فیلم سینمایی «فصل ماهی سفید» به کارگردانی قربان نجفی و تهیهکنندگی آرش سجادی حسینی و علی گلبهاران از هفتم تیرماه در سینماهای سراسر کشور اکران میشود.
به گزارش سینمای خانگی، از مشاور رسانهای فیلم، فیلم «فصل ماهی سفید» اولین ساخته قربان نجفی، یک فیلم اجتماعی و خانوادگی است که در آن بازیگرانی همچون محمدرضا فروتن، لادن مستوفی، میلاد کیمرام، بیژن بنفشهخواه، شقایقدهقان، بهزاد خداویسی و ژاله علو، المیرا دهقان، رها خدایاری ایفای نقش کردهاند.
فیلمنامه این اثر توسط قربان نجفی و غزال زرگر امینی نوشته شده است.
در آستانه اکران فیلم «فصل ماهی سفید» از پوستر آن که توسط روژان ایرجی طراحی شده، رونمایی و منتشر شد.
فیلم «فصل ماهی سفید» اقتباسی آزاد از باغ آلبالویآنتوان چخوف است. این فیلم، قصه یک خانواده ایرانی را روایت میکند که درگیر مشکلات بسیاری است و برای حل این مشکلات از روشهایی استفاده میکند که سرانجام مشخصی ندارد.
فیلم «فصل ماهی سفید» به سرگروهی پردیس سینمایی مگامال و توسط شرکت پخش رسانه فیلمسازان اکران میشود.
دیگر عوامل این فیلم عبارتند از: مدیر فیلمبرداری: علیرضا زرین دست، طراح صحنه و لباس: ملکجهان خزاعی، موسیقی: کارن همایونفر، تدوین: خشایار حسنی، مشاور کارگردان: فرید سجادی، صداگذاری و میکس: ایرج شهزادی و نعیم مسچیان، صدابردار: بابک نیازی، طراح گریم: ثمره برازنده، مجری طرح: سعید عقیقی، سرمایهگذاران: جاوید کیانفر، آرش سجادی حسینی، قربان نجفی، سعید حقیقی و علی گلبهاران، پخش: رسانه فیلمسازان، دیگر بازیگران؛ پریا مردانیان، نورالدین جوادیان، عیسی حسینی، نازنین مهیمنی، ناصر سجادی حسینی، نیلوفر عباسی، قربان نجفی و جواد زرینچه.
معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهوری گفت: نتوانستیم در فیلم و سینما به زنان قوی بپردازیم، ما همواره زنانی را نشان دادیم که ضعیف هستند و نقص دارند، درحالی که این موضوع در مورد اغلب زنان ایرانی و مسلمان صدق نمیکند.
به گزارش سینمای خانگی و به نقل از بنیاد سینمایی فارابی، نخستین نشست زن و سینمای بینالملل به همت تشکل زنان انقلاب اسلامی با حضور انسیه خزعلی – معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری و سید مهدی جوادی – مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی و برخی فعالان حوزه بین الملل زنان و خانوداه در بنیاد فارابی برگزار شد.
جوادی در این نشست گفت: مسئله زن در سینما و بازنمایی سیمای زن در هنر هفتم، هم وجهه داخلی دارد و هم خارجی، از اینرو نسبت به آنچه بیرون از مرزها اتفاق میافتد باید نگاه تطبیقی داشت.
او با اشاره به حضور دوستانی از زمره فعالان بینالمللی فرهنگی و رسانهای آشنا با سینما اظهار کرد: متاسفانه گاهی فراموش میکنیم که باید جهانی حرف بزنیم، کاری که امام خمینی (ره) انجام میداد، او جهانی میدید، جهانی حرف میزد و جهانی عمل میکرد و نظم جهانی را دستخوش تغییر کرد به همین دلیل از بوسنی در قلب اروپا تا نیجریه در قلب آفریقا یاران خمینی(ره) را میشود دید، و ما هم باید حرفهای خود را بی لکنت و رسا و در وسعت جهانی فریاد بزنیم. ما باید بپذیریم که در وهله نخست در بازنمایی زن مسلمان در سینما دچار لکنت هستیم و میترسیم صریح، بلند و شفاف از زن مسلمان انقلاب اسلامی حرف بزنیم.
مدیرعامل فارابی با تاکید بر اینکه بسیاری از موضوعات را نمیتوان تزریقی و اجباری به هنرمند اجبار کرد، افزود: هنرمند باید بر اساس باور خود کار کند، چراکه تا شما به چیزی معتقد نباشید، نمیتوانید خالق اثری متعهد باشید. بنابراین هرچقدر بخواهیم دستوری کار کنیم، در نهایت اثر خلق شده، شکل کاریکاتوری بیشتری به خود میگیرد. در این حوزه هم باید افراد معتقد و باورمند ورود کنند تا منشا اثر شوند.
جوادی با اشاره به منویات مقام معظم رهبری درخصوص نقش هنر در تمدن سازی اسلامی تاکید داشت زمانی میتوان زنِ تمدن سازِ اجتماعی، موثر، کارآمد، مهربان و صبور مسلمان را که الگوهای آن را در حضرت خدیجه و حضرت زینب سلام ا… علیهما وجود دارد، در سینما تصویرسازی کرد که اولاً صریح و رسا از شاخصهای اینچنین بانویی حرف بزنیم و ثانیاً کسانی این حرف را بزنند که معتقد به چنین الگوهایی هستند.
وی با گلایه از نظریهپردازان حوزههای علوم معارفی و اسلامی گفت: غرب میداند در مورد زنان چه میخواد بگوید، ما هم میدانیم چه میخواهیم نگوییم، اما اینکه چه یاید بگوییم را کسی تبیین نکرده، آن زن امروزی مسلمان قابل فهم برای نوجوان و جوانی که سینمای انقلاب اسلامی باید برای جهانیان ترسیم کند چه شاخصها و ترازی دارد را کسی ملموس و عینی نساخته است.
جوادی با در نظر گرفتن حدود سنی سینمای بعد از انقلاب که ۴۰ سالگی را رد کرده است، اذعان کرد: این مهم فرصتی است برای روی کار آمدن نسل جدید تا دغدغهمند و با شناختی بیشتر از جهان اسلام حرف جدید بزند. همچنین از این منظر میتوان گفت در یک مقطع تاریخی در راستای تربیت و رشد نسلی نو از بانوان مسلمان فیلمساز هستیم تا بتوانند حرفهای جدیدی بزنند.
مدیر عامل فارابی با تشویق بانوان حاضر در نشست برای ایجاد فرصت و بستری در راستای خلق فیلمنامهای جسور، شجاع و مطلوب در زمینه به رخ کشیدن زن مسلمان، اخلاقمدار و تلاشگر گفت: امیدوارم با تلاش شما فرصت مناسبی برای بازنمایی خلاقانه چهره زنان ایجاد شود.
خزعلی نیز با بیان اینکه هنوز نتوانستیم در فیلم و سینما به بازنمایی زنان قوی بپردازیم، تأکید کرد: ما همواره زنانی را نشان دادیم که ضعیف هستند و نقص دارند، درحالی که این موضوع در مورد اغلب زنان ایرانی و مسلمان صدق نمیکند.
او اظهار کرد: وضعیت زنان ما در دوران مختلف از جمله در طول انقلاب و دفاع مقدس مثالزدنی است، بنابراین نیاز است تا امروز تصویر مصداقیتر و حقیقیتری از زن مسلمان و ایران نشان دهیم، تصاویری که نماینده شجاعت حضور آنها در مقاطع گوناگون باشد.
معاون رئیس جمهور در حوزه خانواده و زنان با بیان اینکه خطر تهاجم فرهنگی به خصوص در بخش چند رسانهای و فیلم و سریال با ذائقهسازی در جهت انحراف و بی هویتی همراه هست، افزود: بنابراین لازم است تا درباره تمامی این موارد کار کنیم به خصوص در عرصه سینما که معرف زن مسلمان ایرانی در مجامع بینالمللی هم هست.
او با تاکید بر اینکه همه ما آمادگی داریم تا برای رشد و پیشرفت این حوزه همکاری کنیم، گفت: مقام معظم رهبری همواره بر پیشانی بودن بانوان تاکید دارند، از اینرو ما هم اعلام میکنیم که آمادگی داریم تا در حوزه زن و خانواده در عرصههای مختلف هنری، سینمایی و جشنوارهای پشتیبان بانوان کشورمان باشیم. البته بدیهی است که با همراهی خود آنان نتیجه بهتری هم حاصل خواهد شد.
همچنین در ابتدای این نشست، مهسا فرزان – دبیر کل تشکل زنان انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه ما با تشکیل انجمن زنان انقلاب اسلامی سعی در همافزایی در حوزه زنان مسلمان و انقلابی داریم، ادامه داد: موضوع سینما همواره از دغدغههای من بوده است، بنابراین لازم میدانم که به این موضوع با حضور و مشارکت خود زنان و بانوان کشورم پرداخته شود.
وی در ادامه افزود: ما نیاز به چنین نشستهایی داریم تا یکدیگر را از نزدیک بشناسیم و با تعریف کارگروههای ویژه بتوانیم نگاه زنان اهل مقاومت و بینالملل حاضر در این جلسات را به عرصه سینما جلب کنیم. همچنین در نظر داشته باشیم که هدف ما از برگزاری این سلسله نشستها یک فعل محدود و تکبعدی نیست، بلکه میخواهیم این موضوع را در پهنای تمام انقلاب اسلامی تبیین کنیم.
