انسیه شاهحسینی، کارگردان سینما و تلویزیون که برای پیش تولید کار جدیدش «دست ناپیدا» به خوزستان رفته میگوید: دفاع مقدس مساله شخصی من است و من دو بار متولد شدم؛ یک بار در سال ۱۳۳۳ و دومین بار زمانی که ۲۸ ساله و در میان خاکستر جنگ بودم.
به گزارش سینمای خانگی، انسیه شاهحسینی در گفت و گو با ایرنا، اظهار داشت: در سالهای جنگ و وقتی ۲۸ ساله بودم بار دیگر در میان خاکسترهای جنگ به دنیا آمدم و دفاع مقدس مساله مهم شخصی من است.
اگر شرایط و مسائل جنگ را به تصویر نکشم گناه کردهام
وی افزود: در سالهای جنگ چیزهایی در شرایط آن سالها دیدم و انسانهایی را شاهد بودم که پشت خاکریزها به پیغمبری رسیده بودند. آنچه دیدهام را باید بازگو کنم و اگر آن اتفاقها و انسانها و شرایط سالهای دفاع مقدس را به تصویر نکشم گناه کردهام.
انسانهایی را شاهد بودم که پشت خاکریزها به پیغمبری رسیده بودندشاهحسینی گفت: سینمای دفاع مقدس یعنی به تصویر کشیدن فرهنگ ایثار و برادری در پشت خاکریزهایی که رزمندگان برای باز کردن معبرها از هم سابقه میگرفتند. این از خودگذشتگیها به خاطر فرهنگ عاشورایی است که رزمندگان داشتند و چنین فرهنگی در هر شرایط و در هر جامعهای جوابگوی تمامی مسالئل در حوزههای مختلف حتی سیاسی و اقتصادی است.
فقط دفاع مقدس میتواند پرچمدار حق و حقانیت باشد
کارگردان فیلم سینمایی آب را گل نکنید (۱۳۶۸) گفت: در سینمای ملی که رسانه بهترین بخش آن است، فقط دفاع مقدس است که می تواند بایستد و پرچمدار حق و حقانیت باشد.
تولیدات دفاع مقدسی حامی آنچنانی به غیر از کسانی که دلسوزند، ندارندوی افزود: وقتی فیلمهای دفاع مقدس خوب ساخته و از آنها به خوبی حمایت شود همین سینما پاسخی برای خیلی از سوالات و مسائل در جامعه ماست اما تولیدات دفاع مقدسی حامی آنچنانی به غیر از کسانی که دلسوزند، ندارند. برخی که امکانات دارند اما آنها را در اختیار تولیدات دفاع مقدسی نمیگذارند و در این میان عدهای هم هستند که سینمای دفاع مقدس را به فراموشی سپردهاند.
اتفاقهای خوب دیگری در راه است
شاهحسینی گفت: اتفاقهای خوبی در سینمای دفاع مقدس افتاده و اتفاقهای خوب دیگری در راه است. هر وقت که خبرهای ساعت ۱۴ را گوش میدهم میشنوم که هر روز کتاب جدیدی در مورد دفاع مقدس نوشته شده و این مایه خوشحالی من را فراهم میکند چرا که از دغدغههای رهبر معظم انقلاب بوده و بر آن تاکید دارند.
وی افزود: نویسندههای دفاع مقدس به سمت نوشتن بیوگرافی شهدا رفتهاند که اگر حمایتهای شایانی از این دست تولیدات در سینما شود، سینمای دفاع مقدس بار دیگر به تنظیمات سابق خود بازمیگردد.
اگر مسالهام نباشد، کاری شروع نمیکنم
کارگردان فیلم سینمایی دل نمک (۱۳۶۸) گفت: در هر کاری که به ثمر رساندم از انجامش لذت بردم چون با شناخت بود. اول باید مسالهام باشد و حرفی برای گفتن داشته باشم وگرنه هرگز کاری شروع نمیکنم.
از صبح چهارشنبه، نمایش ۷ فیلم جدید آغاز شد؛ فیلمهایی که دومین بسته جامع اکران طی سال جدید به شمار رفته و انتظار میرود که رونق خوبی به گیشه تابستانی سینماها دهد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، فصل بهار، با یک اکران نوروزی قدرتمند آغاز شد. در ادامه، درحالیکه انتظار میرفت، ماه رمضان، از شتاب این روند مثبت بکاهد اما سرعت آن را بیشتر کرد تا سینماها پس از چندماه رکود نسبی، شاهد یک رونق خوب باشند.
سینماها در اردیبهشتماه نیز فراتر از تصور ظاهر شدند و بیشتر از فروردین فروختند. حالا و طبق روال هرساله، فیلمهای جدید پس از تعطیلات اواسط خرداد به روی پرده رفتند که با نگاهی به این آثار متوجه میشویم که روزهای خوبی در انتظار گیشه انتهای بهار و ابتدای تابستان است.
کت چرمی
کت چرمی، نخستین ساخته حسین میرزامحمدی است که در جشنواره فجر سال گذشته رونمایی شد و با استقبال بسیارخوبی همراه شد.
حضور محمدحسین مهدویان در مقام مشاور کارگردان و جواد عزتی در نقش اول این فیلم، سبب شده تا امیدهای بسیاری به گیشه این فیلم وجود داشته باشد.
در این فیلم که نامزد دریافت سیمرغ در ۱۰ رشته بود و نهایتا، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن را به دست آورد، جواد عزتی، صابر ابر، گلاره عباسی، پانتهآ پناهیها، ستاره پسیانی، عباسجمشیدیفر، مائده طهماسبی، سارا حاتمی، رویا تیموریان و سیامک احصایی بازی میکنند.
نگهبان شب
رضا میرکریمی اینبار و پس از ۴ سال دوری از گیشه، با نگهبان شب به سینماها بازگشته است. فیلمی که در جشنواره فجر ۲ سال پیش رونمایی شد و با نامزدی در ۹ رشته، سیمرغ بهترین کارگردانی را از آن خود کرد.
