در دومین شب شصت سال سینمای ایران و عرض ارادت به پیشگاه امام رضا (ع)، فیلم کیمیا ساخته احمد رضا درویش به نمایش در آمد و سپس نشست پرسش و پاسخ این فیلم با حضور احمد رضا درویش برگزار شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، در ابتدای این نشست احمد رضا درویش در سخنانی گفت : هر دعوتی و هر طلب شدنی که از سوی مشهد باشد طبیعتا با رغبت بالا مورد استقبال ایرانی ها و شیعه های امام رضا (ع) قرار می گیرد و من هم به عنوان یک شهروند ایرانی بسیار بسیار خوشحال بودم که همچنین دعوتی از بنده صورت گرفته است. خیلی خوشحالم که پس از سالها درباره فیلم کیمیا صحبت شد. روح خسرو شکیبایی در این شب شاد باشد. او در این فیلم و دو تا دیگر از فیلمهای من (ابلیس و سرزمین خورشید ) با من همکاری خوبی داشت و خیلی زحمت کشید. آرزوی آرامش برای او داریم.
او در ادامه گفت: وقتی فیلم سوم خود یعنی آذرخش را ساختم ، تهیه کننده بزرگ سینمای ایران که جایش در اینجا خالی است یعنی آقای هارون یشایایی که فیلمهای درخشانی را در سینمای ایران تولید کرده اند، من را صدا کردند و به من گفتند که آذرخش را دیده اند و دوست دارند که در کارنامه شان یک فیلم درباره دوران جنگ هم وجود داشته باشد .ایشان طرحی داشت و من هم استقبال کردم.
درویش افزود: کیمیا واقعا تجربه عجیبی بود .این فیلم در دوران آنالوگ ساخته شد و الان شرایط خیلی فرق کرده است .ما با دوربین هایی کار می کردیم که ۲۵ تا ۳۰ کیلو وزنشان بودو الان خیلی شرایط آسانتر شده .البته مشکلات دیگری به وجود آمده است.
بسیاری از صحنه های فیلم که مربوط به جنگ هست، واقعی است .صحنه هایی که شکیبایی از اسارت می آید و ….این لوکیشن ها و صحنه ها واقعی است . یعنی لوکیشن ها ساخته نشده و انتخاب شده است و به نوعی سندی از فضای باقی مانده از یک اتفاق تاریخی و معاصر است .بازیگر فیلم در جاده ها و صحنه هایی می دود و فرار می کند که قبلا مردم می دویدند و فرار می کردند.
درویش ادامه داد: در روز سوم فیلمبرداری ، دست خسرو شکیبایی شکست و این برای یک فیلم سینمایی یعنی فاجعه .ما سریع به بیمارستان او را رساندیم و ۵ عمل جراحی روی دست او انجام شد .باید طبیعتا فیلمبرداری تعطیل می شد .اما خسرو شکیبایی می گفت باید بگیریم و فیلمبرداری را ادامه بدهیم .می گفت : می توانیم کاری کنیم که شخصیتی که او بازی می کرد دستش شکسته باشد. او ادامه داد: بازیگر خلاق و متعهد و عاشق یعنی شکیبایی . در طول یک ماه و نیم فیلمبرداری در شهر مشهد که میهمان امام رضا بودیم نمی دانید چه دردی را تحمل می کرد و چه قدر مسکن به او می زدند . روح خسرو شکیبایی شاد باشد و ما ثواب امشب را به روح خسرو شکیبایی اهدا می کنیم.
درویش با ذکر خاطره جالبی از مصائب فیلمبرداری فیلم کیمیا در حرم امام رضا گفت : امروز در حرم دیدم که همه دوربین در دستشان است و سلفی می گیرند.ولی یک زمان حضور دوربین فیلمبرداری در حرم ممنوع بود و مثل کفر ابلیس می مانود .اصلا راضی به حصور دوربین در حرم نبودند آن هم با حضور بازیگر ..ولی شکیبایی کاری کرد که این مشکل حل شد.
این کارگردان سینما افزود : ما برای فیلمبرداری در حرم با خیلی ها صحبت کردیم از وزیر و وکیل گرفته تا افراد دیگر …ولی هیچ کدام فایده ای نداشت . تا اینکه یک روز آقای شکیبایی از تلفن هتل با فردی تماس گرفت و بعد گفت : آقا حل شد و ما فردا با آقای طبرسی جلسه داریم .ما اصلا باورمان نمی شد . خسرو شکیبایی تعریف می کرد ، فردی او را در حرم دیده که رییس دفتر آقای طبرسی بوده و تلفنش را به شکیبایی داده و گفته هر کاری داشته بگوید وخسرو (شکیبایی) با تماس تلفنی از او وقت دیدار با طبرسی گرفته است.
او ادامه داد: در جلسه ای که با حضور تعداد زیادی از روحانیان بود ما درخواستمان را برای فیلمبرداری در حرم مطرح کردیم ولی آقای طبرسی موافقت نکردند. جلسه از این جلسات پروتکلی بود و طبیعتا وقتی درخواستمان را مطرح کرده بودیم و نتیجه نگرفته بودیم باید می رفتیم که ناگهان آقای شکیبایی عبای یکی از روحانیون را برداشت و وسط تالار رفت روی صندلی و پلان طولانی مدرس را اجرا کرد. تا آن موقع کسی نمی دانست. شکیبایی آنچنان بازی کرد که همه حیرت کردند و با همه کار داشت و فقط مخاطبش حاج آقا نبود و همه را به بازی گرفت. در انتها فردی بلند شد و گفت برای سلامتی هنرمندان اسلام صلوات بفرست. حاج آقا بعد از این اجرا مجبور شد قبول کند.
درویش درباره سختی های افتتاحیه فیلم گفت: افتتاحیه فیلم کیمیا ، در میدانی روی می دهد که درگیری و بمباران شدید است و خسرو شکیبایی در این شلوغی به دنبال سیم رابط است. من هرچی فکر کرده بودم به فرم افتتاحیه فیلم هنوز نرسیده بودم. آن هم زمانی که دوربین ۲۵ کیلو بود و کاست هم ۴ دقیقه بود. مثل الان نبود. صحنه ای که صدها زن و مرد و بچه در آن بودند. انفجار، اسپشیال، رگبار و …آسمان و زمین باید به هم دوخته می شد.
او ادامه داد: یک حسی به من می گفت باید این افتتاحیه مستند گرفته می شد. آن موقع کسی جرات نداشت که دوربین را روی کولش بگیرد و بدود. خودمان هم جرئت آن را نداشتیم.
درویش در ادامه گفت: دراین افتتاحیه اصلا نمی توانستیم تکرار داشته باشیم. چون ماشینی را که منفجر کرده بودیم نمی توانستیم دوباره تکرار داشته باشیم .به این نتیجه رسیدیم که این افتتاحیه را دوربین رو دست بگیریم . آن موقع دوربین رو دست مد نبود.
او ادامه داد: شما نمی دانید قلب من داشت در می آمد برای سکانس افتتاحیه ، زمانی که می خواستیم بگوییم دوربین ،مثل شب عملیات بود .مثل این بود یک گردان نیرو بود را بفرستی جلوی دوشکا. درویش ادامه داد: ما آن زمان چیزی به اسم مانیتور نداشتیم و فقط یک ویزور بود که وقتی کارگردان کات می دهد به چشمهای فیلمبردار نگاه می کند و می گوید چی دیدی و چی گرفتی؟
او ادامه داد: در افتتاحیه فیلم ،خسرو نباید منحرف می شد و خسرو فرمان ما بود .یک جاهایی هم می بینید ، از خسرو جا می مانیم و باید برگردیم وآن را بگیریم. در آن زمان فقط می گفتم خدایا توکل به خودت .
درویش در پاسخ به سوالی درباره فیلم رستاخیز گفت: من از رستاخیز عبور کردم و این فیلم چیزی است که سرنوشت خود را دارد و زنده است.
او در پاسخ به سوالی درباره ساخت فیلمی درباره امام رضا گفت : ساخت فیلم درباره امام رضا (ع) همیشه دغدغه ام بوده است ولی واقعیت این است که او می کشد قلاب را .اصلا کار ما اینجوری است و خودش می گوید بیا .هم در مورد عاشورا و هم اهل بیت ، خودش آدم را صدا می کند.
درویش در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: کارگردان مولف باید هزاران سوال را پاسخ بدهد. کارگردان جایگاهش پرسش کردن نیست. کارگردان باید سوالاتش را کرده باشد و پاسخش را در آورده باشد. یک کارگردان باید هزاران مسئله را جواب دهد.
او ادامه داد: مهمترین کار کارگردان مدیریت ارواح جمعی است و آقای یشایایی خیلی خوب این کار را می کرد . همه تجربیات خود را در اختیار گروه می گذاشت.
در ادامه مراسم تقدیر از احمد رضا درویش با حضور مدیر عامل بنیاد امام رضا برگزار شد و مرتضی سعیدی زاده ، مدیرعامل بنیاد بین المللی فرهنگی – هنری امام رضا(ع) گفت: آن تجربه ای که شما (احمدرضا درویش) در فیلم “کیمیا” به نمایش گذاشتید، واقعا مصداق عینی عبارت “فتبارک الله احسن الخالقین” است، آنچه را که تجربه کردید، برای ما درس آموز است، چرا که باشکوهترین اثر خود را در کوران سختیها خلق کردید و امیدواریم بتوانیم از تجربیات شما برای توسعه فرهنگ اسلامی – ایرانی بهره گیریم.
این برنامه که تا ۹ خرداد ماه ادامه خواهد داشت توسط بنیاد بین المللی فرهنگی هنری امام رضا(ع) با مشارکت حوزه هنری و همراهی فیلمخانه ملی ایران، موسسه تصویر شهر و مدرسه اسلامی هنر برگزار می شود.
