گروه بازیگران زن در فیلم «برای آوا» توانستند در چهارمین حضور بینالمللی خود در جشنواره ریجلفیلد آمریکا در بخش انتخاب ویژه هیات داوران جایزه بازیگری را به دست آورند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم برای آوا با حضور هشت بازیگر دختر نوجوان در نقشهای اصلی سعی کرده تصویر متفاوتی از دنیای نوجوانان دختر ارائه دهد. فیلمنامه برای آوا را محسن سراجی براساس طرحی از فرانک فروتن به نگارش درآورده است.
هدیه زمان، پرستو زکیزاده، رژینا علیپور، صبا احمدی، آیدا مرادی، پرنیان عابدینژاد، آوا مشکور، ندا محجوب و مانیا نظامی به عنوان بازیگران نوجوان دیپلم افتخار جشنواره ریجلفیلد آمریکا را برای فیلم برای آوا کسب کردند.
همچنین از ریحانه یزدانیار تقدیر به عمل آمد.
شروین منیعی تدوینگر، آرش قاسمی صداگذار ، عبدالقادر طاها زاده مدیر فیلمبرداری و سپهر سراجی آهنگساز پروژه هستند.
علی قاسمی صدابردار ،حمیدرضا منجر و سعید معروف پور طراح صحنه، الهام احمدی طراح لباس، مرسده افشار طراح گریم، امیررضا فروتن جانشین تهیه کننده، حامی علیزاده دستیار و برنامه ریز، حیدر شیرزاد مدیر تولید و خانه تئاتر البرز مجری طرح برای آوا هستند. مهدی زمین پرداز، نگار عابدی، فرانک فروتن، رضا جهانی، ریحانه یزدانیار، محمدهادی عطایی ، مجید تاری، مهسا حبیبی تلخدانی، مرتیا گلیج، غزاله محمدگنجی و کیوان احمدی در کنار این بازیگران نوجوان به ایفای نقش پرداختهاند.
فیلم برای آوا که سال گذشته پروانه نمایش را دریافت کرده برای اکران آماده میشود.
درباره ابعاد مختلف مکتب امام خمینی(ره) و تاثیرگذاری ایشان بر ایران و جهان، فیلمهای مستند متنوعی ساخته شده است. کارگردانهای مختلف هر کدام با تمرکز بر مقطعی از زندگی این مرد بزرگ تصاویر جذابی خلق کردهاند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، مروری داریم بر ده مستند مهم که به زندگی و شخصیت و مبارزات ایشان پرداختهاند.
مستندی که پس از ارتحال در سینما اکران شد
فیلم آفتاب و عشق به کارگردانی جواد شمقدری در سال ۱۳۶۸ ساخته شده است. فیلم مستند سینمایی «آفتاب و عشق» به کارگردانی جواد شمقدری اولین فیلم سینمایی مستند درباره ارتحال امام است که سالهای ۱۳۶۹ ، ۱۳۷۰ و ۱۳۷۱ همزمان با نیمه خرداد، در سینماها اکران شد و پس از آن هرساله به همین مناسب از شبکه های مختلف سیما پخش شد.
در کتاب در قلمرو دیدار که کتابی درباره زندگی و آثار مجید مجیدی است به تازگی گفتگویی منتشر شده که در این گفتگو مجیدی به گلایه از حجت الاسلام زم پرداخته که اجازه نداد وی کار ساخت این فیلم را به انتها برساند و فیلم را برای تکمیل به جواد شمقدری داد.
مجید مجیدی گفته است: من بلافاصله بعد از دریافت خبر فوت امام، راهی حوزه هنری شدم. بچه ها همگی ماتم گرفته بودند نشسته بودند و گریه می کردند. همانجا به نظرمان آمد که این اتفاق تاریخی باید ثبت شود. بعد هم من همراه با یک فیلمبردار، با دوربین، به طرف جماران و بعد هم به محل دفن امام رفتیم و ۵ شبانه روز به شکل ممتد مشغول فیلمبرداری بودیم و خانه نمی رفتیم. لحظات وروزهای سختی بود. دوربین را روی کانتینر کار گذاشته بودیم و وقتی پیکر امام مثل یک قدیس روی دست ها می چرخید فیلم می گرفتیم. انگار که قیامتی به پا شده بود. بعد از فیلمبرداری من برای خودم برنامه ای ریختم تا بتوانم با گرفتن نماهایی مختلف، یک فیلم متفاوت با آنچه که درتلویزیون پخش شده بود بسازم اما یک روز که به حوزه هنری آمدم، گفتند قرار است تصویرهایی که شما گرفته اید را جواد شمقدری کامل کند!
واکنش جواد شمقدری به گفتههای مجیدی هم این گونه است: همین که مجیدی افسوس می خورد که ای کاش این کار مال او بود جای شکرگذاری دارد. هفت ماه این کار روی زمین مانده بود. نه مجیدی و نه کس دیگر سراغش نیامد من هم بعد از آن بود که به سراغ این کار آمدم. در این فیلم آنچه مهم است اسکلت و فیلمنامه و روش کار است که این دیگر مال خود من هست. ضمنا هفتاد درصد پلانها باز متعلق به من است.
«بانو قدس ایران»؛ ورود به زندگی خصوصی امام
«بانو قدس ایران» به کارگردانی مصطفی رزاق کریمی، محصول مؤسسه فرهنگی، هنری عروج است و با مشارکت مرکز گسترش تولید شده است. فیلم روایتی است از زندگی بانو خدیجه ثقفی همسر امام خمینی (ره). این فیلم در یازدهمین جشنواره «سینماحقیقت» تندیس بهترین فیلم را دریافت کرده است.
بانو قدس ایران یکی از مستندهای پرتره شاخص به حساب میآید که در عین حساسیتهای خاصی که در رابطه با سوژه آن مطرح بوده، کارگردان سعی کرده روایتی صادقانه و به دور از حواشی مختلف از همسر یکی از مهمترین چهرههای تاریخ ایران و جهان بیافریند.
رزاق کریمی در گفتگویی با اشاره به این که مستند پرتره تاکنون کم کار نکرده است توضیح داده است: به ساخت فیلم«بانو قدس ایران» می بالم؛ چرا که ادای دینی به حضرت امام(ره) و خانواده ایشان بود. زمانی که امام(ره) در تبعید و عراق بودند ما به همراه پدرم به خدمت ایشان رفتیم. من نوجوان بودم و همیشه آرزو می کردم یک بار دیگر این مرد بزرگ را ببینیم که هرگز محقق نشد. زمانی که پیشنهاد ساخت این فیلم مطرح شد، نگران بودم به این خاطر که وارد شدن به اندرونی امام (ره) سخت بود. مطمئنم با یک فیلم تمام ناگفته ها درباره امام (ره) و همسرشان گفته نخواهد شد. امیدوارم فیلم های بیشتری در این باره ساخته شود تا ارتباط نسل جوان با این شخصیت ها قطع نشود.
«مسیحانفس» از دید عکاس فرانسوی
مستند «مسیحانفس» داستان میشل ستبون، عکاس فرانسوی است که از اوایل شروع انقلاب در ایران به پوشش تظاهرات در تهران و قم پرداخته و تا غائله کردستان حدود ۳۰ هزار عکس سیاهوسفید و رنگی تهیه کرده و به بیان خاطرات خود از همراهی امامخمینی(ره) از نوفللوشاتو تا هنگام ورود به ایران در بهمنماه ۱۳۵۷ و شخصیت ایشان که تاثیر زیادی بر زندگی شخصی و حرفهایاش گذاشته میپردازد و انقلاب را از دریچه دوربین خود روایت میکند.
عقلانیت، معنویت و عدالت در «مکتب امام»
دو مستند با عنوان «مکتب امام» درباره شخصیت ایشان ساخته شده است. یکی از این آثار با عنوان «مکتب امام»، از زبان همراهان امام خمینی(ره)، به بیان شخصیت و تفکرات ایشان میپردازد.
این مستند به کارگردانی امین بابازاده و نویسندگی حامد حجتی ساخته شده است. همچنین در این مستند به نحوه تدریس و تفاوت تدریس ایشان در حوزه علمیه با سایر اساتید نیز اشاره می شود.
مستند دیگری با عنوان مکتب امام ساخته واحد مرکزی خبر صداوسیما است. مستند ۳ قسمتی مکتب امام، بر اساس بیانات مقام معظم رهبری در ۱۴ خرداد ۹۰ در حرم مطهر امام خمینی (ره)، در سه قسمت با عناوین عقلانیت، معنویت و عدالت به بررسی این وجوه در مکتب امام خمینی (ره) می پردازد.
