رسانه سینمای خانگی- خبر کوتاه است: ناصر طهماسب درگذشت

مدیران عرصه‌های مختلف فرهنگی و هنری در قالب‌های پیام‌هایی، درگذشت زنده‌یاد ناصر طهماسب دوبلور با سابقه سینما و تلویزیون ایران را تسلیت گفتند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، محسن برمهانی معاون سیما در پیامی درگذشت ناصر طهماسب دوبلور توانا و پیشکسوت کشورمان را تسلیت گفت.

متن پیام معاون سیما به این شرح است:

«انا لله و انا الیه راجعون

خبر درگذشت «ناصر طهماسب» از هنرمندان پیشکسوت و برجسته تلویزیون موجب تاسف و تالم اینجانب شد.

این هنرمند ارزنده که ستاره ای درخشان و ماندگار در هنر دوبله بود با صدای منحصر به فرد خود طی سال ها فعالیت هنری در کارهایی برجسته هنرنمایی و با لحن های متفاوت به جای شخصیت های معروف و نام آشنای سینمای جهان صداپیشگی کرد.

او با روحیه ای که داشت هنرمندان فراوانی را پرورش داد و الگوی بسیاری از گویندگان و مدیران دوبله این سرزمین شد.

ابوالفتح با بازی علی نصیریان در سریال «هزاردستان» اثر زنده یاد علی حاتمی و جانی سکا در نقش بلال در فیلم «محمد رسول الله» از به یادماندنی ترین نقش هایی است که وی گویندگی آن ها را برعهده داشته است.

اینجانب ضمن ابراز تاسف از فقدان این هنرمند و دوبلور پیشکسوت تلویزیون، درگذشت مرحوم ناصر طهماسب را به خانواده آن مرحوم و دوستان و جامعه هنری تسلیت می گویم و از درگاه ایزد منان برای بازماندگان صبر جزیل خواستارم.»

پیام تسلیت رییس سازمان سینمایی سوره

در پی‌ درگذشت هنرمند پیشکسوت و صدای ماندگار دوبله ایران مرحوم ناصر طهماسب، حمیدرضا جعفریان رییس سازمان سینمایی سوره پیام تسلیتی را منتشر کرد.

متن این پیام تسلیت به شرح زیر است:

«درگذشت استاد ناصر طهماسب در ایامی که شمیم «حقیقت» در هوای سینمای ایران پیچیده و سینمای مستند به جشن نشسته بود، خیلی زود کام ما را به تلخی کشاند.

صلابت صدای او سهم ویژه‌ای از خاطرات چند نسل از آثار ماندگار سینمای جهان در سال‌های دورتر دارد و در سال‌های اخیر، اعتبار همین صدا به پشتوانه‌ای برای مستندسازان جوان سینمای انقلاب تبدیل شد تا راوی رنج‌های ایران باشند.

رازها و روایت‌های بسیاری از متن ناگفته‌های تاریخ معاصر، حالا با رنگ صدای شورانگیز و باصلابت ناصر طهماسب بر تابلوی حافظه جمعی مردم ایران نقش بسته است و این مصداق همان مانایی یک «صدا»‌ برای «همیشه» است.

طنین رازآلود صدای ناصر طهماسب با وجود تمام بی‌مهری‌هایی که در سال‌های اخیر دید، هیچ‌گاه در حافظه سینمای خاموش نخواهد شد و پاسداشت میراث ماندگارش دینی است که بر گردن دلسوزان «سینمای مستند» و «تاریخ معاصر» باقی خواهد ماند.»

پیام تسلیت دبیر جشنواره «سینماحقیقت»

محمد حمیدی مقدم دبیر هفدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم «سینماحقیقت» با تاکید بر جایگاه هنری زنده‌یاد ناصر طهماسب، او را هنرمندی خاطره‌ساز و فراموش نشدنی دانست.

در پیام دبیر جشنواره «سینماحقیقت» آمده است:

«زندگی بارها ما را غافلگیر کرده است، این بار با خبر درگذشت استاد ناصر طهماسب، آنهم در شبی که قرار بود تندیس فیروزه‌ای بهترین گوینده جشنواره را در دستانش بگیرد و صدایش، همان صدایی که بسیاری از شخصیت‌های تاریخ سینمای ایران و جهان با آن جان گرفته‌اند، در تالار وحدت طنین بیاندازد. افسوس، که سهم ما، از او، قدرت صدا و تسلطش روی متن و مهارتش در اجرا، بیش از این نبود.

استاد طهماسب، از نسل طلایی دوبله ایران بود و در یک دهه اخیر، با سینمای مستند عجین و همراه شد. بسیاری از مستندهای سال‌های اخیر به روایت او، مزین شده‌اند. نامش اعتبار بود و تجربه‌اش به هر اثری وزن و وقار می‌داد. ده سال از جشنواره «سینماحقیقت» صدای جادویی‌اش را روی تیزر اصلی جشنواره شنیدیم و این همراهی تا امسال ادامه داشت. آخرین یادگار او، خواندن تیزر هفدهمین جشنواره بود که با فروتنی پذیرفت.

