انسیه شاه حسینی کارگردان سینما که در چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر با «دست ناپیدا» حضور دارد، معتقد است کاش زنان کارگردان با دیدگاههای بیشتری در جشنواره شرکت داشتند.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، انسیه شاه حسینی کارگردان زن سینمای ایران که در حوزه سینمای دفاع مقدس شناخته شده است، بعد از گذشت بیش از ۱۰ سال، امسال در چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر با فیلم دفاع مقدسی «دست ناپیدا» و در بخش سودای سیمرغ حضور دارد. این کارگردان در گفتوگو با خبرنگار مهر این نکته را یادآور شد که «دست ناپیدا» ادامه فیلم سینمایی «شب بخیر فرمانده» است و به نوعی میتوان آن را «شب بخیر فرمانده ۲» دانست؛ با این تفاوت که این بار با توجه به خاطراتی که از زمان تهیه گزارش در جبهههای جنگ داشته به سراغ به تصویر کشیدن زنانی رفته که در حاشیه رود کارون به نوعی در حال مبارزه بودند.
او در بخش دیگری از صحبتهای خود تاکید میکند که اگر قرار باشد نقش زنان در دفاع مقدس را در سینمای ایران به تصویر کشید باید یک زن را با تمام جسارتها و ترسهایی که در جنگ با آن روبهرو میشود نشان داد؛ در غیر این صورت شخصیت به تصویر کشیده شده غیرواقعی و کمدی میشود.
با ما در این مصاحبه کوتاه همراه باشید:
*شما در چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر، به عنوان تنها خانم کارگردان حضور دارید؛ فکر میکنید این حضور تا چه اندازه میتواند برای شما امتیاز باشد؟
اینکه بخواهند من را به عنوان تنها زن کارگردان در این دوره از جشنواره بدانند چندان نمیپسندم چرا که همیشه عاشق رقابت و هیجان آن هستم؛ اگر خانمهای بیشتری به عنوان کارگردان در این جشنواره حضور داشتند حتماً شاهد فیلمهای متنوعتری بودیم. اما باید گفت بسیاری از خانمهای کارگردان نیز ممکن است بنا به دلایلی نتوانستند در جشنواره حضور داشته باشند همانطور که من ۱۰ سال فرصت تولید فیلم پیدا نکرده بودم. به همین دلیل حضور خود را به عنوان تنها زن کارگردان در این جشنواره را امتیاز نمی دانم؛ ای کاش خانمهای بیشتری در جشنواره حضورر داشتند. حتی دوست داشتم به عنوان مثال ۲۰ فیلم دفاع مقدسی در جشنواره شرکت میکرد و فیلم من با این تعداد فیلم محک میخورد؛ چرا که ذات من یک جنگجو است و همیشه به دنبال رقابت هستم.
*درباره روند تولید «دست ناپیدا» کمی توضیح دهید و اینکه با توجه به اینکه روایتگر فیلم مانند «شب بخیر فرمانده» یک زن است تا چه اندازه با آن فیلم متفاوت است؟
باید بگویم این فیلم سینمایی ادامهای برای فیلم «شب بخیر فرمانده» است و میتوان آن را قسمت دوم این فیلم دانست؛ به خاطر دارم در آن زمان با دوربین ۸ میلیمتری به شهرها و روستاهای مرزی رفته بودم و این بار در «دست ناپیدا» با دوربین عکاسی به کارون رفته و سراغ زنهایی رفته ام که در حقیقت جبهه را به حاشیه کارون کشانده اند. در آن منطقه جبهه واقعی مردانه بود؛ چرا که تعدادی روستا در حاشیه کارون وجود داشت که تعدادی در آن در برابر دشمن مقاومت میکردند. به همین دلیل میتوان گفت درست است که در «دست ناپیدا» جبهه تغییر لوکیشن داده است اما ماهیت همان ماهیت جنگ است؛ یعنی در این فیلم به جای مبارزه مردان شاهد مبارزه زنان هستیم و به جای خاکریز امواج خروشان کارون را داریم. اما وجهه اشتراکی که در این ۲ فیلم وجود دارد ماهیت مبارزهای است که در این فیلمها دیده میشود؛ ما در این فیلم شاهدان حضور زنانی هستیم که با ابزار متفاوت مردانه میجنگند و آسیب بیشتری میبینند. در واقع میتوان گفت این زنان زمانی که لباسهای خونین سربازان را میشویند و شاهد جای زخمهای سربازان که روی لباسها مانده است، هستند از نظر روحی آسیب میبینند چرا که نمیدانستند آن سربازی که نمیشناختند در سلامت به سر میبرد یا نه.
*باتوجه به اینکه این فیلم بخشی از خاطرات شما در جبهه جنگ بوده؛ نگارش فیلمنامه برچه اساس شکل گرفت؟
باید بگویم نگارش این فیلمنامه تنها یک ماه آن هم در ماه رمضان در فاصله زمان افطارها تا سحرها نوشته شد؛ البته نباید فراموش کرد زمانی که خاطرات خود را به عنوان فیلمنامه مینویسم نوشتن برای من راحت تر است و این شب زنده داری برای من جذابیت بسیاری داشت؛ حتی میتوانم بگویم بخشهایی که در شبهای احیا نوشته ام تاثیرپذیری متفاوتی داشته است. برخی از دوستان که این فیلم را دیده اند معتقدند که «دست ناپیدا» نسبت به فیلمهای دیگرم پختهتر است و یک بلوغ فکری در آن دیده میشود. در مقایسه با «شب بخیر فرمانده» باید بگویم آن فیلم داستان لاغری داشت؛ اما در این فیلم داستان شکل و شمایل دیگری دارد.
*در چند سال اخیر آثاری تولید شده اند که محور اصلی آن زنان هستنند که از آن جمله میتوان به «ویلایی ها» با تم انتظار و «دسته دختران» با تم جسارت زنان برای همراهی با مردان در جنگ اشاره کرد، «دست ناپیدا» چه ویژگی متفاوتی نسبت به این دسته از فیلمها دارد؟
پیش از هرچیز باید بگویم خانمهایی که با پوست و استخوان خود جنگ را حس کرده اند هیچ گاه باور نمیکنند که یک زن پابه پای مردان بجنگند و یا مردان در انتظار این باشند که زنان به دل دشمن بزنند و برای آنها مهمات تهیه کنند. من در فیلم «شب بخیر فرمانده» زنی را به تصویر کشیده ام که در لحظاتی می ترسد و حتی خود را پنهان میکند؛ او هرگز نجنگید؛ حرف من این است که اگر قرار است تصویر یک زن را در جنگ نشان دهیم باید واقعیت یک زن در جنگ را به نمایش بگذاریم. زمانی که به صورت ایده آل به زن نگاه کنیم آن کاراکتر حالت کاریکاتوری پیدا میکند؛ در فیلم «ویلایی ها» نیز در کنار انتظار به مسائل مادی توجه شده که البته این مساله برای شخصیت زن کاملاً طبیعی است و تجربه من از بازدید در اردوگاهها به این داستان نزدیک بود و شاهد زنان «ویلایی ها» بودم اما در «دست ناپیدا» به معنویات توجه شده است و سعی کرده ام از داخل جنگ به بیرون نگاه کنم با یک روح زنانه جنگ را به تصویر بکشم به همین دلیل تماشاگر چهرهای از زن می بیند که در زندگی عادی ندیده است.
*باتوجه به جایگاه سینمای دفاع مقدس در بین مخاطبان امروز سینمای ایران، فکر میکنید که تا چه اندازه فیلمهایی از این دست با محوریت زن میتواند برای مخاطب جذاب باشد؟
پیش از هرچیز باید بگویم اگر فیلمهای دفاع مقدس در بین مخاطبان از جایگاه خوبی برخوردار نیست و حتی مخاطب کمی هم دارد به این دلیل است که ما هنوز فیلم دفاع مقدسی تولید نکرده ایم و هنوز وارد این حیطه نشده ایم؛ بلکه تمام این سالها فقط فیلمهای جنگی ساخته شده و هر کارگردانی از دور و از زاویه دید خود یک اثر جنگی ساخته است.
از نظر من فیلم دفاع مقدسی ناب، اگر از جنس، نگاه و فرهنگ رزمندگان ساخته میشد شاید وضع مملکت هم اینگونه نبود. تاکید میکنم که ما فیلم دفاع مقدسی خوب نداشتیم و به همین دلیل است که مخاطبی هم برای این نوع از سینما وجود ندارد. متأسفانه تمام این سالها هیچ مهندسی فرهنگی به خصوص در حوزه دفاع مقدس وجود نداشته است و همه آقایان درگیر بوده و فرصتی برای پرداختن به این فرهنگ نداشتند به همین دلیل ویترین سینمای دفاع مقدس به دست کسانی افتاد که جزیرهای عمل کرده و براساس نگاه خود فیلم میساختند.
زمانی که یک فیلم خوب ارائه نشود مخاطب چنین سینمایی را پس میزند؛ چرا سینمای آمریکا هرچند به دروغ فیلمهایی درباره جنگ میسازد که موفق عمل میکند به این دلیل است که آنها فیلمها را خوب میسازند. در واقع میتوان گفت سینمای آمریکا در نشان دادن باطل خیلی موفق است اما ما در نشان دادن حق ضعیف عمل میکنیم. شما تصور کنید برای بدرقه شهدای غواص همه جنس آدم آمد در واقع همه مملکت برای بدرقه آنها آمدند و چرا که همه مردم یک وجه اشتراک دارند و آن حق طلبی است. قصه مظلومیت شهدای غواص تمام ایران را تکان داد.
نامزدهای بخش تبلیغات (تیزر، پوستر و عکس) چهل و دومین جشنواره فیلم فجر معرفی شدند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی چهل و دومین جشنواره فیلم فجر، هیات انتخاب و داوری بخش تبلیغات سینمای ایران چهل و دومین جشنواره فیلم فجر که متشکل از جواد فرحانی، امیر شیبان خاقانی، بهزاد خورشیدی، حمیدرضا بیدقی، کوروش پیرو نامزدهای راه یافته به بخش مسابقه آنونس و تیزر، عکس و پوستر این دوره از جشنواره را انتخاب کردند.
* نامزدهای بخش تیزر
۱ – «پالایشگاه» ساخته روح الله موحدی
۲- «تصور» ساخته امید میرزایی
۳- «فسیل» ساخته امید میرزایی
۴- «ملاقات خصوصی» ساخته کیومرث بیگ زند
*نامزدهای بخش عکس
۱- «خورشید آن ماه» اثر پویا شاه جهانی
۲- «دسته دختران» اثر مجید طالبی
۳- «سه کام حبس» اثر محمد بدرلو
۴- «ملاقات خصوصی» اثر محمد بدرلو
*نامزدهای بخش پوستر
۱- «جنگل پرتقال» اثر شکوفه بیاتی
۲- «دسته دختران» اثر مجید طالبی
۳- «سه کام حبس» اثر محمد بدرلو
۴- «ملاقات خصوصی» اثر محمد بدرلو
چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر به دبیری مجتبی امینی ۱۲ تا ۲۲ بهمن ۱۴۰۲ در برج میلاد تهران برگزار میشود.
سینمای دفاعمقدس حالا فراتر از یک ژانر، تبدیل به ظرفیتی ویژه برای روایت قصهها و خلق قهرمانان ملی بر پرده نقرهای شده است؛ سهم این ژانر در جشنواره چهلودوم فیلم فجر چقدر خواهد بود؟
به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، «دفاع مقدس» را حالا میتوان به نام سینمای ایران زد، ژانری که چهار دهه است مختصات و هویت ایرانی پیدا کرده، بومی شده و مهمترین اتفاقات تاریخ معاصر را که با جز به جز زندگی مردم این سرزمین گره خورده، در دل خود روایت کرده است؛ از ژانر دفاع مقدس میگویم.
سینمای ایران در طول چهار دهه پس از انقلاب با آنکه خواسته انواع گونههای سینمایی را بیازماید اما اگر بخواهیم نگاهی به مولفهها و تعریف «ژانر» داشته باشیم باید با یک واقعیت روبهرو شویم؛ اینکه سینمای ایران نتوانسته به استانداردهای ژانری نزدیک شود! با همه اینها «دفاع مقدس» جزو معدود گونههایی است که اتفاقا در ایران متولد شده و توانسته موفق هم باشد.
