متن کامل سخنرانی وزیر در اختتامیه جشنواره فیلم فجر

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آیین پایانی چهل ودومین جشنواره فیلم فجر با تاکید بر اینکه امسال فرهنگ و هنر پررونق ترین دوره تاریخی خود را تجربه کرد، افزود: خبر مهمی که امسال با پشتیانی رییس‌جمهور و معاون اول تقدیم کردیم، ساخت بزرگترین مجموعه فرهنگی هنری برای خانه جشنواره‌های فجر انقلاب اسلامی بود و ساخت این کار بزرگ در گذر فرهنگی تهران آغاز خواهد شد. امیدواریم که تا جشن پنجاهمین سالگرد انقلاب این مجموعه را تقدیم هنرمندان کنیم.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدمهدی اسماعیلی در این آیین گفت: حلول ماه شعبان را تبریک عرض می کنم انشاالله از وزش رحمت الهی در این ماه برای ورود به ماه مبارک رمضان استفاده کنیم.

وی افزود: آغاز چهل و ششمین بهار انقلاب اسلامی ایران را تبریک می‌گویم ؛ انقلاب ما اساسا انقلابی فرهنگی است و از نشانه های آن این است که قله رویدادهای فرهنگی هنری ما به نام فجر انقلاب نام گذاری شده است و همه‌ برنامه های مهم فرهنگی هنری در این ایام الله و با نام قرآنی فجر برگزار می‌شود.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تاکید کرد: این افتخار مهم برای اصحاب فرهنگ و هنر این مرز و بوم ثبت و ضبط شده که جشنواره های هنری در چنین روزهای با شکوهی که ملت ایران استقلال آزادی عدالت معنویت و همه آرمان های بلند خود را در قامت رسای انقلاب اسلامی به پیروزی رساند، برگزار می شود.

وزیر فرهنگ گفت: امسال خانواده فرهنگ و هنر پررونق ترین دوره تاریخی خود را تجربه کرده و از ابتدای سال تا امروز هیچ روزی در سال بر اصحاب فرهنگ و هنر سپری نشد مگر اینکه رویداد باشکوهی را تجربه کرده باشند.

اسماعیلی با بیان اینکه در نقطه طلایی رویدادهای سینمایی هستیم گفت: از همه میهمانانی که نتوانستتند در سالن اصلی حاضر شوند و برخی که به صورت ایستاده در سالن حضور دارند عذرخواهی می کنم.

وزیر فرهنگ گفت: امروز روز جشن فرهنگ و هنر در کشور ماست؛ سینمای ایران همپای همه عرصه های فرهنگی هنری روزهای با شکوهی را تجربه می کند.

وی افزود: امسال بیش از هزار و صد میلیارد تومان میزان فروش سینمای ایران بوده است، نزدیک به بیست و هفت میلیون آمار تماشاگران سینما بوده و حدود سیصد سالن سینما در دو سال ساخته شده است.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: جشنواره امسال فیلم فجر بیشترین شباهت را به آرمان های ملت بزرگ ایران در قیاس با جشنواره های گذشته داشته است.

وزیر فرهنگ تصریح کرد: حضور پرشور پیشکسوتان، جوانان و بزرگان این عرصه روزها و شب‌های با شکوهی را برای همه جامعه ایرانی رقم زد.

وی افزود: جشنواره فیلم فجر امسال در همه استان‌ها با کمیت و کیفیت با شکوه برگزار شد و مفاخر ملی ایران تجلیل شدند.

اسماعیلی با اشاره به موضوع برخی از فیلم های چهل و دومین جشنواره فیلم فجر گفت: صنعت ملی شدن نفت، جنبش پانزده خرداد، اتفاق باشکوه و تاریخی کاروان اسرای کربلا که برای همیشه نام حضرت زینب (س) را ثبت کرد، موضوع برخی از فیلم های امسال جشنواره بود. در برخی دیگر از فیلم‌ها نیز بزرگان دفاع مقدس را به تصویر کشیدند. بر همین اساس می‌توان گفت هریک‌ از ۳۳ اثر جشنواره امسال فیلم فجر بخشی از تاریخ ایران را روایت کرد.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با تشکر از اصحاب فرهنگ و هنر و تاکید بر ادامه باقوت مسیر فعلی، تصریح کرد: از هیات انتخاب، داوری کارگردانان، تهیه کنندگان و سایر عزیزان نیز تشکر می کنم.

وزیر فرهنگ افزود: پیش از این خبر مهمی را اعلام کردیم که انجام آن با پشتیبانی رئیس جمهور و معاون اول رئیس جمهور میسر شده بود؛ یعنی ساخت بزرگترین مجموعه فرهنگی هنری برای خانه جشنواره های فجر انقلاب اسلامی در تهران.

عضو‌ شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: این کار بزرگ در گذر فرهنگی تهران آغاز خواهد شد و خیلی امیداور هستیم قبل از‌ جشن پنجاه سالگی انقلاب اسلامی آن را تقدیم اصحاب فرهنگ و هنر کنیم.

رسانه سینمای خانگی – آیا صدا و سیما حق پخش جام ملت‌ها را خریداری کرده است؟

هادی مرادی: گاهی خواسته یا ناخواسته به ویژه در فضای مجازی به گونه ای مطرح می شود که حق سکوها گرفته شده و بر اساس آن دعوایی غیر واقعی ادعا می گردد؛ در حالی که به نظر می رسد قانونا و انصافا این دعوا محلی از اعراب ندارد.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی؛ مناقشه حق پخش رقابت‌های جام ملت‌های آسیا بین سازمان صدا و سیما و سکوها (پلتفرم‌ها) ی مختلف در این روزها به یک موضوع داغ تبدیل شده است؛ موضوعی که شبهات بسیاری به آن وارد است. برخی اعتقاد دارند اساساً صدا و سیما حق پخش انحصاری این بازی ها را ندارد و در نتیجه سکوها هم می توانند رقابت‌ها را نمایش دهند و در مقابل برخی دیگر، موضوع ساخت برنامه و پوشش رقابت‌های جام ملت‌ها در پلتفرم‌های مختلف را مجاز دانسته‌اند و اعتقاد دارند پخش رقابت‌ها از این شبکه‌ها بدون مجوز ساترا هم بی اشکال است. در این رابطه ذکر چند نکته موضوعیت دارد.

نکته اول این واقعیت است که صدا و سیما نیز مثل تمام شبکه‌های تلویزیونی کشورهای دیگر که به طور قانونی رقابت‌های جام ملت‌ها را پوشش می‌دهند، حق پخش را خریداری کرده و از این حیث پخش این مسابقات در شبکه‌های سه و ورزش، کاملاً قانونی است. ثانیا طبق قانون و مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، پخش زنده رقابت‌ها و رویدادها نیز انحصاراً در اختیار صدا و سیما است. نکتۀ دیگر این است ‌که صدا و سیما همواره دغدغه کمک به سکوهای رسمی را که از ساترا مجوز گرفته‌اند، دارد و همواره تلاش کرده تا از این سکوها برای ساخت و پخش برنامه‌های مختلف حمایت کند. بر مبنای این رویکرد، سازمان صدا و سیما امکان پخش رقابت‌های جام ملت‌ها را برای همۀ پلتفرم‌های دارای مجوز ساترا فراهم کرده و بنابراین پلتفرم‌های دارای مجوز از ساترا می‌توانند با لینک اختصاصی صداوسیما هم رقابت‌ها را پوشش دهند و هم برنامه‌های اختصاصی بسازند.

علاوه بر آن پلتفرم‌های دارای مجوز می‌توانند در قالب تفاهم‌نامه و قراردادهای مختلف برای تولید و پخش برنامه‌‎های اختصاصی با محوریت جام ملت‌ها اقدام کنند، ضمن آن که صدا و سیما می‌تواند این امکان را برای هر سکویی که در آن سهام‌دار است، فراهم کند. بر اساس آن چه گفته شد، می توان به این نتیجه رسید که تمام جغرافیای ایران توسط سازمان صدا و سیما در خصوص پخش این رقابت پوشش داده می‌شود، و سایر شبکه ها و سکوهای دیگر، می توانند با دریافت مجوز از ساترا این اقدام را انجام دهند. این محدودیت قبل از آغاز رقابت‌ها نیز در نامه‌ای به صورت رسمی توسط سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی سازمان صدا و سیما (ساترا) به مدیران رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر به صراحت اعلام و تبیین شده است.

همچنین در توافق نامه ای که بین فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران، سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، و کنفدراسیون فوتبال آسیا AFC بر انحصار این حق در جغرافیای کشور ایران اطلاق دارد. علاوه بر این، در حال حاضر گروه های خبری و فنی صداوسیما در محل برگزاری بازی‌ها در قطر حضور دارند و در حال پوشش بزرگترین رویداد فوتبالی در آسیا با کدهای سیگنال‌ پخشی هستند که از سوی برگزارکنندگان در اختیار آنان قرار گرفته است.

تردیدی نیست که در صورت عدم‌برخورداری سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران از حق پخش قانونی رقابت‌ها، نه امکان تهیه گزارش و نه امکان بردن تجهیزات فنی و واحدهای سیار به استادیوم‌ها و دهکده بازی‌ها وجود نداشت.یادآوری این نکته هم خارج از لطف نیست که در لایحه برنامه هفتم توسعه، مجلس شورای اسلامی نیز برای تبلیغات حین پخش مسابقات ورزشی ملاحظاتی را صرفا برای سازمان صدا و سیما در نظر گرفته است.

با این شرایط، گاهی خواسته یا ناخواسته به ویژه در فضای مجازی به گونه ای مطرح می شود که حق سکوها گرفته شده و بر اساس آن دعوایی غیر واقعی ادعا می گردد؛ در حالی که به نظر می رسد قانونا و انصافا این دعوا محلی از اعراب ندارد.

رسانه سینمای خانگی- پاسخ وزیر به ابهامات جشنواره فجر

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست رسانه ای خود ضمن ارایه گزارشی از رویدادهای فرهنگی هنری به پرسش های خبرنگاران درباره برخی از حواشی حوزه های سینما، تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی پاسخ داد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی روز شنبه بیست و سوم دی ماه با برگزاری یک نشست رسانه‌ای که در محل ساختمان مرکزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حال برگزاری است، ضمن ارائه گزارشی از مهم‌ترین رویدادهای فرهنگی و هنری کشور در بخش‌های مختلف به پرسش‌های خبرنگاران درباره برخی از مسائل و حواشی حوزه‌های سینما، تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی پاسخ داد.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ابتدای این نشست خبری که باحضور معاونت‌های مختلف و مدیران ارشاد وزارت خانه برگزار شد ضمن عرض تبریک حلول ماه مبارک رجب، تسلیت به مناسبت شهادت تعدادی از هم وطنانمان در حادثه تروریستی کرمان و میلاد امام محمد باقر (ع) توضیح داد: امیدوارم خداوند متعال به همه مسلمانان جهان این توفیق را عنایت فرماید که از این ۲ ماه عزیز با اندوخته‌ای مناسب وارد ماه مبارک رمضان شویم. امروز خوشحالم که که در این مناسبت مبارک در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خدمت شما هستیم. البته من به مناسبت‌های مختلف در جمع‌های تخصصی‌تر حوزه رسانه، در حیات هیأت دولت و در کنار هر رویداد فرهنگی حضور داشتم به همین دلیل خدا را شاکر هستم امروز انس و الفت ویژه ای در وزارت ارشاد با حوزه رسانه‌ها برقرار است.

وی افزود: من در این فرصت چند دقیقه‌ای باید مروری داشته باشم به مسیر طی شده و مسیر پیش رو. ما در زمانی وارد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شدیم که همه فعالیت‌های رسانه‌ای معطوف به ماجرای کرونا شده بود. در همین اتاق وزارتی وقتی خبرنگاری از من پرسید که در اولین حضورتان چه اولویتی را مد نظر دارید، پاسخ دادم معیشت و سلامت هنرمندان برای من از هر زمان دیگری واجب تر است. ما از سال گذشته بعد از بیرون آمدن از شرایط کرونا و مدیریتی که برای مقابله با این بیماری فراگیر وجود داشت، با فتنه فرهنگی مواجه شدیم که بر اهالی فرهنگ و هنر و رسانه سایه انداخت. سال گذشته که آماده برگذاری جشنواره‌ها بودیم با بدخواهان مردم ایران مواجه شدیم که می‌خواستند چراغ فرهنگ و هنر این کشور را خاموش کنند. ما با این ماجرا ۴۵ سال است که درگیریم اما لطف خداوند و همراهی اصحاب فرهنگ و هنر موجب شد که از این فضا عبور کنیم. ما به دنبال عادی سازی فعالیت‌های فرهنگی هنری کشور بودیم و خوشبختانه به دوره رونق وارد شدیم و امروز حوزه فرهنگ و رسانه دوره رونق را طی می‌کند.

رونق به معنای نادیده گرفتن مشکلات نیست

اسماعیلی ادامه داد: این کلید واژه رونق به معنای نادیده گرفتن مشکلات نیست. ما به عنوان تنظیم کننده حکمرانی فرهنگی کشور برنامه‌های مهمی را پیش رو داریم. برنامه‌های حمایتی که حتماً از قبل شروع کردیم و باز هم پیش خواهیم رفت. همین الان که من با شما صحبت می‌کنم مجتمع مسکونی در پرند در حال احداث است و بیمه اصحاب فرهنگ و هنر به یک عدد چند برابری رسیده است. قطعاً کسی از ما توقع ندارد که صرفاً از برنامه‌ها صحبت کنیم پس من از کارنامه صحبت می‌کنم و امیدوارم در جمعی که با شما هستیم بتوانیم به برخی از ابهامات درخواست‌ها پاسخ بدهیم.

پس از صحبت‌های اسماعیلی نوبت به بخش پرسش و پاسخ خبرنگاران از وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی پیرامون حوزه‌های مختلف فرهنگی و هنری رسید که پاسخ به موضوعات هنری را در این بخش می‌خوانید.

اسماعیلی در سخنانی عنوان کرد: یکی از مهم‌ترین بخش‌های عملکردی وزارت ارشاد تلاش برای اصلاح حوزه زیرساخت‌ها، بودجه و عدالت فرهنگی بوده است برای این کار هم از هیچ تلاشی فروگذاری نکردیم. کما اینکه در طول سفرهای رئیس جمهور به استان‌ها نزدیک به ۹ هزار میلیارد تومان برای تکمیل و تجهیز مجموعه‌های فرهنگی هنری اختصاص دادیم. در این زمینه هم خودمان را آماده کردیم تا بتوانیم مجموعه‌های مجهز دیگری را در استان‌ها تجهیز و بهره برداری کنیم. ما به استان‌ها این نگاه ویژه را داریم. در بودجه امسال هزار میلیارد تومان برای فعالیت‌های مختلف فرهنگی هنری قرآنی در استان تخصیص پیدا کرده است که بخشی از آن به موضوع مهندسی فرهنگی و بخشی هم به تشکیل قرارگاه شهید آوینی اختصاص و هزینه پیدا می‌کند.