نشست تخصصی زن و سینمای بینالملل از سلسله نشستهای تخصصی با محوریت جایگاه زن در سینمای جهان است که با مشارکت بنیاد سینمایی فارابی توسط تشکل زنان انقلاب اسلامی برگزار میشود. در این نشست که در حدود بیش از سه ساعت به طول انجامید، بانوان حاضر که اغلب از چهرههای سینمایی، فرهنگی و رسانهای بودند به بحث و تبادل نظر درباره موضوعاتی از قبیل سینمای بینالملل، جایگاه زن در سینمای ایران و جهان و همچنین چگونگی شکلدهی سینمای حوزه مقاومت اسلامی، منطقهای و بینالمللی پرداخته شد.
در نشست زن و سینمای بینالملل که روز گذشته سوم تیرماه به میزبانی فارابی برگزار شد، انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهور، سید مهدی جوادی مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی، مهسا فرزان دبیر تشکل زنان انقلاب اسلامی و سایر اعضای این تشکل که بانوانی از کشورهای هند، لبنان و افغانستان هم به خود میدید، حضور داشتند.
در سال جاری، تنها ۴ فیلم کمدی به روی پرده رفت و ۱۲ فیلم دیگر در گونههای اجتماعی و کودک بودند. با این حال بهمانند سالهای گذشته نبض گیشه در اختیار کمدی است.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، در شرایطی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت کنونی در حوزه سینما، یکی از پرکارترین فعالیتهای ادوار اخیر این وزارتخانه را رقم زده است اما جریانی بدون پشتوانه فکری و منطقی عنوان کرده که سینمای در سال جاری، در اختیار کمدی قرار گرفته و فیلمهای فسیل و شهر هرت، آثاری هستند که فروش دارند و مابقی آثار، تاثیر چندانی در راندمان فروش سینما و کلیت اقتصاد آن ندارند.
این ادعا، به اندازهای عجیب است که نشان میدهد مطرحکنندگان چنین ادعایی، حتی یک نگاه ظاهری هم به کنداکتور اکران امسال نداشتهاند. طی ۳ ماه ابتدایی امسال، از میان ۱۶ فیلم جدیدی که به روی پرده رفتند، تنها ۴ فیلم کمدی حضور داشته که همین اتفاق، همواره به محلی برای اعتراض به شورای صنفی نمایش تبدیل شده است. منتقدان به این انتخابها عنوان کردهاند که برای مناسبتهایی چون نوروز، فطر و آغاز تعطیلات تابستانه، باید به مانند سالیان گذشته، نمایندگان بیشتری از سینمای کمدی حضور داشته باشند و نهاینکه تنها ۲۵درصدی از ناوگان آثار، مربوط به فیلمهای کمدی باشد.
اگرچه سازمان سینمایی، گرایش بیشتری به سینمای اجتماعی دارد اما توانسته با انتخابهایی هوشمندانه در حوزه انتخاب آثار موفق کمدی، نبض گیشه را در دست گرفته و راندمان بالایی را طی ۳ ماه اخیر امسال به ثبت برساند.فارغ از این ادعای عجیب، سینمای کشور برای همین امسال، فیلمهایی با ساختار خوب را به نمایش گذاشته که ازجمله این فیلمها میشود به جنگ جهانی سوم، دسته دختران، نگهبان شب، مصلحت، سه کام حبس، کت چرمی، عروسی مردم و تصور اشاره کرد که میتواند حق انتخاب را برای مشکلپسندان حوزه سینما فراهم آورد. بنابراین اولا، برای سال جاری، فیلمهای کمدی چندانی نمایش نداشتند و ثانیا؛ حداقل نیمی از آثار اکرانشده امسال، فیلمهای اجتماعی با ساختار قابلدفاع هستند که میتواند برگ برنده خوبی برای عملکرد شورای صنفی نمایش، سازمان سینمایی و وزارت ارشاد در این حوزه باشد.
در مورد گیشه ۱۶ فیلمی که امسال نمایش داده شدند، ۲۰۹ میلیارد آن در اختیار سینمای کمدی و ۶۳ میلیارد نیز به سینمای اجتماعی و کودک تعلق دارد. اگر بخواهیم این آمار را کاملتر کرده و فیلمهای کمدی سال گذشته که در سینمای امسال نیز نمایش داشتند را نیز مورد بررسی قرار دهیم متوجه میشویم که از مجموع گیشه امسال، ۲۲۵ میلیارد در اختیار آثار کمدی و ۷۵ میلیارد نیز در اختیار سینمای اجتماعی و کودک است. البته در این آمار باید به این نکته مهم اشاره داشته باشیم که سرفصلهای زمانی خوب نظیر عید نوروز، عید فطر و آغاز تعطیلات تابستانی، زمینه را برای استقبال بیشتر از آثار کمدی فراهم آورده است.
البته این گزاره برای تمام کسانی که حتی آشنایی حداقلی با گیشه دارند، مبرهن است که همواره فیلمهای کمدی، فروش بهمراتب بیشتری نسبت به دیگر گونههای سینمایی دارند. در گیشه جهانی نیز وضع به همین منوال است و این رویکرد، موردی نیست که تنها در انحصار سینمای ایران باشد. نیاز مردم به شادی و تماشای فیلمهای کمدی، در هر دورهای وجود داشته و حتی آثار کارگردانان شاخصی چون داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی، اصغر فرهادی، سعید روستایی و . . . نیز در جدول فروش، پائینتر از آثار کمدی قرار میگیرند.
برای مشخص شدن این رویه ثابت، نگاهی به گیشه ۲ دهه اخیر سینمای ایران داشتهایم که این آمار نیز نشان میدهد که از مجموع ۱۰۰ فیلم پرفروش و پرمخاطب ۲ دهه اخیر سینمای ایران، ۶۷ درصد از این تعداد، آثار کمدی بودهاند.
حال اگر بخواهیم این آمار را به تفکیک مورد بررسی قرار دهیم، به موارد زیر میرسیم:
سال ۸۲: توکیو بدون توقف، عروس خوشقدم، دنیا، دختر ایرونی
سال ۸۳: کما، مارمولک، خوابگاه دختران، مهمان مامان
سال ۸۴: شارلاتان، شاخه گلی برای عروس، مجردها، مکس
سال ۸۵: آتشبس، زیر درخت هلو، شام عروسی
سال ۸۶: اخراجیها، توفیق اجباری، کلاهی برای باران، کلاغپر
سال ۸۷: چارچنگولی، دایره زنگی، زنها فرشتهاند، همیشه پای یک زن در میان است
سال ۸۸: اخراجیها ۲، خروس جنگی، زندگی شیرینی، پسر تهرونی
سال ۸۹: لطفا مزاحم نشوید
سال ۹۰: اخراجیها ۳، ورود آقایان ممنوع، شیشوبش، زنان ونوسی، مردان مریخی
سال ۹۱: کلاه قرمزی و بچه ننه، خوابم میاد، گشت ارشاد
سال ۹۲: رسوایی، تهران ۱۵۰۰، جابهجا
سال ۹۳: شهر موشها، طبقه حساس، آتشبس ۲، معراجیها، رد کارپت
سال ۹۹: خوب، بد، جلف ۲، آقای سانسور، زنها فرشتهاند
سال ۱۴۰۰: دینامیت، گشت ۳
سال ۱۴۰۱: انفرادی، بخارست، سگبند
همانگونه که مشاهده میشود ۶۷ فیلم از میان ۱۰۰ فیلم پرفروش و پرمخاطب ۲۰ سال اخیر سینمای ایران را کمدیها تشکیل میدهند. این آمار اگر ۱۰ فیلم پرمخاطب هر سال را در نظر بگیریم، به بالای ۷۰ درصد نیز میرسد. همچنین طی ۲ سال از این ۲۰ سال، هر ۵ فیلم پرفروش سال، آثار کمدی بودهاند.
برای ۷ سال نیز ۴ فیلم از میان ۵ فیلم از آثار کمدی بوده است. طی ۹ سال هم ۳ فیلم از ۵ فیلم، کمدی بودهاند. برای سال ۱۴۰۰ که سینما بهدلیل کرونا، اکران چندانی نداشت، ۲ فیلم کمدی، پرفروش شد و برای سال ۸۹ نیز تنها ۱ فیلم پرفروش، در جمع ۵ فیلم برتر قرار گرفته است.
بنابراین این یک علاقمندی تاریخی است که همواره فیلمهای کمدی، نهتنها با استقبال قابلتوجهی از سوی مخاطب مواجه میشوند بلکه کمک بزرگی به گیشه سینما و فرآیند صنعتیشدن سینمای ملی کردهاند. در چنین شرایطی و درحالیکه کشور نیاز به تزریق نشاط و شادی دارد این انتظار وجود داشته که فیلمهای کمدی بیشتری نمایش داده شود که متاسفانه تنها ۴ فیلم کمدی برای سال جاری به روی پرده رفت که از این تعداد، تنها ۲ کمدی موفق به جذب مخاطب حداکثری شده است: فسیل که از ابتدای امسال روی پرده است و شهر هرت که اکنون ۲ هفته است که به نمایش درآمده.
