رسانه سنمای خانگی- آیا «مصلحت» یک بیانیه است؟

فیلم سینمایی «مصلحت» که این روزها در حال اکران است، بیانیه‌ای‌ست که کارگردانش می‌گوید بیانیه نیست.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، مصلحت با نام‌های سابق پدری و مصلحت نظام فیلمی به کارگردانی و نویسندگی حسین دارابی و تهیه‌کنندگی محمدرضا شفاه محصول سال ۱۳۹۹ است که در سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد.

مصلحت مانند ساخته های سیاسی متاخری چون ماجرای نیمروز (محمدحسین مهدویان) دهه ۶۰ را به عنوان بستر روایت انتخاب می کند؛ کلیت قصه این است که در این زمان که بعد از انقلاب، نظام سیاسی جدید مستقر می‌شود اختلاف سیاسی یکی از شخصیت‌های بانفوذ نظام با فرزندش، آن‌ها را در مقابل هم قرار می‌دهد و موجب تقابل و موازانه سخت پیوند خانوادگی و مصلحت سیاسی کشور می‌شود.

کارگردان مصلحت در گفتگو با ایرنا، برخلاف ادعای عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان که در زمانِ اکرانِ جشنواره ای این فیلم گفته بود که مشابه قصه این اثر را در اوایل انقلاب داشتیم، منکر هرگونه شباهت آدم ها و رویدادهای این قصه با مابه ازای بیرونی می شود و اظهار می دارد که این داستان قصه ای خیالی است.

در نتیجه مخاطب باید این موضوع را بپذیرد که این قصه به رغم تمامی مولفه هایی که از گرفتن حق و اجرای عدالت برجسته می سازد قصه ای خیالی بیش نیست. شاید نظر برخی از مسئولان که در این قصه دنبال نمونه هایی حقیقی و حقوقی می گشتند از این منظر درست بود که توجیه این قصه را به دلیل آرمان هایی که دنبال می کند قابل تامل و توجه می ساخت.

تدوین فیلم سینمایی مصلحت قابل قبول است؛ چنانچه تا دقایق پایانی مخاطب را به دنبال خود می کشاند و نبض زنده ای دارد که ریتم اثر را حفظ می کند و آن را از کار نمی اندازد . این گونه نیست که مخاطب در میانه فیلم (مشکل بسیاری از تولیدات) از دنبال کردن قصه دست بکشد و منتظر پایان باشد.

بازی بازیگران هم نقطه قوت دیگری برای مصلحت است؛ اگرچه نقدی پررنگ به بازی وحید رهبانی و شباهت این شخصیت به کاراکتر «آقا محمد» در گاندو (جواد افشار) وجود دارد اما شاید بتوان همین کاراکتر را به عنوان کسی که بار اصلی درام قصه را بر دوش می کشد نقطه قوت فیلم سینمایی مصلحت دانست.

رهبانی باورپذیر است و به عنوان یک مجری قانون که تلاش دارد تا به برقراری عدالت کمک کند مخاطب را با خود همراه می سازد. فرهاد قائمیان اگرچه در برخی سکانس ها مانند سکانسی که با پدر و مادری که دنبال قصاص هستند مواجه می شود، باورپذیر نیست اما در مجموع با اتکا به قدرت بازیگری بدون کلام خود موفق می شود تا به درستی نقش خود را از آب دربیاورد.

در حقیقت ضعف اصلی فیلم سینمایی مصلحت در بیانیه گل درشتی است که در سکانس اعدام و از زبان مادر قربانی که به دنبال قصاص است بیان می شود؛ مصلحت به رغم این که تا بدینجا و تا لحظات پایانی با همه ضعف ها و قوت هایش به خوبی جلو آمده است در جایی که باید تصمیم گیری را به مخاطب واگذار کند آن را با یک بیانیه اغراق آمیز به پایان می برد و نسخه اش را می پیچید.

اگر کارگردان پایان فیلم را باز می گذاشت شاید بخشی از مخاطب را به دلیل آن چه خود درست می پنداشتند (که لزوما نظر صاحب اثر نبود) از دست می داد اما با این پایان بندی قطعا فیلم آن مخاطبان را از دست می دهد چرا که هیچ فردی علاقه ای به جویدن یک لقمه جویده شده ندارد.

رسانه سینمای خانگی- کارگردانی که گاهی ساده‌لوحی را ترجیح می‌دهد

سیدرضا میرکریمی نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «نگهبان شب» ضمن تشریح نسبت این فیلم با جامعه امروز تأکید کرد به‌عنوان سازنده فیلم هنوز در فضای آن، گرفتار است.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، او خالق بخشی از خاطرات دوران کودکی هم نسلان من است، همان زمانی که گرچه برنامه‌های کودک آهنگین شده بودند، اما یک نفر ایده‌اش این بود که سرودهایی برای ایام هفته داشته باشد تا روزها را برای کودکان دوست‌داشتنی کند.

کارگردانی که گرچه با آثاری برای کودکان آغاز به کار کرد بعدها اما از این مسیر فرمان چرخاند تا سینمایش یکی از انسانی‌ترین مفاهیم را با خود به همراه داشته باشد؛ از رضا میرکریمی می‌گویم. او که حتی منفورترین شخصیت‌ها را هم در فیلم‌هایش مورد قضاوت قرار نمی‌دهد. نه آنها را آنچنان سیاه نشان می‌دهد نه برایشان حکمی می‌دهد؛ این سرنوشت محتوم و مختوم کاراکترهای اوست.

کارگردانی که گرچه در لایه‌های زیرین آثارش همواره انتقادهای اساسی به اجتماعش داشته اما هرگز امید را از دست نداده و این جامعه را قابل ترمیم دانسته است.

رضا میرکریمی اما هنوز برای من کارگردان «خیلی دور خیلی نزدیک» است همانجا که سرگشتگی شخصیت فیلمش چیزی را در انتهای وجودمان برمی‌انگیخت تا به گفته خودش این غم از جنس حسرت باشد، همان سرگشتگی که بعدها در دیگر فیلم‌هایش هم تجلی پیدا کرد تا آن را نوعی گرفتاری توصیف کند.

این روزها او فیلم سینمایی «نگهبان شب» را روی پرده دارد، فیلمی که گرچه در چهلمین جشنواره فیلم فجر قدر دید اما نوع اکرانش باعث شد تا او زبان به گلایه بگشاید. فیلمی که باز هم از اخلاق صیانت می‌کند، حکم نمی‌دهد و در عین حال نقادانه است.

به بهانه این فیلم با رضا میرکریمی به گفتگو نشستیم که مشروح قسمت نخست این گفتگو را در زیر می‌خوانید:

* شما قبل از ورود به دنیای سینما، به واسطه کارگردانی مجموعه «نماهنگ‌های ایام هفته»، نقش پررنگی در خلق یک نوستالژی جمعی در دوران کودکی هم‌نسلان من دارید. شما کار خود را با دنیای کودکان آغاز کردید و می‌توان این سابقه را پیوند داد به نقشی که برای کودکان در فیلم‌های سینمایی خود قائل هستید. کاراکترهایی که همواره فضای تلخ روایت را تلطیف می‌کنند و گویی نقطه امید هستند. مضاف‌بر اینکه برگ‌برنده آن نماهنگ‌ها که در تأثیرگذاری و ماندگاری آن‌ها هم موثر بود، نگاه غیرایدئولوژیک به دنیا، از نگاه کودکان بود، که همچنان نشانه‌های این رویکرد را هم می‌توان در تجربه‌های سینمایی شما رصد کرد. اگر موافقید با مرور همین تجربه گفتگو را شروع کنیم.

ساخت این نماهنگ‌ها که به آن اشاره کردید و اتفاقاً برای خود من هم بسیار خاطره‌انگیز است به حوالی سال ۷۴ یا ۷۵ بازمی‌گردد. من به دلایلی، قبل از ورود به عرصه کارگردانی و ساخت فیلم، سفرهایی به خارج از کشور داشتم. متوجه شدم به واسطه مهاجرت‌هایی که در آن سال‌ها صورت می‌گرفت و حجم‌شان نسبت به امروز خیلی کمتر هم بود، نوزادانی دارند در خارج از کشور متولد می‌شوند که موطن اصلی خود را ندیده‌اند و دوران رشد خود را در کشوری دیگر طی می‌کنند. آن زمان برایم مسئله شد که ما برای این بچه‌ها چه محصول فرهنگی‌ای می‌توانیم بسازیم که کلماتی مشترک از زبان مادری‌شان تبدیل به ملکه ذهن‌شان شود. همین ایده بذر اولیه ساخت آن مجموعه نماهنگ شد.

به‌تعبیری مثل باقی کارهای من، هیچ‌کس ساخت این نماهنگ‌ها را به من پیشنهاد نداد. با چند نفر از شرکا، دفتری داشتیم که در آن کارهایی را مثل «بچه‌های مدرسه همت» و یا «ماجراهای آفتاب و عزیز خانوم» را می‌ساختیم. شاید جزو اولین دفاتر بخش خصوصی بودیم که برای تلویزیون کارهایی را تولید می‌کردیم. این نماهنگ‌ها را اما بیشتر برای بچه‌های خارج از کشور ساختیم. خب به خاطر همکاری و رفاقتی که با محمد رضا علیقلی داشتم با او در میان گذاشتم. او پیشنهاد ساختن یک «اپرت» بر اساس افسانه دوازده برادر – ماه‌های سال داشت و به این نتیجه رسیدیم که روزهای هفته را ابتدا بسازیم و بعد برویم سراغ ماه‌ها.

اگر خودتان را به فضای سال ۷۴ بروید، به یاد می‌آورید که تقریباً هیچیک از محصولات فرهنگی خارج از مدار ایدئولوژیک و مبتنی‌بر پندهای مستقیم اخلاقی ساخته نمی‌شد. در آن شرایط اینکه بخواهیم برویم سراغ مجموعه آثاری که در قالب آن‌ها روزهای هفته را برای بچه‌ها تشخص بدهیم تصمیم غریبی بود. قرار شد بیشتر روی تخیل بچه‌ها تمرکز کنیم تا اینکه بخواهیم پندی را به آن‌ها منتقل کنیم

در همان همفکری‌ها مطرح شد که بسیاری از شعرهای کودکانه ما و سروده‌های فولکلوری که همه حفظ هستیم، مشخص نیست ریشه‌اش کجاست. خیلی از آن‌ها حتی ساختار روایی علی و معلولی و معنایی هم ندارند و کلماتش الزاماً به هم ربطی هم ندارند و صرفاً به دلیل آنکه هم‌وزن بوده‌اند در کنار هم قرار گرفته‌اند و تبدیل به شعر شده‌اند. مثلاً اتل متل توتوله یا امثال آن. با این وجود ما با همین اشعار بزرگ شدیم. از خودمان پرسیدیم آیا ما هم می‌توانیم شروع‌کننده خلق چنین آثاری برای آیندگان باشیم.

