رسانه سینمای خانگی- سینمای ایران وام‌‌دار مادرهایی که همیشه درخشیدند

سینمای ایران اگرچه همچنان از برکت حضور بزرگان و هنرمندانی بهره می‌برد که عمر گرانقدر خود را صرف اعتلای این هنر کرده‌ و قاب‌های ماندگاری را پیش چشم تماشاگرانشان خلق کرده‌اند، اما سوگ فقدان هنرمندانی شریف را که نام‌شان بر حافظه جمعی ما حک شده است، از یاد نمی‌برد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم حوا با محوریت موضوع زن و خانواده و بازتعریف موقعیت و جایگاه زنان در جامعه و نقش تاثیرگذار سینما در تحکیم بنیان خانواده شاید بهانه خوبی باشد تا مروری بر کارنامه درخشان بازیگران فقیدی داشته باشیم که مادرانگی و اقتدار زنانه را در قاب سینما و حقیقت زندگی زیسته‌اند.

رقیه چهره آزاد/ مادر

رُقیه چـِهره‌آزاد با نام اصلی رقیه فخرالملوک توکلی از همان کودکی به بازیگری علاقه داشت تا جایی که در سنین کودکی برای فامیل و آشنا نمایش اجرا می‌کرد، وقتی ۱۹ ساله شد و دیپلمش را گرفت توانست به گروه تئاتر حرفه‌ای جامعه باربد که زیر نظر اسماعیل مهرتاش بود، بپیوندد. در ۲۴ سالگی برای نخستین بار روی صحنه رفت و تئاتر را با نمایش تأثیر زن در جامعه آغاز کرد. سال ۱۳۴۴ در نمایش پهلوان اکبر می‌میرد نقش مادر را بازی کرد.

در هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم مادر ساخته علی حاتمی، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در ۸۱ سالگی به وی اعطا شد. در آن زمان او مسن‌ترین بازیگری بود که برندهٔ این جایزه شد. وی در طول حیات هنری خود در آثار مختلفی بازی کرده‌است که از آنها می‌توان به طوفان زندگی، سوته‌دلان، دستکش سفید، پریچهر، ارثیه، مادر، عروس، دلشدگان، الو! الو! من جوجوام و تهران روزگار نو اشاره کرد. چهره‌آزاد همچنین در مجموعه‌هایی تلویزیونی همچون آرایشگاه زیبا، هزاردستان و مزد ترس به ایفای نقش پرداخته‌است. هنگام درگذشت رقیه چهره‌آزاد در 10 دی ماه 1373؛ روزنامه‌ها، نقل قولی از نقش غلامرضا (اکبر عبدی) را در فیلم مادر، تیتر کردند: «مادر مرد. از بس که جان ندارد.»

حمیده خیرآبادی/ پدرسالار

تا مدت‌ها جنس دیالوگ‌گویی‌های او در سریال‌های تلویزیونی تبدیل به ضرب‌المثل و نمادی از مادرانگی‌ها میان اعضای یک خانواده معمولی بود. حمیده خیرآبادی را که مادر ثریا قاسمی دیگر بازیگر دوست‌داشتی سینما و تلویزیون محسوب می‌شود، آنقدر در فیلم‌ها و سریال‌های مختلف در مقام مادر دیدیم که برای خیلی از ما، تعریف مادر و مادرانگی، منطبق بر شمایل دوست‌داشتنی او بود.

در میان آثار خاطره‌سازی که از حمیده خیرآبادی به یادگار مانده است، قطعا می‌توان جایگاه ویژه‌ای برای «پدرسالار» قائل شد. حضور درخشان خیرآبادی در کنار زنده‌یاد محمدعلی کشاورز در نقش اسدالله‌خان هنوز هم برای نسل دهه ۶۰ و ۷۰ یک خاطره فراموش‌نشدنی است.

خیرآبادی حضورهای خاطره‌سازی دیگری همچون فیلم «کلاه‌قرمزی و پسرخاله» و یا سریال محبوب‌ «خانه سبز» را هم در کارنامه خود دارد.

حمیده خیرآبادی ۳۱ فروردین ۱۳۸۹ در سن ۸۵ سالگی دارفانی را وداع گفت.

شهلا ریاحی/ دلشدگان

قدرت‌الزمان وفادوست معروف به شهلا ریاحی، زادهٔ ۱۸ شهریور ۱۳۰۵ در تهران است. او هنرپیشه سینما، تئاتر و تلویزیون بود که با ساخت فیلم مرجان، نخستین کارگردان زنِ سینمای ایران لقب گرفت.

او سینمای حرفه‌ای را سال ۱۳۳۰ با فیلم «خواب‌های طلایی» به کارگردانی معزالدیوان فکری تجربه کرد. با رکود کار تئاتر، ریاحی سال ۱۳۳۵ فیلم «مرجان» را کارگردانی کرد و به این ترتیب نام اولین زن کارگردان سینمای ایران را به خود اختصاص داد. وی گوینده رادیو و تلویزیون و مجری برنامه‌های کودک نیز بود.

ریاحی در بیش از 70 فیلم سینمایی ایفای نقش کرده است که از آن میان می توان به گلنار، در مسیر تندباد، دو فیلم با یک بلیت، دلشدگان، حکیم باشی، سراب، عروسی خون و بسیاری از فیلم های دیگر اشاره کرد. وی همچنین در دهها سریال تلویزیونی و نمایش، ایفای نقش کرده است. شهلا ریاحی که به علت بیماری حدود ۱۰ ماه در بیمارستان بستری بود و زندگی نباتی داشت، شامگاه ۱۰ دی ۱۳۹۸ درگذشت.

