معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری گفت: از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تقاضا داریم مساله پیوست خانوادگی را در فیلمها و مجوزها مورد توجه جدی قرار دهند.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، رویداد رسانهای حریر پیش از ظهر امروز جمعه ۱۷ آذر با حضور محمد مهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و انسیه خزعلی، معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری و جمعی از فعالان فرهنگی در مجموعه فرهنگی هنری آسمان، فرهنگستان هنر برگزار شد.
در حاشیه این مراسم کتاب عکس خانواده با شکوه ایرانی با موضوع سبک زندگی شاد خانواده ایرانی- اسلامی رونمایی شد. این کتاب در ۲۲۰ صفحه و توسط ۸۰۰ نفر از عکاسان توسط انجمن عکس سازمان بسیج هنرمان و بخشی از نهادهای فرهنگی منتشر شده است.
انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری با اشاره به آیه ۶ سوره تحریم «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ» گفت: خودتان و خانواده تان را حفظ کنید؛ دو آفت شما و خانواده تان را از آتش حفظ میکند که میتوان به آفتهای نرم افزاری و سخت افزاری اشاره کرد. در حقیقت شکاف نسلی که به وجود آمده و یا شدید شده است، یکی از آن بستگی به فضای مجازی رسانه دارد که سبب از هم گسیختگی انسجام خانوادهها شده است و بخش دیگر مربوط به محتوایی است که در این سخت افزار و ابزار قرار گرفته است که در عین حالی که میتواند ابزار خوبی باشد، ممکن است ابزار نامناسبی هم باشد.
وی افزود: محتواهای نامناسب، تحریک آمیز، خشونت طلب و فردگرایی، جا به جایی ارزشها، انزوا طلبی، گسترش جرایم و بزهکاریها در برخی از فیلمها و بازیهای رایانهای و برخی از محتواهای ناکارآمد در اینترنت و رسانهها وجود دارد؛ رسانهای که میتواند سلاح قدرتمندی باشد و ممکن است که به ضد خود بدل شود؛ ما وظیفه داریم این چالش را تبدیل به فرصت کنیم. چالشی که در تمام خانهها نفوذ کرده است.
معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری با اشاره به تعبیر یک مفسر آمریکایی گفت: این مفسر میگوید: نوجوانان ما امروز در یک دست کنترل تلویزیون و در یک دست دیگر ماوس کامپیوتر دارند و دیگر دستی باقی نمانده که دستهای والدین را بگیرند و گرمی آن را حس کنند. بیگانهای وارد خانه ما شده است.
وی افزود: گذشتگان ما کودکان را با قصه از گرگی بیم میدادند که ممکن است شبیه مادر شود و خطری باشد که به اهدافش برسد و حالا این گرگ به عنوان رفیق به عنوان زندگی مجازی در خانوادهها نفوذ کرده است و به تعبیر رهبر انقلاب رفیق نابابی که از آن میترسیدیم، در جیب بچههای ما قرار گرفته است و همیشه یک یا چند بیگانه در کنار فرزندان و همسر خانواده وجود دارد؛ لذا شاهد بسیاری از آسیبها هستیم. بزهها، افزایش طلاق، طلاق عاطفی، تأخیر سن ازدواج، تجمل گرایی، تغییر سبک زندگی خانواده
خزعلی با اشاره به عوض شدن سبک زندگی خانوادگی، گفت: ما وظیفه داریم ضمن توجه به آسیبهایی که رسانهها برای خانوادهها ایجاد کردهاند، رسانهها را از نو بازیافت کنیم و به داشتههای خود و میراث ناملموس بپردازیم و آن را به نسل بعد منتقل کنیم. اگر به ارزشها نپردازیم ضدارزشها جای آن را میگیرد. گاهی اوقات چیزهایی در جامعه هنجار میشود که ارزش نیست؛ در دوره پیامبران هنجارهایی به وجود آمده که به شدت با رسالت پیامبران ضدیت داشته و ما باید برای شناساندن ارزشها و ایجاد همگرایی حول ارزشها کار کنیم. ایجاد آگاهی بیشتر به خانواده و ارائه الگوهای موفق، افزایش معناداری و هدفداری زندگی و رسیدن به معنویت و ایثار و پایبندی به قانون و ارزشها و بسیاری از بایدها تلاش میکنیم.
وی افزود: خدایی نکرده برخی ارزشها به واسطه هجمه فیلمها و کلیپها و محصولات چند رسانهای که از خارج وارد میشود ممکن است فراموش شود و از همه خواهش میکنم تا همت خود را به کار بریم تا جلوی این اتفاق را بگیریم.
خزعلی گفت: در سند تحول یکی از وظایف معاونت زنان این است که در بخش خانواده مسائل رسانه را رصد کند و بتواند قدم کوچکی در اصلاح آن بردارد. طبیعتاً چون جایگاه ستادی داریم شاید نتوانیم در حیطه اجرایی وارد شویم اما میتوانیم گوشزد و رصد کنیم. گاهی آنچه که به عنوان خوراک به خورد جوانان و نوجوانان داده میشود به شدت ضربه زننده به خانواده است؛ از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تقاضا داریم مسئله پیوست خانوادگی را در فیلمها و مجوزها مورد توجه جدی قرار دهند. ما ثروتی به نام خانواده داریم که زیبا هستند هرچند ممکن است مشکلاتی وجود داشته باشد که باید اصلاح شود و آن ثروت را نباید به راحتی از دست داد. امیدواریم نقدهای مختلفی که به بسیاری از فیلمها وارد میشود با رویکردی هنری که از نظر فنی و تکنیکی در حد اعلا است اصلاح شود.
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی؛ پس از شش سال فیلم مستند بلند ابرمرد سینما ساخته جدید نادر طریقت به سرانجام رسیده و پروانه نمایش گرفت، این فیلم که در رابطه با زندگینامه زنده یاد ناصر ملک مطیعی ساخته شده هم اکنون در گروه سینماهای هنر و تجربه بر روی پرده نقره ای تهران و شهرستانها اکران شده است.
در چهارم آذر ماه سال جاری برنامه افتتاحیه و رو نمایی از فیلم ابر مرد سینما با حضور هنرمندان و اصحاب رسانه در پردیس سینمایی چهارسو برگزار و فیلم به نمایش درآمد. در این مراسم، از پنج هنرمند بزرگ تاریخ سینما قدردانی و تقدیر، و به آنان لوح و تندیس جوانمردی بخاطر یک عمر حضور انسانی و جوانمردانه در عرصه سینما اهدا گردید.
بر اساس گفته های نادر طریقت (تهیه کننده و کارگردان این فیلم) ساخت فیلم ابرمرد سینما شش سال زمان برده است. موسیقی این کار را مجتبی تیموری بر عهده گرفته، امیر افشار و مصطفی نظری خوانندگی برای این فیلم را انجام داده اند. پوسترهای این پروژه توسط امیر افشار و مهین نوبخت طراحی شده و در برنامه چهارم آذرماه با حضور کارگردان رونمایی شد.
فیلم مستند ابرمرد سینما، درباره اولین ستاره سینمای ایران زنده یاد ناصر ملک مطیعی است که بر مبنای گفتگوی نادر طریقت با او و سایر هنرمندانی که با وی همکاری داشته اند، ساخته شده است. مسعود کیمیایی، سعید مطلبی، پوری بنایی، همایون، فرانک قهاری، داریوش اسد زاده، جلال پیشوائیان، نصرت الله وحدت و ده ها پیشکسوت دیگر از هنرمندانی هستند که در این اثر حضور دارند.
عوامل ساخت این اثر عبارتند از: دستیار اول کارگردان و برنامه ریز : امین طریقت، مشاور فیلمنامه و تحقیقات: هستی طریقت، عکاس: دلوین خوب خصلت، دستیاران کارگردان: آرینا و برسین رمضانی، منشی صحنه: هنگامه طریقت، طراح صحنه : ناهید احمدزاده ، طراحان پوستر: امیر افشار و مهین نوبخت ، روابط عمومی و مشاور رسانه: مهین نوبخت، مدیرتولید: تیمورحسن خان، دستیار تولید: شاهین بوالحسنی، مدیرتدارکات: سعید نهال، امور صدا: جمشید اکبرزاده رضایی، تصویر: نادرطریقت و حسین چراغی، موسیقی: مجتبی تیموری، مجری طرح و محصول: موسسه سینمایی هفتمین هنر هستی، و محقق، مستند نوشت ، تدوین ، تهیه کننده و کارگردان: نادرطریقت
انجمن سینمای جوانان استان اصفهان در ویژه برنامه ای که همزمان با یکصدمین جلسه پاتوق فیلم کوتاه اصفهان همراه بود، یاد و خاطره مرحوم علی حاتمی و داریوش مهرجویی را گرامی داشت.
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی_دفتراصفهان، در این رویداد که شامگاه یکشنبه 12آذر 1402 در سالن شماره 6 مجموعه پردیس سینمایی اصفهان سیتی سنتر و همزمان با هفدهمین سالگرد درگذشت علی حاتمی و به بهانه اختتامیه فصل پاتوق فیلم کوتاه زنده یاد علی حاتمی مزین شده بود ، برگزار گردید.
در این برنامه که با حضور احمد طالبی نژاد ، منتقد، سینماگر و نویسنده سینمایی به عنوان مهمان ویژه برگزار شد ، بعد از ارایه گزارش فصل گذشته پاتوق و خیرمقدم سید محمد طباطبایی مدیر انجمن سینمای جوانان اصفهان ، بخش های از مستند موج نو ساخته احمد طالبی نژاد که مربوط به گفتگو با داریوش مهرجویی بود اکران شد و پس از آن در گفتگوی، طالبی نژاد به بیان دیدگاه خود از داریوش مهرجویی پرداخت . او صحبت خود را با این مطلب شروع کرد که این حق ماست به عنوان علاقه مندان زنده یاد مهرجویی در مورد چرایی قتل او بپرسیم .در ادامه وی با تقسیم بندی فیلم های مهرجویی به چهار دوره تاریخی ، در مورد هریک از این دوره ها به تفصیل صحبت کرد.
در بخش پایانی ، وی ضمن امیدوار بودن به نسل جوان ، روشن نگه داشتن چراغ سینمای پیشرو ایران را از آنها طلب کرد.شایان ذکر است در بخشی از این مراسم از فراخوان چهارمین جشن فیلم کوتاه اصفهان و پوستر فصل آتی پاتوق فیلم کوتاه با عنوان فصل داریوش مهرجویی رونمایی شد و از اعضاء شورای سیاستگذاری و همراهان جشن و پاتوق فیلم کوتاه اصفهان با اهدا تندیس ویژه تجلیل به عمل آمد.
فیلمهای کوتاه «۱_» و «بیگانه» آماده نمایش شدند و همچنین «خردهسیاره» و «لباس» نیز به مرحله تدوین رسیدند.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، با پایان صداگذاری «۱_» (منفی یک) به کارگردانی بهنام داوری پوستر این فیلم کوتاه رونمایی شد. پوستر را محمدرضا دوستی طراحی کرده است.
