رسانه سینمای خانگی- «جنایت بی‌دقت» بازخوانی تاریخی است

شهرام مکری در جلسه نقد فیلمش بیان کرد که «هجوم» درباره زمانه‌ای حرف می‌زند که زمان حال حاضر نیست اما فیلم «جنایت بی‌دقت» یک بازخوانی نسبت به واقعه تاریخی در زمان حال دارد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، پانصد و هفتاد و یکمین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران دوشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱۷ به نمایش فیلم «جنایت بی‌دقت» به کارگردانی شهرام مکری و تهیه‌کنندگی نگار اسکندرفر محصول ۱۳۹۹ اختصاص داشت.

پس از نمایش این فیلم، نشست نقد و بررسی آن با حضور نیما حسنی‌نسب منتقد سینما و شهرام مکری کارگردان فیلم برگزار شد. در ابتدای این نشست از عوامل فیلم که در سالن حضور داشتند، دعوت شد تا روی صحنه حاضر شوند.

نگار اسکندرفر تهیه‌کننده فیلم سینمایی «جنایت بی دقت» گفت: در کارهای تولیدی که در طول این سال‌ها، در حوزه تئاتر و سینما انجام دادم، فیلم «جنایت بی‌دقت» را بیشتر دوست دارم. زیرا هربار که آن را می‌بینم برایم تازگی داشته و چیزهای جدیدی در آن کشف می‌کنم. خیلی خوشحال هستم که سال‌هاست در حال کار با شهرام مکری هستم که معتقدم فیلمساز آینده است. شاید نباید در مقابلش از او تعریف کنم ولی لازم است بگویم که این فیلم را از همه فیلم‌هایی که تا امروز ساخته نیز بیشتر دوست دارم.

بهزاد دورانی مستندساز و بازیگر نیز در ادامه بیان کرد: خیلی خوشحالم که این فیلم را با شهرام مکری کار کرده‌ام. زیرا پیش از این نیز با یکدیگر فیلم «هجوم» را کار کرده بودیم و ارتباط خوبی با هم داشتیم. به نظر می‌رسد که هر چقدر این فیلم را می‌بینیم، چیزهای تازه‌ای در آن کشف می‌کنیم.

مکری هر بار پیشنهاد همکاری می‌دهد، چشم بسته قبول می‌کنم

بابک کریمی بازیگر سینما نیز در ادامه بیان کرد: همگی دوستی داریم که با او شیطنت‌هایی انجام می‌دهیم که با بقیه دنیا نمی‌توانیم آن کارها را بکنیم. این دوست من در محیط سینمایی، شهرام مکری است که هر بار پیشنهاد همکاری می‌دهد، چشم بسته آن را قبول می‌کنم، زیرا می‌دانم قرار است تجربه‌ای کنیم که به هیچ چیز شبیه نیست. حتی تعریف کردن آن دشوار است. اکنون بعد از مدت‌ها که فیلم را دوباره دیدم، یاد روزهایی افتادم که حال همه ما بهتر بود. امیدوارم تجربه دیگری نیز با همدیگر داشته باشیم.

احسان صدیق آهنگساز و نوازنده نیز در ادامه بیان کرد: ساختن موسیقی این فیلم باعث افتخار من بود. شهرام مکری فیلمساز مورد علاقه من است. بنابراین وقتی پیشنهاد کار را داد، چشم بسته قبول کردم. وقتی به اینجا می‌آمدم، می‌دانستم که قرار است برای چهل وسومین بار فیلمی را ببینم که ۲ ساعت است. ولی باز چیزهای جدیدی در آن دیدم.

علیرضا برازنده فیلمبردار، راضیه منصوری بازیگر، سعید نادری بازیگر، معصومه بیگی بازیگر، گلزار فرزانه دستیار کارگردان از دیگر عواملی بودند که در صحبت‌هایی کوتاه، تجربه همکاری در این فیلم را مثبت ارزیابی کردند.

توضیح درباره فرم فیلمسازی فیلم در فیلم از زبان مکری

شهرام مکری در بخش بعدی این نشست، درباره فیلم «جنایت بی‌دقت» و دغدغه‌ای که موجب انتخاب فرم (فیلم در فیلم) این اثر شده است، گفت: اولین فیلم کوتاهی که کار کردم، فیلمی برای پایان‌نامه کلاسم بود. اسم آن را «جذابیت پنهان زمان» گذاشته بودم که آن هم فیلم در فیلم بود. در واقع داستان تدوین‌گری بود که با ادیت سعی می‌کرد، بخش‌هایی از یک فیلم را کم و زیاد کرده تا داستان آن را تغییر دهد. بنابراین باید بگویم که از اولین کار کوتاهی که انجام دادم، این پروسه را دوست داشتم. یعنی ساخت فیلم‌هایی درباره فیلم.

وی افزود: البته آن فیلم فقط یک بار در جشنواره فیلم کوتاه تهران نمایش داده شد. اکنون مشخصا فکر می‌کنم، فیلم‌هایی که کار می‌کنیم، به هر حال باید به این پروسه فیلمسازی اشاره کنند. یعنی اکنون این طور نگاه می‌کنم و اگر به این صورت نباشد، حس می‌کنم مقداری از حوزه علاقه من فاصله دارد. اکنون حوزه علاق‌مندی من به سمتی رفته که هر مدیومی باید در حال اشاره کردن به وضعیت خود مدیوم باشد. حال می‌تواند موسیقی، نقاشی یا سینما باشد. به همین دلیل فکر می‌کنم امروز دغدغه‌های ذهنی‌ام بیشتر شبیه اولین فیلم‌هایی شده که کار می‌کردم.

نیما حسنی نسب در ادامه با اشاره به شکل مواجهه فیلم با مقوله سینما و فیلم گفت: «جنایت بی‌دقت» در شکل کلی، ظاهرا یک فیلم در فیلم است اما شکل بقیه فیلم در فیلم‌های مرسوم نیست. زیرا نسبت آن با سینما، نسبتی چند وجهی است. فکر می‌کنم در سه‌لایه می‌توان درباره آن صحبت کرد. اول بحث فیلم در فیلم است؛ یعنی ما در حال دیدن فیلمی هستیم درباره فیلم دیگری که در سالنی در حال نمایش است و در آن فیلم ۲ مرتبه، عده‌ای تلاش می‌کنند فیلم دیگری را نمایش دهند. خود این موضوع مفهومی پیچیده‌تر از مفهوم عادی فیلم در فیلم‌هاست که مثلا به فیلمی در فیلم یا پشت صحنه فیلمی در فیلم می‌پردازد.

وی بیان کرد: فیلم ۲ سطح دیگر هم دارد که خیلی مهم است. مواجهه فیلم با تاریخ سینما که در ارجاعات مختلف اثر، آن را می‌بینیم و همچنین مواجهه فیلم با مفهوم معماری و لوکیشن. در واقع سالن سینما به عنوان مهمترین لوکیشن اثر که بیشترین زمان فیلم در آن می‌گذرد، معرفی می‌شود. خود این سالن سینما به مفهوم مکان و جایی برای فیلم دیدن و حضور مخاطب و مردمی است که تماشاگر «یک جنایت بی‌دقت» هستند و در نهایت احتمالا قربانی یک جنایت بی‌دقت دیگری می‌شوند که به طور همزمان در واقعیت و بیرون از پرده در حال رخ دادن است. این سه مواجهه، فیلم «جنایت بی‌دقت» را به یک فیلم خیلی ویژه در مفهوم فیلم در فیلم‌ها تبدیل کرده است.

مکری در ادامه توضیح داد: می‌خواهم بعد چهارمی هم به آن اضافه کنم. وقتی در حال نگارش سناریو بودیم، نسیم احمدپور به آن اشاره می‌کرد. شاید به دلیل تجربه تئاتری بود که داشت. ولی من خیلی آن را جدی فرض نمی‌کردم. اما بعد که فیلم را با تماشاگر دیدم، فکر می‌کنم این بعد چهارم هم می‌توانم به آن اضافه کنم و آن وضعیت تماشاگری است که فیلم را می‌بیند. یعنی وقتی در سالنی قرار می‌گیرم که تماشاگر همزمان در حال تماشای فیلم است، برایم بعد تازه‌ای از فیلم شکل می‌گیرد. آن زمان کامنت‌هایی را در فضای مجازی می‌خواندم.

جریان سیال ذهن در فیلم‌های شهرام مکری

حسنی‌نسب نیز گفت: شاید این حلقه‌ها و لوپ‌های تکراری که در فیلم‌های قبلی شهرام مکری به هم می‌رسند، به دلیل ماهیت پلان سکانسی بیشتر این موضوع را می‌رساند اما این‌جا کار سخت‌تر است. بنابراین احتمالا شهرام مکری از چیزهای دیگری هم وام گرفته است. از صداها، تصاویر، ظواهر آدم‌ها و نشانه‌هایی که نه در جریان سیال ذهن به مفهوم ادبی آن، ولی ما را در یک سیالیتی بین زمان‌ها و دوران‌های مختلف می‌برد و در هر کدام از این موارد، قرار است یک چیز مشترکی به صورت موتیف بیاید. یعنی ما همواره و ظاهرا از گذشته، حال تا آینده درگیر و گرفتار این مفهوم‌ها و تکرارها و اشتباهات خواهیم بود. باتوجه به اینکه سینمای ما اصولا در تجربه‌های فرمی و پیچیده‌ای که می‌توان در بحث زمان برای روایت انجام داد، سینمای فقیری است، باید گفت که شاید سطح این موضوع از معدل کل سینمای ایران فراتر برود. ولی می‌دانم که مکری در این مسایل بوده و دغدغه آن را دارد.

وی در ادامه عنوان کرد: به عنوان مثال می‌توان به همین مفهوم تاریخی و ماجرای سینما رکس آبادان که ارجاع سینمایی دارد، اشاره کرد که به هر حال مفهومِ پیچیده‌ای است. زیرا ما در این کشور انقلابی داریم که یکی از نشانه‌های آن سینماسوزی بوده است. این خیلی عجیب و حیرت‌انگیز است. اما شاید نکته آموزنده آن، این باشد؛ آن هایی این سینماها را آتش زده‌اند که خودشان تماشاگر آن بودند. هیچکس نمی‌تواند غیر از این را ثابت کند. یعنی نمی‌توانیم فرض دیگری داشته باشیم. در واقع خود سازندگان و گردانندگان سینمای فارسی در نهایت آنهایی شدند که این سینما را سوزاندند. فکر می‌کنم این مفهوم فراتر از موضوع سینما رکس در ذهن مکری ایجاد شده است.

مکری در ادامه گفت: بحث‌هایی وجود دارد که افرادی بهتر از من می‌توانند درباره آن صحبت کنند. این‌که تاریخ در زندگی امروز ما چه کار می‌کند؟ از جمله همین بحث‌هاست. به هر حال ما آدم‌هایی در بند زمان حال زندگی‌مان هستیم اما در عین حال دایم گذشته‌ای به اسم تاریخ برای ما گفته شده است، آن را می‌خوانیم و از دیگران می‌شنویم و تصویری از آن را برای خودمان درست می‌کنیم. احتمالا در مورد آینده هم می‌توان چنین کاری انجام داد. تصوری برای خودمان به وجود می‌آوریم که چه شکلی خواهد بود و چه اتفاقی در آن رخ می‌دهد. اما واقعیت این است؛ زمانی که در آن زندگی می‌کنیم، همین چند سال زنده بودن مان است. احتمالا خوش‌بینانه این اتفاق این بوده که ما هم در آینده به تاریخ می‌پیوندیم.

«هجوم» یک نگاه آینده‌نگرانه‌ای در خود دارد و درباره زمانه‌ای حرف می‌زند که زمان حال حاضر نیست؛ فیلم «جنایت بی‌دقت» انگار یک نگاه بازخوانی نسبت به واقعه تاریخی در زمان حال دارد.