وی با اشاره به موضوع نگاه جدید دولت به حوزه حکم‌فرمانی فرهنگی کشور توضیح داد: ما مسؤولیت شفاف سازی در کشور را به عهده داریم. در این زمینه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متولی و مدیریت ماجرا را به عهده دارد بنابراین هرجا نیازمند شفاف سازی در این زمینه باشد اطلاع رسانی لازم را انجام می‌دهیم.

مشارکت فارابی با بخش خصوصی در جشنواره امسال

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به پرسشی مبنی بر حضور فیلم‌های ارگانی در جشنواره فیلم فجر و کمبود فیلم‌های مستقل توضیح داد: امسال بیش از ۱۰۰ فیلم در جشنواره فیلم فجر حضور داشتند و بعد از بررسی و گزارشی که از محمد خزاعی گرفتم مبنی بر این بود که ارزیابی داوران ما نشان گر رشد محسوس کیفی در گونه‌های مختلف بوده است. در این زمینه باید از همه اهالی سینما بابت این مشارکت قدردانی کنم. اما می‌خواهم امروز از نقطه قوت جشنواره فیلم فجر صحبت کنم. امسال بنیاد فارابی هیچ کار مستقلی نداشت و همه کارها مشارکتی بودند که بخش زیادی از این آثار با مشارکت بخش خصوصی انجام گرفته است.

وی افزود: بخش‌های مهمی هم کارهایی داشتند که باعث رونق اقتصاد حوزه سینما شده است. ما نیازمند بخش‌های مختلف برای رونق اقتصاد سینما هستیم پس همه مجموعه‌ها برای کمک و رونق حضور بخش خصوصی در جشنواره حضور دارند. امسال ما شاهد رویش جدید و قابل لمسی از حضور عناصر جوان با آینده‌ای درخشان هستیم که امیدوارم تحولات مهمی در سال‌های آینده رقم بزنند.

رییس شورای عالی هنر در ادامه این نشست رسانه‌ای در پاسخ به پرسشی مبنی بر کمبود حمایت‌ها و توجهات دولتی در حوزه هنرهای تجسمی و ماجرای سند ملی هنرهای تجسمی گفت: درباره هنرهای تجسمی واقعاً هنرمندان اصیل و نجیب حضور مؤثری دارند و ما موظف هستیم زمینه‌های معرفی بیشتر این حوزه را انجام دهیم. همکاران من در معاونت امور هنری اتفاقات خوبی از جمله جشنواره هنرهای تجسمی فجر را دارند که انصافاً رویداد بسیار پر رونقی است. امیدوارم در زمینه سند هنرهای تجسمی هم با کارگروهی که در این زمینه تشکیل شده شاهد اتفاقات خوبی باشیم. ما سند موسیقی را هم داشتیم که به تصویب رسیده و مطمئن باشید بسیاری از ابهامات حوزه موسیقی مرتفع شده است. البته در این چارچوب ما شاهد تشکیل شورای ملی موسیقی هم خواهیم بود که در آن اتفاقات خوبی می‌افتد.

وزیر ارشاد درباره بودجه کم فارابی برای حمایت از فیلم‌های سینمایی بیان کرد: ما این عدد را اصلاً عدد قابل قبولی نمی‌دانیم و این عددی که برای ساخت فیلم توسط فارابی اعلان شده قطعاً کم است و امیدوارم در آینده نزدیک با برنامه‌هایی که در این زمینه پیش بینی کردیم شاهد اتفاقات خوبی باشیم.

وی درباره نحوه همکاری ایران با کشور ترکیه در حوزه تولیدات سینمایی هم توضیح داد: همکاری‌های بسیار خوبی بین ما و کشور ترکیه در حال جریان است. در بحث سینما این ۲ کشور دارای حوزه‌های فرهنگی مشترکی هستند. اخیراً کاری در آستانه ارایه عمومی است که کار مشترک بین سینماگران ایرانی و ترکیه‌ای است که امیدوارم آغازی برای همکاری‌های بیشتر باشد.

اسماعیلی در ادامه درباره توجه به جشنواره موسیقی فجر بیان کرد: در سال‌های گذشته در جشنواره موسیقی فجر افزایش بودجه داشته‌ایم و اگر نیاز باشد حتماً کمک می‌کنیم. هیچ هنرمندی نبوده که درخواست بدهد و نتوانسته باشد به ایران بازگردد. هنرمندی بود که ۴۰ سال اجازه اجرا نداشت و خارج از کشور بود اما ما اجازه اجرا به او دادیم. حتی صحبت‌هایی برای تشکر از دولت آماده انتشار کرده بود که من اجازه انتشار آن را ندادم چون ما دنبال تبلیغات نیستیم. ما به عنوان مسؤول خادم همه ایرانیان هستیم چه داخل و چه خارج از کشور

وی با اشاره به اینکه گزارشی در سال ۱۴۰۱ مبنی بر اینکه در نوروز ۱۴۰۱ نزدیک به ۴۰۰ هزار نفر در اجراهای صحنه‌ای کشورهای پیرامونی شرکت کردند، عنوان کرد: از اوایل اسفند ۱۴۰۱ تا نیمه ماه مبارک رمضان که اواخر فرودینِ ۱۴۰۲ بود عدد اجراهای ما نزدیک به یک میلیون نفر بود. این عددها روشن است و میزان استقبال مردم هم مشخص است. این افراد فقط از داخل شرکت کرده‌اند.

همه هنرمندان اجازه بازگشت به کشورشان را دارند

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره اجازه بازگشت برخی از هنرمندان به ایران و بازتاب رسانه‌ای این خبر در چند روز گذشته گفت: جمهوری اسلامی ایران در زمینه موضوع ایرانیان خارج از کشور فضای مساعدی را برای بازگشت تمام کسانی که دلشان برای ایران و ایرانی می‌تپد، فراهم کرده است. آنها این حق را دارند و ایران خانه آنهاست و این حقی نیست که ما بتوانیم آن را سلب کنیم. بعد از اینکه این افراد به کشورشان بازگشتند آن وقت درباره مجوز فعالیت شأن هم مطابق قانون تصمیم گرفته می‌شود. دولت آقای رییسی رویه‌اش این بوده و یکی از برنامه‌هایش بازگشت ایرانیان خارج از کشور است. هیچ هنرمندی نبوده که درخواست بدهد و نتوانسته باشد به ایران بازگردد. هنرمندی بود که ۴۰ سال اجازه اجرا نداشت و خارج از کشور بود اما ما اجازه اجرا به او دادیم. حتی صحبت‌هایی برای تشکر از دولت آماده انتشار کرده بود که من اجازه انتشار آن را ندادم چون ما دنبال تبلیغات نیستیم. ما به عنوان مسؤول خادم همه ایرانیان هستیم چه داخل و چه خارج از کشور.

وی متذکر شد: اگر وزارت فرهنگ می‌توانست متناسب با فناوری‌های نوین زیرساخت‌هایش را پیش ببرد؛ امروز دچار این مشکلات نبود. ماده یک مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح می‌کند که تمام مسؤولیت‌های وزارت ارشاد در حوزه حقیقی در حوزه مجازی هم پابرجاست. شورا مصوبه‌اش این است که دبیرخانه در صدا و سیما باشد و وزیر فرهنگ نمایندگانی در بخش صدور مجوز ساخت و پخش داشته باشد. الان هم مجموعه‌ای متشکل از اعضای حقیقی و حقوقی تشکیل شده و آیین‌نامه‌ای برای این موضوع تصویب خواهد شد. فاصله و شکافی که در این چند سال ایجاد شده نتیجه خوبی نداشته است. ضمن اینکه بخش نمایش خانگی موفقیت‌هایی داشته است اما ما به شدت نگران نمایش خشونت و روابطی هستیم که برای خانواده‌ها مناسب نیست.

وزیر در پاسخ به پرسشی مبنی بر طرح مباحثی انتقادی که پیش از حضورش در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و پیش از تأیید صلاحیت خود در رسانه‌ها از قول او منتشر شده و به گفته برخی‌ها این مباحث هم اکنون در حال اجراست، توضیح داد: من یک معلم دانشگاه هستم و متعلق به جناح خاصی نیستم. سابقه من هم روشن و رابطه‌ام با دانشجویان هم مشخص است و تلاش می‌کنم صداقت در حرف‌هایم باشد. در مواردی که شما اشاره کردید همان‌هایی هستند که اتفاق افتاده است. البته که در این زمینه بداخلاقی‌هایی صورت گرفت که واقعاً منصفانه نبود.

در وزارت فرهنگ تلاش می‌کنیم در مرز قانون جلو برویم

وی ادامه داد: در همین خانه موسیقی جناب نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی به عنوان عضو اصلی شورای هنر حضور داشت. درباره خانه سینما هم شما بپرسید که من به اختلاف دیدگاه‌ها کاری ندارم. رویه ما رویه قانونی است که ما فقط می‌خواهیم مسایل حقوقی آنها را حل کنیم. نگاه دولت به حمایت از تشکل هاست و ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلاش می‌کنیم در مرز قانون جلو برویم. ما خود را پشتیبان همه اهالی فرهنگ می‌دانیم.

اسماعیلی در پاسخ به سوال مهر پیرامون کمبود حمایت این مجموعه از موسیقی جدی توضیح داد: همکاری با موسیقی‌های غیر از پاپ در دستور کار جدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است کما اینکه چندی پیش هم قدردانی ویژه ای از هنرمندان عرصه موسیقی نواحی داشتیم که تصمیم داریم این حمایت‌ها را به صورت جدی دنبال کنیم و امیدوارم در این زمینه شاهد اتفاقات خوبی باشیم.

وی در پاسخ به پرسش دیگر مهر مبنی بر حضور کمرنگ فیلم‌های سینمایی اجتماعی در جشنواره فیلم فجر گفت: در رابطه با ضعف این گونه سینمایی هم باید توضیح دهم که فکر می‌کنم تعداد فیلم‌های سینمایی در این زمینه قابل توجه هستند اما امیدوارم با پایان جشنواره فیلم فجر به این موضوع دقیق‌تر نگاه کنیم.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه این نشست خبری در جواب سوالی مبنی بر شفاف سازی قراردادهای مالی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عنوان کرد: درباره شفاف سازی باید بگویم دولت سامانه‌های متعددی راه اندازی کرده و در این زمینه اطلاع رسانی‌های لازم هم صورت گرفته است. برای آن موضوعاتی که دارای ابهام است و در اختیار مجموعه‌های ماست این آمادگی را داریم که در این زمینه شفاف سازی کنیم. بنای ما قانون است و قانون در واقع خط قرمز ماست. ما مرتب این موضوع را رعایت کردیم و هر چه قدر هم در این زمینه سر وصدا شود ما کارمان را بر اساس قانون انجام می‌دهیم. البته تلاش ما این است همه اصحاب فرهنگ و هنر زمینه مساعدی برای فعالیت‌هایشان داشته باشند.

برنامه‌ریزی برای تجهیز سالن‌های آموزش و پرورش

اسماعیلی در پاسخ به پرسش خبرنگاری مبنی بر حضور گسترده دانش آموزان در جشنواره‌های فجر توضیح داد: یکی از مصوبات شورای عالی سینما برگزاری زنگ سینما در مدارس بود و ما تلاش می‌کنیم که فرزندان ما این امکان را داشته باشند. در این زمینه بحث تجهیز سالن‌های آموزش و پرورش مورد نظر ماست که امیدوارم هرچه زودتر محقق شود.

وی در بخش پایانی صحبت‌های خود درباره حل مشکلات مربوط به موسیقی بانوان با توجه به سند موسیقی گفت: ممکن است در جایی اجرای نادرستی صورت گیرد اما ما در این سند تلاش کردیم که یک نگاشت اساسی را پیوست سند کنیم. در این زمینه مأموریت‌های دستگاه‌های مختلف به صراحت پیش بینی شده است و ما خودمان را حامی هنرمندان می‌دانیم و در حداکثر ممکن هم اجازه سلیقه گرایی را نمی‌دهیم.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره تعامل فعالیت‌های هنری در مسجد با معاونت امور هنری عنوان کرد: در حوزه مساجد برنامه محوری نهضت به بازگشت مساجد را داشتیم و در این زمینه با تعامل معاونت هنری با ستاد کانون‌های مساجد به زودی کارهای با حوصله‌ای انجام می‌دهیم که محصولات خوبی از آن پیش روی مخاطبان قرار می‌گیرد.

رسانه سینمای خانگی- آنچه عسگرپور درباره وی‌او‌دی‌ها گفت

محمد مهدی عسگرپور گفت: اصل قانونی جرم و مجازات، اصل تناسب جرم و مجازات، رعایت اصول دادرسی و تجدیدنظرخواهی، توجه و استعانت به وجدان عمومی در تشخیص تخلف از نکات مهم در بحث انتظام‌بخشی وی او دی‌ها هستند.

به گزارش ایسنا، طبق گزارش رسیده، «هم اندیشی بررسی تهدیدها، فرصت‌ها و چشم‌انداز تولید و نشر سامانه‌های دیداری و شنیداری برخط» با حضور محققان، اعضای صنف وی‌اودی، سینماگران، ‌منتقدان و اهالی رسانه در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

در این هم‌اندیشی که عصر روز دوشنبه چهارم دی ماه در تالار امیرخانه خانه هنرمندان از سوی انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدیویی برخط برگزار شد، نویسندگان هشت مقاله پذیرفته شده، نتیجه تحقیقات خود را ارائه کردند.

محمدمهدی عسگرپور دبیر انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدیویی برخط، کامبیز نوروزی حقوق‌دان، مهدی کوهیان حقوق‌دان، افشین اصغری، علی افتخاری، مهرک محمودی، علی شاکر و حمیدرضا حیدرپور نویسندگان مقالات بودند که هر یک به شکلی خلاصه درباره تحقیق خود سخن گفتند. اشاره به بحث رگولاتور و تنظیم‌گری، حریم خصوصی، میزان مخاطبان و وضعیت وی‌اودی‌ها در ایران، بحث پادکست و موضوع حریم خصوصی از سرفصل‌ها موارد مطرح شده در این جلسه بود.

آمار و اطلاعات وی‌اودی‌ها در بازار ایران و خاورمیانه

علی شاکر نویسنده مقاله «بررسی تجارب بازار کسب و کار نمایش ویدیویی برخط در خاورمیانه و جهان» با تمرکز بر سه کشور ایران، امارات و مصر براساس آمار و تحقیقات توضیحاتی را درباره وضعیت بازار وی‌اودی‌ها ارائه کرد.