اینکه مدیران سینمایی، با نمایش فیلم کمدی، متوجه آن قشر طالب کمدی هستند و حواسشان نیز به گیشه سالانه کشور است، یک بحث است و اینکه با نمایش فیلم در گونههای دیگری چون کودک، اجتماعی و . . . نیازهای سینمایی دیگر دوستداران سینما را پاسخ میدهند، یک بحث است که بررسی آمارها نشان میدهد که اگرچه سازمان سینمایی، گرایش بیشتری به سینمای اجتماعی دارد اما توانسته با انتخابهایی هوشمندانه در حوزه انتخاب آثار موفق کمدی، نبض گیشه را در دست گرفته و راندمان بالایی را طی ۳ ماه اخیر امسال به ثبت برساند.
اکران سینمای ایران در سال ۱۴۰۲ با «فسیل» شروعی امیدوارکننده برای فیلمهای کمدی داشت، اما آیا ترکیب تازه فیلمهای غیرکمدی میتواند توازن را به گیشه سینمای ایران بازگرداند؟
به گزارش سینمای خانگی از مهر، بعد از دو سال کرونا و وقایع پاییز و زمستان سال گذشته که سینماها را به رکود برد، از ابتدای امسال فیلم «فسیل» توانست رکورد فروش صد میلیاردی را بزند و حالا برای دویست میلیاردی شدن دورخیز کرده است. وضعیت فروش فیلمها در سه ماهه اخیر سال ۱۴۰۲ نشان داد در کنار همه آثار به اکران رسیده، «فسیل» بخش اعظم سینما را از آن خود کرد.
رقم کل فروش سال ۱۴۰۲ بیشتر از ۲۲۹ میلیارد با ۵ میلیون و ۲۳۰ هزار مخاطب بوده است که از این میزان فقط حدود ۱۶۵ میلیارد با ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار مخاطب به کمدی «فسیل» اختصاص یافته است؛ یعنی فروشی در حدود ۷۰ درصد مجموع فروش سینمای ایران. اگر این سی درصد را هم البته جزییتر نگاه کنیم با توجه به فیلمهای کمدی دیگر مثل «آهنگ دو نفره» و «یقهسفیدها» یا فیلمهای سرگرم کننده مثل «عروس خیابان فرشته» سهم سینمای اجتماعی و به تعبیری فیلمهای «غیرکمدی» ناچیزتر هم میشود!
اما آیا ظرفیت فروش فیلمهای غیرکمدی اکران امسال مانند «غریب»، «دسته دختران»، «سهکام حبس» و «جنگ جهانی سوم» واقعاً همین اندازه بوده است؟
حتی با نگاهی به فیلم «ملاقات خصوصی» که پرفروشترین فیلم غیرکمدی تاریخ سینمای ایران شده است، میتوان گفت این فیلم در سال ۱۴۰۱ به چنین رکوردی دست پیدا کرد آن هم بعد از چندین ماه روی پرده بودن.
در چنین شرایطی از روز ۱۷ خرداد اکران تابستانه سینماها با ترکیبی متفاوت از فیلمها آغاز شده و به نظر میرسد قرار است وزن سینمای اجتماعی در چرخه اکران کمی پررنگتر شود و گیشه رو به احتضار فیلمهای غیرکمدی جان تازهای بگیرد.
در همین چند روز ابتدایی اکران فیلمهای جدید، غیر از «شهر هرت» کمدی جدید کریم امینی، کارگردان «فسیل» برخی فیلمهای اجتماعی مثل «کت چرمی» و «مصلحت» هم با یک استقبال خوب در جایگاههای بعدی قرار گرفتهاند و حالا امیدهای تازهای به سینمای ایران تزریق شده است که این سینما هم میتواند احیای دوبارهای داشته باشد که البته باید دید رقم فروش گیشه این فیلمها در ادامه به چه سمت و سویی خواهد رفت.
در ادامه نگاهی داریم به جدیدترین فیلمهای روی پرده در فضای اجتماعی که هر یک میتواند طیفی از مخاطبان و علاقمندان را با خود همراه کند.
کت چرمی؛ معمای یک مهمانی زیرزمینی و قهرمانیهای جواد عزتی
فیلم «کت چرمی» یکی از پربحثترین فیلمهای رونماییشده در جشنواره فجر چهل و یکم بود که بهواسطه میزان استقبال مخاطبان در سالنهای مردمی جشنواره، یکی از شانسهای شکار سیمرغ تماشاگران در صورت اهدای این جایزه نیز محسوب میشد.
«کت چرمی» اگرچه یک فیلم پرستاره است اما برگ برنده این فیلم در اکران و جذب مخاطب استفاده از همه مولفههای یک ترکیب برنده است. قصه و فیلمنامه قوی و پیش برنده و نقاط عطف و فراز و فرودهای آن، معرفی استعدادهای تازه مثل سارا حاتمی که اتفاقاً بازی او توانست تندیس سیمرغ نقش مکمل زن را برایش به ارمغان بیاورد، حضور چهرههایی چون جواد عزتی که این سالها در نقشهای جدی و ملودرام درخششهای متعددی داشته و جسارت پرداخت به سوژههایی که میتواند دردسر آفرین هم باشد از جمله این موارد است.
«کت چرمی» این چند وقت به دور از حاشیه هم نبوده است و ماجرای اعدام الکس و برخی شباهتهای داستانی میتوانست دستاندازی را برای اکران این فیلم در موعد مقرر فراهم آورد که این اتفاق رخ نداد و فیلم در حال حاضر روانه پرده سینماها شده است.
این فیلم که از روز ۱۷ خرداد روی پرده سینماهای کشور رفته بعد از «شهر هرت» توانسته است انتخاب دوم مخاطبان برای تماشای فیلم در سینما باشد و با توجه به قصه و بازیگران و ادامه همین روند میتواند یکی از مدعیان صدرنشینی در جدول پرفروشترین فیلمهای غیرکمدی امسال باشد.
این فیلم به کارگردانی حسین میرزامحمدی و تهیهکنندگی کامران حجازی ساخته شده است و به ماجرای مرموز یک مهمانی زیرزمینی و دختران قربانی شده آن میپردازد.
تصور؛ عاشقانهای با حضور لیلا حاتمی و مهرداد صدیقیان
«تصور» از دیگر فیلمهای اجتماعی است که از روز ۱۷ خرداد به اکران سینماها پیوست. فیلمی اجتماعی در بستری عاشقانه که این بار لیلا حاتمی و مهرداد صدیقیان را در مقام یک زوج قرار داده است.
«تصور» اولین بار در خلال جشنواره فیلم کن خبرساز شد و پس از رونمایی در اولین حضور جهانی خود در فستیوال کن سال ۲۰۲۲، نظر تماشاگران خود را جلب کرد.
حضور لیلا حاتمی برگ برنده اصلی «تصور» است و میتواند بخشی از مخاطبان را به سالنهای نمایش این فیلم بکشاند.
این فیلم رونمایی در جشنواره فجر نداشت و همین باعث شد کمتر خبر و اطلاعاتی از آن در دسترس مخاطبان داخلی باشد و به همان میزان بر کنجکاویهای مخاطب هم افزوده است.
جواد نوروزبیگی از تهیهکنندگان پرکار سینمای ایران در سالهای اخیر تهیهکنندگی این فیلم را بر عهده دارد.
او هم «تصور» را برای سبد اکران فیلم مناسبی دانسته و هم کارگردانش علی بهراد را چهره تازهای که به سینما معرفی شده است.
مصلحت؛ پس از سالها یک تریلر سیاسی با طعم عدالت
از چالشیترین فیلمهای اجتماعی در اکران تازه سینماها میتوان به «مصلحت» اشاره کرد که پیشتر در گزارشی مشروح به فرآیند تولید و رسیدن آن به اکران عمومی پرداختیم.
مصلحت به دلیل قصه و سوژه مرتبط با تاریخ معاصر که در بستری از یک درام سیاسی و جنایی هم روایت میشود میتواند طیفی از علاقهمندان به چنین فیلمهای را به خود جذب کند.
این فیلم نیز ترکیب برندهای دارد که از بازیگران کاربلد تئاتری مثل امیر نوروزی تا چهرههایی مثل فرهاد قائمیان در نقشهایی کمتر دیده شده بهره برده، ستاره این فیلم وحید رهبانی است که اگرچه بعد از دو دهه با «گاندو» به عرصه تصویر بازگشت اما حالا میتواند از دیگر ستارههای تلویزیونی باشد که حضور قابل توجهی بر پرده سینما را هم تجربه میکند.
«مصلحت» به کارگردانی حسین دارابی و تهیهکنندگی محمدرضا شفاه محصولی از سازمان سینمایی سوره و سازمان اوج است و داستان آن روی «عدالت» تاکید ویژهای دارد.
نگهبان شب؛ از حاشیه پایتخت تا دل انتخابات
به یقین میتوان گفت در میان موج تازه فیلمهای سینمایی که اکثر آنها امضای کارگردانان نسل جوان سینما را پای خود دارند، «نگهبان شب» به کارگردانی رضا میرکریمی میتواند نمایندگی نسل فیلمسازان باسابقه را به عهده بگیرد.
کارگردانی که همواره نگاه ویژهای را در آثار خود داشته و برای فیلم اخیرش سراغ چهرههایی کمتر دیده شده و استعدادهای جدید رفته است.
نقش اصلی این فیلم را تورج الوند به عهده دارد که از طریق تستهای چند مرحلهای به این نقش رسید و در کنار او لاله مرزبان دیگر بازیگر اصلی فیلم است. الوند برای ایفای این نقش بهصورت ویژه مورد تحسین منتقدان قرار گرفت.