جمیله شیخی/ کاغذ بی خط

جمیله شیخی زاده ۹ اردیبهشت ۱۳۰۹، او در ابتدا از شاگردان کلاس آواز فاخره صبا بود که سپس صبا وی را به شاهین سرکیسیان معرفی می‌کند و سپس نزد استادان دیگر تئاتر به آموختن و تمرین تئاتر مشغول شد و اولین فعالیت حرفه ای خود را در سال ۱۳۳۶ با نمایش «پدر» آغاز کرد تا اینکه به استخدام رسمی «اداره تئاتر» درآمد. او برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از دهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم مسافران ساخته بهرام بیضایی و برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم زن از پانزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم لیلا به کارگردانی داریوش مهرجویی شده است. او همچنین در آثار درخشانی همچون کاغذ بی خط، پرنده کوچک خوشبختی، پاییزان، مسافران، ماه و خورشید و ده ها فیلم، سریال و تئاتر دیگر بازیگر کرده است. جمیله شیخی در روز چهارشنبه دوم خرداد ۱۳۸۰ در سن ۷۱ سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت و در روز ۶ خرداد ۱۳۸۰ در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

هما روستا/ از کرخه تا راین

آنقدر صدایش آرام بود و عمق نگاهش گیرا، که در هر پلانی که از یک فیلم یا سریال حضور پیدا می‌کرد می‌توانست همه نگاه‌ها را به سمت خود جلب کند. هما روستا که از چهره‌های برخاسته از صحنه تئاتر به حساب می‌آمد در ابتدای دهه ۵۰ مقابل دوربین حاضر شد و هم در سینما و هم در تلویزیون حضورهای خاطره‌سازی را رقم زد.

مخاطبان جوان‌تر سینما و تلویزیون شاید او را به‌واسطه حضور در سریال «ترانه مادری» به یاد داشته باشند اما حرفه‌ای‌ترها حتما درخشش او در فیلم «مسافران» بهرام بیضایی در آستانه دهه ۷۰ را فراموش نکرده‌اند.
یکی از حضورهای خاطره‌انگیز روستا در مقابل دوربین که هم در میان اهالی فن و هم در نگاه مخاطبان عام همچنان ماندگار به‌حساب می‌آید، ایفای نقش او در فیلم «از کرخه تا راین» بود. فیلمی از ابراهیم حاتمی‌کیا که روستا در آن نقش خواهر کاراکتر اصلی یعنی سعید را بازی می‌کرد و در آلمان قرار بود میزبان برادر مبتلا به سرطانش باشد.

هما روستا در چهارم مهرماه سال ۱۳۹۴ درست در روز تولد ۷۱ سالگی‌اش تسلیم عوارض بیماری سرطان شد و چشم از جهان فروبست.

پروین‌دخت یزدانیان/ قصه‌های مجید

هنوز با خبر درگذشت کیومرث پوراحمد، یکی از خاطره‌سازترین کارگردانان سینما و تلویزیون کنار نیامده‌ایم. کارگردانی که برای ساخت «قصه‌های مجید» وسواس بسیاری به‌خرج داد تا باورپذیرترین ترکیب بازیگران را گردهم بیاورد و نتیجه همین وسواس و سخت‌گیری برای انتخاب کاراکترهای اصلی، او را برای ایفای نقش «بی‌بی»‌ به مادرش رساند.

پروین‌دخت یزدانیان مادر کیومرث پوراحمد بود که با حضور در این سریال، چنان به کاراکتر «بی‌بی‌» جان بخشید که سال‌ها بعد این کاراکتر به سینما هم راه پیدا کرد و فیلم «مهریه بی‌بی» برمبنای آن در سینما ساخته شد.

وی بعدها در فیلم سینمایی «خواهران غریب» و یا سریال «سرنخ» هم در مقابل دوربین پسرش نقش‌آفرینی کرد و اما چندان علاقه‌ای به ایفای نقش در مقابل دوربین کارگردانان دیگر نداشت.

پروین‌دخت یزدانیان در پنجم فروردین‌ماه ۱۳۹۱ پس از دوره‌ای ابتلا به بیماری آلزایمر، دارفانی را وداع گفت.

فرخ‌لقا هوشمند/ مدرسه مادربزرگ‌ها

از دهه ۳۰ بازیگری در سینما را آغاز کرد و تنوع حضورش در فیلم‌ها و سریال‌های مختلف از مجموعه فیلم‌های «صمد» تا «کوچک جنگلی» را دربر می‌گیرد. فرخ‌لقا هوشمند هم از آن بازیگران دوست‌داشتنی‌ای است که صرف تماشا صورت مهربانش با چشمانی که گویی همیشه در حال خنده بود، حجم عظیمی از خاطرات خوش را در ذهن و قلب‌مان احیا می‌کند.

او که در بالغ بر ۶۰ فیلم سینمایی حضور داشت در سال ۸۰ و در فیلم «غزل» برای آخرین بار روی پرده سینما ظاهر شد اما بخش عمده‌ای از خاطرات ما از او مربوط به تجربه‌های تلویزیونی‌اش می‌شود؛ از «دنیای شیرین دریا» گرفته تا «کوچه اقاقیا».

بی‌شک یکی از جذاب‌ترین خاطرات تلویزیونی هم که فرخ‌لقا هوشمند در کنار جمعی از بازیگران خاطره‌ساز سینمای ایران در آن ایفای نقش داشت، سریال «مدرسه مادربزرگ‌ها» به کارگردانی غلامرضا رمضانی بود.

سریالی که سهم ویژه‌ای در ادای دین خیلی از ما به مادران و مادربزرگ‌های‌مان داشت.

فرخ‌لقا هوشمند ۲۲ تیرماه ۱۳۸۸ در سن ۸۰ سالگی چشم از جهان فروبست.

پروین سلیمانی/ تعطیلات نوروزی

مگر می‌شود از متولدین دهه ۶۰ باشید و بخشی از شیطنت‌های کودکی‌تان را با چنگالی در دست به «طاهره‌خانوم» نسبت نداده باشید؟ سریال «تعطیلات نوروزی»‌ را خسرو ملکان در سال ۷۰ کارگردانی کرد و مخاطبان در نوروز ۷۱ به تماشای آن نشستند؛ همان سریالی که پروین سلیمانی در آن در نقش «طاهره خانوم چنگال به‌دست» معروف شد و تا همین امروز هم سهم عمده‌ای در خاطرات جمعی ده شصتی‌ها از سریال‌های تلویزیونی دارد.