دردیدار فرهاد مختاری دبیر نخستین جشنواره بین المللی فیلم و فیلمنامه ایثار با هنرمندان شرکت کننده در جشنواره و اهالی رسانه، نامزدهای چند بخش جشنواره اعلام شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، در نخستین جشنواره بین المللی و پنجمین جشنواره ملی فیلم و فیلمنامه ایثار نامزدهای چند بخش اعلام شده به این شرح است:
نامزدهای بخش مسابقه فیلم های مستند
گروه داوری بخش فیلم های مستند، کوتاه، پویا نمایی و نماهنگ نخستین جشنواره بین المللی فیلم وفیلمنامه ایثار متشکل از آقایان: محمد علی فارسی، محمدرضا عرب، اسماعیل شرعی، محمد زین العابدینی و سعید الهی نامزدهای خود را به این شرح اعلام کردند:
الف) نامزدهای بخش مستند:
۱- بهترین کارگردانی:
محمد سلیمی راد برای فیلم سرباز شماره صفر
حسین وزیری زاده برای فیلم آورتین
ساسان فلاح فر برای فیلم چشم ایران
۲- بهترین تهیه کنندگی:
محمد سلیمی راد برای فیلم سرباز شماره صفر
مصطفی شوقی برای فیلم ۷۲ ساعت
مهدی شاه محمدی برای فیلم هجده هزار پا
۳- بهترین پژوهش:
مهدی شاه محمدی برای فیلم هجده هزارپا
محسن اسلام زاده برای فیلم پاییز ۵۰ سالگی
حنظله تاج الدینی برای فیلم دستمال سرخ ها
ب) نامزد های بخش فیلم های داستانی
۱- بهترین کارگردانی:
محمد پایدار برای فیلم نوشابه مشکی
حسین دارابی برای فیلم محافظ
حسین ترک جوش برای فیلم عباس
مصطفی آقا محمد لو برای فیلم اسماء
حسن حبیب زاده برای فیلم اتاق عقد
۲- بهترین تهیه کنندگی
محمد جواد موحد برای فیلم نوشابه مشکی
محمد جواد موحد برای فیلم اتاق عقد
فرهاد حاجی عباسی برای فیلم اسماء
ج) نامزدهای بخش پویانمایی
بهترین پویانمایی:
آسمان های دوست داشتنی به کارگردانی امیر حسین مهران
سمپاش به کارگردانی فرنوش عابدی
پیش از بهشت به کارگردانی احمد حیدریان
نهنگ سفید به کارگردانی امیر حسین مهران
د) نامزدهای بخش نماهنگ:
۱- بهترین نماهنگ:
تاروپود به کارگردانی محمد صادق رمضانی مقدم
شهر آسمونی به کارگردانی مهدی آخوندی
سیاوشان به کارگردانی احسان رجبلو
نامزدهای بخش مسابقه بین الملل
گروه داوران بخش مسابقه بین الملل متشکل از آقایان: محسن برمهانی، محمدرضا اسلاملو، باسل الخطیب، عزام صالح و عادل حاج محمد اوویچ نامزدهای خود را در بخش های مختلف به شرح زیر اعلام کردند:
الف) نامزدهای بهترین پویانمایی کوتاه:
نهنگ سفید به کارگردانی امیر مهران
شیرین محصول کشور عراق
پیش از بهشت به کارگردانی احمد حیدریان
پیچ تاریخی به کارگردانی میلاد محمدی
ب) نامزدهای بهترین تحقیق و پژوهش مستند کوتاه
مسیر سازان آزاد محصول کشور اسپانیا
جمعه دوم آوریل محصول جمهوری اسلامی ایران
ج) نامزدهای بهترین فیلم کوتاه داستانی:
مطلع فجر، محصول جمهوری اسلامی ایران
نوشابه مشکی، محصول جمهوری اسلامی ایران
اسماء، به کارگردانی مصطفی آقا محمد لو
لیلا، به کارگردانی مجتبی اسپنانی
محافظ ، محصول جمهوری اسلامی ایران
د) نامزدهای بهترین مستند کوتاه
مسیر سازان آزاد، محصول کشور اسپانیا
مریم، محصول کشور عراق
در محضر انسانیت، محصول کشور سوریه
جمعه دوم آوریل ،محصول جمهوری اسلامی ایران
نامزدهای بخش مسابقه سینمای ایران
گروه داوران این بخش متشکل از آقایان سید احمد میر علایی، عبداله باکیده، پرویز شیخ طادی، داریوش یاری و حسین سلطان محمدی
تا زمان برگزاری نشست خبری مذکور اسامی نامزدها را اعلام نکرده و مشغول جمع بندی نهایی هستند.
امیرحسین همتی کارگردان فیلم سینمایی «ستون ۱۴» ضمن اشاره به خشونت بالای اولین فیلم خود، تأکید کرد این فیلم با محدودیت سنی به اکران عمومی خواهد رسید.
به گزارش سینمای خانگی، امیرحسین همتی کارگردان فیلم سینمایی «ستون ۱۴» به تهیهکنندگی علیرضا قاسمخان که یک سال از صدور پروانه نمایش آن از سوی سازمان سینمایی میگذرد در گفتگو با مهر، با درباره برنامهریزی برای اکران این فیلم گفت: طبیعی است که ما هم علاقهمند به اکران فیلم خود هستیم. همین روزها هم در حال مذاکره برای اکران عمومی فیلم با پخشکننده هستیم. منتظریم تا شرایط مناسب را برای عرضه فیلم پیدا کنیم و امید داریم بتوانیم فیلم را تیرماه همین امسال روانه پرده سینماها کنیم.
این کارگردان درباره بهبود پیدا کردن فرآیند فروش فیلمهای در حال اکران، گفت: این درست است که شرایط فروش فیلمها در گیشه بهتر از گذشته شده است اما با توجه به هزینههایی که تولید یک فیلم دارد، فروش هیچکدام از فیلمهای در حال اکران را نمیتوان یک فروش خوب توصیف کرد. به جز فیلم «فسیل» که بالاخره باعث رونق سینماها شده است، باقی فیلمها شرایط چندان مطلوبی نداشتهاند.
همتی ادامه داد: امید داریم این جریان اقبال مجدد مردم به سینماها ادامه پیدا کند. بچههای سینما از دل همین مردم هستند و امیدواریم بتوانند فضای کاری مناسبی داشته باشند و زندگی خود را بهخوبی بگذرانند. امیدواریم چرخه تولید سینما متوقف نشود و ما هم در این چرخه بتوانیم بهعنوان عضوی از خانواده سینما، حضور موفقی در چرخه اکران هم داشته باشیم.
کارگردان «ستون ۱۴» درباره ظرفیت فیلم خود برای جذب مخاطب در بازه اکران عمومی هم گفت: این فیلم اولین فیلم سینمایی من است و باید این واقعیت را پذیرفت که در چرخه فروش سینماها همواره فیلمهای کمدی عملکرد بهتری داشتهاند. همین امروز هم فیلمهای کمدی فروش بهتری دارند اما فیلم من کمدی نیست. «ستون ۱۴» یک فیلم اجتماعی است که برای آن رده سنی بالای ۱۵ سال هم در نظر گرفته شده است. در بخشهای پایانی خشونت فیلم بالا میرود و به همین دلیل محدودیت سنی برای آن در نظر گرفته شده است.
وی افزود: بخشهایی از این فیلم فضای خشنی دارد و از این منظر این فیلم را میتوان متفاوت از دیگر فیلمهای سینمای ایران بدانیم. در عین حال با توجه به موضوعی که فیلم دارد و بازیهای خوبی که گروه بازیگران ارائه کردهاند، امید داریم مردم آن را دوست داشته باشند و تماشای آن را به یکدیگر توصیه کنند. رضایت مخاطبان از همه چیز برای من مهمتر است و انشالله در راستای همین رضایت بتوانیم فروش خوبی هم داشته باشیم و این امکان را پیدا کنیم که برای فیلمهای بعدی پرقدرتتر وارد میدان شویم.
سیدصادق موسوی مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران در واکنش به طرح شایعه انحلال این انجمن در برخی محافل سینمایی، توضیحاتی درباره تغییرات پیش روی انجمن تحت مدیریت خود ارائه کرد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری مهر، از بیستوپنجم دیماه که حسین انتظامی سرپرست سازمان سینمایی در حکمی به مهدی یزدانی مدیرعامل مؤسسه رسانههای تصویری، دستور «ادغام وظایف مؤسسه رسانههای تصویری با دیگر مؤسسات سازمان سینمایی» را صادر کرد، «اصلاح ساختار سازمان سینمایی» موردتوجه ویژه رسانهها و محافل سینمایی قرار گرفت.
در راستای همین فضا هم گمانهزنی درباره تغییر و تحولات احتمالی در زیرمجموعههای کلیدی سازمان سینمایی نقل محافل شد. کار تا جایی بالا گرفت که برخی افراد در شبکههای اجتماعی و کانالهای خبری در فضای مجازی دایره گمانهزنیهای خود را تا ادغام و حتی انحلال زیرمجموعههای کلیدیتر سازمان همچون «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» و «انجمن سینمای جوانان» گسترش دادند.
شایعه که کلید خورد، طبیعتاً عدهای نگران شدند و طیفی از دغدغهمندان حتی دست به قلم بردند تا مگر جلوی اتفاقی که احساس میکردند مختصات صنفی و حرفهای فعالیتهایشان را با تهدید مواجه کرده است را بگیرند. همزمان با گسترش این نگرانیها کمتر توضیح رسمیای از سوی مقامات ارشد سازمان سینمایی رسانهای شد تا اینکه حسین انتظامی به سنت مرسوم خود با متن کوتاهی در صفحه شخصیاش در توئیتر خبر از تثبیت و حتی تقویت جایگاه این دو زیرمجموعه مهم سازمان تحت سرپرستی خود داد.
خبر نگار مهر، برای اطلاع دقیقتر از آنچه در قالب اجرایی شدن برنامه تحول ساختاری در سازمان سینمایی، در دستور کار مجموعه مدیریت سینما قرار گرفته است، به سراغ سیدصادق موسوی مدیرعامل انجمن سینمای جوانان رفت که اتفاقاً انجمن تحت مدیریتش بیش از مراکز دیگر در مظان شایعه تغییر ماهیت و حتی انحلال قرار داشته است.
