رسانه سینمای خانگی- کیارستمی حتی اسکورسیزی را هم جذب کرد

مارتین اسکورسیزی که خود از تاثیرگذارتربن سینماگران در قید حیات جهان است، زمانی از رسیدن به خلوص و سادگی بسیار پیچیده در آثار کیارستمی به عنوان منبع الهام خود سخن گفته بود.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، برای بیش از ۵۰ سال، «مارتین اسکورسیزی» برخی از مسحورکننده‌ترین لحظات سینمایی را که جهان تاکنون شناخته به مخاطبان ارائه کرده است. این سینماگر مولف متولد نیویورک با فیلم هایی چون «خیابان‌های پایین‌شهر»، «رفقای خوب»، «راننده تاکسی»، «گاو خشمگین» و «گرگ وال استریت» همواره در ارائه برخی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینما موفق بوده است.

در حالی که به راحتی می‌توان گفت «اسکورسیزی» یکی از تأثیرگذارترین کارگردانان تمام دوران است، او همچنان یک مخاطب سینماست و به همین دلیل، از فیلمسازان بزرگی چون «آکی‌را کوروساوا»، «اینگمار برگمان» و «جان فورد» الهام گرفته است.

اما یکی از جالب‌ترین تاثیرات روی «اسکورسیزی» از سوی کارگردان فقید ایرانی عباس کیارستمی است. او زمانی در این‌باره بیان کرده بود: «وقتی فیلم‌های کیارستمی را می‌بینم، وقتی زیر درختان زیتون را می‌بینم، وقتی ABC آفریقا یا خانه دوست کجاست؟ یا باد ما را خواهد برد یا هر یک از این فیلم‌ها را می‌بینم، متوجه می‌شوم که می‌خواهم با شخصیت‌ها در این فیلم‌ها وقت بگذرانم.»

اسکورسیزی گفته بود: «گذراندن وقت با روح آن فیلم‌ها و آن دنیاها مانند یک پاکسازی بود. روحیه هنری که باعث می‌شود مردم دنیا را به شیوه‌ای جدید، باطراوت و امیدوارکننده ببینم. ظاهرا فیلم‌های کیارستمی در زندگی شخصی کارگردان تأثیر بسزایی داشته است».

عباس کیارستمی از دهه ۱۹۷۰ فیلم می‌سازد، اما اولین‌بار برای سه‌گانه کوکر خود بین سال‌های ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۴ شامل فیلم‌های «کلوزآپ»، «باد ما را خواهد برد» و «طعم گیلاس» شناخته شد که فیلم آخر این سه‌گانه در سال ۱۹۹۷ نخل طلای جشنواره کن را از آن خود کرد و مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. فیلم‌های او اغلب در قالب‌هایی به سبک مستند داستان‌هایی را در مناطق روستایی روایت می‌کند.

اما نکته مهم در مورد کیارستمی برای اسکورسیزی این است که چگونه فیلم‌های او ماهیت پیچیده خلوص را از طریق روایتی بسیار ساده و تصویری به تفصیل شرح می‌دهند. اسکورسیزی در این‌باره می‌گوید: «سادگی، البته با کیارستمی از سادگی صحبت می‌کنیم. خلوص یک کلید است، اما آسان نیست».

اسکورسیزی در ادامه به چند فیلم کیارستمی اشاره می‌کند که به نظر می‌رسد مظهر آن سادگی بسیار پیچیده هستند و خاطرنشان می‌کند: «بسیاری از فیلم‌های عباس پیچیده است. طعم گیلاس بسیار پیچیده است. کپی برابر اصل، که فیلم زیبایی است، مطمئناً پیچیده است، اما برای رسیدن به هسته اصلی این فیلم‌ها، باید از سطوح اولیه عبور کرد».

کیارستمی در کارنامه‌ فیلم‌سازی‌اش ساخت فیلم‌های کوتاه «نان و کوچه»، «زنگ تفریح»، «تجربه»، «دو راه حل برای یک مساله» و… و فیلم‌های بلند «گزارش» ۱۳۵۶، «اولی‌ها» ۱۳۶۲، «خانه‌ دوست کجاست؟» ۱۳۶۵، «مشق شب» ۱۳۶۶، «کلوزآپ، نمای نزدیک» ۱۳۶۸، «زندگی و دیگر هیچ» ۱۳۷۰، «زیر درختان زیتون» ۱۳۷۳، «طعم گیلاس» ۱۳۷۶، «باد ما را خواهد برد» ۱۳۷۷ و «ABC آفریقا» ۱۳۷۹ را دارد و آخرین فیلم او با عنوان «۲۴ فریم» پس از درگذشت او در سن ۷۶ سالگی، رونمایی شد.

رسانه سینمای خانگی- فیلمساز تجربی به قضاوت دیگران توجهی ندارد

احمدرضا درویش در کارگاه انتقال تجربه‌ای که همزمان به هفته فیلم هنروتجربه شیراز، برگزار شد، تاکید کرد که کار یک فیلمساز تجربی، توجه کردن به قضاوت دیگران نیست.

اولین کارگاه “انتقال تجربه” هفته فیلم هنر و تجربه” شیراز، با حضور احمدرضا درویش کارگردان سینما در سالن سینما فرهنگ این کلانشهر برگزار و با استقبال خوب علاقه‌مندان مواجه شد.

احمدرضا درویش ابتدا درباره فعالیت‌های کارگردانی خود و ساخت آثار سخت، گفت: اینکه انسان به سراغ کاری می‌رود، به جهان‌بینی، تربیت، سلوک، نگاه به اطراف و تلقی‌اش از اثری که می‌گذارد، بستگی دارد. مثلا ما کشاورزان بسیاری داریم اما شاید کسی دوست داشته باشد در طول چهار فصل از خاک برداشت کند، اینکه کشاورزی بخواهد در این زمینه فعالیت کند با کسی که می‌خواهد تنها پسته و گردو بکارد متفاوت است، این مساله به معنی بی ارزش بودن فعالیت کشاورزان چهار فصل نیست بلکه به نگاه و کشش او وابسته است.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی گروه سینمایی هنرو تجربه، درویش ادامه داد: ما در حوزه‌های مختلف مثل ادبیات، معماری و… دائما با مجموعه‌ای از پدیده‌ها مواجه هستیم، کم‌تر پیش می‌آید که وقتی با این پدیده‌ها روبه‌رو می‌شویم به کسانی که این پدیده‌ها را خلق کرده‌اند، فکر کنیم؛ اینکه خالق اثر هنگام خلق به چه چیزی فکر کرده، در چه موقعیتی بوده و هندسه ذهنش چه بوده است. زمانی که رابطه اثر با صاحب اثر را متوجه نمی‌شویم وارد دیدگاهی انتزاعی می‌شویم، مگر می‌شود صاحب اثر را جدا از اثر دید؟ یادمان باشد، روزی می‌رسد که ما نخواهیم بود، درباره دوره‌ای که ما برای آن انتخاب شده‌ایم، ۶۰۰ سال آینده قضاوت خواهد شد.

کارگردان «رستاخیز» خاطرنشان کرد: بخش زیادی از انرژی جوانان فعال سینمایی که برای ورود به جهان حرفه‌ای سینما کار تجربیِ جدی انجام می‌دهند، صرف قضاوت کارهای یکدیگر می‌شود در صورتی که کار فیلمساز این نیست؛ کار فیلمساز درک و بیان حقیقت از دریچه نگاه خود با موضوعات مختلف و فرم سینماست، هر فیلمسازی ترجمان خاص خود را دارد، دغدغه اصلی فیلمساز باید صرف این بخش شود. مگر می‌شود یک تصنیف ماندگار تاریخی ساخته شود و صاحب اثر، فردی معمولی باشد؟ اثری ماندگار است که از ذهن موثر تابیده باشد.

لباس هنر باید در قامت هنرمند اندازه و قابل تشخیص باشد

درویش درباره جایگاه هنرمند و خالق تاکید کرد: مرتبت هنرمندی یعنی هنرمند به جایگاهی از نگاه به هستی می‌رسد، خودش را در جریان هستی طوری پیدا می‌کند که لباس هنر در قامت او اندازه و قابل تشخیص است، وقتی لباس هنر قابل تشخیص و در قواره اندام یک هنرمند بریده و دوخته شود، آثار بزرگی مثل «شاهنامه»، «مثنوی معنوی»، «فیه ما فیه» و بسیاری از آثار مهم و ماندگار دیگر، ایجاد خواهد شد. پس قبل از فیلمساز شدن باید به مساله مرتبت هنرمندی توجه شود.

