رسانه سینمای خانگی- درد سینما، مدیر کم‌سواد و محدودیت فکری است

قطب الدین صادقی گفت: برخی مدیران یک گام از سینماگران هم عقب تر ایستاده اند و به جای ترویج خرد و اندیشه، جنگولک بازی را در سینما ترویج می کنند!

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، قطب الدین صادقی مدرس و بازیگر و کارگردان تئاتر و سینما در خصوص فقدان آموزش اصولی و حرفه ای در سینمای ایران گفت: مدیران فرهنگی کم سواد و دارای محدودیت فکری تیشه به ریشه سینما زده اند چرا که آن ها یک گام از سینماگران هم عقب تر ایستاده اند و به جای ترویج خرد و اندیشه، جنگولک بازی را در سینما ترویج می کنند!

این دارنده مدرک فوق لیسانس هنرهای نمایشی از دانشگاه «سوربن» پاریس در گفتگو با سینماپرس، افزود: آموزش در سینما در دو دسته تکنیکی و مضمونی خلاصه می شود؛ در حوزه تکنیک که آموزش نیازمند زیربنای حرفه ای تکنیکی مانند آنچه در هالیوود وجود دارد است که متأسفانه مشابه آن را در ایران نداریم؛ اما آنچه برای سینمای ما اهمیت دارد و من مایلم به آن اشاره کنم مبحث آموزش تکنیکی و فنی نیست! آنچه سینمای ایران را کمابیش در دنیا مطرح کرده مبحث مضمونی است.

وی ادامه داد: اگر سینمای ما امروزه درجا می زند به دلیل این است که به شدت در حوزه مضمون و محتوا به عقب رفته است؛ به جای سینمای فکری و منتقد بدل به سینمای تفننی و جفنگ بازی و سرگرمی های الکی شده و روز به روز هم بیشتر عقب می رود.

این سینماگر با بیان اینکه اگر سینمای ایران در دهه ۶۰ توانست اندکی در دنیا مطرح شود به دلیل ترویج مفاهیم والای انسانی و اجتماعی در فیلم ها بود یادآور شد: در آن روزگار چون از سکس و خشونت استفاده نمی کردیم عرصه تماماً در اختیار مفاهیم اجتماعی قرار گرفت و هر آدمی در آن دوران مطرح شد به دلیل مفاهیم ارزنده ای بود که در فیلم هایش مطرح می کرد.

بازیگر فیلم های سینمایی «یتیم خانه ایران» و «گزارش یک قتل» تأکید کرد: نمونه های بارزی از این فیلم ها یا فیلمسازان مانند «گاو»، «باشو غریبه کوچک» و یا مجموعه آثار عباس کیارستمی را می توان به عنوان مثال نام برد که همه دارای اندیشه بودند و هیچ کدام تکنیک آنچنانی نداشتند و اگر توانستند مطرح و ماندگار شوند تنها به علت مضمون انسانی و متفکرانه شان بوده است اما متأسفانه ما امروز در سینمای مان کمتر شاهد فیلمسازان متفکر هستیم.

مدرس دانشکده های «هنر و معماری» و «صدا و سیما» با تأکید بر اینکه امروزه سینمای بی هویت و بی سر و ته جایگزین سینمای اندیشه و خردمند شده است تصریح کرد: وقتی حتی اساتید دانشگاه ها و آموزشگاه های ما فکور نیستند چطور می توانیم توقع داشته باشیم که هنرمند فکور وجود داشته باشد؟ دیگر در این روزگار اساتید بزرگی مانند دکتر الستی، دکتر کاووسی و یا هوشنگ طاهری پیدا نمی شوند. جای این ها خالی است و هرگز پر نمی شود. این ها کسانی بودند که می توانستند منشأ اندیشه و خرد باشند.

صادقی در ادامه این گفتگو اظهار داشت: متأسفانه نه تنها در سینما که در سایر حوزه های فرهنگی و هنری مانند تئاتر نیز وضعیت به همین منوال است؛ متأسفانه اکثر آثاری که به اسم کالای فرهنگی و هنری تولید می شوند حتی به لعنت خدا هم نمیرزند و همه سرشار از قصه های بی سر و تهی شده اند که جز جنگولک بازی عنوان دیگری روی آن ها نمی توان گذاشت.

بازیگر سریال های تلویزیونی «کلاه پهلوی» و «کیف انگلیسی» در پایان این گفتگو متذکر شد: این مدیران و سیاست گذاران کلان فرهنگی و سینمایی اند که به دلیل آنکه صرفاً هنر را برای سرگرمی می خواهند جلوی اندیشه و تفکر و خرد را می گیرند و این سبک جنگولک بازی ها را در سینما رواج می دهند. تا این رویه توسط آن ها تغییر نکند قطعاً اوضاع بهبود پیدا نخواهد کرد. آن ها اگر بخواهند می توانند حوزه آموزش سینما را از اساس دچار تغییر کرده و اندیشه و خرد را در سینما جاری کنند.

رسانه سینمای خانگی- تولید فیلم و انیمیشن مشترک بین ایران و ژاپن

کاردار سفارت ژاپن با حضور در مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی با محمد حمیدی مقدم مدیرعامل مرکز دیدار و درباره همکاری‌های مشترک آتی بین سینمای ایران و ژاپن صحبت کرد.

به گزارش سینمای خانگی گزارش به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، کنجو موراکامی کاردار سفارت ژاپن در تهران امروز دوشنبه دوم مردادماه در دیدار با محمد حمیدی مقدم با اشاره به ویژگی‌های مشترک فرهنگی بین ایران و ژاپن به علاقه سینماگران ژاپنی به سینمای ایران تاکید کرد و گفت: بسیاری از سینماگران ایرانی فیلم‌های کارگردانان ایرانی را دوست دارند و با تماشای آن‌ها به سینما علاقه‌مند شده‌اند، اشتراک فرهنگی بین ما و شما بسیار است و امیدوارم همچون گذشته در حوزه تولید فیلم، انیمیشن و سریال همکاری مشترک داشته باشیم. سال گذشته یوسوکه اوکودا، کارگردان فیلم «گل‌های دیگری» به جشنواره فجر آمد، او از کارگردان‌هایی است که با تماشای فیلم‌های ایرانی به سینما علاقه‌مند شده است.