بحث ادغام یا انحلال انجمن مطرح نبوده و نیست
سید صادق موسوی در گفتگو با خبرنگار مهر در این زمینه توضیح داد: پیش از هر چیز باید بگویم به دلیل اطلاعات کمی که در اختیار داشتیم، شاید غفلت از ما بود که اطلاع رسانی دقیقی در مورد تغییرات پیش رو در انجمن و در راستای سیاستهای سازمان سینمایی صورت نگرفت. اما آنچه که مشخص است، طی گفتگوهایی که از قبل با آقای حیدریان و پس از حضور آقای انتظامی با وی داشتم، تمام تلاش و دیدگاه سازمان، حمایت بیشتر و مستقیمتر و در نتیجه مؤثرتر از فیلم کوتاه و جوانان فیلمساز خصوصاً در استانها و شهرستانها و مناطق کم برخوردار بوده است. در همین راستا طراحی جدیدی برای انجمن سینمای جوانان منظور نظر است که بتواند ما را به این هدف برساند و بحثی در مورد ادغام و یا انحلال این انجمن وجود ندارد و موضوع ادغام بیشتر در مورد سایر مؤسسات سازمان سینمایی است.
مدیرعامل انجمن سینمای جوانان بیان کرد: آنچه درباره انجمن سینمای جوانان وجود داشت این بود که به طرح و الگویی برسیم تا فیلمسازان بتوانند با پشتیبانی دفاتر، بیش از گذشته از منابع مختلف در سراسر کشور استفاده کنند تا در دفاتر انجمن بتوانیم واحدهای مستقل پاسخگو و مختار داشته باشیم. به این معنا که دفاتر سینمای جوان را در سراسر کشور از آنچه که هست پویاتر کنیم، تا بتوانند از اعتبارات حوزه فرهنگ استان خود بیشتر استفاده کنند و در عین حال به لحاظ ستادی و برنامهای با انجمن در مرکز مرتبط باشند در حالی که سهمشان از منابع انجمن مرکزی کم نشود امکان بهرهمندی بیشتری از منابع استانی و امکانات و هنرمندان استانی داشته باشند.
موسوی ادامه داد: این امر نیز در چارچوب یکی از کلانبرنامههای وزارت ارشاد تحت عنوان توزیع عادلانهتر و سیاست واگذاری بیشتر اختیار و مسئولیت به مراکز استانی است؛ با رشدی که در این سی و چند سال در مراکز به وجود آمده هر مرکز میتواند با کمک فعالان، بهتر تصمیم بگیرد و وابستگی همه جانبه آنها به ما کمتر شود و هزینههای سربار انجمن روی سهم همه آنها تأثیر یکسان نگذارد.
این مدیر سینمایی درباره اینکه این طرح در مراحل مطالعاتی تحت عنوان «هیأت امنایی شدن انجمن سینمای جوانان» مطرح شده هم توضیح داد: جزئیات، شکل نهایی و الگوی آخر هنوز تدوین نهایی نشده ولی انجمن سینمای جوان نگران هر طرحی است که به یکپارچگی و انسجام تاریخی انجمن سینمای جوان لطمه بزند. در حال حاضر طرح اولیه پیشنهادی خود را هم ارائه دادهایم اما در حال رایزنی با فعالان و اهالی حرفهای هستیم تا از دل انجمن، الگویی که توسط انجمن سینمای جوانان ایران طراحی و کارشناسی و تأیید شده باشد، متولد شود. لذا از ابتدا هم قرار نبود در این زمینه کار شتابزدهای انجام شود و ما در حال کارشناسی برای آماده کردن این طرح هستیم تا از ابتدای سال آینده با افزایش منابع و توجه به فیلم کوتاه و فیلمسازی جوانان، این هدف محقق شود و دفاتر به این استقلال و اختیار و مسئولیت و پاسخگویی برسند.
توجه جدیتر به فیلم کوتاه و مستند از سال آینده
موسوی ادامه داد: به این ۲ موضوع یعنی تغییر ساختار و افزایش منابع در صحبتهای آقای انتظامی و در توئیتی که منتشر کرده بود نیز اشاره و این وعده مطرح شدهاست تا در سال آینده از نظر اعتبارات و این تغییرات توجه جدیتری به حوزه فیلم کوتاه و مستند شود.
موسوی با بیان اینکه امیدوار است که سال آینده با افزایش بودجه برای فیلمسازان کوتاه و مستند همراه باشد، گفت: در چنین شرایطی بیشک به یک چابکی بیشتر هم میرسیم که البته این چابکی به معنای ادغام و یا انحلال انجمن نیست و با تغییرات ساختاری که در مؤسسه رسانههای تصویری و یا مدرسه ملی سینما درباره آن بحث شده کاملاً متفاوت است.
وی ادامه داد: در توضیح این مطلب باید تاکید کنم که اگر در آن مؤسسات به مقوله انحلال و تمام شدن دوره عملکرد فکر میکنیم، در انجمن سینمای جوان کاملاً برعکس است و سازمان سینمایی در این بخش کاملاً به مقوله توسعه فکر میکند. این توسعه شامل توسعه کمی و توسعه کیفی است. توسعه کمی دفاتر از ۲ سال گذشته آغاز شده است و شامل توسعه نمایندگیهای انجمن میشود، در گذشته انجمن سینمای جوانان نمایندگیهایی در سراسر کشور داشت، اما امروز در کنار دفاتر انجمن، نمایندگیهایی را در استانهای مختلف با حمایتهای استانی تأسیس کردهایم که این امر در سال ۹۸ دنبال میشود.
مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران گفت: توسعه کیفی دفاتر نیز شامل این امر است که چه مقوله آموزش و چه مقوله تولید فیلم کوتاه و چه برگزاری رخدادهای سینمایی در این حوزه مانند هفتههای فیلم و عکس، پاتوقهای فیلم و یا اردوهای آموزشی به قوت گذشته و بیشتر از گذشته ادامه خواهد داشت.
سازمان سینمایی آینده سینما را در دست فیلمسازان جوان میداند
سیدصادق موسوی ادامه داد: به این امر باور داریم که سازمان سینمایی معتقد است انجمن سینمای جوانان ایران یک نهاد ریشهدار، پرقدرت و پرافتخار برای سینمای ایران است و مطمئن است که آینده سینمای ایران در دست فیلمسازان جوان و خلاق و جریان فیلم کوتاه کشور است و فرآیندی که در انجمن سینمای جوان طی این سالها دنبال میشود، میتواند کمک مؤثری به آینده سینمای حرفهای ما داشته باشد.
این مدیر سینمایی تاکید کرد: آنچه مشخص است و در مذاکرات دنبال شده، تقویت واحدهای استانی موردنظر ما است تا این واحدها بتوانند مختار و پاسخگو و بتوانند از تکلیف و حقوق متناسب برخوردار باشند. یعنی تکالیف و وظایفشان با اختیاراتشان تناسب داشته باشد و البته تمرکز اصلی هم بروز خلاقیت جوانان است. اصل در حوزه فیلم کوتاه نیروی انسانی است و هرگز به اثر او با دید سود و زیان یا فایده و هزینه نگاه نمیشود. مهمترین فایده همین تجربهای است که نیروی انسانی برای بروز خلاقیتش پیدا میکند.
اجرای آزمایشی و محدود طرح پیشنهادی در سال ۹۸
وی توضیح داد: مساله دیگری که روی آن تاکید داریم، این است که هر طرحی نهایی شد، ابتدا در ۵ دفتر سینمای جوان در سال آینده که دارای قابلیت و آمادگی بیشتری هستند و خودشان اشتیاق و ظرفیت آن را دارند، اجرایی شود. یعنی اگر دفتری براساس موقعیت، امکانات و ظرفیت این را دارد که این مکانیزمهای جدید حقوقی و مالی و برنامهریزیهای جدید را تجربه کند ما نیز با آنها این برنامه را تجربه کنیم.
موسوی با اشاره به اینکه در حال مطالعه و بررسی روی اساسنامه انجمن هستند تا بتوانند به نظام حقوقی فوق برسند تا اختیار واحدها افزایش پیدا کند، بیان کرد: در همه مذاکرات و گفتگوهای انجام شده با سازمان سینمایی هر بحثی هم بوده بحث توسعه بوده است اما درباره چارچوب و الگوی نهایی، همچنان در حال مذاکره و مطالعه هستیم و از نظر کارشناسان و اصناف نیز استفاده خواهیم کرد.
این مدیر سینمایی بیان کرد: یکی از مهمترین بحثهایی که وجود دارد این است که اعتبارات تولیدی دفاتر و فعالان سینمای جوانان ایران با حمایت سازمان سینمایی یک جهش جدی داشته باشد.
وی درباره نمایندگیهای این انجمن در سراسر کشور هم توضیح داد: بودجه نمایندگیها هم اکنون توسط بودجه استانی تأمین میشود، یعنی هم فضا، تجهیزات و پرسنل را از طریق منابع استانی تأمین میشود و انجمن سینمای جوان تنها نظارت و برنامهریزی آموزشی و دیگر فعالیتهایی از این دست را انجام میدهد، اما در حوزه تولید اگر نمایندگیها فیلمنامه خوبی به دستشان رسیده باشد، میتوانند با معاونت تولید ستاد انجمن سینمای جوانان ایران گفتگو کنند و از منابع ما استفاده کنند.