درگذشت این هنرمند خاطره‌ساز و فراموش نشدنی را به خانواده محترم طهماسب و سینمای ایران تسلیت می‌گویم. یادش در قلب ما زنده است.»

رسانه سینمای خانگی- توران مهرزاد درگذشت

معاون صدای رسانه ملی و هیئت مدیره انجمن صنفی بازیگران سینما در پیام‌هایی درگذشت مرحومه توران مهرزاد بازیگر پیشکسوت تئاتر، دوبلور و گوینده رادیو را تسلیت گفتند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، علی بخشی زاده معاون صدای رسانه ملی در یادداشتی ضایعه درگذشت مرحومه توران مهرزاد بازیگر پیشکسوت تئاتر، دوبلور و گوینده رادیو را به جامعه هنری ایران تسلیت گفت.

متن این یادداشت بدین شرح است: «ضایعه درگذشت بانوی هنرمند و پیشکسوت رادیو، تلویزیون و سینمای کشورمان، مرحومه توران مهرزاد، موجب اندوه و تأثر اهالی هنر و رسانه شد.

آنچه بانو مهرزاد را در خاطر همه ما برجسته و ماندگار کرد وقار، مهربانی، عزت نفس و خوش صدایی او بود.

این صدای ماندگار و بازیگر نام‌آشنا در عرصه فعالیت‌های هنری، با رعایت اخلاق حرفه‌ای و ایفای نقش‌های مؤثر و ارزشمند، به ویژه در نمایش‌های رادیویی، میراثی جاودان از خود را در تاریخ فرهنگ و هنر این مرز و بوم به یادگار گذاشت.

بانوی فقید، توران مهرزاد که از آخرین بازماندگان نسل اول رادیو در ایران بود و نقش‌های بیشماری را در رادیو اجرا کرد، همواره این رسانه گرم را خانه خود می‌دانست و همکاران رادیو را مانند فرزندانش دوست می‌داشت.

سرانجام در واپسین روزهای پاییز ۱۴۰۲ خرقه‌ تن وانهاد و به سرچشمه‌ ابدیت پیوست. صدای او هرگز خاموش نمی‌شود و یادش در خاطر ما برای همیشه ماندگار خواهد ماند.

اینجانب، فقدان اندوه‌بار بانو توران مهرزاد را به جامعه هنری ایران به ویژه هنرمندان و همکاران رادیو و خانواده محترم آن مرحومه، تسلیت می‌گویم و از درگاه خداوند متعال برای ایشان، رحمت و مغفرت الهی، و برای بازماندگان صبر و سلامت مسئلت دارم.»

تسلیت هیئت مدیره انجمن بازیگران سینمای ایران

در پی درگذشت توران مهرزاد، انجمن بازیگران سینمای ایران متنی را بدین شرح منتشر کرد: «اوست همیشه زنده» و باز هم خبر تلخ وداع با بزرگی دیگر … با نهایت تاسف و اندوه، درگذشت بازیگر تاثیرگذار و پیشکسوت عزیز عرصه‌های تئاتر، سینما، تلویزیون و رادیو، همکار عزیزمان بانو توران مهرزاد که در آثار به یادماندنی بسیاری در طی این سال‌ها برای مردم خاطره سازی کردند را به خانواده محترم ایشان، تسلیت عرض می‌کنیم. ‌اخبار تلخ این پاییز غمناک تمامی ندارد انگار …»

توران مهرزاد هنرمند پیشکسوت رادیو، تئاتر، سینما و تلویزیون و صدای ماندگار نمایش‌های رادیویی شامگاه ۲۸ آذرماه بر اثر کهولت سن در بیمارستان پاستورنو تهران در ۹۳ سالگی درگذشت.

مهرزاد متولد ۱۳۰۹ بود و از سال ۱۳۲۳ فعالیت‌های هنری خود را در تئاتر شروع کرد و سپس فعالیت خود را با ایفای نقش در نمایش‌های رادیویی ادامه داد. وی یکی از آخرین بازماندگان نسل اول رادیو در ایران بود.

مهرزاد در فیلم‌های سینمایی و سریال هم بازی کرده و نقش‌های ماندگاری را در دوبله و رادیو و تئاتر به یادگار گذاشته است. «پری»، «هامون»، «خط قرمز»، «عینک دودی»، «برج مینو»، «قرمز»، «دلشدگان» و «لیلا» از جمله فیلم‌های سینمایی این هنرمند هستند.

از مهمترین سریال‌های تلویزیونی‌ زنده یاد مهرزاد می‌توان به سریال «امام علی (ع)» و «این خانه دور است» اشاره کرد.