با پایان مراحل فنی، این فیلم آماده نمایش شده است.
شهروز دلافکار، مریم همتیان، داریوش مهربان، ایمان صدیق، داوود داوری، هومان زمانی، معین سعیدی، کیوان کوچمشکی بازیگران این فیلم هستند.
در خلاصه داستان فیلم آمده است: کارگران یک مجتمع بزرگ مسکونیِ در حال ساخت به علت پرداخت نشدن دستمزدهایشان قصد دارند اعتصاب کنند و دست از کار بکشند، اما با ورود تازه واردی در میانشان ماجرا و مشکل جدیدی برایشان پیش میآید …
عوامل فیلم کوتاه داستانی «۱_» (منفی یک) عبارتند از کارگردان: بهنام داوری، مدیر فیلمبرداری: مسعود امینی تیرانی، فیلمبردار: یونس امینی تیرانی، نویسنده: علیرضا قاسمی، تدوین: مصطفی وزیری، صدابردار: وحید رضویان، طراحی و ترکیب صدا: حسن مهدوی، دستیار اول فیلمبردار: مهدی حسینی، دستیار کارگردان: امین رضوی، منشی صحنه: شیدا شعبانی، مدیر تولید: دانیال داورزنی، جانشین تولید: گلبرگ وزیری، طراح گریم: پدرام زرگر، اجرای گریم: مینا وهاب زاده، طراح صحنه و لباس: سیمین عامری، مدیر تدارکات: امیر جعفری، جلوههای ویژه بصری: امین انتشاری، تصحیح رنگ: سامان مجدوفایی، آرش کاظم زاده، عکاس: اهورا بهرامی، پوستر و گرافیک: محمدرضا دوستی، مشاوران پروژه: احمد بهرامی، ناهید صدیق، مجری طرح: محمود بهرامی (خانه فیلم پارسیان)، جانشین تهیه کننده: حسین بشگرد و تهیه کننده: مهران زمانی، مدیر روابط عمومی: نغمه دانش آشتیانی.
فیلم کوتاه «خردهسیاره» به تدوین رسید
فیلم کوتاه «خردهسیاره» به کارگردانی احسان شادمانی که تهیهکنندگی آن را به صورت مشترک لیلا دوکوهکی و انجمن سینمای جوانان ایران – دفتر تهران بر عهده داشتند با پایان فیلمبرداری وارد مرحله تدوین شد.
حسن پورشیرازی در نقش نگهبان شیفت شب پارکینگ ماشینهای تصادفی به عنوان شخصیت اصلی ایفای نقش کرده است. داستان فیلم روایتگر نگهبان پیر پارکینگی دورافتاده است که صدای مردگان درون ماشینهای له شده را میشنود و در یکی از داستانها تصمیم میگیرد، کار نیمهتمام سرنشینان مرده یک ماشین را تمام کند.
دیگر عوامل این فیلم عبارتند از نویسندگان: لیلا دوکوهکی، احسان شادمانی، بازیگران: حسن پورشیرازی، ایمان دبیری، آریا دلفانی، لیلا دوکوهکی، دستیار کارگردان و برنامهریز: محمدرفیعی، مدیر فیلمبرداری: امینباقری، دستیار اول فیلمبردار: بهنام خراسانی، صدابردار: سامانشهامت، طراح گریم و لباس: نوید فرحمرزی، طراح صحنه: لیلا دوکوهکی، عکاس: حسام رحمانی، مدیرتولید: سیاوش عابدی، تدوین: احسانشادمانی.
عنوان «خرده سیاره» ترکیبی استعاری از شهابسنگ به معنای تکههای خرد و کوچک سیارات دیگر است که مهمان کویرهای ایران میشوند و توسط شکارچیان شهابسنگ یافت میشوند.
«بیگانه» آماده نمایش شد
فیلم کوتاه «بیگانه» که از تولیدات حرفهای انجمن سینمای جوانان ایران – دفتر تهران به شمار میرود پس از چهار روز فیلمبرداری در تهران و طی مراحل فنی، آماده نمایش شد.
این فیلم، دومین اثر داستانی میثم احمدی پویاست که دارای مدرک کارشناسی ارشد سینما و همچنین از دانشآموختگان دوره فیلمسازی انجمن سینمای جوانان ایران نیز است.
در خلاصه داستان این فیلم کوتاه آمده است: «در مدرسهای شایعه شده که در انباری جن زندگی میکند. گردنبند فواد (یکی از دانشآموزان) در انباری میافتد و شفیعی (ناظم مدرسه) تصمیم میگیرد فواد را با ترس خود روبهرو کند.
رضا عموزاد، کسری ریوندی، ایلیا شیبانی و پویا احسانیفر در این فیلم کوتاه به ایفای نقش پرداختهاند.
دیگر عوامل «بیگانه» عبارتند از نویسنده و کارگردان: میثم احمدی پویا، مشاور پروژه: ارسلان امیری، مدیر فیلمبرداری: محمدعلی موحدی، دستیار کارگردان و مدیر تولید: دانیال محمودنیا، طراح صحنه: فائزه محمدی، تدوین: علی دولت آبادی، صدابردار: امیرعباس علی رضایی، طراحی و ترکیب صدا: امیرحسین صادقی، موسیقی: نیما ارداقیان، مدیر تدارکات: محمد گلی، منشی صحنه: خاطره حسنی فخرآبادی، عکاس: آتوسا امینی، جلوههای ویژه: حمیدرضا رحیم نیا، گرافیک: حمید فراهانی، تهیه کنندگان: انجمن سینمای جوانان ایران – دفتر تهران و میثم احمدی پویا.
تدوین فیلم کوتاه «لباس»
فیلم کوتاه داستانی «لباس» به نویسندگی و کارگردانی فاطمه عسگری رزاقی و تهیه کنندگی انجمن سینمای جوانان رودبار و وحید کشاورز، در فضای بومی با محوریت فرهنگ و زبان در مناطق مختلف رودبار فیلمبرداری شده و اکنون در مرحله تدوین است.
در خلاصه داستان این فیلم کوتاه آمده است: «ستاره برای رسیدن به معشوقش امید قرار است عروس طایفهای دیگر شود. او برخلاف خواسته مادر امید از پوشیدن لباسِ عروسی محلی که در رسوم آنهاست سر باز میزند و دور از چشم همه از دوستش میخواهد تا لباسی را از شهر برای او بفرستد. روز مراسم فرا میرسد اما …»
«لباس» دومین ساخته فاطمه عسگری رزاقی پس از ساخت فیلم کوتاه «نوشابا» به تهیه کنندگی انجمن سینمای جوانان رودبار است.
عوامل تولید این فیلم کوتاه عبارتند از نویسنده و کارگردان: فاطمه عسگری رزاقی، مشاور کارگردان: مصطفی مهربان، مدیر فیلمبرداری: کامیار میرزایی، صدابردار: روزبه موحدی، بازیگردان: آیدا مرادی، مشاور زبان: فاطمه محمودی، بازیگران: سوگند رمضانی، کسری نعمتی، زینب شعبانی، سحر خلیلی، فاطمه محمودی، آرتمیس امیری شاد، زهرا علیزاده، محمدجواد حقی، دلشاد غلامی، صدیقه صابر، جمیله سیاهپوشی، قیصر غلامی، داوود کریمی، رقیه کشاورز معتمد، مریم ملک پور، ریحانه حیدری، علی رضایی، مهناز تقوایی، مرضیه عسگری، حسنا عسگری، حمیده انصاری، فاطمه قلی پور و ….، دستیار اول کارگردان و منشی صحنه: محدثه تیموری نیا، طراح صحنه و لباس: فاطمه عسگری رزاقی، اجرای لباس: مریم ملکپور، اجرای صحنه: رقیه کشاورز معتمد، دستیار صدا: رحمان عباسی سیاوش، دستیاراول فیلمبردار: پارسا غریبی، دستیار دوم کارگردان: آنیتا مرادی، طراح گریم: محمد بافکر، عکاس: الهام کریمی، مدیر تولید: محمدجواد حقی، گروه تولید: زهرا علیزاده، مرضیه عسگری، حسین عسگری، تهیهکنندگان: انجمن سینمای جوانان ایران دفتر رودبار- وحید کشاورز، فاطمه عسگری رزاقی.
صداپییشه پیشکسوت گفت: جوانهای علاقهمند زیادی هستند که در حوزه دوبله فعالیت میکنند، اما توسط تعدادی از واسطهها استثمار میشوند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، از شبکه مستند، مراسم پاسداشت ناصر ممدوح صداپییشه، مدیر دوبلاژ و بازیگر ایرانی و رونمایی از مستند «سرانجام رعفت»، پرتره پیشکسوت هنر دوبله شادروان رعفت هاشم پور شامگاه گذشته، دوشنبه ۱۳ آذر با حضور اهالی دوبله و دوستداران هنر در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
ممدوح: اکنون فیلم هایی که دوبله می شود، تک گوینده است. این موضوع ضعف به شمار می رود
ممدوح در این مراسم با انتقاد از شرایط دوبله گفت: از زمانی که کرونا آمد، کار ما دچار فراز و نشیب های زیادی شد و متاسفانه همه چیز را به هم ریخت. اکنون فیلم هایی که دوبله می شود، تک گوینده است. این موضوع ضعف به شمار می رود.
وی افزود: سال های قبل اگر از من می پرسیدند که می خواهی چه کاره شوی؟ پاسخ می دادم: دوبلور. اما اگر اکنون چنین سوالی را از من بپرسند، متاسفانه این پاسخ را نمی دهم. البته جوان های علاقه مند زیادی هستند که در این حوزه فعالیت می کنند، اما توسط تعدادی از واسطهها استثمار شدهاند. پلتفرم های نمایش آنلاین، فیلم های خود را به تعدادی از واسطهها می دهند تا دوبله کنند که این موضوع باعث تاسف است.
ممدوح گفت: باید اعتراف کنم که به شدت تحت تاثیر محبت های شما قرار گرفتم و برای همه شما آرزوی موفقیت و خوشبختی دارم.
در ادامه ناهید امیریان پیشکسوت هنردوبله درباره ناصر ممدوح گفت: جایگاه استاد آنقدر برای من بالاست که ایشان را به عنوان یک پدر، یک همراه و یک رفیق می دانم و از ایشان می آموزم و درس یاد می گیرم.
مراسم پاسداشت ناصر ممدوح صداپییشه
تواضع، اخلاق و مردم دوستی رمز موفقیت ممدوح
در بخش دیگری از این مراسم مدیر تولید شبکه مستند در وصف هنرمند دوبله گفت: امروز وقتی درباره استاد ممدوح و کار ایشان فکر می کردم به یاد جمله ای از او افتادم که ۵-۶ سال پیش در یک جمعی بیان کردند. ایشان آن زمان می گفتند که من کارم را دوست دارم، مردم را دوست دارم و کار برای مردم را هم دوست دارم. به ذهنم رسید که چرا یک نفر بعد از ۶۰ سال فعالیت در عرصه دوبله، می گوید من کارم را دوست دارم؟ چند درصد از ما که در مشاغل مختلف هستیم، از کارمان راضی هستیم؟
ابوالقاسم ناصری ادامه داد: برای پاسخ به این سوال به یاد سخنانی از خودشان افتادم که در این مستند بیان شده است. او تعریف می کند که چگونه وارد این عرصه شده است؛ فیلمنامه ای که داشتند، آشنایی ایشان با آقای کاملی و تستی که پیش او می دهد باعث می شود که وارد این عرصه شود.