مدیرعامل انجمن سینمای جوانان گفت: سینمای جوان تنها یک مرکز تولید فیلم کوتاه نیست، بلکه ۵٨ دفتر و بیش از ١٠ نمایندگی دارد که پاتوق فرهنگی و مرکز سینمایی هر شهر است. بخشی از این فعالیتها، آموزش هنرجویان جدید و کشف و پرورش استعدادهای جوان، هفتههای فیلم و عکس، نمایش فیلم، کارگاههای تخصصی، کانونهای عکس و فیلم، نمایشگاههای عکس، اردوهای عکاسی، جشنوارهای منطقهای، سینما سیار، المپیاد نوجوانان، شوراهای پیچینگ و تولید فیلمهای حرفهای، نیمهحرفهای و هنرجویی، جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، ترجمه و انتشار منابع اطلاعاتی حوزه فیلم کوتاه، بخش بین الملل سینمای جوان، هفتههای فیلم کوتاه بینالمللی، دورههای دانش افزایی مربیان، خرید تجهیزات آموزشی و تولیدی فیلم کوتاه برای دفاتر، و دهها برنامه و فعالیت سینمایی دیگر است که آن را مدیریت میکند.
توقع افزایش صرف بودجه برای تولید فیلم منصفانه نیست
وی تاکید کرد: انجمن برای این حجم از فعالیت و گستردگی بیش از ٧٠ دفتر و نمایندگی در سراسر کشور، مجموعاً به طور متوسط ٣ نفر نیروی انسانی در دفاتر و ستاد دارد و بسیار کمتر از هر مرکز فرهنگی فعال دیگری در کشور هزینه پشتیبانی دارد. این کاملاً غیرمنصفانه است که این مقدار فعالیت را در ٧٠ نقطه کشور نبینیم و تنها توقع نسبت بودجه بیشتر برای تولید فیلم را داشته باشیم.
موسوی در پایان گفت: نمیتوانیم تمام اهداف و فعالیتهای خود را حذف کنیم و صرفاً بودجه انجمن را صرف تولید فیلم کوتاه کنیم! هزینه پشتیبانی یک سال ١٨٠ نفر نیروی استانی و ستادی با حقوقهای نزدیک به ٢ میلیون تومان و ١٢ ساعت کار برای پرسنل دفاتر بدون اضافه کار و اجاره و هزینههای جاری و تعمیرات و تجهیزات جدید ۵٨ دفتر سینمای جوان در سراسر کشور، بسیار کمتر از هزینههای مشابه هر مجموعه فرهنگی، سینمایی در کل کشور است! با این حال امیدوارم سال آینده مسیر خوبی برای سینمای کوتاه داشته باشیم.
سینماهای کشور طی اردیبهشتماه با یک عملکرد روبهرشد، موفق شدند گیشهای در حدود ۱۱۵ میلیارد تومان داشته باشند که این میزان، ۱۴درصد بیشتر از گیشه فروردینماه امسال به حساب میآید.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، سینماهای کشور طی اردیبهشتماه امسال، عملکرد خوبی داشتند و موفق شدند با جذب بیش از ۲ میلیون و ۵۹۵ هزار مخاطب، گیشهای معادل ۱۱۴ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان داشته باشند.
این گیشه با ۶۷ هزار و ۵۴۷ سانس محقق شده است.
طبق این گزارش، در اردیبهشتماه، ۳۷۲ هزار مخاطب، بیشتر از فروردین امسال، به سینما رفتند و گیشه نیز رشدی ۱۴درصدی را به نسبت مدت مشابه ماه ابتدایی سال به ثبت رسانده است.
بهترین عملکرد سینمایی اردیبهشتماه متعلق به کمدی فسیل است که این فیلم با جذب ۱ میلیون و ۶۳۷ هزار مخاطب، گیشهای در حدود ۷۲ میلیارد و ۴۰۳ میلیون تومان داشته است.
سه کام حبس، دومین فیلم موفق اردیبهشتماه است که با ۲۱۳ هزار مخاطب، ۱۰ میلیارد و ۴۵۱ میلیون تومان فروخته است.
آهنگ دونفره، با ۱۶۵ هزار مخاطب، توانست فروش خود را به ۷ میلیارد و ۳۲۹ میلیون تومان برساند.
جنگ جهانی سوم نیز در این ماه، ۹۲ هزار مخاطب داشت و توانست ۴ میلیارد و ۶۳۸ میلیون تومان بفروشد.
عروس خیابان فرشته، پنجمین فیلم پراقبال ماه دوم سال بود که با حدود ۹۲ هزار مخاطب، به فروش ۳ میلیارد و ۸۷۱ میلیون تومانی دست یافت.
البته ملاقات خصوصی اگرچه با ۷۸ هزار مخاطب، تماشاگر کمتری بهنسبت عروس خیابان فرشته داشت اما فروش این فیلم، بالاتر بوده و بر روی ۳ میلیارد و ۹۲۹ میلیون تومان ایستاده است.
این آمار درحالی برای اردیبهشتماه امسال رقم خورده است که برخی گمان میبردند به دلیل فروکش کردن چسب فیلمهای نوروزی، آغاز امتحانات دانشآموزان و دانشجویان و البته گرمای تدریجی هوا، روند استقبال از سینماها، نزولی خواهد بود اما این عملکرد که در ترازی بهمراتب بهتر از فروردینماه امسال رقم خورد نشان داد که سینما با اقبال خوبی همراه بوده است.
از چهارشنبه این هفته، کمدی ارثیه فامیلی به روی پرده میرود. همچنین بعد از تعطیلات میانه خردادماه نیز آثاری چون شهر هرت، نگهبان شب و عروسی مردم، نمایش خود را آغاز میکنند که ترکیب این بسته جدید به همراه آثار پرنفس اکران فعلی میتواند طراوت جدیدی را به اکران خردادماه داده تا روند رو به رشد سینماها، در سومین ماه بهاری نیز تداوم داشته باشد.
سینمای ایران طی ۲ ماه ابتدایی امسال، حدود ۲۱۷ میلیارد تومان فروش داشته است که این امیدواری وجود دارد با ورود فیلمهای جدید به ناوگان سینمایی کشور، این رقم بتواند از مرز ۳۰۰ میلیارد تومان فراتر رود. عملکردی که سبب میشود تا امیدواریهای بیشتری نسبت به اکران تابستان وجود داشته باشد؛ اکرانی که در صورت یک برنامهریزی هوشمندانه و صحیح میتواند به فصل طلایی دیگری در تقویم سینمایی امسال کشور تبدیل شود.
بازیگر فیلم سینمایی «فسیل» گفت: تب و تاب این روزها که پس از وقفه طولانی و رکود سینما به لحاظ کرونا، فیلمها اکران میشوند و این که «فسیل» پاسخ به نیاز مخاطبان به یک کمدی جذاب بود، در فروش آن بسیار دخیل است.
به گزارش سینمای خانگی، علیرضا استادی در گفت وگو با خبرنگار سینمایی ایرنا و در توضیح فیلم هایی که با بازی وی این روزها در حال اکران است بیان کرد: آهنگ دونفره (۱۳۹۹) فیلمی برای خانم آرزو ارزانش بود و نقشی که پیشنهاد شد برایم جذابیت داشت چون تاکنون بازی نکرده بودم؛ بسیار دوست داشتم که این نقش را تجربه کنم ضمن این که این فیلم عوامل تولید حرفه ای و خوبی داشت.
بازیگر فیلم سینمایی هیوا (رسول ملاقلی پور ۱۳۷۷) در پاسخ به این پرسش که چرا این نقش را متفاوت و جذاب می خواند، اظهار داشت: نقش فانتزی_کمدی یک باج گیر بود که شبیه تیپ شده بود و تاکنون چنین تجربه ای نداشتم به همین خاطر تصمیم گرفتم این کاراکتر-تیپ را بازی کنم.
استادی از تجربه بازی در کنار فرزاد فرزین یادآور شد: فرزین درجه یک و هنرمند باهوشی است که اخلاق حرفه ای و درجه یکی دارد.
علیرضا استادی
وی در پاسخ به این پرسش که آیا تصور چنین فروشی را برای فیلم فسیل داشته است؟ گفت: شاید نه چنین رقمی اما می دانستم که فروش خوبی خواهد داشت و باتوجه به سابقه عامریان (کارگردان اثر) و تیم بازیگران برجسته کمدی و نوشته خوبی که فیلم داشت قابل پیش بینی بود.
هنرپیشۀ فیلم سینمایی بدون تاریخ، بدون امضاء (وحید جلیلوند ۱۳۹۵) ادامه داد: ضمن این که تب و تاب این روزها که پس از وقفه طولانی و رکود سینما به لحاظ کرونا فیلم ها اکران می شوند و این که چنین فیلمی پاسخ به نیاز مخاطبان به یک کمدی جذاب بود، در فروش آن بسیار دخیل بود.
استادی افزود: من پیشتر در فیلم نارگیل (۱۳۹۸) با سابق همکاری با سید ابراهیم عامریان و یکی از نقش های اصلی این فیلم را برعهده داشتم و دوست داشتم با ایشان دوباره کار کنم و به دلیل اتفاقاتی که پیش تر افتاده بود، حضوری افتخاری در فسیل داشتم.
بازیگر فیلم سینمایی چک برگشتی (سیروس مقدم ۱۳۹۱) با اشاره به این نکته که در سال جاری مشغول چه کاری بوده است گفت: از شروع سال ۱۴۰۲ این جمعیت قابل کنترل به کارگردانی محمدمتین اوجانی و تهیه کنندگی مهرداد فرید طالب نیا را انجام دادم؛ این فیلم اولین فیلم اوجانی است که توسط امین عبدی و روناک برخوردار نوشته شده و نقش من یکی از اعضای خانواده است.
وی در پاسخ به این پرسش که پول چه اهمیتی در پذیرش نقش ها و بازی در تولیدات تصویری دارد، خاطرنشان کرد: پول برای من به دلیل جبر شرایط و اوضاعی که امروز وجود دارد بسیار اهمیت دارد بر این اساس نمی توانیم که مقید به انتخاب باشیم بلکه تاحدی ناچاریم که به انتخاب شدن بسنده کنیم.
