رسانه سینمای خانگی- وداع با هنرمند با شکوه

مراسم وداع با پیکر آتیلا پسیانی بازیگر مطرح سینما، تئاتر و تلویزیون ایران، صبح امروز پنجشنبه ۲۰ مهر در تالار وحدت برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، امروز پنجشنبه ۲۰ مهر، تالار وحدت و خیابان شهریار حال و هوای دیگری دارد. امروز این فضای فرهنگی و هنری غمگین است و غم خود را در چهره‌های هنرمندان و افرادی که به این فضا آمده‌اند، نمایان کرده است.

امروز ۲۰ مهر ۱۴۰۲، چهره‌هایی که در تالار وحدت حضور پیدا کرده‌اند برای تماشای اثری هنری به این مکان نیامده‌اند، بلکه امروز تماشاگر آخرین حضور یک چهره هستند؛ چهره‌ای که هیچ‌گاه فراموش نخواهد شد.

بسیاری از حاضران در تالار وحدت، خیابان شهریار و به طور کلی پهنه رودکی، بارها و بارها به تماشای نقش‌آفرینی‌های آتیلا پسیانی نشسته‌اند ولی این بار قرار است آخرین حضور آتیلا را ببینند زیرا آتیلا پسیانی دیگر به تالار وحدت، تئاتر شهر، تماشاخانه ایرانشهر، تالار مولوی و هیچ سالن تئاتری یا لوکیشن سینمایی قدم نخواهد گذاشت.

اینجا همه غمگینند و دل‌خون، زیرا دل‌کندن و وداع با آتیلا پسیانی کار آسانی نیست.

اینجا کسی باور ندارد که آتیلا پسیانی دیگر روی صحنه تئاتر حضور پیدا نمی‌کند، دیگر جلوی دوربین فیلم و سریال قرار نمی‌گیرد.

اینجا همه در شوک هستند حتی با وجود اینکه از ۱۴ مهر خبر وداع را شنیده بودند، این را می‌توان در چهره تک تک افراد، از خانواده و دوستان گرفته تا هنرمندان و مخاطبان و افراد مختلف دید.

همه آمده‌اند، آتیلا پسیانی نیز هست اما سکوت کرده و این سکوت تحمل‌کردنی نیست، اشک درمی‌آورد.

چه روز سختی است، امروز، پنجشنبه ۲۰ مهر و چه فضای سنگینی دارد اینجا، تالار وحدت، پهنه رودکی.

چه سخت است که باید در این وداع سخن گفت زیرا وداع با آتیلا پسیانی کار راحتی نیست اما چه می‌شود کرد؟

بر پهنه رودکی موسیقی نمایش «دیابولیک رومئو و ژولیت» با آهنگسازی بامداد افشار که توسط آتیلا پسیانی در تماشاخانه ایرانشهر اجرا شد، این بار برای وداع با آتیلا پخش می شود.

با قرائت آیاتی چند از کلام‌الله مجید همه آماده لحظات تلخ آخرین دیدار با هنرمند و دوست و یار فراموش‌نشدنی خود می شوند.

منوچهر شاهسواری عهده‌دار اجرای مراسم وداع با آتیلا پسیانی است.

وی دلنوشته‌ای را قرائت کرد و در ادامه گفت: به سوگ نشسته‌ایم، به سوگ آتیلا پسیانی عزیزمان نشسته‌ایم؛ کسی که جز مهر و مهربانی با خود نیاورد و هنرمندانه زیست و حال در آرامش به خانه ابدی می‌رود.

ایرج راد رئیس هیات مدیره خانه تئاتر نیز در حالی که متاثر بود روی صحنه در نظر گرفته حضور پیدا کرد و گفت: ما در اینجا جمع شدیم عزیزی را بدرقه کنیم و سپاسگزار خدمات فرهنگی او باشیم. آتیلا فرزند تئاتر بود و در تئاتر به دنیا آمد. آتیلا همواره با مادرش جمیله شیخی چه در صحنه تئاتر چه در پشت صحنه حضور داشت و با جوهر تئاتر آشنا شد. شناختی از تئاتر پیدا کرد که کمتر کسی به این شناخت از اجرای تئاتر و هنرمندان تئاتر رسیده است.

