رسانه سینمای خانگی- آنچه در روز اول جشنواره فیلم کوتاه تهران خواهید دید

این رویداد امروز پنجشنبه ۲۷ مهرماه و در اولین روز اکران فیلم‌های کوتاه راه‌یافته به بخش‌های مختلف، در پنج سالن پردیس سینمایی «ملت»، میزبان علاقه‌مندان سینمای کوتاه است.

به گزارش سینمای خانگی از ستاد خبری چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌کوتاه تهران، این رویداد امروز پنجشنبه ۲۷ مهرماه و در اولین روز اکران فیلم‌های کوتاه راه‌یافته به بخش‌های مختلف، در پنج سالن پردیس سینمایی «ملت»، میزبان علاقه‌مندان سینمای کوتاه است.

برنامه نمایش فیلم‌های داستانی مسابقه سینمای ایران
سالن شماره یک و دو در روز نخست به اکران فیلم‌های داستانی راه‌یافته به بخش مسابقه سینمای ایران اختصاص داده شده‌اند.

در سانس اول و از ساعت ۱۴ تا ۱۵:۳۰ فیلم‌های «آدلاید» به کارگردانی فرهاد غریبی، «ضلعی برای خروج» به کارگردانی احسان همتی، «یوفو» به کارگردانی سیدحمید حسینی و سیدمهدی حسینی، «ناظر» به کارگردانی ابوالفضل عزیزی و «داستان یک شب دزدی» به کارگردانی مهدی هادی‌زاده در سالن شماره یک روی پرده می‌رود.

در سانس دوم سالن شماره یک از ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰ فیلم‌های کوتاه «کوچ» به کارگردانی امید یوسفی، «روزی روزگاری سینما» به کارگردانی علیرضا شمالی، «قوتار» به کارگردانی علی علیزاده، «تکان» به کارگردانی شاهین حق‌شعار و «جاذبه غیرنیوتونی» به کارگردانی علیرضا صادقی روی پرده می‌رود.

اکران فیلم‌های داستانی بخش مسابقه ملی در سانس سوم سالن شماره یک، از ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰ با اکران «داستان اسباب‌بازی» به کارگردانی علیرضا استوار، «سربسته» به کارگردانی یاسر خیر، «دد چوپان» به کارگردانی سهیلا پورمحمدی، «اذان صبح به افق یزد» به کارگردانی «زهره صباغیان» و «زنان لجمن» به کارگردانی زیورحجتی دنبال خواهد شد.

در سانس پایانی سالن شماره یک در روز اول جشنواره هم از ساعت ۲۰:۳۰ تا ۲۲ فیلم‌های کوتاه «لاری» ساخته میثم مرادی، «دنیا منم فوعه» ساخته مصطفی آقامحمدلو، «کرم‌چاله» ساخته سیداحسان طالقانی اصفهانی، «سردست» ساخته فاطمه سادات جوادی، «اوروبروس» ساخته فرهنگ عمرانی و «صونا» ساخته زهرا ترکمنلو روی پرده می‌رود.

در سالن شماره دو و در سانس اول از ساعت ۱۴ تا ۱۵:۳۰ فیلم‌های کوتاه داستانی «تاخاریها» به کارگردانی محمد آریانیک، «گربه ماهی» به کارگردانی امیرحسین مهماندوست، «رویای نیمه‌جان» به کارگردانی آرمین اعتمادی، «مورچه» به کارگردانی فرهادی شنتیایی و «استیک» به کارگردانی کیارش دادگر اکران می‌شود.

در دومین سانس این سالن، از ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰ فیلم‌های کوتاه «پسر خورشید» ساخته راد پورجبار، «بی‌هوا» ساخته رویا پارسا، «آلفا» ساخته مسعود محمدی تاکامی و مهیار صیفوری، «خوانا بنویسید» ساخته مرتضی علیزاده و «کمپانی» ساخته ایل‌ناز خیرخواه روی پرده می‌رود.

سالن شماره دو در سانس سوم از ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰ میزبان اکران فیلم‌های کوتاه «تاکسیدرمیست» به کارگردانی بهزاد علوی و سوسن سلامت، «شریف» به کارگردانی محمد علیزاده‌فرد، «زمرد»‌به کارگردانی مجتبی اسماعیل‌زاده بلوچ، «مدیر مدرسه» به کارگردانی میکائیل دیانی و «خیال آبی» به کارگردانی الناز قنبری خواهد بود.

در آخرین سانس نمایش فیلم‌های داستانی در روز نخست جشنواره چهلم هم از ساعت ۲۰:۳۰ تا ۲۲ فیلم‌های کوتاه «بازسازی»‌ ساخته علی توکلی، «آپولو» ساخته فرزاد رنجبر، «افسانه کوه ننوک» ساخته محمدرضا مرادی، «پیله»‌ ساخته مونا فرخنده و «صوراحیل» ساخته اسماعیل عظیمی در سالن شماره دو اکران می‌شود.

برنامه نمایش فیلم‌های بخش بین‌الملل

در روز اول جشنواره چهلم، سالن شماره ۹ پردیس سینمایی «ملت» به اکران فیلم‌های راه‌یافته به بخش بین‌الملل اختصاص پیدا کرده است.

در سانس اول و از ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰ فیلم‌های «از قصد»، «برلین کوچک»، «تکثیر»، «کفاش بهشت»، «مامان»، «از طرف ما» و «سرگشتگی» روی پرده می‌رود.

در سانس دوم و از ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰ هم فیلم‌های «جهان دورریختنی»، «طعم دریا»؛ «اکنون»، «سوروایکا»، «یک روز روشن آفتابی» ‌و «میا» اکران می‌شود.

از ساعت ۲۰:۳۰ الی ۲۲ و در آخرین سانس نمایش فیلم‌های بخش بین‌الملل در روز اول جشنواره چهلم فیلم‌های کوتاه «پستچی»، «وقتی جنگ تمام می‌شود»، «همه درآخر می‌روند»، «خدایان-۱»، «مورچه»، «مارونی» و «پژواک» به نمایش درخواهد آمد.

* برنامه نمایش آثار پویانمایی مسابقه سینمای ایران

در روز نخست جشنواره چهلم، آثار پویانمایی در سانس اول سالن شماره ۱۰ روی پرده می‌روند.

در این سانس از ساعت ۱۴ تا ۱۵:۳۰ فیلم‌های پویانمایی «تبر» ساخته اسماعیل جباری، «حفره بعدی» ساخته فاطمه احمدی، «پیانو» ساخته مرجان کشانی و شهای شمسی، «جنگ و رنگ» ساخته عدنان زندی، «دژکاک» ساخته آزاد معروفی، «متورم» ساخته زهرا خورشیدی و «دنیای خاکستری خاکستری» ساخته سیدمحسن پورمحسنی شکیب»‌، به نمایش گذاشته می‌شود.

* برنامه نمایش آثار تجربی مسابقه سینمای ایران

از میان آثار تجربی راه‌یافته به چهلمین جشنواره فیلم‌کوتاه تهران هم در دومین سانس اکران سالن شماره ۱۰ از ساعت ۱۴ تا ۱۷:۳۰ فیلم‌های کوتاه «مکعب قرمز» ساخته فرهان بهپور، «آدمی» ساخته احسان میرزایی، «اشعه جاز» ساخته کیان زمانی، «اولریکا» ساخته حسن وحدانی، «آخرین برف» ساخته شایان نقیبی، «پاد بوره» ساخته محمد کچویی و «هبوب» ساخته شیوا بافهم روی پرده می‌رود.

* برنامه نمایش آثار مستند مسابقه سینمای ایران

سانس چهارم اکران در سالن شماره ۱۰ در روز اول جشنواره به اکران فیلم‌های کوتاه مستند اختصاص پیدا کرده است.

در این سانس از ساعت ۲۰:۳۰ تا ۲۲ فیلم‌های «سایه سلطان» به کارگردانی هادی شریعتی، «دارتاش» به کارگردانی خلیل صحراگرد، «من کدا هستم» به کارگردانی فرح زارع و «یک قایق روی دریا» ‌ساخته آرمان قلی‌پور دشتکی اکران می‌شود.

* برنامه اکران‌های جنبی جشنواره چهلم

در روز نخست جشنواره و در قالب ۵ سانس در سالن‌های شماره ۸ و شماره ۱۰ آثار مربوط به بخش اکران‌های جنبی به نمایش گذاشته می‌شود.

سالن شماره ۸ پردیس «ملت» از ساعت ۱۴ تا ۱۵:۳۰ در قالب اکران جنبی فیلم‌های بخش «بر بال خاطرات» میزبان اکران فیلم‌های «آقاپسری مثل من» به کارگردانی علی‌محمد قاسمی، «حیدربابا» به کارگردانی کریم عظیمی، «منطق مطلق اتفاق»‌ به کارگردانی بهرام توکلی، «مونولوگ» به کارگردانی کاوه قهرمان، «اتاقی در نیویورک»‌ به کارگردانی بنیامین هفت‌لنگ و «گورمردها» به کارگردانی علی مردمی خواهد بود.

در سانس دوم این سالن از ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰ از میان فیلم‌های بخش «کتاب و سینما» فیلم‌های «قوتار» به کارگردانی علی علیزاده، «دنیا منم فوعه» به کارگردانی مصطفی آقامحمدلو، «خودکشی به سبک نیچه» به کارگردانی پیام کردستانی، «صوراحیل»‌ به کارگردانی اسماعیل عظیمی و «ناسوخ» به کارگردانی اصغر عباسی روی پرده می‌رود.

در سومین سانس از اکران‌های جانبی در سالن شماره ۸ از ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰ فیلم‌های «سون سوز» به کارگردانی کاظم قلی‌زاده، «فیل سفید» به کارگردانی مهدی برجیان، «باشه برای فردا» به کارگردانی علی رحیمی و «به توان پنج» به کارگردانی عبداله حیدری اکران می‌شود.

آخرین سانس سالن شماره ۸ هم در قالب اکران جنبی آثار بخش «بر بال خاطرات» از ساعت ۲۰:۳۰ تا ۲۲ به اکران فیلم‌های «صیاد کوچولو» ساخته محمد عرب، «آقای س چگونه قاتل شد؟» ساخته علیرضا محمودی، «فستیوال» ساخته مهدی نادری، «دوخواهر» ساخته بیژن میرباقری، «این راه همیشه بود» ساخته مسعود امینی و «جوخه» ساخته آزاد محمدی اختصاص می‌یابد.

سالن شماره ۱۰ هم در سانس سوم نمایش خود در روز اول، از ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰ در قالب اکران جانبی فیلم‌های استعدادهای نو، میزبان اکران فیلم‌های کوتاه «رابرت» ساخته محمدجواد حقانی‌فرد، «یاشار» ساخته سینا چمنی، «لمس» ساخته بردیا دیانت، «ورزا» ساخته حمیدرضا خسروی، «پرنسس» ساخته محمدحسین عباسی و «جنگ جهانی چهارم» ساخته امیر شاملو خواهد بود.

همچنین در بخش نشست‌های تخصصی جشنواره از ساعت ۱۰ تا ۱۱، نمایش فیلم‌های کوتاه ژانر(اردوی فیلمسازی بوشهر) و ژانرهای وحشت، کمدی، جنگی و دفاع مقدس در سالن شماره ۱۲ پردیس سینمایی ملت میزبان علاقه‌مندان به سینماست.

