رسانه سینمای خانگی- تولید فیلم سیاسی لازم است اما…

مدیرعامل انجمن سینمای جوانان و دبیر چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران با تاکید بر اینکه فیلم کوتاه نباید تحت‌تاثیر فضای اجتماعی زرد و ترندها قرار گیرد گفت: امیدوارم در جشنواره امسال درباره حوادث سال گذشته فیلم داشته باشیم و من هم حتما دفاع می‌کنم چون اگر فیلمساز به ما اعتراض سیاسی داشته باشد خیلی پذیرفتنی‌تر است تا اینکه اعتراضش وارد شاخه‌های اخلاقی و هنجارهای اجتماعی و خانوادگی شود.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، دو سال قبل که مهدی آذرپندار از گروه فیلم و سریال شبکه سه سیما به انجمن سینمای جوانان ایران آمد، اهدافی را در مراسم معارفه خود برشمرد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها تاکید او بر هدایت چگالی بودجه انجمن به سمت تولید آثار بود؛ روندی که همچنان از محوری‌ترین برنامه‌های او به شمار می‌رود و  اعتبار آن را در کل سال‌های فعالیت این انجمن قابل اعتنا می‌داند.

او در گفت‌وگویی با ایسنا با تشریح این هدف خود از جسارتی گفت که میان بسیاری از فیلمسازان برای ساخت فیلم کوتاه در زمینه‌های مختلف همچون سیاسی وجود ندارد و به جای آن گله‌مند شد از سوژه‌هایی که آنقدر فراگیر می‌شوند که انگار بیشتر بر اهدافی خاص متمرکز هستند.

آذرپندار که به همراه میکاییل دیانی (معاون ارتباطات و بازرگانی انجمن سینمای جوانان ایران) به ایسنا آمده بود، تاکید کرد که همکاری با فیلسازانی از تمام سلایق مدنظر انجمن است از جمله فیلمسازان مومنِ انقلابی ولی حتما قرار نیست این گروه جای سلیقه‌های دیگر را تنگ کند.

 در ادامه مشروح این مصاحبه را می‌خوانید:

شما در صحبت‌های ابتدایی خود پس از انتصاب به عنوان مدیرعامل انجمن بر تولید تاکید داشتید. این تصمیم برچه اساسی بوده و تاکنون به چه نتیجه‌ای رسیده است؟

انجمن سینمای جوانان ایران در شیوه اداره مجموعه، سه، چهار سَبک مدیرعامل به خود دیده است؛ مثلا ممکن است یک مدیرعامل اهتمام خود را روی آموزش بگذارد چون انجمن بزرگترین مدرسه سینمایی ایران و یکی از بزرگترین‌ها در دنیاست، یا مدیرعامل دیگری می‌تواند روی تولید متمرکز باشد که در این مورد هم انجمن در ایران و در بین بسیاری از کمپانی‌های تولید فیلم کوتاه در دنیا منحصربفرد است. ممکن است مدیر دیگری بر اهداف لجستیکی و عمرانی در انجمن تمرکز کند؛ چرا که در وزارت ارشاد کمتر مجموعه‌ای هست که ۵۸ دفتر در سطح کشور داشته باشد و چنین گستردگی فیزیکی داشته باشد که حتما نیازمند رسیدگی عمرانی و تجهیز لجستیکی است. شاید هم یک نفر اهتمام جدی روی جشنواره‌ها و به خصوص جشنواره فیلم کوتاه تهران داشته باشد که البته معمولا این را اعلام نمی‌کنند، چون مورد انتقاد قرار می‌گیرند.

 من که از گروه فیلم و سریال شبکه سه سیما و از وسط تولید به انجمن آمده بودم و عادت نداشتم مدیر کارتابل و امضا باشم، نگران بودم کار اداری مرا زیادی درگیر کند. پس، از ابتدا تکیلفم با خودم مشخص بود که تمرکزم باید روی تولید باشددر کنار این سبک‌های مدیریتی، یک نکته مهم این است که انجمن یک مجموعه بزرگ از انبوه کارهای اداری است و من که از گروه فیلم و سریال شبکه سه سیما و از وسط تولید آمده بودم و عادت نداشتم مدیر کارتابل و امضا باشم، نگران بودم این کار اداری من را زیادی درگیر کند. پس، از ابتدا تکیلفم با خودم مشخص بود که تمرکزم باید روی تولید باشد و استدلالم این بود که با تمرکز بر تولید، کیفیت آموزش در دفاتر را هم می‌توان محک زد چون معتقدم ویژگی آموزش در انجمن این است که باید به تولید ختم شود. بحث‌های عمرانی هم البته در انجمن همیشه مغفول مانده اما نمی‌تواند استراتژی اصلی اداره یک مجموعه فرهنگی، تجهیز و کار عمرانی باشد.

بگذارید در باب اهمیت تولید در انجمن مقدمه‌ای بگویم. در دولت قبل در برهه‌ای بحث ادغام یا انحلال انجمن جدی شد. استدلال اصلی هم این بود که سینمای ایران در دهه ۶۰ نیازمند تزریق نیروی جدید بوده تا متناسب با تغییر فضا نیروهای جدید دغدغه‌مند و متفکر وارد سینما شوند و در نبود آموزشگاه‌ها و دانشگاه‌های هنری به تعداد کافی، انجمن این کار را بر عهده گرفت اما امروز بالفرض اگر نیازمند به نیروی جدید باشیم، دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌های خصوصی این وظیفه را برعهده می‌گیرند و نیازی به انجمن نیست. البته انجمن سینمای جوانان یک خانواده ریشه‌دار است و انحلال آن یک شوخی است و مشخص بود که آن ایده به نتیحه نمی‌رسد و این استدلال‌ها اشتباه است. مصداق تاکیدم بر اشتباه بودن چنین تصمیمی، این است که سال قبل خیلی از شرکت‌کننده‌ها در آزمون دوره‌های آموزشی جامع انجمن، جزو کسانی بودند که در آموزشگاه‌های سینمایی دوره دیده بودند یا دانشجوی سینما در دانشگاه بودند و حتی در مواردی به توصیه اساتید خود به انجمن آمده بودند. سوال اصلی اینجاست که چرا وقتی اساتیدی مثل فرهادی، مکری، کیمیایی و … در آموزشگاه ها تدریس می‌کنند، هنرجو بعد از دیدن دوره این‌ها به انجمن می‌آید؟

این را گفتم که برگردم به بحث تولید؛ درواقع مزیت انجمن صرفا در آموزش و اساتیدش نیست، بلکه نکته مهم آن اتصال آموزش انجمن به مرحله تولید است و این نکته‌ای است که در هیچ آموزشگاه یا دانشگاهی پیدا نمی‌کنید. در این زمینه یک نکته مهم این است که تولیدات انجمن از بیرون ارزان‌تر و به عبارت دقیق‌تر شدنی است و من به عنوان کسی که از بیرون وارد انجمن شدم، کاملا این موضوع را درک می‌کنم. بنابراین به نظرم رسید که باید این مزیت را تقویت کرد؛ در این راستا من هم بر تولید تاکید کردم آن هم با تکیه بر رونق تولید شهرستان‌ها. سال اولی که من به انجمن آمدم مقارن بود با شیوع کرونا و سال آخر دولت دوازدهم و با مجموعه‌ای روبرو شدم که قرار بود منحل یا ادغام شود و شرایط بودجه‌ای خوبی نداشت. یعنی مدیرعامل پیشین شرایط خیلی سختی داشت و حفظ انجمن از سوی ایشان به تنهایی دستاورد بزرگی محسوب می‌شد. تمام این‌ها سبب شده بود انجمن سینمای جوانان با حجمی از تولیدات مصوب شده از سال ۱۳۹۸ روبرو باشد، آن هم در شرایطی که بهمن ۱۳۹۹ پورتال تولید بسته شده بود و سال ۱۴۰۰ که من مسئولیت انجمن را برعهده گرفتم، پنج میلیارد تومان تعهد مالی با میانگین ۱۵ میلیون تومان برای هر پروژه را داشتیم. ببینید چه حجمی از پروژه می‌شود. امروز تقریبا تمام این تعهد با مساعدت آقای خزاعی (رییس سازمان سینمایی) تسویه شده و مابقی را یا خود فیلمساز پیگیری نکرده یا پروژه به پایان نرسیده است.

یکی از اقدامات ما در بخش تولید، فعال کردن پیچینگ در استان‌ها برای رونق تولید بود. در سال ۱۴۰۱ حدود ۱۰ میلیارد تومان هزینه بابت تولید پرداخت کردیم و حدود ۱۷ میلیارد تومان هم تعهد تولید دادیم که بیش از ۶۰ درصد آن مربوط به شهرستان‌ها است که این‌ها اعدادی کم‌سابقه در انجمن هستند. کار دیگری که باید به آن اشاره کنم تشکیل باشگاه فیلم اولی‌ها در این دوره است که سبب شد آموزش به تولید متصل شود و ما اگرچه از کیفیت و توانایی فیلمسازی متقاضیان به علت فیلم اولی بودن چیزی نمی‌دانیم، اما این ریسک را می‌کنیم که حتی با رقمی کم، از پروژه‌ها حمایت شود؛ هر چند رقم حمایت در مقیاس کشوری از یکصد فیلمساز تازه‌کار قابل توجه است.

در چنین شرایطی روسای دفاتر انجمن می‌دانند که ملاک ارزیابی من تولید است؛ بویژه آنکه خودم تمام فیلم‌ها را می‌بینم و فیلمی در انجمن نیست که تسویه و آرشیو شود بدون آنکه خودم آن را دیده باشم.

قبل از تسویه حساب فیلم‌ها را می‌بینید؟

ما در مرحله تصویب، به استان‌ها تفویض اختیار کردیم ولی در تهران در شورای عالی تولید و فیلمنامه عضو هستم و از ابتدا در جریان تولیدات قرار می‌گیرم و آثاری را که از شهرستان‌ها باشند در مرحله تسویه می‌بینم. با این حال در مواردی هم پیش آمده که از اثر تولید شده‌ای که لزوما سلیقه و بر مبنای سیاست‌گذاری ستاد نبوده ولی مصوبه پیچینگ استانی ما را داشته، حمایت کرده‌ایم.

با وجود اینکه نوع نگاه حمایتی شما ارزشمند است اما این دغدغه هم وجود دارد که با توجه به اتفاق‌هایی که از سال گذشته تاکنون در جامعه رخ داده، مراقبت‌هایی در پروسه تولید صورت گیرد تا احیانا فیلمی در انجمن تولید نشود که مغایر با اهدافش باشد؛ به هر حال شما با نسلی مطالبه‌گرتر از گذشته روبرو هستید.

دیانی: ما برای تولید ساختار طراحی کرده‌ایم، فیلمساز اساسا بصورت مستقیم با ستاد طرف نیست، در پرتال ثبت نام می‌کند، شورای فیلمنامه که از دل فیلمسازان سراسر کشورند، در پرتال فیلمنامه‌ها را می‌خوانند و به آن نمره می‌دهند و اگر نمره لازم را کسب کرد به پیچینگ دعوت می‌شود؛ یعنی در پروسه تولید چهارچوبی وجود دارد که سلیقه‌ای با آثار مواجه نشویم.