روایت تولد یک ژانر بومی
دهه ۶۰ با آنکه به واسطه بمباران کشور از هر سو و وجود شرایط جنگی از سختترین روزهای زندگی ایرانیان به شمار میرود اما سینمای آن روزگاران طلاییترین دوران خود را سپری میکردجنگ ایران و عراق را میتوان یکی از بزرگترین رخدادهای تاریخ معاصر خاورمیانه قلمداد کرد، با آنکه دو سویه این جنگ در مطبوعات و جراید و حتی در بزرگترین دادگاههای بینالمللی به نام هر دو کشور درگیر ثبت شد اما مگر پشتیبانی دول دیگر و کشورهای متخاصم از رژیم بعث عراق انکارشدنی است؟ مگر میتوان کتمان کرد که هزاران هزار تن از ایرانیها در طول این جنگ به شهادت رسیدند، شماری دچار تبعات جنگ شدند و چه بسیار خانوادههایی که طعم تلخ آوارگی را چشیدند؟ گفتنیها از این جنگ کم نیست و قصهها فراوان دارد برای تصویر شدن. همین هم شد؛ از همان نخستین روزهای آغاز جنگ گروههای فیلمسازی عازم جبهههای جنگ شدند تا هزارتوی آن را به تصویر بکشند.
دهه ۶۰ با آنکه به واسطه بمباران کشور از هر سو و وجود شرایط جنگی از سختترین روزهای زندگی ایرانیان به شمار میرود اما سینمای آن روزگاران طلاییترین دوران خود را سپری میکرد؛ دورانی که اتفاقا فیلمهای جنگی پرتوفیق بودند و مخاطبان پرشمارش در آینه فیلمها، زندگی مشقتبار در سایه جنگ و البته آرمانهای خود را میدیدند؛ روزهایی پرتلاطم که سینما از تشویش آن میکاست؛ این را آمار و ارقام مخاطبان سینما میگویند.
بوی پیراهن یوسف – ۱۳۷۴
سینمای دفاع مقدس البته تا اواخر دهه ۷۰ از مهمترین گونههای سینمایی محسوب میشد؛ سینمای باورمندی که به موازات مدیران، سینماگران هم اهتمام ویژهای نسبت به آن داشتند و فیلمهایش همزمان که اقبالی را در گیشه به لحاظ فروش به خود میدیدند، رکوردهایی را از منظر تعداد تماشاگران هم در تاریخ سینمای ایران ثبت کردند.
اتوبوس شب – ۱۳۸۵
ژانر دفاع مقدس اما در دهه ۸۰ رو به افول رفت، نه فیلمهایش مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و نه سینماگران تلاشی برای جلب توجه آنها میکردند، اندک ساختههای دهه ۸۰ با یک آفت بزرگ مواجه بود؛ فیلمهایی که نه از منظر ساختار استانداردهایی داشتند و نه قصهای گیرا که مخاطبان را با خود همراه کنند؛ فیلمهایی که به نظر میرسید صرفا برای پر کردن یک بیلان کاری تولید میشدند و بیشتر کارکردی برای ماندن در کشوهای مدیران داشتند که گاه حتی بعد از رونمایی در جشنوارهها، به واسطه کیفیت نازلشان رنگ اکران را به خود نمیدیدند.
تنگه ابوقریب – ۱۳۹۶
دهه ۹۰ را اما میتوان بازگشت سینمای دفاع مقدس به روزهای اوج و شکوفایی خود دانست، فیلمهای تولید شده در این بستر یک ویژگی تام و تمام داشت؛ ظهور فیلمسازان جوان و تا آن زمان گمنامی که فیلمهایی با محوریت روزهای جنگ و گروهکهای درگیر این تخاصم را به تصویر کشیدند و بار دیگر توانستند جانی دوباره به این سینما دهند، محمدحسین مهدویان، نرگس آبیار، منیر قیدی و… از جمله آنها هستند.
سینمای دفاع مقدس در دهه ۱۴۰۰ به روایت آمار
جشنواره فیلم فجر بعد از دوره بحرانی و عجیب سیونهم که در سایه سنگین فراگیری کرونا با سروشکلی متفاوت برگزار شد، در دوره چهلم فرصتی برای بازیابی و احیا به دست آورد. در این دوره از میان ۲۲ فیلم پذیرفته شده در بخش «سودای سیمرغ» سهم سینمای دفاع مقدس سه فیلم بود. شاخصترین فیلم حاضر در این دوره بیتردید «موقعیت مهدی» به کارگردانی هادی حجازیفر بود که روایتی متفاوت از زندگی شهید مهدی باکری را به تصویر درآورد و بعدها نسخه سریالی آن با عنوان «عاشورا» روی آنتن رفت.
موقعیت مهدی
فیلم سینمایی «دسته دختران» به کارگردانی منیر قیدی و «۲۸۸۸» به کارگردانی مشترک کیوان علیمحمدی و علیاکبر حیدری هم دو فیلم دیگر این دوره از جشنواره بودند که رنگی از دفاع مقدس داشتند و هر چند از نظر سینمایی با انتقاداتی مواجه شدند اما پرچم این، گونه سینمایی را بالا نگه داشتند. یک سال بعد و در دوره چهل و یکم اما کمیت و کیفیت تولیدات دفاع مقدسی در ویترین جشنواره فجر بهبود پیدا کرد و شاهد حضور ۶ فیلم از این ژانر در ترکیب ۲۴ فیلم بخش سودای سیمرغ بودیم.
فیلمهای «غریب» به کارگردانی محمدحسینلطیفی، «سینما متروپل» به کارگردانی محمدعلی باشهآهنگر و «شماره ۱۰» به کارگردانی حمید زرگرنژاد را میتوان سه فیلم شاخص دفاع مقدسی در این دوره از جشنواره دانست که جوایز اصلی را هم از آن خود کردند.
نمایی از فیلم «شماره ۱۰»
فیلمهای «اتاقک گلی» به کارگردانی محمد عسگری، «گلهای باوارده» به کارگردانی مهرداد خوشبخت و «های پاور» به کارگردانی هادی محمدپور هم سه فیلم دیگر جشنواره چهل و یکم بودند که به داستانهای مرتبط با سالهای جنگ تحمیلی پرداختند.
به این ترتیب در حالی به سومین دوره از جشنواره فیلم فجر در دهه ۱۴۰۰ نزدیک میشویم که آمار فیلمهای دفاعمقدسی حاضر در جشنواره از ۳ فیلم در دوره چهلم به ۶ فیلم در دوره چهلویکم رسید و شواهد نشان میدهد در دوره چهلودوم شاهد افزایش این سهم خواهیم بود.
کارویژهای برای احیای یک ژانر بومی
«هنوز بسیاری از اتفاقات بزرگ و شگرف هشت سال دفاع مقدس به زبان تصویر در نیامده و بر پرده سینماها نقش نبسته و هنوز دوربین سینما مجالی برای بازنمایی آن حماسهها و آن قهرمانان نیافته است. بیشک غبارزدایی از تاریخ دفاع مقدس یکی از وظایف ذاتی سینما در برهه کنونی است که امید است به همت و اراده سینماگران و مدیران و مسئولان مختلف این مهم به فرجامی خوش منجر شود. چرا که تاریخ دفاع مقدس در این سرزمین همیشگی و ماندگار است و سینما در ارائه این تصویر نقش اساسی دارد.» این جملات بریدهای از یادداشت محمد خزاعی در مقام رئیس سازمان سینمایی است که به مناسبت هفته دفاع مقدس منتشر شد.
امسال رقابت سخت پیش میرود، فرآیند انتخاب کار سختی است و ۲۲ فیلم در بخش رقابتی و ۱۱ فیلم در بخش فیلم اولیها حضور دارند که مخاطبان را شگفت زده خواهد کردمروریبر سرفصل سیاستهای مسئولان فعلی سازمان سینمایی، حکایت از آن دارد که توجه به احیای ژانر دفاع مقدس، در کنار سیاست کلانتر ایجاد تنوع ژانر در فضای تولید و اکران سینمای ایران، بهصورت ویژه در دستور کار مدیران سینمایی قرار داشته است و کیفیت اجرای این سیاست امروز میتواند صورت یک مطالبه رسانهای به خود بگیرد.
کمااینکه محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم پیشتر تأکید کرده و صراحتا گفته بود: «برنامه قطعی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه حمایتی مربوط به تولیداتی هنری با مضمون دفاع مقدس و حوزه مقاومت است. در ژانرهای دیگر نیز همچون طنز، اجتماعی و …. آثاری در دست تولید هستند. اما ما به طور ویژه حمایتهای خود را از آثاری به عمل میآوریم که مربوط به حوزه دفاع مقدس و مقاومت میشوند.»
جشنواره چهلودوم فیلم فجر از این منظر میتواند بهصورت ویژهتر زیر ذرهبین قرار بگیرد. بهخصوص که مجتبی امینی در مقام دبیر این رویداد چندی پیش ضمن اشاره به استقبال فیلمسازان از این دوره از جشنواره در گزارشی آماری درباره ترکیب فیلمهای متقاضی حضور در جشنواره گفت: «امسال ۵ فیلم کودک و ۱۱ فیلم طنز، به صورت جدی پیگیر بودند در جشنواره باشند و ۷ فیلم سینمای دینی و ۱۵ فیلم دفاع مقدسی هم در میان آثار متقاضی حضور دارد. امسال رقابت سخت پیش میرود، فرآیند انتخاب کار سختی است و ۲۲ فیلم در بخش رقابتی و ۱۱ فیلم در بخش فیلم اولیها حضور دارند که مخاطبان را شگفت زده خواهد کرد.»
در همین راستا، محمد خزاعی به تازگی اعلام کرده است: «تولید آثار انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در دولت سیزدهم افزایش چشمگیری داشته که یک نمونه آن حضور هشت اثر سینمایی در جشنواره فجر امسال است.» اما فراتر از کمیت تولیدات حاضر در جشنواره فیلم فجر، باید دید کیفیت این آثار چقدر میتواند متضمن احیای ژانر دفاع مقدس، بهعنوان ژانری بومی و در عین حال پرمخاطب در فرآیند اکران سینمای ایران باشد.
قهرمانها در صف «فجر۴۲»
از فهرست ۱۱۵ فیلم متقاضی حضور در چهلودومین جشنواره فیلم فجر، هنوز تعداد زیادی از آثار در سکوت خبری به سر میبرند و طبیعتا به دلیل در دست نبودن اطلاعات قطعی درباره همه این آثار، نمیتوان درباره سهم تولیدات دفاعمقدسی در میان آنها هم با قطعیت گزارش کرد اما تا همین امروز و براساس خبرهای رسمی منتشرشده درباره برخی پروژهها میتوان درباره احتمال رونمایی برخی تولیدات شاخص در این حوزه، در جشنواره پیش رو گمانهزنی کرد.
سازمان سینمایی اوج که حمایت از تولیدات دفاع مقدسی را طی سالهای گذشته نیز در دستور کار خود داشته امسال با دو فیلم شاخص در این حوزه برای حضور در جشنواره فجر دورخیز کرده است. فیلم سینمایی «مجنون» به کارگردانی مهدی شامحمدی و تهیهکنندگی عباس نادران یکی از این آثار است که رونمایی از تصویر سجاد بابایی در نقش شهید مهدی زینالدین از این پروژه، بازتاب بسیاری در محافل سینمایی داشت. بابایی سال گذشته سیمرغ بلورین بهترین بازیگری را برای فیلم «استاد» دریافت کرده بود و حالا ایفاگر نقش اصلی در یک فیلم دفاعمقدسی شده است. مهدی شامحمدی هم بهرغم تجربههایی که در حوزه مستندسازی در کارنامه خود داشته، از فیلمسازان فیلماولی جشنواره امسال به حساب میآید.
حضور میلاد کیمرام در نقش شهید شیرودی از اصلیترین کنجکاویها درباره «آسمان غرب» است که به نظر میرسد از نظر پروداکشن تولید هم از پروژههای پرسروصدای جشنواره امسال باشددیگر پروژه سازمان اوج، فیلم سینمایی «قرارگاه سری» به کارگردانی دانش اقباشاوی است که این فیلم در همکاری با بنیاد سینمایی فارابی به مرحله تولید رسیده و قرار است روایتگر بخشی از زندگی شهید علی هاشمی و نقش او در شناسایی و طرح ریزی عملیات خیبر در قرارگاه سری نصرت باشد. تهیهکنندگی این پروژه را جلیل شبانی برعهده دارد که سال گذشته با فیلم «سرهنگ ثریا» در جشنواره فیلم فجر حضور داشت.