وی یادآور شد: تاثیرات کارگاه نمایش و اجرای تئاترهای تجربی خارجی او را به سمت تئاتر تجربی رهنمون ساخت و در این زمینه تلاش کرد. آتیلا با تاسیس گروه «بازی» کارهای تاثیرگذار بسیاری انجام داد.

راد بر حضور تاثیرگذار آتیلا پسیانی در سینما و تلویزیون، تاکید کرد و گفت: آتیلا در عمر کوتاه ۶۶ ساله خود مدام تلاش کرد. وی عضو هیات موسس خانه تئاتر بود. در خانه سینما فعالیت صنفی کرد و در هیات مدیره خانه هنرمندان ایران حضور داشت و همواره در امور صنفی فعال بود و حمایت از جوانان تئاتری را با حضور در شورای تماشاخانه ایرانشهر انجام می‌داد.

در این لحظه بود که پیکر آتیلا پسیانی در میان اشک حاضران در جایگاه خود در مقابل تالار وحدت قرار گرفت.

سپس شاهسواری در حالی که بغض گلویش را می‌فشرد، بیانیه خانه سینما برای آتیلا پسیانی را قرائت کرد.

در بخشی از این بیانیه آمده بود: «تا سینما زنده است آتیلا پسیانی زنده است و همیشه عضو خانه سینما بوده و خواهد بود و نامش از عضویت خانه سینما خط نخواهد خورد.»

پژمان بازغی رئیس هیات مدیره انجمن بازیگران خانه سینما نیز روی صحنه رفت و گفت: برای بدرود با هنرمندی آمدیم که بر دست‌ها و دوش ما که نه بر قلب‌مان حمل می‌شود.

وی از ویژگی‌های آتیلا گفت و یادآور شد: مرگ برای کسی که با عشق زیست و زندگی کرد واژه حقیری است. رفتن او جانکاه است اما پایان خاطره‌های‌مان نیست.

رضا کیانیان دیگر هنرمند حاضر در مراسم بود که متاثر روی صحنه رفت. وی در سخنانی کوتاه بیان کرد: اگر خود آتیلا بود می‌گفت خوب باشید تا بتوانید کار کنید. ما برای کار کردن آمدیم. «پرواز را به خاطر بسپار/ پرنده رفتنی است». بله آتیلا رفت اما بسیاری از هنرمندان تاثیرگرفته از آتیلا الان روی صحنه هستند.

وی تاکید کرد: آتیلا هست زیرا میراثش باقی است و بسیار آتیلاها در میان ما هستند. ما باید کار کنیم و این را به ستاره و خسرو پسیانی و فاطمه نقوی هم می‌گویم که طبق گفته آتیلا باید کار کنیم.

در ادامه آروند دشت‌آرای نیز روی صحنه رفت و گفت: آتیلا شبیه کسی نبود و شبیه خود بود. آتیلا در تمام جزئیات رفتاری و شخصی خود اصیل بود. آتیلا پسیانی بازیگر مانند یک جعبه ابزار جادویی بود. آتیلا با اشتباه کردن بازیگری را به ما یاد داد تا از اشتباه نترسیم و جسارت داشته باشیم. آتیلای کارگردان به ما یاد داد که زبان خودمان را پیدا کنیم.

وی تاکید کرد: آتیلا لحظه لحظه خلق می‌کرد و حتی در بدترین شرایط می‌گفت حالم خوب است. ۲ هفته قبل از رفتنش این فرصت را داشتم تا او را ببینم. حتی در بستر بیماری و حالت نیمه هوشیار خود هم یگانه بود. در آن دیدار آخرینم با او گفتم تو قرار است برگردی و با هم «باغبان مرگ» را کار کنیم، در آن لحظه بود که ضربان قلبش بالا رفت.

وی یادآور شد: او با تلاش، کارگاه نمایش تئاتر شهر را شکل داد و از جوانان حمایت کرد و چیزی که به ما جوانان داد هیچ کس دیگری نداد.