این کارگردان و مدرس سینما اظهار کرد: وقتی سناریو را می‌نوشتیم،‌ در واقع انگار در حال انجام همان کاری هستیم که با تکرار کردن زمان حال انجام می‌دهیم. در واقع این بار می‌خواهیم با آوردن زمان گذشته و یا شاید نگاه کردن به ایده‌ای در آینده در پایان فیلم، آنها را با همدیگر میکس کنیم و ببینیم چطور می‌شود آن‌ها را کنار هم گذاشت. بنابراین فکر می‌کنم خیلی کار دوری نسبت به کارهای گذشته انجام نمی‌دادیم ولی همان طور که به آن اشاره می‌کنید، تاریخ برای مان دستمایه‌ای جدید بود. یعنی اگر فیلم «ماهی و گربه» زمان حال را تکرار می‌کند و به هر حال «هجوم» یک نگاه آینده‌نگرانه‌ای در خود دارد و درباره زمانه‌ای حرف می‌زند که زمان حال حاضر نیست؛ فیلم «جنایت بی‌دقت» انگار یک نگاه بازخوانی نسبت به واقعه تاریخی در زمان حال دارد.

مکری در پایان گفت: به نظر می‌رسد که زمان فیلم، زمان حال حاضر است. اما مدل کاری که سعی کردیم در فیلم انجام دهیم، از لباس‌ها تا اشاره‌هایی که در فیلم وجود دارد، دایم به ما می‌گوید که انگار در عین حال در حال تماشای یک واقعه تاریخی هستیم. قصدمان این بود که تماشاگر نتواند مچ ما را بگیرد و به ما بگوید که در دوره سینما رکس ماشین‌ها در خیابان به این صورت نبودند. یا معماری اینطور نبود. به همین دلیل دایم به تماشاگر می‌گفتیم که شما در حال دیدن یک فیلم در زمان حال هستید. اما در عین حال دایم داشتیم ذهن آنها را تحریک می‌کردیم که فکر کنند در حال تماشای یک واقعه یا بازسازی تاریخی هستند. این همان ایده‌ای بود که در ذهنمان می‌چرخید.

رسانه سینمای خانگی- نگاهی به خانه‌به‌دوشی اصحاب رسانه و منتقدان در جشنواره فجر

بیش از سه دهه از اولین باری که اهالی رسانه و منتقدان به همراه دست‌اندرکاران فیلم‌ها صاحب یک سالن مخصوص در جشنواره فیلم فجر شدند می‌گذرد ولی خانه به دوشی آن‌ها هنوز ادامه دارد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، اختصاص مکانی ویژه به خبرنگاران و عکاسان و نویسندگان سینمایی برای تماشای فیلم‌های جشنواره فجر در دهه‌ اول برگزاری این جشنواره جدی نبود و شاید دوره سومِ جشنواره فجر را که در سینما «صحرا» یک ردیف برای اهالی مطبوعات درنظر گرفته شد بتوان از نخستین دفعاتی دانست که برای خبرنگاران جایگاه مخصوصی تدارک دیده شد.  

در آن دوره‌ها کنفرانس‌های مطبوعاتی به تناوب و به شکل پرسش و پاسخ برگزار می‌شدند؛  از جمله دوره هشتم که با اجرای عبدالله اسفندیاری در مرکز آموزش فیلم‌سازی همراه بود.

در طول این سال‌ها انتخاب محل اصلی نمایش فیلم‌های جشنواره تغییرات متعددی داشته و تعیین یک مقر به عنوان «کاخ جشنواره» – یا طبق گفته برخی مدیران سال‌های اخیر، «خانه جشنواره» – که محل حضور اهالی رسانه و عوامل فیلم‌ها در کنار هم باشد، سبب افزایش درخواست‌ها برای دریافت کارت حضور در کاخ جشنواره شد بویژه آنکه گسترش و تنوع رسانه‌ها در این افزایش تعداد درخواست‌ها بی‌تاثیر نبوده است.   

با این حال اگر بخواهیم سینمای مطبوعات را در این چهار دهه مرور کنیم،  یازدهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در سال ۱۳۷۱ را می‌توان نخستین باری دانست که یک سالن سینمایی به اهالی رسانه و نویسندگان سینمایی در مطبوعات اختصاص پیدا کرد و سینما «شهر قصه» در کنار سینما «آزادی» میزبان آن‌ها شد.

در دوره‌های دوازدهم و سیزدهم جشنواره، سینما «قدس» میزبان رسانه‌ها بود و از دوره چهاردهم تا شانزدهم هم این میزبانی به سینما «فلسطین» رسیده بود.  

سینمای رسانه‌ها در دوره هفدهم بار دیگر به سینما «قدس» برگشت ولی دوره بعد باز هم این سینما تغییر کرد و در دوره هجدهم سینما «استقلال» میزبان اهالی رسانه شد و جمعی از منتقدان هم برپایی نشست‌ها را برعهده گرفتند.

در دوره نوزدهم بار دیگر سینما «استقلال» برای خبرنگاران در نظر گرفته شد. در این دوره که کامران ملکی مدیریت روابط عمومی جشنواره را برعهده داشت، سینما تنها در اختیار رسانه‌های گروهی قرار گرفت در حالی که پیش‌تر داوران جنبی هم در کنار بچه‌های مطبوعات حضور داشتند.

در دوره بیستم اهالی رسانه‌ به سالن «حجاب» رفتند و در دوره‌های بیست‌ویکم و بیست‌ودوم دوباره به سینما «استقلال» برگشتند که در آخرین دوره برخی از منتقدان و سینماگرانی که قبلا سابقه کار رسانه‌ای داشتند اجرای نشست‌ها را برعهده گرفتند از جمله مرحوم کیومرث پوراحمد، غلامرضا موسوی‌ و رسول صدرعاملی.

در دوره بیست‌وسوم و نیز بیست‌وچهارم سینما «صحرا» بار دیگر میزبان رسانه‌ها شد اما در دوره بیست‌وپنجم سینمای رسانه‌ها به سینما «فلسطین» منتقل شد.

در دوره بیست‌وششم بار دیگر سینما «صحرا» میزبان رسانه‌ها شد که از این دوره کارت خبرنگاران دارای بارکد شده بود و امکان بررسی حضور آن‌ها را فراهم می‌کرد. در دوره بیست‌وهفتم سینما «فلسطین» بار دیگر به رسانه‌ها اختصاص پیدا کرد.

اما سینمای رسانه از دوره بیست‌و هشتم به مرکز همایش‌های برج میلاد منتقل شد که با توجه به استقرار تیم مدیریتی جشنواره و نیز بخش بازار در این محل، به عنوان کاخ جشنواره شهرت یافت و مرکز همایش‌های برج میلاد از سال ۱۳۸۸ به مدت هشت سال تا سی‌وپنجمین دوره، میزبان اهالی رسانه و صاحبان فیلم‌ها شد.

در دوره سی‌وششم به دبیری ابراهیم داروغه‌زاده، سینمای خبرنگاران و عکاسان یا همان کاخ جشنواره برای نخستین بار به پردیس سینمایی ملت رفت تا پس از نزدیک به یک دهه بار دیگر یک مجموعه سینمایی میزبان اهالی رسانه باشد.

در آن مقطع عده‌ای حذف برج میلاد را بخاطر واکنش‌های اعتراضی همراه با سوت و کف حاضران در سالن هنگام تماشای برخی فیلم‌های بی‌کیفیت، می‌دانستند و حتی یکی از مدیران جشنواره به ایسنا گفته بود که این تصمیم بنا به درخواست برخی فیلمسازان گرفته شده است  چون فضای سینمای رسانه را در برج میلاد ترسناک می‌دانستند. البته عده‌ای دیگر هم اعتراض عوامل فیلم‌ها مبنی بر استاندارد نبودن سالن مرکز همایش‌های برج میلاد برای نمایش فیلم را دلیل انتقال محل اصلی جشنواره به پردیس ملت می‌دانستند.

استقرار جشنواره و سینمای رسانه که محل حضور عوامل فیلم‌ها و نشست‌های پرسش و پاسخ نیز بود در پردیس سینمایی ملت در دوره‌های سی‌وهفتم و سی‌وهشتم هم ادامه داشت تا به شیوع کرونا رسیدیم و سال ۱۳۹۹ دوره سی‌ونهم جشنواره فجر در شرایطی خاص دوباره به برج میلاد برگشت تا با توجه به وسعت فضا، امکان رعایت پروتکل‌های بهداشتی بیشتر فراهم شود.

در دوره چهلم با تغییر چیدمان، تعداد صندلی‌های سالن در برج میلاد برای رعایت فاصله‌ تماشاگران تقریبا به یک سوم کاهش پیدا کرد

این وضعیت با کم شدن محدودیت‌های کرونایی در سال ۱۴۰۰ هم ادامه داشت و مرکز همایش‌های برج میلاد با ظرفیتی بیشتر میزبان چهلمین دوره جشنواره شد.   

اما سال گذشته در چهل و یکمین دوره، سینمای رسانه با نام «خانه جشنواره» در نخستین دوره دبیری مجتبی امینی به پردیس سینمایی ملت برگشت و حالا برای دوره چهل و دوم باز هم بحث بر سر بازگشت جشنواره به مرکز همایش‌های برج میلاد است. این مرکز سال قبل میزبان بخش بازار بین‌المللی جشنواره بود که دور بودنش از محل اصلی جشنواره سبب کم‌خبری آن در رسانه‌ها شد.  

البته تاکنون هیچ خبری از جزئیات بخش بین‌الملل جشنواره فجر منتشر نشده ولی مقر اصلی جشنواره در هر جایی باشد، نمی‌توان این موضوع را نادیده گرفت که جشنواره‌ای با اعتبار فیلم فجر پس از چهار دهه هنوز می‌تواند دستخوش محدودیت‌های مالی برای اجاره سالن یا محل برخی گرو کشی ها باشد.

با تمام این‌ها سازمان سینمایی سال گذشته در خط مشی تعیین شده برای فعالیت‌های موسسه سینماشهر، این موسسه را به ساخت «خانه جشنواره‌های سینمایی» مأمور کرد که به نظر می‌رسد تاکنون در این زمینه اتفاق جدی رخ نداده است و یا اگر مقدمات آن فراهم شده است، هنوز رسمی اطلاع رسانی نشده است.

رسانه سینمای خانگی- بهره‌برداری از یک پردیس سینمایی دیگر در تهران

پردیس سینمایی کوثر با حضور رئیس سازمان سینمایی، مدیرعامل موسسه سینماشهر و جمعی از مسئولان در منطقه ۹ پایتخت افتتاح شد.

به گزارش سینمای خانگی از اداره‌کل روابط عمومی سازمان سینمایی، پردیس سینمایی «کوثر» شنبه- ۲۳ دی ماه- با حضور محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی، هاشم میرزاخانی مدیرعامل موسسه سینماشهر، یزدان عشیری مشاور رئیس سازمان و مدیرکل روابط عمومی سازمان، علیرضا اسماعیلی مدیرکل حوزه ریاست سازمان و مرتضی شایسته تهیه‌کننده و رئیس کانون پخش‌کنندگان فیلم سینمای ایران افتتاح شد.

فعالیت ۸۲۲ سالن سینمایی در کشور

در این مراسم رئیس سازمان سینمایی اظهارداشت: توسعه مکان‌های فرهنگی در سراسر کشور به خصوص در سالن‌های سینما، یکی از برنامه‌های جدی و راهبردی سازمان سینمایی است. خوشحالم که این سینما در منطقه کم برخودار از امکانات فرهنگی و سینمایی با همیاری شهرداری مورد بهره‌برداری قرار گرفته و در جشنواره فیلم فجر نیز میزبان آثار سینمایی است. از شهرداری، حوزه هنری؛ نهادهای مختلف و بویژه، بخش خصوصی که با جریان فراگیر سینماسازی در کشور همراه شده اند تشکر می کنم.

خزاعی گفت: سینما کوثر نوزدهمین سینما در دو سال اخیر (۱۴۰۰تا ۱۴۰۲) و هشتادمین سالن سینمایی استان تهران محسوب می‌شود. این در حالی است که سالن‌های موجود در کشور تا این لحظه به عدد ۸۲۲ سالن رسیده است. ضمنا، در حال حاضر در کل استان تهران ۸۷ سینما با ۲۷۷ سالن وجود دارد.

