رسانه سینمای خانگی- آیا «وابل» با ورژن جدید اکران می‌شود؟

نسخه جدید و نهایی فیلم سینمایی «وابل» ساخته تورج اصلانی با تمام شدن تدوین، به صداگذاری و موسیقی رسید.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، «وابل» چهارمین فیلم بلند سینمایی تورج اصلانی پس از «جینگو»، «حمال طلا» و «بی‌سرزمین» است که سال گذشته در جشنواره فیلم فجر رونمایی شد.

این فیلم با بازی نوید پورفرج، آزاده زارعی، رامین راستاد، هژیرسام ‌احمدی، آسنات درگاهی، مائده طهماسبی، فرید سجادی حسینی و با معرفی سارا صفری داستان خانواده‌ای را روایت می‌کند که همراه با دیگر ساکنان روستای سیل‌زه خود در یک ایستگاه متروک قطار زندگی می‌کنند و درگیر حادثه‌ای می‌شوند.

اصلانی در گفت‌وگویی با ایسنا در پاسخ به اینکه آیا «وابل» در چند ماه‌ آینده به اکران درمی‌آید، بیان کرد: تدوین نهایی فیلم اخیرا تمام شده و در مرحله پست‌پروداکشن فیلم هستیم تا بعد آن را به تهیه‌کننده ارائه کنم که برای اکران تصمیم‌گیری شود.

او اظهار کرد: آنچه در جشنواره فجر چهل و یکم نمایش داده شد نسخه ناتمام فیلم بود و درواقع راف‌کات «وابل» به جشنواره رسید. خانم (مستانه) مهاجر تدوین فیلم را به تازگی تمام کردند و الان در مرحله ساخت موسیقی توسط صادق آزمند و صداگذاری کار با حضور امیرحسین صادقی هستیم.

وی تاکید کرد، برهمین اساس تا زمانی که نسخه نهایی فیلم آماده نشود، نمی‌توان برای زمان اکران آن پیش‌بینی کرد.

تورج اصلانی پیش از شروع فیلمسازی، مدیریت فیلمبرداری تعداد قابل توجهی از آثار سینمای ایران را برعهده داشته و جوایز متعددی را هم از جشنواره‌های داخلی و خارجی کسب کرده است.

او سال گذشته فیلمبرداری فیلم سینمایی «پسر کوچک و جنگل» را به کارگردانی «گیورگی اواشویلی» فیلمساز گرجستانی در کشور گرجستان انجام داد.

این سینماگر همچنین دو سال قبل مستند «نان مقدس» را به کارگردانی زنده‌یاد رحیم ذبیحی تهیه‌ کرده بود.

 اصلانی مدیریت فیلمبرداری فیلم «بانو» را به کارگردانی تهمینه رافاعلا (فیلمساز آذری) محصول کشورهای ایتالیا، فرانسه و آذربایجان انجام داده است که برای آن به عنوان یکی از هشت فیلمبردار منتخب جهان برای رقابت در جایزه ویلموس زیگموند در سال ۲۰۲۳ انتخاب شد.

رسانه سینمای خانگی- آیا «مرزهای بی‌پایان» در ایران اکران می‌شود؟

عباس امینی که برای فیلم «مرزهای بی‌پایان» از جشنواره رتردام و تیرانا جایزه گرفته است، ابراز امیدواری می‌کند تا با همراهی سرمایه‌گذارانش اکران فیلمش را در ایران پیگیری کند.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، «مرزهای بی‌پایان» داستان یک معلم در یکی از روستاهای بلوچستان است و چالش‌هایی که این معلم در ارتباط با یک خانواده مهاجر افغانستانی و رابطه‌ای عاشقانه تجربه می‌کند.

فیلمبرداری این فیلم مرداد سال ۱۴۰۱ تمام شد و در این مدت در چند جشنواره خارجی از جمله، روتردام در هلند، زردآلوی طلایی ارمنستان و تیرانا در کشور آلبانی نمایش داده شده و جوایزی را هم کسب کرده است.

عباس امینی در گفت‌وگویی با ایسنا در پاسخ به اینکه آیا برنامه‌ای برای اکران فیلمش در ایران دارد یا خیر، بیان کرد:‌ «مرزهای بی‌پایان» محصول مشترک ایران و شرکت «مجیک لب» از کشور چک بود که پیش‌تر هم با این شرکت فیلم «هندی و هرمز» را ساختم و آن‌ها پیشنهاد دادند در فیلم دیگری مشارکت کنند که به «مرزهای بی‌پایان» رسید.

او ادامه داد: البته با توجه به مشکلات مالی پیش آمده، پروژه در حین ساخت به یک شرکت دیگر فروخته شد و به این ترتیب تمام اختیارها برای پخش و نمایش فیلم از من سلب شد؛ به همین دلیل در حال حاضر در اکران فیلم یا شرکت آن در جشنواره‌ها امکان تصمیم‌گیری ندارم و حتی وقتی فیلم به جشنواره رتردام راه یافت، بی‌اطلاع بودم که طبق قرارداد و قوانین جشنواره، فیلم‌های پذیرفته شده در این رویداد در چند فستیوال دیگر هم نمایش داده می‌شوند. با این حال نسبت به حضور فیلم در برخی جشنواره‌ها اعتراض خود را اعلام کردم.

امینی اضافه کرد: پخش جهانی فیلم در جشنواره‌ها ادامه دارد و برنامه‌ریزی‌های برای اکران آن نیز تدارک دیده شده از جمله در هلند که بخشی از امتیاز راهیابی فیلم به این جشنواره، اکرانش در هلند بود و منتظریم این کار هم انجام شود. البته ترجیح می‌دادم قبل از اکران خارجی فیلم در سینماها شرایط اکران آن در ایران فراهم شود، هر چند «مرزهای بی‌پایان» چندان در مناسبات گیشه سینماهای ایران نمی‌گنجد و بجز آن ممکن است شرکت سرمایه‌گذار فیلم، خیلی راغب به اکران آن در ایران نباشد چرا که ارتباط مستقیمی در سیستم مالی ایران با خارج از کشور وجود ندارد وحتی مشخص نیست مالکان فیلم چطور باید در جریان فروش باشند و پول خود را در اختیار بگیرند.  

او گفت: با این حال شخصا دوست دارم که مخاطب ایرانی هم فیلم را در سینماها ببیند و امیدوارم زودتر بتوانم رضایت سرمایه‌گذاران و مالکان فیلم را بگیرم تا آن را برای گرفتن پروانه نمایش به وزارت ارشاد ارائه کنم.

امینی که فیلم «کشتارگاه» او نیز به دلیل تعطیلی سینماها در زمان شیوع کرونا امکان اکران پیدا نکرد و فقط به صورت آنلاین در پلتفرم‌های اینترنتی به نمایش درآمد، درباره وضعیت ساخت فیلم در شرایط فعلی سینما با اشاره به اینکه فیلمنامه‌ای را برای ساخت سریال در یکی از پلتفرم‌ها نوشته ولی به دلیل مسائل مالی بلاتکلیف مانده است، گفت: من در تمام این سال‌ها سعی کردم به عنوان یک فیلمساز مستقل مسیر خودم را بروم و کار سفارشی قبول نکنم اما ادامه این مسیر سخت شده چون هیچ گردش اقتصادی ایجاد نمی‌شود و عملا تنها جایی که برای فیلمساز مستقل باقی می‌ماند تا بخشی از هزینه‌های خود را از ساخت یک فیلم جبران کند، اکران خارج از کشور است.

وی بیان کرد: در کشورهای دیگر بویژه در اروپا تماشاگران دنبال ستاره و هنرپیشه مطرح نیستند بلکه اصولاً بخاطر موضوع یک فیلم آن را تماشا می‌کنند. فیلمسازان مستقل هم معمولاً دغدغه‌های اجتماعی دارند و بسیاری از فیلم‌هایی که در فرانسه یا آلمان ساخته می‌شوند نیز نگاهی منتقدانه به جامعه خود دارند. در حالی که این چرخه در سینمای ایران برای فیلمسازان مستقل معیوب شده است. علاوه براین‌ها، از سال گذشته تاکنون جامعه به سمتی رفته که بیشتر مخاطبان به فیلم‌های کمدی اقبال نشان می‌دهند و این نشان می‌دهد جامعه حال خوشی ندارد و ترجیح می‌دهد رنج خود را بیشتر نببیند که این جریان کار را برای ما به عنوان فیلمساز سخت‌تر هم می‌کند.