سلیمانی چهره‌ای دوست‌داشتنی و صدایی خوش‌آهنگ داشت که همین ویژگی‌ها سبب شد حضور متعدد و متنوع او در فیلم‌ها و سریال‌ها در حافظه‌ها با شمایل یک مادر مهربان ترسیم و مانگار شود.

او از اوایل دهه ۳۰ تا دهه ۸۰ در بالغ بر ۷۷ فیلم سینمای ایفای نقش کرد و در سریال‌های تلویزیونی هم چیزی در حدود ۴۰ کاراکتر مختلف را بازی کرد.

پروین سلیمانی سرانجام در ۱۲ خرداد ۸۸ در سن ۸۷ سالگی دارفانی را وداع گفت.

ژاله علو/ روزی روزگاری

ژاله علو زادهٔ ۱۴ مرداد ۱۳۰۶ در تهران شاعر، گوینده رادیو، صداپیشه و هنرپیشه تئاتر، سینما و تلویزیون است. او در کودکی آثار ادبی ادیبان ایرانی همچون حافظ و سعدی و مولانا را فرا گرفت. در نوجوانی عضو چند انجمن ادبی و گروه شعرخوانی بود و همین فعالیت‌ها موجبات راهیابی وی به رادیو برای دکلمه شعر و گویندگی در آن را در سال ۱۳۲۷، مهیا کرد. ژاله علو فارغ‌التحصیل دانشسرای مقدماتی تهران سال ۱۳۲۶ و همچنین فارغ‌التحصیل هنرستان هنرپیشگی تهران سال ۱۳۲۹ است. آخرین اجرای تئاتر خود را در سال ۱۳۳۷ و در نمایشی به نام «توپاز»، به کارگردانی نصرت‌الله محتشم، انجام داد. به پیشنهاد اسماعیل کوشان، نقش اول فیلم «افسونگر» را با آنکه نقش منفی بود، پذیرفت و ۳ هزار تومان دستمزد گرفت. او تا اواخر دهه سی خورشیدی ایفا گر نقش‌های اصلی بود اما به تدریج به شمایل مادر در سینمای ایران بدل شد. ژاله علو فعالیت در دوبله را از سال ۱۳۳۱ آغاز کرد و پس از آن در فیلم‌های زیادی به‌جای ستارگان معروف سینمای جهان حرف زده‌است. او آغازگر دوبلهٔ کارتون در ایران بود و دوبلهٔ بسیاری از کارتون‌های والت دیسنی، به سرپرستی وی انجام شده‌است.

وی بعد از انقلاب، بازی در تلویزیون را با مجموعهٔ «امیرکبیر» آغاز کرد. آخرین حضور تلویزیونی اش مجموعهٔ «مختارنامه» بود. شاخص‌ترین آثار ژاله علو در سالهای بعد از انقلاب، یکی مدیریت دوبلاژ سریال محبوب «سالهای دور از خانه» و دیگری، هنرنمایی در مجموعهٔ تلویزیونی «روزی روزگاری» در نقش زن ایلیاتی مقتدری به‌نام خاله لیلا بود که مورد استقبال قرار گرفت. برای این ستاره تکرارنشدنی سینمای ایران، آرزوی سلامتی مدام و عمر طولانی را آرزومندیم.

نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم‌ حوا به همت بنیاد بین‌المللی گوهرشاد و به دبیری مهدیه سادات محور ۱۶ تا ۲۳ تیر ماه سال جاری در سطح کشور و از ۲۰ تا ۲۳ در تهران برگزار خواهد شد. این رویداد محوریت موضوع زنان و خانواده را در دستور کار خود دارد و با همکاری مراکز و سازمان‌های فرهنگی مختلف فعالیت خود را دنبال می‌کند.

رسانه سینمای خانگی- مستند نیمه‌تمام اکبر عالمی، بالاخره تمام شد

در حالی که سه سال از درگذشت اکبر عالمی می‌گذرد، یک مستند نیمه‌کاره او تکمیل شده‌ است.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، اکبر عالمی، مستندساز، منتقد و مدرس سینما یکی از قربانیان کرونا بود که مهرماه سال ۱۳۹۹ از دنیا رفت و اگر در میان ما بود فردا، ۱۳ تیرماه هفتادوهشت‌سالگی‌اش را باید جشن می‌گرفت.

او که فارغ‌التحصیل رشته سینما با مدرک دکتری از انگلستان بود علاوه برمستندسازی، تالیف و ترجمه آثاری در حوزه سینما و عکاسی، در سال‌های دهه ۷۰ مجری برنامه «هنر هفتم» نیز بود.  

عالمی در روزهای آخر زندگی خود  مشغول ساخت دو مجموعه مستند درباره یکسری دستگاه‌ ویژه ماموگرافی و نیز با موضوع پتروشیمی بود که با درگذشت او این مستندها نیمه‌کاره ماندند.

امیر سرایی‌مقدم که علاوه بر داشتن نسبت خانوادگی، دستیار اکبر عالمی در پروژه‌هایش بود به ایسنا خبر داد که این مستدها تکمیل و تحویل داده شده‌اند.

یکی از این مستندها درباره دستگاه‌های ماموگرافی است که شرکت فوجی ژاپن به ایران داده بود. این دستگاه‌ها در شناسایی سرطان سینه که یکی از شایع‌ترین انواع سرطان‌هاست بسیار پیشرفته با قدرت تشخیص زیاد محسوب می‌شوند.

پشت صحنه مستند ماموگرافی- ژاپن

سرایی مقدم پیش‌تر به ایسنا گفته بود:‌ آقای عالمی نگاهی انسانی در این فیلم داشتند و از این جهت موضوع برایشان جالب بود که تشخیص سریع بیماری چطور به نجات جان انسان‌ها کمک می‌کند. علاوه براین رابطه دوستی کهن بین ملت‌های ایران و ژاپن هم موضوع دیگری است که در این مستند مورد توجه ایشان بود.

حالا این مستند پس از تکمیل به شرکت فوجی تحویل داده شده و گویا در ژاپن نمایش داده خواهد شد. همچنین مستندی که درباره پتروشیمی بود نیز تحویل داده شده و احتمالا در رویدادی با موضوع نفت و گاز نمایش داده می‌شود.