موراکامی ادامه داد: مردم ایران با سریال «اوشین» و کارتن «فوتبالیست‌ها» خاطره دارند، امیدوارم نمایش سریال‌ها و کارتن‌های ژاپنی در ایران مانند دهه ۶۰ و ۷۰ ادامه یابد. ژاپن کشوری صنعتی و پیشرفته است، اما شبیه کشورهای اروپایی و آمریکا نیست. ژاپن کشوری تاریخی و وفادار به سنت‌ها و آداب و رسوم، خانواده و ارزش‌های فرهنگی است و احترام به حقوق دیگران و کار و کوشش فراوان از مولفه‌های فرهنگی ماست، فصل مشترک ما وفاداری به سنت‌، ارزش‌های فرهنگی و خانواده است.

محمد حمیدی مقدم مدیرعامل مرکز در آغاز این نشست با تشکر از کنجو موراکامی به‌رابطه عمیق و فرهنگی ایران و ژاپن اشاره کرد و گفت: خوشبختانه بارها فرصت سفر به ژاپن و شرکت در جشنواره‌های مختلف سینمایی آن را داشته‌ام، پارسال در جشنواره فصل انیمیشن هیروشیما حضور یافتم، ۱۰ انیمیشن کوتاه از تولیدات مرکز در این جشنواره نمایش داده شد و مورد توجه قرار گرفت. آنچه در مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی به عنوان زیر مجموعه‌ای از سازمان سینماییِ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حمایت از فیلمسازان جوان در حوزه سینمای مستند و انیمیشن اتفاق افتاده، مورد توجه دوستان در جشنواره هیروشیما قرار گرفت و به همین دلیل یک جایزه ویژه هم به مرکز داده شد.

او گفت: در دولت سیزدهم، با توجه به رویکرد نگاه به شرق و تبادل فرهنگی با کشورهای همسو، ژاپن یکی از کشورهایی است که می‌تواند نقطه توجه و تمرکز باشد، سازمان سینمایی به دنبال ارتباط با سینمای ژاپن است. تمایل ما این است که این همکاری در شکل رسمی و به صورت عقد قرارداد و تفاهم‌نامه انجام شده و مرکز گسترش، رابط این رخداد باشد. ما در سینمای داستانی، مستند و انیمیشن به دنبال حضور در بازار، تولید مشترک، عرضه و نمایش فیلم در جشنواره‌ها و شبکه‌ها ژاپن هستیم و امیدواریم این تعامل دو طرفه به‌زودی به مرحله اجرا برسد.

مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی گفت: سینمای ژاپن در بخش انیمیشن بسیار قوی است و در این زمینه با برگزاری کارگاه‌های آموزشی و انتقال تجربه می‌توانیم از دانش، تخصص و تجربه شما برای تقویت انیمیشن سازی در ایران که ظرفیت و استعداد فراوانی دارد، استفاده کنیم.

حمیدی مقدم در بخش دیگری از سخنانش گفت: سینمای ایران و ژاپن در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی روابط نزدیکی داشته‌اند، فیلمسازان ایرانی از جمله زنده‌یاد عباس کیارستمی محبوب ژاپنی‌ها بود و فرصت فیلمسازی در آن کشور را به دست آورد. فیلم «فرش باد» (کمال تبریزی) یکی از آثاری است که به صورت مشترک بین ایران و ژاپن ساخته شده، قرابت فرهنگی هر دو کشور را به تصویر کشیده و در قالب قصه‌ای شیرین به همراهی و همزیستی مردم ایران و ژاپن پرداخته است. «معجزه بناسان» ساخته حبیب احمدزاده به تازگی در سینماهای «هنر و تجربه» نمایش داده شد.

وی ادامه داد: سال گذشته در حاشیه سفر به هیروشیما از موزه این شهر دیدار کردم، خاطره جنگ و قربانیان آن برای شما، مانند ما مهم و دغدغه مردم است. این موضوع و درد مشترک می‌تواند زمینه تولید آثاری مشترک را فراهم کند. انیمیشن «بادها کجا می‌میرند» که در جشنواره هیروشیما نمایش داده شد به موضوع بمباران شیمیایی سردشت اشاره شد و به واسطه فضا و قصه‌اش با اقبال تماشاگران ژاپنی جشنواره همراه بود.

موراکامی در این بخش گفت: من هم به سردشت سفر کردم و در مراسم یادبود قربانیان بمباران شیمیایی شرکت کردم، همان طور که اشاره کردید این بخش از تجربه تاریخی هر دو ملت، می‌تواند زمینه همکاری‌های مشترک باشد.

مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی گفت: برگزاری هفته‌های فیلم بین دو کشور، تولید فیلم و انیمیشن با توجه به فرهنگ، آداب و رسوم، فرهنگ تلاش و کار جدی که در ژاپنی‌ها دیده شده و مورد ستایش است، می‌تواند چشم‌انداز تازه‌ای از همکاری و تعامل بین وزارت ارشاد و سینمای ژاپن باشد.

محمد حمیدی مقدم ادامه داد: مرکز گسترش، یکی از زیرمجموعه‌های وزارت ارشاد است که در تولید مستند و انیمیشن کوتاه، فعالیت کرده و آثار تولید شده ما در جشنواره‌های داخلی و خارجی با اقبال مواجه شده است، همکاری در سطوح بالا و دیدار مقام‌های وزارت ارشاد و سینمای ژاپن می‌تواند زمینه تولید، عرضه و نمایش آثار سینمای داستانی و مستند ایران در سینماها و تلویزیون ژاپن را تسریع کند.

وی افزود: بخش خصوصی هم در ایران توانایی و ظرفیت‌های بسیاری دارد که می‌تواند زمینه ساز حضور و دیده شدن آثار ایرانی در جشنواره‌ها، بازارها و شبکه‌های تلویزیونی را فراهم کند. امیدوارم در این همکاری‌های مشترک، فعالان صنعت تصویر و فیلم ژاپن، با سینماگران و تهیه‌کنندگان ایرانی تعامل داشته باشند.

کنجو موراکامی با اشاره به اینکه به زودی هیاتی از دیپلمات‌های ژاپنی به ایران سفر خواهند کرد گفت: این کارگروه با هدف تمرکز روی ورزش و فرهنگ تشکیل شده و به ایران سفر می‌کند. امیدوارم این دیدارها، زمینه تولید مشترک و همکاری‌های بیشتر در زمینه سینما، تلویزیون و انیمیشن را فراهم کند. مرکز گسترش می‌تواند در این دیدارها به نمایندگی از سازمان سینمایی حضور داشته و برنامه‌های پیشنهادی در زمینه تولید، عرضه و نمایش فیلم، مستند و انیمیشن را ارائه دهد. برگزاری جشنواره هم می‌تواند یکی از نقاط مشترک همکاری ما باشد.