رسانه سینمای خانگی- چرا استودیوهای فیلمسازی ایلان ماسک را تحریم کردند؟

کمپانی‌های بزرگ فیلمسازی چون دیزنی، وارنر برادرز دیسکاروی و لاینزگیت، تبلیغات در شبکه اجتماعی «X» را به دلیل اظهارات اخیر «ایلان ماسک» متوقف کردند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ورایتی، پس از آن که «ایلان ماسک» میلیاردر حوزه فناوری و مالک X (توئیتر سابق) از مطلب یکی از کاربران این شبکه اجتماعی که نوشته بود «یهودیان علیه برخی از اقلیت ها نفرت پراکنی می کنند و در عین حال از جهان میخواهند از نفرت علیه آنها دست بردارند» حمایت کرد چندین کمپانی بزرگ دنیای سرگرمی از جمله دیزنی، وارنر برادرز دیکاروی، پارامونت، اپل و ان بی سی یونیورسال اعلام کردند به دلیل این اظهارات یهودستیزانه تبلیغات خود را در این شبکه اجتماعی متوقف خواهند کرد. 

کاخ سفید و کمیسیون اروپا نیز موضع سختی را علیه شبکه اجتماعی «X» اتخاذ کردند. کمیسیون اروپا در بیانیه‌ای گفت: «ما در هفته‌های اخیر شاهد افزایش نگران‌کننده اطلاعات نادرست و سخنان نفرت‌انگیز در چندین پلتفرم رسانه‌های اجتماعی بوده‌ایم، و X مطمئناً در این مورد کاملاً مؤثر است». در بیانیه کاخ سفید نیز آمده است: “ما این ترویج نفرت انگیز نفرت یهودی ستیزانه و نژادپرستانه را به شدیدترین وجه محکوم می کنیم که در تضاد با ارزش های اصلی ما به عنوان آمریکایی است». 

پیش از اینکه «ایلان ماسک» شبکه اجتماعی توئیتر را بخرد، تبلیغات حدود ۹۰ درصد از درآمد توییتر را تشکیل می‌داد. ماه گذشته، شرکت «X» اعلام کرد که ارزش این شرکت ۱۹ میلیارد دلار است، این در حالی است که «ماسک» ۴۴ میلیارد دلار برای خرید این پلتفرم هزینه کرده است. 

رسانه سینمای خانگی- جوجه‌تیغی هم میلیاردی شد

 جدیدترین فیلم روی پرده موفق شد تا طی ۳ روز نخست نمایش خود، بیش از ۱ میلیارد تومان فروش داشته باشد.

به گزارش سینمیا خانگی از ایرنا، نخستین تجربه فیلمسازی مستانه مهاجر، در افتتاحیه خود، بیش از ۱ میلیارد تومان فروش داشت.

جوجه‌تیغی که از چهارشنبه هفته گذشته به روی پرده رفت، موفق شد تا طی ۳ روز نخست نمایش خود، ۱۹ هزار مخاطب داشته باشد و ۱ میلیارد و ۴۶ میلیون تومان بفروشد.

این فیلم طی این مدت، در ۴۶۱ سانس نمایش داشته است.

با این آمار، جوجه‌تیغی خود را تا جایگاه چهارمین فیلم پرفروش آخر هفته گذشته بالا کشید و این انتظار وجود دارد که با آغاز روند تبلیغاتی فیلم، جوجه‌تیغی برای هتل، بچه زرنگ و فسیل، خط و نشانی جدی بکشد.

داستان این فیلم ماجرایی طنز از زندگی ناخواسته یک جوان متعصب را روایت می‌کند که پیشنهادی عجیب، گذشته و آینده او را تحت تاثیر قرار می‌دهد. به علاوه این فیلم درباره زنی است که می‌خواهد اولین رئیس‌جمهور زن ایران شود.

مهاجر پیشتر درباره این فیلم به خبرنگار سینمایی ایرنا گفته بود: ژانر این فیلم خاص است. قصه فیلم مدعی نیست اما خاص است و باید آن را در سینما ببینید.

حامد کمیلی، پانته‌آ پناهی‌ها، هادی کاظمی، آناهیتا درگاهی، نازنین بیاتی، پژمان بازغی، هومن برق‌نورد، مهتاب ثروتی، نگار فروزنده، محراب قاسم‌خانی، امید روحانی، آرزو نبوت، نوشین تبریزی، هادی عطایی، سارا والیانی، آیدا ماهیانی و صحرا اسدالهی بازیگران جوجه‌تیغی هستند.

رسانه سینمای خانگی- قریبیان، «قدرتی» که همتا ندارد

در نام و نشانی او اثری از «عزت»، «خسرو» و «گوهر» نیست که با ترکیب «سینمای ایران» برای خود لقب دست و پا کند اما نقشی دارد که تجسم چهره مصمم و با اراده بازیگری است که حتی در فیلم کمدی – اجتماعی نیز با «قدرت» ظاهر می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، «خوشبختانه همه فرامرز قریبیان را از گذشته می‌شناسند و می‌دانند که اهل صحبت‌های حاشیه‌ای نیستم. فیلم‌های همچون خاک، گوزنها، صلات ظهر و سایه های بلند باد از جمله آثار سنگین و آبرومند پیش از انقلاب محسوب می‌شوند که در آنها ایفای نقش کرده‌ام.»

این خود معرفی کوتاه، برای بازیگری که طی ۶۰ سال سابقه فعالیت حرفه‌ای و پر افتخار در سینما، ۸۱ فیلم بازی کرده، مقابل دوربین کارگردانان شاخص رفته، چند فیلم ساخته و جوایز متعدد سینمایی بدست آورده کافی نیست.

لهجه تهرانی و طنین پر قدرت صدا، شناسنامه فرامرز قریبیان است. متولد ۲۷ آبان سال ۱۳۲۰ کوچه آبشار در خیابان ری.

در مدرسه «ترقی» دوره دبستان را سپری کرد و دیپلم خود را از دبیرستان «بدر» گرفت. همان دبیرستانی که مسعود کیمیایی بچه محل و دوست دوران نوجوانی فرامرز قریبیان، در فیلم «گوزنها» از آن استفاده کرد و قرار بود «سید» در ازای دریافت مواد مخدر مجانی از «اصغر دوا فروش»، از شاگردان مدرسه برای او مشتری جور کند.

فرامرز قریبیان از نوجوانی علاقه مند به سینما بود و رفاقت با مسعود کیمیایی، این دو را در مسیری طولانی و مشترک همکاری قرار داد که ابتدای آن «بیگانه بیا» و ختم آن «رئیس» بود.

سال ۱۳۴۷ مسعود کیمیایی نخستین تجربه کارگردانی خود را با فیلم سینمایی «بیگانه بیا» آغاز کرد. «بیگانه بیا» همچنین آغازی برای ورود فرامرز قریبیان به سینما بود. نقش اول فیلم با فشار تهیه کننده به سوپراستار وقت داده شد و فرامرز قریبیان نقش کوتاهی در آن ایفا کرد.

 فیلم سینمایی «سفیر»

فرامرز قریبیان در مورد حضور در این فیلم گفته است: «بیگانه بیا» تجربه ای آماتوری بود زیرا در این اثر دستیار مسعود کیمیایی بودم و به خاطر همین همکاری، نقشی کوتاه را در فیلم پذیرفتم.

پس از «بیگانه بیا» برای ادامه تحصیل سینما به آمریکا سفر کرد. قصد داشت در مدرسه سینمایی «آکتورز استودیو» ثبت نام کند اما بدلیل مشغله فراوان کاری، مدرسه ارزان تری برگزید و حدود سه سال رشته بازیگری را در مدرسه ویژوآل آرت سپری کرد.

پس از بازگشت از آمریکا، همکاری فرامرز قریبیان و مسعود کیمیایی وارد دوره جدیدی شد.

فرامرز قریبیان در مورد این همکاری گفته است:‌ پس از بازگشت از آمریکا، مسعود کیمیایی برای فیلم «زخمی ها» از من دعوت کرد، اما این فیلم به سرانجام نرسید و با کیمیایی به فیلم «خاک» رسیدیم که نخستین کار جدی و حرفه ای من در سینما با این فیلم آغاز شد.

بازی در نقش «مصیب» در فیلم «خاک» فرای تجربه اندوزی، به نوعی دستگرمی برای رسیدن به شاه نقش «قدرت» در «گوزنها» بود.

فرامرز قریبیان پس از «صلات ظهر» به کارگردانی سعید مطلبی در سال ۱۳۵۳، با فیلم «گوزنها» ساخته مسعود کیمیایی روی پرده ظاهر شد.

درخشش «گوزنها» و ایفای نقش «قدرت» چریک شهری و ارائه بازی بدون اغراق و زیرپوستی، موقعیت فرامرز قریبیان را در سینما تغییر داد و محبوبیت فراوانی برای او کسب کرد.