اکبر عالمی در حین ساخت مستند ماموگرافی بود که به ویروس کوید ۱۹ مبتلا شد. خبر درگذشت او با واکنش‌های زیادی همراه شد و بسیاری از همکاران و شاگردان او از فقدان این هنرمند و منتقد به تلخی یاد کردند. ابراهیم حاتمی‌کیا در نوشتاری تاکید کرد که «بزرگ استاد سینمایی‌مان را از دست دادیم.»

رسانه سینمای خانگی- آخرین فیلم کیومرث پوراحمد را از این هفته ببینید

آخرین فیلم کیومرث پوراحمد که به تازگی از دنیا رفت از ۱۴ تیرماه در سینماها اکران می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایسنا، در جشنواره فیلم فجر سال گذشته آخرین فیلم کیومرث پوراحمد با نام «پرونده باز است» رونمایی شد و پس از درگذشت او علی قائم‌مقامی (تهیه‌کننده) برای اکران فیلم اقدام کرد و حالا پس از صدور پروانه نمایش این فیلم آماده اکران است.

«پرونده باز است» با بازی پژمان بازغی، محمدرضا غفاری، نسیم ادبی، حسین پاکدل، شادی مختاری، علی باقری، به همراه سام قریبیان، مه‌لقا باقری و جواد طوسی از چهارشنبه، ۱۴ تیر توسط دفتر پخش خانه فیلم روی پرده سینماها می‌رود.

پیش‌تر تهیه‌کننده این فیلم گفته بود که پوراحمد تا روزهای آخر سال ۱۴۰۱ مشغول تدوین دوباره «پرونده باز است» بوده و نسخه نهایی نسبت به آنچه در جشنواره فجر نمایش داده شد، کوتاه‌تر است و با نظر فیلمساز شامل تغییرات اندکی شده است.

«پرونده باز است» درباره یک پرونده جنایی است که در خلاصه داستان آن آمده است: فرهاد نوجوان ۱۵ ساله ناخواسته مرتکب قتل می‌شود و حالا منتظر حکم دادگاه است.

پویا نجفی، راشین ربی، مهبد جهان‌نوش و محمدمتین ستاری  بازیگران نوجوان این فیلم هستند.

پوستر افتتاحیه فیلم با طرحی از کیومرث پوراحمد توسط محمد موحدنیا منتشر شده است.  

رسانه سینمای خانگی- جای خالی پدر، بزرگتر از همیشه

ششم تیرماه یازدهمین سالروز درگذشت علی کسمایی پدر دوبله ایران است که معتقد بود، هر آنچه را یاد می‌گیرید پیش خودتان نگه ندارید. او در حالی نسل پرافتخاری را پس از خود به جا گذاشت که این روزها گله‌های زیادی از وضعیت این هنر مطرح می‌شود و چند چهره شاخص دوبله هم فقط در یک سال گذشته از این دنیا رخت سفر بستند.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، علی کسمایی متولد ۱۲۹۴ و فارغ‌التحصیل رشته‌ اقتصاد از دانشگاه تهران بود که از سال ۱۳۲۹ فعالیتش را در زمینه‌ دوبله آغاز کرد و برای اولین‌بار در سال ۱۳۳۳ به عنوان سرپرست گویندگان، فیلم «شاهزاده‌ روباهان» را دوبله کرد.

دوبله‌ «شازده احتجاب»، «شطرنج باد»، «ملکوت»، «هجرت»، ‌ «پرواز در شب»، «هزاردستان»، «سربداران»، «آخرین پرواز»، «این خانه دور است»، «سال‌های جوانی»، «اتاق یک»، «حکایت آن مرد خوشبخت»، «کمیته‌ مجازات»، «هور در آتش» و فیلم‌های خارجی «دکتر ژیواگو»، «بانوی زیبای من»، «آوای موسیقی» و «هملت» از جمله آثار این هنرمند است.  

کسمایی در ششم تیرماه سال ۱۳۹۱ از دنیا رفت در حالی که سال‌ها به عنوان نویسنده و مترجم در مطبوعات فعال بود و مدیریت مجله‌های «عالم هنر»، «شهر ری»، «اطلاعات»، «مهر ایرانگ» و «راهنمای کارگران» را نیز برعهده داشت.

او به عنوان یکی از بنیانگذاران صنعت دوبله ایران شاگردان زیادی را تربیت کرد که هر کدام از پیشکسوتان دوبلاژ ایران محسوب می‌شوند.

او گفته بود: «زمانی‌که وارد سینما شدم، حتی در ایران یک “مویلا” (میز تدوین) وجود نداشت و دوبله‌ فیلم‌های فارسی را که در “پارس‌فیلم” انجام می‌شد، هنرمندانی چون سیامک یاسمی، ژاله علو، مهین بزرگی و بیژن محتشم که علاقه‌مند و عاشق سینما بودند، انجام می‌دادند. آن فیلم‌ها که در “پارس‌فیلم” ساخته می‌شدند، نه صدای صحنه و نه صدای شاهد داشتند؛ بنابراین ما دیالوگ‌های آن‌ها را درست می‌کردیم.»

منوچهر اسماعیلی در بزرگداشت علی کسمایی که سال ۱۳۸۶ به مناسبت روز سینما برگزار شد، گفته بود: «من بخش کوچکی از حاصل عمر علی کسمایی هستم. امروز صحبت از مردی است که حاصل عمرش، آبرو و حیثیت دوبلاژ ایران است.  من افتخار دارم که در سن ۲۰ سالگی در فیلم “دروازه پاریس” با ایشان همکاری کردم. یکی از ویژگی‌های علی کسمایی دادن فرصت بود. او یاد داد چیزی را که یاد گرفتی پیش خودت نگه‌ندار. این باعث ماندگاری نام علی کسمایی در دوبلاژ ایران شد.»

