رسانه سینمای خانگی- در فجر امسال چه خواهیم دید

امسال آثاری به بخش «سودای سیمرغ» و «نگاه نو» چهل و دومین جشنواره فیلم فجر راه پیدا کردند که هر کدام داستان و ماجرایی متفاوت دارند از این رو به صورت تفصیلی به معرفی آنها پرداختیم.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، جشنواره فیلم فجر که یکی از مهمترین و معتبرترین جشنواره‌های سینمایی در کشور محسوب می‌شود، هر سال به صورت ثابت در بهمن ماه برگزار می‌شود. این جشنواره علیرغم فراز و فرودهایی که داشته، جایگاهش را میان هنرمندان، سینماگران و مردم حفظ کرده است و به جزو معدود دوره‌هایی که به دلیل کرونا و برخی وقایع اجتماعی دستخوش تحول شد، تاکنون به صورت مرتب برگزار شده است. حضور در این رویداد و راه پیدا کردن در بخش «سودای سیمرغ» جشنواره را شاید بتوان یکی از اهداف هر فیلمسازی دانست. به سیاق هر ساله، در گزارش پیش‌رو، فیلم‌های حاضر در بخش «سودای سیمرغ» و «نگاه نو» را که امسال به جشنواره اضافه شد، مرور می‌کنیم.

درامی متفاوت از دیار ترک‌زبان‌ها

فیلم سینمایی «آبی روشن» به کارگردانی قاسم (بابک) لطفی خواجه پاشا و تهیه‌کنندگی سید محمدحسین میری، اولین محصول مشترک سازمان هنری رسانه‌ای اوج و فارابی است که نویسندگی آن را امیر ابیلی و داود گنجوی به صورت مشترک برعهده داشته‌اند.

بابک خواجه‌پاشا پیش از این با فیلم سینمایی «در آغوش درخت» در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت که موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه و دیپلم افتخار بهترین کارگردانی شد. پیش بینی می‌شود داستان این فیلم به موضوع مردی تبریزی می‌پردازد که با مشکلاتی مواجه است و نقش این کاراکتر را مهران احمدی بازی می‌کند.

در این فیلم سینمایی بازیگرانی چون مهران احمدی، مهران غفوریان، سارا حاتمی، مرتضی امینی‌تبار، روح‌الله زمانی، علی‌اکبر اصانلو، کاظم هژیرآزاد، سامان مهکویه و … به ایفای نقش می‌پردازند.

سایر عوامل اصلی «آبی روشن» عبارتند از مجری طرح: وحید معدنی، مدیر فیلمبرداری: پیمان عباس‌زاده، تدوین: حسین جمشیدی‌گوهری، موسیقی: فرید سعادتمند، طراح صحنه: امیر زاغری، مدیر تولید: سید مقصود میرهاشمی، طراح چهره پردازی: کامران خلج، طراحی و ترکیب صدا: آرش قاسمی،، مدیرصدابرداری: اشکان پورتاجی، طراح لباس: الهام ترکمن، مدیر برنامه ریزی: امید همتی‌فراز، دستیار اول کارگردان: امیر رونقی، طراح جلوه‌های ویژه میدانی: ایمان کرمیان، طراحی جلوه‌های بصری: امین پهلوان‌زاده، منشی صحنه: آرزو قربانی، عکاس: صمد قربان‌زاده، روابط‌عمومی: الهام عرشی‌زاده.

شهید شیرودی روی پرده سینما دوباره جان می‌گیرد

«آسمان غرب» عنوان فیلم جدید محمد عسگری به تهیه‌کنندگی حبیب‌اله والی‌نژاد است که اولین روایت سینمایی از دلاورمردی‌های خلبان شهید علی‌اکبر شیرودی و دیگر هم‌رزمانش در هوانیروز ارتش محسوب می‌شود. این فیلم، رویدادهای مربوط به یک ماه ابتدایی جنگ تحمیلی در منطقه غرب کشور را بررسی می‌کند و با فشرده‌سازی در فیلمنامه، مجموعه حوادث را در بازه زمانی سه روزه به تصویر می‌کشد.

«آسمان غرب» دومین تجربه کارگردانی محمد عسگری پس از ساخت فیلم سینمایی «اتاقک گلی» است و در لوکیشن‌های متعدد استان کرمانشاه فیلمبرداری شده است. این فیلم سینمایی محصول بنیاد سینمایی فارابی و سازمان سینمایی سوره است که با مشارکت ارتش جمهوری اسلامی ایران ساخته شده است.

امیرحسین آرمان در این فیلم با چهره‌ای متفاوت در کارنامه کاری خود، در قامت سرلشکر شهید حسین ادبیان از فرماندهان غیور نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی، جلوی دوربین رفته است. همچنین، میلاد کی‌مرام نیز ایفاگر نقش شهید شیرودی در این فیلم است.

آغوش باز متفاوت بهروز شعیبی

فیلم سینمایی «آغوش باز» به کارگردانی بهروز شعیبی و تهیه‌کنندگی علیرضا سرتیبی، از جمله آثار کنجکاوی برانگیز جشنواره چهل و دوم خواهد بود. این فیلم پیش از این با نام «هم‌آهنگ» پروانه ساخت گرفته بود که برای حضور در جشنواره فیلم فجر، به «آغوش باز» تغییر نام داده است.

«آغوش باز» ششمین اثر سینمایی بهروز شعیبی است که پیش از این کارهایی چون «بدون قرار قبلی»، «روز بلوا»، «دارکوب»، «سیانور» و «دهلیز» را ساخته است. فیلمنامه «آغوش باز» را مهرداد کوروش‌نیا و محمدسجاد نجفی به طور مشترک نوشته‌اند. شعیبی پیش از این در جشنواره جهانی و ملی فجر داوری کرده و با تمام فیلم‌های کارنامه کارگردانی‌اش در جشنواره فیلم فجر حضور داشته است.

در خلاصه داستان فیلم آمده است: «سه قصه عاشقانه … سه زوج در فراز و نشیب روابط عاطفی، فرصت پیدا می‌کنند به تعریف جدیدی از عشق برسند.»

مهدی هاشمی، احترام برومند، حسن معجونی، حامد کمیلی و محسن کیایی در کنار گلاره عباسی، شبنم گودرزی، جواد خواجوی، وحید نفر، علی عطایی، روژین فاطوری‌فر، ساینا توکلی، میثم نوروزی، سهیل هژبر، مسعود خانی، هاتف شعیبی و نفس نکی بازیگران این فیلم هستند.

همچنین برخی از عوامل فیلم سینمایی «آغوش باز» عبارتند از مجری طرح و سرمایه‌گذار: محمدمهدی عسکری، نویسندگان فیلمنامه: مهرداد کوروش‌نیا و محمدسجاد نجفی (بر اساس طرحی از بهروز شعیبی)، مدیر فیلمبرداری: علیرضا برازنده، تدوین: خشایار موحدیان، مدیر تولید: مسعود زمانی، موسیقی: مسعود سخاوت‌دوست، طراح چهره‌پردازی: فاطمه کمالی و زهرا کمالی، طراح جلوه‌های بصری: محمد برادران، طراح صحنه: محمدرضا میرزامحمدی، طراح لباس: شیوا رشیدیان، طراحی و ترکیب صدا: حسین قورچیان، صدابردار: عباس رستگارپور، دستیار اول کارگردان: نگار جنیدی، مدیر تدارکات: مرتضی اسکندری، برنامه‌ریز: حامد مختاری، منشی صحنه: غزل رشیدی، عکاس: مسعود اشتری، روابط عمومی: محمد کفیلی، طراح لوگو: روح الله موحدی.

نگاهی به حادثه تراژیک ملی در «احمد»

فیلم سینمایی «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی و تهیه‌کنندگی حبیب‌اله والی‌نژاد به عمل قهرمانانه شهید احمد کاظمی در ۱۸ ساعت ابتدایی زلزله مهیب بم به عنوان یک حادثه تراژیک ملی می‌پردازد. این اثر برای اولین بار قصه‌ای ناگفته از ۱۸ ساعت ابتدایی حادثه تراژیک زلزله بم و اقدامی قهرمانانه در این ساعات پرالتهاب را همزمان با بیستمین سالگرد این اتفاق روایت می‌کند.

امیرعباس ربیعی پس از فیلم‌های سینمایی «لباس شخصی» و «ضد» در فضای تاریخی، فیلم سینمایی «احمد» را در ژانر حادثه‌ای و در فضای متفاوت مقابل دوربین برده است. «احمد»، محصول مشترک سازمان سینمایی سوره حوزه هنری و موسسه تصویرشهر سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران است.

تینو صالحی‌، هنرمند باسابقه عرصه تئاتر، در این اثر ایفاگر نقش شهید کاظمی است. همچنین، توماج دانش‌بهزادی با ایفای نقش یک پژوهشگر علمی و دانشگاهی در فیلم سینمایی «احمد» حضور دارد.

فیلمی که حواشی‌اش بر متنش غلبه کرد!

«بهشت تبهکاران» جدیدترین اثر بلند سینمایی مسعود جعفری جوزانی به تهیه‌کنندگی فتح‌الله جعفری جوزانی و علی قایم مقامی در نخستین اکران خود در بخش مسابقه «سودای سیمرغ» در چهل و دومین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر روی پرده می‌رود.

داستان «بهشت تبهکاران» در سال ۱۳۲۹ روایت می‌شود سالی که احمد دهقان نماینده مجلس، روزنامه‌نگار و مدیر تئاتر «نصر» توسط حسن جعفری در خیابان لاله‌زار تهران به قتل می‌رسد.

در «بهشت تبهکاران» بازیگرانی چون امیرحسین آرمان، لادن مستوفی، سحر جعفری جوزانی، پژمان بازغی، حمید گودرزی، رضا یزدانی، بهنام تشکر، هومن برق نورد، حسام منظور، رضا شفیعی جم، فریبا متخصص، فخرالدین صدیق شریف، اسماعیل خلج، علیرضا جلالی تبار، محمدرضا هاشمی، سهیل برخورداری، حمید متقی، فتح‌الله جعفری جوزانی، مهدی مهریار و جواد طوسی به هنرنمایی پرداخته‌اند و همچنین در این اثر سینمایی افسانه بایگان و فرهاد قایمیان با نقش آفرینی خود، حضور افتخاری دارند.

برخی عوامل فیلم سینمایی «بهشت تبهکاران» عبارتند از کارگردان: مسعود جعفری جوزانی، مدیرفیلمبرداری: امیر کریمی، تدوین: مهدی حسینی وند، موسیقی: فردین خلعتبری، فیلمنامه: مسعود جعفری جوزانی، فرید مصطفوی، طراح صحنه و لباس: اصغر نژاد ایمانی، طراح چهره‌پردازی: مهین نویدی، طراحی و ترکیب صدا: سید محمود موسوی نژاد، صدابردار: آرش برومند، جلوه‌های ویژه میدانی: آرش آقابیک، جلوه‌های بصری: کامیار شفیع پور، مدیرتولید: بهزاد هاشمی، عکاس: علی نیک رفتار، دستیاران کارگردان: علی مهرآسا، مهدی حاجی یوسف، پارسا هاشمی، مشاور رسانه‌ای: منصور جهانی و تهیه‌کنندگان: فتح‌الله جعفری جوزانی، علی قایم مقامی.

سال گذشته، نام فیلم «بهشت تبهکاران» در بین فیلم‌های بخش سودای سیمرغ چهل و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر در بخش رزرو قرار گرفته بود که همین موضوع حواشی را برای این فیلم در دوره چهل و دوم رقم زد. اما طبق پیگیری‌های خبرنگار مهر؛ مشخص شد که سال گذشته تنها ۴۰ دقیقه از راش های این اثر سینمایی به دبیرخانه جشنواره فیلم فجر ارایه شده بود و «بهشت تبهکاران» به صورت رسمی در دوره گذشته در جشنواره فیلم فجر حضور نداشته است.

نکته مهم این است که در صورت‌جلسه‌ای که درباره حضور فیلم‌ها در جشنواره فیلم فجر نوشته می‌شود؛ قید شده است فیلم ناقصی که فرم حضور پر کرده در صورتی که تکمیل شود، می‌تواند سال آینده بازبینی شود و «بهشت تبهکاران» نیز از این دست فیلم‌ها است. در واقع این فیلم سال گذشته ناقص بوده و حتی به مرحله بازبینی نیز نرسیده است.

رمال پیری که جلوی دوربین کلاری رفت

«تابستان همان سال» عنوان تازه‌ترین ساخته محمود کلاری در مقام کارگردان است که تهیه‌کنندگی آن را علی اوجی برعهده دارد. مهران مدیری در این فیلم ایفاگر نقش یک رمال پیر است.

محمود کلاری سال گذشته و بعد از گذشت ۲۲ سال از ساخت آخرین فیلمش تصمیم گرفت تا سومین فیلم سینمایی خود با نام «همچون در یک آینه» را به تهیه‌کنندگی علی اوجی جلوی دوربین ببرد. این فیلم در سکوت خبری وارد مرحله تولید شد و برای حضور در بخش مسابقه چهل و دومین جشنواره فیلم فجر از داستان و بازیگرانش رونمایی شد. در فیلم جدید محمود کلاری که به دلیل شباهت با آثار ناصر تقوایی به «تابستان همان سال» تغییر نام داده است، علی شادمان عهده دار نقش اصلی است و در کنار او بازیگرانی چون فریبا نادری، سمیرا حسن پور، صابر ابر، پژمان بازغی به ایفای نقش پرداخته‌اند.

«تابستان همان سال» داستان پسر بچه هفت ساله‌ای است که پیش رمالی می‌رود تا دزد طلاهای عمه اش را از آینه شناسایی کند، عطا که هیچ تصوری از سرانجام آنچه در آن شرایط بر زبان می‌آورد ندارد، برای رهایی از آن وضعیت، هر آن‌چه از تعاریف عمه‌اش درباره شک و تردید او نسبت به دزدی داوود پسر عمه دیگرش شنیده بازگو می‌کند، غافل از آنکه این دروغ موجب عقوبتی دوراز انتظار برای کل خانواده می‌شود.

محمود کلاری سابقه همکاری با فیلمسازان شاخصی همچون مرحوم علی حاتمی، مسعود کیمیایی، ابراهیم حاتمی‌کیا، داریوش مهرجویی و اصغر فرهادی را در کارنامه دارد و اولین بار در سال ۱۳۷۵ فیلم «ابر و آفتاب» را به عنوان کارگردان جلوی دوربین برد که موفقیت‌هایی هم به دست آورد. باید دید فیلم جدید او که در سکوت خبری تولید شده است، می‌تواند موفقیت‌های قبلی‌اش را ادامه دهد.

سوژه‌ای از دل بنگلادش پر از رنگ و فقر

فیلم سینمایی «دروغ های زیبا» به تهیه کنندگی و کارگردانی مرتضی آتش زمزم، محصول مشترک ایران و بنگلادش با حضور سوپراستار بنگلادش، جایا احسن و دیگر بازیگران این کشور از جمله شمون فاروق، ریکیتا ناندینی، شهیدالزمان سلیم، شاهد علی، شاهین میردها و جان پل سرمادیراس و بازیگر کودک شاتی، در لوکیشن‌های شهرهای داکا و قاضی پور مقابل دوربین بایرام فضلی رفت. ملودرام اجتماعی «دروغ‌های زیبا» در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر رونمایی می‌شود.

فیلم از زمان ساخت، به دلیل حضور ستاره‌های سینمای بنگلادش، مورد توجه مطبوعات این کشور قرار گرفت. بنگلادش با جمعیتی بیش از صد و هشتاد میلیون نفر به وسعت استان کردستان است که پر تراکم‌ترین کشور جهان محسوب می‌شود و سینما در این کشور متأثر از سینمای هند و از بزرگترین دغدغه‌های مردم آن است.

مرتضی آتش زمزم نویسنده، کارگردان و تهیه کننده سینما و تلویزیون، ساخت فیلم‌های سینمایی «آخرین گزارش»، «بن‌بست»، «مرگ سپید»، «مالیخولیا»، «سیمین»، «هولیا»، «قهرمان من» و «نیروانا» و همچنین مستندهای سینمایی «رودی که کشته شد» و «شرم بودا» را در کارنامه دارد. همچنین، «قهرمان من» به نویسندگی و کارگردانی او، پاییز امسال در سی وپنجمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم کودک موفق به دریافت پروانه زرین بهترین فیلمنامه و پروانه زرین بهترین کارگردانی شد.

عوامل «دروغ های زیبا» عبارتند از نویسندگان: مرتضی آتش زمزم، ممیت الرشید، صدابردار: فرامرز مختاری، صداگذار: حسین قورچیان، تدوین: کاووس آقایی، موسیقی: فواد حجازی، طراح پوستر: بهزاد خورشیدی، منشی صحنه: عطیه پیرعلی، مدیر تولید بنگلادش: محمد فاسول عفران، مدیر تولید ایران: ابوالفضل آتش زمزم، گروه کارگردانی: ضیاالحق منیر، حسین سیمونتو، ناهید السلام نیلای، طراح گریم: محبوب الرحمن مانیک، گروه فیلمبرداری: محمد کوثر، سهیل رعنا، حبیب الرحمان، عجوم خان، گروه تولید: شکیل حسین، محمد شفیق، اسکندر، محمد نور، مسعود جلال کبیر، دستیار صحنه: محمد آلوم، مشاور پروژه: سید موسی حسینی، مجری طرح: محسن آتش زمزم، مشاور رسانه‌ای: هادی اعتمادی مجد، محصول مشترک ایماژ سینما از ایران و ماکسیموم و سی ته سینما بنگلادش.

کلید زدن «دست ناپیدا» با چفیه و انگشتر متبرک رهبری

پنجمین فیلم سینمایی انسیه شاه حسینی به تهیه‌کنندگی سید سعید سیدزاده، «دست ناپیدا» نام دارد که درباره زنان حوضه خوان پشت جبهه است که لباس می‌شستند و در واقع روایت‌گر زندگی زنی است که ۲۰۰ فانوسقه خونین روی دوش دارد و همه را در آب کارون شسته و آن‌ها را به جبهه می‌فرستد.

انسیه شاه حسینی، ایده «دست ناپیدا» را از فیلم «شب به‌خیر فرمانده» گرفته است. شاه حسینی که از زمان تولید آخرین فیلمش ۱۱ سال می‌گذرد، تنها کارگردان زنی است که در دوره چهل و دوم جشنواره فیلم فجر، فیلمش به جشنواره راه پیدا کرده است. معصومه بافنده، نسرین احمدخانی، اعظم سادات موسوی، زیبا عسکری و… بازیگران این فیلم سینمایی هستند.

بنیاد سینمایی فارابی و بنیاد شهید و امور ایثارگران، سرمایه‌گذار این فیلم هستند. وجه تسمیه «دست ناپیدا» از قطعه شعر مولانا یعنی «دست ناپیدا گریبان می‌کشد، من پی دست و گریبان می‌روم» برداشت شده است. بر این اساس، «دست ناپیدا» نگاه متفاوت و شاعرانه‌ای را نسبت به دفاع مقدس دنبال می‌کند.

شاه حسینی، خرداد ماه امسال در گفت‌وگویی مطرح کرده بود که رهبر معظم انقلاب عوامل این فیلم را دعا کردند که بتوانند این اثر ارزشمند را به خوبی تولید و آن را تقدیم نگاه مهربان ملت عزیز ایران کنند و توسط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز هدیه‌ای به وسعت یک دنیا انگیزه برای عوامل فیلم ارسال کردند. شاه‌حسینی اضافه می‌کند که با خود عهد بستیم با همین چفیه و انگشتر متبرک رهبری، آغاز تولید فیلم را در سرزمین حماسه و ایثار کلید بزنیم.

سودای مهاجرت، بی پولی و فرزندآوری در یک فیلم

فیلم سینمایی «دو روز دیرتر» با موضوع فرزندآوری و ازدیاد جمعیت به کارگردانی اصغر نعیمی و نویسندگی رضا مقصودی و حمید اکبری خامنه و براساس طرحی از سیدمحمد حسینی و تهیه‌کنندگی محسن شیرازی در بنیاد فرهنگی روایت فتح تولید شده است.

در این فیلم سینمایی که با رویکرد طنز اجتماعی ساخته شده است سینا مهراد، پردیس احمدیه، فرهاد آییش، گوهر خیراندیش، کمند امیر سلیمانی، سید جواد یحیوی، سیاوش چراغی‌پور، محمد فیلی و علیرضا داوودنژاد به عنوان بازیگر حضور دارند.

برخی از عوامل این فیلم سینمایی عبارتند از مشاور تهیه کننده: سید جمال ساداتیان، مدیر فیلمبرداری: مرتضی هدایی، تدوین: میثم مولایی، آهنگساز: مسعود سخاوت دوست و طراح چهره پردازی: عباس عباسی.

در خلاصه داستان «دو روز دیرتر» آمده است: «سهیل و مریم زوج جوانی که سودای مهاجرت دارند، علیرغم توصیه‌های پدر و مادر مریم از فرزندآوری خودداری می‌کنند تا اینکه پدر مریم تصمیم می‌گیرد مبلغی را که از خواهرش به ارث برده، بین نوه‌هایش تقسیم کند. سهیل و مریم که برای مهاجرت نیاز به پول دارند تصمیم می‌گیرند بچه‌دار شوند اما فوت ناگهانی غلامحسین محاسبات آن‌ها را برهم می‌زند تا اینکه ….»

بنیاد فرهنگی روایت فتح سرمایه‌گذار اصلی این پروژه سینمایی است که در تولید این فیلم با بنیاد سینمایی فارابی و مؤسسه بهمن سبز حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی مشارکت دارد.

ماجرای مراسم عروسی که چند بار به‌هم خورده…

حسین نمازی که کارگردانی، نویسندگی و تهیه‌کنندگی «شه‌سوار» را برعهده دارد پیش از این، تجربه موفق «شادروان» و «آپاندیس» را در کارنامه خود ثبت کرده است. داستان «شه‌سوار» طی سه شبانه روز و در یک مراسم عروسی رخ می‌دهد.

این فیلم سینمایی محصول بنیاد سینمایی فارابی است که با مشارکت بخش خصوصی تولید شده است. مهرداد صدیقیان، الناز حبیبی، هادی کاظمی، عباس جمشیدی‌فر، گیتی قاسمی، سعید عطایان، ایمان برات‌پور، حافظ نبی زاده، مهرناز افلاکیان، ناهید استواری، با هنرمندی عزت‌الله رمضانی‌فر با حضور امیر دژاکام بازیگران فیلم «شه سوار» هستند.

در خلاصه داستان «شه‌سوار» آمده است: به دنبال درگذشت پدر خانواده در جریان برگزاری عروسی که چندبار به هم خورده است، خانواده او قصد پنهان کردن این خبر را دارند.

سایر عوامل فیلم سینمایی «شه سوار» عبارتند از تهیه کننده اجرایی: سعید عطایان، مشاور تهیه کننده: سعید خانی، مجری طرح و مدیر تولید: پیمان حجازی، مدیر فیلمبرداری: مسعود سلامی، فیلمبردار: حامد اوتادی، طراح گریم: امید گلزاده، طراح صحنه: وحید زارع‌مند، طراح لباس: فاطمه صفری‌زاده، مدیر صدابرداری: امیر عاشق حسینی، برنامه ریز: مسعود میمی، دستیار اول کارگردان: سعید بیات، منشی صحنه: حمیرا نعمت‌اله، جانشین مدیر تولید: شهرام شاهرخ، مدیر تدارکات: محسن قراخانلو، مدیر مالی: داود رواقی، تصویربردار پشت صحنه: شیما رییسی، عکاس: ریحانه زنگنه.

