رسانه سینمای خانگی- سینما میزبان جام ملت‌های آسیا شد

همزمان با بازی فوتبال ایران و سوریه در جام ۲۰۲۳ ملت‌های آسیا تمامی سینماهای کشور مجاز به فروش بلیت تماشای این بازی در سالن‌های سینمایی خود شدند.

به گزارش سینمای خانگی از مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، همزمان با جام ملت‌های آسیا و با دستور محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سینماهای کشور مجاز به فروش بلیت و پخش بازی ایران و سوریه شدند.

این اقدام با هدف ایجاد نشاط اجتماعی و توجه به نقش فضاهای عمومی کشور در همدلی، وفاق، همبستگی و تعلق اجتماعی که از جمله وظایف عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به‌شمار می‌آید صورت گرفته است.

تیم ملی ایران مقابل سوریه از ساعت ۱۹:۳۰ چهارشنبه یازدهم بهمن در مرحله یک هشتم جام ملت‌های آسیا در ورزشگاه عبدالله‌ بن خلیفه در قطر بازی می‌کند.

این ورزشگاه با گنجایش ۱۰ هزار تماشاگر تاکنون میزبان ۶ دیدار از بازی‌های این دوره از جام ملت‌های آسیا شده است.

همچنین ورزشگاه عبدالله بن خلیفه که ۱۰ سال از تاریخ آن می‌گذرد، قرار است آخرین میزبانی خود در جام ۲۰۲۳ ملت‌های آسیا را در دیدار ایران و سوریه انجام دهد.

رسانه سینمای خانگی- گیشه جشنواره فیلم فجر رونق می‌گیرد؟

 بلیت‌فروشی صبح امروز جشنواره فیلم فجر اگرچه با استقبال خوب مخاطبان همراه بود اما محدود کردن این فرآیند به فروش بلیت‌های نیمه نخست جشنواره، علامت سوال بزرگی است که می‌تواند تبعاتی را برای این رویداد رقم بزند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، بلیت‌فروشی فیلم‌های جشنواره فجر در حالی از ساعت ۱۰ صبح امروز آغاز شد که استقبال خوبی از این رویداد به عمل آمد. البته در بحث بلیت‌فروشی، همواره در ادوار مختلف، استقبال قابل‌توجهی از سوی مخاطبان صورت می‌گرفت و طبیعی بود که ۴ سامانه فروش بلیت، دقایقی پرترافیکی را در آغاز فروش بلیت سپری کنند.

البته برخی از این ۴ درگاه، اختلال‌های لحظه‌ای را تجربه کردند که در این میان، گیشه ۷، از کندی بیشتری نسبت به ۳ سامانه دیگر برخوردار بود.

۳ فیلم موفق شدند تا در کمتر از ۱۵ دقیقه، بلیت‌ تمام سانس‌های خود تا ۱۶ بهمن را به فروش برسانند که صبحانه با زرافه‌ها، تمساح خونی و بی‌بدن، ترکیب این فیلم‌ها را تشکیل می‌دهند.

همچنین از نخستین دقایق بلیت‌فروشی، پای بازار سیاه نیز به آثار جشنواره باز شده به‌طوری که بلیت برخی فیلم‌ها نظیر تمساح خونی، صبحانه با زرافه‌ها و شه‌سوار در بازار سیاه با قیمت‌های ۱۲۰ و ۱۵۰ هزار تومان به فروش می‌رسد.

از نخستین دقایق بلیت‌فروشی، پای بازار سیاه نیز به آثار جشنواره باز شده به‌طوری که بلیت برخی فیلم‌ها نظیر تمساح خونی، صبحانه با زرافه‌ها و شه‌سوار در بازار سیاه با قیمت‌های ۱۲۰ و ۱۵۰ هزار تومان به فروش می‌رسد

نکته قابل‌توجه راجع بلیت‌فروشی امروز آن‌که در اتفاقی کم‌سابقه، بلیت‌فروشی تنها برای نیمه نخست جشنواره در دسترس قرار گرفته و مشخص نیست به چه دلیل این اقدام که نیاز به آسیب‌شناسی دارد، بدون اطلاع قبلی صورت گرفته است. همچنین تاکنون تاریخی برای بلیت‌فروشی نیمه دوم جشنواره معین نشده است.

البته که معادلات برای بلیت‌فروشی نیمه دوم جشنواره، با علامت سوال‌هایی همراه است چرا که طی یک هفته آتی، نخستین نقدها از آثار منتشر می‌شود و مخاطبان، با آگاهی بیشتری نسبت به خرید بلیت اقدام می‌کنند و همین رویکرد، اگرچه برای تعدادی فیلم با افزایش تقاضا همراه خواهد شد اما احتمالا فیلم‌های بیشتری مشمول عدم‌اقبال می‌شوند و این اتفاق طبیعتا نمی‌تواند به سود جشنواره تمام شود.

جای امیدواری وجود دارد که سینماها از همان روزهای نخست، سانس‌های فوق‌العاده را برگزار کنند.

تجربه نشان داده که این اتفاق هیچ منافاتی با میزان استقبال از آن فیلم‌ها طی روزهای انتهایی ندارد. طبیعتا فیلمی به سانس فوق‌العاده می‌رسد که از اقبال بیشتری برخوردار است و رضایت مخاطبان خود را جلب کرده بنابراین فرآیند استقبال از چنین فیلم‌هایی طی نیمه دوم جشنواره، با توجه به تبلیغات دهان‌به‌دهان و اخبار مثبتی که از آن آثار در رسانه‌های مکتوب و مجازی منتشر می‌شود، عطش مخاطبان بیشتری را برای تماشا به همراه دارد و این اتفاق نمی‌تواند به روند اکران روزهای انتهایی فیلم خللی وارد کند.

بنابراین امیدوار هستیم که مجوز سانس‌های فوق‌العاده، از همان نخستین روزهای جشنواره‌، به سینماها اعطا شود. این رویه سبب خواهد شد ضربه‌شست تبعات بلیت‌فروشی تا ۱۶ بهمن، تا حدودی گرفته شده و رضایت بیشتری از سوی مخاطبان حاصل شود. همچنین با توجه به محدودیت سانس‌های روزانه برای سینماها، این رویه کمک بیشتری به چرخش آثار و اکران بیشتر می‌انجامد و فیلم‌ها در رقابت بازار آزاد، محک خواهند خورد.

ستاد برگزاری جشنواره با تعامل خوبی که با سینماها برقرار می‌کند می‌تواند رضایت بیشتری از عملکردهای قابل‌قبول خود به دست آورد.

رسانه سینمای خانگی- بلیت فجر را چگونه تهیه کنیم؟

سامانه‌های فروش بلیت سینماهای مردمی چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر، از ساعت ۱۰ صبح امروز دوشنبه ۹ بهمن‌ماه، آماده ارائه خدمات به مخاطبان این رویداد هستند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، هرچند بخش عمده‌ای از انعکاس رسانه‌ای مربوط به اخبار جشنواره فیلم فجر، در دوره‌های مختلف، بر کاخ جشنواره یا همان سینمای اصحاب رسانه متمرکز بوده است اما نمی‌توان تأثیر جریان استقبال از اکران‌های مردمی این رویداد در سینماهای نمایش‌دهنده آثار را، بر گرمای هر چه بیشتر این رویداد نادیده گرفت.

جشنواره فجر در هر دوره، با اعلام زنجیره‌ای از سالن‌های سینمایی که در طول ایام جشنواره در قالب اکران‌های مردمی، میزبان مخاطبان می‌شوند، بخشی از ظرفیت خود برای میزبانی را در اختیار سینمادوستان می‌گذارد. ظرفیتی که علاقه‌مندان به بهره‌مندی از آن، باید بلیت تهیه کنند.