دومین نشست تخصصی این روز از جشنواره به گفت وگوی حسن حسینی با عادل تبریزی درباره فیلم‌های کوتاه ژانر مبتنی بر آموزه‌های اردوهای فیلمسازی بوشهر از ساعت ۱۱ تا ۱۳ اختصاص دارد. همچنین کمال تبریزی از ساعت ۱۵ تا ۱۶:۳۰ در سالن ۱۲ پردیس ملت در نشست تخصصی گفت و گوی کارگردان با فیلمنامه‌نویس با محمدرضا گوهری صحبت می‌کند.

نشست‌های تخصصی گفت وگوی کارگردان با عوامل در پیش تولید یک فیلم در بخش بعدی اولین روز جشنواره از ساعت ۱۷ تا ۱۸:۳۰ با حضور کمال تبریزی و محمدرضا تخت‌کشیان ادامه می‌یابد. فیلمسازی با هوش مصنوعی با حضور علیرضا ربیع‌مقدم و فیلمسازی واقعیت مجازی تعاملی با حضور کنان سوباشی عناوین دو نشست تخصصی بین‌المللی امروز جشنواره چهلم هستند که از ساعت ۱۹ تا ۲۱ میزبان هنرجویان سینما خواهند بود.

چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۲ در حال برگزاری است.

رسانه سینمای خانگی- واکنش هنرمندان به جنایت‌‎های صهیونسیت در غزه

پس از جنایات شب گذشته رژیم صهیونیستی، تعداد زیادی از هنرمندان بمباران بیمارستان المعمدانی غزه را محکوم کرده و آن را یک نسل‌کشی ظالمانه دانستند. احسان علیخانی، روزبه بمانی، هدیه تهرانی، هوتن شکیبا، مژده لواسانی، هومن حاجی عبداللهی حسین سلیمانی و فرزاد حسنی از جمله هنرمندان و چهره‌هایی هستند که به این اتفاق تلخ و هولناک واکنش نشان دادند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، شب گذشته یکی از فجیع‌ترین جنایات رژیم غاصب صهیونیستی رقم خورد و این رژیم جنایتکار در اقدامی وحشیانه با حمله به بیمارستان المعمدانی غزه بیش از هزار شهید و مجروح به جا گذاشت.

هنرمندان سینما و تلویزیون و موسیقی همگام با دیگر اقشار مردم این جنایات را محکوم کردند.

فرزاد حسنی به بمباران بیمارستان غزه توسط اسرائیل واکنش نشان داد و نوشت: هر کسی در مورد جنایت‌کار بودن اسرائیل اگر و امایی بیاورد، باید دهانش را جِر داد. اسرائیل شر مطلق است.

هدیه تهرانی نیز با انتشار یک ویدئو به حمله بیمارستان المعمدانی غزه واکنش نشان داد.

احسان علیخانی در واکنش به این جنایت نوشت: حمله موشکی به بیمارستان که تنها پناه بیمار، زخمی، زنان و کودکان است. این یک فاجعه است، برای انسان، برای انسانیت، برای تمدن بشر، برای تمام ادعاهای توخالی جهان، برای تمام صورت‌های نقاب زده با لبخند که فریاد انسانیت و عدالت سر می دهند. تنها قربانی سیاست کثیف مردم بی گناهند. 

روزبه بمانی با جمله «نفرین به جنگ» به این حادثه واکنش نشان داد. 

مجید واشقانی نیز نوشت: دیگر باید به انسان بودن تسلیت گفت. 

داریوش فرضیایی نیز این گونه نوشت: کودکان مظلوم‌ترین قربانیان هر جنگی هستند. در همه ادیان الهی خواست و اراده خداوند نوزادان را نصیب والدین می‌کند. نوزاد در جنگ ها به جرم کودک دشمن بودن بیشترین آسیب‌ها را می‌بیند. نفرین به جنگ.

علیرضا خمسه بازیگر سینما تئاتر و تلویزیون کشورمان ـ با انتشار تصویری تلخ از کودک بی‌جان در دستان پدرش به کشتار کودکان فلسطینی واکنش نشاده داد و نوشت: «گاهی کلمات درد دارد اما صدا ندارد کشتن ده‌ها کودک بیگناه جنایت فوق بشری است.»

ملیکا زارعی مجری برنامه‌های کودک و نوجوان ـ نوشت‌: «این روزها روز کودک است و بیشتر بچه‌ها در جشن و شادی و … من هم به سبب حرفه‌ای که دارم در معاشرت با بچه‌ها باید در این شادی سهیم باشم اما… مگر می‌شود تصاویر دردناک کودکان بی‌گناه و معصوم غزه از جلوی چشمانم محو بشود!؟ تصویر زجه‌های پدران و مادران داغ‌دیده‌ای که معلوم نیست، ‌ آیا فردا را خواهند دید … همه این تصاویر خواب را از چشمانم ربوده، تنها آرزوی روزی رو دارم که صدای شادی کودکان بی‌گناه تمام دنیا رو پر کنه. یاد همه کودکان عزیز و بی‌گناه که این روزها در خون غلتیدن گرامی…»‌

حسن روح‌الامین نقاش ایرانی با بازنشر تابلوی مرگ گنجشک نسبت به جنایت بیمارستان المعمدانی غزه و حملات رژیم صهیونیستی واکنش نشان داد.

حسین فرح بخش تهیه‌کننده سینما ـ با انتشار تصویری تلخ از دو کودک فلسطینی در کنار آوار خانه‌هایشان نسبت به حملات رژیم صهیونیستی واکنش نشان داده است.

محمد بحرانی صداپیشه و بازیگر ـنیز با هشتک #مرگ_بر_جنگ در واکنش به حملات رژیم صهیونیستی نوشته است: یه موقع جنگ هم قوانینی داشت. این جنگ نیست. نسل‌کشی است. بیست و چند سال است که برای بچه‌ها برنامه می‌سازم به امید بهتر شدن جهان برای آدم‌های آینده … ه. اما دیگه ناامیدم.

محمد معتمدی خواننده هم با انتشار تصویر تلخ از کشتار کودکان به بمباران بیمارستان غزه واکنش نشان داد.

گرشا رضایی خواننده پاپ هم با انتشار تصویری تلخ از کودکان آسمانی با بال فرشتگان به کشتار کودکان، با هشتک نفرین به جنگ به حملات رژیم صهیونیستی واکنش نشان داد.

روزبه بمانی هم با انتشاری تصویری از غزه به حملات رژیم صهیونیستی واکنش نشان داده است.

شهرزاد کمال‌زاده در واکنش به به حملات رژیم صهیونیستی نوشت: «شهید غسل ندارد … لعنت به شما که به بیمارستان هم رحم نکردید …»

در ادامه تصاویری از واکنش‌ها و همدردی هنرمندان به جنایات اخیر را مشاهده می‌کنید.

واکنش هوتن شکیبا

مونا کرمی بازیگر هم با هشتک غزه به حملات رژیم صهیونیستی واکنش نشان داده و نوشته: جنگ دردهای جهان را بزرگتر می‌کند.

دیبا زاهدی بازیگر با هشتک بیمارستان المعمدانی به فاجعه انسانی در غزه واکنش نشان داده است.

فرزین محدث بازیگر ایرانی هم در پی این فاجعه انسانی در غزه و بمباران بیمارستان نوشته است: انسان موجود ترسناکی است و جنایت برایش یک سرگرمی.

زیبا کرمعلی بازیگر نیز نوشت: چون خون مردم اسرائیل برای دنیا رنگین‌تر از بچه‌های فلسطینه؟

محمود بابایی تهیه‌کننده سینما در واکنش به حملات رژیم صهیونیستی نوشت: «کدام روز بیچاره‌تر از این روزگار و کدام جغرافیا غریب‌تر از فلسطین…!»

سیدمحمود رضوی نیز با انتشار تصاویری از بیمارستان المعمرانی، از قول سخنگوی امداد و نجات غزه نوشت: بیمارستان المعمدانی دیگر زخمی ندارد. دیگر هیچ کسی در بیمارستان رنج نمی‌کشد. همه راحت شدند و در آتش سوختند!

فاضل نظری شاعر نیز یکی از شعرهایش را با تصویر کودکی از غزه به اشتراک گذاشت: «سیل آه خلق،‌سد ظلم را خواهد شکست»

رسانه سینمای خانگی- اسکورسیزی به لهستان می‌رود

سی و یکمین جشنواره بین المللی هنر فیلمبرداری کمراایمج لهستان، سه فیلم حاضر در بخش مسابقه فیلمهای بلند را معرفی کرد.

به گزارش ایسنا، فیلم «قاتلان ماه کامل» ساخته «مارتین اسکورسیزی» که فیلمبرداری آن بر عهده همکار دیرینه او یعنی «رودریگو پریتو» است، یکی از فیلمهایی خواهد بود که امسال در بخش مسابقه آثار بلند سینمایی جشنواره کمراایمج رقابت می‌کند.

این هشتمین نامزدی این فیلمبردار در بخش مسابقه اصلی جشنواره کمراایمج خواهد بود و او پیش از این جایزه قورباغه طلایی را برای فیلمبرداری «عشق سگی» (۲۰۰۰) ساخته «آلخاندرو جی. ایناریتو» کسب کرده و برای فیلم های «بابل» (۲۰۰۶) دیگر ساخته «ایناریتو»، « شهوت، احتیاط» (۲۰۰۷) ساخته «آنگ لی»، «آرگو» (۲۰۱۲) به کارگردانی «بن افلک» (۲۰۱۲)، «مرد ایرلندی» (۲۰۱۹) از «مارتین اسکورسیزی» و «گلوریاس» (۲۰۲۰) ساخته «جولی تیمور» نیز نامزد دریافت جایزه جشنواره کمراایمج بوده است.  

طبق اعلام سایت جشنواره کمراایمج، فیلم «مگس های سیاه» با بازی «شان پن» به کارگردانی «ژان-استفان ساوار» و فیلمبرداری «دیوید اونگارو» و فیلم سینمایی «همه ما غریبه ها» ساخته «اندرو های» و با فیلمبرداری «جیمی رامسی» نیز دو فیلم دیگری هستند که تاکنون در بخش مسابقه فیلمهای بلند جشنواره کمراایمج انتخاب شده‌اند. 

سی و یکمین جشنواره بین المللی کمراایمج ویژه هنر فیلمبرداری از تاریخ ۱۱ تا ۱۸ نوامبر (۲۰ تا ۲۷ آبان) در کشور لهستان برگزار می‌شود و فهرست کامل نامزدهای این جشنواره به زودی اعلام می‌شود. 

رسانه سینمای خانگی- وقتی عشق مهرجویی، دل خسرو شکیبایی را ربود

علاقه مهرجویی به نقاشی از «هامون»ش پیدا بود؛ آنجا که بیتا فرهی به دستور کارگردان، دیوانه وار رنگ‌ها را بر بوم نقاشی پاشید و دل خسرو شکیبایی را ربود. او خود این فضا را یک بار تجربه کرده است؛ چند سال قبل از مرگش، در نمایشگاهی به نام «عالم کبیر، عالم صغیر» که تلاش کرد فضای ذهنی اش را در هنری به غیر از سینما به نمایش بگذارد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، داریوش مهرجویی رنگ‌هایی را روی بوم خلق کرده بود که هیچ الگو، ذات و جوهری جز خودشان نداشتند. رنگ‌هایی که ناگهان بر بوم نقش بسته و ذات خود را به نمایش می‌گذاشتند.

