی هم گذاشته است، فقط کافی است سری به صفحه نخست روزنامه‌های صبح دیروز بزنید تا با گوشه‌ای از این تحلیل‌ها مواجه شوید.

این اتفاق به قدری تلخ بود که رئیس سازمان سینمایی در پیام رسمی خود، بر لزوم روشن شدن ابعاد این جنایت تأکید کرد و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم برای پیگیری ماجرای قتل داریوش مهرجویی و همسرش جلسه فوق‌العاده برگزار کرد.

با این همه اما آنچه باید بپذیریم، از دست دادن یکی از کارگردانان کهنه‌کار و تأثیرگذار سینمای ایران است. کارگردانی مولف که با آنکه فیلم‌های متاخرش حتی سخت‌ترین هوادارانش را هم راضی نمی‌کرد اما نمی‌توان کتمان کرد که از چهره‌های شاخص جریان موج نو در سینمای پیش از انقلاب بود و در سال‌های پس از انقلاب هم همچنان در عرصه فیلمسازی فعال بود و آثار تاثیرگذاری خلق کرد.

در این گزارش، مروری کوتاه بر کارنامه این هنرمند فقید داشته‌ایم.

داریوش مهرجویی که در جوانی برای تحصیل در رشته فلسفه به کالیفرنیا رفته بود، در اواسط دهه ۴۰ به ایران بازگشت و در اولین تجربه فیلم «الماس ۳۳» را کارگردانی کرد. فیلمی بسیار پرهزینه که در گیشه شکست خورد و نتوانست توجه ویژه‌ای را هم از سوی علاقه‌مندان سینما به سمت خود جلب کند.

او ۲ سال بعد، با همکاری غلامحسین ساعدی، فیلمنامه «گاو» را در قالب اقتباسی از مجموعه داستان «عزاداران بیل» نوشت و اینگونه یکی از مهمترین فیلم‌های کارنامه خود را در حالی که هنوز از مرز ۳۰ سالگی عبور نکرده بود، کارگردانی کرد.

عزت‌الله انتظامی در نمایی از فیلم «گاو»

فیلم «گاو» با بازی درخشان عزت‌الله انتظامی، از آثار شاخص موج نوی سینمای ایران بود که در تقابل با سینمای مبتذل پیش از انقلاب شکل گرفته بود. پخش تلویزیونی فیلم «گاو» در اولین ماه‌های پس از انقلاب و مهر تأیید امام خمینی (ره) بر آن، به‌عنوان سینمایی که می‌تواند در جمهوری اسلامی ایران استمرار پیدا کند، به این فیلم جایگاهی تاریخی هم داد.

مهرجویی یک سال بعد از «گاو» براساس فیلمنامه‌ای از علی نصیریان، فیلم «آقای هالو» را کارگردانی کرد که نصیریان خود ایفاگر نقش اصلی آن هم بود.

در نخستین سال از دهه ۵۰ مهرجویی در همکاری دیگری با علی نصیریان به عنوان بازیگر نقش اصلی، فیلم اقتباسی «پستچی» را کارگردانی کرد اما اتفاق ویژه در کارنامه فیلمسازی این کارگردان در دهه ۵۰، در سال ۵۳ رقم خورد.

فیلم سینمایی «دایره مینا» حاصل اقتباس دیگری از قصه‌های غلامحسن ساعدی در کارنامه مهرجویی بود. فیلمی با سوژه تلخ و مرتبط با معضلات اجتماعی که براساس برخی روایت‌ها، بازتاب‌های رویکرد انتقادی آن بود که منجر به تسریع در تأسیس سازمان انتقال خون ایران شد.

داریوش مهرجویی در پشت صحنه «دایره مینا»

«دایره مینا» دومین فیلم توقیفی کارنامه مهرجویی بعد از «گاو» محسوب می‌شود به نحوی که صدور پروانه نمایش برای آن سه سال طول کشید و مدیریت وقت سینمای ایران تمایلی به اکران عمومی آن نداشت. فیلم بعدها در جشنواره‌های خارجی هم خوش درخشید و در سال ۵۷ توانست به اکران عمومی برسد.

«مدرسه‌ای که می‌رفتیم» عنوان آخرین فیلم داریوش مهرجویی در دهه ۵۰ و اولین فیلم رسمی‌اش در سال‌های پس از پیروزی انقلاب است. فیلمی که مانند آثار قبلی مهرجویی همچنان علی نصیریان و عزت‌الله انتظامی در آن ایفای نقش می‌کردند و داستانش مرتبط با حال و هوای انقلابی آن سال‌های ایران بود.