کتابچه خاطرات جشنواره فیلم فجر، در سال‌های دورتر مملو از تصاویر مرتبط با صف‌های مردمی مقابل سینماهای نمایش‌دهنده فیلم‌های جشنواره است و فیلم‌بازهای حرفه‌ای‌تر به خاطر دارند که زمانی بلیت‌های جشنواره در گیشه به فروش می‌رسید و هر کس که زودتر می‌توانست در صف گیشه، جایی را برای خود دست و پا کند، شانس بیشتری هم برای تهیه بلیت داشت.

هرچند این تصاویر امروز جنبه نوستالژیک پیدا کرده اما در سازوکار جدید اکران، حالا اپلیکیشن‌ها هم نقش «گیشه» به خود گرفته‌اند و مخاطبان می‌توانند در فرآیند پیش‌فروش، با دسترسی ساده‌تر، بلیت مربوط به آثار راه یافته به جشنواره را تهیه کنند.

پیش‌فروش بلیت‌های جشنواره چهل‌ودوم فیلم فجر، از صبح امروز دوشنبه ۹ بهمن‌ماه آغاز می شود و در این گزارش تلاش داریم در قالب یک راهنمای جامع به سه پرسش کلیدی و احیانا پرتکرار در این زمینه پاسخ دهیم.

بلیت‌های «فجر ۴۲» را از کجا بخریم؟

متقاضیانی که بعد از ۱۲ بهمن به سینماهای مردمی مراجعه کنند، می‌توانند مشروط به وجود ظرفیت باقیمانده از فیلم مورد نظر، بلیت خود را از گیشه سینما به‌صورت فیزیکی تهیه کنندهمان‌طور که اشاره کردیم، بخش عمده فرآیند مربوط به پیش‌فروش بلیت‌های جشنواره، در حال حاضر با پشتیبانی سامانه‌های فروش بلیت طی می‌شود. سامانه‌هایی که اگر از مخاطبان پیگیر سینما هستید، در طول سال هم از همان‌ها برای تهیه بلیت سینما، استفاده می‌کنید.

بنابر اعلام دبیرخانه جشنواره چهل‌ودوم فیلم فجر، امسال چهار سامانه آی‌تیک (iticket.ir)، ایران‌تیک (irantic.com)، سینماتیکت (cinematicket.org) و گیشه هفت (gisheh7.ir)، عرضه بلیت‌های جشنواره را برعهده خواهند داشت و از همین امروز (ساعت ۱۰) می‌توانید با مراجعه به این سکوها، اقدام به خرید اینترنتی بلیت کنید.

اما آیا تنها راه تهیه بلیت، اقدام به پیش‌خرید از همین سامانه‌های برخط است؟ خیر. روابط عمومی جشنواره تأکید کرده است که به منظور حفظ حقوق مخاطبان و سهولت دسترسی، متقاضیانی که بعد از ۱۲ بهمن به سینماهای مردمی مراجعه کنند، می‌توانند مشروط به وجود ظرفیت باقیمانده از فیلم مورد نظر، بلیت خود را از گیشه سینما و به‌صورت فیزیکی تهیه کنند.

شرایط تهیه بلیت‌های «فجر ۴۲» چیست؟

در برخی دوره‌های جشنواره فیلم فجر، تا پیش از اعلام رسمی ترکیب فیلم‌ها، پیش‌فروش بلیت‌ها به‌صورت دسته‌بندی‌شده و سری صورت می‌گرفت که برای بسیاری از سینمادوستان، فرآیند مطلوبی نبود چراکه گویی با هندوانه در بسته مواجه بودند و بعد از رونمایی از جدول اکران‌ها مشخص می‌شد شانس تماشای کدام فیلم نصیب‌شان شده است!

حالا اما چند سالی است که مخاطبان می‌توانند براساس نام فیلم‌هایی که منتظر رونمایی از آن‌ها هستند، اقدام به خرید بلیت کنند. برهمین اساس دبیرخانه اعلام کرده است؛ امکان خرید برای هر شماره تلفن همراه، تعداد ۴ قطعه بلیت از هر فیلم خواهد بود بنابراین تماشاگران باید با دقت نظر کافی در زمان خرید، نسبت به انتخاب فیلم، سینما، سالن، روز و سانس نمایش اقدام کنند.

اما این نکته مهم را مدنظر داشته باشید که برخلاف بلیت‌فروشی سینماها در ایام عادی سال، بر اساس قواعد و ضوابط جشنواره فیلم فجر «بلیت‌های خریداری شده امکان ابطال یا تعویض» ندارند و این یعنی حتما بهتر است با مشاوره و دقت اقدام به خریداری بلیت کنید.

به منظور سهولت در خرید و امکان خدمات‌دهی مطلوب به تماشاگران، مرکز تماس سکوهای فروش بلیت روزانه از ساعت ۱۰ الی ۲۲ پاسخ‌گوی تماس‌های کاربران خواهند بود.

بلیت‌های «فجر ۴۲» را چند بخریم؟

اما مهمترین پرسش درباره بلیت‌فروشی برای جشنواره، قیمت تعیین شده است، به‌خصوص که در ماه‌های اخیر حرف‌وحدیث‌هایی درباره لزوم گران شدن بلیت سینماها از سوی برخی فعالان صنفی و سینماداران مطرح شده بود و صحبت از بلیت‌های ۸۰ تا ۱۰۰ هزار تومانی هم به میان آمده بود! این در حالی است که قیمت بلیت‌فروشی برای فیلم‌های جشنواره فجر کمتر از این مبالغ تعیین شده است.

نرخ بلیت فیلم‌های جشنواره در سینماهای راگا، شکوفه، تماشا، کیان، کوثر، هنر پیشوا، نسیم ‌شهر، فجر اسلام‌ شهر، مرداس و پرند ۵۰ هزار تومان و سایر سینماهای مردمی ۶۰ هزار تومان در نظر گرفته شده است

براساس تصمیم کمیته نمایش چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، نرخ بلیت فیلم‌های جشنواره در سینماهای راگا، شکوفه، تماشا، کیان، کوثر، هنر پیشوا، نسیم ‌شهر، فجر اسلام‌ شهر، مرداس و پرند مبلغ ۵۰ هزار تومان و سایر سینماهای مردمی مبلغ ۶۰ هزار تومان در نظر گرفته شده است.

سینماهای مردمی جشنواره چهل‌ودوم امسال به دلیل تعداد بالای فیلم‌ها، در ۱۱ روز میزبان مخاطبان خواهند بود و جدول اکران آن‌ها هم براساس روزی سه سانس طراحی شده است. براین مبنا، سانس اول سینماهای مردمی به فیلم‌های راه‌یافته به بخش «نگاه نو» اختصاص خواهد یافت و در دو سانس بعدی آثاری از بخش «سودای سیمرغ» روی پرده می‌رود.

بنابر اطلاع‌رسانی قبلی روابط عمومی جشنواره، امسال ۳۱ مجموعه سینمایی شامل سینما استقلال، پردیس سینمایی ایران مال، پردیس سینمایی تماشا، سینما شکوفه، پردیس سینمایی زندگی، پردیس سینمایی رزمال، سینما جوان، پردیس سینمایی راگا، پردیس سینمایی شهرک، پردیس سینمایی صبا مال، سینما فرهنگ، پردیس سینمایی کوثر، پردیس سینمایی کیان، پردیس سینمایی کوروش، سینما اطلس مال، پردیس سینمایی گالریا، سینما تیراژه ۲، پردیس سینمایی مگامال، پردیس سینمایی لوتوس مال، موزه سینما، پردیس سینمایی مهر شاهد، پردیس سینمایی نارسیس، پردیس سینمایی هدیش، پردیس سینمایی هروی سنتر، پردیس سینمایی شمیران، سینما پرند مال، سینما فجر اسلام شهر، سینما نسیم شهر، سینما هنر پیشوا، فرهنگسرای ارسباران و پردیس سینمایی پرده طلایی، در این دوره جشنواره میزبان مردم خواهند بود.