او در بخشی از سخنان خود گفت: انتظار می‌رود ظرفیت بازار رسانه و سرگرمی خاورمیانه تا پایان سال ۲۰۲۳ به ۳۹.۰۵ میلیارد دلار برسد و با نرخ رشد سالانه مرکب ۹.۴۱% تا سال ۲۰۲۸ به ۶۱.۲۳ میلیارد دلار برسد.

بخش دیگر تحقیقات شاکر به پیش‌بینی‌ها درباره بازار ایران اختصاص داشت: پیش‌بینی می‌شود تعداد کاربران VOD در ایران تا سال ۲۰۲۸ به ۴۵.۹ میلیون نفر افزایش یابد و همچنین پیش‌بینی می‌شود درآمد بازار VOD در ایران تا سال ۲۰۲۸ به ۴۶۲.۱ میلیون دلار آمریکا برسد.

علی شاکر بازه سنی ۲۴ تا ۳۵ سال را به عنوان بازه سنی عمده مخاطبان وی‌اودی‌ها در مصر و امارات متحده عربی عنوان کرد و همچنین در بخش دیگر تحقیق خود به موضوع هوش مصنوعی و نقشی که می‌تواند در وی‌ادی‌ها ایفا کند اشاره کرد و گفت: در وی‌اودی‌ها می‌توان دوبله را به وسیله هوش مصنوعی به گونه‌ای دیگر انجام داد به این ترتیب که همان اصطلاح‌ها را با همان لحن و صدا به هر زبانی که می‌خواهیم ترجمه کنیم. این اتفاق بسیار خوبی است که می‌تواند در وی‌اودی‌های داخل کشور بیفتد.

ساترا باید مستقل شود

جلسه با ارائه تحقیق «ارزیابی مقایسه‌ای نظارت بر محتوای آثار نمایشی سینمای خانگی در حقوق ایران و اسناد بین‌المللی» از سوی افشین عزیزی ادامه یافت. مهدی کوهیان و عزیزی به صورت مشترک این تحقیق را نوشته بودند. عزیزی با اشاره به اینکه پایه‌ی تحقیق از اختلاف نظرها در قوانین و مقررات موجود، آغاز شده است گفت: در میان سازمان‌هایی که در کشور ما وجود دارند سه سازمان و نهاد مدعی نظارت بر وی‌اودی‌ها بودند که این سه شامل وزارت ارتباطات و فناوری، سازمان صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.

به گفته عزیزی در این تحقیق دلایل رد یا تایید نظارت هر یک از این نهادها مورد بررسی قرار گرفته است: وظایف وزارت ارتباطات فناوری بیشتر حوزه‌های تمهیدات شکلی را در برمی‌گیرد و صلاحیت‌های این وزارت‌خانه به حوزه محتوای صوت‌وتصویر نمی‌تواند ورودی داشته باشد.

او درباره صداوسیما گفت: یک بخش از واکنش صداوسیما به وی‌اودی‌ها براساس بند «ب» نظریه تفسیری شورای نگهبان است که نظریه بسیار معروفی محسوب می‌شود. در اینجا از شورای نگهبان نظر خواستند که آیا امکان تاسیس تلویزیون و رادیوی خصوصی در ایران وجود دارد که نظریه تفسیری شورای نگهبان این بود که چنین امکانی وجود ندارد و طبق اصل ۴۴ این در اختیار سازمان صداوسیماست. البته حقوق‌دان‌ها نسبت به این قضیه ایراداتی را وارد می‌دانند زیرا هنوز تفسیر موسع از صوت و تصویر فراگیر وجود ندارد.

عزیزی گفت: وقتی سازمانی خودش تولیدکننده محتوا و تولیدکننده سریال است، نمی‌تواند به عنوان نهادی که صدور مجوز انجام می‌دهد قرار گیرد. تعارض منافعی که در این زمینه وجود دارد نقش صداوسیما را با ابهام جدی حقوقی مواجه می‌کند و باعث می‌شود از نظر حقوقی نتوانیم این سازمان را به عنوان سازمانی سالم برای نظارت در حوزه وی‌اودی در نظر بگیریم. مرکز پژوهش‌های مجلس هم در شهریورماه تحقیقی انجام داده که براساس نتیجه آن جمع‌بندی شد که ساترا استقلالی از سازمان صداوسیما ندارد و بر همین اساس لازم است اگر قرار باشد ساترا در این زمینه به فعالیت ادامه دهد باید استقلال داشته باشد و بودجه و منابع انسانی آن از سازمان صداوسیما مستقل باشد.

او به بخش دیگر تحقیق خود که نقش وزارت ارشاد بود اشاره کرد و گفت: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مسئول صدور مجوز، نظارت بر مراکز هنری، مجوز ساخت فیلم و آثار هنری و توزیع و تکثیر فیلم است. اگر بخواهیم به مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی بپردازیم ابتدا باید بگوییم که این شورا از نظر قانونی خلاء دارد و با این وجود شورای عالی انقلاب فرهنگی در طول سال‌ها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به عنوان صادرکننده مجوز می‌بینند.

او با اشاره به «آفکام» نهاد تنظیم‌گر در انگلستان و همچنین نهاد تنظیم‌گر در آمریکا تاکید کرد که مهمترین تفاوت این‌ها با ساترا در این است که این نهادها با پایه‌ی قانونی تشکیل شده‌اند و در ادامه به جزئیات تفاوت‌های اعضای آن‌ها با شیوه مدیریت ساترا اشاره کرد.

لزوم تکیه بر صنف

کامبیز نوروزی حقوق‌دان و نویسنده مقاله «معمای نظام حقوقی آثار دیداری و شنیداری در جهان ژلاتینی دیجیتال» سخنان خود را چنین آغاز کرد:‌ منطق زندگی، با جهان دیجیتال تغییر کرده است و سرعت این تغییر در تمام تاریخ بشریت بی‌سابقه است. گاهی وقت‌ها درک این موضوع برای ما سخت است. مثل زمانی که با سرعت بسیار بالایی از جاده عبور می‌کنیم و هرآنچه کنار جاده است را مانند یک خط ممتد می‌بینیم. مبدعان دیجیتال هم از جزئیات موجود در آن دچار شگفتی شده‌اند و باید بگویم که جهان دیجیتال روانشناسی ما را تغییر داده است.

این حقوق‌دان ادامه داد: در ایران حقوق‌پذیری رسانه‌های دیداری شنیداری نسبت به سایر جاها دشوارتر است و دلیل آن به این برمی‌گردد که ما در اینجا دچار یک وضعیت بی‌حقوقی هستیم. وضعیت بی‌حقوقی بسیار وخیم‌تر از وضعیت بی‌قانونی است، چون حقوق فقط قانون نیست. در حقوق عرف هست، اما مداخلات دولت اجازه شکل‌گیری عرف را نمی‌دهد. شورای عالی انقلاب فرهنگی از نظر اصول بدیهی حقوق نمی‌تواند چیزی در حد قانون تصویب کند، اما این کار را انجام می‌دهد.

نوروزی گفت: جهان دیجیتال غیرقابل کنترل است. امکانی که جهان دیجیتال ایجاد می‌کند تقریبا کنترل آن را غیرممکن می‌کند. خیلی فیلم‌ها با همین موبایل ساده گرفته و منتشر می‌شود. این عوامل یک محیط غیرطبیعی تولید می‌کند که در آن نظم و قاعده‌ای وجود ندارد. یک زمان ارشاد مدعی وی‌اودی‌ها بود و حالا تلویزیون مسئول است.

او گفت: در این وضعیت تنها یک روش وجود دارد تا صاحبان رسانه‌های دیداری شنیداری بتوانند خود را محفوظ نگه دارند و آن هم اشتراک صنفی است. این رفتار مشترک صنفی ارزش حقوقی دارد.

گام صنف برای انتظام‌بخشی

محمدمهدی عسگرپور دبیر انجمن که طرح انتظام‌بخشی نمایش ویدیویی برخط را در هم‌اندیشی تشریح می‌کرد درباره دلایل تهیه این طرح گفت:‌ این طرح پیشنهاد انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدیویی برخط برای تنظیم‌گری حوزه محصولات دیداری و شنیداری است، یعنی همین حوزه‌ای که امروز جلسه درباره آن تشکیل شد.

او برای ورود به بحث، از صنعت فیلم و سینما آغاز کرد و آمار تعداد بلیت‌های فروش رفته در سال‌های بعد از انقلاب را برشمرد و گفت: در سال ۶۴، ۷۷ میلیون بلیت فروخته شد تا سال ۶۹ که بالاترین فروش تاریخ سینمای ایران بعد از انقلاب است ۸۱ میلیون بلیت به فروش رفت و تا قبل از سال ۷۶ تعداد بلیت‌ها حدود ۵۰ میلیون بود و در سال ۷۶ به ۳۹ میلیون بلیت رسید. ۱۰.۹ میلیون تعداد بلیت‌های فروش رفته در سال ۸۹ است و در سال ۹۵، ۲۵ میلیون بلیت و در سال ۹۹ به دلیل کرونا ۷ میلیون بلیت فروش رفت و در سال ۱۴۰۱، ۱۳.۵ میلیون بلیت به فروش رسید.

عسگرپور درباره وضعیت تلویزیون گفت:‌ در حال حاضر تلویزیون ۶۰ شبکه سراسری، برون‌مرزی و استانی با حدود ۸ هزار میلیارد بودجه دارد که همین تلویزیون در دهه ۶۰ با حدود ۸۰ درصد مخاطب، دو شبکه تلویزیونی و پنج شبکه رادیویی داشت. در حال حاضر مخاطبان تلویزیون را می‌توان ۲۵ درصد متصور بود. البته تهیه آمار در کشور ما بسیار سخت است. گاهی اوقات فکر می‌کنم از سوی نهادهای دولتی تلاشی وجود دارد که آمار دقیق و کاملی ارائه نشود. بخش خصوصی نیز وقتی با نهادیی مواجه می‌شود که از دادن آمار شفاف خودداری می‌کنند، آن‌ها هم به این سمت می‌روند. در بی‌خبری و کم‌خبری با همین پدیده‌ای مواجه می‌شویم که اکنون در جامعه ما اتفاق می‌افتد.

دبیر انجمن گفت: ما با وضعیتی مواجه هستیم که در زمینه فضای مجازی تا دو سه سال گذشته بحث وی‌اودی‌ها بود تا اینکه اطلاعات و آمار به ما می‌گوید حجم عمده استفاده حجم ترافیک هم‌وطنان ما از پلتفرم‌های خارجی و مشخصا اینستاگرام است. از اینستاگرام ماهیانه یک میلیارد کاربر استفاده می‌کنند که کشور ما رتبه هفتم را در این زمینه دارد، حدود ۲۴ تا ۲۵ میلیون نفر از ایرانیان از اینستاگرام استفاده می‌کنند.

عسگرپور گفت: در زمینه رگولاتوری، تولد ساترا به گونه‌ای بود که این نهاد همزمان نقش بازیگر را ایفا می‌کرد و پشتوانه قانونی نداشت، بنابراین مقررات صادرشده از سوی آن هم مشکل قانونی داشت.

او به چند اصل و نکته پراهمیت در حوزه انتظام‌بخشی وی‌اودی‌ها چنین اشاره کرد: اصل قانونی جرم و مجازات، اصل تناسب جرم و مجازات، رعایت اصول دادرسی و تجدیدنظرخواهی، توجه و استعانت به وجدان عمومی در تشخیص تخلف از نکات مهم در بحث انتظام‌بخشی هستند.

عسگرپور یادآور شد: مواردی که در طرح انتظام‌بخشی به آن اشاره شده عمدتاً نکاتی‌اند که در چند سال گذشته فعالان عرصه وی‌اودی درگیر آن بوده‌اند.

او گفت: با اشاره‌ای به آماری که در ابتدای بحث به آن اشاره کردم باید یادآور شوم که نیاز بود زمانی که افولی اتفاق می‌افتاد چراغ قرمزهایی روشن شود تا به جای شکل‌گیری اداره‌کل‌های متعدد، راهکاری برای مشکلات ایجاد شده پیدا شود. ما در این روند مزیت‌های نسبی خودمان و بازار جهانی‌مان را از دست می‌دهیم.

عسگرپور در پاسخ به این پرسش که در طرح انتظام‌بخشی نقش صنف در زمینه داوری‌ها چطور در نظر گرفته شده و همچنین برنامه‌ها برای پیوستن به کپی‌رایت جهانی چیست، گفت:‌ بحث داوری در طرح انتظام‌بخشی در نظر گرفته شده است. در مورد کپی رایت باید این را بگویم که برخی از منابع کشور ما به دلیل رعایت نکردن کپی‌رایت از بین رفت. از حساب‌های ما بابت فعالیت‌های غیرقانونی در سال‌های دورتر برداشت شده است. اگر ما به کنوانسیون بپیوندیم ممکن است در بدو امر به نظر آید که مشکل ایجاد می‌شود اما موضوع شکل دیگری دارد. در مورد وی‌اودی‌ها ما تصور می‌کنیم مشکل عمده آنان با پخش ماهواره‌ای محصولاتشان است، اما عملا آن‌ها ضربه عمده را از تلگرام می‌خورند. بنابراین بحث کپی‌رایت ممکن است در بدو امر با مشکلاتی همراه باشد اما در ادامه به نفع است، زیرا خرید رایت آثار خارجی برای کشور ما به نسبت سایر کشورها ارزان‌تر است و در مجموع می‌توان سود را بیشتر دید.

صندلی رقابت یا رگولاتوری

مهرک محمودی در تشریح مقاله خود با عنوان «صداوسیما رگولاتور یا رقیب» گفت: وقتی مدیر صداوسیما روی صندلی رگولاتور می‌نشیند از رونق بازار وی‌اودی‌ها استقبال می‌کند، اما آیا وقتی به عنوان بزرگترین تولیدکننده محتوای تصویری در جایگاه رقیب هم قرار می‌گیرد این استقبال اتفاق می‌افتد؟

محمودی با اشاره به تحقیقی که در مورد دلایل استقبال مخاطبان از وی‌اودی‌ها صورت گرفته بود، گفت: مواردی چون ایجاد انگیزه در مخاطب، دسترسی سریع و آسان، ارزان بودن، آرشیو محتوایی، اینکه آثار دوبله و سانسور خوبی دارند، اینکه جایگزین دیگری ندارند مورد بحث بوده‌اند. همچنین تبلیغات شهری وی‌ودی‌ها هم در جذب مخاطب اثرگذار بوده است.