آذرپندار: دغدغه‌ای که مطرح کردید حتی در مورد بدهی پنج میلیاردی هم به وجود نیامد؛ بدهی‌ای که اصلا متعلق به من نبود و شاید بجز دو پروژه، من هیچ پروژه‌ای را نگه نداشتم. آن دو فیلم هم کاملا متفاوت از فیلمنامه‌ای ساخته شده بودند که به انجمن ارائه شده بود و این مسئله‌ای است که هر مدیری نسبت به آن گارد می‌گیرد. همین الان هم فیلم‌هایی ساخته می‌شوند که باب سلیقه من یا حتی شورا نیستند ولی جلوی آن‌ها گرفته نمی‌شود. در چنین شرایطی به نظرم دو راه وجود دارد؛ یا باید تولید را کم کنیم و همه فیلم‌ها را در یک چارچوب بگنجانیم یا اینکه باید تولید را افزایش دهیم و مسئولیت خطا را هم قبول کنیم. حتما فیلمسازی هست که خلاف مصوبه فیلم می‌سازد یا حتی ممکن است شورا در صدور مصوبه ساخت به اولویت‌های ما مثل تاکید بر ژانر یا اتمسفر بومی فیلم‌های تولیدی شهرستان‌ها توجه نکرده باشد. این‌ها جزو خطاهایی می‌شود که باید مسئولیتش را پذیرفت.

تاکید روی این سیاست بومی‌گرایی هم بی دلیل نیست. شما ببینید یکی از موفق‌ترین دفاتر انجمن در این دوره‌ها رفسنجان بوده که در دوره‌های اصلاح طلب و اصولگرا بیشترین جوایز را کسب کرده چون در آثارشان زیست‌بوم رفسنجان را می‌بینید. برعکس آن را هم داریم؛ در یکی از شهرهای مذهبی، فیلمی درباره یک گروه موسیقی زیرزمینی ساخته شد. من فیلمنامه را رد نکردم ولی به سازنده آن گفتم که مطمئن هستم فیلم خوبی نمی‌شود چون در آن شهر این مسئله، اگر هم باشد آنقدر کم است که هیچ تجربه‌ زیسته‌ای از آن وجود ندارد. در نهایت فیلم ساخته شد و ابایی ندارم که بگویم فیلم خوبی هم نشد.

به نظر می‌رسد به طور کلی وضعیت تولید فیلم کوتاه در چند ماه اخیر نسبت به دیگر بخش‌های سینما بهتر باشد. چون آمار تولید فیلم‌های کوتاه در رسانه‌ها نیز خیلی زیاد است.

دیانی: با توجه به نیم نگاهی که فیلمسازان به جشنواره فیلم کوتاه تهران دارند، پیک تولید فیلم کوتاه معمولا از فروردین تا انتهای تیر است. البته با وجود شرایطی که سال قبل پیش آمد امسال تراکم تولید بیشتر هم شد و مجبور شدیم جشنواره را تمدید کنیم.

آذرپندار: ما در سال گذشته ۳۷۰ قرارداد تولید داشتیم که از ابتدا تا انتهای ۱۴۰۱ بود، ولی امسال این رقم خیلی بیشتر شده است. البته در یکی دو استان‌ به علت حوادث سال گذشته  آمار تولید انجمن کمتر شد. از جمله کردستان که سال گذشته اوضاع ملتهبی داشت و به هر حال باید یک آرامش روانی برای فیلمسازی وجود داشته باشد.

وقتی در مورد واقعیت امروز جامعه ایران بین برخی فیلمسازان و ما مدیران‌ اختلاف‌نظر وجود دارد، فکر کردیم به این فیلمسازان یک پیشنهاد سینمایی بدهیم که می‌شود واقع‌نگاری و فیلمسازیِ صرفا رئال را کنار گذاشت و در ژانرها فیلم ساختوزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بارها بر ریل‌گذاری جدید سینما و ورود فیلمساز و نیز گسترش سینمای انقلابی تاکید کردند. خود شما هم در این مدت در بخش تولید بر تنوع ژانری تاکید داشتید. ماموریت شما در ریل‌گذاری جدید سینما چیست؟ تربیت فیلمساز یا تولید آثار متفاوت؟

من فکر می‌کنم تاکید من بر ژانر در کادرسازی سینمای ایران در آینده تاثیر دارد. در سال‌های گذشته چه آن وقت که دولت اصلاح‌طلب بر سر کار بود و چه وقتی که اصولگرایان بودند، همه بر مقوله امید تاکید داشتند اما بخشی از فیلمسازان می‌گویند ما امیدی نمی‌بینیم. ما  فکر کردیم وقتی در مورد واقعیت امروز جامعه ایران بین برخی فیلمسازان و ما مدیران‌ اختلاف‌نظر وجود دارد، به این فیلمسازان یک پیشنهاد سینمایی دهیم و بگوییم که به جای بحث‌های جامعه‌شناختی یا بحث درباره اینکه واقعیت این است یا آن، می‌شود واقع‌نگاری و فیلمسازیِ صرفا رئال را کنار گذاشت و در ژانرها فیلم ساخت. این پیشنهاد خدا را شکر اجماع بیشتری در پی داشته و بسیاری از این فیلمسازانِ منتقد امروز به فیلمسازی در ژانر مشغول هستند. البته درام‌ اجتماعی همچنان بیشترین ژانری است که در انجمن متقاضی دارد اما در ژانرهای دیگر رشد خیلی خوبی داشته‌ایم. مثلا در دو سال گذشته، به اندازه تمام این سال‌ها فیلم ژانر وحشت ساخته شده که بعضا فیلم‌های خیلی خوبی هم هستند؛ یا به اندازه تمام این سال‌ها فیلم فانتزی تولید شده که در جشنواره‌های مختلف داخلی و خارجی جایزه گرفته و می‌گیرند. پس با اطمینان می‌گویم که تمام سلایق فیلمسازی می‌توانند با انجمن کار کنند و جای کسی را تنگ نمی‌کنیم.

من بر این باورم سیاست ژانر، فضای آزادتری را در جشنواره‌ها ایجاد می‌کند. مثلا اگر در سبد جشنواره مجموعه‌ای متنوع از همه ژانرها و سلائق داشته باشید، می‌توانید جسورانه‌تر تصمیم بگیرید. در برخی دوره‌ها یکی از مشکلات جشنواره این بوده که در بعضی سبدها هیچ فیلمی وجود نداشته و در سبدی دیگر انبوهی فیلم با یک مضمون مشخص بوده و دقیقا همانجا مشکل ممیزی پیش آمده است؛ یعنی دبیر جشنواره می‌بیند که نمی‌تواند ۲۰ فیلم با موضوع خودکشی داشته باشد پس مجبور به حذف بعضی از آن‌ها می‌شود در حالی که هیچ کدام به تنهایی مشکلی ندارند. سال قبل حضور فیلم دفاع مقدسی مثل «نوشابه مشکی» که خوش ساخت هم بود، سبب شد که در چند مورد دیگر بتوانم جسورانه‌تر تصمیم بگیرم. این اتفاق در جشنواره فجر هم رخ می‌دهد و دبیری که «هناس» و «موقعیت مهدی» و «ضد» را دارد، راحت‌تر می‌تواند «ملاقات خصوصی» و «بی رویا» را هم در سبدش پذیرش کند.

بنابراین در پاسخ به سوال شما می‌توانم بگویم که حتما سهم حضور برخی دغدغه‌های کلان نظام در انجمن افزایش یافته و در  کنار آن فیلم‌های انتقادی و از ژانرهای گوناگون هم تولید شده است. حتما مدنظر ما است که انجمن با همه سلایق از جمله با بچه‌های مومن انقلابی کار کند ولی اصلا حضور آن‌ها جای کسی را تنگ نمی‌کند. من امیدوارم که عملکرد ما در این زمینه، جشنواره به جشنواره قضاوت شود ولی متاسفانه فیلم‌ کوتاه در بین جامعه فیلم کوتاه هم گاهی دیده نمی‌شود و خیلی‌ها نمی‌دانند که چه آثاری تولید شده است؛ این در حالی است که معتقدم “ژانر” یک پیشنهاد به سینمای ایران است. ما در عرصه فیلم کوتاه تجربه کردیم که در ژانر، می‌توان مسائل را با فضای بازتری مطرح کرد در صورتی که همان مسئله در فضای رئال می‌تواند ایجاد شائبه‌ کند. این‌ می‌تواند برای آینده سینمای ایران هم مفید باشد. ما می‌پسندیم که سینمای کوتاه، پیشنهاددهنده به سینمای بلند باشد. در دوره‌های طلایی فیلم کوتاه، همین وضعیت وجود داشت. از دوره‌ای به بعد، اقبال فیلمسازان برای ساخت فیلم بلند باعث شد فیلم‌های کوتاه شبیه فیلم‌های سینمای بلند ایران باشد. فرضا اگر آقای فرهادی موفق بوده، کلی فیلم کوتاه شبیه آثار او با دوگانه‌هایی در مسائل اخلاقی یا شبیه فیلم‌های سعید روستایی و هومن سیدی و محمد کارت با حال و هوای جنوب شهر ساخته شده است. در حالی که شأنیت فیلم کوتاه این است که خودش پیشنهاددهنده باشد و بازار نباید برای آن تعیین‌کننده باشد. درواقع با ژانر، هم می‌توان استقلال فیلم کوتاه را از سینمای بلند حفظ کرد و هم اینکه آینده‌ای را در سینمای حرفه‌ای برای آن فیلم‌ کوتاه‌ساز متصور بود.

شما بارها در نشست‌های خبری جشنواره خط قرمزهای خودتان و جشنواره را مشخص کردید. برای این دوره و به طور کلی تولید در انجمن، خط قرمزها پس از اتفاق‌های اخیر جامعه تا کجاست؟ اصلا شما چه پیشنهادهایی برای فیلمسازی دارید که جسارت ساخت آن وجود داشته باشد؟

اول این را بگویم که شرایط اصلا اینطور نیست که ما با تقاضای زیادی برای ساخت فیلم سیاسی مواجه باشیم یعنی متاسفانه و با صراحت، تاکید می‌کنم که فیلمسازها سراغ ساخت این نوع فیلم‌ها نمی‌روند. الان معنای جسارت این شده که درباره LGBT و رختخواب فیلم ساخته شود؛ این‌ها که جسارت نیست. سال قبل حداقل ‌دو، سه تا فیلم سیاسی در جشنواره داشتیم و هر کسی که آن‌ها را دیده می‌داند که من چه می‌گویم.

شخصا بیشتر از این از دستم برنمی‌آید چون بعضی از آن‌ها هم تولید خود ما در انجمن بود اما یک تصور ذهنی وجود دارد که درباره مسائل سیاسی نمی‌توان فیلم ساخت که این اشتباه است و امیدوارم درباره حوادث سال گذشته حتما در جشنواره امسال فیلم داشته باشیم و من هم حتما دفاع می‌کنم. حال ممکن است فیلم درباره اتفاقات پارسال موضع حمایتی داشته باشد، ولی اگر موضع اعتراضی هم داشته باشد، حتما پذیرفتنی‌تر است. چون به نظرم اگر فیلمساز، اعتراض سیاسی به ما داشته باشد پذیرفتنی‌تر است تا اینکه اعتراضش وارد شاخه‌های اخلاقی و هنجارهای اجتماعی و خانوادگی شود.