رسانه سینمای خانگی- قیمت بلیت‌های فجر اعلام شد

قیمت بلیت سینماهای مردمی چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر اعلام شد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی چهل و دومین جشنواره بین المللی جشنواره فیلم فجر، براساس تصمیم کمیته نمایش چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، نرخ بلیت فیلم‌های جشنواره در سینماهای راگا، شکوفه، تماشا، کیان، کوثر، هنر پیشوا، نسیم ‌شهر، فجر اسلام‌ شهر، مرداس و پرند مبلغ ۵۰ هزار تومان و سایر سینماهای مردمی مبلغ ۶۰ هزار تومان در نظر گرفته شده است.

بلیت فروشی این دوره جشنواره از ساعت ۱۰ فردا- دوشنبه- نهم بهمن ماه- آغاز می‌شود و علاوه بر فروش اینترنتی بلیت‌ فیلم‌های جشنواره در سکوهای فروش آی‌تیکت، ایران‌تیک، سینماتیکت و گیشه هفت، به منظور حفظ حقوق مخاطبان و سهولت دسترسی، متقاضیانی که بعد از ۱۲ بهمن به سینماهای مردمی مراجعه کنند، می‌توانند مشروط به وجود ظرفیت باقیمانده از فیلم مورد نظر، بلیت خود را از گیشه سینما تهیه کنند.

چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر از ۱۲ تا ۲۲ بهمن ماه به دبیری مجتبی امینی برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- برای آلن دلون، محبوبترین ضدقهرمان تاریخ

 این روزها «آلن دلون» ۸۸ ساله احوال خوبی ندارد و وارثان این ابرستاره سینمای فرانسه و جهان برای میراث عظیمی که از وی برجا خواهد ماند یک جدال حقوقی را آغاز کرده‌اند و شاید پیش بینی چنین روزی بود که گفته بود «از این زمانه متنفرم و آماده مرگ هستم.»

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، چندی پیش انتشار عکسی، آلن دلون را خندان در کنار «آنتونی دلون» و «فابیان دلون» دو پسر و نوه های خود در مراسم شام شب کریسمس ۲۰۲۴ نشان می داد، اما این آرامش قبل از طوفان بود.

اواسط دی ماه بود که رسانه ها از شکایت آلن دلون و «آنوشکا دلون» تنها دخترش از آنتونی دلون فرزند بزرگ وی خبر دادند. ماجرا به سال ۲۰۱۹ باز می گردد، زمانی که آنتونی دلون در مصاحبه با رسانه ها، تصویری توام با ضعف از پدر خود ارائه کرد و گفته بود وی پیر شده و در حال مرگ است.

آلن دلون نیز این اظهارات را پرخاشگری نسبت به خود تلقی و اعلام کرد به شدت از جو رسانه‌ای که توسط پسرش سازماندهی شده شوکه شده و نمی‌تواند پرخاشگری آنتونی را که مدام به او می‌گوید سالخورده است، تحمل کند.

این فوق ستاره سینمای فرانسه اکنون به همراه دخترش شکایتی را به اتهام افترا و آزار علیه آنتونی دلون تنظیم کرده است.

آنوشکا دلون چندی پیش در گفت وگوی تلویزیونی در مورد وضعیت آلن دلون گفت، او وضعیت خوبی ندارد و از اینکه می بیند زندگی خصوصیش جلوی چشم همه افتاده از درون شکسته شده است.

آنتونی دلون هم برای جا نماندن از خواهر خود در مصاحبه ای گفت: من دارم برای او(آلن دلون) می جنگم. جنگ من برای پول ارث و میراث نیست؛ من می جنگم تا خواسته او برآورده شود. تکلیف ارث پدر روشن شده است. واضح بگویم سهم خواهرم (آنوشکا) از دارایی پدر ۵۰ درصد و سهم و من و برادرم(فابیان) ۵۰ درصد است، یعنی ۲۵ درصد من، ۲۵ درصد فابیان.

وی افزود: اما یک موضوع وجود دارد و اینکه پدر می خواهد در شهر «دوشی» زندگی و همان جا هم فوت کند اما خواهرم می خواهد او را با خود به سوئیس ببرد؛ نگرانی وکیل و خواهرم از چیست؟ اینکه که پدر مجددا شهروند فرانسه به حساب بیاید به ضرر من و برادرم است. ما شهروندی فرانسه را داریم یعنی باید ۴۵ درصد مالیات بدهیم اما او(آنوشکا) شهروندی سوئیس را دارد ساکن شهر ژنو است و مالیات او صفر خواهد بود. اما ما می خواهیم خواسته پدر انجام شود به این خاطر مهم نیست که مشمول مالیات شویم اما خواهرم نمی خواهد این پول را بدهد.

در حالیکه در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی ستارگان آمریکایی نظیر «استیو مک کوئین»، «مارلون براندو»، «پل نیومن» و «رابرت ردفورد» نگاه مخاطبان سینما را به تسخیر خود در آورده بودند، بازیگری فرانسوی به نام آلن دلون در سینمای اروپا ظهور کرد که به نمادی جاودان از ضد قهرمانی جذاب و تنها تبدیل شد.

«آلَن فابیَن موریس مارسِل دُلون» معروف به آل دلون هشتم نوامبر ۱۹۳۵ در روستایی حوالی پاریس چشم گشود. در پی جدایی پدر و مادر آلن دلون، سرپرستی او به یک خانواده واگذار شد اما مرگ نابهنگام این خانواده سرپرست، آلن دلون را مجبور کرد که نزد مادر خود بازگردد.

در نوجوانی سر پر شر و شوری داشت و پس از ترک تحصیل، ترک خانه را به کار در قصابی ناپدری ترجیح داد و به ارتش ملحق شد.

آلن دلون در یگان تفنگداران دریایی به‌ عنوان چترباز به خدمت درآمد و پس از تجربه حضور در جنگ اول هندوچین در سال ۱۹۵۴، سال ۱۹۵۶ از خدمت در ارتش مرحض شد.

پس از طی دوران خدمت، برای کسب درآمد ثابت و مستقل از خانواده، پس از مدتی فعالیت به عنوان باربر، پیش‌ خدمت یکی از کافه‌های پاریس شد و اما شانس دوستی با «ژان کلود بریالی» بازیگر سینما، سرنوشت او را برای همیشه تغییر داد.

داستان از اینجا آغاز شد که ژان کلود بریالی و آلن دلون سال ۱۹۵۷ تصمیم گرفتند به جشنواره کن بروند، آلن دلون که لباس مناسبی برای حضور در جشنواره نداشت، یک دست لباس کرایه کرد و همان شب قد و بالایی مناسب، صورت بی عیب و نقص، چشمان آبی و موهای با فرق یک ور آلن دلون نظر بسیاری از سینماگران حاضر در جشنواره را به خود جلب کرد و از این به بعد بود، آلن دلون دیگر آلن دلون سابق نبود و یک شبه به یک ابرستاره سینما تبدیل شد.

آل دلون سال ۱۹۷۰ و زمانی که برای مدتی در آمریکا به سر می برد، در گفت وگوی تلویزیونی ضمن تایید این داستان گفت:‌ آن موقع خیلی جوان و تازه از ارتش برگشته بودم. قرار نبود بازیگر شوم. در کل اصلا نمی دانستم می خواهم چه کاری کنم.

و در پاسخ مجری که پرسید که این درست است که در جشنواره کن کشف شدی و کت وشلوار اجاره ای پوشیده بودید، افزود: بله درسته، هنوم هم بعضی وقت ها کت و شلوار قرض می گیرم.

آلن دلون سال ۱۹۵۷ بدون اینکه حتی آموزش یا دوره بازیگری دیده باشد، به دعوت ایو آلگره در فیلم سینمایی «وقتی زنی دخالت می‌کند» بازی کرد.

سال های پایانی دهه ۶۰ برای آلن دلون با بازی در «زیبا باش اما خفه» و «کریستین»(۱۹۵۸) و «زنان ضعیف هستند» و «راه جوانی» (۱۹۵۹) با پایان رسید.