رئیس سازمان سینمایی با اشاره به برنامه‌های سازمان برای توسعه زیرساخت‌های سینمایی افزود: به همت دوستانم در سازمان سینمایی اتفاقات بزرگی در حوزه زیرساخت در کشور آغاز شده است. بر اساس گزارش موسسه سینماشهر، ۲۳ سالن مجتمع‌های فرهنگی-هنری در سراسر کشور تا پایان سال مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد. همچنین در راستای توسعه سالن‌های سینمایی، بیش از ۲۰۰ سالن در زمان آغاز به کار این دولت با کمک بخش خصوصی، شهرداری، حوزه هنری و سایر مراکز این افتتاح شد.

توسعه زیرساخت و ساخت سینما در مناطق کم‌برخوردار

به گفته خزاعی، سازمان سینمایی، با نهضت سینماسازی در این دوره، توسعه زیرساخت و ساخت سینما در مناطق کم‌برخوردار را هدف‌گذاری کرده و یکی از سیاست‌های ما طی دو سال گذشته گسترش ظرفیت‌های فرهنگی و سینمایی بر مدار عدالت فرهنگی و امکان دسترسی و استفاده برای همه مردم است.

وی با ارائه گزارشی از روند جریان سینماسازی در دولت سیزدهم اظهارداشت: اگر امروز رونقی در صنعت سینما می‌بینیم، یکی از دلایل آن بحث توسعه زیرساخت‌های سینمایی است، هر چقدر توسعه این زیرساخت‌ها افزایش یابد، می‌توان در آینده امید بیشتری به رونق سینمای کشور داشته باشیم و مردم در شهرهای کم‌برخوردار نیز بتوانند از امکانات فرهنگی، تفریحی، آموزشی و اجتماعی استفاده کنند.

رئیس سازمان سینمایی گفت: براساس برنامه‌ریزی و سفرهای استانی و تعامل با شهرداری‌ها و دستگاه ‌های اجرایی استان‌های مختلف کشور و نیز مصوبه‌های شورای عالی سینما، توسعه سالن‌های سینما تا پایان دولت چهاردهم به بیش از یکهزار و ۵۰۰ سالن خواهد رسید.

خزاعی افزود: امروز که اقتصاد سینمای ایران با خروج از بن‌بست‌ها و انسداد در حال شکوفاشدن است با رویکرد توسعه قطعا، این رونق چند برابر خواهد شد و در زنجیره به هم پیوسته باعث پوایی و رشد مضاعف تولیدات نیز می‌شود با همت مردم که پشتوانه اصلی صنعت سینما هستند می‌توان چشم‌انداز بهتری را در آینده برای سینمای ایران متصور شد.

آرزوی توسعه زیرساخت سینمایی کشور

مرتضی شایسته تهیه‌کننده و رئیس کانون پخش‌کنندگان فیلم سینمای ایران در ادامه این مراسم بیان کرد: از آقای خزاعی رئیس سازمان سینمایی و آقای میرزاخانی و سایر مدیران سینمایی تشکر می‌کنم؛ چرا که به مناطق مختلف تهران و شهرستان‌ها که می‌رویم آثار و دستاوردهای سیاست ساخت سالن سینما را شاهد هستیم.

شایسته افزود: من به عنوان یکی از فعالان بخش خصوصی آرزو داشتم که توسعه زیرساخت‌های سینمایی در سطح کشور و افزایش این سالن‌ها را ببینم، خوشحالم که امروز این آرزو تحقق پیدا کرده است. امیدوارم با همت دوستان در سازمان سینمایی، ساخت و ارتقای سالن‌ها ادامه پیدا کند و جا دارد به تیم سختکوش و پرتلاش سازمان سینمایی خدا قوت بگوییم.

بر اساس این گزارش، پردیس سینمایی «کوثر» در منطقه ۹ و محدوده خیابان دامپزشکی قرار دارد و دارای یک سالن ۱۲۰ و دو سالن ۸۰ نفره است. همچنین مالک پردیس سینمایی «کوثر»، شهرداری تهران بوده و بهره‌بردار آن حمید محسنی‌رنجبر است.

رسانه سینمای خانگی- افزایش قیمت بلیت چه توجیهی دارد؟

برنامه افزایش و کاهش قیمت بلیت‌های سالن سینما که به تازگی از سوی انجمن سینماداران مطرح شده‌است، می تواند شرایط متفاوتی برای گیشه سینمای ایران در سال جدید ایجاد کند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، یکی از مهمترین بحث‌هایی که در طول سال سینمایی معمولاً رخ می‌دهد و حواشی بسیاری را به‌وجود می‌آورد؛ افزایش قیمت بلیت سینماها در سراسر کشور است. هرچند افزایش قیمت بلیت می‌تواند در کشوری که با تورم‌های آنی همراه است یک امر عادی باشد و برای اکثر سینماگرانی که صنعت سینمای خود را با سینمای جهان از جمله هالیوود مقایسه می‌کنند مسأله‌ای کاملاً منطقی به شمار رود اما چنین افزایش قیمت‌هایی می‌تواند کمکی به اقتصاد دست و پا شکسته سینمای ایران داشته باشد؟

به تازگی سخنگوی انجمن سینماداران در خبری اعلام کرده که قرار است سینماهای کشور با افزایش قیمت فروش بلیت همراه باشد؛ البته این افزایش قیمت را می‌توان به نوعی یک افزایش قیمت شناور دانست به نوعی که قیمت بلیت سینماها در روزهای پنجشنبه و جمعه به خصوص در ساعت‌های اوج به ۸۰ هزار تومان خواهد رسید اما این قیمت روزهای شنبه، یکشنبه و چهارشنبه ثابت بوده و طبق روال قبل محاسبه می‌شود و در روزهای دوشنبه و سه شنبه به صورت نیم بها خواهد بود. در نگاه اول زمانی که به افزایش‌ها و کاهش‌های چنین خبری نگاه می‌کنیم اولین موردی که به ذهن می‌رسد این است که چه خوب در اکثر روزهای هفته قیمت بلیت سینماها مناسب است و مخاطبان می‌توانند برای دیدن فیلم‌های خود به سینما بروند، حتی ۲ روز در هفته هم قیمت‌ها نیم بها است. اما مساله این است که چند درصد از مخاطبان در طول هفته فرصت سینما رفتن دارند؟

سینما رفتن در گذشته نه چندان دور یک تفریح خانوادگی به شمار می‌رفت؛ یعنی یک خانواده قشر متوسط جامعه که به دنبال برنامه ریزی برای تفریح تعطیلات آخر هفته خود بود سینما رفتن را حتماً اولین انتخاب خود در نظر می‌گرفت؛ جدا از اینکه یک خانواده نسبت به سلیقه‌اش چه فیلمی را انتخاب می‌کرد اما با توجه به هزینه‌های مقرون به صرفه این تفریح حتماً تماشای یک فیلم در سینما را در برنامه خود می‌گنجاند.

اما چند سالی است که خانواده‌ها با توجه به کاهش قدرت خرید خود در جامعه، سینما و فیلم دیدن را در اولویت آخر خود قرار داده اند. چرا که هزینه یک تفریح ۴ ساعته برای یک خانواده ۴ نفره بسیار بالا است؛ حالا تصور کنید که قیمت بلیت سینما برای هر نفر ۸۰ هزار تومان است هرچند این قیمت برای روزهای پنجشنبه و جمعه و در ساعت‌های اوج در نظر گرفته شده اما در همین روزها و ساعت‌های اوج است که یک خانواده می‌تواند برای تماشای یک فیلم در کنار هم به سینما بروند. در طول هفته خیلی کم پیش می‌آید تا افراد بتوانند فعالیت شغلی خود را به موقع به پایان برسانند و در زمان مناسب برای تماشای فیلم به سینما بروند تازه اگر زمان کافی نیز داشته باشند در طول روز آنقدر خسته هستند که دیگر توانی برای تماشای یک فیلم ندارند.

اینکه مخاطب برای تماشای فیلم در سینما جدا از هزینه بلیت چه هزینه‌های دیگری خواهد داشت؛ پیش از این در گزارش‌های دیگر منتشر شده و ثابت شده که کمتر خانواده‌ای توان پرداخت چنین هزینه‌ای را خواهند داشت. درکنار آن انتخاب ساعت اوج برای افزایش قیمت برعهده سینمادار است؛ یعنی سینمادار این حق را دارد که قیمت بلیت سینمای خود را از اولین سانس تا آخرین سانس در روزهای پنجشنبه و جمعه ۸۰ هزار تومان در نظر بگیرد!

بارها از تهیه‌کنندگان و یا سینماداران پرسیده شده که آیا افزایش قیمت بلیت سینماها با توجه به درآمدهای افراد جامعه قانع کننده است؟ اما تنها جوابی که در این زمینه داده می‌شود این است که به سینمای جهان نگاه کنید، یا در آمریکا قیمت بلیت سینما n دلار است اما در ایران حتی به یک دلار هم نمی‌رسد، یا هزینه تولید در سینمای ایران افزایش پیدا کرده و این افزایش هزینه باید از طریق افزایش قیمت بلیت تأمین شود، یا سینماداری بسیار هزینه بر است پس باید به نوعی هزینه‌های مورد نظر تأمین شود. اما نکته مهم این است که مگر سینمای ایران قابل مقایسه با سینمای آمریکا است؟ مگر چنین گردش مالی عظیمی در سینمای ایران نیز وجود دارد؟

در طول یک سال گذشته؛ تنها چند فیلم که حتی تعداد آنها به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد توانستند فروش قابل توجهی داشته باشند. فیلم‌هایی که توانستند مخاطب را به سالن‌های سینما کشانده و فضایی را ایجاد کنند تا مخاطب به این فکر کند که فیلم ارزش هزینه‌ای را که کرده داشته است. اما مگر مخاطب به همه فیلم‌هایی که در حال حاضر در سینمای ایران اکران می‌شود چنین نگاهی دارد؟ بدون تعارف مخاطب امروز سینمای ایران ترجیح می‌دهد، صبر کند تا فیلم مورد نظر اکران آنلاین شود و با مبلغی بسیار پایین‌تر و در شرایط بهتری مانند منزل از تماشای فیلم‌های مورد نظر لذت ببرد.

بهتر است صادق باشیم و بحث لذت تماشای فیلم در سالن سینما را کنار بگذاریم، چرا که اکثر فیلم‌هایی که در سینمای ایران تولید می‌شود فیلم‌های آپارتمانی بوده که نه تنها در یک تلویزیون ساده بلکه روی یک لپ تاپ هم می‌توان به همان اندازه سالن سینما از دیدن آن‌ها لذت برد. مگر سینمای ایران فیلمی در سطح «اوپنهایمر» می‌سازد که برای لذت بردن از جلوه‌های ویژه بصری آن مخاطب حتماً باید به سینما برود؟

در نهایت باید گفت با توجه به نوع استقبالی که طی یک سال گذشته از سینمای ایران شده است، با افزایش قیمت بلیت سینماها با افت شدید مخاطب مواجه خواهیم بود و بیش از پیش به اقتصاد سینمای ایران لطمه وارد خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- این فلیم یک رنج‌‎نامه مادری است

رسول ملاقلی پور می گفت: فیلم سینمایی “میم مثل مادر” رنج نامه یک مادر است.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، همزمان با روز مادر و روز زن مروری دارد بر یکی از مهم ترین فیلم های که درباره مادر در سینمای ایران ساخته شده است،

فیلم سینمایی “میم مثل مادر” به تهیه کنندگی منوچهر محمدی در سال ۸۵ درست ۱۷ سال قبل به نمایش در آمد و این هنرمند فقید همان سال در نشست خبری ایسنا حاضر شد و حالا ما مروری داریم بر بخشی از این نشست.

“میم مثل مادر” براساس فیلم نامه‌ای از ملاقلی پور جلوی دوربین رفت و در خلاصه داستان آن امده است: «پزشکان دلیل وضعیت سعید ( علی شادمان) فرزند سپیده (که نقش آن را گلشیفته فراهانی ایفا می‌کند،) را ناشی از استشمام گازهای شیمیایی در زمان جنگ توسط سپیده می‌دانند. سهیل پدر سعید که نقش آن را حسین یاری ایفا می‌کند اصرار دارد تا فرزند را به یک آسایشگاه تحویل دهند اما سپیده مخالفت می‌کند.» 