امام امت در تمامی سالهای عمر پربرکت خویش همپای دعوت بیپایان به عدل و عدالت، شیفته رسیدگی به فقراست. گویا عدالت در منظر و مکتب امام (ره) بدون رسیدگی به محرومان معنا و مفهوم ندارد.
روزهای بستری شدن از نگاه دوربین مدار بسته
مستند ملاقات در مدار بسته، روزهای بستری شدن امام خمینی (ره) در بیمارستان را از نگاه دوربین مدار بسته اتاق ایشان به تصویر می کشد.
امام، چند روز قبل از ارتحالشان در بیمارستان بستری بودند و دوربین مدار بسته ای دائما ایشان را نظاره می کرد. تصاویر این دوربین، لحظات خاصی را رقم زده است.
مستند ملاقات در مدار بسته در مدت زمان ۲۷ دقیقه به کارگردانی امیرحسین خلیلزاده و مهدی جوزایی و تهیهکنندگی مهدی مطهر روایتی نادیده از روزهای پایانی عمر امام راحل را نمایش میدهد.
از زبان محافظان بیت امام
مجموعه مستند رازهای جماران در چهار قسمت ۳۰ دقیقهای به روایت زندگی حضرت امام خمینی(ره) و مناسبات سیاسی و فردی ایشان از زبان محافظان بیت امام در حد فاصل سالهای ۵۷ تا ۶۸ میپردازد. محافظین جزو نزدیکترین افراد به بیت امام بودند و ناگفتهها و روایتهای شنیدنی و جذابی را از زندگی امام خمینی(ره) برای بیان دارند که برای اولین بار در قالب یک مجموعه مستند روایت خواهد شد.
همچنین در مجموعه مستند رازهای جماران برای اولین بار بیش از صد قطعه عکس و تصاویر دیده نشده از جماران و بیت امام به نمایش در میآید. ساخت این مجموعه مستند بیش از دو سال به طول انجامیده است و برای ساخت آن از صدها ساعت گفتوگوی شنیده نشده و هزاران صفحه منابع دیده نشده استفاده شده است.
مجری طرح مستند «رازهای جماران» محسن سلیمانی است و این مجموعه به کارگردانی مشترک محسن سلیمانی و محمد ثقفی در خانه مستند تهیه و محصول سازمان هنری رسانهای اوج است.
مصاحبههایی با ۶۰ شخصیت بینالمللی در یک مستند ده قسمتی
مستند «روح الله»، جامعترین اثر مستند پیرامون زندگی پُربار امام خمینی روح خدا (ره)، از ولادت تا عروج است. بررسی و درک ابعاد مختلف شخصیت عمیق امام خمینی (ره) بیتردید نیازمند تسلط و ژرفنگری تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است و ظرفیتی بسیار فراتر از گزارشهای خبری میطلبد، با این همه تأملی در رخدادها و گفتهها و ناگفتههای سالهای بازگشت تا رحلت ایشان میتواند در درک جوهره نظری و سیره عملی امام راحل (ره) قدمی کوچک بر شمرده شود.
شخصیت عمیق امام خمینی (ره) بیتردید نیازمند تسلط و ژرفنگری تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است و ظرفیتی بسیار فراتر از گزارشهای خبری میطلبد، با این همه تأملی در رخدادها و گفتهها و ناگفتههای سالهای بازگشت تا رحلت ایشان میتواند در درک جوهره نظری و سیره عملی امام راحل (ره) قدمی کوچک بر شمرده شود.
این مستند با موضوع تاریخچه زندگی مبارک حضرت امام خمینی(ره)، در ۱۰ قسمت ساخته شده است.
مستند روح الله، شامل مصاحبههایی با بیش از ۶۰ شخصیت بینالمللی از کشورهای ایران، عراق، ترکیه، سوریه، مصر، فلسطین، فرانسه و لبنان است. همچنین بالغ بر ۱۰ هزار قطعه عکس و تصاویر ناب تلویزیونی که بسیاری از آنها برای اولین مرتبه نمایش داده شدهاند در این مجموعه به کار رفته است.
مجموعه مستند روحالله به همت شبکه تلویزیونی المنار به کارگردانی محمد دبوق و با همکاری بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس تهیه شده است.
سلطنت محمدرضا پهلوی، رحلت آیت الله عبدالکریم حائری، همکاری شاه با اسرائیل، رحلت آیت الله بروجردی، نصیحت امام به ارتش، مقاومت امام در برابر رفرم، قانون کاپیتولاسیون، امام در ترکیه، انعقاد قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر و … از بخشهای مختلف این مستند است.
پونز
مجموعه مستند پونز به کارگردانی پدرام بهرامی و تهیهکنندگی عطا پناهی در مورد چهرههای سیاسی و انقلابهای مهم تاریخ است که در یک قسمت از آن به طور ویژه به حضرت امام خمینی(ره) به عنوان یکی از مهمترین رهبران سیاسی تاریخ معاصر و بنیانگذار انقلاب اسلامی در ایران پرداخته شده است. مستند پونز سعی دارد با استفاده از موشن گرافیکهای ساده و جذاب در کنار نثر روان و عامه فهم، برخی از موضوعات تاریخ معاصر را برای قشر کودک و نوجوان شرح دهد. پونز به زندگی برخی شخصیت ها در طول مبارزات انقلابی آنها می پردازد و به مسائل حاشیه ای وارد نمی شود، مثلا روایت ماندلا از شروع نهضت آغاز و به پیروزی و ریاست جمهوری او ختم می شود.
در این مستند که با تهیه کنندگی عطا پناهی آماده شده، به مبارزات حضرت امام خمینی(ره)، گاندی، ماندلا، انقلاب کوبا و جنگ ویتنام در برابر تجاوز نظامی آمریکا پرداخته شده است.
«تشییع بزرگ» از زبان خلبانان
مستند تشییع بزرگ، به کارگردانی و تهیه کنندگی مصطفی فتاحی و نویسندگی محمد طه امیری روایتگر سیر پرشور مردم در بزرگترین بدرقه، تشییع و تدفین پیکر حضرت امام خمینی(ره) است. مستنند تشییع بزرگ با محوریت خلبانهایی که پروژه جابهجایی پیکر امام خمینی(ره) را بر عهده داشتند تصاویر دیده نشده ای از روز تشییع را نمایش میدهد، تصاویری که از کابین خلبان حامل پیکر امام ثبت شده است.
این مستند روایتگر بزرگترین تشییع جنازه تاریخ بشر است که در ایران و در هنگام وداع ملت با امام و مقتدایشان به ثبت رسید. در این مستند شاهد روایتی نو و کمتر شنیده شده از این اجتماع بزرگ انسانی از زبان خلبانان بالگردی هستیم که حامل پیکر مطهر امام خمینی(ره) بود. ابتدا قرار نبود پیکر امام به وسیله بالگرد به محل دفن منتقل شود؛ ولی به دلیل ازدحام و هجوم مردم که بر اثر عشق و علاقهشان، نمیخواستند از امام خمینی(ره) جدا شوند و هر کس تکهای از کفن ایشان را در دست میگرفت، تصمیم گرفته شد بالگردی برای انتقال پیکر اختصاص یابد.
خلبانانی که بالگرد را هدایت میکردند خاطرات زیادی از آن روز حزنانگیز به یاد دارند که در این مستند به روایت آنها میپردازند، اتفاقاتی که شاید کمتر کسی در کشورمان از آنها مطلع باشد. در این فیلم شاهد تصاویر آرشیوی کمتر دیده شده یا اصلا دیده نشده از ۱۶ خرداد سال ۱۳۶۸ یعنی روز تشییع پیکر امام راحل خواهیم بود.
تجربه عکاسی از امام
در مستند کوتاه قابهای ماندگار به کارگردانی حسین همایونفر، علی کاوه از عکاسان مطرح کشور درباره تجربه عکاسی از امام صحبت میکند. در این مستند در مصاحبه با علی کاوه که ثبت عکسهای فراوانی از امام را تجربه کرده است به بررسی چگونگی ثبت عکس تاریخی شناسنامه حضرت امام خمینی (ره) و همچنین عکاسی از مراسم تشیع جنازه ایشان میپردازد.