اوهمچنین درباره انتخاب مخاطبان بعد از تماشای وی‌اودی‌ها گفت: اگر به هر دلیلی دسترسی مخاطبان به محصولات وی‌اودی‌ها محدود شود، براساس تحقیق صورت گرفته انتخاب مخاطب صداوسیما نخواهد بود و آنان ماهواره یا پلتفرم‌های خارجی را انتخاب می‌کنند.

تبصره‌ای امیدوارکننده

مهدی کوهیان حقوق‌دان که مقاله‌ای با عنوان «تبصره ماده ۷۷، کورسوی امید در برزخ برنامه هفتم» را در جلسه هم‌اندیشی ارائه می‌کرد در ابتدای سخنان خود گفت: جدیدترین تحولی که در حقوق مجوزها و شمول بعضی از مواد اصل ۴۴ قانون اساسی که بر مجوزها اتفاق افتاده در این تحقیق مورد توجه بوده است. ماهیت موضوع ما درباره یک تبصره است که همین امسال ذیل ماده ۷۷ قانون برنامه هفتم توسعه، الحاقی مجلس است و در آن سازمان صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ملزم شده‌اند که با رعایت ماده یک و ماده هفت قانون اجرای سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی اقدام به صدور مجوز کنند.

او ادامه داد: یکی از مصادیق اخلال در رقابت که در ماده یک تعریف شده، خودِ حضور سازمان صداوسیما در تنظیم‌گری است.

این حقوق‌دان گفت: واگذاری مسئولیتی که از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد وی‌اودی به صداوسیما صورت گرفته، برخلاف قانون اجرای سیاست‌های کلی نظام است و به نظر می‌آید براساس مصوبه برنامه هفتم قابل ارزیابی حقوقی است.

او گفت: نکته بسیار مهمی که در این مصوبه جدید هست، تعیین محدودیت‌هایی برای زمان صدور مجوز برای کسب و کارها است. مهلت مشخصی هست که توسط هیئت مقررات‌زدایی و بهبود محیط کسب و کار تعیین می‌شود و ورود این بخش‌ها در این زمینه بسیار مفید خواهد بود. مرجع دیگری برای شکایت از انحصار به وجود آمده است.

پادکست‌ها در نقش آموزش‌دهنده

علی افتخاری مترجم مقاله «پادکست یک رسانه غیراصلی برای یادگیری و پخش محتوای صوتی» درباره این تحقیق و موضوعاتی که در آن مطرح است، چنین توضیح داد: چهار محقق در این تحقیق نقش پادکست را به عنوان یک رسانه آلترناتیو یا غیراصلی یا جایگزین بررسی کرده‌اند. پژوهش در این تحقیق بر دو زاویه دید تاکید داشته، یکی در نظر گرفتن پادکست به عنوان محتوای صوتی و دیگری کاربرد آن برای آموزش است؛ کاربردی که پادکست‌ها در یک دهه اخیر در زمینه آموزش و یادگیری دانش‌آموزان و دانشجویان داشته‌اند.

افتخاری تاکید کرد که براساس تحقیقات صورت گرفته در زمینه پادکست، این جمع‌بندی به وجود آمده که آن را نباید در دسته تهدیدها برای رسانه‌های قدیمی‌تر صوتی و تصویری در نظر گرفت.

او ادامه داد: همچنین در تحقیق دیگری از سیاه‌پوستان آفریقایی یاد شده که توانسته‌اند به واسطه پادکست، فرهنگ خود را به سبکی همچون رادیو برای شنونده تداعی کنند و شنونده خود را در محیط‌های آنان فرض کند. در بخش دیگری این تحقیق زمانی که از کاربران پرسیده شده چقدر نسبت به کارکرد آموزشی پادکست آشنا هستند ۶۰ درصد اعلام کردند مطلع‌اند و ۴۰ درصد ابراز بی‌اطلاعی کردند.

افتخاری در جمع‌بندی این مقاله گفت: نتیجه‌ای که گرفته می‌شود شامل چهار مزیت اصلی پادکست است؛ یک منبع خلاق برای کسب اطلاعات، زمینه‌ای برای درک بیشتر، وسیله‌ای برای تقویت توانایی تفکر خلاق و ابزاری برای یادگیری زبان‌های خارجی. پادکست‌ها را می‌توان از سطح شنیداری فراتر رفت و به سریال‌هایی اشاره کرد که پایه آن پادکست بوده است.

بررسی جایگاه حریم خصوصی در تولیدات نمایشی

حمیدرضا حیدرپور که از اصفهان به وسیله اسکایپ در برنامه هم‌اندیشی حاضر شده بود درباره تحقیق خود که در زمینه «جایگاه حریم خصوصی افراد در تولیدات نمایشی و حمایت حقوقی از آن» بود گفت: حریم خصوصی و الزامات مرتبط با آن از جمله صیانت همه جانبه از آن، یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های نظام‌های حقوقی است. تلاش‌های مختلف و متنوعی در سطوح مختلف صورت گرفته است تا حریم خصوصی افراد، دستخوش تهدید قرار نگیرد. نمونه بارز این اقدامات، تصویب قوانین و مقرراتی است که با تکیه بر آن‌ها، نقض کنندگان حریم خصوصی افراد، تحت تعقیب قضایی قرار می‌گیرند تا از این طریق، موارد مداخله غیرقانونی در حریم خصوصی افراد، به حداقل ممکن برسد.

او ادامه داد: یکی از عرصه‌هایی که امکان نقض حریم خصوصی افراد در آن، بالاست، تولیدات نمایشی هستند. حجم این تولیدات، به صورت روزافزونی در حال گسترش است. سوال این است که چه سازوکارهایی به منظور صیانت از حریم خصوصی در تولیدات نمایشی در نظام حقوقی ایران وجود دارد و آیا این نظام حقوقی توانسته است حمایت بایسته و شایسته از حریم خصوصی افراد در تولیدات نمایشی به عمل آورد یا خیر؟

حیدرپور گفت: فرضیه ابتدایی این است که در نظام حقوقی ایران، قواعد و قوانین خاصی به منظور صیانت از حریم خصوصی افراد در حوزه رسانه‌ای و به ویژه در عرصه تولیدات نمایشی وجود ندارد و تعقیب‌های قضایی در موارد تخطی از موازین، عمدتاً بنابر اصول و قواعد عام و کلی صورت می‌گیرد. این در حالی است که باید در صدد تدوین و اجرای راهبردها و سازوکارهایی بود که در پرتو آن ها، در نظام حقوقی ایران، به نحو جامع و کامل، از حریم خصوصی افراد در تولیدات نمایشی صیانت شود. در این تحقیق تلاش شده تا با بررسی جایگاه و اهمیت حریم خصوصی به طور کلی و در ارتباط با تولیدات نمایشی به صورت خاص، نحوه حمایت نظام حقوقی ایران از حریم خصوصی در تولیدات نمایشی، مورد بحث قرار گیرد و راهکارهای عملی به منظور صیانت همه جانبه از حریم خصوصی در این تولیدات، ارائه شود.

رسانه سینمای خانگی- وزیر هیئت مؤسس بنیاد پویانمایی را به خط کرد

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هیئت مؤسس بنیاد ملی پویانمایی ایران را برای تدوین برنامه سال ۱۴۰۳ این بنیاد و افق پنج‌ساله پیش روی آن تعیین کرد.

به گزارش سینمای خانگی از مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدمهدی اسماعیلی در پی تصویب تأسیس بنیاد ملی پویانمایی ایران در شورای عالی انقلاب فرهنگی، هیئت مؤسسی برای تدوین برنامه سال ۱۴۰۳ این بنیاد و افق پنج‌ساله پیش روی آن تعیین کرد.

بر اساس این ابلاغ، محمد خزاعی، سیدمحمود اسلامی، محمدحسین نیرومند، امیررضا مافی و فرزانه فخریان عهده‌دار این مسئولیت شدند.

همچنین در این ابلاغ، فرزانه فخریان مسئول راه‌اندازی بنیاد ملی پویانمایی ایران شده است.

تأسیس بنیاد ملی پویانمایی ایران بنا به تکلیف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای افزایش میزان تولید پویانمایی به میزان هفت هزار و ۳۰۰ ساعت تا پایان برنامه هفتم توسعه‌ انجام می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- تولید استراتژیک نیازمند نقشه‌راه است

مهدی عظیمی میرآبادی معاون اسبق سازمان امور سینمایی کشور در خصوص چرایی عدم تولید آثار فیلم و سینمای استراتژیک گفت: شاید تعبیر پر هزینگی، برای برخی از مصداق های فیلم و سینمای فاخر درست باشد، اما اینکه هر اثر فاخری پر هزینه است قطعاً تفکری ناسالم و نادرست است.

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، این کارشناس فرهنگی افزود: به خوبی روشن است، همه خواستی که نظام جمهوری اسلامی از خروجی بخش فیلم و سینما و فرهنگ و رسانه دارد، تقریباً در حوزه تولید و عرضه کالاهای فرهنگی و هنری استراتژیک خلاصه می شود. این یک اصل است که اساساً هر نظام و ساختاری، چه حکومتی، چه دولتی، چه عمومی، و چه خصوصی برای رسیدن به هدف مطلوب خود، نیاز به طراحی و تبیین استراتژی دارد؛ و ناگفته پیداست که اگر در آن مسیرحرکت نکند، حتماً به نتیجه مورد نظر نخواهد رسید.

وی سپس با طرح این پرسش که ما در ابتدا باید از خودمان سؤال کنیم که فیلم استراتژیک، یعنی چه؟ اظهار داشت: اتفاقاً دلیل این که بسیاری از هنرمندان و مسئولان از طرح عنوان فیلم استراتژیک واهمه دارند و گمان می کنند با یک موجود عجیب و غریب طرف هستند، به تعریف مغلوب و وارونه ای بر می گردد که از فیلم استراتژیک شده است. بعضی می گویند فیلم استراتژیک یعنی فیلم پر هزینه و حالا هر کس از فیلم استراتژیک حرف زد و پرسید، به او اتهام زده می شود که قرار است منابع مالی بزرگی را هدر بدهد یا از این پشم برای خود کلاهی ببافد! در صورتی که این دیدگاه و باور از اساس غلط است. این تعریفی که از فیلم و سینمای استراتژیک می شود، درست مثل همان تعریف غلطی است که سال ها قبل برای فیلم فاخر مطرح شد. در واقع افراد خواسته یا ناخواسته، به شکلی کاملاً اشتباه آثار پر هزینه را به عنوان «فیلم فاخر» جا انداختند، در حالی که حقیقتا این گونه نیست؛ البته شاید تعبیر پر هزینگی، برای برخی از مصداق های فیلم و سینمای فاخر درست باشد، اما اینکه هر اثر فاخری پر هزینه است قطعاً تفکری ناسالم و نادرست است.

عظیمی میرآبادی تأکید کرد: فیلم فاخر الزماً فیلم پر هزینه ای نیست؛ گرچه ممکن است آثار پر هزینه ای هم طی این سال ها در سینمای و تلویزیون کشور ساخته شده که تنها بیت المال را از بین برده اند و صد البته که اصلاً فاخر نیستند. در خصوص فیلم و سینمای استراتژیک هم وضعیت به همین منوال تصویر شده است. در واقع تولید و عرضه فیلم و سینمای استراتژیک، مسیری خواهد بود که کشور را به هدف مطلوب می رساند. چرا که هر فرد یا سازمانی اعم از فردی، خانوادگی، جمعی، محلی، ملی، منطقه ای، یا جهانی، اگر هدف و چشم اندازی برای خود داشته باشد، علی القاعده برای رسیدن به آن هدف باید مسیری را طی کند. این مسیرها نقشه راه است که از آن با تعبیر راهبرد یا استراتژی یاد می شود. بنابراین لازمه حرکت صحیح در این مسیرها، شناخت، طراحی، و تبیین استراتژی است.

مدیرعامل سابق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس خاطرنشان کرد: وقتی در قوانین بالادستی و منویات امامین انقلاب اسلامی، اعتلای اعتقادات دینی، تعمیق هویت ملی، حمایت از مظلوم، مقابله با ظالم، و… به عنوان بخشی از اهداف وقوع انقلاب اسلامی و استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی برشمرده می شود، در عرصه فیلم و سینما هم باید همان محصولی تولید و ارائه شود که در این مسیر پیش برود. این قید تنها برای فیلم و سینما نیست، بلکه تمامی حوزه های عملکردمان باید مبتنی بر این استراتژی باشد.

این تهیه کننده ارشد تلویزیون متذکر شد: فیلم و سینمای استراتژیک به گونه ای است که همه کسانی که برای نظام کار می کنند خود را با آن هم سو می بینند و همراهی می کنند. ولی متاسفانه اینگونه نیست! چون جایی در جمهوری اسلامی نیست که این راهبرد را تعریف کرده باشد، تقسیم وظایف نموده باشد، پیگیری کرده باشد، و در عین حال نظارت معطوف به پاسخگویی را هم به عمل آورده باشد. نگاهی گذرا به سپهر فیلم و سینمای کشور نشان می دهد؛ علاوه بر بخش های خصوصی و صنفی، ده ها مجموعه دیگر که اتفاقا همه از بودجه بیت المال مصرف می کنند، در زمینه های تحقیق، پژوهش، فیلمنامه، تولید، تجهیزات، زیرساخت ها، امور فنی، امور پشتیبانی، مجوزها، نظارت ها، تسهیل ها، گلوگاه ها و امثال این ها هستند که در زمینه فیلم و سینما کار می کنند.