روایتی جدید از کربلا و روایت‌گری زینب (س)

فیلم سینمایی «شور عاشقی» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی داریوش یاری با حضور بازیگرانی همچون شهره موسوی، پیام احمدی‌نیا، مهدی زمین‌پرداز، سیامک صفری، نادر فلاح، علی استادی، بهزاد دورانی، بهرام ابراهیمی، ساخته شده است. داریوش یاری با بهره‌گیری از یک فیلمنامه دراماتیک، روایت تفکربرانگیزی از حرکت کاروان اهل بیت (ع) در مسیر کوفه را به تصویر کشیده است.

در خلاصه داستان «شور عاشقی» آمده است: «زنی رسانه شد تا راست و دروغ در تاریخ جابه‌جا نشود.»

این فیلم که محصول مشترک بنیاد شهید و امور ایثارگران و بنیاد سینمایی فارابی است در آخرین مراحل فنی قرار دارد و پوستر و لوگوی آن را محمد روح الامین طراحی کرده است. اولین نمایش این فیلم در چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر خواهد بود.

عوامل این فیلم سینمایی عبارتند از نویسنده، تهیه‌کننده و کارگردان: داریوش یاری، مدیر پروژه: مسعود زمانی، مدیر فیلمبرداری: فریدون شیردل، تدوین: امیر ادیب‌پرور، آهنگساز: مسعود سخاوت‌دوست، صدابردار: فرخ فدایی، طراح صحنه: پیام حسین سوری، طراح لباس: نیاز حمیدی، طراح گریم: شهرام خلج، صداگذار: محمود موسوی‌نژاد، جلوه‌های بصری رایانه‌ای: روزبه شمشیری، منشی صحنه: سیده معصومه موسوی، عکاس: علی عارف‌نسب، جانشین تهیه‌کننده: سعید حران اف، مدیر تدارکات: بهمن صدیق، دستیارکارگردان و برنامه‌ریزی: مهدی توکلی. بازیگران: شهره موسوی، پیام احمدی‌نیا، مهدی زمین‌پرداز، سیامک صفری، نادر فلاح، علی استادی، بهزاد دورانی، بهرام ابراهیمی، بابک والی، رضا خدادابیگی، میترا خواجه‌ییان، روح‌اله مهرابی، هادی آقاحسینی، مرتضی آقاحسینی، مرجان شکوفکی، پانته آ کی‌قبادی، مریم آهنگر.

۲ ساعت قبل از اعدام طیب به روایت بهروز افخمی

«صبح اعدام» به کارگردانی بهروز افخمی و تهیه کنندگی علی شیرمحمدی تازه‌ترین محصول سازمان سینمایی سوره و بنیاد سینمایی فارابی، برشی از لحظات پایانی زندگی طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی است که در پی قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ محکوم به اعدام شدند. داستان این فیلم در فاصله زمانی ۵ تا ۶:۳۰ صبح این روز روایت می‌شود.

پیرنگ اصلی این داستان اعتراضی و سیاسی، اقتباسی از گزارش واقعی خبرنگار روزنامه کیهان از مراسم تیرباران این ۲ شخصیت است که بهروز افخمی پس از سال‌ها تحقیق و پژوهش آن را به فیلمنامه «صبح اعدام» تبدیل کرده است.

علاوه بر ارسطو خوش رزم در نقش حاج اسماعیل رضایی، مسعود شریف در نقش طیب حاج رضایی، داود فتحعلی‌بیگی در نقش قاضی عسکر، پوریا منجزی در نقش کلیددار طیب، مهرداد نیکنام در نقش تیمسار، محسن آوری در نقش سرهنگ دادستانی و کاوه دارابی در نقش خبرنگار کیهان و فریبا آذرشب در نقش مادر حاج اسماعیل رضایی در تازه‌ترین ساخته بهروز افخمی نقش آفرینی می‌کنند.

بهروز افخمی درباره این فیلم گفته است: فیلمنامه «صبح اعدام» را بر اساس گزارش مطبوعاتی کیهان نوشته‌ام. دیالوگ‌های طیب حاج‌رضایی و حاج اسماعیل رضایی را که در روزنامه نوشته شده بود به صورت مستقیم در فیلمنامه آورده‌ام. البته برای نوشتن فیلمنامه، از منابع و اسناد دیگر از جمله کتاب «طیب در گذر لوطی‌ها» استفاده و اقتباس کردم. کتاب «طیب در گذر لوطی‌ها» مصاحبه‌های مختلفی با لوطی‌های تهرانی دارد که طیب را می‌شناختند و نثر آن تهرانی قدیمی است و برای نوشتن فیلمنامه برایم بسیار کارآمد بود.

صبحانه‌ای با زرافه‌های سروش صحت

سروش صحت علاوه بر این‌که در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر به عنوان بازیگر در «بی بدن» ایفای نقش دارد، اما خود در کسوت کارگردان با فیلم «صبحانه با زرافه‌ها» در این دوره فیلم فجر حضور خواهد داشت.

ترکیب متفاوت بازیگران دومین فیلم سروش صحت، نشان از موفقیت آن در گیشه خواهد داشت؛ بهرام رادان سال‌ها بعد از بازی در «بی پولی» دوباره پا به دنیای طنز و کمدی گذاشته است و به نظر می‌رسد باید با یک بهرام رادان متفاوت روبرو شویم. حضور پژمان جمشیدی بعد از تجربه بازی در «جهان با من برقص» نشان می‌دهد سروش صحت روی توانایی‌های کمدی او حساب ویژه‌ای باز کرده است. هوتن شکیبا که بعد از درخشش در سریال لیسانسه‌ها و فوق لیسانسه‌ها در نقش حبیب تبدیل به یکی از ماندگارترین شخصیت‌های تلویزیونی شد، حالا باز هم با همکاری مجدد با سروش صحت تلاش می‌کند خاطرات خوش «لیسانسه‌ها» را برای مخاطب زنده کند. بیژن بنفشه‌خواه نیز از جمله بازیگران قدیمی در عرصه کمدی است که حضورش در فیلم سروش صحت بعد از چندین تجربه مشترک همکاری یک اتفاق خوب است. هادی حجازی‌فر در «صبحانه با زرافه ها» در نقشی متفاوت می‌تواند به یکی از آس‌های صحت در جشنواره امسال تبدیل شود.

فیلم سینمایی «صبحانه با زرافه‌ها» به تهیه‌کنندگی سید مصطفی احمدی است.

پرتره‌ای از پروین اعتصامی به تهیه‌کنندگی محمدرضا شریفی‌نیا

فیلم سینمایی «معجزه پروین» که امسال در بخش سودای سیمرغ چهل و دومین جشنواره فیلم فجر حضور دارد به نویسندگی و کارگردانی محمدرضا ورزی و تهیه‌کنندگی محمدرضا شریفی‌نیا، پرتره‌ای از داستان زندگی پروین اعتصامی شاعر معاصر ایرانی است.

مارال بنی آدم، آزیتا حاجیان، محمدرضا شریفی نیا، حسین پاکدل، محمدعلی نجفی، امیرحسین صدیق، رامین ناصر نصیر، رضا فیاضی، بیژن بنفشه خواه، یوسف صیادی، حسام نواب صفوی، ملیکا شریفی نیا، محمد شعبان‌پور، الهه جعفری، محمدرضا شهبانی نوری، مریم ورزی، محمد ساربان، مجید جعفری، شهراد بانکی، عباس علی محمدی و امیررضا انوریان از جمله بازیگرانی هستند که در این فیلم سینمایی به ایفای نقش پرداخته‌اند.

گروه سازنده «معجزه پروین» نیز عبارتند از مدیر فیلمبرداری: فرشاد خالقی، مهدی حسینی وند، تدوین: مهدی حسینی وند، آهنگساز: بهزاد عبدی، مدیر صدابرداری: ارسلان کیان ارثی، طراح چهره پردازی: شهرام خلج، طراح صحنه: مسعود اوسطی، صحنه آرا: سوفیا شکری، طراح لباس: رویا ابراهیمی، دستیار اول کارگردان: رهام مخدومی، مدیر برنامه ریزی: حسین متحد، منشی صحنه: سحرناز ضیایی، عکاس: احمدرضا شجاعی، اصلاح رنگ و نور: نیما دبیرزاده، صداگذاری: مهرداد جلوخانی، جلوه‌های ویژه میدانی: آرش آقا بیک، مستند پشت صحنه: مریم ورزی، گروه تولید و تدارکات: امیر فیاض، علیرضا حق شناس، سعید هرانُف، حمید نخعی، محصول: وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و بنیاد سینمایی فارابی.

روایتی از بسیجی نوجوان چابهاری در «میرو»

فیلم سینمایی «میرو» به‌کارگردانی حسین ریگی و تهیه‌کنندگی سعید الهی در ژانر کودک و نوجوان و در بستر روایتی از دوران مقدس ساخته می‌شود و سومین اثر سینمایی حسین ریگی بعد از فیلم‌های «لیپار» و «هوک» طی سال‌های اخیر است. این فیلم در ژانر کودک و نوجوان تولید شده و در بستر قصه‌ای متعلق به دوران دفاع مقدس در دهه ۶۰ روایت می‌شود.

«میرو» با محوریت نمادین یکی از بسیجیان نوجوان شهرستان چابهار و اراده وی برای عزیمت به جبهه‌های جنگ، تحت تاثیر سردار شهید حاج قاسم میرحسینی ساخته شده است.

بنیاد شهید و امور ایثارگران و بنیاد سینمایی فارابی سرمایه‌گذاران فیلم سینمایی «میرو» بوده و سعید الهی که مستند اخیرش به‌نام «قوی دل» در جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» موفق به کسب ۴ تندیس در بخش‌های کارگردانی و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شد تهیه‌کنندگی آن را بر عهده دارد.

«میرو» با حضور بازیگرانی چون سودابه بیضایی، امیررضا دلاوری، حمید ابراهیمی، آرزو تاج‌نیا، ابوالفضل همراه، مهدی دین‌محمدپور، ایوب افشار و جمعی از هنرمندان بومی استان سیستان و بلوچستان در تلاش است تا در موعد مقرر به چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر برسد.

مهاجرت و فروپاشی خانواده سوژه کاوه سجادی حسینی شد

کاوه سجادی‌حسینی با ملودرامی زنانه درباره مهاجرت و فروپاشی خانواده به جشنواره فیلم فجر آمده است. فیلم سینمایی «نبودنت» به کارگردانی کاوه سجادی حسینی، درباره زنی به نام مرضیه است که چند سالی است در انتظار همسرش است اما شوهرش نمی‌تواند به خانه بازگردد. سحر دولتشاهی، امیرآقایی، آزاده صمدی، فرید سجادی حسینی، رضا بهبودی، علیرضا ثانی‌فر و شیوا سرمست بازیگران این فیلم هستند.

«نبودنت» چهارمین فیلم بلند سینمایی کاوه سجادی حسینی است که آخرین حضور او در جشنواره فیلم فجر مربوط به فیلم «بوفالو» بود که در سی و سومین دوره این جشنواره به نمایش درآمد.

«نبودنت» درامی اجتماعی است که به قلم کاوه سجادی حسینی به نگارش درآمده است که البته قرار بود سال ۹۶ توسط او کارگردانی شود که به تعویق افتاد و حالا برای چهل و دومین جشنواره فیلم فجر آماده شده است.

جلوه «نوروز» با علی نصیریان دوچندان می‌شود

فیلم سینمایی «نوروز» جدیدترین ساخته سهیل موفق است که سابقه ساخت آثار کودک و نوجوان را دارد. توجه به آیین‌های ملی از جمله عید نوروز از جمله ویژگی‌های این فیلم است.

در خلاصه داستان فیلم نوروز آمده است: «نوروز در راه است، اما اهریمن در کمین است تا نوروز و بهار را از بین ببرد. عمو نوروز در مسیر کلبه ننه سرما و جستجوی حاجی فیروز دچار سانحه می‌شود و طوفانی بزرگ آغاز می‌شود.»

علی نصیریان، شبنم مقدمی، مهدی هاشمی، افشین هاشمی، مهتاب ثروتی، سیاوش چراغی‌پور، علی آرا، طاها شادی‌فر، سحر حسینی و علی بوراک سیلان بازیگران این فیلم هستند.

از عوامل اصلی نوروز می‌توان به تهیه‌کننده: محمدرضا نادری، مدیر فیلمبرداری: فرشاد محمدی، برنامه‌ریز و دستیار اول کارگردان: علی جناب، منشی صحنه: سعیده دلیریان، مدیر تولید: مهدی چراغی، طراح لباس: آزاده قوام، طراح صحنه: سیامک کاری‌نژاد، طراح گریم: محسن دارسنج، صدابردار: منصور شهبازی، طراحی و ترکیب صدا: حسین ابوالصدق، جلوه‌های ویژه میدانی: آرش آقابیک، جلوه‌های بصری: امیر ولیخانی، تدوین: کاوه ایمانی، موسیقی: بهمن دهقانیار، عکاس: سمیرا بخشی اشاره کرد.

فیلم اولی‌های بخش «نگاه نو» را بیشتر بشناسید

اولین قدمی که «تمساح خونی» شد

جواد عزتی اولین تجربه کارگردانی‌اش را در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر پشت سر می‌گذارد و از این منظر یکی از اتفاقات جالب این جشنواره به حساب می‌آید. کامران حجازی مدیر تولید سریال «زخم کاری» که تهیه‌کنندگی آثاری چون «مرد بازنده» و «کت چرمی» را در کارنامه دارد در چهارمین همکاری مشترک با عزتی تهیه‌کننده فیلمش هم شده است.

علاقه عزتی به فضای اجتماعی و سابقه حضورش در فیلم‌هایی چون «شنای پروانه»، «خورشید» و «جان‌دار» باعث شده است فضای فیلم «تمساح خونی» هم به آثار متاخری که بازی کرده است نزدیک باشد.

در این فیلم سینمایی که نقش اصلی آن را جواد عزتی بر عهده دارد، عباس جمشیدی‌فر، سعید آقاخانی، الناز حبیبی، بهزاد خلج و شبنم قربانی نقش‌آفرینی می‌کنند.

در خلاصه داستان «تمساح خونی» آمده است: «من یه تمساحم، یه تمساح خونی‌! یه آدم زخمی که کل زندگیش فقط باخته و چیزی برای از دست دادن نداره … ولی باز دلش ریسک‌های بزرگ می‌خواد!»

روایت موقعیتی متناقض در «قلب رقه»

«قلب رقه» به کارگردانی خیرالله تقیانی پور و تهیه‌کنندگی سعید پروینی از فیلم‌های بخش نگاه نو جشنواره امسال است. در این فیلم، موقعیتی متناقض روایت شده است و سوژه تقیانی پور، رخ دادن جنایت و خشونت عاشقانه‌ای در دل جنگ است؛ همان شمه‌ای که در سریال‌ها و کارهای قبلی‌اش نیز در نظر گرفته بود.

این کارگردان از ابتدا برای ایفای نقش اصلی فیلمش، شهرام حقیقت دوست را در نظر گرفته بوده است چراکه سابقه همکاری او با شهرام حقیقت دوست به تئاتر برمی‌گردد.

کشور سوریه لوکیشن اصلی فیلم «قلب رقه» است. «قلب رقه» به عنوان محصول مشترک بنیاد سینمایی فارابی و بنیاد رسانه‌ای بیان در جشنواره فیلم فجر روی پرده می‌رود و شهرام حقیقت دوست، فرهاد قایمیان، محمدرضا شریفی‌نیا، هدایت هاشمی، عبدالرضا نصاری، مصطفی ساسانی و شادی مختاری بازیگران اصلی این فیلم سینمایی هستند.

شهید زین‌الدین در قامت سجاد بابایی جان می‌گیرد

فیلم سینمایی «مجنون» به تهیه‌کنندگی عباس نادران تازه‌ترین محصول سینمایی سازمان اوج است که به روایت زندگی یکی از شهدای شاخص دوران دفاع مقدس می‌پردازد. کارگردانی فیلم «مجنون» را مهدی شامحمدی برعهده دارد که از کارگردانان شناخته‌شده در سینمای مستند است و با این فیلم اولین کارگردانی فیلم بلند سینمایی را در کارنامه خود تجربه می‌کند.

عباس نادران که تهیه‌کنندگی «مجنون» را برعهده دارد هم در مقام تهیه‌کننده تا به امروز فیلم‌هایی همچون «شاه‌کش» و «شادروان» را به سرانجام رسانده است و هم، این پروژه اولین همکاری او با سازمان اوج محسوب می‌شود.

پس از فیلم‌های «ایستاده در غبار» با روایتی از زندگی حاج احمد متوسلیان، «منصور» با روایتی از زندگی شهید منصور ستاری و «غریب» با روایتی از زندگی شهید محمد بروجردی، حالا «مجنون» تازه‌ترین محصول سازمان اوج محسوب می‌شود که به زندگی شهید مهدی زین‌الدین می‌پردازد که فرمانده لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب در دوران دفاع مقدس و از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در طول جنگ تحمیلی بود و در سال ۶۳ در منطقه سردشت در پی درگیری مستقیم با نیروهای مسلح دشمن در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسید.

عشق به سینما در «آپاراتچی»

فیلم سینمایی «آپاراتچی» که به کارگردانی علی طاهرفر، پاییز امسال جلوی دوربین رفته بود، دلبستگی‌های یک نقاش ساختمان عاشق سینما را روایت می‌کند که با اشتیاق تمام به تولید چند فیلم کوتاه موفق شده و در آرزوی ساختن نخستین فیلم سینمایی خودش است. این فیلم با نگارش حسین تراب‌نژاد و احسان لطفیان برداشتی آزاد از کتاب «آپاراتچی» نوشته روح الله رشیدی است که رویدادهای آن در اوایل دهه ۶۰ شهر تبریز می‌گذرد.

این اثر محصول مشترک بنیاد سینمایی فارابی، سازمان سینمایی سوره و مدرسه سینمایی اندیشه و هنر «ماه» به تهیه‌کنندگی سجاد نصراللهی است. تورج الوند، فاطمه مسعودی‌فر و رضا ناجی در کنار بازیگرانی چون هومن برق‌نورد، بهنام تشکر، امید روحانی و علیرضا استادی در این فیلم ایفای نقش کرده‌اند. وحید مبصری، امین گلستانه، حسین عابدینی و ولی فروتن از دیگر بازیگران این فیلم سینمایی هستند.

قربانعلی طاهرفر متولد ۱۳۵۱ تبریز و در حال حاضر عضو شورای بررسی فیلم و فیلمنامه استان است. وی از سال ۱۳۶۱ وارد انجمن سینمای جوان شده و در سال ۱۳۷۲ اولین فیلم خود را با نام «خاک آشنا» ساخته است. طاهرفر در سال ۱۳۷۵ اولین مجموعه تلویزیونی خود را با موضوع کودک و نوجوان، به نام «سحرخیزان کوچک» تولید کرده و «ترمینال غرب»، از جمله آثار اوست که فانوس هفتمین جشنواره عمار را کسب کرده است. همچنین نویسندگی و کارگردانی ۶ فیلم بلند، کارگردانی بیش از ۱۰ فیلم کوتاه و ۸ مجموعه تلویزیونی نیز در کارنامه او به چشم می‌خورد.

«آپاراتچی» را می‌توان از معدود فیلم‌های حاضر در جشنواره فجر دانست که فیلمنامه آن اقتباس از یک کتاب است و نکته دیگر، درباره آپاراتچی این است که این فیلم درباره عشق به سینما است.

ماجرای دستبرد به «باغ کیانوش»

فیلم سینمایی «باغ کیانوش» به عنوان اولین محصول مشترک باشگاه فیلم سوره و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، اثری ماجراجویانه و با محوریت نوجوانان است که فیلمنامه آن به صورت اقتباسی و توسط رضا کشاورز حداد به نگارش درآمده است.

رضا کشاورز حداد که نخستین تجربه کارگردانی سینمایی خود را پشت سر می‌گذارد، پیش از این چندین فیلم کوتاه از جمله «تریبون»، «تعمیرکار»، «ناهارترین»، «ترسناک نیست»، «هیات همراه»، «مداد رنگی»، «تکیه‌گاه»، «هدیه»، «آخرشه» و… را تولید کرده که عمدتاً در ژانر کودک نوجوان بوده‌اند و همچنین کارگردانی یکی از اپیزودهای سریال تلویزیونی «تازه وارد» به تهیه‌کنندگی محمدجواد موحد را برعهده داشته است. این کارگردان جوان چهارمین هنرمند فیلم اولی است که توسط باشگاه فیلم سوره به سینمای ایران معرفی می‌شود.

داستان رمان «باغ کیانوش» در زمان جنگ تحمیلی ایران و عراق در روستایی از توابع شهر همدان اتفاق می‌افتد. حمزه و عباس تصمیم می‌گیرند در روز جشن ازدواج پسر کیانوش به باغ او دستبرد بزنند. این ماجرا با سقوط یک هواپیمای بمب‌افکن عراقی در نزدیکی باغ هم‌زمان می‌شود. سقوط هواپیما و ورود خلبان آن به باغ کیانوش ماجراهای جالبی رقم می‌زند.

شهرام حقیقت‌دوست، علیرضا آرا، مجید پتکی، با حضور عباس جمشیدی‌فر بازیگران اصلی این فیلم سینمایی را تشکیل می‌دهند.

عوامل این پروژه عبارتند از تهیه کننده: محمد جواد موحد، نویسنده و کارگردان: رضا کشاورز حداد، مجری طرح: محمد گودرزی، مشاور کارگردان: حسین دارابی، مشاور نویسنده: احسان ثقفی، مدیر فیلمبرداری: مرتضی هدایی، طراح صحنه: بابک کریمی طاری، مدیر صدابرداری: حسین بشاش، طراح گریم: محمود دهقانی، دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: سیاوش رمضانلو، تدوین: سیاوش کردجان، موسیقی: بامداد افشار، طراح لباس: مجید لیلاجی، مدیر تولید: محمداسماعیل کلبی آبادی، طراح و ترکیب صدا: رامین ابوالصدق، اصلاح رنگ و نور: فربد جلالی، جلوه‌های ویژه کامپیوتری: محمد عبدی، انیمیشن: میلاد محمدی، عکاس: سعید کریمی و حسن شجاعی، روابط عمومی: عطیه موذن.

«بی بدن» و حواشی ادامه‌دارش!

فیلم «بی بدن» اولین ساخته سینمایی مرتضی علیزاده احتمالاً یکی از فیلم‌های مهم و جنجالی جشنواره فیلم فجر ۴۲ است، فیلمی که هنوز نمایش داده نشده حواشی بسیاری را ایجاد کرده است.

«بی بدن» فیلمی جنایی است که از یک پرونده معروف جنایی دهه ۹۰ الهام گرفته است؛ پرونده قتل غزاله شکور به دست آرمان عبدالعالی که چندین بار تا مرحله اجرای حکم رفت و برگشت. بر این اساس، غزاله شکور دختر ۱۹ ساله‌ای بود که روز ۱۲ اسفند سال ۱۳۹۲ به دست آرمان عبدالعالی کشته شد و جسدش هرگز پیدا نشد. آرمان عبدالعالی در زمان وقوع جرم کمتر از ۱۸ سال سن داشت. روند طولانی رسیدگی به پرونده قتل غزاله شکور در نتیجه مفقودی جسد و همین‌طور صدور احکام متعدد اعدام و لغو در آخرین لحظات این پرونده را پیچیده کرد. عبدالعالی سرانجام در دادگاه مجرم شناخته و بامداد چهارشنبه ۳ آذر ۱۴۰۰ به دار آویخته شد. از این پرونده به عنوان یکی از پیچیده‌ترین پرونده‌های جنایی ایران یاد می‌شود.