اما دیگر سازمانی که با دست پر در تدارک حضور در چهلودومین جشنواره فجر است، سازمان سینمایی سوره است که در سبد تولیدات خود، یک فیلم مرتبط با دوران دفاع مقدس هم دارد. فیلم سینمایی «آسمان غرب» که محصول مشترک سازمان سوره و بنیاد سینمایی فارابی است، روایتی از روزهای ابتدایی جنگ تحمیلی و نقش کلیدی شهید علیاکبر شیرودی در آن ایام را به تصویر درآورده است.
حضور میلاد کیمرام در نقش شهید شیرودی از اصلیترین کنجکاویها درباره این پروژه است که به نظر میرسد از نظر پروداکشن تولید هم از پروژههای پرسروصدای جشنواره امسال باشد. تهیهکنندگی این فیلم را حبیب والینژاد برعهده دارد که تجربه تهیهکنندگی فیلمهای شاخصی همچون «ایستاده در غبار» را در همین حال و هوا در کارنامه خود دارد. والینژاد در همکاری دیگری با سازمان سوره، فیلم «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی را هم در دست تولید دارد که هرچند مرتبط با سالهای دفاع مقدس نیست اما به نقش شهید احمد کاظمی در ساعات ابتدایی زلزله بم، پرداخته است.
نمایی از فیلم «مجنون»
فیلم سینمایی «باغ کیانوش» به کارگردانی رضا کشاورز حداد و تهیهکنندگی محمدجواد موحد که این روزها مراحل پایانی را سپری میکند قصهای نوجوانانه دارد و در بستر دفاع مقدس روایت میشود. این فیلم اقتباسی از کتاب «باغ کیانوش» است که بر اساس آنچه در این کتاب آمده است این فیلم موضوعی مرتبط با شهر همدان در دهه ۶۰ را دارد.
بنیاد فرهنگی روایت هم این روزها با فیلم «قهرمان جندی شاپور» در تدارک حضور در جشنواره فیلم فجر است. فیلمی به کارگردانی مهدی صاحبی و تهیهکنندگی ابوذر پورمحمدی که روایتی از زندگی شهید مجید بقایی از همرزمان شهید حسن باقری در سالهای دفاع مقدس است. در این فیلم مرتضی امینیتبار، نادر سلیمانی، یوسف تیموری و… به ایفای نقش میپردازند.
قهرمان جندی شاپور
فیلم سینمایی «آن دو» به کارگردانی مرتضی رحیمی و تهیهکنندگی سید علیرضا سبط احمدی هم از دیگر فیلمهای دفاعمقدسی است که این روزها آخرین مراحل تولید را سپری میکند. در این فیلم بازیگرانی همچون قدرتالله ایزدی و علیرام نورایی ایفای نقش کردهاند و آنطور که از خلاصه داستان رسمیاش برمیآید احتمالا حال و هوایی ویژه مخاطبان نوجوان هم داشته باشد.
«دست ناپیدا» به کارگردانی انسیه شاهحسینی و تهیهکنندگی سیدسعید سیدزاده هم از دیگر فیلمهای دفاع مقدسی در حال تولید است و احتمال رونمایی از آن در جشنواره فجر وجود دارد. شاخصترین ویژگی این پروژه سوژه متفاوت آن است که به نقش زنان در فرآیند خدمات رسانی به رزمندگان پرداخته و قصد دارد روایتی از شستشوی البسه خونین رزمندگان در آب کارون را به تصویر درآورد.
با این حال در میان آثار تولید شده با موضوع جنگ فیلم هایی درباره محور مقاومت هم متقاضی حضور در جشنواره فیلم فجر شده اند که از آن جمله می توان به فیلم سینمایی «قلب رقه» به کارگردانی خیرالله تقیانی پور و با بازی شهرام حقیقتدوست اشاره کرد.
محمد ساسان مدیر مرکز تولید سازمان سینمایی «سوره» گفت پشت همه فیلمهای تولید شده توسط این مرکز ایستادهایم.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، از همان سالهای ابتدایی احیای «سینمای ایران» پس از انقلاب اسلامی، نقشی تأثیرگذار در جریان فیلمسازی و پرورش استعدادهای نو در این میدان داشت. فارغ از فرآیند پرفرازونشیبی که این نهاد طی چهار دهه گذشته داشته است، امروز این بخش از مأموریتهای حوزه هنری، در قالب سازمان سینمایی «سوره» پیگیری میشود؛ سازمانی که در راستای گسترش فعالیتها در حال حاضر مجموعهای از مراکز تولیدی را در ساختار خود تعریف کرده است.
مرکز تولیدات سازمان سینمایی «سوره» اصلیترین نقش را در فرآیند تولید فیلمهای سینمایی این سازمان در سالهای اخیر داشته است و سکان هدایت این مرکز هم در دست محمد ساسان است.
در ماههای منتهی به جشنواره فیلم فجر و در حالی که پیشتر حمیدرضا جعفریان در مقام رئیس سازمان «سوره» خبر از تولیدات متعدد این سازمان برای حضور در این رویداد داده بود، به گفتوگو با محمد ساسان پرداختیم تا با صراحت درباره متن و حاشیه فعالیتهای سینمایی این سازمان و فیلمهایی که به تولید رسیده و یا در دست تولید دارند، سوالات خود را مطرح کنیم.
مدیر مرکز تولیدات سینمایی سازمان «سوره» در این گفتوگو علاوهبر تشریح سیاستها و رویکردهای کلان این سازمان، به ارایئه توضیحاتی درباره پروژههای در دست تولید خود نیز پرداخته است.
آنچه در ادامه میخوانید مشروح گفتوگو خبرگزاری مهر با محمد ساسان است:
* شما مسئولیت کلیدیای در سازمان سینمایی «سوره» بهعنوان یکی از مجموعههای فعال در حوزه تولید سینمای ایران دارید اما کمتر در فضای رسانه گفتوگویی از شما دیدهایم. ملاحظهای برای دوری از فضای رسانه دارید؟
این حضور کمرنگ بیشتر به پیگیری شما رسانهایها برمیگردد، نه من! شخصاً هیچوقت با گفتوگو مشکلی نداشتهام. البته که برایم مهم است یک گفتوگو در چه شرایطی شکل بگیرد و زاویه ورود به مباحث چگونه باشد. تجربه درخواست گفتوگوهایی را هم داشتهام که در همان مرحله طرح موضوع، متوجه شدم آن خبرنگار یا رسانه، اساساً در حوزهای که میخواهد با من گفتوگو کند، مساله و دغدغه ندارد و تنها به دنبال رفع تکلیف است. طبیعتاً به چنین گفتوگویی تمایل ندارم. در کل اما هیچ اجتنابی از گفتوگوی چالشی ندارم.
* خب پس از اینجا شروع کنیم که سرانجام فیلمهای «سوره» که در ۲ سال گذشته در جشنواره فجر رونمایی شدهاند، چه شد و چه برنامهای برای اکران آنها دارید؛ فیلمهایی مثل «ضد» و یا «عطرآلود».
ما در سال ۱۴۰۰ فیلمهای «دسته دختران»، «ضد»، «هناس» و «شادروان» را در جشنواره فجر داشتیم و سال گذشته هم «عطرآلود»، «در آغوش درخت» و «اختالرضا» فیلمهای ما بودند که آخری در فجر حضور نداشت. همه این فیلمها هم یا اکران شدهاند یا در فرآیند اکران قرار دارند. «دسته دختران»، «هناس» و «شادروان» که اکران شدهاند و فیلم «ضد» هم در همین آذر ماه روی پرده میرود.
«اختالرضا» این روزها روی پرده است و در بستری که در نظر گرفته بودیم، اکران خوبی را هم تجربه میکند. واقعاً انتظار نمیرفت یک فیلم با موضوع دینی و تاریخی، بدون حضور بازیگران چهره، اینگونه در اکران دیده شود و با جذب بیش از ۱۰۰ هزار مخاطب در اکران سینمایی و سیار، فروش آن از یک و نیم میلیارد تومان عبور کند. ۲ فیلم «عطرآلود» و «در آغوش درخت» هم برای اکران در سال ۱۴۰۳ برنامهریزی شدهاند.
* فاصله زیادی بین رونمایی و اکران این فیلمها نمیافتد؟
این مورد مربوط به فرآیند پخش و عرضه است. کارشناسان این بخش تصمیم میگیرند که زمان عرضه مناسب برای یک فیلم چه زمانی است. از طرف دیگر فرصت حضور جشنوارهای این فیلمها و الزام برخی از آنها به اکران نشدن را هم باید در نظر بگیریم. اگر از تمایل شخصی من بپرسید، قطعاً میگویم علاقه دارم فیلمهایمان زودتر اکران شود و بازخوردهای مخاطب را بگیریم، چراکه در سیاستگذاریهایمان مؤثر است. درباره هر محصول، در مرحله نهایی که مواجهه مخاطب با آن است میتوان تصمیم قطعی گرفت.
* از تولیدات امسال «سوره» چه خبر؟
نکته اصلی این است که ما تمام تلاش خود را میکنیم تا هر چه بیشتر به سمت تنوع ژانر و تنوع موضوع در سبد تولیدات خود حرکت کنیم و اینکه چقدر در این زمینه میتوانیم توفیق به دست بیاوریم، بستگی به شرایط حاکم بر سینما دارد. بخشی از نتایجی که میتوانیم به آنها برسیم به تلاشهای ما بستگی دارد.
یکی از اهداف محتوایی که در پروژه «احمد» دنبال میکنیم، بحث تقابل ۲ نگاه است؛ نگاه سازمانی در مواقع بحرانی، ابتدا برنامهریزی میکند و بعد براساس برنامهای که دارد به نیروهای میدانی فرمان میدهد که «برو»، در نگاه نهادی اما فرد تصمیمساز در وسط میدان قرار دارد، ابتدا خودش را به منطقه بحران میرساند و بعد به نیروهای عملیاتی خود میگوید «بیا»
یکی از پروژههایی که پیشتر هم درباره آن اطلاعرسانی کردهایم، یک فیلم اجتماعی با نام «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی است که هرچند یکی از قهرمانان ملی در داستان آن نقش محوری دارد اما نگاه ما به این پروژه، بهعنوان یک پروژه اجتماعی است که داستان آن در بازه زمانی ۲۴ ساعت ابتدایی پس از زلزله بم میگذرد.
این فیلم در راستای شعار محوری سازمان «سوره» یعنی «این قصه قهرمان دارد» تعریف میشود اما در کنار آن یکی از اهداف محتوایی که در پروژه «احمد» دنبال میکنیم، بحث تقابل ۲ نگاه است؛ نگاه نهادی و نگاه سازمانی. نگاه سازمانی در مواقع بحرانی، ابتدا برنامهریزی میکند و بعد براساس برنامهای که دارد به نیروهای میدانی فرمان میدهد که «برو»، در نگاه نهادی اما فرد تصمیمساز در وسط میدان قرار دارد، ابتدا خودش را به منطقه بحران میرساند و بعد به نیروهای عملیاتی خود میگوید «بیا».
این همان نگاهی است که حاج قاسم هم بارها درباره آن صحبت کرده بود. روایت «احمد» نیمنگاهی به این تقابل هم دارد. با توجه به وسواسی که روی فیلمنامه این اثر داشتیم، امیدواریم مخاطب هم خروجی آن را بپسندد. بهخصوص که از نظر سینمایی این فیلم در ژانر حادثه و بحران قرار میگیرد که از ژانرهای فراموششده در سینمای ایران محسوب میشود. درباره پروژه «احمد» دستاوردهای فنی ویژهای هم بهویژه در زمینه جلوههای ویژه، بهصورت کاملاً بومی داشتهایم که حتماً بعدها درباره جزئیات آن بیشتر صحبت خواهد شد.
* یکی از چالشها درباره پرداختن به این دست بحرانهای معاصر، تقابل میان نیروهای درگیر در فرآیند امداد است. در روایت ماجرای امدادرسانی به زلزلهزدگان بم، به چنین چالشهایی هم توجه داشتهاید؟
اصلاً چنین مرزبندی در روایت فیلم وجود ندارد و دغدغه و شعار محوری کاراکتر اصلی فیلم هم فقط «مردم» است. در دیالوگها و حتی طراحی شخصیتهای اصلی و فرعی این نگاه لحاظ شده است که انشاالله بعد از رونمایی فیلم میتوان درباره آن قضاوت کرد.
* به نظر میرسد این پروژه جزو کارهای پرهزینه این سالها هم باشد؟
بالاخره پروژه از نظر پروداکشن و حتی حجم هنروری که بهصورت روزانه باید گریم و تجهیز شوند، فینفسه هزینهبر است اما تمام تلاش خود را برای کاهش هزینههای تولید انجام دادهایم. احتمالاً براساس کیفیت خروجی کار، دوستان اهل فن از هزینهای که برای آن صورت گرفته است، متعجب خواهند شد. ضمنا ما این پروژه را با مشارکت موسسه تصویر شهر و سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران پیش میبریم.