سال ۱۹۶۰ آلن دلون با بازی در فیلم ماندگار «روکو و برادرانش» ساخته لوکینو ویسکونتی به شهرت فراوانی رسید.

آلن دلون در این فیلم نقش «روکو» فرزند خانواده سیسیلی را بازی می کند که برای یافتن کار به شهر میلان روی آورده‌اند اما مصایب جامعه شهری باعث کشمکش های فراوانی برای اعضا خانواده بویژه روکو و دیگر برادران او «چیرو» و «سیمون» می شود.

آلن دلون در «روکو و برادرانش» یکی از ماندگارترین بازی های خود را ارائه داد و آن چهره جوان، زیبا و معصوم را در خدمت ایفای نقش روکو جور کش خانواده در آورد.

فیلم «کسوف»(۱۹۶۲) به کارگردانی میکل‌ آنجلو آنتونیونی یکی دیگر از فیلم های مطرح آلن دلون است. وی در این فیلم در نقش یک دلال بورس با مونیکا ویتی همبازی شد.

سال ۱۹۶۳ با بازی در فیلم درام تاریخی «یوزپلنگ» دومین همکاری لوکینو ویسکونتی را رقم زد. این فیلم برنده جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن ۱۹۶۳ و همچنین نامزد اسکار بهترین طراحی لباس در سال ۱۹۶۴ شد.


ژان پیر ملویل سال ۱۹۶۷ محبوب ترین نقش سینما را در فیلم تحسین شده «سامورایی» به آلن دلون واگذار کرد.
«سامورایی» از جمله آثار برجسته «موج نو» سینمای فرانسه محسوب می شود و داستان آدمکشی به نام «جف کاستلو» است که در ازای گرفتن پول، سفارش قتل افراد را می پذیرد اما یک شب پس از قتل رییس یک کارباره، بطور تصادفی با زنی(والری) که نوازنده پیانو است برخورد می کند. نوازنده یکی از شاهدان قتل است اما در اداره پلیس از شهادت علیه قاتل خودداری می کند … .

ژان پیر ملویل با ساخت صورتی سنگی و بی احساس از چهره زیبایی آلن دلون، به نحوی استادانه جف کاستلو خود را خلق کرد و آلن دلون نیز یکی از بهترین انتخاب های خود را ثبت کرد. سامورایی الهام بخش بود و نزد منتقدان جایگاه ویژه ای دارد اما آنچه که این اثر را در ذهن ها ماندگار کرد، شمایل جف کاستلو است که در آلن دلون با آن نگاه خیره، سرد، سکوت و نیز کلاه و بارانی خوش قواره تجلی یافته است.

«دسته سیسیلی ها»(۱۹۶۹) دومین همکاری آلن دلون و آنری ورنوی پس از «هر شماره‌ای می‌تواند برنده باشد» است. «دسته سیسیلی ها» اثری حادثه ای است که در بستر ماجرای یک سرقت بزرگ، کشمکش درون گروه های مافیایی و جدال آنها را با پلیس روایت می کند.

ژاک دری سال ۱۹۷۰ آلن دلون و ژان پل بلموندو دو ابرستاره سینمای فرانسه را در فیلم گانگستری مافیایی «بورسالینو» به بازی گرفت.

پس از موفقیت «سامورایی»، ژان پیر ملویل برای ساخت فیلم پلیسی حادثه ای «دایره سرخ» به سراغ آلن دلون رفت و شمایلی دیگر از ضدقهرمان تنها را ارائه داد.

آل دلون که سال ۱۹۶۶ با بازی در وسترن «تگزاس آن‌سوی رودخانه» تجربه حضور در هالیوود را پشت سر گذاشته بود، سال ۱۹۷۱ در وسترن «آفتاب سرخ» به کارگردانی ترنس یانگ ایفای نقش کرد.

دهه ۷۰ میلادی را با بازی در تعدادی فیلم از جمله «اولین شب آرامش»، «معالجه»، «اسلحه بزرگ»، «عقرب»، «دو مرد در شهر»، «زورو»، «آقای کلاین» و «کنکورد» سپری کرد.

دهه ۸۰ میلادی، آلن دلون دست به کارگردانی زد و فیلم های «برای پنهان کردن یک پلیس»(۱۹۸۱) و «ضارب»(۱۹۸۱) را ساخت و خود نیز در آنها ایفای نقش کرد.

«موج نو»(۱۹۹۰) عنوان فیلمی به کارگردانی ژان لوک گدار است و آلن دلون جلوی دوربین مطرح ترین کارگردان موج نو سینمای فرانسه قرار گرفت.

دهه ۹۰ میلادی به جز یکی دو مورد از جمله «بازگشت کازنووا»(۱۹۹۲) و نیمه شانس(۱۹۹۸) اثر برجسته ای ندارد.

تنها نقطه برجسته حرفه ای آلن دلون پس از سال ۲۰۰۰ نیز بازی در نقش «فرانک ریوا» مامور پلیس مبارزه با مواد مخدر در سریالی پلیسی جنایی به همین نام به کارگردانی فیلیپ ستبون بود که در دو فصل پخش شد و سرانجام بازنشستگی خود را اعلام کرد.

آلون دلون در دوران حرفه ای خود با کارگردانان نامداری همکاری داشته و در کنار بازیگران بزرگی از جمله آنتونی کوئین، برت لانکستر، چارلز برانسون، ژان گابن، لینو ونتورا، دین مارتین، جان ماریا ولونته، ایو مونتان، کلودیو کاردیناله، ریچاد برتون، اینگرید برگمان، عمر شریف، جین فوندا، ریچارد برتون و توشیرو میفونه ایفای نقش کرده است.

وی طی فعالیت در سینما جوایز متعددی نیز کسب کرده است. آلون دلون سال ۱۹۸۵ جایزه سزار بهترین بازیگر مرد را برای بازی در فیلم «داستان ما»(۱۹۸۴) دریافت کرد و در چهل و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم برلین برنده خرس طلایی افتخاری شد و در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۹ جایزه نخل طلای افتخاری را بدست آورد.

آلن دلون در سال های ابتدای فعالیت در سینما با رمی اشنایدر آشنا شد و در چند فیلم با یکدیگر بازی کردند اما این آشنایی هیچگاه به ازدواج ختم نشد. آلن دلون سه بار ازدواج کرده و «آنتونی»، «آنوشکا» و «فابیان» محصول این ازدواج ها هستند.

آلن دلون سال ۱۹۶۸ در پی کشف جسد «استفن مارکوویچ» محافظ سابق خود در گاراژ یک خانه، گرفتار پرونده جنایی اما از آن تبرئه شد.

وی افزون بر بازیگری، با راه اندازی کمپانی فیلمسازی و نیز تاسیس یک شرکت هواپیمایی ثروت هنگفتی به دست آورد.

آلن دلون همچنین دستی بر پرورش اسب های مسابقه دارد و کلکسیون آثار هنری و عتیقه، او را صاحب گنجینه بی نظیری کرده است.

همچنین محصولات تجاری مانند سیگار و عطر با برند «آلن دلون» تحت پوشش شرکت وی در سراسر جهان به فروش می رسد.

این در حالیست که آلن دلون در مصاحبه ای تلویزیونی گفته بود، از تجارت و بیزنسن هیچ سر رشته ای ندارد و کارهای تجاری او را وکلا وی انجام می دهند.

آلن دلون نقش های آمیخته با تنهایی فراوانی دارد و سالها پیش در مصاحبه ای وقتی از او پرسیده شد که چرا شخصیت های تنها را دوست دارد و احتمال دارد که از درون تنها باشد، پاسخ داد: فکر می کنم همه افراد در سطوح مختلف و به نسبت های مختلف تنها هستند، مطمئن هستم که من هم تنها هستم و این تنهایی را در خود پیدا کردم.

معروف و مشهودترین نقطه تمایز آلون دلون با سایر بازیگران زیبایی او بود، و وی سالها پیش در گفت وگوی خود را شبیه مادرش توصیف کرد و گفت، زیبایی خود را از مادر به ارث برده است.