سروش صحت، گلاره عباسی، الناز شاکردوست و نوید پورفرج ایفاگر نقش‌های اصلی «بی بدن» هستند.

کاظم دانشی کارگردان مستعد و جوان ایران که پیش از این فیلم «علفزار» را ساخته بود، فیلمنامه «بی بدن» را نوشته است. «علفزار» نیز که در دوره چهل و یکم جشنواره فیلم فجر حضور داشت، حواشی کم نداشت.

حاشیه‌های فیلم سینمایی «بی بدن» از جایی رسانه‌ای شد که سایت مشرق با اطلاعات کامل از فیلمنامه و سیر داستانی فیلم خواستار توقف پخش آن شد. آن‌طور که این سایت ادعا کرده «بی‌بدن» یک اثر جسور در نشان دادن جزییات یک پرونده مهم قضایی است و خانواده عبدالعالی نیز نسبت به ساخت این فیلم راضی نیستند. فشارها برای حذف این فیلم از فهرست آثار حاضر در جشنواره تا جایی بالا گرفت که برخی بدون تماشای فیلم آن را اثری ضد امنیت ملی معرفی کردند!

فیلمی جذاب برای فوتبالی‌ها درباره معلم اخلاق

در سال‌های اخیر فیلم‌هایی در مورد زندگی برخی ورزشکاران ساخته و اکران شده است که به جز فیلم «جهان پهلوان تختی»، سایرین خیلی مورد استقبال اهالی ورزش قرار نگرفتند اما احتمالاً فیلم «پرویز خان» به کارگردانی علی ثقفی و تهیه‌کنندگی سازمان سینمایی اوج برای جامعه فوتبال جذابیت‌های خاصی خواهد داشت. این فیلم آخرین مراحل فنی خود را پشت سر می‌گذارد و قرار است در اکران ویژه میزبان بسیاری از چهره‌های فوتبالی به ویژه اعضای سابق تیم ملی فوتبال ایران باشد.

«پرویز خان» به زندگی و اتفاقات دوران مربی‌گری مرحوم پرویز دهداری مشهور به معلم اخلاق اختصاص دارد که در مقطعی از حضور او در تیم ملی و استعفای دسته جمعی تعدادی از ملی پوشان را شامل می‌شود.

سعید پورصمیمی، مریم سعادت، خسرو احمدی، حمیدرضا پگاه، بهنام تشکر، علی باقری، المیرا دهقانی، مهدی قربانی، یاسین مسعودی، محمدصادق ملک، نیما نادری، یدالله شادمانی، مهدی فریضه، روزبه رئوفی، منوچهر علیپور، امیر دانشجو، سید ابوالفضل موسوی، نصیر ساکی، امیرمهدی کوشکی، اسکندر کوتی بازیگران این فیلم سینمایی هستند.

سایر عوامل «پرویز خان» عبارتند از مدیر تولید: رضا زنجانیان، مدیر فیلمبرداری: وحید ابراهیمی، مدیر صدابرداری: میثم یاردیلو، طراح صحنه: محسن خدابخشی، طراح لباس: آزاده قوام، طراح چهره پردازی: امید گلزاده، تدوین: حسن حسندوست، طراح جلوه‌های بصری: سیدهادی اسلامی، صداگذار: حسین قورچیان، آهنگساز: بامداد افشار، اصلاح رنگ و نور: فربد جلالی، دستیار اول کارگردان: علی غیاثوند، مدیر تدارکات: امیر مرایی، برنامه ریز: سحر زرندی، عکاس: حبیب مجیدی، مجری طرح: استودیو بادبان.

داستان زن سرپرست خانواده و صیغه محرمیت…

فیلم سینمایی «شکار حلزون» نخستین اثر سینمایی محسن جسور در مقام کارگردان و به تهیه‌کنندگی مصطفی سلطانی است که در بخش نگاه نو چهل و دومین جشنواره فیلم فجر به رقابت خواهد پرداخت.

«شکار حلزون» روایتگر قصه مینو، زن جوان سرپرست خانواده‌ای است که برای تامین معاش در یک شرکت خدماتی و نظافتی مشغول به کار است‌. او با پیشنهاد شغل پرستاری از پدر یک جوان مواجه می‌شود که شرط پذیرفتن این شغل با حقوق مناسب، جاری شدن صیغه محرمیت میان آن‌هاست.

حسین پاکدل، فرناز زوفا، محمد سول صفری، مسعودرضا عجمی، رابعه مدنی، یاسمن ترابی، علی‌اکبر قاضی نظام، امیرعلی سخایی، میثم محمدی و زنده‌یاد حسام محمودی بازیگران «شکار حلزون» هستند.

محسن جسور دارای مدرک کارشناسی ارتباط تصویری از دانشگاه هنر سوره است و از فعالیت‌های او می‌توان به نویسندگی فیلمنامه فیلم‌های کوتاه «آن زن»، «بی آسمان»، «بهشت کجاست»، تله فیلم‌های «خشت بهشت»، «رقص روی یخ»، «چند کوچه پایین‌تر»، «ایستگاه سلام»، فیلم‌های سینمایی «آوا»، «به تهران خوش آمدید»، «چراغ‌های ناتمام»، «پله‌ها نزدیک است»، «این کوچه خالی است»، «فصل فراموشی یک طبقه گرسنه»، سریال‌های تلویزیونی «پردیسان» و «محکومین» اشاره کرد.

عوامل این فیلم سینمایی عبارتند از نویسنده و کارگردان: محسن جسور، تهیه‌کننده: مصطفی سلطانی، مدیر فیلمبرداری: احسان غفوریان، مجری طرح: مهدی عبادتی، مدیر تولید: علی‌حسین قاسمی، آهنگساز: امیریل ارجمند، تدوینگر: موحد شادرو، طراحی و ترکیب صدا: مهرداد جلوخانی، مدیر صدابرداری: هادی افشار، طراح صحنه و مدیر هنری: مرتضی پورحیدری، طراح چهره‌پردازی: رکسانا نیک‌پور، طراح لباس: ندا حسین‌پور، دستیار اول کارگردان و مدیر برنامه‌ریزی: احساس طرخورانی، مدیر تدارکات: زنده‌یاد هادی نوری، اصلاح رنگ و نور: محمد مرادی، عکاس و فیلمبردار پشت صحنه: امیر مرشدزاده، طراح لوگوتایپ و گرافیک: بهداد صالحی، منشی صحنه: مونا افخمی، مشاور رسانه‌ای و مدیر روابط عمومی: مریم قربانی‌نیا.

ملکه‌ای که پس از ۹ سال به ثمر نشست

پروانه زرین بهترین دستاورد فنی و هنری، پروانه زرین بهترین بازیگر کودک و نوجوان و پروانه زرین ویژه هیات داوران سی و پنجمین دوره جشنواره بین المللی فیلم‌های کودکان و نوجوان، از موفقیت فیلم سینمایی «ملکه آلیشون» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی ابراهیم نورآور محمد است، به همین دلیل به طور مستقیم وارد بخش مسابقه جشنواره فجر شده است.

در خلاصه داستان فیلم «ملکه آلیشون» آمده است: آدور در کودکی زندگی فقیرانه‌ای را با پدربزرگش سپری کرده. پدر و مادر او به دست موجودی شیطانی به نام کایوت از بین رفته‌اند اما به او گفته‌اند تب جنگل باعث مرگ آن‌ها شده است. آدور از جنگل به شدت متنفر است. روزی آدور با پدربزرگش بحث می‌کند و از خانه فراری می‌شود و به جنگلی مخوف می‌رسد. تونل زمان او را به داخل خود می‌کشد و بعد به جنگل سوخته‌ای که حاکمش یک پری به اسم ملکه آلیشون است، فرستاده می‌شود.

نسترن سیفی، نسیم عبدی، امیررضا اسماعیلی، سعید فاضل ساعتچی، صبا منصوری، فاطمه زحمتکش، عارف امرج شکری، آرزو مهتری، شانلی محمدی و میترا شجاعی بازیگران این فیلم هستند.

«ملکه آلیشون» از عجیب‌ترین فیلم‌های جشنواره است چرا که فیلمساز تمامی کارهای فیلمش را خودش انجام داده و در تیتراژ فیلم نامی غیر از خودش را نمی‌بینید. ساخت این فیلم حدود ۹ سال طول کشیده است و از این حیث یک رکورد محسوب می‌شود.

مشکلات نپتونی یک پسربچه صد و شصت ساله!

فیلم سینمایی «نپتون» به نویسندگی مرجان ساداتی، کارگردانی محمد ابراهیم غفاریان و تهیه‌کنندگی سیاوش امین‌پور در ۲ بخش سودای سیمرغ و نگاه نو چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر حضور دارد.

در خلاصه داستان «نپتون» آمده است: «افسانه و همسرش به دلیل مشغله کاری از فرزند خود غافل شده‌اند که فرزند آنها دچار مشکلی می‌شود. یک سال نپتون، معادل صد و شصت و پنج سال زمینه! یعنی یک بچه یک ساله توی نپتون یک پیرِ صد و شصت و پنج ساله روی زمین!»

بهدخت ولیان و آرمین رحیمیان با حضور مسعود کرامتی و بهناز جعفری همراه با امین میری، آیدا ماهیانی، رها خدایاری، ندا عقیقی، محمد نریمانی، سحر آقاسی، مهرداد خانی، محمد حسینی، مهدی حیدری، کیوان شابازاده، شایان زهراکار و با معرفی بهداد بلیغ و شهلا اکبری در کنار بازیگران کودک؛ امیر رضا جوکار، ماهک حقیقی، آرتین تیموری، در این فیلم ایفای نقش کرده‌اند.

بقیه عوامل این فیلم عبارتند از مدیر فیلمبرداری: داوود محمدی، تدوین: حمید نجفی راد، طراحی و ترکیب صدا: بهروز شهامت، موسیقی: کارن همایونفر، مدیر صدابرداری: منصور شهبازی، طراح چهره پردازی: محمود دهقانی، طراح صحنه: ملودی اسماعیلی، طراح لباس: زهرا صمدی، دستیار کارگردان: سید علی قاسمی، برنامه ریز: غزل معصومی، منشی صحنه: رویا بابابیگی، مربی بازیگری کودک: بهار داورزنی، دستیار اول فیلمبردار: هومن خلیلی، عکاس: اردلان آزرمی، تصویربردار پشت صحنه: پویا حقیقی، جلوه‌های ویژه بصری: تهمینه اذکاری، طراح تیتراژ: حامد باریی طبری، طراح لوگو: عرفان بهکار، مشاور پروژه: نیما اقلیما، مدیر اجرایی پروژه: وحید ظریف، مدیر تدارکات: مهرداد خانی، جانشین تهیه کننده و مدیر تولید: حسین رامه.

بر این اساس، در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر ۴ فیلم سینمایی انیمیشن نیز در بخش سودای سیمرغ حضور دارند که عبارتند از:

«ببعی» بالاخره به فجر رسید

انیمیشن سینمایی «ببعی قهرمان» به کارگردانی حسین صفارزادگان، میثم حسینی و تهیه‌کنندگی محمدمهدی مشکوری که بر اساس سریال «ببعی» یکی از آثار پرمخاطب شبکه پویا، ساخته شده است، برای حضور در جشنواره فجر آماده می‌شود. این انیمیشن سینمایی سال گذشته قرار بود در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شود!

«ببعی قهرمان» محصول سازمان هنری رسانه‌ای اوج است که با مشارکت موسسه «قاب رویا» و همکاری شرکت رایمون مدیا تولید شده است. این انیمیشن سینمایی با تکنیک سه بعدی طراحی و ساخته شده است.

انیمیشن «ببعی قهرمان» پس از ۲ فیلم «فهرست مقدس» و «پسر دلفینی» سومین انیمیشن سینمایی است که در سازمان هنری رسانه‌ای اوج تولید شده است.

نمایش قهرمانان بومی ایرانی در «رویا شهر»

انیمیشن سینمایی «رویا شهر» به کارگردانی محسن عنایتی داستان ماجراجویانه پسربچه‌ای به نام آرات است که تصمیم دارد قهرمان رویاشهر شود. «رویا شهر» تلاش دارد قهرمانانی با ویژگی‌های بومی و مبتنی بر اصول جامعه ایرانی را به نمایش بگذارد.

امیر هوشنگ زند سرپرست گویندگان این انیمیشن است که توسط اداره‌کل فرهنگی شهرداری تهران با مشارکت مجتمع مهوا و سازمان سینمایی سوره در استودیو آینده‌نگار تهیه و تولید شده است. مصطفی حسن‌آبادی تهیه‌کننده این اثر است، مجری طرح آن آینده نگار بوده و دوبله آن با حضور منوچهر زنده‌دل، لیلا کوهسار، میرطاهر مظلومی، آرزو آفری، ابراهیم شفیعی و اردشیر منظم انجام شده است.

این اثر که تولید آن پس از انیمیشن «بنیامین» توسط شرکت آینده‌نگار آغاز شد، در رویداد رویازی ارایه و جزو تولیدات سازمان سینمایی سوره قرار گرفت که بعدتر معاونت فرهنگی شهرداری تهران و مجتمع مهوا نیز در روند تولید، از آن حمایت کردند و تولید این انیمیشن حدود ۳ سال طول کشید.

نگاهی به واقعه تاریخی مسجد گوهرشاد در «ساعت جادویی»

انیمیشن سینمایی «ساعت جادویی» از آثار راه‌یافته به بخش پویانمایی چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر است که کارگردان آن محمدعلی بصیری‌نیک است و تهیه‌کنندگی آن را محمدمهدی نجفی راد برعهده دارد.

روایت این فیلم درباره واقعه تاریخی مسجد گوهرشاد است به صورتی که این واقعه بین قصه اصلی اثر، گنجانده شده است و قصد سازندگان آن، ایجاد شناخت نسبت به اتفاقات گذشته برای بچه‌ها بوده است. «ساعت جادویی» با تکنیک پویانمایی سه‌بعدی ساخته شده است و سه بخش موزیکال در روایت دارد که این بخش‌ها به‌صورت دوبعدی اجرا شده‌اند و در کل روایت داستان در قالب سه‌بعدی طراحی شده است.

داستان انیمیشن «ساعت جادویی» (سفر به تاریکی) از جایی آغاز می‌شود که یک پسربچه به واسطه هدیه‌ای که از پدربزرگ خود دریافت می‌کند، موفق به سفر در زمان می‌شود و به دوران کودکی مادربزرگ خود می‌رود. در این سفر، این پسربچه شغل خانوادگی خودشان یعنی نمدمالی را از نزدیک می‌بیند که در گذشته رونق بسیاری داشته است. این سفر در زمان مصادف با قیام گوهرشاد می‌شود و اشاره‌هایی به فرهنگ پوشش در آن زمان هم می‌شود. این پسربچه بخشی از حوادث تاریخی را به چشم خود می‌بیند.

روایتی از نقش و حضور پررنگ ایرانی‌ها در کربلا

«شمشیر و اندوه» به کارگردانی عماد رحمانی، مهرداد محرابی و تهیه‌کنندگی مهدی جعفری، اثری ۹۲ دقیقه‌ای است که برهه تاریخی بعد از شهادت امام حسن مجتبی (ع) تا ورود امام حسین (ع) به کربلا را روایت می‌کند. روایت این اثر از زاویه دید یک ایرانی است که در شهر مداین زندگی می‌کند و منجر به پیوستنش به قافله امام حسین (ع) خواهد شد. مخاطب این انیمیشن نوجوان و جوان در نظر گرفته شده و در خلاصه داستان آن آمده است: «کارن کودکی ۶ ساله که برای تحقق آزادی مبارزه می‌کند.»

انیمیشن سینمایی «شمشیر و اندوه» با این هدف ساخته شد که ضمن باز روایت وقایع مهم تاریخ اسلام، نقش ایرانی‌ها و حضور پررنگ ایرانیان در آن عرصه را به نمایش بکشد و در واقع پیام‌هایی را که در متن خود فیلم گنجانده شده به مخاطب منتقل کند.

ساخت این اثر نزدیک به ۲ سال طول کشیده است و نزدیک به ۲۰۰ نفر در این پروژه درگیر کار بوده‌اند.

زهره شکوفنده، مهبد قناعت پیشه، تورج نصر، غلامرضا صادقی، سعید مقدم‌منش، میثم نیکنام، سعید غفارمنش، حسام صادقی‌نیکو، محسن سرشار، محسن زرآبادی، اعظم حبیبی، کوروش زارع‌پناه، مهرداد معمارزاده، مریم خلقتی، شیدا زینی، عالم‌تاج خیری‌نیا، ابراهیم ربیعی، جوانه برهانی، میلاد مبینی، شهره روحی و مسیحا شیهدی‌اصل، صداپیشگان این اثر سینمایی هستند.

عوامل اصلی «شمشیر و اندوه» عبارتند از فیلمنامه‌نویسان: عماد رحمانی، مهدی جعفری، کارگردانان: عماد رحمانی، مهرداد محرابی، تهیه‌کننده: مهدی جعفری، مدیر تولید: معین کریمی، تدوین: مهرداد محرابی، موسیقی: شاهین پژهان، آرش آقابابایی، طراح صدا و SFX: شاهین پژهان، طراح ارشد کاراکتر: بنیامین شجاعی باغینی، کارگردان هنری: میلاد علیقلیا، مسئول رندر: بهداد باقری، شبیه‌سازی مو و پارچه: محمد مشتاقی، سیاوش مصلحی، سرپرست صداپیشگان: حسام صادقی‌نیکو، مدیر دوبلاژ: حسام صادقی نیکو، صدابردار: بهنیا سبزواری، امور فنی صدا: میلاد استخری.

رسانه سینمای خانگی- «شه‌سوار» تا فجر آماده می‌شود

فیلم‌ سینمایی «شه‌سوار» به کارگردانی حسین نمازی روزهای پایانی مراحل فنی خود را برای حضور در چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر پشت سر می‌گذارد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، در فیلم سینمایی «شه‌سوار» به نویسندگی و کارگردانی حسین نمازی، عباس جمشیدی‌فر و هادی کاظمی در کنار مهرداد صدیقیان و الناز حبیبی نقش‌آفرینی می‌کنند و به‌ زودی ترکیب کامل بازیگران اصلی این فیلم‌سینمایی رسانه‌ای خواهد شد.

تدوین «شه‌سوار» را میثم مولایی و صداگذاری آن را آرش قاسمی برعهده دارد. همچنین فردین خلعتبری موسیقی این فیلم‌سینمایی را می‌سازد.
داستان «شه‌سوار» طی سه شبانه روز و در یک مراسم عروسی رخ می‌دهد.

این فیلم سینمایی محصول بنیاد سینمایی فارابی است که با مشارکت بخش خصوصی تولید شده است و در چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر حضور خواهد داشت.

سایر عوامل فیلم سینمایی «شه سوار» عبارتند از: تهیه کننده اجرایی: سعید عطایان، مشاور تهیه کننده: سعید خانی، مجری طرح و مدیر تولید: پیمان حجازی، مدیرفیلمبرداری: مسعود سلامی، فیلمبردار: حامد اوتادی، طراح گریم: امید گلزاده، طراح صحنه: وحید زارع‌مند، طراح لباس: فاطمه صفری‌زاده، مدیر صدابرداری: امیر عاشق حسینی، جلوه‌های بصری: امیر ولیخانی، اصلاح رنگ و نور: نیما دبیرزاده، برنامه ریز: مسعود میمی، دستیار اول کارگردان: سعید بیات، منشی صحنه: حمیرا نعمت‌اله، جانشین مدیر تولید: شهرام شاهرخ، مدیر تدارکات: محسن قراخانلو، مدیر مالی: داود رواقی، تصویربردار پشت صحنه: شیما رییسی، عکاس: ریحانه زنگنه.

رسانه سینمای خانگی- بهشت تبهکاران همین‌جاست

در آستانه‌ نخستین اکران فیلم سینمایی «بهشت تبهکاران» به کارگردانی «مسعود جعفری جوزانی» در بخش رقابتی «سودای سیمرغ» چهل و دومین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، عکس‌های این اثر سینمایی رونمایی شد.

به گزارش سینمای خانگی، در آستانه‌ نخستین اکران فیلم سینمایی «بهشت تبهکاران» به کارگردانی «مسعود جعفری جوزانی» در بخش رقابتی «سودای سیمرغ» در چهل و دومین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، عکس‌های این اثر سینمایی رونمایی شد.
«بهشت تبهکاران» جدیدترین اثر بلند سینمایی «مسعود جعفری جوزانی» به تهیه‌کنندگی «فتح‌الله جعفری جوزانی» و «علی قائم ‌مقامی» در نخستین اکران خود در بخش مسابقه «سودای سیمرغ» در چهل و دومین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر روی پرده می‌رود و عکس‌های «علی نیک ‌رفتار» از عکاسان سرشناس سینمای ایران برای حضور در این رویداد هنری و با هدف آشنایی مخاطبان با این اثر سینمایی منتشر شده است.
در «بهشت تبهکاران» تعدادی از بازیگران سرشناس سینمای ایران از جمله؛ امیرحسین آرمان، لادن مستوفی، سحر جعفری جوزانی، پژمان بازغی، حمید گودرزی، رضا یزدانی، بهنام تشکر، هومن برق‌ نورد، حسام منظور، رضا شفیعی‌ جم، فریبا متخصص، فخرالدین صدیق شریف، اسماعیل خلج، علیرضا جلالی ‌تبار، محمدرضا هاشمی، سهیل برخورداری، حمید متقی، فتح‌الله جعفری جوزانی، مهدی مهریار و جواد طوسی به هنرنمایی پرداخته‌اند و همچنین در این اثر سینمایی؛ افسانه بایگان و فرهاد قائمیان با نقش آفرینی خود، حضور افتخاری دارند.
در خلاصه داستان این اثر سینمایی آمده است: يك نويسنده و فعال كارگرى جوان، ناخواسته اسير دسيسه‌هاى تبهكاران مى‌شود.
تعدادی از عوامل فیلم سینمایی «بهشت تبهکاران» عبارتند از:
کارگردان: مسعود جعفری جوزانی، مدیرفیلمبرداری: امیر کریمی، تدوین: مهدی حسینی ‌وند، موسیقی: فردین خلعتبری، فیلمنامه: مسعود جعفری جوزانی، فرید مصطفوی، طراح صحنه و لباس: اصغر نژاد ایمانی، طراح چهره‌پردازی: مهین نویدی، طراحی و ترکیب صدا: سید محمود موسوی ‌نژاد، صدابردار: آرش برومند، جلوه‌های ویژه میدانی: آرش آقابیک، جلوه‌های بصری: کامیار شفیع ‌پور، مدیرتولید: بهزاد هاشمی، عکاس: علی نیک ‌رفتار، دستياران كارگردان: على مهرآسا، مهدى حاجى يوسف، پارسا هاشمی، مشاور رسانه‌ای: منصور جهانی و تهیه‌کنندگان: فتح‌الله جعفری جوزانی، علی قائم مقامی.