* اما شما در زمینه ساخت فیلمهای پرهزینه با پروداکشن بالا تجربه شکستخوردهای مانند «دسته دختران» را هم داشتهاید که فروش پایینی هم در گیشه داشت.
درباره هر پروژهای ۲ وجه وجود دارد که معمولاً به آن توجه نمیشود. همواره درباره فیلمهایی از این دست، سازمان سفارشدهنده یا سرمایهگذار متهم میشود. در حالی که اتمسفر تولید هر پروژهای در سینمای ایران، ۲ وجه دارد؛ یکی از این وجوه سازمان سفارشدهنده یا سرمایهگذار است، وجه دیگر گروه هنرمندان تولیدکننده اثر هستند. این گروه با پیشفرضهایی وارد فرآیند تولید یک پروژه میشوند و با قضاوتهایی درباره یکدیگر از پروژه خارج میشوند. درباره فیلم «دسته دختران» حتماً میتوان محاسنی را هم برشمرد اما طبعاً همه انتظاراتی که از فیلم میرفت برآورده نشد.
ما قطعاً پشت همه آثارمان ایستادهایم و محاسن و معایب آنها را با هم میبینیم اما در فضای رسانه وقتی «در آغوش درخت» موفق ظاهر میشود، فوراً حوزه هنری را متهم به «آمادهخوری» میکنند و میگویند پروژه تمام شده را خریداری کردهایم اما «دسته دختران» که نمیتواند آنگونه که باید موفق ظاهر شود، سریع میگویند سوره باید درباره آن پاسخگو باشد
* قبول ندارید که یک پروژه شکستخورده است؟
من چنین موضعی ندارم. یکی از اتفاقاتی که شاید چنین احساسی را بهوجود آورد، فرآیند تبلیغ فیلم پیش از رونمایی از پروژه بود که گویی ابعاد آن را از آنچه مخاطب باید انتظارش را میداشت، فراتر برد و به همین دلیل در لحظه مواجهه با نسخه نهایی، انتظارات فروریخت. در همان دوره جشنواره فیلمهای ناموفقی داشتیم اما واکنش رسانهها نسبت به آنها متفاوت بود چون پیش از رونمایی توقعی ایجاد نشده بود. بالاخره همه این حواشی روی یک فیلم اثر میگذارد.
جالب است بدانید ورود ما به پروژه «دسته دختران» از منظر تولیدی، دقیقاً شبیه به ورودمان به پروژههایی مثل «اختالرضا» و یا «در آغوش درخت» بود. ما قطعاً پشت همه آثارمان ایستادهایم و محاسن و معایب آنها را با هم میبینیم اما در فضای رسانه وقتی «در آغوش درخت» موفق ظاهر میشود، فوراً حوزه هنری را متهم به «آمادهخوری» میکنند و میگویند پروژه تمام شده را خریداری کردهایم اما «دسته دختران» که نمیتواند آن گونه که باید موفق ظاهر شود، سریع میگویند «سوره» باید درباره آن پاسخگو باشد. در حالی که این ۲ پروژه با یک مدل کاملاً مشابه در سازمان «سوره» به تولید رسیدهاند. البته پشت هر ۲ آنها هم ایستادهایم.
* البته ایرادی هم ندارد که یک مدیر شکست یکی از پروژههایش را بپذیرد!
بله، اما حرفم برخورد منطقی با اثر است. میگوئید این اثر ایراد دارد، من هم میگویم بله ایراداتی دارد. اگر بگویید میتوانست بهتر از این باشد، قطعاً میگویم بله من هم دوست داشتم بهتر از این باشد. کما اینکه شخصاً درباره فیلم «دسته دختران» دوست داشتم فیلم در لحظهای که فرشته حسینی انگشت خود را به نشانه پیروزی بالا میبرد، تمام شود و دیگر شاهد لحظههای فروریختن خرمشهر و ترک مردم در فیلم نمیبودیم. اما نظر فیلمساز چیز دیگری بود و این همان جایی است که میگویم در فرآیند تولید باید هر ۲ وجه را در نظر بگیریم.
ما نمیتوانیم استقلال هنرمند را نادیده بگیریم. ما در سینمای ایران پدیدهای به نام «هیجان تولید» داریم. پدیدهای که یک پروژه را بعد از تصمیم برای آغاز فرایند تولید، تبدیل به یک کامیون ترمزبریده میکند! از مرحلهای به بعد هیچکس انگار نمیتواند آن را متوقف کند. برای «دسته دختران» بازیگر اصلی ما خانم لیلا حاتمی بود اما چند روز مانده به تولید، ایشان به دلایلی کنارهگیری کردند و با توجه به اینکه کامیون تولید به راه افتاده بود، باید در حداقل زمان بازیگر جایگزین انتخاب میکردیم. حرفم این است که همه ابعاد این جریان را باید در کنار هم مدنظر داشته باشیم تا ارزیابی ما دقیقتر شود.
* برگردیم به تولیدات امسال «سوره»؛ غیر از «احمد» چه پروژههای دیگری دارید؟
فیلم «صبح اعدام» را به کارگردانی بهروز افخمی خواهیم داشت که درباره آن هم اطلاعرسانی شده است. فیلم «آسمان غرب» که البته این نام موقت آن است هم به کارگردانی محمد عسکری در دست تولید داریم که داستان آن مرتبط به روزهای آغازین جنگ و نقشآفرینی شهید علیاکبر شیرودی است. کاری که آقای والینژاد در مقام تهیهکننده این فیلم و فیلم «احمد» بهصورت همزمان انجام دادهاند، به نظر یک اتفاق فوقالعاده بوده است. نکته محتوایی که درباره فیلم «احمد» به آن اشاره کردیم در پروژه شهید شیرودی هم مدنظر است و این خط سیر را آنجا نیز دنبال میکنیم. یک پروژه اکشن جنگی و پر ریتم که سالها در سینمای دفاع مقدس سراغ نداشتیم.
* خاطرم است که پروژه شهید شیرودی، چند سالی امکان تولید پیدا نمیکرد و چندبار هم کارگردانش تغییر کرد. این همان پروژه است؟
بله، این پروژه فرازوفرودهایی تا پیش از این داشت اما در حال حاضر معتقدم یکی از سرحالترین و توانمندترین کارگردانان امروز سینما که توانایی کارگردانی صحنههای اکشن را هم دارد، کارگردانی پروژه را در دست گرفته است. در عین اینکه محمد عسکری بهواسطه سابقه دستیاری کارگردانهایی مانند مجید مجیدی و رضا میرکریمی، توانایی ویژهای هم در کارگردانی لحظات احساسی در فیلم دارد که نمونه آن را در سکانس خواستگاری فیلم «اتاقک گلی» هم شاهد بودهایم. از نظر تجهیزات نظامی و پروداکشن تولید، این فیلم هم از آثار شاخص این سالهای سینما محسوب میشود که بالغبر ۱۰۰ تانک و نفربر در آن مورد استفاده قرار گرفته است. امیدواریم در نتیجه نیز موفق باشد چرا که همه توانمان را داریم برای به سرانجام رسیدن آنها میگذاریم.
شخصاً درباره شخصیتهای ملی معتقدم، خانوادههایشان در همه وجوه شخصیتی شهید متولی آنها نیستند. وقتی یک چهره تبدیل به قهرمان ملی میشود، نمیتوان گفت حق پرداختن به تمام وجوه شخصیتیاش تنها در اختیار خانوادهاش قرار دارد
* در مسیر ساخت پروژه شهید شیرودی تعامل و مذاکرهای با خانواده شهید هم داشتهاید؟ به ویژه که دختر شهید سال گذشته مواضعی در توئیتر داشتند.
در این فیلم قرار نیست به زندگی خصوصی و خانوادگی شهید شیرودی ورود داشته باشیم و تنها در بخش کوتاهی از روایت، همسر شهید حضور دارد. آنچه در فیلم به آن پرداختهایم، جنبه نظامی این شخصیت است که طبیعتاً کاملاً ملی و منطبق بر واقعیت است. در عین اینکه شخصاً درباره شخصیتهای ملی معتقدم، خانوادههایشان در همه وجوه شخصیتی شهید متولی آنها نیستند. وقتی یک چهره تبدیل به قهرمان ملی میشود، نمیتوان گفت حق پرداختن به تمام وجوه شخصیتیاش تنها در اختیار خانوادهاش قرار دارد. بله درباره فیلمی مثل «موقعیت مهدی» که پرداخت به روابط خانوادگی شهید در آن سهم بالایی دارد، باید نگاه و روایت آنها مورد توجه قرار بگیرد اما به نظرم برای فیلمی مانند «آسمان غرب» که کاملاً درباره نقش شهید در میدان عملیات جنگ است، کسب نظر و اجازه از سوی خانواده شهید نباید تنها مرجع مجوز تولید اثر باشد.
* درباره پروژه «صبح اعدام» و همکاری با بهروز افخمی هم توضیح میدهید؟
این فیلم هم روایتی از ساعات پایانی زندگی شهیدان طیب حاجرضایی و حاج اسماعیل رضایی است که به اتهام پول گرفتن از امام خمینی (ره) برای راهاندازی قیام ۱۵ خرداد، به اعدام محکوم شدند. نکتهای که از نظر تاریخ، مجعول بودن آن امروز کاملاً اثبات شده است. بخش عمدهای از روایت فیلم هم درباره شخصیت حاجاسماعیل رضایی است که بهشدت کاراکتر خیر و متشرعی در آن مقطع بوده است و کسی تاکنون بدان توجه جدی نداشته است. «صبح اعدام» اقتباسی از گزارش آن زمان روزنامه کیهان از مراسم اعدام این ۲ شخصیت است.
* به نظر میرسد تمرکز فیلم بیشتر روی حاج اسماعیل رضایی است، چرا که شخصیت طیب تا پیش از اعدام چندان مقید نبوده است.
طیب کاراکتری تاریخی است که بهواسطه تصمیمی که در یک لحظه گرفت، نامش در تاریخ ماندگار شد. شخصیتی که به معنایی او را به حر در جریان عاشورا تشبیه کردهاند. او در آستانه اعدام، نپذیرفت اتهام علیه امام خمینی را تأیید کند و حرفش هم این بود که «من به فرزند حضرت زهرا (س)، دروغ نمیبندم!» اینگونه نبود که طیب از همه آنچه تا پیش از این اتفاق بود، دست کشیده باشد و تغییر کرده باشد اما مهم این است که بهواسطه همین یک احترام، نامش ماندگار میشود. در روایت این فیلم هم مساله اصلی ما، منش «پهلوانی» و مواجهه این ۲ شخص با مرگ است.
* چرا برای این پروژه سراغ بهروز افخمی رفتید؟
چون طرح و فیلمنامه از ابتدا متعلق به بهروز افخمی بود.
بهروز افخمی یک شخصیت ژورنالیستی دارد و این را نمیتوان کتمان کرد. اما همه آنچه را که پیرامون او اتفاق میافتد و تبدیل به حاشیه میشود نمیتوان تنها به عملکرد خودش مربوط دانست. نمیتوان جایگاه یک فیلمساز را براساس چند صفحه اینستاگرامی و واکنشهای فضای مجازی قضاوت کرد. درباره اینکه تجربههای اخیرش موفق نبوده است هم با شما همنظر نیستم
* از منظر یک سرمایهگذار، همکاری با کارگردانی هرچند مطرح را که تجربههای اخیرش چندان موفق نبوده است و حاشیهسازیهایش بر متن کارهایش میچربد، منطقی میدانید؟
من قطعاً چنین نگاهی ندارم. اتفاقاً معتقدم حواشی مربوط به بهروز افخمی را افرادی ضریب میدهند که دنبال حاشیهسازی هستند.
* قطعاً خودش هم به حاشیهسازی علاقه دارد!
بله بهروز افخمی یک شخصیت ژورنالیستی دارد و این را نمیتوان کتمان کرد. اما همه آنچه را که پیرامون او اتفاق میافتد و تبدیل به حاشیه میشود نمیتوان تنها به عملکرد خودش مربوط دانست. نمیتوان جایگاه یک فیلمساز را براساس چند صفحه اینستاگرامی و واکنشهای فضای مجازی قضاوت کرد. درباره اینکه تجربههای اخیرش موفق نبوده است هم با شما همنظر نیستم.
«آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» که یک اقتباس موفق بود و در جشنواره هم به آن توجه شد، بعد از آن هم فیلم «روباه» بود که شخصاً آن را دوست دارم. بعد از این ۲ فیلم بهروز افخمی سریال «رعد و برق» را ساخته است که بله من هم به آن نقدهای جدی دارم. اما در مجموع نمیشود گفت او کارگردانی است که باید برای سرمایهگذاری روی پروژهاش دچار تردید کیفی شوم. مضاف بر اینکه او فیلمنامهای به ما ارائه کرد که واقعاً فیلمنامه خوبی بود و بهشدت هم از نظر تولیدی، پروژه کمهزینهای برای ما بوده است. یعنی حتی اگر از منظر اقتصادی بخواهید موضوع ریسک سرمایهگذاری را مطرح کنید، میگویم اصلاً این سرمایهگذاری ریسک بالایی برای ما نداشته است.
* یک سوال صریح؛ میتوانیم بگوییم پروژه «صبح اعدام» بیش از ملاحظات و مأموریتهای سازمانی، بهواسطه علاقه شخصی شما به بهروز افخمی مورد حمایت سازمان «سوره» قرار گرفته است؟
خیر. اساساً پیش از ورود ما، پروژه آن قدر کیفیت داشته که بنیاد فارابی پای کار آن رفته و قول همکاری داده بود. من شخصاً در جریان نگارش فیلمنامه آن بودم اما ورود سازمان «سوره» به این پروژه کاملاً براساس فرآیندهای مرسوم بوده و اصلیترین پشتوانه آن هم فیلمنامه خوب بهروز افخمی بوده است.
* غیر از این سه پروژه چه کارهای دیگری در دست تولید دارید؟
پروژه کمدی «آپاراتچی» را هم که اقتباسی از یک کتاب با همین عنوان است، داریم که درباره یک شخصیت واقعی است که نقاش ساختمان بود و در اوایل انقلاب بهصورت آماتوری شروع به فیلمسازی کرد. این فیلم با مشارکت فارابی و مدرسه سینمایی ماه تولید میشود و از نظر تنوع ژانر، فضای کارهای کمدی را در سبد تولیدات «سوره» نمایندگی میکند. فیلم سینمایی «باغ کیانوش» هم از محصولات باشگاه فیلم «سوره» است که با اقتباس از رمانی به همین نام و در ژانر کودک و نوجوان در دست تولید قرار دارد. انیمیشن سینمایی «رویاشهر» را هم داریم که محصول مرکز انیمیشن «سوره» است و حتماً در فرآیند حضور در جشنواره فجر درباره جزئیات آن هم اطلاعرسانی خواهد شد.
اگر به سامانه سمفا مراجعه کنید، بهرهوری «اختالرضا» از نظر ظرفیت سانسهایی که در اختیار داشته، از خیلی از فیلمهای در حال اکران بیشتر بوده است. این مساله بسیار مهمی است. اساساً فارغ از سینماهایی که متعلق به حوزه هنری است، در باقی سالنهای سینمایی، ملاک سینمادار برای تخصیص سانس بیشتر به یک فیلم، اقبال مخاطب است
* مسأله اکران و نسبت این فیلمها با مخاطب هم بسیار مهم است. در ابتدای همین گفتوگو اشاره ویژهای به فروش «اختالرضا» داشتید. فروش ۱.۵ میلیارد تومانی این فیلم را توفیق میدانید؟
باید ابعاد هر فیلم را در نظر بگیریم. اول باید ببینیم این فیلم تاریخی با چه هزینهای به تولید رسیده است. بعد جنس ذائقه روز مخاطبان را هم در نظر بگیریم و بعد به این پرسش پاسخ دهیم که آیا فروش این فیلم راضیکننده بوده است یا خیر؟ همین الان اگر به سامانه سمفا مراجعه کنید، براساس اطلاعات همین سامانه، بهرهوری «اختالرضا» از نظر ظرفیت سانسهایی که در اختیار داشته، از خیلی از فیلمهای در حال اکران بیشتر بوده است. این مساله بسیار مهمی است. اساساً فارغ از سینماهایی که متعلق به حوزه هنری است، در باقی سالنهای سینمایی، ملاک سینمادار برای تخصیص سانس بیشتر به یک فیلم، اقبال مخاطب است. در چنین شرایطی قطعاً سینمادار سانسهای حداقلی را به فیلمی از جنس «اختالرضا» میدهد، وقتی میتواند همان سانس را به «هتل» یا «فسیل» بدهد و سالنش را پر کند.
* این را مدیری میگوید که مجموعهاش سینماهای زیادی را هم در اختیار دارد!
این موضوع گریبان خیلی از فیلمهای غیرکمدی در حال اکران را هم گرفته است و ریشه در یک تناقض در سیاستگذاری دارد. دوستان وزارت ارشاد بهشدت علاقه دارند که رقم فروش هزار میلیارد تومان تا پایان امسال در گیشه سینمای ایران محقق شود، در صورتی که طبق قاعده و آئیننامه اکران، خیلی از تصمیمها را تا به امروز نباید میگرفتند. حتی در اکران فیلمهای کمدی هم فیلمی مانند «گیجگاه» که پخش آن با بهمن سبز بود، اگر در شرایط رقابت با کمدیهایی از جنس «فسیل» و «هتل» نبود قطعاً عملکرد بهتری میتوانست داشته باشد.
*ولی بپذیرید که از منظر استانداردهای سینمایی، «اختالرضا» خیلی قابل دفاع نیست و ممکن است به ذهنیت مخاطب حرفهای نسبت به فیلمهای مذهبی و تاریخی، آسیب بزند.
چرا باید آسیب بزند؟!
* بالاخره ما در طول چهار دهه، به اندازه انگشتان دست هم فیلم تاریخی و مذهبی در سینمای ایران نداشتهایم. با همین تعداد هم این تصور در ذهن مخاطب شکل گرفته که فیلمهایی از این دست از پیش بازنده هستند و قرار است در مواجهه با آن شاهد یک فیلم بد باشیم! بهخصوص که کارگردان «اختالرضا» در مصاحبهای صراحتاً گفتهاست این اثر قرار بود یک مستند تاریخی باشد و بعدها تبدیل به یک پروژه سینمایی شدهاست و خب معلوم است خروجی چنین پروژهای چه میشود!
بله من هم این اظهارنظر کارگردان فیلم را خواندهام و نمیدانم چرا چنین بحثی مطرح شده است. اینگونه نیست که از ابتدا قرار بوده این اثر، یک «مستند» شود، بلکه هدف از ابتدا تولید یک «داکیودرام» بوده است. یعنی از ابتدا طراحی صحنه و لباس و فضای بازسازی در پروژه تعریف شده بود. کمااینکه نسخه فعلی فیلم هم بینسبت با فضای یک «داکیودرام» نیست و عمده روایت فیلم با نریشن پیش میرود. مشابه چنین ژانری را در سالهای اخیر در سینمای ایران داشتهایم. برای همین هم معتقدم هر پدیدهای را باید با خودش و در سطح خودش قضاوت کنیم و از این حیث «اخت الرضا» قابل قبول است. همین امروز برای ساخت یک فیلم اجتماعی ساده در سینمای ایران، حداقل ۱۵ میلیارد تومان برآورد هزینه به شما میدهند. هزینه تولید «اختالرضا» اما اصلاً در این اندازهها نبود.
مجموع مخاطبانی که تا به امروز به تماشای «فسیل» نشستهاند، ۶.۵ میلیون نفر بوده است. این آمار به نسبت مجموع جمعیت ایران، در بهترین حالت ۱۰ درصد را شامل میشود. باقی این جمعیت چرا به سینما نمیآیند؟ آن ۹۰ درصد دیگر کجا هستند؟ آنها اصلاً نیاز به فیلم ندارند؟
* میتوانید به مبلغ آن اشاره کنید؟
کل فیلم با کمتر از ۴ میلیارد تومان تولید شده است! با توجه به همین ظرفیت هم معتقدم این فیلم چند اتفاق را رقم زده است. این فیلم را واقعاً باید فیلم مخاطب خاص دانست؛ مخاطب خاصی که دقیقاً بهخاطر سوژه فیلم به سینما میرود و چیزهایی هم با خودش به فیلم اضافه میکند. ما ظرفیت مهمی به نام «مخاطب خاموش» در ایران داریم که غالباً مشتری فیلمهای دیگر نیستند، اما فیلمی مانند «اختالرضا» این گروه را به سینما میکشاند و ادعایی بیش از این هم ندارد.
مجموع مخاطبانی که تا به امروز به تماشای «فسیل» نشستهاند، ۶.۵ میلیون نفر بوده است. این آمار به نسبت مجموع جمعیت ایران، در بهترین حالت ۱۰ درصد را شامل میشود. باقی این جمعیت چرا به سینما نمیآیند؟ آن ۹۰ درصد دیگر کجا هستند؟ آنها اصلاً نیاز به فیلم ندارند؟
حتی اگر استدلالهای مرتبط با گرانی هزینه سینما رفتن را هم بپذیریم، باز هم باید اعتراف کنیم که رقم قابل توجهی از مردم، میتوانند به سینما بیایند، اما نمیآیند! فیلمی مانند «اختالرضا» اساساً برای گروهی از همین مخاطبان که خانوادههای مذهبیتر را شامل میشوند، ساخته شده است. گروهی که اتفاقاً به محض اطلاع از اکران چنین فیلمی، پیگیر میشوند آن را تماشا کنند.
* حتی فارغ از کیفیت سینمایی آن؟
بله. شاید چیزی در حدود ۶۰ درصد حسی که از فیلم «اختالرضا» دریافت میشود، مربوط به باورها و احساساتی است که مخاطب خاص این فیلم با خودش به سینما میآورد. این جنس مخاطب میتواند چیزهایی را به فیلم اضافه کند و بعد با آن ارتباط بگیرد. چنین فیلمی همین امروز ۴ اکران در ۲ شهر استرالیا دارد و همینطور استقبال از آن در میان شیعیان در محافل جهانی از جمله پاکستان، ترکیه، عراق، سوریه، تونس و … ادامه دارد. کشورهایی مانند اندونزی و یا کشورهای عربی منطقه امروز متقاضی اکران فیلم هستند. درباره این جنس فیلمها «مصرف» برای ما بیش از «فروش» اولویت دارد.
* به چه معنا؟
به این معنا که میخواهیم فیلم دیده شود و فارغ از مسیر فروش و ارتباط تجاری آن با مخاطب، برای ما دسترسیهای تازه ایجاد کند.
* اما اینکه میگوئید مخاطب خاص فیلم «اختالرضا» فارغ از کیفیت چنین فیلمی به تماشای آن مینشیند، گزاره درستی نیست و البته خطرناک است. گویی برای طیفی از مخاطبان مذهبی بالقوه سینمای ایران، مختصات سینمایی و استانداردهای ساختاری یک فیلم موضوعیت ندارد!
نه من اینطور نگفتم. این تعبیر شما بود. حرف من این است که این جنس از آثار را باید با همه ظرفیتهای بالقوه خودشان مقایسه کنیم. شما اساساً چند کارگردان در سینمای ایران میتوانید نام ببرید که میتوانند فیلم تاریخی و مذهبی را به صورت استاندارد و سینمایی بسازند؟ تقریباً نداریم. تجربه سینمایی داوود میرباقری هم کیفیت کارهای تلویزیونی او را ندارد. نکته همین است که ما هنوز فیلمساز موفق در زمینه ساخت فیلمهای تاریخی و مذهبی نداریم. کارگردانهایی مانند احمدرضا درویش که «رستاخیز» را میسازد و یا مجید مجیدی که «محمد (ص)» را میسازد داشتهایم اما حرف این است که وقتی درباره فیلمهای تاریخی صحبت میکنیم، اساساً باید بدانیم که درباره یک «فقدان» در سینمای ایران صحبت میکنیم. پس اساساً سنجه دقیقی برای ارزیابی آثار در این حوزه در اختیار نداریم. نمیتوانیم که فیلمهای خودمان را با فیلمهای تاریخی ریدلی اسکات مقایسه کنیم!