علی کاوه از سال ۱۳۴۰ همکاری خود را با مطبوعات آغاز کرد. وی سپس در سال ۱۳۴۷ در موسسه اطلاعات مشغول به کار شد و تا سال ۱۳۵۴ برای مجله دنیای ورزش عکاسی کرد. یکی از ماندگارترین عکسهای علی کاوه از امام خمینی (ره) عکسی است که بعدها روی اسکناسهای ۱۰۰۰۰ ریالی چاپ شد.
«ایرو» به کارگردانی هادی محقق و تهیهکنندگی رضا محقق از ۳۰ خرداد در سینما اسپکتکل بروکلین نیویورک و در سه نوبت اکران خواهد شد.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی فیلم، سینما اسپکتکل بروکلین نیویورک فیلمهای هنری جهان را برای سینمادوستان نیویورکی به نمایش میگذارد.
در فیلم «ایرو» حمدالله عزیزی، محمد آذرخش، مهیار آبروان و حسین قزلباش به ایفای نقش پرداختهاند.
«ایرو» داستان پیرمردی است که به دلیل مشکلی که برای پسرش پیش آمده سرپرستی نوهاش را برعهده میگیرد و در این بین سعی میکند مشکلات او را نیز حل کند.
«ایرو» در پنجمین جشنواره فیلمهای ایرانی تورنتو کانادا، سومین دوره جشنواره فیلم گوا در هند، چهل و دومین دوره جشنواره سائوپائولوی برزیل و جشنوارههایی چون پکن، چنای هند، پراگ، زوریخ سویس و بارسلون حضور داشته است.
پخش بینالمللی فیلم را محمد اطبایی برعهده دارد.
از هادی محقق در حال حاضر فیلم سینمایی «دِرب» در سینماهای فرانسه روی پرده است.
سینما به عنوان ابزار رواج بی بند و باری در ایران در دستان رژیم پهلوی برای مقابله با اندیشه دینی و انحراف جوانان به کار گرفته می شد تا بتواند با تغییر سبک زندگی و رسوخ فرهنگ منحط غربی، با ایجاد فاصله میان دین و زندگی مردم، و القاء تفکر جدائی دین از سیاست، مردم را از ایفای نقش در عرصه های مختلف اجتماعی و سیاسی دورکرده تا جبهه استکبار بتواند به مطامع خود دست پیداکند؛ اما اجرای بخشی از اندیشه ها ی امام خمینی نقشه های آنان را بعد از انقلاب اسلامی با شکست مواجه کرد
یادداشت مهدی سرتاج/ دفتر اصفهان
از سال های نخستین اختراع سینما، یعنی اواخر قرن هجدهم میلادی که فقط نماهایی صامت و ثابت به نمایش گذارده می شد کسی فکرش را هم نمی کردکه این پدیده روزگاری به عنوان رسانه ای دیداری و شنیداری با کمک فناوری بتواند علاوه بر سودآوری اقتصادی، در جایگاه تاثیرگذارترین ابزار هنری بر زندگی مردم بنشیند. قدرت های استعماری در کنار کمپانی هایی که متعلق به خودشان بود، با بهره گیری از تاثیر جادویی سینما، از این ابزار برای اجرای راهبردهای استعماری برای تسلط بر جهان به فعالیت پرداختند و آن را در کشورهای دیگر با همان هدف گسترش دادند. در ایران نیز از همان بدو ورود، دستخوش فساد لجام گسیخته دربار قرار گرفت و سپس در دوره پهلوی این فساد رو به افزایش نهاد و به واسطه فساد اخلاقی غالب اهالی سینما و نفوذ بهائی ها و سرمایه داران شهوت پرست، آلودگی بیشتری را دامن زد.
از آنجا که فضای دینی و مذهبی حاکم بر کشور که از معمولاً مجالس ذکر اباعبدالله الحسین علیه السلام و منبر روشنگرانه حوزه های علمیه بهره می برد، به طور جدّی مانع گسترش این نوع از سینما بود، دربار لاجرم می بایست در فرهنگ و سبک زندگی مردم تغیییرات اساسی بوجود می آورد تا بدون درد سر هدف مفسدانه استعمار پیگیری شود. در این راستا گونه ای از فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی تأسیس شد که از آن با عبارت «فیلمفارسی» تعبیر می گردید. کار به جائی رسید که مجلاّت همسوی دولت نیز هشدار می دادند پنج درصد از تصادفات تهران در اثر حواس پرتی رانندگان از رانندگی و توجه ناخودآگاه به سردر آلوده ی سینماها بوده است. رشد این سینما و اکران فیلمهای غربی که در آن از نشان دادن صحنه های غیر اخلاقی پرهیز نمی شد، آرام آرام موجب قهر مردم را فراهم و گیشه سینمای ایران را با رکود همراه ساخت. موج سینمای نو که ناشی از تفکرات به اصطلاح روشنفکری مایه می گرفت به تدریج جایگزین فیلمفارسی شد، اما این موج نیز نتوانست سینما را در نزد قاطبه مردم محبوب نماید.
دولت حاکم برای ایجاد پشتوانه برای این سینما تصمیم گرفت به امورات دیگری نیز بپردازد. فرح دیبا که سهمش از سلطنت، مدیریت عرصه فرهنگ و هنر کشور بود، جشن های بزرگی همچون جشن فرهنگ و هنر اصفهان و جشن هنر شیراز را برگزار کرد. اجرای نمایش «خوک و بچه» در جشنواره هنر شیراز که زنده و زننده رابطه جنسی زن و مرد را در معرض دیدگان همگان می گذاشت، فریاد اعتراض امام خمینی را در شهریور 1356به دنبال داشت که با اشاره به آنچه در شیراز رخ داده بود، علمای اسلام را به واکنش در برابر این گستاخی و فسادانگیزی فرخواندند و آنان را به خاطر سکوت در مقابل این اقدام سرزنش نمودند. در هر صورت ارتباط مردم با سینمای فاسد پهلوی روز به روز کم رنگ تر می شد و سینما علی رغم حمایت جدی دربار تقریباً به ورشکستگی کامل تن داد.
حدود یک سال بعد، انقلاب اسلامی به سرعت به سوی پیروزی پیش می رفت و امام خمینی در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ هجری شمسی وقتی از تبعید بازگشت و در میان استقبال باشکوه مردم در کنار قطعه شهدای انقلاب اسلامی در بهشت زهرا س سخنرانی کرد، ماهیت فرهنگی انقلاب اسلامی را تبیین نموده، با اشاره به ابتذال سینما پهلوی فرمود: «سینمای ما مرکز فحشاست. ما با سینما مخالف نیستیم، ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم، ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، با آن مخالف هستیم. ما کِی مخالفت کردیم با تجدد؟ با مراتب تجدد؟ مظاهر تجدد وقتی که از اروپا پایش را در شرق گذاشت – خصوصاً در ایران – مرکز [عظیمی] که باید از آن استفاده تمدن بکنند ما را به توحش کشانده است. سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد؛ و شما میدانید که جوان های ما را این ها به تباهی کشیدهاند. و همین طور سایر این [مراکز]. ما با اینها در این جهات مخالف هستیم. اینها به همه معنا خیانت کردهاند به مملکت ما».
بدین گونه امام خمینی رحمت الله علیه، ناجی سینمای ایران شد. فرزندان خمینی سینمای کشور را به دست گرفتند و با ظهور و بروز شخصیت هایی همچون شهید سید مرتضی آوینی، مرحوم فرج الله سلحشور، مرحوم نادر طالب زاده و… این هدف را دنبال کرد و هم اینک علی رغم وجود باقی ماندگانی از آن تفکر منحط در لایه های پنهان و آشکار هنرـ صنعت ـ رسانه ی سینمای ایران سینمای پاک و مؤثر ایران اسلامی تا جایی پیش رفته که آن را در جهان تثبیت کرده است. برای نمونه به ابرگونه (ژانر) جدید «دفاع مقدس» اشاره می شود که حاصل تلاش مقدس فرزندان هنرمند خمینی و سربازان وفادار خامنه ای است. این سینمای پاک به طور طبیعی راه روشنی را در سنمای جهان خواهد گشود.