رسانه سینمای خانگی- هنرمندان از بی‌توجهی خواهند مرد

پیکر رضا صفایی‌پور(بازیگر معروف به طوفان) با حضور جمعی از همکاران و دوستانش به سمت خانه ابدی در حالی بدرقه شد که اصغر همت بازیگر در سخنانی صریح گفت: اینجا می‌گویم که «پارکینسون» کسی را نمی‌کشد، این بی توجهی‌ها و توقع هنرمند است که جواب نمی‌گیرد و او را می‌کشد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، صبح سه‌شنبه ۲۸ آذرماه خانه سینما برای چندمین بار در ماه‌های گذشته میزبان مراسم وداع با یکی دیگر از اهالی سینما شد و این بار قرعه به نام یکی از بازیگران مطرح در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ خورده بود که در دوران کاری‌اش به «بدمن» سینما شهرت ‌داشت.

رضا صفایی‌پور معروف به رضا طوفان از آخرین نسل بازیگران ژانر اکشن سینمای ایران بود که دو روز قبل پس از مدتی که به بیماری پارکینسون مبتلا شده بود از دنیا رفت.

در مراسم تشییع این هنرمند که با حضور خانواده و جمعی از سینماگران برگزار شد، ابوالفضل پورعرب, علی دهکردی (مدیر عامل خانه سینما)، پژمان بازغی، منوچهر شاهسواری، اصغر همت، محمد شیری، فرید سجاد حسینی، حسن رضائی، مهوش وقاری،سعید خانی از جمله حاضران بودند.

کامران ملکی که پس از مدتها اجرای مراسمی این چنینی را برعهده گرفت، گفت: من‌ سال‌ها برای مراسم وداع هنرمندان اینجا بودم ‌ و رضا طوفان از اولین کسانی بود که می‌آمد. خیلی ها بخاطر آلودگی هوا نتوانستند بیایند بخصوص آنکه سن همکاران طوفان سنی نیست که در این آلودگی هوا حضور داشته باشند ولی در رسانه ها دیدید که چطور از رضا طوفان یاد کردند.

پس از او اصغر همت در جایگاه حاضر شد و در سخنانی اعتراضی نسبت به حاضر نشدن سینماگران در مراسم و بهانه آلودگی بیان کرد: یک زمان برای برخی مسائل آدم به جهنم هم باید برود.

وی ادامه داد: گاهی فکر می‌کنی نباید انتقادی کنی ولی اگر آنهایی که رضا به گردنشان حق داشت و باید می‌بودند الان حضور داشتند که جای این بحث‌ها باز نمی‌شد. شنیدم که جوانی در این جا گفت یک بار رضا صفایی پور را دیده و الان از بوکان برای مراسم آمده است. یک زمان در جشنواره‌های تئاتر بیانیه هیات داوری می‌نوشتیم و شاید من یکی از کسانی بودم که جلوی بیاینه نوشتن را گرفتم چون دیدم چرا باید اینقدر تکرار کنیم وقتی فایده ندارد.

اصغر همت سپس متنی را که پس از شنیدن خبر درگذشت رضا صفایی‌پور نوشته بود قرائت کرد و در آن اشاره کرد که رضا صفایی‌پور نمونه آن دست هنرمندانی بود که نه ارج دیدند و نه برصدر نشستند.
همت گفت: رضا صفایی‌پور مثل خیلی‌های دیگر قدر ندید در حالی که جایزه بین‌المللی هم‌ گرفت. من همانطور که می‌دانید (همسرش افسر اسدی درگیر بیماری پارکینسون است) با بیماری پارکینسون درگیر هستم و اینجا می‌گویم که پارکینسون کسی را نمی‌کشد، این بی توجهی است که می‌کشد و توقع هنرمند که جواب نمی‌گیرد.

سپس سید عباس عظیمی مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت گفت: با استاد صفایی‌پور مدام در تماس بودیم.بزرگانی که در سینما هستند بدانند خودشان هم یک روز پیر می‌شوند و اگر به ایشان نقشی داده می‌شد، شاید در ۸۴ سالکی این اتفاق می‌افتاد نه در ۷۴ سالگی.‌ ای کاش پیام‌ها و تماس‌های این مدت تا قبل از آسمانی شدن ایشان بود. 

عادل تبریزی کارگردان «گیج گاه» نیز با بیان اینکه «عجیب و تلخ است که آخرین حضورشان در فیلم من بود» در سخنانی انتقادی گفت: همیشه از هنرمندانی که ممنوع‌الکار می‌شوند حرف زده می‌شود، ولی از هنرمندانی که از ظرفیتشان استفاده نشد چه کسی باید حرف میزد؟ در زمانی گفتند دوره بعضی فیلم‌ها تمام شده و خدا نگذرد از کسانی که این جمله را گفتند و با بیانش ظرفیت بالای هنرمندانی همچون رضا صفایی‌پور را از بین بردند. 

پژمان بازغی رییس انجمن بازیگران سینما نیز پس از تسلیت گفت:گلایه من از جوان‌ترها است که فراموش کردند اگر امروز کار می‌کنند این سینما روی دوش چه کسانی بوده که به اینجا رسیده است.
او افزود:متاسفانه شرایط انجمن اجازه نداد ما خدمت ایشان برسیم، ولی نیاز است که در بخش صنفی کنار یکدیگر باشیم تا تشکل‌هایی به وجود آید برای رسیدن به پیشکسوتان و پیگیری امور دیگر. ما امروز بیش از آنکه یک هنرمند را از دست داده باشیم یک‌ انسان را از دست دادیم.