دشت‌آرای تصریح کرد: آتیلا می‌گفت من نمی‌میرم زیرا اندیشه‌ام زنده است. امیدوارم ما ادامه دهنده راه و اندیشه آتیلا پسیانی باشیم.

رامبد جوان دیگر سخنران مراسم وداع با آتیلا پسیانی بود. وی صدایی ضبط شده از آتیلا پسیانی را برای حاضران پخش کرد که در آن به رامبد می‌گفت «چرا صدات خسته‌ست، خودت را اینقدر خسته نکن، دنیا ۲ روزه و آخر سر می‌ذارنمون تو یه وجب جا.»

وی سپس دلنوشته‌ای صمیمانه را برای آتیلا قرائت کرد و گفت: از بین خصلت‌های تو نترسیدن را انتخاب می‌کنم که تو داشتی و ما نداریم و مدام از همه چیز می‌ترسیم. تو با رفقای خودت کاری کردی که در مقابل تو خودمان باشیم.

جوان در حالی که بغض داشت، تاکید کرد: تا وقتی زنده‌ام در قلبم جایی زیبا با خوراکی‌های خوشمزه برای تو نگه می‌دارم تا بیایی و در آن برقصی چون زندگی با تو زیباست. مانند شعر ابراهیم منصفی که گفت «رقصم گرفته/ مثل درختکی در باد/ آنجا کسی نبود/ غیر از من و خیال و تنهایی».

سپس سحر دولت‌شاهی به عنوان نماینده خانواده پسیانی روی صحنه رفت و گفت: آتیلا بهار آمد و پاییز رفت. چه فصل‌هایی را از آن خود کردی. تو خانواده من‌ بودی و من با تو بزرگ شدم و مثل خیلی بچه‌های تئاتر و سینما رشد کردم.

وی در حالی که اشک می‌ریخت، بیان کرد: بازی؛ چه اسم قشنگی برای گروهت گذاشتی. تو با همه چیز بازی می‌کردی. بزرگترین میدان بازی تو میدان بازی رفاقت بود و همه برای تو اینجا جمع شدیم. امروز همه در بازی تو هستیم و اینجا هر کس به تنهایی بازی می‌کند و نه با دیالوگ بلکه با چشم و دل. تو چقدر خوب بلدی بازی کنی. منتظریم پرده را بالا بزنی و بازی را شروع کنیم، قول می‌دهیم موبایل‌هایمان را خاموش کنیم. جات خیلی خالیه.

وی در پایان گفت که طبق تصمیم خانواده تمامی هزینه‌های مراسم مدنظر برای آتیلا پسیانی صرف درمان چند بیمار سرطانی می‌شود.

آخرین سخنران مراسم محمد چرمشیر بود که روی صحنه رفت و در سخنانی گفت: تئاتر ایران روزهای تلخ کم نداشت ولی این تلخ‌ترین روز تئاتر ایران است.

وی تاکید کرد: هیچ کلمه‌ای غیر از عجز برای بیان اندوهم پیدا نکردم. من زخمی‌ام. تئاتر ایران خیلی به آتیلا مدیون است. آتیلا تئاتر ایران را وقتی یکی بود به تنوع دعوت کرد. این روزها سیل خاطرات به ذهن من هجوم می‌آورد و خیلی دوست داشتم یکی را می‌توانستم تصویر واقعی بدهم و با چنگ و دندان حفظش کنم ولی نمی‌شود. آتیلا بزرگ بود و به خاطر همین بزرگی شما آمده اید.

در بخش پایانی مراسم با حضور حجت‌الاسلام یاری نماز بر پیکر آتیلا پسیانی اقامه شد و در ادامه پیکر این هنرمند با نوای سنج و دمام و در میان اشک و اندوه حاضران به سمت خانه ابدی بدرقه شد.