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از آوای اقتصاد؛ سعید رجبی فروتن، معاون سازمان سینمایی در دولت دوازدهم در واکنش به اظهارات جنجالی رئیس سازمان صداوسیما در یادداشتی با انتقاد از اطلاعات غلط ارائه شده توسط پیمان جبلی به روشی برای راستی آزمایی اظهارات او در خصوص صدور مجوز برای ۲۵۰ سریال اشاره کرد و نوشت: در بین برخی از دولتمردان این عادت و رویه بد وجود داشته و دارد که در یکی دو سال اول جلوس بر صندلی وزارت و مدیریت تمام کاسه کوزه ها را سر مدیران قبل از خود میشکنند و آنها را علت العلل مصائب عالم و آدم میدانند ظاهراً این عادت به بخشهای غیر دولتی نیز سرایت کرده است و به ترویج این هنجار دامن زده است شاهد مثالم اطلاعات غلطی است که مدیران میانی سازمان صداوسیما به رئیس محترم این سازمان دادهاند تا دامن و ساحت خود را از بعضی انتقادات و شکایات پاک و مبرا سازند و با سر بالا و یک بغل پای ساده توپ را در زمین کسانی بیاندازند که تا دو سال قبل مجوز سریالهای نمایش خانگی را میدادند.
از ابتدای عرضه سریالهای غیرتلویزیونی و یا اصطلاحاً نمایش خانگی در ۱۳ سال گذشته حدوداً ۸۰ سریال و ۲۰ برنامه رئالیتی شو تولید و پخش شده است.
آقای پیمان جبلی رئیس سازمان عریض و طویل صداوسیما در یک جلسه سخنرانی و پرسش و پاسخ دانشجویی در پاسخ به انتقاد از بعضی محتواهایی که با مجوز و نظارت تشکیلات زیر مجموعه صداوسیما در فضای مجازی انتشار یافته از ارقام و اعدادی سخن گفته که نادرست و حیرت انگیز است.
ایشان بدون ذکر منبع فرمودهاند هنوز ۲۵۰ مجوز صادر شده از سوی دولت قبل یعنی مرجع نظارتی پیشین روی دستشان مانده است به تعبیری هر چه فریاد دارید بر سر مسئولان قبلی بزنید و اینقدر این کار را ادامه دهید تا ۲۵۰ عنوان باقیمانده روزی تمام شود و هیچ اثری از آنها باقی نماند.
بنده سخنگوی دولت قبلی و کنونی نیستم اما چون با طبیعت کار آشنا هستم عرض میکنم جناب آقای رئیس! ۲۵۰ مجوز که سهل است اگر کسانی که این اطلاعات غلط را به شما دادهاند، فقط پنج مجوز معتبر از مرجع قبلی را به شما و مخاطبان اعلام کنند، مستحق تشویق هستند.
تصدیق میکنید با توجه به فرایند زمانبر و پیچیده بررسی اولیه طرح صدور موافقت اولیه و سپس مطالعه، بررسی قسمتهای مختلف یک سریال و سرانجام صدور مجوز، ساخت نمیتوان در زمانی کوتاه ۲۵۰ مجوز سریال یا برنامه مشابه را صادر کرد؛ خم رنگرزی که نیست! آن هم در سال پایانی کار دولت که به توصیه مدیران ارشد تا روشن شدن تکلیف مناقشه نظارت بر سریالهای نمایش خانگی شتابی برای صدور مجوز نبود.
چرا راه دوری برویم کار بهتر آن است دستور فرمایید کسانی که این آمار را در اختیار شما گذاشته اند در اسرع وقت مستندات ادعای خود را در شبکههای اجتماعی منتشر کنند و ثابت کنند با حجم زیادی از مجوزهایی روبرو هستند که اختیار قانونی لغو و تعلیق آنها را ندارند.
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری ایبنا؛ سید احیا سیدی اظهار داشت: همزمان با افتتاح سینما شب دانشگاه در محوطه دانشکده پرستاری دانشگاه علوم پزشکی بجنورد و در گرامیداشت روز دختر و سالروز آزادسازی خرمشهر، فیلم سینمایی دسته دختران برای دانشجویان و اساتید دانشگاه در محیط باز اکران شد.
وی بیان کرد: فیلم سینمایی دسته دختران به کارگردانی منیر قیدی در ژانر جنگی و دفاع مقدس و با موضوع نقش بانوان در روزهای آغازین جنگ تحمیلی ساخته شده و بازیگرانی همچون نیکی کریمی، پانتهآ پناهیها، فرشته حسینی، هدی زینالعابدین، صدف عسگری و حسین سلیمانی در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند.
سیدی تصریح کرد: تاکنون این فیلم سینمایی در هیچ یک از سینماهای خراسان شمالی به اکران در نیامده بود.
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری دانشجو؛ نخستین گردهمایی سینماگران انقلاب و دفاع مقدس به همت سازمان سینمایی در حال و هوایی صمیمانه و پرشور برگزار شد. هم کناری بسیاری از فعالان سینمای دفاع مقدس در چهل سال اخیر، حال و هوایی ویژه به این مراسم بخشیده بود، اما به هر حال، نبود بسیاری دیگر از چهرههای شاخص خودنمایی میکرد و به گفته محمود گبرلو مجری مراسم، قرار شد هدایای این چهرهها به آنها تقدیم شود: از بین تجلیلشدگان، چندین و چند چهره در مراسم حضور نداشتند. «محمد کاسبی» شرایط حضور نداشت. همین طور «احمدرضا معتمدی» و چندین چهره دیگر. اما جز این، این پرسش برای خیلیها مطرح شد که چرا برخی چهرههای شاخص سینمای دفاع مقدس در مراسم حضور نداشتند.
اگر بخواهیم نام ده فیلم برتر تاریخ سینمای دفاع مقدس را نام ببریم، قطعا به چند فیلم از «ابراهیم حاتمیکیا»، «مرحوم رسول ملاقلیپور»، «احمدرضا درویش» و یکی دو فیلم شاخص از «عزیزالله حمیدنژاد» برمیخوریم، اگر از حضور نداشتن «رخشان بنیاعتماد» سازنده یکی از فیلمهای برتر سینمای دفاع مقدس (گیلانه) در این مراسم بگذریم، چهرههای دیگری، چون «مجتبی راعی» و «محمدحسین حقیقی» هم توجه برانگیز بود. جز «آقارسول» که به دیار باقی شتافته، مابقی سینماگران این فهرست در نخستین گردهمایی سینماگران انقلاب و دفاع مقدس حضور نداشتند و شاید قرار است در دومین گردهمایی (اگر برپا شود) حضور داشته باشند؟!
از هیات اسلامی هنرمندان، «احمد میرعلایی»، «اکبر حر» و چند چهره دیگر بودند، اما «جواد شمقدری» (سازنده بربال فرشتگان و توفان شن) نبود که حضور نداشتن او بنا به اختلافنظرهایی که با مدیران سینمایی دارد، میتواند سوالبرانگیز نباشد.
اما…
چرا «ابراهیم حاتمیکیا» نبود؟ او که در یکی از آخرین فعالیتهای سینمایی خود با «محمد خزاعی» فیلم «به وقت شام» را ساخته است، مدتهاست که در محافل حضور ندارد و شاید این غیبت در همین راستا قابل تحلیل باشد.
چرا «احمدرضا درویش» نبود؟ او که همین چند روز پیش در مراسم ویژه «۶۰ سال سینمای ایران و عرض ارادت به پیشگاه امام رضا (ع)» حضور داشت، در این مراسم غیبت داشت. ظاهرا دلیل، حضور او در مشهد و نرسیدناش به تهران بوده است.
چرا «محمدحسین مهدویان» در مراسم حضور نداشت؟ گرفتاری فیلمبرداری؟ اختلاف نظر با مسوولان سینمایی؟ دعوت نشدن یا نیامدن؟ دلایل مختلفی برای این حضور نداشتن میتوان برشمرد…
چرا «هادی حجازیفر» نبود؟ سازنده یکی از موفقترین فیلمهای دفاع مقدس در دهه اخیر… او هم از غایبان گلدرشت این مراسم بود.
چرا «محمدحسین لطیفی» نبود؟ طراح صحنه «بر بال فرشنگان»، سازنده «سرعت»، «روز سوم» و البته «غریب» که اخیرا در محافل مختلف مورد قدردانی قرار میگیرد، دیشب نیز یکی از برگزیدگان سینمای دفاع مقدس در سال ۱۴۰۱ بود، اما به دلایلی نامش در «نخستین گردهمایی» جزو غایبان ثبت شد.