در ادامه ابوالفضل پورعرب بازیگر بیان کرد: متاسفم خیلی از کسانی را که باید اینجا حضور می‌داشتند نمی‌بینم. ایرادی ندارد شاید نتوانستند.

او گفت: آقای طوفان واقعا آقای طوفان بود و ما در زمان کار با هم کیف می‌کردیم. او از یک چیز رنج می‌برد و آن احوال نپرسیدن بود که الان می‌بینم حق داشت. نسل ما که کار می‌کرد، همیشه نگران بود و الان میبینیم که خوب است به هم احترام بگذاریم تا شاید در روابط اجتماعی موفق باشیم.

او همچنین اضافه کرد: از خانه سینما هم ( اگرچه من عضو آن نیستم) برای برپایی مراسم تشکر می‌کنم.

آخرین سخنران این مراسم علی دهکردی مدیرعامل خانه سینما بود که بیشتر سخنش رو به مسئولانی بود که برای سینما تصمیم می‌گیرند اما در این اتفاق‌ها حضوری ندارند. 

او ابتدا گفت: رضا عاشق سینما بود و شاید عاشق‌ترین به سینما بود. بازیگری شاید یکی از حسرت برانگیزترین حرفه‌های دنیا باشد که آتش به بیرون می‌اندازد ولی از درون بازیگر را می‌سوزاند. بیماری پارکینسون عشق واقعی رضا را از او گرفت و این برای او که همیشه قهرمان بود خیلی سخت‌تر بود.من از طرف خودم و نیز خانه سینما به خانواده ایشان تسلیت می‌گویم و امیدوارم آن تصمیم‌گیرندگان برای سینما که باید امروز می‌آمدند، این حرفها را بشنوند چون خانه سینما باید بتواند به هنرمندان رسیدگی کند و ما می‌خواهیم که با دستهای پُر از آنها حمایت کنیم نه با شرمندگی!

او با اشاره به اینکه شرایط برخی از هنرمندان یه جایی می‌رسد که هنگام مرگ می‌گویند راحت شد، گفت: چرا باید شرایط طوری باشد که بگوییم راحت شد؟ از چه راحت شد؟ همه می‌دانیم و لازم به گفتنش نیست.

هنگامه صفایی‌پور آخر مراسم دل نوشته‌ای را برای پدرش با اشاره به اینکه مردم او را «بدمن» سینما می‌شناختند ولی مورد علاقه آنها بود، خواند و بعد یادآور شد که در سالهای گذشته پدرش حاضر به بازی‌ در هر نقشی نشده بود. 

او افزود: پدرش می‌گفت برای ارتزاق نباید هنر را فروخت و به همین دلیل حاضر نبود در هر نقشی بازی کند و اگرچه گزیده‌کاری تصمیم خودش بود اما در این چند سال دیدم که چیزی در پدرم فروریخت.
او از عباس علایی دوست پدرش و نیز عباس عظیمی و علی دهکردی تشکر ویژه کرد.

پایان بخش مراسم خواندن نماز میت بود و سپس پیکر رضا صفایی‌پور به قطعه هنرمندان بهشت زهرا تشییع شد.

رسانه سینمای خانگی- این نقاش ماهیگیر است یا این ماهیگیر نقاش است؟

کارگردان مستند «ناخدا» از فیلم‌های جشنواره حقیقت امسال گفت: در این فیلم با توجه به شخصیت خود ناخدا که علاوه بر ماهیگیری، شعر می‌سراید و نقاشی می‌کشد من هم به عنوان فیلمساز نگاهی شاعرانه را دنبال کردم.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم مستند کوتاه ناخدا به کارگردانی علی ارکیان، تولید مرکز گسترش سینمای مستند به بخش مسابقه ملی هفدهمین جشنواره بین المللی فیلم مستند ایران، سینما حقیقت راه پیدا کرده است.

وی در گفت‌وگو با ایرنا، درباره نحوه آشنا شدن با این سوژه توضیح داد: مشغول ساخت فیلمی مستند درباره داوود کوچکی به نام «مرد مدادی» بودم که نقاش خودآموخته بود. او طی فیلمبرداری به دلیل سرطان معده درگذشت. یک نفر به من ناخدا عبدالرسول غریبی را معرفی کرد و سراغ او رفتم. این فرد هم ناخدا و هم ماهیگیر و هم نقاش خودآموخته است و در ماهینی بوشهر زندگی می‌کند.

ارکیان با یادآوری این که فیلمبرداری ۱۵ روز طول کشید اظهار داشت: این ناخدا جدا از این که در زمینه های مختلف کتاب نوشته، شعر می گوید و نقاشی هم می‌کشد. در مجموع هنرمند بزرگ و انسان شریف و مهربان و دوست داشتنی است. او که گذشته بوشهر را در نقاشی های خودش زنده کرده، بارها نمایشگاه نقاشی برگزار کرده است.