موراکامی افزود: سینما در ژاپن، دولتی نیست اما در بخش خصوصی، می‌توان به مسیرهایی رسید که همکاری و تعامل با سینمای ایران (در بخش دولتی و خصوصی) میسر شود و بالاترین سطح ارتباط با سینماگران ایرانی و ژاپنی اتفاق بیافتد.

در این دیدار کنجو موراکامی را سایتو می‌می رایزن فرهنگی و آناهیتا جلیلی مترجم سفارت ژاپن در تهران همراهی کردند. محمد طیب مدیر بازرگانی مرکز و سرپرست گروه «هنر و تجربه»، شیرین نادری مدیر بین‌الملل و محدثه واعظی‌پور مدیر روابط عمومی مرکز هم در این جلسه حضور داشتند.

رسانه سینمای خانگی- وقتی توان کارگردان زن ایرانی، فیلمساز هندی را متحیر کرد

«بیجو کومار» تهیه‌کننده و کارگردان هندی با اشاره به ساخت سالیانه سه‌هزار فیلم در این کشور، گفت: بیش از ۵۰ فیلمساز زن مطرح در ایران حضور دارند که چنین قابلیتی هنوز در هند وجود ندارد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط‌ عمومی نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم «حوا»، بیجو کومار تهیه‌کننده و کارگردان از کشور هند در نشست مهمانان بین‌المللی جشنواره «حوا» در محل سینما فرهنگ اظهار داشت: من خیلی با سینمای ایران، فیلم‌های ایران و فضای داستان‌های ایران آشنا هستم. از زمان دانشجویی فیلم‌های ایرانی را دنبال می‌کردم و با فیلمسازانی مثل مجید مجیدی، عباس کیارستمی و دیگر فیلمسازان ایرانی آشنا هستم و همیشه محتوای فیلم‌های ایرانی برایم الهام‌بخش بود تا این مسیر را آغاز کنم.

وی گفت: تاکنون سه بار به تهران آمدم؛ یک بار عضو هیات داوران جشنواره فجر بودم و یک بار با فیلم خودم در فجر شرکت کردم و می‌دانم صنعت سینما در ایران چگونه است و با محتوای فیلم‌های ایرانی آشنا هستم.

کومار افزود: من از هند می‌آیم؛ جایی که یکی از مهدهای فیلمسازی است و سالیانه سه‌هزار فیلم در آن ساخته می‌شود. نه فقط در هند بلکه در جاهای دیگر فیلم‌ها خیلی محتوای والایی ندارند و حتی ممکن است فیلم‌ها ضدزن باشند و به نظرم این جشنواره برای این روزهای ما لازم است.

هنوز در هند به اندازه ایران فیلمساز زن نداریم

این تهیه‌کننده و کارگردان هندی بیان‌داشت: وقتی داشتیم فهرستی از فیلمسازان زن ایرانی جمع می‌کردیم آنچه برای ما جالب بود این بود که چیزی بالای ۵۰ فیلمساز زن مطرح ایرانی در این فهرست جا داشتند چیزی که هنوز در هند چندان وجود ندارد.

وی اظهارداشت: می‌توانم بگویم ما آرتیست زن در اکثر کشورها داریم اما نقش اینگونه جشنواره‌ها این است که بستری برای تبادل دیدگاه‌های زنانه ایجاد می‌کنند که خودش می‌تواند به محتوای فیلم‌های این چنینی کمک کند و زنان از نقاط مختلف دنیا می‌توانند باهم تبادل نظر کنند و محتواهای خود را به اشتراک بگذارند.

کومار گفت: در نخستین فیلمم روی یک شخصیت خانم خبرنگار قدرتمند مانور دادم و فیلم دوم هم خانوادگی است و به نظرم فیلم‌های من باید خانوادگی دیده شود. به نظرم یک فیلم بدون اینکه اعضای یک خانواده بتوانند باهم یک فیلم را ببینند، ارزشی ندارد.

نخستین جشنواره با شعار «خانواده»

در ادامه ها وان فون تهیه‌کننده و کارگردان چینی که با فیلم «پدرم و مادرم» در جشنواره فیلم «حوا» حضور دارد، اظهار داشت: پدرم در چین کارگردان و ۲۰ سال است مشغول همین کار است. فیلمی که با خود به این جشنواره آورده‌ام درباره رابطه زنان در خانواده و اجتماع و واکاوی نقش آنها در این دو اجتماع است.

وی گفت: مفتخرم که در این جشنواره «حوا» هستم و شانس این را دارم که فیلمم در اینجا دیده شود. من با این مفهوم آشنا هستم چون در این ۲۰ سال همیشه فیلم‌هایم محتوایی مرتبط با زنان و خانواده داشته ضمن اینکه همسرم فیلم‌نامه‌نویس است و به من کمک کرده است.

فون افزود: در این ۲۰ سال در جشنواره‌های مختلف شرکت کرده‌ام اما برای نخستین بار است که در جشنواره‌ای با این شعار که «پای خانواده می‌ایستیم» حضور پیدا کرده‌ام. موقعی که مشغول ساخت همین فیلم بودم تجارب آموختنی خوبی از نقش زن در خانواده برایم داشت که به نظرم خیلی مهم است.

این کارگردان بیان کرد: این روزها متاسفانه معمولاً نقش زن‌ها به صورت غیرمنصفانه انعکاس داده می‌شود و ما به عنوان فیلمساز باید آن را به‌ درستی ارایه بدهیم. فیلم من درباره پدر و مادری است که دور از شهر زندگی می‌کنند اما برای نگهداری نوه خود به شهر می‌آیند تا تعادل از دست رفته خانواده را مجددا احیا کنند. سعی من این بود که بتوانم روابط بین یک خانواده چینی را به کسانی که آشنایی با چین ندارند، نشان بدهم.

وی اظهارداشت: آن سکانسی که دیگر اعضای خانواده نسبت به مادر خانواده سوء برداشت می‌کنند و او مجبور می‌شود پشت درخت برود و گریه کند، بدون آنکه خانواده بفهمد بعد برمی‌گردد خانه تا نقش مادری را ایفا کند برای من بهترین سکانس بود.