بهمن فرمان‌آرا، فردین خلعتبری، مجتبی میرطهماسب، حسین پاکدل، عاطفه رضوی، حسین کیانی، قطب‌الدین صادقی، اصغر همت، رضا بهبودی، شهره سلطانی، رضا بابک، آزیتا حاجیان، محمود سالاری معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، کاظم نظری مدیرکل هنرهای نمایشی، مهدی افضلی مدیرعامل سابق بنیاد فرهنگی و هنری رودکی، مهدی شفیعی مدیرکل اسبق هنرهای نمایشی، شهرام کرمی کارگردان تئاتر و مدیرکل سابق هنرهای نمایشی، آناهیتا همتی. غزل شاکری، محسن امیریوسفی، لاله اسکندری، گوهر خیراندیش، پریناز ایزدبار، طناز طباطبایی، امیر جدیدی، حبیب دهقان‌نسب، حبیب اسماعیلی، ستاره اسکندری، هوتن شکیبا، حمید پورآذری، قاسم زارع، سیروس کهوری‌نژاد، حسن فتحی، احمد مسجدجامعی، الهام کردا، پانته‌آ بهرام، رضا فیاضی، سیروس همتی، اسماعیل خلج، مرضیه برومند، اسماعیل محرابی، طناز طباطبایی، کریستف رضاعی، منیژه محامدی، جمشید گرگین، مرتضی ضرابی، رامین سیاردشتی، شکرخدا گودرزی، آرش دادگر، نورالدین حیدری‌ماهر، عباس غفاری، سیدجواد طاهری مدیر مجموعه تئاتر شهر، کاوه سمندریان، فرشاد فزونی، فرهاد فزونی، الهام شعبانی، مهران رنج‌بر، مازیار لرستانی و … از هنرمندان و مدیران حاضر در مراسم وداع با آتیلا پسیانی بودند.

رسانه سینمای خانگی- ظرفیت بالای فیلم در بخش اقتصادی

جعفر مهیاری معتقد است که مخاطب امروز به واسطه فعالیت در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی تمایل بیشتری به دیدن فیلم‌های کوتاه دارد اما سینمای کوتاه به خوبی به تماشاگران معرفی نشده است.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، کارگردان فیلم کوتاه که سه اثر او با عنوان «ایلدا»، «آخرین زنگ» و «هاله» به تازگی به صورت آنلاین عرضه شده درباره فضای شاعرانه‌ای که در آثارش دنبال می‌کند به ایسنا گفت: بیش از ۲۰ سال است که در حوزه تئاتر فعال هستم و حدود ۴ یا ۵ سال است که وارد عرصه ساخت فیلم کوتاه شده‌ام و اگر نمایش‌های من را مرور کرده باشید متوجه می‌شوید که یک فضای شاعرانه همیشه در آثارم بوده و این فضا برای من انتخابی نیست بلکه برآمده از خلق و خوی من و در واقع نیاز من به خلق کردن است.

مهیاری درباره فیلم کوتاه «ایلدا» و موضوع «خون‌بس» گفت: از زمانی که با رسم خون‌بس آشنا شدم این موضوع ذهن من را درگیر خود کرد و نمی‌دانم چه زمانی و به چه شکلی ایده فیلم «ایلدا» این چنین شکل گرفت اما مطمئناً ایده اولیه‌ای که در ذهنم شکل گرفت به شکلی نبود که در فیلم مشاهده می‌شود و به یاد دارم که در مراحل ابتدایی، قصه گسترده‌تری در ذهنم بود که اثر را از این فضای مینیمالیستی خارج می‌کرد و با گذر زمان ایده اولیه به «ایلدا» تبدیل شد.

این کارگردان درباره ایده‌محور بودن این سه اثر اظهار داشت: بیشترین فعالیت من در حوزه تئاتر بوده و در واقع هر آنچه که تا امروز به عنوان نویسنده یا کارگردان در تئاتر یا سینمای کوتاه یا حتی فیلمنامه بلند خلق کرده‌ام زاده ایده است و به واسطه یک ایده که بسیار پر رنگ است این آثار شکل گرفته‌اند به طوری که برخی از دوستان معتقدند ایده، قصه را می‌بلعد و چندین بار با این گزاره نقد شده‌ام اما این مسئله در این سه فیلم کوتاه کم‌رنگ‌تر است و شاید ایده‌محور بودن در آثار تئاتری من بیشتر به چشم بیاید.