بازیگر فیلم سینمایی گل به خودی (احمد تجری ۱۳۹۹) تصریح کرد: برایم جذابیت قصه و این که اثر در چه مدیوم و ژانری پخش می شود و حرفه ای بودن گروه اهمیت دارد؛ اگر اینها نباشد دوست ندارم در کاری حضور داشته باشم. در گروهی که سوهان روح است و فیلمنامه اش آشفته و انعطافی در کار گروه وجود ندارد کار نمی کنم.
استادی در پاسخ به این سوال که دوست دارد چه نقشی را بازی کند که تاکنون تجربه نکرده است، گفت: پیچیدگی هایی در بازی خودم دارم که نمی دانم در کمدی موفق ترم یا در تراژدی و ملودرام اما همواره دوست داشتم که در یک نقش کمدی_موقعیت که بتوانم چم و خم کاراکتر را به خوبی بازی کنم و ویژگی های آن را بیرون بکشم، هنرنمایی کنم.
به گزارش ایرنا، فسیل فیلم کمدی به کارگردانی کریم امینی، نویسندگی حمزه صالحی و تهیهکنندگی سید ابراهیم عامریان محصول سال ۱۳۹۹ که در ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ اکران شد با فروش بیش از ۱۳۰ میلیارد تومان، پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران لقب گرفت.
فسیل داستان یک خواننده، پیش از انقلاب است که تلاش دارد هرطور شده خود را به شاه نزدیک کند و افتخار و موقعیتی برای خود دست و پا کند اما از بد روزگار به مدت ده سال به کما میرود و در دوره پیروزی انقلاب اسلامی به هوش میآید.
همزمان با دهه کرامت در برنامهای با عنوان «۶۰ سال سینمای ایران و عرض ارادت به پیشگاه امام رضا (ع)» آثار منتخب طی ۱۰ روز در چهار شهر کشور به نمایش درمیآید.
به گزارش سینمای خانگی از موسسه تصویر شهر، برنامه «۶۰ سال سینمای ایران و عرض ارادت به پیشگاه امام رضا (ع)» همزمان با دهه کرامت از ۳۱ اردیبهشت تا نهم خرداد هر شب ساعت ۲۰ در شهرهای مشهد مقدس (پردیس مهر کوهسنگی)، قم (سینما آیه)، شیراز (سینما شیراز) و ری (پردیس سینمایی راگا) میزبان علاقهمندان سینمای ایران خواهد بود.
رونمایی از «اخت الرضا» به کارگردانی مجتبی طباطبایی همزمان با میلاد حضرت معصومه (س)، نخستین فیلم این مجموعه خواهد بود و تا شب میلاد امام رضا (ع) فیلمهای «کیمیا» ساخته احمدرضا درویش، «آسمان هشتم» ساخته حسننجفی، «بچه زرنگ» ساخته بهنود نکویی، محمدجواد جنتی و هادی محمدیان، «شب» ساخته رسول صدرعاملی، «دعوتنامه» ساخته مهرداد فرید، «به آهستگی» ساخته مازیار میری، مستندهای «یا ضامن آهو» ساخته پرویز کیمیاوی، «مشهد مقدس» و «ایمان» ساخته حسین ترابی، سینمایی «زمزمه» ساخته خسرو ملکان و «بدون قرار قبلی» ساخته بهروز شعیبی به عنوان محصولات ۶ دهه سینمای ایران با موضوع رضوی به روی پرده خواهند رفت.
این برنامه توسط بنیاد بینالمللی فرهنگی هنری امام رضا(ع) با مشارکت حوزه هنری و همراهی فیلمخانه ملی ایران، موسسه تصویر شهر و مدرسه اسلامی هنر برگزار میشود و تجلیل از سازندگان این آثار و برپایی نشست پرسش و پاسخ در مشهد برای این فیلمها برنامهریزی شده است.
فیلمنامه نویس و استاد دانشگاه، با بیان اینکه چشم و گوش یک فیلمنامه نویس دائم به دنبال پژوهش و جرقهزدن است، گفت: برای متفاوت نوشتن باید متفاوت اندیشید.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی موزه سینما، جلسه دوم «خلق ایده؛ ساخت فیلمنامه» عصر چهارشنبه با حضورعلی اکبر قاضی نظام برای اعضاء باشگاه مخاطبان موزه سینمای ایران برگزار شد.
وی در ابتدای این مراسم با بیان اینکه نویسنده مستمر باید درحال فعالیت باشد، گفت: تا کسی مطلبی ننویسد قطعا نویسنده نمیشود و این نوشتن باید مداوم باشد. تمام نویسندگان با هر میزان سابقهای وقتی مدت طولانی ننویسند قطعا دوباره نوشتن برایشان سخت میشود.
قاضی نظام ادامه داد: در اطراف همه ما قصههای فراوانی وجود دارد که میتواند تبدیل به یک فیلمنامه شود اما مهم این است که ما چشم و گوش یک فیلمنامه نویس را داشته باشیم. چشم و گوش و ذهن یک فیلمنامه نویس دائم به دنبال پژوهش و جرقهزدن است . زنده یاد عباس کیارستمی میگفت حافظه من پر از داستانهایی است که هنوز فرصت نکردهام از آنها فیلم بسازم زیرا در مقطعی هر یک از این داستانها شکل میگیرند اهمیت پیدا می کنند ویکی از آنها موضوع فیلم میشود.
این استاد دانشگاه با اشاره به تفاوت نگاه افراد عادی و هنرمندان به اتفاقات بیان داشت: یک اتفاق برای یک فرد عادی و یک هنرمند به یک شکل رخ میدهد اما فرد عادی از آن به سادگی میگذرد ولی هنرمند و فیلمنامه نویس به کوچکترین جزئیات آن اتفاق نیز توجه میکند و آن زمان است که میگوییم هنرمند چشم و گوش فیلمنامه نویسی را پیدا کرده است.
قاضی نظام هنر را شامل سه ضلع تجسم، تخیل و تفکر دانست و افزود: اثر هنری هر هنرمندی در هر رشتهای از جمع سه ضلع تفکر، تخیل، تجسم ایجاد میشود. هنرمند باید تخیلش را آزاد بگذارد و بعد به آن فکر کند و اگر کسی تخیل نکند هرگز فیلمنامه نویس نمیشود.
وی با اشاره به دلایل موفقیت یک فیلمنامه گفت: فیلمنامهای خوب دیده میشود که متفاوت باشد و برای متفاوت نوشتن باید متفاوت اندیشید و متفاوت نوشت. قاضی نظام بیان داشت: لازمه موفقیت در هر کاری ممارست و تمرین است تا تمرین نکنیم اتفاقی که مورد نظر ما است رخ نمیدهد و ما به عنوان فیلمنامه نویس باید آنقدر بنویسیم تا سرانجام آن اتفاق خوب یعنی فیلمنامه مطلوب محقق شود.
وی هر طرح داستانی را به سه بخش آغاز، میانه و پایان تقسیم کرد و افزود: اولین بخش هر فیلمنامهای طرح آن است و تا زمانیکه طرح فیلمنامه کامل نشده باشد نمیتوان کلیت فیلمنامه را بنا کرد.
شایان ذکر است، جلسه سوم «خلق ایده؛ ساخت فیلمنامه» با حضور علی اکبر قاضی نظام چهارشنبه سوم خرداد ماه در سالن تمدن موزه سینمای ایران برگزار می شود.
معاون فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی درباره یکی از سیاستهای تولید فیلم توسط این نهاد در سال ۱۴۰۲ بیان کرد: روند فارابی در سال ۱۴۰۲ در حوزه تولید تامین سلایق مخاطب سینما را در اولویت قرار میدهد و صرفا قصد ندارد فیلم برای شرکت در جشنواره بسازد.
به گزارش سینمای خانگی، مسعود احمدیان معاون فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی در گفت و گو با ایسنا درباره معیارهای صندوق پروانه(توسعه سینمای کودک و نوجوان) بیان کرد: در حال حاضر سامانه دریافت طرحها بسته شده است و فرآیند خوانش و بررسی آنها در حال انجام است. آنچه برایمان در انتخابها مهم است در وهله اول طرح فیلمنامه و میزان جذابیت آن است.
وی ادامه داد: در واقع ایدهآلها و خواستههای فارابی به عنوان متولی صندوق پروانه در راستای حمایت از سینمای کودک و نوجوان نیز در فراخوان این صندوق قبل تر اعلام شده بود. البته نه به این معنا که فیلمسازانی که طرحی متفاوت از موضوعات گفته شده ثبت کردهاند طرحشان مورد توجه قرار نمیگیرد، بلکه در این فرآیند رویه کشف استعدادها و طرحهای خوب نیز طی میشود و ممکن است با توجه به شناخت صورت گرفته و قابلیتهای فیلمساز بعدها ساخت اثر دیگری به او سپرده شود.
وی در پاسخ به این که آیا در این فرآیند کلینیک فیلمنامه فارابی نیز جهت اصلاح برخی طرحها دخالت دارد یا نه، بیان کرد:نه کلینیک فیلمنامه در ارتباط با فیلمنامههایی است که قبلتر تهیه کننده و کارگردانش نهایی و فیلملنامهاش نیز مورد تایید فارابی قرار گرفته است اما به دلیل این که فیلمنامه آن لازم است است ارتقا یابد، متن در اختیار یک گروه از متخصصان قرار میگیرد تا با اصطلاحاتی ارتقا پیدا کند اما صندوق پروانه صرفا پذیرای طرحهای متقاضیان بوده است.
وی درباه تعداد طرحهای مدنظر فارابی برای حمایت از ساختشان در صندوق پروانه بیان کرد: ۲۱۲ طرح و فیلمنامه در سامانه به ثبت رسید که انتخاب نهایی بستگی به قابلیتهای داستانی و جذابیت طرحها دارد. همچنین با توجه به تورم اقتصادی و بالا رفتن پیوسته هزینههای تولید فیلم، نمیتوان به طور دقیق گفت حداقل بودجه لازم برای ساخت یک فیلم حرفهای در حال حاضر چند میلیارد است. ضمن این که ممکن است تا تابستان امسال که معمولا بازه زمانی تولید فیلمها در سینمای ایران است، قیمتها باز هم بالاتر رود.بنابراین با توجه به همه جوانب و این شرایط، میزان بودجه حمایتی و تعداد فیلمها مشخص خواهد شد.