در این فیلم، کیومرث پوراحمد، عهدهدار نقشی کوتاه است و محسن کیایی، تورج الوند، لاله مرزبان، علیاکبر اصانلو، صفورا خوش طینت و ویشکا آسایش ترکیب بازیگران این فیلم را تشکیل میدهند.
شهر هرت
کریم امینی که در حال حاضر، کمدی فسیل را به روی پرده دارد، اینبار با شهر هرت، قصد تکرار این افتخارآفرینی را دارد. فیلمی که از پژمان جمشیدی در نقش اصلی بهره میبرد و جدیترین رقیب فسیل پس از ۳ ماه اکران باشکوه است.
در این کمدی، پژمان جمشیدی، شبنم مقدمی و بابک کریمی به ایفای نقش پرداختهاند و عباس قادری نیز یکی از قطعات معروف خود را بازخوانی کرده است.
مصلحت
فیلم پرحاشیه حسین دارابی، پس از چندسال کشوقوس برای اکران، بالاخره رنگ پرده را دید. فیلمی که در جشنواره فجر سال ۹۹ نمایش داده شد و در همان زمان با استقبال خوبی همراه شد.
در این فیلم سیاسی، فرهاد قائمیان، وحید رهبانی، نازنین فراهانی، مجید نوروزی، مهدی حسینینیا، امیر نوروزی و سهیبانو ذوالقدر به ایفای نقش پرداختهاند.
عروسی مردم
مجید توکلی، ۴ سال پیش، درام اجتماعی عروسی مردم را جلوی دوربین برد که این فیلم از همان زمان، کنجکاویهای زیادی را برای دوستداران این گونه فراهم آورد.
در این فیلم، نازنین بیاتی، شکیب شجره، زهرا داوودنژاد، خسرو بامداد، افسانه تهرانچی، سجاد تابش، محمد حیدری و احترام برومند بازی کردهاند.
تصور
علی بهراد با نخستین ساخته خود، یکی از امیدهای گیشه است. فیلمی که در سکوت خبری جلوی دوربین رفت و سال گذشته در بخش هفته منتقدان کن رونمایی شد که این نمایش، با استقبال خوبی همراه بود.
در این فیلم، لیلا حاتمی و مهرداد صدیقیان، نقشهای متفاوتی را تجربه کردهاند که شدت کنجکاویها برای تماشای این فیلم را دوچندان میکند.
ارثیه فامیلی
کمدی ارثیه فامیلی را حامد رضی ساخته که به شکلی محدود به روی پرده رفته است و هنوز نتوانسته سالنهای زیادی را در اختیار داشته باشد.
در این فیلم که امید اصلی آن، نقشآفرین محمد متوسلانی است، مهشید افشارزاده، مهران ضیغمی، کیمیا گیلانی، ساعد هدایتی، خشایار راد و علی کاظمی به ایفای نقش پرداختهاند.
«هفته فیلمهای کودک و نوجوان ایرانی» از تاریخ ۱۵ تا ۱۸ خردادماه در سالن سینمای مرکز بینالمللی کودکان و نوجوانان سارایوو بوسنی و هرزگوین در حال برگزاری است.
به گزارش سینمای خانگی از روابطعمومی سازمان سینمایی سوره، این برنامه به همت رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در بوسنی و هرزگوین با همکاری سازمان سینمایی سوره وابسته به حوزه هنری انقلاب اسلامی و استودیو پویانمایی اسکای فریم و مشارکت مرکز بینالمللی کودکان و نوجوانان سارایوو اجرا میشود.
در این رویداد، چند پویانمایی و فیلم به روز سینمای ایران از جمله «پسر دلفینی»، «لوپتو»، «مبارک» و «قهرمانان کوچک» با حضور دانشآموزان مدارس مختلف سارایوو به نمایش در میآید.
طبق پیشبینی انجام شده در هر اکران حدود ۱۵۰ دانشآموز بوسنیایی به تماشای فیلمهای ایرانی مینشینند.
پخش بین الملل انیمیشن سینمایی «لوپتو» بر عهده مرکز بین الملل سوره است.
شهرام مسلخی تهیهکننده و کارگردان فیلم سینمایی «یقهسفیدها» ضمن ابراز رضایت از فروش این فیلم در گیشه، درباره برخی ارجاعات این فیلم به فیلم سینمایی «جوکر» توضیحاتی ارائه کرد.
به گزارش سینمای خانگی، شهرام مسلخی تهیهکننده و کارگردان فیلم سینمایی «یقهسفیدها» که از ۲۷ اردیبهشتماه روانه پرده سینماها شده و در هفته نخست اکران در حدود یک میلیارد تومان فروش را در گیشه تجربه کرد، در گفتگو با مهر، درباره شرایط اکران این فیلم توضیح داد: در حال حاضر در فروش هفتگی فیلم «یقهسفیدها» رتبه چهارم را دارد و این اتفاق خوبی برای این فیلم است. بهخصوص اگر این نکته را مدنظر داشته باشیم که سانسهایی که به اکران فیلم ما تعلق گرفته است، سانسهای بسیار نامناسبی است و در خیلی از سینماهایی که انتظار فروش بالا در آنها داشتیم، تعداد سانس مطلوب به فیلم ما اختصاص پیدا نکرد. باوجود این شرایط فیلم فروش خوبی دارد.
وی ادامه داد: خیلی از مردم در فضای مجازی پیام میدهند که در ساعتی که به همراه خانواده به سینما مراجعه کردهاند، فیلم ما هیچ سانسی نداشته و ناگزیر فیلم دیگری را دیدهاند. متأسفانه بزرگترین مشکل فعلی ما مواجهه با همین مافیای سانسبندی فیلمها در چرخه اکران است. تبعیض در سانسبندی سینماها کاملاً مشهود است. در همین آخر هفته به چند سینما مراجعه کردیم و متوجه شدیم اغلب سانسهایی که به فیلم «یقهسفیدها» اختصاص پیدا کرده است، سانسهای سوختهای است که یا همزمان با ساعت کار مردم است یا با مواردی مانند طرح ترافیک درباره برخی سینماها، تداخل دارد.