این فیلمساز در ادامه تصریح کرد: شما فیلمساز هستید و همه پدیده‌های جهان برای شما مواد و دست‌مایه‌هایی هستند تا اثری را تولید کنید و عصاره اصلی در ذهن شما را برای تولید اثر ایجاد کنند. جریان نقد در جهان تولید اثر نیست، ما باید اثری را برای نقد شدن تولید کنیم. البته فیلمساز وظیفه دارد به‌وسیله اثری که تولید می‌کند، چیزهایی را نقد کند. نگاه‌های ژورنالیستی، نگاه فیلمساز نیست. هرگاه خواستید بدانید در چه بستری از سینما حرکت کنید، به مسائلی که می‌شنوید و در ذهن‌تان می‌نشیند اما شما را به موضع‌گیری وادار نمی‌کند و یک افقی واقعی را ترسیم می‌کند، توجه کنید.

او توضیح داد: فضای فکری و حرف‌هایی که از گوشه و کنار می‌شنوید، از جنس کوچه هنر نیست؛ عرصه محل هنر کشف و شهود، دستیابی به جریان حقیقت هستی و رسیدن به مرحله تسلیم است به‌طوری که به جایی می‌رسید که دیگر نمی‌توانید موضوع موجود در ذهن‌تان را نسازید. شما صیاد نیستید بلکه صید هستید چراکه در رابطه شناخت هنرمند از خود و جهان پیرامونش اتفاقی رخ داده است. واقعیت‌های جهان اطراف مثل جهان دیجیتال و هوش مصنوعی، ما را به سمت وادادگی عضلانی می‌برد اما هنرمند، عضلات روانی و ذهنی خود را محکم می‌کند پس کار سختی در پیش دارد.

آثاری که بعد از انقلاب تولید و ماندگار شده، تهیه‌کننده درجه یکی داشته‌اند

کارگردان «دوئل» در بخش دیگری از صحبت‌هایش درباره سال‌های ابتدایی فعالیت هنری‌اش بیان کرد: قرار شد بعد از انقلاب، سینمای دیگری پایه‌ریزی شود اما هیچ زیرساخت، طراحی و افقی از سینمای جدید وجود نداشت، در چنین فضایی، هسته مقاومی وجود داشت و اصلا اجازه ورود به نیروهای جوان و دارای انگیزه‌های متفاوت نمی‌داد.

درویش ادامه داد: سینمای ایران در حال حاضر حداقل ۳۰ الی ۴۰ فیلمبردار درجه یک دارد، قبل از انقلاب نیز فیلمبردار خوب وجود داشت اما قابل مقایسه با وضعیت فعلی نیست، این مساله در زمینه طراحی صحنه، تدوین، موسیقی و… نیز وجود داشت.

همچنین در بخش طراحی صحنه باید گفت که اصلا چنین رشته‌ای در سینما به‌طور حرفه‌ای وجود نداشت و اساسا قرار نبود که اتفاقات جدی‌ای رخ دهد. در عرصه بازیگری و فهمی که از مقوله تولید و تهیه‌کنندگی در کشور وجود دارد، دچار پیشرفت قابل ملاحضه‌ای بوده‌ایم. آثاری که بعد از انقلاب تولید و ماندگار شده، بدون شک تهیه‌کننده درجه یکی داشته‌اند که در چهل سال اخیر به دست آمده‌اند. البته باید گفت که هنوز چالش‌ها و حفره‌های بسیار جدی‌ای در سینما وجود دارد.

این کارگردان در بخش دیگری از صحبت‌هایش درباره چگونگی انتخاب عوامل و ورود به فیلم تصریح کرد: انتخاب عوامل مربوط به بخش تولید است؛ برای جاده‌ای که می‌خواهید بکشید تا به آدرس مورد نظر برسید، به تشخیص کارشناسی نیاز دارید. فیلمساز و مولف با عناصری که در خدمت یک فیلم قرار می‌گیرند، تفاوت دارد؛ مهم‌ترین تفاوت او این است که امضاکننده اثر است درصورتی که به عوامل دیگر گفته می‌شود که چگونه و در کجای کار به درستی حضور داشته باشند، این نکته، تفاوت مهمی است که در همه بخش‌های هنر و خالقان آن وجود دارد.

کارگردان «سرزمین خورشید» تاکید کرد: باید به جایی برسید که صحنه خودش بخواهد چگونه آن را فیلمبرداری کنید، تا وقتی که مریض نشوید، حال‌تان بد نشود، گرفتار نشوید و حلقه کاری که می‌خواهید انجام دهید، گلوی‌تان را فشار ندهد، فیلم‌تان، فیلم نمی‌شود به همین دلیل می‌شنویم که بسیاری از آثار مهم دنیا، آثاری هستند که ساخته نشده‌اند.

این کارگردان سینما درباره تفاوت فیلم‌های «دوئل» و «رستاخیز» توضیح داد: «دوئل» تعبیر و نگاه من به جنگ است که کاملا واقعی نیست و متاثر از آن است. در «رستاخیز» تلاش شد که به تاریخ توجه اساسی شود اما به این معنا نیست که از جریان خیال جدا شود، در جاهایی که تاریخ اجازه می‌داد و سکوت شده بود، درام شکل می‌گیرد و من توانستم که مظروف ذهن خود را به کار بیندازم.

به گزارش ایسنا، هفته فیلم هنر و تجربه شیراز با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس، گروه سینمایی هنر و تجربه، مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی و انجمن سینمای جوانان فارس برگزار می‌شود.

در این رویداد کارگاه با موضوع انتقال تجربه کارگردانی توسط احمدرضا درویش برگزار شد و در روزهای آینده کارگاه‌های انتقال تجربه، معنا و فرم در فیلم توسط علی روئین‌تن، ساخت مستند علمی توسط سیاوش صفاریان‌پور و تصویربرداری و نورپردازی خلاقانه در سینما توسط هاشم مرادی برگزار خواهد شد.

انتهای پیام

رسانه سینمای خانگی- سکوت سینما در مواجهه به اربعین

مسعود دهنوی مستندساز در خصوص لزوم توجه به راهپیمایی عظیم اربعین حسینی (ع) در سینما و تلویزیون گفت: تولید فیلم در رابطه با موضوع اربعین از نظر کمی و کیفی به جایی که باید نرسیده است و این در حالی است که پرداختن به این موضوع در تمامی عرصه های فرهنگی، هنری و رسانه ای بسیار حائز اهمیت است.

به گزارش سینمای خانگی، کارگردان مستندهای «میزبان»، «میهمان»، «تصحیح فاتحه» و «همسفران جابر» که همگی با موضوع اربعین حسینی (ع) تولید شده اند در گفتگو با سینماپرس، افزود: ما فیلمسازان بسیار خوبی داریم که تمایل دارند در خصوص موضوع اربعین حسینی (ع) با تمام جان و وجودشان فیلم بسازند اما متأسفانه یا نهادها از این افراد برای تولید اثرشان حمایت نمی کنند و یا آنقدر بودجه های اندکی برای تولید این آثار اختصاص می دهند که ماحصل کار به دلیل کمبود شدید بودجه، نیرو و امکانات لجستیکی معمولی می شود.

وی ادامه داد: متأسفانه نهادها و ارگان هایی که به موضوع اربعین حسینی (ع) ورود می کنند بیشتر به دنبال کارهای گزارشی هستند و چندان دغدغه ای برای تولید یک کالای ماندگار فرهنگی ندارند.

این سینماگر در بخش دیگری از این گفتگو با بیان اینکه اهمیت هر سوژه و موضوعی به میزان افرادی است که با آن موضوع درگیر هستند اظهار داشت: وقتی میلیون ها نفر از مردم با موضوع اربعین درگیر هستند مدیران فرهنگی باید از تولید آثار با این سوژه حمایت ویژه کنند.