من نمی‌دانم چرا در مورد بعضی موضوعات مثل اینکه فرضا یک فرزند از رابطه زناشویی پدر و مادرش مطلع می‌شود، اینقدر فیلم ساخته می‌شود؟ آیا این جسارت است؟ اصلا چه چیزی را ثابت می‌کند؟ یا مثلا فیلم ساختن درباره ترنس‌ها. پرداختن به این موضوع‌ها به خودی خود اشکالی ندارد چون به هر حال قوانین کشور در این زمینه مشخص است ولی من پای این نمی‌ایستم که کسی بخواهد فیلمی با این موضوع بسازد و بعد ابتدای فیلمش ۲۰ تا لوگوی جشنواره‌های مختلف را بزند، انگار که خیلی فیلم مهمی است؛ چون درباره این موضوع  یک دوپینگ جشنواره‌ای در حال رخ دادن است. در حالی که قبلا هم از این نوع فیلم‌ها ساخته می‌شد و خدا بیامرزد خانم طائرپور را که یک فیلم تر و تمیز (آیینه‌های روبرو) در این زمینه ساخت. اینکه شما با این موضوع فیلم بسازید و در ۲۰۰ جشنواره خارجی شرکت کنید و بعد هم فکر کنید فیلمساز خیلی خوبی هستید، رویه درستی نیست بخصوص آنکه الان در دنیا هم این اعتراض است که چرا اینقدر به این موضوع پرداخته می‌شود؟!

درباره کودک‌کشی هم چنین اتفاقی را شاهد هستیم و از آنجا که من تمام فیلم‌ها را می‌بینم، برایم سوال است که چرا در فیلم‌های کوتاه ما این همه کودک می‌میرد؟ آیا آماری در این رابطه وجود دارد؟ خیلی دردناک است. حرف من این است که اگر می‌خواهید فیلم اعتراضی بسازید درباره امروز بسازید. بچه یعنی فردا. درباره فردا پیش‌بینی نکنید. بگذارید بچه‌ها بزرگ شوند و خودشان کارشان را انجام دهند. شاید توان بیشتری داشتند و جامعه بهتری ساختند. شما فرضا حتی اگر اپوزوسیون هم باشید نباید بگویید هیچ امیدی به آینده نیست. پس چه کسی قرار است در این کشور کاری انجام دهد؟ در سینمای دنیا بچه نماد آینده است و با او این کار را نمی‌کنند. به نظرم در کشورهای دیگر هم وقتی بخواهند درباره این موضوعات حرف بزنند داستان را در ژانرهای دیگر مثل وحشت روایت می‌کنند نه در رئال‌ترین شکل ممکن که در اینجا اتفاق می‌افتد.

امیدوارم فیلم کوتاه تحت تاثیر ترندهای توییتر و امثالهم نباشد و فیلمسازان کوتاه خودشان را از فضای زرد اجتماعی جدا کنند و عمق بیشتری داشته باشندزمانی از انجمن سینما جوانان، فیلمسازانی مثل رضا میرکریمی و اصغر فرهادی و سعید روستایی بیرون آمدند اما نسل امروز با آن‌ها خیلی فرق دارد. این کار شما را سخت نمی‌کند؟

چرا گاهی خیلی متفاوت هستند. اولا به نظرم افراد مستعد در بین آن‌ها خیلی زیاد است. گروهی از آن‌ها بسیار صادق هستند و آنقدر “خودشان” هستند که ما تعحب می‌کنیم چون حتی در جلسات پیچینگ که با  حضور مدیر انجمن برگزار می‌شود، منظور فیلم‌شان را به سادگی توضیح می‌دهند ولی بعضی دیگر اصلا اینطور نیستند تا جایی که فیلمساز کشف حجاب کرده‌ای داریم که با مقنعه پیش من می‌آید. بنابراین همه را با یک عنوان مشترک نمی‌توان دید.

با این حال نقدا می‌توان گفت به لحاظ تکنیکی فیلم کوتاه از دهه‌های قبلی جلوتر است و امیدوارم فیلم کوتاه تحت تاثیر ترندهای توییتر و امثالهم نباشد و فیلمسازان کوتاه خودشان را از فضای زرد اجتماعی جدا کنند و عمق بیشتری داشته باشند. نکته مهم این است که فیلمساز مسئله خود را از فضای مجازی نگیرد بلکه مسئله خودش را دنبال کند. بسیاری از این بچه‌ها مطالبه‌گر هستند، ولی چون خیلی دوست دارند فیلم بلند بسازند گاهی محتاط می‌شوند که این کاملا برخلاف تصور جاری است. البته فضا برای اینکه اشتباه کنند هم زیاد است؛ مثلا در مورد خانم‌های فیلمساز، که تعداد زیادی از آن‌ها هر سال در جشنواره کوتاه تهران حضور دارند ولی همان سال در فجر یکی دو فیلمساز خانم بیشتر نیست؛ درواقع تعداد زیادی از آن‌ها به مرحله بعدی نمی‌رسند. بخشی از این اتفاق به دلیل تصمیم‌های اشتباه است و تداومی که در کار خود ندارند.

ما فیلمساز خانم زیادی داریم که دو فیلم ساخته و الان کانادا هستند. آن‌ها باید فکر کنند که آیا می‌خواهند فیلم بسازند یا اینکه با فیلم‌هایشان می‌خواهند پاسپورت و ویزا بگیرند؟ تا جایی که من می‌دانم اگر شما فیلم کوتاهی ساختید و جایزه گرفتید مانعی برای ساخت فیلم بعدی نبوده مگر اینکه یکسری تصمیم احساسی بگیرید که متاسفانه این موضوع در بین فیلمسازان خانم جدی است و زودتر ناامید می‌شوند و زودتر تصمیم به مهاجرت می‌گیرند یا حتی اصلا فیلمسازی را کنار می‌گذارند. یکی از دغدغه‌های من است که چرا این اتفاق می‌افتد و آن‌ها با اولین مانع ناامید می‌شوند در حالی که فیملسازی واقعا کار سختی است و برخی فیلمسازانی که شما نام بردید مثل سعید روستایی اصلا در فضای فیلم کوتاه هیچ گاه جایزه نگرفتند. به نظر می‌رسد تاب و تحمل سیر طولانی برای مسیر فیلمسازی وجود ندارد و نوعی عجله مشهود است. این را در باشگاه فیلم اولی‌های فارابی هم می‌بینیم که یک نفر دو فیلم ساخته و حالا سریع می‌خواهد فیلم بلند بسازد.

آدم‌ها وقتی مهاجرت می‌کنند باید زندگی خود را به شکلی بگردانند و عده‌ای مسیر وطن‌فروشی را برای کسب درآمد انتخاب کرده‌اند. آن‌ها خود را فیلمسازان سینمای ایران معرفی می‌کنند ولی بعد از دو سه سال عیار همه چیز مشخص می‌شود که چه کسی فیملساز است و چه کسی تاجر. این روزها درباره منع پذیرش فیلم‌های ایرانی از سوی برخی جشنواره‌های مطرح دنیا مطالبی شنیده می‌شود. چقدر این موضوع در فیلم کوتاه هم جدی است؟

چند جشنواره مطرح و الف دنیا یک تصمیم کلی گرفته‌اند که شامل فیلم کوتاه هم می‌شود و تحت تاثیر جریانی هستند که آن طرف شکل گرفته است. به هر حال آدم‌ها وقتی مهاجرت می‌کنند باید زندگی خود را به شکلی بگردانند و عده‌ای مسیر وطن‌فروشی را برای کسب درآمد انتخاب کرده‌اند. آن‌ها خود را فیلمسازان سینمای ایران معرفی می‌کنند ولی بعد از دو سه سال عیار همه چیز مشخص می‌شود که چه کسی فیلمساز است و چه کسی تاجر. البته ابعاد کلی این عدم پذیرش یا تاثیر جریان‌های سیاسی، در برخی موارد آنطور که می‌گویند نیست مثل سال قبل که عده‌ای می‌گفتند جشنواره فیلم کوتاه تهران دیگر مورد تایید آکادمی اسکار نیست در حالی که اینطور نبود و اتفاقا سال قبل ویدیوها و بازخوردهایی از برگزیده‌های خارجی جشنواره و خوشحالی آن‌ها گرفتیم که از بچه‌های خودمان نگرفتیم.

به هر حال جشنواره فیلم کوتاه در سال ۱۴۰۱ اولین رویدادی بود که بعد از ناآرامی‌های جامعه برگزار می‌شد.

آذرپندار: بله، و خیلی هم سخت بود.

دیانی: الان فیلم‌های سینمای ایران در حوزه کوتاه خیلی مورد استقبال هستند و اینطور نیست که ایران تحریم شده باشد؛ بخشی از همین انبوه اخباری که شما می‌گویید از فیلم کوتاه منتشر می‌شود، ناظر به حضورهای جهانی فیلم کوتاه‌های ایران است که در این میان تعداد فیلم‌های تولید انجمن هم زیاد است که با لوگوی انجمن و با اعتبار انجمن مورد توجه قرار می‌گیرند.

آذرپندار:‌ ما از سال قبل پس از چند سال وقفه در انجمن، دوباره بخش مربوط به پخش فیلم را فعال کردیم و این کار را طبیعتا با اسم و لوگوی انجمن انجام می‌دهیم و بر خلاف شایعات، در رویدادهای زیادی هم موفق بودیم. تا الان و در همین مدت کم، دو فیلم «جناکات» و «بالا افتادن» توسط پخش انجمن، به دو جشنواره اسکار کوالیفای یکی در بلغارستان و دیگری در امریکا راه پیدا کرده‌اند.

یک سوال دیگر در حوزه فعالیت‌های انجمن این است که انجمن سینمای جوانان در بخش آموزش چقدر به‌روز شده است؟

در حال حاضر در خیلی از شهرها بهترین‌های این حوزه مشغول تدریس هستند و البته در بعضی شهرها جوان‌های بدون اسم و رسمی را هم داریم که تدریس می‌کنند و خروجی بسیار قابل توجهی هم دارند. مزیت انجمن در این زمینه حتما در مورد اساتید و طرح درس‌هاست و قصد داریم که دوره‌های تخصصی را هم افزایش ‌دهیم. در این مورد یک سند پنج ساله نوشته‌ایم که علاقه‌مندیم براساس آن قضات شویم. ما یک دوره جامع داریم و نیز یکسری دوره‌های تک درس که سعی کردیم برخی حیطه‌ها را در یک بازه زمان‌بندی شده تخصصی کنیم مثل عکاسی که برای اولین بار دوره جامع آن پس از یک سال کار مداوم راه‌اندازی شده است. تا پیش از این عکاسی یک تکدرس در انجمن بود اما الان یک دوره جامع عکاسی داریم. تلاش می‌کنیم این دوره منجر به خروجی شود تا حتی هنرجو بتواند شغل پیدا کند. دوره جامع فیلمنامه‌نویسی هم الان در مرحله طرح درس‌ نویسی است و از سال بعد اجرایی می‌شود و ایضا طراحی دوره جامع مستندسازی هم از سال آینده آغاز می‌شود. نکته مهم این است که در تمام این‌طرح‌ درس ها، تدریس با مطالب و متدهای روز انجام خواهد شد.