اگر خودتان را به فضای سال ۷۴ بروید، به یاد می‌آورید که تقریباً هیچیک از محصولات فرهنگی خارج از مدار ایدئولوژیک و مبتنی‌بر پندهای مستقیم اخلاقی ساخته نمی‌شد. در آن شرایط اینکه بخواهیم برویم سراغ مجموعه آثاری که در قالب آن‌ها روزهای هفته را برای بچه‌ها تشخص بدهیم تصمیم غریبی بود. قرار شد بیشتر روی تخیل بچه‌ها تمرکز کنیم تا اینکه بخواهیم پندی را به آن‌ها منتقل کنیم. گویی خود بچه‌ها این شعرها را گفته‌اند. از طرفی به پیشنهاد علیقلی تصمیم گرفتیم برای موسیقی این نماهنگ‌ها یک کار پروپیمان و ارکسترال بگذاریم. اتفاقی که تا آن زمان سابقه نداشت و غالباً موسیقی بچه‌ها با گروه‌های کوچک جمع می‌شد. در وهله اول هم به‌عنوان یک پدر حالم خوب می‌شد. من چون زود ازدواج کرده بودم، زود هم بچه دار شدم و آن موقع احساس می‌کردم که بچه‌های من نیاز به این محصولات دارند. اولین جایی هم که از آن‌ها استفاده می‌شد در دستگاه پخش ماشین خودم و برای بچه‌های خودم بود. اینگونه اولین بازخوردها را هم از آن‌ها می‌گرفتم.

* و همان زمان هم کارها از صداوسیما پخش شد؟

اتفاقاً در آن مقطع این کارها روی دست ما ماند! تا دو سال تلویزیون حاضر نشد این کارها را از ما بخرد. می‌گفتند که چی؟ چرا باید برای بچه‌ها بخوانیم «شنبه یه سیب سرخه!»

* به تعبیری به دلیل همان فقدان نگاه ایدئولوژیک نمی‌توانستند با این کارها ارتباط بگیرند!

بله. بعد از دو سال بود که سراغ این کارها آمدند و حاضر به پخش آن‌ها شدند.

* تقریباً می‌شود حوالی سال ۷۶ و احتمالاً تغییر نگاه‌ها به مقوله فرهنگ و هنر، در این زمینه بی‌تأثیر نبود.

حتماً که این تغییر نگاه‌ها بی‌تأثیر نبود. گروه کودک شبکه یک در آن زمان این کارها را از ما خرید. با همان امکاناتی هم که داشتیم، با هزینه‌ای بسیار کم، کلیپ‌هایی هم برای آن‌ها ساختیم. امضای من پای این کلیپ‌ها هست و به آن‌ها افتخار هم می‌کنم اما وقتی امروز آن‌ها را می‌بینم، با خودم می‌گویم واقعاً با چه امکانات اندکی این کارها را ساخته‌ایم. سال‌ها از پخش این نماهنگ‌ها می‌گذرد و در این سال‌ها آدم‌هایی مثل شما زیاد دیده‌ام که وقتی متوجه می‌شوند من هم نقشی در تولید این نماهنگ‌ها داشته‌ام و ایده‌اش برای من بوده است، می‌گویند خاطرات بسیاری برای ما ساخته‌اید و ما با این نماهنگ‌ها بزرگ شده‌ایم. این همان هدفی است که از ابتدا به دنبال آن بودیم.

* همین زاویه نگاه به دنیای کودکان هم بعدها به جهان فیلم‌هایتان تسری پیدا کرد. حتی در همین فیلم «نگهبان شب‌» هم درست است که آن پسربچه نقش کوتاهی دارد اما واقعاً حضورش در تلطیف فضا موثر است.

این بچه‌ها تقریباً در همه فیلم‌هایم هستند. من کارم را با تولید اثر برای کودک و نوجوان آغاز کردم و به نوعی سینما را از طریق همین دنیای بچه‌ها شناختم. فیلم اولم «کودک و سرباز» هم به‌نوعی مدیون بازیگر نوجوان و دنیای کودکانه‌اش بود. گویی زیربنای فکری و شناخت من از سینما، عجین با دنیای کودکان بوده است. این تأثیر صرفاً هم به حضور کاراکترهای کودک در فیلم‌هایم محدود نمی‌شود و بلکه یک حس کودکانه و همچنان زنده، حتی در کاراکترهای بزرگسال فیلم‌های من هم وجود دارد که ممکن است ریشه‌اش در همین مسئله باشد.

* فیلم «نگهبان شب» مانند دیگر آثار شما، نگاه و روایتی اخلاق‌مدارانه دارد. در شرایطی که به نظر می‌رسد به واسطه مشکلات مختلف، پایبندی به اخلاقیات در جامعه کم‌رنگ شده است، چگونه می‌توانید همچنان از این نگاه اخلاق‌گرایانه در آثارتان محافظت کنید؟

اگر بخواهم آدم عافیت‌اندیشی باشم و بابت حرکت برخلاف جهت آنچه به تعبیر شما در جامعه در حال اتفاق افتادن است، هزینه پرداخت نکنم، باید از پافشاری روی این نوع از قصه‌پردازی دست بردارم. البته من این رویکرد را آرمان‌گرایی نمی‌دانم. به نظرم این شکل از نگاه یک جور دعوت برای بازگشت به خویشتن است. تلاش برای متوجه کردن مردم جامعه به خودشان است تا بخشی از مسئولیت‌های برزمین‌مانده‌شان را برعهده بگیرند. من این اخلاق‌گرایی را یک راه‌نجات می‌بینم. نه صرفاً به عنوان یک فیلمساز که به‌عنوان عضوی از یک جامعه که نگران سرنوشت خانواده‌ام هستم چنین نگاهی دارم. فکر می‌کنم یک طمع لجام‌گسیخته، مدت‌هاست گریبان جامعه ما را گرفته است که این طمع الزاماً هم اقتصادی نیست. این طمع دارد بسیاری از مظاهر حداقلی اخلاق و نه الزاماً وجوه آرمانی آن را هم به حاشیه می‌راند. باید با این اتفاق مبارزه کرد و این مبارزه هم با شعار دادن محقق نمی‌شود. من شخصاً همیشه آدم امیدواری بوده‌ام…

یک طمع لجام‌گسیخته، مدت‌هاست گریبان جامعه ما را گرفته است که این طمع الزاماً هم اقتصادی نیست. این طمع دارد بسیاری از مظاهر حداقلی اخلاق و نه الزاماً وجوه آرمانی آن را هم به حاشیه می‌راند. باید با این اتفاق مبارزه کرد و این مبارزه هم با شعار دادن محقق نمی‌شود

* اتفاقاً بد نیست بگویید ریشه این میزان از امیدواری کجاست؟ آن هم در شرایطی که شاهدیم خیلی از فیلمسازان جوان‌تر ما که مشخصاً در عرصه سینمای کوتاه آثاری را تولید می‌کنند، گرفتار یک سیاه‌بینی افراطی نسبت به شرایط پیرامونی خود شده‌اند.

معتقدم بخشی از این «امیدواری» من، غیرواقعی نیست. متأسفانه ما گاهی تحت‌تأثیر برخی حاشیه‌هایی که خودمان برای خودمان ساخته‌ایم، آمار غلطی از اجتماع خودمان داریم. واقعاً اوضاع آنقدر که برخی از ما فکر می‌کنیم، بد نیست. اخلاق، اینقدر که ما فکر می‌کنیم در جامعه‌مان تعطیل نشده است. طبق یک قاعده جهانی، اخبار بد معمولاً سریع‌تر پخش می‌شوند و اخبار خوب هستند که طرفدار ندارند.

مضاف‌بر این، وقتی به فرهنگ خودمان مراجعه می‌کنیم، اخلاق را صرفاً نباید یک ابزار ارتباطی بدانیم. اخلاق ناشی از یک رضایتمندی شخصی است. آدم‌هایی که از اخلاقی رفتار کردن خود راضی هستند، هیچ‌گاه نسبت به آن تفاخر ندارند و نمی‌خواهند منت این اخلاقی بودن خودشان را بر سر دیگران بگذارند. به همین دلیل هم از رفتار اخلاقی این گروه، هیچ‌گاه خبری تولید نمی‌شود. بخش‌هایی از جامعه امروز ما هستند که همچنان به وظایف و مسئولیت‌های خود پایبندند اما هیچ خبری تولید نمی‌کنند، چون اصولاً دنبال به رخ کشیدن خود نیستند.

از طرف دیگر هم ما انگار در رقابت با یکدیگریم تا دردهای خود را به رخ هم بکشیم. بدترین نقیصه‌ای هم که این اواخر بیشتر گریبان‌مان را گرفته این است که می‌خواهیم نقش خودمان را در همه مشکلات پدید آمده کتمان کنیم. مدام به‌دنبال یک عامل بیرونی برای مشکلات‌مان می‌گردیم. مجموعه این ساختار فکری است که منجر به ناامیدی برخی از ما شده است. یک بار اگر این حاشیه‌ها را کنار بگذاریم و فارغ از برداشت‌های کاذب به جامعه خود نگاه کنیم، حتماً جای امیدواری وجود دارد. نکته دیگر هم اینکه بخشی از این امیدواری به باورهای دینی من بازمی‌گردد. براساس این باور اصالت همواره با آدم‌هایی است که می‌توانند خودشان جامعه‌ای خوب برای خودشان بسازند. من هم در کار همین آدم‌ها هستم و در موردشان فیلم می‌سازم.