رسول ملاقلی‌پور درباره‌ی شخصیت زن و مادر در فیلمش گفته بود: قبل از “میم ‌مثل مادر” نیز برخی شخصیتها و داستانهای فیلم‌هایم‌ درباره‌ی زنان بوده همچون “نجات یافتگان” و “هیوا” که هر دو این فیلمها نیز با موضوع جنگ ساخته شده‌ بودند، اما اینکه به شدت درگیر موضوع بشوم و شخصیت اصلی فیلم یک زن باشد، در مجموعه کارهایم نبوده است.

وی درباره‌ی این دیدگاه که مطرح می‌شود، “میم مثل مادر” قسمت دوم “نجات یافتگان” است، یادآور شده بود: می‌توانیم به آن دید نگاه بکنیم که زن “نجات یافتگان” که در جنگ بود، حال پس از گذشت سالها تشکیل زندگی داده و می‌تواند دچار چنین مشکلات و عوارضی که سپیده به آنها دچار شده باشد.

ملاقلی‌پور درباره‌ی تاثیری احساسی که فیلم برمخاطب می‌گذارد، تاکید کرده بود: قصد نداشته‌ام با احساس مخاطب بازی کنم. ولی به هرجهت موضوعی که در “میم مثل مادر” مطرح شد، قطعا مشخص بود بر مخاطب از لحاظ احساسی تاثیر می‌گذارد درعین حال فکر نمی‌کردم چنین تأثیری هم روی تماشاگر بگذارد. اواسط فیلمبرداری بود که بخشی از مونتاژ فیلم هم همزمان انجام شده بود وآقای‌ منوچهرمحمدی – تهیه کننده فیلم- صحنه‌های را دیدند و به من گفتند فیتله را بده پایین، ممکن است اگر این‌طوری بروی جلو، نتوانیم تماشاچی را کنترل کنیم. طبیعتا از نیمه فیلم به بعد، فیتله بیش از حد احساسی فیلم را دادم پایین، بنابراین اگر دست خودم بود، قطعا به مراتب فیلم احساسی‌تر از این در می‌آمد، چون رابطه‌ی یک مادر و فرزند بود.

این کارگردان سینمای ایران معتقد بود: من احتیاج دارم به این که اگر ادعا دارم فیلم تاثیرگذاری ساختم، ابتدا عکس العمل مخاطبان را در سالن سینما ببینیم و اینکه مخاطب خوشش می‌آید یا نه؟ بعد نقاط ضعف و قوت کار را بررسی بکنم. نمی‌توانم بررسی نقاط قوت و ضعف فیلم خودم را واگذار کنم به افرادی که خود ورشکسته سینما هستند و بی آن که چراغی برای دیدن ضعف های فیلم بیفروزند صرفا به نقد توهین آمیز بسنده می کنند.

در شرایطی می‌توانم نقاط ضعف و قدرت فیلم را دریابم که در کنار نظر تماشاگر، نقدهای علمی آدمهای باسواد و با دانش را هم بخوانم. طبیعتا در آن شرایط به یک جمع بندی خواهم رسید. زمانیکه “مزرعه پدری” اکران شد چون صاحب نداشت طبیعتا خوب اکران نشد و هرگز نتوانستم به یک جمع بندی برسیم که فیلم “مزرعه پدری” اشکالات‌اش چند درصد از من و چند درصد از بازی ها یا موارد دیگر بود. به طوری کلی می‌توانم بگویم مشکل آن فیلم از اکران بود البته نمی‌توانم مدعی شوم فیلم بی‌نقصی بود؛ چنان که معتقدم “میم مثل مادر” هم قطعا خالی از نقص نخواهد بود.

او همچنین معتقد بود: فیلم “میم مثل مادر” یک فیلم تلخ و سیاه نیست، بلکه رنج‌نامه یک مادر است و تصورم این است که نمی‌تواند تاثیر منفی بر روی مخاطب داشته باشد.

همچنین ملاقلی‌پور درباره‌ی صحنه بیرون کشیدن صدام از گودال که در فیلم میم‌مثل مادر به آن اشاره شده است گفته بود:فرض کنید ۲۰ سال دیگر این فیلم برای نسلی دیگر می‌خواهد به نمایش درآید، باید بگویم در چه تاریخی این فیلم ساخته شده است و در عین حال برای من خیلی اهمیت داشت که در این فیلم عامل اصلی این جنایت را نشان بدهم گرچه کشورها و قدرتهای دیگر هم بودند ولی عامل اصلی‌اش صدام بوده است.

من طبیعتا از دستگیری صدام به این شکل فضاحت‌بار خیلی خوشحال بودم و لازم دیدم در این فیلم هم به یک شکلی آن را نشان بدهم.

او با اشاره به موضوع فیلم میم مثل مادر گفته بود: اگر دقت کنید در فیلم یک جایی سپیده می‌گوید، از جمعیت ۱۲ هزار نفری سردشت هشت هزار نفر آن روز شیمیایی شدند و از آن هشت هزار نفر طبیعتا نصف آنها خانمها بودند آیا می‌دانید آن ها بعد از شیمیایی شدن چه مشکلات اساسی دارند؟ آنها دچار مشکلات عجیب و غریب هستند. در حالیکه من معتقدم سپیده فیلم “میم‌مثل مادر” آنچنان فقر ندارد و در تهران است حداقل یک دوستی دارد. حال اگر می‌خواستیم زندگی یکی از زنانی را که در سردشت قربانی این اتفاق شده است، تصویر کنیم مطمئنا غیرقابل تحمل‌تر بود.

زنان شیمیایی شهر سردشت چنان شرایط حادی دارند که زندگی سپیده برایشان هرگز دردناک تر از زندگی خودشان نخواهد بود. سپیده در تهران زندگی می‌کند وضعیت بدی ندارد اما آنها این شرایط را ندارند. آنجا طبیعتا احساسی نخواهند بود. این فیلم تلنگری است برای اینکه بدانیم زنهایی که آنجا هستند چه می‌کنند! بچه‌هایی که در آنجا به دنیا می‌آیند هنوز شیمیایی می‌شوند در حالیکه در زمان جنگ اصلا نبوده اند؛ اما آلوده به گاز خردل به دنیا می‌آیند.

رسانه سینمای خانگی- وزیر با محدودسازی سینما مخالف است

 وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه مخالف محدودسازی سینما هستیم گفت:نگاه ما در سینما توسعه‌ای، گشایش و انفتاح است و با نگاه‌هایی که به دنبال محدودسازی سینما و کار هنری است حتما مخالفیم.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، محمدمهدی اسماعیلی روز سه‌شنبه در حاشیه آیین پایانی ششمین جایزه پژوهش سال سینمای ایران در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوال ایرنا درباره نگاه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به سینما اظهارداشت: اتفاق‌های خوبی در سینما افتاده است؛ سینمای ایران سال بی‌نظیری را به لحاظ میزان مخاطب و فروش و نیز کارهای زیرساختی که در حال انجام است، تجربه می‌کند.

وی گفت: در آستانه رسیدن به ۹۰۰ سالن سینما هستیم. آن هم در یک شرایط دشوار در طول دو سال و نیم اخیر بیش از ۳۰۰ سینما به مجموعه سینماهای کشور اضافه شده که این افتخار همه اهالی سینماست.

اسماعیلی افزود: نگاه ما در سینما توسعه‌ای، گشایش و انفتاح است و با نگاه‌هایی که به دنبال محدودسازی سینما و کار هنری است حتما مخالفیم.

وزیر فرهنگ گفت: در عین حال از  اصحاب سینما و همه افراد خواسته ما این است که از دستاوردها حمایت کنند. 

در سینمای ایران، فیلم پویانمایی ما بالای ۵۰ میلیارد تومان فروخته است که داستان مذهبی دارد و مردم علاقه دارند و این‌ها مایه افتخار جامعه هنری ماست.

اسماعیلی گفت: امیدوارم همه دلسوزان صنعت سینما و هنر سینما کنار هم باشند و با خوش‌خلقی و انعطاف به تعالی سینما کمک کنند. 

وی در پاسخ به دیگر سوال ایرنا در خصوص نظارت در وزارت فرهنگ برای ورود برخی کارگردان‌ها بدون دانش سینما به عرصه فیلمسازی گفت: سازمان سینمایی بر ورود کارگردان‌ها و تهیه‌کننده‌ها نظارت دارد و اگر مشکلی هست باید این سازمان و همکاران من در اینجا پاسخگوی این مساله باشند.

وی گفت: سابقا نظام اعطای گواهی تهیه‌کنندگی و کارگردانی دچار اشکالاتی بود که برطرف شده و باید اگر وضعیت نادرستی است به زودی اصلاح شود.

رسانه سینمای خانگی- شهاب حسینی از ساعدی اقتباس می‌‎کند

شهاب حسینی با بیان اینکه قصد دارد یک فیلم اقتباسی از غلامحسین ساعدی بسازد، گفت:‌ سینما رسالتی دارد و این هنرمند است که باید سلیقه بسازد و برای جامعه پیشنهاد دهنده باشد.پ

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، عصر روز یکشنبه، ۱۰ دی‌ماه فیلم «مقیمان ناکجا» در سینماتک موزه هنرهای معاصر تهران به نمایش درآمد و پس از آن شهاب حسینی – کارگردان و بازیگر این فیلم – در جمعی صمیمانه‌ با حضور هواداران خودش و نیز علاقه‌مندان به سینما پاسخگوی سوال‌ آن‌ها شد و توضیحاتی را هم درباره حرفه‌اش و نگاهش به وضعیت امروز سینما بیان کرد.

فیلم «مقیمان ناکجا» که چند ماه قبل در سینماهای هنر و تجربه اکران شد، جدیدترین تجربه شهاب حسینی در کارگردانی است که براساس نمایشنامه «مهمانسرای دو دنیا» از اریک امانوئل اشمیت ساخته شده است.

پیش از نمایش فیلم ویدیویی از صحبت‌های این نمایشنامه‌نویس درباره فیلم حسینی پخش شد و پس از پایان نمایش آن هم که مدت زمانی بیش از ۱۲۰ دقیقه دارد، شهاب حسینی درباره ورود خود به عرصه کارگردانی با نام بردن از چند بازیگر مطرح هالیوود که کارگردانی و تهیه‌کنندگی را تجربه کردند، اظهار کرد: کمال در حرفه ما باید در روال نرمال خودش پیش رود و پس از عبور از مراحلی همچون بازیگری و کارگردانی می‌تواند به نویسندگی برسد که به نظرم در بالاترین درجه است. روال اصلی این است که باید در این کار پوست انداخت. ابتدای این حرفه بخاطر زرق و برق و شهرتش جذاب است و اتفاقا رسیدن به این لحظه، اصلا سخت نیست چون با یک اتفاق یا حتی پیشنهاد یک کارگردان در خیابان هم ممکن است یک نفر به این نقطه برسد ولی بعد که جلو می‌روی، می‌بینی اینجا جهان اندیشه است و اگرچه ظاهر و زیبایی می‌تواند موثر باشد، اما بدون اندیشه ماندگار نیست.

او برای رسیدن به اینکه فعالان جوان این حوزه در مسیر درستی پیش بروند، از آرزویی گفت که برای تأسیس یک مدرسه یا دانشگاهی تخصصی دارد تا در کنار تدریس واحدهای تخصصی سینمایی و هنری، شرایطی را در آنجا فراهم کند تا هر محصل یا دانشجو در چند ترم ابتدایی، فقط علوم انسانی را یاد بگیرد.

حسینی در توضیح این هدف خود با اشاره به دوران تحصیلش در مدرسه گفت:‌ اگر درس نخوان بودنِ من فقط در یک جا کمکم کرده باشد، همان دوران دبیرستان بود که بخاطر تنبل بودن مجبور شدم در رشته علوم انسانی درس بخوانم. این علوم انسانی پایه علوم نمایشی و سینماست و در زندگی و جامعه هم کمک می‌کند.  