وی افزود: ناخدا در جریان ساخت فیلم به ما خیلی کمک کرد و هر چه از او می خواستیم دو برابر بیشتر انرژی گذاشت. به همین خاطر توانستیم در یک فرصت فشرده فیلم را به سرانجام برسانیم. امیدوارم مخاطبان تشویق بشود پس از دیدن این فیلم، آثارش را در فضای مجازی ببینند و کتاب‌هایش را بخوانند.

این کارگردان درباره طراحی لوگوی پوستر گفت: لوگو دقیقا امضای زیر نقاشی‌های ناخداست. ما از امضای ایشان در پوستر و تیتراژ اولیه به عنوان لوگو استفاده کردیم.

به گفته وی فیلم مستند «ناخدا» روز سه شنبه ساعت ۱۵ و جمعه ساعت ۱۹:۳۰ دقیقه در سالن شماره ۶ پردیس سینمایی چارسو اکران می‌شود.

عوامل مستند «ناخدا» عبارتند از: نویسنده و کارگردان (علی ارکیان شریفی)، پژوهش (منصوره قیمی) ، تصویر بردار (فرشید آذری) ، تدوینگر و مشاور کارگردان (بابک بهداد)، صدا بردار (ساسان زالی)، دستیار کارگردان (حامد ارکیان شریفی) و مدیر تولید (محمود حجتی).

علی ارکیان فارغ التحصیل کارشناسی ارشد رشته کارگردانی سینما از دانشکده سینما و تئاتر تهران است. او بیش از سی فیلم کوتاه و مستند در کارنامه خود دارد.

جایزه جشنواره روستا برای فیلم «تکیه بر جام» و جایزه بهترین فیلم طنز از جشنواره طنز ایران برای فیلم «این یک موش نیست» و … از جمله جوایزی است که او تا کنون کسب کرده است.

هفدهمین جشنواره بین ‌المللی فیلم مستند ایران، سینما حقیقت به دبیری محمد حمیدی‌مقدم از تاریخ ۲۷ آذر ماه تا ۲ دی ماه ۱۴۰۲ در پردیس چارسو تهران برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- یادداشت رئیس برای طوفان

رییس سازمان سینمایی کشور درگذشت رضا صفایی‌پور، بازیگر پیشکسوت سینما را تسلیت گفت.

به گزارش سینمیا خانگی به نقل از روابط عمومی سازمان سینمایی، در متن پیام محمد خزاعی آمده است:

انالله وانا الیه راجعون

خبر درگذشت هنرمند گرامی- بازیگر پیشکسوت سینما آقای رضا صفایی‌پور باعث تاثر و تالم شد. او از هنرمندان دلسوخته سینما بود که سال‌های متمادی با عشق و شور در عرصه بازیگری حضوری دوست داشتنی و خاطره‌انگیز داشت. سینماگری با اخلاق و صمیمی که عشق به حرفه سینما را محملی برای عرضه توانمندی‌ها و حسن روابط انسانی و اخلاقی خویش قرار داده بود.

مرحوم صفایی‌پور انسانی مردمی و بی ‌حاشیه بود که با چند دهه حضور مداوم و موثر در عرصه هنر، و ارائه نقش های خاص و ماندگار به چهره‌ای خاطره‌ساز در سینمای ایران تبدیل شده بود.

اینجانب ضمن همدردی و تسلیت به خانواده محترم مرحوم صفایی‌پور و جامعه سینمایی برای آن مرحوم آمرزش الهی مسالت دارم.

بر اساس این گزارش، زنده‌یاد صفایی‌پور در فیلم‌هایی مانند کانی مانگا، میرزا کوچک‌خان، پلاک، پوتین، صلیب طلایی، سینه سرخ، شاهرگ، مرضیه، چشم عقاب و جهنم سبز نقش‌آفرینی کرده است. او با نام «طوفان» در سینما به شهرت رسید و در حال حاضر فیلم «گیج‌گاه» با هنرنمایی او روی پرده سینماهای کشور است.

رسانه سینمای خانگی- یوسلیانی درگذشت

اوتار یوسلیانی فیلمساز شناخته شده سینمای گرجستان در سن ۸۹ سالگی در زادگاهش درگذشت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از گاردین، یوسلیانی بیشتر فیلم‌هایش را در فرانسه ساخت، جایی که آزاد بود فیلم‌هایی بسازد که گاها آشکارا از کشورش انتقاد می‌کردند. مرگ او توسط پخش‌کننده فرانسوی آثار او تائید شده است.

ایراکلی گاریباشویلی، نخست‌وزیر گرجستان، در واکنش به این خبر گفت: «اوتار یوسلیانی سبک خاص خود را داشت که تنها ویژگی کارگردانان بزرگ سینماست. فیلم‌های او بارها برای کشور ما شهرت جهانی کسب کرده است».

یوسلیانی در تفلیس متولد شد و در دهه ۱۹۵۰ در مدرسه سینما «VGIK» در مسکو تحصیل کرد. فیلم‌های اولیه‌اش در گرجستان چون «سقوط برگ‌ها» و «پاستورال» مورد توجه مخاطبان بین‌المللی قرار گرفت.