محسن کیایی و ویشکا آسایش از دیگر بازیگران فیلم هستند و از اتفاقات مهم در ترکیب بازیگران این فیلم میتوان به حضور کوتاه زنده یاد کیومرث پوراحمد کارگردان نامدار فیلم و سریالهای خاطرهانگیز اشاره کرد.
«نگهبان شب» قصهاش را در حاشیهای از پایتخت تعریف میکند قصه زوجی که ماجراهای زندگی شخصیشان گاه تا عمق حاشیهای ترین و مهمترین اتفاقات روز جامعه مثل انتخابات هم کشیده میشود.
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری دانشجو؛ نخستین گردهمایی سینماگران انقلاب و دفاع مقدس به همت سازمان سینمایی در حال و هوایی صمیمانه و پرشور برگزار شد. هم کناری بسیاری از فعالان سینمای دفاع مقدس در چهل سال اخیر، حال و هوایی ویژه به این مراسم بخشیده بود، اما به هر حال، نبود بسیاری دیگر از چهرههای شاخص خودنمایی میکرد و به گفته محمود گبرلو مجری مراسم، قرار شد هدایای این چهرهها به آنها تقدیم شود: از بین تجلیلشدگان، چندین و چند چهره در مراسم حضور نداشتند. «محمد کاسبی» شرایط حضور نداشت. همین طور «احمدرضا معتمدی» و چندین چهره دیگر. اما جز این، این پرسش برای خیلیها مطرح شد که چرا برخی چهرههای شاخص سینمای دفاع مقدس در مراسم حضور نداشتند.
اگر بخواهیم نام ده فیلم برتر تاریخ سینمای دفاع مقدس را نام ببریم، قطعا به چند فیلم از «ابراهیم حاتمیکیا»، «مرحوم رسول ملاقلیپور»، «احمدرضا درویش» و یکی دو فیلم شاخص از «عزیزالله حمیدنژاد» برمیخوریم، اگر از حضور نداشتن «رخشان بنیاعتماد» سازنده یکی از فیلمهای برتر سینمای دفاع مقدس (گیلانه) در این مراسم بگذریم، چهرههای دیگری، چون «مجتبی راعی» و «محمدحسین حقیقی» هم توجه برانگیز بود. جز «آقارسول» که به دیار باقی شتافته، مابقی سینماگران این فهرست در نخستین گردهمایی سینماگران انقلاب و دفاع مقدس حضور نداشتند و شاید قرار است در دومین گردهمایی (اگر برپا شود) حضور داشته باشند؟!
از هیات اسلامی هنرمندان، «احمد میرعلایی»، «اکبر حر» و چند چهره دیگر بودند، اما «جواد شمقدری» (سازنده بربال فرشتگان و توفان شن) نبود که حضور نداشتن او بنا به اختلافنظرهایی که با مدیران سینمایی دارد، میتواند سوالبرانگیز نباشد.
اما…
چرا «ابراهیم حاتمیکیا» نبود؟ او که در یکی از آخرین فعالیتهای سینمایی خود با «محمد خزاعی» فیلم «به وقت شام» را ساخته است، مدتهاست که در محافل حضور ندارد و شاید این غیبت در همین راستا قابل تحلیل باشد.
چرا «احمدرضا درویش» نبود؟ او که همین چند روز پیش در مراسم ویژه «۶۰ سال سینمای ایران و عرض ارادت به پیشگاه امام رضا (ع)» حضور داشت، در این مراسم غیبت داشت. ظاهرا دلیل، حضور او در مشهد و نرسیدناش به تهران بوده است.
چرا «محمدحسین مهدویان» در مراسم حضور نداشت؟ گرفتاری فیلمبرداری؟ اختلاف نظر با مسوولان سینمایی؟ دعوت نشدن یا نیامدن؟ دلایل مختلفی برای این حضور نداشتن میتوان برشمرد…
چرا «هادی حجازیفر» نبود؟ سازنده یکی از موفقترین فیلمهای دفاع مقدس در دهه اخیر… او هم از غایبان گلدرشت این مراسم بود.
چرا «محمدحسین لطیفی» نبود؟ طراح صحنه «بر بال فرشنگان»، سازنده «سرعت»، «روز سوم» و البته «غریب» که اخیرا در محافل مختلف مورد قدردانی قرار میگیرد، دیشب نیز یکی از برگزیدگان سینمای دفاع مقدس در سال ۱۴۰۱ بود، اما به دلایلی نامش در «نخستین گردهمایی» جزو غایبان ثبت شد.
چرا «نرگس آبیار» نبود؟ سازنده «شیار۱۴۳» و «نفس» در مراسم حضور نداشت. او هم درگیر تولید کار جدیدش است و …
چرا «عزیزالله حمیدنژاد» نبود؟ سازنده یکی از ده فیلم برتر سینمای دفاع مقدس (هور در آتش) و سازنده «اشک سرما» و «قله دنیا» در مراسم دیشب غایب بود. «امیر حسین شریفی» تهیهکننده «هور در آتش» از حاضران در مراسم بود.
چرا «بهرام توکلی» نبود؟ «تنگه ابوقریب» یکی از فیلمهای مهم این چند ساله سینمای دفاع مقدس بود، اما «بهرام توکلی» سازنده آن در مراسم غایب بود. علت؟ …
شاید در دومین گردهمایی سینماگران انقلاب و دفاع مقدس بتوان علاوه بر چهرههای بالا، سراغ «مجید مجیدی»، «بهزاد بهزادپور»، «علی اصغر شادروان» و دیگران باشیم!
نیمه «تقریبا» پر لیوان | حاضران در مراسم
در نخستین گردهمایی سینماگران انقلاب و دفاع مقدس، محمدمهدی اسماعیلی وزیر ارشاد و مدیران زیرمجموعهاش (محمد خزاعی، سیدمهدی جوادی، محمد حمیدی مقدم، اصغر فارسی، قادر آشنا، ابوالفضل همراه، روح الله سهرابی، حبیب ایل بیگی، یزدان عشیری، علیرضا اسماعیلی، مسعود احمدیان، مهدی آذرپندار، هاشم میرزاخانی، علی جعفری، غلامرضا نجاتی، سید هادی آقاجانی، صادق موسوی، رائد فریدزاده، سیمون سیمونیان، محمدرضا فرجی، محمد طیب)، حمیدرضا جعفریان، محمود اسلامی، محمد یاشار نادری، امیررضا مافی، محمدرضا کریمی صارمی و هنرمندانی، چون جمشید هاشم پور، علیرضا زرین دست، مسعود جعفری جوزانی، جمال شورجه، کمال تبریزی، سیاوش حقیقی، مصطفی رزاق کریمی، محمدعلی باشه آهنگر، مهرداد خوشبخت، حامد حسینی، علی رویینتن، سعید سعدی، مسعود نقاشزاده، رضا ایرانمنش، رسول صدرعاملی، احمد میرعلایی، اباذر جوکار، احمد نجفی، علی نوری اسکویی، سیدجمال ساداتیان، مسعود اطیابی، امیرحسین شریفی، محمدرضا شریفینیا، سیدامیر سیدزاده، ابوالقاسم طالبی، هادی مقدمدوست، حجتالله سیفی، محمدتقی فهیم، جواد جباری، علی آشتیانی پور، شاهین باباپور، حبیب والی نژاد، پرویز شیخ طادی، امیرحسین شریفی، دانش اقباشاوی، علی قائم مقامی، جلیل شعبانی، مهدی سجاده چی، مهدی عظیمی میرآبادی، حمید زرگرنژاد، حبیب اسماعیلی، علیرضا حسینی، انسیه شاه حسینی و … از جمله حاضران بودند.
نخستین گردهمایی سینماگران انقلاب و دفاع مقدس به بهانه سالروز حماسه ماندگار فتح خرمشهر و گرامیداشت دستاوردهای هشت سال دفاع مقدس برگزار شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، نخستین گردهمایی سینماگران انقلاب و دفاع مقدس به بهانه سالروز حماسه ماندگار فتح خرمشهر و گرامیداشت دستاوردهای هشت سال دفاع مقدس امشب دوشنبه ۸ خردادماه با حضور جمعی از سینماگران در بنیاد سینمایی فارابی برگزار شد.
محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی، محمدمهدی عسگرپور، محمدرضا فرجی، مسعود دهنمکی، رسول صدرعاملی، سعید سعدی، جمال شورجه، جلیل شعبانی، حبیب ایلبیگی، قادر آشنا، علی رویینتن، مسعود جعفریجوزانی، مهدی آذرپندار، علیرضا زریندست، هاشم میرزاخانی، محمد حمیدی مقدم و… از جمله حاضران این مراسم بودند.
این مراسم در ساعت ۲۰:۲۰ با پخش سرود ملی و قرائت آیاتی از قرآن، با اجرای محمود گبرلو و بهصورت رسمی آغاز شد.
در بخش نخست این مراسم با حضور رسول صدرعاملی و محمدمهدی عسگرپور از جمال شورجه کارگردان و تهیهکننده باسابقه سینما تجلیل شد.
در ادامه نوبت به تجلیل از احمدرضا معتمدی کارگردان باسابقه سینما رسید که به دلیل بیماری در این مراسم حضور نداشت. به نیابت هدیه این هنرمند به احمد میرعلایی داده شد.