این بازیگر در ادامه به شروع کارش اشاره کرد و افزود: من به بازیگری علاقه داشتم اما بدون کمک کسی و فقط با قیمومیت خدا در این حرفه کار کردم. در ابتدا کارم را با استاد فقید حمید سمندریان آغاز کردم و از او درس‌های زیادی گرفتم.  نسل من یک خوش شانسی بزرگ داشت که در عرصه هنر از سینما و تئاتر تا موسیقی شاهد حضور افراد یا بندهایی بودیم که دیگر تکرار نمی‌شوند. حتی در زمینه تولید سریال و برنامه هم همینطور بود و در دورانی که تلویزیون دو شبکه بیشتر نداشت ما آثار خیلی خوبی را می‌دیدیم.

حسینی در بخشی دیگر از این نشست به فیلم «مقیمان ناکجا» اشاره کرد و گفت:‌ این سیاه مشقی که از من دیدید، برحسب یک نیاز از درون اتفاق افتاد. اولین تجربه من در این حوزه (کارگردانی) به این شکل بود که دوستی یک نمایشنامه به من داد و چنان تأثیری در من گذاشت که فیلم کوتاه «قرار ملاقات» را ساختم. ‌ بعد هم دکتر محمدهادی کریمی متنی (ساکن طبقه وسط) را به من دادند که دغدغه خیلی از آدم‌های هم‌نسل من در آن زمان بود. این فیلمنامه با آن اسم تعلیقی داشت که مثل یک بغض مانده بود و ۱۰ سال تلاش کردم تا تهیه‌کننده‌ای را راضی به همراهی کنم ولی کسی قبول نمی‌کرد.  

وی‌در این زمینه به دیدگاه‌های حاکم بر سینما اشاره کرد و گفت: تفکر در سینما صنعتی و بیزینسی است و اگرچه می‌تواند افراد را روی مدار نگه دارد ولی اقناع کننده نیست. حتی برای بازیگر هم اینطور نیست چون دوربین سینما خیلی بی حیا آدم را لو می‌دهد و اگر حرفی حتی خوب ادا شود ولی از ته قلب نباشد باز هم لو می‌روی.

شهاب حسینی در بخشی دیگر درباره اقتباسی بودن فیلمش بیان کرد: جای اقتباس را در سینما خالی می‌بینم در صورتی که آقای تقوایی و زنده یاد داریوش مهرجویی با فیلم‌هایی همچون «دایی جان ناپلئون» و «گاو» اقتباس‌های ماندگاری را خلق کردند.

او با تاکید بر ادبیات غنی ایران و نیز با اشاره به اینکه در سفرهایش به امریکا به مخاطبانش می‌گوید که «شما از کشور من فقط همین را میدانید که در خاورمیانه است و نفت دارد ولی از ادبیاتش چیزی نمی‌دانید» افزود: من بر سر اینکه بعضی‌ها خود را نویسنده و کارگردان می‌دانند بحث دارم چون نویسندگی حرفه‌ای جداست. اغلب مشکل ما در سینمای امروز ما هم به فیلمنامه مربوط می‌شود. البته حتما خیلی از فیلمنامه‌های خوب هستند که مجوز نمی‌گیرند و من هم امیدوارم روزی بتوانم دو اثری را که از غلامحسین ساعدی مدنظر دارم، بسازم.

وی در این خصوص اشاره کرد که وقتی شبکه نمایش خانگی تشکیل شد این تصور را داشت که شاید آثاری در حد میانه‌ی سینما و تلویزیون با تمرکز بر آثار ادبی در این شبکه ساخته شوند.

«مقیمان ناکجا» در سالن بیلیارد «شهرزاد» ساخته شد

حسینی درباره تولیدات خود نیز گفت: اقدام به فیلمسازی من شخصی و با قلک‌هایی است که می‌شکنم به همین دلیل مجبورم سراغ فیلم‌های با هزینه‌های تولید کم بروم. مثل همین اقتباس از آثار نمایشی که در یک صحنه تمام می‌شوند. من در مقطعی که «مقیمان ناکجا» را ساختم (همزمان با تولید سریال شهرزاد)، بودجه ساخت فیلم حدود دو تا سه میلیارد تومان بود ولی ما این فیلم را با ۶۰۰ میلیون تومان ساختیم و لوکیشن آن هم سالن بیلیارد سریال «شهرزاد» بود که البته دیگر تخریب شده است. من سر سریال هر وقت می‌رفتم سیگار بکشم، این سالن را از بالا می‌دیدم و به نظرم آشنا می‌آمد. حتی فکر می‌کردم شاید آن را خواب دیده‌ام. بعد حس کردم شبیه نمایشنامه «مهمانسرای دو دنیا» است که بعد تصمیم به ساخت فیلم گرفتم.

او اضافه کرد: معتقدم در حرفه‌ام باید اینطور تربیت شوم که خودم را در جایگاه مخاطب ببینم. ‌ باید ببینم چه چیزی به خورد روح و روانم می‌دهم و اگر تشت طلا هم دادند نباید در کاری بازی کرد که حاضر نباشم به عنوان تماشاگر از قسمت اول آن به قسمت دوم بروم. در این جایگاه تاکید دارم که از هر فیلمی به عنوان یک فیلم سینمایی نباید استقبال کرد. من زمانی قصد داشتم در دفتر خود اینکار را انجام دهم و شاید هم سراغش بروم تا با یک دوربین از تماشاگرانی که از یک سالن سینما بیرون می‌آیند نظرشان درباره فیلمی که دیده‌اند بپرسم تا مشخص شود یک درصد نسبی از میزان تماشاگران راضی در مقایسه با آمار کلی تماشاگران به دست آید چون وقتی می‌گوییم یک فیلم ۴۰ میلیارد تومان فروخته باید دید چند نفر از آن راضی بودند و برمبنای آن تعدادی که راضی نیستند، از (اعلام) رقم فروش فیلم کم شود.

این بازیگر و کارگردان ادامه داد: الان سینما دنبال سلیقه عموم مخاطب رفته و استقبال از یک فیلم می‌تواند، روش تعیین کند که بعد همه از آن کپی کنند. می‌گویند جامعه دنبال سرگرمی است ولی نمی‌شود برای ساخت فیلم و سریال سراغ سلیقه کلی مردم رفت. ما باید پیشنهاد دهنده باشیم چون این هنرمند است که سلیقه را می‌سازد.  سینما رسالتی دارد و اگر فقط برای تفریح باشد، شهربازی بهتر است. البته با وجود چنین روندی، موج جوان‌هایی که به سینما می‌آیند مرا به آینده امیدوار می‌کند.

وی درباره مدت زمان طولانی فیلمش و اینکه قصد داشته به متن نمایشنامه بدون هیچ دخل و تصرفی وفادار باشد، گفت: بحث اکران فیلم‌های این چنینی که می‌شود انگار همه کهیر می‌زنند که بخواهند آن را اکران کنند. مدام می‌گویند فیلم باید ۹۰ دقیقه باشد و فیلم ۱۲۰ دقیقه ای را قبول نمی‌کنند چون سانس‌ها به هم می‌ریزد. در آمریکا دو فیلم دیگر با همین شیوه ساخته‌ام و احتمالا یکی از آن‌ها را با همت آقای طیب (مدیر گروه سینمای هنر و تجربه) و دوستان روشن اندیشی چون ایشان که شرایطی را برای دیدن این فیلم‌ها فراهم می‌کنند، در اسفندماه روی پرده سینما می‌بینیم.

به گزارش ایسنا، از نکات قابل توجه این جلسه حضور دختران و پسران نوجوان و جوانی بود که با هدیه و تابلوی نقاشی به تماشای فیلم شهاب حسینی و دیدن خود او به سینماتک موزه هنرهای معاصر آمده بودند که برخی از آن‌ها از شهرهای دیگر خود را به موزه رسانده بودند. همچنین یک مخاطب اهل سوریه هم در برنامه حاضر بود که شهاب حسینی آرزو کرد کشورش روزهای خوش را هم ببیند.

رسانه سینمای خانگی- سینما فرهنگ جیرفت راه افتاد

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی جنوب کرمان اعلام کرد: سینما فرهنگ جیرفت به امکانات پخش دیجیتال سینما تجهیز شد و از هفته آینده روزانه در ۲ سانس فیلم پخش می‌کند.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی جنوب کرمان، حجت الاسلام سید احمد حسینی روز دوشنبه اظهار کرد: پس از سال ها محرومیتِ شهرستان جیرفت از داشتن سالن سینمای استاندارد، با هدف ارتقای فضاهای نمایشی کشور، سالن های نمایش قابل تبدیل به فضای نمایش سینمایی با حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به امکانات پخش دیجیتال سینما تجهیز شد.
وی ادامه داد: با همین رویکرد به همت و با پیگیری این اداره کل و همکاری سازمان امور سینمایی و موسسه سینما شهر، سالن آمفی تئاتر مجتمع فرهنگی و هنری شهید مداحی پور شهرستان جیرفت نیز مشمول حمایت های وزارت ارشاد شد که در آبان ماه امسال بهره بردار این سینما تعیین و قراراد فعالیت منعقد شد.
حجت‌الاسلام حسینی افزود: تجهیزات لازم در این سالن نصب و راه اندازی شده و از هفته آینده با جذب فیلم های روز اکران سینماهای کشور به طور رسمی فعالیت خود را در شهرستان جیرفت آغاز می‌کند.
وی با بیان اینکه سالن آمفی تئاتر تمامی مجتمع‌های فرهنگی و هنری شهرستان های جنوب استان از جمله کهنوج، رودبارجنوب، عنبرآباد، منوجان و قلعه گنج نیز تجهیز و راه اندازی می شوند، تصریح کرد: سینماهای جنوب کرمان با تجهیزات کامل از جمله سیستم صوت، نور و پرده سینما تکمیل و آماده ارائه خدمات به مردم جنوب کرمان می شوند.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی جنوب کرمان گفت: شهرستان های جنوبی تاکنون از وجود سینمای ثابت بی‌بهره بودند و فقط در بعضی از این شهرستان ها سینمای سیار به صورت محدود فعالیت می کرد.
حسینی توسعه و ارتقای زیرساخت‌های فرهنگی و هنری را یکی از رویکردهای اصلی دولت سیزدهم برشمرد و افزود: به همین منظور به‌زودی شاهد تجهیز و راه‌اندازی سالن های سینما در جنوب کرمان خواهیم بود.
وی با بیان اینکه سینما در این منطقه مورد توجه ویژه مردم و علاقه‌مندان قرار دارد ادامه داد: جنوب کرمان یکی از منطقه های مستعد کشور در عرصه فرهنگ و هنر به‌ویژه هنر سینماست و ما شاهد درخشش آثار تولیدی هنرمندان این دیار در عرصه ملی نیز هستیم.

رسانه سینمای خانگی- سینماگران در انتخابات بی‌تفاوت نباشند

رئیس سازمان سینمایی کشور بی‌تفاوتی نسبت به سرنوشت و آینده کشور را خسرانی جبران‌ناپذیری عنوان کرد و گفت: انتخابات یعنی بی‌تفاوت نبودن، در صحنه حضور داشتن، مسئول بودن نسبت به جامعه و تاریخ؛ ‎اگر طیف‌ها، سلیقه‌ها، صداها و نواهای مختلف در چارچوب قانون در انتخابات حاضر باشند جامعه پویایی خواهیم داشت.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، یکی از ایده‌های محمد خزاعی در مقام رئیس سازمان سینمایی کشور که تا کنون در برخی از سخنرانی‌های رسمی به آن اشاره‌هایی داشته است، تلاش برای تحقق «سینمای اسلامی»‌ است.

خزاعی که پیش‌تر و در بخش اول همین گفت‌وگو به تفصیل درباره نسبت وضعیت امروز سینمای ایران با ایده‌آل‌های خود صحبت کرده و به دفاع از رویکردهای منتهی به جان گرفتن گیشه‌ها، در برابر منتقدان پرداخت، حالا و در ادامه این گفت‌وگو تلاش دارد ضمن تشریح دیدگاه‌های خود درباره کلیت «سینمای ایران»‌ به بخش دیگری از حواشی مرتبط با دوران مدیریت خود به‌خصوص حواشی به‌وجود آمده برای گروهی از سینماگران متأثر از حوادث و التهابات سیاسی و اجتماعی یک سال گذشته پاسخ دهد.

آنچه در ادامه می‌خوانید بخش دوم و پایانی گفت‌وگوی مشروح خبرگزاری ایرنا با محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی کشور است.