فرامرز قریبیان در خاطره ای از «گوزنها» گفته است: همیشه در اوایلی که فیلم بازی می‌کردم، سرصحنه‌هایی که بازی نداشتم می‌رفتم. در «گوزنها» و در سکانسی که در پایین شهر گوشت تقسیم می‌کردند، حضور داشتم. بیاد دارم وقتی در آن سکانس شیشه خودرو را پایین می‌دادند که گوشت‌ها را بین فقرا تقسیم کنند، مردم چنگ می‌زدند و به چشم خودم دیدم که دست کسانی که گوشت‌ها را تقسیم می‌کردند زخم شده بود. این سکانس در منطقه میدان شوش گرفته شد. در آن محل منازلی بود که وقتی باران می‌آمد پرگل می‌شدند و از سقف خانه ها آب می چکید.

فرامرز قریبیان که به اذعان خود، دوست نداشته در فیلمفارسی های آن دوران بازی کند، گزیده کاری را برگزید و با وجود پیشنهادهای فراوان در سال ۱۳۵۴ و ۱۳۵۵ به ترتیب در فیلم های «وقتی که آسمان بشکافد» و «چشم‌انتظار» بازی کرد.

اما سال ۱۳۵۵، سومین همکاری قریبیان با مسعود کیمیایی در «غزل» رقم خورد. پرونده حرفه‌ای فرامرز قریبیان در قبل از انقلاب اسلامی با بازی در فیلم «سایه‌های بلند باد» به کارگردانی بهمن فرمان آرا بسته شد.

 بهمن فرمان‌آرا در کنار فرامرز قریبیان

قریبیان که تجربه بازی در ۱۲ فیلم سینمایی را در پیش از انقلاب داشت، بهترین گزینه فریبرز صالح برای ایفای نقش «قیس ابن مسهر» در فیلم «سفیر» بود و با این اثر، نخستین فعالیت بازیگری قریبیان پس از انقلاب آغاز شد.

وی درباره حضور در فیلم «سفیر» گفته است:‌ پس از انقلاب به مدت دو سال ونیم سینماها تعطیل شد و مجددا به آمریکا رفتم و پس از راه افتادن سینما به کشور بازگشتم و با بازی در فیلم سینمایی «سفیر» کار خود را آغاز کردم. در فیلم «سفیر» پلانی مربوط به گردن زدن وجود داشت. برداشت این پلان بسیار مشکل بود و فیلمبرداری آن ۱۵ روز طول کشید. «سفیر» فیلم خوش ساختی است، اما فینال آن را دوست نداشتم زیرا معتقدم یک اثر سینمایی نباید مطابق اصل قصه ساخته شود. به عنوان نمونه همه می‌دانیم که «اسپارتاکوس» در جنگ کشته می‌شود اما «دالتون ترومبو» در نسخه سینمایی که «استنلی کوبریک» ساخت، پایان شگفت انگیز و زیبایی خلق می‌کند.

پس از «سفیر»، فرامرز قریبیان از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۶ در ۱۱ فیلم شامل «پرونده»، «سناتور»، «پایگاه جهنمی»، «ریشه در خون»، «آوار»، «گردباد»، «سمندر»، «گمشده»، «ترن»، »کمینگاه» و «کانی مانگا» بازی و با کارگردانانی از جمله مهدی صباغ زاده، اکبر صادقی، محمود کوشان، سیروس الوند، سیروس تسلیمی، امیر قویدل و مرحوم سیف الله داد در ژانرهای دفاع مقدس، ملودرام و حادثه ای همکاری کرد.

«کانی مانگا» به کارگردانی مرحوم سیف الله داد یکی از فیلم های تحسین شده در ژانر دفاع مقدس است و برای فرامرز قریبیان یک بار دیگر فرصت حضور در فیلم دفاع مقدسی را پس از «پایگاه جهنمی» فراهم کرد.

فرامرز قریبیان درمورد علت موفقیت «کانی مانگا» در جذب مخاطب گفته است: این فیلم داستانی جاسوسی و ساختار معمایی داشت. در کنار این ساختار، صحنه‌های اکشن نیز به موفقیت کار کمک کرد و فکر می‌کنم همه اینها با هم منجر به اشتیاق و هیجان مردم برای تماشای این فیلم شد.

دهه ۷۰ شمسی، دوره پرکار فرامرز قریبیان بود و در این دهه در ۲۶ فیلم بازی و یک فیلم کارگردانی کرد.

«دو نفر و نصفی» ساخته یدالله صمدی محصول ۱۳۷۰، اولین و آخرین فیلم طنز اجتماعی بود که قریبیان در آن ایفای نقش کرد و اما با وجود پارتنر طنازی مانند علیرضا خمسه، ثابت شد که چهره تراش خورده او برای ایفای نقش های مردان مصمم و با اراده، برای بازی در چنین آثاری خلق نشده است.

در همین سال، همکاری دگر بار فرامرز قریبیان با کیمیایی، ساخت فیلم «رد پای گرگ» شد. فیلمی با دیالوگ های عالی و همان تم های همیشگی کیمیایی؛ رفاقت، خیانت، انتقام … . فرامرز قریبیان در «رد پای گرگ» در نقش «رضا» و تکرار همان شخصیت با صلابت و با اراده، با سکانسی بی نظیر اسب سواری در خیابان های تهران ظاهر شد.

 پوستر فیلم سینمایی «رد پای گرگ»

سال ۱۳۷۱ در کنار جمشید هاشم‌پور، در نخستین تجربه فیلمسازی فرامرز صدیقی به نام «طعمه»، به عنوان اثری پلیسی حضور یافت.

دومین همکاری قریبیان و هاشم پور سال ۱۳۷۲ با فیلم اکشن حادثه ای «آخرین خون» رقم خورد و قریبیان پا به پای هاشم‌پور که دگر بار لباس بلوچی که «زینال بندری» فیلم «تاراج» را تداعی می کرد، درخشید.

قریبیان در مورد حضور در فیلم های اکشن گفته است:‌ در آن سال‌ها از فیلم‌های اکشن استقبال زیادی می‌شد و معمولا از من یا جمشید هاشم‌پور برای ایفای نقش‌ها در فیلم دعوت به عمل می‌آمد.

فرامرز قریبیان دهه ۸۰ شمسی را با دو فیلم «رقص در غبار»(۱۳۸۱) و «شهر زیبا» (۱۳۸۲) به کارگردانی اصغر فرهادی آغاز کرد.

وی در مورد همکاری با فرهادی گفته است: از سال ها پیش با جوانان راه می‌آمدم و چنانچه فیلمنامه‌ها را می‌پسندیدم، به آنها کمک و کار می کردم. این اتفاق در دو فیلم اول اصغر فرهادی بوجود آمد و من پیش از این حتی سریال های او را ندیده بودم. وقتی بازی در «رقص در غبار» به من پیشنهاد شد، تشخیص دادم که اصغر فرهادی به این حرفه آگاه است و با وجود کوتاه بودن نقش، در این اثر بازی کردم.

فرامرز قریبیان همچنین در این دهه سنت شکنی کرد و در چهار مجموعه تلویزیونی «روز حسرت» و «آخرین دعوت»(۱۳۸۷)، «پس از سال‌ها»(۱۳۸۷) و «باغ شیشه ای»(۱۳۸۸) به ایفای نقش پرداخت.

وی در مورد بازی در سریال تلویزیونی گفته است:‌ سریال‌هایی بازی کردم تا بتوانم بودجه مورد نظر تولید فیلم «گناهکاران» را تامین کنم؛ بازیگر سریال نبودم، اما در سریال بازی کردم تا فیلمی مستقل بسازم.

دهه ۹۰ شمسی برای فرامرز قریبیان، فصل کم کاری بود و بازی و کارگردانی یک فیلم سینمایی، ایفای نقش در دو مجموعه تلویزیونی و با بازی در سه فیلم پایان یافت.

«خروج»(۱۳۸۹) به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا، آخرین فیلمی بود که فرامرز قریبیان در آن ایفای نقش کرد. وی در «خروج» افزون بر بازی زیرپوستی، سکوت را به اکت خود اضافه کرد و یکی از بهترین بازی های خود را ارائه داد.

اما «خروج» یک حاشیه بزرگ داشت. این فیلم سال ۱۳۹۸ و در سی وهشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمد اما اعلام خداحافظی فرامرز قریبیان از بازیگری در نشست خبری فیلم، همه را بهت زده کرد.

 فرامرز قریبیان و ابرایهم حاتمی‌کیا در نشست خبری فیلم سینمایی «خروج»

فرامرز قریبیان در این نشست خبری در مورد علت اعلام خداحافظی از بازیگری گفته بود: دیگر حوصله غرض ورزی مسئولان سینمایی را ندارم. بعد از فیلم «گناهکاران» در جشنواره شرکت نکردم. در هفت سال اخیر هیچ فیلمنامه‌ای را قبول نکردم. دلم می‌خواست با یک فیلمنامه خاص کارم را خاتمه دهم. این آخرین فیلم من است و می‌خواهم از سینما خداحافظی کنم.