بنا به شواهد،   بسیاری از مدیران دوبلاژ و گویندگان مطرح که هم‌اکنون مشغول کار هستند و بسیاری از آن‌ها در چند سال گذشته از دنیا رفته‌اند، از شاگردان کسمایی محسوب می‌شدند؛ چنان‌که ابوالحسن تهامی‌نژاد درباره‌ او گفته است: «کسمایی استاد همه‌ ماست و ما دوبله را با ایشان شروع کردیم. آقای کسمایی در همه‌ ما تأثیر داشته و فیلم‌های خیلی خوبی را دوبله کرده است، که به خوبی آن‌ها را می‌فهمیده و می‌دانسته چه کاری باید انجام دهد.»

علی کسمایی در سال ۱۳۸۸ جوایز و یادگاری‌هایش را شامل عکس، فیلم‌ و لوح‌ها و وسایل مرتبط با بیش از نیم‌قرن فعالیتش در سینما، به موزه سینما اهدا کرد.

او در دفتر موزه سینما نوشت: «اینک حاصل زندگی‌ام را، از نوشته‌ها، سروده‌ها، کتاب‌ها، لوح‌های تقدیر، فیلمنامه‌ها، نوارها و … به موزه‌ سینمای ایران پیشکش می‌کنم، تا از گزند پراکندگی و نابودی در امان باشند و باشد که برای آیندگان به کار آیند. بر پیشینیان است که‌ با کوشش خستگی‌ناپذیرتری، این مرزوبوم کهنسال پرافتخار را، آبادتر و توسعه یافته‌تر و افتخارآمیزتر و موزه‌اش را پربارتر به آیندگان پیشکش کنند.»

رسانه سینمای خانگی- اکران «درباره الی» در هفته فیلم برگمن

رویداد سالانه «هفته برگمن» که برای یادبود «اینگمار برگمن» کارگردان بزرگ سینمای جهان برگزار می‌شود، امسال میزبان اصغر فرهادی به عنوان میهمان افتخاری و نمایش فیلم «درباره الی» خواهد بود.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا،  هفته فیلم برگمن از فردا ۲۶ ژوئن (۵ تیر) در جزیره فارو در کشور سوئد آغاز می‌شود و تا ۳۰ ژوئن ۲۰۲۳ ( ۹ تیرماه) ادامه خواهد داشت. امسال اصغر فرهادی فیلمساز شناخته‌شده ایرانی در عرصه بین‌المللی میهمان این رویداد سالانه خواهد بود.

«اینگمار برگمن» در دهه ۱۹۶۰ به جزیره کوچک فارو (فره) در کشور سوئد نقل مکان کرد و «هفته برگمن» به پاس هنر او در این مکان برگزار می‌شود که با نمایش فیلم، سخنرانی و گفت‌وگوهایی همراه است.

امسال فیلم «درباره الی» ساخته فرهادی یکی از آثاری است که در این رویداد نمایش داده می‌شود که با حضور کارگردان و معرفی فیلم نیز همراه است. همچنین فیلم «شرم» ساخته «برگمن» در سال ۱۹۶۸ به انتخاب فرهادی و با معرفی او به نمایش گذاشته می‌شود.

علاوه بر اصغر فرهادی کارگردان برنده دو جایزه اسکار، «اوبری پلازا» بازیگر آمریکایی و «آدری دیوان» کارگردان فرانسوی، «ایزابلا اکلوف» کارگردان سوئدی و میلاد عالمی سینماگر ایرانی-سوئدی، «کاله لیند» روزنامه‌نگار، «ایریس ویلجانن» موسیقیدان و «ماریان ماتیاس» کارگردان آمریکایی و برنده جایزه «اینگمار برگمان برای فیلم اول» در جشنواره فیلم گوتنبرگ از دیگر میهمانان این رویداد هستند.

«اینگمار برگمن» از چهره‌های برجسته‌ تاریخ سینمای جهان بود که در طول شش دهه فعالیت هنری، ‌۹ بار نامزد جایزه‌ اسکار شده بود و در توصیف شرایط زندگی انسانی از مایه‌های کمدی، امید، یاس و ناامیدی بهره می‌گرفت.

او در طول سال‌ها فعالیت سینمایی در مجموع ‌۶۲ فیلم ساخت که فیلم‌نامه بسیاری از آن‌ها را نیز خودش نوشته بود و علاوه‌بر آن، کارگردانی ‌۱۷۰ نمایش تئاتر از او یک چهره درخشان در عرصه این هنر نمایشی ساخته بود.

کارگردانان بسیاری آثار برگمن را الهام‌بخش حیات سینمایی خود دانسته‌اند که از آن جمله می‌توان به «روبرت آلتمن»، «وودی آلن»، «مارتین اسکورسیزی»،‌ «استنلی کوبریک»، «دیوید لینچ»، «پل شریدر»، «وس اندرسون»، «فرانسوا اوزون»، «فرانسیس فورد کاپولا»، «ایناریتو»، «کوراساوا»، «میشائیل هانکه» و … نام برد.

از مهمترین فیلم‌های این فیلمساز تاثیرگذار می‌توان به «پرسونا»، «فریادها و نجواها»، «مهر هفتم»، «توت‌فرنگی‌های وحشی»، «لبخندهای یک شب تابستانی»، «همچون یک آینه»، «چراغ زمستانی»، «سکوت»، «آستانه زندگی»، از «مردی با یک چتر»، «سرزمین آرزو»، «آینده با من است»، «زندان»، «رازهای زنان»، «تابستانی با مونیکا»، «درسی در عشق»، «چشم شیطان» و «صحنه یک ازدواج» نام برد. «برگمان» در دسامبر ‌۲۰۰۳ از دنیای سینما کناره گرفت و روز سی‌ام جولای ۲۰۰۷ در سن ‌۸۹ سالگی در جزیره فارو درگذشت.

رسانه سینمای خانگی- علی نصیریان، نمایش ایرانی تدریس می‌کند

کارگاه‌های آموزشی نمایش ایرانی با حضور استادانی چون علی نصیریان، افشین هاشمی، هدایت هاشمی و … زیر نظر داود فتحعلی‌بیگی در تماشاخانه سنگلج برپا می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، ثبت و نگهداری تجربه‌های استادان بزرگ نمایش ایرانی از دغدغه‌های مهم فعالان نمایشی ایران بوده و هنرمندان بنام کشورمان بارها در این زمینه اظهار نگرانی کرده‌اند.