آلن دلون اواخر سال ۱۳۹۶ در گفت وگوی عنوان کرد دنیا برایم دیگر بسیار تنگ شده و همه‌ چیز مهیاست، آماده مرگ هستم.

وی در این مصاحبه گفت: از این زمانه متنفرم، حالم را به هم می زند. همه چیز تحریف شده و اشتباه است… می دانم بدون هیچ تاسف و افسوسی این دنیا را ترک خواهم کرد. همه چیز آماده است حتی گورم که در معبدی انتظارم را می کشد.

آلن دلون همچنین بر عشق و علاقه خود به بازیگری صحه گذاشت و گفت:‌ چه در سینما و چه در تئاتر همواره سعی کرده ام به طبیعی ترین شکل ممکن بازی کنم. در واقع هرگز بازی نکرده ام بلکه (همه لحظه های جلوی دوربین و تماشاگر را) زندگی کرده ام.

وی همچنین در این مصاحبه پرده از حقایق تلخ زندگی خود برداشت: وقتی به خود آمدم، دیدم انگار بچه یتیمی هستم که در دل یک خانواده میزبان زندگی می کنم. هرگز ندیدم که پدر و مادرم با هم باشند. پدر گوشه ای بود و مادر گوشه دیگر. هریک از آنها بر روی رودخانه ای و من میان دو رود بر روی جزیره.

آلن دلون در این مصاحبه از «تنهایی» خود یاد می کند: خلاء‌هایی در زندگی هست که هرگز پر نمی شود. حتی زمانی که با زنی می زیستم، وقتی زنی را دوست داشتم باز هم احساس تنهایی می کردم این حس همیشه با من است.

در این اوضاع و احوال روحی، درگذشت ژان پل بلموندو همقطار قدیمی وی، اثر عمیقی بر آلن دلون گذاشت. آلن دلون طی ۶۰ سال بازیگری، با بازیگران متعددی همکاری کرده اما با ژان پل بلموندو صمیمت بیشتری داشت.

ژان پل بلموندو ۶ سپتامبر ۲۰۲۱ درگذشت و آلن دلون در واکنش به این خبر غمگین گفت: ویران شدم، او دوستی بود که از دست دادم و همکاری بود که بیش از ۶ دهه یکدیگر را می‌شناختیم.

آلن دلون ژوئن ۲۰۱۹ دچار سکته مغزی شد اما از مرگ رهایی یافت اما اوایل سال ۲۰۲۲ میلادی بود که رسانه ها از تصمیم آلن دلون برای مرگ خودخواسته(اتانازی) خبر دادند.

این خبر را آنتونی دلون در گفت‌ وگو با شبکه RTL آلمان فاش کرد و گفت، که پدرش از او خواسته علاوه‌ بر اجرای اتانازی، تا آخرین دقیقه در کنارش بماند اما او نپذیرفته و از همین رو، خواهرش آنوشکا پایان دادن به زندگی پدرشان را بر عهده گرفته است.

اما فابیان دلون چندی بعد این خبر را تکذیب کرد و آن را جعلی دانست.

آلن دلون از سرشناس ترین بازیگر اروپایی و جهان نزد ایرانیان است و اکثر فیلم های وی در ایران به نمایش درآمده است. وی پیش از انقلاب اسلامی نیز سفری به ایران داشت.

اما مهمترین عامل که باعث شهرت آلن دلون در ایران شد، صدای خسرو خسروشاهی بود که در دوبله بر چهره این ابرستاره سینما می نشست و فیلم های آلون دلون را تماشایی می کرد.

به هر روی آلن دلون بازیگری است که طی ۶۰ ساله گذشته تاثیر فراوانی بر سینما و مخاطبان وسیع آن گذاشته، و شمایل محبوب، تنها و بی همتای «ضدقهرمان» برجا مانده از او، کار هر بازیگری را برای کسب جایگاه این ابرستاره سینما بسیار سخت و شاید بعید کرده است.

رسانه سینمای خانگی- «آپاراتچی» نمایندۀ کمدی موقعیت در فجر امسال

 کارگردان فیلم سینمایی «آپاراتچی» عنوان کرد که این فیلم یک کمدی موقعیت است که اتفاقا خلق آنها بسیار سخت بوده است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، علی طاهرفر کارگردان فیلم سینمایی «آپاراتچی» از آثار راه‌یافته به چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، در گفت‌وگو با ایرنا، درباره این فیلم توضیح داد: فیلم‌نامه این فیلم برمبنای کتابی به همین نام به قلم دکتر روح‌الله رشیدی است که در واقع مجموعه‌ای از خاطرات جلیل طائفی در تبریز است. آقای طائفی از افراد عشق سینما در دهه ۶۰ بود که هرچند سواد نوشتن و خواندن نداشت، پیگیر هنر سینما شد و این مسیر را از عکاسی آغاز کرد و به خرید دوربین سوپر هشت رسید. بعد از آن با گردآمدن گروهی از دوستان همکارش در حرفه نقاشی ساختمان، چند فیلم کوتاه تولید کرد.

آپاراتچی، ادای دینی به سینماست

وی افزود: جلیل طائفی از ابتدا رویای ساخت یک فیلم سینمایی را در ذهن خود داشته و در مسیر تحقق همین رویا هم حرکت می‌کند. به‌نوعی سفر قهرمان در فیلمنامه «آپاراتچی» هم براساس همین حرکت شکل می‌گیرد. موضوع فیلم، درباره انسان‌هایی است که عشقی خالص به سینما دارند و از این منظر می‌توان فیلم را ادای دینی به هنر سینما هم دانست.

این کارگردان ادامه داد: در بستر روایت فیلم شاهد حوادثی همچون جنگ و ترور و شهادت مردم در تبریز در همان سال‌های ابتدایی دهه ۶۰ هم هستیم. قصه فیلم در چنین بستری روایت و به همین واسطه نقبی به رویدادهای اجتماعی آن سال‌ها هم زده می‌شود.

ما در این فیلم در موقعیت‌هایی مانند تشییع پیکر شهید و نماز جمعه هم، کمدی خلق کرده‌ایم که کار بسیار سختی هم بود

طاهرفر درباره دلیل انتخاب یک فیلم‌نامه اقتباسی برای اولین تجربه کارگردانی خود در سینما توضیح داد: انتشار کتاب «آپاراتچی» هم داستان جالبی دارد. بچه‌های دفتر جبهه مطالعات انقلاب اسلامی تبریز، در مسیر جمع‌آوری تاریخ شفاهی مربیان پرورشی مدارس دهه ۶۰ سراغ تجربه نمایش فیلم در مدارس در آن سال‌ها رفتند. در مصاحبه‌های مربوط به این بخش، در کنار نام فیلم‌های مطرحی همچون «برزخی‌ها» نام فیلم غیرمعروفی به نام «نوری در تاریکی» هم مدام تکرار می‌شود که برای بچه‌های دفتر فیلمی گمنام از کارگردانی گمنام به نام جلیل طائفی بود! ‌اکثر معلمان پرورشی اما اشتراک نظر داشتند که در آن سال‌ها چنین فیلمی را اکران کرده‌اند!

وی افزود: در جستجوی یافتن ماجرای همین فیلم بود که این بچه‌ها به جلیل طائفی می‌رسند. فردی که واقعا می‌توان خودش را یک بنیاد سینمایی کامل دانست! ‌همه اتفاقات مربوط به فرآیند تولید یک فیلم، از مرحله جذب سرمایه تا اکران، حول محور این فرد شکل گرفته بود. او حتی برای نهادها و سازمان‌ها اقدام به بلیت‌فروشی می‌کرده است تا سرمایه اولیه خودش را به دست بیاورد! همین نکات درباره این کاراکتر منجر به شکل‌گیری کتاب «آپاراتچی» می‌شود.