ابراهیم حاتمی‌کیا نیز که در این نشست حضور داشت، فاصله گرفتن قهرآمیز قریبیان از سینما را غم‌انگیز دانست و ابراز امیدواری که این حرف خیلی جدی نباشد زیرا حضور وی برای جوانان درس است و می‌تواند نکات و راه‌های جدید به آنها نشان دهد.

جوایزی که قریبیان از سینما گرفت

قریبیان بازیگری باسواد است و هوش بسیار بالایی در بازیگری دارد. وی در مورد شیوه بازیگری خود گفته است: تکنیک من در بازیگری «متد اکتینگ»(بازی شیوه دار) است. من به مدرسه «اکتورز استودیو» نرفتم، اما از تکنیک تعلیمی این مدرسه استفاده کردم. شاید اعتنا به همین شیوع بازیگری، سبب رساندن قریبیان به جایگاه بی بدیلی در سینما شده است.

بازی فرامرز قریبیان از همان ابتدای کار با تحسین روبرو شد. سال ۱۳۵۲ برای بازی در فیلم «خاک» جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل بزرگترین جشنواره سینمایی وقت را گرفت.

سال ۱۳۶۶، ۱۳۷۱ و ۱۳۷۸ به ترتیب برای ایفای نقش در فیلم «ترن»، «بندر مه آلود» و «مرد بارانی» جایزه بهترین بازیگر مرد از سه دوره جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد.

برای بازی در فیلم «رقص در غبار» در ۱۳۸۲ موفق به کسب جایزه بهترین بازیگر مرد از جشن خانه سینما شد.

فرامرز قریبیان جوایزی نیز از جشنواره های بین المللی در کارنامه دارد. وی سال ۲۰۰۳ از جشنواره فیلم آسیا پاسیفیک و جشنواره بین‌المللی فیلم مسکو برای بازی در «رقص در غبار» جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را گرفت.

سال ۲۰۰۴ نیز از برای فیلم «شهر زیبا» جایزه ویژه هیئت جشنواره بین المللی فیلم را کسب کرد و با «چشمایش» جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم حراره را از آن خود کرد.

کلینت ایستوود، الگوی قریبیان در کارگردانی

قریبیان طی مدت فعالیت در سینما، چهار فیلم شامل «جدال در تاسوکی»(۱۳۶۵)، «قانون»(۱۳۷۴)، «چشم هایش»(۱۳۷۸) و گناهکاران(۱۳۹۰) را کارگردانی کرده است. به جز «جدال در تاسوکی»، در سه فیلم دیگر افزون بر کارگردانی با عنوان بازیگر نیز حضور داشته است.

وی در مورد دغدغه خود برای کارگردانی گفته است: برخی بازیگران در دنیا پس از پا به سن گذاشتن، نقش های فرعی نیز بازی می کنند، اما شخصا دوست ندارم بازیگر نقش های فرعی باشم، از این رو تصمیم گرفتم به کارگردانی و تهیه کنندگی بپردازم. به علت علاقه ای که به سینما دارم به سمت کارگردانی آمدم که مبادا به دلیل کهولت سن مجبور باشم هر نقشی را بازی کنم.

قریبیان همچنین گفته است: خیلی از بازیگران دست به کارگردانی زدند و موفق شدند؛ یکی از الگوهای من برای ورود به عرصه کارگردانی «کلینت ایستوود» بود؛ این بازیگر در سال های پیش دست به کارگردانی زد و خود نیز در آنها بازی می کرد و در اوایل هم فیلم های خوبی نساخت اما با فیلم «نابخشوده» اسکار بهترین کارگردانی را دریافت کرد.

قریبیان و کیمیایی، ۷ همکاری مشترک

 از راست: فرامرز قریبیان مسعود کیمیایی و آیدن آغداشلو

قریبیان در فیلم «بیگانه بیا»(۱۳۴۷)، «خاک»(۱۳۵۲)، «گوزنها»(۱۳۵۳)، «غزل»(۱۳۵۵)، «رد پای گرگ»(۱۳۷۰)، «تجارت»(۱۳۷۳) و «رئیس»(۱۳۸۵) به کارگردانی کیمیایی بازی کرده است.

کیمیایی همواره از قریبیان به عنوان بازیگر محبوب خود یاد کرده و گفته او از رابرت دنیرو هم بهتر است.

قریبیان هم در مورد همکاری دیرپای خود با کیمیایی گفته است: سابقه همکاری من با مسعود کیمیایی به فیلم «بیگانه بیا» باز می گردد. در این اثر نقش کوتاهی داشتم و پس از بازی در آن به آمریکا رفتم، زیرا نوع فیلم هایی که در آن زمان ساخته می شد را نمی پسندیدم. در آن زمان فیلمسازانی همچون مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی تازه شروع به کار کرده بودند. مهرجویی و جنس فیلم های او متناسب من نبود و او هرگز به سراغ من نمی آمد و به این موضوع کاملا آگاه بودم. پس فقط مسعود کیمیایی می ماند که در آن شرایط باید منتظر می ماندم تا او فیلمی بسازد و از من در فیلم خود استفاده کند.

وی همچنین گفته است: کیمیایی فیلمسازی است که راهی را در سینمای ایران باز کرد تا بعدها یک عده‌ای دیگر آن را ادامه دهند. سینمای ایران با او پیشرفت کرد و ما با هم همکاری داشتیم. بعد از انقلاب این همکاری کمتر شد البته در «رد پای گرگ»، «تجارت» و «رئیس» بازی کردم و همچنان معتقدم کیمیایی حق زیادی به گردن سینمای ایران دارد.

فرامرز قربیبان مرداد سال ۱۳۹۹ نیز در یادداشتی که مناسبت هفتم مرداد سالروز تولد مسعود کیمیایی در یکی از نشریات منتشر کرد، ضمن تبریک این روز به وی نوشته است: من و مسعود کیمیایی از ۹ سالگی با هم بزرگ شدیم و با هم رفیقیم و به تمام علائق و اندیشه‌ها و تفکرات هم آشناییم. چون در یک محله، یک کوچه و خیابان زندگی می‌کردیم. کار در سینما را با مسعود شروع کردم؛ او نقش‌های خوب و ماندگاری در فیلم‌هایش به من محول می‌کرد. از فیلم خاک و گوزن‌ها و ردپای گرگ گرفته تا تجارت حتی رییس فیلم‌هایی بودند که فیلمنامه و شخصیت‌هایش را دوست داشتم و نقش‌هایی که بر عهده من گذاشته بود با روحیه من همخوانی داشت، ولی پر واضح است که فیلم گوزن‌ها و نقشم در این فیلم (قدرت) را بیشتر از شخصیت‌های دیگری که با او کار کردم، دوست دارم.

وی در این نامه همچنین با اشاره به ابراز علاقه برای بازی در نقش های معترض، بازگشت به سینما بعد از حافظی در سال ۱۳۹۸ را منوط به دعوت مسعود کیمیایی از وی برای یک نقش اعتراضی عنوان و تصریح کرده است: اساسا نقش‌های معترض را دوست دارم. با اینکه در جشنواره فجر اعلام بازنشستگی کردم (نمی‌دانم درست بود یا نه چون من حرف دلم را می‌زنم) ولی اگر دوباره مسعود به من نقش اعتراضی بدهد با جان و دل برایش بازی می‌کنم. ولی به ‌طور کل نقش اعتراضی با روحیه من همخوانی دارد و بازی خواهم کرد. البته بگویم که نه‌تنها من فیلم گوزن‌ها را دوست دارم که این فیلم بارها و بارها از جانب منتقدان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران شناخته شد برای اینکه جایگاه والایی در سینمای ایران دارد.

رابرت دنیرو نیستم

 فرامرز قریبیان در کنار پسرش سام قریبیان

فرامرز قریبیان همچنین از اینکه با رابرت دنیرو مقایسه شود، راضی نیست و در این باره گفته است: برخی از من به عنوان «رابرت دنیرو» سینمای ایران نام می برند، البته این نظر من نیست. من ایران متولد شدم و رابرت دنیرو در آمریکا متولد شده است. او فیلم های بزرگ با کارگردانان بزرگ همچون «مارتین اسکورسیزی» کار کرده است. اما ناگفته نماند بسیاری از فیلم هایی که رابرت دنیرو بازی کرده درخور توجه نبوده و فقط برای دستمزد در آنها بازی کرده است. البته دلیلی ندارد همه فیلم های یک بازیگر خوب باشد. جوان تر که بودم فیلم هایی را بازی می کردم که می دانستم آثار خوبی نمی شود اما برای حضور در سینما در آنها بازی کردم و نیز باید زندگی خود را می گذراندم.

فرامرز قریبیان با اینکه خود یک برند در بازیگری است، نظر متفاوتی در مورد «سوپراستار» در سینما دارد.