در بخش نمایش فیلم‌های کوتاه چقدر حضور پلتفرم‌ها جدی شده است؟

دیانی: عدم وجود بستر مناسب پخش فیلم کوتاه پیش از این باعث شده بود ‌اصولا خیلی از بچه‌ها در حوزه فیلم کوتاه برای جشنواره‌ها اثر تولید ‌کنند. ما برای رونق نمایش فیلم‌ها از سال گذشته پاتوق فیلم کوتاه را که در دوران کرونا و قبل از آن تعطیل شده بود، دوباره در کل کشور راه‌اندازی کردیم و در کنار آن فیلم‌هایی را که از فرایند جشنواره جا مانده بودند و اتفاقا فیلم‌های خوبی هم بودند و به هر دلیلی از جمله سلیقه داوران امکان حضور در جشنواره را نداشتند، در این پاتوق‌ها روی پرده اکران کردیم که همچنان هم ادامه دارد. در کنار این‌ها پلتفرم‌ها را برای نمایش فیلم کوتاه فعال‌تر کردیم و بیش از ۱۰۰ فیلم را روی پلتفرم‌های هاشور و تیوال نمایش دادیم. همچنین توانستیم پلتفرم‌های بزرگتر را قانع کنیم که در این حوزه سرمایه‌گذاری کنند چون آن‌ها براساس تایم تماشا (watch time) به فیلم‌ها امکان پخش می‌دهند. با این حال توانستیم یک باکس ۱۰ تایی در فیلیمو ببندیم و آنقدر استقبال خوبی از آن شد که از طرف دیگر پلتفرم‌ها هم ادامه تقاضای نمایش مطرح شد. جدا از این‌ها الان برنامه سینماجوان در شبکه مستند تلویزیون ویژه نمایش و تحلیل آثار کوتاه روی آنتن است.

حرف آخر؟

بسیار امیدوارم جشنواره چهلم را با یک اجماع برگزار کنیم، چون این سرمایه ۴۰ ساله پدیده‌ای است که همه فیلمسازان در آن دخیل بودند و امیدوارم آن‌ها براساس انتخاب شخصی خود تصمیم بگیرند که با جشنواره مواجه شوند، نه با آن چیزی که در دایرکت‌شان اتفاق می‌افتد. البته در نهایت هر تصمیمی بگیرند قابل احترام است ولی فکر می‌کنم در جامعه فیلم کوتاه با کسانی مشکل داریم که در سینمای بلند موفق نشدند و برگشتند و لیدری جریان فیلم کوتاه را برعهد گرفتند. امیدوارم بچه‌های فیلم کوتاه متوجه شوند که بعضی‌ها دورهای خود را می‌زنند و در نهایت می‌بینند که اینجا می‌توانند قهرمان‌بازی دربیاورند. این ناراحت‌کننده است که برخی چنین استفاده‌ای را از فضای فیلم کوتاه می‌کنند. سال قبل برخی با بغض تماس می‌گرفتند و از جشنواره انصراف می‌دادند هرچند چون انصراف‌شان مکتوب نبود ما فیلم‌ها را نمایش دادیم. حوزه فیلم کوتاه شاید تنها جایی باشد که یک نفر می‌تواند در شرایطی که ۱۵ سال است فیلم کوتاه نساخته و از تیزرسازی برای تلویزیون امرار معاش می‌کند، ژست مستقل بودن بگیرد و کارگردان‌های فیلم کوتاه را تحت فشار بگذارد که انصراف دهند؛ بدون آنکه خودش مطلقا هیچ و هیچ و هیچ هزینه‌ای بدهد. من خیلی صریح می‌گویم که امیدوارم فیلم کوتاه از شر این افراد خلاص شود.

رسانه سینمای خانگی- فیلم کوتاه می‌تواند ر وند سینمای بلند را تغییر دهد

مهرداد خوشبخت نویسنده و کارگردان سینما که کار خود را از دوره‌های فیلمسازی انجمن سینمای جوانان ایران آغاز کرده معتقد است سینمای کوتاه و فیلمسازانش همواره در سینمای بلند جریان‌ساز بوده‌اند.

به گزارش سینمای خانگی از ستاد خبری چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، مهرداد خوشبخت کارگردان سینما که در آخرین تجربه سینمایی خود فیلم «گل‌های باوارده» را به جشنواره فیلم فجر آورده بود از دانش‌آموختگان انجمن سینمای جوانان ایران است که از استان خوزستان وارد دوره‌های انجمن شده است. او درباره ورودش به این نهاد سینمایی گفت: سال 1359 که جنگ شروع شد خانواده ما جنگ‌زده شد؛ ما از آبادان به چند شهر رفتیم و در نهایت در اهواز ماندیم.

او افزود: اولین دوره سینمای جوان بعد از انقلاب در اهواز سال 1364 راه افتاد. ما اولین گروهی بودیم که در این دوره شرکت کردیم و امتحان دادیم و گزینش شدیم. البته من به شخصه به دلیل شرایط جنگی آن ایام نتوانستم دوره سینمای جوان اهواز را کامل سپری کنم.

این کارگردان سینما عنوان کرد: اما خودم مراوداتی داشتم که همواره در مسیر اهواز ـ تهران تردد می‌کردم. سال 1368 یک فیلم کوتاه 16 میلی‌متری به‌نام «نان‌آور» در مرکز گسترش سینمای تجربی کار کردم؛ تجربه تدوین فیلم‌های 8 میلی‌متری هم داشتم ولی فیلم «نان‌آور» اولین کار جدی‌ام بود که متاسفانه با مشکلاتی روبرو شد. باند صدای فیلم گم شد و کار چندسالی عقب افتاد و در نهایت سال 1378 آماده شد. در این فاصله سال 1373 دوباره عزم‌ خودم را جزم کردم تا یک کار بومی بسازم؛ با بچه‌های خوزستان فیلمی به اسم «جنایت موجه» تولید کردیم. این فیلم که درباره مسائل بومی خوزستان بود، سکوی پرتاب من به فیلمسازی حرفه‌ای در تهران شد.

خوشبخت به تشریح اتفاقات فیلم «جنایت موجه» پرداخت و ادامه داد: فیلم جنایت موجه پیرامون موضوع قتل‌های ناموسی بود و در جشنواره‌های مختلفی جایزه گرفت و دیده شد. این فیلم باعث شد من دوباره یک فیلم کوتاه 35 تولید کنم که متعلق به مرکز گسترش بود و توقیف شد. معتقدم سینمای کوتاه می‌تواند بر روند سینمای بلند تاثیر بگذارد چراکه این اتفاق برای من رقم خورد. زمانی آقای خسرو سینایی فیلمم را در یک جشنواره دیده بود، من را دعوت کرد و دیداری کردیم و باب آشنایی با او برای من باز شد. او با نگاهی به فیلم «جنایت موجه»، فیلم«عروس آتش» را ساخت. خسرو سینایی واقعاً شخصیت بزرگی داشت در مقدمه کتاب فیلم‌ خود نیز اشاره کرد که جرقه‌ اولیه «عروس آتش» از فیلم «جنایت موجه» زده شده است.

او در پاسخ به اینکه آیا کارگردانان فیلم کوتاه را می‌توان با فیلمسازان بلند مقایسه کرد، گفت: فیلم کوتاه دو کاربرد دارد؛ یک کاربرد همان بعُد آموزشی است یعنی فیلمسازی را با هزینه کم‌تر با فضای کوچکتر تجربه می‌کنیم و این باعث می‌شود فیلمساز جوان تجاربی کسب کند و رزومه‌ای داشته باشد تا وارد فیلم بلند شود؛ این یک نگاه به فیلم کوتاه است که آن را پلکان می‌داند. نگاه دیگری وجود دارد که فیلمسازی کوتاه را به‌عنوان یک حرفه دنبال می‌کند. آدم‌های زیادی وجود دارند که با وجود تجارب زیاد و اینکه شاید 60 سال از سن آن‌ها می‌گذرد اما همچنان فیلم کوتاه می‌سازند و به شکل حرفه‌ای کار می‌کنند.

کارگردان «گل‌های باوارده» تصریح کرد: اینکه الزاماً هر کسی فیلم کوتاه می‌سازد باید روزگاری فیلم بلند بسازد، درست نیست. عده‌ای فضای فیلم بلند را دوست ندارند و مسیر فیلم کوتاه را ادامه می‌دهند و اشکالی ندارد چراکه بسیاری از موضوعات وجود دارند که پرداختن به آن در فیلم کوتاه نتیجه موفق‌تری خواهد داشت.

خوشبخت با اشاره اینکه ورود فیلمسازان کوتاه به سینمای بلند تجربه موفقی بوده است، گفت:فیلمسازان فیلم کوتاه به ویژه کارگردانان انجمن سینمای جوانان ایران در سینمای بلند همیشه موفق بوده‌اند؛ چراکه انجمن گستره وسیعی دارد و ارتباط آن با سینمای حرفه‌ای زیاد است. استادان انجمن افرادی حرفه‌ای هستند لذا ارتباط این بچه‌های جوان با آدم‌های حرفه‌ای خیلی کمک کننده خواهد بود که فیلمسازان خوبی تربیت شوند. ما در عرصه سینمای بلند افراد زیادی را داریم که با وجود تحصیلات مرتبط، در دوره‌های سینمای جوان شرکت داشته‌اند. شهرام مکری، سعید روستایی و خیلی‌های دیگر وجود دارند که با وجود اینکه دانشگاه هم رفته‌اند اما از فیلم کوتاه وارد سینمای بلند شده‌اند.

او به تفاوت‌های دوره‌های فیلمسازی در استان‌ها و مرکز پرداخت و با بیان اینکه این شرایط خیلی متفاوت است، افزود: در شهرستان‌ها سطح آموزش پایین‌تر است و معمولا مدرسان بهتر در تهران ساکن هستند. سال گذشته یک اقدام خوب صورت گرفت و گروه‌ها به اردوهای آموزشی اعزام می‌شدند؛ این اقدام خیلی خوبی بوده است.

باید این دوره‌های فشرده آموزشی را با حضور افراد حرفه‌ای برگزار کنند تا هنرجویان با روش‌های فیلمسازان حرفه‌ای آشنا شوند.

این کارگردان گفت: اتفاق دیگری که در شهرستان‌ها وجود دارد عدم پیگیری بچه‌های فیلمساز جوان است؛ سال گذشته ما در آبادان فیلم «پالایشگاه» را کار کردیم. تیم ما سه‌ماه و نیم در آبادان بود. همچنین سال 1398 یک ماه به دلیل ساخت فیلم «آبادان یازده 60» در آبادان بودیم اما با وجود اینکه شخصاً اعلام کرده بودم بچه‌ها می‌توانند کنار ما در پروژه تجربه‌اندوزی کنند اما حتی یک‌بار بچه‌های اهواز و آبادان حضور پیدا نکردند. این درحالی است زمانی که ما جوان بودیم، برای تجربه کردن پشت صحنه فیلم‌های سینمایی تلاش زیادی می‌کردیم و قدر این فرصت‌ها را می‌دانستیم.