مهیاری درباره غالب بودن فضای تئاتری در فیلم «هاله» گفت: «هاله» اولین فیلم کوتاه حرفه‌ای من است و به همین دلیل بافت تئاتری بیشتری در این اثر شاهد هستیم و بخش زیادی از آن آگاهانه است و شاید ۳۰ درصد آن هم به این دلیل باشد که من از تئاتر به سینما آمده‌ام و به شکلی ناخودآگاه چنین اثری ایجاد کرده است. سال‌ها پیش فیلمنامه‌ای بلند نوشته بودم که آن قصه فضایی شبیه به «هاله» دارد و ایده اصلی این فیلم کوتاه را از همان فیلمنامه بلندم گرفتم. این فیلم به مسئله خانواده می‌پردازد و به فراموشی‌هایی اشاره می‌کند که در خانواده‌های امروزی وجود دارد. «هاله» در قالبی که شکل گرفته از انسان امروزی صحبت می‌کند که دچار فراموشی است و در پلان نهایی که یک دختر بچه را می‌بینیم این نقطه‌گذاری صورت گرفته که آن بچه با خلوص بیشتری که دارد خیلی شوخ‌طبعانه و رها توجه مخاطب را به خود جلب می‌کند و نشان می‌دهد که یک خانواده در آن خانه حضور دارد.

این کارگردان درباره نمایش آنلاین فیلم‌های کوتاهش اظهار داشت: نمایش آنلاین فیلم‌های کوتاه قطعاً برای این سینما دستاوردهایی خواهد داشت و هر پلتفرمی که به این مسئله توجه دارد برای من قابل تقدیر است. قطعاً درآمدزایی برای هر پلتفرم اهمیت دارد ولی می‌توان امید داشت که به مرور زمان توجه به نمایش آنلاین فیلم‌های کوتاه در سکوهای نمایش گسترده‌تر شود. دستیابی به این اتفاق مهم تا حدی به ما فیلمسازان فیلم کوتاه نیز بستگی دارد و ما باید برای تبلیغ فیلم‌هایمان اهمیت ویژه‌ای قائل شویم و نباید همه چیز را به پلتفرم بسپاریم.

وی افزود: جامعه ما توجه چندانی به فیلم‌های کوتاه ندارد، معمولاً مخاطبان ترجیح می‌دهند فیلم‌های سینمایی یا سریال‌ها را ببینند اما می‌توان با یک برنامه‌ریزی دقیق به مرور زمان مخاطب را به دیدن فیلم‌های کوتاه نیز ترغیب کرد. فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام با امکان اشتراک‌گذاری فیلم‌ها کوتاه باعث شده‌اند که مخاطبان امروز تا حدی بی‌حوصله باشند. مخاطبان امروز تمایل دارند برای دنبال کردن یک محتوا زمان کوتاهی صرف کنند و اتفاقاً فکر می‌کنم امروز فیلم کوتاه با این شرایط می‌تواند بیشتر مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد و فقط کافی است که ما بتوانیم سینمای کوتاه را به آنها معرفی کنیم.

مهیاری در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: به نظر من با توجه به اینکه فیلم کوتاه نسبت به ویدئوهایی که در شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام مشاهده می‌کنیم می‌تواند کیفیت بالاتری داشته باشد و همچنین محتوای عمیق‌تری به مخاطبش ارائه دهد امروز شانس بیشتری برای دیده شدن دارد. اگر پلتفرم‌ها به همراه کارگردانان و تهیه‌کنندگان فیلم کوتاه برای نمایش این آثار اهمیت بیشتری قائل شوند مطمئن هستم که این سینما در سال‌های آینده به جایگاهی خواهد رسید که حتی تولیدکنندگان فیلم بلند هم به ساخت فیلم کوتاه تمایل پیدا کنند. به طور کل نگاه پلتفرم‌هایی چون فیلم‌نت که به نمایش آثار کوتاه توجه دارند برای من بسیار قابل تقدیر است و امیدوارم با گذشت زمان شاهد بیشتر شدن بیننده‌های جدی این سینمای ارزشمند باشیم. بدون شک ادامه روند نمایش فیلم‌های کوتاه مخاطبان این سینما را قطعاً افزایش می‌دهد چرا که فکر می‌کنم تماشاگر امروز اتفاقاً علاقه‌مند به دیدن فیلم کوتاه است اما خودش نمی‌داند.