مسلخی در عین حال تأکید کرد: شکر خدا با تمام این شرایط، بازهم فیلم توانسته است مخاطبان خود را داشته باشد و اینکه در همان هفته اول فروش فیلم از مرز یک میلیارد تومان عبور کرد اتفاق خوبی برای ما بود. خدا را شکر میکنیم و منتظریم ببینیم در ادامه چه اتفاقاتی برای فیلم رخ خواهد داد.
مخاطبانی که برای فیلم تبلیغ میکنند
کارگردان «یقهسفیدها» گفت: به نظر میرسد بخشی از این استقبال از فیلم، به خود فیلم بازمیگردد و مخاطبانی که به تماشای فیلم مینشینند، آن را به دیگران هم توصیه میکنند. از سوی دیگر اکران همزمان چند فیلم خوب در ماههای اخیر باعث شده است شاهد حضور بیشتر مخاطبان در سینماها باشیم. وقتی فیلم خوبی مانند «سه کام حبس» همزمان با فیلم من در حال اکران است، این اتفاق باعث نگرانی من نمیشود بلکه برعکس موجب قوت قلب من است چرا که میدانم مخاطبان بیشتری پایشان به سینما باز میشود.
وی افزود: نفس حضور مخاطبان در سالنهای سینمایی معمولاً کورس رقابتی را برای فیلمها بهوجود میآورد که به نفع همه فیلمهاست. اکران هر فیلم خوب در سینما، یک امتیاز برای همه فیلمهای در حال اکران است. در این شرایط آنچه محل نگرانی است، همان باندبازیهای سینماداران است که البته همیشه هم بوده و نمیتوان هم نسبت به آنها گلهمند بود. همین که بعد از سه سال فیلممان توانسته در همین شرایط اکران شود، جای شکر دارد!
مسلخی تأکید کرد: آنچه برای ما حائز اهمیت است، رضایت مخاطبان حاضر در سالن از فیلم است و اینکه همین مخاطبان تبدیل به تبلیغکنندگان فیلم ما بشوند و دیگران را به تماشای آن دعوت کنند.
خودمان از خودمان حمایت نمیکنیم!
این تهیهکننده و کارگردان با انتقاد از نبود حمایت لازم در زمینه بهرهمندی فیلمهای در حال اکران از ظرفیت تبلیغات تلویزیونی ادامه داد: همواره این انتقاد نسبت به عملکرد سینمای ایران وجود دارد که چرا نمیتواند مانند کشورهای دارای صنعت سینما، مخاطب بالا داشته باشد، اما فکر میکنم دلیل اصلی این اتفاق، همین است که ما خودمان از خودمان حمایت نمیکنیم. در حق سینما معمولاً در بسیاری از شرایط اجحاف میشود. خیلی از فیلمسازان از زمان بحران کرونا تا همین امروز با ضرر و زیانهای جدی اقتصادی مواجه شدهاند و فکر میکنم در چنین شرایط تلویزیون و شهرداری میتوانند در کنار سینماگران باشند و از آنها حمایت کنند. متأسفانه همواره شاهد نگاه منفی تلویزیون و شهرداری نسبت به سینما هستیم و به همین دلیل هم حمایتی که باید از سینما صورت نمیگیرد تا بتواند تبدیل به یک صنعت پولساز برای همه ما شود.
وی ادامه داد: سرمایهگذار بخش خصوصی که خودش برای ساخت این فیلم سرمایهاش را وسط گذاشته و سراغ من آمده تا این فیلم ساخته شود، با دیدن این قبیل بیمهریها آیا در سینما باقی میماند؟ طبیعی است که از این فضا دلزده میشود و سینمای ایران شانس دیگری برای بهرهمندی از یک سرمایه خصوصی را از دست میدهد.
پیرنگ «یقهسفیدها» شباهتهایی با «جوکر» داشت
مسلخی درباره اینکه گفته میشود «یقهسفیدها» ارجاعاتی به فیلم «جوکر» داشته است هم توضیح داد: بخشی از این اتفاق در زمان نگارش فیلمنامه شکل گرفت. زمانی که فرزاد گودرزی مشغول نگارش فیلمنامه بود و داشتیم سیناپس اولیه را آماده میکردیم، فیلم «جوکر» پخش شد که خیلی مورد علاقه هر دوی ما بود. همان زمان متوجه شدیم بخشی از پلانها و سکانسهای فیلممان دارد به سمت آن فیلم میرود. هرچند سینمای اقتباسی چندان در سینمای ایران مطلوب نیست و همه به دنبال تألیف هستند، این اتفاق در دنیا مرسوم است که فیلمها و رمانهای موفق مورد ارجاع فیلمهای دیگر قرار بگیرند.
مسلخی تأکید کرد: احساس ما این بود که در پیرنگ اصلی فیلمنامه ما شباهتهایی با فیلم «جوکر» وجود دارد و به همین دلیل آن را پررنگتر کردیم و فکر میکنم امروز هم این شباهتها برای آنهایی که فیلم را میبینند، جالب است. البته فیلم ما فضایی کمدی دارد و صرفاً رفت و برگشتی به فضای فیلم «جوکر» داشتهایم و به اندازه یک فیلم کمدی هم فکر میکنم توانسته است کار خودش را به درستی انجام دهد. ما هم انتظاری فراتر از این نداشتیم و نمیخواستیم فیلممان خیلی به فضای تلخ و سیاسی «جوکر» نزدیک شود. به همین اندازه که رفت و برگشت کاراکتر اصلی فیلم ما به جلد جوکر در بخشی از فیلم، لبخندی به لب مخاطب بنشاند، برایمان کافی است.
اکبر نبوی گفت: من نقدهای جدی به این سینما و آثارش دارم اما از نظر من سینمای ایران نسبت به سایر نهادهای اجتماعی به این کشور خدمت کرده است و نمیدانم چرا در این کشور تا اتفاقی رخ میدهد همه میخواهند سر سینما را بتراشند.