رسانه سینمای خانگی- قاچاق فیلم تا کی ادامه دارد؟

با عرضه نسخه باکیفیت فیلم‌های «بی‌رویا» و «ارادتمند، نازنین، بهاره، تینا» در شبکه‌های اجتماعی، تعداد فیلم‌های شاخص قاچاق‌شده در فضای مجازی در یک سال گذشته به عدد ۶ رسید.

به گزارش سینمای خانگی از مهر؛ همین الان هم اگر عنوان «قاچاق فیلم» را در موتورهای جستجوگر سرچ کنید، با تصاویری از سی‌دی‌ها و دی‌وی‌دی‌هایی مواجه می‌شوید که زمانی با کشف باندهای بزرگ عرضه غیررسمی فیلم‌های قانونی، ضبط و امحا می‌شد.

قربانیان اصلی این دست شبکه‌های قاچاق محصولات فرهنگی فیلم‌هایی بودند که یا در اوج فروش در گیشه و یا حتی پیش از راهیابی به چرخه اکران عمومی، ناگهان به‌صورت گسترده نسخه‌ای از آن‌ها در اختیار مخاطبان قرار می‌گرفت و طبیعتاً سرمایه‌گذار و تهیه‌کننده فیلم به‌واسطه ضربه به فرآیند فروش فیلم، با ضررهای مالی کلان مواجه می‌شدند. در مقطعی از دهه ۸۰ حتی کار به جایی رسید که گروهی از صاحبان آثار برای فیلم‌های خود مجلس ختم برگزار کردند تا نسبت به نبود نظارت و مقابله با شبکه‌های قاچاق، اعتراض کنند.

این روزها اما کمتر شاهد بلند شدن صدای اعتراض از سوی صاحبان آثاری هستیم که نوبت‌به‌نوبت اسامی فیلم‌های‌شان در کنار عنوان «قاچاق» قرار می‌گیرد و نسخه‌های باکیفیت آن‌ها به پشتوانه گسترش فضای مجازی، در کمترین زمان به دست طیف گسترده‌ای از مخاطبان بالقوه می‌رسد. ماجرا چیست؟

یک بازخوانی؛ آنلاین شو، قاچاق شو!

عرضه غیررسمی نسخه باکیفیت فیلم‌های سینمایی و سریال‌های خانگی آنقدر این روزها رسمیت پیدا کرده که شاید حتی طیف گسترده‌ای از دنبال‌کنندگان و استفاده‌کنندگان از کانال‌های عرضه این محصولات در برخی شبکه‌های اجتماعی، اطلاعی از ماهیت غیرقانونی آن‌ها نداشته باشند. به‌خصوص که با قدرت پیدا کردن پلتفرم‌های عرضه مجازی فیلم‌ها و سریال‌های روز، اینترنت و فضای مجازی تبدیل به یکی از مهمترین بسترها برای دسترسی به محصولات قانونی هم شده است.

سال ۹۸ بود که خبرگزاری مهر در گزارشی به‌بهانه انتشار نسخه غیرقانونی ۵ فیلم رسمی سینمای ایران در فضای مجازی آن هم در کمتر از ۳ ماه، نسبت به «بیدار شدن غول خفته قاچاق» هشدار داد. از آن زمان مهمترین اتفاق، رونق کانال‌های عرضه این محصولات غیرقانونی در شبکه‌های اجتماعی بوده است. کانال‌هایی که حتی درباره عرضه نسخه‌های غیرقانونی خود به مخاطبان‌شان اطلاع می‌دهند و گاه با صدور اطلاعیه‌هایی بابت انتشار با تأخیر نسخه قاچاق برخی فیلم‌ها و سریال‌ها عذرخواهی هم می‌کنند!

در چنین شرایطی نه فقط صاحبان سریال‌های عرضه شده در شبکه خانگی که تهیه‌کنندگان فیلم‌های اکران آنلاین هم عملاً می‌دانند که محصول‌شان همزمان باکیفیت‌های مختلف در کانال‌های مجازی هم عرضه می‌شود و در یک توافق جمعی همه این مساله را پذیرفته‌اند!

از ۶ فیلم قاچاق‌شده چه می‌دانیم؟

جریان قاچاق فیلم‌های رسمی تولید شده در سینمای ایران که مخاطبان در انتظار اکران عمومی آن‌ها هستند اما داستانی متفاوت از جریان عرضه موازی فیلم‌های رسمی فضای مجازی در شبکه‌های اجتماعی دارد. جریانی که همچنان عنوان قاچاق برای آن به کار می‌رود و فیلم‌های قربانی هم از طرق مختلف گرفتار آن می‌شوند. از اسفندماه سال گذشته تا به امروز و در حدود ۶ ماه، ۶ فیلم شاخص سینمای ایران به همین صورت در اختیار مخاطبان قرار گرفته و شدت گرفتن این جریان در روزهای اخیر، زنگ هشداری جدی را به صدا درآورده است.

کارگردان برادران لیلا؛ لطفاً قاچاق ببینید!

فیلم سینمایی «برادران لیلا» ساخته جنجالی سعید روستایی را می‌توان اولین فیلم در شکل‌گیری این جریان تازه دانست. فیلمی که پس از رونمایی و حضور عوامل آن در جشنواره کن، سازمان سینمایی در اطلاعیه‌ای رسمی اکران آن را در ایران منتفی دانسته بود و همزمان تهیه‌کننده آن یعنی جواد نوروزبیگی هم از پیگیری قضائی عوامل فیلم خبر داد.

فیلم سعید روستایی که عملاً راهی برای ورود به چرخه اکران نداشت و صدور مجوز اکران عمومی آن منوط به اعمال اصلاحات و حذف برخی سکانس‌های جنجالی بود، به‌واسطه واگذاری حقوق پخش به یکی از پلتفرم‌های بین‌المللی، بلافاصله پس از عرضه آنلاین در خارج از کشور، به‌صورت گسترده در اختیار مخاطبان ایرانی هم قرار گرفت.

نکته جالب استقبال عوامل فیلم به‌خصوص سعید روستایی از این اتفاق بود که به‌صورت ضمنی حتی علاقه‌مندان به سینمای خود را دعوت به تماشای نسخه غیرقانونی فیلم خود کرد! تهیه‌کننده فیلم هرچند همچنان در تلاش بود تا به‌واسطه جو رسانه‌ای ناشی از عرضه نسخه غیرقانونی فیلمش، مدیران سینمایی را مجاب به صدور مجوز برای اکران رسمی فیلم کند، اما اینگونه نشد.

جنگ‌جهانی سوم؛ قربانی تأخیر

آنچه جواد نوروزبیگی برای «برادران لیلا» به‌دنبالش بود، کمی بیش از یک ماه بعد برای فیلم هومن سیدی رقم خورد. فیلمی که نه فقط از نظر محتوا و ممیزی مشکلی برای ورود به چرخه اکران نداشت که حتی از سوی بنیاد سینمایی فارابی به‌عنوان نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار معرفی شده بود.

«جنگ جهانی سوم» که برمبنای قوانین اسکار، ناگزیر از اکران در کشور مبدأ بود، در سال ۱۴۰۱ تن به یک هفته اکران محدود در یک سالن کوچک در سینما مگامال تهران داد، اما به‌طرز عجیبی، به‌رغم عطش بالایی که در میان مخاطبان و رسانه‌ها برای رونمایی فیلم بود، عواملش حاضر به اکران گسترده آن نشدند!

این فیلم که اولین محصول رسمی یکی از پلتفرم‌های خانگی در سینمای ایران هم محسوب می‌شود، بعد از ناکامی در صعود به فهرست نهایی بخش بین‌الملل اسکار، در نوبت اکران عمومی قرار گرفت و هر بار به بهانه‌ای اکران آن به تعویق افتاد تا اینکه بالاخره نسخه باکیفیت آن در فضای مجازی منتشر شد. نسخه‌ای که گویی از فرآیند ارائه فیلم به یکی از جشنواره‌های خارجی به بیرون درز کرده بود و امکان جلوگیری از نشر گسترده آن دیگر وجود نداشت.

«جنگ جهانی سوم» با تصمیم سازمان سینمایی و درخواست عوامل در حداقل زمان به اکران عمومی درآمد اما دیگر کار از کار گذشته بود و فیلم با گیشه‌ای بسیار ضعیف، پرونده خود در اکران را بست.

خط فرضی؛ قاچاق فیلمی که کسی منتظرش نبود!

یکی از عجیب‌ترین موارد در جریان قاچاق فیلم‌های سینمای ایران ماجرای ورود ناگهانی اولین فیلم فرنوش صمدی به کانال‌های مجازی بود. فیلم «خط فرضی» که در سال ۹۸ ساخته شده بود و بازخوردهای چندان ویژه‌ای را هم در بازه رونمایی در جشنواره فیلم فجر تجربه نکرده بود اما به‌واسطه حضور بازیگرانی همچون سحر دولتشاهی و پژمان جمشیدی، امیدهایی به اکران عمومی داشت.

صمدی پیش‌تر درباره برنامه‌ریزی برای اکران فیلم خود به خبرگزاری مهر گفته بود: «قرار بود این اثر سینمایی در دی‌ماه سال ۱۴۰۱ در سینماهای کشور اکران شود اما به دلیل شرایط موجود و عدم استقبال مخاطب از سینما تصمیم گرفته شد تا اکران فیلم در زمان دیگری صورت گیرد.» همین تصمیم به تأخیر در اکران این فیلم هم کار دست عواملش داد!

تهیه‌کننده «خط فرضی» علی مصفا است که بلافاصله پس از عرضه نسخه غیرقانونی فیلم در فضای مجازی در اردیبهشت ماه امسال، از طریق شورای اکران تلاش کرد تا زودتر فیلم را روانه پرده سینماها کند، حتی شورا سرگروه و تاریخ اکران فیلم را هم مشخص کرد، اما این اتفاق رخ نداد تا «خط فرضی» هم قربانی تأخیر عوامل در اکران عمومی فیلم شود. فیلمی که احتمالاً تعدد حضورش در رویدادهای بین‌المللی بی‌تأثیر در لو رفتن نسخه باکیفیت آن نداشته است.

تفریق؛ راه دیگری هم بود؟

فیلم سینمایی «تفریق» یکی از فیلم‌هایی بود که سال گذشته در میان پنج گزینه نهایی بنیاد سینمایی فارابی برای نمایندگی سینمای ایران در مراسم اسکار قرار گرفته بود و اگر سلیقه نهایی هیأت انتخاب به سمت فیلم هومن سیدی گرایش پیدا نمی‌کرد، فیلم مانی حقیقی راهی آکادمی می‌شد. این یعنی فیلم «تفریق» مشکلی از منظر محتوا و ساختار برای دریافت مجوز نداشته و همان‌طور که پروانه ساخت آن صادر شده بود، می‌توانست متقاضی پروانه نمایش هم باشد و به‌صورت رسمی وارد چرخه اکران عمومی شود.

مانی حقیقی در مقام نویسنده و کارگردان و ترانه علیدوستی در مقام بازیگر نقش اصلی، فیلم «تفریق» را گام‌به‌گام از فرآیند عرضه رسمی دور کردند.