* اگر عده‌ای به‌واسطه همین نگاه، رضا میرکریمی را محکوم به محافظه‌کاری کنند، چه پاسخی دارید؟

نه فقط محافظه‌کاری، شاید حتی عده‌ای بگویند که ساده‌لوحم! گاهی با خودم فکر می‌کنم در مقابل موجودات پیچیده و مرکبی که ساده‌ترین عواطف انسانی را هم نمی‌توانند درک کنند، ترجیح می‌دهم ساده‌لوح باشم. در این جنس از ساده‌لوحی معتقدم باز امید به رستگاری وجود دارد ولی در مورد آن‌هایی که احساس می‌کنند همه چیز را درباره جزئی‌ترین مسائل جامعه می‌دانند، اما سنسورهای حسی خود را از دست داده‌اند، کمتر روزنه‌ای به سوی امید می‌بینم. به همین دلیل ترجیح می‌دهم در دسته همین‌هایی باشم که ساده‌لوح به نظر می‌رسند. البته که تعبیر من درباره این گروه ساده‌لوحی نیست. به نظرم این گروه از جامعه امیدی توأم با خوش‌بینی دارند. همین خوش‌بینی ما نسبت به یکدیگر است که می‌تواند همچنان جامعه را سرپا نگه دارد.

در مقابل موجودات پیچیده و مرکبی که ساده‌ترین عواطف انسانی را هم نمی‌توانند درک کنند، ترجیح می‌دهم ساده‌لوح باشم. در این جنس از ساده‌لوحی معتقدم باز امید به رستگاری وجود دارد ولی در مورد آن‌هایی که احساس می‌کنند همه چیز را درباره جزئی‌ترین مسائل جامعه می‌دانند، اما سنسورهای حسی خود را از دست داده‌اند، کمتر روزنه‌ای به سوی امید می‌بینم

* این «خوش‌بینی» تعارضی با «واقع‌بینی» دارد؟

نه. مگر واقع‌بینی چیست؟ شما وقتی می‌خواهید درباره حادثه‌ای که همین امروز در حال وقوع است موضع‌گیری کنید، جنسی از واقع‌بینی این است که همه اتفاقات حول و حوش حادثه را در مختصات زمانی و مکانی همین امروز ببینیم، جنسی دیگر از واقع‌بینی این است که این اتفاق را در بستر تحولات ۱۰۰ سال اخیر ببینید و تحلیل کنید. هر دو مورد هم اسم‌شان «واقع‌بینی» است.

ممکن است در نوع دوم شما متهم به محافظه‌کاری شوید و در نوع اول همه شما را تشویق کنند که آفرین، چقدر تو متعهدی و عجب کنش‌گر قدرتمندی هستی! در حالی که من هر دو رویکرد را واقع‌بینی می‌دانم و اتفاقاً معتقدم کسی که وقایع را در یک پرسپکتیو وسیع‌تر می‌بیند و با در نظر گرفتن سابقه تاریخی‌اش تحلیل می‌کند، بهتر متوجه فرآیندها و برآیندهاست، به همین دلیل هم نتیجه‌گیری‌های دقیق‌تری می‌تواند داشته باشد و نسبت به کسانی که کاملاً متمرکز بر زمان و مکان حیات خود هستند، می‌توانند افق‌های درست‌تری را هم تعیین کنند. به عنوان مثال در همین اتفاقات سال گذشته، کشمکشی به‌وجود آمد که عده‌ای می‌گفتند همه سلبریتی‌ها و چهره‌ها باید به میدان بیایند…

* اصرار داشتند که همه باید اعلام موضع کنند!

دقیقاً. این‌وری‌ها می‌گفتند باید این موضع را بگیری و آن‌وری‌ها می‌گفتند باید این‌ها را بگویی! هر دو طرف هم مدعی بودند که «مردم» به شکلی حداکثری پشت‌شان هستند و اگر با آن‌ها همراه نشوی، به مردم پشت کرده‌ای! واقعیت این است که وقتی نزاعی شکل می‌گیرد دیگر زمان مناسبی برای وزن‌کشی نیست، چرا که آمارها هم دیگر خیلی دقیق نیست و همه‌چیز رنگ و بوی احساسی دارد. در آن شرایط احتمالش بود که ما متهم به تعبیرهایی بشویم که خیلی هم باب شده بود؛ از وسط‌بازی تا محافظه‌کاری!

من اما معتقدم وظیفه من به‌عنوان هنرمند این است که اساساً اجازه ندهم کارها به نزاع و دعوا بکشد. من اگر کارم را به خوبی بلد باشم، می‌توانم به‌موقع هشدار بدهم و با نگاهی پیشگیرانه، شرایطی که می‌تواند ما را در بزنگاه‌های سخت قرار دهد را پیش‌بینی کنم. باید بتوانم درباره شکاف‌ها و تضادها حرف بزنم و همزمان چراغ یک مطالبه‌گری توأم با مدارا را روشن نگه دارم.

* این همان‌کاری است که «نگهبان شب» هم به نوعی انجام می‌دهد. فیلم انگار یک سال زودتر دارد درباره چکی که ممکن است «رسول» بخورد، هشدار می‌دهد. انگار می‌گوید کاش مراقب باشیم که به این سیلی نرسیم!

دقیقاً. اصلاً بگذارید عقب‌تر برویم. مگر در «زیر نور ماه» صحبت از یک تضاد آشکار صحبت نبود. مگر آنچه در مدرسه علمیه گفته می‌شد، با آنچه در متن جامعه جریان داشت کاملاً متفاوت نبود. گفتیم کسی هم که میان این دو فضا پل می‌شود، نه می‌تواند حرف‌های این طرف را به آن طرف برساند و نه می‌تواند همه آنچه در جامعه می‌بیند، صحبت کند. این نشان‌دهنده یک شکاف است. جالب اینکه همان ۲۵ سال پیش، در بخشی از روایت همین شکاف حتی به موضوع حجاب هم اشاره کرده بودیم.

بعدها در فیلم «به همین سادگی» هم هشدارم این بود که ما باید هرچه زودتر درباره یک جمعیت خاموش از زنان، که دچار بحران هویت شده‌اند، صحبت کنیم. زنانی که به دلیل توسعه بی‌قواره و بدون پیوست فرهنگی کلانشهرها مهاجر خیز، دچار این بحران شده‌اند و من همان زمان احساس می‌کردم که باید درباره این زنان صحبت کنیم. حتی آمارهای هم موجود بود که نشان می‌داد آمار طلاق در این قشر سیر صعودی پیدا کرده است. در فیلم «دختر» هم برخی مسائل را مطرح کردیم اما هیچ‌کدام از این هشدارها جدی گرفته نشد. مشکل اصلی ما این است که گویی در سیاست‌گذاری‌های کلان کشور، «فرهنگ» کرسی مطمئن و صاحب‌رأی‌ای ندارد. به نظر نمی‌رسد که فرهنگ به‌عنوان یکی از عناصر تاثیرگذار در پیشرفت کشور محسوب شود. همچنان که همواره آموزش و پرورش هم اولویت آخر کابینه دولت‌ها اعم از چپ و راست بوده است.

سینما هیچ‌گاه نباید تمام شود و همچنان باید مطالبه‌گر باشد. حتی فیلم‌های کمدی‌ای هم که در نگاه اول فاقد محتوای قابل اعتنا به نظر می‌رسند، هم برای خنداندن مخاطب خود، دست روی تضادهای اجتماع می‌گذارند. مثلاً سراغ قشر متظاهری می‌روند که به‌دنبال کسب قدرت و مسند هستند، یا قشر ریاکار و صاحب‌نفوذ و یا آقازاده‌ها. مردم با آن‌ها می‌خندند اما سیاست‌گذار ما نباید این‌ها را صرفاً فیلم‌هایی تجاری و بی‌ارزش بداند

معتقدم فرهنگ، اصلی‌تری عنصر تأثیرگذار در پیشرفت است. ما اگر تا ابد هم به دنبال توسعه سیاسی اقتصادی برویم، تا زمانی که برای ضعف‌های فرهنگی چاره جویی نکنیم، به هیچ نقطه مطلوبی نخواهیم رسید. لاجرم در مقاطعی مجبور می‌شویم بایستیم و به عقب برگردیم. وگرنه مثل حوادث سال گذشته ناگهان به یک دیوار می‌خوریم و نمی‌فهمیم از کجا خورده‌ایم! همه این مسائلی ناشی از کم کاری‌ها و کج فهمی‌های فرهنگی است. نپرداختن به پارادوکس‌ها و تضادهایی که همه‌شان هم ریشه فرهنگی دارند و به رسمیت نشناختن این پارادوکس‌ها، منجر به این حوادث می‌شود. سینما سنسور بسیار خوبی برای تشخیص این شکاف‌هاست.

به همین دلیل هم سینما هیچ‌گاه نباید تمام شود و همچنان باید مطالبه‌گر باشد. حتی فیلم‌های کمدی‌ای هم که در نگاه اول فاقد محتوای قابل اعتنا به نظر می‌رسند، هم برای خنداندن مخاطب خود، دست روی تضادهای اجتماع می‌گذارند. مثلاً سراغ قشر متظاهری می‌روند که به‌دنبال کسب قدرت و مسند هستند، یا قشر ریاکار و صاحب‌نفوذ و یا آقازاده‌ها. همین سوژه‌ها دستمایه تولید فیلم‌هایی می‌شود که مردم با آن‌ها می‌خندند اما سیاست‌گذار ما نباید این‌ها را صرفاً فیلم‌هایی تجاری و بی‌ارزش بداند. همه این آثار قابل تحلیل‌اند.

چه سالی فیلم «گشت ارشاد» در سینما ما ساخته شد؟ از آن روز تا روزی که حادثه فوت مهسا امینی اتفاق افتاد، چقدر زمان داشتیم که لااقل درباره این مورد بیشتر مطالعه کنیم. بررسی کنیم که آیا سیاست‌های مبتنی‌بر یک نظم آمرانه، به‌تنهایی می‌تواند کاری را از پیش ببرد؟ آیا حفظ صورت ظاهر در یک جامعه در حال رشد، کفایت می‌کند؟

* فیلم «نگهبان شب» همان‌اندازه که امید دارد، راوی تلخی‌ها هم هست. همه چیز گویی در فیلم شما در میانه بودن و نبودن تصویر می‌شود؛ مانند همان بنر بزرگی که شعار عدالت روی آن است اما دستخوش باد است! به‌عنوان مخاطب احساس می‌کنم هنوز در فضای فیلم شما گرفتار مانده‌ام!