وی در این باره گفته است:‌ خلق سوپراستار در سینما در اختیار کسی نیست. سوپراستار خود به خود در سینما بوجود می آید و وقتی مردم یک بازیگر را دوست داشته باشند او به سوپراستار تبدیل می شود. سوپراستار در اثر فیلم هایی که بازی می کند به این جایگاه می رسد؛ فیلم های بسیاری در سینمای دنیا وجود دارد که به وجود سوپراستارها نفروخته اند و از طرفی فیلم هایی بدون حضور سوپراستارها فروش خوبی داشته اند و به عنوان نمونه در فیلم سینمایی «تایتانیک» این موضوع کاملا مشهود است. پیش از اینکه دست به کارگردانی بزنم و در زمان بازیگری، معتقد بودم که فروش فیلم ربطی به بازیگر ندارد و فیلمنامه، ساخت و انتخاب درست بازیگران است که در جذب مخاطبان اثر دارد.

به هر روی این بازیگر کهنه کار، نگاهی نیز به جوانان دارد و معتقد است سینما را باید به آنها سپرد اما توصیه های هم برای جوانان دارد.

وی گفته است:‌ حرفه سینما متعلق به جوانان است البته این به این معنا نیست که باید پیشکسوتان را کنار گذاشت. در کشورهای پیشرفته این حرفه به حدی ارزش دارد که میلیون ها جوان سراغ آن می روند و بسیاری از آنان نیز پشت در استودیوها می مانند.

فرامرز به جوانان علاقه‌مند به بازیگری نیز توصیه کرده است: بازیگری راه دشواری دارد و اگر عشق وجود داشته باشد، حتما علاقه مندان به بازیگری به نتیجه می رسند. رفتن به آموزشگاه های سینمایی به تنهایی چیزی را حل نمی کند و این موضوع باید با عشق همراه باشد. همیشه از کلاس درس فراری بودم و اکنون نیز این روحیه را دارم، از این رو دنبال برگزاری دوره های آموزشی نبوده ام زیرا بلد نیستم در عرصه بازیگری تدریس کنم.

چندی پیش فرامرز قریبیان برای رفع شائبه که مرتبط با بازگشت وی به سینما پیش آمده بود، خداحافظی از سینما را بهترین کار زندگی‌ خود عنوان کرده بود.

گرچه این نشان می دهد فرامرز قریبیان از تصمیم خود باز نخواهد گشت، اما نباید فراموش کرد، ردی از او در تاریخ سینمای کشور مانده که قابل پاک شدن نیست.

فرامرز قریبیان چه به روی پرده باشد و چه نباشد یک برند معتبر در سینمای ایران باقی خواهد ماند. بازیگری که با نقش «قدرت» در «گوزنها» درخشید و پس از «خروج» با «قدرت» از سینما خداحافظی کرد.

رسانه سینمای خانگی- شش‌گانه سوره در فجر امسال

رئیس سازمان سینمایی حوزه هنری(سوره) با بیان اینکه تمامی ۶ اثر این سازمان برای جشنواره فیلم فجر خواهد رسید، گفت: سه کار هم اینک در نیمه دوم تولید خود قرار دارند، تولید اثر پویانمایی هم تقریبا تمام شده و مراحل نهایی صداگذاری را پشت سر می‌گذارد.

به گزارش سینمای خانگی، حمیدرضا جعفریان در گفت وگو با خبرنگار سینمایی ایرنا اظهار داشت: یکی از تولیدات مرکز سوره در مرحله پس از تولید و اثری دیگر نیز در اوایل تولید است و تصویربرداری این اثر هم که زمان تولید کوتاه تری دارد به همراه دیگر آثار در آذرماه تمام می‌شود.

توکل ما بر خداست

وی افزود: این که کارها چقدر خوب شدند و یا می‌شوند و میزان استقبال از آنها چقدر خواهد بود، توکل ما بر خداست و هم این‌که دیگران باید قضاوت کنند.

جعفریان همچنین در این باره که سوره چقدر در دور آتی جشنواره فیلم فجر برد خواهد داشت؟ گفت: در هدفگذاری که از ابتدای این دوره جدید (۱۳۹۹) داشتیم و با برنامه‌ریزی‌هایی که به طور خاص برای امسال داشتیم، تمرکز ما بر این بود که با تنوع ژانر و محصول در حوزه‌های مختلف اعم از دفاع مقدس، اجتماعی، تاریخی، آثاری برای مخاطبان متفاوت و همچنین حوزه مخاطب کودک و نوجوان داشته باشیم تا با آنها بتوانند ارتباط برقرار کنند و این‌که در چینش موضوعات، سیاست‌ها و فیلمسازهایی که با آنها همکاری می‌کنیم تنوعی وجود داشته باشد.

وی افزود: تلاش کردیم هم فیلمسازهای جوان و هم حرفه‌ای‌ترها و کارکشته‌های سینما و هم فیلم‌های با بودجه پایین و فیلم‌های با پروداکشن بالا به جشنواره راه یابند تا هم با تنوعی از این جنس، به غیر از امسال، برای سبد اکران سال بعد نیز این تنوع را بتوانیم داشته باشیم و هم این‌که در جشنواره ممکن است ذائقه‌های مختلفی بین داوران و اهالی سینما وجود داشته باشد.

جعفریان درباره حمایت سازمان‌های مختلف از فیلمسازی از جمله سازمان برنامه و بودجه و تبلیغات اسلامی و این که حوزه فیلمسازی در انتهای دولت سیزدهم چه رونقی را شاهد خواهد بود؟ گفت: اتفاق‌های خوبی افتاده است. یکی از سیاست‌هایی که ما در تولید پیگیری می‌کنیم این است که در عین حفظ کیفیت و شاخص بودن آثار و جذابیت آنها برای مخاطب و حرفه ای بودن، در تعداد هم جهشی را در سازمان سینمایی سوره داشته باشیم.

یکی از موانع اصلی ما در سال‌های گذشته منابع مالی بود که در این دو سه سال بویژه امسال اتفاق خوبی را در مشارکت رقم زدیم

رئیس سازمان سینمایی سوره اظهار داشت: یکی از موانع اصلی ما در سال‌های گذشته منابع مالی بود که در این دو سه سال بویژه امسال اتفاق خوبی را در مشارکت رقم زدیم. همکاری و هم‌افزایی با دستگاه‌ها و نهادهای مشابه خود مانند بنیاد فارابی و سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان داشتیم که این کانون نیز به تازگی در فضای تولید فعال‌تر شده است.

وی خاطرنشان کرد: در بخش خصوصی هم نهادهایی را همراه کردیم. این هم‌افزایی و همکاری از مولفه‌هایی است که منجر به تولید آثار بیشتر و رونق می‌شود.

جعفریان در ارزیابی خود از جشنواره فیلم فجر امسال گفت: در اکران فیلم‌ها از ابتدای امسال اوضاع خوب بوده است اما برای این که اگر بخواهیم نقادانه مطرح کنیم مقداری در چینش فیلم‌ها و تنوع باید تجدید نظر شود تا دیگر فیلم‌ها هم بیشتر دیده شوند، تک ژانری وجود نداشته باشد و عدالتی در توزیع برقرار شود.

جشنواره امسال خیلی پررونق خواهد بود

وی افزود: در سوره تلاش می‌کنیم این کار را انجام دهیم تا در صاحبان آثاری که در زمره دو سه فیلم پرفروش اول نیستند احساس خسران و بی‌توجهی وجود نداشته باشد. چون سانس دادن و تعداد سالن‌هایی که در اختیار فیلم‌ها قرار می گیرد در فروش موثر است.

جعفریان گفت: ممکن است فیلمی فروش زیادی داشته باشد و هر چه سانس بدهند باز هم دیده شود اما این که صرفا به دو سه فیلم مشابه هم توجه شود در بلند مدت به ضرر سینماست. در این سال‌ها فیلم های خوبی تولید شده و جشنواره امسال خیلی پررونق خواهد بود و این مسئولیت ما را در فضای توزیع و نمایش در سال‌های بعد سخت‌تر می‌کند و باید این عدالت را بیشتر برقرار کنیم.

رسانه سینمای خانگی- چرا ثریا سیمرغ نگرفت

کارگردان فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» گفت: می‌خواستم داستان مادری را روایت کنم که فارغ از ایدئولوژی و نگاه سیاسی، فقط مادر باشد مادری که با همه مشخصاتش ایرانی است، ژاله صامتی نیز انتخاب اول من بود، در خیلی از سکانس‌ها پشت دوربین گریه می‌کرد، از این رو می‌گفتم ژاله به قدری درخشان است که قطعا سیمرغ به او تعلق می‌گیرد.