سومین هنرمندی که در این مراسم مورد تجلیل قرار گرفت محمد کاسبی بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون بود که او هم به دلیل بیماری در این مراسم حضور نداشت.
تجلیل دیگر به محمدرضا ایرانمنش بازیگر جانباز سینمای دفاع مقدس اختصاص داشت که این بخش از برنامه نیز با حضور محمدمهدی عسگرپور و رسول صدرعاملی برگزار شد.
در ادامه و با حضور محمدمهدی عسگرپور و رسول صدرعاملی نوبت به تجلیل از جمشید هاشمپور بازیگر باسابقه سینمای ایران رسید که این بخش با حضور این بازیگر برگزار شد.
وزیر ارشاد: همه اهالی سینما جزو خانواده انقلاب هستند
سپس محمدمهدی اسماعیلی وزیر ارشاد روی صحنه آمد و گفت: ما در وزارت ارشاد همه اهالی سینما را جزو خانواده انقلاب میدانیم همه این عزیزان در همه سالهای کاری در موقعیتهای مختلف در خدمت این سینما بودند تلاش کردند کار کردند و پیام ایستادگی مردم ایران را با هنر سینما به تصویر کشیدند و در حافظه تاریخ ماندگارتر کردند هیچ زبانی بلیغ تر از هنر و سینما برای ثبت لحظات تاریخی و افتخارآفرین ایران نیست از تک تک سینماگران که این دعوت را پذیرفتند تشکر میکنم این جلسه، جلسه وفاق و همدلی اهالی سینماست. دل همه سینماگران ما برای عزت و عظمت ایران میتپد، همه به افتخارات ایران میبالند، ایران و تاریخش برای همه غرورآفرین است برای این تاریخ باید همه کنار هم باشیم.
وی افزود: ما در سینما تنوع دیدگاه و سلیقه را به رسمیت میشناسیم و از آن استقبال میکنیم. پایایی هنر در این تنوع دیدگاههاست، توقف، سم مهلک سینمای ایران است. ما در دولت مردمی همه تلاش خود را برای اعتلای سینمای ایران به کار میبندیم همه مقدمات را برای سینما فراهم میکنیم، حمایت و تسهیلگری وظیفه ما و ایفای نقش سهم شماست. ما به این تقسیم سهم افتخار میکنیم. برای همه لحظات خوبی که آفریدید از شما تشکر میکنم.
در ادامه این مراسم با پخش ویدئو کلیپی یاد زندهیاد رسول ملاقلیپور گرامی داشته شد.
سپس با حضور احمد نجفی، ابوالقاسم طالبی و احمد میرعلایی یاد زندهیاد حمید آخوندی تهیهکننده سینما گرامیداشته شد. در این بخش با حضور خانواده این هنرمند از او تجلیل شد.
در ادامه نکوداشت زندهیاد رحیم رحیمیپور از دیگر کارگردانان سینمای ایران با حضور علی رحیمیپور فرزند این فیلمساز فقید، برگزار شد.
در بخش بعدی مراسم مسعود دهنمکی، مصطفی رزاقکریمی، محمدیاشار نادری، محمد حمیدی مقدم و مهدی آذرپندار برای اهدای جوایز فیلمهای کوتاه انجمن سینمای جوانان ایران روی صحنه آمدند در این بخش از محمد علیزاده کارگردان «شریف»، مرتضی علیزاده کارگردان «خوانا بنویسید» و مجتبی اسپینانی کارگردان فیلم کوتاه «لیلا» قدردانی شد.
در بخش مستند هم از ساسان فلاحفر، مرتضی شعبانی و … قدردانی شد.
سپس با حضور محمدمهدی اسماعیلی، محمد خزاعی، سید مهدی جوادی و مجید شاه حسینی از مهدی عظیمی و اباذر جوکار تهیهکنندگان و هادی محمدپور کارگردان فیلم سینمایی «های پاور» تجلیل شد.
در ادامه از محمدعلی عسگری و داوود صبوری کارگردان و تهیهکننده «اتاقک گلی» قدردانی شد.
مهرداد خوشبخت و سعید سعدی سازندگان «گلهای باوارده» از دیگر افرادی بودند که مورد تجلیل قرار گرفتند.
لیلی عاج و جلیل شعبانی سازندگان «سرهنگ ثریا» هم مورد تجلیل قرار گرفتند.
حمید زرگرنژاد و ابراهیم اصغری هم برای فیلم «شماره ده» مورد تجلیل قرار گرفتند که ابراهیم اصغری در این مراسم حضور نداشت.
از سازندگان «غریب» هم تجلیل شد که هیچکدام از آنها در مراسم حضور نداشتند.
محمدعلی باشهآهنگر و سیدحامد حسینی کارگردان و تهیهکننده «سینما متروپل» هم مورد تجلیل قرار گرفتند.
گرامیداشت یاد و خاطره زندهیاد حبیبالله کاسهساز از دیگر بخشهای این مراسم بود.
اهدای نشان درجه یک هنری به چهار هنرمند
در این مراسم اعلام شد از سوی وزارت ارشاد به برخی هنرمندان نشان درجه یک هنری داده میشود.
این بخش با حضور محمد خزاعی، مسعود جعفری جوزانی، پرویز شیخ طادی برگزار شد.
آرش قاسمی صداگذار، محمدرضا شجاعی طراح صحنه، محمدرضا شرفالدین تهیهکننده سینما و مجتبی راعی کارگردان سینما نشان درجه یک هنری دریافت کردند.
علی خسروی کارگردان فیلم کوتاه «زاک» که روایتی امیدوارانه از موضوعی بهشدت تلخ دارد، تأکید میکند که خود را در برابر مخاطبان آثارش، مسئول میداند و نمیتواند آنها را در تلخی محض رها کند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، درست در همین سالهایی که سینمای ایران بهواسطه قهر مخاطبان سایه سنگین رکود حاکم بر گیشهها را تجربه میکند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه بهواسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.
«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریانساز در دنیای جدید محسوب میشود و به همین دلیل دیگر بهسختی میتوان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.
به همین منظور سرویس هنر خبرگزاری مهر قصد دارد با سرفصل ثابت «هر هفته یک فیلم کوتاه در مهر» به معرفی بخشی از تولیدات «سینمای کوتاه ایران» در قالب گفتگو با عوامل این آثار بپردازد.
فیلم کوتاه «زاک» بیست و پنجمین فیلمکوتاهی است که در قالب این سلسله گفتگو میزبان کارگردانش بودیم.
«زاک» با موقعیت مادری آغاز میشود که تصمیم به سقط فرزند خود دارد اما در فرآیند روایت ۱۰ دقیقهای فیلم، دیدگاهش نسبت به فرزندی که در راه دارد، تغییر میکند.
آنچه میخوانید حاصل گفتگوی خبرگزاری مهر با علی خسروی نویسنده و کارگردان و مهدی مهرنیا مشاور کارگردان فیلم کوتاه «زاک» است.
* فیلم کوتاه «زاک» موقعیت و داستانی دارد که میتوانست در خروجی تبدیل به یک اثر کلیشهای و مشابه با برخی تجربههای دیگر در سینمای کوتاه شود، اما امتیاز آن زاویه نگاه متفاوتی است که به سوژه داشتهاید. چگونه به این ایده و پرداخت رسیدید؟
علی خسروی: ابتدا باید از خبرگزاری مهر بابت این فرصت و توجهی که برای سینمای کوتاه در نظر گرفته و میگیرد سپاسگزاری کنم و فکر میکنم کمتر رسانهای در شرایط فعلی این سهم را برای سینمای کوتاه قائل باشد. درباره سوژه این فیلم هم میتوانم بگویم غالباً ایده آثارم از مواجهه با سوژههای مستند در ذهنم شکل میگیرد. حوالی چهار سال پیش بود که دیدن یک مستند، باعث شد که نسبت به زنان کارگر دغدغه پیدا کنم. زنانی که در کنار همسر بودن و مادر بودن، مشکلات دیگری را هم تجربه میکنند. داستان این فیلم پیش از دوران کرونا در ذهن من شکل گرفت و نزدیک به دو سال در ذهنم آن را پرورش میدادم تا حوالی تابستان ۱۴۰۱ که ساخت این فیلم برایم جدی شد و همزمان وارد پیشتولید شدیم. اصولاً هم چه در مستندسازی و چه در ساخت فیلم کوتاه خیلی منتظر تهیهکننده نمیمانم و فکر میکنم او هم اگر شوروحال من رو متوجه شود، با من همراه میشود. معمولاً هم تهیهکنندهها به من اطمینان میکنند.
خسروی: اطراف ما پر است از این زنهایی که با اوج ایثار و از خودگذشتگی، گویی هیچچیز برای خود نمیخواهند. روایت این از خودگذشتگی، برایم بسیار جذاب بود. در همین سینمای کوتاه ما فیلمی با فضایی کاملاً متضاد ساخته شد که سازندگانش از دوستان من هستند و فیلم هم مورد توجه قرار گرفت اما شخصاً هر چه تلاش کردم، کاراکتر زن فیلم را که اقدام به قتل همسرش میکند را نمیفهمممن سال ۸۵ اولین فیلمم را با نام «جشن تکلیف» ساختم و تا به امروز در نزدیک به ۸۰ جشنواره مستند و داستانی حضور داشتهام. اولین جایزهام را هم برای همین فیلم «جشن تکلیف» از جشنواره فیلم شهر گرفتم. سال ۸۷ سومین فیلمم را بهصورت ۳۵ میلیمتری با نام «آینه» ساختم که همان سال در جشنواره فیلم فجر هم حضور داشت و از همان فیلم بود که سینمای کوتاه داستانی برایم صورت حرفهای پیدا کرد. بهواسطه همین تجربه هم حتی پیشنهاد ساخت تله فیلم و سینمایی هم داشتم اما دچار کمالگرایی شدم و سراغ مستندسازی رفتم.