دهنوی تأکید کرد: اگر ما در هر کاری که می خواهیم انجام دهیم، خواه تولید فیلم مستند باشد یا فیلم داستانی و سریال تلویزیونی و یا حتی کارهای خبری اعم از گزارش های تصویری و نوشتاری و… مردم را مبنا قرار دهیم و بنای مان بر این باشد که اثرمان را برای مردم تولید کنیم، میزان اهمیت اثرمان مشخص می شود.

این فیلمساز جوان در پایان این گفتگو متذکر شد: میزان اهمیت موضوع اربعین به چند میلیون زائری است که هر ساله با تمام وجودشان از ایران به عراق می روند. پرسش بنده از مسئولان فرهنگی این است چطور وقتی یک موضوع فقط ۵۰۰ هزار نفر از افراد جامعه را درگیر می کند چندین اثر راجع به آن می سازند و بودجه های هنگفتی به آن اختصاص می دهند اما وقتی سالانه چندین میلیون زائر به صورت مستقیم از ایران برای زیارت به کربلا می روند و بخش کثیری از جامعه با این موضوع درگیر هستند هیچ کس حمایتی از تولید فیلم در این زمینه نمی کند؟ بدیهی است وقتی این تعداد از مردم با این موضوع درگیر هستند باید نهادها و ارگان ها به میدان بیایند و تمام امکانات شان را برای تولید این آثار در اختیار سینماگران دغدغه مند بگذارند.

رسانه سینمای خانگی- فیلم کوتاه می‌تواند ر وند سینمای بلند را تغییر دهد

مهرداد خوشبخت نویسنده و کارگردان سینما که کار خود را از دوره‌های فیلمسازی انجمن سینمای جوانان ایران آغاز کرده معتقد است سینمای کوتاه و فیلمسازانش همواره در سینمای بلند جریان‌ساز بوده‌اند.

به گزارش سینمای خانگی از ستاد خبری چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، مهرداد خوشبخت کارگردان سینما که در آخرین تجربه سینمایی خود فیلم «گل‌های باوارده» را به جشنواره فیلم فجر آورده بود از دانش‌آموختگان انجمن سینمای جوانان ایران است که از استان خوزستان وارد دوره‌های انجمن شده است. او درباره ورودش به این نهاد سینمایی گفت: سال 1359 که جنگ شروع شد خانواده ما جنگ‌زده شد؛ ما از آبادان به چند شهر رفتیم و در نهایت در اهواز ماندیم.

او افزود: اولین دوره سینمای جوان بعد از انقلاب در اهواز سال 1364 راه افتاد. ما اولین گروهی بودیم که در این دوره شرکت کردیم و امتحان دادیم و گزینش شدیم. البته من به شخصه به دلیل شرایط جنگی آن ایام نتوانستم دوره سینمای جوان اهواز را کامل سپری کنم.

این کارگردان سینما عنوان کرد: اما خودم مراوداتی داشتم که همواره در مسیر اهواز ـ تهران تردد می‌کردم. سال 1368 یک فیلم کوتاه 16 میلی‌متری به‌نام «نان‌آور» در مرکز گسترش سینمای تجربی کار کردم؛ تجربه تدوین فیلم‌های 8 میلی‌متری هم داشتم ولی فیلم «نان‌آور» اولین کار جدی‌ام بود که متاسفانه با مشکلاتی روبرو شد. باند صدای فیلم گم شد و کار چندسالی عقب افتاد و در نهایت سال 1378 آماده شد. در این فاصله سال 1373 دوباره عزم‌ خودم را جزم کردم تا یک کار بومی بسازم؛ با بچه‌های خوزستان فیلمی به اسم «جنایت موجه» تولید کردیم. این فیلم که درباره مسائل بومی خوزستان بود، سکوی پرتاب من به فیلمسازی حرفه‌ای در تهران شد.

خوشبخت به تشریح اتفاقات فیلم «جنایت موجه» پرداخت و ادامه داد: فیلم جنایت موجه پیرامون موضوع قتل‌های ناموسی بود و در جشنواره‌های مختلفی جایزه گرفت و دیده شد. این فیلم باعث شد من دوباره یک فیلم کوتاه 35 تولید کنم که متعلق به مرکز گسترش بود و توقیف شد. معتقدم سینمای کوتاه می‌تواند بر روند سینمای بلند تاثیر بگذارد چراکه این اتفاق برای من رقم خورد. زمانی آقای خسرو سینایی فیلمم را در یک جشنواره دیده بود، من را دعوت کرد و دیداری کردیم و باب آشنایی با او برای من باز شد. او با نگاهی به فیلم «جنایت موجه»، فیلم«عروس آتش» را ساخت. خسرو سینایی واقعاً شخصیت بزرگی داشت در مقدمه کتاب فیلم‌ خود نیز اشاره کرد که جرقه‌ اولیه «عروس آتش» از فیلم «جنایت موجه» زده شده است.

او در پاسخ به اینکه آیا کارگردانان فیلم کوتاه را می‌توان با فیلمسازان بلند مقایسه کرد، گفت: فیلم کوتاه دو کاربرد دارد؛ یک کاربرد همان بعُد آموزشی است یعنی فیلمسازی را با هزینه کم‌تر با فضای کوچکتر تجربه می‌کنیم و این باعث می‌شود فیلمساز جوان تجاربی کسب کند و رزومه‌ای داشته باشد تا وارد فیلم بلند شود؛ این یک نگاه به فیلم کوتاه است که آن را پلکان می‌داند. نگاه دیگری وجود دارد که فیلمسازی کوتاه را به‌عنوان یک حرفه دنبال می‌کند. آدم‌های زیادی وجود دارند که با وجود تجارب زیاد و اینکه شاید 60 سال از سن آن‌ها می‌گذرد اما همچنان فیلم کوتاه می‌سازند و به شکل حرفه‌ای کار می‌کنند.

کارگردان «گل‌های باوارده» تصریح کرد: اینکه الزاماً هر کسی فیلم کوتاه می‌سازد باید روزگاری فیلم بلند بسازد، درست نیست. عده‌ای فضای فیلم بلند را دوست ندارند و مسیر فیلم کوتاه را ادامه می‌دهند و اشکالی ندارد چراکه بسیاری از موضوعات وجود دارند که پرداختن به آن در فیلم کوتاه نتیجه موفق‌تری خواهد داشت.

خوشبخت با اشاره اینکه ورود فیلمسازان کوتاه به سینمای بلند تجربه موفقی بوده است، گفت:فیلمسازان فیلم کوتاه به ویژه کارگردانان انجمن سینمای جوانان ایران در سینمای بلند همیشه موفق بوده‌اند؛ چراکه انجمن گستره وسیعی دارد و ارتباط آن با سینمای حرفه‌ای زیاد است. استادان انجمن افرادی حرفه‌ای هستند لذا ارتباط این بچه‌های جوان با آدم‌های حرفه‌ای خیلی کمک کننده خواهد بود که فیلمسازان خوبی تربیت شوند. ما در عرصه سینمای بلند افراد زیادی را داریم که با وجود تحصیلات مرتبط، در دوره‌های سینمای جوان شرکت داشته‌اند. شهرام مکری، سعید روستایی و خیلی‌های دیگر وجود دارند که با وجود اینکه دانشگاه هم رفته‌اند اما از فیلم کوتاه وارد سینمای بلند شده‌اند.

او به تفاوت‌های دوره‌های فیلمسازی در استان‌ها و مرکز پرداخت و با بیان اینکه این شرایط خیلی متفاوت است، افزود: در شهرستان‌ها سطح آموزش پایین‌تر است و معمولا مدرسان بهتر در تهران ساکن هستند. سال گذشته یک اقدام خوب صورت گرفت و گروه‌ها به اردوهای آموزشی اعزام می‌شدند؛ این اقدام خیلی خوبی بوده است.

باید این دوره‌های فشرده آموزشی را با حضور افراد حرفه‌ای برگزار کنند تا هنرجویان با روش‌های فیلمسازان حرفه‌ای آشنا شوند.