قطعاً در سازمان سینمایی «سوره» مخاطب بسیار برای ما اهمیت دارد و به همین دلیل هم مدام در حال پایش و بررسی مخاطبان آثار خود هستیم. البته که به گونهای نیست که همه چیز با ملاک مخاطب حال حاضر سینما تنظیم شود. اگر اینگونه باشد که ما هم مثل سایرین باید سراغ ساخت «فسیل» و «هتل» برویم
بله درباره اینکه چرا سراغ این حوزه نرفتهایم دلایل متنوعی را میتوان مطرح کرد اما وقتی سراغ «اختالرضا» میآییم، میگوئیم ما چند هدف مشخص داشتیم که با این پروژه محقق شده است. اول اینکه میخواستیم پروژهای کمهزینه در حوزه آثار تاریخی تولید کنیم. دوم اینکه در راستای سیاست حمایت از استعدادهای شهرستانی، باید از این گروه از هنرمندان قمی حمایت میکردیم. شما نمیدانید همین یک پروژه، چه حرکتی را در استان قم ایجاد کرده است. در روز رونمایی فیلم، سالن مراسم مملو از جمعیت بود. اینها گروهی از هنرمندان قمی هستند که شاید تا پیش از این به ظرفیتهای آنها توجه نشده بود. همه عوامل این فیلم از هنرمندان گمنامی هستند که در این فیلم ظرفیتهای آنها بروز پیدا کرد.
* در چند نوبت در همین مصاحبه به بحث مخاطب اشاره داشتید. میخواهم بدانم برای کلید خوردن یک پروژه در سازمان سینمایی «سوره» از همان مرحله نخست این موضوع هم مدنظر است یا تنها به صرف تأمین سیاستهای محتوایی و مأموریتهای این سازمان هم امکان دارد پای کار یک پروژه بروید؟
واقعیت این است که ناتوانترین مدیر فرهنگی و هنری هم در دل خودش میخواهد که کار خوب تولید کند و مخاطب هم داشته باشد. فرض کنید مدیری به اشتباه در پستی منصوب شده است، اما در عمل حتی او هم میخواهد کار خوب و مخاطبپسند بسازد. هیچکس نیست که نیتش ساخت فیلم بد و بدون مخاطب باشد. اما پارامترهای متعددی در تحقق این هدف دخیل است. به خصوص در سینما که گویی دنیای شرطبندی است و هیچچیز در آن قطعی نیست.
تجربههای متعدد در تاریخ سینمای ایران و جهان میتوان ذکر کرد که همه مولفهها درباره آنها رعایت شده بود، اما در فرآیند ارتباط با مخاطب شکست خوردهاند. قطعاً در سازمان سینمایی «سوره» مخاطب بسیار برای ما اهمیت دارد و به همین دلیل هم مدام در حال پایش و بررسی مخاطبان آثار خود هستیم. البته که به گونهای نیست که همه چیز با ملاک مخاطب حال حاضر سینما تنظیم شود. اگر اینگونه باشد که ما هم مثل سایرین باید سراغ ساخت «فسیل» و «هتل» برویم.
همانطور که اشاره کردم، باید به همه مردم ایران و مخاطبان خاموش سینما هم فکر کنیم و برای آنها هم تولیداتی داشته باشیم. یادم است در دوران دانشجوییام، سریال «یوسف پیامبر» پخش میشد و در اوج غرور دوران دانشجویی، خانوادهام را به دلیل تماشای این سریال نقد میکردم و به زعم خودم به گافهای کارگردانی فرجالله سلحشور میخندیدم! اما همین امروز که این سریال برای چندمین بار در حال بازپخش از تلویزیون است، کافی است در خیابان قدم بزنید و مغازهها را رصد کنید، خیلی نادر است در یک مغازه در آن بازه زمانی تلویزیون روشن باشد و سریال «یوسف پیامبر» در حال پخش نباشد. من در سال ۸۸ به جاکارتا سفری داشتم که رئیس تلویزیون ملی اندوزی سراغ این سریال را میگرفت! برای پخش آن به نمایندگان ایران التماس میکرد. منظورم این است که گاهی باید در معیارهای خود درباره سنجش نظر مردم و میزان مخاطبان یک اثر بازنگری کنیم.
افغانستان به خاطر لوکیشنهای خاص سرزمینی، همواره مورد نظر فیلمسازان قرار داشته و بخشی از فیلمهای بزرگ و پر فروش در این کشور فیلمبرداری و ساخته شده است.
به گزارش رسانه سینمای خانگی از ایرنا، هالیوود از این فرصت نهایت استفاده را برده و میتوان فهرست بلندبالای آثاری را یافت که در افغانستان ساخته شده که نمونه آن «روشنایی های پایدار روز» از سری فیلمهای جیمزباند یا «رمبو ۳» با بازی سیلوستر استالونه است.
بالیوود نیز قدر این فرصت را دانسته و در همکاری مشترک، بخشهای از دو فیلم پرفروش «قندهار» با بازی آمیتاباچان و «کابل اکسپرس» را در این کشور ساخته است.
افغانستان و ایران نیز به خاطر همگرایی بسیار بالا در زبان، دین، تاریخ و نیز جغرافیایی هم مرزی میتوانند نسبت به همکاری مشترک در سینما بیش از پیش اقدام کنند و این نکتهای است که پیشتر مورد اهتمام مسوولان سینمایی دو کشور قرار گرفته است.
علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی و صحرا کریمی رئیس افغان فیلم به عنوان اصلیترین نهاد دولتی سینمایی افغانستان فیلم، ۲۷ آذر سال ۱۳۹۸ در نشستی مشترک با امضای تفاهمنامهای، بر تقویت همکاریهای بلند مدت سینمایی بین ایران و افغانستان تاکید کردند.
گرچه پس از به قدرت رسیدن طالبان، معلوم نیست سرنوشت این تفاهمنامه همکاری مشترک به کجا انجامیده و شاید همکاری سینمایی ایران و افغانستان اکنون کم رنگ شده، اما نباید فراموش کرد، در سینمایی ایران فیلمهای خوبی مرتبط با افغانستان یا درباره افغانستان ساخته است.
نمونه چنین آثاری که تحسین شده و نیز نظر منتقدان را جلب کرده، فیلم سینمایی «باران» ساخته مجیدی مجیدی است که با حضور تعدادی از بازیگران افغانستانی ساخته شده است.
یا «گلچهره» ساخته وحید موساییان که به نوعی «سینما پارادیزو» افغانستانی است که تعداد زیادی جوایز معتبر سینمایی نیز کسب کرده است.
همچنین در کنار این آثار، اکنون جمعی از هنرمندان افغان تبار از جمله برادران نوید و جمشید محمودی سالهاست که ضمن کسب تابعیت، به عنوان کارگردان فعالیت میکنند و برخی فیلمهای آنها به اسکار راه یافته است.
یا تعدادی از بازیگران افغان تبار مانند فرشته حسینی که سال ۱۴۰۰ برای ایفای نقش در فیلم «دسته دختران» دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل زن را از چهلمین جشنواره فیلم فجر کسب کرد.
یک هیات تجاری – اقتصادی طالبان روز گذشته(شنبه) وارد تهران است و این فرصت خوبی است تا مسوولان دو کشور، در مورد بسط همکاری های مشترک در عرصه فرهنگی وهنری بویژه سینما گفت وگو کنند.
سینما نیز افزون بر ماهیت فرهنگی وهنری، مقولهای اقتصادی است و میتوان از این ظرفیت نیز بهره برد.
تکمله اینکه، از منظر هالیوود، افغانستان کشوری گرفتار جنگ، فقر و ویرانی است اما ایران از منظر برادری و احترام مبتنی بر اشتراکات هویتی به همسایه شرقی خود مینگرد.
فیلم سینمایی «دسته دختران» از محصولات بنیاد سینمایی فارابی موفق به دریافت تندیس «توانمندی و مقاومت» و شال افتخار جشنواره «بنگلور» شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، فیلم سینمایی «دسته دختران» به کارگردانی منیر قیدی و تهیه کنندگی محمدرضا منصوری با حضور در ششمین دوره جشنواره خلاقیت و نوآوری بنگلور هند، موفق به دریافت تندیس «توانمندی و مقاومت» و شال افتخار این جشنواره شد.
در این جشنواره بینالمللی که ششمین دوره برگزاری خود را پشت سر گذاشت، علاوهبر این ساخته منیر قیدی، فیلم سینمایی «بدون قرار قبلی» به کارگردانی بهروز شعیبی هم حضور داشت.
سال گذشته نیز فیلم «رمانتیسم عماد و طوبی» به عنوان بهترین فیلم اثرگذار فرهنگی، از سوی این جشنواره بینالمللی انتخاب شده بود.
ششمین دوره جشنواره خلاقیت بنگلور از ۲۰ تا ۲۳ مهر (۱۲ تا ۱۵ اکتبر ۲۰۲۳) در هند برگزار شد.
نامزدهای بخش سینمایی بیست و دومین مراسم سینمایی تلویزیونی دنیای تصویر (جشن حافظ) اعلام شدند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی جشن حافظ، نامزدهای بخش سینمایی بیست و دومین مراسم سینمایی تلویزیونی دنیای تصویر (جشن حافظ) اعلام شدند. آثار سینمایی مورد داوری قرار گرفتند که از آذر ۱۴۰۰ تا ابتدای مرداد ۱۴۰۲ اکران شدهاند.
نامزدهای این مراسم که هشتم مهر ماه در تهران برگزار میشود؛ به شرح زیر است:
بهترین دستاورد فنی و هنری
۱. انفرادی (طراحی و اجرای بدلکاری: امیرحسین خنجری)
۲. بی همهچیز (طراحی صحنه: امیرحسین قدسی)
۳. بی همهچیز (طراحی لباس: مارال جیرانی)
۴. پسر دلفینی (اجرای انیمیشن، کارگردان: محمد خیراندیش)
۵. دسته دختران (صدا، صدابرداری: مهدی ابراهیمزاده، صداگذاری: حسین ابوالصدق)
۶. روز صفر (طراحی و اجرای بدلکاری: زندهیادان ارشا اقدسی و علیرضا فتحی)
۷. فسیل (طراحی چهرهپردازی: عبدالله اسکندری)
۸. موقعیت مهدی (جلوههای ویژه میدانی: ایمان کریمیان)
نشان عباس کیارستمی (بهترین فیلم تجربی)
۱. بندر بند (منیژه حکمت)
۲. تصور (علی بهراد)
۳. زالاوا (ارسلان امیری)
۴. مقیمان ناکجا (شهاب حسینی)
مستندها:
۱. سمفونی حمید (جعفر صادقی)
۲. کاپیتان من (سیاوش صفاریان پور)
۳. سرپتیها (کیوان مهرگان)
۴. آیدین (اشکان مهریار)
۵. سینهمارکس (میترا مهتریان و صادق دهقان)
۶. کاغذپارهها (بهزاد نعلبندی)
بهترین تدوین
۱. آتابای (حسین جمشیدی گوهری)
۲. ابلق (حمید نجفی راد)
۳. بی همهچیز (عماد خدابخش)
۴. تی تی (عماد خدابخش و ارسلان امیری)
۵. جنایت بیدقت (شهرام مکری)
۶. مرد بازنده (سجاد پهلوانزاده)
بهترین فیلمبرداری
۱. آتابای (سامان لطفیان)
۲. بی همه چیز (مرتضی هدایی)
۳. تی تی (فرشاد محمدی)
۴. جنایت بیدقت (علیرضا برازنده)
۵. سه کام حبس (مسعود سلامی)
۶. موقعیت مهدی (وحید ابراهیمی)
بهترین موسیقی متن
۱. آتابای (حسین علیزاده)
۲. بی همهچیز (حامد ثابت)
۳. پسر دلفینی (بهزاد عبدی)
۴. تی تی (علیرضا افکاری)
۵. موقعیت مهدی (مسعود سخاوتدوست)
بهترین فیلمنامه
۱. آتابای (هادی حجازیفر، طرح داستانی از نیکی کریمی)
۲. تی تی (ارسلان امیری و آیدا پناهنده)
۳. جنایت بیدقت (نسیم احمدپور و شهرام مکری)
۴. روز ششم (حجت قاسمزاده اصل)
۵. مرد بازنده (ابراهیم امینی، حسن حسینی و محمدحسین مهدویان)
۶. ملاقات خصوصی (امید شمس، بهمن ارک و علی سرآهنگ)
بهترین کارگردانی
۱. آیدا پناهنده (تی تی)
۲. هادی حجازیفر (موقعیت مهدی)
۳. کاظم دانشی (علفزار)
۴. امید شمس (ملاقات خصوصی)
۵. محسن قرایی (بی همهچیز)
۶. نیکی کریمی (آتابای)
۷. شهرام مکری (جنایت بیدقت)
بهترین بازیگر زن (دو جایزه)
۱. صدف اسپهبدی (علفزار)
۲. پریناز ایزدیار (ملاقات خصوصی)
۳. هدیه تهرانی (بیهمهچیز)
۴. سارا حاتمی (کت چرمی)
۵. لیلا حاتمی (تصور)
۶. سمیرا حسنپور (سه کام حبس)
۷. آناهیتا درگاهی (مرد بازنده)
۸. الناز شاکردوست (تی تی)
۹. ژیلا شاهی (موقعیت مهدی)
۱۰. گلاره عباسی (ابلق)
۱۱. لاله مرزبان (نگهبان شب)
۱۲. گیتی معینی (ابلق)
بهترین بازیگر مرد (دو جایزه)
۱. بهرام افشاری (فسیل)
۲. پرویز پرستویی (بیهمهچیز)
۳. پارسا پیروزفر (تی تی)
۴. محسن تنابنده (سه کام حبس)
۵. پژمان جمشیدی (علفزار)
۶. هادی حجازیفر (آتابای)
۷. پوریا رحیمی سام (زالاوا)
۸. هوتن شکیبا (ملاقات خصوصی)
۹. بانیپال شومون (پالتو شتری)
۱۰. جواد عزتی (آتابای)
۱۱. بهرنگ علوی (شادروان)
۱۲. محسن قصابیان (منصور)
بهترین فیلم
۱. آتابای/ تهیهکننده: نیکی کریمی
۲. بی همهچیز/ تهیهکننده: جواد نوروزبیگی
۳. تی تی/ تهیهکننده: آیدا پناهنده
۴. جنایت بیدقت/ تهیهکننده: نگار اسکندرفر
۵. علفزار/ تهیهکننده: بهرام رادان
۶. فسیل/ تهیهکننده: ابراهیم عامریان
۷. ملاقات خصوصی/ تهیهکننده: امیر بنان
۸. موقعیت مهدی/ تهیهکنندگان: حبیب والینژاد و سجاد نصرالهینسب
بخش روزهای سینمای ایران در جشنواره بینالمللی «مروارید جاده ابریشم» تاشکند برگزار میشود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، پانزدهمین جشنواره بینالمللی تاشکند معروف به «مروارید جاده ابریشم»، مهر ماه سال جاری میزبان سینمای ایران خواهد بود.