به گزارش رسانه سینمای خانگی از ایرنا، لیلی عاج که سال گذشته در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر دیپلم افتخار بهترین کارگردانی فیلم اول را دریافت کرد، درباره نوع پرداخت به قهرمان زن قصه‌اش در این فیلم گفت: گاهی در یک فیلم شخصیت اصلی زن است و نویسنده، مردی در این فیلم قرار می‌دهد تا بار قصه را بین آنان تقسیم کند. من قصد نداشتم ثریا را تغییر دهم. وفادار به این بودم که قصه یک مادر را تعریف کنم و هیچ دخل و تصرفی در آدم های اطراف ثریا نداشته باشم.

این کارگردان ادامه داد: ژاله صامتی انتخاب اول من بود. درست است که موقع نوشتن فیلمنامه خیلی به این فکر می‌کردم که چه کسی ثریاست. خیلی‌ها هم با من حرف می‌زدند اما من فاکتورهای ذهنی زیادی داشتم؛ دنبال مادری بودم که فارغ از ایدئولوژی و نگاه سیاسی و فقط مادر باشد.

وی افرود: مادری که وقتی نگاهش می‌کنیم با همه مشخصاتش ایرانی است. در عین حال توانمندی خانم صامتی خیلی برای من مهم بود. ترکیب این دو مهم بود که هم توانایی اجرای نقش یک مادر را داشته و همین‌طور بازیگر خوبی باشد.

خانواده‌ها تمایل نداشتند جزئیات زندگی‌ خصوصی آنان و خط قرمزهایشان نمایان شود

 لیلی عاج کارگردان فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا»

فکر می‌کردم باید قصه مادری را تعریف کنیم که در یک بیابان گیر کرده و چشم انتظار دیدن فرزندش است. قصه کسی که بچه اش را که سال‌هاست ندیده پشت دیوارهای اشرف استعاج درباره تمرکز بر قصه ثریا و کمبود خرده پیرنگ‌ها در فیلم گفت: هر رویکرد روایی، چالش‌هایی دارد. چون یک قهرمان داشتم ترجیح دادم راوی دوربین اول‌شخص باشد؛ یعنی هر کس وقتی حضورش معنا پیدا می‌کند که در ارتباط با ثریا باشد. هیچ دوربینی نداریم که ثریا آنجا نباشد و این محدودیت هم ایجاد می‌کرد.

این فیلمساز تاکید کرد: فکر می‌کردم باید قصه مادری را تعریف کنیم که در یک بیابان گیر کرده و چشم انتظار دیدن فرزندش است. قصه کسی که بچه اش را که سال‌هاست ندیده پشت دیوارهای اشرف است و فیلم تماما درباره او باشد که چه می‌کند و چگونه برای دیدن بچه‌اش تلاش می‌کند.

عاج درباره امتناع خانواده‌ها از پرداخت به جزئیات این مساله گفت: من با مادرانی که در کمپ آزادی بودند و همین‌طور با کسانی که از اشرف فرار کردند، حرف زدم. خیلی از این مادران با من به عنوان کسی که به خانه آنها می‌رود و با آنان حرف می‌زد صحبت می‌کردند اما تمایل نداشتند این مساله به عنوان فیلمی در سینماها پخش و بخشی از زندگی خصوصی آنان و خط قرمزهایشان نمایان شود.

وی خاطرنشان کرد: بارها پیش آمد با خانواده‌ای صحبت کنم اما هفته بعد تماس می‌گرفتند و از من می‌خواستند که بخشی از توضیحات را حذف کنم چرا که نگران تفکری بودند که مردم راجع‌شان داشتند.

وقتی فضولات گاو به سمت خانواده های اسرای اشرف پرتاب می‌کردند!

کارگردان سرهنگ ثریا با اشاره به حساسیت موضوع گفت: شاید در حال حاضر نگاه نسل جدید به این قضیه مثل دهه ۶۰ نباشد اما همچنان حساسیت وجود دارد. مثلا برادر یکی از کاراکترهای ما که از شمال به سازمان جذب شده بود، می‌گوید: ما سری در سرها داشتیم، اما تا فهمیدیم برادرمان به اشرف رفته، از آن وقت فضولات گاو به سمت خانه ما پرت می‌کردند و رفتار همه با ما تغییر کرده بود.

عاج اظهار کرد: برخورد افراد جامعه در دهه ۶۰ به گونه‌ای بود که دوست نداشتند روایت‌هایشان با جزئیات و آشکار ذکر شود. خودشان می‌گفتند این بچه‌ها کاری کردند که کسی ما را دوست نداشته باشد. به عبارتی اینها مادرانی هستند که از فرزندانشان دور هستند اما به خاطر عملکرد بچه‌هایشان جایگاه اجتماعی هم ندارند و کسی با آن‌ها همذات‌پنداری ندارد و به سراغ‌شان نمی‌رود.

مادران فردی منافق تربیت نکرده بودند

این کارگردان، مادران را مبری از این مساله دانست و گفت: بخش زیادی از این بچه‌ها نرفته‌اند که جذب سازمان شوند، بلکه یا می‌خواستند به صورت مخفیانه از کشور خارج شوند یا به صورت اتفاقی جذب سازمان شده‌اند. در حقیقت به گونه‌ای نبوده که مادران نقشی در این مساله داشته باشند و فردی منافق و با ایدئولوژی منحرف تربیت کرده باشند.

عاج ضمن اشاره به ویژگی‌های مادرانه اثر گفت: به لحاظ زنانه فقط یک مادر می‌فهمد ثریا چه می‌گوید، چراکه از بچه‌شان دریغ شدند و این دلتنگی بدی است. در شرایطی که فقط در دو کانکس در بیابان و پشت دیوار اشرف زندگی می‌کرده‌اند، تنها یک مادر دوام می ‌آورد. خواهر یا برادر در نهایت باید به روال عادی زندگی برگردد ولی هیچ‌کس جز مادر آنجا نمی‌ماند و شرایط را تحمل نمی‌کند.

وی افزود: از این رو مطمئن بودم که زاویه دید من باید ثریا و اول شخص باشد. اینها موتور محرکی بودند که باعث شدند قصه را فقط مادرانه انتخاب کنم.

بازی ژاله صامتی مستحق سیمرغ بود

کارگردان سرهنگ ثریا درباره همکاری با ژاله صامتی گفت: صامتی بازیگر درجه یکی است در خیلی از سکانس‌ها جلوی دوربین گریه نمی‌کرد؛ مثل سکانسی که پشت فنس‌ها می‌گوید: امیرعلی بیا دیگر طاقت ندارم. خانم صامتی پشت دوربین گریه می‌کرد و ما اکثرا صبر می‌کردیم حالش خوب شود و به سراغ پلان بعدی برویم. او کنترل‌شده بازی می‌کرد و همراه و با تمرکز بود. نمونه بارزی از بازیگری که تمام جهان را پشت در می‌گذاشت و سر صحنه می‌آمد.

عاج تاکید کرد: ژاله فهم درست و دقیقی از ماجرا داشت و من فقط می‌گفتم چه فهم و تخیلی از فضا دارم و باقی‌اش تجربه و تمرکز و بازی درخشان او است.

این کارگردان افزود: با خودم می گفتم بازی ژاله به قدری درخشان است که قطعا سیمرغ به او تعلق می‌گیرد.

تمام تمرکزم بر این بود که این فیلم شبیه تئاتر نشود

کارگردان نمایش بابا آدم درباره تفاوت مدیوم تئاتر و سینما گفت: من نمایش هم که کار می‌کنم، نمی‌توانم در سالن بمانم. هرکس نسبت به چیزی که خلق می‌کند وسواس دارد. فکر می‌کنم اگر دوباره سرهنگ ثریا را خلق کنم، بهتر شود. خیلی مهم است که وقتی از تئاتر به سینما می‌‎آیید، تیمی با شما همراه باشند. از اینکه همه به یک خانمی که از تئاتر آمده اعتماد می‌کنند، حس دل انگیزی به من منتقل شد.

عاج درباره نقدی که به سرهنگ ثریا و شیوه روایت تئاتری آن می‌شود، گفت: عده‌ای در نقد سرهنگ ثریا می‌گویند که کارگردان، تئاتری بزرگ را کارگردانی کرده. من برای این که این اتفاق نیفتد، عامدانه و با ترس‌ولرز تلاش و تمرکزم روی این بود که هر سکانس به سینما نزدیک‌تر باشد تا به تئاتر.

کاراکترها شبیه خانواده‌ها بودند نه خود آن‌ها

برنده جایزه گوهرشاد در چهل‌ویکمین جشنواره فیلم فجر ادامه داد: قصه‌ها در فیلم هم نقشی در پیرنگ دارند، هم در بخشی با تخیل نویسنده ترکیب شده‌اند. من دوست داشتم وقتی خانواده‌ها قصه را می‌شنوند، بگویند چقدر این کاراکتر شبیه من است. در عین حال که برای آنان آشناست، قصه آنان نباشد.