این کارگردان گفت: اتفاق دیگری که در شهرستان‌ها وجود دارد عدم پیگیری بچه‌های فیلمساز جوان است؛ سال گذشته ما در آبادان فیلم «پالایشگاه» را کار کردیم. تیم ما سه‌ماه و نیم در آبادان بود. همچنین سال 1398 یک ماه به دلیل ساخت فیلم «آبادان یازده 60» در آبادان بودیم اما با وجود اینکه شخصاً اعلام کرده بودم بچه‌ها می‌توانند کنار ما در پروژه تجربه‌اندوزی کنند اما حتی یک‌بار بچه‌های اهواز و آبادان حضور پیدا نکردند. این درحالی است زمانی که ما جوان بودیم، برای تجربه کردن پشت صحنه فیلم‌های سینمایی تلاش زیادی می‌کردیم و قدر این فرصت‌ها را می‌دانستیم.

مردم دوباره به سینماها برگشتند

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از ایرنا؛ حبیب ایل بیگی حیات دوباره سینما پس از دو تهدید کرونا و اغتشاشات را یکی از موفقیت‌های دولت سیزدهم عنوان کرد و از آمار امیدوارکننده تعداد فیلم‌های اکران‌شده و مخاطبان سالن‌های سینما گفت.

متن این مصاحبه در ادامه آمده است.

آقای ایل‌بیگی در زمانی که دولت سیزدهم کارش را آغاز کرد، سینمای ایران با توجه به شیوع پاندمی کرونا به لحاظ تولید و اکران چه وضعیتی داشت؟

دولت سیزدهم در حالی کارش را شروع کرد که ما دو سال تعطیلی سینما را گذرانده بودیم. در همه جای دنیا مردم به دلیل کرونا و ترسی که از حضور در جاهای شلوغ داشتند به سینما نیامدند. خوشبختانه با واکسیناسیون و اتفاقاتی که در نیمه دوم سال ۱۴۰۰ افتاد و فیلم‌هایی که اکران شد، کم کم سینماها راه افتاد.

در طول دوران کرونا، پلتفرم‌ها که رقیب سینما بودند بسیار رشد کردند. یک جایگزینی برای سینما پیدا شد. این نگرانی وجود داشت که بعد از تمام شدن کرونا چند سال طول بکشد تا سینما باز شود. اما در نیمه دوم سال ۱۴۰۰ و نیمه اول ۱۴۰۱ رونق خوبی را در سینماها داشتیم.

اتفاق بعدی که سینما را دستخوش تحول کرد، ناآرامی‌های سال ۱۴۰۱ بود. اگر موافقید مروری بر حاشیه‌های سال گذشته داشته باشیم.

در نیمه دوم سال ۱۴۰۱ همان طور که می‌دانید به اغتشاشات خوردیم. اکران لوکوموتیوی است که بقیه حوزه ها را با خودش می کشد و پیشران تولید و بقیه حوزه‌هاست. اگر سینما به عنوان سالن تعطیل شود، کسی علاقه مند نیست تولید و سرمایه‌گذاری کند. سال گذشته حتی در محرم و صفر (پیش از اغتشاشات) فیلم های اجتماعی به شکل مناسبی فروختند. خیلی ها می گفتند این دو ماه برای اکران مناسب نیست.

برای اکران فیلم‌ها در ۶ مهر ۱۴۰۱ برنامه متنوعی داشتیم. اما اغتشاشات برنامه‌های ما را به هم زد. چالشی که پارسال داشتیم این بود که برخی سینماگران درگیر ماجرای اغتشاشات و آتش بیار معرکه بودند. این ها باعث شدند فیلم ها اکران نشود. خیلی ها را تشویق می کردند که به سینما و جشنواره ها نروند. حتی دشمنان ما در خارج کشور در رسانه‌هایشان به فیلمسازان ایرانی که در حال تولید فیلم بودند حمله می کردند. در حالی که همه مشاغل فعال بودند. یک جریانی دنبال این بود که سینما تعطیل بشود. در شبکه‌های ماهواره ای فارسی زبان تاکیدشان این بود که فلان فیلمساز چرا حرفی نمی‌زنی و تلاشی نمی‌کنی؟ روی سینما به عنوان یک ابزار مهم فرهنگی برنامه داشتند.

شما در آن زمان چگونه با این تهدیدها مقابله کردید؟

ما با فیلمسازان صحبت می کردیم که فیلم شان را اکران کنند. برخی چون امکان تبلیغ در فضای مجازی را نداشتند، قبول نمی‌کردند. خوشبختانه چند تهیه کننده با ما همکاری کردند و حاضر شدند فیلم‌شان را اکران کنند.

امسال استقبال از فیلم ها بسیار خوب بوده و بسیار پررونق شروع شده است. گونه های مختلفی از فیلم ها را به نمایش گذاشتیم. برای اکران نوروز خیلی‌ها حاضر به اکران فیلم‌هایشان نبودند. فکر نمی کردند که این همه رونق وجود داشته باشد

برخی سینماگران تحلیل‌هایشان درست نبود. می‌گفتند نمی توانید دوباره این سینما را راه بیاندازید. می گفتند دولت باید با یک مبلغ زیاد تهیه کننده را راضی کند که فیلمش را بیاورد. ما در همین شرایط اکران نوروزی را چیدیم. خوشبختانه مردم استقبال بسیار خوبی کردند. دشمنان که روی تعطیلی سینما خیلی حساب کرده بودند، تیرشان به سنگ خورد. چون مردم دوباره به سینماها برگشتند. امسال استقبال از فیلم ها بسیار خوب بوده و بسیار پررونق شروع شده است. گونه های مختلفی از فیلم ها را به نمایش گذاشتیم. برای اکران نوروز خیلی‌ها حاضر به اکران فیلم‌هایشان نبودند. فکر نمی کردند که این همه رونق وجود داشته باشد. الان در شرایط خوبی هستیم. مردم مثل همه جای دنیا، استقبال‌شان از فیلم‌های کمدی بیشتر است. مردم یک زمانی گرایش‌شان به سمت فیلم های اجتماعی می رود. شاید مردم الان از فیلم های تلخ و ناامید کننده خسته شده اند. سینماگران ما باید روی تحلیل درست مخاطب وقت بگذارند و از علایق و سلائق‌شان بیشتر مطلع شوند. باید پژوهش شود که چرا این اتفاق افتاده است. ما توقع داشتیم از برخی فیلم‌ها استقبال بیشتری بشود.

سازمان سینمایی برای حل مشکل فیلم‌های مساله دار چه تلاش‌هایی انجام داده است؟

فیلم گشت ۳ نتوانسته بود مجوز بگیرد. در همین دولت با اصلاحاتی که انجام داد و همکاری آقای سعید سهیلی اکران شد. فیلم چپ راست پس از یک سال رفت و آمد توانست اکران بشود. تلاش ما در این دوره این بود که تا می‌توانیم در حوزه پروانه نمایش فیلمی متوقف نشود و با گفت وگو و تعامل و انجام اصلاحات فیلم به نمایش دربیاید. در دوره دو ساله کرونا به دلیل این که نیاز بوده سینماگران کار کنند و معیشت‌شان به خطر نیفتد به تعدادی زیادی فیلم مجوز داده‌اند. بعضا در صدور این مجوزها آسان گیری زیادی شده است. قبل از صدور مجوز می‌توانستند مجوز بشوند چنین متنی با خط قرمزهایی که می شکند به مشکل می خورد. یکی از مشکلات ما این بود که با حجم زیادی فیلم مواجه شدیم. به اندازه سه سال تولید سینمای ایران فیلم وجود داشت که پشت در اکران مانده بودند. سختی های زیادی برای سرمایه گذاران و مالکان فیلم ها مثل خواب سرمایه و کاهش ارزش پول ملی وجود داشت. این ها در بدو شروع دولت جزو چالش های ما بود. باید تلاش می کردیم. تا جایی که می شود، تعداد بیشتری فیلم اکران بشود.

در چند سال گذشته آمار تعداد فیلم‌های اکران شده و تعداد مخاطبان چه میزان بوده است؟

در سال ۱۴۰۲ تا الان ۲۸ فیلم اکران شده است. سال ۱۴۰۱ جدای از فیلم‌های گروه هنر و تجربه۵۰ فیلم اکران شد. اگر آن اتفاقات اغتشاشات نبود، در سال ۱۴۰۱ تعداد فیلم ها به رقم معقول ۷۰ تا ۸۰ فیلم می رسید. امسال امیدوارم به رقم ۷۰ فیلم برسیم. تعداد سالن‌ها دارد اضافه می شود. تعداد سالن‌های فعلی فعال کشور ۶۰۰ سالن است که امیدواریم تا پایان کار دولت به ۱۰۰۰ سالن برسد. آن موقع می شود زمان اکران را کمتر و تعداد فیلم ها را بیشتر کرد.