احساس میکردم دیگر داستان تازهای برای ساخت فیلم داستانی وجود ندارد. ورودم به فضای مستند کمک کرد که با ایدههای تازهای مواجه شوم و ایده «زاک» هم اینگونه شکل گرفت و قصهاش را از یک فیلم مستند وام گرفتم.
* فیلمتان از نظر سروشکل و ساختار کاملاً سینمایی است اما به نظرم فیلمنامهاش با مشکل مواجه است. کل خط داستان یک روایت یکنواخت و ساده است که گویی گرهافکنی و گرهگشایی به درستی در آن اتفاق نمیافتد.
خسروی: خیلی به این ماجرا فکر کردیم. اتفاقاً در برنامه پیچینگ ایده این فیلم در انجمن سینمای جوان هم دچار همین مشکل شدیم…
* همین ایده را پیچ کرده بودید؟
خسروی: بله. اتفاقاً در آن جلسه نکاتی را هم مطرح کردند اما واقعیت این است که حرف دیگران را گوش نگردم و فیلم خودم را ساختم! از این جهت هم خوشحالم و هم ناراحت. این فیلمنامه برای من چیزی شبیه عروسک کوزت شده بود که گویی هر طور شده باید آن را به دست بیاورم. در این فیلم موقعیت این زن برای من موضوعیت داشت. من فیلمهای کوتاه ایرانی و خارجی زیادی را دیده و میبینم. احساسم این بود که در این قصه باید موقعیت زنی را ترسیم کنم که در استرس و فشار عصبی است اما سرانجام به گردهم آوردن اعضای خانوادهاش به آرامش میرسد. به همین دلیل هم فرم روایت فیلم ما اول شخص بود و سراغ فرم دانای کل نرفتیم. ترسیم حس و حال این زن در طول ۱۰ دقیقه فیلم برایم جذاب بود.
علی خسروی
* از این برداشت نترسیدید که آنچه در فیلم ارائه میکنید در ذهن مخاطب تبدیل به همان عبارت معروف «خوشبختی فاصله میان دو بدبختی است» بشود؟ چون هیچ نشانهای در روایت فیلم نیست که شرایط این زوج بعد از این با تغییر مثبتی مواجه شود.
خسروی: آگاهانه به این تصویر رسیدهایم. فیلم «زاک» موقعیت زنی است که به دلیل بد اخلاقیهای شوهرش تصمیم به سقط فرزندش گرفته است و این سوژه هم برگرفته از یک کیس واقعی بود. زنی بود که میگفت من بچه بسیار دوست دارم اما به دلیل استرسهای ناشی از بداخلاقیهای همسرم، مجبورم بچهام را بدون اطلاع همسرم سقط کنم. در داستان فیلم اما این زن در نهایت به حرف دل خودش و صدای قلب نوزادش گوش میدهد و از تردیدهایش عبور میکند. خدا هم در چنین شرایطی به فرد کمک میکند. دقیقاً با همان خبری که شاید میتوانست شوهرش را تا آستانه مرگ عصبانی کند، او را آرام میکند و از یک مهلکه نجات میدهد. در لحظهای که به رحیم میگوید که حامله است، گویی به او شوک وارد میشود.
اطراف ما پر است از این زنهایی که با اوج ایثار و از خودگذشتگی، گویی هیچچیز برای خود نمیخواهند. روایت این از خودگذشتگی که فکر میکنم ویژگی زن شرقی است، برایم بسیار جذاب بود. در همین سینمای کوتاه ما فیلمی با فضایی کاملاً متضاد ساخته شد که سازندگانش از دوستان من هستند و فیلم هم مورد توجه قرار گرفت اما شخصاً هر چه تلاش کردم، کاراکتر زن فیلم را که اقدام به قتل همسرش میکند را نمیفهمم. به همان اندازه که آن زن را نمیفهمم، این زنی که در «زاک» تصویر کردهام را درک میکنم و این قطعاً به تجربه زیسته من ربط پیدا میکند. احساس من این است که فیلم کوتاه وظیفه دارد در یک زمان کوتاه یک موقعیت خاص دراماتیک از یک شخص را به تصویر درآورد و روایت فیلم «زاک» را هم از همین جنس میدانم.
خسروی: در سختترین شرایط هم شاهد روئیدن یک غنچه بودهایم. هیچ گاه دوست ندارم مخاطبم را در تلخی مطلق رها کنم. در نهایت ناامیدی بازهم میتوان ذرهای امید پیدا کرد و شاید به همین دلیل هم بزرگترین گناه در دین ما ناامیدی استمهدی مهرنیا: اجازه دهید نکتهای را درباره فیلمنامه «زاک» مطرح کنم. کل داستان فیلم از نظر زمانی در دو ساعت میگذرد که ما اتفاقات این دو ساعت را قرار است در ۱۰ دقیقه روایت کنیم. زمان هم کاملاً در فیلم خطی است. آنچه دارد اتفاق میافتد، کنار هم چیدن بریدههایی از لحظات این کاراکتر از لحظهای است که تصمیم میگیرد جان یک موجود زنده اما فاقد روح از نگاه ما را بگیرد، تا دو ساعت بعد که با همان موجود به ظاهر فاقد روح، روح تازهای را به زندگی فاقد روح خودش و همسرش میدمد. رسیدن از آن نقطه به این نقطه آن هم طی دو ساعت، همان اتفاقی است که در فیلمنامه رخ داده است و آن را بهنسبت یک روایت تکخطی و یکنواخت از یک مقطع از زندگی یک فرد، متمایز کرده است.
* جناب مهرنیا شما از چه مرحلهای با پروژه «زاک» همراه شدید و چه سهمی در شکلگیری دنیای آن داشتید؟
مهرنیا: من و علی خسروی یک دوستی قدیمی داریم. پیشتر من فیلم ساختهام و آقای خسروی آن را تهیه کرده و همکاریهای دیگری هم با یکدیگر داشتهایم. در فیلم «زاک» اما بعد از آنکه قرار شد این کار ساخته شود و فیلمنامه تقریباً شکل گرفته بود، صحبت و گفتگو را آغاز کردیم. جزو معدود کارهای کوتاهی بود که پیشتولید مفصلی هم داشت و نزدیک ۲۰ روز برای آن وقت گذاشتیم. از آنجا که لوکیشن هم در تهران نبود ما ۷ یا ۸ نوبت به شمال رفتیم و لوکیشن دیدیم.
* اتفاقاً همین پیشتولیدهای مفصل است که تأثیرش را روی خروجی نشان میدهد.
خسروی: مهدی واقعاً یکی از آن دوستان حرفهای من است. بیش از ۱۵ جلسه درباره فیلمنامه و کارگردانی صحبت کردیم تا به جمعبندی برسیم. فهیمه مؤمنی که نقش اصلی این فیلم را ایفا میکند، معتقدم با اختلاف یکی از بهترین بازیهای کارنامهاش را ارائه کرده است. همه این نتایج به دلیل زمانی است که همه ما در پیشتولید صرف رسیدن به استانداردها کردیم. اگر چنین پیشتولیدی عقبه پژوهشی هم داشته باشد، با نتایج به مراتب بهتری هم مواجه میشود. مهدی در این مسیر واقعاً رفاقت کرد و معتقدم در سینمای کوتاه، چون پول خاصی هم جریان ندارد، مهمترین سرمایه همین رفاقتهاست.
* در جواب سوال اول اشاره کردید که ایده این فیلم را از فضای یک مستند و از تجربیات خودتان در دنیای مستندسازی وام گرفتهاید. این گزاره را بهویژه از سوی فیلمسازانی که دغدغه مسائل اجتماعی را هم دارند، زیاد میشنویم و غالباً ریشه اصلی ایدههای خود را مشاهداتشان از واقعیتهای جامعه میدانند. آنچه درباره «زاک» برایم عجیب است و علی خسروی را با فیلمسازان مشابهش متمایز میکند این است که گویی زاویه نگاه و روایتش، به واسطه مواجه ه با حجم بالای سیاهی و تلخی موجود در دنیای واقعی، رنگ تلخی و سیاهی به خودش نگرفته است. بسیار شاهد هستیم که فیلمسازان ما سراغ معضلات اجتماعی میروند و آنقدر بیواسطه با حجم بالایی از تلخیها مواجه میشوند که گویی ناگزیر بخشی از این تلخی در فیلمشان سرریز میکند. در داستان یک خطی «زاک» ما همه مواد لازم برای یک موقعیت داستانی تلخ و سیاه را داریم، از کارگر معترض و در آستانه اخراج گرفته تا زنی که تصمیم به سقط فرزندش دارد، شما از تمام این تلخیها روایتی ارائه کردهاید که وقتی تیتراژ پایانی پخش میشود، حال مخاطب خوب است و گویی حتی شاهد روایتی از جنس امید بوده است. چه اتفاق درونیای در شما افتاد که خروجی کارتان طعم و مزهای متفاوت از آثار دیگر فیلمسازان اجتماعی پیدا کرده است؟
خسروی: خیلی خوشحالم که این اتفاق در فیلم من افتاده است و چنین حسی نسبت به آن داشتهاید. اساساً همین را میخواستم. من معتقدم که ما همه به «امید» زندهایم. من فیلمهای مستند زیادی ساختهام و نزدیک به ۸ سال است که در حوزه مستندهای اقتصادی کار میکنم. زمانی کارهای دفاعمقدسی و اجتماعی هم ساختهام. آنچه ما امروز در ایران درگیر آن هستیم یک جنگ اقتصادی تمام عیار است که با یک جنگ فرهنگی توأم شده و شرایط عجیب و غریبی را بهوجود آورده است.