در اوایل دهه ۱۹۸۰ او به فرانسه نقل مکان کرد و در آنجا بیشتر عمر خود را سپری کرد و در آنجا فیلم «مورد علاقه ماه» را ساخت که برنده جایزه ویژه هیات داوران در جشنواره فیلم ونیز شد. این نخستین جایزه او در جشنواره ونیز بود.

یوسلیانی در سال ۱۹۹۹ جایزه لوئی-دلوک را در فرانسه برای فیلم «خداحافظی، هیچ جا خانه نیست» کسب کرد که در این فیلم همچنین نقش شوهر و پدری الکلی را بازی می کرد. او همچنین در سال ۲۰۰۰ ریاست هیات داوران یکی از بخش‌های جشنواره فیلم کن را بر عهده داشت.

این سینماگر در سال ۲۰۰۲ دو جایزه از جمله خرس نقره ای بهترین کارگردانی را برای فیلم «دوشنبه صبح» از جشنواره فیلم برلین دریافت کرد.

رسانه سینمای خانگی- طوفان آرام شد

 رضا صفایی‌پور بازیگر پیشکسوت سینما در سن ۷۴ سالگی پس از چندسال مبارزه با بیماری پارکینسون درگذشت .

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، از موسسه هنرمندان پیشکسوت ، سید عباس عظیمی مدیرعامل موسسه درگذشت رضا صفایی‌پور معروف به طوفان بازیگر پیشکسوت سینما و عضو فقید موسسه هنرمندان پیشکسوت را اعلام کرد.

عظیمی ضمن عرض تسلیت به خانواده مرحوم صفایی پور گفت: متاسفانه طی تماس تلفنی فرزند ایشان مطلع شدم که زنده یاد امروز عصر (یکشنبه ۲۶ آذرماه) در سن ۷۴ سالگی پس از چندسال مبارزه با بیماری پارکینسون در منزل خود درگذشته است .

عظیمی گفت : جزییات مراسم وداع و خاکسپاری این هنرمند پیشکسوت سینما پس از مشورت با خانواده آن مرحوم اعلام خواهد شد.

رضا صفایی‌پور در تهران زاده شد. وی فارغ‌التحصیل دیپلم رشته ادبی است. فعالیت خود را با کشتی کج شروع کرد و بعد از چند مقام قهرمانی در ورزش، وارد سینما شد و با نام طوفان به شهرت رسید. صفایی‌پور فعالیت خود را به صورت جدی در سال ۱۳۴۲ وقتی که سال ۱۴ سن داشت آغاز کرد و به عنوان ورزشکار بدل‌کار در فیلم «ترس و تاریکی» محمد متوسلانی حضور یافت.

پس از انقلاب با فیلم سینمایی «میرزا کوچک‌خان» در سال ۱۳۶۲ به بازیگری بازگشت و با حضور در فیلم‌های «فصل خاکستری»، «شکار در شب»، «پلاک» و «ضربه آخر» کم‌کم به شهرت رسید مجموعه تلویزیونی «سیمرغ» محصول سال ۱۳۷۱ نخستین نقش‌آفرینی وی در تلویزیون است.

او در سال‌های اخیر درگیر بیماری پارکینسون شد که همین موضوع باعث کم‌کار شدن او در سینما شد.

رسانه سینمای خانگی- موزه سینما، میزبان نکوداشت جعفر والی

مراسم نکوداشت زنده یاد «جعفر والی» کارگردان و بازیگر فقید سینما و تئاتر در موزه سبنما برگزار می شود.

به گزارش سینمیا خانگی به نقل از روابط عمومی موزه سینما، موزه سینمای ایران قصد دارد در آستانه هشتمین سالگرد درگذشت «جعفر والی» مراسم نکوداشت وی را روز دوشنبه ۲۷ آذرماه با حضور دوستان، علاقمندان و هنرمندان سینما و تئاتر برگزار کند.

این مراسم ساعت ۱۷ در سالن فردوس موزه سینما برگزار خواهد شد.

در این مراسم فیلم مستند « یک حضور» ساخته مجتبی سعادت با نگاهی به زندگی زنده یاد جعفر والی نمایش داده خواهد شد و همچنین تعدادی از هنرمندان درباره این هنرمند فقید سخنرانی خواهند کرد.

زنده یاد جعفر والی در فیلم‌های سینمایی همچون: گلهای داوودی، تنگسیر، دادشاه، ناخدا خورشید، پائیزان، طهران روزگار نو ، پاداش سکوت، راه و بیراه و همچنین سریال هزاردستان نقش آفرینی داشته است.

رسانه سینمای خانگی- نقش مهرجویی در راه‌اندازی سازمان انتقال خون

۸۴ سال پیش نوزادی به جهان چشم گشود که به گفته خودش در این زندگی کم شلنگ تخته نینداخت. اما همین ویژگی سبب شد تا بخشی از مهم‌ترین آثار هنری ما را خلق کند و بر زندگی اجتماعی‌مان هم تاثیراتی ماندگار بگذارد.