اگر بخواهید مولفه‌های «سینمای اسلامی» را که پیش‌تر به آن اشاره‌هایی داشته‌اید، تشریح کنید، به چه مواردی اشاره می‌کنید؟

‎درباره همه رفتارهای ما، در دین اسلام شاخص‌هایی تعیین شده است. مثلا درباره رفتار یک کاسب در زمینه فعالیت‌های اقتصادی، شاخص‌هایی در دین ما تعیین شده است. به همین دلیل آنقدر شاخص‌های اسلامی برای یک زندگی گسترده است که درباره همه شئون آن می‌توان صحبت کرد و فیلم ساخت.

آیا معتقدید امروز این شاخص‌های اسلامی در سینمای ما رعایت نمی‌شود؟

‎قطعا در برخی از آثار نجیب سینمای ایران این شاخص‌ها وجود دارد و در اکثریت تولیدات هم این موارد رعایت می‌شود اما صحبت من درباره اندک تولیداتی که است که این شرایط را ندارند. معتقدم آن‌هایی که به دنبال نگاه کاسب‌کارانه در سینما هستند، باید جلوی‌شان را گرفت. حرف ما این است که می‌توان نگاه اقتصادی هم به سینما داشت اما باید رویکردها را اصلاح کرد.

قطعا سینما یعنی اقتصاد اما می‌توان نگاه متفاوتی هم داشت. نکته دیگر این است که آیا ما همیشه باید به فیلم‌ها سوبسید بدهیم؟ آیا فیلمسازان ما نباید راه ارتباط با مخاطب خود را یاد بگیرند؟ این مسأله بسیار مهمی است. من وقتی می‌گویم فیلمساز هستم، یا دارم یک فیلم شخصی می‌سازم که طبیعتا برای آن نباید انتظار اکران داشته باشم. مثل فیلم‌های هنروتجربه که اکران هم می‌شود اما انتظار فروش آنچنانی در گیشه ندارند.

فیلمساز دیگری برای حضور در جشنواره‌ها فیلم می‌سازد و طبیعتا او هم نباید از عدم اکران فیلمش در داخل کشور ناراحت شود. اما صورت سوم مربوط به فیلم‌هایی است که برای ارتباط با مخاطب ساخته می‌شوند. این دست آثار باید نگران شرایط ارتباط با مخاطب باشند. صاحبان این آثار باید از خود بپرسند که شاخصه برقراری ارتباط با مردم چیست؟‌ مگر می‌شود فیلمی قصه و قهرمان نداشته باشد و مردم با آن ارتباط برقرار کنند؟ ما باید در مدل فیلمسازی خود تجدیدنظر می‌کردیم. چرا فیلم‌های کارگردانی مانند ابراهیم حاتمی‌کیا همواره مخاطب دارد، چون قصه و قهرمان دارد…

البته فیلم‌های متأخر آقای حاتمی‌کیا هم در زمینه جذب مخاطب چندان موفق نبوده‌اند!

اینگونه نیست که اگر یک فیلم سینمایی، بر روی پرده سینما از نظر اقتصادی عملکرد موفقی نداشته، از نظر انتقال مفاهیم و کارکردهای فرهنگی خودش هم ناموفق بوده باشد. این دو مقوله از هم جدا هستند.

‎این طور نیست. فیلم «به‌وقت شام» رکورد فروش خوبی را در گیشه ثبت کرد. از فیلمی که خودم در آن حضور داشتم مثال می‌زنم. دلیل استقبال از آن فیلم هم این بود که مردم با آن ارتباط برقرار کردند. سینمای ابراهیم حاتمی‌کیا مولفه‌هایی دارد که برای مردم جذاب است. البته این نکته را هم بگویم که همه مخاطبان یک فیلم، مخاطبان داخل سالن سینما نیستند و در این زمینه گاهی فیلمسازان ما دچار اشتباه می‌شوند.

اینگونه نیست که اگر یک فیلم در سینما فروش نداشت، یعنی دیده نشده است. به‌عنوان مثال فیلم «پشت پرده مه» که ما کار کرده بودیم، جوایزی از جشنواره‌ها گرفت، در اکران عمومی دیده نشد اما در تلویزیون بارها پخش ‌شد و مردم هم با آن ارتباط برقرار کردند. فیلمی که در سینما شکست خورد اما بسیاری از مردم آن را دیدند و می‌شناسند.

اینگونه نیست که اگر یک فیلم سینمایی، بر روی پرده سینما از نظر اقتصادی عملکرد موفقی نداشته، از نظر انتقال مفاهیم و کارکردهای فرهنگی خودش هم ناموفق بوده باشد. این دو مقوله از هم جدا هستند.

یکی از پدیده‌هایی که در یکسال گذشته بیشتر شاهد آن بوده‌ایم جریان حضور فیلم‌های زیرزمینی که به‌صورت غیررسمی در داخل کشور تولید شده‌اند، در جشنواره‌های جهانی است. نگران نیستید که با نمایندگی این آثار از طرف ایران، سینمای رسمی ما در عرصه‌های بین‌المللی حذف و محدود شود؟ مهمتر اینکه آیا جنس سیاست‌گذاری‌هایی که منجر به محدود شدن امکان ساخت برخی فیلم‌های اجتماعی در سال‌های اخیر شده است را در شکل‌گیری این پدیده موثر نمی‌دانید؟

‎اول اینکه معتقد نیستم که سینمای ایران در عرصه‌های بین‌المللی حذف و محدود شده است و مشکلی که به آن اشاره می‌کنید مربوط به سه چهار جشنواره است که عموما با مقاصد سیاسی هدف گذاری شده اند واغراض سیاسی خود را دنبال می کنند. در سایر جشنواره‌های سینمایی جهان، با چنین مشکلی مواجه نیستیم…

بالاخره در نگاه غاطبه سینمادوستان، همان چهار جشنواره تأثیر بالایی بر انعکاس تصویر سینمای کشورها در عرصه بین‌المللی دارند!

فیلم‌های رسمی سینمای ایران در جشنواره‌های بین‌المللی مهم دیده می‌شود

‎اینگونه نیست. در همه جشنواره‌های بین‌المللی، امروز فیلم‌های رسمی سینمای ایران هم دیده می‌شود و هم برگزیده می‌شود. تعداد جوایز بین‌المللی سینمای ایران در همین سال‌ها کاملا مشخص است. آنچه شما به آن اشاره می‌کنید، مربوط به تغییر رویکرد جشنواره‌های سینمایی دنیا نسبت به فضای فرهنگی ایران صحبت می‌کنید که مقوله‌ای کلان است و ارتباطی هم با قوانین مراقبتی داخلی ما ندارد. سینما تنها بخشی از این تغییر رویکرد را نشان می‌دهد.

دلیل این تغییر رویکرد چیست؟ مگر پیش‌تر در سینمای ایران سخت‌گیری وجود نداشت؟ اتفاقی که امروز شاهد هستیم مربوط به تغییر رویکرد جشنواره‌های خارجی است. تا همین امروز خیلی از فیلم‌های اجتماعی خوب سینمای ایران به این جشنواره‌ها معرفی شده، اما پذیرفته نشده‌اند. مگر «جنگ جهانی سوم» فیلم مشکل‌داری بود؟ چرا در جشنواره‌ها پذیرفته نشد؟ در این دوره ما تمام فیلم‌هایی که حتی برای نمایندگی سینمای ایران در اسکار انتخاب کردیم هم آثار اجتماعی و غیرایدئولوژیک بوده‌اند.

مگر ما نمی‌توانستیم مانند دوره‌هایی که صرفا فیلم‌های ایدئولوژیک معرفی می‌شدند، عمل کنیم؟ نگاه ما اساسا این نیست. شاید عده‌ای بخواهند اینگونه تلقین کنند، اما واقعیت این است که نگاه ما این نیست. ما به‌دنبال احیای سینمای ملی ایران، با مشخصه‌های بومی خودش هستیم.

از ماجرای جشنواره‌های خارجی فاصله نگیریم…

‎بله. درباره جشنواره‌های خارجی، مطمئن باشید نگاه آن‌ها در ‌آینده قطعا دستخوش تغییر می‌شود. بد نیست بدانید خیلی از هنرمندانی که در جریانات اخیر به خارج از کشور رفتند، پیام‌هایی را ارسال می‌کنند تا به کشور برگردند. فضا همین امروز نسبت به سال گذشته خیلی تغییر کرده است. بعضی از این افراد صراحتا پیام پشیمانی ارسال می‌کنند، آن هم به‌صورت رسمی.

از چهره‌های شناخته‌شده هم در میان این افراد هستند؟

‎بله. هم شناخته‌شده‌ها هم برخی افراد گم‌نام‌تر. صراحتا می‌گویند ما می‌خواهیم به ایران بازگردیم و فعالیت سینمایی خودمان را ادامه دهیم.

مکالمه رسمی با خود شما داشته‌اند؟

‎مکالمه رسمی خیر، اما به‌صورت غیرمستقیم به دوستان مشترکی که با من داشته‌اند، پیام داده‌اند که می‌خواهند برگردند. برخی از این درخواست‌ها هم در دست بررسی است.

یعنی اینگونه نیست که هنرمندانی که به هر دلیلی دچار مشکل شده‌اند تا پایان دوره شما امکان رفع مشکل‌شان نباشد؟

‎این موارد مربوط به دوره ما نیست. توجه داشته باشید که این اغتشاشات در هر دوره دیگری می‌توانست اتفاق بیفتد. این ماجرا مربوط به مدیریت ما در سینما نیست بلکه مربوط به حوادثی که با دوره مسوولیت ما همزمان شده است. این دو با هم تفاوت دارد. ما سخت‌ترین دوره مدیریت سینما در تمام دوره‌ها را تجربه کرده‌ایم. هر اتفاقی که از ابتدای انقلاب در سینما رخ نداده بود، در همین چند سال دوره مسوولیت ما رخ داد!‌ با وجود این شرایط‌، پررونق‌ترین دوره سینما را هم شاهد هستیم و همین واقعیت است که خیلی‌ها را اذیت می‌کند.

برخی با اهداف سیاسی خیلی دوست داشتند سینما در دوره ما تعطیل شود و به همین دلیل از رونق امروز ناراضی هستند. وقتی صحبت از جشنواره‌ها و بازارهای جهانی می‌کنید، سوال اصلی این است که چه کسانی باعث کاهش سهم ایران از بازار جهانی شده‌اند؟ قطعا اغتشاشگران و کسانی که شروع به فعالیت سیاسی در سینمای ایران کردند. مگر ما این‌ها را فراموش می‌کنیم؟‌ چه کسانی در خارج از مرزها بیانیه دادند و کارگردانان سرشناس دنیا را به خط کردند تا اهداف سیاسی خود را دنبال کنند؟ چه کسانی به جشنواره‌هایی مانند کن و برلین و ونیز ایمیل زدند؟‌ این افراد متولیان و بانیان وضع موجود سینمای ایران در عرصه بین‌المللی هستند و امروز باید پاسخگو باشند.

اگر نگاه بسته‌ای داشتیم فیلم سیدی و فرهادی را به اسکار معرفی نمی‌کردیم

اگر ما به دنبال ایجاد محدودیت بودیم، فیلم اصغر فرهادی را به اسکار معرفی نمی‌کردیم. اگر نگاه بسته‌ای داشتیم که فیلم هومن سیدی را به اسکار معرفی نمی‌کردیم. اگر ما با سینمای اجتماعی مشکل داشتیم که فیلم‌هایی مانند «علف‌زار» و «ملاقات خصوصی»‌ را اکران نمی‌کردیم. حرفم این است که اصلا آن نگاهی که برخی معتقدند در این دوره حاکم است، وجود ندارد. در حوادث سال گذشته با گروهی مواجه بودیم که در تحلیل‌های خود احساس می‌کردند وضعیت نظام جمهوری اسلامی ایران رو به پایان است و به همین بهانه می‌خواستند جلوی حضور سینمای ایران در عرصه‌های بین‌المللی را بگیرد و در مقابل سینماگران را به کارهای زیرزمینی تشویق کنند.