تمایل عجیب هنرمندان سینما و تئاتر و البته گاه شاعران و نویسندگان به دنیای هنرهای تجسمی آن هم در میانه دوران حرفه‌ای، امری چندان غریب نیست. داریوش مهرجویی نیز از هنرمندان بزرگی بود که سری کوتاه هم به دنیای تجسمی زد. او پنجم مهر ماه سال ۹۹ بود که نقاشی‌هایش را به مدت سه روز بر دیواره‌های یکی از گالری‌های پایتخت برد. 

حالا اما احساس ناباورانه اینچنین رفتن مهرجویی بغض را به خفگی کشانده و برون‌ریزی احساسات را مانند برون ریزی رنگ‌هایش بر روی بوم، مسکوت کرده است. مهرجویی مقدم بر ساختار و فرم، برون‌ریزی احساسات و هیجانات را در نظر گرفته بود و هر آنچه می‌خواست شده بود. 

او که سال‌ها مخاطبان خود را بر پرده نقره ای سینما مجذوب می کرد، در این نمایشگاه با جاری ساختن رنگ‌ها، معنایی متفاوت از آنچه که تاکنون ظاهر ساخته بود را نیز خلق و به رمزی جدید با مخاطبانش به گفت‌وگو پرداخت. 

او گفته بود: «این‌ها اَشکالی هستند که ناگهان روی بوم پدیدار شده‌اند و هیچ الگو، ذات و جوهری جز خودشان ندارد.»

استیتمنت نمایشگاه نقاشی داریوش مهرجویی

حالا که اینچنین رفتن خالق «گاو»، «هامون» و «اجاره‌نشین‌ها» همه را در شوکی عمیق فرو برده است، به مروری از آثار نقاشی او خواهیم پرداخت: 

پوستر نمایشگاه نقاشی های داریوش مهرجویی
عالم کبیر
عالم صغیر
نقاشی های داریوش مهرجویی
نمایشگاه عالم کبیر-عالم صغیر
منبع: اینترنت
نقاشی های داریوش مهرجویی
نمایشگاه عالم کبیر-عالم صغیر
منبع: اینترنت
نقاشی های داریوش مهرجویی
نمایشگاه عالم کبیر-عالم صغیر
منبع: اینترنت
نقاشی های داریوش مهرجویی
نمایشگاه عالم کبیر-عالم صغیر
منبع: اینترنت
نقاشی های داریوش مهرجویی
نمایشگاه عالم کبیر-عالم صغیر
منبع: اینترنت
نقاشی های داریوش مهرجویی
نمایشگاه عالم کبیر-عالم صغیر
عکس از علی اصغری
منبع عکس: اینترنت
نقاشی های داریوش مهرجویی
نمایشگاه عالم کبیر-عالم صغیر
عکس از علی اصغری
منبع عکس: اینترنت
نقاشی های داریوش مهرجویی
نمایشگاه عالم کبیر-عالم صغیر
عکس از علی اصغری
منبع عکس: اینترنت

شب ۲۲ مهر ماه خبر شوک آمیز و تلخ قتل داریوش مهرجویی و همسرش همه را شوکه کرد. تحقیقات در این خصوص همچنان ادامه دارد.

رسانه سینمای خانگی- سینماگران خواستار تسریع روند رسیدگی به پروندۀ قتل مهرجویی شدند

شورایعالی تهیه‌کنندگان سینما و کانون کارگردانان سینمای ایران در بیانیه‌ای مشترک در رابطه با قتل داریوش مهرجویی و همسرش درخواست کردند که هر چه زودتر ابعاد این فاجعه بزرگ روشن شود.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در بخشی از متن این پیام که در اختیار ایسنا قرار گرفته آمده است: «شوکی غریب و ناباورانه برای سینما و همه فرهنگ ایران ، داریوش مهرجویی دانای بزرگ و پدر سینمای ایران دیشب به شکل فجیعی با همسرش به قتل رسیده است، این در کدام تعریف می‌گنجد که پیرمردی هشتاد و چندساله و همسرش در امن ترین مکان‌شان در خانه شان،اینگونه سلاخی شوند!؟
جنایت در هر کجای جهان ممکن است اتفاق بیافتد ولی دانستن حقیقت درکمترین زمان ممکن حق مردم است،خصوصا در ارتباط با هنرمندان و مشاهیرشان.
از پلیس امنیت به عنوان حافظ اصلی شهروندان تقاضا می‌کنیم باتوجه به دوربین‌های نصب شده در سکونتگاه ایشان و حفاظت بیرونی ساختمان در ساعات آینده و برای جلوگیری از بروز هرگونه شایعات، هرچه زودتر ابعاد این فاجعه بزرگ را روشن کنند.

رسانه سینمای خانگی- سینمای کودک، از جایی که هست تا جایی که باید باشد

از دهه‌ ۶۰ و ۷۰ سینمای ایران به عنوان دهه‌های طلایی سینما یاد می‌شود،دهه‌هایی که اقبال به سینما در ایران با سینمای کودک پا گرفت و بعدتر با «دونده»،«خانه دوست کجاست،«بچه‌های آسمان» و… جهانی شد.مقایسه آن روزها با سینمای امروز کمی تلخ به نظر می‌رسد اما شاید تلنگری باشد تا بتوان سینمای کودک ایران را در محتوا و جریان‌سازی به آن روزها نزدیک‌تر کرد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سخت است باور کنیم سال‌های صف کشیدن جلوی سینما برای خریدن بلیط فیلم گذشته. خصوصا وقتی این صف‌کشیدن خانوادگی و همراه کوچک‌ترها رقم می‌خورد. سال‌هایی که محبوبیت کاراکترها برای بچه‌های قدونیم‌قدی که جلوتر از پدر و مادرهایشان می‌دویدند تا روی صندلی‌هایشان بنشینند، سالن‌های سینما را پر کرده بود. در اواسط دهه شصت، این استقبال باعث فروشی شوکه‌کننده برای سینمای ایران شد. فروشی که بیشتر برای سینمای کودک‌ و‎ نوجوان و برای فیلم‌های کلاه قرمزی، گلنار، دزد عروسک‌‎ها و چند فیلم پرطرفدار دیگر به شکلی اتفاق افتاد که اگر رقم فروش آنها را با بلیت امروز بسنجیم، به عددی بالاتر از ۴۰ میلیارد تومان می‌رسیم.

عده‌ای عقیده دارند سینمای کودک‌ و نوجوان ایران بستری برای معرفی ایران به جشنواره‌های بین‌المللی و مجامع جهانی شدهم‌زمان با آن روزهای پرفروغ سینمای کودک و نوجوان، جریانی در حال شکل‌گیری بود که سینمای ایران را با استانداردهای بین‌المللی همسوتر می‌کرد. کم‌کم داشت صدای جایزه ‌گرفتن‌های ایران در جهان به گوش مردم می‌رسید. نامزدی فیلم دونده در جشنواره کن و جوایز متعدد آن از جشنواره لندن و بقیه جشنواره‌ها، سرآغاز اتفاقی بود که منجر شد راجر ایبرت، منتقد سرشناس سینمایی، در نوشته خود در سال ۲۰۲۲ آن را فیلمی مهم و اولین شاهکار سینمای پس از انقلاب بداند.

به بیان دیگر در آن سال‌هایی که سینمای ایران برای مخاطب داخلی و کودکان و نوجوانان، جذاب و پرطرفدار بود فیلم‌هایی تولید و به جشنواره‌های جهانی عرضه می‌شد که آرام‌آرام معرف چهره و تصویر سینمای ایران به جهانیان ‌شد. به‌طوری‌که عده‌ای عقیده دارند سینمای کودک‌ و نوجوان ایران بستری برای معرفی ایران به جشنواره‌های بین‌المللی و مجامع جهانی شد.

نادره ترکمانی، کارگردان سینمای کودک و نوجوان، در گفت‌وگویی با ایرنا بر این مهم تاکید کرد و گفت: آنچه تحت عنوان سینمای ایران به جهان معرفی شد از طریق سینمای کودک‌ و ‎نوجوان بود. سینما مجموعه‌ای از سمع و بصر است؛ از این رو بسیاری از فرهنگ‌ها نیز در پس فیلم به جهانیان معرفی شد؛ چراکه وقتی سینما به کشورهای دیگر می‌رود، مجموعه‌ای از فرهنگ، آئین و آداب و رسوم به جهان معرفی می‌شود. فرهنگ و زبان و خانواده ایرانی را سینمای کودک به جهان معرفی کرد.

تخیلی‌ترین فضای ممکن در سینمای کودکان و نوجوانان وجود دارد و ما با واسطه تخیل، خطرات آینده مردانگی و زنانگی را پیش روی آنان می‌گذاریمرهبر قنبری فیلمساز سینمای کودک و نوجوان نیز عقیده دارد سینمای یک ملت از سینمای کودک و نوجوان آن شروع می‌شود. به شکل کلی‌تر سینمای جهان از سینمای کودکان و نوجوانان شروع می‌شود چرا که تخیلی‌ترین فضای ممکن در سینمای کودکان و نوجوانان وجود دارد و ما با واسطه تخیل، خطرات آینده مردانگی و زنانگی را پیش روی آنان می‌گذاریم.

این مهم با حضور ۸ فیلم از سینمای کودک و نوجوان از بین ۲۸ فیلم معرفی شده به آکادمی اسکار در تاریخ سینمای ایران نیز مشخص می‌شود؛ فیلم‌هایی مانند بادبادک سفید، بچه‌های آسمان، رنگ خدا، من ترانه ۱۵ سال دارم، آواز گنجشک‌ها، نفس و… در این جشنواره حضور داشته‌اند. جالب توجه‌تر آن‌که از سه فیلم ایرانی راه‌یافته به مرحله نهایی اسکار، حضور بچه‌های آسمان اهمیت این سینما را بیشتر می‌کند. علاوه بر اسکار، فیلم‌های کودک و نوجوان ایران در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ به جشنواه‌های کن، ونیز، برلین و… راه یافت و باعث شد منتقدان بیشتری، سینمای کودک و نوجوان ایران را دیده و آن را مورد ارزیابی قرار دهند.

راجر ایبرت در این‌باره می‌نویسد: دونده یکی از پارادوکس‌های کلیدی دوران کودکی را به تصویر می‌کشد. امیرو به عنوان پسربچه‌ای است که هم آزادی و هم حبس را تجربه می‌کند. از آنجایی که او هیچ بزرگسالی ندارد که به او بگوید چه کاری انجام دهد، می‌تواند به شدت در منظره‌ای خیره‌کننده از دریا، دشت و شهر حرکت کند. با این حال، او به اندازه کافی باهوش است که بداند این مکان آینده‌ای به او نمی‌دهد و فقر دام نهایی است.

کانونی که برجسته‌ترین فیلمسازان ایرانی را تربیت می‌کند

در آن روزها برخی فیلمسازهای بزرگ ایرانی مانند بیضایی، نادری و کیارستمی با فیلم‌هایی در ژانر کودک و نوجوان مسیر حرفه‌ای خود را در سینما شروع کردند و این شروع با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شکل بهتری پیدا کرد. به گونه ای که می‌توان کانون را مصداق بارزی بر شکل‌گیری پایه های سینمای کودک دانست. کانونی که مهم ترین سینماگران ایرانی را پرورش داد و مدخلی شد برای آنان که بعدتر نام ایران را در جشنواره های جهانی فیلم بر سر زبان فیلمسازان و منتقدان بزرگ جهانی انداختند.