مراسم پاسداشت ناصر ممدوح صداپییشه
او گفت: وقتی کسی می گوید من از کارم راضی هستم، یعنی دو تاثیر دارد؛ اول اینکه در آن شغل رشد پیدا می کند و دوم آنکه آرامش روحی و روانی در زندگی اش حکمفرما خواهد بود. این دو موضوع بسیار مهم است. به نظرم استاد ممدوح این فرصت را داشت تا کاری که دوست دارد را انجام دهد و در برابر این نسیم زیبا مقاومت نکرد و خودش را در مسیر آن قرار داد و از این فرصت استفاده کرد. آقای ممدوح حتما ویژگی هایی دارد که باعث شده او در کارش موفق شود. به نظرم این ویژگی ها داشتن تواضع، اخلاق و مردم دوستی بوده است.
در این برنامه عباس مطمئن زاده نیز گفت: گرمی و طنین خاصی که در صدای آقای ممدوح وجود دارد باعث می شود که ایشان را متفاوت از بقیه بدانیم. ممدوح در کارهایش درک بسیار خوبی از نقش دارد و آنچنان فضای نقش را خوب درک می کند که بتواند آن شخصیت را برای شنونده باورپذیر کند.
این پژوهشگر و صداپیشه افزود: عمده کارهایی که از ایشان به یاد دارم، مجموعه های تلویزیونی است که دوبله کرده است. ظرافت صدای ایشان باعث می شد که شخصیت ها بسیار بهتر در ذهن ما جای بگیرند و ماندگار شوند. خاطرم هست ایشان یک نقش منفی را دوبله می کرد که بسیار سخت بود اما به خوبی آن را انجام داد و وقتی صدای شخصیت را شنیدم، منفی بودن آن را واقعا احساس کردم. همه اینها نشان دهنده خلاقیتی است که آقای ممدوح در کارهایش به خرج می داده است.
لبخند آقای ممدوح پیوند خورده با قلب اوست
ابوالفضل توکلی درباره ساخت مستند «مرد لبخند» گفت: سال ۱۳۹۶ این افتخار را داشتیم که برای فیلم «مرد لبخند» خدمت آقای ممدوح باشیم. آن زمان نشد هماهنگی کنیم تا مراسمی برای رونمایی فیلم برگزار شود، شبکه هم می خواست فیلم را پخش کند. در نهایت، مراسمی در خود شبکه مستند برگزار و فیلم رونمایی شد. در ادامه می خواستیم مراسم بزرگتری را بگیریم که مصادف با دوران کرونا شد. اکنون بهترین فرصت بود که از یک عمر زحمات ایشان قدردانی کنیم.
وی ادامه داد: باید از ایشان تشکر کنم که هر زمان که می خواستم فیلمی درباره هنرمندان دوبله بسازم با کمال میل پذیرفتند و جلوی دوربین من آمدند، همیشه هم می گفتند که این عزیزان همکاران من هستند و باید کمک کنم تا هنرشان بیان شود.
مراسم پاسداشت ناصر ممدوح صداپییشه
او درباره نامگذاری مستند خود گفت: وقتی برای فیلم ها می خواهم نامی انتخاب کنم، چالشی بین خودشان و کارشان را برمیگزینم اما تنها فیلمی که تنها براساس کاراکتر خود شخصیت انتخاب شد، همین فیلم است. آقای ممدوح، مردی است که همیشه لبخند دارد و به همین دلیل این نام را برگزیدم. لبخند آقای ممدوح پیوند خورده با قلب اوست و از مهربانی او برمیآید.
در پایان این مراسم با اهدای تندیس شبکه مستند و لوح تقدیر از بیش از نیم قرن فعالیت هنری ناصر ممدوح قدردانی و مستند «سر انجام رعفت» رونمایی شد.
تولید جدید شبکه مستند به تهیه کنندگی و کارگردانی ابوالفضل توکلی روایتی از سالها فعالیت هنری زنده یاد رعفت هاشم پور است.
سعیدیزاده در تشریح جزئیات بیستویکمین جشنواره امام رضا(ع) گفت: در این دوره میخواهیم تولید اثر فاخر و اثرگذار در حوزه فرهنگ رضوی که آحاد مردم از آن بهره ببرند را داشته باشیم. البته بنا به اقتضائات فرهنگی و اجتماعی که در این جشنواره رقم خواهد خورد به سمت کار حرفهای خواهیم رفت تا فرهنگ رضوی به عنوان یک جریان حرفهای اثر گذار در بین آحاد مردم باشد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، مرتضی سعیدیزاده – مدیر عامل بنیاد بین المللی فرهنگی، هنری امام رضا(ع)- پیش از ظهر امروز یکشنبه (۱۲آذرماه) در نشست تشریح برنامههای بیست و یکمین جشنواره بینالمللی، فرهنگی و هنری امام رضا(ع) که در سالن غدیر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد با اشاره به این موضوع که ما امسال درصدد این هستیم که بتوانیم تحولی جدید در این بنیاد داشته باشیم، اظهار کرد: در دوره مدیریت جدید در تلاش بودیم که جشنواره فرهنگ رضوی را در گستره جغرافیایی کشور به صورت جدی و یک جریان خاص پیگیری کنیم تا از این طریق بتوانیم فرهنگ رضوی را در کشور ترویج بدهیم.
وی خاطرنشان کرد: در دورههای مختلف این جشنواره رویدادهای مردمی زیادی همچون مسابقات کتابخوانی به همراه هشتگهای متعدد در فضای مجازی و ارسال پیامکها اتفاق افتاده است اما در دوره بیست و یکم علاوه بر این موارد درصدد این هستیم که به سمت حرفهای شدن هم پیش برویم.
مدیرعامل بنیاد بینالمللی امام رضا(ع) اظهار کرد: در این دوره میخواهیم تولید اثر فاخر و اثرگذار در حوزه فرهنگ رضوی که آحاد مردم از آن بهره ببرند را داشته باشیم. البته بنا به اقتضائات فرهنگی و اجتماعی که در این جشنواره رقم خواهد خورد به سمت کار حرفهای خواهیم رفت تا فرهنگ رضوی به عنوان یک جریان حرفهای اثر گذار در بین آحاد مردم باشد.
سعیدیزاده یادآور شد: دوره بیستویکم جشنواره دوره تعالی و شکلگیری یک جریان اثر گذار است و انشاالله در سالهای آینده این جریان را ادامه میدهیم. به همین منظور دفاتر تخصصی را شکل دادهایم و سه حوزه کلان استعدادیابی و پرورش هنرمندان نو پا برای حرفهای شدن این جشنواره را به همراه برپایی دورهای آوزشی خواهیم داشت. بنیاد راهبری و هدایت جشنواره فرهنگی و هنری امام رضا(ع) را با هدف تولیدات اثرگذار برای مخاطبان میانی مدنظر قرار داده است. ضمنا سفارشهایی به هنرمندان شاخص برای اثرگذاری داده شده است و هدف این است که به این شکل جریان فرهنگ رضوی را مدیریت کنیم.
سعیدیزاده ابراز کرد: تشکیل شورای سیاستگذاری با حضور مدیران طراز ملی را هم انجام دادهایم و در این جشنواره سعی کردهایم از نخبگان هنر بهره ببریم و با انتخاب مدیران و هیات داوران اثرگذار باشیم.
وی ادامه داد: شعر و سرود، هنرهای نمایشی و جشنواره دانشجویی را با محوریتی که گفته شد پیش بردیم، جوایز نیز از نظر مالی جوایز خوبی است و سعی کردیم با انتخاب جوایز خوب به نوعی تقدیر و تشکر از هنرمندان در حوزه فرهنگ رضوی را داشته باشیم.
مدیرعامل بنیاد بینالمللی امام رضا(ع) بیان کرد: رویدادهای جانبی در تمام جشنوارهها وجود دارد و ما هم در این جشنواره درصدد برگزاری نشستهای جانبی هستیم. البته تولیدات رسانهای هم داریم که امیدواریم در بستر فضاهای محیطی پخش شود.
سعیدیزاده اضافه کرد: در تلاش بودیم که جریان جشنواره را علاوه بر حرفهای شدن به سمت مردمی شدن هم پیش ببریم، به همین منظور درحوزه تئاتر در ۴۵۰ نقطه از کشور اجرا خواهیم داشت.
وی با بیان اینکه تلاش ما براین است که آثار هنرمندان از شکل استانی به سمت ملی پیش برود، گفت: خواستاریم تمام هنرمندان در ایام دهه کرامت حضور داشته و مهمان ما باشند و جوایز خود را دریافت کنند. در کنار جشنواره اصلی دو جشنواره عمومی هم داریم که یکی جشنواره روستایی با محوریت جهاد دانشگاهی و وزارت علوم و دیگری جشنواره دانشجویی رضوی است.
مدیرعامل بنیاد بینالمللی امام رضا(ع) اظهار کرد: امسال ۱۲ جشنواره در حوزههای شعر و سرود، آثار تجسمی، هنرهای نمایشی و سینمایی برگزار میشود. ضمنا بیستونهمین جشنواره شعر رضوی به دبیری محمد جواد شرافت را داریم که امسال در کشور افغانستان برگزار میشود.
سعیدیزاده افزود: همچنین ۱۵ جشنواره شعر کودک و نوجوان، ۱۴ جشنواره شعر عربی، ۱۸ جشنواره شعر ترکیرضوی و دومین جشنواره در حوزه سرود با محوریت وزارت آموزش و پرورش را داریم. جشنواره سرود دانش آموزشی هم برگزار میشود. سیزدهمین جشنواره بین المللی عکس رضوی هم با محوریت چهار آموزشگاه برگزار میشود.
وی ادامه داد: نهمین جشنواره گرافیک رضوی در حوزه پرچم و کتیبه و پوستر شکل پیدا کرد. بیستمین جشنواره ملی خوشنویسی را هم داریم که با برگزاری کارگاه آموزشی همراه است. همچنین ۱۴ جشنواره کودک و نوجوان، ۱۷ جشنواره تئاتر رضوی و ۱۷جشنوراه تئاتر خیابانی را هم داریم.
مدیرعامل بنیاد بینالمللی امام رضا(ع) بیان کرد: پنجمین جشنوراه روستایی رضوی هم باهدف توسعه فرهنگ رضوی و احیای سنتهای روستایی و مشارکت معاونت روستایی ریاست جمهوری برگزار میشود.
سعیدیزاده با بیاناینکه امسال با افزایش دو برابری اعتبار روبهرو بودیم، گفت: در حال حاضر کمپینهایی با نام «زیبایی و اگاهی» اهلبیت(ع) در حال طراحی است.