۱۷ آذر ماه سالروز تولد داریوش مهرجویی است که اگر قربانی نمی‌شد، باید ۸۴ شمع بر کیک تولدش خاموش می‌کرد.

به گزارش ایسنا، داریوش مهرجویی هرگز داعیه نداشت یک هنرمند اجتماعی است. او البته به نگرش هنر برای هنر هم باور نداشت. با این حال او تنها با ساختن یک فیلم، تاثیری شگرف بر شرایط اجتماعی ما گذاشت. یکی از مهم‌ترین فیلم‌های او که در سال‌های گذشته و به ویژه بعد از ساخت فیلم «هامون» کمرنگ شد. هرچند معمولا بعد از درگذشت هنرمندان تاثیرگذار، تلاش می‌شود تا کارنامه هنری آنان دوباره مورد بازنگری قرار بگیرد ولی درگذشت غریب او سبب شد تا تاثیرات اجتماعی آثار مهرجویی، زیر سایه قتل دهشتانک او و همسرش قرار بگیرد و حالا که سالروز تولد اوست، شاید بد نباشد تا به خودمان یادآوری کنیم که او با ساخت یکی از فیلم‌های خود چگونه سبب تاسیس سازمان انتقال خون شد و از ادامه تجارت سیاه خون جلوگیری کرد.

صحبت از فیلم «دایره مینا»ست که به باور برخی از منتقدان و پزوهشگران سینما از نظر تاثیرگذاری اجتماعی، فیلمی یگانه در تاریخ سینمای جهان است.

اما قصه ساخت این فیلم چیست، داریوش مهرجویی در نخستین سال‌های فعالیت خود به پیشنهاد یکی از دوستان پزشکش با بازدید از بخشی محله‌های حاشیه‌ای تهران متوجه وضعیت هولناک تجارت خون شد و تصمیم گرفت مستندی درباره این فجایع بسازد. او که با غلامحسین ساعدی دوستی نزدیکی داشت، این ماجرا را برای دوست خود تعریف کرد و ساعدی هم که همزمان پزشک و نویسنده بود، گفت که اتفاقا قصه‌ای درباره همین موضوع دارد و این چنین بود که فیلم «دایره مینا» با اقتباسی از قصه «آشغالدونی» ساعدی ساخته شد.

 مهرجویی سال ۹۷ و در نشست تخصصی فیلم «دایره مینا» که در بخش کلاسیک جشنواره فیلم سلامت، اکران شد، درباره روند ساخت این فیلم و توقیف آن چنین توضیح داده بود: «یکی از دوستان من که در شهر شیراز زندگی می‌کرد و پزشک بود، یک‌روز به من تلفن زد و گفت می‌خواهم‌ چیزهایی را درباره مساله مراکز انتقال خون که از معتادین خون‌ می‌گیرند به تو نشان دهم. خیلی وضعیت بدی است و باید به طریقی این اتفاق منعکس شود. من هم بعد از صحبت‌ کردن با او و همچنین دیدن برخی از این مکان‌ها تحت تاثیر قرار گرفتم. هدف ابتدایی این بود که یک فیلم مستند بسازیم اما دیدم‌ که مساله بسیار بدتر از آن است که مستند شود. در این‌ میان با رییس شیر و خورشید سرخ آشنا شدیم که او اطلاعات زیادی درباره مافیای خون فروشان به ما داد و گفت که شخص خاصی پشت این ماجرا وجود دارد و به کسانی که پول احتیاج دارند مانند معتادین، با گرفتن خون، پول می‌دهد.»

او در آن نشست درباره تاثیر غلامحسین ساعدی در قصه فیلم «دایره مینا» نیز توضیح داده بود: «رییس شیر و خورشید سرخ ما را به دیدن مکان‌هایی که این افراد جمع می‌شدند برد که ما هم البته از همین لوکیشن‌ها برای فیلم استفاده کردیم که بسیار مخوف و ترسناک هم بود.  براساس همین قضایا تصمیم گرفتیم تا فیلمی داستانی را بسازیم. در همین میان ساعدی با من تماس گرفت و گفت که داستانی درباره بیمارستان نوشته است و می‌توان در آن، این قصیه را هم جا داد. آن داستان درباره همین پدر و پسر بود که به بیمارستان می‌آیند و مساله خون فروشی و دیگر مسائل جانبی آن به فیلم‌نامه اضافه شد. سپس فیلمنامه را به وزارت فرهنگ و هنر آن زمان دادیم اما آنها بسیار عصبانی شدند و گفتند اجازه نمی‌دهیم و جلویش را گرفتند. ما سعی کردیم از طریق بهمن فرمان‌آرا اجازه این کار را بگیریم. به هر حال این کوشش ما به ثمر رسید البته سه سال توقیف بودیم. خود فیلمنامه را وقتی ارائه دادیم این توقیف آغاز شد. دکتر اعلا تنها کسی بود که در جلسات همیشه از من دفاع می‌کرد و بر ضرورت ساخت این فیلم تاکید داشت و می‌دانست که واقعا این قضایا وجود دارد.»