می‌دانید چرا؟ چون من خودم هم هنوز گرفتارم! زمانی که می‌خواستم فیلم «نگهبان شب» را بسازم، کاراکترهایی را در دل داستان گذاشتم که می‌دانستم شاید بابت آن‌ها از طرف برخی که فکر می‌کنند نسخه‌هایی از قبیل بیایید دست در دست هم بدهیم و با هم مهربان باشیم، کهنه شده، فحش هم بخورم، اما در عین حال نمی‌خواستم نگرانی‌ها و اضطراب‌های خودم را نسبت به وضعیت موجود نادیده بگیرم. من همه بحران‌هایی که به نظر می‌رسد به بن‌بست رسیده‌اند و انگار راه‌حلی هم ندارند را در همان لایه «یکی بود یکی نبود» فیلم روایت کرده‌ام، به‌عنوان شرح حال جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، در عین حال همچنان دارم می‌گویم همین جامعه از سلول‌هایی تشکیل شده است که همان انسان‌ها هستند. این انسان‌ها اگر نگاه رو به آینده داشته باشند، همچنان عناصری مانند گذشت و محبت در وجودشان باشد و مانند همان کلیدواژه «جنم» در فیلم، مسئولیت‌پذیر هم بشوند، امید به بهبودی هم وجود خواهد داشت.

همه اتفاقات بدی که رخ داده و برخی تلاش دارند آن را یک فاجعه غیرقابل جبران بدانند. آنچه به راحتی اتفاق نمی‌افتد، اتفاقاً این است که من یادم برود چه کسی بوده‌ام و چه کارهایی می‌توانم انجام دهم. بابت همین است که این پارادوکس که به آن اشاره می‌کنید در فیلم وجود دارد چراکه در وجود خود من هم هست. من نمی‌خواستم فیلمی بسازم و برای مشکلات یک راه حل دقیق ارائه بدهم. اصلاً کارم این نیست و بلد هم نیستم.

* و بازنمایی همین پارادوکس‌ها گاهی کام مخاطب «نگهبان شب» را تلخ می‌کند.

البته تلخی همیشه هم چیز بدی نیست. بعضی وقت‌ها ما برای آنکه نسبت به روش‌های غلطی که در پیش گرفته‌ایم تردید کنیم، نیاز داریم که دچار بحران‌های تلخ شویم. حتی برای مدتی لازم است احساس لاعلاجی کنیم و مدام با خود بگوییم شاید دیگر راهی وجود ندارد. همه این احساس‌ها می‌توانند به موتورهای محرکه ما در مسیر رسیدن به اصلاح تبدیل شوند. من این اصلاح را در تغییر تک‌تک افراد دیده‌ام. معتقد نیستم که راه اصلاح، افزایش شکاف‌ها و کوبیدن بر طبل دوقطبی‌هاست. حالا عده‌ای می‌خواهند از آن خوششان بیاید یا نیاید!

رسانه سینمای خانگی- مردم فیلم دفاع مقدس نمی‌بینند چون فیلم خوب ساخته نمی‌شود

رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران گفت: اسطوره‌های دفاع مقدس جذابیت خود را هنوز برای آحاد مردم از جمله نسل جدید حفظ کرده‌اند. اما وقتی فیلم خوب دفاع مقدسی نمی‌سازیم، مردم پس می‌زنند.

به گزارش سینمای خانگی، سیدامیرحسین قاضی‌زاده هاشمی، معاون رئیس‌جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس گفت: اسطوره‌های دفاع مقدس جذابیت خود را هنوز برای آحاد مردم از جمله نسل جدید حفظ کرده‌اند.

رئیس بنیاد شهید افزود: اگر آمار بیننده‌های آثار دفاع مقدس افت داشته به این خاطر است که ما فیلم خوب نمی‌سازیم. اگر فیلم خوب بسازیم بیننده‌های بسیاری جذب آن خواهند شد.

او حوزه دفاع مقدس را حاوی موضوعاتی بسیار جذاب دانست و گفت: این حوزه هنوز قدرت روایتگری دارد. این ما هستیم که باید بتوانیم خوب و هنرمندانه این روایتگری را انجام دهیم.

قاضی‌زاده هاشمی مشخصات اثر خوب را توضیح داد: فیلمنامه و ساخت فیلم باید خوب و قوی باشد و روایت داستان نیز باید ساده، درست، دقیق و هنرمندانه باشد.

معاون رئیس جمهور تأکید کرد: نیاز نسل امروز باید از گذشته واکاوی شده و در اختیارش قرار بگیرد.

رسانه سینمای خانگی- شهاب حسینی پشت لنز کارگردانی

فیلم سینمایی «مقیمان ناکجا» بر اساس نمایشنامه‌ «مهمانسرای دو دنیا» اثر نویسنده شهیر معاصر «اریک امانوئل اشمیت» به کارگردانی شهاب حسینی از ۲۸ تیرماه در سینماهای منتخب هنر و تجربه اکران می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی گروه سینمایی هنر و تجربه، فیلم سینمایی «مقیمان ناکجا» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی شهاب حسینی و سرمایه‌گذاری سهیلا امینی ساخته شده و در جشنواره‌های بین‌المللی، دست‌آوردهایی به همراه داشته است.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «جوانی مرفه اما دلزده از زندگی، شبی در راه بازگشت به خانه، سر از مکانی غریب و بیگانه در می‌آورد. او به مرور و پس از آشنایی با مقیمان آن جا به واقعیت آن مکان پی برده و به حقایقی عمیق آگاه می‌شود.»

پریناز ایزدیار، آرمان درویش، ناهید مسلمی، احمد ساعتچیان، غزاله نظر، مهدی حسینی، تنی آواکیان و شهاب حسینی بازیگران فیلم «مقیمان ناکجا» هستند.

فیلم سینمایی «مقیمان ناکجا» از چهارشنبه ۲۸ تیر در سینماهای منتخب گروه هنر و تجربه در تهران و شهرستان‌ها اکران می‌شود و در آستانه اکران این فیلم، پوستر آن که توسط گروه گرافیکی موسسه هفت آسمان طراحی شده، رونمایی و منتشر شد.

عوامل این فیلم سینمایی عبارتند از: مدیر فیلمبرداری: علی قاضی، تدوین: شهاب حسینی، شهرام ابراهیمی، مدیر تولید: شهرام زاهدی، طراح صحنه: پیام اسکندری و شهاب حسینی، طراح گریم: سیدجلال موسوی، طراح لباس: ژاله زکی‌زاده، صدابردار: محمد مختاری، صداگذار: حسین قورچیان، برنامه‌ریز: علیرضا نسایی، دستیار کارگردان: حسین ایرجی، منشی صحنه: روح‌ انگیز شمس، مدیر صحنه: رضا حسن‌وند، عکاس: نوشین جعفری، جلوه‌های ویژه: آرش آقابیگ.

رسانه سینمای خانگی- جشنواره های سینمایی رفتند روی هوا

با اجرایی شدن اعتصاب اعضای اتحادیه بازیگران آمریکا، جشنواره‌های سینمایی در آینده نزدیک از جمله تورنتو، تلوراید، نیویورک و البته جشنواره ونیز با چالش جدی رو به رو هستند.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، مدیر اجرایی یکی از استودیوهای فیلمسازی در اظهار نظری صریح درباره تاثیرات اعتصاب انجمن بازیگران بر سینما گفت که نمایش فیلم‌های مهم سال در جشنواره‌های فیلم تلوراید، تورنتو و نیویورک بود که به سرعت در حال نزدیک شدن هستند و در شرایط کنونی این اتفاق بسیار دشوار است، چرا که شما نمی‌توانید بدون ستاره‌هایتان فیلم‌ها را در هیچ کجا نمایش دهید و بدون حضور ستاره‌ها هیچ فیلمی نخواهد بود.

اتحادیه بازیگران آمریکا (SAG-AFTRA) به صراحت اعلام کرده است که اعضای آن تا زمانی که قرارداد جدیدی به دست نیامده و به تصویب نرسد، هیچ گونه فعالیت تبلیغاتی پیرامون فیلم های خود انجام نمی‌دهند. بنابراین این بدان معناست که فرش‌های قرمزی که این جشنواره‌ها را به رویدادهای رسانه‌ای عظیم تبدیل می‌کند، به میزان قابل توجهی کمتر مورد توجه افراد مشهور قرار خواهند گرفت و بنابراین چرا استودیوها باید صدها هزار و حتی میلیون‌ها دلار برای پخش یک فیلم در یکی از این رویدادها هزینه ‌کنند؟

در مرحله اول جشنواره فیلم ونیز قرار دارد که از ۳۰ اوت تا ۹ سپتامبر (۸ تا ۱۸ شهریور) برگزار می شود. انتظار می رود فیلم هایی مانند «فراری» ساخته «مایکل مان» با بازی «آدام درایور» و «بیچاره‌ها» از «یورگوس لانتیموس» در این رویداد به نمایش گذاشه شوند،‌ هرچند مشخص نیست در صورت ادامه اعتصاب که آیا استودیوهای همچنان طبق برنامه خود عمل خواهند کرد یا خیر.

جشنواره ونیز همزمان با اعلام خبر اعتصاب انجمن بازیگران آمریکا از هیات داوران پرستاره خود رونمایی کرد که شامل «جین کمپیون»، «لورا پویتراس»، «مارتین مک‌دونا» و «میا هانسن-لاو» خواهد بود و طبق اعلام پیشین «دیمین شزل»، ریاست هیات داوران را بر عهده دارد.

در جمع داوران ونیز ۲۰۲۳ «صالح باکری» بازیگر فلسطینی، «سانتیاگو میتره» فیلمساز آرژانتینی، «گابریله ماینتی» کارگردان ایتالیایی و همچنین «شو چی» هنرپیشه هنگ کنگی-تایوانی نیز حضور دارند. باید منتظر ماند و دید اعتصاب بازیگران در صورت ادامه در برگزاری جشنواره ونیز چه تاثیری خواهد داشت، جشنواره‌ای که در چند سال گذشته مهم‌ترین رویداد برای معرفی فیلم‌های فصل جوایز سینمایی و اسکار بوده و چندین برنده اسکار سال‌های اخیر برای نخستین بار در ونیز رونمایی شدند.