چنانچه مجله آگاه نیز درباره آنان می‌نویسد: آدم‌های برجسته‌ موج نو در کانون فیلم ساخته‌اند؛ از تقوایی و بیضایی گرفته تا نادری و مهرجویی. بیضایی اولین کارش را با کانون شروع کرده و ورودش به عالم فیلم و سینما نوپا است. درحالی‌که تقوایی دهه‌ چهل (دوران مستندهای موفق تقوایی) را پشت سر گذاشته است. تقوایی کاربلد است و برای ورود به عالم سینمای حرفه‌ای از مدخل کانون عبور می‌کند. کیمیایی و نادری چند سال بعد در کانون فیلم می‌سازند و مهرجویی ۶، ۷ سال بعد وارد کانون می‌شود.

اعتماد به فیلمساز، مهم‌تر از قد کشیدن محدودیت‌ها

مدیر به فیلمساز اعتماد می‌کرد که فیلم بسازد و نتیجه آن فیلم‌هایی شد که در دهه های ۶۰ و ۷۰ دیدیماین درحالی‌است که عده دیگری عقیده دارند سینمای دهه ۶۰ ایران به دلیل نبود رقیب خارجی، فراگیر نبودن اینترنت و محدود بودن فیلمسازان به رعایت نکاتی مطابق فضای جدید ایجاد شده پس از انقلاب، میان مردم آن دوران طرفدار پیدا کرد و هر شکل دیگری از فیلم نیز در دسترس مردم قرار می‌گرفت از آن استقبال می‌شد اما نادره ترکمانی در این باره به ایرنا گفت: درست است که سینمای دهه ۶۰ به دلیل نبود فیلم‌های بلند دیگر رشد کردند یا شرایط در آن روزها به گونه ای بود که امکان دسترسی گسترده به فیلم‌های جهان نبود، اینترنت همه گیر نشده بود و تلویزیون نیز تعداد کانال‌های خیلی کمی داشت اما مدیریت دولتی به فیلمساز اعتماد می‌کرد. ممکن بود فیلمسازی فقط قصه را داشته باشد اما مدیر به فیلمساز اعتماد می‌کرد که فیلم بسازد و نتیجه آن فیلم‌هایی شد که در دهه های ۶۰ و ۷۰ دیدیم.

راجر ایبرت نیز به این محدودیت‌ها اشاره می‌کند اما آن را پوئن مثبتی برای سینمای ایران می‌داند: نادری، کیارستمی و بیضایی در مصاحبه‌های جداگانه‌ای، از تصمیم متقابل خود برای ساختن فیلم درباره کودکان برای من یاد کردند، زیرا محدودیت‌های محتوایی جدید رژیم (مثلاً پوشیدن حجاب) حتی زندگی بزرگسالان را نیز دراماتیک کرده است. این تاکتیک منجر به سه شاهکار شد که به اولین فیلم های بین المللی سینمای پس از انقلاب تبدیل شد. دونده اول شد و بعد کیارستمی با خانه دوست کجاست؟ و بیضایی هم باشو، غریبه کوچک را ساخت.

بنابراین می‌توان گفت که با وجود محدودیت‌ها و فضای جدید ایجاد شده، اعتماد کانون به فیلمسازان تازه‌کاری چون بیضایی، کیارستمی، مهرجویی و… که بعدها از نام‌داران سینمای ایران شدند باعث شد هم وجهه داخلی سینمای ایران با کودکان و نوجوانان عجین شود و هم تصویر بین‌المللی ایران در ذهن جهانیان با این سبک از سینما گره بخورد.

خسرو دهقان در مقاله‌‎ای تحت عنوان چند و چون سینمای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در مجله آنگاه نوشته : بده‌بستانی خوب و طبیعی بین کانون و موج نو جریان می‌یابد. هر کدام به اعتبار دیگری می‌افزاید و همین‌طور که موج نو، راه و رسم خود را می‌رود، کانون هم جر نمی‌زند و در خط سینمای دیگر باقی می‌ماند. در این فهرست‌ها به نام‌های مهجور در عالم فیلم و سینما برمی‌خوریم؛ می‌بینیم که فیلم‌سازانی هستند که در طول زندگی، یک نوبت فیلم ساخته‌اند و آن هم برای کانون بوده است. کانون زمینه‌ طبع‌آزمایی افرادی که دوست داشته‌اند، به‌غیر از حرفه‌ خودشان، فیلم بسازند را نیز فراهم کرده است. در این فهرست ریسک و سرمایه‌گذاری روی جوانان و نام‌های ناآشنا نیز دیده می‌شود.

تقسیم‌بندی تولیداتی در سینمای کودک‌ و نوجوان

اما هر چه در تاریخ سینمای کودک و نوجوان جلوتر از دهه ۷۰ می‌آییم، این رشد و استقبال رو به افول می‌رود و همزمانی سینمایی که هم مخاطب آن را بپسندد و هم معرف سینمای ایران در جهان باشد کمرنگ‌تر می‌شود. به علاوه تعداد تولیدات نیز به شدت کاهش می‌یابد.

میزان تولید آثار در سال‌های ۶۰ تا ۸۰ به قدری بوده که در نظرسنجی انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی که با همکاری دبیرخانه جشنواره سی و یکم فیلم کودک و نوجوان برگزار شده، از بین فیلم های چهار دهه اخیر، ۱۹۹ فیلم برتر سینمای کودک و نوجوان را انتخاب کردند که در این بین تعدد و تکثر آثار در دهه های ۶۰ تا ۸۰ به قدری بوده که بیش از ۱۰۰ انتخاب آنان به فیلم‌هایی از دهه های ۶۰ تا ۸۰ اختصاص دارد. در این بین هم فیلم های سرگرم کننده که سینمای گیشه از آن استقبال می‌کرده وجود دارد مانند شهر موش‌ها، گلنار، یکی بود یکی نبود، کلاه قرمزی و سروناز، خواهران غریب، مربای شیرین و.. و هم آثاری که جزئی از سینمای سازنده و آموزنده آن دوران بوده‌اند؛ مانند رنگ خدا، دختری با کفش‌های کتانی، پدر، بادکنک سفید و..

نادره ترکمانی در گفت‌وگو با ایرنا ضمن اشاره به جست‌وجوهای شخصی خودش که درصدد بوده بانک اطلاعاتی برای سینمای کودک و نوجوان تهیه کند، از یک تقسیم بندی در دهه‌های پیشین سینمای کودکان و نوجوانان سخن می‌گوید: تولید در سینمای ما در سال‌های مختلف تقسیم بنده شده بود. بخشی از این تولیدات عمدتا جریان ورود به سینمای بین‌المللی را طی می‌کرده، بخشی از آثار برای کودکان و نوجوانان در اکران فیلم‌ها تهیه می‌شده که اکران پرجوش‌وخروشی داشته و بچه‌ها از آن لذت می‌بردند، تعدادی از آثار فقط برای کودک ساخته می‌شده، تعدادی از آثار فقط برای نوجوان و تعدادی نیز همه افراد خانواده را به سینما می‌کشانده‌اند.

کلاه قرمزی برای ایران، مشق شب برای جهان

ترکمانی با توجه به این دسته‌بندی، فیلم‌هایی که به سینمای بین‌الملل راه پیدا می‌کرده‌اند را از آثاری که برای سرگرمی و آموزش به کودکان ساخته می‌شده‌اند، جدا کرده و می‌گوید: اگر در حال حاضر جلسه‌ای بین فیلمسازان کودک و نوجوان برگزار و طرح‌ها خوانده شود، آن طرحی که درباره کودک و نوجوان است و مخاطب آن بزرگسال است به جشنواره ها راه پیدا می‌‎کند. دونده، خانه دوست کجاست و… الزاما مخاطب کودک و نوجوان نداشتند.

شاید کودک و نوجوان نیز از آن لذت می‌برده اما این آثار برای گروه بزرگ‌سال ساخته شده بود. آثاری که بیشتر حاوی نقد اجتماعی و فرهنگی بوده، بیشتر به جشنواره‌های سیاسی راه پیدا می‌کرده. گلنار و شهر موش‌ها مگر به جشنواره‌های خارجی راه پیدا کردند؟ کلاه قرمزی و شهر موش ها حتی به جشنواره کودک و نوجوان نیز نیامدند؛ درحالی‌که مخاطب خیلی از آن استقبال کرد. درون‌مایه اغلب فیلم‌هایی که به جشنواره‌ها راه پیدا می‌کردند را طرح مساله یا موضوع اجتماعی درباره کودکان تشکیل می‌داد. پس وقتی تاکید داریم سینمای کودک باعث شد سینمای ایران به جهان معرفی شود منظورمان این نوع فیلم‌هاست. فیلم‌هایی که الزاما برای کودکان نیست بلکه درباره کودکان است. مثلا فیلم مشق شب فیلمی نیست که کودک بتواند آن را درک کند چون این فیلم برای آن بچه نیست اما آن فیلم در گروه کودک و نوجوان قرار می‌گیرد چون درباره کودک و نوجوان است.

رشد سینمای گیشه بسته به سینمای دغدغه‌مند است

سینمای گیشه به جهت حمایت مالی سینما باید رونق خود را داشته باشد چرا که فرهنگ در تمام دنیا وقتی رشد کرده که حامی مالی داشته باشداین تقسیم‌بندی و جداسازی که در سینمای کودکان و نوجوان اتفاق افتاده بود نکته مثبتی از نظر مهین جواهریان نیز بود. این انیماتور و داور جشنواره کودک و نوجوان ضمن تاکید این تقسیم‌بندی می‌گوید: سینما دو جنبه دارد؛ سینمای گیشه یعنی فیلمی که برای فروش ساخته می‌شود و سینمای دغدغه‌مند و اثرگذار که صرفا برای فروش گیشه ساخته نشده است. مانند فیلم‌های کانون پرورش فکری. این‌ها فیلم‌هایی هستند که به فیلم‌سازان جهت می‌دهد و تاثیر فرهنگی می‌گذارد.

سینمای گیشه به جهت حمایت مالی سینما باید رونق خود را داشته باشد چرا که فرهنگ در تمام دنیا وقتی رشد کرده که حامی مالی داشته باشد. پس حضور این دو سینما کنار هم درست است. اگر سینمایی دغدغه‌مند نباشد، سینمای گیشه هم رشد نمی‌کند. رشد سینمای گیشه بسته به سینمای دغدغه‌مند است. فیلم‌های دونده یا خانه دوست کجاست را هنرمندانی ساخته بودند که نگاه هنری و فرهنگی داشتند این فیلم‌ها طبعا در گیشه فروش بالایی نداشت و مخاطب خاص داشته. همین فیلم‌ها بر روی کارگردانان سینمای گیشه تاثیر می‌گذارد.

بنابراین می‌‎توان در یک مقایسه با سینمای دهه‌های بعدی نتیجه گرفت که از بین رفتن این دو جریان و عدم‌توجه به تقسیم‌بندی دهه‌های قبلی، در حال حاضر جولان سینمای کودک ایران در جهان را عملا غیر ممکن ساخته است.

متولیان سینمای دهه ۶۰، حامی حضور سینمای کودک در جهان بودند

نادره ترکمانی یکی از دلایل افول سینمای کودک و نوجوان را از بین رفتن این تقسیم‌بندی و به هم ریختن فضای تولید می‌داند و با اشاره به مدیریت فرهنگی سینما در آن سال‌ها می‌گوید: مدیریت کلان در حوزه سینما این تفکر را داشت که ما باید آثاری را تولید کنیم که به جهان هم عرضه شود. بسیاری از آثاری که در جهان و جشنواره‌های بین المللی ارائه می‌شد و سینمای ما را معرفی می‌کرد بخشی از تولیدات ما بود که الزاما مخاطب کودک یا نوجوان نداشت بخشی از آن مخاطب نیز بزرگسال بود. 