به گزارش سینمیا خانگی از ایسنا، در بیست و یکمین قسمت از برنامه «نقد سینما»، امیررضا مافی میزبان برنامه در میز گفتگوی ویژه با اکبر نبوی پژوهشگرو منتقد سینما، درباره موضوع «افول سینمای دینی و ملی» به گفتگو نشستند.
ابتدا میزبان برنامه بیان کرد: یکی از مسایل و نکات مهم مفقوده در سینمای امروز ایران، مساله هویت است. هویت گاهی برساختی از آگاهی پیرامون ماست و مواقعی از آگاهی جمعی بدست میآید. هویت از تاریخ و تبار ما نشات میگیرد؛ اینکه تا چه اندازه در سینمای ایران به لحاظ مفاهیم دینی و ملی به این مساله اهمیت داده میشود، موضوع این هفته برنامه «نقد سینما» است.
وی ادامه داد: ما میلاد با سعادت امام رضا (ع) را پشت سر گذاشتیم و قرارست به سینمای دینی بپردازیم؛ دین به عنوان یکی از مهمترین علل هویت ساز مردم ایران است. همچنین در آستانه رحلت جانگداز امام خمینی (ره) و پانزده خرداد هستیم و میخواهیم درباره چرایی فقدان یک سینمای ملی بر اساس اتفاقات تاریخی صحبت کنیم. دو پایه هویتساز جامعه امروز و مردم ما آیینها، دین و بعدتر اتفاقات ملی است.
در ادامه اکبر نبوی پژوهشگرو منتقد سینما اظهار کرد: سینما یک پدیده اجتماعی است اگرچه به صورت مستقل قابل تعریف اما به صورت پیوسته با جامعه زیستی در حال دادوستد است. بخش قابل توجهی از فقدان فیلمهایی با مولفههای دینی و ملی به فضای زیستی جامعه باز میگردد که سینما هم در آن فضا تنفس میکند و جدا نیست. البته بنا نیست سینما تا این اندازه با موج اجتماعی خود را همراه کند چون میتواند موج ایجاد کند.
این پژوهشگر سینما یادآور شد: به هر حال عناصر مخدوشساز در طی این سالها در جامعه کم نبودند. اگر این آماری که از مهاجرتها اعلام میشود، درست باشد، زنگ خطری برای کاهش تعلقات ملی است. سینما هم در چنین جامعهای تنفس میکند. البته فراموش نکنیم پدیده مستقل سینما باید مولفههای مورد نیاز را برای حرکت رو به جلوی جامعه بشناسد و متناسب با آن خلاها را پوشش دهد.
نبوی با اشاره به اینکه دین در فضای بسته تعریف شده اما سینمای دینی به نسبت گذشته خود، به لحاظ کمیت کمرنگ نشده است، گفت: تعریف و تنظیم روابط انسان با خود، جهان هستی و خداوند تعریف شخصی من از دین است که با این تعریف، گستره دین بسیار پهناور و حتی بیانتهاست. بر این مبنا معتقدم در کنار فیلم «روز واقعه»، فیلم «روسری آبی» هم اثری دینیست، چون از یک عشق پاک میگوید.
مافی درباره این مبحث عنوان کرد: گویی فیلمسازان و جهان فیلمسازی ما در سالهای اخیر تفسیری که درباره خویشن، دیگری و جهان هستی میکند، تفسیر انسانگرایانه، متاثر از غرب و بسیار ناامید است. البته تصور من این است که ما با جامعه دینداری طرف هستیم و این مساله اتفاقا با ملیت ما گره خورده است.
نبوی در ادامه با اشاره به اینکه در ایران جریان سینمای ملی وجود نداشته است که بخواهیم در فقدان آن تاسف بخوریم، مطرح کرد: سینمای دینی بعد از انقلاب با نگاههای گوناگون و تکثر در موضوعات مختلف به جریان تبدیل شد اما از ابتدا به دلایل مختلف سینمای ملی نداشتیم؛ سینمایی که باید چند شاخصه بنیادین را در خود بازتاب دهد و نمایندگی کند.
وی ادامه داد: ما به لحاظ تاریخی آنقدر غرق در مولفههای ملی هستیم که تاثیر مثبت آن تبدیل به اثرات منفی شده است. البته نمیخواهم این را دلیلی بر فقدان سینمای ملی بدانم و حتی نسبت به ساخته نشدن فیلم ملی خوب اعتراض دارم اما هنگام صحبت از سینما و فیلم ملی باید این سوال را از خود بپرسیم که مراکز تولید فیلم و دانشکدههای سینمایی چه قدر دغدغه این مساله را دارند.
در ادامه مافی با اشاره به اینکه آن چیزی که امروز در جامعه میببینیم یک انقطاع تاریخی است، بیان کرد: ما مسایل ملی را تفسیر سیاست زده میکنیم همانگونه که دین را. از سوی دیگر نهادهای فرهنگی ما به دنبال انجام دادن پروژه هستند و از روز اول که روی صندلی مینشینند به فکر روز آخر هستند. ناگفته نماند که پروژه دینی و ملی تعریف کردن هزینه ساز است.
وی تاکید کرد: باید این نکته را ذکر کنم ما در سینمایی تنفس میکنیم که در هیچ یک از آثارش پرچم ایران را نمیبینیم، در حالیکه این مصداقیترین شکل نشان دادن عرق و هویت ملی است. ما در فیلمهای هالیوود مدام پرچم آمریکا را میبینیم و با هویتشان مواجهیم اما انگار جهان فیلمساز ما میخواهد از پرچم کشورش فاصله بگیرد و آن را نبیند و یا جایی پرچم را میکارد که ماجرا را تخفیف و بحران و تاریکی را نشان میدهد.