فیلمهای «بدون قرار قبلی» ساخته بهروز شعیبی، «رمانتیسم عماد و طوبی» ساخته کاوه صباغ زاده، «دسته دختران» ساخته منیر قیدی و «مهران» ساخته رقیه توکلی که از آثار بنیاد سینمایی فارابی هستند در این رویداد سینمایی به نمایش در میآیند.
پانزدهمین جشنواره بین المللی فیلم تاشکند از ۲۹ سپتامبر تا ۳ اکتبر برابر با ۷ تا ۱۱ مهر ماه برگزار میشود.
حمیدرضا جعفریان رییس سازمان سینمایی سوره به ارایه توضیحاتی درباره عملکرد این مجموعه پرداخت.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، نشست خبری حمیدرضا جعفریان رئیس سازمان سینمایی سوره در این سازمان برگزار شد.
در ابتدای این نشست هادی فیروزمندی مدیر روابطعمومی این مجموعه گفت: این نشست را با فاصلهای به بهانه روز ملی سینما برای رئیس سازمان سینمایی سوره برگزار میکنیم. چند سال پیش در اوایل دوره جدید مجموعه سوره یک نشست خبری رسمی برگزار کردیم و در این فاصله هرچند نشستهای مختلف برگزار شده اما به نظرم زمان مناسبی است برای اینکه پاسخگوی رسانهها درباره عملکردمان باشیم.
در ادامه جعفریان مطرح کرد: عملکرد و اقدامات ما حتماً باید ارزیابی و نقد شود و فکر میکنم این نقدها میتواند مسیر ما را بهبود بدهد با این حال در ابتدا میخواهم به این اشاره کنم که نه ما مثل عزیزانی هستیم که در روز ملی سینما برای سینما فاتحه خواندند نه مثل برخی که وضعیت سینما را ایدهآل میدانند. سینما دغدغه ماست و به آن فکر میکنیم، هنوز فکر میکنیم با مردم فاصله داریم و باید کارهای ما متنوع و نوآورانه باشد هویت ما همچنان هویت حوزه هنری در دهه ۶۰ و ۷۰ است چون آن هویت برای همه شناختهشده است که همراه با امیدآفرینی بود و سینمای قهرمانمحور را داشتیم. پس تلاشمان این است که آن را احیا کنیم از همین منظر تلاش کردیم آثار امیدآفرین و شورانگیز و با محوریت احیای خانواده داشته باشیم. تلاش کردیم در کنار اینها به وفاق، همدلی و تکیه بر اشتراکات برسیم و هنرمندان و فیلمسازان سوره را مثل خانه خود بدانند همچنان که حوزه را در دهههای گذشته میدانستند و هرگونه رویکرد دلسوزانه که منجر به بهبود شود پیگیری میکنیم.
یکی از تمرکزهای ما در چند سال اخیر سینمای قهرمانمحور بوده است و از منظر آن به دنبال تولید و نگارش بودهایم امسال ۶ فیلم سینمایی داریم، تلاش شده قهرمان محوری در آنها پررنگ باشد و آن را در سینمای ایران توسعه بدهیم جعفریان مطرح کرد: یکی از تمرکزهای ما در چند سال اخیر سینمای قهرمانمحور بوده است و از منظر آن به دنبال تولید و نگارش بودهایم امسال ۶ فیلم سینمایی داریم، تلاش شده قهرمان محوری در آنها پررنگ باشد و آن را در سینمای ایران توسعه بدهیم. در این مسیر هم حتماً مشارکت با نهادهای فرهنگی داشتیم از همین رهگذر هر ۶ اثر ما با مشارکت نهادهای مختلف انجام شده و تلاش کردیم نهادهای دیگر را همدل کنیم و خودمان تنها پیش برنده نباشیم و تلاش کردیم تنوعی در ژانر داشته باشیم. مثلاً «صبح اعدام» با مشارکت فارابی تولید شده که روایتی از قهرمان دهه ۴۰ است فیلم دیگرمان فیلم شهید شیرودی است که در مرحله پیش تولید است و با فارابی ساخته میشود، محمد عسگری کارگردان این اثر است که سال گذشته فیلمش در جشنواره درخشید. ضمن اینکه تلاش کردیم تنوعی در تولیدکنندگان داشته باشیم.
رئیس سازمان سینمایی سوره اظهار کرد: در فضای دهه ۶۰ در باشگاه فیلم سوره طرحی برای مخاطبان نوجوانان داریم که به همراه کانون پرورش فکری ساخته میشود. آن فیلم در فضای دهه ۶۰ است. فیلم امیرعباس ربیعی با عنوان موقت «نقطه صفر مرزی» هم با سازمان فرهنگی هنری شهرداری چند روز دیگر وارد مرحله تولید میشود البته تصویر شهر هم در این فیلم که در ژانر حادثهای و با موضوع زلزله بم است همراهی میکند. ۲ فیلم انیمیشن هم داریم. واقعیت این است که در محورهای تحولی سازمان سینمایی سوره این موضوع اهمیت داشته که در حوزه کودک هم تمرکز کنیم. چند فیلم انیمیشن داریم که ۲ فیلم امسال آماده میشود. تیمی که پیش از این «بنیامین» را ساخته بودند امسال «رؤیا شهر» را در فضای تخیلی فانتزی ساختهاند که آن هم یک قهرمان دارد که در فضای خیر و شر است، البته محوریت خانواده هم دارد. انیمیشن سینمایی «مسافری از گانورا» هم تولید شده است که در فضای فانتزی تخیلی است و درباره ورود فضاییها به ایران است که کودکان محور آن هستند. این فیلمها با مشارکت با صندوق سپهر و صندوق دانشگاه در بخش خصوصی تولید شده است که یکی از آنها به جشنواره فیلم کودک هم ارسال شده است امیدوارم این قاعده عرفی که آثاری که در جشنواره کودک حضور پیدا میکنند، نمیتوانند در فجر باشند برداشته شود. با این اوصاف باید بگویم نیمی از آثار ما روی کودک و نوجوان تمرکز دارد.
جعفریان توضیح داد: سال بعد آثار بیشتر و بهتری برای این گروه از مخاطبان خواهیم داشت همین الان ۲ مجموعه تلویزیون با مخاطبان کودک و نوجوان داریم که یکی اقتباس است که پاییز و زمستان ساخته میشود دیگری هم اواخر امسال وارد تولید میشود. مجموعههای انیمیشنی هم داریم که تلاش کردیم بخشی از آن را با تعامل صدا و سیما طراحی و تصویب کنیم. یک اتفاق دیگر هم پیشتر در مرکز سریال سوره اتفاق افتاده بود؛ درواقع حوزه هنری در دورههای گذشته کمتر وارد این فضای سریال سازی میشد که با همت دوستان مرکز سریال از ۲ سال پیش به طور جدیتر وارد این فضا شدیم که البته آثارمان بیشتر رویکرد اقتباس داشتند که «کاتب اعظم» و «سوران» از جمله آنها بود. این موضوع همچنان در دست پیگیری است به این صورت که هشت طرح در دست نگارش داریم که سه سریال امسال وارد تولید میشود؛ «بوقچی» و … از جمله آنهاست که نیمی از آنها امسال به پخش میرسند.
وی درباره جشنواره «صد» هم گفت: سال گذشته دوره سیزدهم این رویداد را با وقفهای چند ساله برگزار کردیم. امسال هم بنا داریم جشنواره «صد» را برگزار کنیم گرچه پیش از این در برگزاری این رویداد یک روال عرفی دوسالانه وجود داشت اما امسال تصمیم گرفتیم جشنواره «صد» را هم برگزار کنیم. درباره تولید فیلم کوتاه هم باید بگویم وقتی برخی آثار کوتاه را تولید کردیم بعد از مدتی به این نتیجه رسیدیم که ظرفیت مدیریتی و قوه راهبری خودمان را توسعه بدهیم از همین منظر از اواخر سال گذشته موضوع نهادسازی را هم آغاز کردیم تا بازوهای ما در استانها باشند چون استعدادهای زیادی در استانها وجود دارد. به همین ترتیب حدود ۱۳ استان را بررسی و هشت استان را انتخاب کردیم تا به صورت جدی وارد نهادسازی شویم. البته خواستیم یک سری استودیوهای کوچک هم داشته باشیم که ظرف چند وقت آینده اخباری درباره آن هم خواهید شنید. درباره توسعه زیرساخت هم باید بگویم که در چند سال گذشته ظرفیت ما در سینماها ۲ برابر شده فاز بعدی را هم داریم با مطالعه بیشتر انجام میدهیم که سینماها محوریت خانواده داشته باشند و تنها سینما نباشند. امیدوارم در دو سه سال آینده بتوانیم ظرفیت سینماهای خود را به ۵۰ درصد برسانیم.
جعفریان با بیان اینکه امسال بنا داریم شب سینما را در مهر برگزار کنیم، درباره تولیدات قهرمان محور بیان کرد: واقعیت این است که مسائل زیادی را در دست داشتیم و در چند سریال این طراحی را داریم که اقتباسی از شاهنامه داشته باشیم. باید بگویم در سریال روی این موضوع تمرکز کردیم ولی بخشی از این ماجرا به دلیل پیچیدگی تولید دشوار است. در فضای سینما پیچیدگی تولیدی و هزینهها زیاد است با این حال در تاریخ ۲۰۰ ساله اخیر سوژههایی داریم ولی رسیدن به آن دورهها سخت است. در فضای انیمیشن هم چند سریال ما در حوزه اسطورهای است. در حوزه قصص قرآنی پیچیدگیهای وجود دارد که کارگردان خود باید موضوعات را بفهمد با ایم اوصاف ما الان اثری در دست تألیف نداریم.
رئیس سوره درباره مشارکت با نهادهای مختلف بیان کرد: تقریباً همه پروژهها اینگونه است که از ابتدا کارها را با نهادها پیش بردیم ساخت پروژه شهید شیرودی اوایل سال گذشته با ما و فارابی مطرح شد. به طور کلی ما در فیلمنامه رفت و برگشت زیادی با فیلمساز داریم مثلاً ایده «نقطه صفر زمین» را اولین بار امیر عباس ربیعی برای ما آورد اما ما چندین بار در تألیف و نگارش و انتخاب بازیگر ورود کردیم یا شیرودی سال قبل قرار بود با کارگردان دیگری ساخته شود اما در ادامه آقای عسگری انتخاب شد میخواهم بگویم ما در این آثار مداخله داریم. در پروژه «صبح اعدام» تألیف اثر بر عهده افخمی بود اما در نگارش با او همراه شدیم. اتفاقات زیادی در پروژهها رخ میدهد گاهی ما به نهادها پیشنهاد میدهیم گاهی هم آنها سیاستهای محتوایی دارند که همپوشانی میشود و بعد به طراحی میرسیم. با این حال کار هر ۶ پروژه عمدتاً از جنس این است که در شکلگیری مداخله داشتهایم. درواقع در مسیر شکلگیری در نقطهای ورود میکنیم که مؤثر باشیم و در منظومه سیاستهای خود دنبالش کنیم.