همیشه اما در سختترین شرایط هم شاهد روئیدن یک غنچه بودهایم. هیچ گاه دوست ندارم مخاطبم را در تلخی مطلق رها کنم. در نهایت ناامیدی بازهم میتوان ذرهای امید پیدا کرد و شاید به همین دلیل هم بزرگترین گناه در دین ما ناامیدی است. همین امروز فیلمنامه یک فیلم بلند را هم در دست دارم که سوژه آن هم یک سوژه اقتصادی است اما در عین حال یک داستان عاشقانه دارد. در دل یک چالش عظیم، سراغ روایت رویش یک عشق رفتهام. به نظرم سینما رسالتی جز به تصویر درآوردن این امید ندارد. دوستان خود من در سینمای کوتاه فیلمهای خوبی ساختهاند که من هیچگاه تلخی پایانشان را دوست نداشتهام.
* نکته خیلی مهم اما این است که آن فیلمسازان هم واقعاً دارند از سر دغدغه سوژه تلخی را روایت میکنند. بهجد با این نگاه مخالفم که بخواهیم به خروجی کار آن فیلمسازان برچسب سیاهنمایی بزنیم و بخواهیم خالقانشان را محکوم کنیم. گویی که تعمدی در تزریق سیاهیها در فیلم خود دارند. به نظرم ما با دو نوع مواجهه با یک موقعیت تلخ مواجهیم که میتوان آن را یک فرآیند درونی برای هر فیلمسازی دانست. حتی در میان همین آثار بهشدت تلخ هم فیلمهایی هست که مخاطبشان را بهشدت به فکر وامیدارند و این یعنی فیلمساز کار خودش را کرده، کارکرد اصلی فیلم، ایجاد سوال و تشویق به تفکر است. در این گفتگو میخواهم بدانم علی خسروی چگونه این فرآیند درونی را برای خودش ترسیم کرده که به چنین خروجی متفاوت و عاری از هر زهر و سیاهی میرسد.
خسروی: رضا میرکریمی جملهای دارد که میگوید این دروغ است که بگوییم ما فیلمسازان فیلم نمیبینیم یا به تعبیر اصغر فرهادی، باک خودمان را پر نمیکنیم. مهرداد اسکویی هم از مثال چاه استفاده میکند. واقعیت این است که ما فیلمسازان چاهمان و باک مان را با همان دنیای زیستهمان پر میکنیم. تنها جوابی که میتوانم به سوال شما بدهم این است که این فرآیند درونی متأثر از دنیای زیسته و تجربیات زیسته من است. طبیعتاً جواب فنی و قاعدهمندی ندارد که بخواهم براساس آن بگویم آگاهانه دست به این انتخاب زدهام.
زمانی با مهران کاشانی کلاس فیلمنامهنویسی داشتیم که در تمام آن دوره یک جمله کلیدی داشت. او میگفت فکر نکنید که ما هستیم که انتخاب میکنیم داستانمان را بهصورت شاهپیرنگ، خردهپیرنگ یا حتی ضدپیرنگ بنویسیم. میگفت این جنس زندگی شماست که مشخص میکند کدام سبک را انتخاب میکنید. سینمای عبدالرضا کاهانی یا سینمای ابراهیم حاتمیکیا هر کدام برخاسته از دو نوع سبک زیست متفاوت است. من هم سبک فیلمسازیام برگرفته از جهان زیستهام است.
کاراکتر زن در فیلم من نماینده زنانی است که بهدنبال پیدا کردن راهحل در مشکلات خود هستید. ایثاری که این زن میکند و تلاشی که برای جمع کردن اعضای خانوادهاش دارد، در نهایت با موفقیت مواجه میشود. اتفاقاً فیلم در حال پخش جهانی است. خیلیها به من گفتهاند اگر سکانس پایانی مربوط به مینیبوس را حذف کنی، تعداد جشنوارههایی که فیلم را میپذیرند دو برابر میشود. من گفتم اصلاً نمیخواهم. گفتند قبول، مینیبوس باشد اما آن لبخند رضایت زن را حذف کن و بگذار داستان در بلاتکلیفی تمام شد. باز هم مقاومت کردم و گفتم اصلاً! سرآخر گفتند قبول همهاش باشد لااقل پلان آخر که مینیبوس در جاده سرسبز میراند را حذف کن! بازهم گفتم نه. گویی تکتک این نماها به جانم بسته بود و نمیتوانستم از آنها بگذرم.
* انگار در مواجهه با مخاطبان احتمالی خود نوعی از مسئولیت اجتماعی را برای خود تعریف کردهاید و براساس همان هم فیلمسازی میکنید.
خسروی: قطعاً. این حس مسئولیت نسبت به مخاطبم در من وجود دارد و نمیدانم هم خوب است یا بد! من این مسئولیت را برای خودم قائلم.
مهرنیا: اتفاقاً بد نیست بدانید در بازه تولید خیلی برسر جزئیات با هم بحث میکردیم. یکی از پیشنهاداتی که وجود داشت و خود من هم طرفدارش بودم، وارد کردن تم تاوان به داستان بود. تمی که احتمالاً از زاویه پذیرش جشنوارهای میتوانست شرایط بهتری را برای فیلم بهوجود بیاورد. ایده هم این بود که وقتی این زوج وارد مینیبوس میشوند، براثر فشار و استرس، زن دچار درد شود و سقطی که از ابتدا میخواست با تصمیم خودش دست به آن بزند، بهصورت اتفاقی رقم بخورد. بهگونهای که گویی دارد تاوان تصمیمی را که گرفته بود، میدهد. میتوان از این زاویه نگاه کرد که حتی تصمیمات و نیتهای قلبی ما هم گاهی تاوانهایی برایمان دارد.
مهدی مهرنیا
* در نوع خودش میتوانست ایده متفاوت و جذابی هم باشد.
مهرنیا: اما خب بهشدت تلخ میشد. در چنین موقعیتی گویی دیگر این آدمها به رستگاری نمیرسیدند و کائنات از آنها انتقام میگرفت.
خسروی: شاید داستانم رستگار میشد اما این آدمها رستگار نمیشدند! (میخندد)
مهرنیا: درباره این ایده خیلی بحث کردیم.
خسروی: ایدههای دیگری هم بود. ما اصولاً فیلم را گروهی میسازیم اما درباره این میزان تلخی واقعاً احساس مسئولیت میکردم.
مهرنیا: بهرغم تمام فشارها و پیگیریهای ما علی میگفت حتی بهقیمت از دست دادن برخی اتفاقات خوب جشنوارهای برای این فیلم، میخواهم آدمهای فیلمم در پایان رستگار شوند.
* به تعبیری اگر مثل پروژههای قبلی که با هم کار کرده بودید، جایگاهتان تغییر میکرد و شما کارگردان این فیلم بودید، امکان داشت با همین دغدغههای مشترکی که دارید، پایانبندی مدنظر خودتان را برای فیلم بگذارید و ما هم امروز با یک فیلم کاملاً تلخ مواجه میبودیم؟
مهرنیا: دقیقاً.
* این همان واقعیتی است که بهدنبال رسیدن به آن بودیم؛ دو کارگردان کاملاً رفیق و همراه که اساساً فعالیت مشترک با هم دارند، به راحتی امکان دارد خروجی فیلمشان تا این اندازی متفاوت باشد. یکی سرشار از امید و دیگری مملو از تلخی.
مهرنیا: واقعاً همین گونه است.
مهرنیا: این درست است که من برای ساخت یک فیلم جشنوارهای آن ایده تلخ را بیشتر میپسندیدیم اما معتقدم فیلمی که علی ساخته، از جنس همین رستگاری است. بچهای که در فیلم در آستانه تولد است، بهانه این رستگاری استخسروی: من نمیتوانم اینقدر تلخ به زندگی نگاه کنم. شما فیلم «پاپیون» و پایانبندی آن را ببنید. من همین امروز در حال ساخت مستند اقتصادی هستم و با اطلاع نسبت به شرایط موجود میگویم که نسبت به آینده ایران بهشدت امیدوارم. درست است که حرکتمان سانتیمتری است اما واقعاً به آینده آدمهایی که دربارهشان فیلم میسازم امیدوارم.