جشنواره‌ای که می‌تواند شبکه‌سازی کند

سپس لو شی‌ فون مستندساز چینی که با مستند «لی»‌ در جشنواره «حوا» حضور دارد هم گفت: من مستندساز هستم. معتقدم در هر کشوری خانم‌ها مهمترین بخش آن جامعه هستند. مستند من درباره یک شخصیت خانم قدرتمند است که از شریک زندگی خود جدا می‌شود اما سعی می‌کند از بچه‌های خود نگهداری کند. آنچه من دوست دارم این است که در فیلمم به مخاطبان هیچ ایده‌ای القا نکنم و آن را با هر نظری که دارند نگاه کنند و نظرات خود را به من منتقل کنند.

وی افزود: برای من آن سکانسی از مستندم که آن خانم قوی به تنهایی وارد اتاق عمل می‌شود بهترین سکانس است. من در واقعیت زندگی معتقدم خانم‌ها شخصیت‌های قوی هستند و می‌توانند در فیلم‌ها برای ما الهام‌بخش باشند.

فون بیان کرد: نویسنده هم نظراتی داشت که باهم به اشتراک گذاشتیم، نویسنده معتقد بود که سفیدپوستان شانس بیشتری در زندگی برای رسیدن به مدارج بالا حتی در مقوله‌ای مانند ازدواج دارند. خیلی‌ها درباره شخصیت اصلی فیلم من صحبت می‌کنند و برایشان باورکردنی نیست دوست دارم نظرات مخاطبان ایرانی را هم درباره آن بدانم.

این مستندساز اظهارداشت: مفهوم انتخاب شده برای این جشنواره خیلی مهم است چون شبکه‌سازی‌ای که می‌تواند ایجاد کند به ویژه در بین فیلمسازان دغدغه‌مند در حوزه زنان و خانواده می‌تواند راهگشا باشد. همین موضوع باعث شد در این جشنواره شرکت کنم.

رسانه سینمای خانگی- جایزه ویژه برای محصول مشترک ایران و آلمان

فیلم سینمایی «تورهای خالی» ساخته بهروز کریم‌زاده موفق به کسب جایزه ویژه هیات داوران جشنواره فیلم کارلووی شد.

به گزارش سینمای خانگی، فیلم سینمایی «تورهای خالی» ساخته بهروز کرمی‌زاده – محصول مشترک ایران و آلمان – در بخش مسابقه بین‌الملل یکی از نامزدهای دریافت گوی بلورین بهترین فیلم جشنواره کارلووی بود. 

در خلاصه داستان این فیلم با بازی حمیدرضا عباسی و صدف عسگری آمده است: امیر و نرگس، دو عاشق هستند. مرد جوان از یک خانواده فقیر است و پس از اخراج از شغل خود به عنوان پیشخدمت، مجبور به پیدا کردن کار در یک جامعه ماهیگیری است. این در حالی است که نرگس از جایگاه اجتماعی بالاتری برخوردار است اما آنها در حال حاضر رابطه خود را مخفی نگه می دارند، …

جشنواره فیلم کارلووی واری امسال بخش ویژه‌ای را با عنوان «تولدی دیگر: سینمای ایران اینجا و اکنون» برگزار کرد که شامل نمایش فیلم‌های «ملخ» ساخته فائزه عزیزخانی از شاگردان عباس کیارستمی و به تهیه‌کنندگی منیژه حکمت و مهشید آهنگرانی، «بی‌پایان» ساخته نادر ساعی‌ور که جعغر پناهی در نگارش فیلمنامه و تدوین آن همکاری داشته است، «زاپاتا» به کارگردانی دانش اقباشاوی، «پوست» اولین ساخته بلند برادران ارک که پیش از این در سال ۲۰۱۷ با فیلم «حیوان» جایزه سینه‌فونداسیون جشنواره کن را به خود اختصاص داده بودند، «دروازه رویا» به کارگردانی نگین احمدی، «سفر به ماه» به کارگردانی محمدرضا شایان نژاد، «رودخانه سیاه و سفید» به کارگردانی فرزین محمدی، «آفرینش بین دو سطح» دومین فیلم عکاس و فیلمساز ایرانی حسین رجبیان و فیلم «K۹» از وحید وکیلی‌فر می‌شود.

پنجاه و هفتمین جشنواره فیلم کارلووی‌واری از تاریخ ۳۰ ژوئن تا ۸ جولای (۹ تا ۱۷ تیرماه) برگزار شد.

رسانه سینمای خانگی- محسن تنابنده و پریناز ایزدیار، برترینهای بزرگترین رویداد مستقل سینمای ایران

پریناز ایزدیار و محسن تنابنده در آیین پایانی دور ششم بزرگترین رویداد مستقل سینمای ایران، از سوی آکادمی افسانه زندگی به‌عنوان بهترین بازیگران سال انتخاب شدند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، رئیس مراسم بین‌المللی آکادمی افسانه زندگی در آیین پایانی ششمین دور برگزاری این رویداد مستقل سینمای ایران که در سالن موج نو آکادمی افسانه زندگی برگزار شد، گفت: امروز فرصتی دوباره دست داد که هفت فیلم مطرح سال سینمای ایران را در دور ششم از بین تولیدات یکساله (۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱) پس از یکسال کار کارشناسی و بررسی آثار در شورای آکادمی افسانه زندگی انتخاب و معرفی کنیم.

سجاد اصغری هفت فیلم مطرح سال سینمای ایران شامل جنگ جهانی سوم کاری از هومن سیدی،نگهبان شب ساخته رضا میرکریمی، بدون قرار قبلی به کارگردانی بهروز شعیبی،درب کاری از سیدهادی محقق،تصور کاری از علی بهراد، بی‌رویا اثری از آرین وزیردفتری و ملاقات خصوصی کاری از امید شمس رامعرفی کرد.

در ادامه نوبت به معرفی بهترین بازیگر و بهترین فیلمبردار سال سینمای ایران شد که محسن تنابنده برای بازی در فیلم جنگ جهانی سوم و پریناز ایزدیار برای بازی در فیلم ملاقات خصوصی به‌عنوان بهترین بازیگران و محمد حدادی به‌عنوان بهترین فیلمبردار سال سینمای ایران برای فیلمبرداری فیلم بدون قرار قبلی معرفی شدند.