به گفته وی از دوره بیستم جشنواره در سطح ملی مدیریت میشود و امسال فرهاد قائمیان دبیری این جشنواره را بر عهده دارد.
در بخش دیگری از این نشست، فرهاد قائمیان -دبیر جشنواره- در سخنان کوتاهی گفت: قرار است مذاکراتی برای تولید فیلم با سازمان سینمایی داشته باشیم و از روند فیلمسازی کوتاه حمایت خواهیم کرد و تلاش میکنیم حتما یک فیلم سینمایی در فرهنگ امام رضایی داشته باشیم.
در بخش پایانی این نشست زمانی -یکی از مدیران بیستویکمین جشنواره بینالمللی امام رضا(ع)- در مورد طراحی پوستر جشنواره اظهار کرد: در پوستر ۲۱ دوره جشنواره لقب و القاب معین الضعفای امام رضا(ع) منقوش شده است و از هنرمندان هم خواستهایم که با این عنوان در این جشنوراه حضور پیدا کنند، ضمنا ۱۱ عنوان جشنوراه فرهنگی و هنری نیز در این دوره جشنوراه برگزار میشود.
وی در پایان گفت: قریب به ۳۰ مجموعه و نهادهای فرهنگی در برگزاری این جشنواره در کنار بنیاد امام رضا(ع) هستند که بعد از عید سعید فطر در یک بازده ۴۰ روزه فضای کشور در گستره کامل شروع به فعالیت خواهد کرد و آثار گرافیکی و خوشنویسی تقدیم نگاه مردم خواهد شد.
در پایان ایننشست از پوستر این دوره از جشنواره رونمایی شد.
فیلم سینمایی «ضد» دومین ساخته امیرعباس ربیعی از ۱۵ آذرماه در آستانه روز دانشجو در سینماهای سراسر کشور اکران میشود.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، این فیلم، سرانجام پس از ۲ سال فیلم سینمایی «ضد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی و تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی محصول سازمان سینمایی سوره که برای نخستین بار در چهلمین جشنواره فیلم فجر اکران شد، در آستانه روز دانشجو از چهارشنبه- ۱۵ آذرماه- به سرگروهی پردیس سینمایی ملت روی پرده سینماهای سراسر کشور میرود.
با نزدیک شدن به اکران این اثر که برنده ۲ سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل مرد و بهترین طراحی صحنه و نامزد هفت سیمرغ بلورین در چهلمین جشنواره فیلم فجر است، از پوستر رسمی آن بر اساس طرحی از محمد شکیبا رونمایی شد.
«ضد» به نویسندگی حسین ترابنژاد، روایتی از خلوص عشق تا جنون سیاست در دل یک واقعه تاریخی است و در خلاصه داستان این تریلر سیاسی آمده است: هر کسی میتواند «ضدِّ» باشد. این «ضدِّ» میتواند حذف یک نفر یا یک ملت باشد…
مهدی نصرتی، لیلا زارع، لیندا کیانی، نادر سلیمانی، مجید پتکی، روزبه رئوفی، عماد درویشی، مهشید جوادی، شیرین آقاکاشی و امین خانیبازیگران اصلی این فیلم هستند.
فیلم سینمایی «ضد» نخستین اثر امیرعباس ربیعی است که سرانجام پس از دو سال روی پرده میرود. نخستین ساخته این فیلمساز جوان با نام «لباس شخصی» همچنان در توقیف به سر میبرد.
سایر عوامل این پروژه عبارتند از؛ مدیر فیلمبرداری: هاشم مرادی، طراح صحنه و لباس: محمدرضا شجاعی، تدوین: مهدی سعدی، مدیر صدابرداری: علی عدالتدوست، صداگذار: امین شریفی، آهنگساز: مسعود سخاوتدوست، طراح گریم: مرتضی کُهزادی، مدیر تولید: علی شیرمحمدی، طراح جلوههای ویژه بصری: محمد لطفعلی، مدیر برنامهریزی: حسین دیردار، دستیار کارگردان: بهمن حسینی، منشی صحنه: آرزو قربانی، عکاس: کورش جوان، روابط عمومی: سپیده شریعت رضوی، مجری طرح: موسسه فرهنگی هنری وصف صبا و محصول سازمان سینمایی سوره.
محمد ساسان مدیر مرکز تولید سازمان سینمایی «سوره» گفت پشت همه فیلمهای تولید شده توسط این مرکز ایستادهایم.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، از همان سالهای ابتدایی احیای «سینمای ایران» پس از انقلاب اسلامی، نقشی تأثیرگذار در جریان فیلمسازی و پرورش استعدادهای نو در این میدان داشت. فارغ از فرآیند پرفرازونشیبی که این نهاد طی چهار دهه گذشته داشته است، امروز این بخش از مأموریتهای حوزه هنری، در قالب سازمان سینمایی «سوره» پیگیری میشود؛ سازمانی که در راستای گسترش فعالیتها در حال حاضر مجموعهای از مراکز تولیدی را در ساختار خود تعریف کرده است.
مرکز تولیدات سازمان سینمایی «سوره» اصلیترین نقش را در فرآیند تولید فیلمهای سینمایی این سازمان در سالهای اخیر داشته است و سکان هدایت این مرکز هم در دست محمد ساسان است.
در ماههای منتهی به جشنواره فیلم فجر و در حالی که پیشتر حمیدرضا جعفریان در مقام رئیس سازمان «سوره» خبر از تولیدات متعدد این سازمان برای حضور در این رویداد داده بود، به گفتوگو با محمد ساسان پرداختیم تا با صراحت درباره متن و حاشیه فعالیتهای سینمایی این سازمان و فیلمهایی که به تولید رسیده و یا در دست تولید دارند، سوالات خود را مطرح کنیم.
مدیر مرکز تولیدات سینمایی سازمان «سوره» در این گفتوگو علاوهبر تشریح سیاستها و رویکردهای کلان این سازمان، به ارایئه توضیحاتی درباره پروژههای در دست تولید خود نیز پرداخته است.
آنچه در ادامه میخوانید مشروح گفتوگو خبرگزاری مهر با محمد ساسان است:
* شما مسئولیت کلیدیای در سازمان سینمایی «سوره» بهعنوان یکی از مجموعههای فعال در حوزه تولید سینمای ایران دارید اما کمتر در فضای رسانه گفتوگویی از شما دیدهایم. ملاحظهای برای دوری از فضای رسانه دارید؟
این حضور کمرنگ بیشتر به پیگیری شما رسانهایها برمیگردد، نه من! شخصاً هیچوقت با گفتوگو مشکلی نداشتهام. البته که برایم مهم است یک گفتوگو در چه شرایطی شکل بگیرد و زاویه ورود به مباحث چگونه باشد. تجربه درخواست گفتوگوهایی را هم داشتهام که در همان مرحله طرح موضوع، متوجه شدم آن خبرنگار یا رسانه، اساساً در حوزهای که میخواهد با من گفتوگو کند، مساله و دغدغه ندارد و تنها به دنبال رفع تکلیف است. طبیعتاً به چنین گفتوگویی تمایل ندارم. در کل اما هیچ اجتنابی از گفتوگوی چالشی ندارم.
* خب پس از اینجا شروع کنیم که سرانجام فیلمهای «سوره» که در ۲ سال گذشته در جشنواره فجر رونمایی شدهاند، چه شد و چه برنامهای برای اکران آنها دارید؛ فیلمهایی مثل «ضد» و یا «عطرآلود».
ما در سال ۱۴۰۰ فیلمهای «دسته دختران»، «ضد»، «هناس» و «شادروان» را در جشنواره فجر داشتیم و سال گذشته هم «عطرآلود»، «در آغوش درخت» و «اختالرضا» فیلمهای ما بودند که آخری در فجر حضور نداشت. همه این فیلمها هم یا اکران شدهاند یا در فرآیند اکران قرار دارند. «دسته دختران»، «هناس» و «شادروان» که اکران شدهاند و فیلم «ضد» هم در همین آذر ماه روی پرده میرود.
«اختالرضا» این روزها روی پرده است و در بستری که در نظر گرفته بودیم، اکران خوبی را هم تجربه میکند. واقعاً انتظار نمیرفت یک فیلم با موضوع دینی و تاریخی، بدون حضور بازیگران چهره، اینگونه در اکران دیده شود و با جذب بیش از ۱۰۰ هزار مخاطب در اکران سینمایی و سیار، فروش آن از یک و نیم میلیارد تومان عبور کند. ۲ فیلم «عطرآلود» و «در آغوش درخت» هم برای اکران در سال ۱۴۰۳ برنامهریزی شدهاند.
* فاصله زیادی بین رونمایی و اکران این فیلمها نمیافتد؟
این مورد مربوط به فرآیند پخش و عرضه است. کارشناسان این بخش تصمیم میگیرند که زمان عرضه مناسب برای یک فیلم چه زمانی است. از طرف دیگر فرصت حضور جشنوارهای این فیلمها و الزام برخی از آنها به اکران نشدن را هم باید در نظر بگیریم. اگر از تمایل شخصی من بپرسید، قطعاً میگویم علاقه دارم فیلمهایمان زودتر اکران شود و بازخوردهای مخاطب را بگیریم، چراکه در سیاستگذاریهایمان مؤثر است. درباره هر محصول، در مرحله نهایی که مواجهه مخاطب با آن است میتوان تصمیم قطعی گرفت.
* از تولیدات امسال «سوره» چه خبر؟
نکته اصلی این است که ما تمام تلاش خود را میکنیم تا هر چه بیشتر به سمت تنوع ژانر و تنوع موضوع در سبد تولیدات خود حرکت کنیم و اینکه چقدر در این زمینه میتوانیم توفیق به دست بیاوریم، بستگی به شرایط حاکم بر سینما دارد. بخشی از نتایجی که میتوانیم به آنها برسیم به تلاشهای ما بستگی دارد.
یکی از اهداف محتوایی که در پروژه «احمد» دنبال میکنیم، بحث تقابل ۲ نگاه است؛ نگاه سازمانی در مواقع بحرانی، ابتدا برنامهریزی میکند و بعد براساس برنامهای که دارد به نیروهای میدانی فرمان میدهد که «برو»، در نگاه نهادی اما فرد تصمیمساز در وسط میدان قرار دارد، ابتدا خودش را به منطقه بحران میرساند و بعد به نیروهای عملیاتی خود میگوید «بیا»
یکی از پروژههایی که پیشتر هم درباره آن اطلاعرسانی کردهایم، یک فیلم اجتماعی با نام «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی است که هرچند یکی از قهرمانان ملی در داستان آن نقش محوری دارد اما نگاه ما به این پروژه، بهعنوان یک پروژه اجتماعی است که داستان آن در بازه زمانی ۲۴ ساعت ابتدایی پس از زلزله بم میگذرد.