مافی ادامه داد: در حال حاضر دعوا بر سر این است که چه کسی انقلابیتر است و حتی فیلمسازانی که دل در گرو انقلاب دارند، در پی انکار هم هستند. در حالی که همه ما در مسیر انقلاب اسلامی گام برمیداریم.
نبوی در پایان سخنان خود اظهار کرد: سینمای آمریکا در یک نظام همبسته تولیداتش را عرضه میکند. هالیوود به زعم من یعنی کاخ سفید، وزارت خارجه آمریکا، پنتاگون و… و برعکس. اما در ایران ما یکدیگر را رد و طرد میکنیم چراکه جریان شبه روشنفکری سنگین به وجود آمده است که دیگر از ملیت حرف زدن برایش فضیلت نیست. باید بپذیریم که سینما در این فضاست. من نقدهای جدی به این سینما و آثارش دارم اما از نظر من سینمای ایران نسبت به سایر نهادهای اجتماعی به این کشور خدمت کرده است و نمیدانم چرا در این کشور تا اتفاقی رخ میدهد همه میخواهند سر سینما را بتراشند.
مدیرکل نظارت بر عرضه و نمایش فیلم سازمان سینمایی با بیان اینکه ما دچار یک عقب ماندگی تاریخی در سینمای کودک و نوجوان هستیم گفت: صرفا، تولید چند فیلم کودک و نوجوان شرایط ایدهآلی را ایجاد نمیکند.
به گزارش سینمای خانگی، روحالله سهرابی در گفت و گو با برنامه رادیویی سینماگرام اظهار داشت: نگاه دولت در وهله اول به سینمای کودک و نوجوان نباید نگاه اقتصادی و سودآوری باشد. سینمای کودک و نوجوان را نباید تمام و کمال به میزان مخاطب و فروش گره بزنیم و از اثربخشی آن غافل باشیم. راهاندازی صندوق پروانه به عنوان یکی از رویکردهای جدید سازمان سینمایی برای شروع و اتصال به مراحل بعدی حمایت جدی از سینمای کودک و نوجوان اقدامی مطلوب بوده است.
تولید ۴ فیلم کودک و نوجوان توسط بنیاد فارابی
وی در این برنامه که نخستین قسمت آن به موضوع بررسی وضعیت سینمای کودک و نوجوان اختصاص داشت، افزود: در زمان حاضر حدود ۲۰۰ متن و طرح فیلمنامه کودک و نوجوان به صندوق پروانه بنیاد سینمایی فارابی رسیده و از این میان قرار است ۴ فیلم تولید شود.
سهرابی گفت: اگر بتوانیم نهادها و مراکزی که به نوعی وظیفه حمایت از فرهنگسازی برای کودک و نوجوان را دارند، پای کار بیاوریم، سینما به عنوان یکی از مهمترین ابزارهایی که میتواند کمککننده باشد، کار خود را خواهد کرد. همانطور که برعکس آن نیز ممکن است و پرداخت ناصحیح و ارائه اثری بدون مراقبت میتواند به این گروه سنی آسیب بزند.
صرف تولید چند فیلم کودک و نوجوان شرایط ایدهآلی را ایجاد نمیکند
مدیرکل نظارت بر عرضه و نمایش سازمان سینمایی اظهار کرد: رسیدن به این هدف اقدام همه ارگانهای مرتبط را میخواهد و صرف تولید چند فیلم کودک و نوجوان با بودجه محدود سازمان سینمایی شرایط ایدهآلی را ایجاد نخواهد کرد. لازمه آن حمایت نهادهایی مانند شهرداری، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، سازمان اوج، حوزه هنری و… است.
وی با اشاره به توجه سازمان سینمایی به تسهیل اکران آثار سینمایی کودک و نوجوان خاطرنشان کرد: روند روی پرده رفتن دست کم یک فیلم کودک و نوجوان در سبد اکران هر دوره حداقل از یکسال و نیم گذشته تاکنون مدنظر بوده است و حتی این تعداد گاهی بیشتر هم شده و به دو یا سه فیلم از این ژانر رسیده است.
ما دچار یک عقب ماندگی تاریخی در سینمای کودک و نوجوان هستیم
سهرابی خاطرنشان کرد: با این وجود ما دچار یک عقب ماندگی تاریخی در سینمای کودک و نوجوان هستیم و این به یک یا چند سال اخیر هم برنمیگردد.
سینماگرام با اجرا و سردبیری میثم کریمی به طور زنده از رادیو نمایش ردیف ۱۰۷/۵ مگاهرتز پخش میشود.
درباره ابعاد مختلف مکتب امام خمینی(ره) و تاثیرگذاری ایشان بر ایران و جهان، فیلمهای مستند متنوعی ساخته شده است. کارگردانهای مختلف هر کدام با تمرکز بر مقطعی از زندگی این مرد بزرگ تصاویر جذابی خلق کردهاند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، مروری داریم بر ده مستند مهم که به زندگی و شخصیت و مبارزات ایشان پرداختهاند.
مستندی که پس از ارتحال در سینما اکران شد
فیلم آفتاب و عشق به کارگردانی جواد شمقدری در سال ۱۳۶۸ ساخته شده است. فیلم مستند سینمایی «آفتاب و عشق» به کارگردانی جواد شمقدری اولین فیلم سینمایی مستند درباره ارتحال امام است که سالهای ۱۳۶۹ ، ۱۳۷۰ و ۱۳۷۱ همزمان با نیمه خرداد، در سینماها اکران شد و پس از آن هرساله به همین مناسب از شبکه های مختلف سیما پخش شد.
در کتاب در قلمرو دیدار که کتابی درباره زندگی و آثار مجید مجیدی است به تازگی گفتگویی منتشر شده که در این گفتگو مجیدی به گلایه از حجت الاسلام زم پرداخته که اجازه نداد وی کار ساخت این فیلم را به انتها برساند و فیلم را برای تکمیل به جواد شمقدری داد.