وی ادامه داد: از آن جمله به زیرمجموعه های سازمان صدا و سیما مثل گروه های برنامه ساز، شبکه ها، سیمافیلم، سیمرغ؛ زیرمجموعه های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مثل فارابی، مرکز گسترش، انجمن سینمای جوان؛ زیرمجموعه های سپاه و بسیج مثل سازمان اوج، شهید آوینی، روایت فتح، بسیج هنرمندان، مرکز آفرینش ها؛ زیرمجموعه های ستاد کل مثل بنیاد حفظ آثار، موسسات فیلم سازی ارتش و سپاه؛ زیرمجموعه های سازمان تبلیغات اسلامی مانند حوزه هنری، دانشگاه سوره، و…؛ زیر مجموعه های بنیاد شهید؛ زیرمجموعه های شهرداری ها و بسیاری دیگر از این گونه نهادها هستند که کار می کنند بدون این که هیچ ارتباط سازمان یافته، دقیق، و تعریف شده ای بین آنان در بستر استراتژی انقلاب و جمهوری اسلامی وجود داشته داشته باشد. البته چیزهایی هست، اما همه چیز بر اساس درک و دریافت افراد مسئول این نهادها تعریف می شود و هیچگاه به صورتی جهت مند برای تمامی آنان نقشه راه های کلی و جزیی، راهبردهای اساسی، و زیرراهبردهای معطوف به هر یک، تعیین و ابلاغ نشده است. البته این وظیفه در کلیت به عهده تنها یکی از آن ها نیست، بلکه می طلبد جایی مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی برای این فکری بکند. نتیجه این ترک فعل همان است که با تعابیری همچون ولنگاری فرهنگی از آن یاد می شود و راه را برای اتلاف بیت المال، نفوذ نفوذی ها، سیطره باندهای فاسد، از بین بردن امید، اخلاق، و نیروی انسانی فعال و ارزشمند باز کرده است. اگر کار اساسی و بسیار مهم طراحی و تبیین استراتژی انجام شود که هر شخص حقیقی و حقوقی بتواند بر اساس یک تراز و شاقول منطقی و اصولی از پیش تعیین شده، به این پرسش فکر کند که جهت و سمت و سوی کاری که می کند، کدام است؟ آیا اهداف مورد توجه انقلاب و جمهوری اسلامی در آن لحاظ شده است؟

این سینماگر افزود: در شرایطی که این تراز و شاقول نیست، فیلم ها معمولا به کالاهایی سطحی، سلیقه ای، نامتناسب، و بی ربط با راهبردها و سیاست های کلان کشور می شود. اگر این چنین فیلم هایی را در سبد تولیدات خصوصی و غیرخصوصی شاهد هستیم، به این دلیل است که متاسفانه در این عرصه بسیار بسیار مهم طراحی، ترسیم، تبیین، استراتژی روشن و مشخص و تقسیم وظایف و برنامه ریزی بر مبنای آن در حوزه فیلم و سینما صورت نگرفته است و کسی هم پاسخگو نیست.

عظیمی میرآبادی سپس با بیان اینکه ما نیاز به نقشه راه درست داریم اظهار داشت: سازمان صدا و سیما یا سازمان سینمایی به تنهایی قدرت این را ندارد که بتواند برای کل سیستم برنامه ریزی کند، چون هیچکس خود را ملزم به اطاعت از دیگری نمی‌داند و هر کاری را دوست دارد یا خودش به نتیجه می رسد، انجام می دهد. البته این نقیصه دردآور از مسئولیت کسانی که به صورت سیستمی مسئولیت دارند، چیزی کم نمی کند و چه خوب خواهد شد اگر هرچه سریع تر کار اساسی در این خصوص را به عمل بیاورند. به نظر من لااقل اگر دبیر و اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی و شورای فرهنگ عمومی وارد میدان نشوند و چرخه سیاست گذاری مبنایی کلی و جزیی فیلم و سینما را در دست نگیرند، در اثر این ولنگاری و بی برنامگی، کشور با نتایج سهمگین و تأسف باری از این گلوگاه روبرو خواهد شد.

وی تصریح کرد: ما نیاز به نهادی متمرکز برای طراحی، تقسیم کار، برنامه ریزی، و نظارت در حوزه فرهنگی و هنری کشور داریم که البته تنها بخشی از آن به فیلم و سینما باز می گردد. پیش از این بنده پیشنهادی داده بودم تحت عنوان ایجاد نهاد فرهنگی جمهوری اسلامی! که سوگوارانه باید عرض کنم، هیچ کس! تأکید می کنم، هیچ کس در باره آن پرسشی نپرسید. ای کاش به یاری خدا روزی برسد که هر کس بر مسندی در حوزه فرهنگ، هنر، فیلم، و سینمای کشور می نشیند، آن را موقعیتی برای خدمت بیشتر در جهت اهداف متعالی انقلاب اسلامی به کار گیرد.

«ساترا»؛ استقلال اجرایی در عین هویت وابسته به سازمان صدا و سیما

هادی مرادی

مطابق اعلام دبیرخانه شورای نگهبان در بخشی از اعلام نظر روشن و صریح درباره لایحه عفاف و حجاب، بندهای ۷ و ۹ به جهت روشن نبودن نسبت آنها با مصوبه جلسه ۸۸۳ شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد تعيين الزامات ساماندهی حوزه صوت و تصویر فراگیر، و بندهای ۸ و ۹ با توجه به روشن نبودن وضعیت اساسنامه سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی «ساترا» ابهام دارد که پس از رفع ابهام، اظهارنظر خواهد شد.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی؛ اخیراً شورای نگهبان در بررسی لایحه عفاف و حجاب به واسطه تعیین برخی وظایف برای سازمان تنظیم مقررات رسانه های صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی، ابهاماتی را در خصوص این سازمان مطرح کرده که در میان جراید و پایگاه‌های خبری موافق و مخالف، واکنش‌هایی را به همراه داشته است. در این بین، برخی رسانه‌ها با نگاهی بدبینانه این اتفاق را نشانه‌ای از پایه‌ریزی نادرست حوزه نظارت بر شبکه نمایش خانگی برمی‌شمارند و رسانه‌های دیگر نیز در مقابل، اعتقاد دارند ابهام شورای نگهبان تنها یک ایراد شکلی است و اساس نظارت بر شبکه نمایش خانگی را زیر سوال نمی‌برد.
فارغ از فضای مثبت و منفی رسانه‌های مختلف در این باب، آنچه مهم و اصولی به نظر می‌رسد، تأکید نهادهای مختلف بر اجرای دقیق قوانین است. به هر حال، مجلس شورای اسلامی در یک روند قانونی، لایحه عفاف و حجاب را بررسی کرده و در نهایت مطابق آیین‌نامه‌ها و قوانین مربوطه بعد از شنیدن نظرات موافق و مخالف نمایندگان مردم، کمیسیون‌های مربوطه و نمایندگان دولت، آن را در صحن مجلس به تصویب رسانده و سپس برای اظهارنظر شورای نگهبان ارسال کرده است. در این قانون، وظایفی نیز برای نهاد تنظیم‌گر صوت و تصویر فراگیر تعیین شده و ساترا به عنوان بخشی از سازمان صدا و سیما، مسئول اجرای قانون در حوزه صوت و تصویر فراگیر و نمایش خانگی تعیین شده است. تردیدی نباید داشت که شورای نگهبان که وظیفه بررسی و انطباق مصوبات مجلس شورای اسلامی با شرع مقدس و قانون اساسی را بر عهده دارد، علی‌القاعده می‌بایست بدون توجه به حواشی و فضاسازی‌های رسانه‌ای، با دقت و توجه کامل مصوبات مجلس را مورد مداقه قرار دهد و به اصطلاح مو را از ماست بکشد و ابهامات احتمالی را مطرح کند تا مجلس پس از رفع ابهامات دوباره، آن را بررسی کرده و به نتیجه برساند.
مطابق اعلام دبیرخانه شورای نگهبان در بخشی از اعلام نظر روشن و صریح درباره لایحه عفاف و حجاب، بندهای ۷ و ۹ به جهت روشن نبودن نسبت آنها با مصوبه جلسه ۸۸۳ شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد تعيين الزامات ساماندهی حوزه صوت و تصویر فراگیر، و بندهای ۸ و ۹ با توجه به روشن نبودن وضعیت اساسنامه سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی «ساترا» ابهام دارد که پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.
بنابراین ساترا که ماهیتاً به عنوان معاونتی تخصصی ذیل سازمان صدا و سیما (که طبق استفساریه شورای نگهبان، مرجع صوت و تصویر فراگیر است) مکلف به حمایت و نظارت بر صوت و تصویر فراگیر و نمایش‌خانگی بوده، می‌بایست با همکاری و کمک بخش‌های مربوطه در سازمان صدا و سیما، دولت، مجلس و شورای نگهبان این ایرادات شکلی را برطرف کرده و تلاش کند تا ابهامات اعلام‌شده را روشن گرداند. یکی از این اقدامات مؤثر با توجه به طول کشیدن طی مراحل قانونی تصویب و ثبت اساسنامه ساترا، جایگزینی عبارت «سازمان صدا و سیما» به جای «ساترا» است. این اقدام، این بحث را اثبات می‌کند که اولاً نظارت سازمان صدا و سیما بر شبکه نمایش خانگی قطعی است، ثانیاً «ساترا» درون سازمان صدا و سیما این مسئولیت را دارد و ثالثاً در عین استقلال اجرایی، هویتی مستقل در حکمرانی کشور ندارد.
در پایان ذکر این نکته اهمیت دارد که ضمن تأیید رفتار سنجیده هر دو سوی ماجرا، یعنی شورای نگهبان در ایراد مطرح‌شده، و سازمان صدا و سیما و ساترا در تلاش برای رفع ابهام شورای نگهبان، به نظر می‌رسد برخی رسانه‌ها علاقه دارند از اعلام نظر شورای نگهبان، تأییدی بر نظرات اشتباه و مغرضانه خود استخراج کنند و با استفاده از این اتفاق، انتقاد ناجوانمردانه‌ای را بر ساترا تحمیل کرده و سعی کنند تا «ساترا» از گردونه‌ی نظارت بر شبکه نمایش خانگی خارج شود. این گونه مسایل در کنار یادآوری نظر قبلی شورای نگهبان در خصوص مشروعیت انحصاری سازمان صدا و سیما برای تنظیم گری صوت و تصویر فراگیر بیانگر هجمه برنامه ریزی شده ای به نهاد تنظیمگری است که طی یکسال و نیم اخیر به اذعان دوست و دشمن در تنظیم گری تعاملی خود موفق عمل کرده است.

رسانه سینمای خانگی- دلیل بی‌مهری به «بوی پیراهن یوسف» چه بود؟

فریدون جیرانی در دومین شب از دومین دوره سلسله نشست‌های «بر سینمای ایران چه گذشت» نکاتی را درباره بی‌مهری به فیلم «بوی پیراهن یوسف» از سوی مدیریت وقت ارشاد، مطرح کرد.

به گزارش سیننمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، شب دوم از دومین دوره سلسله نشست‌های تخصصی با عنوان «بر سینمای ایران چه گذشت» به همت سازمان سینمایی سوره و به میزبانی امیر قادری با هدف واکاوی شیوه شکل‌گیری و مدیریت سینمای ایران پس از انقلاب، شب گذشته یکشنبه ۱۴ آبان ماه با حضور فریدون جیرانی، ابوالحسن داوودی، ناصر شفق و محمود اربابی در پردیس سینمایی آزادی برگزار شد.

امیر قادری میزبان برنامه در ابتدای نشست ضمن اشاره به اینکه مباحث طرح شده در سری دوم این نشست که مربوط به دهه ۷۰ است، ناخواسته به سمت تحولات دهه ۶۰ کشیده می‌شود، بیان کرد: دهه شصت دوره مرکزی تحولات سینمای ایران است که نمی‌شود از آن فرار کرد، به همین دلیل در جلسات قبل به طور مفصل به آن پرداختیم. دیگر وقت آن است که سینمای ایران را در دوران اصلاحات بررسی و مرور کنیم. آقای ابوالحسن داوودی به تازگی در مصاحبه‌ای با فریدون جیرانی عنوان کردند که آقای ضرغامی، جمال شورجه را به خانه سینما فرستاد اما ما نتوانستیم با او تعامل کنیم. پس از آن آقای شفق به خانه سیما فرستاده شد که تعاملاتمان بهتر شد.

ابوالحسن داوودی در ابتدای صحبت‌های خود درباره ارتباط عزت‌الله ضرغامی در زمان حضورش در وزارت ارشاد با خانه سینما عنوان کرد: یکی دو سال قبل از دوم خرداد ۱۳۷۶ بود که من همراه با مرحوم سیف‌الله داد وارد خانه سینما شدم. در آن دوره فضای سینما بیشتر ادامه همان جریان، سیاست و نگاه ایدئولوژیک دهه ۶۰ بود.

قادری یادآور شد: در آن سال برای اولین بار بحث سیاسی شدن سینما هم مطرح شد.

داوودی اما گفت: سوال اصلی این است که سینماگران سیاسی شدند یا سینما؟ فضای سینمای ایران از دوم خرداد به بعد نمایان‌تر شد. قبل از دوم خرداد ۱۳۷۶ سینمای ایران موضع سیاسی دقیقی نداشت. یعنی یک جریان روشنفکری در سینمای قبل از انقلاب داشتیم که تفکرش به جریان جدیدتر منتقل شده بود و جریان دیگری هم بود که با تفکر ایدئولوژیک دهه ۶۰ همراه بود، مانند هیات اسلامی هنرمندان. این ۲ جریان در آن مقطع مقابل هم بودند.

دوم خرداد سینماگران به سمت سیاست رانده شدند

وی ادامه داد: از سال ۱۳۷۶ و قبل از شروع دوم خرداد، سینماگران به سمت سیاست رانده و سیاسی شدند. دلیل اصلی آن هم حضور آقای خاتمی بود که در زمان حضور در وزارت ارشاد هم ارتباطاتی با سینماگران و شکل نگاهی متفاوت به سینما داشت اما گروهی که سینما را در آن مقطع اداره می‌کرد چه به لحاظ فکری و چه عملی، گروهی مستقل به نظر می‌آمدند و اینگونه نبود که بر اساس دستورات مقام بالاتر عمل کنند. آقای انوار خود به سیستم و شرایطی که ایجاد می‌کرد، معتقد بود و بر اساس استراتژی کاری خودش پیش می‌رفت‌. چیزی که ما بعداً در مدیریت‌های سینمایی کمتر دیدیم.‌

وی ادامه داد: در آن شرایط به نحوی، تفکر سیاسی به خانه سینما تلقین شد. یکی دو سال قبل از این جریانات وقتی من و مرحوم سیف‌الله داد عضو هیات مدیره خانه سینما بودیم، حتی تصورش را هم نمی‌کردیم که یک روزی خانه سینما در شرایطی قرار بگیرد که از هر وزیر و معاون وزیری بخواهیم در کمیسیون‌های تشکیل شده شرکت کند و به عنوان فعال فکری برنامه دهد!

داوودی تاکید کرد: بعد از رفتن مرحوم داد به معاونت سینمایی و زمانی که مسئولیت خانه سینما برعهده من بود، به معنای واقعی کلمه هر کس را که دعوت می‌کردیم، بلافاصله در آنجا حاضر می‌شد و جلسه تشکیل می‌داد. آن زمان فضای سیاسی هم شوک‌زده بود و جناح محافظه‌کار و اصلاح‌طلب بعد از جریان دوم خرداد شوکه شده بودند و تا مدتی فعالیت طرف مقابل کاملاً متوقف شد. این دورانی بود که ما توانستیم در خانه سینما بیشترین میزان فعالیت فکری و تحقیقی را برقرار کنیم و از آن، برنامه بیرون بیاوریم اما متاسفانه بعد از غالب شدن یکسری جریان‌ها و درگیری‌های خانه سینما، این اتفاقات به خوبی پیش نرفت.