وی در پاسخ به برخی حواشی نمایش دو فیلم فارابی در تلویزیون در نوروز ۱۴۰۲ بیان کرد: امروزه این دیزالو و در هم رفتن مدیومها به خودی خود یک اتفاق است و جای بررسی دارد. اما باید این سوال را از خود بپرسیم بین سینمایی که نسل ما میرفت و در یک سالن با غلیان هیجان و احساسات جمعی برای شادی یا غمگین شدن همراه با فیلم قرار میگرفت، آیا همچنان این تعریف از سینما به عنوان یک سرگرمی کارکرد دارد؟ در دهه ۶۰ قرار گرفتن در سالن سینما شاید یک آیین بود؛ اما آیا واقعا امروز هم این برخورد و نگاه به سینما وجود دارد ؟!
وی ادامه داد: ضمن این که امروز دیگر بعد از بحران کرونا یا با راه اندازی و رونق گرفتن پلتفرمها، اساسا عادات مخاطب در ارتباط با تماشای فیلم تغییرات جدی کرده است. همچنین پیشرفت تکنولوژی و کیفیت تلویزیونهایی که در بعضی از خانهها وجود دارد، گاهی دست کمی از سالن سینما ندارد. ضمن این که ما وقتی درباره سینمای کودک و نوجوان صحبت میکنیم، ممکن است برخی از خانوادهها ترجیح بدهند فرزندشان در کنار خودشان در خانه فیلم ببیند، بنابراین باید تمام ابعاد این ماجرا را در نظر گرفته و بعد قضاوت کنیم.
وی با اشاره به اهداف صندوق توسعه سینمای کودک و نوجوان عنوان کرد: صندوق پروانه و برگزاری جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان باعث میشود بسیاری از ساختارهای ما در سینمای کودک و نوجوان قابل بازنگری باشد و به این فکر کنیم که یک فیلم کودک و نوجوان باید دارای چه ارزشهایی باشد که این نیاز را در خانواده ها و فرزندانشان ایجاد کند و این مسئولیت ما را در انتخاب طرحها و حمایت از آنها سختتر میکند. به نظرم با روند فارابی در سال ۱۴۰۲ تامین سلایق مخاطب سینمارو برای نهاد ملی سینمای ایران مهمتر است و فارابی صرفا قصد ندارد فیلم برای شرکت در جشنوارهها بسازد. با این وجود تلاش میکنیم به اصطلاح چرخ را هم از نو اختراع نکرده باشیم و صندوق پروانه خروجی درخوری داشته باشد.
وی درباره حداقل و حداکثر طرحهای منتخب برای تبدیل به فیلم کودک و نوجوان توضیح داد: با توجه به بودجهای که در اختیار داریم پیشبینی من دست کم حمایت از سه طرح و حداکثر ۵ طرح برای ساخت فیلم است. مگر این که یا بودجه در زمان تخصیص کفاف ساخت این تعداد را ندهد یا کیفیت آثار ارسال شده برای انتخاب و قطعیت مناسب نباشد اما به نظرم انتخاب ۴ طرح منطقیتر است تا دستکم برای هر فصل بتوانیم اکران یک فیلم کودک و نوجوان را داشته باشیم.
احمدیان درباره سقف بودجه حمایت از فیلمها نیز بیان کرد: تخصیص چه مقدار از بودجه به هریک از طرحهای منتخب بستگی به خود طرح و قصه، موضوع و شرایط مربوط به آن دارد، برایمان مطلوب تر است. میزان تخصیص بودجه به هر یک از فیلمها نیز باید گام به گام و با توجه به برآوردها و برنامه ریزیهایی صورت گرفته در ادامه کار مشخص شود. فعلا در مرحله بررسی طرحها هستیم و برای اعلام هر قطعیتی کمی زود است.
علی خسروی کارگردان فیلم کوتاه «زاک» که روایتی امیدوارانه از موضوعی بهشدت تلخ دارد، تأکید میکند که خود را در برابر مخاطبان آثارش، مسئول میداند و نمیتواند آنها را در تلخی محض رها کند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، درست در همین سالهایی که سینمای ایران بهواسطه قهر مخاطبان سایه سنگین رکود حاکم بر گیشهها را تجربه میکند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه بهواسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.
«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریانساز در دنیای جدید محسوب میشود و به همین دلیل دیگر بهسختی میتوان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.
به همین منظور سرویس هنر خبرگزاری مهر قصد دارد با سرفصل ثابت «هر هفته یک فیلم کوتاه در مهر» به معرفی بخشی از تولیدات «سینمای کوتاه ایران» در قالب گفتگو با عوامل این آثار بپردازد.
فیلم کوتاه «زاک» بیست و پنجمین فیلمکوتاهی است که در قالب این سلسله گفتگو میزبان کارگردانش بودیم.
«زاک» با موقعیت مادری آغاز میشود که تصمیم به سقط فرزند خود دارد اما در فرآیند روایت ۱۰ دقیقهای فیلم، دیدگاهش نسبت به فرزندی که در راه دارد، تغییر میکند.
آنچه میخوانید حاصل گفتگوی خبرگزاری مهر با علی خسروی نویسنده و کارگردان و مهدی مهرنیا مشاور کارگردان فیلم کوتاه «زاک» است.
* فیلم کوتاه «زاک» موقعیت و داستانی دارد که میتوانست در خروجی تبدیل به یک اثر کلیشهای و مشابه با برخی تجربههای دیگر در سینمای کوتاه شود، اما امتیاز آن زاویه نگاه متفاوتی است که به سوژه داشتهاید. چگونه به این ایده و پرداخت رسیدید؟
علی خسروی: ابتدا باید از خبرگزاری مهر بابت این فرصت و توجهی که برای سینمای کوتاه در نظر گرفته و میگیرد سپاسگزاری کنم و فکر میکنم کمتر رسانهای در شرایط فعلی این سهم را برای سینمای کوتاه قائل باشد. درباره سوژه این فیلم هم میتوانم بگویم غالباً ایده آثارم از مواجهه با سوژههای مستند در ذهنم شکل میگیرد. حوالی چهار سال پیش بود که دیدن یک مستند، باعث شد که نسبت به زنان کارگر دغدغه پیدا کنم. زنانی که در کنار همسر بودن و مادر بودن، مشکلات دیگری را هم تجربه میکنند. داستان این فیلم پیش از دوران کرونا در ذهن من شکل گرفت و نزدیک به دو سال در ذهنم آن را پرورش میدادم تا حوالی تابستان ۱۴۰۱ که ساخت این فیلم برایم جدی شد و همزمان وارد پیشتولید شدیم. اصولاً هم چه در مستندسازی و چه در ساخت فیلم کوتاه خیلی منتظر تهیهکننده نمیمانم و فکر میکنم او هم اگر شوروحال من رو متوجه شود، با من همراه میشود. معمولاً هم تهیهکنندهها به من اطمینان میکنند.
خسروی: اطراف ما پر است از این زنهایی که با اوج ایثار و از خودگذشتگی، گویی هیچچیز برای خود نمیخواهند. روایت این از خودگذشتگی، برایم بسیار جذاب بود. در همین سینمای کوتاه ما فیلمی با فضایی کاملاً متضاد ساخته شد که سازندگانش از دوستان من هستند و فیلم هم مورد توجه قرار گرفت اما شخصاً هر چه تلاش کردم، کاراکتر زن فیلم را که اقدام به قتل همسرش میکند را نمیفهمممن سال ۸۵ اولین فیلمم را با نام «جشن تکلیف» ساختم و تا به امروز در نزدیک به ۸۰ جشنواره مستند و داستانی حضور داشتهام. اولین جایزهام را هم برای همین فیلم «جشن تکلیف» از جشنواره فیلم شهر گرفتم. سال ۸۷ سومین فیلمم را بهصورت ۳۵ میلیمتری با نام «آینه» ساختم که همان سال در جشنواره فیلم فجر هم حضور داشت و از همان فیلم بود که سینمای کوتاه داستانی برایم صورت حرفهای پیدا کرد. بهواسطه همین تجربه هم حتی پیشنهاد ساخت تله فیلم و سینمایی هم داشتم اما دچار کمالگرایی شدم و سراغ مستندسازی رفتم.
احساس میکردم دیگر داستان تازهای برای ساخت فیلم داستانی وجود ندارد. ورودم به فضای مستند کمک کرد که با ایدههای تازهای مواجه شوم و ایده «زاک» هم اینگونه شکل گرفت و قصهاش را از یک فیلم مستند وام گرفتم.
* فیلمتان از نظر سروشکل و ساختار کاملاً سینمایی است اما به نظرم فیلمنامهاش با مشکل مواجه است. کل خط داستان یک روایت یکنواخت و ساده است که گویی گرهافکنی و گرهگشایی به درستی در آن اتفاق نمیافتد.
خسروی: خیلی به این ماجرا فکر کردیم. اتفاقاً در برنامه پیچینگ ایده این فیلم در انجمن سینمای جوان هم دچار همین مشکل شدیم…
* همین ایده را پیچ کرده بودید؟
خسروی: بله. اتفاقاً در آن جلسه نکاتی را هم مطرح کردند اما واقعیت این است که حرف دیگران را گوش نگردم و فیلم خودم را ساختم! از این جهت هم خوشحالم و هم ناراحت. این فیلمنامه برای من چیزی شبیه عروسک کوزت شده بود که گویی هر طور شده باید آن را به دست بیاورم. در این فیلم موقعیت این زن برای من موضوعیت داشت. من فیلمهای کوتاه ایرانی و خارجی زیادی را دیده و میبینم. احساسم این بود که در این قصه باید موقعیت زنی را ترسیم کنم که در استرس و فشار عصبی است اما سرانجام به گردهم آوردن اعضای خانوادهاش به آرامش میرسد. به همین دلیل هم فرم روایت فیلم ما اول شخص بود و سراغ فرم دانای کل نرفتیم. ترسیم حس و حال این زن در طول ۱۰ دقیقه فیلم برایم جذاب بود.