امسال تعداد مخاطبان سینما به ۹ میلیون و ۴۵۵ هزار نفر رسیده که عدد بدی نیست. پیش بینی ما این است که تا پایان سال به ۲۰ میلیون نفر برسد

البته بسیاری از فیلم‌هایی که ساخته می شود، مناسب پرده نیست و برای نمایش خانگی مناسب است. خیلی‌ها فیلم را برای شرکت در جشنواره ها و تجربه کردن می سازند. بعضی‌ها هم به دلیل هزینه‌ها دنبال اکران نیستند. ارزیابی سرمایه گذاران فیلم‌ خائن کشی این بوده که اگر به صورت مینی سریال در پلتفرم برود بهتر است. این یک فرصت برای سینماگران است. اتفاقا می تواند یک راهی را باز کند که پلتفرم‌ها پولی بابت فیلم‌ها بدهند.

امسال تعداد مخاطبان سینما به ۹ میلیون و ۴۵۵ هزار نفر رسیده که عدد بدی نیست. پیش بینی ما این است که تا پایان سال به ۲۰ میلیون نفر برسد. در ژانرهای مختلف فیلم‌های خوبی تولید شده است. سال گذشته با توجه به آن شرایط ۱۴ میلیون و ۲۵۷ هزار نفر مخاطب داشتیم. سال ۹۸ یعنی سال ماقبل کرونا سینما حدود ۲۸ میلیون تماشاگر داشت. نیمه دوم امسال اکران خوبی را خواهیم داشت.

پخش فیلم‌های سینمایی از تلویزیون می‌تواند به وضعیت اکران کمک کند؟

صداوسیما به دلایلی در همه این سال‌ها تعدادی از فیلم های سینمای ایران را پخش نکرده است. شاید اگر صداوسیما بودجه مناسبی را برای تامین نیازهای نمایشی خودش کنار می‌گذاشت و در بدو شروع فیلم پیش خرید می کرد، می توانست نظرات و دیدگاه‌های خودش را راجع حجاب بازیگران و مضمون به تهیه کننده‌ها بگوید. در دهه هفتاد ما در سیمافیلم این کار را برای صداوسیما انجام می دادیم. سیمافیلم بر روی تعداد زیادی فیلم سینمایی سرمایه گذاری کرد. قبل از تولید نکات را می گفتیم و انجام می شد. بعد از تولید و اکران دست‌مان خالی نبود.

علاوه بر این شاهد هستیم که صداوسیما تیزر برخی فیلم‌ها را هم پخش نمی کند.

ما نمی توانیم این چندگانگی را داشته باشیم. درست است که صداوسیما نگاه رسمی را دارد و در سینما نگاه عرفی وجود دارد. ولی می توانیم به یک هماهنگی بهتری برسیم. توقع ما این است که صداوسیما از سینمای ملی حمایت کند. حتما سینما بخش زیادی از نیازهای صداوسیما را می تواند تامین کند. صداوسیما همان اندازه که روی فیلم های خارجی انرژی می گذارد، اگر برای سینمای ایران هم همین کار را بکند، می تواند از تولیدات داخلی حمایت کند. چون فیلم‌های خارجی را می‌خرد و برایشان تبلیغات می‌کند.

درباره سیاست شناورسازی قیمت بلیط توضیح دهید. این تصمیم چه کمکی به افزایش تعداد سینماروها خواهد کرد؟

قیمت بلیط یکی از موارد چالش بین ما و سینماداران بوده است. هزینه های سینماداری به شدت افزایش پیدا کرده است. در همه جلساتی که با صنوف داریم، از پایین بودن قیمت بلیط گلایه می کنند. الان هزینه های یک فیلم سینمایی که حداقل‌ها را داشته باشد به ۱۵ میلیارد تومان رسیده است. ۶ سال پیش این هزینه ها حدود ۲ میلیارد تومان بود. هزینه نگهداری سینماها و نیروی انسانی هم بالا رفته است. برای آنها خیلی به صرفه نیست که با بلیط حداکثر ۶۰ هزار تومان سینماداری کنند. مردم هم مشکلات معیشتی دارند و شاید سینما را کنار بگذارند. باید تلاش کنیم تا تعداد مخاطبان بیشتر با قیمت کمتری به سینماها بیایند. در یک سال گذشته در شورای صنفی بحث شناور شدن بلیط های سینما را داشتیم. در ساعت‌های کم‌مخاطب قیمت ها را کاهش دادیم. در ایام آخر هفته و ساعت‌های پیک هم قیمت سقف را تعیین کردیم. برخی فکر می‌کنند قیمت بلیط همه جا ۶۰ هزار تومان شده است. ولی در همه سالن‌ها حتی سالن‌های مدرن، سانس‌هایی با قیمت پایین‌تر داریم.

رسانه سینمای خانگی- در این قبرستان مرده‌ها دفن نمی‌شوند

هشتمین قسمت از برنامه تلویزیونی «سینما جوان» با نمایش و بررسی فیلم کوتاه «مطرود» از شبکه مستند پخش می‌شود. این فیلم کوتاه روایتی عجیب از دل یک روستای دورافتاده است.

به گزارش سیبنمای خانگی به نقل از روابط عمومی شبکه مستند، هشتمین قسمت از برنامه تلویزیونی «سینماجوان» شنبه ۴ شهریورماه با پخش فیلم کوتاه «مطرود» روانه شبکه مستند می‌شود.

سینما جوان با محوریت پخش، تحلیل و بررسی فیلم‌های کوتاه سینمای ایران و با نگاهی آموزش محور به این مدیوم از سینما، به صورت مشترک توسط انجمن سینمای جوانان ایران و شبکه مستند سیما تولید شده است.

نمایش فیلم کوتاه «مطرود» به کارگردانی امیر مهندسیان، بخش اصلی برنامه این هفته سینماجوان است و نازنین چیت‌ساز مجری برنامه در گفت‌وگو با کارگردان این فیلم کوتاه درباره تجربیات او در عرصه فیلمسازی سخن می‌گوید.

در میز نقد و تحلیل برنامه نیز، وحید نامی در گفتگو با رامتین شهبازی به نقد و بررسی این اثر کوتاه سینمایی می‌پردازند.

فیلم کوتاه «مطرود» روایتی متفاوت از یک خرافات عجیب و غریب در روستایی دورافتاده است؛ جایی که در یک مرده‌شور خانه به علت خرافات شکل گرفته کسی حاضر به دفن میتش در آن قبرستان نیست.

فیلم‌نامه «مطرود» را امیر مهندسیان نگارش کرده و کارگردانی آن به صورت مشترک توسط حمید شاه‌محمدی و امیر مهندسیان انجام شده است؛ نادر فلاح و گیتی قاسمی که در سریال «زیرخاکی» با یکدیگر همکاری کرده‌اند، در این فیلم کوتاه هم، هم‌بازی هستند. کبری جوشقانیان، رها فریدونی، فردین شاه حسینی، علیرضا زارع پرست و کاوه ابراهیم نیز از دیگر بازیگران این اثر هستند. 

در بخش دیگری از قسمت هشتم «سینما جوان»، سیدحسن حسینی با جدیدترین شماره از پرونده «ژانرهای سینمایی» مقابل دوربین حاضر شده و صحبت‌های خود درباره همین موضوع را بیان می‌کند. 

برنامه «سینماجوان» به تهیه‌کنندگی فاطمه بوربور و اصغر احمدپور شنبه‌ها ساعت ۲۰ از شبکه مستند سیما پخش می‌شود و بازپخش آن یکشنبه ساعت ۰۰:۰۰ و ۱۰ صبح است.

رسانه سینمای خانگی – اسماعیل سلطانیان هم در غربت درگذشت

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از ایرنا؛ اسماعیل سلطانیان که نیمه‌شب 23 خرداد 1402 به دلیل بیماری و ایست قلبی درگذشت، از بازیگران تحصیل‌کرده سینمای ایران بود. او با اینکه مدرک کارشناسی بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشکده هنرهای دراماتیک داشت سراغ تئاتر نرفت و بازیگری در سینما و تلویزیون را بر همه چیز ترجیح داد.