مجید مجیدی گفته است: من بلافاصله بعد از دریافت خبر فوت امام، راهی حوزه هنری شدم. بچه ها همگی ماتم گرفته بودند نشسته بودند و گریه می کردند. همانجا به نظرمان آمد که این اتفاق تاریخی باید ثبت شود. بعد هم من همراه با یک فیلمبردار، با دوربین، به طرف جماران و بعد هم به محل دفن امام رفتیم و ۵ شبانه روز به شکل ممتد مشغول فیلمبرداری بودیم و خانه نمی رفتیم. لحظات وروزهای سختی بود. دوربین را روی کانتینر کار گذاشته بودیم و وقتی پیکر امام مثل یک قدیس روی دست ها می چرخید فیلم می گرفتیم. انگار که قیامتی به پا شده بود. بعد از فیلمبرداری من برای خودم برنامه ای ریختم تا بتوانم با گرفتن نماهایی مختلف، یک فیلم متفاوت با آنچه که درتلویزیون پخش شده بود بسازم اما یک روز که به حوزه هنری آمدم، گفتند قرار است تصویرهایی که شما گرفته اید را جواد شمقدری کامل کند!
واکنش جواد شمقدری به گفتههای مجیدی هم این گونه است: همین که مجیدی افسوس می خورد که ای کاش این کار مال او بود جای شکرگذاری دارد. هفت ماه این کار روی زمین مانده بود. نه مجیدی و نه کس دیگر سراغش نیامد من هم بعد از آن بود که به سراغ این کار آمدم. در این فیلم آنچه مهم است اسکلت و فیلمنامه و روش کار است که این دیگر مال خود من هست. ضمنا هفتاد درصد پلانها باز متعلق به من است.
«بانو قدس ایران»؛ ورود به زندگی خصوصی امام
«بانو قدس ایران» به کارگردانی مصطفی رزاق کریمی، محصول مؤسسه فرهنگی، هنری عروج است و با مشارکت مرکز گسترش تولید شده است. فیلم روایتی است از زندگی بانو خدیجه ثقفی همسر امام خمینی (ره). این فیلم در یازدهمین جشنواره «سینماحقیقت» تندیس بهترین فیلم را دریافت کرده است.
بانو قدس ایران یکی از مستندهای پرتره شاخص به حساب میآید که در عین حساسیتهای خاصی که در رابطه با سوژه آن مطرح بوده، کارگردان سعی کرده روایتی صادقانه و به دور از حواشی مختلف از همسر یکی از مهمترین چهرههای تاریخ ایران و جهان بیافریند.
رزاق کریمی در گفتگویی با اشاره به این که مستند پرتره تاکنون کم کار نکرده است توضیح داده است: به ساخت فیلم«بانو قدس ایران» می بالم؛ چرا که ادای دینی به حضرت امام(ره) و خانواده ایشان بود. زمانی که امام(ره) در تبعید و عراق بودند ما به همراه پدرم به خدمت ایشان رفتیم. من نوجوان بودم و همیشه آرزو می کردم یک بار دیگر این مرد بزرگ را ببینیم که هرگز محقق نشد. زمانی که پیشنهاد ساخت این فیلم مطرح شد، نگران بودم به این خاطر که وارد شدن به اندرونی امام (ره) سخت بود. مطمئنم با یک فیلم تمام ناگفته ها درباره امام (ره) و همسرشان گفته نخواهد شد. امیدوارم فیلم های بیشتری در این باره ساخته شود تا ارتباط نسل جوان با این شخصیت ها قطع نشود.
«مسیحانفس» از دید عکاس فرانسوی
مستند «مسیحانفس» داستان میشل ستبون، عکاس فرانسوی است که از اوایل شروع انقلاب در ایران به پوشش تظاهرات در تهران و قم پرداخته و تا غائله کردستان حدود ۳۰ هزار عکس سیاهوسفید و رنگی تهیه کرده و به بیان خاطرات خود از همراهی امامخمینی(ره) از نوفللوشاتو تا هنگام ورود به ایران در بهمنماه ۱۳۵۷ و شخصیت ایشان که تاثیر زیادی بر زندگی شخصی و حرفهایاش گذاشته میپردازد و انقلاب را از دریچه دوربین خود روایت میکند.
عقلانیت، معنویت و عدالت در «مکتب امام»
دو مستند با عنوان «مکتب امام» درباره شخصیت ایشان ساخته شده است. یکی از این آثار با عنوان «مکتب امام»، از زبان همراهان امام خمینی(ره)، به بیان شخصیت و تفکرات ایشان میپردازد.
این مستند به کارگردانی امین بابازاده و نویسندگی حامد حجتی ساخته شده است. همچنین در این مستند به نحوه تدریس و تفاوت تدریس ایشان در حوزه علمیه با سایر اساتید نیز اشاره می شود.
مستند دیگری با عنوان مکتب امام ساخته واحد مرکزی خبر صداوسیما است. مستند ۳ قسمتی مکتب امام، بر اساس بیانات مقام معظم رهبری در ۱۴ خرداد ۹۰ در حرم مطهر امام خمینی (ره)، در سه قسمت با عناوین عقلانیت، معنویت و عدالت به بررسی این وجوه در مکتب امام خمینی (ره) می پردازد.
امام امت در تمامی سالهای عمر پربرکت خویش همپای دعوت بیپایان به عدل و عدالت، شیفته رسیدگی به فقراست. گویا عدالت در منظر و مکتب امام (ره) بدون رسیدگی به محرومان معنا و مفهوم ندارد.
روزهای بستری شدن از نگاه دوربین مدار بسته
مستند ملاقات در مدار بسته، روزهای بستری شدن امام خمینی (ره) در بیمارستان را از نگاه دوربین مدار بسته اتاق ایشان به تصویر می کشد.
امام، چند روز قبل از ارتحالشان در بیمارستان بستری بودند و دوربین مدار بسته ای دائما ایشان را نظاره می کرد. تصاویر این دوربین، لحظات خاصی را رقم زده است.