در دور پیشین امیر جدیدی برای بازی در فیلم قهرمان، الناز شاکردوست برای بازی در فیلم ابلق و محمد رسولی برای فیلمبرداری فیلم زالاوا بعنوان بهترین بازیگران و بهترین فیلمبردار سال انتخاب شده بودند.

اصغری در بخش چهره ماندگار به یاد عباس کیارستمی گفت: این دور برای ارج نهادن به جایگاه زن در سینمای ایران و جهان تندیس آکادمی افسانه زندگی به یاد عباس کیارستمی به‌صورت نمادین به ژولیت بینوش بازیگر فرانسوی فیلم کپی برابر با اصل تقدیم می شود.

همچنین، لوح تقدیر ششمین دوره مراسم آکادمی افسانه زندگی به رسول صدرعاملی و خسرو معصومی کارگردان‌های مطرح سینمای ایران اهدا شد.

همچنین در بخش معرفی هفت فیلم کوتاه سال سینمای ایران، داریوش بابائیان تهیه کننده و پخش‌کننده سینما به‌عنوان دبیر بخش معرفی هفت فیلم کوتاه مراسم بین‌المللی آکادمی افسانه زندگی آثار این دوره را معرفی کرد:

نوشابه مشکی(محمد پایدار) ، آرام(روح الله فخروکرم ابریشم (امیر هنرمند)، تشک(آرش حسن‌پورجای خالی(نسیم اسدپوراتاق آقای ونذ(احسان میرزایی) و پویانمایی زمین بازی(سمانه اسدی)

امیر خانزاده مدیر روابط عمومی ششمین دوره بین‌المللی آکادمی افسانه زندگی هم گفت: در این دوره سعی کردیم با نگاه به تمام جوامع کار، هفت فیلم مطرح سال سینمای ایران را معرفی کنیم و جا دارد از تمامی رسانه‌ها که از دور نخست تا کنون ما را حمایت و یاری کردند و همچنین از تمامی نهادها و کسانی که ما را برای برگزاری دور ششم بخش بین‌الملل و سینمای ایران همراهی کردند تشکر کنم.

پیشتر، در جبهه غرب خبری نیست به کارگردانی ادوارد برگر از آلمان به‌عنوان بهترین فیلم خارجی زبان بخش بین‌الملل آکادمی افسانه زندگی در دور ششم انتخاب و معرفی شده بود.

رسانه سینمای خانگی- فارابی «پلان زندگی» را برپا می‌کند

بنیاد سینمایی فارابی در ادامه برپایی سلسله برنامه‌های خود، برگزاری رویدادی با عنوان «پلان زندگی» با محوریت بازنمایی خانواده در سینمای ایران را برگزار می‌کند.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، در نخستین جلسه از سلسله نشست‌های «پلان زندگی»، ضمن نمایش و نقد و بررسی فیلم سینمایی «کت‌چرمی» از منظر خانواده، علاوه‌ بر استادان عرصه فرهنگ و رسانه، دکتر ابوالفضل اقبالی دبیر علمی جشنواره بین‌المللی گوهرشاد نیز به عنوان سخنران حضور خواهد داشت.

این رویداد سینمایی خانواده محور که با اکران فیلم سینمایی «کت‌چرمی» همراه است، از ساعت ۱۶ تا ۱۹ در سالن زنده‌یاد عباس کیارستمی نهاد ملی سینمای ایران برگزار می‌شود.

رویداد بازنمایی خانواده در سینمای ایران در ادامه سلسله برنامه‌های این بنیاد در روز چهارشنبه، سی‌ویکم ماه جاری برگزار می‌شود.

صیانت از کانون خانواده، اهمیت و جایگاه خانواده در سینمای ایران و بررسی سبک زندگی و توجه به آن در ادوار گوناگون حیات را از جمله اهداف برگزاری این رویداد می‌توان خواند

رسانه سینمای خانگی- دوره آکادمی «افسانه زندگی» بر گزار می‌شود

رییس ششمین دوره آکادمی «افسانه زندگی» بزرگترین رویداد مستقل سینمای ایران از معرفی هفت فیلم مطرح سال سینمای ایران به همراه بهترین بازیگر آکادمی در روز ۱۴ تیر خبر داد.

به گزارش سینمای خانگی، سجاد اصغری در گفت و گو با خبرنگار سینمایی ایرنا، اظهار داشت: جریان‌سازی که ما به صورت معکوس در سینمای ایران بنیان‌گذاری کردیم در چارچوب پیشرفت و پویایی کلیات سینمای ایران است، امسال هم قصد داریم به مانند پنج دوره پیشین هفت فیلم مطرح سال سینمای ایران را معرفی کنیم.

او اظهار داشت: ۱۲ فیلم از بین تولیدات یکساله سینمای ایران از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱ انتخاب شده‌اند که پس از بررسی در شورای تخصصی آکادمی افسانه زندگی هفت فیلم مطرح سال سینمای ایران انتخاب و معرفی می شوند.

اصغری گفت: این دوره بنابر شرایط اجتماعی پیرامون سینمای ایران سعی کردیم از تمام زوایا فیلم‌ها را بررسی کنیم تا بهترین انتخاب را داشته باشیم. همچنین بخش معرفی بهترین بازیگر و بهترین فیلمبردار و بخش چهره ماندگار به یاد عباس کیارستمی با اهدای نمادین تندیس آکادمی افسانه زندگی برگزار می‌شود.

او افزود: داریوش بابائیان تهیه کننده و پخش‌کننده سینما این دوره نیز به عنوان دبیر بخش معرفی هفت فیلم کوتاه سال و امیر خانزاده مدیر روابط عمومی مراسم است.

اصغری خاطرنشان کرد: ۱۴ تیر هفت فیلم مطرح سال سینمای ایران در سالن موج نو آکادمی افسانه زندگی معرفی می‌شود.

«در جبهه غرب خبری نیست» به کارگردانی ادوارد برگر از آلمان به‌عنوان بهترین فیلم خارجی زبان بخش بین‌الملل ششمین دوره مراسم آکادمی افسانه زندگی انتخاب و معرفی شد.