رسانه سینمای خانگی- دلیل تجدید چاپ فیلمفارسی چیست؟

چاپ دوم کتاب «فیلمفارسی چیست؟» نوشته حسین معززی‌نیا بعد از ۲۴ سال روانه بازار نشر شد. « فیلمفارسی» تا امروز بیش از هر کلمه و تعبیر دیگری، در مقالات و اظهارنظرهای شفاهیِ اغلب صاحب‏‌نظران سینمای ایران به کار گرفته می‌شود، اما مفهوم این کلمه و مصادیقش از وضوح کامل برخوردار نیستند.

به گزارش سینمیا خانگی از ایرنا، فیلمفارسی اصطلاحی است که نخستین بار هوشنگ کاووسی در مجلهٔ فردوسی برای توصیف سینمای عامه‌پسند ایران به کار برد. این اصطلاح به معنای محصولی سینمایی است که مؤلفه‌هایی همچون داستان‌پردازی عجولانه، قهرمان‌سازی، رقص و آواز کاباره‌ای بدون ارتباط به داستان، نبود روابط علّت و معلولی، عشق‌های غیرواقعی، حادثه‌پردازی و غیره دارد.

کتاب فیلمفارسی چیست؟ رویکردی پژوهشی به این اصطلاح دارد و سعی می‌کند تعریف دقیق‌تری از آن ارائه دهد. این کتاب را حسین معززی‌نیا نوشته که کتاب‌های درباره ابراهیم حاتمی کیا و سینما و افق های آینده از دیگر نوشته‌های اوست.

فیلمفارسی اصطلاحی است که نخستین بار هوشنگ کاووسی در مجلهٔ فردوسی برای توصیف سینمای عامه‌پسند ایران به کار برد

نویسنده درباره نحوه نوشته شدن این کتاب در ۲۶ سال قبل توضیح داده است: سال ۱۳۷۶ به این فکر افتادم گردآوری کتابی به‌قصد جست‌وجو در معنای تعبیر «فیلمفارسی» به بازخوانی تاریخ سینمای ایران و یافتن مسیر تولید بخش عمده‌ای از محصولاتش کمک خواهد کرد. از گروه بزرگی از نویسندگان و صاحب‌نظران آن سال‌ها درخواست کردم با بازبینی فیلم‌هایی که به دست‌شان می‌رساندم و بازخوانی مقالات و نوشته‌هایی که برای‌شان می‌فرستادم در تولید مقالات و میزگردهای کتاب کمکم کنند.

تصور می‌کردم کار چندماهه به نتیجه خواهد رسید ولی دو سال زمان برد. از راضی کردن دکتر کاووسی به گفت‌وگو تا کنار هم نشاندن حاضران در میزگردها و گرفتن مقالات از دانه به دانه‌ی نویسنده‌ها، آن هم در روزگاری که چیزی به نام اینترنت در زندگی کاربرد نداشت و برای ملاقات با هر کس، دادن و گرفتن نوشته‌ها باید بارها تا خانه یا محل کارشان می‌رفتم و می‌آمدم.

این کتاب در اواخر سال ۱۳۷۸ توزیع و بعد از یک سال نایاب شد و دیگر تجدید چاپ نشد.

معززی‌نیا درباره سرنوشت کتاب پس از یک سال گفته است: بارها پیام‌هایی از دانشجوهای سینما دریافت کردم که دنبال نسخه‌ای از کتاب می‌گشتند تا بتوانند برای پایان‌نامه‌های مربوط به سینمای ایران از این منبع استفاده کنند ولی گرفتاری‌هایم مهلت نداد سراغ ناشر مناسبی بروم تا برای تجدید چاپ کتاب به توافق برسیم. حالا بالأخره بعد از ۲۴ سال چاپ دوم کتاب به بازار آمده. آن‌قدر بین چاپ اول و دوم فاصله افتاده که دیگر کتاب تازه‌ای برای نسل تازه‌ای به نظر می‌رسد.

 حسین معززی نیا، منتقد کتاب و نویسنده «فیلمفارسی چیست؟»

این کتاب در فصل ابتدایی اش (گفت‌وگوها) دیدگاه سینماگران ایرانی را در دهۀ ۱۳۵۰ نمایان می‌کند. در دو فصل بعدی (مقالات و میزگردها) رویکرد منتقدان و سینماگران ایرانی در دهۀ ۱۳۷۰ را عیان می‌سازد. در فصل اول نویسنده با کسانی که مشهورترین عوامل فیلمفارسی‌ساز محسوب شده و می‌شوند، مصاحبه کرده است. سیامک یاسمی، فردین و ملک مطیعی از جمله سینماگرانی‌اند که در این فصل با آن‌ها گفت‌وگو شده است.

در فصل دوم شاهد ۱۲ مقاله از منتقدان و صاحب‌نظران در این زمینه‌ هستیم. سهل انگاری در ساخت، واقعیت گریزی درمضمون، فیلمفارسی یک الگوی جهانی است و فیلمفارسی، فرزند ناقص‌الخلقۀ سینما در ایران از جمله مقالات موجود در این فصل است.

معززی نیا درمورد اهمیت مباحث تاریخی در این پژوهش خاطر نشان می‌کند: واکنش سینماگران هر دوره، هیجان‌ها، تردیدها و سرخوردگی‌هایشان هم بخشی از دامنه‌های این بحث را شکل می‌دهد؛ به همین دلیل نباید با این رویکرد که «آنچه می‌خوانیم به دورانی سپری شده تعلق دارد» سراغ این مباحث برویم؛ بلکه همۀ کلنجارها برای درک معنا و کارکرد تعبیر فیلمفارسی، سهمی از اصل بحث را در خود دارند.

در فصل پایانی شاهد دو میزگرد مفصل دربارۀ دو موضوع «جذابیت در سینما» و «مخاطب سینما» با حضور چهار تن از دست‌اندرکاران سینمای ایران هستیم.

رسانه سینمای خانگی- برای سینمای ایران؛ برای علی حاتمی

۱۴ آذر سالروز خاموشی چراغ عمر سینماگری است که آثار برجای مانده از او چون چراغی خاموشی‌ناپذیر به سینمای ایران روشنی بخشیده و یاد و نام او مشمول معنای این دیالوگ نبشته بر سنگ مزارش است: «آیین چراغ خاموشی نیست».

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، در بین نسل فیلمسازان موج نو، علی حاتمی جایگاهی یگانه دارد، سینماگری که ۲۷ سال پس از کوچ نابهنگام از سینما و دنیا، مسعود کیمیایی همقطار دیرین حاتمی، ۱۴ آذر سال ۱۳۹۷ همزمان با سالروز درگذشت کارگردان «سوته دلان» در گرامیداشت وی نوشت‌:‌ «علی حاتمی را نباید به یاد آورد، در یاد هست. بیرون نمی‌رود، چون مهمان یاد نیست. علی حاتمی را همیشه دوست داشتم. پنجره‌ای رو به باغ، پر از طراوت و نسیم. چه می‌شود گفت آخر ندارد. مرگ انسان را تمام نمی‌کند. سینمایی به‌ سادگی متن‌هایش… پیچیدگی، طرح معما نداشت. سینمایی روان و گفت‌وگوهای خانگی. اما… زیبا.»

عباسعلی حاتمی معروف به علی حاتمی ۲۳ مرداد سال ۱۳۲۳ در خیابان شاهپور تهران متولد شد و سالها بعد، پس از فارغ التحصیلی از هنرستان آزاد هنرهای دراماتیک، چنانکه خود اذعان کرده، از ۱۶ – ۱۷ سالگی با نگارش چند نمایشنامه، فعالیت حرفه ای را آغاز کرد.

حاتمی نخستین نمایشنامه خود را با عنوان «دیب»(دیو) در تالار دانشکده هنرهای دارماتیک به صحنه برد و بعدتر نمایشنامه «حسن کچل» را به کارگردانی داود رشیدی در تالار سنگلج به اجرا رساند.

احترام برومند همسر مرحوم داوود رشیدی ۲۴ مرداد سال ۱۳۹۸ در مراسم گرامیداشت زادروز علی حاتمی که در تالار سنگلج برگزار شد، گفته بود:‌ زنده‌یاد حاتمی از دانشجویان همسرم بود و من برای اولین بار او را در منزل‌مان ملاقات کردم که در همان دیدار نمایشنامه «حسن کچل» را برای من و داود رشیدی خواند. پس از آن رشیدی تصمیم گرفت که این نمایشنامه را روی صحنه ببرد.

حاتمی سپس فعالیت خود را در تلویزیون ملی آغاز کرد و پس از نگارش چند نمایش تلویزیونی، نخستین فیلم سینمایی بلندپروازانه خود و نخستین فیلم موزیکال سینمای ایران را به نام «حسن کچل» در سال ۱۳۴۸ ساخت.

حاتمی که افزون بر کارگردانی، نویسندگی و نیز سرایش اشعار این فیلم موزیکال را برعهده داشت، در نخستین اثر سینمایی خود به سراغ یک داستان فولکلوریک و عامه پسند و مملو از مثل ها و متل های مردمی با سبک نقالی رفت.

داستان «حسن کچل» با صدای مرحوم مرتضی احمدی به عنوان نقال و نقل «شهر شهر فرنگه، خوب تماشا کن، سیاحت داره…»، از دریچه دستگاه شهر فرنگ آغاز می شود و روایت پسر(حسن) کچلی است که عاشق «چهل گیس» اسیر طلسم دیو شده است.

«حسن کچل» مملو از آموزه های اخلاقی است از توصیه به صداقت و غلبه خیر بر شر. «حسن کچل» با استقبال مردم روبرو شد و حدود ۹ میلیون تومان فروخت.

حاتمی در واپسین سالهای عمر خود در گفت وگوی با مرحوم منوچهر نوذری از «حسن کچل» به عنوان محبوب ترین ساخته خود یاد کرد زیرا به گفته وی اثری است که با عبور از صافی زمان، همچنان در خاطر مردم باقی مانده است

حاتمی در واپسین سالهای عمر خود در گفت وگوی با مرحوم منوچهر نوذری از «حسن کچل» به عنوان محبوب ترین ساخته خود یاد کرد زیرا به گفته وی اثری است که با عبور از صافی زمان، همچنان در خاطر مردم باقی مانده است.

پس از «حسن کچل»، حاتمی دومین فیلم بلند خود به نام «طوقی» را در سال ۱۳۴۹ ساخت. حاتمی در «طوقی» مانند «حسن کچل» داستان خود را در بستر خرافات و باورهای مردمی پیش می برد، روایتگر خانواده ای است که با نشستن کفتر شومی به نام «طوقی» به بام خانه اشان دچار مصیبت و بلا می شود. یکی از پیام های اخلاقی «طوقی» این است که کار را باید به کاردان سپرد. اشتباهی که از «آسید مصطفی» در فرستادن «آسید مرتضی» خواهرزاده جوان خود برای سرانجام رساندن کاری بزرگ سرزد، برای خانواده پایان شومی را رقم زد.

نیمی از فیلم در کاشان و نیم دیگر آن در شیراز فیلمبرداری شد. ناصر ملک مطیعی، بهروز وثوقی، صغری عبیسی(آفرین) و حمیده خیرآبادی(نادره) و ژاله علو در «طوقی» بازی می کردند.

حاتمی که به دوبله علاقه بسیاری داشت در «طوقی» از صدای مرحوم چنگیز جلیلوند بهترین بهره را گرفت و وی به جای دو نقش اصلی فیلم صحبت کرد.

موسیقی متن بسیار زیبای «طوقی» کاملا با فیلم سازگاری دارد و این فیلم را به اثری نوستالژیک تبدیل کرده است.

«طوقی» یکسال پس از «قیصر» به کارگردانی مسعود کیمیایی اکران شد. «طوقی» بعد از «قیصر» دومین فیلمی بود که بهروز وثوقی و ناصر ملک مطیعی در کنار یکدیگر ایفای نقش کردند. موفقیت هر دو فیلم در گیشه، تاثیر فراوانی در بهبود اقتصاد سینمای ایران داشت.

حاتمی سال ۱۳۵۰ فیلم سینمایی «باباشمل» و دومین اثر موزیکال خود را با بازی محمدعلی فردین، ناصر ملک مطیعی و بهمن مفید به روی پرده برد.

حاتمی «باباشمل» را نیز در امتدا ساخته های فولکلوریک خود، و با عبور از تاریخ، تماشاگر را به دوره لوطی های اواخر دوره قاجار می برد و در داستانی ساده و بی پیرایه به مفاهیم اخلاقی عشق، بدگمانی و گذشت می پردازد.

سال ۱۳۵۱ سال پرکاری برای حاتمی بود و در این سال سه فیلم «قلندر»، «ستارخان» و «خواستگار» را ساخت.

«قلندر» چهارمین ساخته حاتمی بود با همان نشان های رایج و مورد علاقه وی که در «بابا شمل» دیده شد، با این تفاوت که موزیکال نبود. «قلندر» دومین همکاری حاتمی با ناصر ملک‌مطیعی بود که نقش «قلندر» را بازی می کرد.

«خواستگار» نیز دیگر فیلم حاتمی در سال ۱۳۵۱ بود. این فیلم داستانی معاصر و طنز دارد و حکایت آموزگاری به نام «آقای خاوری» است که بنای خواستگاری را از دختری به نام «زری» دارد اما در مصاف دیگر خواستگاران، قافیه را می بازد!

حاتمی در «ستارخان» نیز موضوعی تاریخی را دستمایه قرار می دهد و به روایت بخشی از تاریخ قیام مشروطه به روایت خود می پردازد.

علی نصیریان و عنایت‌الله بخشی به ترتیب در نقش «ستارخان» و «باقرخان» ظاهر شدند و عزت‌الله انتظامی، جلال پیشواییان، محمدعلی کشاورز، جهانگیر فروهر، محمدعلی سپانلو و سیروس ابراهیم‌زاده عهده دار دیگر نقش ها بودند.

«ستارخان» برای حاتمی دردسر ساز شد و شماری از نمایندگان مجلس وقت، آن را تحریف علنی تاریخ قلمداد کردند و حاشیه های دیگر در نهایت سبب شد، پروانه نمایش لغو و فیلم توقیف شود.

سال ۱۳۵۲ حاتمی نخستین تجربه سریال سازی خود را با ساخت مینی سریال ۶ قسمتی داستان ها مثنوی شامل «سلطان و کنیزک»، «پیر چنگی»، «قاضی و زن جوحی»، «خلیفه و اعرابی»، «طوطی و بازرگان» و «صوفی» آغاز کرد که در نوروز ۱۳۵۶ از تلویزیون پخش شد.

جمشید مشایخی، سعید امیرسلیمانی و عباس مغفوریان از جمله بازیگران این سریال بودند.

علی حاتمی ارادت خاصی به مولانا داشت

جمشید مشایخی پیشتر در مصاحبه ای درخصوص همکاری با حاتمی در این سریال گفته بود: علی حاتمی ارادت خاصی به مولانا داشت و معتقد بود که غباری در نگاه به مولانا نشسته و ما باید با ساخت فیلم هایی با اقتباس از قصه های حضرت مولانا باعث شویم مردم مجدد نگاهی به کارهای این شاعر بزرگ بیندازند و در این راستا ۶ تا از قصه‌های مثنوی معنوی را تبدیل به فیلمنامه کرد و من هم در آنها بازی کردم. علی حاتمی تاریخ را به خوبی می‌دانست و دانش خوب او در تاریخ بود که کارهایی تاریخی اش را تا به امروز ماندگار کرد.

حاتمی دو سال پس از ساخت سریال داستان های مثنوی، تولید پروژه بلندپروازانه دیگری به نام «سلطان صاحبقران» را در دست گرفت، که آن را نیز در گفت وگو با منوچهر نوذری ارزنده ترین کار خود در عرصه سریال سازی معرفی کرد.

سریال ۱۳ قسمتی «سلطان صاحبقران» سال ۱۳۵۴ از تلویزیون پخش شد و با توجه با استقبال، پخش آن در سال ۱۳۵۶ از تلویزیون تکرار شد.

حاتمی در «سلطان صاحبقران» ذیل روایت بخشی از دوره پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار و قتل امیرکبیر تا زمان ترور وی، نقدی بر سیستم حکومتی گرفتار در لجاجت، کینه توزی، قدرت طلبی، بی کفایتی، توطئه و … می پردازد.

در «سلطان صاحبقران» نقش امیرکبیر و ناصرالدین شاه به ترتیب به ناصر ملک مطیعی و جمشید مشایخی سپرده شد و جمعی دیگر از بازیگران از جمله زری خوشکام، پرویز فنی‌زاده، سعید نیک‌پور، جهانگیر فروهر، سعید امیرسلیمانی، سعید پورصمیمی، اسماعیل داورفر، مرتضی احمدی، مهری ودادیان، مرضیه برومند و رضا بابک در این سریال حضور داشتند.

حاتمی در مصاحبه ای و درباره اینکه چرا دوران قاجاریه و به ویژه دوره سلطنت ناصرالدین‌شاه قاجار را برای روایت خود از تاریخ ایران برگزیده‌، گفته بود: به جرأت می‌توانم بگویم که حسّ من، ریتم من و ضرباهنگ کارهای من برای زندگی دوره قاجار خیلی مناسب تره تا زندگی امروز!… ، یعنی من اگر یک قصه یا فضایی مربوط به زندگی در دوره قاجار باشه، خیلی به هرحال با آن نزدیکی بیشتری احساس می‌کنم… شاید یکی از دلایل این باشه که بعد از قاجاریه واقعاً یک مقداری هویت ملی ما به جبر، و نه به صورت یک جریان عادی و طبیعی تغییر کرد.

سریال ارزنده «سلطان صاحبقران»، یک نکته قوت دیگری داشت و آن دیالوگ های ماندگاری بود که از ذهن علی حاتمی تراوش می کرد.

دیگر نقطه قوت این سریال موسیقی آن ساخته مرحوم واروژ هاخباندیان(واروژان) بود که همچنان زنده است و طراوت دارد.

پس از تولید سریال فاخر «سلطان صاحبقران»، حاتمی فیلم سینمایی «سوته دلان»، بهترین اثر در کارنامه خود، و حتی بازیگران و نیز محبوب ترین فیلم نزد منتقدان را ساخت.

«سوته دلان» اثری زمستانی است و داستان آن درمورد «حبیب آقا ظروفچی» است که برای مراقبت از مادر و برادر معلول خود به نام «مجید کله خربزه» که دچار اختلال ذهنی است، پشت پا به زندگی زده و حتی ازدواج با محبوب خود که سالها به پای او نشسته را به تاخیر انداخته است.

اما داستان از جایی آغاز می شود، که حبیب آقا ظروفچی به توصیه دوستان، که راه نجات «مجید» را گماردن زنی برای او می داند، عمل می کند اما انتخاب غلط و فهمیدن اصل ماجرا از سوی «مجید»، سبب بدحالی او می شود و «حبیب آقا ظروفچی» برای نجات و شفای برادر راهی امام زاده داود(ع) می شود و … .

«سوته دلان» سال ۱۳۵۶ به عنوان آخرین اثر حاتمی پیش از انقلاب با بازی بهروز وثوقی، جمشید مشایخی، فخری خوروش، جهانگیر فروهر، سعید نیکپور و رقیه چهره آزاد ساخته شد. این اثر سینمایی در نظرسنجی منتقدان و نویسندگان یکی از ماهنامه های سینمایی به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران انتخاب شد.

هفتمین اثر سینمایی حاتمی نیز سرشار از آموزه های اخلاقی است و دیالوگ های دلنشین، به این فیلم صفای خاصی بخشیده و معروف ترین و ماندگارترین دیالوگ تاریخ سینما از زبان «مجید آقا ظروفچی» وقتی بر بلندای کوه مشرف به امام زاده داود(ع) متوجه مرگ برادر می شود، ادا می شود: «همه عمر دیر رسیدیم.»

حاتمی همواره به دوبله فیلم های خود علاقه خاصی داشته و در «سوته دلان» شاهد درخشش این هنر از سوی دوبلورهای خوش صدا هستیم و منوچهر اسماعیلی با صداپیشگی «مجید کله خربزه»، دیالوگ های ناب حاتمی را در تاریخ جاودان کرد.

یک نکته جالب در «سوته دلان» طراحی گریم و چهره پردازی «مجید کله خربزه» بود که با همکاری «اتللو فاوا» گریمور ایتالیایی و ایرج صفدری شکل گرفت.

در «سوته دلان» از موسیقی ساخته حسین عیلزاده استفاده شد که نخستین همکاری وی با حاتمی بود.

حاتمی سالها پیش در گفت وگوی ضمن اعلام علاقه به هنر، از سریال «هزاردستان»، فیلم سینمایی «کمال الملک» و «دلشدگان» به عنوان سه گانه سینمایی(تریلوژی) خود به ترتیب در باب و ستایش هنر «خوشنویسی»، «نقاشی» و «موسیقی» اشاره کرده بود.

حاتمی که با ساخت «حسن کچل» آن هم در نخستین کار سینمایی ثابت کرده بود که دل بی پروایی برای به سرانجام رساندن پروژه های بزرگ دارد، تولید سریال «هزاردستان» را سال ۱۳۵۸ آغاز کرد و طی فرایندی هشت ساله، سال ۱۳۶۶ آن را به پایان رساند و از تلویزیون پخش شد.

حاتمی توانایی خاصی در گرد هم آوردن بازیگران بزرگ داشت

حاتمی که توانایی خاصی در گرد هم آوردن بازیگران بزرگ داشت، «هزاردستان»، سریال پر شخصیت خود را با هنرنمایی گروه از برجسته‌ترین بازیگران سینما شامل جمشید مشایخی، عزت الله انتظامی، محمدعلی کشاورز، داود رشیدی، جعفر والی، عزت‌الله مقبلی، حسین گیل، زهرا حاتمی، شهلا میربختیار، پرویز پورحسینی، جهانگیر الماسی، محمد مطیع، جمشید لایق، اسماعیل محرابی، رقیه چهره‌آزاد، عطاءالله زاهد، نعمت‌الله گرجی، محمد ورشوچی، سعید امیرسلیمانی، مهری ودادیان، اصغر همت و … ساخت.

وقایع «هزاردستان» با نام ابتدایی «جاده ابریشم»، از سالهای انقراض حکومت قاجار آغاز می شد و تا سال ۱۳۲۰ و ورود متفقین به ایران ادامه می یابد و حاتمی با دستمایه قرار دادن یک اتفاق تاریخی، به رسم مالوف و با قدرت تخیل آن را دراماتیزه کرده و روایتی تماشایی ارائه می دهد.

«هزاردستان» روایتگر فردی به نام «رضا خوشنویس» مبتنی بر شخصیت واقعی «کریم دواتگر» است که در جوانی به «رضا تفنچگی» معروف و التزام رکاب یک خان در موعد شکار بوده است. وی پس از آشنایی با فردی نام «ابوالفتح»، وارد گروهی به نام «کمیته مجازات» می شود که یگانه راه نجات ایران را اقدام مسلحانه علیه رجل فاسد و حذف آنها می داند اما شخصیتی در داستان وجود دارد که سرنخ همه علت و علل این ماجراها به وی ختم می شود؛ «خان فرمانفرما».

به گفته برخی منابع، حاتمی نگارش فیلمنامه «هزاردستان» را سال ۱۳۵۴ آغاز کرد و در سال ۱۳۵۷ به پایان رساند. نقل است که حاتمی حین نگارش فیلمنامه برای مدتی در فرانسه بوده و برای اینکه تمرکز خود را از دست ندهد، سر خود را تراشیده تا مجبور نباشد به بیرون از خانه مراجعه کند!