این فیلم در راستای شعار محوری سازمان «سوره» یعنی «این قصه قهرمان دارد» تعریف میشود اما در کنار آن یکی از اهداف محتوایی که در پروژه «احمد» دنبال میکنیم، بحث تقابل ۲ نگاه است؛ نگاه نهادی و نگاه سازمانی. نگاه سازمانی در مواقع بحرانی، ابتدا برنامهریزی میکند و بعد براساس برنامهای که دارد به نیروهای میدانی فرمان میدهد که «برو»، در نگاه نهادی اما فرد تصمیمساز در وسط میدان قرار دارد، ابتدا خودش را به منطقه بحران میرساند و بعد به نیروهای عملیاتی خود میگوید «بیا».
این همان نگاهی است که حاج قاسم هم بارها درباره آن صحبت کرده بود. روایت «احمد» نیمنگاهی به این تقابل هم دارد. با توجه به وسواسی که روی فیلمنامه این اثر داشتیم، امیدواریم مخاطب هم خروجی آن را بپسندد. بهخصوص که از نظر سینمایی این فیلم در ژانر حادثه و بحران قرار میگیرد که از ژانرهای فراموششده در سینمای ایران محسوب میشود. درباره پروژه «احمد» دستاوردهای فنی ویژهای هم بهویژه در زمینه جلوههای ویژه، بهصورت کاملاً بومی داشتهایم که حتماً بعدها درباره جزئیات آن بیشتر صحبت خواهد شد.
* یکی از چالشها درباره پرداختن به این دست بحرانهای معاصر، تقابل میان نیروهای درگیر در فرآیند امداد است. در روایت ماجرای امدادرسانی به زلزلهزدگان بم، به چنین چالشهایی هم توجه داشتهاید؟
اصلاً چنین مرزبندی در روایت فیلم وجود ندارد و دغدغه و شعار محوری کاراکتر اصلی فیلم هم فقط «مردم» است. در دیالوگها و حتی طراحی شخصیتهای اصلی و فرعی این نگاه لحاظ شده است که انشاالله بعد از رونمایی فیلم میتوان درباره آن قضاوت کرد.
* به نظر میرسد این پروژه جزو کارهای پرهزینه این سالها هم باشد؟
بالاخره پروژه از نظر پروداکشن و حتی حجم هنروری که بهصورت روزانه باید گریم و تجهیز شوند، فینفسه هزینهبر است اما تمام تلاش خود را برای کاهش هزینههای تولید انجام دادهایم. احتمالاً براساس کیفیت خروجی کار، دوستان اهل فن از هزینهای که برای آن صورت گرفته است، متعجب خواهند شد. ضمنا ما این پروژه را با مشارکت موسسه تصویر شهر و سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران پیش میبریم.
* اما شما در زمینه ساخت فیلمهای پرهزینه با پروداکشن بالا تجربه شکستخوردهای مانند «دسته دختران» را هم داشتهاید که فروش پایینی هم در گیشه داشت.
درباره هر پروژهای ۲ وجه وجود دارد که معمولاً به آن توجه نمیشود. همواره درباره فیلمهایی از این دست، سازمان سفارشدهنده یا سرمایهگذار متهم میشود. در حالی که اتمسفر تولید هر پروژهای در سینمای ایران، ۲ وجه دارد؛ یکی از این وجوه سازمان سفارشدهنده یا سرمایهگذار است، وجه دیگر گروه هنرمندان تولیدکننده اثر هستند. این گروه با پیشفرضهایی وارد فرآیند تولید یک پروژه میشوند و با قضاوتهایی درباره یکدیگر از پروژه خارج میشوند. درباره فیلم «دسته دختران» حتماً میتوان محاسنی را هم برشمرد اما طبعاً همه انتظاراتی که از فیلم میرفت برآورده نشد.
ما قطعاً پشت همه آثارمان ایستادهایم و محاسن و معایب آنها را با هم میبینیم اما در فضای رسانه وقتی «در آغوش درخت» موفق ظاهر میشود، فوراً حوزه هنری را متهم به «آمادهخوری» میکنند و میگویند پروژه تمام شده را خریداری کردهایم اما «دسته دختران» که نمیتواند آنگونه که باید موفق ظاهر شود، سریع میگویند سوره باید درباره آن پاسخگو باشد
* قبول ندارید که یک پروژه شکستخورده است؟
من چنین موضعی ندارم. یکی از اتفاقاتی که شاید چنین احساسی را بهوجود آورد، فرآیند تبلیغ فیلم پیش از رونمایی از پروژه بود که گویی ابعاد آن را از آنچه مخاطب باید انتظارش را میداشت، فراتر برد و به همین دلیل در لحظه مواجهه با نسخه نهایی، انتظارات فروریخت. در همان دوره جشنواره فیلمهای ناموفقی داشتیم اما واکنش رسانهها نسبت به آنها متفاوت بود چون پیش از رونمایی توقعی ایجاد نشده بود. بالاخره همه این حواشی روی یک فیلم اثر میگذارد.
جالب است بدانید ورود ما به پروژه «دسته دختران» از منظر تولیدی، دقیقاً شبیه به ورودمان به پروژههایی مثل «اختالرضا» و یا «در آغوش درخت» بود. ما قطعاً پشت همه آثارمان ایستادهایم و محاسن و معایب آنها را با هم میبینیم اما در فضای رسانه وقتی «در آغوش درخت» موفق ظاهر میشود، فوراً حوزه هنری را متهم به «آمادهخوری» میکنند و میگویند پروژه تمام شده را خریداری کردهایم اما «دسته دختران» که نمیتواند آن گونه که باید موفق ظاهر شود، سریع میگویند «سوره» باید درباره آن پاسخگو باشد. در حالی که این ۲ پروژه با یک مدل کاملاً مشابه در سازمان «سوره» به تولید رسیدهاند. البته پشت هر ۲ آنها هم ایستادهایم.
* البته ایرادی هم ندارد که یک مدیر شکست یکی از پروژههایش را بپذیرد!
بله، اما حرفم برخورد منطقی با اثر است. میگوئید این اثر ایراد دارد، من هم میگویم بله ایراداتی دارد. اگر بگویید میتوانست بهتر از این باشد، قطعاً میگویم بله من هم دوست داشتم بهتر از این باشد. کما اینکه شخصاً درباره فیلم «دسته دختران» دوست داشتم فیلم در لحظهای که فرشته حسینی انگشت خود را به نشانه پیروزی بالا میبرد، تمام شود و دیگر شاهد لحظههای فروریختن خرمشهر و ترک مردم در فیلم نمیبودیم. اما نظر فیلمساز چیز دیگری بود و این همان جایی است که میگویم در فرآیند تولید باید هر ۲ وجه را در نظر بگیریم.
ما نمیتوانیم استقلال هنرمند را نادیده بگیریم. ما در سینمای ایران پدیدهای به نام «هیجان تولید» داریم. پدیدهای که یک پروژه را بعد از تصمیم برای آغاز فرایند تولید، تبدیل به یک کامیون ترمزبریده میکند! از مرحلهای به بعد هیچکس انگار نمیتواند آن را متوقف کند. برای «دسته دختران» بازیگر اصلی ما خانم لیلا حاتمی بود اما چند روز مانده به تولید، ایشان به دلایلی کنارهگیری کردند و با توجه به اینکه کامیون تولید به راه افتاده بود، باید در حداقل زمان بازیگر جایگزین انتخاب میکردیم. حرفم این است که همه ابعاد این جریان را باید در کنار هم مدنظر داشته باشیم تا ارزیابی ما دقیقتر شود.
* برگردیم به تولیدات امسال «سوره»؛ غیر از «احمد» چه پروژههای دیگری دارید؟
فیلم «صبح اعدام» را به کارگردانی بهروز افخمی خواهیم داشت که درباره آن هم اطلاعرسانی شده است. فیلم «آسمان غرب» که البته این نام موقت آن است هم به کارگردانی محمد عسکری در دست تولید داریم که داستان آن مرتبط به روزهای آغازین جنگ و نقشآفرینی شهید علیاکبر شیرودی است. کاری که آقای والینژاد در مقام تهیهکننده این فیلم و فیلم «احمد» بهصورت همزمان انجام دادهاند، به نظر یک اتفاق فوقالعاده بوده است. نکته محتوایی که درباره فیلم «احمد» به آن اشاره کردیم در پروژه شهید شیرودی هم مدنظر است و این خط سیر را آنجا نیز دنبال میکنیم. یک پروژه اکشن جنگی و پر ریتم که سالها در سینمای دفاع مقدس سراغ نداشتیم.
* خاطرم است که پروژه شهید شیرودی، چند سالی امکان تولید پیدا نمیکرد و چندبار هم کارگردانش تغییر کرد. این همان پروژه است؟
بله، این پروژه فرازوفرودهایی تا پیش از این داشت اما در حال حاضر معتقدم یکی از سرحالترین و توانمندترین کارگردانان امروز سینما که توانایی کارگردانی صحنههای اکشن را هم دارد، کارگردانی پروژه را در دست گرفته است. در عین اینکه محمد عسکری بهواسطه سابقه دستیاری کارگردانهایی مانند مجید مجیدی و رضا میرکریمی، توانایی ویژهای هم در کارگردانی لحظات احساسی در فیلم دارد که نمونه آن را در سکانس خواستگاری فیلم «اتاقک گلی» هم شاهد بودهایم. از نظر تجهیزات نظامی و پروداکشن تولید، این فیلم هم از آثار شاخص این سالهای سینما محسوب میشود که بالغبر ۱۰۰ تانک و نفربر در آن مورد استفاده قرار گرفته است. امیدواریم در نتیجه نیز موفق باشد چرا که همه توانمان را داریم برای به سرانجام رسیدن آنها میگذاریم.
شخصاً درباره شخصیتهای ملی معتقدم، خانوادههایشان در همه وجوه شخصیتی شهید متولی آنها نیستند. وقتی یک چهره تبدیل به قهرمان ملی میشود، نمیتوان گفت حق پرداختن به تمام وجوه شخصیتیاش تنها در اختیار خانوادهاش قرار دارد
* در مسیر ساخت پروژه شهید شیرودی تعامل و مذاکرهای با خانواده شهید هم داشتهاید؟ به ویژه که دختر شهید سال گذشته مواضعی در توئیتر داشتند.
در این فیلم قرار نیست به زندگی خصوصی و خانوادگی شهید شیرودی ورود داشته باشیم و تنها در بخش کوتاهی از روایت، همسر شهید حضور دارد. آنچه در فیلم به آن پرداختهایم، جنبه نظامی این شخصیت است که طبیعتاً کاملاً ملی و منطبق بر واقعیت است. در عین اینکه شخصاً درباره شخصیتهای ملی معتقدم، خانوادههایشان در همه وجوه شخصیتی شهید متولی آنها نیستند. وقتی یک چهره تبدیل به قهرمان ملی میشود، نمیتوان گفت حق پرداختن به تمام وجوه شخصیتیاش تنها در اختیار خانوادهاش قرار دارد. بله درباره فیلمی مثل «موقعیت مهدی» که پرداخت به روابط خانوادگی شهید در آن سهم بالایی دارد، باید نگاه و روایت آنها مورد توجه قرار بگیرد اما به نظرم برای فیلمی مانند «آسمان غرب» که کاملاً درباره نقش شهید در میدان عملیات جنگ است، کسب نظر و اجازه از سوی خانواده شهید نباید تنها مرجع مجوز تولید اثر باشد.