رسانه سینمای خانگی- جشنواره فیلم کارلووی‌ واری میزبان کدام فیلم‌های ایرانی است؟

«تورهای خالی» و «ماده تاریک» به ترتیب به بخش رقابتی اصلی و مسابقه پروکسیمای پنجاه و هفتمین جشنواره فیلم کارلووی‌ واری راه یافتند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایسنا، فهرست فیلم‌های بخش اصلی جشنواره فیلم کارلووی واری، مهم‌ترین جشنواره اروپای شرقی و مرکزی در حالی اعلام شد که فیلم سینمایی «تورهای خالی» ساخته بهروز کرمی‌زاده محصول مشترک ایران و آلمان در بخش مسابقه بین‌الملل یکی از نامزدهای دریافت گوی بلورین بهترین فیلم است.

در خلاصه داستان این فیلم با بازی حمیدرضا عباسی و صدف عسگری آمده است: امیر و نرگس، دو عاشق هستند. مرد جوان از یک خانواده فقیر است و پس از اخراج از شغل خود به عنوان پیشخدمت، مجبور به پیدا کردن کار در یک جامعه ماهیگیری است. این در حالی است که نرگس از جایگاه اجتماعی بالاتری برخوردار است اما آنها در حال حاضر رابطه خود را مخفی نگه می دارند، …

فیلم تورهای خالی

در بخش مسابقه پروکسیمای جشنواره فیلم کارلووی واری ۲۰۲۳ نیز فیلم «ماده تاریک» ساخته کریم لک‌زاده به نمایندگی از سینمای ایران حضور دارد.

در خلاصه داستان «ماده تاریک» نیز آمده است: از یک بازیگر مرد و زن برای بازی در یک جلسه انتخاب بازیگر دعوت می‌شوند اما آنها در تست قبول نمی‌شوند، بنابراین تصمیم می گیرند در عوض فیلم خود را بسازند. این فیلمی خواهد بود که قوانین سانسور را به چالش می کشد، فیلمی که هر چیزی در آن اتفاق می افتد و سازندگان آن توسط هیچ چیز و هیچ کس عقب نخواهند بود، ….

فیلم ماده تاریک

طبق اعلام پیشین ، جشنواره فیلم کارلووی واری امسال بخش ویژه‌ای را با عنوان «تولدی دیگر: سینمای ایران اینجا و اکنون» برگزار خواهد کرد که شامل نمایش فیلم‌های «ملخ» ساخته فائزه عزیزخانی از شاگردان عباس کیارستمی و به تهیه‌کنندگی منیژه حکمت و مهشید آهنگرانی، «بی‌پایان» ساخته نادر ساعی‌ور که جعغر پناهی در نگارش فیلمنامه و تدوین آن همکاری داشته است، «زاپاتا» به کارگردانی دانش اقباشاوی، «پوست» اولین ساخته بلند برادران ارک که پیش از این در سال ۲۰۱۷ با فیلم «حیوان» جایزه سینه‌فونداسیون جشنواره کن را به خود اختصاص داده بودند، «دروازه رویا» به کارگردانی نگین احمدی، «سفر به ماه» به کارگردانی محمدرضا شایان نژاد، «رودخانه سیاه و سفید» به کارگردانی فرزین محمدی، «آفرینش بین دو سطح» دومین فیلم عکاس و فیلمساز ایرانی حسین رجبیان و فیلم «K۹» از وحید وکیلی‌فر می‌شود.

پنجاه و هفتمین جشنواره فیلم کارلووی‌واری از تاریخ ۳۰ ژوئن تا ۸ جولای (۹ تا ۱۷ تیرماه) برگزار می‌شود.

در جلسه دوم «خلق ایده؛ ساخت فیلمنامه» چه گذشت؟

فیلمنامه نویس و استاد دانشگاه، با بیان اینکه چشم و گوش یک فیلمنامه نویس دائم به دنبال پژوهش و جرقه‌زدن است، گفت: برای متفاوت نوشتن باید متفاوت اندیشید.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی موزه سینما، جلسه دوم «خلق ایده؛ ساخت فیلمنامه» عصر چهارشنبه با حضورعلی اکبر قاضی نظام برای اعضاء باشگاه مخاطبان موزه سینمای ایران برگزار شد.

وی در ابتدای این مراسم با بیان اینکه نویسنده مستمر باید درحال فعالیت باشد، گفت: تا کسی مطلبی ننویسد قطعا نویسنده نمی‌شود و این نوشتن باید مداوم باشد. تمام نویسندگان با هر میزان سابقه‌ای وقتی مدت طولانی ننویسند قطعا دوباره نوشتن برایشان سخت می‌شود.

قاضی نظام ادامه داد: در اطراف همه ما قصه‌های فراوانی وجود دارد که می‌تواند تبدیل به یک فیلمنامه شود اما مهم این است که ما چشم و گوش یک فیلمنامه نویس را داشته باشیم. چشم و گوش و ذهن یک فیلمنامه نویس دائم به دنبال پژوهش و جرقه‌زدن است . زنده یاد عباس کیارستمی می‌گفت حافظه من پر از داستان‌هایی است که هنوز فرصت نکرده‌ام از آنها فیلم بسازم زیرا در مقطعی هر یک از این داستان‌ها شکل می‌گیرند اهمیت پیدا می کنند ویکی از آنها موضوع فیلم می‌شود.

این استاد دانشگاه با اشاره به تفاوت نگاه افراد عادی و هنرمندان به اتفاقات بیان داشت: یک اتفاق برای یک فرد عادی و یک هنرمند به یک شکل رخ می‌دهد اما فرد عادی از آن به سادگی می‌گذرد ولی هنرمند و فیلمنامه نویس به کوچکترین جزئیات آن اتفاق نیز توجه می‌کند و آن زمان است که می‌گوییم هنرمند چشم و گوش فیلمنامه نویسی را پیدا کرده است.

قاضی نظام هنر را شامل سه ضلع تجسم، تخیل و تفکر دانست و افزود: اثر هنری هر هنرمندی در هر رشته‌ای از جمع سه ضلع تفکر، تخیل، تجسم ایجاد می‌شود. هنرمند باید تخیلش را آزاد بگذارد و بعد به آن فکر کند و اگر کسی تخیل نکند هرگز فیلمنامه نویس نمی‌شود.

وی با اشاره به دلایل موفقیت یک فیلمنامه گفت: فیلمنامه‌ای خوب دیده می‌شود که متفاوت باشد و برای متفاوت نوشتن باید متفاوت اندیشید و متفاوت نوشت.
قاضی نظام بیان داشت: لازمه موفقیت در هر کاری ممارست و تمرین است تا تمرین نکنیم اتفاقی که مورد نظر ما است رخ نمی‌دهد و ما به عنوان فیلمنامه نویس باید آنقدر بنویسیم تا سرانجام آن اتفاق خوب یعنی فیلمنامه مطلوب محقق شود.