عاج افزود: این خانواده‌ها به قدری مشکل داشتند که به لحاظ انسانی درست نبود داغ دیگری بر دل آنان گذاشته شود. شاید این عدم‌پرداخت به جزئیات، قصه را در خرده پیرنگ‌ها لاغر کرده اما وفاداری خودم نسبت به قولی که به آنان داده بودم، برایم مهم‌تر بود.

این کارگردان درباره جدیدترین اثر سینمایی خود گفت: کار جدیدم، فضای بسیار متفاوتی از سرهنگ ثریا دارد و به زودی کلید می‌خورد.

سرهنگ ثریا نخستین ساخته سینمایی لیلی عاج در مقام کارگردان است که از ۱۰ آبان ماه اکران خود را آغاز کرده است.

رسانه سینمای خانگی- یک روایت متفاوت از سکانس مهم «اخت الرضا»

کارگردان فیلم سینمایی «اخت­‌الرضا»؛ روایتی از زندگی حضرت معصومه (س) گفت: سکانس روز تشییع حضرت از آن صحنه‌هایی بود که از ابتدا نسبت به آن ترس داشتم که چه اتفاقی قرار است بیفتد، نقل‌های تاریخی بر این بود که آن روز تشییع جنازه باشکوه و با تعداد جمعیت زیاد نبوده است و من واقعا نمی‌دانستم که این صحنه را باشکوه و شلوغ بگیرم یا با جمعیت کم و محدود.

به گزارش سینمای خانگی، سید مجتبی طباطبایی در خصوص احساس عنایت و توجه حضرت معصومه (س) در طول تولید فیلم سینمایی «اخت الرضا» در گفت وگو با خبرنگار سینمایی ایرنا اظهارکرد: از ابتدای کلید خوردن این پروژه چه در پیش‌تولید، تولید و پس‌تولید، نظم، برنامه‌ریزی و دقت فراگروهی را می‌دیدم. اجرای این کار سختی‌هایی داشت و در مواقعی کار جلو نمی رفت، ولی در آخرین و ناامیدکننده ترین لحظات، یک گشایش و یک روزنه امیدی پیش می‌آمد و ما می‌دیدیم که انگار یک تدبیر فرادستی همراه با یک ظرافت و دقت زنانه ای دارد کار را کنار هم می‌چیند و مساله را حل می‌کند.

وی در ادامه با ذکر مثالی به سخت‌ترین سکانسی که در این فیلم ساخته است اشاره کرد و گفت: سکانس روز تشییع حضرت معصومه(س)، از آن سکانس‌هایی بود که از ابتدا من نسبت به آن ترس داشتم که چه اتفاقی قرار است بیفتد. در طول پژوهش و مطالعاتی که داشتیم نقل‌های تاریخی بر این بود که آن روز خیلی هم تشییع جنازه با شکوه و با تعداد جمعیت زیاد نبوده است و من واقعا نمی‌دانستم که این سکانس را با شکوه و شلوغ بگیرم یا یک تشییع محدود و کم جمعیت باشد.

 سید مجتبی طباطبایی

این کارگردان ادامه داد: روز تشییع قرار بود جمعیت کثیری از حرم حضرت معصومه(س) از جمله خادمین بیایند. به لحاظ برنامه‌ریزی وقتی ما به مشکلاتی برخوردیم، تمهیدمان این شد که شلوغ برگزار شود و روزی باشد که حرم هم بتواند پای کار بیاید.

کارگردان فیلم اخت الرضا به یک همزمانی اتفاقی اشاره کرد و افزود: نکته جالب این است که زمان تولید در نیمه دوم سال بود؛ بنا به تاریخی که ما مطالعه کرده بودیم، سفر حضرت معصومه(س) هم در نیمه دوم سال در پاییز بوده است.

طباطبایی افزود: به صورت کاملا اتفاقی روز تشییع خانم با روز شهادت حضرت معصومه(س) مصادف شد و خادمین حرم با توجه به شلوغی‌ها و مراسم هایی که داشتند در سکانس تشییع، نمی‌توانستند به ما کمک کنند.

این فیلمساز ضمن اشاره به غیرقابل پیش‌بینی این تطابق گفت: آن‌روز، روز سردی بود و باد شدیدی در حال وزیدن بود و ما را تا سر حد این برد که کار را تعطیل کنیم یا روز دیگری تصویربرداری کنیم. ولی ناگهان باد آرام و قابل تحمل شد و ما تشییع خانم را در روزی گرفتیم که همان هنرورها و هنرمندهایی که حضور داشتند، با جان و دل ما را همراهی می کردند.

https://img9.irna.ir/d/r2/2023/11/15/3/170737088_480p.mp4?ts=1700024949396

طباطبایی ادامه داد: دقیقا طبق یک برنامه ریزی عجیب عده‌ای خانم هیأتی محب اهل بیت که با عشق برای حضرت اشک می ریختند، ما را همراهی کردند. آن سکانس علیرغم شرایط نامساعد جوی، فیلمبرداری انجام شد و همان باد باعث شد صحنه تشییع ما باشکوه‌تر شود.

کارگردان اخت الرضا در ادامه به نمونه دیگری از این اتفاقات نیز اشاره کرد: گاهی یک اشکال و ابهام تاریخی وجود داشت؛ مثلا برای مراسم تشییع من نمی‌دانستم باید چه کنیم. آیا تشییع روی دوش بانوان باید باشد یا روی دوش آقایان؟ همان لحظه و بدون اطلاع قبلی، آیت الله نظری منفرد برای بازدید از پشت صحنه فیلم آمده‌اند و یک مشاوره تاریخی بسیار درست و دقیق دینی در این خصوص به من دادند. این ها همه باعث شد تا این فیلم در حد بضاعت ناچیز ما و نه در حد شأن و منزلت خانم تولید شود.

وی درباره حضور و مشارکت اهل تسنن در تولید این فیلم گفت: ما در تولید این اثر از دوستان اهل تسنن نیز عواملی داشتیم. دوستانی از سراسر ایران آمدند و معرفی شدند که ما این را از قبل نمی‌دانستیم. در پشت صحنه تولید این کار، من بحث وحدت شیعه و سنی را با پوست و گوشت و استخوانم حس کردم؛ اتفاق نظری که چه شیعه و چه سنی در قبال اهل بیت دارند در این کار برای من واقعا قابل لمس بود.

اخت الرضا از تولیدات سازمان سینمایی سوره و با مشارکت آستان مقدس حضرت معصومه(س) و مجموعه شبکه‌های کربلا(عتبه حسینی) ساخته شده است.

این فیلم سفر بانوی کرامت از مدینه به قم را روایت می کند و پخش و تبلیغات آن به عهده موسسه فرهنگی تبلیغاتی بهمن سبز است.

این فیلم تاکنون توانسته در مجموع فروش سینما و اکران سیار به آمار یک میلیارد و ۳۴۰ میلیون تومانی برسد. از این میزان فروش ۴۳۰ میلیون تومان به اکران های سیار اختصاص دارد.

رسانه سینمای خانگی- «مدار بسته» در مادرید

فیلم‌ کوتاه «مداربسته» به کارگردانی سمیرا کریمی به جشنواره‌ فیلم سینه مد مادرید، رویداد مورد تأیید جوایز گویا، راه یافت.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا فیلم‌ کوتاه «مداربسته» به نویسندگی حسن نجم‌آبادی، کارگردانی سمیرا کریمی و تهیه‌کنندگی فاطمه سلطان‌زاده و علی کریمی به بیست و هشتمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم مادرید راه یافت.

جشنواره بین‌المللی فیلم مادرید CineMad از سال ۱۹۹۶ برگزار شده و بیش از ۱۴ هزار تماشاگر و بیشتر از ۱۲۰ فیلم را در برنامه‌های نمایش خود شاهد بوده است. دعوت جشنواره از مهمانان و فیلمسازان سراسر جهان با برنامه‌های جانبی، پوشش مطبوعاتی، نشست‌ها، کارگاه‌ها، و… همراه خواهد بود.

سینه مد مادرید از رویدادهای واجد شرایط و مورد تأیید جوایز گویا (اسکار اسپانیا) است. بهترین فیلم کوتاه در هر دوره به جوایز گویا معرفی خواهد شد.

بیست و هشتمین دوره این جشنواره ۱۶ تا ۲۶ نوامبر (۲۵ آبان تا پنجم آذرماه ۱۴۰۲) در مادرید اسپانیا برگزار می‌شود.

«مداربسته» داستان دو دختر دبیرستانی را روایت می‌کند که در مدرسه با مشکلاتی مواجه می‌شوند. این فیلم کوتاه پیش‌ از این جشنواره‌ها، به سی و سومین جشنواره بین‌المللی فیلم ملبورن استرالیا، شانزدهمین دوره جشنواره کوکی آلمان و شانزدهمین جشنواره پکن چین نیز راه یافته بود.