اسماعیل سلطانیان بازیگر خوش اخلاق و بی‌حاشیه سال ۹۴ در سن ۶۱ سالگی دچار پولیپ روده شد و به اجبار زیر تیغ جراحی رفت. پس از این اتفاق بیشتر خانه نشین بود و در خانه‌ای که در پرند داشت روزگار می‌گذراند.

تا قبل از بیماری فعالیت پررنگی داشت؛ ولی جراحی روده او را خانه‌نشین کرد. پس از بیماری یک بار در سریال خان بابا وارثیه فامیلی ساخته شبکه استانی قزوین جلوی دوربین رفت که اثری در گونه کودک و نوجوان بود. علاوه بر آن نقش کوتاهی هم در سریال قورباغه (هومن سیدی) داشت.

خودش درباره دلیل کم‌کاری‌اش در چند سال اخیر گفته است: مدتی که بیمار بودم و نمی‌توانستم سرکار بروم، بعد از آن هم نقش‌هایی که پیشنهاد می‌شود، نقش‌های حاشیه‌ای است و مثلاً برای یک روز کار دعوتم می‌کنند که قبول نمی‌کنم. البته حاضرم در یک سکانس از یک کار بازی کنم؛ اما نقش آنقدر خوب باشد که راضی‌ام کند و بعد از ۳۷ سال فعالیت هنری از خودم شرمنده نشوم. (مصاحبه با روزنامه جام‌جم)

کارگردانی که فقط یک بار پشت دوربین رفت

این بازیگر فقط یک بار به عنوان فیلمساز پشت دوربین رفت و بیشتر دوست داشت جلوی دوربین بازی کند. سلطانیان یک بار در تمام عمرش تصمیم به فیلمسازی گرفت و فیلم «همه دختران من» را در سال ۱۳۷۲ کارگردانی کرد. فیلمی که در آن فردوس کاویانی، نادیا دلدارگلچین، نسرین مقانلو، علی مصفا، ابراهیم‌آبادی و مجید قناد بازی می‌کردند.

او در پاسخ به این سوال که چرا کارگردانی را ادامه نداده است گفته است: بعد از ساخت فیلم «همه دختران من» پیشنهادهایی از طرف چند تهیه‌کننده برای ساخت فیلم داشتم، اما خودم دوست نداشتم کارگردانی و فیلمسازی را ادامه دهم و به دلیل علاقه به بازیگری دوست داشتم تمرکزم روی این حرفه باشد. اگر بگویم اشتباه کردم که در کارگردانی ورود کردم بی‌راه نگفته‌ام. من یک بازیگر هستم و دوست داشتم همیشه تمرکزم روی حرفه خودم باشد. به واقع روحیاتم با فضای کارگردانی سازگار نبود. (مصاحبه با روزنامه جام جم)

نقشی را که برای آن آفریده شده‌ام، بازی نکرده‌ام

اسماعیل سلطانیان، بازیگر نقش‌های فرعی بود و در هیچ فیلمی به عنوان قهرمان اصلی جلوی دوربین نرفت. او در یکی از مصاحبه‌هایش به این نکته اشاره کرده که به دنبال نقشی می‌گردد که خودش هم نمی‌داند چیست! او توضیح داده است: با اینکه از ۱۲ سالگی وارد عرصه تئاتر و سینما شدم و نقش‌های مختلفی بازی کرده‌ام اما هنوز آن گمشده‌ام را پیدا نکرده‌ام و نقشی را که برای آن آفریده شده‌ام، بازی نکرده‌ام. حقیقت این است که نقش‌های متنوعی در سبک‌های مختلف بازی کرده‌ام و رضایت داشتم ولی همیشه دنبال یک نقش هستم که نمی‌دانم چی هست. در تمام ژانرها بازی داشتم و کمتر سعی کردم خودم را تکرار کنم ولی هنوز احساس می‌کنم آن نقش را پیدا نکردم. (مصاحبه با هنرآنلاین)

از جمله نکاتی که کمتر درباره‌اش گفته شده این است که در دو فیلم دیده‌بان و مهاجر به عنوان دستیار کارگردان ابراهیم حاتمی‌کیا را کمک می‌کرد. او چند دهه بعد در فیلم چ حاتمی‌کیا به عنوان بازیگر جلوی دوربین رفت.

اسماعیل سلطانیان سال ۱۳۳۳ در کرمانشاه متولد شد و فارغ‌التحصیل بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشکده هنرهای دراماتیک بود. وی فعالیت هنری را از سال ۱۳۴۹ با تئاتر به عنوان نویسنده، بازیگر و کارگردان آغاز کرد و همزمان در سال ۱۳۴۹ در مرکز آموزش هنرهای دراماتیک کرمانشاه یک دورهٔ شش‌ماهه را زیر نظر آتش تقی‌پور گذراند.

فعالیت در سینما را از سال ۱۳۶۴ با بازی در فیلم شکار شکارچی آغاز کرد. همچنین در طول جنگ نیز چند تئاتر در جبهه‌ها به روی صحنه برد. از دیگر آثار سلطانیان می‌توان به بازی در پایتخت ۲، یوسف پیامبر، مرد هزارچهره، ستایش و قورباغه اشاره کرد.

وی نیمه شب ۲۳ خرداد ماه در سن ۶۹ سالگی بر اثر ایست قلبی درگذشت.

رشد سینما هم راستا با رشد تولید فیلم

به گزارش رسانه سینمای خانگی به نقل از سینماپرس: مهدی عظیمی میرآبادی تهیه کننده سینما و مدیرعامل سابق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در پی نامگذاری سال ۱۴۰۲ به عنوان «مهار تورم و رشد تولید» توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص استراتژی «رشد تولید» در سینما گفت: اگر چه ترقی و رشد سینما با افزایش تعداد تولید فیلم ها نسبت مستقیم دارد اما هرگز نباید این نکته مهم را فراموش کنیم که رشد سینما الزاماً با آمار فروش و گیشه تناسب ندارد، بلکه توجه به هنجارهای فرهنگی و اجتماعی در سینما و مراعات و ارتقای آن، از الزامات رشد است. برخی افراد این گونه تعبیر می کنند که با ساخت آثار مبتذل و سطحی، و پر کردن گیشه سینما به هر قیمتی می توان به رشد سینما رسید. سطح نگاه این افراد فرهنگی نیست، و تنها به عنوان یک کاسب یا تاجر با مقوله سینما برخورد می کنند. برای آنان فیلم هر چه مبتذل تر بهتر! چون به تعبیر آنان بیشتر می فروشد.

معاون سابق سازمان سینمایی کشور در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: بنده معتقدم مدیران سینمایی نباید به هر اثری تحت عنوان فیلم سینمایی پروانه ساخت داد. وقتی کسی برای تولید یک فیلم سینمایی پروانه ساخت درخواست می کند، باید ضمن توجه و تأکید بر محتوای سالم، وجوه دیگری از جمله «کیفیت فنی و هنری» و «میزان جذب مخاطب» نیز بررسی گردد و در صورت دارابودن این ویژگی ها، به آن فیلم پروانه ساخت داده شود. اگر بر مبنایی که هم اکنون در شوراهای پروانه ساخت سینمایی به فیلم ها، مجوز داده می شود، پیش برویم، با انبوهی از آثار دارای مجوز ساخت سینمایی روبرو خواهیم شد که بی تردید در اکران سینمایی و بر پرده های سینماها ناموفق خواهند بود. از طرف دیگر به علت حجم آثار پشت اکران، و برای آن که بالأخره فیلم های سینمایی دارای پروانه نمایش باید اکران شوند! متأسفانه شاهد فیلمسوزی و اجحاف در حق بسیاری از آثاری می شویم که توان ماندن بر پرده های سینماها را دارند.