علت شکل‌گیری این جریان به تفکر متولیان سینمای کودک و نوجوان برمی‌گشته که سینما باید با سینمای کودک و نوجوان زنده باشد. هر چه این تفکر از مدیریت خارج شد، سینمای کودک و نوجوان به حاشیه بیشتری رفت. تولیدات کمتر شد و حضور بین‌‎المللی نیز کمرنگ شد تا رسیدیم به سینمای حال حاضر که هجویات محض است. توقفی که در تولید آثار کودک و نوجوان داریم برعکس جهان است. تمرکز در جهان شدیدا روی تولیدات آثار کودک و نوجوان بالاتر رفته. مدیریت کلان ما حتی به جهان نگاه کرد که چرا جهان دارد روی کودکان و نوجوانان سرمایه‌گذاری می‌کند. چون آنها آینده‌ساز جهان هستند و با سینما آنها را تسخیر کرد.

با تولید چهار، پنج فیلم کودک در هر سال، اثر ماندگار نخواهیم داشت

همان‎‌گونه که اشاره شد این دو جریان از دهه ۸۰ و با کم‌شدن تولیدات، افول بیشتری پیدا کرد. تا جایی که در سال‌های گذشته تولید آثار کودک و نوجوان به ۳ الی ۷ فیلم در سال تقلیل پیدا کرده‌. طبق آمار منتشرشده، در سال ۱۴۰۰، تنها ۳ فیلم پیشی میشی، گل به خودی و شهر گربه‌ها در اکران سینمای کودک و نوجوان بوده که این آمار در سال ۱۴۰۱ به ۷ فیلم افزایش پیدا کرد. آماری که می‌تواند یکی دیگر از دلایل مهم حضور پیدا نکردن سینمای کودک ایران در جهان باشد.

خیلی از آثاری که تولید می‌شود برای سینمای کودک و نوجوان نیست بلکه هجویاتی است که به اسم سینمای کودک و نوجوان ارائه می‌شودنادره ترکمانی به این موضوع اشاره کرده و می‌گوید: در یک مقایسه با سینمای بلند و بزرگسال می‌توان گفت که تعداد زیادی اثر در سینمای بزرگ‌سال ساخته شده که از بین تمام آنها، چند فیلم خاص جهانی شده‌اند اما در سینمای کودک و نوجوان کلا ۵ الی ۶ فیلم تولید می‌شود و ما توقع داریم ۴ فیلم بدرخشد درحالی‌که چنین اتفاقی نمی‌افتد.

کارگردان فیلم گورداله، برگزیده بیست‌وششمین جشنواره فیلم کودک و نوجوان، با اشاره به کمبود آثار و نبود محتوای مناسب برای کودکان در این آثار گفت: خیلی از آثاری که تولید می‌شود برای سینمای کودک و نوجوان نیست بلکه هجویاتی است که به اسم سینمای کودک و نوجوان ارائه می‌شود. درست است بخشی از تقصیر به گردن فیلمسازی است که این هجویات را می‌سازد اما بخش دیگر آن نیز تقصیر شوراها و مدیرانی است که تصمیم گرفتند این نوع فیلم‌ها ساخته شود و جای آن فیلم‌ها را بگیرد. چرا فیلمنامه‌ها باید با سلیقه مدیران شوراها نوشته شود؟

تربیت اجتماعی کودکان به فراموشی سپرده شده

باید سینمای سازنده و دغدغه‌مند را دوباره و در کنار سینمای گیشه پرورش دهیم و برای آن هزینه کنیمجواهریان ضمن تاکید دلایل افول سینمای کودک ایران در جهان گفت: ما کودک ایرانی را به عنوان کودکی معصوم و ساده به جهانیان معرفی کردیم که احساس مسئولیت می‌کند. اما جوان تحصیل‌کرده امروز بی‌آن‌که احساس مسئولیت یا نوع‌دوستی داشته باشد دزدی می‌کند و به عواقب کارش ذره‌ای فکر نمی‌کند. دلیل آن نیز نبودن خوراک فرهنگی مناسب برای کودکان دهه‌های بعد از ۶۰ و ۷۰ است. تربیت اجتماعی کودکان ما به فراموشی سپرده شده است. ما نیز در مقابل فناوری، هیچ سپری برای آنان نداریم. باید سینمای سازنده و دغدغه‌مند را دوباره و در کنار سینمای گیشه پرورش دهیم و برای آن هزینه کنیم. همکاری آموزش و پرورش و سینما به گونه‌ای که علاوه بر پخش فیلم در مدارس درباره آن با بچه‌ها صحبت شود و آموزش داده شود، می‌تواند با استمرار موثر واقع شود.

بنابراین می‌توان گفت سینمای کودک این روزها در مقایسه با دهه‌های ۶۰ و ۷۰ جریان تقسیم‌بندی شده تولید خود را از دست داده و نه تنها در جهان که در ایران نیز مخاطبان کمتری دارد. علاوه بر از دست‌رفتن جریانی که هم مخاطب داخلی با آن همراه بود و هم مخاطب جهانی، تعدد تولید آثار نیز رو به افول گذاشت و در سال‌های گذشته خصوصا دو سال اخیر زیر ۱۰ اثر در سینمای کودک و نوجوان تولید شده. لزوم رشد دوباره سینمای دغدغه‌مند در کنار سینمای گیشه و همچنین تعدد تولید آثار با حمایت متولیان سینمای کودک، از نکاتی که به اقبال از سینمای کودک هم در ایران هم در جهان کمک می‌کند.

رسانه سینمای خانگی- سینمای کودک دارد می‌میرد

تعدادی از سینماگران متذکر شدند: سینمای کودک در حال مرگ است! جشنواره فیلم کودک تنها برای تورهای گردشگری اصفهان دستاورد دارد و متأسفانه سینمای ایران و سینماگران حوزه کودک و نوجوان شاهد دستاورد جدی در این رویداد نبوده اند.

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، بسیاری از اهالی سینمای کشور که جزو فعالان و دغدغه مندان سینمای کودک و نوجوان بوده و همچنان دغدغه رشد و ارتقای این سینمای مهم را دارند مدت ها است به این باور رسیده اند که وضعیت سینمای کودک و نوجوان در کشور به بحرانی ترین حالت ممکن رسیده و این گونه مهم سینمایی در حال نابودی و اضمحلال کامل است.

آن ها با تأکید بر اینکه از تولید فیلم های کودکان و نوجوانان حمایت نمی شود و تنها عده ای محدود از اهالی سینما که وابسته به برخی جریان های خاص و مافیایی هستند می توانند بودجه های هنگفت برای تولید فیلم های کودک دریافت کنند اما به دلیل عدم علاقه به این حوزه و همچنین فقدان تخصص لازم نمی توانند آثار ارزشمند برای کودکان و نوجوانان در سینمای کشور خلق کنند متذکر شدند: معضل اصلی سینمای کودک مدیران بی دغدغه هستند! این دسته از سینماگران انتقادات شدید خود را به مدیرعامل سابق بنیاد سینمایی فارابی یعنی مهدی جوادی ابراز داشتند و او را مانعی برای تولید آثار درخشان در حوزه سینمای کودک ارزیابی کردند.

متأسفانه در کشورمان توجه به سینمای کودک و نوجوان تاکنون محقق نشده و هرچند که بسیاری از دست اندرکاران و مسئولین سیاست گذار در امور سینمایی کشور سال ها است دغدغه آن را دارند که سینمای کودک در ایران به جایگاه ویژه ای دست پیدا کند و بتواند نه تنها در کشور که با کودکان جهان ارتباط برقرار نموده و سهمی در سینمای جهانی داشته باشد اما این امر به دلایل مختلف که اغلب به فقر سینمای ایران از لحاظ فنی و تکنیکی، ساختار و داستان پردازی باز می گردد محقق نشده است.

سینمای کودک و نوجوان از جمله موضوعات زیرشاخه جریان اصلی سینماست که اگر به درستی به آن پرداخته شود می تواند تاثیرات مثبت زیادی را برای نسل های آینده در زمینه های گوناگون فراهم آورد. سینمای کودک نیاز مبرم برای هر جامعه ای است و نباید سهل انگارانه از کنار آن عبور کرد. هر چند که سال های سال است سینمای کودک در ایران مورد بی مهری قرار گرفته و از سوی مسئولان و تهیه کننده ها حمایتی از این سینمای رو به زوال نمی شود.

بسیاری بر این امر اعتقاد دارند در حالی که بسیاری از کشورهای جهان تمرکز و توجه بسیار ویژه ای در زمینه تولید فیلم های داستانی و انیمیشن برای کودکان و نوجوانان شان دارند، کشور ما که طی سال های پس از پیروزی انقلاب توجه ویژه ای به این گونه مهم سینمایی داشت در سال های اخیر با نوعی رکود و بحران در این ژانر سینمایی مواجه شده است و این مسئله باعث شده تا مخاطبان اصلی این حوزه سینمایی بدل به مشتریان پر و پا قرص انیمیشن ها و فیلم های کودکانه هالیوودی بشوند؛ این اتفاق مهم زنگ خطری برای مسئولان فرهنگی و هنری کشور ما است چرا که اگر کودکان و نوجوانان ما که آینده ساز این سرزمین هستند بخواهند همچنان در غرقاب تولیدات هالیوودی دست و پا بزنند روز به روز از فرهنگ بومی خود دور شده و حلقه ارتباطی شان را با فرهنگ ملی و میهنی از دست می دهند و طی چند دهه دیگر اصلا هویتی از فرهنگ ایرانی در کشور وجود نخواهد داشت.

در همین راستا با ۱۵ تن از سینماگران مطرح و برجسته حوزه کودک و نوجوان خانم ها و آقایان: عادل بزدوده، زحل رضوی، امید نیاز، بیژن بیرنگ، سیدجواد هاشمی، بیتا منصوری، امیر مشهدی عباس، میثم معراجی، حسین ریگی، امیر سحرخیز، محمد نیک بین، حسن آقاکریمی، رهبر قنبری، عرفان لولاکی و مختار عبدالهی گفتگو کردیم که ماحصل نظرات ایشان برای مخاطبان گرامی سینماپرس نقل شده است.

عادل بزدوده نویسنده، کارگردان نمایش عروسکی و عروسک‌ ساز در خصوص تداوم تصمیمات و کارهای غلط در حوزه سینمای بحران زده کودک و نوجوان در آستانه برگزاری جشنواره فیلم کودک گفت: سال ها است متولیان سینمای کودک و نوجوان از فیلمسازان خبره این حوزه دعوت به کار نکرده اند! آن ها باید پاسخگوی وضعیت بحران زده سینمای کودک و نوجوان باشند چرا که سیاست های آن ها این سینما را به این حال و روز انداخته است. سینمای کودک سال ها است در بستر بیماری است؛ سینمای کودک به جز چند مورد محدود و معدود فیلمی که در سال های ابتدایی پس از انقلاب ساخته شد همواره بیمار بوده است. راه حل درمان این سینما آن است که مدیران دست به یک آسیب شناسی بزنند و ببینند در تمامی سال هایی که از پیروزی انقلاب می گذرد چه بر سر این سینما آمده است.