تهیه‌کننده «تفریق» مجید مطلبی است که پیش‌تر با تهیه‌کنندگی فیلم‌هایی چون «هت‌تریک»، «لتیان» و «سرخ‌پوست» در سینما و سریال «آکتور» در شبکه خانگی کار کرده بود و بعد از آنها روی «تفریق» سرمایه‌گذاری کرد. فیلمی که مشخص نیست از واگذاری حق پخش آن به یک پلتفرم خارجی چقدر برای این تهیه‌کننده عایدی داشته و آیا اکرا ن عمومی فیلم در ایران می‌توانست فروش بهتری برایش به همراه داشته باشد؟

بی رؤیا؛ ناامید از اکران عمومی

فیلم سینمایی «بی‌رویا» ساخته آرین وزیردفتری از فیلم‌اولی‌های جشنواره فیلم فجر دو سال پیش بود. فیلمی که تهیه‌کنندگی آن را هومن سیدی و سعید سعدی برعهده داشتند و روایت آن از آشفتگی مرز میان واقعیت و خیال، مخاطب را با تجربه سینمایی متفاوتی مواجه می‌کرد.

تنها چند روز بعد از «تفریق»، نسخه‌ای از فیلم «بی‌رویا» هم باکیفیت بالا در فضای مجازی منتشر شد. فیلمی که بازهم بیشترین احتمال درباره دلیل و مسیر لو رفتن آن، متوجه جشنواره‌های خارجی است. ارسال برخط فیلم‌های سینمایی به جشنواره‌های جهانی، به‌رغم تمام ملاحظات امنیتی و حفاظتی، آن‌ها را در معرض قاچاق قرار می‌دهد و این داستانی است که این بار برای «بی‌رویا» اتفاق افتاد.

نکته مهم درباره این فیلم، عقب‌نشینی زودتر عوامل آن از ورودش به چرخه اکران عمومی و واگذاری امتیاز پخش آنلاین آن به یکی از پلتفرم‌های داخلی بود. یعنی «بی‌رویا» به رغم حضور بازیگرانی چون طناز طباطبایی و صابر ابر از نگاه عواملش، شانس چندان بالایی برای توفیق در گیشه نداشت و به همین دلیل قرارداد عرضه آنلاین آن بسته شده بود، اما تأخیر در این عرضه، باعث شد نسخه غیرقانونی زودتر از نسخه قانونی به دست مخاطبان برسد.

ارادتمند، نازنین، بهاره و تینا؛ سرانجام یک کشمکش داخلی!

تنها چند ساعت بعد از «بی‌رویا»، انتشار گسترده نسخه با کیفیت «ارادتمند، نازنین، بهاره و تینا» این شائبه را تقویت کرد که جریان عرضه فیلم‌ها شاید لایه‌های پیچیده‌تری داشته باشد و ارتباطی با فعالیت گروه‌های سودجو در بازار قاچاق فیلم و سریال ندارد!

فیلم «ارادتمند، نازنین، بهاره و تینا» البته به‌عنوان آخرین ساخته عبدالرضا کاهانی، مدت‌هاست برای عرضه رسمی و ورود به چرخه اکران با چالش‌هایی مواجه بوده است و بخشی از این چالش و کشمکش هم میان کاهانی و سعید خانی به عنوان تهیه‌کننده فیلم بوده است.

کاهانی در چند نوبت قصد داشت در اقدامی به‌ظاهر اعتراضی، این فیلم را در فضای مجازی منتشر کند اما تهیه‌کننده در برابر آن مقاومت می‌کرد و حالا مشخص نیست آیا اتفاقی که رخ داده، با عاملیت این کارگردان بوده است یا اتفاق دیگری منجر به انتشار این فیلم شده است.

پیگیری خبرنگار مهر برای گفتگو با سعید خانی یکی از تهیه‌کنندگان فیلم هم تاکنون بی‌نتیجه بوده است.

نتیجه پیگیری‌ها چه خواهد بود؟

درباره اینکه آیا زنجیره انتشار نسخه باکیفیت فیلم‌ها در فضای مجازی در چه نقطه از هم گسسته خواهد شد، هنوز زود است و باید منتظر اتفاقات پیش رو در این زمینه باشیم. به‌خصوص که کم نیستند فیلم‌هایی که احتمالاً با چالش‌هایی در فرآیند دریافت پروانه نمایش و ورود رسمی به چرخه اکران مواجهند و دور از انتظار نیست که با چنین تصمیمی بخواهند، سازمان سینمایی به عنوان متولی اصلی نظارت بر فرآیند عرضه فیلم‌های سینمایی را با چالش مواجه کنند.

«با بررسی‌های مقدماتی صورت گرفته، مشخص شد که با توجه به رعایت دقیق مراقبت‌های حفاظتی از جمله استفاده از دی‌سی‌پی برای بازبینی فیلم‌ها، انتشار آثار خارج از سازمان‌های دولتی و احتمالاً از دفاتر فیلم‌ها یا جشنواره‌های خارجی صورت گرفته است. به همین دلیل مراتب برای بررسی فنی به قوه قضائیه و پلیس فتای فراجا برای شناسایی منشأ نشر فیلم، منعکس شد.» شب گذشته جعفر انصاری‌فر در مقام دبیر ستاد صیانت از آثار سینمایی، در اظهارنظری رسمی از دستور رئیس سازمان سینمایی برای بررسی فوری موضوع انتشار قاچاق فیلم‌ها خبر داد و ضمن آن به ارائه این توضیح از پیگیری‌های مقدماتی پرداخت.

این مقام سازمان سینمایی، احتمال سازمان‌یافته بودن انتشار غیرقانونی فیلم‌ها را هم منتفی ندانسته است.

رسانه سینمای خانگی- آیا قاچاق فیلم، هدفمند است؟

پس از قاچاق پیاپی چند فیلم سینمایی اکران نشده، دستور فوری از سوی رییس سازمان سینمایی برای بررسی این موضوع صادر و ابن احتمال مطرح شده که انتشار غیرقانونی فیلم‌ها سازمان یافته باشد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در ماه‌های گذشته دو فیلم‌ سینمایی «برادران لیلا» ساخته سعید روستایی و «جنگ جهانی سوم» به کارگردانی هومن سیدی به صورت قاچاق پخش شده بودند و در چند روز قبل هم فیلم‌های «تفریق» مانی حقیقی و بعد «بی‌رویا» با کیفیتی خوب در فضای مجازی منتشر شدند. 

در تازه‌ترین مورد قاچاق فیلم، تهیه‌کننده «بی‌رویا» (سعید سعدی) اعلام کرد که قرار بوده این فیلم از طریق پلتفرم فیلیمو به صورت آنلاین اکران شود ولی قرارداد فیلم از دو ماه قبل معطل مانده است. پیگیری ایسنا از این پلتفرم حاکی از آن است که تا چند روز آینده این فیلم که مشکلی هم برای نمایش نداشت، اکران آنلاین خواهد شد.

در این میان سکوت مسئولان سازمان سینمایی و نیز ستاد صیانت و مبارزه با انتشار و عرضه غیرمجاز آثار سینمایی قابل تأمل بود که در نهایت طبق اعلام اداره کل روابط عمومی سازمان سینمایی، جعفر انصاری‌فر – دبیر این ستاد- با اشاره به انتشار قاچاق فیلم‌های سینمایی« تفریق» و «بی رویا» گفت: بعد از وصول خبر انتشار غیرقانونی فیلم‌های «تفریق» و «بی رویا» در فضای مجازی با دستور ریاست محترم سازمان موضوع در دستور کار ستاد صیانت قرار گرفت. 

وی ادامه داد: با بررسی‌های مقدماتی صورت گرفته، مشخص شد که با توجه به رعایت دقیق مراقبت‌های حفاظتی از جمله استفاده از دی سی پی برای بازبینی فیلم‌ها، انتشار آثار خارج از سازمان‌های دولتی و احتمالا از دفاتر فیلم‌ها یا جشنواره‌های خارجی صورت گرفته است. به همین دلیل مراتب برای بررسی فنی به قوه قضائیه و پلیس فتای فراجا برای شناسایی منشاء نشر فیلم، منعکس شد.

به گفته وی، با توجه به حاشیه‌های موجود درباره قاچاق فیلم‌ها، احتمال سازمان یافتگی انتشار غیرقانونی فیلم‌های مذکور وجود دارد به گونه‌ای که نسخه‌های منتشر شده ، دارای کیفیت اصلی و بدون تایتل و نشانه گذاری بازبینی هستند.  

دبیر ستاد صیانت از آثار سازمان سینمایی اضافه کرد: شائبه‌هایی در مورد رعایت امانت داری و حفظ حقوق اثر توسط پخش‌کننده بین‌المللی فیلم‌ها نیز وجود دارد که امیدواریم در سیر تحقیقات فنی مراجع ذی‌صلاح موضوع کاملا مشخص شود. 

وی خاطرنشان کرد: به هر حال با تاکید مقام عالی وزارت و ریاست سازمان سینمای مبنی بر حفاظت از حقوق فیلمسازان و مصمم بودن این ستاد و نهادهای نظارتی برای تحقق این خواسته، پیگیری‌ها تا کشف عامل یا عاملان متخلف پخش فیلم‌ها به صورت قاچاق که برای اهداف شخصی یا جریانی اقدام به این کار کرده‌اند، ادامه خواهد یافت.

رسانه سینمای خانگی- سعید روستایی زندانی می‌شود؟

سعید روستایی به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از برنا، در متن حکم او آمده است: شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران سعید روستائی کارگردان فیلم «برادران لیلا» را به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم کرد، که یک بیستم آن قابل اجرا و مابقی به مدت ۵ سال تعلیق شده است، مستند این حکم، ساخت و پخش فیلم «برادران لیلا» در جشنواره کن بوده است.

همچنین در این حکم و به عنوان تعلیق مراقبتی، آقای روستائی در ایام تعلیق موظف به ۱. خودداری از فعالیت‌های مرتبط با جرم ارتکابی یا استفاده از وسائل موثر در آن در ایام تعلیق ۲. خودداری از ارتباط و معاشرت با اشخاص فعال در عرصه فیلمسازی در ایام تعلیق ۳. گذراندن دوره فیلمسازی با حفظ منافع ملی و اخلاقی در دانشکده صدا و سیما قم به میزان ۲۴ ساعت در ایام تعلیق شده است.

رسانه سینمای خانگی – محکومیت سعید روستایی به زندان

️سعید روستایی کارگردان سینما به ۶ ماه حبس محکوم شد
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی از کانال شرق؛ خودداری از ارتباط و معاشرت، گذراندن دروه فیلمسازی در دانشکده صدا و سیمای قم بخشی دیگر از محکومیت اوست
سعید روستایی به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد.
در متن حکم او که به صورت اختصاصی در اختیار اعتمادآنلاین قرار گرفته آمده است: شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران سعید روستائی کارگردان فیلم برادران لیلا را به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم کرد، که یک بیستم آن قابل اجرا و مابقی به مدت ۵ سال تعلیق شده است، مستند این حکم، ساخت و پخش فیلم برادران لیلا در جشنواره کن بوده است.
همچنین در این حکم و به عنوان تعلیق مراقبتی، آقای روستائی در ایام تعلیق موظف به ۱. خودداری از فعالیت‌های مرتبط با جرم ارتکابی یا استفاده از وسائل موثر در آن در ایام تعلیق ۲. خودداری از ارتباط و معاشرت با اشخاص فعال در عرصه فیلمسازی در ایام تعلیق ۳. گذراندن دوره فیلمسازی با حفظ منافع ملی و اخلاقی در دانشکده صدا و سیما قم به میزان ۲۴ ساعت در ایام تعلیق شده است.