قادری در ادامه گفت: چقدر از این ماجرا به دلیل ریشه‌های مشترک هنرمندان بود و چه قدر برای هنر و سینما بود؟

دیکتاتوری دلسوزانه محمد بهشتی در سینما

داوودی پاسخ داد: شاید این ارتباط و نزدیکی به این دلیل بود که اهالی سینما خاطره خوبی از روند تحولات سینمای بعد از انقلاب داشتند. به ویژه شخص محمد بهشتی که دیپلماسی فرهنگی بیشتری داشت و شرایطی را به وجود آورده بود که خودش اسم آن را دیکتاتوری دلسوزانه در ارتباط با اهالی سینما گذاشته بود. در آن مقطع توجهی به سینما شد و دیگر این نبود که سینما عنصری مزاحم باشد و برخی بخواهند بگویند ما به سینما نیاز نداریم.

در این بخش از برنامه ناصر شفق اظهار کرد: من اعتقادی به اینکه سینمای ایران را به دهه‌های مختلف تقسیم می‌کنند، ندارم. از نظر من سینما نهالی است که از ۱۳۰۹ کاشته شده و هرکسی که آمده این نهال را آبیاری کرده است. نمی‌توان سینما را دسته‌بندی کرد، بلکه فیلمسازهای شاخص، در هر دوره‌ای تعیین‌کننده وضعیت سینما هستند. من حتی به سینمای قبل و بعد از انقلاب اعتقاد ندارم، هر دوی آن‌ها یک سینماست. این سینما به دلیل زحمات افراد در هر ۲ دوره توانسته ادامه پیدا کند.

سینماها بعد از انقلاب، چه مدت تعطیل بود؟

وی افزود: بعد از پیروزی انقلاب، سینماها از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تا تابستان ۱۳۵۸ تعطیل شدند. در تابستان هم فیلم‌های قبل از انقلاب مانند «گزارش» کیارستمی و «از نفس افتاده» را پخش می‌کردند. فیلم‌های بروسلی هم اکران می‌شد و می‌توان گفت سینما به مقدار زیادی آزاد بود.

در واکنش به این بخش از اظهارات شفق، فریدون جیرانی متذکر شد: البته سینماها از ۱۵ بهمن ۱۳۵۷ تا ۱۲ اسفند همان سال تعطیل شدند و سپس با دستوری که حضرت امام خمینی (ره) برای پایان اعتصابات دادند، باز شدند و اکران فیلم‌ها هم از سر گرفته شد.

شفق در ادامه صحبت‌های خود گفت: در همان دوران آقای مهدی کلهر معاون سینمایی و آقای سیدجوادی معاون هنری شدند. من در آن دوره دبیر جشنواره تئاتر ۱۷ شهریور و رییس سیاست‌گذاری سینمایی جشنواره وحدت بودم و با آن‌ها درباره رونق گرفتن سینما به وسیله برگزار کردن جشنواره صحبت کردم. من معتقدم که در دهه ۶۰ جریانات خوبی در سینما شکل گرفت و می‌خواهم بگویم در طول تاریخ صد ساله سینمای ایران، باید قدردان هرکسی باشیم که آجری روی آجر دیوار این سینما گذاشته و قد کشیده است و بسیاری از امکانات دولت را به سینما تزریق کرد.

وی با اشاره به اینکه در سال ۱۳۷۶ بنیان‌گذار و مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس بوده است، در پاسخ به این پرسش که آیا سینماگران در آن سال به ۲ جبهه طرفداران آقای خاتمی و طرفداران آقای ناطق نوری تقسیم شده بودند یا نه؟ مطرح کرد: من به این گزاره اعتقادی ندارم. چرا که سیدمحمد خاتمی ۹ سال وزیر ارشاد بود و سابقه خوبی بین سینماگران داشت. سینماگران هم به ایشان علاقه داشتند.

سینماگران هیچ‌گاه آگاهانه و حزبی وارد سیاست نشدند

داوودی در این میان تأکید کرد: حضور ناصر شفق در واقع به دورانی برمی‌گردد که خانه سینما یک ناظر و رابط با وزارت ارشاد داشت و با حضور ایشان ارتباط خانه سینما با وزارت ارشاد ارگانیک شد و بسیاری از مسایل گذشته که باعث سوتفاهم می‌شد، برطرف شد. پیش از آن جواد شمقدری نماینده ارشاد در خانه سینما بود که نمی‌توانستیم با او تعامل کنیم. ناگفته نماند سینماگران در دوم خرداد به این نتیجه رسیدند که سیاست ابزاری است که می‌توانند حرف خود را با آن بزنند و حقوق خود را به عنوان فیلمساز به دست آورند. سینماگران هیچ زمان به صورت سیستماتیک، آگاهانه و حزبی وارد عرصه سیاست نشدند.

در ادامه محمود اربابی عنوان کرد: من در سال‌های دهه ۶۰ دانشجوی سینما بودم. آنچه که الان می‌دانم به دلیل ارتباط و مطالعه است و من به شخصه درگیر ماجرا و اتفاقات نبودم. ای کاش عنوان این نشست را «بر سینماگر ایرانی چه گذشت» می‌گذاشتید. مهم این است که بدانیم دیدگاه‌های غالب در دوره‌های مختلف چه بر سر سینماگران آورده است.

امیر قادری در پاسخ گفت: شاید دلیلش این باشد که سینمای ایران همیشه صنفی و بر اساس صنف بررسی شده و معمولاً منافع مخاطب و ارتباط سینما با جامعه به شکل جدی در آن مورد بررسی قرار نگرفته است.

اربابی افزود: سینمای ایران از گذشته جریان موثری در جامعه بوده و هست. سینما بعد از انقلاب براساس بررسی آماری و کیفی یک نسبت کاملاً متفاوتی با سینمای قبل از انقلاب دارد. سینمای ایران قبل از انقلاب، یک سینمای بومی داخلی بود. بنا به دلایل مختلف عرضه خارجی و شناخت بین‌المللی از سینمای ایران وجود نداشت. قبل از انقلاب جشنواره تهران را داشتیم اما به جای معرفی سینمای ایران به جهان بیشتر سینمای جهان به ایران معرفی می‌شد. این در حالی است که بعد از انقلاب برای معرفی سینمای ایران به جهان برنامه‌ریزی شد.

وی ادامه داد: من طبق مطالعاتم از دهه ۶۰ می‌گویم که فیلمسازان موفق آن دوره محصول تفکر همان دیکتاتوری دلسوزانه مدیریت سینما در آن دوره هستند. سینماگران آن دوره احساس می‌کردند در مقابل نگاهی که ممکن بود بر اساس آن اساساً سینمایی وجود نداشته باشد، باید تلاش کنند تا سینما بماند.

داوودی درباره این موضوع گفت: من فیلمسازی هستم که کل هویتم را مدیون کارکرد همان زمان هستم. یعنی اگر همان دوره شخص بهشتی وجود نداشت، سینماگر نمی‌شدم.

سال ۶۹ هشتاد و یک میلیون مخاطب سینما داشتیم

اربابی در ادامه اظهار کرد: اما درباره اینکه چگونه سینماگران به سیاست دل بستند، باید تاریخ را مرور کنیم. متوجه می‌شویم که تا سال ۱۳۶۸ ارتباط بین سینما و مخاطب در حال افزایش بود. به شکلی که بیشترین مخاطب سینمای ما به تاریخ ۱۳۶۹ مربوط است که هشتاد و یک میلیون نفر به سینما رفتند. از سال ۱۳۶۹ به بعد این آمار سقوط می‌کند. الزاماً نمی‌توان این آمار را به کارکرد سینما و سینماگران ربط داد بخشی از آن به سیاست‌گذاری و حتی شرایط جامعه و رویکرد مردم هم بازمی‌گردد. هر چه از سال ۱۳۶۹ به جلو حرکت می‌کردیم سیاست‌گذاری‌ها و سخت‌گیری‌ها کم‌رنگ می‌شد. به طوری که در اواخر دهه ۶۰ تعداد فیلم‌هایی که وجه داستان‌گویی و قهرمان‌پردازی‌شان پُررنگ‌تر بود، فروش بیشتری هم داشتند.

این مدیر سینمایی سابق در ادامه عنوان کرد: سال ۱۳۷۲ سال تعیین کننده‌ای برای سینمای ایران است چرا که تمام فشارهای درست و غلطی که برای حذف جریان سیاست‌گذاری‌های دهه ۶۰ وجود داشت، به نتیجه می‌رسد. آقایان انوار و بهشتی مجبور می‌شوند از سینما بروند. در این مرحله شخصی مانند آقای لاریجانی از سینما به تلویزیون می‌رود و مدیران سینمایی را که از دید خودش دیدگاه‌های قابل دفاعی داشتند، به آنجا می‌برد. بعد از آن هم آقای بهشتی به میراث فرهنگی رفت و اما آقای انوار هم دیگر هیچ مسئولیتی را نپذیرفت.

وی افزود: پس از آن، آقای ضرغامی و دوستانش روی کار آمدند و آقای میرسلیم هم وزیر شد. در سال ۱۳۷۲ ابتدا شرایط نامتعادل شد و سینماگران نگران شدند که چه اتفاقاتی قرار است، رخ دهد تا به سال ۱۳۷۶ رسیدیم. در این میان آلترناتیو وزارت ارشاد و معاونت سینمایی در حد فاصل سال‌های ۱۳۶۲ تا ۱۳۷۲ حوزه هنری بود. حوزه هنری در آن زمان با معاونت سینمایی تعارض و اختلاف داشت. معاونت سینمایی معتقد بود که حوزه هنری هم باید مانند بقیه مقررات را رعایت کند. ضمن اینکه حوزه هنری همه سینماها را تا قبل سال ۱۳۷۰ در اختیار گرفته بود. در پایان سال ۷۲ ناخودآگاه حوزه هنری به معاونت سینمایی نزدیک شد و اختلاف دیدگاه‌ها به نسبت قبل بسیار کمرنگ شده بود.

اربابی ادامه داد: در سال ۱۳۷۲ مدرسه کارگاهی فیلمنامه‌نویسی حوزه هنری راه افتاد. در نگاه این مدرسه فیلمنامه مهم بود و باید برایش سرمایه‌گذاری می‌کرد. فیلمسازان اگر با هم کار کنند، در سرنوشت فیلمنامه موثر است و در نهایت سینما با مردم معنا پیدا می‌کند. در این مدرسه نزدیک به ۷۰ نفر از فیلمسازان، نویسندگان و کسانی که در سینما بودند، در این مدرسه حضور پیدا کردند از جمله مرتضی پورصمدی، فریدون جیرانی و …. شاید تنها فیلمسازان برجسته‌ای که در مدرسه حضور نداشتند، بهرام بیضایی، مسعود کیمیایی و رخشان بنی‌اعتماد بودند. در آن فضا ضمن صحبت کردن درباره فیلمنامه، خود جمع حاضر محصول فضای اجتماعی پیرامون بودند که نگرانی‌شان کار نکردن فیلمسازان بود.

سینماگرانی که با تنور داغ انتخابات ۷۶ همراه شدند

وی تأکید کرد: بعد از رسیدن به سال ۱۳۷۶ و زمانی که تنور انتخابات داغ بود افراد جمع مدرسه فیلمنامه‌نویسی تصمیم گرفتند در اتفاقاتی که قرار بود، رخ دهد، سهیم شوند تا بتوانند وضعیت موجود را تغییر دهند. بر خلاف نظر آقای داوودی من معتقدم بخش زیادی از فیلمسازان ما نگاه سیاسی داشتند. این شرایط باعث شد بیانیه معروف فیلمسازان بیرون بیاید. بله ۲ دسته وجود داشت اما نسبت این ۲ دسته با کل سینما ۵۰-۵۰ نبود بلکه ۱۰ به ۹۰ بود. در اینجا شکل به سیاست آمدن فیلمسازان، معنا پیدا می‌کند.

در ادامه اکبر حر به عنوان یکی از سینماگران پیشکسوت که در جمع مخاطبان نشست حضور داشت، عنوان کرد: ما سینمای بعد از انقلاب را فقط مدیون شخص امام خمینی (ره) و جمله معروف‌شان هستیم که فرمودند: «ما با سینما مخالف نیستیم ما با فحشا مخالفیم.» در روند انقلاب ۲ نماد فرهنگی و اقتصادی یعنی بانک‌ها و سینماها مورد آتش‌سوزی قرار گرفت. ما زمانی در سینما دچار مشکل شدیم که فتوای امام (ره) را کنار گذاشتیم و به سراغ فیلم‌هایی رفتیم که مصداق تهاجم فرهنگی بودند.

داوودی در این میان گفت: در صحبتی که من کردم ۲ جریان فکری ابتدای انقلاب بود، یکی به دنبال حذف کلی سینما بود و دیگری قصد نگه داشتن سینما را داشت. صحبتی که امام (ره) در بهشت زهرا (س) انجام داد، کدی شد که بتوانند با آن سینما را نگه دارند اما سینما را افراد نگه داشتند و فقط یک حرف آن را سرپا نگه نداشت. سینما با آقای بهشتی به ویژه که آقای انوار موقعیت اجرایی داشت نه تالیفی و فکری، یک دوران کودکستان، دبستان، دبیرستان و ورود به دانشگاه را طی کرد.

وی افزود: عملاً شرایط سینما در آن سال‌ها مانند کسی بود که وارد کودکستان می‌شود اما پس از گذشت سال‌ها که عنصر سینما رشد کرد و به تعبیری چموش شد، مساله جدی برای خود سینماگران و کسانی که می‌خواستند آن را تحت سیطره خود دربیاورند، ایجاد کرد. جریان فکری آن دوره، سینما را به صورت انحصاری در خدمت ایدئولوژی می‌خواست. تفکرات سینمای دهه شصت، ۲ وجهی بود در کنار دیکتاتوری موجود در برخی مدیران، تفکر سازنده‌ای هم وجود داشت که سینمای ایران، وجودش را به آن مرهون است.

ورود گروه‌های مذهبی به سینمای ایران

فریدون جیرانی با اشاره به اینکه اکبر حر به جریان معتقد به سینمای اسلامی تعلق دارد، عنوان کرد: تا قبل از صحبت امام خمینی (ره) در بهشت زهرا (س) در محافل مذهبی رادیو، سینما و تلویزیون حرام بود. یعنی به سینما نمی‌رفتند، در رادیو فقط اخبار گوش می‌دادند و تلویزیون زمان شاه را هم تماشا نمی‌کردند. واژه سینمای اسلامی از ابتدای انقلاب به وجود آمد اما شناختی نسبت به آن وجود نداشت و عده‌ای که مخالف بودند نمی‌دانستند با آن، چه کنند. بخشی که مخالف سینما بود تا قبل از انقلاب و در محافل مذهبی سینما را می‌زد. در میان گروه‌های مذهبی هم غیر از فداییان اسلام که درباره سینمای مستند نظر داده بودند، هیچ گروه مذهبی درباره سینما نظر نداده بودند. به همین دلیل پس از صحبت امام (ره) بود که محافل مذهبی وارد سینما شدند.