مستند ملاقات در مدار بسته در مدت زمان ۲۷ دقیقه به کارگردانی امیرحسین خلیلزاده و مهدی جوزایی و تهیهکنندگی مهدی مطهر روایتی نادیده از روزهای پایانی عمر امام راحل را نمایش میدهد.
از زبان محافظان بیت امام
مجموعه مستند رازهای جماران در چهار قسمت ۳۰ دقیقهای به روایت زندگی حضرت امام خمینی(ره) و مناسبات سیاسی و فردی ایشان از زبان محافظان بیت امام در حد فاصل سالهای ۵۷ تا ۶۸ میپردازد. محافظین جزو نزدیکترین افراد به بیت امام بودند و ناگفتهها و روایتهای شنیدنی و جذابی را از زندگی امام خمینی(ره) برای بیان دارند که برای اولین بار در قالب یک مجموعه مستند روایت خواهد شد.
همچنین در مجموعه مستند رازهای جماران برای اولین بار بیش از صد قطعه عکس و تصاویر دیده نشده از جماران و بیت امام به نمایش در میآید. ساخت این مجموعه مستند بیش از دو سال به طول انجامیده است و برای ساخت آن از صدها ساعت گفتوگوی شنیده نشده و هزاران صفحه منابع دیده نشده استفاده شده است.
مجری طرح مستند «رازهای جماران» محسن سلیمانی است و این مجموعه به کارگردانی مشترک محسن سلیمانی و محمد ثقفی در خانه مستند تهیه و محصول سازمان هنری رسانهای اوج است.
مصاحبههایی با ۶۰ شخصیت بینالمللی در یک مستند ده قسمتی
مستند «روح الله»، جامعترین اثر مستند پیرامون زندگی پُربار امام خمینی روح خدا (ره)، از ولادت تا عروج است. بررسی و درک ابعاد مختلف شخصیت عمیق امام خمینی (ره) بیتردید نیازمند تسلط و ژرفنگری تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است و ظرفیتی بسیار فراتر از گزارشهای خبری میطلبد، با این همه تأملی در رخدادها و گفتهها و ناگفتههای سالهای بازگشت تا رحلت ایشان میتواند در درک جوهره نظری و سیره عملی امام راحل (ره) قدمی کوچک بر شمرده شود.
شخصیت عمیق امام خمینی (ره) بیتردید نیازمند تسلط و ژرفنگری تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است و ظرفیتی بسیار فراتر از گزارشهای خبری میطلبد، با این همه تأملی در رخدادها و گفتهها و ناگفتههای سالهای بازگشت تا رحلت ایشان میتواند در درک جوهره نظری و سیره عملی امام راحل (ره) قدمی کوچک بر شمرده شود.
این مستند با موضوع تاریخچه زندگی مبارک حضرت امام خمینی(ره)، در ۱۰ قسمت ساخته شده است.
مستند روح الله، شامل مصاحبههایی با بیش از ۶۰ شخصیت بینالمللی از کشورهای ایران، عراق، ترکیه، سوریه، مصر، فلسطین، فرانسه و لبنان است. همچنین بالغ بر ۱۰ هزار قطعه عکس و تصاویر ناب تلویزیونی که بسیاری از آنها برای اولین مرتبه نمایش داده شدهاند در این مجموعه به کار رفته است.
مجموعه مستند روحالله به همت شبکه تلویزیونی المنار به کارگردانی محمد دبوق و با همکاری بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس تهیه شده است.
سلطنت محمدرضا پهلوی، رحلت آیت الله عبدالکریم حائری، همکاری شاه با اسرائیل، رحلت آیت الله بروجردی، نصیحت امام به ارتش، مقاومت امام در برابر رفرم، قانون کاپیتولاسیون، امام در ترکیه، انعقاد قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر و … از بخشهای مختلف این مستند است.
پونز
مجموعه مستند پونز به کارگردانی پدرام بهرامی و تهیهکنندگی عطا پناهی در مورد چهرههای سیاسی و انقلابهای مهم تاریخ است که در یک قسمت از آن به طور ویژه به حضرت امام خمینی(ره) به عنوان یکی از مهمترین رهبران سیاسی تاریخ معاصر و بنیانگذار انقلاب اسلامی در ایران پرداخته شده است. مستند پونز سعی دارد با استفاده از موشن گرافیکهای ساده و جذاب در کنار نثر روان و عامه فهم، برخی از موضوعات تاریخ معاصر را برای قشر کودک و نوجوان شرح دهد. پونز به زندگی برخی شخصیت ها در طول مبارزات انقلابی آنها می پردازد و به مسائل حاشیه ای وارد نمی شود، مثلا روایت ماندلا از شروع نهضت آغاز و به پیروزی و ریاست جمهوری او ختم می شود.
در این مستند که با تهیه کنندگی عطا پناهی آماده شده، به مبارزات حضرت امام خمینی(ره)، گاندی، ماندلا، انقلاب کوبا و جنگ ویتنام در برابر تجاوز نظامی آمریکا پرداخته شده است.
«تشییع بزرگ» از زبان خلبانان
مستند تشییع بزرگ، به کارگردانی و تهیه کنندگی مصطفی فتاحی و نویسندگی محمد طه امیری روایتگر سیر پرشور مردم در بزرگترین بدرقه، تشییع و تدفین پیکر حضرت امام خمینی(ره) است. مستنند تشییع بزرگ با محوریت خلبانهایی که پروژه جابهجایی پیکر امام خمینی(ره) را بر عهده داشتند تصاویر دیده نشده ای از روز تشییع را نمایش میدهد، تصاویری که از کابین خلبان حامل پیکر امام ثبت شده است.
این مستند روایتگر بزرگترین تشییع جنازه تاریخ بشر است که در ایران و در هنگام وداع ملت با امام و مقتدایشان به ثبت رسید. در این مستند شاهد روایتی نو و کمتر شنیده شده از این اجتماع بزرگ انسانی از زبان خلبانان بالگردی هستیم که حامل پیکر مطهر امام خمینی(ره) بود. ابتدا قرار نبود پیکر امام به وسیله بالگرد به محل دفن منتقل شود؛ ولی به دلیل ازدحام و هجوم مردم که بر اثر عشق و علاقهشان، نمیخواستند از امام خمینی(ره) جدا شوند و هر کس تکهای از کفن ایشان را در دست میگرفت، تصمیم گرفته شد بالگردی برای انتقال پیکر اختصاص یابد.