وی هر طرح داستانی را به سه بخش آغاز، میانه و پایان تقسیم کرد و افزود: اولین بخش هر فیلمنامه‌ای طرح آن است و تا زمانیکه طرح فیلمنامه کامل نشده باشد نمی‌توان کلیت فیلمنامه را بنا کرد.

شایان ذکر است، جلسه سوم «خلق ایده؛ ساخت فیلمنامه» با حضور علی‌ اکبر قاضی نظام چهارشنبه سوم خرداد ماه در سالن تمدن موزه سینمای ایران برگزار می شود.

آنچه کیومرث پوراحمد دربارۀ کیارستمی گفت و نوشت

کیومرث پوراحمد در یادداشت‌هایی که از پشت صحنه فیلم «خانه دوست کجاست؟» کیارستمی نوشته، به خاطره‌ای‌ از تکرار فیلمبرداری چند سکانس پس از پایان کار اشاره کرده که با توجه به نمایش ویژه این فیلم در برلیناله بازخوانی می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایسنا، چند روز قبل در جشنواره فیلم برلین فیلم سینمایی «خانه دوست کجاست؟» ساخته عباس کیارستمی در بخش مرور آثار هفتاد و سومین دوره این جشنواره بین‌المللی با عنوان «جوان در قلب، بزرگ شدن در سینما» در یک اکران ویژه نمایش داده شد. این بخش شامل نمایش مجموعه‌ای از آثار انتخاب شده توسط کارگردانان، بازیگران و فیلمنامه‌نویسان بین‌المللی است و نیکی کریمی سینماگر ایرانی نیز یکی از چهره‌هایی بود که برای انتخاب فیلم در این بخش انتخاب شد و او فیلم «خانه دوست کجاست؟» را برای نمایش در این بخش برگزیده بود.

«خانه دوست کجاست ؟ » کیارستمی در سال ۱۹۸۹ در جشنواره فیلم لوکارنو در کشور سوئیس نمایش داده شد و در نهایت جایزه یوزپلنگ نقره‌ای و همچنین بهترین فیلم از نگاه هیات داوران فدراسیون بین‌المللی منتقدان فیلم (فیپرشی) را کسب کرد.

به همین بهانه بخشی از وقایع‌نگاری کیومرث پوراحمد از پشت صحنه این فیلم مرور می‌شود که در کتابی با همان نام فیلم ، منتشر شده است.

پوراحمد در آخرین بخش از یادداشتی که درباره پشت صحنه فیلم «خانه دوست کجاست؟» نوشته، بیان کرده است:

«سرانجام باز هم تکرار

سرانجام پیش از ظهر روز شنبه بیست و چهارم آبان شصت و پنج، بعد از سی و سه جلسه کار، فیلم‌برداری فیلم خانه دوست کجاست به اتمام می‌رسد. ناهار را خورده و نخورده چمدان‌هایمان را می‌بندیم و با هر که دم دستمان است خداحافظی می‌کنیم؛ از جمله با عبدالله احمدپور که با پاکت‌های زیتون در دست و نم اشکی در چشم بدرقه‌مان می‌کند. وقتی دستم در دست‌های بزرگش جا می‌گیرد فکر می‌کنم که این دست‌ها از فردا باز آشنای قدیمی‌اش، بیل را لمس می‌کند و آرزو می‌کنم که ای کاش هیچ دستی کوچک یا بزرگ در هیچ زمانی روی سینه حک نشود.

بعد از خداحافظی با عجله روانه تهران می‌شویم و می‌رویم تا در چنبره هزارتوی زندگی در تهران… نه فیلمبرداری فیلم خانه دوست کجاست هنوز به پایان نرسیده است. اگر یک صدا ناجور قیچی خورده باشد، اگر یک تصویر حتی برای یک لحظه تار (فلو) شده باشد، اگر نگاه یک بازیگر حتی برای یک لحظه منحرف شده باشد و اگر هر اشکال جزئی دیگری وجود داشته باشد و فیلمساز ناچار باشد آن را نادیده بگیرد، آن اشکال جزئی همیشه آزار دهنده است. ممکن است هیچ تماشاگری هرگز متوجه آن اشکال جزئی نشود اما فیلمساز، حتی بعد از گذشت سالیان دراز، باز هم وقتی فیلم را ببیند آن اشکال جزئی نگرانش می‌کند.

اواخر دی ماه مونتاژ فیلم خانه ی دوست کجاست به پایان میرسد و چنگیز صیاد فیلم را صداگذاری می‌کند. «لک»های بعضی از پلان‌ها همان اشکالات نه چندان جزئی است که همیشه آزاردهنده است. کیارستمی در تمام مدتی که مشغول مونتاژ فیلم بوده، گاه به فکر تکرار آن صحنه‌ها می‌افتد اما بعد منصرف می‌شود و باز وسوسه تکرار به سراغش می‌آید.

سرانجام در اولین روزهای بهمن ماه وسوسه تکرار غالب می‌شود و ما باز راهی رستم آباد می‌شویم که بعضی از صحنه‌های لک‌دیده را تکرار کنیم و این بار گروه ما فقط پنج شش نفر هستند.

 به رستم آباد که می‌رسیم از یک خانه جارو، از خانه‌ای دیگر تشت و از خانه‌های دیگر یک گونی گچ تهیه می‌کنیم. من از نردبان بالا می‌روم و در نقش گُلی خانم دیوارها را سفید می‌کنم. ناصر زراعتی هم می‌رود احمد احمدپور را می‌آورد. خوش‌بختانه هیچ تغییری نکرده؛ نه صورتش، نه موهای سرش. اما لباس‌هایش؟ پدر و مادرش به تهران رفته‌اند و او پیش مادر بزرگش زندگی می‌کند و در خانه‌شان قفل است.

 ناصر زراعتی یکی از معتمدان محل را به شهادت و نظارت می‌گیرد و قفل در خانه را می‌شکنیم و من می‌روم توی خانه. حالا لباس‌ها کجاست؟ خدا من را ببخشد. تمام ساک‌ها و چمدان‌هایی را که گوشه و کنار اتاق و پشت پرده‌ها و زیر اشکاف‌هاست باز می‌کنم و لباس‌ها را زیر و رو می‌کنم تا بالاخره لباس‌های فیلم احمد را پیدا می‌کنم و به او می‌پوشانم. یک قفل نو را که قبلاً خریده‌ایم به جای قفل شکسته نصب می‌کنیم و کار تمام می‌شود. تا غروب چند نمای تکراری را فیلم برداری می‌کنیم.‌ شب را عده‌ای در رشت می‌گذرانند و چند نفری به منجیل می‌روند و صبح روز بعد باز به رستم آباد می‌آییم. 