* درباره پروژه «صبح اعدام» و همکاری با بهروز افخمی هم توضیح میدهید؟
این فیلم هم روایتی از ساعات پایانی زندگی شهیدان طیب حاجرضایی و حاج اسماعیل رضایی است که به اتهام پول گرفتن از امام خمینی (ره) برای راهاندازی قیام ۱۵ خرداد، به اعدام محکوم شدند. نکتهای که از نظر تاریخ، مجعول بودن آن امروز کاملاً اثبات شده است. بخش عمدهای از روایت فیلم هم درباره شخصیت حاجاسماعیل رضایی است که بهشدت کاراکتر خیر و متشرعی در آن مقطع بوده است و کسی تاکنون بدان توجه جدی نداشته است. «صبح اعدام» اقتباسی از گزارش آن زمان روزنامه کیهان از مراسم اعدام این ۲ شخصیت است.
* به نظر میرسد تمرکز فیلم بیشتر روی حاج اسماعیل رضایی است، چرا که شخصیت طیب تا پیش از اعدام چندان مقید نبوده است.
طیب کاراکتری تاریخی است که بهواسطه تصمیمی که در یک لحظه گرفت، نامش در تاریخ ماندگار شد. شخصیتی که به معنایی او را به حر در جریان عاشورا تشبیه کردهاند. او در آستانه اعدام، نپذیرفت اتهام علیه امام خمینی را تأیید کند و حرفش هم این بود که «من به فرزند حضرت زهرا (س)، دروغ نمیبندم!» اینگونه نبود که طیب از همه آنچه تا پیش از این اتفاق بود، دست کشیده باشد و تغییر کرده باشد اما مهم این است که بهواسطه همین یک احترام، نامش ماندگار میشود. در روایت این فیلم هم مساله اصلی ما، منش «پهلوانی» و مواجهه این ۲ شخص با مرگ است.
* چرا برای این پروژه سراغ بهروز افخمی رفتید؟
چون طرح و فیلمنامه از ابتدا متعلق به بهروز افخمی بود.
بهروز افخمی یک شخصیت ژورنالیستی دارد و این را نمیتوان کتمان کرد. اما همه آنچه را که پیرامون او اتفاق میافتد و تبدیل به حاشیه میشود نمیتوان تنها به عملکرد خودش مربوط دانست. نمیتوان جایگاه یک فیلمساز را براساس چند صفحه اینستاگرامی و واکنشهای فضای مجازی قضاوت کرد. درباره اینکه تجربههای اخیرش موفق نبوده است هم با شما همنظر نیستم
* از منظر یک سرمایهگذار، همکاری با کارگردانی هرچند مطرح را که تجربههای اخیرش چندان موفق نبوده است و حاشیهسازیهایش بر متن کارهایش میچربد، منطقی میدانید؟
من قطعاً چنین نگاهی ندارم. اتفاقاً معتقدم حواشی مربوط به بهروز افخمی را افرادی ضریب میدهند که دنبال حاشیهسازی هستند.
* قطعاً خودش هم به حاشیهسازی علاقه دارد!
بله بهروز افخمی یک شخصیت ژورنالیستی دارد و این را نمیتوان کتمان کرد. اما همه آنچه را که پیرامون او اتفاق میافتد و تبدیل به حاشیه میشود نمیتوان تنها به عملکرد خودش مربوط دانست. نمیتوان جایگاه یک فیلمساز را براساس چند صفحه اینستاگرامی و واکنشهای فضای مجازی قضاوت کرد. درباره اینکه تجربههای اخیرش موفق نبوده است هم با شما همنظر نیستم.
«آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» که یک اقتباس موفق بود و در جشنواره هم به آن توجه شد، بعد از آن هم فیلم «روباه» بود که شخصاً آن را دوست دارم. بعد از این ۲ فیلم بهروز افخمی سریال «رعد و برق» را ساخته است که بله من هم به آن نقدهای جدی دارم. اما در مجموع نمیشود گفت او کارگردانی است که باید برای سرمایهگذاری روی پروژهاش دچار تردید کیفی شوم. مضاف بر اینکه او فیلمنامهای به ما ارائه کرد که واقعاً فیلمنامه خوبی بود و بهشدت هم از نظر تولیدی، پروژه کمهزینهای برای ما بوده است. یعنی حتی اگر از منظر اقتصادی بخواهید موضوع ریسک سرمایهگذاری را مطرح کنید، میگویم اصلاً این سرمایهگذاری ریسک بالایی برای ما نداشته است.
* یک سوال صریح؛ میتوانیم بگوییم پروژه «صبح اعدام» بیش از ملاحظات و مأموریتهای سازمانی، بهواسطه علاقه شخصی شما به بهروز افخمی مورد حمایت سازمان «سوره» قرار گرفته است؟
خیر. اساساً پیش از ورود ما، پروژه آن قدر کیفیت داشته که بنیاد فارابی پای کار آن رفته و قول همکاری داده بود. من شخصاً در جریان نگارش فیلمنامه آن بودم اما ورود سازمان «سوره» به این پروژه کاملاً براساس فرآیندهای مرسوم بوده و اصلیترین پشتوانه آن هم فیلمنامه خوب بهروز افخمی بوده است.
* غیر از این سه پروژه چه کارهای دیگری در دست تولید دارید؟
پروژه کمدی «آپاراتچی» را هم که اقتباسی از یک کتاب با همین عنوان است، داریم که درباره یک شخصیت واقعی است که نقاش ساختمان بود و در اوایل انقلاب بهصورت آماتوری شروع به فیلمسازی کرد. این فیلم با مشارکت فارابی و مدرسه سینمایی ماه تولید میشود و از نظر تنوع ژانر، فضای کارهای کمدی را در سبد تولیدات «سوره» نمایندگی میکند. فیلم سینمایی «باغ کیانوش» هم از محصولات باشگاه فیلم «سوره» است که با اقتباس از رمانی به همین نام و در ژانر کودک و نوجوان در دست تولید قرار دارد. انیمیشن سینمایی «رویاشهر» را هم داریم که محصول مرکز انیمیشن «سوره» است و حتماً در فرآیند حضور در جشنواره فجر درباره جزئیات آن هم اطلاعرسانی خواهد شد.
اگر به سامانه سمفا مراجعه کنید، بهرهوری «اختالرضا» از نظر ظرفیت سانسهایی که در اختیار داشته، از خیلی از فیلمهای در حال اکران بیشتر بوده است. این مساله بسیار مهمی است. اساساً فارغ از سینماهایی که متعلق به حوزه هنری است، در باقی سالنهای سینمایی، ملاک سینمادار برای تخصیص سانس بیشتر به یک فیلم، اقبال مخاطب است
* مسأله اکران و نسبت این فیلمها با مخاطب هم بسیار مهم است. در ابتدای همین گفتوگو اشاره ویژهای به فروش «اختالرضا» داشتید. فروش ۱.۵ میلیارد تومانی این فیلم را توفیق میدانید؟
باید ابعاد هر فیلم را در نظر بگیریم. اول باید ببینیم این فیلم تاریخی با چه هزینهای به تولید رسیده است. بعد جنس ذائقه روز مخاطبان را هم در نظر بگیریم و بعد به این پرسش پاسخ دهیم که آیا فروش این فیلم راضیکننده بوده است یا خیر؟ همین الان اگر به سامانه سمفا مراجعه کنید، براساس اطلاعات همین سامانه، بهرهوری «اختالرضا» از نظر ظرفیت سانسهایی که در اختیار داشته، از خیلی از فیلمهای در حال اکران بیشتر بوده است. این مساله بسیار مهمی است. اساساً فارغ از سینماهایی که متعلق به حوزه هنری است، در باقی سالنهای سینمایی، ملاک سینمادار برای تخصیص سانس بیشتر به یک فیلم، اقبال مخاطب است. در چنین شرایطی قطعاً سینمادار سانسهای حداقلی را به فیلمی از جنس «اختالرضا» میدهد، وقتی میتواند همان سانس را به «هتل» یا «فسیل» بدهد و سالنش را پر کند.
* این را مدیری میگوید که مجموعهاش سینماهای زیادی را هم در اختیار دارد!
این موضوع گریبان خیلی از فیلمهای غیرکمدی در حال اکران را هم گرفته است و ریشه در یک تناقض در سیاستگذاری دارد. دوستان وزارت ارشاد بهشدت علاقه دارند که رقم فروش هزار میلیارد تومان تا پایان امسال در گیشه سینمای ایران محقق شود، در صورتی که طبق قاعده و آئیننامه اکران، خیلی از تصمیمها را تا به امروز نباید میگرفتند. حتی در اکران فیلمهای کمدی هم فیلمی مانند «گیجگاه» که پخش آن با بهمن سبز بود، اگر در شرایط رقابت با کمدیهایی از جنس «فسیل» و «هتل» نبود قطعاً عملکرد بهتری میتوانست داشته باشد.
*ولی بپذیرید که از منظر استانداردهای سینمایی، «اختالرضا» خیلی قابل دفاع نیست و ممکن است به ذهنیت مخاطب حرفهای نسبت به فیلمهای مذهبی و تاریخی، آسیب بزند.
چرا باید آسیب بزند؟!
* بالاخره ما در طول چهار دهه، به اندازه انگشتان دست هم فیلم تاریخی و مذهبی در سینمای ایران نداشتهایم. با همین تعداد هم این تصور در ذهن مخاطب شکل گرفته که فیلمهایی از این دست از پیش بازنده هستند و قرار است در مواجهه با آن شاهد یک فیلم بد باشیم! بهخصوص که کارگردان «اختالرضا» در مصاحبهای صراحتاً گفتهاست این اثر قرار بود یک مستند تاریخی باشد و بعدها تبدیل به یک پروژه سینمایی شدهاست و خب معلوم است خروجی چنین پروژهای چه میشود!
بله من هم این اظهارنظر کارگردان فیلم را خواندهام و نمیدانم چرا چنین بحثی مطرح شده است. اینگونه نیست که از ابتدا قرار بوده این اثر، یک «مستند» شود، بلکه هدف از ابتدا تولید یک «داکیودرام» بوده است. یعنی از ابتدا طراحی صحنه و لباس و فضای بازسازی در پروژه تعریف شده بود. کمااینکه نسخه فعلی فیلم هم بینسبت با فضای یک «داکیودرام» نیست و عمده روایت فیلم با نریشن پیش میرود. مشابه چنین ژانری را در سالهای اخیر در سینمای ایران داشتهایم. برای همین هم معتقدم هر پدیدهای را باید با خودش و در سطح خودش قضاوت کنیم و از این حیث «اخت الرضا» قابل قبول است. همین امروز برای ساخت یک فیلم اجتماعی ساده در سینمای ایران، حداقل ۱۵ میلیارد تومان برآورد هزینه به شما میدهند. هزینه تولید «اختالرضا» اما اصلاً در این اندازهها نبود.