این کارگردان درباره خاطرات خاص جلیل طائفی در کتاب خاطراتش توضیح داد: او اتفاقات عجیبی را تجربه کرده است، از جریان تلاش برای اخذ مجوز از ارشاد گرفته تا برخورد کمیته و حتی پخش نامش از آنتن بی‌بی‌سی! حسین تراب‌نژاد که نگارش فیلمنامه‌هایی همچون «ماجرای نیمروز» و «ضد» را برعهده داشته است، وقتی با کتاب مواجه می‌شود، مجذوب نکات خاص آن می‌شود و شروع به نگارش فیلمنامه می‌کنند. همان فیلمنامه بعدها تبدیل به فیلمنامه «آپاراتچی» می‌شود.

اکثر موقعیت‌های کمدی، در دل فضاهای جدی شکل می‌گیرد

وی افزود: حسین تراب‌نژاد نزدیک به ۹ با فیلمنامه اولیه خود را بازنویسی کرد و در این مسیر هم واقعا نقدها و نظرات را می‌شنید و اعمال می‌کرد. وقتی شما با خاطراتی پراکنده طرف هستید، ناگزیر باید یک داستان محوری را انتخاب کنید و باقی حوادث را در ارتباط با آن سامان دهید و معتقدم آقای تراب‌نژاد به‌خوبی از پس این کار برآمده، یکی از نقاط قوت ایشان هم توانمندی در اقتباس از رویدادهای واقعی تاریخی و کتاب است که اغلب تجربه‌های‌شان هم از همین جنس بوده است.

متاسفانه تعریف سینمای کمدی در این سال‌ها دستخوش برخی سوءتعبیرها شده استکارگردان «آپاراتچی» درباره ژانر این فیلم هم گفت: می‌توان این فیلم را یک کمدی درام دانست. از نظر خودم، اکثر موقعیت‌های کمدی، در دل فضاهای جدی شکل می‌گیرد. متاسفانه تعریف سینمای کمدی در این سال‌ها دستخوش برخی سوءتعبیرها شده است. آنچه در فیلم ما وجود دارد بیشتر از جنس کمدی موقعیت است. اصل کمدی روایت ما هم فیلمساز بی‌سوادی است که رویای ساخت فیلم سینمایی دارد. هر کاری هم که انجام می‌دهد، فکر می‌کند همان، درست‌ترین کار است. در همین مسیر هم تعارض‌هایی شکل می‌گیرد که منجر به شوخی با اصل سینما و برخی افراد می‌شود. ما در این فیلم در موقعیت‌هایی مانند تشییع پیکر شهید و نماز جمعه هم، کمدی خلق کرده‌ایم که کار بسیار سختی هم بود.

۹۰ درصد بازیگران فیلم، ترک‌زبان هستند

وی درباره انتخاب زبان فیلم هم گفت: داستان فیلم در تبریز می‌گذرد و یکی از گزینه‌های ما هم این بود که زبان فیلم را ترکی انتخاب کنیم، اما تجربه فیلم‌های موفق قبلی مانند «پوست»، «آتابای» و «موقعیت مهدی» نشان داد که هر چند در ظاهر مخاطب بالایی داشتند اما در واقعیت امکان ارتباط با طیف گسترده‌ای از مخاطبان را از دست دادند. مخاطبان سراسر کشور معمولا با فیلمی که حجم بالایی از اطلاعات آن در قالب زیرنویس ارائه شود، ارتباط نمی‌گیرند.

قطعا مستندسازی، در ناخودآگاه هر کارگردانی تاثیر می‌گذاردطاهرفر ادامه داد: برای انتخاب زبان فارسی هم چالش دیگری داشتیم، یا باید از فارسی ساده استفاده می‌کردیم یا همراه با لهجه. وقتی خواستیم کار را لهجه‌دار بگیریم، دیدیم همه بازیگران فارسی زبان، وقتی می‌خواهند ترکی صحبت کنند، به‌صورت ناخواسته به سمت شوخی و مزاح می‌روند. از طرف دیگر فیلم ما فیلم چهره‌های کمدی هم نبود. به همین دلیل سراغ گروه بازیگرانی رفتیم که اصالتا ترک‌زبان باشند. ۹۰ درصد بازیگران فیلم، ترک‌زبان هستند.

کارگردان «آپاراتچی» درباره تاثیر تجربه ساخت مستندهای موفقی شبیه «به نام پدر» بر ساخت اولین فیلم بلند سینمایی خود هم گفت: قطعا مستندسازی، در ناخودآگاه هر کارگردانی تاثیر می‌گذارد. این تاثیرگذاری درباره من هم حتما خیلی زیاد بوده است. شاید به همین دلیل هم فیلم‌های کارگردانانی که تجربه مستندسازی داشته‌اند، برای مخاطب باورپذیرتر می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- فروش بالای سی میلیارد تومانی سینما در یک هفته

فروش سینمای ایران در هفته گذشته به بیش از ۳۲ میلیارد و ۸۸۶ میلیون تومان رسید؛ همچنین در این هفته ۷۳۳ هزار و ۵۴۹ نفر به تماشای فیلم‌های اکران شده پرداختند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی موسسه سینماشهر، جمعه، ششم بهمن ماه سینمای ایران با فروش بیش از ۷ میلیارد و ۸۸۷ میلیون تومان، بیشترین فروش و سه‌شنبه چهارم بهمن با ۲۰۷ هزار و ۳۹۴ نفر بیننده، بیشترین تعداد بیننده این ماه را داشت.

بر اساس این گزارش، فیلم‌های «هاوایی» با فروش بیش از ۱۱ میلیارد و ۴۳۴ میلیون تومان، «هتل» با فروش بیش از ۷ میلیارد و ۶۶۹ میلیون تومان، «ویلای ساحلی» با فروش بیش از ۴ میلیارد و ۵۵ میلیون تومان، «فسیل» با فروش بیش از ۲ میلیارد ۶۴۴ میلیون تومان، «ورود و خروج ممنوع» با فروش بیش از ۲ میلیارد و ۴۶۷ میلیون تومان، «بچه زرنگ» با فروش بیش از یک میلیارد و ۷۸۲ میلیون تومان و «مسافری از گانورا» با فروش بیش از یک میلیارد و ۴۲۱ میلیون تومان به ترتیب، رتبه اول تا هفتم جدول فروش هفته گذشته را به خود اختصاص دادند.
همچنین فیلم‌های «نارگیل۲» با فروش بیش از ۴۲۹ میلیون تومان، «ضد» با فروش بیش از ۱۶۵ میلیون تومان، «جوجه تیغی» با فروش بیش از ۱۵۳ میلیون تومان، «عامه‌پسند» با فروش بیش از ۱۲۶ میلیون تومان، «سلفی با رستم» یا فروش بیش از ۹۸ میلیون تومان، «توچال» با فروش بیش از ۹۰ میلیون تومان و فیلم‌های «حدود ۸ صبح» و «گیج‌گاه» ۶۲ میلیون در رتبه‌های هشتم تا پانزدهم جدول فروش هفته گذشته جای گرفتند.

رسانه سینمای خانگی- زمان فروش بلیت جشنواره فجر اعلام شد

 فروش بلیت فیلم‌های جشنواره، از ساعت ۱۰ صبح روز دوشنبه مورخ ۹ بهمن ماه ۱۴۰۲ آغاز می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی جشنواره فیلم فجر، براساس هماهنگی‌های به عمل آمده در کمیته امور نمایش چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، فروش بلیت فیلم‌های جشنواره، از ساعت ۱۰ صبح روز دوشنبه مورخ ۹ بهمن ماه ۱۴۰۲ آغاز می‌شود.

طبق اعلام آمادگی سامانه‌های فروش بلیت و برنامه‌ریزی‌های انجام شده در کمیته امور نمایش، مخاطبان می‌توانند با مراجعه به سکوهای فروش بلیت آی‌تیک (iticket.ir)، ایران‌تیک (irantic.com)، سینماتیکت (cinematicket.org) و گیشه هفت (gisheh7.ir) نسبت به خرید بلیت مورد نظر خود اقدام کنند.