چرا «نرگس آبیار» نبود؟ سازنده «شیار۱۴۳» و «نفس» در مراسم حضور نداشت. او هم درگیر تولید کار جدیدش است و …
چرا «عزیزالله حمیدنژاد» نبود؟ سازنده یکی از ده فیلم برتر سینمای دفاع مقدس (هور در آتش) و سازنده «اشک سرما» و «قله دنیا» در مراسم دیشب غایب بود. «امیر حسین شریفی» تهیهکننده «هور در آتش» از حاضران در مراسم بود.
چرا «بهرام توکلی» نبود؟ «تنگه ابوقریب» یکی از فیلمهای مهم این چند ساله سینمای دفاع مقدس بود، اما «بهرام توکلی» سازنده آن در مراسم غایب بود. علت؟ …
شاید در دومین گردهمایی سینماگران انقلاب و دفاع مقدس بتوان علاوه بر چهرههای بالا، سراغ «مجید مجیدی»، «بهزاد بهزادپور»، «علی اصغر شادروان» و دیگران باشیم!
نیمه «تقریبا» پر لیوان | حاضران در مراسم
در نخستین گردهمایی سینماگران انقلاب و دفاع مقدس، محمدمهدی اسماعیلی وزیر ارشاد و مدیران زیرمجموعهاش (محمد خزاعی، سیدمهدی جوادی، محمد حمیدی مقدم، اصغر فارسی، قادر آشنا، ابوالفضل همراه، روح الله سهرابی، حبیب ایل بیگی، یزدان عشیری، علیرضا اسماعیلی، مسعود احمدیان، مهدی آذرپندار، هاشم میرزاخانی، علی جعفری، غلامرضا نجاتی، سید هادی آقاجانی، صادق موسوی، رائد فریدزاده، سیمون سیمونیان، محمدرضا فرجی، محمد طیب)، حمیدرضا جعفریان، محمود اسلامی، محمد یاشار نادری، امیررضا مافی، محمدرضا کریمی صارمی و هنرمندانی، چون جمشید هاشم پور، علیرضا زرین دست، مسعود جعفری جوزانی، جمال شورجه، کمال تبریزی، سیاوش حقیقی، مصطفی رزاق کریمی، محمدعلی باشه آهنگر، مهرداد خوشبخت، حامد حسینی، علی رویینتن، سعید سعدی، مسعود نقاشزاده، رضا ایرانمنش، رسول صدرعاملی، احمد میرعلایی، اباذر جوکار، احمد نجفی، علی نوری اسکویی، سیدجمال ساداتیان، مسعود اطیابی، امیرحسین شریفی، محمدرضا شریفینیا، سیدامیر سیدزاده، ابوالقاسم طالبی، هادی مقدمدوست، حجتالله سیفی، محمدتقی فهیم، جواد جباری، علی آشتیانی پور، شاهین باباپور، حبیب والی نژاد، پرویز شیخ طادی، امیرحسین شریفی، دانش اقباشاوی، علی قائم مقامی، جلیل شعبانی، مهدی سجاده چی، مهدی عظیمی میرآبادی، حمید زرگرنژاد، حبیب اسماعیلی، علیرضا حسینی، انسیه شاه حسینی و … از جمله حاضران بودند.
بازیگر مجموعه تلویزیونی «کارآگاه علوی» گفت: امروز عمدتا روی فیلمهای اجتماعی مانور میدهیم و در مورد سینمای ملی حرفی نمیزنیم؛ آیا تمام سینمای ملی فقر و بدبختی و زجر و دروغ و ریا و فساد است؟ اشکالی ندارد این فیلمها ساخته شود اما آیا همه سینمای ما همین است؟
به گزارش سینمای خانگی، احمد نجفی در گفت وگو با ایرنا و با بیان فعالیت های متاخر خود، اظهار داشت: در حال حاضر مشغول کاری نیستم و کارهایی خانوادگی در خرمشهر دارم اما برای کاری گفت وگو محور و یک سریال صحبت کرده ایم و منتظر هستیم ببینیم چه می شود؛ قبل از آن کاری برای شبکه ۵ داشتم که بد نبود و ایام عید پخش می شد.
بازیگر فیلم سینمایی دندان مار (مسعود کیمیایی ۱۳۶۸) در پاسخ به این پرسش که عناصر تشکیل دهنده و خاستگاه یک بازیگر چه چیزهایی است، اظهار داشت: استعداد، آموزش و تجربه همگی در بازیگرشدن یک آدم اهمیت دارند؛ زمانی هست که شما در ارتباط با اشخاص انتخاب می شوید و زمانی هست که کلاس و دوره ای دیده اید و در تئاتر کارکرده اید و به سینما آمده اید و تجربه ای دارید و زمانی هم شانس موثر است. شانس گاهی سهم بزرگی دارد چنانچه لازمه موفقیت این است که وقتی به کار رفتی کار خوب شود این که برخی کارها ناگهان گل می کند شانس است و قرار نیست هرکاری موفق شود و بدرخشد.
احمد نجفی
وی در توضیح ترکیبی که باعث موفقیت یک بازیگر و فیلمساز می شود، ادامه داد: در همین فقدان شانس است که کارگردانی که فیلمی را خوب ساخته و به موفقیت رسیده است می بینید که دو، سه کار بعدی اش اصلا موفقیتی به همراه ندارد و خوب نیست و استقبالی هم از آن نشده است. در نتیجه مجموعه ارتباطات، آموزش دیدن و خوش شانس بودن تعیین کننده است و این مجموعه در کنار چیزی قرار می گیرد که آن چیز استعداد، فهم و تجربه و خواندن است. این نیست که شانس داشته باشید تا همه چیز برایتان به سمت درست برود بلکه باید از کاری که به شما محول می شود به خوبی و بادقت مواظبت کنید که استمرار در حرکت بازیگری داشته باشید.
بازیگر فیلم سینمایی برخورد (سیروس الوند ۱۳۷۰) با تاکید بر مولفه هایی که هنرور و عاشق را به یک بازیگر بدل می سازد، تصریح کرد: تلاش و تلاش. باید بخوانند و بدانند تا موفق شوند؛ محکم و استوار باشند. سینما بطئی است و مانند لاکپشت بسیار حرکت کندی دارد. در نتیجه ناامید نشوند. ممکن است از یک سکانس شروع کنند و به یک نقش بزرگ برسند البته با توجه به این که چقدر کار را جدی گرفته باشند تا شرایط درخشش و رشد پیش بیاید و در همه دنیا هم همین است.
نجفی توضیح داد: اگر فیلم بارانداز نبود اصلا براندو ساخته می شد؟ اگر آن فیلم شکست می خورد براندو می توانست خودش را نشان دهد؟ شاید در فیلم های بعدی اتفاقی می افتاد. اما امثال براندو کسانی هستند که مدارس قدر سینمایی را طی کرده اند و همه آن نسل هم همینقدر بزرگ بودند که به شهرت رسیدند و کارشان درجه یک بوده است. این آدم ها در موسساتی چون اکتورز استودیو و تحت تعلیم آدمی چون ایسراییل لی استراسبِرگ بازیگری را آموخته بودند اما این ژن را داشتند که حتی روش بازیگری را تغییر بدهند.
** (اکتورز استودیو Actors Studio یک نهاد ویژهٔ هنرپیشگان حرفهای سینما، مدیران تئاتر و نمایشنامهنویسان در منهتن نیویورک است. این استودیو بیشتر برای ظرافت کار و روشهای آموزش هنرپیشگی، نامدار است. اکتورز استودیو را ۵ اکتبر ۱۹۴۷، الیا کازان، شریل کرافورد، رابرت لوئیس و آنا سوکولف، که به هنرپیشگان آموزش میدادند بنیاد نهادند. لی استراسبرگ نیز به آن پیوست و تا مرگش در ۱۷ فوریه ۱۹۸۲ عضو آن بود. در اکتورز استودیو، هنرپیشگان در محیطی خصوصی و بدون فشار نقشهای تجاری، در اجراهای خود دست به ریسک و آزمون میزنند).
** (ایسراییل لی استراسبِرگ Israel Lee Strasberg یکی از هنرپیشگان آمریکایی یهودیتبار و از کارگردانان، تهیهکنندگان و آموزگاران بازیگری بود. وی در ایالات متحده، به مهمترین پیشبرنده بازیگری متد معروف است؛ لی استراسبرگ، ۱۹۵۱ هنگامی که مدیر هنری اکتورز استودیو شد، بازیگری متد را در آمریکا تثبیت کرد. لی استراسبرگ با اثر پذیرفتن از استانیسلاوسکی و واقعگرایی خیالپردازی اوژن واختانگوف، اکتورز استودیو را کارخانهٔ بازیگرسازی عظیمی کرد که ثمرات و محصولات این کارخانه در نیمهٔ دوم سدهٔ بیستم اثرات زیادی داشتند).