جشنواره فیلم تلوراید قرار است پنجاهمین دوره خود را در ۳۱ اوت (۹ شهریور) آغاز کند و تا روز کارگر ادامه یابد. این رویداد به طور سنتی تا یک روز قبل از شروع لیست فیلم‌های خود را اعلام نمی‌کند اما معمولاً اکثر رقبای اصلی جوایز را در فهرست خود قرار می‌دهد.

از بین تمام جشنواره های آینده، تلوراید ممکن است کمترین تأثیر را از اعتصابات انجمن‌های نویسندگان و بازیگران دریافت کند و دلیلش این است که بدون کنفرانس‌های مطبوعاتی و فرش قرمزهای مجلل برگزار می‌شود.

اساسا بازیگران می‌توانند در هر یک از جشنواره‌ها شرکت کنند تا زمانی که از نظر فنی آنها را تبلیغ نکنند. با این حال، طبق قوانین اتحادیه بازیگران آمریکا، استودیوها نمی‌توانند هزینه حضور بازیگران را در جشنواره‌های فیلم گران قیمت بپردازند و همچنین بازیگران نمی توانند در مهمانی‌های استودیوها شرکت کنند. بازیگران همچنین نمی‌توانند در هیچ یک از جلسات پرسش و پاسخ شرکت کنند و یا جایزه ویژه‌ و سالانه جشنواره‌ها را دریافت کنند.

با این تفاسیر، حضور بازیگران عضو اتحادیه بازیگران آمریکا در جشنواره‌های سینمایی در صورت ادامه اعتصاب تا حدود زیادی عملی نیست و جشنواره‌های مهم سینمایی با مهم‌ترین چالش خود پس از گذر از بحران کرونا رو به رو خواهند بود.

پیش از بازیگران، انجمن نویسندگان آمریکا (WGA) نخستین نهاد سینمایی آمریکایی بود که در اعتراض به دستمزدهای پائین از اول ماه می دست به اعتصاب زد و در نتیجه آن ساخت بسیاری از برنامه‌های تلویزیونی و سریال‌ها متوقف شد.

رسانه سینمای خانگی- نقش مهم سینما در تحکیم خانواده

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی رسالت اولیه، اصلی، مهم و اساسی انقلاب اسلامی را تحکیم بنیان‌های خانواده دانست و گفت: از همه عرصه‌های فرهنگی و هنری برای ترویج خانواده پاک و انسانی استفاده می کنیم.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، محمدمهدی اسماعیلی در آیین اختتامیه نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم حوا در تالار وحدت اظهار داشت: در دوره طلایی حاکمیت دین در جمهوری اسلامی ایران این روز مبارک به نام خانواده نامگذاری شده است. روز خانواده بیش از آنکه یک نامگذاری عادی و متداول باشد، یک فرهنگ مهم را در پشت سر خودش دارد.

وی افزود: جامعه ایرانی – اسلامی ما خانواده محور است. زن و مرد در کنار و دوشادوش هم و با هم یک اجتماع کوچک را تشکیل می‌دهند. نهاد مقدس خانواده و حاصل این پیوند فرزندانی هستند که در دامن پر مهر و محبت پدر و مادر بزرگ می‌شوند و همه فضایل جامعه انسانی به واسطه تشکیل درست این هسته اولیه یعنی اجتماع خانواده است.

اسماعیلی اظهار داشت: اگر جامعه‌ای می خواهد به سعادت برسد باید این کانون گرم باشد و به موقع تشکیل شده و به موقع به شاخ و برگ و میوه برسد تا اجتماعی نمونه و شجره طیبه شود. الگوی ما مثل همه حوزه‌های دیگر خاندان وحی و اهل بیت عصمت و طهارت است که مظهر پاکی و دوری از هر رجز و ناپاکی‌اند. این در منزلت خاندان وحی است. این خانواده، خانواده الگوی ماست.

وی با بیان اینکه رسالت اولیه، اصلی، مهم و اساسی انقلاب اسلامی تحکیم بنیان‌های خانواده است، گفت: اگر می‌خواهیم در هر حوزه‌ای موفق باشیم شرط لازم این است که خانواده‌هایی اصیل و پاک بر پایه مهر و عاطفه و روابط شرعی و انسانی را برقرار کنیم.

اسماعیلی افزود: در جامعه جهانی زیست می‌کنیم که این نهاد مقدس در معرض تهدید است. امروز تمدن ناسازگار با فطرت بشری به دنبال تحمیل الگوهای ناهنجار خود در عرصه خانواده است. اگر به این عرصه عمومی نظام بین‌المللی نگاه کنید، مواردی و مفاهیمی نظیر همجنسگرایی امروز به عنوان یک جریان نامتعادل، استعماری و غیر انسانی دارد بنیان خانواده را تهدید می‌کند.

وزیر فرهنگ گفت: خانواده، امری مقدس نزد همه خیرخواهان انسانی و ادیان بشری و محل وفاق همه کسانی هست که به دنبال ایجاد نظامی اجتماعی بر پایه مهر و پاکی است. اگر این نهاد را خدشه دار کنیم چه اتفاقی می افتد؟

اسماعیلی افزود: امروز در دنیا در همان جایی که این تمدن ناسازگار با فطرت بشری حاکمیت فرهنگی را در اختیار دارد چه نتایج زیانباری به دنبال آورده است.

وزیر فرهنگ تاکید کرد: از همه عرصه های فرهنگی و هنری برای ترویج خانواده پاک و انسانی استفاده می کنیم. ما پای خانواده ایستاده ایم. این شعار جشنواره حوا است. ما پای خانواده سالم، انسانی، شرعی و اخلاقی ایستاده‌ایم. ناگزیریم بایستیم و ترویج کنیم. چاره‌ای نداریم برای ساخت آینده‌ای درخشان برای نسل بعدی، برای تربیت نیروهای جامعه‌ساز آینده. خانواده را ترویج کنیم.

وی افزود: به همین دلیل نخستین جشنواره بین‌المللی حوا را برای حوزه خانواده برگزار می کنیم. نام مقدس حوا را برای جشنواره انتخاب کردند. حوا مادر ما همه انسان هاست و همه انسان ها مدیون این مادر بزرگوار هستند. تصویری که از حوا در رسانه‌های غربی وجود دارد، تصویری مضموم و نادرست است.

وزیر فرهنگ گفت: دوستان حذر داشتند وقتی نام مقدس حوا را در شبکه‌ها مورد جستجو قرار می دهیم آنقدر ادبیات ناپسند به وجود آمده که نوعی خدشه به این جایگاه والاست. برای ارج نهادن به این مادر بزرگ آسمانی همه انسان‌ها، این جشنواره به نام حوا نامگذاری شد.

اسماعیلی با اشاره به ارسال ۳۲۰ اثر به دبیرخانه جشنواره و استقبال خوب از آن گفت: این جشنواره در سال آینده با شکوه و رونق بیشتری برگزار خواهد شد و انشاالله این کار جدید و جشنواره مهم به فهرست جشنواره های بین المللی کشور اضافه خواهد شد که نقطه مشترک و وصلی بین همه دغدغه مندان حوزه خانواده در سراسر دنیا با هر دین، مذهب و نگاه است. خانواده محل وفاق همه جامعه بشری است.

۹ کارگروه با پیام رئیس جمهوری برای خانواده تشکیل دادیم
در ادامه مراسم، انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانواده رییس جمهوری و مهدیه سادات محور دبیر جشنواره فیلم حوا برای قدردانی از فخرالسادات میرلواسانی مادر شهیدان صادقی که به دلیل شرایط جسمانی امکان حضور روی سن نداشت، به میان تماشاگران رفتند.

معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهوری در ادامه با تشکر از همه دست‌اندرکاران جشنواره گفت: امروز با پیام رییس جمهوری، ۹ کارگروه را برای خانواده تشکیل دادیم که بخشی از آن مربوط به هنر و رسانه و مربوط به خانواده تراز انقلاب اسلامی است.

انسیه خزعلی افزود: اگر خانواده سالم داشته باشیم جامعه ما سالم خواهد بود. امیدوارم دیگر از هم پاشیدگی خانواده را شاهد نباشیم. محور خانواده زن است. اگر زن مهربان، زن قوی و خردمند داشته باشیم، خانواده‌ای محکم و قوی نیز خواهیم داشت.

زنان محور اصلی کانون خانواده هستند
دبیر جشنواره بین المللی فیلم حوا در این مراسم گفت: جشنواره حوا، در فضایی که سویه‌های متهاجم غرب پیوسته اعتقادات اصیل و ریشه‌دار ما را مورد حمله قرار می‌دهد، ترسیم هویت زنان و ضرورت حفظ ، انسجام و تحکیم خانواده را چراغ راه خود کرده است.

مهدیه‌سادات محور افزود: زنان قدرتمند ما محور و کانون اصلی خانواده هستند؛ آرامش منبعث از معنویت آنها مانند خون در کانون خانواده جریان می‌یابد و اقتدار آنها فرزندانی توانمند تربیت و دامن آنها مامنی پاک برای مردان مهیا کرده است و جان خانواده به جان زنان و مادران گره خورده است.

وی گفت: زنان کنشگر و قوی، خانواده‌ای حامی و جامعه‌ای متوجه و آگاه به نقش و جایگاه آنان را می‌طلبند. نخبگان و حاکمیت این جامعه باید برای چنین زنانی فعالانه برنامه ریزی وسیاستگذاری کرده و عملکرد همسو با آنها داشته باشد.

محور اظهار داشت: نام حوا را برای جشنواره انتخاب کردیم به معنای زندگی، زنی بزرگ، مادر بشریت، زن مورد ستایش تمام ادیان و زنی که وجود عالم به وجودش گرده خورده است.

دبیر جشنواره حوا افزود: گمان نمی‌کردیم در گام نخست چنین همراهی بی‌نظیری را شاهد باشیم. استقبال خوب هنرمندان داخلی و خارجی به تلاش‌های ما جانی دوباره داد و ما را به ادامه مسیر ناهموار دلگرم و به ما ثابت کرد فیلمسازانی که هنوز نور فطرت در جانشان جریان دارد بدون خط‌کشی‌های جغرافیایی پای خانواده ایستاده‌اند و می توانند با ابزار سینما یکصدا صدای آرمان‌های خود را به گوش جهانیان برسانند.