مدیر کل اسبق نظارت و ارزشیابی سینمای حرفه ای ادامه داد: به نظر من بهتر است به جای تفکیک فیلم ها به سینمایی و غیر سینمایی در هنگام درخواست و دریافت پروانه ساخت، برای همه درخواست ها بر اساس معیارهای مورد نظر، پروانه ساخت صادر کرد، و در صورت داشتن شرایط لازم باز هم بدون تفکیک سینمایی و غیر سینمایی مجوز نمایش صادر کرد. حالا یک گروه متخصص اکران بنشینند و با توجه میزان بهره مندی هر فیلم از سه اصل اساسی «محتوای سالم»، «کیفیت فنی و هنری» و «قابلیت جذب مخاطب» برای آن فیلم، پروانه نمایش صادر کنند. تعداد این فیلم ها هم علی الاصول نباید از ظرفیت اکران کشور بالاتر باشد؛ و سایر فیلم ها در قالب های غیرسینمایی از جمله پلتفورم ها، وی او دی ها، شبکه خانگی، شبکه های تلویزیونی، و… نمایش داده شوند. این روش می تواند تولید سینمای کشور را رشد دهد و تنور فیلمسازی را گرم کند، و مردم و سرمایه ها را به درون سینما بکشاند. در حالی که اگر بر همین قاعده موجود فیلم ها ساخته شوند، نه تنها سینمای کشور رنگ آرامش و تعالی را نخواهد دید، بلکه روز به روز به تلنبار شدن فیلم در پشت در اکران و سرخوردگی و ناامیدی فیلمسازان، و فرار سرمایه بیشتر دچار خواهیم شد.

تهیه کننده فیلم های سینمایی «سیب و سلما»، «های پاور» و «عینک» خاطرنشان کرد: اینکه برخی افراد فقط نگاه به گیشه دارند و فکر می کنند اگر یکی دو فیلم سطحی فروش بالایی کرده اند سینما پویا و فعال و زنده است. این تفکر غلطی است! این ها آدرس غلط دادن به مردم و سایر سینماگران است! توجه به میزان فروش فیلم ها در گیشه بدون توجه به کارکرد فرهنگی و هنری آثار یک اشتباه فاحش استراتژیک است. تردیدی نیست که آنچه باید در اولویت باشد فرهنگ سازی فیلم ها است، که البته در پناه فروش بیشتر صورت می پذیرد.

عظیمی میرآبادی در همین راستا متذکر شد: ذکر این نکته هم ضروری است که تولید به تنهایی کاری از پیش نمی برد. تولید اگر معطوف به پذیرش و جذب مخاطب نباشد، کار فیلم و سینما را کاری عبث و بیهوده می کند و اساساً غلط است. فیلم باید مخاطب داشته باشد و قطعا مخاطب یکی از ارکان سه گانه فیلم است. همانقدر که مخاطب مهم است، محتوا و رسانگی فیلم هم مهم است، و صد البته کیفیت فنی و هنری فیلم هم اهمیت به سزایی دارد. ایجاد فضا و تمهید شرایط برای آثار نازل و سطحی با ادعای فرهنگی و هنری مدیران و فیلمسازان فرهیخته و فرهنگ مدار سنخیت ندارد. مسلما فیلم باید تماشاگر داشته باشد، اما اشتباه است اگر فکر کنیم اجازه داریم به بهانه فروش بیشتر یا سرگرمی و امثال اینها هر مفهوم نازل و سخیفی را به ذهن مخاطب منتقل کنیم. اگر جامعه فهیم و آگاه ایرانی همانطور که همیشه ثابت کرده است، تشخیص دهد که آثار سینماهای کشور ضمن دارابودن از ویژگی های جذابیت و کیفیت فنی و هنری، سالم هم هست و حرفی برای گفتن دارد، از اکران فیلم در سینماها استقبال می کند، و باعث شادابی و تلاش هر چه بیشتر سینماگران خواهد شد. در وضعیت جدید، زندگی اکثر آنان به نحوی پیش نخواهد رفت که بعضی ها متاسفانه به نان شب هم محتاج باشند. این در حالی است که بازار فیلم نه تنها در ایران که در سراسر جهان به عنوان یک بازار بسیار پر خریدار برشمره می شود و ساختن فیلم با کمترین امکانات مثل یک گوشی تلفن همراه هوشمند هم فراهم است و امکان نمایش آن تقریبا برای همه مردم به صورت فردی و جمعی ممکن است. در وضعیتی که ده ها هزار فیلمساز سینمایی و غیرسینمایی در مرکز کشور و گوشه گوشه ی سرزمین پهناور ایران بزرگ هستند و به این کار به صورتی کاملا تخصصی و حرفه ای مشغولند و آثار خود را از طرق قانونی در اختیار مخاطبان قرار می دهند، عاقلانه و عالمانه نیست که تمام حیثیت و شأنیت و شرافت این جامعه وسیع را به معدود افراد پرمدعای بی فایده ای گره زده شود که تنها و تنها خود را سینماگر حرفه ای می دانند و به هیچ صراطی هم مستقیم نیستند.

مهدی عظیمی میرآبادی با اظهار گلایه از برخی افراد که حتی تاب شنیدن نوعی از این جملات تخصصی مؤدبانه و محترمانه را هم ندارند گفت: متاسفانه بعضی ها به جای استفاده و بهره برداری هوشمندانه از پیشنهادهای سازنده ی دیگران به دنبال بایکوت گویندگان آن می روند.

چهره سال هنر انقلاب اسلامی خراسان شمالی کیست؟

به گزارش رسانه سینمای خانگی به نقل از ایسنا؛ «یونس محمدی»، مستندساز بین‌المللی به عنوان چهره سال هنر انقلاب اسلامی در سال ۱۴۰۱ خراسان شمالی انتخاب شد.

به گزارش ایسنا، شب گذشته در آیین اختتامیه هفته هنر انقلاب اسلامی، «یونس محمدی» فیلم ساز و مستندساز بین المللی این استان به عنوان چهره برتر هنر انقلاب اسلامی خراسان شمالی در سال ۱۴۰۱ معرفی و تجلیل شد.

در ابتدای این آیین، رئیس حوزه هنری خراسان شمالی بر ضرورت توجه به پرده خوانی در حوزه نوجوانان استان تاکید کرد و گفت: ادارات شهرستانی زمینه پرده خوانی های مختلفی را بین نوجوانان فراهم کنند تا بتوانند زندگی شهدا و حماسه سازان را به نمایش بگذارند.

اکرم صدیقی کلاته اظهار کرد: خوشبختانه سال گذشته حوزه هنری استان خراسان شمالی توانست به همت همکاران، سند تحول «روایت زندگی جهادی» را به تصویب برساند که این اتفاق نقشه راهی شد تا بتوانیم طی ۳ سال آینده در همین موضوع فعالیت های مختلف و متنوعی داشته باشیم.

وی افزود: با همین موضوع و جریان دنبال قالبی بودیم تا بتوانیم بصورت ویژه در حوزه نوجوانان نیز فعالیت کنیم که خوشبختانه پرده خوانی و نقالی زندگی شهدا و حماسه سازان با کمک اداره کل آموزش و پرورش و بنیاد شهید استان کلید خورد.

پس از این سخنان بود که برنامه های جنبی این آیین شروع شد که نخستین آن ها، قرائت سروده های مرتضی گریوانی یکی از شاعران برجسته استان بود.

این آیین سپس با اجرای پرده خوانی توسط دختران نوجوان با موضوع روایت داستان حماسی تحفه گل همراه شد که تحسین حضار را به دنبال داشت.

پس از آن، فیلم کوتاه غریبه از تولیدات حوزه هنری استان به اجرا درآمد و شایان آدینه زاده یکی از هنرمندان برجسته استان از گروه غوغا به دف نوازی پرداخت.

لازم به ذکر است که در خلال این برنامه ها، هنرمندان نقاش استان نیز مشغول به طراحی چهره شهید احمد متوسلیان با تکنیک آزاد بودند که توجه حاضران در آیین را به خود جلب کرده بودند.

سپس استاد حسین ولی نژاد پیشکسوت هنر انقلاب استان با هنرنمایی خود حال و هوای دیگری به محفل بخشید و پایان بخش برنامه های جنبی این آیین بود تا نوبت به معرفی نفرات برتر برسد.

در ابتدای بخش تقدیر و تجلیل، نام استاد حسین ولی نژاد بعنوان پیشکسوت هنر انقلاب اسلامی در سال ۱۴۰۱ قرائت شد و وی مورد تقدیر و تجلیل قرار گرفت.

در نهایت نیز نوبت به معرفی چهره برتر هنر انقلاب اسلامی خراسان شمالی در سال ۱۴۰۱ رسید که نام «یونس محمدی» فیلمساز و مستندساز بین المللی این استان قرائت شد و وی با تشویق حاضران، جلو آمد و پس از تقدیر و تجلیل، دقایقی را به بیان احساسات خود و اقداماتش پرداخت.