ما تلاش میکنیم از جهات مختلف تنوع داشته باشم و سبد متنوعی از آثار داشته باشیم یکی از جهات تنوع هم سبد فیلمسازان است تا یک ویترین جامع داشته باشیم. ما در میان آثار خود فیلمساز فیلماولی هم داریم سیاست ما هم این است که این موضوع را گسترش بدهیم جعفریان درباره همکاری با بهروز افخمی گفت: ما تلاش میکنیم از جهات مختلف تنوع داشته باشم و سبد متنوعی از آثار داشته باشیم یکی از جهات تنوع هم سبد فیلمسازان است تا یک ویترین جامع داشته باشیم. ما در میان آثار خود فیلمساز فیلماولی هم داریم سیاست ما هم این است که این موضوع را گسترش بدهیم. یعنی هم با خانم عاج، هم شعیبی هم مهدی جعفری طرحهایی را جلو میبریم. شما اگر به عنوان یک مدیر تصمیمگیر بخواهید با کسی کار کنید لزوماً کارهای آخرش ملاک نیست و مجموع آثار او مدنظر قرار میگیرد آقای افخمی حتماً یک سرمایه است اما اینگونه نبود که بگوییم که حتماً باید یا آقای افخمی کار کنیم پس یک پروژه برای او تعریف کنیم بلکه طرح و ایده «صبح اعدام» برای خودش بوده است ما البته در جزئیات فیلمنامه و جهت قصه مداخلاتی داشتیم. ضمن اینکه ما با دوستان تعاملاتی داریم پس اینگونه نبود که هرچه بگوییم آقای افخمی بگوید چشم، او هم ایدههایی داشت که با یکدیگر پیش بردیم.
وی درباره توزیع آثار گفت: مخاطب حتماً برای ما مهم است فیلمی که مخاطب نداشته باشد و دیده نشود فیلم نیست و ارزش ساخت ندارد ما فیلمی را برای آرشیو نمیسازیم. از جهت آماری بخواهم اشاره کلی کنم باید بگویم ممکن است بخواهید بر فیلمهایی مثل «دسته دختران» و «مصلحت» انتقاداتی داشته باشید ولی ما مخاطب را هم در گیشه میبینیم و هم نمیبینیم به این معنا که فیلم حتماً باید اثرگذاری داشته باشد، مثلاً «هناس» قرار نبود حتماً در سینما دیده شود. ما مخاطب را در پلتفرم، پخش تلویزیونی، استقبال منطقهای و … هم میبینیم مثلاً «اخت الرضا» را اصلاً برای مخاطب داخلی طراحی نکردیم بلکه میخواستیم در کشورهای عربی و شیعی دیده شود. فیلم «مصلحت» هم یک فروش آبرومندی در گیشه داشته است. ما سال گذشته کمپینی برای «لوپتو» داشتیم و فروشش یک اتفاق خاصی برای سینمای ایران بود. ما خودمان حتماً دنبال این نیستیم که اثری برای جشنواره یا تنها برای تولید بسازیم بلکه مخاطبی که الان با سینما قهر کرده مدنظر ماست میخواهم بگویم لزوماً نباید آمار فروش نقطهای را ببینیم.
جعفریان درباره حذف بخش خصوصی اظهار کرد: به نظرم بخش خصوصی هنوز در سینما حذف نشده و ما از این مسأله استقبال میکنیم. درباره هوش مصنوعی هم کارهایی کردیم اما در سینمای ایران خیلی نوپاست پس این موضوع را بیشتر در سریال تست و سرمایهگذاری میکنیم. هوش مصنوعی الان یک مفهوم عام دارد و ما نمیخواهیم ایدهنوردانه فکر کنیم پس به اندازه بضاعت خودمان تلاش میکنیم به هوش مصنوعی بپردازیم. این موضوع بیشتر در فضای تصویر است و در دنیا هم هنوز شکوفا نشده است با این حال در حوزه تصویر و جلوههای ویژه در نظر داریم این موضوع را اعمال کنیم. مثلاً یک لوکیشن را در «سوران» در حد طراحی صحنه شبیه سازی سه بعدی کردیم در چند سریال هم داریم این موضوع را تست میکنیم.
از منظر ما اینکه سینما چقدر قهرمان محور است، چقدر مخاطب را به حرکت میاندازد، چقدر خانواده در آن مهم است، اهمیت دارد که این فاصله را میتوان در نسبت سینمای ایران و وضع مطلوب دید و ما در پیگیری آن وضعیت مطلوب هستیم جعفریان درباره وضعیت مطلوب سینما گفت: خیلی از فعالان سینما الان وضعیت سینما را مطلوب نمیدانند ضمن اینکه اول و آخر سینما با تألیف و خلق اثر هنری شناخته میشود. از منظر ما اینکه سینما چقدر قهرمان محور است، چقدر مخاطب را به حرکت میاندازد، چقدر خانواده در آن مهم است، اهمیت دارد که این فاصله را میتوان در نسبت سینمای ایران و وضع مطلوب دید و ما در پیگیری آن وضعیت مطلوب هستیم.
رئیس سازمان سینمایی سوره مطرح کرد: ما نیاز به پرداخت جدیتر به قهرمان داریم و بخشی از آن منوط به مسیری است که ابتدا باید طی شود. هنوز نمیدانیم کجاییم و داریم این موضوع را تست میکنیم ولی همیشه تلاش ما این بوده است که نسبت به عمق پیدا کردن شخصیتها و نسبت شخصیتها با هم حرکت کنیم. تلاش میکنیم مدام این موضوع را تست کنیم. ما نهایتاً میتوانیم یک خطوطی را پررنگ کنیم اما اول و آخر این هنرمند است که میتواند آن را بازآفرینی کند.
جعفریان درباره ۶ اثر تولیدی این مجموعه توضیح داد: تلاش داریم هر ۶ اثر را به جشنواره فیلم فجر برسانیم. ما حتماً دنبال مخاطب هستیم و گیشه و فروش هم آمیختگی جدی با مخاطب دارد. ما حتماً دنبال این هستیم که آثارمان بهدست مخاطب برسد در جاهایی مثل «لوپتو» موفقیت داریم و گاهی این اقبال متوسط است با این حال تلاش میکنیم هم سیاستگذاریهای خود را پیش ببریم و هم به مخاطب توجه کنیم. گاهی ممکن است یک اثر هنری شکل نگیرد حتی اگر نولان هم باشید ممکن است دانکرک را بسازید و بقیه از آن راضی نباشند.
رییس سازمان سینمایی سوره عنوان کرد: فضای کاری ما در سریال و سینما ۲ منبع و منشا دارد یکی مخاطب و دیگری محتوا ما به هر حال تکلیف و ماموریتهایی داریم. بحثهای ژورنالیستی خیلی در سیاستگذاریهای بلند مدت ما تاثیری ندارد.
وی درباره شفاف سازی گفت: آنچه که الان در فضای سینما کار میکند ژست شفافیت است تا خود شفافیت. ما خیلی شفافیت در موضوعات نداریم. این موضوع خیلی کارکرد ژورنالیستی پیدا کرده است. من ندیدهام در اعلام آمار و ارقام مسیر شفافیت طی شود. اینکه چه کسی چقدر گرفته و… همه را میدانیم. شفافیت گاهی تبدیل به پز میشود.
علی سرتیپی با اشاره به اینکه فروش فیلم «فسیل» امیدواری را در زنده بودن سینما ایجاد کرده است، تاکید کرد که دیگر دوران فیلمهای کمدی “شانه تخممرغی” تمام شده است.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در پایان فصل بهار میزان فروش سینما با اکران حدود ۲۰ فیلم، به بیش از ۲۷۰ میلیارد تومان رسید و استقبال علاقهمندان به سینما از فیلمهای روی پرده سینماداران را به سال پررونق امیدوار کرده است؛ هرچند در میان فیلمهایی که تاکنون اکران شدهاند اختلاف بسیار زیادی میان فیلم اول گیشه فروش و دیگر فیلمها وجود دارد و همین نکته سبب شده برخی اهالی سینما و کارشناسان تاکید کنند که نباید به این آمار دلخوش بود.
علی سرتیپی – مدیرعامل دفتر پخش فیلمیران و سینمادار – با ارائه گزارشی به ایسنا بیان کرد: سال ۱۴۰۲ با اکران چهار فیلمِ «فسیل»، «غریب»، «عروس خیابان فرشته» و «بچههای طوفان» و سه فیلم «ملاقات خصوصی»، «بخارست» و «چپ راست» از سال گذشته آغاز شد تا جمعاً هفت فیلم در نوروز امسال روی پرده سینماها باشند. در روزهای پایانی فروردین هم پنج فیلم «جنگ جهانی سوم»، «آهنگ دو نفره»، «بابا سیبیلو»، «دسته دختران» و «سه کام حبس» به جمع اکران نوروز اضافه شدند تا فیلمهای اکرانشده در اولین ماه سال به عدد ۱۲ برسد و در نهایت یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر به تماشای فیلمها نشستند و فروش فروردین از ۸۳ میلیارد تومان گذشت.
او یاداوری کرد: در اردیبهشتماه فقط فیلمِ «یقهسفیدها» به چرخه اکران اضافه شد و جمع فروش در این ماه از ۱۰۷ میلیارد تومان عبور کرد و ۲ میلیون و ۴۲۶ هزار نفر فیلمها را تماشا کردند تا گیشه سینماها در اردیبهشت با افزایش تقریبا دوبرابری تماشاگر نسبت به فروردین روبهرو شود. در آخرین ماه فصل بهار و در اواسط خرداد نیز هفت فیلم «شهر هرت»، «کت چرمی»، «مصلحت»، «عروسی مردم»، «نگهبان شب»، «تصور» و «ارثیه فامیلی» اکران شدند و ۲ میلیون و ۱۵۷ هزار نفر هم در این ماه به سینما رفتند تا جمع فروش خرداد ۸۸ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان باشد.
او با اشاره به اینکه سینما در بهار امسال ۶ میلیون و ۴۰۰ هزار تماشاگر داشت تا با فروشی معادل ۲۷۸ میلیارد فصل را به پایان برساند، گفت: آمار گیشه نسبت به سال گذشته که سه میلیون و ۹۳۹ هزار تماشاگر بود، رشد چشمگیری داشته و این میزان در ماههای آینده با فیلمهای دیگری که در راه اکران هستند میتواند ادامه داشته باشد.
سرتیپی با اشاره به فروش «فسیل» افزود: به نظر میرسد به زودی فروش این فیلم از ۲۰۰ میلیارد تومان هم عبور میکند و میتواند جزء پنج فیلم پرمخاطب بعد از انقلاب باشد. همه اینها امیدواری را برای زنده بودن سینما در صنف نگه میدارد.
او در پاسخ به اینکه برخی معتقدند با رونق فیلمهای کمدی و افزایش تولیدات در این ژانر سینمایی که به نام اجتماعی شناخته میشود بیشترین ضربه را خورده و همین الان هم خیلی از صاحبان این فیلمها نسبت به وضعیت سانسهای نمایش آثار خود گله دارند، گفت: واقعیت ماجرا این است که مردم از هر فیلمی لذت ببرند آن را بیشتر مورد توجه قرار میدهند. این اتفاق فقط درباره فیلمهای کمدی صادق نیست چون فیلمی مثل «ملاقات خصوصی» هفت ماه است که روی پرده مانده و همچنان از سینماها سرویس میگیرد. از سوی دیگر یکسری فیلم کمدی هم در حال اکران هستند که ۱۰ میلیون تومان هم نفروختهاند.
سرتیپی ادامه داد: فیلمهای کمدی بعد از دوران کرونا سینما را نجات دادند و به بهتر شدن روحیه مردم هم کمک کردند. در ماههای آینده هم چند فیلم کمدی دیگر ساختهشده توسط فیلمسازانی همچون کیانوش عیاری و محسن امیریوسفی روی پرده میآیند که همگی کمدیهای خوبی هستند و به نظرم تغییری که در این نوع فیلمها میبینیم این است که دیگر اصطلاحا “شانه تخممرغی” نیستند و اگر مردم واقعا لذت نبرند، آنها را تماشا نمیکنند.