مجموع مخاطبانی که تا به امروز به تماشای «فسیل» نشستهاند، ۶.۵ میلیون نفر بوده است. این آمار به نسبت مجموع جمعیت ایران، در بهترین حالت ۱۰ درصد را شامل میشود. باقی این جمعیت چرا به سینما نمیآیند؟ آن ۹۰ درصد دیگر کجا هستند؟ آنها اصلاً نیاز به فیلم ندارند؟
* میتوانید به مبلغ آن اشاره کنید؟
کل فیلم با کمتر از ۴ میلیارد تومان تولید شده است! با توجه به همین ظرفیت هم معتقدم این فیلم چند اتفاق را رقم زده است. این فیلم را واقعاً باید فیلم مخاطب خاص دانست؛ مخاطب خاصی که دقیقاً بهخاطر سوژه فیلم به سینما میرود و چیزهایی هم با خودش به فیلم اضافه میکند. ما ظرفیت مهمی به نام «مخاطب خاموش» در ایران داریم که غالباً مشتری فیلمهای دیگر نیستند، اما فیلمی مانند «اختالرضا» این گروه را به سینما میکشاند و ادعایی بیش از این هم ندارد.
مجموع مخاطبانی که تا به امروز به تماشای «فسیل» نشستهاند، ۶.۵ میلیون نفر بوده است. این آمار به نسبت مجموع جمعیت ایران، در بهترین حالت ۱۰ درصد را شامل میشود. باقی این جمعیت چرا به سینما نمیآیند؟ آن ۹۰ درصد دیگر کجا هستند؟ آنها اصلاً نیاز به فیلم ندارند؟
حتی اگر استدلالهای مرتبط با گرانی هزینه سینما رفتن را هم بپذیریم، باز هم باید اعتراف کنیم که رقم قابل توجهی از مردم، میتوانند به سینما بیایند، اما نمیآیند! فیلمی مانند «اختالرضا» اساساً برای گروهی از همین مخاطبان که خانوادههای مذهبیتر را شامل میشوند، ساخته شده است. گروهی که اتفاقاً به محض اطلاع از اکران چنین فیلمی، پیگیر میشوند آن را تماشا کنند.
* حتی فارغ از کیفیت سینمایی آن؟
بله. شاید چیزی در حدود ۶۰ درصد حسی که از فیلم «اختالرضا» دریافت میشود، مربوط به باورها و احساساتی است که مخاطب خاص این فیلم با خودش به سینما میآورد. این جنس مخاطب میتواند چیزهایی را به فیلم اضافه کند و بعد با آن ارتباط بگیرد. چنین فیلمی همین امروز ۴ اکران در ۲ شهر استرالیا دارد و همینطور استقبال از آن در میان شیعیان در محافل جهانی از جمله پاکستان، ترکیه، عراق، سوریه، تونس و … ادامه دارد. کشورهایی مانند اندونزی و یا کشورهای عربی منطقه امروز متقاضی اکران فیلم هستند. درباره این جنس فیلمها «مصرف» برای ما بیش از «فروش» اولویت دارد.
* به چه معنا؟
به این معنا که میخواهیم فیلم دیده شود و فارغ از مسیر فروش و ارتباط تجاری آن با مخاطب، برای ما دسترسیهای تازه ایجاد کند.
* اما اینکه میگوئید مخاطب خاص فیلم «اختالرضا» فارغ از کیفیت چنین فیلمی به تماشای آن مینشیند، گزاره درستی نیست و البته خطرناک است. گویی برای طیفی از مخاطبان مذهبی بالقوه سینمای ایران، مختصات سینمایی و استانداردهای ساختاری یک فیلم موضوعیت ندارد!
نه من اینطور نگفتم. این تعبیر شما بود. حرف من این است که این جنس از آثار را باید با همه ظرفیتهای بالقوه خودشان مقایسه کنیم. شما اساساً چند کارگردان در سینمای ایران میتوانید نام ببرید که میتوانند فیلم تاریخی و مذهبی را به صورت استاندارد و سینمایی بسازند؟ تقریباً نداریم. تجربه سینمایی داوود میرباقری هم کیفیت کارهای تلویزیونی او را ندارد. نکته همین است که ما هنوز فیلمساز موفق در زمینه ساخت فیلمهای تاریخی و مذهبی نداریم. کارگردانهایی مانند احمدرضا درویش که «رستاخیز» را میسازد و یا مجید مجیدی که «محمد (ص)» را میسازد داشتهایم اما حرف این است که وقتی درباره فیلمهای تاریخی صحبت میکنیم، اساساً باید بدانیم که درباره یک «فقدان» در سینمای ایران صحبت میکنیم. پس اساساً سنجه دقیقی برای ارزیابی آثار در این حوزه در اختیار نداریم. نمیتوانیم که فیلمهای خودمان را با فیلمهای تاریخی ریدلی اسکات مقایسه کنیم!
قطعاً در سازمان سینمایی «سوره» مخاطب بسیار برای ما اهمیت دارد و به همین دلیل هم مدام در حال پایش و بررسی مخاطبان آثار خود هستیم. البته که به گونهای نیست که همه چیز با ملاک مخاطب حال حاضر سینما تنظیم شود. اگر اینگونه باشد که ما هم مثل سایرین باید سراغ ساخت «فسیل» و «هتل» برویم
بله درباره اینکه چرا سراغ این حوزه نرفتهایم دلایل متنوعی را میتوان مطرح کرد اما وقتی سراغ «اختالرضا» میآییم، میگوئیم ما چند هدف مشخص داشتیم که با این پروژه محقق شده است. اول اینکه میخواستیم پروژهای کمهزینه در حوزه آثار تاریخی تولید کنیم. دوم اینکه در راستای سیاست حمایت از استعدادهای شهرستانی، باید از این گروه از هنرمندان قمی حمایت میکردیم. شما نمیدانید همین یک پروژه، چه حرکتی را در استان قم ایجاد کرده است. در روز رونمایی فیلم، سالن مراسم مملو از جمعیت بود. اینها گروهی از هنرمندان قمی هستند که شاید تا پیش از این به ظرفیتهای آنها توجه نشده بود. همه عوامل این فیلم از هنرمندان گمنامی هستند که در این فیلم ظرفیتهای آنها بروز پیدا کرد.
* در چند نوبت در همین مصاحبه به بحث مخاطب اشاره داشتید. میخواهم بدانم برای کلید خوردن یک پروژه در سازمان سینمایی «سوره» از همان مرحله نخست این موضوع هم مدنظر است یا تنها به صرف تأمین سیاستهای محتوایی و مأموریتهای این سازمان هم امکان دارد پای کار یک پروژه بروید؟
واقعیت این است که ناتوانترین مدیر فرهنگی و هنری هم در دل خودش میخواهد که کار خوب تولید کند و مخاطب هم داشته باشد. فرض کنید مدیری به اشتباه در پستی منصوب شده است، اما در عمل حتی او هم میخواهد کار خوب و مخاطبپسند بسازد. هیچکس نیست که نیتش ساخت فیلم بد و بدون مخاطب باشد. اما پارامترهای متعددی در تحقق این هدف دخیل است. به خصوص در سینما که گویی دنیای شرطبندی است و هیچچیز در آن قطعی نیست.
تجربههای متعدد در تاریخ سینمای ایران و جهان میتوان ذکر کرد که همه مولفهها درباره آنها رعایت شده بود، اما در فرآیند ارتباط با مخاطب شکست خوردهاند. قطعاً در سازمان سینمایی «سوره» مخاطب بسیار برای ما اهمیت دارد و به همین دلیل هم مدام در حال پایش و بررسی مخاطبان آثار خود هستیم. البته که به گونهای نیست که همه چیز با ملاک مخاطب حال حاضر سینما تنظیم شود. اگر اینگونه باشد که ما هم مثل سایرین باید سراغ ساخت «فسیل» و «هتل» برویم.
همانطور که اشاره کردم، باید به همه مردم ایران و مخاطبان خاموش سینما هم فکر کنیم و برای آنها هم تولیداتی داشته باشیم. یادم است در دوران دانشجوییام، سریال «یوسف پیامبر» پخش میشد و در اوج غرور دوران دانشجویی، خانوادهام را به دلیل تماشای این سریال نقد میکردم و به زعم خودم به گافهای کارگردانی فرجالله سلحشور میخندیدم! اما همین امروز که این سریال برای چندمین بار در حال بازپخش از تلویزیون است، کافی است در خیابان قدم بزنید و مغازهها را رصد کنید، خیلی نادر است در یک مغازه در آن بازه زمانی تلویزیون روشن باشد و سریال «یوسف پیامبر» در حال پخش نباشد. من در سال ۸۸ به جاکارتا سفری داشتم که رئیس تلویزیون ملی اندوزی سراغ این سریال را میگرفت! برای پخش آن به نمایندگان ایران التماس میکرد. منظورم این است که گاهی باید در معیارهای خود درباره سنجش نظر مردم و میزان مخاطبان یک اثر بازنگری کنیم.
فیلم «شهسوار» به کارگردانی حسین نمازی با بازی مهرداد صدیقیان، هومن برقنورد و الناز حبیبی در حال ساخت است.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، حسین نمازی در سومین تجربه کارگردانی سینمایی خود پس از «شادروان» و «آپاندیس» این روزها مشغول ساخت فیلمی با نام «شهسوار» است که احتمالا در جشنواره فجر امسال رونمایی میشود.
در این فیلم مهرداد صدیقیان، هومن برقنورد، الناز حبیبی، هادی کاظمی، عباس جمشیدیفر و گیتی قاسمی بازی میکنند.
صبح امروز، سهشنبه هفتم آذرماه مجید زینالعابدین – مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی – به محل فیلمبرداری «شه سوار» در یکی از نقاط تهران رفت و ضمن دیدار و گفتوگو با عوامل این فیلم در جریان روند تولید تازهترین اثر حسین نمازی قرار گرفت.
همچنین صحنهای از فیلم نیز با بازی مهرداد صدیقیان و الناز حبیبی در حضور وی فیلمبرداری شد.
«شهسوار» به نویسندگی، تهیهکنندگی و کارگردانی حسین نمازی در حال تولید است.
مسعود جعفریجوزانی کارگردان، سحر جعفریجوزانی بازیگر و فتحالله جعفریجوزانی تهیهکننده برای فیلم «شیر سنگی» پس از سالها در یک قاب قرار گرفتند.
به گزارش ایسنا، طبق گزارش رسیده، جلسه اکران اختصاصی و نقد و بررسی فیلم سینمایی «شیر سنگی» The Stone Lion به کارگردانی «مسعود جعفری جوزانی» توسط انجمن حقوقشناسی و گروه حقوق خانه اندیشمندان علوم انسانی از منظر مردمشناسی، جامعهشناسی، فلسفه حق و حقوق عمومی؛ با حضور این کارگردان سینما، «علیرضا شجاعنوری» بازیگر این اثر سینمایی، «فتحالله جعفری جوزانی» تهیهکننده، مترجم و پژوهشگر سینمایی، «سحر جعفری جوزانی» بازیگر این اثر در خانه اندیشمندان علوم انسانی در شهر تهران برگزار شد.