امکان خرید برای هر شماره تلفن همراه، تعداد ۴ قطعه بلیت از هر فیلم خواهد بود بنابراین تماشاگران باید با دقت نظر کافی در زمان خرید، نسبت به انتخاب فیلم، سینما، سالن، روز و سانس نمایش اقدام کنند. بدیهی است بلیت‌های خریداری شده امکان ابطال یا تعویض ندارند. به منظور سهولت در خرید و امکان خدمات‌دهی مطلوب به تماشاگران، مرکز تماس سکوهای فروش بلیت روزانه از ساعت ۱۰ الی ۲۲ پاسخ‌گوی تماس‌های کاربران خواهند بود.

زمان فروش بلیت فیلم‌های جشنواره در استان‌ها متعاقباً اعلام خواهد شد.

چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر از ۱۲ تا ۲۲ بهمن ۱۴۰۲ به دبیری مجتبی امینی برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- نقش مهم جشنواره‌های منطقه‌ای در اعتباردهی به فیلم کوتاه

کارگردان فیلم کوتاه پویانمایی «حباب فروش» از آثار حاصر در شصت و هشتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشگین شهر-ساوالان وجوه اعتباربخشی جشنواره‌های منطقه‌ای انجمن سینمای جوانان ایران به فیلم‌سازان و حمایت‌های ادامه‌دار‌ بعد از آن را حائز اهمیت زیادی عنوان کرد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، دنیا زندی کارگردان فیلم کوتاه پویانمایی «حباب فروش» که از سنندج در شصت و هشتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشگین شهر-ساوالان حضور دارد، درباره این اثر بیان کرد: انیمیشن «حباب فروش» تولید امسال است و پیش از این در جشنواره فیلم رشد شرکت کرده بود. این فیلم دارای تکنیک سه بعدی است و داستان آن تم فانتزی دارد.
وی افزود: داستان «حباب فروش» درباره دختر جوانی است که حبابی شیشه‌ای روی سرش دارد و ماجرای عاشقانه نافرجامی را پشت سر‌ می‌گذارد و بعد از آن تصمیم می‌گیرد متفاوت عمل کند. حباب روی سرش هم نمادی از تظاهر است.
وی درباره تجربه ساخت انیمیشن گفت: این اولین انیمیشن من است اما قبل از «حباب فروش» یک فیلم کوتاه داستانی به نام «شیرجه آزاد» در حوزه کودک و نوجوان ساخته بودم که اولین کار داستانی‌ام بود و قبل تر هم تجربه ساخت یک مستند داشتم. این تجربه‌های مختلف به این دلیل بود که می‌خواستم ببینم کدامیک به روحیه‌ام نزدیک تر‌ است و احساس کردم که فضای انیمیشن را بیشتر دوست دارم. در حال حاضر هم بر روی ایده جدیدی در حیطه انیمیشن کار می‌کنم.
وی ادامه داد: با وجود اینکه رشته‌ تحصیلی‌ام انیمیشن نبود اما با ساخت همین اثر کسب تجربه کردم و این حوزه را آموختم. اگرچه ساخت انیمیشن به نسبت دیگر گونه‌ها بسیار سخت و زمان‌بر است اما مزایایی برای کارگردانان فیلمساز به ویژه زنان دارد و این است که آن‌ها در فضای شخصی خود نیز می‌توانند روند ساخت اثر را دنبال کنند. در واقع انیمیشن به اصطلاح خلوتی را برای فیلمساز ایجاد می‌کند. البته گاهی زمانبر بودن آن کار را فرسایشی می‌کند. همچنین کسانی که کارهای اول خود را در حوزه پویانمایی می‌سازند باید هزینه‌های زیادی را هم خود متقبل شوند. در مجموع در کار انیمیشن باید صبور بود.
وی درباره برگزاری جشنواره‌های منطقه‌ای سینمای جوان عنوان کرد: برگزاری این رویدادها فواید زیادی دارد، به فیلمساز اعتبار می‌دهد و او را به دیگران می‌شناساند، من در این رویدادها با انیماتورها و کارگردانان جدید آشنا می‌شوم و از ویژگی‌های سایر فیلم‌ها ایده می‌گیرمو وجهه اعتباربخشی جشنواره‌ها به فیلمساز و بحث حمایت‌های بعد از آن بسیار مهم است و به خود من کمک زیادی کرده است.
شصت و هشتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشگین شهر-ساوالان ۲ تا ۵ بهمن ۱۴۰۲ برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- فیلمنامه‌ای که گلاب آدینه را خشکاند

گلاب آدینه گفت: من با فیلم «آبجی» خیلی عجین شده‌ام و به نظرم تجربه‌ی شخصی‌ام در سر کردن با چنین شخصیتی باعث این اتفاق شد. من خواهری داشتم که به نوعی عقب مانده ذهنی به حساب می‌آمد. روزی که این فیلمنامه را خواندم، خشکم زده بود که چطور و از کجا این فیلم به من رسیده است؟

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، پس از نمایش این فیلم، نشست نقد و بررسی آن با حضور زهرا مشتاق (منتقد سینما)، مرجان اشرفی‌زاده (کارگردان فیلم)، نرگس آبیار(تهیه‌کننده فیلم) و گلاب آدینه (بازیگر) برگزار شد. پانصد و هفتاد و دومین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران دوشنبه دوم بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۱۷ به نمایش فیلم «آبجی» به کارگردانی مرجان اشرفی‌زاده و تهیه‌کنندگی محمدحسین قاسمی محصول ۱۳۹۴ اختصاص داشت.

گلاب آدینه در این نشست گفت: جای خانم معصومه قاسمی‌پور در این نشست بسیار خالیست. علت اینکه به نظر می‌آید من با این فیلم خیلی عجین شده‌ام، این است که تجربه‌ی شخصی در سر کردن با چنین شخصیتی داشتم. من خواهری داشتم که به نوعی عقب مانده ذهنی به حساب می‌آمد. روزی که این فیلمنامه را خواندم، خشکم زده بود که چطور و از کجا این فیلم به من رسیده است؟ روزی که به دفتر خانم اشرفی‌زاده می‌رفتم، مخصوصا خواهرم حمیده جان که الان در قید حیات نیست را نیز با خودم بردم. تا در باز شد، حمید جانم به سبک آبجی درون فیلم سلام کرد. این اتفاق برای خانم اشرفی زاده هم شگفت‌آور بود.
او افزود: جالب است که در این فیلم، ما سه سوته‌دلان گرد هم آمدیم. من خواهرم در کنارم بود. مرجان جان نیز به قصه زندگی خود و خواهرش می‌پرداخت. معصومه جان نیز به نوعی درگیر همین ماجرا با پدرش بوده است. بنابراین همه چیز دست در دست هم داد تا لحظه به لحظه این فیلم فراتر از یک فیلم برود. یکی از سختی‌های آن این بود که ما با واقعیت این ماجرا روبه رو بودیم؛ در واقع تنظیم تعادل بین واقعیت خودمان و واقعیت این فیلم، حداقل برای من خیلی مشکل بود. ولی به هر صورت تجربه‌ای بود که ما را به هم وصل کرد. اکنون این فیلم تبدیل به خاطره‌ای از خواهر من نیز شده است. به همین دلیل هربار که آن را می‌بینیم، هرچه سعی می‌کنم خودم را از آن جدا کنم، نمی‌توانم. چون هم خودم، هم مادرم و هم خواهرم در آن وجود داریم.

زهرا مشتاق در ادامه این نشست بیان کرد: اگر من در جریان این موضوع قرار نمی‌گرفتم که خانم آدینه و خانم اشرفی‌زاده چنین تجربیاتی در رابطه با این موضوع داشتند، فکر می‌کردم این فیلم بر اساس یکی از داستان‌های ناهید طباطبایی ساخته شده است.