سریال «هزاردستان» با آهنگسازی مرتضی حنانه، با گروه حرفه ای از صداپیشگان شامل منوچهر اسماعیلی، ناصر طهماسب، ایرج ناظریان، عزت الله مقبلی، حسین عرفانی، بهرام زند، زهره شکوفنده، خسرو خسروشاهی، شمسی فضل‌اللهی، احمد رسول‌ زاده، اصغر افضلی، ژرژ پطرسی، عطاءالله کاملی، پرویز بهرام، جلال مقامی، منوچهر نوذری، حسین حاتمی، آذر دانشی، حسین معمارزاده، داوود باقری، تورج نصر، کنعان کیانی، پرویز ربیعی، منوچهر والی‌زاده، خسرو شایگان و … دوبله شد.

جالب اینکه منوچهر اسماعیلی به جای جمشید مشایخی، عزت‌الله انتظامی، محمدعلی کشاورز، جمشید لایق و ناصر طهماسب به‌ جای علی نصیریان، اسماعیل محرابی، اسماعیل محمدی، جهانگیر فروهر، نعمت‌الله گرجی، و عزت‌الله مقبلی به‌ جای جعفر والی و جهانگیر فروهر ادای صدا کردند!

بار دیگر دیالوگ های ناب و شعرگونه، سریال «هزاردستان» زیبایی خاصی به این اثر بخشید.

احمد بخشی دستیار حاتمی در مصاحبه ای در مورد نگارش فیلمنامه و دیالوگ ها توسط وی گفته بود: «علی بدون فیلمنامه سر صحنه نمی‌آمد، اما نکته‌ای در فیلمنامه‌های او وجود داشت؛ حاتمی در فیلمنامه اولیه دیالوگ‌ها را خلاصه می‌نوشت؛ دلیلش هم این بود که می‌گفت وقتی من هنوز نمی‌دانم چه کسی قرار است این نقش را بازی کند و دیالوگ‌ها را بگوید، لزومی ندارد همه چیز را از همین حالا مشخص کنم. حال اگر قول برخی دوستان فراموشکار را هم جدی بگیریم و قبول کنیم که او دیالوگ فیلم‌هایش را سر صحنه فیلمبرداری می‌نوشت، این را باید به پای قوت و قدرت او بگذاریم و نه ضعفش.»

وی همچنین گفته بود: «علی روی دیالوگ‌های فیلم‌هایش خیلی حساس بود و دوست نداشت بازیگرها از خود چیزی به متن گفت‌وگوها اضافه کنند. اگر متوجه می‌شد ادای جمله‌ای برای بازیگر سخت است و حرف در دهانش نمی‌چرخد، آن را درست می‌کرد. از طرف دیگر چون معمولاً با یک گروه خاص کار می‌کرد، همه این اخلاق او را می‌دانستند و کسی بدون هماهنگی قبلی و مقابل دوربین کلمه و جمله‌ای را به اختیار خود عوض نمی‌کرد. اگر هم کسی جدید به گروه اضافه می‌شد، بازیگرهای قدیمی‌تر گوشی را دستش می‌دادند تا حواسش به این موضوع باشد. من نثر حاتمی را در هیچ کجای دیگر ندیدم. بعضی مواقع به این فکر می‌افتادم که شاید او یک دوره‌ای را در زمان قاجار زندگی کرده که اینقدر به زبان آن روزگار مسلط است.»

حاتمی که افزون بر دانش بی نظیر دیالوگ نویسی، توانایی بی مانندی در طراحی صحنه و دکور و لباس داشت، برای ساخت «هزاردستان» احتیاج به لوکیشنی به وسعت تهران قدیم داشت، از این رو، دست به کار بزرگی زد که به یکی از میراث های ابدی این کارگردان بزرگ برای صنعت سینمایی ایران شد.

حاتمی در بزرگراه شهید لشگری، شهرکی را با عنوان شهرک سینمایی غزالی با نام کنونی «شهرک سینمایی و تلویزیونی ایران» با طراحی ولی الله خاکدان و با کمک «جانی کورتینا» دکوراتور ایتالیایی در ۱۰ هکتار و در سال ۱۳۵۸ ساخت.

میدان توپخانه، ساختمان شهرداری، ساختمان عدلیه، خیابان لاله‌زار، خیابان اکباتان، جواهر فروشی قازاریان، گراند هتل، ساختمان شاه‌آباد و کافه پارس تهران قدیم از جمله مکان های بودند که در شهرک غزالی ساخته شد.

این شهرک سینمایی تا کنون محل فیلمبرداری و ساخت بسیاری از سریال ها بوده و نیز به محلی گردشگری تبدیل شده است.

احمد بخشی دستیار علی حاتمی سالها پیش در مورد «هزاردستان» گفته بود:‌ این سریال به طریقه ۳۵ میلیمتری فیلمبرداری شد. در حدود ۲۸ قسمت فیلمبرداری کرده و تحویل تلویزیون دادیم اما فقط ۱۵ قسمت آن به روی آنتن رفت. دلیل اصلی این حذف‌ها حجاب بازیگران زن بود. کل مخارج مجموعه با توجه به ۱۳ قسمتی که هرگز از تلویزیون پخش نشد چیزی در حدود ۹۰ میلیون تومان شد.

۱۲ آبان سال ۱۳۹۷ سریال «هزاردستان» در فهرست ملی حافظه جهانی یونسکو به ثبت رسید.

حاتمی درمورد ساخت «هزاردستان» گفته بود: «هیچ جریانی با ساخت هزاردستان به جز چند رفیق قدیمی موافق نبود. به لحاظ معنوی راضی‌ام، چون شیره جان خود را گذاشتم، زن و فرزند را عذاب دادم تا کارم در حد توانم بی‌عیب باشد. اصلا غایت یک هنرمند متعهد باید همین باشد، کدام هنرمند یا روشنفکر مسئول در طول زندگی‌اش اجر مرارت خود را تمام و کمال گرفته است، مگر با انعکاس موثر و جاودانگی‌اش اثرش در گذشت زمان. امیدوارم آیندگان نقادان با معرفتی در مورد آثار من باشند و من را به از گور درآوردن افکار عتیقه‌ای متهم نکنند.»

حاتمی حین پیش بردن تولید «هزاردستان»، نخستین فیلم سینمایی خود پس از انقلاب را در سال ۱۳۶۱ با عنوان «حاجی واشنگتن» ساخت.

«حاجی واشنگتن» داستانی طنزآلود از اعزام نخستین سفیر ایران به ایالات متحده آمریکا به نام «حسینقلی خان» را روایت می کند و به شرح حیرت، تحقیر و حسرت های وی حین این ماموریت می پردازد.

حاتمی «حاجی واشنگتن» را با مشکلات مالی فراوان در ایتالیا ساخت و در سال ۱۳۶۱ فقط اجازه نمایش در جشنواره فیلم فجر را یافت و سپس توقیف شد اما خرداد ۱۳۷۷ رفع توقیف شد و پس از فوت حاتمی به نمایش عمومی درآمد!

عزت الله انتظامی در نقش «حاجی واشنگتن» ظاهر و محمدرضا لطفی ساخت موسیقی اثر را برعهده داشت.

فصل قربانی کردن گوسفند در «حاجی واشنگتن» یکی از تأثیرگذارترین سکانس‌های سینمای ایران و از برجسته‌ترین نقطه‌های کارنامه بازیگری عزت‌الله انتظامی است، چنانکه جمله ماندگار «آیین چراغ خاموشی نیست» از تک‌گویی او در این صحنه است.

«کمال المک» دومین فیلم حاتمی از سه گانه وی و در باب نقاشی بود که سال ۱۳۶۲ با نگاهی به زندگی محمد غفاری معروف به «کمال الملک» نقاش شهیر ایرانی ساخته شد.

جمشید مشایخی در نقش کمال الملک، عزت‌الله انتظامی در نقش ناصرالدین شاه، علی نصیریان در نقش مظفرالدین شاه، محمدعلی کشاورز در نقش اتابک و داود رشیدی در نقش رضا شاه با هدایت حاتمی اثری ماندگاری را خلق کردند.

علی حاتمی فیلم سینمایی طنزآمیز «جعفرخان از فرنگ برگشته» را سال ۱۳۶۶ با اقتباس از نمایشنامه ای به همین نام نوشته حسن مقدم با بازی حسین سرشار در نقش «جعفرخان»، عزت‌الله انتظامی، محمدعلی کشاورز، رضا ارحام صدر، ایرج راد و جهانگیر فروهر روانه سینما کرد.

داستان «جعفرخان از فرنگ برگشته» داستانی معاصر دارد و نقدی طنزآمیز است بر فرنگی مابی و تحلیلی است از فرنگ رفته های که دریافت های خود را از غرب مغایر با ارزش های خانوادگی و وطنی می بینند.

ایرج راد بازیگر «جعفرخان از فرنگ برگشته» در مصاحبه ای نکته جالبی در مورد این فیلم گفته بود: «بسیاری فکر می‌کنند در فیلم جعفرخان از فرنگ برگشته من با مرحوم حاتمی بزرگ همکاری داشتم، اما این‌گونه نیست آقای حاتمی نصف این فیلم را ساخته بودند اما کار نیمه تمام مانده بود، برای ساخت ادامه فیلم از من خواستند که در این اثر ایفای نقش کنم، ادامه این کار را هم آقای متوسلانی ساختند و البته که من چندان نمی‌دانم که چرا ساخت این کار نیمه کاره مانده بود. اما ادامه اثر با همان داستان علی حاتمی ساخته شد!»

روایت شده که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت پس از پایان ساخت «جعفرخان از فرنگ برگشته» از حاتمی خواسته که ۲۰ دقیقه از فیلم را درآورد اما حاتمی خودداری کرده و به همین دلیل ممنوع‌الکار شده بود

فیلم «مادر» ساخته مرحوم حاتمی را باید ادای دین وی به مقام «مادر» به عنوان ارزشمندترین آفرینش هستی دانست. «مادر» محصول سال ۱۳۶۸، داستان مادری است که با ترک سرای سالمندان، واپسین روزهای عمر را در کنار فرزندان خود که هر کدام گرفتار روزمرگی هستند، سپری می کند.

حاتمی در این اثر نمادگرایانه خود، مادر را نقطه محوری خانه و عامل پیوند دهنده اعضای خانواده قرار می دهد که وجود او سبب می شود فرزندان بار دیگر دور یکدیگر جمع شوند.

صحنه آرایی پر ظرافت حاتمی، همه در ستایش مادر است، بویژه حوض قلبی شکل وسط حیاط که نمادی از مادر به عنوان قلب تپنده و جریان اصلی زندگی است. همچنین حاتمی در اثر شاعرانه خود، تحلیلی از تقابل سنت و مدرنیته ارائه می دهد.

در «مادر» بار دیگر شاهد دیالوگ های فاخر هستیم که از قلم شاعرانه مرحوم حاتمی جوشش کرده و جمله «شب را بی چراغ باید روشن کرد» از زبان شخصیت «جلال الدین» یکی از فرزندان مادر شنیده می شود.



حاتمی در فیلم «مادر» بهترین انتخاب را برای نقش ها داشته است. مرحومه رقیه چهره آزاد با ایفای نقش مادر، عنوان لقب مادر سینمایی ایران را گرفت. مرحوم محمدعلی کشاورز در نقش «محمد ابراهیم» نسخه معاصری از «شعبان استخوانی» است، که تلاش دارد ارشدیت خود بر خواهر و برادران را با طعنه و متلک تثبیت کند.

جمشید هاشم پور در نقش «جمال» دیگر فرزند ذکور مادر، عالی است و از کلیشه «زینال بندری» خارج شده است. فریماه فرجامی در نقش «ماه منیر» و اکرم محمدی در نقش «ماه طلعت» دیده شده اند.

اما اکبر عبدی با نقش «غلامرضا» زاویه ای دیگر از قدرت بازیگری خود را در قالب فرزند «کند ذهن» مادر ارائه می دهد و حاتمی در سکانس پایانی خبر فوت مادر را با مونولوگ ماندگار او ادا می کند: «مادر مرد، از بس که جان ندارد.»

«مادر» یک ویژگی دیگر دارد که آن هم موسیقی ساخته ارسلان کامکار است.

رقیه چهره آزاد برای ایفای نقش مادر سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن و اکبر عبدی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد هشتمین جشنواره فیلم فجر را برای ایفای نقش «غلامرضا» کرد.

همانطور که اشاره شد، دوبله به دیالوگ های آثار حاتمی شیوایی شنیداری بیشتری می دهد و جا دارد از منوچهر اسماعیلی یادی کنیم که در فیلم «مادر» جای شخصیت محمد ابراهیم، غلامرضا و جلال صحبت کرده است.

حاتمی در مورد فیلم «مادر» گفته بود: «ساختن فیلم مادر واقعا حسی بود. بیشتر یک حس و عاطفه بود. احساس اینکه خانه من کجاست؟ من متعلق به کی هستم؟ چه کسی از من حمایت می‌کند؟ … در مدت ساختن فیلم به یاد مادرم بود که نامش ایران است.»

پس از «مادر»، حاتمی آخرین فیلم خود با عنوان «دلشدگان» را به موضوع موسیقی، آخرین سه گانه از هنرهای محبوب خود پس از خوشنویسی و نقاشی اختصاص داد.

«دلشدگان» محصول سال ۱۳۷۰ درامی تاریخی و نیمه موزیکال با صدای مرحوم محمدرضا شجریان است و حاتمی افزون بر کارگردانی، نگارش فیلمنامه، تهیه‌کننده و طراح صحنه آن را برعهده داشت.

فیلم برداشتی آزاد و شخصی از سه داستان واقعی در زمان قاجار است که به شرح سختی های گروهی از نوازندگان سازهای ایرانی می پردازد که برای پر کردن صفحه موسیقی به فرانسه سفر می‌کنند.

حاتمی در «دلشدگان» در بستر این ماجرا، شرحی از دلباختگی ناکام «طاهر» خواننده گروه به شاهزاده نابینای ترک می‌پردازد که که در نهایت در غربت جان می‌سپارد.

فیلمبرداری «دلشدگان» در مجارستان و مکان های شبیه فرانسه ساخته شد.

موسیقی یکی از اضلاع مهم کارهای سینمای حاتمی

موسیقی یکی از اضلاع مهم کارهای سینمای حاتمی از «حسن کچل» تا «دلشدگان» بوده و وی ساخت این موسیقی را به نیز حسین علیزاده سپرد.

حسین علیزاده پیشتر در مصاحبه ای در مورد موسیقی و کلام آهنگ‌ها در «دلشدگان» گفته بود: «همه موسیقی‌ها جوهره‌ آن و کلام از خود حاتمی بود که برای «دلشدگان» ساخته بود. البته بعداً که آقای شجریان اینها را اجرا کرد مقداری شعرها را تغییر داد. یعنی او و مرحوم حاتمی پس از مشورت‌هایی که به هم داشتند، اشعار را به فریدون مشیری دادند و مشیری هم از نظر فن شعری یک مقداری تغییر داد. البته کلام حاتمی بسیار زیبا بود. این حسن را هم داشت که محاوره‌ای‌تر بود و شبیه‌تر بود به تصانیف دوره قاجار. یک کار بزرگی هم حاتمی کرده بود و ۵۰۰ واژه‌ای که در دوره قاجار در صحبت‌های روزمره به کار می‌رفته را هم در دیالوگ‌ها و هم در اشعاری که برای تصنیف‌هایش ساخته بود استفاده کرد. من می‌توانم بگویم که تم‌های اصلی فیلم «دلشدگان» را از شعرهای حاتمی گرفتم. این اشعار خود به خود یک زمینه موسیقیایی برای من به وجود می‌آوردند.»

در «دلشدگان» امین تارخ، اکبر عبدی، جلال مقدم، فرامرز صدیقی، سعید پورصمیمی، حمید جبلی، محمدعلی کشاورز، فتحعلی اویسی، رقیه چهره‌آزاد، جمشید هاشم‌پور و لیلی حاتمی ایفای نقش می کردند و بعدها آواز و تصنیف‌های ساخته‌ شده برای فیلم در آلبومی به نام «دلشدگان» منتشر شد.

«جهان‌پهلوان تختی» واپسین تلاش حاتمی برای ساخت اثری سینمایی از این قهرمان ملی بود که به علت بیماری حاتمی ناتمام ماند.

حاتمی که از ابتدای دهه ۷۰ شمسی مطالعه و تحقیق درباره زندگی جهان‌پهلوان تختی را آغاز کرده بود، بعد از پشت سر گذاشتن دشواری‌هایی سرانجام در سال ۱۳۷۵، ساخت فیلم «جهان پهلوان تختی» را آغاز کرد اما پس از آنکه فقط بخش‌هایی از فیلم را تصویربرداری کرده بود، مبتلا با سرطان و در بیمارستان بستری شد.

عزت الله انتظامی سالها پیش در گفت وگویی، خاطره ای غمبار از بیماری حاتمی روایت کرده و گفته بود: «سر فیلم جهان‌پهلوان تختی، علی حاتمی با من تماس گرفت و گفت که قرار است این فیلم را بسازد و نقش پدر تختی را هم برای من در نظر گرفته. چند ماه بعد هم فیلم را کلید زد ولی هنوز اوایل کار بود که درد کمر علی شروع شد. اواسط فیلم بودیم که بیماری علی شدت گرفت و او مجبور شد کار را رها کند و برای معالجه به لندن برود؛ اما زیاد طول نکشید و سریع برگشت. اصلاً کسی فکرش را نمی کرد که علی یک دفعه از پا بیفتد. برای بار دوم که کار را شروع کردیم، علی دیگر نمی‌توانست آنقدر رو پا باشد.

من هم هر روز صبح که می‌رسیدم اول می رفتم پیشانی علی را ماچ می‌کردم و می‌پرسیدم: علی‌جان آماده‌ای؟ می‌گفت: آره، اما دیگر توان نداشت. یادم می‌آید یک سکانسی را در شب می‌گرفتیم که مادر تختی باید فارغ می‌شد و چون زایمان سختی داشت و بچه به دنیا نمی‌آمد، باید می‌رفتم سقاخانه‌ی رو به‌روی خانه‌ام و نذر و نیاز و دعا می‌کردم.

سر این سکانس اتفاق بسیار عجیب و غریبی برای من افتاد که هر موقع یادش می‌افتم بغض می‌کنم و اشک امانم نمی‌دهد. در آن شب باید میله‌های سقاخانه را می‌گرفتم و این دیالوگ را می‌گفتم: یا موسی بن جعفر، یا حضرت رضا، این بچه زودتر به دنیا بیاید.» دوربین، صدا و همه آماده شدند. من رفتم رو به‌روی سقاخانه و این دیالوگ به ناخودآگاه از دهانم بیرون آمد: یا موسی بن جعفر، یا حضرت رضا … علی را شفا بده.» فضا را سکوتی عجیب گرفت. علی سری گرداند و کات داد. همه عوامل زدند زیر گریه. من هم دستانم را انداختم گردن علی و دو نفری های‌های گریه کردیم. آن شب دیگر نتوانستم کار را ادامه بدهم. بعد زنگ زدند و گفتند علی حالش خوب نیست و در بیمارستان مهراد بستری است.»

علی حاتمی روز پنجشنبه ۱۴ آذر سال ۱۳۷۵ بر اثر سرطان پانکراس در ۵۲ سالگی درگذشت و پیکر وی در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد، در حالیکه یکی از ماندگارترین دیالوگ‌های فیلم «حاجی واشنگتن» بر روی سنگ مزار وی نقش بست: «آیین چراغ خاموشی نیست.»

احمد بخشی دستیار حاتمی نیز شرحی از ماجرای آگاه شدن حاتمی از بیماری خود نقل کرده است: «حاتمی از سرطان لوزالمعده در گذشت. آن اوایل که درد داشت همه فکر می‌کردند زخم معده است و جالب است بدانید دست آخر (محمدعلی) فردین سبب شد تا نوع بیماری علی شناخته شود. فردین دوست دکتری داشت که در یک مهمانی بعد از شنیدن جریان دردهای علی از فردین می‌خواهد به علی پیشنهاد کند تا آزمایشی خاص را پشت سر بگذارد.


فردین با من تماس گرفت و بعد از پرس و جو از همسر حاتمی، وقتی مطمئن شدیم او قبلاً این آزمایش را انجام نداده، صبح روز بعد همراه علی و فردین و داود رشیدی به بیمارستان دی رفتیم. او این آزمایش را به انجام رساند و عصر آن روز معلوم شد این درد او از سرطان لوزالمعده است. درد علی با یک کمر درد شروع شد. دکترها گفته بودن باید پیاده‌روی کنی. بعد از آن راه رفتن در استخر را تزویج کردن اما کمر درد او خوب نشد. کار به انرژی‌درمانی هم کشید تا اینکه بعد از چهار ماه داستان فردین پیش آمد و همه چیز روشن شد.
علی ۱۰ روز در بیمارستان خوابید و طی آن ۱۰ روز در اتاقش هر شب برنامه بود. از هنگام تشخیص بیماری تا زمانی که برای درمان تکمیلی به انگلستان رفت حدود هفت هشت ماه دیگر گذشت. علی از پرواز با هواپیما می‌ترسید و این ترس به قدری شدید بود که هنگام پرواز امید روحانی که تخصص اصلی‌اش دکترای بیهوشی است به فرودگاه آمد و علی را با آمپول بیهوش کرد تا بعد از آن ما بتوانیم علی را سوار هواپیما کنیم. هنگام فیلمبرداری «تختی» هم به شدت درد داشت و البته در آن دوران یک روز در میان هم شیمی‌درمانی می‌کرد. با تمام دردی که داشت توانست ۲۰ دقیقه از «تختی» را فیلمبرداری کند.»

پس از فوت حاتمی، بهروز افخمی پروژه «جهان پهلوان تختی» را در سال ۱۳۷۶ با بازی فریبرز عرب نیا و نیکی کریمی به پایان رساند.

همچنین پس از درگذشت حاتمی، دو نسخه سینمایی از سریال «هزاردستان» به عنوان «کمیته مجازات» در ۱۳۷۷ و «تهران روزگار نو» در سال ۱۳۷۸ با تدوین واروژ کریم‌مسیحی و تهیه کنندگی محمدمهدی داد به اکران درآمد.

علی حاتمی آرزوهای بزرگی در عرصه فیلمسازی در سر می پروراند اما افسوس که عمر یاری نکرد.

من یک آرزوی بسیار مهم دارم و آن این است اگر عمر ناقابلم یاری کند و اگر مهر خداوند شامل زندگی هنری‌ام شود یک بار به ساخت یک شخصیت بدون نقطه ضعف بپردازم و آن ساخت فیلم عظیمی از زندگی حضرت رسول خدا (ص) استوی پیشتر در مصاحبه ای گفته بود: من یک آرزوی بسیار مهم دارم و آن این است اگر عمر ناقابلم یاری کند و اگر مهر خداوند شامل زندگی هنری‌ام شود یک بار به ساخت یک شخصیت بدون نقطه ضعف بپردازم و آن ساخت فیلم عظیمی از زندگی حضرت رسول خدا (ص) است. من از روزی که فیلم محمد (ص) و یا «الرساله» اثر مصطفی عقاد را دیدم، همواره این آرزو را داشته و دارم و از خداوند می‌خواهم که قبل از مرگم این توفیق نصیبم شود.

حاتمی بی الگو بودن را از ویژگی های فیلم های خود می دانست و در مصاحبه تلویزیونی گفته بود: کار من خوب یا بد، شبیه هیچ کار دیگری نیست و تکلیف منتقد با این کار روشن نیست و میزانی ندارد که آن بسنجد.