در سال‌های پایانی دهه ۵۰ و ابتدای دهه ۶۰ داریوش مهرجویی برای مقطعی کوتاه به فرانسه مهاجرت می‌کند اما بازگشت او به میدان کارگردانی سینما در میانه دهه ۶۰ منجر به اتفاقاتی ویژه در کارنامه این فیلمساز می‌شود.

«اجاره‌نشین‌ها» به‌عنوان یکی از موفق‌ترین فیلم‌های کمدی سینمای بعد از انقلاب، در سال ۶۵ و براساس طرحی که داریوش مهرجویی در پاریس نوشته بود، به تولید رسید که در آن شاهد درخشش بازیگرانی همچون عزت‌الله انتظامی، اکبر عبدی، حمیده خیرآبادی و فردوس کاویانی بودیم. فیلم هر چند مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت اما منتقدانی هم داشت که شاخص‌ترین آن‌ها محسن مخملباف بود.

اکبر عبدی در نمایی از «اجاره‌نشین‌ها»

مخملباف در نامه‌ای معروف به مدیریت وقت بنیاد سینمایی فارابی در واکنش به فیلم «اجاره‌نشین‌ها» نوشت: «دو ساعت پیش که فیلم را دیدم حاضر بودم به خودم نارنجک ببندم و مهرجویی را بغل کنم و با هم به آن دنیا برویم.»

مهرجویی در گام بعدی خود فیلم «شیرک» را با فیلمنامه مشترکی با کامبوزیا پرتوی و به تهیه کنندگی مسعود کیمیایی ساخت که از معدود فیلم‌های نوجوانانه کارنامه این فیلمساز هم محسوب می‌شود.

سال ۶۸ اما سالی است که «هامون» در سینمای ایران متولد می‌شود. فیلمی مهم در تاریخ سینمای ایران که داریوش مهرجویی با نقش‌آفرینی درخشان و ماندگار خسرو شکیبایی آن را کارگردانی کرد و همچنان از نگاه برخی منتقدان، شاخص‌ترین فیلم کارنامه این فیلمساز محسوب می‌شود. همان فیلمی که هنوز هم که هنوز است بریده‌هایش در شرایط مختلف در فضای مجازی دست به دست می‌شود.

«بانو»، «سارا» و «پری» عناوین فیلم‌هایی است که داریوش مهرجویی در سال‌های ابتدایی دهه ۷۰ کارگردانی کرد و همان‌طور که از عناوین آن‌ها مشخص است، وجه بارز آن‌ها تمرکز بر دنیای قهرمانان زن بود.

در ادامه همین مسیر هم فیلم «لیلا» در سال ۷۵ ساخته شد که جایگاه لیلا حاتمی را بعد از ۲ تجربه همکاری با پدرش زنده‌یاد علی حاتمی، به‌عنوان یکی از بازیگران تأثیرگذار، در سینمای ایران تثبیت کرد.

لیلا حاتمی در نمایی از فیلم «لیلا»

«درخت گلابی» را هم داریوش مهرجویی با اقتباس از داستانی به قلم گلی ترقی در سال ۷۶ کارگردانی کرد. فیلمی که با روایت سرگشتگی‌های یک نویسنده، همچنان بخشی از دغدغه‌های فلسفی مهرجویی در سینما را نشان می‌داد.

«دختر دایی گم‌شده» و «میکس» را هم مهرجویی در سال‌های پایانی دهه هفتاد کارگردانی کرد.

دهه هشتاد را مهرجویی با کارگردانی فیلم تلخ و تکان‌دهنده «بمانی» آغاز کرد. فیلمی اپیزودیک با روایت‌هایی از دخترانی که قربانی تنگ‌نظری بزرگ‌ترهای خود می‌شوند.

۲ سال بعد اما فیلمی با حال و هوای کاملاً متفاوت با امضای مهرجویی به سرانجام رسید؛ «مهمان مامان» در سال ۸۲ و در قالب اقتباس از داستانی به قلم هوشنگ مرادی کرمانی کارگردانی شد. پروژه‌ای که مهرجویی نسخه‌ای سریالی از آن را هم در اختیار تلویزیون قرار داد و در اکران عمومی هم یکی از موفق‌ترین آثار این فیلمساز در برقراری ارتباط با مخاطب عام بود.

داریوش مهرجویی در پشت‌صحنه «سنتوری»

سه سال بعد اما نوبت به جنجالی‌ترین فیلم کارنامه این فیلمساز رسید. در سال ۸۵ فیلم «سنتوری» در جشنواره فیلم فجر رونمایی شد و علاوه‌بر سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد برای بهرام رادان، سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را هم به دست آورد. اما فیلم نتوانست به راحتی وارد چرخه اکران عمومی شود و حاشیه‌ها باعث توقیف آن شد. بعدها نسخه قاچاق فیلم به‌صورت گسترده در دسترس مخاطبان قرار گرفت.