مرجان اشرفی‌زاده در ادامه درباره پرداختن به موضوع این فیلم و به طور خاص شخصیت آبجی گفت: اینکه این فیلم بعد از هشت سال بالاخره روی پای خود ایستاد، برایم حس عجیبی بوده و تجربه تازه‌ای به شمار می‌آید. چند شب پیش یکی از دوستانم لینکی از یک جلسه نقد و بررسی فرستاد که خارج از ایران شکل گرفته بود و در آن درباره این فیلم صحبت می‌کردند. بعد از دیدن این برنامه، نمی‌توانستم جلوی ریزش اشک‌هایم را بگیرم. خیلی حال غیر عادی بود. چون قاعدتا یک فیلمساز نباید تا این اندازه نسبت به جان گرفتن فیلمش و صحبت کردن درباره آن حسرت عمیقی داشته باشد. ولی برای من اینطور بود و به همین دلیل با دیدن آن تا این اندازه احساساتی شدم.

او افزود: این فیلم سال ۹۴ ساخته شد. پروسه نگارش آن از سال ۹۲ شروع شد. تا آن زمان شاید حدود ۲۰ فیلم کوتاه داستانی و مستند و ۵ فیلم ویدیویی ساخته بودم. بنابراین زود نبود و شاید بنا به برخی مقیاس‌ها دیر هم بود که به سراغ اولین فیلم داستانی خودم بروم. آن زمان در موقعیت کاری خوبی بودم. زیرا دوره‌ای بود که فیلم‌هایم دیده می‌شد، جایزه می‌گرفتم و واقعا فکر می‌کردم به نقطه‌ای رسیده‌ام که باید وارد این حیطه شوم و فیلم اول سینمایی خودم را بسازم. همیشه موضوعات ملتهب و جریاناتی از سینما وجود دارد که به خاطر برگ برنده بودنشان، فیلمساز را به سمت خودش دعوت می‌کند. مثلا اینکه به سمت یک جریان فیلم‌سازی برویم یا آثاری شبیه فلان فیلمساز بسازیم. چون آنها فیلم‌هایی هستند که در یک دوره‌ای دیده شده و موفق می‌شوند.

این کارگردان در ادامه بیان کرد: طبیعتا من نیز خیلی فکر می‌کردم به اینکه فیلم اولم باید چطور و چگونه باشد. هرچه درون خودم کنکاش کردم، دیدم هیچ چیزی به اندازه موضوعی که این قدر به من نزدیک است برایم اهمیت ندارد. بنابراین بالاخره یک صبحی بیدار شدم و با مادرم تماس گرفتم و گفتم به من اجازه می‌دهی تا از این موضوع برداشتی بکنم؟ آیا خواهرم ناراحت نمی‌شود؟ دلهره داشتم و وقتی فیلمنامه آماده شد، نسخه اول آن را در برابر خواهرم خواندم و مرتب نگاه می‌کردم که ببینم واکنشش چیست؟ آیا با این فیلم او را اذیت نمی‌کنم؟ می‌خواهم بگویم تا این اندازه به این موضوع نزدیک بودم و فکر می‌کردم این صادقانه‌ترین فیلمی است که می‌توانم بسازم و برایم مهم است.

اشرفی‌زاده در ادامه صحبت‌هایش گفت: خیلی به ادبیات علاقمندم و برای نویسنده‌ها احترام قائلم. همچنین بسیار حسرت کم شدن ارتباط بین ادبیات و سینما را دارم. بنابراین از خانم طباطبایی که داستان‌های ایشان را خیلی دوست داشتم، خواهش کردم و گفتم که می‌خواهم کاری را بنویسم و بسازم و دوست دارم که شما هم حضور داشته باشید. طرح و ایده را که تعریف کردم ایشان هم جذب شد و خیلی سریع اعلام همکاری کرد. بعدتر از آقای علی اصغری، همکاری که سال‌ها با او کار کرده بودم نیز خواستم که به ما اضافه شود تا ما بتوانیم کمی از وجوه مردانه را نیز ببینیم و فیلمنامه را متعادل کنیم. در نهایت فیلمنامه نوشته شد و پروسه ساخت آن انجام شد.

نرگس آبیار یکی از سرمایه‌گذاران این فیلم نیز در ادامه این برنامه درباره شرایط اکران این اثر، گفت: باعث خوشحالی‌ام است که یکی از سرمایه‌گذاران این فیلم بودم ولی در مورد اکران این اثر باید بگویم، پروسه اکران به اندازه‌ای اما و اگر و دست‌اندازهای مختلف دارد که عجیب است. ما در مورد خیلی از فیلم‌ها می‌بینیم که حتی اگر زمان اکران جابه جا شود، چقدر می‌تواند روی فروش فیلم تاثیرگذار باشد. برآوردی که از فیلم «ابلق» خود من وجود داشت، این بود که تا ۵۰ میلیارد می‌فروشد ولی اکران آن مصادف با شرایط سال گذشته شد؛ بنابراین عملا همه فروش متوقف شد. به این ترتیب مسائل مختلفی در این زمینه وجود دارد که توضیح دادن آن ممکن است حوصله سر بر باشد.

او همچنین درباره فیلم «آبجی» بیان کرد: چون از ابتدا در جریان این فیلم بودم؛ فیلمنامه را خوانده بودم و سر صحنه آن نیز حاضر می‌شدم، می‌دیدم که چقدر دقت و ظرافت برای ساختن آن خرج می‌شود. «آبجی» از معدود آثاری است که نگاه زنانه دارد. یعنی پر از جزییات زنانه است که ما در سینمای ایران خیلی کم داریم. در حالی که اکنون ما در فیلم‌هایمان به یک جهان بینی زنانه احتیاج داریم.
کارگردان فیلم «شیار ۱۴۳» در ادامه صحبت‌هایش گفت: حتی اگر در مورد زن فیلم‌هایی ساخته شده، از طرف نگاه مردانه بوده است. در حالی که حتی ما در مورد مردها، اشیا، دنیا، کیهان و هر اتفاق جزیی در زندگی خود احتیاج به یک جهان‌بینی زنانه داریم که اکنون خیلی کم است. خوشبختانه فیلم آبجی از جمله آثاری است که به زیبایی چنین اتفاقی را باور و درونش حس کرده و به نوعی با آن زندگی می‌کند. به خاطر اینکه از دل و تجربه زیسته خود کارگردان برآمده است. این موضوع کمک می‌کند که هم تاثیرگذار باشد و هم باورپذیر.

مشتاق در ادامه این نشست گفت: یکی از موضوعاتی که در این فیلم مخاطب را با خود همراه می‌کند، فضای گرمی است که وجود دارد. در واقع فیلم درباره خانواده‌هایی صحبت می‌کند که سالیان درازی در یک محل زندگی کرده و یک جور هم‌خانوادگی برای آنها ایجاد شده است. با این حال هجوم جهان مدرن را نیز در آن می‌بینیم؛ به صورتی که یکی از کاراکترها در جایی از فیلم می‌گوید: خانه هم مثل ما قراضه شده است. اما آنچه که در فیلم قراضه نیست، همدلی بسیاری است که بین آدم‌های فیلم وجود دارد. همدلی عجیبی که فکر می‌کنم به قلب مخاطبین نیز راه پیدا می‌کند.

او در پایان بیان کرد: در واقع آن صمیمیت در ما هم به عنوان مخاطب، ایجاد همذات‌پنداری می‌کند. در فیلم دو ساختمان کهنه و نو در برابر هم وجود دارد؛ یکی از آنها در حال از بین رفتن و دیگری در حال ساخته شدن است. همین موضوع نشانه تداخل و روبه رو شدن زندگی‌های سنتی و زندگی‌های مدرن است. اما آدم‌هایی هستند که کماکان سعی می‌کنند آن انس و علقه‌ها را حفظ کنند. خوش‌بختانه فضاسازی به خوبی شکل گرفته و با داستان جلو می‌رود.

خروج از نسخه موبایل