صحنه تکراری امروز، صحنه‌ای است که احمد بعد از دیدن شلوار نعمت‌زاده روی بند رخت در خانه‌ای را می‌زند. پیرزنی پشت در می‌آید و احمد با اصرار زیاد پیرزن را می‌برد تا شلوار را به او نشان بدهد. قسمت‌هایی از این فصل که قبلاً فیلمبرداری شده سالم است و فقط بعضی از نماها را که لک افتاده باید تکرار کنیم اما پیرزنی که صحنه قبلی را بازی کرده مرده است. خدا رحمتش کند. باید پیرزن دیگری پیدا کنیم و همه‌ی سکانس را از نو فیلمبرداری کنیم. روی بالکن یکی از خانه‌های مجاور پیرزنی ایستاده که چشم کیارستمی را می‌گیرد و به من نشانش می‌دهد. من دست و آستین بالا می‌زنم و می‌روم توی خانه‌شان. اول با عروسش که در طبقه پایین زندگی می‌کند حرف می‌زنم. عروس پیرزن میگوید: «او مدت‌هاست با من قهر است و من نمی‌توانم واسطه این کار بشوم.»

من بدون معطلی از پله‌ها بالا می‌روم. پیرزن که از قضایا بو برده به اتاقش می‌رود و در را می‌بندد. با کمال احترام چند ضربه به در می‌زنم اما انگار کسی در اتاق نیست. بعد چند ضربه دیگر و باز هم جوابی نیست. بالاخره زبان باز می‌کنم: «مادر در را باز کنید. با شما عرضی دارم.» اما او فقط غرولند می‌کند.

«مادر، در را باز کنید. من جای پسر شما هستم.»

«برو گمشو. گور پدر تو و پسرم با آن زن عفریته‌اش.»

رها نمی‌کنم. باز هم خواهش می‌کنم، تقاضا می‌کنم، التماس می‌کنم. اما مرغ پیرزن یک پا دارد و سرانجام آخرین ضربه! یک صدتومانی از لای در به داخل اتاق می‌فرستم.

«مادر، این هم پول. شما فقط ده دقیقه بیا و کار ما را راه بینداز.»

قبول نمی‌کند یک صدتومانی دیگر به داخل میفرستم.

«پولت توی سرت بخورد. بردار و برو.»

اگر آخرین حربه هم کارساز نباشد چه باید کرد؟ پس باید آخرین حربه را کارساز کرد. یک صدتومانی دیگر به داخل می‌فرستم و بعد یک پنجاه تومانی و بعد دوتا بیست تومانی و بعد… صدای چفت در گوش‌هایم را تیز می‌کند. در آهسته باز می‌شود. حالا گوشه‌ای از چهره‌اش از لای در دیده می‌شود.

«آخه پسرجان من مریضم….»

«درد و بلایت بخورد به سرم. «پری بن» پدرمان را درآورده. فقط دوتا پلان.»

«من نمی‌فهمم تو چه می‌گویی. من مریضم.»

«تو بیا. تو بیا و جلوی دوربین بگو من مریضم، همین.»

حالا در کاملا باز است و پیرزن کنجکاو به من نگاه می‌کند. در چهره‌اش می‌خوانم که رام شده است. می‌گویم: «اجازه می‌فرمایید؟» زیر بازویش را می‌گیرم و خرامان خرامان از پله‌ها پایین می‌برمش. چند دقیقه بعد جلوی دوربین قرار می‌گیرد و عین صحنه‌ای را که با من داشته با احمد احمدپور تکرار می‌کند. احمدپور در می‌زند. او پشت در می‌آید. احمد پور می‌گوید: «این شلوار مال کیه؟ اون‌جا؟»

«من نمی‌دونم پسرجون. من مریضم.»

«تو بیا. بیا نشونت بدم. بیا.»

«من نمی‌تونم پسرجون. من مریضم.»

«تو بیا… بیا…»

و او جلوی دوربین هم رام می‌شود و دست به دست احمد پور می‌دهد و می‌رود.

«کات!»

و این بار دیگر واقعاً کات. با «خط» یا بدون «خط» با «پری بن» یا بدون «پری بن» فیلم‌های گرفته شده مونتاژ می‌شود و در فیلم اصلی سرجایش گذاشته می‌شود. وقتی تکرار صحنه‌ها تمام می‌شود با هر که دم دستمان است خداحافظی می‌کنیم و با عجله روانه تهران می‌شویم و می‌رویم تا در چنبره هزارتوی زندگی در تهران خاطرات تلخ و شیرین دو ماه کار و زندگی با خانه دوست کجاست را به سرعت فراموش کنیم. فراموش که نه، از دم دست ذهنمان رانده شود به آنجا که دم دست نیست اما می‌شود که دم دست آوردشان. یک سال بعد که می‌خواهم مروری بر آن دو ماه داشته باشم ابتدا گمان می‌کنم که همه چیز را فراموش کرده‌ام و حضور ذهنم نسبت به آن خاطرات از چند صفحه مطلب تجاوز نخواهد کرد. اما وقتی دست به قلم می‌شوم می‌بینم که آن خاطرات با همه جزئیاتش هنوز زنده و تازه است؛ آن هم با حجمی که می‌بینید و با کیفیتی که می‌خوانید. با همه خوب و بدش و ضعف و قوتش. خوبی و قوتش را پیشکش شما می‌کنم و بابت ضعف و بدی‌اش پوزش می‌طلبم.»

«خانه دوست کجاست؟» از جمله فیلم‌های مشهور کیارستمی است که در در خلاصه داستان آن آمده است: احمد هشت ساله مصمم است دفتر مدرسه بهترین دوستش را پس بدهد تا او اخراج نشود. اما بزرگترها مدام مانع می شوند و او را به بیراهه می‌کشانند. این فیلم ایرانی، ناآگاهی بزرگ‌ترها را به‌طور اجتناب‌ناپذیری آشکار می‌کند.

خروج از نسخه موبایل