بعد از حواشی فیلم «سنتوری» در نیمه دوم دهه هشتاد، مهرجویی ۲ فیلم «طهران، تهران» و «آسمان محبوب» را ساخت که هیچ‌یک آثاری درخور توجه در کارنامه این فیلمساز به حساب نیامدند.

گویی بعد از حواشی فیلم «سنتوری» مسیر فیلمسازی داریوش مهرجویی به سمت و سویی رفت که دیگر نتوانست به دوران اوج خود بازگردد. او در دهه ۹۰ چهار فیلم «نارنجی‌پوش»، «چه خوبه که برگشتی»، «اشباح» و «لامینور» را کارگردانی کرد که هیچ‌کدام حتی علاقه‌مندان پیگیر سینمای ایران این فیلمساز را هم راضی نکرد.

نمایی از «لامینور» آخرین فیلم داریوش مهرجویی

زنده‌یاد داریوش مهرجویی ۶ دهه از ۸ دهه عمر خود را به فیلمسازی و سینما اختصاص داد و هیچ‌گاه از کسب تجربه‌های تازه در این عرصه، خسته نشد. او فیلمسازی بود که با تمام فراز و فرودها در کارنامه‌اش، خاطرات بسیاری را برای سینمادوستان ایرانی به یادگار گذاشته است. او به معنای واقعی یک عاشق سینما بود.

رسانه سینمای خانگی- «شرط بندی» کار جدید اسکورسیزی

مارتین اسکورسیزی در مصاحبه ای جدید اعلام کرد که اقتباس او از رمان «شرط بندی» نوشته «دیوید گرن» فیلم بعدی او خواهد بود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ورلد آو ریل، «مارتین اسکورسیزی» در مصاحبه ای جدید با ساندی تایمز لندن اعلام کرد که اقتباس او از رمان «شرط بندی» فیلم بعدی او خواهد بود و کمپانی اپل مسئولیت ساخت این فیلم اقتباسی را با حضور «لئوناردو دی کاپریو» بر عهده خواهد داشت. 

کتاب غیرداستانی «شرط بندی: داستان کشتی غرق شده، شورش و قتل» اخیرا توسط اسکورسیزی به صورت فیلمنامه اقتباس شده است.

داستان کتاب در دهه ۱۷۴۰ اتفاق می‌افتد و درباره ماجرای غرق شدن یک کشتی و شورشی است که پس از آن در سال ۱۷۴۱ روی داد. 

گزینه پشتیبان برای اسکورسیزی در صورتی اگر پروژه «شرط‌بندی» به نتیجه نرسد، ممکن است فیلمی با عنوان «خانه» باشد، اقتباسی از رمان نوشته «مریلین رابینسون» که اسکورسیزی با «تاد فیلد» کارگردان فیلم «TAR» و «کنت جونز» روی آن کار کرده است. 

جدیدترین فیلم اسکورسیزی با عنوان «قاتلان ماه کامل» از چند روز دیگر (۲۰ اکتبر) اکران عمومی خود را در آمریکا آغاز خواهد کرد. 

این فیلم که نخستین نمایش جهانی خود را در بخش خارج از مسابقه هفتاد و ششمین جشنواره فیلم کن تجربه کرد، برگرفته از کتاب پرفروش غیرداستانی نوشته «دیوید گرن» با همین عنوان و فیلم‌نامه‌ای از اسکورسیزی و اریک راث ساخته شده است و روایتگر داستان قتل چندین نفر در منطقه نفت‌خیز اوسیج در اوکلاهاما در دهه ۱۹۲۰ است.

عنوان فرعی این کتاب «قتل‌های اوسیج و تولد اف‌بی‌آی» است، در حالی که فیلم عمدتاً بر آنچه در اوکلاهاما اتفاق می‌افتد تمرکز دارد.

نمایش اولیه این فیلم ۲۰۶ دقیقه‌ای در کن با تمجید منتقدان و مخاطبان همراه شد و نام این فیلم را به عنوان یکی از پیشگامان زودهنگام فصل جوایز سینمایی ۲۰۲۴-۲۰۲۳ سر زبان‌ها انداخت. در این فیلم که ۲۰۰ میلیون دلار برای ساخت آن هزینه شده، «لئوناردو دی کاپریو» در نقش «ارنست برکهات» بازی می‌کند که خواهرزاده یک دامدار قدرتمند به نام «ویلیام هیل» با نقش‌آفرینی «رابرت دنیرو» است. «لیلی گلداستون» نیز در نقش همسر «دی کاپریو» بازی می‌کند. 

خروج از نسخه موبایل