مهری آل آقا، پرنیا لرنی، پریسا حبیبی، نگار طاهری، آویشن صدقی، منصوره کریمی، نادر خواهانی، علیرضا مهابادی و سونیا نوری در این فیلم به ایفای نقش پرداختند. این فیلم کوتاه در خانه هنر هور تهیه شده و پخش بین‌الملل آن برعهده کمپانی مستقل مورچه است.

عوامل فیلم کوتاه «مداربسته» عبارتند از: مشاور کارگردان: حسن نجم‌آبادی، مجری طرح: غلامحسین شاه علی، مدیر فیلمبرداری: کیوان شعبانی، تدوین: مرجان طبسی، اصلاح رنگ و نور: نیما دبیرزاده، مدیر صدابرداری: مجید امینی، طراحی و ترکیب صدا: عبدالرضا حیدری، صداگذار: پروانه جهانگیری، مدیر تولید: حسین عابدین، برنامه‌ریز و دستیار اول کارگردان: نرگس امیراصلانی، منشی صحنه: مهتاب حبیبی، طراح‌ صحنه: مهران مکاری، لباس: الهام موسوی، طراح گریم: بنی محمدی، دستیار یک فیلم‌بردار: پوریا خطیبی کیا، دستیار صدا: محمدرضا کاویانی، مدیر صحنه: رامیار محمودی، دستیار تولید: علیرضا مهابادی، گروه فیلم‌برداری: امیر سجاد ذوالفقاری‌نژاد و مهدی‌ نوابی، دستیار دوم کارگردان: سارینا میر طیبی، مدیر تدارکات: رضا تهرانی، تدارکات: علیرضا شاهرخی، حمل‌ونقل: محسن نوذرپور و علیرضا شاهرخی، زیرنویس: رضا تاری وردی، عکاس: نفیسه صالح‌آبادی، طراح پوستر: متین خیبلی و مشاور رسانه‌ای: علی کشاورز.

رسانه سینمای خانگی- قرار نیست همه «آهو» را دوست داشته باشند

هوشنگ گلمکانی نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «آهو» گفت: از نوجوانی دوست داشتم فیلمی با این حال و هوا بسازم و سکانسی که پروانه از جلوی یک مراسم عروسی رد می‌شود، سکانسی است که در همان نوجوانی رویای ساخت آن را در سر داشتم.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی فرهنگسرای ارسباران، پانصد و نود و هفتمین نشست باشگاه فیلم تهران با نمایش و نقد فیلم سینمایی «آهو» ساخته هوشنگ گلمکانی یکشنبه ۲۱ آبان ماه با حضور هوشنگ گلمکانی نویسنده و کارگردان، امیر قادری منتقد مهمان و کورش جاهد کارشناس مجری در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
کورش جاهد منتقد و کارشناس سینما درباره فیلم «آهو» عنوان کرد: فضای شاعرانه فیلم که در سینمای ما کمتر دیده می‌شود برایم جالب بود. پلان‌هایی را در این فیلم می‌بینیم که در دیگر فیلم‌های ایرانی دیده نمی‌شود. تصاویر متفاوت و ارجاع‌های درستی به فیلم‌های کلاسیک تاریخ سینمای ایران و جهان می‌بینیم و فیلمساز نشان می‌دهد که عاشق سینماست. 

هوشنگ گلمکانی نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «آهو» نیز ضمن تشکر از حاضران در مراسم گفت: می‌دانیم که این روزها دوره چه نوع فیلم‌هایی است، ولی انتظار دارم کسانی که فیلم‌های متفاوت را می‌پسندند فیلم «آهو» را ببینند. این توهم را ندارم که همه آن اقلیتی که جریان رایج سینمای ایران را دوست ندارند، فیلم مرا دوست دارند. ولی امیدوارم کسانی که به چنین سینمایی علاقه دارند آن را به دیگران معرفی کنند.

گلمکانی درباره نخستین تجربه‌اش به عنوان کارگردان عنوان کرد: من فارغ‌التحصیل رشته سینما هستم و سال‌ها تجربه نوشتن درباره سینما را دارم، ولی آدم تا فیلمسازی حرفه‌ای را تجربه نکند متوجه نمی‌شود که فیلمسازی یعنی چه. ممکن است آدم ایده‌های درخشانی داشته باشد ولی در عمل خیلی از ایده‌ها به ثمر ننشیند. 

این منتقد و کارگردان سینما اضافه کرد: از ابتدای راه‌اندازی مجله فیلم همیشه مورد اعتراض فیلمسازها بودیم که می‌گفتند شما نمی‌دانید چه شرایطی در زمان تولید داشتیم که از فیلم‌ها انتقاد می‌کنید. اما منتقد تنها با خروجی نهایی اثر روی پرده سر و کار دارد و کاری به نواقص و دشواری‌های تولید ندارد. 

وی ادامه داد: بعضی ایرادهای فیلم به این دلیل است که این نخستین فیلمم است. الان می‌فهمم که باید روی خیلی چیزها بیشتر تأمل می‌کردم. به فیلمسازان جوان توصیه می‌کنم ایده‌هایشان را روی آرام‌پز بگذارند و عجله نکنند.

گلمکانی در پاسخ به پرسش یکی از مخاطبان درباره الگوبرداری «آهو» از فیلم‌های اروپای شرقی گفت: در این مدت نکاتی از دیگران درباره فیلم شنیده‌ام که خودم به آن نکات فکر نکرده بودم. چرا که آثار هنری بیش از هر چیز به ناخودآگاه سازنده مرتبط است و هر فیلمی که خودآگاه به نظر برسد مصنوعی می‌شود. به برخی فیلم‌های اروپای شرقی مانند آثار کیشلوفسکی در فیلم به طور مستقیم اشاره می‌شود. من همیشه فیلم‌های اروپایی خلوت و کم‌دیالوگ را دوست داشتم و به شکل خودآگاه و ناخودآگاه تأثیر این فیلم‌ها در «آهو» به چشم می‌خورد.

وی درباره نحوه شکل‌گیری ایده فیلم بیان کرد: از نوجوانی دوست داشتم فیلمی با این حال و هوا بسازم و سکانسی که پروانه از جلوی یک مراسم عروسی رد می‌شود، سکانسی است که در همان نوجوانی رویای ساخت آن را در سر داشتم. در این سال‌ها که کار مطبوعاتی می‌کردم امکان ساخت فیلم را داشتم، ولی مناسبات تولید فیلم را برای کار مناسب نمی‌دیدم، اما با آغاز دوران کرونا و نزدیک‌تر دیدن مرگ به انسان‌ها، حس کردم بالاخره باید این بدهی را به خودم ادا کنم.

در ادامه یکی از مخاطبان پرسشی درباره نحوه انتخاب بازیگران فیلم مطرح کرد که گلمکانی در پاسخ گفت: بر خلاف ظاهر قضیه که جریان تولید در رکود به نظر می‌رسد، همه بازیگران مشغول کار هستند و بعضی‌ها همزمان در چند پروژه بازی می‌کنند. بنابراین آقای کیانیان و خانم آرمان تنها بازیگرانی بودند که از ابتدا انتخاب کردم. خانم آرمان از همکاران رسانه‌ای هستند که سابقه بازی در فیلم کوتاه دارند. آقای کیانیان هم ابتدا قرار بود نقش کیانی را بازی کنند، ولی خودشان پیشنهاد کردند که نقش چوپان را عهده‌دار شوند.


امیر قادری منتقد سینما دیگر مهمان این نشست بود که درباره فیلم «آهو» عنوان کرد: یکی از ویژگی‌های کار ژورنالیستی این است که شما نتیجه را زود می‌بینی، به همین دلیل فیلمسازی برای ژورنالیست‌ها کار سختی است، چون زمان زیادی باید بگذرد تا نتیجه فیلم مشخص شود. این عارضه اصلاً در «آهو» دیده نمی‌شود. فیلم با حوصله تمام ساخته شده است. امتیاز فیلم این است که حساب و کتاب دارد و روی تک‌تک پلان‌ها و اجزای میزانسن فکر شده و بسیاری از میزانسن‌ها خلاقانه است.

وی اضافه کرد: در تاریخ سینما کمتر دیده شده که فیلمی حرفش را مستقیم بزند و فیلم خوبی از آب در بیاید. یکی از مشکلات من با سینمای هنری و شاعرانه این است که جایی برای کشف و شهود توسط مخاطب باقی نمی‌گذارد. نکته‌ای که فیلم «آهو» داشت این بود که شخصیت‌های مرد فیلم جنبه‌های مختلفی از شخصیت زن اصلی را تشکیل می‌دهند و این روابط بین شخصیت‌ها جای کشف و شهود را برای من باز می‌گذارد.

خروج از نسخه موبایل