@sharghdaily

رسانه سینمای خانگی- کدام فیلمسازان ایرانی به ملبورن خواهند رفت؟

هفتاد و یکمین جشنواره فیلم ملبورن در کشور استرالیا میزبان نمایش چند فیلم از سینماگران ایرانی خواهد بود.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، هفتاد و یکمین جشنواره فیلم ملبورن از ۳ تا ۲۰ آگوست (از ۱۲ تا ۲۹ مرداد) در استرالیا برگزار و فیلم های هشت سینماگر ایرانی در این رویداد به نمایش در می آیند.

فیلم سینمایی «شیدا» ساخته نورا کیاسری و محصول استرالیا به عنوان فیلم افتتاحیه حضور دارد و دیگر فیلم های فیلمسازان ایرانی شامل «خرس نیست» ساخته جعفر پناهی، «تفریق» ساخته مانی حقیقی، «فرمونت» ساخته بابک جلالی و محصول آمریکا، «آیه های زمینی» ساخته علی عسگری و علیرضا خاتمی، «۴۸ ساعت» ساخته آزاده موسوی و «مست دل» ساخته مریم تفکری و محصول انگلستان و ایران می‌شود.

سال گذشته فیلم سینمایی «برادران لیلا» ساخته سعید روستایی، «جاده خاکی» به کارگردانی پناه پناهی، مستند «من سعی می‌کنم فراموش کنم» به کارگردانی پگاه آهنگرانی، «مجموعا» از محمدرضا فرزاد، «نظربازی» ساخته مریم تفکری و «وقت چیغ انار» ساخته گراناز موسوی در این رویداد سینمایی به روی پرده رفتند.

رسانه سینمای خانگی- نبض گیشه روی سانس کمدی می‌زند

در سال جاری، تنها ۴ فیلم کمدی به روی پرده رفت و ۱۲ فیلم دیگر در گونه‌های اجتماعی و کودک بودند. با این حال به‌مانند سال‌های گذشته نبض گیشه در اختیار کمدی است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، در شرایطی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت کنونی در حوزه سینما، یکی از پرکارترین فعالیت‌های ادوار اخیر این وزارتخانه را رقم زده است اما جریانی بدون پشتوانه فکری و منطقی عنوان کرده‌ که سینمای در سال جاری، در اختیار کمدی قرار گرفته و فیلم‌های فسیل و شهر هرت، آثاری هستند که فروش دارند و مابقی آثار، تاثیر چندانی در راندمان فروش سینما و کلیت اقتصاد آن ندارند.

این ادعا، به اندازه‌ای عجیب است که نشان می‌دهد مطرح‌کنندگان چنین ادعایی، حتی یک نگاه ظاهری هم به کنداکتور اکران امسال نداشته‌اند. طی ۳ ماه ابتدایی امسال، از میان ۱۶ فیلم جدیدی که به روی پرده رفتند، تنها ۴ فیلم کمدی حضور داشته که همین اتفاق، همواره به محلی برای اعتراض به شورای صنفی نمایش تبدیل شده است. منتقدان به این انتخاب‌ها عنوان کرده‌اند که برای مناسبت‌هایی چون نوروز، فطر و آغاز تعطیلات تابستانه، باید به مانند سالیان گذشته، نمایندگان بیشتری از سینمای کمدی حضور داشته باشند و نه‌اینکه تنها ۲۵درصدی از ناوگان آثار، مربوط به فیلم‌های کمدی باشد.

اگرچه سازمان سینمایی، گرایش بیشتری به سینمای اجتماعی دارد اما توانسته با انتخاب‌هایی هوشمندانه در حوزه انتخاب آثار موفق کمدی، نبض گیشه را در دست گرفته و راندمان بالایی را طی ۳ ماه اخیر امسال به ثبت برساند.فارغ از این ادعای عجیب، سینمای کشور برای همین امسال، فیلم‌هایی با ساختار خوب را به نمایش گذاشته که ازجمله این فیلم‌ها می‌شود به جنگ جهانی سوم، دسته دختران، نگهبان شب، مصلحت، سه کام حبس، کت چرمی، عروسی مردم و تصور اشاره کرد که می‌تواند حق انتخاب را برای مشکل‌پسندان حوزه سینما فراهم آورد. بنابراین اولا، برای سال جاری، فیلم‌های کمدی چندانی نمایش نداشتند و ثانیا؛ حداقل نیمی از آثار اکران‌شده امسال، فیلم‌های اجتماعی با ساختار قابل‌دفاع هستند که می‌تواند برگ برنده خوبی برای عملکرد شورای صنفی نمایش، سازمان سینمایی و وزارت ارشاد در این حوزه باشد.

در مورد گیشه ۱۶ فیلمی که امسال نمایش داده شدند، ۲۰۹ میلیارد آن در اختیار سینمای کمدی و ۶۳ میلیارد نیز به سینمای اجتماعی و کودک تعلق دارد. اگر بخواهیم این آمار را کامل‌تر کرده و فیلم‌های کمدی سال گذشته که در سینمای امسال نیز نمایش داشتند را نیز مورد بررسی قرار دهیم متوجه می‌شویم که از مجموع گیشه امسال، ۲۲۵ میلیارد در اختیار آثار کمدی و ۷۵ میلیارد نیز در اختیار سینمای اجتماعی و کودک است. البته در این آمار باید به این نکته مهم اشاره داشته باشیم که سرفصل‌های زمانی خوب نظیر عید نوروز، عید فطر و آغاز تعطیلات تابستانی، زمینه را برای استقبال بیشتر از آثار کمدی فراهم آورده است.

البته این گزاره برای تمام کسانی که حتی آشنایی حداقلی با گیشه دارند، مبرهن است که همواره فیلم‌های کمدی، فروش به‌مراتب بیشتری نسبت به دیگر گونه‌های سینمایی دارند. در گیشه جهانی نیز وضع به همین منوال است و این رویکرد، موردی نیست که تنها در انحصار سینمای ایران باشد. نیاز مردم به شادی و تماشای فیلم‌های کمدی، در هر دوره‌ای وجود داشته و حتی آثار کارگردانان شاخصی چون داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی، اصغر فرهادی، سعید روستایی و . . . نیز در جدول فروش، پائین‌تر از آثار کمدی قرار می‌گیرند.

برای مشخص شدن این رویه ثابت، نگاهی به گیشه ۲ دهه اخیر سینمای ایران داشته‌ایم که این آمار نیز نشان می‌دهد که از مجموع ۱۰۰ فیلم پرفروش و پرمخاطب ۲ دهه اخیر سینمای ایران، ۶۷ درصد از این تعداد، آثار کمدی بوده‌اند.

حال اگر بخواهیم این آمار را به تفکیک مورد بررسی قرار دهیم، به موارد زیر می‌رسیم:

سال ۸۲: توکیو بدون توقف، عروس خوش‌قدم، دنیا، دختر ایرونی

سال ۸۳: کما، مارمولک، خوابگاه دختران، مهمان مامان

سال ۸۴: شارلاتان، شاخه گلی برای عروس، مجردها، مکس

سال ۸۵: آتش‌بس، زیر درخت هلو، شام عروسی

سال ۸۶: اخراجی‌ها، توفیق اجباری، کلاهی برای باران، کلاغ‌پر

سال ۸۷: چارچنگولی، دایره زنگی، زن‌ها فرشته‌اند، همیشه پای یک زن در میان است

سال ۸۸: اخراجی‌ها ۲، خروس جنگی، زندگی شیرینی، پسر تهرونی

سال ۸۹: لطفا مزاحم نشوید

سال ۹۰: اخراجی‌ها ۳، ورود آقایان ممنوع، شیش‌وبش، زنان ونوسی، مردان مریخی

سال ۹۱: کلاه قرمزی و بچه ننه، خوابم میاد، گشت ارشاد

سال ۹۲: رسوایی، تهران ۱۵۰۰، جابه‌جا

سال ۹۳: شهر موش‌ها، طبقه حساس، آتش‌بس ۲، معراجی‌ها، رد کارپت

سال ۹۴: نهنگ عنبر، ایران برگر، در مدت معلوم

سال ۹۵: من سالوادور نیستم، ۵۰ کیلو آلبالو، بارکد

سال ۹۶: نهنگ عنبر ۲، آینه بغل، گشت ۲، اکسیدان، خوب، بد، جلف

سال ۹۷: هزارپا، تگزاس، مصادره

سال ۹۸: مطرب، تگزاس ۲، رحمان ۱۴۰۰

سال ۹۹: خوب، بد، جلف ۲، آقای سانسور، زن‌ها فرشته‌اند

سال ۱۴۰۰: دینامیت، گشت ۳

سال ۱۴۰۱: انفرادی، بخارست، سگ‌بند

همان‌گونه که مشاهده می‌شود ۶۷ فیلم از میان ۱۰۰ فیلم پرفروش و پرمخاطب ۲۰ سال اخیر سینمای ایران را کمدی‌ها تشکیل می‌دهند. این آمار اگر ۱۰ فیلم پرمخاطب هر سال را در نظر بگیریم، به بالای ۷۰ درصد نیز می‌رسد. هم‌چنین طی ۲ سال از این ۲۰ سال، هر ۵ فیلم پرفروش سال، آثار کمدی بوده‌اند.

برای ۷ سال نیز ۴ فیلم از میان ۵ فیلم از آثار کمدی بوده است. طی ۹ سال هم ۳ فیلم از ۵ فیلم، کمدی بوده‌اند. برای سال ۱۴۰۰ که سینما به‌دلیل کرونا، اکران چندانی نداشت، ۲ فیلم کمدی، پرفروش شد و برای سال ۸۹ نیز تنها ۱ فیلم پرفروش، در جمع ۵ فیلم برتر قرار گرفته است.

بنابراین این یک علاقمندی تاریخی است که همواره فیلم‌های کمدی، نه‌تنها با استقبال قابل‌توجهی از سوی مخاطب مواجه می‌شوند بلکه کمک بزرگی به گیشه سینما و فرآیند صنعتی‌شدن سینمای ملی کرده‌اند. در چنین شرایطی و درحالی‌که کشور نیاز به تزریق نشاط و شادی دارد این انتظار وجود داشته که فیلم‌های کمدی بیشتری نمایش داده شود که متاسفانه تنها ۴ فیلم کمدی برای سال جاری به روی پرده رفت که از این تعداد، تنها ۲ کمدی موفق به جذب مخاطب حداکثری شده است: فسیل که از ابتدای امسال روی پرده است و شهر هرت که اکنون ۲ هفته است که به نمایش درآمده.