زحل رضوی نویسنده، کارگردان و تهیه کننده حوزه انیمیشن نیز با انتقاد از وضعیت وخیم و بحرانی سینمای کودک و نوجوان اظهار داشت: پرسش بنده از متولیان سینمای کودک و نوجوان این است که مگر سینمای کودکی هم وجود دارد که برای آن جشنواره برگزار می کنند؟ سینمای کودک یک قبر خالی است که جنازه اش پوسید و تمام شد و رفت! کدام سینمای کودک و نوجوان؟ چه جشنواره ای وقتی اغلب فیلمسازان کاربلد این سینما بیکار و خانه نشین هستند؟

امید نیاز کارگردان سینما در این راستا متذکر شد: جشنواره فیلم کودک تنها برای سیگار فروش نزدیک به هتل هنرمندان و تورهای گردشگری اصفهان دستاورد دارد چرا که آن ها از برگزاری این جشنواره منافع زیاد می برند و متأسفانه سینمای ایران و سینماگران حوزه کودک و نوجوان هرگز شاهد دستاورد جدی در این رویداد نبوده اند. در روزگار نه چندان دور ویترین سینمای ایران با فیلم های کودک بود و در دنیا سینمای ایران را با آثار درخشانی مانند «بچه های آسمان» و «خانه دوست کجاست؟» می شناختند اما متأسفانه امروزه به دلیل سهل انگاری مدیران فرهنگی و سینمایی کار این سینما به جایی رسیده که جز ویران سرایی از آن باقی نمانده است.

بیژن بیرنگ کارگردان سینما و تلویزیون در گفتگو با سینماپرس اظهار داشت: جشنواره ها اغلب برای پر کردن بیلان کاری مدیران و کمک به نورچشمی های شان برگزار می شوند در غیر این صورت معنایی ندارد وقتی اغلب فیلمسازان برجسته سینمای کودک و نوجوان بیکار و خانه نشین هستند و فیلم شاخصی در این حوزه تولید نشده باز هم جشنواره برگزار کنند و دور هم جشن بگیرند! کار فارابی حمایت از فیلم هایی است که تنها در کشوهای این نهاد آرشیو می شوند! در این سال ها همواره شاهد بودیم پول های بیت المال را به دوستانی که خودشان دوست دارند می دهند که نتیجه آن هم شده فیلم هایی که اغلب شان فقط به درد آرشیو می خورند و هیچ دغدغه ای ندارند و هیچ کودکی هم با آن ارتباط نمی گیرد.

سیدجواد هاشمی بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون تأکید کرد: فارابی سال ها است جشنواره کودک را برگزار می کند تا نیروهایش اضافه حقوق بیشتر بگیرند! در واقع چشم امید مدیران و کارمندان فارابی به این جشنواره است و برای همین هم اصرار به برگزاری اش دارند. فارابی سال ها است جشنواره برگزار می کند برای اینکه ثابت کند نیروهایش کار می کنند! این نهاد جشنواره برگزار می کند برای اینکه نیروهایش مبالغ بیشتری دریافت کنند؛ اساساً آدم های قدیمی و تغییر ناپذیر ادوار فارابی از کارشناسان و کارمندان چشم امیدشان به این جشنواره و اضافه کار و حقوق است و به نظرم می آید که باید درک شان کرد!

بیتا منصوری تهیه کننده سینما در خصوص تداوم تصمیمات و کارهای غلط در حوزه سینمای بحران زده کودک و نوجوان در آستانه برگزاری جشنواره فیلم کودک گفت: وضعیت سینمای کودک و نوجوان بحرانی است و بنده دیگر حاضر به سرمایه گذاری برای تولید فیلم کودک نیستم. در جشنواره فیلم کودک فیلم من دو جایزه مهم گرفت؛ هم جایزه بهترین فیلم از داوران کودک و هم جایزه هیأت داوران اما همین فیلم با دو جایزه مهم از جشنواره کودک در زمان اکران با مشکلات عدیده و جدی روبرو شد و من با مرارت بسیار و چنگ و دندان توانستم فیلمم را اکران کنم.

امیر مشهدی عباس نویسنده، کارگردان و فعال فرهنگی حوزه کودک و نوجوان در این خصوص به سینماپرس گفت: پرسش بنده از مسئولان این است که چرا فیلم های ۵۰ میلیاردی در فارابی تولید می شود اما سینماگران درجه یک کودک و نوجوان از تأمین اجاره خانه شان عاجزند؟ چرا باید فیلم هایی با بودجه بیت المال تولید شده و آرشیو شوند اما هیچ کمک هزینه ای برای تولید فیلم های درخشان سینمای کودک و نوجوان اختصاص پیدا نکند؟ اصولاً مدیریت غیرمتخصص دلیل اصلی وجود بحران است؛ ما این روزها شاهد اتفاقات عجیب و غریب در این سینما هستیم. فارابی فراخوان می دهد که تنها فرصت باقی مانده برای ثبت نام در جشنواره فیلم کودک و نوجوان تا پایان مرداد ماه است در صورتی که تا جایی که بنده می دانم اغلب فیلمسازان برجسته این حوزه بیکار و خانه نشین هستند. من اتفاقاً از دوستان سوأل کردم مگر فیلمی هم هست که شما فراخوان دادید گفتند بله چند فیلم از قبل از کرونا و دوران کرونا وجود دارد که سر جمع حدود ۱۰-۱۲ فیلم می شود و با همین ها جشنواره را برگزار می کنیم.

میثم معراجی تهیه کننده و کارگردان سینما گفت: بنده از مسئولان سوأل دارم چرا به تله فیلم ها به زور پروانه سینمایی اعطا می کنند تا بتوانند آن ها را در جشنواره شرکت دهند؟ آیا بهتر نیست اگر می خواهیم جشنواره ای برگزار کنیم همه فیلم های آن به صورت واقعی فیلم های سینمایی باشند؟ یکی از نکات قابل تأمل در خصوص این دوره برگزاری جشنواره فیلم کودک و نوجوان انتخاب دبیر آن است! برای بنده جای سوأل است آیا هر فردی که مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی می شود باید حتماً دبیر جشنواره فیلم کودک هم باشد؟ بی شک این اتفاق غلط است و اینکه تنها دو سه ماه مانده به برگزاری جشنواره دبیر آن تعیین شود قطعاً معضل بزرگی برای جشنواره خواهد بود و این رویه باید حل شود.

حسین ریگی کارگردان سینما متذکر شد: متأسفانه حساسیت و اهمیت سینمای کودک و نوجوان درک نمی شود این در حالی است که در همه جای دنیا این سینما جدی گرفته می شود و حتی در صحبت های مدیران سینمایی ما نیز حوزه سینمای کودک همواره جدی است اما در عمل هرگز جدی گرفته نمی شود و صرفاً اگر کاری هم صورت می گیرد از روی رفع تکلیف است و عزمی برای حمایت از سینمای کودک وجود ندارد چون دغدغه ای در کار نیست. مدیران سینمایی باید از سینماگری که دغدغه کودک و نوجوان را دارد حمایت کنند. متأسفانه وضعیت امروز سینما به گونه ای شده که تهیه کنندگان اصلاً کار برای کودکان را نمی پسندند چرا که اکران مناسبی به این فیلم ها داده نمی شود و سرمایه آن ها هدر می رود. این مدیران سینمایی هستند که می توانند سینما را به سمتی هدایت کنند که دغدغه اصلی سینماگران تولید فیلم کودک باشد.

امیر سحرخیز کارگردان و مدرس حوزه انیمیشن اظهار داشت: کالاهای فرهنگی مختص به کودکان و نوجوانان در مقابل کالاهای مختص بزرگسالان قربانی شده است و از این رو نه تنها سینمای کودک و نوجوان وضعیت بحرانی دارد بلکه سایر حوزه های مرتبط مانند حوزه نشر و… مختص کودکان نیز با معضلات جدی در حال دست و پنجه نرم کردن است. بنیاد سینمایی فارابی که به عنوان متولی اصلی سینمای کودک و نوجوان شناخته می شود سال ها است اسمش با جشنواره فیلم کودک گره خورده است اما نکته اینجا است که برگزاری جشنواره فیلم کودک نیازمند تولید فیلم است و تا فیلمی نباشد قاعدتاً نمی توان جشنواره برگزار کرد از این رو بهتر است که مدیران این نهاد در گام اول اهتمام ویژه ای برای تولید فیلم های کودک داشته باشند.

محمد نیک بین تهیه کننده سینما در خصوص تداوم تصمیمات و کارهای غلط در حوزه سینمای بحران زده کودک و نوجوان در آستانه برگزاری جشنواره فیلم کودک گفت: محدود بودن بازار در حوزه سینمای کودک و نوجوان باعث دور شدن فیلمسازان و تهیه کنندگان از این عرصه شده است و بی شک اگر شرایط به خصوص در حوزه توزیع و اکران بهبود پیدا کند هنوز هستند فیلمسازانی که با طیب خاطر در این حوزه سرمایه گذاری کنند. ما باید بتوانیم یک مسیر درست را در سینمای کودک در نظر بگیریم و با قدم گذاشتن در این مسیر اصولی و درست کاری کنیم که در ابتدا زمینه برای اکران حداکثری آثار سینمای کودک در کشور فراهم شود، در گام بعدی آثار ارزشمند برای کودکان تولید گردد و در نهایت فیلم ها آنقدر دارای جذابیت باشند که مردم با جان و دل از آن ها استقبال کنند.

حسن آقاکریمی تهیه کننده و کارگردان سینما نیز به سینماپرس گفت: برگزاری جشنواره هیچ تأثیری در رشد و توسعه سینمای کودک و نوجوان ندارد و حتی اگر چند دوره هم برگزار نشود تأثیر جدی بر سینمای کودک نخواهد گذاشت. متأسفانه مدیران در پی پرکردن بیلان کاری و تبلیغات برای خود هستند! جشنواره چون محلی برای تبلیغات مدیران فرهنگی و نوعی ویترین دولتی است مورد توجه مسئولان است و اگر این جشنواره ها برای آن ها بیلان کاری محسوب نمی شد قید آن را هم می زدند!

رهبر قنبری کارگردان سینما با انتقاد شدید از وضعیت بحرانی سینمای کودک و نوجوان خاطرنشان کرد: مدیران فارابی فقط حقوق ما را پایمال می کنند و هیچ کاری برای بهبود شرایط ما و بهبود شرایط سینما انجام نمی دهند. این مدیرانی که با حقوق ده ها میلیون تومانی در نهادهایی مانند فارابی استخدام می شوند چه کاری انجام می دهند؟ با کدام سبقه و تجربه در این سمت می نشینند؟ تا کی باید ببنیم که آن ها می خواهند با حرف ها و نوشته های ما خود را فهیم جا بزنند؟ این مدیران از سخنان ما برای خودشان جلوه آرایی می کنند و هیچ کاری انجام نمی دهند درست مثل آقای جوادی که هیچ کاری انجام نداد!

عرفان لولاکی تهیه کننده آثار انیمیشن تأکید کرد: خودی و ناخودی کردن، عدم اختصاص بودجه مناسب، فقدان اکران مناسب و شوآف های مدیران بزرگترین معضل سینمای کودک و نوجوان طی سال های اخیر است که امیدواریم با حضور مدیرعامل جدید بنیاد سینمایی فارابی شاهد از بین رفتن این معضلات و تحولات مثبت و ارزشمند در این حوزه باشیم. مسئولان باید فکر اساسی در این حوزه داشته باشند. بنده نمی دانم اگر بودجه برای تولید فیلم های خوب نیست چرا برای برگزاری جشنواره ها اینقدر هزینه می شود؟ این بیماری است که در تمامی ادوار وجود داشته و مسئولان به نوعی خود را ملزم می دانند که هر سال جشنواره برگزار کنند و جز اینکه کیفیت آثار جشنواره هر سال پایین و پایین تر آمده ما شاهد هیچ عایدی مثبتی از این رخداد نبوده ایم.