بعد از اکران فیلم سینمایی «شیر سنگی»، دکتر «علیرضا غریبدوست» دبیر انجمن حقوقشناسی و گروه حقوق خانه اندیشمندان علوم انسانی، دل نوشتهای که به صورت اختصاصی برای «مسعود جعفری جوزانی» و این مراسم به رشته تحریر در آورده بود، قرائت کرد و در ادامه دکتر «مصطفی ملکیان» پژوهشگر، دینپژوه و استاد فلسفه و اخلاق، دکتر «سجاد فتاحی» جامعه شناس و پژوهشگر، دکتر «حسن وکیلیان» دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی سخنرانی کردند.
دکتر «داریوش رحمانیان» دانشیار دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و سردبیر فصلنامه «مردمنامه» در بخشی از این نشست گفت: زمانیکه دانشجو بودم، این فیلم (شیرسنگی) را در اکران عمومی دیدم و خیلی از آن لذت بردم و یادم است، اشکم بارها جاری شد و واقعاً گریه میکردم و نمیتوانستم جلوی خودم را بگیرم. «مسعود جعفری جوزانی» از پیشگامان سینمای پس از انقلاب است که با ساخت اولین فیلم سینمایی خود با نام «جادههای سرد»، سینمای بعد از انقلاب ایران را به جشنوارههای جهانی معرفی نمود و سینمای ایران، پا را از مرزها خود بیرون میگذارد و در سینمای دنیا حضور پیدا میکند و اثری است که به عنوان پل ارتباطی سینمای شرق و غرب شناخته شد.
وی همچنین گفت: دوربین، قلم تاریخ است؛ در حقیقت هم با دوربین میشود کار مورخانه انجام داد و دیگر اینکه هر آنچه دوربین میگوید و به تصویر میکشد، تاریخیت دارد. یعنی یک موجود زنده است. هیچ عکسی هرگز تا ابد، تن به یک تفسیر نمیدهد. درِ هر نوع تفسیری باز است. به شیوههای مختلف خوانده میشود و میتوان در پهنهها، زمانها و شرایط گوناگون آن را تفسیر کرد. بنابراین تاریخیت آنچه که شکل میگیرد، خیلی مهم است.
این استاد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در بخش دیگری از سخنانش تصریح کرد: فیلم سینمایی «شیر سنگی»، درگیری که در جامعه ایرانی بین سنت و مدرنیته بین زندگی کهنه و زندگی نو، روزگار قدیم و روزگار جدید ایجاد شده است؛ را روایت میکند. آقای جوزانی در آن زمان ۳۷، ۳۸ سالش بوده که این فیلم را ساخته است. کارگردان و نویسنده فیلمنامه این اثر، نسبت به آن بافت و شرایط زمانی و زمینه کار، اشراف کامل داشته و نسبت به زمان خود، پیشگام است و به درجات، توانسته است ذهن بیننده فیلم را درگیر کند. وقتی که با دقت، فیلم سینمایی «شیر سنگی» را ببینیم متوجه میشویم که در این فیلم، جنگ چند گفتمان و روایت؛ به صورت مؤثر بیان میشود. در تاریخ معاصر ما، چالش بین سنت و مدرنیته البته مدرنیزاسیون و نوسازی خیلی حائز اهمیت است.
وی همچنین گفت: در فیلم سینمایی «شیر سنگی»، فارغ از هر نوع نقدی که ارائه کنیم، از نظر قدرت روایتگری؛ خاصبودگی سینما را مشاهده مینمائیم. چون تأثیر رسانه سینما و فهم و ادراک تاریخی آن بر مخاطب، خیلی حائز اهمیت است. چون یک تصویر، به هزار کلام میارزد. در زمینه اسلامیسازی علوم انسانی؛ این همه سرمایه، هدر رفته و ارقام نجومی خرج شده، ولی عرض دردمندانه امثال من را کسی نشنیده است. بیش از ۱۵ سال است که اینها را تکرار میکنم، سواد تاریخی ما بسیار ضعیف است و سواد دیدمانی و تصویری ما هم از آن وحشتناکتر است. امروزه هیچ ابزاری نیرومندتر از سینما و کلاً کار ویژوال، دیداری و دیدمانی نمیتواند در خدمت توسعه و اصلاحات و تعمیق دریافتهای ما از مسائل و مشکلاتمان قرار بگیرد. ما اساساً نیاز داریم که یک ابررشته، چندین رشته و همچنین چندین گرایش به نام «تاریخ دیدمانی» را داشته باشیم و در جهان امروز و آیندهای که زیر سلطه نیرومند دوربین و هنر سینماست ما هم صدایی از ایران بلند کنیم. فارغ از حضور کارگردانان ایران و کسب جوایز ارزشمندشان در جشنوارههای معتبر جهانی؛ ما صاحب صدا در جهان نیستیم. برای نمونه، ترکیه در بغل گوش ایران، درباره تاریخش آثارش خوبی تولید کرده است.
سردبیر فصلنامه «مردمنامه» در پایان سخنان تأکید کرد: با همه این تفاسیر، وقتیکه کارنامه هنری «مسعود جعفری جوزانی» را مطالعه کردم؛ متوجه شدم من ایشان را یک کارگردان تاریخی میدانم بهغیر از کارهای ماندگاری از جمله؛ سریال تاریخی «در چشم باد»، فیلم سینمایی «شیر سنگی»، فیلم سینمایی «در مسیر تندباد» و … که به مسائل تاریخ معاصر پرداختهاند، چندین کار تاریخی ناتمامی همچون؛ فیلم سینمایی «کوروش کبیر»، فیلم سینمایی «پوریای ولی»، سریال «خواجه نصیرالدین طوسی» فیلم سینمایی «باسکرویل» و سریال «یعقوب لیث» دارند که بنا به دلایل نبود بودجه متوقف شدهاند. آرزویم این است که در ایران، یک پیوندی بین تاریخ و سینما و عکس برقرار کنیم و برای ایران امروز و آینده، سینماگر مورخ و سینماگر تاریخدان بپرورانیم.
در بخش دیگری از این جلسه، «مسعود جعفری جوزانی» فیلمنامهنویس و کارگردان فیلم سینمایی «شیر سنگی» گفت: از صحبتهای همه سخنرانان محترم این مراسم، خیلی لذت بردم و برایم خیلی جالب بود، همین که یک کاری در عالم سینما تولید میشود و یک گفتمانی در جامعه شکل میگیرد یا متفکرین را وادار میکند که در مورد آن حرف بزنند.؛ همه داستان و همه ارزشها همین است که کسی وادار شود و در مورد اثری حرف بزند و در واقع در این رابطه، اندیشهای تولید میشود.
جوزانی سازنده سریال تاریخی «در چشم باد» در ادامه اظهار داشت: هنرمند در جامعهای زندگی میکند، از مردم میگیرد و به آنها تحویل میدهد؛ یک جریان ارگانیک بین ذهن انسان و جامعه بوجود میآید اگر به هر دلیلی میخواستم در آن زمان «کوروش کبیر» را تولید کنم؛ برای اینکه احساس میکردم بهترین وقت است که این کار را انجام بدهیم. برای اینکه مردی بوده که شاید بیش از ۲۰ قرن، از زمان جلوتر بوده است. چون میخواست حکومتی تشکیل بدهد که چند ملیتی، زبان، مذهب، عقاید، آداب و رسوم و مردم در آن آزاد باشند و در کنار همدیگر با حقوق مساوی بتوانند زندگی بکنند و این حرفی است که هنوز مال آینده است و هنوز به آن نرسیدهایم. چون وقتی که حاضر نیستیم به دیگری فکر بکنیم به نظرم قطعاً جنگ، ادامه خواهد داشت.
کارگردان فیلمهای سینمایی «شیر سنگی» و «جادههای سرد» در ادامه سخنانش تصریح کرد: در کنار تولید آثار دیگر و همچنین تدریس در دانشگاه، وقتیکه تصمیم گرفتم فیلم سینمایی «شیر سنگی» را تولید کنم؛ میخواستم نگاهی داشته باشم به جنگی سالهاست گریبان ما را گرفته است، جنگ بین سنت و مدرنیته. در هر زمانی یکسری سنتها شکل میگیرند و ما انسانها به این سنتها عادت میکنیم و چنان به آنها نگاه میکنیم که انگار هستی از دست میرود. چون تبدیل به واقعیت میشوند. معنی انتزاعی به یک چیز قابل لمس تبدیل میشود و حاضریم برای آن، دیگری را بکشیم. این چیزها قراردادی است و ما به آنها این معنی را میبخشیم.
کارگردان فیلمهای سینمایی «سایه خیال» و «در مسیر تندباد» در پایان سخنانش تأکید کرد: در ساخت «شیر سنگی» نمیخواستم تعصب نشان بدهم و همه حرفهایم را در آن زدهام. «نامدارخان» از مدرنیته و اتفاقی که افتاده است دفاع میکند، از پدیده جدیدی دفاع میکند که زندگی را بهتر کرده است. الان هم هر کسی که به این اثر نگاه میکند از دید سیاسی و نگرشی که دارد آن را مشاهده میکند و از آن برداشت مینماید. طرح قانون، همیشه مسئله من بوده است چون در آن زمان، خیلی کمتر به آن فکر و نگاه میکردند. ما با قانونهای انسانی طرف هستیم به شرطیکه به خوبی و با عدالت رعایت شوند. سؤال این است که چرا جنگ میشود؟ چون جنگ اضداد است و ما بر مبنای افکار و مفاهیم انتزاعی به جان هم میافتیم، برای نمونه ما یک تیکه از حقیقت را به دست گرفتهایم و فکر میکنیم که همه حقیقت دست ماست و چون شما هم یک قطعه حقیقت را در دست دارید، فکر میکنید که همه حقیقت در دست شماست. وقتی که اینجوری فکر میکنیم و اینقدر جذب آن میشویم، چارهای جز کشتن همدیگر نداریم و یکی باید از بین برود.
تقدیر به پاس یک عمر دستاورد هنری در ادامه این مراسم، از طرف انجمن حقوقشناسی و گروه حقوق خانه اندیشمندان علوم انسانی، لوح تقدیر این نهاد آکادمیک و مردمی به پاس یک عمر دستاورد هنری توسط دکتر «مصطفی ملکیان» پژوهشگر، دینپژوه و استاد فلسفه و اخلاق، به «مسعود جعفری جوزانی» از چهرههای ماندگار ایران اهدا شد.
رونمایی از نسخه اصلی و بازیابیشده پوستر «شیر سنگی» اثر استاد «مرتضی ممیز» در پایان این نشست، همچنین از نسخه اصلی و بازیابیشده پوستر فیلم سینمایی «شیر سنگی» اثر زندهیاد استاد «مرتضی ممیز» رونمایی شد و به امضای شخصیتهای حاضر در این مراسم رسید. همچنین تعدادی از این اثر نیز که توسط انجمن حقوقشناسی و گروه حقوق خانه اندیشمندان علوم انسانی چاپ شده بود به حاضران تقدیم شد.