اکبر حر در پاسخ به این پرسش که جریان او و افرادی مانند جواد شمقدری از چه سالی وارد میدان سینما شدند، عنوان کرد: از سال ۵۹ که جزو انجمن اسلامی دانشگاه بودیم وارد سینما شدیم.

زمانی که فارابی امکانات می‌داد و مخاطب مهم نبود!

ابوالحسن داوودی با پیگیری ادامه مباحث خود، ضمن اشاره به اینکه یکسری فیلم‌ها در دوران کودکستانی سینمای ایران ساخته شده است، تاکید کرد: در آن مقطع خود فارابی همه امکانات را می‌داد و بخش سرمایه‌گذاری خصوصی و مخاطب اصلاً مطرح نبود، یعنی سینما در یک شکل و تصویر دیگری زاده شد. در این دوره و به‌دلیل شکل تفکر حاکم بر سینما، سینمای ایران نتوانست با تمام حمایت‌ها به جز فیلم‌های معدودی مانند «بازمانده» که ویژگی‌های خود را داشتند، با مخاطب ارتباط بگیرد.

در همه دوران‌های سینما، عده‌ای حذف شده‌اند

داوودی در پاسخ به این پرسش قادری که آیا فکر نمی‌کنید که مشکل مدیریت دهه ۶۰ همین ایراد را داشت و آن زمان هم آقایان بهشتی و انوار به دنبال حذف برخی جریان‌ها بودند، گفت: در همه دوران‌ها عده‌ای حذف شدند، در دوره اصطلاحات هم همینطور. امروز اما میزان حذف‌شدگان سینما از همه دوره‌ها بیشتر است. شرایطی که در مدیریت الان وجود دارد، میزان حذف‌شدگی را از همه دوره‌های بعد انقلاب بیشتر و وحشتناک‌تر کرده است.

اختلافات امروز سینما، واقعاً اختلاف است!

شفق در ادامه با اشاره به اینکه اختلافاتی که در حال حاضر در سینما به وجود می‌آید، جدی جدی اختلاف است، بیان کرد: آن زمان حتی در سال ۷۶ اختلاف به معنای واقعی نبود. چراکه همه می‌خواستند کمک کنند سینما پا بگیرد نه اینکه پای آن را بکشنند. من زمانی انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس را تشکیل دادم که احساس کردم سینمای دفاع مقدس متولی ندارد. البته خیلی‌ها دوست داشتند کمک کنند. ما در آغاز فعالیت سالی ۲ تا ۳ فیلم ساختیم و بعد در یک سال هم تجربه ۲۲ فیلم را داشتیم. به طور متوسط ۳۰ درصد فیلم‌ها در سال برای دفاع مقدس و از حمایت‌های دولت برخوردار بود. ناگفته نماند که ما کلی امکانات رایگان در اختیار سینماگران قرار می‌دادیم. جلسه‌ای را با آقای لاریجانی داشتیم که پیشنهاد کردم حق رایت فیلم‌های دفاع مقدس را خریداری کنند. مثلاً به دنبال آن بودیم که فیلم «بوی پیراهن یوسف» با پیش‌خرید تلویزیون شکل بگیرد چون اثر خوبی بود.

وی یادآور شد: در این دوره ۸۲ فیلم ساخته شد و بیشتر آثار خوب دفاع مقدس از سال ۶۹ تا ۷۵ ساخته شد. من سینما را به صورت آکادمیک دنبال و احساس می‌کردم وضعیت سینما فاجعه است. در دهه ۶۰ دولت به سینما سوبسید می‌داد اما از ۷۴ یا ۷۵ بحث کمبود بودجه مطرح شد و اینکه بخش خصوصی باید شکل بگیرد. ما هم دوست داشتیم سینما خصوصی باشد.

از ۴۸۰ سالن سینما به ۱۸۰ سالن رسیدیم!

شفق افزود: آن زمان که آقای حیدریان مدیرکل نظارت بود، می‌گفت شما یک بار شرکت را تایید می‌کنید پس لزومی ندارد شرکت برای پروانه فیلمسازی‌اش اقدام کند و این مسئولیت برعهده تهیه‌کننده است. اتفاق ناگواری که در سینمای ایران رخ داد مصادره سینماها بود. طی این اتفاق بخشی از سینماها به داروخانه، انباری، دفتر فلان‌آقا و … تبدیل شدند و یکباره برای جمعیت ۳۶ میلیونی از تعداد ۴۸۰ سالن سینما به ۱۸۰ سالن رسیدیم! بعد از این اتفاق من سال ۷۷ دیگر نمی‌توانستم در انجمن بمانم چراکه مشکل اصلی، دیگر تولید نبود. ما نزدیک به پانصد نفر فیلمساز داشتیم که توانایی کار داشتند اما ۱۰ تا ۱۵ سالن بیشتر موجود نبود و مابقی آثار می‌سوختند. در حقیقت آن زمان ۳ تا ۴ فیلم پرفروش داشتیم و بقیه آثار در اکران ورشکست می‌شدند.

شفق با اشاره به اینکه بعد از این اتفاق فیلم‌ها شروع به قشری‌گری و حرکت بر اساس سلیقه عام کردند، تصریح کرد: البته من مخالف این اتفاق نبودم و در دوره اصطلاحات طرح پردیس‌های سینمایی را دادیم. آن زمان با آقای داوودی و مرحوم داد مباحث مختلفی را مطرح کردیم و جلسات متعددی گذاشتیم. حتی به مرحوم داد پیشنهاد دادیم که عضو هیات مدیره انجمن شود و ما هم با خانه سینما تعامل کنیم. در این میان چه کسانی مخالفت کردند؟ خانه سینما، حوزه هنری، اتحادیه تهیه‌کنندگان و…. دلیلشان هم این بود که قدرت ما افزایش پیدا می‌کند. درحالی که من در طرح پیشنهادی گفته بودم که یک سالن برای من نباشد. در این میان شاید بتوان گفت از کارگردان و فیلمبردار تا تدوینگر، موسیقیدان و نویسنده‌ای که کار بزرگ کرده است، با ما مشکل داشتند.

وی ادامه داد: در این مسیر وزیر ارشاد، وزیر مسکن و آقای حیدریان همراه بودند. یکبار هم از غلامرضا موسوی پرسیدم که چرا با ساخت سالن سینما مخالفت کرد، گفت ما مخالفت نداشتیم اما انگار چون شخص من دنبال این قضیه بودم، مخالفت کردند. من اعتقاد دارم که سینماگران و فرهنگیان از سیاستمداران محترم‌تر و قوی‌تر هستند. یک سینماگر باید به سیاستمدار بگوید که پایش را کجا بگذارد و فرهنگ فراتر از سیاست است. باید به این مساله توجه کنیم هنرمند، هنرمند است و کسی حق ندارد بالای سرش باشد و بگوید این کار را بکند یا نه.

شفق در پاسخ به این پرسش قادری که آیا برای قدرتمند شدن سینماگران پیشنهاد ساخت سالن سینما داده است، تصریح کرد: بله. ما به تلویزیون هم پیشنهاد دادیم که برای سینما و ورزش برنامه زنده پخش کند و برنامه «سینما دو هزار» در شبکه پنج و بعد برنامه «نود» در شبکه سه بر این اساس شکل گرفت. بعد هم که برنامه «هفت» ساخته شد که علاقه‌مند بودیم به صورت زنده پخش شود چراکه سینما زنده باشد، جامعه زنده است.

«بوی پیراهن یوسف» چرا مورد بی‌مهری قرار گرفت

وی در جواب به سوال فریدون جیرانی مبنی بر اینکه در آن زمان که مسئولیت داشته است، «بوی پیراهن یوسف» مورد بی‌مهری مدیران قرار گرفت و درجه ب به آن دادند. چرا این اتفاق افتاد؟ اظهار کرد: قبل از این فیلم، ما دو سه تا مشکل عدیده سر آثار دفاع مقدس داشتیم که من به شورای عالی انقلاب فرهنگی رفتم و گفتم ما در ادامه نمی‌توانیم قوی عمل کنیم چون هر لحظه می‌گویید قهرمان قصه را عوض کنیم و یا از بازیگر ستاره استفاده نکنیم! برای اولین بار در فیلم «بوی پیراهن یوسف» با بازی نیکی کریمی و علی نصیریان برخی معیارها تغییر کرد. من خودم زمانی که با علی نصیریان صحبت کردم، می‌گفت بهترین بازی تاریخ سینمای من، این اثر بود اما در جشنواره آن سال به ایشان جایزه ندادند. ما تمام تلاشمان این بود که بازیگران ستاره بتوانند در فیلم‌های سینمایی دفاع مقدس بازی کنند.

جیرانی اما تاکید کرد: این نکته شما درست است. ناگفته نماند که هم «بوی پیراهن یوسف» و هم «برج مینو» مورد بی‌مهری قرار گرفتند و آقای ضرغامی درجه ب به آن‌ها داد چراکه قهرمان هر ۲ زن و نیکی کریمی بود.

ابوالحسن داوودی در ادامه اظهار کرد: صحبت‌های آقای شفق حاصل شرایط فکری در آن دوره به ویژه از دهه ۷۰ مشخصاً از ۷۲ به بعد بود که سینما از مرحله کودکستانی و دبستانی خارج و وارد جایی شد که بخش خصوصی به آن ورود کرد. من خیلی موافق تعبیری که ایشان درباره گران کردن سینما به کار برد، نیستم. درست است که سینما کمک‌های سوبسیدی کمتری دریافت کرد اما گران نشد. اتفاقاً بعداً در دورانی گران شد که عملاً مدیران فرهنگی خواستند قدرت سینما را در انحصار بگیرند و چون نمی‌توانستند و عملاً سینما گسترش پیدا کرده و توانسته بود با مخاطب ارتباط بگیرد به ویژه بخش فرهنگی سینما که صاحب عقیده بود، سعی کردند از طریق نهاد و وارد شدن سرمایه‌های دولتی که وابسته به نهادهای مختلف بود، شرایطی را به صورت تدریجی بدون اینکه مشخص باشد، وارد سینما کنند که آن تبدیل شد به قراردادهایی که اول هم در عرصه بازیگران ستاره‌ها بروز کرد.

وی ادامه داد: یعنی در آن دوران عملاً تسویه‌ای در سینما اتفاق افتاد، یعنی اگر من به عنوان کارگردان و تهیه‌کننده فیلم «جیب‌برها به بهشت نمی‌روند» و یا «بوی خوش زندگی» را ساختم از آن دوران به بعد دیگر این امکان برایم مهیا نبود و باید سراغ سرمایه‌گذار می‌رفتم که آن هم به دلیل گران شدن سینما شرایط خود را داشت. در حقیقت سرمایه بخش خصوصی به راحتی نمی‌توانست وارد سینما شود و آن را اداره کند. اینگونه سینما خود به خود رانده می‌شد به طرف بخشی که می‌توانستند فیلم‌های کلان با سرمایه کلان تولید کنند. این سرمایه کلان باعث گران شدن سینما شد و آن را از دسترس کسانی که می‌خواستند تولید کنند، خارج می‌کرد.

این فیلمساز در پاسخ به مخالفت خانه سینما با سالن‌سازی که از سوی ناصر شفق مطرح شد هم گفت: من در آن دوران در خانه سینما حضور داشتم. این بحث ربطی به خانه سینما نداشت. ساختار خانه سینما، ساختاری نبود که با چنین جریانی موافقت یا مخالفت کند. اصولاً سینما از سال ۷۲ به بعد که وارد مرحله توجه به بخش خصوصی شد تبدیل به سینمای گنجشک روزی شد به جای آنکه صنعتی، خودکفا شود. یکی از مواردی که بعد از رفتن مرحوم داد به معاونت سینمایی تاکید کردیم، رسیدن به یک نظام سینمایی بود. ناگفته نماند که خانه سینما و وزارت ارشاد آن زمان بیشترین و ارگانیک ترین ارتباط را با هم داشتند. تعریف اولیه این بود که مسئولیت به جریان فیلمسازی سپرده شود و نظارت دلسوزانه اولیه که گاهی مواقع دیکاتوری می‌شد و گاهی کمک می‌کرد، به سینماگر داده شود.

داوودی در جواب به این سوال قادری که چرا گفته می‌شود سال ۸۰ سینما به لحاظ اقتصادی شکست خورد؟ مطرح کرد: مساله این بود که جریان تولید فیلم نتوانسته بودند این ارتباط را با جریان سرمایه‌داری که از بیرون سینما وارد می‌شد، درک کنند. جریان سرمایه‌گذاری به آن شکل وارد نشده بود و سینماگران نسبت به عناصری مانند این موضوع بدبین بودند یعنی تصور می‌کردند یک نفر سفره‌ای پهن کرده و می‌خواهد همه چیز را به انحصار دربیاورد. این مساله از هر ۲ طرف مقاومت ایجاد می‌کرد.

خانه سینما از ابتدا به‌صورت معکوس بنا شد!

وی ادامه داد: ما در همان دوره‌ای که در خانه سینما بودیم برای ایجاد تفکر سینمای صنعتی و سینمایی که به جای متکی به تک محصولی، کمپانی شکل بدهد، گروهی را جمع کردیم و سینماگستر را به تعبیر کمپانی شکل دادیم تا در عرصه سینماداری، تولید، آموزش و به روز کردن سینما کمک کند اما مقاومت‌هایی از همه جوانب بود. اولین جریانی که مخالفت کرد جریان محافظه‌کاری سرمایه‌دار سینما بود، کسانی که از قبل از انقلاب تک به تک پول می‌گذاشتند و فیلم‌فارسی را تقلید می‌کردند. مشکلشان این بود که این جریان می‌تواند عرصه آنها را تنگ کند چون به مخاطب توجه دارد. بلافاصله جریان دولتی هم احساس کرد عوامل کنترل‌کننده از دست آنها خارج می‌شود، منظور عوامل نظارت و هدایتی است که برای خود تعریف کرده بودند. بنابراین جریان دولتی هم به صف مخالفان جدی درآمد و یک سال بعد سینماگستر منحل شد. من از خانه سینما دفاع نمی‌کنم چراکه از ابتدا به صورت معکوس بناگذاری شده و سیستم صنفی معیوب و هرمی بود. این اشکال هنوز وجود دارد و باعث می‌شود هر نوع تنوع و استقلال در خانه سینما با مشکل مواجه کند.