علی خسروی
* از این برداشت نترسیدید که آنچه در فیلم ارائه میکنید در ذهن مخاطب تبدیل به همان عبارت معروف «خوشبختی فاصله میان دو بدبختی است» بشود؟ چون هیچ نشانهای در روایت فیلم نیست که شرایط این زوج بعد از این با تغییر مثبتی مواجه شود.
خسروی: آگاهانه به این تصویر رسیدهایم. فیلم «زاک» موقعیت زنی است که به دلیل بد اخلاقیهای شوهرش تصمیم به سقط فرزندش گرفته است و این سوژه هم برگرفته از یک کیس واقعی بود. زنی بود که میگفت من بچه بسیار دوست دارم اما به دلیل استرسهای ناشی از بداخلاقیهای همسرم، مجبورم بچهام را بدون اطلاع همسرم سقط کنم. در داستان فیلم اما این زن در نهایت به حرف دل خودش و صدای قلب نوزادش گوش میدهد و از تردیدهایش عبور میکند. خدا هم در چنین شرایطی به فرد کمک میکند. دقیقاً با همان خبری که شاید میتوانست شوهرش را تا آستانه مرگ عصبانی کند، او را آرام میکند و از یک مهلکه نجات میدهد. در لحظهای که به رحیم میگوید که حامله است، گویی به او شوک وارد میشود.
اطراف ما پر است از این زنهایی که با اوج ایثار و از خودگذشتگی، گویی هیچچیز برای خود نمیخواهند. روایت این از خودگذشتگی که فکر میکنم ویژگی زن شرقی است، برایم بسیار جذاب بود. در همین سینمای کوتاه ما فیلمی با فضایی کاملاً متضاد ساخته شد که سازندگانش از دوستان من هستند و فیلم هم مورد توجه قرار گرفت اما شخصاً هر چه تلاش کردم، کاراکتر زن فیلم را که اقدام به قتل همسرش میکند را نمیفهمم. به همان اندازه که آن زن را نمیفهمم، این زنی که در «زاک» تصویر کردهام را درک میکنم و این قطعاً به تجربه زیسته من ربط پیدا میکند. احساس من این است که فیلم کوتاه وظیفه دارد در یک زمان کوتاه یک موقعیت خاص دراماتیک از یک شخص را به تصویر درآورد و روایت فیلم «زاک» را هم از همین جنس میدانم.
خسروی: در سختترین شرایط هم شاهد روئیدن یک غنچه بودهایم. هیچ گاه دوست ندارم مخاطبم را در تلخی مطلق رها کنم. در نهایت ناامیدی بازهم میتوان ذرهای امید پیدا کرد و شاید به همین دلیل هم بزرگترین گناه در دین ما ناامیدی استمهدی مهرنیا: اجازه دهید نکتهای را درباره فیلمنامه «زاک» مطرح کنم. کل داستان فیلم از نظر زمانی در دو ساعت میگذرد که ما اتفاقات این دو ساعت را قرار است در ۱۰ دقیقه روایت کنیم. زمان هم کاملاً در فیلم خطی است. آنچه دارد اتفاق میافتد، کنار هم چیدن بریدههایی از لحظات این کاراکتر از لحظهای است که تصمیم میگیرد جان یک موجود زنده اما فاقد روح از نگاه ما را بگیرد، تا دو ساعت بعد که با همان موجود به ظاهر فاقد روح، روح تازهای را به زندگی فاقد روح خودش و همسرش میدمد. رسیدن از آن نقطه به این نقطه آن هم طی دو ساعت، همان اتفاقی است که در فیلمنامه رخ داده است و آن را بهنسبت یک روایت تکخطی و یکنواخت از یک مقطع از زندگی یک فرد، متمایز کرده است.
* جناب مهرنیا شما از چه مرحلهای با پروژه «زاک» همراه شدید و چه سهمی در شکلگیری دنیای آن داشتید؟
مهرنیا: من و علی خسروی یک دوستی قدیمی داریم. پیشتر من فیلم ساختهام و آقای خسروی آن را تهیه کرده و همکاریهای دیگری هم با یکدیگر داشتهایم. در فیلم «زاک» اما بعد از آنکه قرار شد این کار ساخته شود و فیلمنامه تقریباً شکل گرفته بود، صحبت و گفتگو را آغاز کردیم. جزو معدود کارهای کوتاهی بود که پیشتولید مفصلی هم داشت و نزدیک ۲۰ روز برای آن وقت گذاشتیم. از آنجا که لوکیشن هم در تهران نبود ما ۷ یا ۸ نوبت به شمال رفتیم و لوکیشن دیدیم.
* اتفاقاً همین پیشتولیدهای مفصل است که تأثیرش را روی خروجی نشان میدهد.
خسروی: مهدی واقعاً یکی از آن دوستان حرفهای من است. بیش از ۱۵ جلسه درباره فیلمنامه و کارگردانی صحبت کردیم تا به جمعبندی برسیم. فهیمه مؤمنی که نقش اصلی این فیلم را ایفا میکند، معتقدم با اختلاف یکی از بهترین بازیهای کارنامهاش را ارائه کرده است. همه این نتایج به دلیل زمانی است که همه ما در پیشتولید صرف رسیدن به استانداردها کردیم. اگر چنین پیشتولیدی عقبه پژوهشی هم داشته باشد، با نتایج به مراتب بهتری هم مواجه میشود. مهدی در این مسیر واقعاً رفاقت کرد و معتقدم در سینمای کوتاه، چون پول خاصی هم جریان ندارد، مهمترین سرمایه همین رفاقتهاست.
* در جواب سوال اول اشاره کردید که ایده این فیلم را از فضای یک مستند و از تجربیات خودتان در دنیای مستندسازی وام گرفتهاید. این گزاره را بهویژه از سوی فیلمسازانی که دغدغه مسائل اجتماعی را هم دارند، زیاد میشنویم و غالباً ریشه اصلی ایدههای خود را مشاهداتشان از واقعیتهای جامعه میدانند. آنچه درباره «زاک» برایم عجیب است و علی خسروی را با فیلمسازان مشابهش متمایز میکند این است که گویی زاویه نگاه و روایتش، به واسطه مواجه ه با حجم بالای سیاهی و تلخی موجود در دنیای واقعی، رنگ تلخی و سیاهی به خودش نگرفته است. بسیار شاهد هستیم که فیلمسازان ما سراغ معضلات اجتماعی میروند و آنقدر بیواسطه با حجم بالایی از تلخیها مواجه میشوند که گویی ناگزیر بخشی از این تلخی در فیلمشان سرریز میکند. در داستان یک خطی «زاک» ما همه مواد لازم برای یک موقعیت داستانی تلخ و سیاه را داریم، از کارگر معترض و در آستانه اخراج گرفته تا زنی که تصمیم به سقط فرزندش دارد، شما از تمام این تلخیها روایتی ارائه کردهاید که وقتی تیتراژ پایانی پخش میشود، حال مخاطب خوب است و گویی حتی شاهد روایتی از جنس امید بوده است. چه اتفاق درونیای در شما افتاد که خروجی کارتان طعم و مزهای متفاوت از آثار دیگر فیلمسازان اجتماعی پیدا کرده است؟
خسروی: خیلی خوشحالم که این اتفاق در فیلم من افتاده است و چنین حسی نسبت به آن داشتهاید. اساساً همین را میخواستم. من معتقدم که ما همه به «امید» زندهایم. من فیلمهای مستند زیادی ساختهام و نزدیک به ۸ سال است که در حوزه مستندهای اقتصادی کار میکنم. زمانی کارهای دفاعمقدسی و اجتماعی هم ساختهام. آنچه ما امروز در ایران درگیر آن هستیم یک جنگ اقتصادی تمام عیار است که با یک جنگ فرهنگی توأم شده و شرایط عجیب و غریبی را بهوجود آورده است.
همیشه اما در سختترین شرایط هم شاهد روئیدن یک غنچه بودهایم. هیچ گاه دوست ندارم مخاطبم را در تلخی مطلق رها کنم. در نهایت ناامیدی بازهم میتوان ذرهای امید پیدا کرد و شاید به همین دلیل هم بزرگترین گناه در دین ما ناامیدی است. همین امروز فیلمنامه یک فیلم بلند را هم در دست دارم که سوژه آن هم یک سوژه اقتصادی است اما در عین حال یک داستان عاشقانه دارد. در دل یک چالش عظیم، سراغ روایت رویش یک عشق رفتهام. به نظرم سینما رسالتی جز به تصویر درآوردن این امید ندارد. دوستان خود من در سینمای کوتاه فیلمهای خوبی ساختهاند که من هیچگاه تلخی پایانشان را دوست نداشتهام.
* نکته خیلی مهم اما این است که آن فیلمسازان هم واقعاً دارند از سر دغدغه سوژه تلخی را روایت میکنند. بهجد با این نگاه مخالفم که بخواهیم به خروجی کار آن فیلمسازان برچسب سیاهنمایی بزنیم و بخواهیم خالقانشان را محکوم کنیم. گویی که تعمدی در تزریق سیاهیها در فیلم خود دارند. به نظرم ما با دو نوع مواجهه با یک موقعیت تلخ مواجهیم که میتوان آن را یک فرآیند درونی برای هر فیلمسازی دانست. حتی در میان همین آثار بهشدت تلخ هم فیلمهایی هست که مخاطبشان را بهشدت به فکر وامیدارند و این یعنی فیلمساز کار خودش را کرده، کارکرد اصلی فیلم، ایجاد سوال و تشویق به تفکر است. در این گفتگو میخواهم بدانم علی خسروی چگونه این فرآیند درونی را برای خودش ترسیم کرده که به چنین خروجی متفاوت و عاری از هر زهر و سیاهی میرسد.