حاتمی همچنین در مورد اینکه چرا بیشتر آثار ساخته وی مربوط به دوره ای خاص تاریخی است، تصریح کرده بود: تعلق خاطر من به گذشته باعث شده که بیشتر درباره مسایل گذشته فیلم بسازم. من بیشتر به مسایلی می‌پردازم که شناختی از آن داشته باشم.

البته حاتمی و آثار وی از انتقادهای جدی نیز دور نمانده بود. یکی از انتقادها این بود که حاتمی در ساخت آثار تاریخی، دست به تحریف واقعیت می زده و به واقعیات توجهی نداشته است.

حاتمی سال ها پیش در گفت وگو با منوچهر نوذری در پاسخ به این منتقدان، این انتقادات را ناشی از ناآگاهی آنان به امور علمی و تحقیقی مرتبط با هنر نمایش دانسته بود.

وی همچنین گفته بود: آن چیزی که در فیلم هایم مطرح می شود نه تاریخ است و نه رویا. چیزهای هستند که اگر در تاریخ رخ می نمود تاریخ را زیباتر می کرد.

حاتمی همچنین در پاسخ به این انتقاد که حاتمی فقط اشیا را در فیلم های خود نمایش می دهد، گفته بود: نوع کارهای سینمایی من وابسته به اشیا و اشخاص است و آنها را به شکلی که موضوع کار طلب می کنم ارائه می دهم.

حاتمی کارهای سینمایی خود را نیز مبتنی بر تحقیقات دانسته و گفته بود: تحقیقاتی که در کار هنری می شود کمتر از تحقیقاتی که محققان ادبی و علمی انجام می دهند، نیست.

به هر روی علی حاتمی هنرمند و سینماگری بود که دغدغه مردم ایران را داشت و این را می توان در پاسخ به مرحوم منوچهر نوذری که از او پرسید چه کاری در دست تولید پس از «دلشدگان» دارد، یافت:‌ «فکر می کنم کاری که لازم است توسط من انجام شود، موضوع – بیان – تاریخ معاصر ایران است با خاطره های که رجال قدیمی نوشته اند یا مطالبی که مورد توجه مردم دنیا است. اگر ما تصویر خیلی صریح و روشنی از مردم ایران ارائه نکنیم آنها – از مردم ایران – ارائه خواهند کرد.»

مرحوم مشایخی سالها پیش در تحسین حاتمی به او لقب «سعدی سینما» را داد و مرحوم انتظامی نیز در باره حاتمی گفته بود: بدبختانه هیچ هنرمندی در سال‌های بعد از حاتمی، نتوانست جانشین او شود. هیچ نویسنده و کارگردانی نتوانست نظم و نثری که او در فیلم‌هایش داشت را تکرار کند.

در کارنامه حرفه ای علی حاتمی هیچ جایزه ملی و بین المللی مشاهده نمی‌شود، اما نام وی با تاریخ و فرهنگ ایران گره خورده است و جایگاه بلند او فتح شدنی نیست.

رسانه سینمای خانگی- دلیل بی‌مهری به «بوی پیراهن یوسف» چه بود؟

فریدون جیرانی در دومین شب از دومین دوره سلسله نشست‌های «بر سینمای ایران چه گذشت» نکاتی را درباره بی‌مهری به فیلم «بوی پیراهن یوسف» از سوی مدیریت وقت ارشاد، مطرح کرد.

به گزارش سیننمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، شب دوم از دومین دوره سلسله نشست‌های تخصصی با عنوان «بر سینمای ایران چه گذشت» به همت سازمان سینمایی سوره و به میزبانی امیر قادری با هدف واکاوی شیوه شکل‌گیری و مدیریت سینمای ایران پس از انقلاب، شب گذشته یکشنبه ۱۴ آبان ماه با حضور فریدون جیرانی، ابوالحسن داوودی، ناصر شفق و محمود اربابی در پردیس سینمایی آزادی برگزار شد.

امیر قادری میزبان برنامه در ابتدای نشست ضمن اشاره به اینکه مباحث طرح شده در سری دوم این نشست که مربوط به دهه ۷۰ است، ناخواسته به سمت تحولات دهه ۶۰ کشیده می‌شود، بیان کرد: دهه شصت دوره مرکزی تحولات سینمای ایران است که نمی‌شود از آن فرار کرد، به همین دلیل در جلسات قبل به طور مفصل به آن پرداختیم. دیگر وقت آن است که سینمای ایران را در دوران اصلاحات بررسی و مرور کنیم. آقای ابوالحسن داوودی به تازگی در مصاحبه‌ای با فریدون جیرانی عنوان کردند که آقای ضرغامی، جمال شورجه را به خانه سینما فرستاد اما ما نتوانستیم با او تعامل کنیم. پس از آن آقای شفق به خانه سیما فرستاده شد که تعاملاتمان بهتر شد.

ابوالحسن داوودی در ابتدای صحبت‌های خود درباره ارتباط عزت‌الله ضرغامی در زمان حضورش در وزارت ارشاد با خانه سینما عنوان کرد: یکی دو سال قبل از دوم خرداد ۱۳۷۶ بود که من همراه با مرحوم سیف‌الله داد وارد خانه سینما شدم. در آن دوره فضای سینما بیشتر ادامه همان جریان، سیاست و نگاه ایدئولوژیک دهه ۶۰ بود.

قادری یادآور شد: در آن سال برای اولین بار بحث سیاسی شدن سینما هم مطرح شد.

داوودی اما گفت: سوال اصلی این است که سینماگران سیاسی شدند یا سینما؟ فضای سینمای ایران از دوم خرداد به بعد نمایان‌تر شد. قبل از دوم خرداد ۱۳۷۶ سینمای ایران موضع سیاسی دقیقی نداشت. یعنی یک جریان روشنفکری در سینمای قبل از انقلاب داشتیم که تفکرش به جریان جدیدتر منتقل شده بود و جریان دیگری هم بود که با تفکر ایدئولوژیک دهه ۶۰ همراه بود، مانند هیات اسلامی هنرمندان. این ۲ جریان در آن مقطع مقابل هم بودند.

دوم خرداد سینماگران به سمت سیاست رانده شدند

وی ادامه داد: از سال ۱۳۷۶ و قبل از شروع دوم خرداد، سینماگران به سمت سیاست رانده و سیاسی شدند. دلیل اصلی آن هم حضور آقای خاتمی بود که در زمان حضور در وزارت ارشاد هم ارتباطاتی با سینماگران و شکل نگاهی متفاوت به سینما داشت اما گروهی که سینما را در آن مقطع اداره می‌کرد چه به لحاظ فکری و چه عملی، گروهی مستقل به نظر می‌آمدند و اینگونه نبود که بر اساس دستورات مقام بالاتر عمل کنند. آقای انوار خود به سیستم و شرایطی که ایجاد می‌کرد، معتقد بود و بر اساس استراتژی کاری خودش پیش می‌رفت‌. چیزی که ما بعداً در مدیریت‌های سینمایی کمتر دیدیم.‌

وی ادامه داد: در آن شرایط به نحوی، تفکر سیاسی به خانه سینما تلقین شد. یکی دو سال قبل از این جریانات وقتی من و مرحوم سیف‌الله داد عضو هیات مدیره خانه سینما بودیم، حتی تصورش را هم نمی‌کردیم که یک روزی خانه سینما در شرایطی قرار بگیرد که از هر وزیر و معاون وزیری بخواهیم در کمیسیون‌های تشکیل شده شرکت کند و به عنوان فعال فکری برنامه دهد!

داوودی تاکید کرد: بعد از رفتن مرحوم داد به معاونت سینمایی و زمانی که مسئولیت خانه سینما برعهده من بود، به معنای واقعی کلمه هر کس را که دعوت می‌کردیم، بلافاصله در آنجا حاضر می‌شد و جلسه تشکیل می‌داد. آن زمان فضای سیاسی هم شوک‌زده بود و جناح محافظه‌کار و اصلاح‌طلب بعد از جریان دوم خرداد شوکه شده بودند و تا مدتی فعالیت طرف مقابل کاملاً متوقف شد. این دورانی بود که ما توانستیم در خانه سینما بیشترین میزان فعالیت فکری و تحقیقی را برقرار کنیم و از آن، برنامه بیرون بیاوریم اما متاسفانه بعد از غالب شدن یکسری جریان‌ها و درگیری‌های خانه سینما، این اتفاقات به خوبی پیش نرفت.

قادری در ادامه گفت: چقدر از این ماجرا به دلیل ریشه‌های مشترک هنرمندان بود و چه قدر برای هنر و سینما بود؟

دیکتاتوری دلسوزانه محمد بهشتی در سینما

داوودی پاسخ داد: شاید این ارتباط و نزدیکی به این دلیل بود که اهالی سینما خاطره خوبی از روند تحولات سینمای بعد از انقلاب داشتند. به ویژه شخص محمد بهشتی که دیپلماسی فرهنگی بیشتری داشت و شرایطی را به وجود آورده بود که خودش اسم آن را دیکتاتوری دلسوزانه در ارتباط با اهالی سینما گذاشته بود. در آن مقطع توجهی به سینما شد و دیگر این نبود که سینما عنصری مزاحم باشد و برخی بخواهند بگویند ما به سینما نیاز نداریم.

در این بخش از برنامه ناصر شفق اظهار کرد: من اعتقادی به اینکه سینمای ایران را به دهه‌های مختلف تقسیم می‌کنند، ندارم. از نظر من سینما نهالی است که از ۱۳۰۹ کاشته شده و هرکسی که آمده این نهال را آبیاری کرده است. نمی‌توان سینما را دسته‌بندی کرد، بلکه فیلمسازهای شاخص، در هر دوره‌ای تعیین‌کننده وضعیت سینما هستند. من حتی به سینمای قبل و بعد از انقلاب اعتقاد ندارم، هر دوی آن‌ها یک سینماست. این سینما به دلیل زحمات افراد در هر ۲ دوره توانسته ادامه پیدا کند.

سینماها بعد از انقلاب، چه مدت تعطیل بود؟

وی افزود: بعد از پیروزی انقلاب، سینماها از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تا تابستان ۱۳۵۸ تعطیل شدند. در تابستان هم فیلم‌های قبل از انقلاب مانند «گزارش» کیارستمی و «از نفس افتاده» را پخش می‌کردند. فیلم‌های بروسلی هم اکران می‌شد و می‌توان گفت سینما به مقدار زیادی آزاد بود.

در واکنش به این بخش از اظهارات شفق، فریدون جیرانی متذکر شد: البته سینماها از ۱۵ بهمن ۱۳۵۷ تا ۱۲ اسفند همان سال تعطیل شدند و سپس با دستوری که حضرت امام خمینی (ره) برای پایان اعتصابات دادند، باز شدند و اکران فیلم‌ها هم از سر گرفته شد.

شفق در ادامه صحبت‌های خود گفت: در همان دوران آقای مهدی کلهر معاون سینمایی و آقای سیدجوادی معاون هنری شدند. من در آن دوره دبیر جشنواره تئاتر ۱۷ شهریور و رییس سیاست‌گذاری سینمایی جشنواره وحدت بودم و با آن‌ها درباره رونق گرفتن سینما به وسیله برگزار کردن جشنواره صحبت کردم. من معتقدم که در دهه ۶۰ جریانات خوبی در سینما شکل گرفت و می‌خواهم بگویم در طول تاریخ صد ساله سینمای ایران، باید قدردان هرکسی باشیم که آجری روی آجر دیوار این سینما گذاشته و قد کشیده است و بسیاری از امکانات دولت را به سینما تزریق کرد.

وی با اشاره به اینکه در سال ۱۳۷۶ بنیان‌گذار و مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس بوده است، در پاسخ به این پرسش که آیا سینماگران در آن سال به ۲ جبهه طرفداران آقای خاتمی و طرفداران آقای ناطق نوری تقسیم شده بودند یا نه؟ مطرح کرد: من به این گزاره اعتقادی ندارم. چرا که سیدمحمد خاتمی ۹ سال وزیر ارشاد بود و سابقه خوبی بین سینماگران داشت. سینماگران هم به ایشان علاقه داشتند.

سینماگران هیچ‌گاه آگاهانه و حزبی وارد سیاست نشدند

داوودی در این میان تأکید کرد: حضور ناصر شفق در واقع به دورانی برمی‌گردد که خانه سینما یک ناظر و رابط با وزارت ارشاد داشت و با حضور ایشان ارتباط خانه سینما با وزارت ارشاد ارگانیک شد و بسیاری از مسایل گذشته که باعث سوتفاهم می‌شد، برطرف شد. پیش از آن جواد شمقدری نماینده ارشاد در خانه سینما بود که نمی‌توانستیم با او تعامل کنیم. ناگفته نماند سینماگران در دوم خرداد به این نتیجه رسیدند که سیاست ابزاری است که می‌توانند حرف خود را با آن بزنند و حقوق خود را به عنوان فیلمساز به دست آورند. سینماگران هیچ زمان به صورت سیستماتیک، آگاهانه و حزبی وارد عرصه سیاست نشدند.

در ادامه محمود اربابی عنوان کرد: من در سال‌های دهه ۶۰ دانشجوی سینما بودم. آنچه که الان می‌دانم به دلیل ارتباط و مطالعه است و من به شخصه درگیر ماجرا و اتفاقات نبودم. ای کاش عنوان این نشست را «بر سینماگر ایرانی چه گذشت» می‌گذاشتید. مهم این است که بدانیم دیدگاه‌های غالب در دوره‌های مختلف چه بر سر سینماگران آورده است.

امیر قادری در پاسخ گفت: شاید دلیلش این باشد که سینمای ایران همیشه صنفی و بر اساس صنف بررسی شده و معمولاً منافع مخاطب و ارتباط سینما با جامعه به شکل جدی در آن مورد بررسی قرار نگرفته است.

اربابی افزود: سینمای ایران از گذشته جریان موثری در جامعه بوده و هست. سینما بعد از انقلاب براساس بررسی آماری و کیفی یک نسبت کاملاً متفاوتی با سینمای قبل از انقلاب دارد. سینمای ایران قبل از انقلاب، یک سینمای بومی داخلی بود. بنا به دلایل مختلف عرضه خارجی و شناخت بین‌المللی از سینمای ایران وجود نداشت. قبل از انقلاب جشنواره تهران را داشتیم اما به جای معرفی سینمای ایران به جهان بیشتر سینمای جهان به ایران معرفی می‌شد. این در حالی است که بعد از انقلاب برای معرفی سینمای ایران به جهان برنامه‌ریزی شد.

وی ادامه داد: من طبق مطالعاتم از دهه ۶۰ می‌گویم که فیلمسازان موفق آن دوره محصول تفکر همان دیکتاتوری دلسوزانه مدیریت سینما در آن دوره هستند. سینماگران آن دوره احساس می‌کردند در مقابل نگاهی که ممکن بود بر اساس آن اساساً سینمایی وجود نداشته باشد، باید تلاش کنند تا سینما بماند.

داوودی درباره این موضوع گفت: من فیلمسازی هستم که کل هویتم را مدیون کارکرد همان زمان هستم. یعنی اگر همان دوره شخص بهشتی وجود نداشت، سینماگر نمی‌شدم.

سال ۶۹ هشتاد و یک میلیون مخاطب سینما داشتیم

اربابی در ادامه اظهار کرد: اما درباره اینکه چگونه سینماگران به سیاست دل بستند، باید تاریخ را مرور کنیم. متوجه می‌شویم که تا سال ۱۳۶۸ ارتباط بین سینما و مخاطب در حال افزایش بود. به شکلی که بیشترین مخاطب سینمای ما به تاریخ ۱۳۶۹ مربوط است که هشتاد و یک میلیون نفر به سینما رفتند. از سال ۱۳۶۹ به بعد این آمار سقوط می‌کند. الزاماً نمی‌توان این آمار را به کارکرد سینما و سینماگران ربط داد بخشی از آن به سیاست‌گذاری و حتی شرایط جامعه و رویکرد مردم هم بازمی‌گردد. هر چه از سال ۱۳۶۹ به جلو حرکت می‌کردیم سیاست‌گذاری‌ها و سخت‌گیری‌ها کم‌رنگ می‌شد. به طوری که در اواخر دهه ۶۰ تعداد فیلم‌هایی که وجه داستان‌گویی و قهرمان‌پردازی‌شان پُررنگ‌تر بود، فروش بیشتری هم داشتند.

این مدیر سینمایی سابق در ادامه عنوان کرد: سال ۱۳۷۲ سال تعیین کننده‌ای برای سینمای ایران است چرا که تمام فشارهای درست و غلطی که برای حذف جریان سیاست‌گذاری‌های دهه ۶۰ وجود داشت، به نتیجه می‌رسد. آقایان انوار و بهشتی مجبور می‌شوند از سینما بروند. در این مرحله شخصی مانند آقای لاریجانی از سینما به تلویزیون می‌رود و مدیران سینمایی را که از دید خودش دیدگاه‌های قابل دفاعی داشتند، به آنجا می‌برد. بعد از آن هم آقای بهشتی به میراث فرهنگی رفت و اما آقای انوار هم دیگر هیچ مسئولیتی را نپذیرفت.

وی افزود: پس از آن، آقای ضرغامی و دوستانش روی کار آمدند و آقای میرسلیم هم وزیر شد. در سال ۱۳۷۲ ابتدا شرایط نامتعادل شد و سینماگران نگران شدند که چه اتفاقاتی قرار است، رخ دهد تا به سال ۱۳۷۶ رسیدیم. در این میان آلترناتیو وزارت ارشاد و معاونت سینمایی در حد فاصل سال‌های ۱۳۶۲ تا ۱۳۷۲ حوزه هنری بود. حوزه هنری در آن زمان با معاونت سینمایی تعارض و اختلاف داشت. معاونت سینمایی معتقد بود که حوزه هنری هم باید مانند بقیه مقررات را رعایت کند. ضمن اینکه حوزه هنری همه سینماها را تا قبل سال ۱۳۷۰ در اختیار گرفته بود. در پایان سال ۷۲ ناخودآگاه حوزه هنری به معاونت سینمایی نزدیک شد و اختلاف دیدگاه‌ها به نسبت قبل بسیار کمرنگ شده بود.

اربابی ادامه داد: در سال ۱۳۷۲ مدرسه کارگاهی فیلمنامه‌نویسی حوزه هنری راه افتاد. در نگاه این مدرسه فیلمنامه مهم بود و باید برایش سرمایه‌گذاری می‌کرد. فیلمسازان اگر با هم کار کنند، در سرنوشت فیلمنامه موثر است و در نهایت سینما با مردم معنا پیدا می‌کند. در این مدرسه نزدیک به ۷۰ نفر از فیلمسازان، نویسندگان و کسانی که در سینما بودند، در این مدرسه حضور پیدا کردند از جمله مرتضی پورصمدی، فریدون جیرانی و …. شاید تنها فیلمسازان برجسته‌ای که در مدرسه حضور نداشتند، بهرام بیضایی، مسعود کیمیایی و رخشان بنی‌اعتماد بودند. در آن فضا ضمن صحبت کردن درباره فیلمنامه، خود جمع حاضر محصول فضای اجتماعی پیرامون بودند که نگرانی‌شان کار نکردن فیلمسازان بود.

سینماگرانی که با تنور داغ انتخابات ۷۶ همراه شدند

وی تأکید کرد: بعد از رسیدن به سال ۱۳۷۶ و زمانی که تنور انتخابات داغ بود افراد جمع مدرسه فیلمنامه‌نویسی تصمیم گرفتند در اتفاقاتی که قرار بود، رخ دهد، سهیم شوند تا بتوانند وضعیت موجود را تغییر دهند. بر خلاف نظر آقای داوودی من معتقدم بخش زیادی از فیلمسازان ما نگاه سیاسی داشتند. این شرایط باعث شد بیانیه معروف فیلمسازان بیرون بیاید. بله ۲ دسته وجود داشت اما نسبت این ۲ دسته با کل سینما ۵۰-۵۰ نبود بلکه ۱۰ به ۹۰ بود. در اینجا شکل به سیاست آمدن فیلمسازان، معنا پیدا می‌کند.

در ادامه اکبر حر به عنوان یکی از سینماگران پیشکسوت که در جمع مخاطبان نشست حضور داشت، عنوان کرد: ما سینمای بعد از انقلاب را فقط مدیون شخص امام خمینی (ره) و جمله معروف‌شان هستیم که فرمودند: «ما با سینما مخالف نیستیم ما با فحشا مخالفیم.» در روند انقلاب ۲ نماد فرهنگی و اقتصادی یعنی بانک‌ها و سینماها مورد آتش‌سوزی قرار گرفت. ما زمانی در سینما دچار مشکل شدیم که فتوای امام (ره) را کنار گذاشتیم و به سراغ فیلم‌هایی رفتیم که مصداق تهاجم فرهنگی بودند.

داوودی در این میان گفت: در صحبتی که من کردم ۲ جریان فکری ابتدای انقلاب بود، یکی به دنبال حذف کلی سینما بود و دیگری قصد نگه داشتن سینما را داشت. صحبتی که امام (ره) در بهشت زهرا (س) انجام داد، کدی شد که بتوانند با آن سینما را نگه دارند اما سینما را افراد نگه داشتند و فقط یک حرف آن را سرپا نگه نداشت. سینما با آقای بهشتی به ویژه که آقای انوار موقعیت اجرایی داشت نه تالیفی و فکری، یک دوران کودکستان، دبستان، دبیرستان و ورود به دانشگاه را طی کرد.

وی افزود: عملاً شرایط سینما در آن سال‌ها مانند کسی بود که وارد کودکستان می‌شود اما پس از گذشت سال‌ها که عنصر سینما رشد کرد و به تعبیری چموش شد، مساله جدی برای خود سینماگران و کسانی که می‌خواستند آن را تحت سیطره خود دربیاورند، ایجاد کرد. جریان فکری آن دوره، سینما را به صورت انحصاری در خدمت ایدئولوژی می‌خواست. تفکرات سینمای دهه شصت، ۲ وجهی بود در کنار دیکتاتوری موجود در برخی مدیران، تفکر سازنده‌ای هم وجود داشت که سینمای ایران، وجودش را به آن مرهون است.

ورود گروه‌های مذهبی به سینمای ایران

فریدون جیرانی با اشاره به اینکه اکبر حر به جریان معتقد به سینمای اسلامی تعلق دارد، عنوان کرد: تا قبل از صحبت امام خمینی (ره) در بهشت زهرا (س) در محافل مذهبی رادیو، سینما و تلویزیون حرام بود. یعنی به سینما نمی‌رفتند، در رادیو فقط اخبار گوش می‌دادند و تلویزیون زمان شاه را هم تماشا نمی‌کردند. واژه سینمای اسلامی از ابتدای انقلاب به وجود آمد اما شناختی نسبت به آن وجود نداشت و عده‌ای که مخالف بودند نمی‌دانستند با آن، چه کنند. بخشی که مخالف سینما بود تا قبل از انقلاب و در محافل مذهبی سینما را می‌زد. در میان گروه‌های مذهبی هم غیر از فداییان اسلام که درباره سینمای مستند نظر داده بودند، هیچ گروه مذهبی درباره سینما نظر نداده بودند. به همین دلیل پس از صحبت امام (ره) بود که محافل مذهبی وارد سینما شدند.

اکبر حر در پاسخ به این پرسش که جریان او و افرادی مانند جواد شمقدری از چه سالی وارد میدان سینما شدند، عنوان کرد: از سال ۵۹ که جزو انجمن اسلامی دانشگاه بودیم وارد سینما شدیم.

زمانی که فارابی امکانات می‌داد و مخاطب مهم نبود!