مختار عبدالهی کارگردان سینما در خصوص تداوم تصمیمات و کارهای غلط در حوزه سینمای بحران زده کودک و نوجوان در آستانه برگزاری جشنواره فیلم کودک گفت: سینمای کودک تنها و غریب مانده و کسی به فکر آن نیست. بی شک مدیران سینمایی اگر بخواهند به راحتی می توانند آسیب شناسی کنند که چرا وضعیت سینمای کودک و نوجوان چنین شده است؛ بنده فکر می کنم منفعت دوستان در این ژانر کمتر هست و به همین علت هم این سینما را به حال خود رها کرده و به آن توجهی ندارند.

رسانه سینمای خانگی- رفت، آن‌که محترمانه می‌خنداند

بازیگران بسیاری با یک نقش در خاطره سینمادوستان باقی می‌مانند، فردوس کاویانی با وجود همکاری با مهمترین کارگردانان تئاتر و سینما، با حضور در سریال «همسران» در یادها و قلب ایرانی‌ها زنده است.

به گزارش سینمای خانگی از مهر «دهه ۷۰، نه تنها برای جامعه پس از جنگ، که برای سینما و تلویزیون هم، دورانی تازه است. تولید و پخش «همسران»، نماد آشکار ورود به این جهان تازه است، جهانی که زیبایی، جذابیت و تحول را به رسمیت می‌شناسد. محور اصلی این مجموعه، ۲ زوج هستند که اختلاف نظر، درگیری و قهر و آشتی دارند اما نخ تسبیح‌شان مهر و محبت و عشقی است که آنها را کنار هم قرار می‌دهد.

غلامحسین لطفی کارگردان سریال «آیینه» که در دهه ۶۰ بسیار پربیننده بود، گزینه نخست کارگردانی این سریال و بازی در نقش کمال بود، اما بخت با فردوس کاویانی بود و این نقش به او رسید. سریال «همسران» دیده شد و کمال و مهین (مهرانه مهین‌ترابی) به محبوبیتی غریب دست یافتند. در فضای فانتزی سریال، کمال، با حرکات غلو شده دست‌ها و چشم‌ها و سادگی و خلوصش، سیمایی متفاوت از مرد ایرانی می‌ساخت. مرد ایرانی که در سریال‌های دهه ۶۰ یا پدر و پدربزرگ (مثبت) بود یا مرد مدرن و تحصیل‌کرده یا مستبد و قلدر (منفی). کمال، تصویر جدیدی بود. نه شبیه ستاره‌ها زیبا و جذاب بود، (ظاهری کاملا معمولی داشت). متعلق به طبقه متوسط و تحصیل‌کرده بود، در عین حال فرزندی نداشت و گاهی با همسرش لجبازی می‌کرد. این تصویر توام با سادگی دوست داشتنی بود. به ویژه برای ما که اجراهای تئاتر او را ندیده بودیم و تصویرمان محدود به درخشش در نقشی کوتاه در «اجاره‌نشین‌ها» بود.

پس از «همسران» مهرانه مهین ترابی و کاویانی، مورد توجه قرار گرفتند، اما کارنامه سینمایی هیچ کدام (به جز حضور در «سگ کشی» بهرام بیضایی) پس از «همسران» قابل توجه نیست. کاویانی در «آژانس دوستی»، بیشتر دیده شد. صمیمی و ساده و بی‌تکلف، نقش را زندگی می‌کرد.

او که پیشتر نشان داده بود، برای بازی در نقش جدی و کمدی مناسب است. طنز را می‌شناسد و اندازه بازی را نگه می‌دارد. در «بانو»، نقش منفی بازی کرده بود و در «سگ کشی»، نقشی پیچیده، در سال‌های پس از «همسران»، زیر سایه محبوبیت آن نقش باقی ماند. نسل بازیگران تغییر کرده بود و کاویانی، معمولا در حاشیه اما همواره محترم و محبوب ماند.

پیری و مرگ، همسایه‌اند. فرقی نمی‌کند از کدام در و در کدامین روز از سال از راه برسند. برای فردوس کاویانی، یک دهه سکوت و دوری در راه بود. گاهی تصویر یا خبری منتشر می‌شد، اما آنچه او را در ذهن حفظ می‌کرد پخش‌های مکرر «همسران» و «آژانس دوستی» بود.

امروز فردوس کاویانی به خانه ابدی رفت، ولی کمال لطفی هنوز می‌خندد و چشم‌های گرد شده از تعجبش را به مهین می‌دوزد، مش مهدی در خانه عباس آقا (عزت‌الله انتظامی) به رقص قندی (اکبر عبدی) نگاه می‌کند و حواسش پی دستمزد کارگرهاست، تابان‌پور، هنوز نقش بازی می‌کند تا گلرخ، مستاصل و درمانده به ناصر فکر کند … زندگی فردوس کاویانی در نقش‌هایش تداوم دارد. روحش شاد.»

رسانه سینمای خانگی- «غریب» سهم تلویزیون شد

فیلم سینمایی «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی از شبکه افق تلویزیون پخش می شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی فیلم، «غریب» قرار است فردا پنجشنبه ششم مهر ماه همزمان با هفته دفاع مقدس برای اولین بار از تلویزیون پخش شود. آخرین ساخته لطیفی فردا شب ساعت ۲۲ از شبکه افق سیما روی آنتن می‌رود و جمعه ۷ مهر ساعت ۱۸:۳۰ بازپخش می‌شود.

این فیلم که در ترکیب اکران نوروزی ۱۴۰۲ روی پرده سینماها رفت، به فروش ۱۰ میلیاردی رسید و در بخش اکران جانبی نیز یک میلیارد فروش کرد. این فیلم همچنین در چهار سینمای لبنان و در شهرهای فاقد سینمای این کشور نیز به نمایش درآمد.

«غریب» محصول سازمان هنری رسانه‌ای اوج در اکران آنلاین هم با شکسته شدن رکورد تماشا در ۲۴ ساعت نخست اکران فیلم‌های غیر کمدی همراه بود.

این فیلم برشی است از زندگی شهید محمد بروجردی و رشادت‌های او در کردستان که علاوه بر دریافت بیشترین تعداد جایزه در جشنواره فیلم فجر به عنوان بهترین فیلم جشنواره مقاومت نیز شناخته شد.

بازیگران «غریب» عبارتند از بابک حمیدیان، مهران احمدی، رحیم نوروزی، هژیر سام احمدی، پردیس پورعابدینی، محمد رسول صفری، سام کبودوند، حسام محمودی، مجید اسماعیلی و فرهاد قائمیان با حضور افتخاری جعفر دهقان، سامیه لک، سمیرا کریمی و محمد بروجردی.

رسانه سینمای خانگی- هوش مصنوعی در کمین سینماست

منوچهر محمدی هشدار می‌دهد که اگر مدیران فرهنگی و سینمایی در مقابل ورود هوش مصنوعی آمادگی نداشته باشند، این تکنولوژی مثل یک زلزله چنان ساختارها و قواعد را ویران می‌کند که نهادهایی همچون وزارت ارشاد و صداوسیما دیگر کارکردی نخواهند داشت.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، “هوش مصنوعی” اگرچه واژه‌ای جدید در تکنولوژی نیست اما گستره‌ استفاده از آن در ماه‌های اخیر بسیار خبرساز شده تا جایی که واکنش‌ها به کارکرد این تکنولوژی، صنعت سینمایی هالیوود را به تعطیلی کشانده است. شاید بتوان سینما را تنها حوزه‌ای دانست که تا به امروز بیشترین و علنی‌ترین موضع‌گیری‌ها در آن نسبت به کارکرد هوش مصنوعی نشان داده شده است ولی آیا در سینمای ایران هم نسبت به ظهور این فناوری باید نگران بود؟  آیا سینماگران و سیاست‌گذاران و مدیران سینما دورنمایی از آنچه پیش‌روست دارند؟

منوچهر محمدی، یکی از تهیه‌کنندگان قدیمی سینما مدت‌هاست که مطالعات جدی را در این زمینه شروع کرده و در گفت‌وگویی با ایسنا نکاتی را درباره لزوم بررسی این جریان مطرح کرد.

ورود هوش مصنوعی به سینمای ایران نگرانی دارد؟

او ابتدا در پاسخ به اینکه با توجه به تغییرات مداوم در صنعت فیلمسازی، آیا نسبت به ورود هوش مصنوعی به سینما و آینده این هنر باید نگران باشیم؟ بیان کرد:‌ من این نگرانی را نه فقط نسبت به سینما بلکه نسبت به آینده بشریت می‌دانم و به نظرم بهتر است بحث را درباره هوش مصنوعی از همین نقطه شروع کنیم؛ زمانی بود که می‌گفتند اگر کسی سواد خواندن و نوشتن داشته باشد، باسواد شناخته می‌شود. بعد می‌گفتند هر کسی تحصیلات عالیه و دانشگاهی داشته باشد باسواد است و از حدود ۱۵ سال قبل به کرات می‌شنیدیم کسی که کامپیوتر را بلد نباشد بی‌سواد است یعنی از آن زمان، ملاک باسواد بودن برخورداری از دانش کامپیوتر بود. در آن مقطع احساس می‌کردم در این حرف کمی غلو وجود دارد اما اگر الان به محیط اطراف خود نگاه کنیم می‌بینیم برای خیلی از کارها مثل همین گرفتن ارز توسط زائران کربلا در اربعین که اخیرا جمع زیادی با آن مواجه بودند، با کلمه “سامانه” روبرو هستیم و این بدان معناست که برای انجام بسیاری از امور روزانه به سطحی از سواد کامپیوتر نیاز داریم.

وی ادامه داد: حالا پس از گذشت این دوران، آنچه دو، سه سالی است که حرف آن را جسته و گریخته در ایران می‌شنویم و انگار کم‌کم جدی شده، هوش مصنوعی است بخصوص از سال گذشته که بحث آن خیلی جدی‌تر شده است. نتیجه آنچه من خوانده‌ و از منابع موثق شنیده‌ام این است که اگر بخواهیم اثر این تکنولوژی جدید را در همه ابعاد زندگی بشر بررسی کنیم باید بگوییم که تاثیر هوش مصنوعی از تاثیری که انقلاب صنعتی در زندگی بشر گذاشت، بسیار بسیار بیشتر است.  

محمدی با بیان اینکه «رصد اخبار مربوط به هوش مصنوعی به تنهایی می‌تواند برای ما یک هشدار باشد» گفت: وقتی مجالس کشورهای غربی با غول‌های فناوری دنیا جلسه تشکیل می‌دهند و می‌خواهند آگاه شوند که این پدیده ممکن است چه تاثیرات و کارکردهایی داشته باشد، مشخص می‌کند که این قضیه چه ابعاد و گستره‌ای دارد. یک نکته جالب برای من این است که «سام آلتمن» که یکی از دانشمندان بزرگ آمریکایی در زمینه هوش مصنوعی است در جلساتی که با سنا و کنگره داشته، گفته که هوش مصنوعی چنان زندگی بشر را تحت تاثیر قرار می‌دهد که ترجیح می‌دهد هیچ رابطه‌ای با این پدیده نداشته باشد چون این  ماجرا مثل یک دومینو می‌ماند که پس از اولین ضربه مشخص نیست انتهای آن به کجا می‌رسد.