قادری ادامه داد: به نظر می‌رسد در این دوران بیشتر از اینکه سینما برای مخاطبش بجنگد چه از طریق ایجاد کمپانی و یا تولید محصولات مشخص، مدام گروه‌های مختلف در سینما بر سر منافع خود دعوا می‌کردند.

جیرانی در ادامه نشست درباره توجه به مخاطب در دهه ۶۰ عنوان کرد: فیلم‌های «سناتور» در سال ۶۳، «گل‌های داوودی» در سال ۶۴، «گمشده» در سال ۶۵، «دبیرستان» در سال ۶۶، «زیر بام‌های شهر» در سال ۶۷ و «در آرزوی ازدواج» در سال ۶۹ که سناریست آن‌ها من بودم همگی جزو فیلم‌های پرفروش دهه ۶۰ بودند. پس تماشاگر و فروش در دهه ۶۰ بوده است. آن چیزی که انوار و بهشتی مخالفت می‌کردند بازگشت به جریان قبل از انقلاب بود. این ۲ نفر با همه مخالف نبودند بلکه مخالف نسل میانه بودند. حذف در اینجا صورت می‌گیرد. بازیگران حذف شدند برای اینکه فضای جامعه ۵۷ ایدئولوژیک بود. همه دانشجویان دانشکده و آدم‌هایی که در نهادهای حکومتی بودند مخالف محمدعلی فردین و بهروز وثوقی بودند.

وقتی فردین به انجمن سینمای انقلاب رفت

شفق درباره این موضوع گفت: محمدعلی فردین زمانی که ما انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس را داشتیم، به انجمن آمد. آن زمان سینما جمهوری را با علی حاتمی داشت. ما فردین را با کشتی و قهرمان جهان بودنش می‌شناختیم. چهره‌ها را دوست داشتیم منتهی دوران فطرتی به وجود آمده بود. آقایان جیرانی جزو روشنفکران سینما و آن را بلد است اما بعد از جنگ برخی‌ها می‌خواستند به سینما وصل شوند یعنی یک فیلم تولید و بعد به سینما راه پیدا کنند.

در ادامه نشست جیرانی در پاسخ به پرسش قادری مبنی بر اینکه چرا افرادی همچون رسول صدرعاملی بعد از دهه ۶۰ و تا مدتی حذف شدند و یا فیلم ضعیف ساختند، گفت: رسول صدرعاملی بعد از «گل‌های داوودی»، «پاییزان» را ساخت. فیلمسازانی که مدنظر دارید، فیلم ضعیف نساختند. صباغ زاده خواست فیلم بهتری بسازد اما «خانه خلوت» را ساخت چراکه درجه بندی آمده بود و می‌خواست خود را با آن تطبیق دهد و درجه الف هم گرفت. ایشان سازنده «سناتور» و «گمشده» است اما می‌گوید اینها فیلم‌های بد من و بقیه آثارم خوب هستند.

وی ادامه داد: فیلمسازان تغییر مسیر دادند برای اینکه از سال ۶۶ به بعد کیفیت در مقابل کمیت قرار گرفت. درجه‌بندی کیفیت را بالا برد و کمیت را پایین آورد. وقتی کیفیت بالا رفت، بسیاری از فیلمسازانی که قبلاً سینمای عامه‌پسند و جریان اصلی کار می‌کردند، سعی کردند کار متفاوت بسازند حتی از طریق وزارت ارشاد به آقای خاچیکیان هم متاسفانه پیشنهاد دادند «چاوش» را بسازد که اشتباه بزرگی بود. دوستان می‌خواستند فضای سینما عوض شود و اگر قرار است اثر اکشن و مطلوب ساخته شود، مثل «کانی‌مانگا» باشد. به اعتقاد من این اثر از «عقاب‌ها» به لحاظ ساختار، کارگردانی و قصه پردازی بهتر است. با اکشن مخالف نبودند. همان زمان «دبیرستان» هم اکشن داشت و درجه ب گرفت و مورد تایید واقع شد.

انوار و بهشتی، فیلم‌فارسی را با «داستان» اشتباه گرفتند

جیرانی تاکید کرد: این جریان فیلم‌فارسی بود که باید حذف می‌شد. اشتباه این بود که تفکر فیلم‌فارسی را با داستان اشتباه گرفتند. اشتباه انوار و بهشتی این بود که تفکر فیلم‌فارسی ساختار تولید بود. اگر یک داستان جذابیت‌هایی داشت، مخالفت و فکر می‌کردند فیلم‌فارسی است. نمایندگانی که «تاراج» و «زینال بندری» را می‌ساختند، از گرفتن «زینال بندری» می‌ترسیدند. نگرانی در جامعه بود و روشنفکری دینی اگر مدیریت سینما را در دهه ۶۰ قبول نمی‌کرد، سینما به اینجا نمی‌رسید چراکه جریانی می‌خواست سینما را ایدئولوژیک کند. روشنفکری دینی ایدئولوژیک نبود علت اینکه سینمای دهه ۶۰ شکل گرفت برای اینکه مدیریت ایدئولوژیک نبود. فراموش نکنیم که روشنفکری دینی در آخر دهه ۶۰، چپ در دنیا فروریخت و تمام چپ‌های داخل دچار تغییر شده بودند. دوره دوم سینمای مهرجویی که با «هامون» و با «نمادگرا» خارج می‌شود به دلیل فرو ریختن چپ است.

مثل کرگدن پوست کلفت شدیم!

داوودی در جواب به این سوال قادری که آیا شرایط کاری‌اش بعد از موفقیت فیلم «نان، عشق، موتور ۱۰۰۰» بهتر شد یا نه، مطرح کرد: به هر حال بی تاثیر نبود. بعد از آن من فیلم‌های مورد علاقه خود را توانستم، بسازم مثل «تقاطع» و «رخ دیوانه» و «زادبوم» که این اثر برای من بسیار مهم بود، سه سال تولیدش طول کشید اما رفتار سیاسی با آن شد. ما بعد از هر فیلم مانند کرگدن یک لایه پوست روی پوستمان اضافه و شرایط سخت‌تر شد.

وی تاکید کرد: امروز اما با همان پوست کرگدنی هم کار کردن امکانپذیر نیست! چراکه تعریفی که دوستان در مدیریت فعلی برای سینما قائل هستند، سخیف شده است. اینکه به‌واسطه دو سه پروژه سینمای ایران را مهار کنیم و بقیه را رها کنیم، منجر به رونق سینما نمی‌شود. این نگاه وقتی وارد سینما می‌شود برای من سینماگر غیرقابل درک می‌شود که باید چه تولید کنم که هم ارزش داشته باشد، هم با مخاطب ارتباط برقرار کند.

هر جا سیاست کم آورده، به سینما فشار آورده است!

محمود اربابی هم در پایان سخنان خود گفت: سینمای ایران مسیر خودشان را به شکلی که توانایی داشته است و شرایط به آن اجازه می‌دهد، ادامه داده و در این مسیر بعضاً موفق هم بوده است اما متاسفانه هر جا سیاست در مدیریت فرهنگی کم آورده، به سینما فشار وارد کرده است.

شفق نیز در پایان مطرح کرد: از تک تک عوامل سینما به عنوان عنصر فکری و جنبی که تلاش می‌کنند آن را زنده نگه دارند که قطعاً زنده هم خواهد ماند، باید تشکر کنیم. این اواخر که وضعیت معیشت برای مردم وحشتناک سخت شده است، برای اهالی موسیقی، سینما و تئاتر بسیار سخت‌تر شده است و در این شرایط باید کنار مردم بایستیم.

شب سوم و آخر از سلسله نشست‌های تخصصی با عنوان «بر سینمای ایران چه گذشت» امشب ۱۵ آبان ماه ساعت ۱۷ تا ۲۰ با حضور فریدون جیرانی، جواد شمقدری، علیرضا رییسیان، سیدمحمد حسینی و سیدضیا هاشمی برگزار می‌شود.

تأمین منافع ذی‌نفعان و کاربران با کمک به تنظیم جدول پخش برنامه‌های شبکه نمایش خانگی

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت‌و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا)، مهدی شاملو رئیس شورای راهبری مجمع رسانه‌های صوت‌و تصویر فراگیر ایران(رصتا)، در سیزدهمین جلسه این مجمع بیان کرد: رویکرد مجمع «رصتا» در نظر گرفتن توامان منافع ذی‌نفعان و کاربران و همچنین پیگیری سیاست‌ها و اهداف نهاد تنظیم‌گر فضای مجازی است.

وی در ادامه درباره اقدامات به انجام رسیده در حوزه مسئولیت اجتماعی صحبت کرد و تدوین جدول پخش نمایش خانگی، همکاری با ساترا برای برگزاری هر چه بهتر دومین نمایشگاه «رصتا»، مشارکت در تدوین طرح جشنواره شبکه نمایش خانگی و کمک به رشد و توسعه رسانه‌های فراگیر استانی را از جمله مهمترین اقدامات مجمع «رصتا» در یک سال اخیر برشمرد.

شاملو با اشاره به جلسه این مجمع با شورای عالی فضای مجازی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای فرهنگ عمومی کشور به رسمیت شناخته شدن مجمع «رصتا» بین سازمان‌های مرتبط با حوزه صوت‌و تصویر فراگیر را از دستاوردهای عملکرد این مجمع دانست و گفت: به زودی کمیسیون نقشه بازار مجمع «رصتا» تشکیل خواهد شد تا با همکاری معاونت تنظیم بازار و توسعه کسب‌و کارهای ساترا شاهد فعالیت‌های دیگری در این حوزه باشیم‌.

رسانه سینمای خانگی- آیا در سینمای ایران عنصر نفوذی هست؟

اکبر حر کارگردان سینما همزمان با اتمام دومین سال حضور مدیران سینمایی جدید در خصوص وضعیت امروز سینمای کشور گفت: اگر بنده بخواهم صراحتاً صحبت کنم باید بگویم که متأسفانه همچنان نفوذی ها همچنان در سینمای کشور حضور دارند!

به گزارش سینمای خانگی، کارگردان فیلم های سینمایی «ما ایستاده ایم» و «شمارش معکوس» در گفتگو با سینماپرس، یادآور شد: در ۸ سال دولت روحانی اتفاقاتی رخ داد که دیگر غیرقابل تغییر است! در آن سال ها سینمای ارزشی، حماسی و تاریخی در کشور کاملاً از بین رفت و ما با سینمایی تلخ و به شدت سیاه و یأس آلود روبرو شدیم که حدی بر آن نمی توان متصور شد.

وی ادامه داد: متأسفانه این رویه همچنان در سینمای کشور وجود دارد و به رغم روی کار آمدن مدیران جدید تغییر و تحولی در این زمینه صورت نگرفته است؛ سینمای ایران را در حال حاضر می توان به دو قسمت فیلم های سیاه و تلخ به اسم سینمای اجتماعی و آثار مبتذل به اسم سینمای کمدی تقسیم کرد. متأسفانه این سینمایی که از آن به اسم کمدی یاد می شود رسماً هیچ تفاوتی با کمدی های مبتذل دوران منحوس رژیم گذشته ندارد و همین باعث می شود ما به این نتیجه برسیم که در سینما به شدت دچار عقبگرد شده ایم.

این سینماگر تأکید کرد: قهرمان پروری و سینمای قصه گو امروز در سینمای ما جایی ندارد؛ نگاه قرآنی و قصه های قرآنی در سینما دیده نمی شود در حالی که سینمای جمهوری اسلامی ایران باید تماماً قرآنی باشد. وضعیت در سینمای کشور به گونه ای شده که آن کارهایی را که باید انجام نمی دهیم اما برعکس آن رفتارهایی می کنیم که اصلاً صحیح نیست. همه این ها به علت آن است که تفکرات نفوذی در سینمای ما بسیار فراتر از چیزی است که تصور می کنیم.

حر در همین راستا با بیان اینکه در بدو روی کار آمدن رئیس جدید سازمان سینمایی بنده یک نامه با ۲۵ محور خدمت ایشان ارسال کردم و خواستم که با توجه به این محورها سینما را نجات دهند اظهار داشت: در این محورها توجه به دستاوردهای علمی، ورزشی، دفاع مقدس، مقاومت اسلامی، مدافعان حرم و… وجود داشت اما افسوس که مدیران وقعی به این موضوع نگذاشتند و بالعکس جلوی پای کسانی که می خواستند در این راستا گام بردارند سنگ اندازی کردند.

وی در همین زمینه تصریح کرد: در عوض شرایط امروز برای کسانی که می خواهند دست به تولید فیلم های نفسانی و دم دستی بزنند مهیا است. کار آن ها راحت پیش می رود و همه امکانات برایشان مهیا است. این اتفاق در حالی است که مدیران نباید اینقدر به سینمای اجتماعی بپردازند و از آن حمایت کنند.

حر سپس با طرح پرسش هایی از مدیران سینمایی گفت: جای راهپیمایی عظیم و میلیونی اربعین حسینی (ع) در سینمای ایران کجا است؟ ما چقدر در خصوص تولید فیلم برای فرماندهان شهید دوران دفاع مقدس، مقامت اسلامی و… تلاش کرده ایم؟ در سال چند فیلم سینمایی در خصوص دستاوردهای نظامی، علمی، دفاعی، ورزشی و… تولید می شود؟ ما چقدر برای حوادث مرتبط با محور مقاومت تلاش کرده ایم؟

این فیلمساز خاطرنشان کرد: این باعث تأسف است که این گونه فیلم ها جای چندانی در سینمای ما ندارند اما تا دلتان بخواهد فیلم های دختر پسری و کافه ای و ازدواج سفید و حتی ترویج همجنسبازی در سینما تولید می شود. این باعث تأسف است که محورهای سند ۲۰۳۰ که یکی از آموزشهای غیرملموس آن بحث مسائل جنسی و همجنسبازی و… بود در فیلم های ما دیده می شود.

وی سپس با بیان اینکه فرهنگ و هنر را جلوی توپخانه دشمن گذاشته اند و تدبیری برای رفع بحران ندارند تأکید کرد: افسوس که ارزش ها زیر پا گذاشته شده! اسفا که باید عرض کنم در پلتفرم ها اوضاع به مراتب فاجعه بارتر از سینما است و در آنجا مسائلی ترویج می شود که اصلاً بیان شان نیز شرم آور است.

حر در پایان این گفتگو افزود: بنده معتقدم دلیل اصلی این اتفاق آن است که شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی سینما منفعل هستند. این ها باید از مدیران بخواهند دستاوردهای شان را برای سینمای انقلاب رو کنند. این ها باید مدیران فرهنگی را در جهت درست هدایت کنند و تا این اتفاق رخ ندهد نمی توانیم شاهد تحولات مثبت در سینمای کشورمان باشیم.

خروج از نسخه موبایل