آن‌ها می‌خواستند به فضای فرهنگی ما آسیب بزنند اما به این واقعیت دقت نکردند که فضای ملی سینمای ایران در اختیار سینماگران ایران است. سینمای ملی ما را امثال مجید مجیدی، مسعود جعفری‌جوزانی، احمدرضا درویش، جمال شورجه، سیدرضا میرکریمی و… در این سال‌ها شکل داده‌اند که هیچ کدام اهل کارهای زیرزمینی نبوده‌اند و جوایز مختلفی را هم گرفته‌اند. آن‌ها می‌خواستند سینمای ملی ایران را تحریم کنند و معتقدم این تحریم هم خیلی زود برداشته خواهد شد.

می‌توانید کمی مصداقی‌تر درباره این گروه صحبت کنید؟ بالاخره افراد گمنام و بی‌نشانی که نمی‌توانستند باشند.

‎بالاخره خیلی‌ها در طول آن حوادث تصور می‌کردند کار جمهوری اسلامی ایران تمام شده است. مدیر یکی از پلتفرم‌های سینمایی حتی به همکاران خود گفته بود، این انقلاب مانند انقلاب مصر است و این باردیگر کار تمام است!‌ یعنی در این حد برخی به باور رسیده بودند، اما همه شکست خوردند. در طراحی‌هایی هم که داشتند شکست خوردند کمااینکه با تمام فشارها و جوسازی‌ها ، ما امسال هم در جشنواره کن غرفه داشتیم و سینمای ایران به‌صورت رسمی حضور داشت.

ما تنها در چند جشنواره مشکلاتی داریم که بد نیست نگاه‌مان نسبت به آن‌ها را تغییر دهیم و بدانیم همه عرصه‌های بین‌المللی محدود به این جشنواره ها نیست. ما شاهد یک تغییر در فضای فرهنگی دنیا هستیم و در سال‌های آتی شاهد اتفاقات بزرگ‌تری هم خواهیم بود. وقتی روسیه تصمیم می‌گیرد برای خودش یک جشنواره اسکار به راه بیندازد یعنی با یک طراحی حرکت می‌کند. وقتی چین برای حضور در اقتصای سینمای دنیا برنامه‌ریزی دارد، یعنی با یک طراحی دارد حرکت می‌کند. ما هم ابتدا باید سینمای خود را قدرتمند کنیم تا دچار مشکلاتی از این دست نشویم.

مشخصا چه اقداماتی داشتید؟

‎از طریق آقای عسگرپور نامه رسمی به رییس فیاپف ارسال کردیم تا این نهاد رسمی به جشنواره‌ها ابلاغ کند که این آثار زیرزمینی نماینده سینمای ملی ما نیستند. در چند سال آینده هم جایگاه واقعی این آثار مشخص می‌شود. سینمای دنیا به دنبال اقتصاد است و خیلی زود متوجه می‌شوند این‌ها نمی‌توانند نماینده واقعی سینمای ایران در بازار جهانی باشند. این دوران، دورانی موقت است و ما تلاش‌مان را برای عبور از این دوران داشته و خواهیم داشت. در آینده حتما درباره بانیان این وضعیت صحبت خواهم کرد، چراکه معتقدم همه‌شان باید پاسخگو باشند.

همه این افراد هم در خارج از کشور نیستند و برخی از داخل در این جریان نقش داشتند!

با تمام این‌ بدخواهی‌ها سینمای ایران هیچ‌گاه منزوی نخواهد شد

‎بله. تعداد ایمیل‌هایی که از داخل کشور به برخی از این جشنواره‌های خارجی ارسال شده واقعا زیاد است. کسانی که باور کرده بودند جریان فرهنگی کشور و انقلاب، کارشان تمام شده است، در آن مقطع شروع به مبارزه کردند. البته اینگونه هم نیست که جشنواره‌های کن و برلین بنابر نظر چهار فیلمساز داخلی ما، موضعش را طراحی کرده باشد، آن‌ها مطابق سیاست‌های بالادستی دولت‌های متبوع خود حرکت می‌کنند و نگاه‌شان نسبت به فضای فرهنگی ایران را تعیین می‌کنند.

اینگونه نیست که یک گروه به اسم سینماگران مستقل در خارج از کشور تا این اندازه قدرت تأثیرگذاری بر جشنواره‌های خارجی را داشته باشند، آن‌ها فقط پیرامون این جریان هیاهو ایجاد کرده‌اند. با تمام این‌ بدخواهی‌ها سینمای ایران هیچ‌گاه منزوی نخواهد شد.

اینگونه هم نیست که جشنواره‌های کن و برلین بنابر نظر چهار فیلمساز داخلی ما، موضعش را طراحی کرده باشد

استعفای خانم مرضیه برومند از مدیرعاملی‌ «خانه سینما» بازتاب‌های زیادی در محافل سینمایی داشت، شخص شما به‌عنوان رییس سازمان سینمایی از این اتفاق ناراحت نشدید؟‌ به‌خصوص که خانم برومند در متن نامه استعفای خود صراحتا اشاره کردند که نتوانستند تعاملات لازم را با سازمان سینمایی داشته باشند و پیش‌تر هم در نشست خبری این گلایه را مطرح کرده بودند.

‎البته ایشان صحبت از تعاملات نکرده بود و به جنبه اقتصادی ارتباط با سازمان سینمایی اشاره داشت که اساسا بحث دیگری است. این هم در حالی است که از زمان ورود خانم برومند به خانه سینما، بودجه این نهاد صنفی دو برابر شد و می‌توانید در این زمینه از خود ایشان هم سوال کنید. جالب است که هیچ‌کس درباره این مسایل صحبت نمی‌کند و تنها ابهامات را مطرح می‌کنند.

از خانم برومند سوال کنید که آیا بودجه خانه سینما بعد از مدیرعاملی ایشان دو برابر شد، یا نه؟من شخصا با ایشان جلساتی داشتم و حتی قبل از اعلام استعفا با او تماس گرفتم و گفتم اگر می‌توانید کمی بیشتر بمانید.

یعنی کامل در جریان استعفا بودید؟

‎بله. با او تماس داشتم و خواستم اگر برایش امکان دارد، در این جایگاه بماند. از نگاه من ایشان شخصیتی بود که در این جایگاه عملکرد خوبی داشت و مدیران هم به حضورشان امیدوار بودند و امکان تعامل خوبی فراهم بود. به او گفتم به دلیل کارهای خوبی که در سینما از شما به یادگار مانده است، خیلی از درها به روی شما باز است. تأکید داشتم که نگاه شما نگاه سیاسی نیست و نگاه صنفی به مسایل دارید و این بسیار مهم بود. جلساتی که ما با خانم برومند داشتیم، همه‌اش مربوط به مسایل صنفی مانند مالیات و بیمه و مسکن بود. اتفاقا سازمان سینمایی در این زمینه‌ها همراهی خوبی با خانم برومند داشت.

شما اشاره کردید که بودجه خانه سینما دو برابر شده اما خانم برومند به مشکلات مالی هم در نامه استعفای‌شان اشاره داشتند.

‎تنها یک ماه تخصیص بودجه خانه سینما از سوی سازمان سینمایی با تأخیر مواجه شد که دلیل آن هم مشکل ثبت آن‌ها در اداره ثبت بود. اداره ثبت، نامه‌ای به سازمان سینمایی زد و اعلام کرد با توجه به عدم ثبت خانه سینما، کمک مالی به این نهاد غیرقانونی است. ‎طبیعتا من هم نمی‌توانستم غیرقانونی اقدام کنم.

یعنی مشکل مالی صحت داشت.

‎بودجه‌شان کم نشد اما یک ماه پرداختی نداشتیم که می‌توانست در ماه‌های بعدی جبران شود. در این مدت هم خانه سینما فرصت داشت پیگیر مراحل ثبت قانونی باشد. اتفاقی که افتاد و بعد از ثبت خانه، مشکل پرداخت بودجه هم حل شد. تعاملات ما با خانم برومند بسیار خوب بود و معتقدم هر کسی که مدیرعامل خانه سینما شود، به دلیل اهمیتی که برای جریان‌های صنفی قائل هستم، باید تعامل خوبی با او داشته باشم. کمااینکه با منوچهر شاهسواری هم تعامل خوبی داشتیم.

درست است که نگاه من به شخص خانم برومند متفاوت بود اما اساسا معتقد به تعامل با نهاد صنفی هستم و امروز هم هر کمکی بتوانم به جناب علی دهکری به‌عنوان مدیرعامل خانه سینما خواهم کرد. اگر افراد نگاه صنفی نداشته باشند شاید برخی تعاملات را با آن‌ها نداشته باشم اما تا امروز هر سه مدیرعامل خانه سینما در دوره مسوولیت من، تلاش‌شان رفع مشکلات صنفی بوده است.

بعضی از دوستان اعتراض و سروصدا کردند تا رایت جهانی فیلمشان را گران‌تر بفروشند و درآمد بیشتری داشته باشند. برخی از مردم اما واقعا تصور می‌کنند که این افراد، مقاصد سیاسی دارند

سازمان سینمایی جدای از خانواده سینما نیست. شاید برخی از افراد در مقطعی وارد فعالیت‌های سیاسی هم شدند اما این مربوط به همه خانه سینما نمی‌شود. بازهم تأکید می‌کنم که همه ما باید تکلیف‌مان با خودمان مشخص باشد. برخی از افراد که در همان حوادث سال گذشته سراغ رفتارهای سیاسی رفتند و موضع‌گیری‌هایی داشتند، هفته بعدتر در سازمان سینمایی به دنبال بودجه و امکانات بودند! این یعنی بلاتکلیفی.

من امروز نمی‌خواهم درباره خیلی از مسایل صحبت کنم و شاید روزی که از سازمان سینمایی بیرون بیایم، درباره خیلی از این نکات بتوانم شفاف‌تر حرف بزنم و به مصادیق اشاره کنم، اما نکته این است که افراد نباید بلاتکلیف باشند. برخی موضع‌گیری‌هایی در بیرون دارند که اکثر مردم از ماهیت اصلی‌شان بی‌خبرند. بعضی از این دوستان اعتراض و سروصدا کردند تا رایت جهانی فیلمشان را گران‌تر بفروشند و درآمد بیشتری داشته باشند. لااقل من از خیلی از این مسایل خبر دارم. برخی از مردم اما واقعا تصور می‌کنند که این افراد، مقاصد سیاسی دارند!‌ می‌توانم بگویم ۷۵ درصد این افراد، ‌منافع و مقاصد اقتصادی دارند، نه سیاسی.

تعداد این افراد زیاد است؟

‎تعدادشان زیاد نیست ولی تریبون هایی در خارج از کشور دارند که ماموریت پمپاژ رسانه ای و خبری را دارند.

در آستانه انتخابات هستیم. اگر سینماگران بخواهند در این زمینه ورود داشته باشند، آیا سازمان سینمایی ملاحظات و چارچوب‌هایی برای این جنس فعالیت‌ها مدنظر دارد؟

‎ورود به عرصه انتخابات یک امر شخصی است. مگر در سال‌ها و دوره‌های قبل که افراد از کاندیدای موردنظر خود حمایت می‌کردند، سازمان سینمایی ورودی داشت؟ ما در حوزه مسایل صنفی ورود می‌کنیم. اگر فلان هنرمند بخواهد از فلان کاندیدا حمایت کند، اصلا به سازمان سینمایی ارتباطی ندارد. از نظر طرح انتقادات هم هیچ محدودیتی وجود ندارد. کمااینکه معتقدم بیشترین نقدها، همین امروز دارد به مسئولان وارد می‌شود. البته برخی منتقدین تنها چیزی که دغدغه آن ها نیست مردم و منافع ملی است، این عده همواره سعی کرده و می کنند تا از آب گل‌آلود ماهی خود را بگیرند و در برهه هایی هم موفق شده‌اند.

نمی‌توان کنار گود نشست و صرفا تماشاچی بود

این دسته موج سوارند و بخش هایی از مردم را در این موج سواری انتخاب می‌کنند. ‎اما یک نکته را بدانیم بی تفاوتی نسبت به سرنوشت و آینده کشور خسران جبران‌ناپذیری است هر فرد همچنان که نسبت به خانواده مسئول است نسبت به جامعه خود هم مسئولیت دارد. ‎نمی‌توان کنار گود نشست و صرفا تماشاچی بود و در عین حال منتظر تحول شرایط اجتماعی ماند. بسیاری از افراد منتقد نسبت به مسائل سیاسی که غیرمنصفانه دست به نقد می‌زنند حتی در انتخابات حضور هم پیدا نکردند.