از آنجاکه سنت نمایشی ایران به صورت سینه به سینه به نسل‌های گوناگون منتقل شده، همواره این خطر جدی وجود داشته و دارد که با درگذشت هنرمندان شناخته‌شده این عرصه، تجربیات آنان نیز از بین برود بدون اینکه فرصتی برای حفظ و ثبت آن‌ها وجود داشته باشد.

با همین نگاه، تماشاخانه سنگلج در نظر دارد برای اشاعه زمینه‌های مناسب آموزش نمایش ایرانی به مفهوم خاص و با هدف حفظ و ثبت میراث کهن نمایشی ایران‌زمین برنامه‌ای را تدارک دیده و در همین راستا کارگاه‌های آموزشی خاصی را برپا کند.

برای برگزاری این کارگاه‌ها هنرمندانی چون علی نصیریان، داوود فتحعلی‌بیگی، افشین هاشمی، هدایت هاشمی، حسین جمالی، مرشد چایانی، سیدمحسن هاشمی، شهناز روستایی، ابراهیم گله دارزاده، علی فتحعلی، بهزاد آقاجمالی، الهام ذوالفقاریان، غزل اسکندرنژاد و… دعوت شده‌اند و مدیر آموزش این دوره‌ها نیز داود فتحعلی‌بیگی است.

بنا بر اعلام روابط عمومی این تماشاخانه، این کارگاه‌ها از تیر ماه امسال آغاز می‌شوند و بهره‌ بردن از تجربه‌های پیشکسوتان و کهنه‌سواران نمایش ایرانی در جهت بازشناخت تئاتر ملی و تربیت نیروی جوان، از دیگر اهداف برگزاری این کارگاه‌هاست.

برای برگزاری این کارگاه‌ها عناوینی به شرح زیر در نظر گرفته شده است:

 چراغ اول : بازی نامه ‌نویسی (نگارش متن) با پنج فرصت:

۱. تقلید نامه‌نویسی یا نگارش نمایشنامه‌های شادی‌آور (تخت حوضی ، سیاه‌بازی و …) ۲. تقلیدهای اندرونی ۳. نمایش‌های عروسکی ایرانی ( خیمه شب بازی، خم بازی، صندوق بازی، جی جی بی جی و …) ۴. فوت و فن شبیه نامه ‌نویسی، ۵. طومار نویسی ( نوشتن نمایشنامه‌های تک ‌نفره برای اجرای نقالی )

چراغ دوم :نقش‌پوشی و نقش‌آفرینی (کارگردانی و بازیگری نمایش‌های ایرانی) با سه فرصت:

۱. نقالی یا روایت‌گری ۲. نمایش‌های مضحکه یا شادی‌آور ۳. شبیه‌ خوانی‌

چراغ سوم : مشق ساز و آواز در نمایش‌های ایرانی با پنج فرصت:

۱. بحر طویل خوانی ۲. پیش پرده خوانی ۳. اشتلم خوانی ۴. ضربی خوانی ۵. تصنیف سازی.

علاقه‌مندان برای ثبت‌نام در این دوره‌ها می‌توانند به سایت ایران تئاتر مراجعه کنند.

رسانه سینمای خانگی – اسماعیل سلطانیان هم در غربت درگذشت

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از ایرنا؛ اسماعیل سلطانیان که نیمه‌شب 23 خرداد 1402 به دلیل بیماری و ایست قلبی درگذشت، از بازیگران تحصیل‌کرده سینمای ایران بود. او با اینکه مدرک کارشناسی بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشکده هنرهای دراماتیک داشت سراغ تئاتر نرفت و بازیگری در سینما و تلویزیون را بر همه چیز ترجیح داد.

اسماعیل سلطانیان بازیگر خوش اخلاق و بی‌حاشیه سال ۹۴ در سن ۶۱ سالگی دچار پولیپ روده شد و به اجبار زیر تیغ جراحی رفت. پس از این اتفاق بیشتر خانه نشین بود و در خانه‌ای که در پرند داشت روزگار می‌گذراند.

تا قبل از بیماری فعالیت پررنگی داشت؛ ولی جراحی روده او را خانه‌نشین کرد. پس از بیماری یک بار در سریال خان بابا وارثیه فامیلی ساخته شبکه استانی قزوین جلوی دوربین رفت که اثری در گونه کودک و نوجوان بود. علاوه بر آن نقش کوتاهی هم در سریال قورباغه (هومن سیدی) داشت.

خودش درباره دلیل کم‌کاری‌اش در چند سال اخیر گفته است: مدتی که بیمار بودم و نمی‌توانستم سرکار بروم، بعد از آن هم نقش‌هایی که پیشنهاد می‌شود، نقش‌های حاشیه‌ای است و مثلاً برای یک روز کار دعوتم می‌کنند که قبول نمی‌کنم. البته حاضرم در یک سکانس از یک کار بازی کنم؛ اما نقش آنقدر خوب باشد که راضی‌ام کند و بعد از ۳۷ سال فعالیت هنری از خودم شرمنده نشوم. (مصاحبه با روزنامه جام‌جم)

کارگردانی که فقط یک بار پشت دوربین رفت

این بازیگر فقط یک بار به عنوان فیلمساز پشت دوربین رفت و بیشتر دوست داشت جلوی دوربین بازی کند. سلطانیان یک بار در تمام عمرش تصمیم به فیلمسازی گرفت و فیلم «همه دختران من» را در سال ۱۳۷۲ کارگردانی کرد. فیلمی که در آن فردوس کاویانی، نادیا دلدارگلچین، نسرین مقانلو، علی مصفا، ابراهیم‌آبادی و مجید قناد بازی می‌کردند.