این کارگردان درباره انتخاب پلتفرم «فیلم‌نت» برای نمایش آثارش گفت: اولین نمایش پلتفرمی را با فیلم کوتاه «هاله» تجربه کردم که در «وُدیو» این فیلم نمایش داده شد. از آنجا که ودیو یک پلتفرم مخصوص نمایش فیلم کوتاه است شاید نتوانسته آنچنان شناخته شده باشد و بیشتر مخاطبانش فعالان عرصه فیلم کوتاه و دانشجویان هستند. به همین دلیل تصمیم گرفتم هر سه فیلمم را در یک سکوی نمایش مطرح‌تر عرضه کنم تا بتوانم فیلم‌ها را در معرض دید طیف گسترده‌تری از مخاطبان قرار دهم و از بین پلتفرم‌ها به این دلیل این پلتفرم را انتخاب کردم که به نظرم به استانداردهای بین‌المللی نزدیک‌تر است.

وی در پایان اظهاراتش درباره تأثیر حضور بازیگران مطرح در فیلم‌های کوتاه گفت: من فکر می‌کنم بازیگران مطرح در کنار تولیدکنندگان فیلم کوتاه و پلتفرم‌ها می‌توانند ضلع سومی باشند که به رونق این سینما کمک کنند. سال‌ها پیش وقتی آقای حسین پاکدل مدیر تئاتر شهر تهران شد سیاستی را در نظر گرفت که از چهره‌های سینمایی برای حضور در نمایش‌های تئاتر دعوت کرد و به واسطه حضور چهره‌ها مردم که در آن زمان خیلی توجهی به تئاتر نداشتند، به سالن‌های نمایش آمدند. اگر امروز تئاترهای ما به رونقی بهتر نسبت به گذشته رسیده‌اند به دلیل همان سیاستی است که آقای پاکدل سال‌ها پیش اجرایی کرد و فکر می‌کنم همین نگاه و ایده را اگر در سینمای کوتاه هم اجرا کنیم مطمئناً می‌توانیم به نتایج فوق‌العاده‌ای در عرصه اقتصاد سینمای کوتاه برسیم.

همگرایی خسرو شکیبایی و تئاتر به نفع سینما

زادروز «خسرو شکیبایی» مصادف است با روز جهانی تئاتر. این تلاقی خود می‌تواند نشانه‌ای بزرگ باشد بر ظهور هنرمندی که با هنر خود، به یکی از اساطیر این رشته تبدیل شد و امروز، زنده‌تر از هر زمان دیگری، در ادبیات مردم و خاطرات آنها، ساری و جاری است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، امروز، روز جهانی تئاتر است. روزی که برای هنردوستان ایرانی، فارغ از گرامی‌داشت این هنر اصیل، یادآور یک نام بزرگ نیز است: خسرو شکیبایی. بازیگر شش‌دانگی که ازقضا، تاریخ تولدش با روز جهانی تئاتر یکی است. ستاره‌ای که سال‌ها بر روی صحنه نمایش درخشید و از همان خاک صحنه، به مدارج بالایی که یک هنرمند این حوزه می‌تواند به آن دست یابد، رسید.

خسرو شکیبایی اگرچه ستاره مسلم تاریخ سینمای ایران است اما همواره خود را مدیون هنر نمایش می‌دانست. صحنه را مقدس می‌داشت و هربار که به روی سن می‌رفت، ابتدا خم می‌شد و خاک صحنه را می‌بوسید و سپس به آن ساحت، ورود می‌کرد.