احمد نجفی
بازیگر فیلم سینمایی توفان شن (جواد شمقدری ۱۳۷۵) بیان کرد: بعد از براندو تغییر ۱۰۰ درصدی در نحوه بازیگری به وجود می آید. مدارس بازیگری و علمی بودن این کار شناخته تر می شود و بسیاری با همین تجارب و دانش و کار کردن وارد این کار شدند و این گونه نبود که صرف شانس باشد؛ در نتیجه باید در طول زمان کارگردان و تهیه کننده و فیلمساز توان و استعداد تو را ببیند تا بهتر بتوانی کارت را پیش ببری.
نجفی در پاسخ به این سوال که اثر آموزشگاه های بازیگری در تربیت بازیگر را چه می بینند، گفت: زیاد با آنان آشنا نیستم؛ بعضا برای کار دعوت شده ام اما علاقه زیادی نداشته ام و فکر نمی کنم که بسیار حرفه ای بوده باشند. شاید دو، سه مورد خوب بود و کار شد مانند موسسه امین تارخ که کار او ایجازی برای بازیگری بود و عده زیادی را هم برای بازیگری کشف و کمک کردند که مسیر بهتر شود اما این که دیگران چه یاد می دهند و چگونه یاد می دهند و چه اندازه موثرند را نمی دانم.
بازیگر فیلم سینمایی سگکشی (بهرام بیضایی ۱۳۷۹) بیان کرد: نکته مثبت آموزشگاه بازیگری آقای تارخ این بود که اگر استعدادی را کشف می کردند آن را به تلویزیون و تهیه کنندگان معرفی می کردند و این شانس آدم ها را بالا می برد اما دیگران را نمی دانم؛ بعضا اسم من را می زنند بدون این که روح من خبر داشته باشد و من هیچ وقت در این موسسات نه تدریس کرده ام و نه حضور داشته ام.
وی یادآور شد: بازیگری رسوماتی دارد و صرف جلوی دوربین نیست؛ پشت صحنه هم هست و آدم ها باید روابط با همکاران را یاد بگیرند و اینها موضوعاتی است که در پیشرفت فرد اهمیت دارد و دقت نکردن به این موضوعات باعث عدم موفقیت می شود.
بازیگر مجموعه تلویزیونی کارآگاه (حسن هدایت ۱۳۷۴) در پاسخ به این پرسش که در کارنامه کاری کدام اثر را بیش از سایرین دوست دارد، گفت: زیاد به این موضوعات توجه نمی کنم و برای آن دلایل شخصی و خصوصی هم دارم. درگیر نمی شوم که در ذهنم بماند. خاطراتی که در ذهن دارم بسیار کم هستند. یکی، دو فیلم هستند که در زمان کار بسیار از آنها لذت بردم؛ یکی سگ کشی بیضایی بود و دیگری پناهنده ملاقلی پور و البته دندان مار کیمیایی (اثری که باعث حضور من به عنوان بازیگر در سینما شد) و این آثار در ژانرهای مختلف بود. برای بازی در دندان مار داشته هایی را با خودم همراه کرده بودم؛ داشته هایی چون نگاهی که به حاشیه جنگ داشتم چون بچه خرمشهر بودم و جنگ موضوعی بود که به آن حساس بودم و بدجور ذهنم را درگیر می کرد.
احمد نجفی در سریال معمای شاه (محمدرضا ورزی ۱۳۹۴)
نجفی گفت: با این آثار زندگی و کار کردم و از آنها لذت بردم و بیضایی، ملاقلی پور و کیمیایی خاطراتی از زندگی را برایم رقم زدند که دوستشان دارم.
بازیگر مجموعه تلویزیونی ولایت عشق (مهدی فخیم زاده ۱۳۷٩) در پاسخ به این پرسش که کیومرث پوراحمد را چگونه می شناخته است، گفت: پوراحمد را چندین بار دیده بودم و دوستش داشتم و حتی قرار بود قصه ای را به او بدهم که موزیکال بود؛ آن زمان داشت خواهران غریب را کار می کرد و خودش کار موسیقی را شروع کرده بود؛ قصه را بسیار دوست داشتم چون در ارتباط با کودکان و نوجوانان بود به او دادم و خواند؛ خوشش آمد و گفت که دوست داشتم کار کنیم اما درگیرم.
وی در توضیح این که نقش خاصی نیست که بخواهد بازی کند، گفت: دوست داشتم فیلم های متفاوت تری ببینم اما نقش متفاوت نه. به این فکر می کنم چه فیلمی میتواند خوب شود و سینما را چطور می توان بهتر کرد اما این که نقشی را بگیرم خیر چون فیزیک من به همه نقش ها نمی خورد و نقش باید منطبق با خصوصیات من باشد. برخی از فیلم ها را رد کرده ام چون دیده ام خدایی کار من نیست.
بازیگر مجموعه تلویزیونی کارآگاه علوی (حسن هدایت ۱۳۸۶) اظهار داشت: الان بیشتر دوست دارم فعالیت های صنفی را ببینم که متاسفانه نمی بینیم. فکر می کنم سینما در این شرایط نیاز به یک رنسانس دارد.
نجفی در نقش رزم آرا؛ معمای شاه
وی تاکید کرد: یعنی این سینما باید وسیع تر، داناتر، متنوع تر باشد؛ امروز عمدتا روی فیلم های اجتماعی مانور می دهیم و در مورد سینمای ملی حرفی نمی زنیم. آیا همه سینمای ملی همین است؟ فقر و بدبختی و زجر و دروغ و ریا و فساد؟ اشکالی ندارد این فیلم ها ساخته شود اما آیا همه سینمای ما همین است؟ پهلوان نداریم؟ قهرمان نداریم؟ اندیشه تاریخی فیلمسازی و رمان ها و قهرمانی هامان کجاست؟ شاید در سال یکی دو فیلم در مورد دفاع مقدس این موضوعات را نشان دهند اما عمومیت ندارد.
بازیگر مجموعه تلویزیونی سنجرخان (محمدحسین لطیفی ۱۴۰۱) گفت: چیزی به اسم سینمای ملی که کاراگاهی، پلیسی، کمدی خوب و اکشن باشد کم است و همه سینمای ما سینمای اجتماعی شده که زیاد نمی تواند دوام بیاورد کما این که نیاورد. امیدواریم ژانرهای مختلف تقویت شود و ما سینمایی چند بعدی را ببینیم. البته گاهی اوقات به دلیل حضور صنفی ام اعتراضاتی دارم و همیشه این مسئله را بازگو کرده ام اما سینمای ما تا حد زیادی دولتی است و چرخ آن از طریق سازمان ها یا آدم های وابسته به دولتی که وارد کار می شوند، می چرخد.
نجفی گفت: بسیاری از تهیه کنندگان قبلا در ارشاد بوده اند و وارد شده اند و ایرادی هم ندارد چنانچه برخی بسیار موفق بوده اند اما ایرادش این است که برای تولید آثارشان از این زَرّادخانه قوی یارانه استفاده شده است؟ که برای برخی شده است.
بازیگر مجموعه معمای شاه (محمدرضا ورزی ۱۳۹۴) خاطرنشان کرد: امیدوارم قول پرداخت کمک به صندوق پیشکسوتان و ۲۰ میلیاردی که جلوی دوربین ها گفته و ثبت شده است را عملی کنند.
عباس لاجوردی کارگردان سینما گفت: سفارت فرانسه از دهه ها قبل به نفع اهداف خود روی فیلمسازان ایرانی در حال سرمایه گذاری است.
به گزارش سینمای خانگی، کارگردان فیلم سینمایی «جشن تولد» در گفتگو با سینماپرس، گفت: بنده سندی را در کتاب محرمانه وزارت خارجه فرانسه دیدم که نشان می داد فیلم «عروسی خوبان» ساخته محسن مخملباف با هزینه و حمایت ویژه فرانسوی ها تولید شده است. بنده نزدیک به ۴-۵ سال است مرتب هشدار می دهم که وزارت خارجه فرانسه در امور سینمای ایران دخالت مستقیم دارد. دخالت سفارت های غربی به ویژه سفارت فرانسه در امور فرهنگی و هنری کشور ما کار دیروز و امروز نیست اما خوشبختانه اینک دشمنی آن ها با ما به مرحله عیان شده رسیده است.