اینکه مدیران سینمایی، با نمایش فیلم کمدی، متوجه آن قشر طالب کمدی هستند و حواسشان نیز به گیشه سالانه کشور است، یک بحث است و اینکه با نمایش فیلم‌ در گونه‌های دیگری چون کودک، اجتماعی و . . . نیازهای سینمایی دیگر دوستداران سینما را پاسخ می‌دهند، یک بحث است که بررسی آمارها نشان می‌دهد که اگرچه سازمان سینمایی، گرایش بیشتری به سینمای اجتماعی دارد اما توانسته با انتخاب‌هایی هوشمندانه در حوزه انتخاب آثار موفق کمدی، نبض گیشه را در دست گرفته و راندمان بالایی را طی ۳ ماه اخیر امسال به ثبت برساند.

حمایت ایتالیایی از «برادران لیلا» و چرایی آن

جوزپه پرونی سفیر ایتالیا در تهران با انتشار پستی در توئیتر درباره پخش فیلم برادران لیلا در حیاط سفارت رم در تهران با تشکر از دست اندرکاران، این فیلم را فیلمی درباره «تباهی و زندگی» توصیف کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از فارس، یکی ـ دو روز پیش بود که سفیر ایتالیا در تهران با انتشار مطلبی در صفحه شخصی‌اش از پخش فیلم سیاه و ضدفرهنگی «برادران لیلا» در محل سفارتخانه رم با حضور سعید روستایی کارگردان فیلم خبر داد. 

در ابتدا باید گفت جوزپه پرونی(سفیر ایتالیا در تهران) یا برداشت درستی از فیلم «برداران لیلا» و لایه‌های ضدفرهنگی و سیاه‌نمایانه آن ندارد یا تعمدا در ستایش این فیلم پرحاشیه، ضرب شست دختری به صورت پدر پیرش را «فداکاری بی‌نظیر زنان» عنوان کرده است.

این اقدام و نگاه آقای سفیر، همان نگاهی است که جوایزی همچون اسکار را به فیلم‌هایی از ایران می‌دهد که با روایاتی مشابه از سیاه‌نمایی این مرز و بوم ساخته شده‌اند و اینجاست که به یک خروجی مشترک می‌رسیم؛ تلاش برای دمیدن در خاکستر آتشی که ماه‌ها زندگی مردم را به تعطیلی کشانده بود.

* در حیاط سفارت رم چه گذشت؟

جوزپه پرونی سفیر ایتالیا در تهران با انتشار پستی در توئیتر از پخش فیلم برادران لیلا در حیاط سفارت رم در تهران با تشکر از دست اندرکاران، این فیلم را فیلمی درباره «تباهی و زندگی» توصیف کرد! او در این پست و در توضیح عکسی که به اشتراک گذاشته می‌نویسد: «بسیار خشنودم که در باغ اقامتگاه ایتالیا در تهران میزبان نمایش فیلم «برادران لیلا» بودم. فیلمی شگفت‌انگیز درباره زندگی و تباهی که نمایانگر شجاعت و فداکاری بی‌نظیر زنان است. تشکر ویژه از کارگردان فیلم، سعید روستایی و از گروه بازیگران فوق‌العاده‌اش.»

سوالی که بعد از شنیدن این خبر ذهن مخاطبان را درگیر می‌کند این است که سفارت‌خانه‌ها به دنبال چه چیزی هستند؟ هدف از این میهمانی‌ها چیست؟  آیا این چنین مواردی در شرح وظایف سفارتخانه یا سفیر وجود دارد؟ هرچند این اولین بار نیست که مواردی غیر عرف در عملکرد سفارتخانه‌ها دیده می‌شود برای نمونه دیده شدن سفیر بریتانیا در خیابان ولیعصر در حین اغتشاشات سال گذشته به همین منظور نگاهی می‌اندازیم بر شرح وظایف سفارت‌ها. و در ادامه تلاش خواهیم کرد پیام مستتر در پس اینگونه میهمانی‌ها را برملا کنیم.

وظایف سفارت چیست؟

در پروتکل‌های مرتبط با رویکرد و عملکرد سفارتخانه‌ها آماده است که سفارت دارای چند وظیفه عمده است: رایزنی و حفظ منافع کشور مهمان، مشاوره با دولت خود در مورد فرصت‌های تجاری،سیاسی، اقتصادی و غیره، صدور ویزا و دادن وقت سفارت به متقاضیان سفر به کشور مهمان، واسطه رایزنی و گفتگو میان دولت کشور میزبان و مهمان، رسیدگی به امور متقاضیان در امور مهاجرت و در صورت صلاح دید، دادن اقامت کوتاه مدت و بلند مدت به افراد.

با توجه به شرح فوق، وقتی فیلمی پروانه نمایش برای اکران در داخل کشور را نگرفته در جشنواره‌های معتبر خارجی جز ایجاد جنجال و حواشی، نتوانسته است امتیاز چندان درخوری را از طرف منتقدان کسب کند به کدام دلیل مورد توجه سفارت ایتالیا قرار گرفته است؟ 

به زعم منتقدان یکی از اصلی‌ترین مشکلات فیلم «برادران لیلا» این است که کارگردان به جای تمام شخصیت‌ها حرف می‌زند. در آثار سینمایی به واسطه حضور شخصیت‌ها با مشاغل مختلف باید صداهای متفاوتی شنیده شود اما این فیلم به واسطه اینکه بیشتر به یک «بیانیه سیاسی» شباهت  دارد تا یک «اثر هنری» ما زبان مرتبط با مشاغل مختلف را نمی‌بینیم و کلا یک صدا بر کل فیلم و کاراکترها سایه انداخته است. آن هم صدایی تصنعی، غرض ورز و پر از کنایه و کینه.

* تک صدایی/ استبداد فیلم‌نامه

بی‌شک ادبیات واژگان مورد استفاده یک راننده تاکسی با یک کارگر یا معلم متفاوت است. هر آدمی در هر شغلی که باشد ادبیات خاص خودش را دارد. این ویژگی زبانی را در آثار سینمایی مختلفی شاهد بوده‌ایم. اما در فیلم «برادران لیلا» این ویژگی وجود ندارد، یکی از برادران که نگهبان دستشویی یک مرکز خرید است، با همان ادبیات و دایره واژگانی حرف می‌زند که خواهر کارمندش حرف می‌زند. و این گفتار با گفتار دیگر کاراکترها هم تفاوت چندانی ندارد. دلیل این موضوع، «بیانیه» یا «مقاله» بودن فیلم است. در واقع اثر هنری میدان صداهای مختلف است اما «مقاله/ برادران لیلا» درگیر تک صدایی است. تک صدایی فیلم در تناقضی آشکار با آن‌چیزی است که فیلم خود را داعیه دار آن می‌داند. فیلم در ذات خودش استبدادی است و تمام صداها را به نفع صدای مستبد «مولف» حذف می‌کند.

 از این رو است که‌ «مخاطب» در مقابل « برادران لیلا» منفعل است. یعنی فیلم به گونه‌ای کارگردانی شده که چندان مجالی به ذهنیت مخاطب نمی‌دهد و تماشاگران جر شعارهای گل درشت سیاسی، برداشت خاص دیگری از این شبه‌هنر نمی‌تواند داشته باشد. 

از همین رو است که تمام فیلم با محوریت جملات قصار نوشته شده است: «با کار کردن هیچی درست نمی‌شه، باید کاری کرد». یا آن جمله: «آدم تا بدبختی‌اش از حد نگذرد راه خوش بختی‌اش را پیدا نمی‌کنه» و آن یکی: «بی‌پولی اعتماد به‌نفس آدم‌ها را می‌گیرد و خِنگ نشان‌شان می‌دهد.» یا جملات تصنعی و بی‌ربطی که برادر کوچک که در کل فیلم تکلیف هیچ چیزش روشن نیست به برادر کلاه بردار( پیمان معادی) می‌گوید: «اینکه اگر رفتی زنگ نزن. اگه زنگ زدی بگو همه چی خوبه و …»

 فیلم به گونه‌ای سرهم‌بندی شده تا موضوعاتی چون، زنان، کارگران، تفکر پدرسالار و… را بازنمایی کند و به معنای درست‌تر، متمرکز بر انحطاط خانواده‌ای است که نسبت چندان معناداری با واقعیت جامعه برقرار نمی‌کند. درواقع فیلم واقع‌گرا هم نیست چون نسبتی با عینیت‌های جامعه امروز ندارد. یکی از منتقدان در این باره می‌گوید: «در برادران لیلا اثری از خانواده ایرانی نیست و آنچه این جمع پراکنده نابسامان را خانواده کرده منافع شخصیست. مشکلات اجتماعی جانبدارانه مطرح می‌شود اما سازنده آن را بی‌نتیجه و عقیم می‌گذارد، گویا هیچ راه برون رفتی از مشکلات وجود ندارد.» 

بحث اصلی این گزارش اما تحلیل فیلم«برادران لیلا» نیست، چرا که تاریخ درباره آن قضاوت خواهد کرد، فیلمی که طی ماه‌های اخیر به واسطه سطحی بودنش هر شخصی در هر موقعیتی نمادهای گل‌درشت آن را برجسته کرده و از آن حرف زده است.

چرایی اینکه سفیر کشوری برای فیلمی اینچنین پرحاشیه، نشست برگزار می‌کند پرسش اصلی است؟ رویکردی که هم مشت متصدیان ساخت فیلم «برادران لیلا» را بیشتر از همیشه باز می‌کند و هم نقدهای آشکار این سال‌ها بر عملکرد سفارتخانه‌ها را معنادار می‌کند. 

*هنر سفارتی

به زعم کارشناسان هنر سفارتی را شاید بتوان یکی از استراتژی‌های اصلی و سیاست‌های کُلی اتخاذ شده در دوران جنگ سرد (Cold War) دانست؛ موضوعی که به شدت در طول دهه‌های ۱۹۴۰ تا ۱۹۹۰ میلادی جریان داشت و به نوعی ویژه بلوک شرق (Eastern Bloc) را متاثر از خویش می‌کرد و در این راستا عموم سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی غرب در قالب‌ها و پوشش‌های مختلف هنری و با وجهه دیپلماتیک خود، اقدام به فعالیت و تغییر سبک زندگی و زیر سوال بردن آرمان‌های رایج در بلوک شرق می‌کرد.

حالا در تهران امروز هر هفته مهمانی‌ها و مراسم‌های مختلفی در سفارتخانه‌ها برگزار می‌شود؛ اخباری که گوشه‌ای از ابعاد سرمایه گذاری سفارتخانه‌ها در عرصه فرهنگ و هنر کشور را برملا می‌کند. 

حرف آخر اینکه برگزاری نشست برای فیلم «برادران لیلا» و انتشار پیام رسمی درباره آن از سوی سفیر ایتالیا همان«دم خروسی» است که نشان می‌دهد، دخالت‌های فرهنگی سفارتخانه‌ها، هنر سفارتی، جذب افراد و شبکه‌سازی سفارتخانه‌ها در خدمت نفوذ فرهنگی نه تنها یک توهم توطعه نیست بلکه واقعیتی است که بیشتر از همیشه باید در مرکز توجه نهادهای نظارتی قرار گیرد. 

خروج از نسخه موبایل