مهرجویی برای دریافت مجوز فیلمنامه این فیلم حدود ۷،۸ ماه صبوری کرد و فیلم، بعد از ساخت هم یک بار دیگر طعم توقیف را چشید که خود او درباره آن گفته بود: «بعد از آنکه ساخت فیلم تمام شد، باز هم توقیف شدیم. در این مسیر سر و کارمان به دکتر اقبال که رئیس نظام پزشکی آن دوره بود افتاد. یک روز به دیدار او رفتیم. او که انگار قرص آرام بخش خورده و روی صندلی خود تکیه داده بود رو به من گفت: تو آبروی ما را بردی. فیلم تو مثل این می‌ماند که تو یک هتل درجه یک داری و به جای اینکه مدرن بودن آن را نشان دهی به سراغ پشت آشپزخانه و ریخت و پاش‌های آن رفته‌ای! من جواب دادم که ما می‌خواستیم نسبت به مساله کمبود خون آگاهی ایجاد کنیم زیرا در آن زمان همه از این کار می‌ترسیدند. او هم پاسخ داد که تو باید مثلا نشان می‌دادی که کسی حالش خراب است، یک شیشه خون به او تزریق می‌کنند و او بعدش سرحال می‌شود. اما من در جواب گفتم که این چیزی که شما گفتید دو دقیقه می‌شود و فیلم نیست.»

او یادآوری کرده بود که قضیه توقیف این اثر به دست شاه هم رسید و در این باره گفته بود: «شاه بعد از دیدن چند دقیقه از فیلم گفته بود که اگر این حرف دروغ است، بروید او را بگیرید و محاکمه‌اش کنید، اگر راست است بروید و خودتان را درست کنید. که البته فهمیدند اتفاقات درست و واقعی بوده و به من کاری نداشتند و بعد از سه چهار سال توقیف در جشن هنر شیراز این‌ فیلم به نمایش درآمد، از آن استقبال شد و طلسم نمایش آن شکسته شد. بعد هم به قضایای آزادسازی آثار توقیف شده و نامه کارتر به ایران خورد و اجازه اکران پیدا کرد. استقبال بسیار خوبی هم از آن شد و سالن‌هایش همیشه پر بود و تبدیل به یکی از فیلم‌های پرفروش زمان خودش شد و در فستیوال‌های مختلف هم‌ جایزه گرفت.»

او از استقبال تماشاگران در داخل و خارج از کشور از این فیلم خوشنود بود و گفته بود که برای من خیلی حیرت‌آور است که فیلمی با این موضوع مورد استقبال قرار گرفت با این حال موضوع فروش خون آنقدر وحشتناک است که به اندازه چندین فیلم اکشن می‌تواند بر مخاطب تاثیر داشته باشد.

مهرجویی اعتقاد داشت که «دایره مینا» به شکل غیرمستقیم باعث شد که سازمان انتقال خون در ایران تاسیس شود و عنوان کرده بود که نگاه اجتماعی این فیلم را بعدتر در فیلم «بمانی» هم دنبال کرده؛ فیلمی که درباره خودسوزی دختران و زنان است و سبب شد که وقوع این اتفاقات کمتر شود.

هرچند بخش مهمی از فیلم‌های مهرجویی درباره روشنفکران است و او به مناسبات روشنفکری احاطه کاملی داشت، اما خود را طرفدار «هنر برای هنر» نمی‌دانست. او که بارها نسبت به معضلاتی مانند آلودگی هوا، واکنش نشان داده بود، می‌خواست هنرش نقشی سازنده در جامعه داشته باشد.

رسانه سینمای خانگی- ادای احترام کرالا به مهرجویی و ابراهیم گلستان

بیست و هفتمین دوره جشنواره فیلم کرالا در هند با نمایش «لامینور» و «خشت و آینه» ساخته‌های داریوش مهرجویی و ابراهیم گلستان، به این ۲ سینماگر درگذشته ایرانی ادای احترام می‌کند. 

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، بیست و هشتمین جشنواره فیلم کرالا از ۱۷ تا ۲۴ آذر (۸ تا ۱۵ دسامبر ) برگزار میشود و علاوه بر نمایش «لامینور» ساخته داریوش مهرجویی و «خشت و آینه» از ابراهیم گلستان، چند فیلم ایرانی دیگر را نیز در برنامه نمایش دارد. 

فیلم سینمایی «آشیل» ساخته فرهاد دل آرام، «آژیر خطر» ساخته سپیده فارسی، «مرزهای بی پایان» از عباس امینی،«دشمن» ساخته میلاد اعلمی، «آزردگان» به کارگردانی مهدی فرد قادری، «آشغال ها و عروسک ها» ساخته منیژه حکمت، «آیه های زمینی»از علی عسگری و علیرضا خاتمی، «آخرین تولد» ساخته نوید محمودی، «منطقه بحرانی» ساخته علی احمدزاده و «نسخه ایرانی» ساخته مریم کشاورز دیگر آثار فیلمسازان ایرانی است که در این رویداد به نمایش در خواهند آمد.

خروج از نسخه موبایل