وی ادامه داد: وزارت خارجه فرانسه بودجه ای را برای سینمای برخی کشورها از جمله ایران دارد و علناً به برخی فیلمسازان پول می دهد که علیه کشورهای خودشان از جمله ایران فیلم بسازند.
لاجوردی یادآور شد: همانطور که اشاره کردم در کتاب محرمانه وزارت خارجه فرانسه آمده که «عروسی خوبان» اثر محسن مخملباف یکی از فیلم هایی بوده که با حمایت علنی و رسمی فرانسوی ها تولید شده است. جالب اینجا است که مخملباف در آن دوران فیلمش انقلابی دیده می شد و خودش نیز انقلابی دیده می شد با بودجه وزارت خارجه فیلمی ساخت و در نهایت دیدیم که خودش در بحث سال ۱۳۸۸ چه کرد و دخترش رفت آنجا با کارگردان معروف فرانسه همکاری کرد.
این سینماگر تأکید کرد: آن ها می دانند با چه کسی کار کنند و نقشه راه اساسی برای خود ترسیم کرده اند اما متأسفانه ما دست روی دست گذاشته ایم و تنها ناظر این اتفاقات شوم هستیم!
وی تصریح کرد: مدیران فرهنگی و سینمایی ما به خودی ها اهمیت نمی دهند اما غربی ها می آیند و کار می کنند چرا که آن ها برای کشور خودشان دغدغه دارند و به نفع خودشان کار می کنند. فرانسه و سایر کشورها روی فیلمسازان ما کار می کنند و مدیران فرهنگی ما فقط نشسته اند و تماشا می کنند.
لاجوردی در پاسخ به این پرسش که فکر می کنید دلیل موضع انفعالی مدیران فرهنگی و سینمایی از سال گذشته که فیلم های ضد ایرانی در جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد و حواشی فیلم «برادران لیلا» که تا امروز ادامه دارد چیست اظهار داشت: مدیران راحت فریب می خورند. این در حالی است که مدیران هرگز نباید فریب بخورند. بنده به شما قول می دهم اگر کارگردان این کارها دو روز دیگر بیایند و ادای انقلابی گری درآورند سال بعد در همین کشور مدیران کاری می کنند که او بتواند فیلم بسازد.
وی متذکر شد: این در حالی است که طی دهه های متمادی افراد انقلابی، دغدغه مند و باسواد سینما بایکوت و کم کار شده اند! ما باعث شدیم امثال زنده یاد رسول ملاقلی پور با آن حجم انبوه از آثار درخشانی که داشتند از سینما خداحافظی کنند! این اتفاقات تلخ است و مدیران سینمایی باید بدانند که اگر این رویه ادامه پیدا کند کم کم سایر سینماگران انقلابی نیز از سینما خداحافظی خواهند کرد.
وی در پایان این گفتگو با بیان اینکه بودجه در سینمای ایران میان افراد متظاهر تقسیم می شود تأکید کرد: سینمای ما سرشار از رانت و باندبازی شده و مسئولان تنها رفیق های خودشان را می بینند. جالب آنجا است که آن ها بودجه های بیت المال را به فیلمسازانی می دهند که در مقاطع حساس وقتی اتفاقی برای کشور می افتد پشت سر کشورشان نمی ایستند! این اتفاقات شوم و تلخ است و نیاز به بازنگری عاجل دارد.
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از سینماپرس؛ رئیس رسانه ملی در این جلسه در پاسخ به این سوال که منابع مالی صداوسیما چگونه تأمین میشود؛ گفت: خودمان باید درآمدزایی کنیم و متأسفانه تا اطلاع ثانوی منبع جبران هزینههای رسانه ملی پخش آگهی بازرگانی است.
جبلی با بیان اینکه باید از شرکتهای بازرگانی حمایت کنیم اظهار کرد: همین شرکتهای بازرگانی که آگهی آنها از تلویزیون پخش میشود بخشی از اقتصاد کشور را تشکیل میدهند باید از آنها حمایت شود، اما نه چون راه دیگری نداریم و نگران خرج و مخارج صداوسیما هستیم آگهی را قبول و پخش کنیم.
رئیس سازمان صداوسیما درباره فیلم و سریالهای نمایش خانگی تصریح کرد: صداوسیما موظف است نمایش خانگی را کنترل کند در قدم اول ساترا باید به نمایندگی از صداوسیما نظارت کند و مجوز بدهد، اما میبینم که ۲۵۰ مجوز تولید از دولت قبل همچنان باقی مانده یعنی تولید و تبدیل به سریال شده است. پس با وجود اینکه دولت نزدیک به دوسال است که تغییر کرده و مقام معظم رهبری تاکید کردند که تنظیمگر فضای مجازی در حوزه صوتوتصویر فراگیر صداوسیماست با این وجود تا آخرین روز دولت قبل همچنان مجوزهای سریالی داده میشد.
جبلی ادامه داد: بسیاری از مجموعههای نمایش خانگی در دولت قبل مجوز گرفته و با هزینههای میلیاردی تولید شده است الان به ما میگویند این سریالها را تنظیمگری کنید ما چطور این کار را انجام دهیم. تنها راهی که داریم این است که سریالهای در حال تولید را بررسی کنیم و تند و تیزیهایش را حذف کنیم و ممیزی بزنیم تا بالاخره پخش شود. سازنده فیلمی که از قبل مجوز گرفته میگوید من مجوز گرفتم و فیلم را تولید کردم و هزینه میلیاردی کردم و فقط هرجایی از فیلم که اشکال داشته باشد را حذف میکنم تا پخش شود.
رئیس رسانه ملی در بخش دیگری از صحبتهای خود در جمع دانشجویان دانشگاه امام صادق (ع) در پاسخ به پرسشی درباره لزوم به دست گرفتن روایت اول اخبار برای پرهیز از ایجاد فضا برای رسانههای معاند و اینکه چرا در اتفاقات اخیر این اتفاق را آنچنان که باید شاهد نبودیم؟ گفت: آیا اگر رسانه ملی در خنثی کردن روزانه و بلکه لحظهای ادعاها، تحریفها و اخبار دروغی که روزانه بلکه لحظهای منتشر میشد، پای کار نبود و با تولید خبر، گزارش و برنامههای مختلف اقدام به خنثیسازی نمیکرد، آیا ما شاهد اتفاقی که افتاد میبودیم؛ اینکه بخش عمدهای از مردم با این فتنه پیچیده و ترکیبی همراهی نکردند، انصافاً کمی هم کار صداوسیما بود. کمی هم به ما سهم بدهید. این جمعیتی که به خیابان آمد و فتنه را محکوم کرد، از کجا جنایات و وحشیگریهایی که برخی افراد در این ماجرا رقم زدند را فهمیده بود. مظلومیت نظام را از کجا فهمیده بود. خدای ناکرده «من و تو» داشت توطئهها را افشا میکرد یا ایران اینترنشنال. پس کمی هم در خنثیسازی دروغپراکنیها، برای صداوسیما نقش قائل شوید.
او در این زمینه سپس عملکرد صداوسیما در انتشار اخبار مربوط به هک سامانههای سوخت را یادآور شد و گفت: در آن زمان صداوسیما در لحظه ورود کرد و تمام شبکههای رادیوییاش را بلافاصله بست و تلاش کرد به مردم آرامش بدهد و بگوید این یک مساله زودگذر است و حل خواهد شد. برای اولین بار در تاریخ صداوسیما به این نکته اذعان شد که حمله سایبری اتفاق افتاده است. پیش از این هیچگاه از حمله سایبری نام برده نشده بود و مردم هم همراهی کردند. بله در آن زمان میتوانستیم روایت اول را به دست بگیریم.