این عده قلیل که نسبت به سرنوشت خانواده، جامعه و کشور در حساس‌ترین بزنگاه‌ها بی‌تفاوت بوده‌اند چگونه به خود اجازه هرگونه اظهارنظری را می‌دهند؟‎ انتخابات یعنی بی‌تفاوت نبودن، در صحنه حضور داشتن، مسئول بودن نسبت به جامعه و تاریخ. ‎اگر طیف‌ها، سلیقه‌ها، صداها و نواهای مختلف در چارچوب قانون در انتخابات حاضر باشند جامعه، جامعه پویایی خواهد بود.

رسانه سینمای خانگی- «هتل» به ردۀ ششم رسید

در حالی آمار مخاطبان سینمای ایران از ۲۱ میلیون نفر گذشت که فیلم سینمایی «هتل» به جمع ۶ فیلم پرمخاطب سینمای بعد از انقلاب پیوست.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، گرچه بسیاری وضعیت سینمای ایران را ناگوار می‌خوانند اما در همین سال جاری ۵۰ فیلم سینمایی در سینماهای سراسر کشور به نمایش گذاشته شده و با استقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه شده‌اند. برخی از این آثار توانسته‌اند پس از مدت‌ها، جدول فروش و مخاطب سینمای ایران در ۴ دهه اخیر را تغییر دهند. اتفاقی نادر که می‌تواند نوید بخش روزهای خوبی برای سینمای ایران باشد.

برمبنای آمار سمفا تا ساعت ۱ بامداد ۹ دی ماه ۱۴۰۲، تاکنون ۲۱ میلیون و ۹۳ هزار و ۱۹۸ نفر در ۵۵۸ هزار و ۹۰ سانسی که ۵۰ فیلم سینمای ایران در سالن‌های سینمایی به نمایش گذاشته شده‌اند، به تماشای آثار مشغول بودند و فروشی نزدیک به ۸۹۱ میلیارد و ۱۶ میلیون و ۴۶۸ هزار تومان را برای سینمای ایران به ارمغان آورده‌اند.

بر این مبنا میانگین مخاطبان هر کدام از فیلم‌های سینمای ایران در هر سانس عددی نزدیک به ۳۸ نفر بوده که باتوجه به شرایطی که سینمای ایران پیش از این با آن درگیر بود، عددی قابل توجه به شمار می‌آید.

تازه‌های اکران / از «پالایشگاه» تا «خورشید آن ماه»

فیلم «ضد» ساخته امیر عباس ربیعی یکی از آثار کنجکاوی‌برانگیز سینمای ایران به شمار می‌آید که پس از مدت‌ها، از ۱۵ آذر ماه، اکران عمومی خود را در سینماهای سراسر کشور آغاز کرده است. این فیلم با در اختیار داشتن ۲۰۵ سالن سینما، تاکنون ۲ هزار و ۶۷ بار به نمایش گذاشته شده و توسط ۲۷ هزار و ۵۱۴ نفر تماشا شده و به فروشی معادل با ۱ میلیارد و ۳۸ میلیون و ۸۸۶ هزار تومان رسیده است. بر این مبنا میانگین مخاطبان این فیلم در هر سانس عددی معادل با ۱۳ نفر بوده است. باتوجه به اینکه فیلم «ضد»، یک درام سیاسی است که در بستر یکی از حوادث مهم و ملتهب ابتدای انقلاب اسلامی روایت می‌شود، به مرور می‌تواند مخاطبان بیشتری را نیز به سینما بکشاند.

فیلم «خورشید آن ماه» ساخته ستاره اسکندری از ۲۲ آذر ماه اکران عمومی خود را در ۶۸ سالن سینما آغاز کرده و تاکنون با نمایش در ۲۴۹ سانس، با استقبال ۲ هزار ۸۳۴ نفر مواجه شده و به فروشی معادل ۱۱۱ میلیون و ۹۱۰ هزار تومان رسیده است. به این ترتیب میزان مخاطبان این اثر در هر سانس عددی نزدیک به ۱۱ نفر بوده است. باتوجه به زمان شروع اکران این اثر و موضوع آن که در استان سیستان و بلوچستان می‌گذرد، میانگین مخاطبان این اثر، می‌تواند روز به روز بیشتر شود.

فیلم «پالایشگاه» ساخته مهرداد خوشبخت از ۲۹ آذر ماه اکران عمومی خود را آغاز کرده است. این فیلم با در اختیار داشتن ۷۱ سالن سینما، تاکنون در ۳۶۵ سانس به نمایش گذاشته شده، توسط ۵ هزار و ۶۳۲ نفر تماشا شده و به فروشی معادل با ۲۷۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان رسیده است. بر این مبنا میانگین مخاطبان این فیلم در هر سانس عددی معادل با ۱۵ نفر بوده که باتوجه به موضوع فیلم، عدد مناسبی برای شروع اکران به شمار می‌آید.

فیلم «چرا گریه نمی‌کنی» ساخته علیرضا معتمدی نیز با در اختیار داشتن ۱۳۳ سالن سینما، از ۸ آذر ماه اکران عمومی خود را در سینماهای سراسر کشور آغاز کرده است. این فیلم تاکنون در ۶۹۱ سانس به نمایش گذاشته شده و توسط ۸ هزار و ۱۹۷ نفر تماشا شده و به فروشی معادل با ۳۶۹ میلیون و ۱۲۶ هزار تومان رسیده است. بر این مبنا میانگین مخاطبان این فیلم در هر سانس عددی نزدیک با ۱۲ نفر است.
این فیلم از جمله آثار پرستاره سینمای ایران به شمار می‌آید. از همین رو انتظار می‌رفت که توسط مخاطبان بیشتری مورد توجه قرار گیرد. حال باید دید که در ادامه اکران چه اتفاقاتی برای این اثر رخ می‌دهد.

فیلم «ویلای ساحلی» ساخته کیانوش عیاری نیز با در اختیار داشتن ۵۱۴ سالن سینما، اکران عمومی خود را آغاز کرده و تاکنون به فروشی معادل با ۲۷ میلیارد و ۳۹۶ میلیون و ۲۱۳ هزار تومان رسیده است. این اثر تاکنون، ۱۰ هزار و ۸۳۵ بار در سینما به نمایش گذاشته شده و توسط ۶۱۴ هزار و ۹۷۳ نفر تماشا شده است. بر این مبنا میزان مخاطبان این فیلم در هر سانس عددی معادل با ۵۷ نفر است که عددی قابل توجه به شمار می‌آید.

فیلم «ورود و خروج ممنوع» به کارگردانی امید آقایی نیز با در اختیار داشتن ۴۱۷ سالن سینما از ۱۵ آذر ماه سال جاری اکران عمومی خود را آغاز کرده و تاکنون به فروشی معادل با ۱۱ میلیارد و ۹۳۰ میلیون و ۴۲۴ هزار تومان رسیده است. این اثر تاکنون در ۵ هزار ۶۸۶ سانس به نمایش گذاشته شده و توسط ۲۶۷ هزار و ۵۹۵ نفر تماشا شده است. بر این مبنا میزان مخاطبان این فیلم در هر سانس، عددی معادل با ۴۷ نفر بوده است که از میانگین مخاطبان سینمای ایران بالاتر است. البته باتوجه به مضمون کمدی این اثر، این اتفاقی کاملاً طبیعی به شمار می‌آید.

فیلم‌های پرفروش هفته / کمدی‌ها همچنان در اوج

در هفت روز گذشته، فیلم‌های سینمای ایران فرصت نمایش در ۱۸ هزار و ۶۵۳ سانس را پیدا کرده و توسط ۷۸۲ هزار و ۲۷۰ نفر تماشا شده است. به این ترتیب در این هفته، میزان فروش سینمای ایران عددی معادل با ۳۲ میلیارد و ۲۷۹ میلیون و ۸۹۶ هزار تومان بوده است.

«هتل» پرفروش‌ترین فیلم هفته گذشته است. زیرا این فیلم توانسته در هفت روز گذشته به فروشی معادل با ۱۰ میلیارد و ۵۲۱ میلیون و ۳۴۱ هزار تومان دست پیدا کند که تقریباً نزدیک به یک سوم فروش کل سینمای ایران را تشکیل می‌دهد.

«هتل» که اکران خود را از ۵ مهر ماه سال جاری آغاز کرده است، با در اختیار داشتن ۶۳۲ سالن سینما، توسط ۴ میلیون و ۸۱۸ هزار نفر تماشا شده و به فروشی بیشتر از ۲۰۸ میلیارد تومان رسیده است. این فیلم اکنون در رتبه ششم جدول پرمخاطب‌ترین فیلم‌های سینمایی بعد از انقلاب ایران نیز قرار گرفته و احتمالاً تا هفته‌های آتی جای فیلم «اخراجی‌های ۲» را در این جدول پرخواهد کرد.

بر مبنای آمار ارائه شده، میانگین مخاطبان فیلم «هتل» در هر سانس، عددی معادل با ۶۸ نفر است.

«ویلای ساحلی» نیز در رده دوم جدول پرفروش‌ترین آثار سینمای ایران در هفت روز گذشته به شمار می‌آید. ۷ میلیارد و ۸۱۵ میلیون و ۷۵۳ هزار تومان عددی است که از فروش فیلم کیانوش عیاری در هفت روز گذشته اعلام شده است.

«ورود و خروج ممنوع» نیز در رده سوم جدول پرفروش‌ها قرار دارد. زیرا در یک هفته گذشته به فروشی معادل با ۴ میلیارد و ۷۸۴ میلیون و ۶۷۱ هزار تومان رسیده است.

«فسیل» با گذشت نزدیک به ۱۰ ماه از آغاز اکران خود، همچنان با استقبال مخاطبان همراه است. به طوری که کماکان در جدول پرفروش‌ترین فیلم‌های هفته قرار دارد و رتبه چهارم را نصیب خود کرده است. این فیلم با در اختیار داشتن ۲۵۹ سالن سینما در هفت روز گذشته به فروشی معادل با ۲ میلیارد و ۷۰۷ میلیون و ۸۴۲ هزار تومان دست پیدا کرده است.

«فسیل» تاکنون توسط ۷ میلیون و ۱۲ هزار و ۹۰۹ نفر تماشا شده و به فروش کلی ۳۰۱ میلیارد تومان رسیده است. این فیلم با جذب این میزان از مخاطب، توانسته بعد از فیلم «عقاب‌ها» در رتبه دوم جدول پرمخاطب‌ترین فیلم‌های بعد از انقلاب قرار بگیرد. میانگین مخاطبان این فیلم در هر سانس عددی معادل با ۵۱ نفر است.

انیمیشن «بچه زرنگ» به تهیه‌کنندگی حامد جعفری نیز در یک هفته گذشته توسط ۶۵ هزار و ۴۴ نفر تماشا شده و به فروشی معادل با ۱ میلیارد و ۹۱۰ میلیون تومان و ۶۹۵ هزار تومان رسیده است. به این ترتیت این اثر در رده پنجم جدول پرفروش‌های هفته‌ای که گذشت قرار می‌گیرد.

انیمیشن «مسافری از گانورا» ساخته سید احمد علمدار نیز در هفت روز گذشته توسط کمی بیشتر از ۳۵ هزار نفر تماشا شده و به فروشی معادل با ۱ میلیارد و ۱۵۳ میلیون تومان رسیده است. بنابراین این فیلم نیز در رده ششم جدول پرفروش‌ها قرار دارد.

«جوجه تیغی» نیز با در اختیار داشتن ۱۶۹ سالن سینما، در هفت روز گذشته، پذیرای بیش از ۱۸ هزار مخاطب بوده و به فروشی معادل با ۸۰۹ میلیون و ۸۹۶ هزار تومان رسیده است. به این ترتیب این فیلم نیز در رده هفتم جدول پرمخاطب‌ترین آثار هفت روزه گذشته سینمای ایران قرار می‌گیرد.

خروج از نسخه موبایل