او در پاسخ به این سوال که چرا کارگردانی را ادامه نداده است گفته است: بعد از ساخت فیلم «همه دختران من» پیشنهادهایی از طرف چند تهیه‌کننده برای ساخت فیلم داشتم، اما خودم دوست نداشتم کارگردانی و فیلمسازی را ادامه دهم و به دلیل علاقه به بازیگری دوست داشتم تمرکزم روی این حرفه باشد. اگر بگویم اشتباه کردم که در کارگردانی ورود کردم بی‌راه نگفته‌ام. من یک بازیگر هستم و دوست داشتم همیشه تمرکزم روی حرفه خودم باشد. به واقع روحیاتم با فضای کارگردانی سازگار نبود. (مصاحبه با روزنامه جام جم)

نقشی را که برای آن آفریده شده‌ام، بازی نکرده‌ام

اسماعیل سلطانیان، بازیگر نقش‌های فرعی بود و در هیچ فیلمی به عنوان قهرمان اصلی جلوی دوربین نرفت. او در یکی از مصاحبه‌هایش به این نکته اشاره کرده که به دنبال نقشی می‌گردد که خودش هم نمی‌داند چیست! او توضیح داده است: با اینکه از ۱۲ سالگی وارد عرصه تئاتر و سینما شدم و نقش‌های مختلفی بازی کرده‌ام اما هنوز آن گمشده‌ام را پیدا نکرده‌ام و نقشی را که برای آن آفریده شده‌ام، بازی نکرده‌ام. حقیقت این است که نقش‌های متنوعی در سبک‌های مختلف بازی کرده‌ام و رضایت داشتم ولی همیشه دنبال یک نقش هستم که نمی‌دانم چی هست. در تمام ژانرها بازی داشتم و کمتر سعی کردم خودم را تکرار کنم ولی هنوز احساس می‌کنم آن نقش را پیدا نکردم. (مصاحبه با هنرآنلاین)

از جمله نکاتی که کمتر درباره‌اش گفته شده این است که در دو فیلم دیده‌بان و مهاجر به عنوان دستیار کارگردان ابراهیم حاتمی‌کیا را کمک می‌کرد. او چند دهه بعد در فیلم چ حاتمی‌کیا به عنوان بازیگر جلوی دوربین رفت.

اسماعیل سلطانیان سال ۱۳۳۳ در کرمانشاه متولد شد و فارغ‌التحصیل بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشکده هنرهای دراماتیک بود. وی فعالیت هنری را از سال ۱۳۴۹ با تئاتر به عنوان نویسنده، بازیگر و کارگردان آغاز کرد و همزمان در سال ۱۳۴۹ در مرکز آموزش هنرهای دراماتیک کرمانشاه یک دورهٔ شش‌ماهه را زیر نظر آتش تقی‌پور گذراند.

فعالیت در سینما را از سال ۱۳۶۴ با بازی در فیلم شکار شکارچی آغاز کرد. همچنین در طول جنگ نیز چند تئاتر در جبهه‌ها به روی صحنه برد. از دیگر آثار سلطانیان می‌توان به بازی در پایتخت ۲، یوسف پیامبر، مرد هزارچهره، ستایش و قورباغه اشاره کرد.

وی نیمه شب ۲۳ خرداد ماه در سن ۶۹ سالگی بر اثر ایست قلبی درگذشت.

رسانه سینمای خانگی- فخری خوروش درگذشت

فخری خوروش بازیگر قدیمی تئاتر، سینما و تلویزیون در سن ۹۳ سالگی از دنیا رفت.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فخری خوروش، بازیگر سرشناس سینما و تئاتر، روز شنبه بیستم خرداد ماه در سن نود و سه سالگی، بعد از سال‌ها مهاجرت و دوری از صحنه تئاتر و سینمای ایران، در شهر لس‌آنجلس آمریکا درگذشت.

وی متولد دهم خرداد ۱۳۰۹ خورشیدی در کرمانشاه بود و پس از پایان تحصیلات در دانشسرا، به معلمی و تدریس در مدارس پرداخت اما در سال‌های آغازین معلمی برای اولین‌بار با نقش آفرینی در یکی از اجراهای «دست‌های آلوده» نوشته ژان پل سارتر، تئاتر را آغاز کرد و از سال ۱۳۳۴ خورشیدی نیز با بازی در فیلم سینمایی «برای تو» به کارگردانی صادق بهرامی به فعالیت هنری در سینما رو آورد که حاصل آن بازی در بیش از چهل فیلم سینمایی است.

فخری خوروش از سال‌ها پیش به دلیل سکونت دو فرزندش در آمریکا، اقامت ایالات متحده را دریافت کرده بود و پس از سال ۱۳۸۴ و نقش‌آفرینی در فیلم «یک بوس کوچولو» ساخته بهمن فرمان‌آرا، دیگر فعالیتی در سینمای ایران نداشت و در شهر لس‌آنجلس ایالت کالیفرنیا سکونت داشت.

پرویز پرستویی، بازیگر سینما، در صفحه اینستاگرام خود نوشت که فخری خوروش «هنرمند پیشکسوت تئاتر و سینما که سال‌ها در غربت زندگی می‌کرد روز شنبه ساعت ۸:۳۰ صبح به وقت لس‌آنجلس» درگذشت. او همچنین از فخری خوروش به عنوان «هنرمند تکرار ناشدنی» نام برد.

او همچنین در فاصله سال‌های ۱۳۳۹ تا ۱۳۸۱ در سریال‌های تلویزیونی مختلفی نقش‌آفرینی کرد که از مشهورترین آنها «سریال امیرکبیر» است که خوروش در آن نقش «مهد علیا» مادر ناصرالدین شاه قاجار را بازی کرد.

وی در سریال‌های «امام علی» و «پهلوانان نمی‌میرند» نیز بازی کرده‌است.

خوروش که در آغاز مدت‌ها در تئاتر در کنار علی نصیریان و عزت‌الله انتظامی به نقش‌آفرینی پرداخته بود، در دوران کاری خود در بیش از ۴۰ فیلم سینمایی از جمله «آقای هالو»، «نفرین»، «شازده احتجاب»، «تاراج»، «سوته دلان»، «بگذار زندگی کنم» و «مردی از جنس بلور» و همچنین سریال‌هایی همچون «خانه‌ای در تاریکی»، «روشن‌تر از خاموشی»، «کت جادویی»، «باغ گیلاس» و … بازی کرده بود.