رسانه‌ها در معرفی فیلم کوتاه کم‌کاری می‌کنند

 اهمیت فیلم کوتاه در سینما بر کسی پوشیده نیست، بسیاری معتقدند ساختن فیلم کوتاه از فیلم بلند خیلی سخت‌تر است، چون فیلمساز زمان کوتاه‌تری برای ارتباط با مخاطب دارد، اما خیلی‌ها در آغاز ورود به فیلمسازی اهمیت آن را دست‌کم می‌گیرند و همین باعث می‌شود در ادامه وقتی وارد کارگردانی فیلم‌های بلند شوند هم توفیقی حاصل نکنند. نظر شما چیست؟ 

به گزارش رسانه سینمای خانگی به نقل از جوان آنلاین شاید خیلی‌ها فیلم کوتاه را به عنوان یک سکوی پرواز تلقی کنند، این دیدگاه می‌تواند هم درست باشد و هم افراد را دچار اشتباه محاسباتی کند. از این منظر که اهمیت آن را دست‌کم بگیرند و ترجیح بدهند خیلی زود از روی آن پرش کنند و به سینمای بلند برسند. برای همین معتقدم نباید به فیلم کوتاه به عنوان سکوی پرتاب نگاه کرد، چون اساساً این عرصه باید در نگاه فیلمسازان جوان یک اصالت مستقل داشته باشد. جایگاه فیلم کوتاه اگر دست‌کم گرفته شود برای یک فیلمساز جوان می‌تواند آغاز شکست او در عرصه فیلمسازی بلند باشد. اینکه اشاره کردید فیلمسازی کوتاه سخت‌تر از فیلمسازی بلند است، به نظر من هم حرف دقیق و درستی است. ساخت فیلم کوتاه خوب می‌تواند یک معیار برای این باشد که فیلمساز تا چه اندازه روی کارش مسلط است. سهل‌انگاری و ساده‌اندیشی درباره فیلم کوتاه خودش می‌تواند آغاز فرآیند شکست در این عرصه باشد. 

نکته دیگر این است که فیلم کوتاه اساساً یک مدیوم کاملاً مستقل است. معتقدم فاصله انتقال از این عرصه به عرصه فیلمسازی بلند باید رعایت شود تا فیلمساز به درک درستی از فیلمسازی نائل آید. اگر این اتفاق نیفتد، می‌تواند منجر به سرخوردگی و اتلاف عمر و سرمایه افراد شود. نکته بااهمیت دیگر اینکه این‌ها قرار نیست جای یکدیگر را بگیرند. ما در جهان فیلمسازانی داریم که به‌طور کلی عمر خود را صرف فیلمسازی در این عرصه می‌کنند و شاید هیچ‌گاه نه فرصتش پیش بیاید و نه الزامش وجود داشته باشد که به عرصه فیلمسازی بلند پا بگذارند. 

فکر می‌کنید جایگاه فیلم کوتاه در کشور ما چگونه است؟ تأثیرگذاری این قالب از فیلمسازی فهم شده است یا خیر؟ 

به نظرم رسانه‌ها در این مورد کم‌کاری کرده‌اند. صداوسیما می‌توانست در معرفی بهتر و دقیق‌تر فیلم کوتاه نقش داشته باشد، اما این اتفاق نیفتاد. در ذهن مخاطب عام و حتی بخش قابل توجهی از مخاطب خاص سینما هنوز اهمیت فیلم کوتاه جا نیفتاده است و حتی مدیران فرهنگی و رسانه‌ای ما درک درستی از این مدیوم ندارند. همین سبب شده فیلمسازان جوانی که تازه وارد عرصه شده‌اند ترجیح بدهند زودتر خود را به عرصه فیلمسازی بلند برسانند پیش از آنکه تجربه مناسبی اندوخته باشند. 

فکر می‌کنید برای ساخت یک فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای خوب چه مواردی را باید رعایت کرد؟ 

هر چقدر زمان یک فیلم کوتاه‌تر باشد کار سخت‌تر می‌شود. البته بدیهی است که پروسه فیلمسازی در این عرصه زمان کمتری را طلب می‌کند، اما سختی از این منظر مطرح است که شما زمان خیلی کمی برای انتقال مفهوم و برقراری ارتباط با مخاطب دارید. در جهان الان با فیلمسازان فیلم‌های کوتاه ۱۰۰ ثانیه‌ای براساس ثانیه قرارداد می‌بندند. اینجا دیگر ثانیه‌ها اهمیت دارند. تشخیص فیلمساز برای استفاده از راش‌های در اختیار و دور ریختن راش‌های به‌دردنخور اینجا خیلی اهمیت پیدا می‌کند. 

فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای شما در بخش‌های بهترین مستند کوتاه بخش اصلی (جایزه شهید قاسم سلیمانی) و نیز بخش جایزه رسول ملاقلی‌پور هفدهمین جشنواره فیلم مقاومت که اواخر سال گذشته در استان بوشهر برگزار شد نیز توانست جوایز اول را به خود اختصاص دهد. شما یک مادر شهید را سوژه فیلم قرار داده‌اید. چطور به این سوژه رسیده‌اید؟ 

بنیاد شهید در ثبت تاریخ شفاهی شهدا، آن‌هم از زبان مادران و پدران شهید یک کار خوبی را آغاز کرد. خود من بیش از ۱۰۰ ساعت مصاحبه با مادران و پدران شهید ضبط کرده بودم. در یکی از مصاحبه‌ها متوجه یک روایت متفاوت از یک مادر شهید شدم. مادر شهیدی که زمان زیادی از شهادت فرزندش گذشته است. شهیدی که سال ۱۳۶۴ به درجه شهادت نائل شد و از آن زمان بیش از ۳۵ سال می‌گذرد. مادر شهید به دلیل کهولت سن بسیاری از خاطرات را فراموش کرده بود و نزدیکانش سعی داشتند به او کمک کنند تا بخشی از خاطرات را به یاد بیاورد. من در یک لحظه متوجه شدم کار دیگر از قالب یک مصاحبه عادی خارج شده است. با توجه به تجربه‌ای که وجود داشت و البته برخی دوستان به درستی عنوان می‌کنند که یک برکت یا یک کرامتی از ناحیه خود شهدا بود، یک لحظه احساس کردم اتفاق جالبی در حال رقم خوردن است. کار ضبط را ادامه دادیم و خدا را شکر در جریان تدوین خلاقانه‌ای که برادرم مهدی سرگلزاری انجام داد یک اثر ۱۰۰ ثانیه‌ای تولید شد که امیدوارم دین کوچکی به آن مادر شهید و همه مادران شهدا باشد. 

درباره جشنواره فیلم مقاومت و حضور در این رویداد چه نظری دارید؟ 

در جشنواره فیلم مقاومت بخشی وجود دارد به نام بخش روایت که فیلمسازان جوان را از سراسر کشور دعوت کرده‌اند و معتقدم خیلی اتفاق خوبی است و قدم‌شان ان‌شاءالله در سینما مبارک باشد. جمع شدن این نسل جوان دور هم می‌تواند یک شور و اشتیاق مضاعف ایجاد کند و این افراد از تجربیات هم استفاده کنند. بخش‌های جنبی اساساً در جشنواره‌های معتبر اهمیت ویژه‌ای دارند و تنها به پر کردن وقت جشنواره‌ها اختصاص پیدا نمی‌کنند. امیدوارم از میان این جوانان دست‌کم چند فیلمساز به عرصه سینمای کشور معرفی شوند تا دست سینمای مقاومت از این بابت پرتر از قبل شود، اما نکته‌ای که قصد دارم به آن اشاره کنم این است که امیدوارم به نسل‌های قبل‌تر فیلمسازی هم که در این مسیر تجربه‌اندوزی کرده‌اند، توجه شود. ما فیلمسازان توانمند زیادی داریم که سال‌هاست بیکار هستند. برای این فیلمساز‌ها هزینه شده تا تجربه و دانش خود را افزایش دهند. الان زمان چیدن این میوه‌هاست و نباید به این نسل بی‌اعتنا بود.

خروج از نسخه موبایل