مهرنیا: شما فیلم «مه» از فرانک دارابونت را دیدهاید؟ فیلمسازی که با نگاه خاص خودش، بهشدت دیدگاههای مذهبی دارد و به فضاهای آخرالزمانی خیلی علاقهمند است. از همان فیلم «مسیر سبز» گرفته تا فیلم «مه» که بهنوعی میتوان آن را پیشدرآمد سریال «مردگان متحرک» در کارنامه این فیلمساز دانست. فیلم «مه» یک سکانس پایانی شاهکار دارد از مردی که با اعضای خانوادهاش در مه گیر کردهاند و احساس میکنند در معرض حمله موجودات فضایی هستند. این مرد اسلحهای با چهار گلوله دارد و تصمیم میگیرد از پنج نفر اعضای خانواده خودش را تسلیم عذاب مواجهه با موجودات فضایی کند و دیگر اعضای خانواده را برای گرفتار نشدن در این عذاب با گلوله بکشد. او آنها را میکشد و وقتی مه کنار میرود متوجه میشود که صدای که میشنیدند نه از موجودات فضایی که از ارتشی بود که با تجهیزات خود در حال نابودی این موجودات بوده است! اینجاست که این مرد به جنون میرسد. دارابونت در این فیلم میگوید اگر به رستگاری و نجات ایمان داشته باشی، قطعاً نجات پیدا میکنی.
این درست است که من برای ساخت یک فیلم جشنوارهای آن ایده تلخ را بیشتر میپسندیدیم اما معتقدم فیلمی که علی ساخته، از جنس همین رستگاری است. بچهای که در فیلم در آستانه تولد است، بهانه این رستگاری است.
* جالب است بهعنوان کارگردانی که سلیقهتان بیشتر به سمت آن روایت تلخ است، چقدر خوب دیدگاه امیدوارانه مستتر در این یکی روایت را تبیین میکنید و متوجه ارزشهای آن هستید.
خسروی: این ناشی از نگاه درست و حرفهای مهدی است.
* از همین بحث میخواهم وام بگیرم و این گزاره را مطرح کنم که اساساً ساخت فیلم امیدوارانه، یک امر اکتسابی نیست و اینگونه نیست که بخواهیم به فیلمساز آن را یاد بدهیم. این نکته مهمی است. حالا سوالم از آقای مهرنیا که بهخوبی هم متوجه مفهوم رستگاری در یک روایت امیدوارانه است، این است که اگر از شما بپرسند چرا فیلم تلخ میسازید، چه پاسخی دارید؟
مهرنیا: قطعاً پاسخ این سوال به همان تجربه زیسته بازمیگردد. کمااینکه من خودم هم در فیلمهای گذشتهام در پایانبندی، نجات را روایت کردهام. اما اینکه چرا برای این داستان پایان تلخ را میپسندیدم به لحظه مواجههام با این داستان و تجربه زیستهام در آن لحظه بازمیگردد. من از زمانی که علی خسروی را میشناختهام همواره او را انسانی معتقد به رستگاری دیدهام اما صادقانه بخواهم بگویم، من اینگونه نیستم و گاهی بریدهام. گاهی به این نتیجه میرسم که ما دیگر قرار نیست رستگار شویم و طبیعا اگر در آن حس و حال بخواهم فیلمی را بسازم، متأثر از همان حس و حال خواهد بود.
خسروی: واقعیت این است که هیچ داستان کاملاً سیاه یا کاملاً سفیدی وجود ندارد. کمااینکه همه ما انسانهایی خاکستری هستیم و گاهی سفیدیمان غالب میشود و گاهی برعکس. من سعی کردم جنس فیلمی که میسازم از جنس «بچههای آسمان» باشد. فیلمی که موقعیتی به غایت تلخ دارد اما پایانش کاملاً امیدوارانه است.
سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان که قرار است مهرماه امسال در اصفهان برگزار شود، فراخوان خود را منتشر کرد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری فارس، دوره سی و پنجم جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان در مسیر تحقق اخلاق، آگاهی، امید و تلاش برای پرورش و رشد نسلی آیندهساز، متعهد، مومن و پیشرو در ۲ بخش رقابتی و جنبی، از ۱۰ الی ۱۶ مهر ۱۴۰۲ یعنی دوم تا هشتم اکتبر ۲۰۲۳ با مشارکت سازمان سینمایی، بنیاد سینمایی فارابی و شهرداری اصفهان برگزار میشود. فراخوان این دوره از جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان به شرح زیر است:
الف) بخش رقابتی 1. مسابقه فیلمهای بلند سینمایی مدت زمان فیلمهای بلند حداقل 75 دقیقه خواهد بود که هیئت داوران، جوایز زیر را به برگزیدگان اهدا میکنند؛ 1) پروانه زرین بهترین فیلم 2) پروانه زرین بهترین فیلم پویانمایی 3) پروانه زرین بهترین کارگردانی 4) پروانه زرین بهترین کارگردانی پویانمایی 5) پروانه زرین بهترین فیلمنامه 6) پروانه زرین بهترین بازیگر 7) پروانه زرین بهترین دست آورد فنی یا هنری (جایزه زاون قوکاسیان) 8) پروانه زرین بهترین جایزهی ویژهی هیئت داوران 9) جایزه صلح (شهید بهنام محمدی) 10) جایزه تعلیم و تربیت (ابونصر فارابی) 11) جایزه بازارپردازی
* دبیر جشنواره، جایزه خود را به کارگردان یا یکی از عوامل اصلی فیلم اهدا خواهد کرد. * هیئت داوران کودکان و نوجوانان نیز جایزه خود را به کارگردان اهدا میکنند.
2. مسابقه فیلمهای کوتاه (داستانی و پویانمایی) مدت زمان فیلمهای کوتاه، حداقل 3 و حداکثر 20 دقیقه خواهد بود که هیئت داوران جوایز زیر را به برگزیدگان اهدا میکنند. 1) پروانه زرین بهترین فیلم (تهیهکننده) 2) پروانه زرین بهترین کارگردانی (فیلم داستانی) 3) پروانه زرین بهترین کارگردانی (فیلم پویانمایی) 4) جایزه ویژهی هیئت داوران * در این بخش، دبیر جشنواره، جایزه خود را به کارگردان یا یکی از عوامل اصلی فیلم اهداء خواهند کرد. * در این بخش، هیئت داوران کودکان و نوجوانان، جوایز خود را به بهترین فیلم کوتاه داستانی و بهترین فیلم پویانمایی به کارگردان آثار اهداء خواهند کرد.
ب) بخش جنبی 1. جشنواره جشنوارهها در این بخش، فیلمهای شرکت کرده در جشنوارههای معتبر داخلی و خارجی به نمایش در خواهند آمد.
2. مرور آثار برجسته ایرانی یا خارجی *مقررات جشنواره 1) انتخاب فیلمها اعم از ایرانی یا خارجی از سوی ستاد جشنواره انجام میشود. 2) فیلمهایی مجاز به حضور در این دوره خواهند بود که در دورههای قبل، متقاضی حضور نبوده اند. (فیلمهای پذیرفته نشده در دورههای قبلی نیز امکان شرکت در این دوره را نخواهند داشت.) 3) تمام فیلمها برای نمایش در ۲ گروه سنی کودک (5 تا ۹ سال) و نوجوان (۱۰ تا 17 سال) طبقهبندی خواهند شد. 4) ضروریست تاریخ ساخت و تولید فیلمهای ایرانی از 1400 شمسی به بعد و فیلمهای خارجی از 2021 میلادی باشد. 5) فیلم هایی می توانند متقاضی باشند که در سینماهای ایران اکران نشده باشند. 6) ارائه کپی پروانه ساخت فیلمهای بلند سینمایی ایرانی، الزامیست. 7) با در نظر گرفتن شرایط و مقتضیات زمان، تصمیمات لازم در خصوص جزئیات برگزاری جشنواره، توسط دبیرخانه اعلام خواهد شد.
*ارسال فیلم برای جشنواره 1) متقاضیان برای ارائه نسخه اولیه، باید ابتدا در سامانه جشنواره به نشانی www.portal.icff.ir ثبت نام نموده، یک نسخه از فیلم را با فرمت mp4)) بر روی فلش یا هارد اکسترنال به دبیرخانه جشنواره ارسال نمایند. 2) ارائه عکس پرسنلی کارگردان، بیوگرافی، فیلموگرافی، چند قطعه عکس از فیلم، پوستر، بروشور، تراکت الزامی است. 3) فیلمهای ایرانی پذیرفته شده ملزم به ارائه نسخه زیرنویس (انگلیسی) خواهند بود. 4) آغاز ثبت نام از اول مرداد لغایت 31 مرداد 1402 (اعم از ایرانی یا خارجی)، خواهد بود. 5) آخرین مهلت تحویل نسخۀ اصلی فیلم پذیرفته شده، 30 شهریور 1402، میباشد. 6) به منظور احترام به مخاطبین، در صورت عدم ارائه نسخه نهایی در تاریخ مقرر، دبیرخانه جشنواره، فیلم را از تمامی برنامههای اعلام شده کنار خواهد گذاشت. 7) برنامهریزی نمایش فیلمهای پذیرفته شده به عهده دبیرخانه جشنواره است. 8) ثبتنام و تحویل فیلم، به منزله قبول کامل مقررات و ضوابط نمایش فیلم در ایران تلقی میشود. 9) اطلاعرسانی، صرفاً از طریق روابط عمومی جشنواره انجام میشود. 10) تفسیر و اخذ تصمیم نهایی درباره موارد پیش بینی نشده به عهده دبیر جشنواره است.
نسخه مقررات به ۳ زبان انگیسی، عربی و فارسی تنظیم شده است و در تفسیر و تبیین قوانین، نسخه فارسی معیار قضاوت خواهد بود.