با اینکه خیلی دیر به سینمای ایران معرفی شد اما خیلی‌زود توانست به اعتباری ثقیل در تاریخ این سینما تبدیل شود. با آن‌که از اواخر دهه ۶۰ به چهره‌ای آشنا برای سینما و تلویزیون کشور تبدیل شده بود اما هیچ‌گاه تئاتر را ترک نکرد. نمونه این وفاداری به فیلم خط قرمز مسعود کیمیایی برمی‌گردد که شکیبایی به‌واسطه این فیلم، برای نخستین‌بار جلوی دوربین رفت. نام خسرو، در همان زمان در محافل سینمایی پخش شد اما وی پس از پایان فیلمبرداری، باز به صحنه بازگشت و مسحور زرق‌وبرق دنیای سینما نشد. در ادامه و زمانی که وی به ستاره بی‌چون‌وچرای این سینما تبدیل شد، باز هم صحنه را فراموش نکرد و از هر فرصتی برای بازگشت به این هنر مقدس استفاده می‌کرد.

تمام بدعت‌هایی که شکیبایی را به بازیگر تراز اول سینمای ایران تبدیل کرد، از هنر لایزال تئاتر می‌آیداین آبدیده شدن بر روی صحنه، تاثیر شگرفی بر روی ماندگاری هنر شکیبایی در دنیای سینما داشت. عادت داشت با نقشش زندگی کند. تمرین زیاد را دوست داشت. بارها دیده شد وقتی گروه پس از چند ساعت کار مداوم، برای ساعتی استراحت می‌داد، شکیبایی، متن به دست در گوشه‌ای خلوت، تمرین می‌کرد تا ذات حقیقی آن نقش، به دست بیاید. این مدل تمرین و ممارست در اجرا، از شکیبایی، بازیگری آفرید که بدون اغراق، تاریخ سینما، هرگز مانند او را به خود ندیده است.

بازی‌های زیرپوستی او در نقش‌های مختلف و تربیت وجوه درونی و بیرونی نقش، ازجمله پارامترهایی بود که میراث هنر نمایش و واکاوی عمیق این هنر در رابطه با ریزجزئیات یک نقش است. چنان شده بود که انگار بازیگر به دنیا آمده است؛ جوری با نقش زندگی می‌کرد و متدهایی بدیع را پیاده می‌نمود که رشک‌برانگیز است. این ابتکارهای فردی، دایرمدار ممارست ممتد و فراوان بر روی صحنه بود. هم‌چنان‌که روحیه مردمی والای او نیز در نتیجه تسلیم و احترام محض وی بر روی صحنه به مخاطبان بود. هیچ بازیگری به‌مانند خسرو شکیبایی نتوانست با یک سریال (خانه سبز) حجم گسترده‌ای از عطوفت را در سطح جامعه بگستراند. هم‌چنان‌که هیچ بازیگری هم‌چون او نتوانست شمائل نوینی از انتلکتوئل ایرانی در اواخر دهه ۶۰ باشد کمااینکه این وجهه، تا امروز نیز نتوانست به دست بازیگر دیگری، مدرنیزه شود.

تمام این بدعت‌هایی که شکیبایی را به بازیگر تراز اول سینمای ایران تبدیل کرد، از هنر لایزال تئاتر می‌آید. برای بازیگری که نامش، ۱۵ سال پس از درگذشتش، زنده‌تر از بسیاری از بازیگران حال حاضر سینما و تلویزیون کشور است، ثبت کوچه‌ای بین فسلطین جنوبی و برادران مظفر که ساختمان شماره ۲ خانه تئاتر در آن واقع است، آورده‌ای ندارد. او ذات و زیستی تئاتری داشت و نشان داد که چگونه با وجود گمنامی، صحنه می‌تواند به چه سکوی پرتابی تا منتهای تاریخ یک کشور و محبوبیت بین نسل‌های متوالی منجر شود. این، جادوی تئاتر است و همین کشف صحنه (خسرو شکیبایی) خود به تنهایی می‌تواند دستاویز بزرگی باشد بر محبوبیت این هنر.

باید از تئاتر ممنون بود که خسرو شکیبایی را به تاریخ ایران معرفی کرد.

خروج از نسخه موبایل