ابوالحسن داوودی با پیگیری ادامه مباحث خود، ضمن اشاره به اینکه یکسری فیلم‌ها در دوران کودکستانی سینمای ایران ساخته شده است، تاکید کرد: در آن مقطع خود فارابی همه امکانات را می‌داد و بخش سرمایه‌گذاری خصوصی و مخاطب اصلاً مطرح نبود، یعنی سینما در یک شکل و تصویر دیگری زاده شد. در این دوره و به‌دلیل شکل تفکر حاکم بر سینما، سینمای ایران نتوانست با تمام حمایت‌ها به جز فیلم‌های معدودی مانند «بازمانده» که ویژگی‌های خود را داشتند، با مخاطب ارتباط بگیرد.

در همه دوران‌های سینما، عده‌ای حذف شده‌اند

داوودی در پاسخ به این پرسش قادری که آیا فکر نمی‌کنید که مشکل مدیریت دهه ۶۰ همین ایراد را داشت و آن زمان هم آقایان بهشتی و انوار به دنبال حذف برخی جریان‌ها بودند، گفت: در همه دوران‌ها عده‌ای حذف شدند، در دوره اصطلاحات هم همینطور. امروز اما میزان حذف‌شدگان سینما از همه دوره‌ها بیشتر است. شرایطی که در مدیریت الان وجود دارد، میزان حذف‌شدگی را از همه دوره‌های بعد انقلاب بیشتر و وحشتناک‌تر کرده است.

اختلافات امروز سینما، واقعاً اختلاف است!

شفق در ادامه با اشاره به اینکه اختلافاتی که در حال حاضر در سینما به وجود می‌آید، جدی جدی اختلاف است، بیان کرد: آن زمان حتی در سال ۷۶ اختلاف به معنای واقعی نبود. چراکه همه می‌خواستند کمک کنند سینما پا بگیرد نه اینکه پای آن را بکشنند. من زمانی انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس را تشکیل دادم که احساس کردم سینمای دفاع مقدس متولی ندارد. البته خیلی‌ها دوست داشتند کمک کنند. ما در آغاز فعالیت سالی ۲ تا ۳ فیلم ساختیم و بعد در یک سال هم تجربه ۲۲ فیلم را داشتیم. به طور متوسط ۳۰ درصد فیلم‌ها در سال برای دفاع مقدس و از حمایت‌های دولت برخوردار بود. ناگفته نماند که ما کلی امکانات رایگان در اختیار سینماگران قرار می‌دادیم. جلسه‌ای را با آقای لاریجانی داشتیم که پیشنهاد کردم حق رایت فیلم‌های دفاع مقدس را خریداری کنند. مثلاً به دنبال آن بودیم که فیلم «بوی پیراهن یوسف» با پیش‌خرید تلویزیون شکل بگیرد چون اثر خوبی بود.

وی یادآور شد: در این دوره ۸۲ فیلم ساخته شد و بیشتر آثار خوب دفاع مقدس از سال ۶۹ تا ۷۵ ساخته شد. من سینما را به صورت آکادمیک دنبال و احساس می‌کردم وضعیت سینما فاجعه است. در دهه ۶۰ دولت به سینما سوبسید می‌داد اما از ۷۴ یا ۷۵ بحث کمبود بودجه مطرح شد و اینکه بخش خصوصی باید شکل بگیرد. ما هم دوست داشتیم سینما خصوصی باشد.

از ۴۸۰ سالن سینما به ۱۸۰ سالن رسیدیم!

شفق افزود: آن زمان که آقای حیدریان مدیرکل نظارت بود، می‌گفت شما یک بار شرکت را تایید می‌کنید پس لزومی ندارد شرکت برای پروانه فیلمسازی‌اش اقدام کند و این مسئولیت برعهده تهیه‌کننده است. اتفاق ناگواری که در سینمای ایران رخ داد مصادره سینماها بود. طی این اتفاق بخشی از سینماها به داروخانه، انباری، دفتر فلان‌آقا و … تبدیل شدند و یکباره برای جمعیت ۳۶ میلیونی از تعداد ۴۸۰ سالن سینما به ۱۸۰ سالن رسیدیم! بعد از این اتفاق من سال ۷۷ دیگر نمی‌توانستم در انجمن بمانم چراکه مشکل اصلی، دیگر تولید نبود. ما نزدیک به پانصد نفر فیلمساز داشتیم که توانایی کار داشتند اما ۱۰ تا ۱۵ سالن بیشتر موجود نبود و مابقی آثار می‌سوختند. در حقیقت آن زمان ۳ تا ۴ فیلم پرفروش داشتیم و بقیه آثار در اکران ورشکست می‌شدند.

شفق با اشاره به اینکه بعد از این اتفاق فیلم‌ها شروع به قشری‌گری و حرکت بر اساس سلیقه عام کردند، تصریح کرد: البته من مخالف این اتفاق نبودم و در دوره اصطلاحات طرح پردیس‌های سینمایی را دادیم. آن زمان با آقای داوودی و مرحوم داد مباحث مختلفی را مطرح کردیم و جلسات متعددی گذاشتیم. حتی به مرحوم داد پیشنهاد دادیم که عضو هیات مدیره انجمن شود و ما هم با خانه سینما تعامل کنیم. در این میان چه کسانی مخالفت کردند؟ خانه سینما، حوزه هنری، اتحادیه تهیه‌کنندگان و…. دلیلشان هم این بود که قدرت ما افزایش پیدا می‌کند. درحالی که من در طرح پیشنهادی گفته بودم که یک سالن برای من نباشد. در این میان شاید بتوان گفت از کارگردان و فیلمبردار تا تدوینگر، موسیقیدان و نویسنده‌ای که کار بزرگ کرده است، با ما مشکل داشتند.

وی ادامه داد: در این مسیر وزیر ارشاد، وزیر مسکن و آقای حیدریان همراه بودند. یکبار هم از غلامرضا موسوی پرسیدم که چرا با ساخت سالن سینما مخالفت کرد، گفت ما مخالفت نداشتیم اما انگار چون شخص من دنبال این قضیه بودم، مخالفت کردند. من اعتقاد دارم که سینماگران و فرهنگیان از سیاستمداران محترم‌تر و قوی‌تر هستند. یک سینماگر باید به سیاستمدار بگوید که پایش را کجا بگذارد و فرهنگ فراتر از سیاست است. باید به این مساله توجه کنیم هنرمند، هنرمند است و کسی حق ندارد بالای سرش باشد و بگوید این کار را بکند یا نه.

شفق در پاسخ به این پرسش قادری که آیا برای قدرتمند شدن سینماگران پیشنهاد ساخت سالن سینما داده است، تصریح کرد: بله. ما به تلویزیون هم پیشنهاد دادیم که برای سینما و ورزش برنامه زنده پخش کند و برنامه «سینما دو هزار» در شبکه پنج و بعد برنامه «نود» در شبکه سه بر این اساس شکل گرفت. بعد هم که برنامه «هفت» ساخته شد که علاقه‌مند بودیم به صورت زنده پخش شود چراکه سینما زنده باشد، جامعه زنده است.

«بوی پیراهن یوسف» چرا مورد بی‌مهری قرار گرفت

وی در جواب به سوال فریدون جیرانی مبنی بر اینکه در آن زمان که مسئولیت داشته است، «بوی پیراهن یوسف» مورد بی‌مهری مدیران قرار گرفت و درجه ب به آن دادند. چرا این اتفاق افتاد؟ اظهار کرد: قبل از این فیلم، ما دو سه تا مشکل عدیده سر آثار دفاع مقدس داشتیم که من به شورای عالی انقلاب فرهنگی رفتم و گفتم ما در ادامه نمی‌توانیم قوی عمل کنیم چون هر لحظه می‌گویید قهرمان قصه را عوض کنیم و یا از بازیگر ستاره استفاده نکنیم! برای اولین بار در فیلم «بوی پیراهن یوسف» با بازی نیکی کریمی و علی نصیریان برخی معیارها تغییر کرد. من خودم زمانی که با علی نصیریان صحبت کردم، می‌گفت بهترین بازی تاریخ سینمای من، این اثر بود اما در جشنواره آن سال به ایشان جایزه ندادند. ما تمام تلاشمان این بود که بازیگران ستاره بتوانند در فیلم‌های سینمایی دفاع مقدس بازی کنند.

جیرانی اما تاکید کرد: این نکته شما درست است. ناگفته نماند که هم «بوی پیراهن یوسف» و هم «برج مینو» مورد بی‌مهری قرار گرفتند و آقای ضرغامی درجه ب به آن‌ها داد چراکه قهرمان هر ۲ زن و نیکی کریمی بود.

ابوالحسن داوودی در ادامه اظهار کرد: صحبت‌های آقای شفق حاصل شرایط فکری در آن دوره به ویژه از دهه ۷۰ مشخصاً از ۷۲ به بعد بود که سینما از مرحله کودکستانی و دبستانی خارج و وارد جایی شد که بخش خصوصی به آن ورود کرد. من خیلی موافق تعبیری که ایشان درباره گران کردن سینما به کار برد، نیستم. درست است که سینما کمک‌های سوبسیدی کمتری دریافت کرد اما گران نشد. اتفاقاً بعداً در دورانی گران شد که عملاً مدیران فرهنگی خواستند قدرت سینما را در انحصار بگیرند و چون نمی‌توانستند و عملاً سینما گسترش پیدا کرده و توانسته بود با مخاطب ارتباط بگیرد به ویژه بخش فرهنگی سینما که صاحب عقیده بود، سعی کردند از طریق نهاد و وارد شدن سرمایه‌های دولتی که وابسته به نهادهای مختلف بود، شرایطی را به صورت تدریجی بدون اینکه مشخص باشد، وارد سینما کنند که آن تبدیل شد به قراردادهایی که اول هم در عرصه بازیگران ستاره‌ها بروز کرد.

وی ادامه داد: یعنی در آن دوران عملاً تسویه‌ای در سینما اتفاق افتاد، یعنی اگر من به عنوان کارگردان و تهیه‌کننده فیلم «جیب‌برها به بهشت نمی‌روند» و یا «بوی خوش زندگی» را ساختم از آن دوران به بعد دیگر این امکان برایم مهیا نبود و باید سراغ سرمایه‌گذار می‌رفتم که آن هم به دلیل گران شدن سینما شرایط خود را داشت. در حقیقت سرمایه بخش خصوصی به راحتی نمی‌توانست وارد سینما شود و آن را اداره کند. اینگونه سینما خود به خود رانده می‌شد به طرف بخشی که می‌توانستند فیلم‌های کلان با سرمایه کلان تولید کنند. این سرمایه کلان باعث گران شدن سینما شد و آن را از دسترس کسانی که می‌خواستند تولید کنند، خارج می‌کرد.

این فیلمساز در پاسخ به مخالفت خانه سینما با سالن‌سازی که از سوی ناصر شفق مطرح شد هم گفت: من در آن دوران در خانه سینما حضور داشتم. این بحث ربطی به خانه سینما نداشت. ساختار خانه سینما، ساختاری نبود که با چنین جریانی موافقت یا مخالفت کند. اصولاً سینما از سال ۷۲ به بعد که وارد مرحله توجه به بخش خصوصی شد تبدیل به سینمای گنجشک روزی شد به جای آنکه صنعتی، خودکفا شود. یکی از مواردی که بعد از رفتن مرحوم داد به معاونت سینمایی تاکید کردیم، رسیدن به یک نظام سینمایی بود. ناگفته نماند که خانه سینما و وزارت ارشاد آن زمان بیشترین و ارگانیک ترین ارتباط را با هم داشتند. تعریف اولیه این بود که مسئولیت به جریان فیلمسازی سپرده شود و نظارت دلسوزانه اولیه که گاهی مواقع دیکاتوری می‌شد و گاهی کمک می‌کرد، به سینماگر داده شود.

داوودی در جواب به این سوال قادری که چرا گفته می‌شود سال ۸۰ سینما به لحاظ اقتصادی شکست خورد؟ مطرح کرد: مساله این بود که جریان تولید فیلم نتوانسته بودند این ارتباط را با جریان سرمایه‌داری که از بیرون سینما وارد می‌شد، درک کنند. جریان سرمایه‌گذاری به آن شکل وارد نشده بود و سینماگران نسبت به عناصری مانند این موضوع بدبین بودند یعنی تصور می‌کردند یک نفر سفره‌ای پهن کرده و می‌خواهد همه چیز را به انحصار دربیاورد. این مساله از هر ۲ طرف مقاومت ایجاد می‌کرد.

خانه سینما از ابتدا به‌صورت معکوس بنا شد!

وی ادامه داد: ما در همان دوره‌ای که در خانه سینما بودیم برای ایجاد تفکر سینمای صنعتی و سینمایی که به جای متکی به تک محصولی، کمپانی شکل بدهد، گروهی را جمع کردیم و سینماگستر را به تعبیر کمپانی شکل دادیم تا در عرصه سینماداری، تولید، آموزش و به روز کردن سینما کمک کند اما مقاومت‌هایی از همه جوانب بود. اولین جریانی که مخالفت کرد جریان محافظه‌کاری سرمایه‌دار سینما بود، کسانی که از قبل از انقلاب تک به تک پول می‌گذاشتند و فیلم‌فارسی را تقلید می‌کردند. مشکلشان این بود که این جریان می‌تواند عرصه آنها را تنگ کند چون به مخاطب توجه دارد. بلافاصله جریان دولتی هم احساس کرد عوامل کنترل‌کننده از دست آنها خارج می‌شود، منظور عوامل نظارت و هدایتی است که برای خود تعریف کرده بودند. بنابراین جریان دولتی هم به صف مخالفان جدی درآمد و یک سال بعد سینماگستر منحل شد. من از خانه سینما دفاع نمی‌کنم چراکه از ابتدا به صورت معکوس بناگذاری شده و سیستم صنفی معیوب و هرمی بود. این اشکال هنوز وجود دارد و باعث می‌شود هر نوع تنوع و استقلال در خانه سینما با مشکل مواجه کند.

قادری ادامه داد: به نظر می‌رسد در این دوران بیشتر از اینکه سینما برای مخاطبش بجنگد چه از طریق ایجاد کمپانی و یا تولید محصولات مشخص، مدام گروه‌های مختلف در سینما بر سر منافع خود دعوا می‌کردند.

جیرانی در ادامه نشست درباره توجه به مخاطب در دهه ۶۰ عنوان کرد: فیلم‌های «سناتور» در سال ۶۳، «گل‌های داوودی» در سال ۶۴، «گمشده» در سال ۶۵، «دبیرستان» در سال ۶۶، «زیر بام‌های شهر» در سال ۶۷ و «در آرزوی ازدواج» در سال ۶۹ که سناریست آن‌ها من بودم همگی جزو فیلم‌های پرفروش دهه ۶۰ بودند. پس تماشاگر و فروش در دهه ۶۰ بوده است. آن چیزی که انوار و بهشتی مخالفت می‌کردند بازگشت به جریان قبل از انقلاب بود. این ۲ نفر با همه مخالف نبودند بلکه مخالف نسل میانه بودند. حذف در اینجا صورت می‌گیرد. بازیگران حذف شدند برای اینکه فضای جامعه ۵۷ ایدئولوژیک بود. همه دانشجویان دانشکده و آدم‌هایی که در نهادهای حکومتی بودند مخالف محمدعلی فردین و بهروز وثوقی بودند.

وقتی فردین به انجمن سینمای انقلاب رفت

شفق درباره این موضوع گفت: محمدعلی فردین زمانی که ما انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس را داشتیم، به انجمن آمد. آن زمان سینما جمهوری را با علی حاتمی داشت. ما فردین را با کشتی و قهرمان جهان بودنش می‌شناختیم. چهره‌ها را دوست داشتیم منتهی دوران فطرتی به وجود آمده بود. آقایان جیرانی جزو روشنفکران سینما و آن را بلد است اما بعد از جنگ برخی‌ها می‌خواستند به سینما وصل شوند یعنی یک فیلم تولید و بعد به سینما راه پیدا کنند.

در ادامه نشست جیرانی در پاسخ به پرسش قادری مبنی بر اینکه چرا افرادی همچون رسول صدرعاملی بعد از دهه ۶۰ و تا مدتی حذف شدند و یا فیلم ضعیف ساختند، گفت: رسول صدرعاملی بعد از «گل‌های داوودی»، «پاییزان» را ساخت. فیلمسازانی که مدنظر دارید، فیلم ضعیف نساختند. صباغ زاده خواست فیلم بهتری بسازد اما «خانه خلوت» را ساخت چراکه درجه بندی آمده بود و می‌خواست خود را با آن تطبیق دهد و درجه الف هم گرفت. ایشان سازنده «سناتور» و «گمشده» است اما می‌گوید اینها فیلم‌های بد من و بقیه آثارم خوب هستند.

وی ادامه داد: فیلمسازان تغییر مسیر دادند برای اینکه از سال ۶۶ به بعد کیفیت در مقابل کمیت قرار گرفت. درجه‌بندی کیفیت را بالا برد و کمیت را پایین آورد. وقتی کیفیت بالا رفت، بسیاری از فیلمسازانی که قبلاً سینمای عامه‌پسند و جریان اصلی کار می‌کردند، سعی کردند کار متفاوت بسازند حتی از طریق وزارت ارشاد به آقای خاچیکیان هم متاسفانه پیشنهاد دادند «چاوش» را بسازد که اشتباه بزرگی بود. دوستان می‌خواستند فضای سینما عوض شود و اگر قرار است اثر اکشن و مطلوب ساخته شود، مثل «کانی‌مانگا» باشد. به اعتقاد من این اثر از «عقاب‌ها» به لحاظ ساختار، کارگردانی و قصه پردازی بهتر است. با اکشن مخالف نبودند. همان زمان «دبیرستان» هم اکشن داشت و درجه ب گرفت و مورد تایید واقع شد.

انوار و بهشتی، فیلم‌فارسی را با «داستان» اشتباه گرفتند

جیرانی تاکید کرد: این جریان فیلم‌فارسی بود که باید حذف می‌شد. اشتباه این بود که تفکر فیلم‌فارسی را با داستان اشتباه گرفتند. اشتباه انوار و بهشتی این بود که تفکر فیلم‌فارسی ساختار تولید بود. اگر یک داستان جذابیت‌هایی داشت، مخالفت و فکر می‌کردند فیلم‌فارسی است. نمایندگانی که «تاراج» و «زینال بندری» را می‌ساختند، از گرفتن «زینال بندری» می‌ترسیدند. نگرانی در جامعه بود و روشنفکری دینی اگر مدیریت سینما را در دهه ۶۰ قبول نمی‌کرد، سینما به اینجا نمی‌رسید چراکه جریانی می‌خواست سینما را ایدئولوژیک کند. روشنفکری دینی ایدئولوژیک نبود علت اینکه سینمای دهه ۶۰ شکل گرفت برای اینکه مدیریت ایدئولوژیک نبود. فراموش نکنیم که روشنفکری دینی در آخر دهه ۶۰، چپ در دنیا فروریخت و تمام چپ‌های داخل دچار تغییر شده بودند. دوره دوم سینمای مهرجویی که با «هامون» و با «نمادگرا» خارج می‌شود به دلیل فرو ریختن چپ است.

مثل کرگدن پوست کلفت شدیم!

داوودی در جواب به این سوال قادری که آیا شرایط کاری‌اش بعد از موفقیت فیلم «نان، عشق، موتور ۱۰۰۰» بهتر شد یا نه، مطرح کرد: به هر حال بی تاثیر نبود. بعد از آن من فیلم‌های مورد علاقه خود را توانستم، بسازم مثل «تقاطع» و «رخ دیوانه» و «زادبوم» که این اثر برای من بسیار مهم بود، سه سال تولیدش طول کشید اما رفتار سیاسی با آن شد. ما بعد از هر فیلم مانند کرگدن یک لایه پوست روی پوستمان اضافه و شرایط سخت‌تر شد.

وی تاکید کرد: امروز اما با همان پوست کرگدنی هم کار کردن امکانپذیر نیست! چراکه تعریفی که دوستان در مدیریت فعلی برای سینما قائل هستند، سخیف شده است. اینکه به‌واسطه دو سه پروژه سینمای ایران را مهار کنیم و بقیه را رها کنیم، منجر به رونق سینما نمی‌شود. این نگاه وقتی وارد سینما می‌شود برای من سینماگر غیرقابل درک می‌شود که باید چه تولید کنم که هم ارزش داشته باشد، هم با مخاطب ارتباط برقرار کند.

هر جا سیاست کم آورده، به سینما فشار آورده است!

محمود اربابی هم در پایان سخنان خود گفت: سینمای ایران مسیر خودشان را به شکلی که توانایی داشته است و شرایط به آن اجازه می‌دهد، ادامه داده و در این مسیر بعضاً موفق هم بوده است اما متاسفانه هر جا سیاست در مدیریت فرهنگی کم آورده، به سینما فشار وارد کرده است.

شفق نیز در پایان مطرح کرد: از تک تک عوامل سینما به عنوان عنصر فکری و جنبی که تلاش می‌کنند آن را زنده نگه دارند که قطعاً زنده هم خواهد ماند، باید تشکر کنیم. این اواخر که وضعیت معیشت برای مردم وحشتناک سخت شده است، برای اهالی موسیقی، سینما و تئاتر بسیار سخت‌تر شده است و در این شرایط باید کنار مردم بایستیم.

شب سوم و آخر از سلسله نشست‌های تخصصی با عنوان «بر سینمای ایران چه گذشت» امشب ۱۵ آبان ماه ساعت ۱۷ تا ۲۰ با حضور فریدون جیرانی، جواد شمقدری، علیرضا رییسیان، سیدمحمد حسینی و سیدضیا هاشمی برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- وداع با هنرمند با شکوه

مراسم وداع با پیکر آتیلا پسیانی بازیگر مطرح سینما، تئاتر و تلویزیون ایران، صبح امروز پنجشنبه ۲۰ مهر در تالار وحدت برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، امروز پنجشنبه ۲۰ مهر، تالار وحدت و خیابان شهریار حال و هوای دیگری دارد. امروز این فضای فرهنگی و هنری غمگین است و غم خود را در چهره‌های هنرمندان و افرادی که به این فضا آمده‌اند، نمایان کرده است.

امروز ۲۰ مهر ۱۴۰۲، چهره‌هایی که در تالار وحدت حضور پیدا کرده‌اند برای تماشای اثری هنری به این مکان نیامده‌اند، بلکه امروز تماشاگر آخرین حضور یک چهره هستند؛ چهره‌ای که هیچ‌گاه فراموش نخواهد شد.

بسیاری از حاضران در تالار وحدت، خیابان شهریار و به طور کلی پهنه رودکی، بارها و بارها به تماشای نقش‌آفرینی‌های آتیلا پسیانی نشسته‌اند ولی این بار قرار است آخرین حضور آتیلا را ببینند زیرا آتیلا پسیانی دیگر به تالار وحدت، تئاتر شهر، تماشاخانه ایرانشهر، تالار مولوی و هیچ سالن تئاتری یا لوکیشن سینمایی قدم نخواهد گذاشت.

اینجا همه غمگینند و دل‌خون، زیرا دل‌کندن و وداع با آتیلا پسیانی کار آسانی نیست.

اینجا کسی باور ندارد که آتیلا پسیانی دیگر روی صحنه تئاتر حضور پیدا نمی‌کند، دیگر جلوی دوربین فیلم و سریال قرار نمی‌گیرد.

اینجا همه در شوک هستند حتی با وجود اینکه از ۱۴ مهر خبر وداع را شنیده بودند، این را می‌توان در چهره تک تک افراد، از خانواده و دوستان گرفته تا هنرمندان و مخاطبان و افراد مختلف دید.