جبلی افزود: در ماجرای فتنهای که اتفاق افتاد در یکی دو روز اول چرا روایت دست ما نبود، برخی به من نقل از من در مصاحبه اخیری که داشتند میگویند، مدیریت بحران از دست نظام خارج شده بود. نخیر نظام یک لحظه هم مدیریت بحران را از دست نداد. الحمدالله مقتدرانه نظام مدیریت بحران را در دست گرفت. سررشته مدیریت افکار عمومی شاید در همان روزهای اول به دلیل اینکه ما نتوانستیم روایت اول را تثبیت کنیم از دست ما خارج شد. اینکه میگویم ما، باز هم مردم حواسشان جمع بود، ما به عنوان دستگاهی که مسوول در دست گرفتن افکار عمومی هستیم. اما چرا این اتفاق افتاد؟
سهروز خواهش کردیم، فیلم فوت خانم امینی را بدهند
او درباره نقش صداوسیما در اغتشاشات اخیر، گفت: ما سه روز خواهش کردیم که فیلم صحنه فوت مهسا امینی را بدهید تا پخش کنیم تا ثابت کنیم ضرب و شتمی نبوده است. فیلم فوت مهسا امینی پس از سه روز خواهش و درخواست و التماس دستمان رسید. انفعال صدا و سیما در اغتشاشات اخیر را قبول ندارم، اما مسأله ضعف در روایتگری اول را قبول دارم. یک مقداری شما دانشجویان به صداوسیما حق بدهید که در خنثیسازی نقشه دشمنان در جنگ ترکیبی نقش ایفا کرد.
پیمان جبلی همچنین در پاسخ به سؤالی درباره سیاست مواجهه با سلبریتیها، تأکید کرد: در اغتشاشات اخیر تصویر دروغین برای بخش اعظمی از بازیگران و سلبریتیها ساخته بودند که کار نظام فردا تمام است. کارگردانی میگفت سر فیلمبرداری رفتم بازیگران گفتند اجازه بدهید دو سکانس بگیریم یک با حجاب دو بیحجاب که اگر نظام سقوط کرد مشکلی پیش نیاید. برخی سلبریتیها رابطه خود را با فرهنگ و تاریخ ایران قطع کردهاند ما هم باید رابطه خودمان را با آنها قطع کنیم.
او افزود: سلبریتی واژه مطلقاً منفی نیست. ما در درجه اول باید رابطهمان را با چهرهها و افرادی که رابطه خودشان را با فرهنگ خودشان، تاریخ و مردم کشورشان قطع کردهاند، قطع کنیم. تعارف هم نداریم. نمیخواهند دیگر باشند خب نخواهند. اصلاً یک بخش عظیمی از مردم هم بدشان میآید اتفاقاً قیافه آنها را ببینند، این طور نیست که فقط آنها بدشان بیاید، مردم هم بدشان میآید که قیافه این آدمها را ببینند. اما در مقابل چهرههایی که به نظر میرسد که شاید به دلیل فشارهای سنگین مجبور شدهاند علیرغم میل باطنیشان در جایی حرفی بزنند، من به جرأت عرض میکنم که ما در را به روی آنها نبستهایم.
سلبریتیها میگویند مجبور شدیم بعضا مواردی را مطرح کنیم
رئیس صداوسیما گفت: خیلی از آنها (سلبریتیها) به ما مراجعه میکنند و میگویند ببینید در صفحه واتساپ و پیام رسانمان چقدر تهدید به قتل زن و بچه برایمان فرستادهاند. ما مجبور شدیم در جاهایی چیزی بگوییم اما شما میدانید که دل ما با شماست و باز هم حاضریم کار کنیم. من بارها گفتهام درِ صداوسیما به روی کسی که به مردم و فرهنگ مردم احترام میگذارد، باز است. کسی که خودش نمیخواهد بیاید من نمیروم التماس کنم. کسی که خودش همچنان در عالم هپروت و اوهام سیر میکند ما سراغش نمیرویم بگذارید در همان عالم بماند.
جبلی در پاسخ به سؤالی درباره شائبه قبیلهگرایی در صداوسیما اظهار کرد: شرعا اجازه قبیلهگرایی در صداوسیما را نمیدهم. اینهایی که شما به آن میگویید قبیلهگرایی خودش یعنی اتفاقاتی در صداوسیما افتاده و کارهای جدیدی شروع شده است! کاچی به از هیچی.
رییس صداوسیما سپس در این زمینه از برنامههای پاورقی، دی بی سی و محفل یاد کرد و توضیح داد: قبیلهگرایی یعنی در را قفل کنیم و نگذاریم کسی وارد شود. قطعاً کارهای خوبی انجام شده و آنقدر دشمن را عصبانی کرده که بنده چهار بار در طول سه ماه تحریم شدم؛ بنابراین برنامهای که آنها را به واکنش کشیده حتما موفق بوده است. در اغتشاشات که برخی از دوستان (دانشجویان) فرمودند نتوانستید روایت اول را به دست بگیرید، اگر روی شما مؤثر نبودیم، روی دشمن که حتما موثر بودیم. اگر برنامه قویای بوده باشد که به آن میدان ندادیم، حتما ضعف از ما بوده است. ولی باید به این هنرمندان میدان داده شود. به تمام افرادی که به ارزشها، فرهنگ و هنر جامعه پایبند هستند باید میدان داده شود.
وی افزود: من در خودم چیزی به عنوان قبیله و گرایش کشف نکردم و امانت رسانه ملی را بر دوش خودم احساس میکنم و شرعاً اجازه نمیدهم که در سازمان صداوسیما قبیلهگرایی اتفاق بیفتد. اگر هم قبلاً اتفاق افتاده است الان نباید اتفاق بیفتد. در تولیدات ما راه هیچکدام از افراد، موسسهها و گروهها فارغ از اینکه هرکدام وابسته به کدام نهاد هستند، بسته نیست. میتوانند بیایند و غیر از این هم راهی نداریم.
جبلی در پاسخ به یکی از دانشجویان که مدعی بیخاصیت بودن برنامههای برون مرزی صدا و سیما، اینگونه واکنش نشان داد: یکی از برنامههای شبکه پرستیوی باعث بحث و جدل جدی در پارلمان انگلیس شد! برنامه « PALESTINE DECLASSIFIED » شبکه پرستیوی همانند «تیک تاک» که در کنگره آمریکا مورد بررسی قرار گرفت در مجلس عوام انگلستان بررسی شد! انگلیسیها گفتند شبکه پرستیوی که ما سالهاست اجازه ندادیم بر روی ماهواره باشد و از روی شبکه کابلی آن را حذف کردیم و در فضای مجازی اجازه فعالیت به آن ندادیم چگونه توانسته است آنقدر مخاطب نخبه انگلیسی جذب کند.
بودجه ۸ میلیون دلاری برونمرزی
وی افزود: بودجه یک سال شبکه الجزیره یک میلیارد دلار است اما بودجه سالانه تمامی شبکههای برون مرزی صدا و سیما هشت میلیون دلار است اما همین شبکههای ما توانستهاند مخاطبان خود را حتی در شبکههای اجتماعی پیدا کند. حساب فیسبوک شبکه پرستیوی ما تاکنون بیش از بیست بار مسدود شده است! اگر تأثیرگذار نبودند که این اتفاقات نمیافتاد.
جبلی در پاسخ به پرسش دیگری از دانشجویان درباره موضع رییس سازمان صداوسیما در قبال عادل فردوسیپور و بازگشت این مجری به تلویزیون، تصریح کرد: بالأخره وقتی این آدم در برنامهای میآمده برای خودش خِیلی از مخاطبان را داشته است. اسمش میآمده، برنامه با خودش مخاطب میآورده است. اسم آن آدم روی شبکهای میآمد، آن شبکه خودش را بالا میکشید. خب حالا به نظام، مردم و اعتقادات خودش لگد زده است. لگد زده به نمکدان، نمک را ریخته و نمکدانی را شکسته است. آیا از من انتظار دارید برای اینکه من پرمخاطب بشوم بروم خواهش و التماس کنم که تو رو خدا بیا!؟ حالا ما چشممان را میگذاریم روی هم انگار ندیدهایم، اصلاً شما (دانشجویان) و مردم اجازه میدهید ما این کار را کنیم؟
وی خاطرنشان کرد: آیا ما میتوانستیم برنامههایی را بدون عز و التماس و بدون پذیرش ذلت در برابر افرادی که پشت پا زدند به اعتقادتشان، تاریخشان، فرهنگ و مردمشان و نظامی که تا به حال از آن ارتزاق کرده بودند که با آن تا به اینجا رسیده بودند، بسازیم؟ پاسخ این است” نه میتوانیم و نه خواهیم توانست که این کار را انجام بدهیم. پس کار کمی نیست که ما شب عید و نوروزمان را بدون التماس به چهرههای این چنینی پشت سر بگذاریم تا اثبات کنیم صداوسیما وابسته به چهار سلبریتی وطن فروخته نیست.