رسانه سینمای خانگی- «محمدرضا صمیمی» در 77 سالگی درگذشت

به گزارش پایگاه خبری سینمایخانگی به نقل از سینماپرس؛ محمدرضا صمیمی، هنرمند پیشکسوت عرصه هنرهای نمایشی استان گلستان و نقش‌آفرین سوزن‌بان جوان فیلم «طبیعت بی‌جان» ساخته سهراب شهیدثالث راهی دیار باقی شد.

محمدرضا صمیمی پیشکسوت عرصه هنرهای نمایشی استان گلستان، پس از تحمل مدتی رنج بیماری، صبح امروز ۱۰ خردادماه، دارفانی را وداع گفت.

محمدرضا صمیمی، متولد سال ۱۳۲۵ بود و از دهه چهل شمسی وارد عرصه هنرهای نمایشی شد و در ادامه گروه تئاتر «رامین» را بنیان‌گذاری کرد.

مرحوم صمیمی همچنین رییس شورای نظارت و ارزشیابی بر نمایش این استان نیز بوده است.

او در مقام کارگردان، نمایش‌های «باران‌ساز»، «خودکشی»، در مه بخوان»، «علامت سوال» و… را روی صحنه برده است.

از او آثار متعدد تلویزیونی و سینمایی همچون نقش آفرینی در فیلم «طبیعت بی‌جان» ساخته سهراب شهیدثالث و سریال تلویزیونی «ستایش» به یادگار مانده است.

از آثار مکتوب او، کتاب «دوران عاشقی» به همت نشر بنام در سال گذشته منتشر و روانه بازار نشر شد.

مراسم تشییع پیکر این هنرمند فقید پنج‌شنبه ۱۱ خرداد، ساعت ۹ صبح از مقابل تالارفخرالدین اسعدگرگانی شهر گرگان برگزار شد.

خبری از یادگاری‌های کیومرث پوراحمد هست؟

در مدتی که چهل روز از سفر ابدی کیومرث پوراحمد می گذرد، از آثار هنری او بیشتر یاد شده تا یادگاری‌های دیگری که به شکلی با این فیلمساز مرتبط هستند. خیلی از این خاطرات، در موزه سینما در دسترس هستند مثل روزنوشت‌های مهدی باقربیگی که با ادبیاتی خاص، روزِ انتخاب شدنش در مدرسه برای بازی در «قصه‌های مجید» و اولین باری را که جلوی دوربین پوراحمد رفته، خاطره‌نویسی کرده است.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایسنا، اگرچه مرگ نابهنگام کیومرث پوراحمد هنوز برای خیلی از اطرافیانش و کسانی که او را از نزدیک می‌شناختند قابل باور نیست اما به چشم برهم زدنی نزدیک به ۴۰ روز از درگذشت او سپری شده و آنچه باقی مانده آثار هنری، تصویری و مکتوب اوست به همراه یادگاری‌هایی که بخش قابل توجهی از آن‌ها در موزه سینما نگه‌داری می‌شود.

در این ۳۰ و چند روز بارها از فیلم‌ها و سریال‌های این هنرمند صحبت شده و البته بعضی جایزه‌ها و دست‌نوشته‌ها و فیلمنامه‌هایش نیز در غرفه‌ای به نام خودش حفظ  شده و برای علاقه‌مندان قابل بازدید هستند.

پوراحمد در تابستان سال ۱۳۹۶ برخی از فیلمنامه‌های خود مانند «اتوبوس شب»، «پنجاه قدم آخر»، «کفشهایم کو؟» و مجموعه تلویزیونی «پرانتز باز» را به موزه سینما اهدا کرد.

او همچنین بخشی از داشته‌های سینمایی خود مانند جوایز جشنواره‌های داخلی و بین‌المللی، لوح تقدیر و سپاس، دیپلم افتخار، لوازم و اکساسوار صحنه، جایزه ویژه هیات داوران جشنواره آسیا پاسفیک سال ۲۰۰۷ برای ساخت فیلم «اتوبوس شب»، جایزه مروارید شرق جشنواره نپانگ مالزی برای ساخت فیلم «خواهران غریب»، وصیت‌نامه پروین‌دخت یزدانیان (مادرش و بازیگر نقش بی‌بی در مجموعه تلویزیونی «قصه های مجید») و سیمرغ‌های بلورین جشنواره فیلم فجر را  سال ۱۳۸۷، به موزه سینما اهدا کرده بود.

گواهی عضویت پوراحمد در آکادمی جشنواره آسیاپاسفیک، نمونه قراردادهای کاری برای ساخت سریال‌هایی همچون «سرنخ» و «پرانتز باز» و فیلم‌هایی که کارگردانی کرده، از جمله اهدایی‌های این فیلمساز به موزه سینما است.  

این فیلمساز ۱۶ فروردین از دنیا رفت و به بهانه چهلمین روز درگذشت او چند تصویر از برخی یادگاری‌های او در موزه سینما را منتشر می کنیم.

در بین آن‌ها دست‌نوشته‌ای از مهدی باقربیگی جالب و خواندنی است که در آن انتخاب شدن برای تست بازیگری را شرح داده است.

قردارد خرید داستان «قصه‌های مجید» بین هوشنگ مرادی کرمانی و کیومرث پوراحمد
در آن دوره (سال ۱۳۸۶) اعضای هیات انتخاب با توجه ویژه به فیلم «اتوبوس شب»، آن را به شکلی استثنایی در سه بخش بهترین فیلم، بهترین بازیگری و بهترین فیلمنامه نامزد کسب جایزه کردند. در مراسم اهدای جایزه با وجود آنکه جایزه‌ای به عنوان جایزه هیات داوران تعریف نشده بود، اما هیات داوران این جایزه را بخاطر ویژگی‌های فیلم به پوراحمد اهدا کرد.
دست‌نوشته‌ای از مهدی باقربیگی

 بخشی دیگر از این دست‌نوشته‌ها که به تاریخ تابستان سال ۱۳۷۰ نوشته شده‌اند در موزه سینما در معرض دید عموم هستند.

انتهای پیام

خروج از نسخه موبایل