همه آمده‌اند، آتیلا پسیانی نیز هست اما سکوت کرده و این سکوت تحمل‌کردنی نیست، اشک درمی‌آورد.

چه روز سختی است، امروز، پنجشنبه ۲۰ مهر و چه فضای سنگینی دارد اینجا، تالار وحدت، پهنه رودکی.

چه سخت است که باید در این وداع سخن گفت زیرا وداع با آتیلا پسیانی کار راحتی نیست اما چه می‌شود کرد؟

بر پهنه رودکی موسیقی نمایش «دیابولیک رومئو و ژولیت» با آهنگسازی بامداد افشار که توسط آتیلا پسیانی در تماشاخانه ایرانشهر اجرا شد، این بار برای وداع با آتیلا پخش می شود.

با قرائت آیاتی چند از کلام‌الله مجید همه آماده لحظات تلخ آخرین دیدار با هنرمند و دوست و یار فراموش‌نشدنی خود می شوند.

منوچهر شاهسواری عهده‌دار اجرای مراسم وداع با آتیلا پسیانی است.

وی دلنوشته‌ای را قرائت کرد و در ادامه گفت: به سوگ نشسته‌ایم، به سوگ آتیلا پسیانی عزیزمان نشسته‌ایم؛ کسی که جز مهر و مهربانی با خود نیاورد و هنرمندانه زیست و حال در آرامش به خانه ابدی می‌رود.

ایرج راد رئیس هیات مدیره خانه تئاتر نیز در حالی که متاثر بود روی صحنه در نظر گرفته حضور پیدا کرد و گفت: ما در اینجا جمع شدیم عزیزی را بدرقه کنیم و سپاسگزار خدمات فرهنگی او باشیم. آتیلا فرزند تئاتر بود و در تئاتر به دنیا آمد. آتیلا همواره با مادرش جمیله شیخی چه در صحنه تئاتر چه در پشت صحنه حضور داشت و با جوهر تئاتر آشنا شد. شناختی از تئاتر پیدا کرد که کمتر کسی به این شناخت از اجرای تئاتر و هنرمندان تئاتر رسیده است.

وی یادآور شد: تاثیرات کارگاه نمایش و اجرای تئاترهای تجربی خارجی او را به سمت تئاتر تجربی رهنمون ساخت و در این زمینه تلاش کرد. آتیلا با تاسیس گروه «بازی» کارهای تاثیرگذار بسیاری انجام داد.

راد بر حضور تاثیرگذار آتیلا پسیانی در سینما و تلویزیون، تاکید کرد و گفت: آتیلا در عمر کوتاه ۶۶ ساله خود مدام تلاش کرد. وی عضو هیات موسس خانه تئاتر بود. در خانه سینما فعالیت صنفی کرد و در هیات مدیره خانه هنرمندان ایران حضور داشت و همواره در امور صنفی فعال بود و حمایت از جوانان تئاتری را با حضور در شورای تماشاخانه ایرانشهر انجام می‌داد.

در این لحظه بود که پیکر آتیلا پسیانی در میان اشک حاضران در جایگاه خود در مقابل تالار وحدت قرار گرفت.

سپس شاهسواری در حالی که بغض گلویش را می‌فشرد، بیانیه خانه سینما برای آتیلا پسیانی را قرائت کرد.

در بخشی از این بیانیه آمده بود: «تا سینما زنده است آتیلا پسیانی زنده است و همیشه عضو خانه سینما بوده و خواهد بود و نامش از عضویت خانه سینما خط نخواهد خورد.»

پژمان بازغی رئیس هیات مدیره انجمن بازیگران خانه سینما نیز روی صحنه رفت و گفت: برای بدرود با هنرمندی آمدیم که بر دست‌ها و دوش ما که نه بر قلب‌مان حمل می‌شود.

وی از ویژگی‌های آتیلا گفت و یادآور شد: مرگ برای کسی که با عشق زیست و زندگی کرد واژه حقیری است. رفتن او جانکاه است اما پایان خاطره‌های‌مان نیست.

رضا کیانیان دیگر هنرمند حاضر در مراسم بود که متاثر روی صحنه رفت. وی در سخنانی کوتاه بیان کرد: اگر خود آتیلا بود می‌گفت خوب باشید تا بتوانید کار کنید. ما برای کار کردن آمدیم. «پرواز را به خاطر بسپار/ پرنده رفتنی است». بله آتیلا رفت اما بسیاری از هنرمندان تاثیرگرفته از آتیلا الان روی صحنه هستند.

وی تاکید کرد: آتیلا هست زیرا میراثش باقی است و بسیار آتیلاها در میان ما هستند. ما باید کار کنیم و این را به ستاره و خسرو پسیانی و فاطمه نقوی هم می‌گویم که طبق گفته آتیلا باید کار کنیم.

در ادامه آروند دشت‌آرای نیز روی صحنه رفت و گفت: آتیلا شبیه کسی نبود و شبیه خود بود. آتیلا در تمام جزئیات رفتاری و شخصی خود اصیل بود. آتیلا پسیانی بازیگر مانند یک جعبه ابزار جادویی بود. آتیلا با اشتباه کردن بازیگری را به ما یاد داد تا از اشتباه نترسیم و جسارت داشته باشیم. آتیلای کارگردان به ما یاد داد که زبان خودمان را پیدا کنیم.

وی تاکید کرد: آتیلا لحظه لحظه خلق می‌کرد و حتی در بدترین شرایط می‌گفت حالم خوب است. ۲ هفته قبل از رفتنش این فرصت را داشتم تا او را ببینم. حتی در بستر بیماری و حالت نیمه هوشیار خود هم یگانه بود. در آن دیدار آخرینم با او گفتم تو قرار است برگردی و با هم «باغبان مرگ» را کار کنیم، در آن لحظه بود که ضربان قلبش بالا رفت.

وی یادآور شد: او با تلاش، کارگاه نمایش تئاتر شهر را شکل داد و از جوانان حمایت کرد و چیزی که به ما جوانان داد هیچ کس دیگری نداد.

دشت‌آرای تصریح کرد: آتیلا می‌گفت من نمی‌میرم زیرا اندیشه‌ام زنده است. امیدوارم ما ادامه دهنده راه و اندیشه آتیلا پسیانی باشیم.

رامبد جوان دیگر سخنران مراسم وداع با آتیلا پسیانی بود. وی صدایی ضبط شده از آتیلا پسیانی را برای حاضران پخش کرد که در آن به رامبد می‌گفت «چرا صدات خسته‌ست، خودت را اینقدر خسته نکن، دنیا ۲ روزه و آخر سر می‌ذارنمون تو یه وجب جا.»

وی سپس دلنوشته‌ای صمیمانه را برای آتیلا قرائت کرد و گفت: از بین خصلت‌های تو نترسیدن را انتخاب می‌کنم که تو داشتی و ما نداریم و مدام از همه چیز می‌ترسیم. تو با رفقای خودت کاری کردی که در مقابل تو خودمان باشیم.

جوان در حالی که بغض داشت، تاکید کرد: تا وقتی زنده‌ام در قلبم جایی زیبا با خوراکی‌های خوشمزه برای تو نگه می‌دارم تا بیایی و در آن برقصی چون زندگی با تو زیباست. مانند شعر ابراهیم منصفی که گفت «رقصم گرفته/ مثل درختکی در باد/ آنجا کسی نبود/ غیر از من و خیال و تنهایی».

سپس سحر دولت‌شاهی به عنوان نماینده خانواده پسیانی روی صحنه رفت و گفت: آتیلا بهار آمد و پاییز رفت. چه فصل‌هایی را از آن خود کردی. تو خانواده من‌ بودی و من با تو بزرگ شدم و مثل خیلی بچه‌های تئاتر و سینما رشد کردم.

وی در حالی که اشک می‌ریخت، بیان کرد: بازی؛ چه اسم قشنگی برای گروهت گذاشتی. تو با همه چیز بازی می‌کردی. بزرگترین میدان بازی تو میدان بازی رفاقت بود و همه برای تو اینجا جمع شدیم. امروز همه در بازی تو هستیم و اینجا هر کس به تنهایی بازی می‌کند و نه با دیالوگ بلکه با چشم و دل. تو چقدر خوب بلدی بازی کنی. منتظریم پرده را بالا بزنی و بازی را شروع کنیم، قول می‌دهیم موبایل‌هایمان را خاموش کنیم. جات خیلی خالیه.

وی در پایان گفت که طبق تصمیم خانواده تمامی هزینه‌های مراسم مدنظر برای آتیلا پسیانی صرف درمان چند بیمار سرطانی می‌شود.

آخرین سخنران مراسم محمد چرمشیر بود که روی صحنه رفت و در سخنانی گفت: تئاتر ایران روزهای تلخ کم نداشت ولی این تلخ‌ترین روز تئاتر ایران است.

وی تاکید کرد: هیچ کلمه‌ای غیر از عجز برای بیان اندوهم پیدا نکردم. من زخمی‌ام. تئاتر ایران خیلی به آتیلا مدیون است. آتیلا تئاتر ایران را وقتی یکی بود به تنوع دعوت کرد. این روزها سیل خاطرات به ذهن من هجوم می‌آورد و خیلی دوست داشتم یکی را می‌توانستم تصویر واقعی بدهم و با چنگ و دندان حفظش کنم ولی نمی‌شود. آتیلا بزرگ بود و به خاطر همین بزرگی شما آمده اید.

در بخش پایانی مراسم با حضور حجت‌الاسلام یاری نماز بر پیکر آتیلا پسیانی اقامه شد و در ادامه پیکر این هنرمند با نوای سنج و دمام و در میان اشک و اندوه حاضران به سمت خانه ابدی بدرقه شد.

بهمن فرمان‌آرا، فردین خلعتبری، مجتبی میرطهماسب، حسین پاکدل، عاطفه رضوی، حسین کیانی، قطب‌الدین صادقی، اصغر همت، رضا بهبودی، شهره سلطانی، رضا بابک، آزیتا حاجیان، محمود سالاری معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، کاظم نظری مدیرکل هنرهای نمایشی، مهدی افضلی مدیرعامل سابق بنیاد فرهنگی و هنری رودکی، مهدی شفیعی مدیرکل اسبق هنرهای نمایشی، شهرام کرمی کارگردان تئاتر و مدیرکل سابق هنرهای نمایشی، آناهیتا همتی. غزل شاکری، محسن امیریوسفی، لاله اسکندری، گوهر خیراندیش، پریناز ایزدبار، طناز طباطبایی، امیر جدیدی، حبیب دهقان‌نسب، حبیب اسماعیلی، ستاره اسکندری، هوتن شکیبا، حمید پورآذری، قاسم زارع، سیروس کهوری‌نژاد، حسن فتحی، احمد مسجدجامعی، الهام کردا، پانته‌آ بهرام، رضا فیاضی، سیروس همتی، اسماعیل خلج، مرضیه برومند، اسماعیل محرابی، طناز طباطبایی، کریستف رضاعی، منیژه محامدی، جمشید گرگین، مرتضی ضرابی، رامین سیاردشتی، شکرخدا گودرزی، آرش دادگر، نورالدین حیدری‌ماهر، عباس غفاری، سیدجواد طاهری مدیر مجموعه تئاتر شهر، کاوه سمندریان، فرشاد فزونی، فرهاد فزونی، الهام شعبانی، مهران رنج‌بر، مازیار لرستانی و … از هنرمندان و مدیران حاضر در مراسم وداع با آتیلا پسیانی بودند.

رسانه سینمای خانگی- هفتۀ آتیلا پسیانی در تلویزیون

شبکه نمایش بخش ثابتی از کنداکتور خود را در هفته آتی به مرور آثار زنده‌یاد آتیلا پسیانی، هنرمند مطرح کشورمان اختصاص می‌دهد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی سیما، در بخش نمایشی ساعت ۱۹ از شنبه، ۲۲ مهر تا جمعه، ۲۸ مهر فیلم‌های «کشتی آنجلیکا»، «دو فیلم با یک بلیت»، «خاکستر سبز»، «مجردها»، «غلامرضا تختی»، «سرخ پوست» و «سیانور» با هنرمایی زنده یاد آتیلا پسیانی از شبکه نمایش پخش می شود.

«کشتی آنجلیکا» به نویسندگی و کارگردانی محمد بزرگ‌ نیا محصول سال ۱۳۶۷ شنبه، ۲۲ مهر ساعت ۱۹ از شبکه نمایش سیما پخش می‌شود.

در فیلم «کشتی آنجلیکا» بازیگرانی چون عزت الله انتظامی، مهدی فتحی، مجید مظفری،آتیلا پسیانی، کتایون ریاحی و داریوش ارجمند ایفای نقش داشتند. همچنین ساخت موسیقی این فیلم بر عهده زنده یاد بابک بیات بود.

داستان این فیلم درباره کشتی آنجلیکا است که محموله آن طلا و هدایایی از طرف فردیناند، پادشاه پرتغال، برای شیوخ امارات عربی است. در جنگ کشتی‌ها به قعر آب فرو می‌رود و … .

فیلم سینمایی «دو فیلم با یک بلیت» به کارگردانی داریوش فرهنگ یکشنبه، ۲۳ مهر ساعت ۱۹ روی آنتن می رود.

 مهدی هاشمی، افسانه بایگان، سیامک اطلسی، آتیلا پسیانی، شهلا ریاحی، حسین محب اهری و فاطمه نقوی در این فیلم بازی می کنند.

داستان «دو فیلم با یک بلیت» درباره کارگردان جوان سینماست که به تازگی از آمریکا بازگشته و در تدارک تهیه فیلمی در ژانر پلیسی جنایی است. اما بازیگر اصلی فیلم سر فیلمبرداری به شدت صدمه می بیند و … .

«خاکستر سبز» فیلمی به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا ساخته سال ۱۳۷۲ است. این فیلم دوشنبه، ۲۴ مهر ساعت ۱۹ روی آنتن می‌رود.

آتیلا پسیانی، زلاتا پلشکوا، باربارا بوبولوا، اصغر نقی زاده، بسیرا مینوویچ، میلان باهول، گابریلا زوریکوا، رفیق الخوری، حسن سالیبو، ژوزف بایناک، پیتر روفوس، ایکو کرمپاسکی، ادینا بوچکیچ، دراکونا گوسوریچ و الویز یانکوویچ در این فیلم نقش آفرینی می‌کنند.

در خلاصه داستان فیلم آمده است: هادی به منظور انجام تحقیقات خود جهت فیلمسازی روانه کرواسی می‌شود. عزیز دوست هادی در جریان مسافرت او به کرواسی با در اختیار قرار دادن یک نوار کاست، یک قطعه عکس و یک نیمه پلاک از وی برای یافتن دختری به نام فاطمه کمک می‌گیرد…

فیلم سینمایی «مجردها» به کارگردانی اصغر هاشمی و تهیه‌کنندگی یدالله شهیدی سه شنبه، ۲۵ مهر ماه ساعت ۱۹ پخش می‌شود.

این اثر طنز به نویسندگی فرهاد توحیدی محصول سال ۱۳۸۳ است و محمدرضا فروتن، مریلا زارعی، مجید صالحی، الناز شاکردوست، آتیلا پسیانی و منوچهر آذری در آن نقش‌آفرینی می‌کنند.

در «مجردها» سه جوان برای رسیدن به آرزوهایشان تصمیم می‌گیرند برای کار به یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس بروند اما با دزدیده شدن پول‌هایشان، در مسیر دیگری قرار می‌گیرند…

فیلم سینمایی «غلامرضا تختی» به کارگردانی بهرام توکلی چهارشنبه، ۲۶ مهر پخش می‌شود.

داستان این فیلم با قرائت و امضای وصیت نامه و خودکشی غلامرضا تختی، پهلوان کشتی‌گیر محبوب کشور، آغاز می‌شود. سپس با رجوع به گذشته از دوران کودکی‌اش که در فقر شدید و در آلونک‌های خانی آباد جنوب تهران می‌گذراند ادامه می‌یابد…

در این فیلم سینمایی بازیگرانی چون علیرضا گودرزی، شاهرخ شهبازی، ماهور الوند، ستاره پسیانی، حمیدرضا آذرنگ، مجتبی پیرزاده، پریوش نظریه، معصومه قاسمی‌پور، بانیپال شومون، آتیلا پسیانی، محسن تختی، بهنوش طباطبایی و فرهاد آئیش به ایفای نقش پرداخته‌اند.

فیلم سینمایی «سرخ پوست» به کارگردانی نیما جاویدی پنج‌شنبه، ۲۷ مهر ساعت ۱۹ روی آنتن می رود.

داستان فیلم از این قرار است که در سال ۱۳۴۶ یک زندان قدیمی به علت مجاورت با فرودگاه در حال توسعه باید تخلیه شود، سرگرد جاهد رئیس زندان مامور تخلیه افراد است که متوجه می‌شود یکی از زندانیان به نام احمد سرخپوست در زندان قدیمی پنهان شده است.

نوید محمدزاده، پریناز ایزدیار، آتیلا پسیانی، ستاره پسیانی، حبیب رضایی و مانی حقیقی از بازیگران این فیلم هستند.

فیلم سینمایی «سیانور» به کارگردانی بهروز شعیبی جمعه، ۲۸ مهر ساعت ۱۹ پخش می شود.

داستان «سیانور» در دهه ۱۳۵۰ می‌گذرد. امیر و هما عضو سازمان مجاهدین خلق پیش از انقلاب اسلامی پس از مدتی یکدیگر را می‌یابند، در حالی که یک انتخاب بیشتر ندارند.

بازیگرانی همچون مهدی‌هاشمی، هانیه توسلی، پدرام شریفی، بابک حمیدیان، حامد کمیلی، بهنوش طباطبایی، رضا مولایی و آتیلا پسیانی در این فیلم سینمایی نقش‌آفرینی کرده‌اند.

باز پخش این فیلم ها ساعت ۸ صبح و ۱۳ ظهر روز بعد از شبکه نمایش پخش می شود.

آتیلا پسیانی بازیگر پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون پس از یک دوره مبارزه با بیماری روز جمعه، ۱۴ مهر چشم از جهان فروبست و درگذشت او جامعه هنری کشور را سوگوار کرد.

رسانه سینمای خانگی- نامزدهای بخش فیلم کوتاه حافظ معرفی شدند

نامزدهای بخش بهترین فیلم کوتاه بیست و دومین جشن حافظ اعلام شدند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی جشن حافظ، نامزدهای بخش بهترین فیلم کوتاه در بیست و دومین مراسم سینمایی تلویزیونی دنیای تصویر (تندیس حافظ)، اعلام شدند.

نامزدهای بخش کوتاه عبارتند از:

«بختک» به کارگردانی بهرام رامه

«سیزده سالگی» به کارگردانی صمد علیزاده

«راه» به کارگردانی مهدی رضایی

«دو آل پا» به کارگردانی محمدرضا مرادی

«تکه‌ای از تو» به کارگردانی هادی نوری

«دو زندگی سپیده» به کارگردانی سها نیاستی

«برخورد» به کارگردانی امیرحسین محسنی

«رویای نیمه جان» به کارگردانی آرمین اعتمادی

«ماجان» به کارگردانی فردین انصاری

«پسر خورشید» به کارگردانی راد پورجبار

«نفس نکش» به کارگردانی میلاد نسیم سبحان

«گوشت تلخ» به کارگردانی فرید حاجی

«ساعت بازدید» به کارگردانی وحید صداقت

«برای بار دوم» به کارگردانی لیلا اخباری

«گربه ماهی» به کارگردانی امیرحسین مهماندوست

«رابرت» به کارگردانی محمد حقانی

«زمرد» به کارگردانی مجتبی اسماعیل‌زاده بلوچ

«لیبیدو» به کارگردانی سعید دشتی

«تنگه» به کارگردانی مقداد جلالی

حدود ۴۰۰ فیلم کوتاه از سراسر کشور متقاضی بررسی در مراسم سینمایی تلویزیونی دنیای تصویر شده‌اند.

تندیس فیلم‌کوتاه با هدف قدردانی از استعدادهای جوان، امسال به تندیس‌های مراسم سینمایی و تلویزیونی دنیای تصویر- جشن حافظ اضافه شده است.

بیست و دومین مراسم سینمایی و تلویزیونی دنیای تصویر پاییز پیش‌رو برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- «رد» در لندن دیده شد

فیلم کوتاه «رد» به کارگردانی آرین لطفعلیان در دومین حضور جهانی خود به بیست و هشتمین دوره جشنواره پورتوبلو لندن راه یافت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم کوتاه «رد» به کارگردانی آرین لطفعلیان پس از حضور در بیست و یکمین دوره جشنواره ایسکیا ایتالیا در دومین حضور جهانی خود به بیست و هشتمین دوره جشنواره پورتوبلو Portobello Film Festival لندن راه یافت.

این جشنواره از سال ۱۹۹۶ در واکنش به وضعیت رو به اضمحلال صنعت فیلم در بریتانیا ایجاد شد تا انجمنی برای فیلم‌سازان نوظهور تشکیل دهد و فیلم‌هایشان را به نمایش بگذارد.

بیست و هشتمین دوره جشنواره پورتوبلو در ماه سپتامبر آغاز و تا ۱۷ سپتامبر برابر با ۲۶ شهریور ادامه خواهد داشت.

در خلاصه داستان این فیلم کوتاه آمده است: ببین دختر، وقتی آنقدر باهوشی که المپیادی باشی، حتما می‌فهمی الان صیغه باشی خیلی بهتره تا …

عوامل «رد» عبارتند از نویسنده: رویا محقق، کارگردان: آرین لطفعلیان، بازیگران: آناهیتا اقبال‌نژاد، سارینا ترقی، یاسمن میرزایی، روژان کردنژاد و نیکا ادیبی، مدیر فیلمبرداری: بهروز بادروج، مدیر صدابرداری: فرزین زند، تدوین: محمدرضا تک‌زارع، طراحی و ترکیب صدا: محمدمهدی جواهری زاده، طراح صحنه: فائزه محمدی، طراح چهره‌پردازی: مسعود سمنانی، طراح لباس: نوشین مختارپور، طراح پوستر: میلاد زارع، دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز: مصطفی دشتی زاده، دستیار کارگردان: نادره نادری، منشی صحنه: آیدا پالیزگر، عکاس: نفیسه صالح‌آبادی، دستیار اول فیلمبردار و نورپرداز: بهتاش کمه‌زری، استدی کم: بهروز صیفی، سایر دستیاران: فردین صلاحی، اسماعیل برجلو، نیما نساجی، علی شیخی، مهدی محمدی، میلاد مرادی
دستیار صدابردار: نیما خدادی، گروه صحنه: نگار نوراد، علی علیرضایی، پدرام برزگر کرکرق، پرستو دادخواه، حمیدرضا ایمانی، دستیار گریم: فاطمه قربانی، دستیار لباس: حریر حقیقی، مدیر تولید: امیرمهدی صادقی، جانشین تولید: احمد صداقت منش، مدیر تدارکات: حمیدرضا ایمانی با تشکر از سعید صفایی، خدمات: رضا مردانلو، مسئول هنروران: مجید دهقان، هنروران: نگین گلستان، ریحانه برج‌علی‌لو، شبنم نیکوبخت، مسئول برق: کریم جهانبخش سفید کمر، سینه موبیل: سعید عابدی، پشتیبانی فنی: ۳۵ میلیمتری، حسین جلیلی، تهیه کننده: آرین لطفعلیان، رضا لطفعلیان، پخش بین‌الملل: کمپانی سینه‌راما/ نشاط باقری، محصولی از خانه هنر مولف/ استودیو مولف.

خروج از نسخه موبایل