اعلام برگزیدگان

۳۲۰ اثر در بخش بین‌الملل به دبیرخانه جشنواره ارسال شده بود که در بین نامزدهای این بخش، جایزه بهترین فیلم مستند به فیلم «سرزمین عسل» از مقدونیه تعلق گرفت.

در بخش فیلم‌های کوتاه داستانی از بین نامزدهای این بخش، لوح افتخار، تندیس جشنواره و جایزه این بخش مشترکا به «بعد از کلاس» از چین و «پاتیونا» از آلمان اهدا شد.

جایزه بهترین فیلم بلند جشنواره در بخش بین‌الملل نیز به محمدرضا مصباح و سجاد نصراللهی نسب برای تهیه‌کنندگی و بابک خواجه پاشا برای کارگردانی فیلم «درآغوش درخت» از ایران رسید.

جایزه ویژه هیات داوران این بخش نیز به ارزش یکهزار دلار به فیلم تیم رویایی از روسیه تعلق گرفت.

پس از اهدای جوایز این بخش، محمدحسین لطیفی داور فیلم‌های بلند سینمایی و کوتاه داستانی بخش بین‌الملل جشنواره و کارگردان سینما با قدردانی از برگزارکنندگان و حامیان جشنواره گفت: خوشحالم که عضو کوچکی برای دیدن آثار بخش بین‌الملل بودم. برگزاری این جشنواره را مبارک دیدم چون مبنای هر جامعه و کشوری خانواده و ستون خانواده زن است. پرداختن به این ستون مهم است، همه ما با تمام وجود به حضور زن آگاه هستیم. امیدوارم این جشنواره حفظ شود و استمرار پیدا کند و فیلم‌هایی ساخته شود که به قوام خانواده کمک کنند.

وی افزود: امیدوارم بین المللی بودن جشنواره حفظ و سال‌های آتی این جشنواره پیگیری شود و امیدوارم ساختن فیلم‌هایی که به قوام خانواده کمک کند اتفاق بیفتد.

گئورگی ژیتکوف عضو هیات داوران بخش بین‌الملل نیز گفت: خوشحالم اینجا هستم و امیدوارم شرایط در آینده بهتر شود چون شرایط سخت تاسف آور است اما امیدوارم شرایط بهتر داشته باشیم.

همچنین جرج شلهوب عضو هیات داوران بخش بین‌الملل گفت: این واقعیت ارزشمندی برای فیلمسازان است که فیلم‌های ارزشمندی بسازند. وقتی شما درباره خانواده فیلم می‌سازید روی این موضوع تمرکز می‌کنید که واقعاً دارد چه اتفاقی می‌افتد. شما در سینما گاهی مجبورید دنبال راه حل بگردید وقتی برای فیلمتان موضوع خانواده را انتخاب می‌کنید درواقع این خودش یک جور راه حل است. امیدوارم این جشنواره ادامه پیدا کند.

مهناز مظاهری عضو هیات داوران بخش مستند جشنواره فیلم حوا نیز گفت: اگر بخواهیم فیلم موثری داشته باشیم، از تولید مستند غفلت نکنیم.

وی افزود: تولید مستند می‌تواند مثل فرش کرمان با گذشت زمان ارزنده‌تر شود. به مدیران پیشنهاد می‌کنم تولیدات مستند را جدی بگیرند. نکته دوم این است که در جلسه‌ای که در حضور وزیر فرهنگ با حضور بانوان در اسفند سال گذشته برگزار شد، از مطالبات بانوان هنرمند گفتم. زنان در قرآن مبنای آرامش برای خانواده معرفی شده‌اند. در طول سال‌های متمادی به ویژه پس از انقلاب بانوان هنرمند خاطرات ارزشمندی را برای ما آفریدند؛ بانوی ایرانی علاوه بر اینکه بسیار به هنر علاقه‌مند است ایثارگرانه فیلم می‌سازد. از شما می‌خواهم به افتخار بانویی که برای ما خاطره آفریده است، دست بزنید؛ بانو مرضیه برومند. او به شایستگی مسئولیت مدیرعاملی خانه سینما را بر عهده دارد.

در این آیین همچنین، جایزه بهترین فیلمنامه کوتاه داستانی به مریم اسمی‌خانی و وحید حسن‌زاده برای فیلم «وضعیت اورژانسی» اهدا شد.

همچنین جایزه بهترین فیلم کوتاه داستانی نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه نیز به سهیلا پورمحمدی برای فیلم «جان داد» رسید.

در آیین پایانی جشنواره فیلم حوا، جایزه بهترین کارگردانی فیلم بلند سینمایی هم به لیلی عاج برای «سرهنگ ثریا» اهدا شد.

جایزه بهترین فیلمنامه فیلم بلند سینمایی نیز به پژمان تیمورتاش برای «شهربانو» تعلق گرفت.

لوح افتخار ،تندیس جشنواره و جایزه بهترین فیلم جشنواره به محمدرضا مصباح برای تهیه‌کنندگی و مهدی جعفری برای کارگردانی فیلم «یدو» رسید.

همچنین لوح افتخار، تندیس جشنواره و جایزه بهترین پژوهش در فیلم مستند بخش ملی به حدیث جان بزرگی برای مستند «واهگ» تعلق گرفت.

لوح افتخار، تندیس جشنواره و جایزه بهترین کارگردانی فیلم مستند نیز به محمد حبیبی‌منصور برای مستند «بانو» رسید.


قدردانی از خانواده شهدا
در آیین پایانی جشنواره حوا نیز به احترام شهدا حاضران به صورت ایستاده تشویق کردند.

سوده نجفی فرزند امیر سرتیپ اصغر نجفی و منیژه بهمنی مادر شهید عمار بهمنی از شهدای مدافع حرم در این آیین مورد قدردانی قرار گرفتند.

همچنین فخرالسادات میرلواسانی مادر یک جانباز و دو شهید و همسر شهید داریوش رضایی نژاد نیز در این مراسم حضور داشتند، که فیلم «هناس» برگرفته از زندگی این شهید است.

بخش پایانی آیین اختتامیه نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم حوا با اجرای قطعاتی توسط سالار عقیلی همراه بود و پرچم‌ کشورمان در دستان حاضران در سالن به اهتزاز درآمد.

وح‌الله سهرابی، مهدی آذرپندار، هاشم میرزاخانی و محمد حمیدی‌مقدم از مدیران سازمان سینمایی و همچنین داریوش ارجمند، مرضیه برومند و هادی مقدم‌دوست و جمعی از سفرای کشورها از جمله ژاپن، ونزوئلا، فیلیپین و پاکستان در مراسم اختتامیه نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم حوا حضور داشتند.

نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم‌ حوا به همت بنیاد بین‌المللی گوهرشاد و به دبیری مهدیه سادات محور از ۱۶ تا ۲۳ تیر ماه سال جاری در سطح کشور و از ۲۰ تا ۲۳ تیر ماه در تهران و با شعار «ما پای خانواده ایستاده‌ایم» برگزار شد.

این رویداد موضوع زنان و خانواده را در دستور کار داشت و با همکاری مراکز و سازمان‌های فرهنگی مختلف فعالیت خود را دنبال می‌کند. 

رسانه سینمای خانگی- وقتی توان کارگردان زن ایرانی، فیلمساز هندی را متحیر کرد

«بیجو کومار» تهیه‌کننده و کارگردان هندی با اشاره به ساخت سالیانه سه‌هزار فیلم در این کشور، گفت: بیش از ۵۰ فیلمساز زن مطرح در ایران حضور دارند که چنین قابلیتی هنوز در هند وجود ندارد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط‌ عمومی نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم «حوا»، بیجو کومار تهیه‌کننده و کارگردان از کشور هند در نشست مهمانان بین‌المللی جشنواره «حوا» در محل سینما فرهنگ اظهار داشت: من خیلی با سینمای ایران، فیلم‌های ایران و فضای داستان‌های ایران آشنا هستم. از زمان دانشجویی فیلم‌های ایرانی را دنبال می‌کردم و با فیلمسازانی مثل مجید مجیدی، عباس کیارستمی و دیگر فیلمسازان ایرانی آشنا هستم و همیشه محتوای فیلم‌های ایرانی برایم الهام‌بخش بود تا این مسیر را آغاز کنم.

وی گفت: تاکنون سه بار به تهران آمدم؛ یک بار عضو هیات داوران جشنواره فجر بودم و یک بار با فیلم خودم در فجر شرکت کردم و می‌دانم صنعت سینما در ایران چگونه است و با محتوای فیلم‌های ایرانی آشنا هستم.

کومار افزود: من از هند می‌آیم؛ جایی که یکی از مهدهای فیلمسازی است و سالیانه سه‌هزار فیلم در آن ساخته می‌شود. نه فقط در هند بلکه در جاهای دیگر فیلم‌ها خیلی محتوای والایی ندارند و حتی ممکن است فیلم‌ها ضدزن باشند و به نظرم این جشنواره برای این روزهای ما لازم است.

هنوز در هند به اندازه ایران فیلمساز زن نداریم

این تهیه‌کننده و کارگردان هندی بیان‌داشت: وقتی داشتیم فهرستی از فیلمسازان زن ایرانی جمع می‌کردیم آنچه برای ما جالب بود این بود که چیزی بالای ۵۰ فیلمساز زن مطرح ایرانی در این فهرست جا داشتند چیزی که هنوز در هند چندان وجود ندارد.

وی اظهارداشت: می‌توانم بگویم ما آرتیست زن در اکثر کشورها داریم اما نقش اینگونه جشنواره‌ها این است که بستری برای تبادل دیدگاه‌های زنانه ایجاد می‌کنند که خودش می‌تواند به محتوای فیلم‌های این چنینی کمک کند و زنان از نقاط مختلف دنیا می‌توانند باهم تبادل نظر کنند و محتواهای خود را به اشتراک بگذارند.

کومار گفت: در نخستین فیلمم روی یک شخصیت خانم خبرنگار قدرتمند مانور دادم و فیلم دوم هم خانوادگی است و به نظرم فیلم‌های من باید خانوادگی دیده شود. به نظرم یک فیلم بدون اینکه اعضای یک خانواده بتوانند باهم یک فیلم را ببینند، ارزشی ندارد.