خسروی: رضا میرکریمی جملهای دارد که میگوید این دروغ است که بگوییم ما فیلمسازان فیلم نمیبینیم یا به تعبیر اصغر فرهادی، باک خودمان را پر نمیکنیم. مهرداد اسکویی هم از مثال چاه استفاده میکند. واقعیت این است که ما فیلمسازان چاهمان و باک مان را با همان دنیای زیستهمان پر میکنیم. تنها جوابی که میتوانم به سوال شما بدهم این است که این فرآیند درونی متأثر از دنیای زیسته و تجربیات زیسته من است. طبیعتاً جواب فنی و قاعدهمندی ندارد که بخواهم براساس آن بگویم آگاهانه دست به این انتخاب زدهام.
زمانی با مهران کاشانی کلاس فیلمنامهنویسی داشتیم که در تمام آن دوره یک جمله کلیدی داشت. او میگفت فکر نکنید که ما هستیم که انتخاب میکنیم داستانمان را بهصورت شاهپیرنگ، خردهپیرنگ یا حتی ضدپیرنگ بنویسیم. میگفت این جنس زندگی شماست که مشخص میکند کدام سبک را انتخاب میکنید. سینمای عبدالرضا کاهانی یا سینمای ابراهیم حاتمیکیا هر کدام برخاسته از دو نوع سبک زیست متفاوت است. من هم سبک فیلمسازیام برگرفته از جهان زیستهام است.
کاراکتر زن در فیلم من نماینده زنانی است که بهدنبال پیدا کردن راهحل در مشکلات خود هستید. ایثاری که این زن میکند و تلاشی که برای جمع کردن اعضای خانوادهاش دارد، در نهایت با موفقیت مواجه میشود. اتفاقاً فیلم در حال پخش جهانی است. خیلیها به من گفتهاند اگر سکانس پایانی مربوط به مینیبوس را حذف کنی، تعداد جشنوارههایی که فیلم را میپذیرند دو برابر میشود. من گفتم اصلاً نمیخواهم. گفتند قبول، مینیبوس باشد اما آن لبخند رضایت زن را حذف کن و بگذار داستان در بلاتکلیفی تمام شد. باز هم مقاومت کردم و گفتم اصلاً! سرآخر گفتند قبول همهاش باشد لااقل پلان آخر که مینیبوس در جاده سرسبز میراند را حذف کن! بازهم گفتم نه. گویی تکتک این نماها به جانم بسته بود و نمیتوانستم از آنها بگذرم.
* انگار در مواجهه با مخاطبان احتمالی خود نوعی از مسئولیت اجتماعی را برای خود تعریف کردهاید و براساس همان هم فیلمسازی میکنید.
خسروی: قطعاً. این حس مسئولیت نسبت به مخاطبم در من وجود دارد و نمیدانم هم خوب است یا بد! من این مسئولیت را برای خودم قائلم.
مهرنیا: اتفاقاً بد نیست بدانید در بازه تولید خیلی برسر جزئیات با هم بحث میکردیم. یکی از پیشنهاداتی که وجود داشت و خود من هم طرفدارش بودم، وارد کردن تم تاوان به داستان بود. تمی که احتمالاً از زاویه پذیرش جشنوارهای میتوانست شرایط بهتری را برای فیلم بهوجود بیاورد. ایده هم این بود که وقتی این زوج وارد مینیبوس میشوند، براثر فشار و استرس، زن دچار درد شود و سقطی که از ابتدا میخواست با تصمیم خودش دست به آن بزند، بهصورت اتفاقی رقم بخورد. بهگونهای که گویی دارد تاوان تصمیمی را که گرفته بود، میدهد. میتوان از این زاویه نگاه کرد که حتی تصمیمات و نیتهای قلبی ما هم گاهی تاوانهایی برایمان دارد.
مهدی مهرنیا
* در نوع خودش میتوانست ایده متفاوت و جذابی هم باشد.
مهرنیا: اما خب بهشدت تلخ میشد. در چنین موقعیتی گویی دیگر این آدمها به رستگاری نمیرسیدند و کائنات از آنها انتقام میگرفت.
خسروی: شاید داستانم رستگار میشد اما این آدمها رستگار نمیشدند! (میخندد)
مهرنیا: درباره این ایده خیلی بحث کردیم.
خسروی: ایدههای دیگری هم بود. ما اصولاً فیلم را گروهی میسازیم اما درباره این میزان تلخی واقعاً احساس مسئولیت میکردم.
مهرنیا: بهرغم تمام فشارها و پیگیریهای ما علی میگفت حتی بهقیمت از دست دادن برخی اتفاقات خوب جشنوارهای برای این فیلم، میخواهم آدمهای فیلمم در پایان رستگار شوند.
* به تعبیری اگر مثل پروژههای قبلی که با هم کار کرده بودید، جایگاهتان تغییر میکرد و شما کارگردان این فیلم بودید، امکان داشت با همین دغدغههای مشترکی که دارید، پایانبندی مدنظر خودتان را برای فیلم بگذارید و ما هم امروز با یک فیلم کاملاً تلخ مواجه میبودیم؟
مهرنیا: دقیقاً.
* این همان واقعیتی است که بهدنبال رسیدن به آن بودیم؛ دو کارگردان کاملاً رفیق و همراه که اساساً فعالیت مشترک با هم دارند، به راحتی امکان دارد خروجی فیلمشان تا این اندازی متفاوت باشد. یکی سرشار از امید و دیگری مملو از تلخی.
مهرنیا: واقعاً همین گونه است.
مهرنیا: این درست است که من برای ساخت یک فیلم جشنوارهای آن ایده تلخ را بیشتر میپسندیدیم اما معتقدم فیلمی که علی ساخته، از جنس همین رستگاری است. بچهای که در فیلم در آستانه تولد است، بهانه این رستگاری استخسروی: من نمیتوانم اینقدر تلخ به زندگی نگاه کنم. شما فیلم «پاپیون» و پایانبندی آن را ببنید. من همین امروز در حال ساخت مستند اقتصادی هستم و با اطلاع نسبت به شرایط موجود میگویم که نسبت به آینده ایران بهشدت امیدوارم. درست است که حرکتمان سانتیمتری است اما واقعاً به آینده آدمهایی که دربارهشان فیلم میسازم امیدوارم.
مهرنیا: شما فیلم «مه» از فرانک دارابونت را دیدهاید؟ فیلمسازی که با نگاه خاص خودش، بهشدت دیدگاههای مذهبی دارد و به فضاهای آخرالزمانی خیلی علاقهمند است. از همان فیلم «مسیر سبز» گرفته تا فیلم «مه» که بهنوعی میتوان آن را پیشدرآمد سریال «مردگان متحرک» در کارنامه این فیلمساز دانست. فیلم «مه» یک سکانس پایانی شاهکار دارد از مردی که با اعضای خانوادهاش در مه گیر کردهاند و احساس میکنند در معرض حمله موجودات فضایی هستند. این مرد اسلحهای با چهار گلوله دارد و تصمیم میگیرد از پنج نفر اعضای خانواده خودش را تسلیم عذاب مواجهه با موجودات فضایی کند و دیگر اعضای خانواده را برای گرفتار نشدن در این عذاب با گلوله بکشد. او آنها را میکشد و وقتی مه کنار میرود متوجه میشود که صدای که میشنیدند نه از موجودات فضایی که از ارتشی بود که با تجهیزات خود در حال نابودی این موجودات بوده است! اینجاست که این مرد به جنون میرسد. دارابونت در این فیلم میگوید اگر به رستگاری و نجات ایمان داشته باشی، قطعاً نجات پیدا میکنی.
این درست است که من برای ساخت یک فیلم جشنوارهای آن ایده تلخ را بیشتر میپسندیدیم اما معتقدم فیلمی که علی ساخته، از جنس همین رستگاری است. بچهای که در فیلم در آستانه تولد است، بهانه این رستگاری است.
* جالب است بهعنوان کارگردانی که سلیقهتان بیشتر به سمت آن روایت تلخ است، چقدر خوب دیدگاه امیدوارانه مستتر در این یکی روایت را تبیین میکنید و متوجه ارزشهای آن هستید.
خسروی: این ناشی از نگاه درست و حرفهای مهدی است.
* از همین بحث میخواهم وام بگیرم و این گزاره را مطرح کنم که اساساً ساخت فیلم امیدوارانه، یک امر اکتسابی نیست و اینگونه نیست که بخواهیم به فیلمساز آن را یاد بدهیم. این نکته مهمی است. حالا سوالم از آقای مهرنیا که بهخوبی هم متوجه مفهوم رستگاری در یک روایت امیدوارانه است، این است که اگر از شما بپرسند چرا فیلم تلخ میسازید، چه پاسخی دارید؟
مهرنیا: قطعاً پاسخ این سوال به همان تجربه زیسته بازمیگردد. کمااینکه من خودم هم در فیلمهای گذشتهام در پایانبندی، نجات را روایت کردهام. اما اینکه چرا برای این داستان پایان تلخ را میپسندیدم به لحظه مواجههام با این داستان و تجربه زیستهام در آن لحظه بازمیگردد. من از زمانی که علی خسروی را میشناختهام همواره او را انسانی معتقد به رستگاری دیدهام اما صادقانه بخواهم بگویم، من اینگونه نیستم و گاهی بریدهام. گاهی به این نتیجه میرسم که ما دیگر قرار نیست رستگار شویم و طبیعا اگر در آن حس و حال بخواهم فیلمی را بسازم، متأثر از همان حس و حال خواهد بود.
خسروی: واقعیت این است که هیچ داستان کاملاً سیاه یا کاملاً سفیدی وجود ندارد. کمااینکه همه ما انسانهایی خاکستری هستیم و گاهی سفیدیمان غالب میشود و گاهی برعکس. من سعی کردم جنس فیلمی که میسازم از جنس «بچههای آسمان» باشد. فیلمی که موقعیتی به غایت تلخ دارد اما پایانش کاملاً امیدوارانه است.