او ادامه داد: در همین اخباری که پیگیری می‌کردم شنیدم غول‌های رسانه‌ای دنیا توسط قانونگذاران امریکا دور هم جمع شده اند تا یک منشور اخلاقی برای این ماجرا تعریف شود. نگرانی دولتمردان آمریکا از باب نزدیکی انتخابات ریاست جمهوری است و می‌خواهند راه حلی پیدا کنند تا استفاده‌کنندگان از هوش مصنوعی مقید باشند تا در محتوای بارگذاری شده خود عبارت “هوش مصنوعی” را -به شرط استفاده- حتما قید کنند چرا که هوش مصنوعی مرز واقعیت و مجاز را آنچنان به هم می‌ریزد که واقعیت دیگر قابل تشخیص نیست و این یک خطر بسیار نگران‌کننده است. تصور کنید من مقابل شما نشسته باشم ولی شما ندانید که ممکن است من، واقعی نباشم و یک نفر دیگر کاملا مشابه و با صدای منوچهر محمدی صحبت کند. این تداخل بیش از حد فضای مجازی و فضای واقعی به گمان من می‌تواند منجر به اتفاقات عجیب و غریب شود و ممکن است انسان‌ و نیز رسانه‌ دچار اشتباه شوند.

تهیه‌کننده فیلم‌های «بازمانده»، «مارمولک» و «ارتفاع پست» در ادامه به ماجرایی اشاره کرد که در یک گروه فضای مجازی با حضور جمعی از اساتید دانشگاهی پیش آمده بود. «من در آن گروه فیلم کوتاهی را دیدم که همه با تعریف و شگفتی یا تلخی برای آن کامنت می‌گذارند. وقتی فیلم را دقیق نگاه کردم متوجه شدم کاملاً تقلبی است و درواقع چیدمان شده است. برای من نکته قابل توجه این بود که هیچ کدام از این اساتید متوجه فیک بودن فیلم نشده بودند و من توضیح دادم که اگر به زوایای دوربین دقت کنند می‌بینند که فیلم اصلاً واقعی نیست؛ حتی در این حد غیرواقعی بود که فیلم در امریکا گرفته شده بود اما به نظر می‌رسید در آفریقا ساخته شده است. این نمونه خیلی کوچک را گفتم تا به بحث مهم سواد رسانه‌ای برسم که در مقطع فعلی و در دوران رونق هوش مصنوعی اهمیت زیادی دارد. الان سواد رسانه‌ای به جایی رسیده که اگر مراجع یا گروه‌هایی نباشند تا این موارد را تشخیص دهند، نگرانی‌های زیادی به وجود می‌آید؛ آنقدر که می‌توان پیش‌بینی کرد یک کاندیدای ریاست جمهوری با صدا و تصویر خود اعلام کند از انتخابات کناره‌گیری کرده است و تا بخواهید ثابت کنید که این اتفاق واقعی نبوده ممکن است کار از دست خارج شود.

خواب غفلت در حوزه دیداری و شنیداری

محمدی در بخشی دیگر از صحبت‌های خود با بیان اینکه دامنه فعالیت هوش مصنوعی از حوزه‌های کاربردی و عمومی مثل آشپزی تا حوزه‌هایی تخصصی مثل پزشکی و قضا و وکالت تاثیرگذار خواهد بود اظهار کرد: هوش مصنوعی می‌تواند در سطوح مختلف زندگی بشر تاثیر بگذارد و برخی آدم‌های بدبین معتقدند می‌تواند به انقراض نسل بشر هم منجر شود. اما مسئله قطعی این است که تاثیر آن بر ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و … بسیار زیاد است و تاکید من بر این قضیه از این جهت است که به نظر می‌رسد در حوزه دیداری و شنیداری آقایان در خواب غفلت هستند. البته من تا جایی که توانسته‌ام در جلسه‌های مختلف به این موضوع اشاره کرده‌ام و حتی در جلسه‌ای توضیح دادم روزگاری خواهد رسید که یک نفر می‌تواند پای هوش مصنوعی بنشیند و یک فیلم سینمایی را با تمام اجزای آن بسازد و احتیاجی هم به یک لشگر ادم برای ساخت نداشته نباشد. اگرچه برخی فیلمسازان بزرگ سینمای امریکا معتقدند هوش مصنوعی جای خلاقیت بشر را نمی‌گیرد ولی به هر حال این اتفاق جدی است و در اعتصاب نویسندگان و بازیگران هالیوود هم دیده شد چون آن‌ها بابت حضور هوش مصنوعی در سینمای آمریکا به عنوان بزرگترین مرکز تولید فیلم و محتوا در دنیا نگران هستند.

وی گفت: به نظر می‌رسد هنوز تمام قابلیت‌های هوش مصنوعی اعلام نشده است چون کارهای زیادی در اتاق فکرها انجام می‌شود. حالا حرف ما با مسئولین فرهنگی کشور از جمله وزارت ارشاد تا صداوسیما و دیگر حوزه‌ها این است که آیا وقتی شما چنین پدیده‌ای را که مثل هوا در حال ورود به زندگی است نمی‌بینید؟ آیا فکر می‌کنید ساختارهای موجود از جمله پروانه ساخت و نمایش و همچنین نگاه فعلی شما به این حوزه جوابگو خواهد بود؟ تصور من این است که کسی به فکر نیست و شاید امورات روزمره  آنقدر آقایان را گرفتار کرده که فرصتی برای رسیدگی به این موضوع یا شاید حتی مطالعه آن ندارند.

محمدی با اشاره به وضعیت هالیوود که بیش از دو ماه است در اعتصاب به سر می‌برد گفت: مراسم اسکار که تمام افتخار سینمای امریکا به آن است، به دلیل اعتصاب دچار تغییرات احتمالی می‌شود و چنین اتفاقی نشان می‌دهد که اگر هوش مصنوعی را در اینجا با این شرایط اقتصادی کشور داشته باشیم با چه اوضاعی روبرو خواهیم شد؛   مثلا تصمیم گرفته شود با هوش مصنوعی از بازیگران استفاده شود که دیگر نه دستمزد دارند، نه بیمه و نه ممنوع الکاری، به همین دلیل درخواست جدی من از همکارانم و مدیران فرهنگی این است که اطلاعات خود را گرداوری کنند تا بتوان برنامه‌ای را تدوین کرد.

این تهیه‌کننده سینما بیان کرد که در این زمینه کانون تهیه‌کنندگان سینما (اکت) حدود دو ماه است که تمام جلسات خود را به موضوع هوش مصنوعی اختصاص داده و هر دو هفته یک بار جلساتی را تشکیل داده و قرار است سمیناری را هم برگزار کند.

هوش مصنوعی مثل زلزله ویرانگر است اگر…

او درباره اینکه ایران چقدر می‌تواند همپای کشورهای دیگر در حوزه هوش مصنوعی پیش رود گفت: ممکن است کمی عقب‌تر باشیم اما واقعیت این است که هوش مصنوعی مثل هواست و هوا را نمی‌توان کنترل کرد. بنابراین ممکن است بخاطر تحریم‌ها کمی دیر و سخت و پیچیده به ایران برسد اما حتماً اتفاق خواهد افتاد. هوش مصنوعی چیزی شبیه به هوش انسان است و گفته می‌شود بدون احساسات و عواطف است در حالی که به نظر می‌رسد رنگ و بویی از عواطف و احساسات هم می‌تواند در آن وجود داشته باشد و این جای نگرانی و سوال اساسی‌تری را شکل می‌دهد. اگر بخواهم در حوزه کاری خودم صریح‌تر بگویم ماجرا این است که هوش مصنوعی مثل زلزله می‌ماند و ممکن است اگر پیش‌تر برایش فکری نکنیم آواری به جا بگذارد که آن وقت دیگر نه به ارشاد احتیاجی داریم نه به صدا و سیما چرا که قابلیت اجرایی ندارند.  

او درباره لزوم تدوین برنامه برای استفاده از هوش مصنوعی این مثال را مطرح کرد که اگر روزی ماشین‌ها این امکان را داشته باشند تا در سطحی فراتر از زمین تردد کنند، تکلیف چراغ قرمز و پلیس راهنمایی و رانندگی چه می‌شود؟ قطعاً باید یک سیستم ناوبری دیگری وجود داشته باشد. در حوزه کاری‌ ما نیز به همین شکل است و اگر پای هوش مصنوعی به میان آید بسیاری از قواعد امروزی کارایی خود را از دست می‌دهند. ما نیازمندیم اخبار را رصد کنیم، البته نه به عنوان یک خطر و در کنار آن باید از کارشناسان داخلی و خارجی هم استفاده کنیم. هوش مصنوعی یک طفل نامشروع نیست و نمی‌توان آن را کنار گذاشت. به هر حال خواهد آمد و اگر شما بتوانید برای آن برنامه‌ریزی و طراحی داشته باشید جلوتر خواهید بود. اما اگر همچنان بخواهیم روش‌ها و ساختارهای فعلی را ادامه دهیم در مقابل گردبادی که پیش روی ماست، به نقطه‌ای خواهیم رسید که نسل آینده ما را نخواهد بخشید.

حال و روز فعلی سینمای مستقل از زبان منوچهر محمدی 

منوچهر محمدی که خودش فیلمنامه‌ای را در حوزه هوش مصنوعی برای ساخت آماده دارد، در پاسخ به اینکه وضعیت سینمای مستقل در روزهای فعلی سینما به کدام سمت می‌رود؟ گفت: آنچه در این روزها باعث شده بسیاری از دست‌اندرکاران حرفه‌ای سینما نسبت به ساخت فیلم دست نگه دارند همین وضعیت اقتصادی است که البته فقط به سینما محدود نمی‌شود. یادم است تا قبل از سال ۱۳۷۶ مدیران ارشاد هر چه تلاش می‌کردند که بخش خصوصی وارد شود نه تنها اتفاق خوبی نمی‌افتاد بلکه برعکس، حتی صاحبان سینما در بخش خصوصی به دنبال تغییر کاربری بودند اما بعد از آن که در وزارت ارشاد مسئولیت داشتم، مجموعه کارهایی را انجام دادیم و طبق سرانه سینما در دنیا برنامه‌ریزی کردیم. براین اساس افتخار سینماسازی را از وزارت ارشاد به شهرداری واگذار کردیم چون ارشاد به عنوان یک سد مقابل سینماسازی شناخته می‌شد. با شهرداری‌ها توافق کردیم تا به ازای هر صندلی، یک متر مربع فضای تجاری بدون عوارض بگیرند و معافیت مالیاتی را هم ایجاد کردیم تا شرایط بهبود پیدا کند اما الان متاسفانه به دلیل تورم که البته ارتباطی به ارشاد ندارد و نیز کم شدن ارزش پول ملی، امکان ادامه رقابت برای بخش خصوصی سخت شده و نگرانی من این است که دولت هم نتواند سالی ۱۰۰ فیلم تولید کند و این توانایی از دولت کم کم گرفته خواهد شد. بنابراین معتقدم بیرون راندن بخش خصوصی از مرحله تولید و خالی کردن دست آن به نفع فرهنگ کشور نیست.

خروج از نسخه موبایل