نخستین جشنواره با شعار «خانواده»

در ادامه ها وان فون تهیه‌کننده و کارگردان چینی که با فیلم «پدرم و مادرم» در جشنواره فیلم «حوا» حضور دارد، اظهار داشت: پدرم در چین کارگردان و ۲۰ سال است مشغول همین کار است. فیلمی که با خود به این جشنواره آورده‌ام درباره رابطه زنان در خانواده و اجتماع و واکاوی نقش آنها در این دو اجتماع است.

وی گفت: مفتخرم که در این جشنواره «حوا» هستم و شانس این را دارم که فیلمم در اینجا دیده شود. من با این مفهوم آشنا هستم چون در این ۲۰ سال همیشه فیلم‌هایم محتوایی مرتبط با زنان و خانواده داشته ضمن اینکه همسرم فیلم‌نامه‌نویس است و به من کمک کرده است.

فون افزود: در این ۲۰ سال در جشنواره‌های مختلف شرکت کرده‌ام اما برای نخستین بار است که در جشنواره‌ای با این شعار که «پای خانواده می‌ایستیم» حضور پیدا کرده‌ام. موقعی که مشغول ساخت همین فیلم بودم تجارب آموختنی خوبی از نقش زن در خانواده برایم داشت که به نظرم خیلی مهم است.

این کارگردان بیان کرد: این روزها متاسفانه معمولاً نقش زن‌ها به صورت غیرمنصفانه انعکاس داده می‌شود و ما به عنوان فیلمساز باید آن را به‌ درستی ارایه بدهیم. فیلم من درباره پدر و مادری است که دور از شهر زندگی می‌کنند اما برای نگهداری نوه خود به شهر می‌آیند تا تعادل از دست رفته خانواده را مجددا احیا کنند. سعی من این بود که بتوانم روابط بین یک خانواده چینی را به کسانی که آشنایی با چین ندارند، نشان بدهم.

وی اظهارداشت: آن سکانسی که دیگر اعضای خانواده نسبت به مادر خانواده سوء برداشت می‌کنند و او مجبور می‌شود پشت درخت برود و گریه کند، بدون آنکه خانواده بفهمد بعد برمی‌گردد خانه تا نقش مادری را ایفا کند برای من بهترین سکانس بود.

جشنواره‌ای که می‌تواند شبکه‌سازی کند

سپس لو شی‌ فون مستندساز چینی که با مستند «لی»‌ در جشنواره «حوا» حضور دارد هم گفت: من مستندساز هستم. معتقدم در هر کشوری خانم‌ها مهمترین بخش آن جامعه هستند. مستند من درباره یک شخصیت خانم قدرتمند است که از شریک زندگی خود جدا می‌شود اما سعی می‌کند از بچه‌های خود نگهداری کند. آنچه من دوست دارم این است که در فیلمم به مخاطبان هیچ ایده‌ای القا نکنم و آن را با هر نظری که دارند نگاه کنند و نظرات خود را به من منتقل کنند.

وی افزود: برای من آن سکانسی از مستندم که آن خانم قوی به تنهایی وارد اتاق عمل می‌شود بهترین سکانس است. من در واقعیت زندگی معتقدم خانم‌ها شخصیت‌های قوی هستند و می‌توانند در فیلم‌ها برای ما الهام‌بخش باشند.

فون بیان کرد: نویسنده هم نظراتی داشت که باهم به اشتراک گذاشتیم، نویسنده معتقد بود که سفیدپوستان شانس بیشتری در زندگی برای رسیدن به مدارج بالا حتی در مقوله‌ای مانند ازدواج دارند. خیلی‌ها درباره شخصیت اصلی فیلم من صحبت می‌کنند و برایشان باورکردنی نیست دوست دارم نظرات مخاطبان ایرانی را هم درباره آن بدانم.

این مستندساز اظهارداشت: مفهوم انتخاب شده برای این جشنواره خیلی مهم است چون شبکه‌سازی‌ای که می‌تواند ایجاد کند به ویژه در بین فیلمسازان دغدغه‌مند در حوزه زنان و خانواده می‌تواند راهگشا باشد. همین موضوع باعث شد در این جشنواره شرکت کنم.

رسانه سینمای خانگی- حوا میزبان فیلمسازان کدام کشورها بود؟

نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم «حوا» در حالی به کار خود پایان می‌دهد که سینماگرانی از کشورهای مختلف در این رویداد مشارکت دارند.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم «حوا»، این رویداد که از ۲۰ تا ۲۳ تیر در تهران در حال برگزاری است، علاوه‌ بر سینماگران داخلی، میزبان نمایندگانی از سینمای ۱۳ کشور مختلف است.

Baoingexige بازیگر و کارگردان اهل کشور بلغارستان، Li Zeqing کارگردان و فیلمنامه‌نویس چینی، George Chalhoub بازیگر، کارگردان و رییس سندیکای هنرمندان حرفه‌ای لبنان و Georgy Zhitkov تهیه‌کننده و فیلمنامه‌نویس اهل روسیه، از سینماگرانی هستند که به‌ عنوان داور در این دوره از جشنواره فیلم «حوا» حضور دارند.

Luo Juan و Han Wanfeng تهیه‌کننده و کارگردان فیلم «پدرم و مادرم» از کشور چین، Lana Mushtina تهیه‌کننده فیلم «جدال برای محبوبم» از کشور روسیه، Hanna Polak تهیه‌کننده فیلم «فرشتگان سینجار» از کشور لهستان و Mohiddine Muzaffar کارگردان فیلم «آخرین سال نو»‌ از کشور تاجیکستان هم سینماگرانی هستند که با آثار خود به بخش‌های رقابتی نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم «حوا»‌ راه یافته‌اند.

Inna Zhitkova دستیار تهیه فیلم‌های سینمایی از کشور روسیه، Han Qiyu کارگردان و تهیه‌کننده از کشور چین، DR.Biju Kumar Damodaran تهیه‌کننده و کارگردان از کشور هند، Bayinerlie بازیگر سینمای چین، Mira Shahrour تهیه‌کننده از کشور لبنان، Nidal Alsabaei تهیه‌کننده عراقی و مدیرعامل موسسه «النخیل»، Baishaki Sommadar کارگران و فیلم‌نامه‌نویس بنگلادشی و رئیس هیأت انتخاب جشنواره داکا، Naznin Begum Pappu مستندساز بنگلادشی و رییس شبکه زنان آسیای جنوب شرقی، Zarif Zaripov کارگردان و فیلمنامه‌نویس تاجیکستانی و Jiang Zijian تهیه‌کننده اهل کشور چین از دیگر مهمانان خارجی نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم «حوا» هستند.

روله الصیداوی از کشور سوریه، جنیتا زیردوم از کشور بوسنی، زینب الملاالسلطانی از کشور عراق، ریم الوریمی از کشور تونس، توفیق شومان از کشور لبنان و احسان قابیل از کشور ترکیه هم از کارشناسان و صاحب‌نظران فرهنگ و هنر هستند که در بخش‌های تخصصی جشنواره فیلم «حوا» مشارکت دارند.

در ترکیب کلی مهمانان بین‌المللی جشنواره فیلم «حوا» سینمای چین با ۶ نماینده و سینمای لبنان و روسیه، هر یک با سه نماینده حضور پررنگ‌تری نسبت به دیگر کشورها داشته‌اند.

نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم «حوا» به همت بنیاد بین‌المللی گوهرشاد و به دبیری مهدیه سادات‌محور، موضوع زنان و خانواده را در دستور کار خود دارد و با همکاری مراکز و سازمان‌های فرهنگی مختلف فعالیت خود را دنبال می‌کند.

مخاطبان می‌توانند برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد جشنواره بین‌المللی فیلم حوا به نشانی www.Havvafilmfestival.ir مراجعه کنند.

رسانه سینمای خانگی- در روایت مقاومت عقب مانده‌ایم

کارگردان فیلم کوتاه «اسما» در تشریح اثر خود گفت: این فیلم چکیده‌ای از همه زنان میدان مقاومت است؛ قصه‌ای کوتاه از میلیون‌ها شخصیت زن و دختری است که در خطوط مقدم جهبه‌های مقاومت در کشورهای مختلف حاضر بوده‌اند.​​​​​​​

مصطفی آقامحمدلو یکی از کارگردانان فیلم کوتاه «اسما» از آثار راه‌یافته به نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم «حوا» درباره این اثر گفت: این فیلم کوتاه، الهام گرفته از یک زندگی هشت ساله در متن همه بحران‌های منطقه از سوریه تا عراق و آذربایجان است. من فیلمنامه این فیلم را با الهام گرفتن از مصاحبه مستند یک خانم امدادگر نوشتم. ایده مرکزی آن هم در استان ادلب سوریه شکل گرفت.

وی افزود: فیلمنامه «اسما» در ۱۴ نسخه متفاوت بازنویسی شد و سرانجام به خروجی خوبی رسید که تا کنون در جشنواره‌های مختلف مورد استقبال قرار گرفته است. معتقدم حسب اولویت‌هایی که در حوادث منطقه وجود دارم، ما باید روایتی درست از «انسان» را در فیلم خود ارائه می‌کردیم. انسانی که در دسته‌بندی‌های قومی و قبیله‌ای نمی‌گنجد. همه جهان اسلام، در شرایط فعلی دنیا، گویی در کشتی نوح هستیم و اگر این کشتی در هر قسمتی سوراخ شود، همه‌مان با هم غرق می‌شویم.

این کارگردان گفت: وقتی تصمیم گرفتیم چنین نگاهی به انسان داشته باشیم، حضور یک زن در داستان اهمیت بسیار زیادی پیدا کرد. فیلم کوتاه «اسما» قصه‌ای کوتاه از میلیون‌ها شخصیت زن و دختری است که سال‌ها در منطقه ما حضور داشته‌اند و همواره در خطوط مقدم جهبه‌های مقاومت در کشورهای مختلف حاضر بوده‌اند. من در طول هشت سال حضورم در این مناطق با انواع زنان مجاهد مواجهه داشتم و زیست آن‌ها را از نزدیک زیر نظر داشتم. خروجی همه این مشاهدات تبدیل به کاراکتر اصلی فیلمنامه «اسما» شد. کاراکتری که پای همسری و مادری خود می‌ایستد اما زیست آرمانی خودش برای بهبود انسان‌های دیگر را هم فراموش نمی‌کند.

آقامحمدلو در پاسخ به اینکه آیا سینمای ایران توانسته است تا به امروز تصویر درستی از «زن ایرانی» را در آثار خود ارائه دهد، تأکید کرد: ابدا نتوانسته‌ایم چنین تصویری ارائه کنیم. ما نزدیک به ۴۰ سال است که در روایت خودمان به‌شدت ضعف داریم. همواره از بیرون افراد، نهادها و کشورهایی بوده‌اند که با سوگیری خودشان، ما را روایت کرده‌اند. در تمام این ۴۰ سال، حفاظت را بر روایت ارجحیت داده‌ایم و این یک نگاه اشتباه است که در همه نهادهای فرهنگی ما بروز داشته است.

وی ادامه داد: ما همواره در ارائه روایت‌های دست اول، عقب مانده‌ایم. کمااینکه در حوادث سال گذشته هم این عقب‌ماندن را تجربه کردیم و هیچ‌گاه نتوانستیم روایت‌گر اول میدان باشیم. باتوجه به تمرکز دشمن در حوزه زنان، بخش عمده‌ای از تحولات مرتبط با زنان و دختران ما، از سوی بیگانگان رقم می‌خورد. این آسیبی است که سال‌ها از آن حرف زده‌ایم و مدام هم تأکید کرده‌ایم که رسانه مهم است اما برای رفع آن هیچ اقدام عملی‌ای صورت نگرفته است. در کنش‌ها و واکنش‌های رسانه‌ای هموار در موضع «ضدروایت» در برابر «روایت دشمن»‌ بوده‌ایم.

رسانه سینمای خانگی- دی ان ای ایرانی یعنی چی؟

کارگردان فیلم “نگهبان شب” با بیان اینکه دی ان ای این اثر سینمایی ایرانی است گفت: عمده فیلم های من حاصل ایده های شخصی و برگرفته از لحظاتی بوده که در طول سال ها در ذهنم شکل گرفته است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، رضا میرکریمی بعد از نمایش فیلم مردمی “نگهبان شب” وی که در جشنواره ملی فیلم “حوا” در پردیس سینمایی مهر کوهسنگی در کارگاه انتقال تجربه با موضوع “بازنمایی عناصر زیست بوم در سینما” که با حضور سینماگران جوان برگزار شد، افزود: من تجربه اینکه از ایده های دیگران برای ساخت فیلم خود استفاده کنم، کم داشته ام، فقط در دو فیلم “کودک و سرباز” و “دختر” از ایده های دیگران نیز استفاده شده است، باقی فیلم هایم حاصل ایده های خودم بوده است، آن ایده ای که در یک لحظه در ذهنم شکل گرفته ذخیره کردم تا در یک زمانی به سراغم بیاید و مجاب شوم که قصه ای نوشته و ایده های ذخیره شده در ذهنم را بسط دهم و فیلمی بسازم.

وی اظهار داشت: ما تجربیات زیستی خود را از روی فیلم ها برمی داریم، تجربیات زیستی ما در اطرافمان هستند، اساس کار فیلمساز در مکانی است که در آن زندگی می کند و مهارت هایی است که در ارتباط گیری با آدمها و درک متقابل آنها بدست می آورد.

کارگردان فیلم “به همین سادگی” در پاسخ به سوالی در خصوص عناصر زیست بوم در سینما به‌ویژه در فیلم هایش گفت: واژه “زیست بوم” به عنوان یک قلمرو اکوسیستم خود و عناصر مشخصی دارد که به آن پیوستگی می دهد؛ این واژه وقتی در حوزه فرهنگ قرار می گیرد، دیگر از مرز مشخصی برخوردار نیست بلکه قلمرویی است که مرزهایش درون آدم ها و در لایه های آنان پنهان شده است و دست یازیدن به آن و صحبت کردن پیرامونش و به چالش کشیدنش مستلزم یک زیست اجتماعی کاملا هوشیارانه است.

میرکریمی اظهار داشت: شاید تنها موردی که بتوانم درباره عناصر زیست بوم در فیلم هایم بگویم، این است که این عناصر از کجا می آیند؛ برخی اوقات بعدها بعد از ساخت فیلم، خودم هم شاخص‌ها و عناصر مشترکی در فیلم هایم کشف می کنم، البته این طور نیست که پروتکلی داشته باشم که موارد آن را در همه فیلم ها رعایت کنم، اما در هر صورت همه اینها از یک دستگاه فکری بیرون می آید لذا ممکن است مشابه باشد.

کارگران فیلم “نگهبان شب” با بیان اینکه فیلم ها براساس یک اراده و تصمیم واحد شکل نمی گیرد، افزود: در واقع فیلم در ادامه یک زندگی شکل می گیرد، اگر فیلمسازی بخشی از زندگی باشد، در ادامه تجربیاتی که می کنی، یک اثر سینمایی هم تولید می نمایی، این مجموعه ای از تجارب، احساسات و نگرانی هایی است که جمع شده و تبدیل به دغدغه شده است و در فیلم جاری می شود که بخش عمده ای از آن هم آگاهانه نیست.

وی بیان کرد: فیلم “نگهبان شب” حاصل یک زیست در همین موقعیت اجتماعی – سیاسی کنونی در جامعه ای است که آن را تجربه کردیم و به نظر می رسد یک دی.ان.ای ایرانی در آن وجود دارد و از یک ملات مشخص فرهنگی بیرون آمده که حاصل همان زیست است.

میرکریمی بیان کرد: فیلم ها معمولا یک ایده اولیه دارند که نمی شود آن را به اشتراک گذاشت و فقط یک لحظه است؛ همان طور که من برای ساختن فیلم “به همین سادگی” یک لحظه سینمایی داشتم که ایده اولیه فیلم در آن شکل گرفت اما سال ها طول کشید که تبدیل به قصه شد، وقتی که می خواهی قصه ای را بنویسی، آن موقع است که همه داشته ها و تجربیات و المان های زیست بومی که دارید، به ذهنتان می آید و آن را در یک قصه جانمایی می کنی.

وی ادامه داد: من برای ساخت فیلم “نگهبان شب” هم یک لحظه سینمایی داشتم، آن هم زمانی بود که با دیدن یک نگهبان جوان کنار یک ساختمان در حال ساخت در ذهنم شکل گرفت، پسر جوانی که با احترام از یک پیرمرد پذیرایی می کرد و … همین جا است که رفتار یک آدم از یک طبقه در یک لحظه و واکنش وی در موقعیتی که کاملا ایرانی است را کشف می کنی و آن را در ذهنت نگه می داری.

به گفته میرکریمی، یک فیلمساز باید انباری از لحظات متفاوتی از شخصیت های جامعه و موقعیتهایی که پیش می آید را در ذهنش ایجاد کند تا وقتی می خواهد قصه ای را بگوید، از همه این داشته ها بهره گرفته و قصه اش را بسازد، در هر صورت فیلمهایی که می سازم، از پیش طراحی شده و طبق نقشه نیست، خودم هم شگفت زده می شوم، وقتی داشته های ذهنیم یک رشته قصه را بوجود می آورد.

کارگردان فیلم “قصر شیرین” توصیه کرد، برای اینکه عرضه کننده فرهنگی خوبی باشیم و خوب از تجربیات و لحظات اطرافمان برداریم و ذخیره کنیم، دو قانون وجود دارد، اول اینکه باید یاد بگیریم که هیچ چیز و هیچ پدیده ای بی اهمیتی وجود ندارد، در این صورت همه چیز معنا پیدا می کند و لحظات معمولی می توانند معانی بزرگی داشته باشند، دوم اینکه همه چیزها بهم ربط دارد و باید ارتباط آنها را پیدا کنیم.

رستگاری شخصیت فیلم در سینمای ما در حضور دیگران اتفاق می افتد

کارگردان فیلم “نگهبان شب” گفت: در الگوی ما در سینما، رستگاری شخصیت اصلی فیلم یا بیرون ریزی یا کنش مندی آگاهانه اش، باید در حضور شخصیت های دیگر قصه اتفاق بیافتد و این موضوع در فیلم “نگهبان شب” رعایت شده است، این رستگاری را در انتهای فیلم می توان مشاهده کرد، همان جا که شخصیت اصلی و همان پسر ساده و منفعل ابتدای فیلم، در انتهای فیلم خطاب به شخصیت مقابل خود می گوید که “خانه های مردم را کی می سازی”…

میرکریمی اظهار داشت: آنچه برای من در فیلم “نگهبان شب” اهمیت داشت، این بود که یک انسان در انتهای فیلم به درجه ای رسیده که احساس مسئولیت بزرگتری پیدا کرده و به موقعیتی رسیده است که می تواند نگهبان باشد، این نشانه کمی نیست و در واقع یک کنش مندی به شمار می رود.

وی بیان کرد: در ابتدای فیلم “نگهبان شب” پسری را می بینیم که حتی از عنوان کردن نامش خجالت می کشد و کاملا در نقطه ضعف قرار دارد اما در انتها به مردی تبدیل می شود که هم ظاهرش تغییراتی کرده و هم استوارتر از گذشته به نظر می رسد و در این موقعیت اولین سوالش این است که “برای مردم چه می خواهی بکنی”، انگار می گوید گذراندن این سختی ها در برابر اینکه مردم به خانه هایشان برسند، هیچ نیست؛ و وقتی به فرد مقابلش می گوید که “دیگر برای آنها نمی سازم ..” آتش فشانش بیرون می آید، هرچند کوچک است اما در حد خودش است و این چیز کمی نیست.

کارگردان فیلم “یک حبه قند” خطاب به فیلمسازان جوان گفت: یک فیلمساز باید خودخواه باشد و به دنبال فرصت های جدید برای خود بگردد و برای کاوشها و تجربیات جدید تلاش کند، وقتی من فیلمی را می سازم که مردم از آن احساس رضایتمندی دارند، عینک قبلی ام را به اطراف برمی دارم و عینک جدیدی می زنم تا موضوع جدیدی برای فیلم انتخاب کنم و به دنبال ساخت یک فیلم با موضوع جدید می روم تا قصه های قبلی دوباره تکرار نشود.

خروج از نسخه موبایل