خلبانانی که بالگرد را هدایت میکردند خاطرات زیادی از آن روز حزنانگیز به یاد دارند که در این مستند به روایت آنها میپردازند، اتفاقاتی که شاید کمتر کسی در کشورمان از آنها مطلع باشد. در این فیلم شاهد تصاویر آرشیوی کمتر دیده شده یا اصلا دیده نشده از ۱۶ خرداد سال ۱۳۶۸ یعنی روز تشییع پیکر امام راحل خواهیم بود.
تجربه عکاسی از امام
در مستند کوتاه قابهای ماندگار به کارگردانی حسین همایونفر، علی کاوه از عکاسان مطرح کشور درباره تجربه عکاسی از امام صحبت میکند. در این مستند در مصاحبه با علی کاوه که ثبت عکسهای فراوانی از امام را تجربه کرده است به بررسی چگونگی ثبت عکس تاریخی شناسنامه حضرت امام خمینی (ره) و همچنین عکاسی از مراسم تشیع جنازه ایشان میپردازد.
علی کاوه از سال ۱۳۴۰ همکاری خود را با مطبوعات آغاز کرد. وی سپس در سال ۱۳۴۷ در موسسه اطلاعات مشغول به کار شد و تا سال ۱۳۵۴ برای مجله دنیای ورزش عکاسی کرد. یکی از ماندگارترین عکسهای علی کاوه از امام خمینی (ره) عکسی است که بعدها روی اسکناسهای ۱۰۰۰۰ ریالی چاپ شد.
سینما به عنوان ابزار رواج بی بند و باری در ایران در دستان رژیم پهلوی برای مقابله با اندیشه دینی و انحراف جوانان به کار گرفته می شد تا بتواند با تغییر سبک زندگی و رسوخ فرهنگ منحط غربی، با ایجاد فاصله میان دین و زندگی مردم، و القاء تفکر جدائی دین از سیاست، مردم را از ایفای نقش در عرصه های مختلف اجتماعی و سیاسی دورکرده تا جبهه استکبار بتواند به مطامع خود دست پیداکند؛ اما اجرای بخشی از اندیشه ها ی امام خمینی نقشه های آنان را بعد از انقلاب اسلامی با شکست مواجه کرد
یادداشت مهدی سرتاج/ دفتر اصفهان
از سال های نخستین اختراع سینما، یعنی اواخر قرن هجدهم میلادی که فقط نماهایی صامت و ثابت به نمایش گذارده می شد کسی فکرش را هم نمی کردکه این پدیده روزگاری به عنوان رسانه ای دیداری و شنیداری با کمک فناوری بتواند علاوه بر سودآوری اقتصادی، در جایگاه تاثیرگذارترین ابزار هنری بر زندگی مردم بنشیند. قدرت های استعماری در کنار کمپانی هایی که متعلق به خودشان بود، با بهره گیری از تاثیر جادویی سینما، از این ابزار برای اجرای راهبردهای استعماری برای تسلط بر جهان به فعالیت پرداختند و آن را در کشورهای دیگر با همان هدف گسترش دادند. در ایران نیز از همان بدو ورود، دستخوش فساد لجام گسیخته دربار قرار گرفت و سپس در دوره پهلوی این فساد رو به افزایش نهاد و به واسطه فساد اخلاقی غالب اهالی سینما و نفوذ بهائی ها و سرمایه داران شهوت پرست، آلودگی بیشتری را دامن زد.
از آنجا که فضای دینی و مذهبی حاکم بر کشور که از معمولاً مجالس ذکر اباعبدالله الحسین علیه السلام و منبر روشنگرانه حوزه های علمیه بهره می برد، به طور جدّی مانع گسترش این نوع از سینما بود، دربار لاجرم می بایست در فرهنگ و سبک زندگی مردم تغیییرات اساسی بوجود می آورد تا بدون درد سر هدف مفسدانه استعمار پیگیری شود. در این راستا گونه ای از فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی تأسیس شد که از آن با عبارت «فیلمفارسی» تعبیر می گردید. کار به جائی رسید که مجلاّت همسوی دولت نیز هشدار می دادند پنج درصد از تصادفات تهران در اثر حواس پرتی رانندگان از رانندگی و توجه ناخودآگاه به سردر آلوده ی سینماها بوده است. رشد این سینما و اکران فیلمهای غربی که در آن از نشان دادن صحنه های غیر اخلاقی پرهیز نمی شد، آرام آرام موجب قهر مردم را فراهم و گیشه سینمای ایران را با رکود همراه ساخت. موج سینمای نو که ناشی از تفکرات به اصطلاح روشنفکری مایه می گرفت به تدریج جایگزین فیلمفارسی شد، اما این موج نیز نتوانست سینما را در نزد قاطبه مردم محبوب نماید.
دولت حاکم برای ایجاد پشتوانه برای این سینما تصمیم گرفت به امورات دیگری نیز بپردازد. فرح دیبا که سهمش از سلطنت، مدیریت عرصه فرهنگ و هنر کشور بود، جشن های بزرگی همچون جشن فرهنگ و هنر اصفهان و جشن هنر شیراز را برگزار کرد. اجرای نمایش «خوک و بچه» در جشنواره هنر شیراز که زنده و زننده رابطه جنسی زن و مرد را در معرض دیدگان همگان می گذاشت، فریاد اعتراض امام خمینی را در شهریور 1356به دنبال داشت که با اشاره به آنچه در شیراز رخ داده بود، علمای اسلام را به واکنش در برابر این گستاخی و فسادانگیزی فرخواندند و آنان را به خاطر سکوت در مقابل این اقدام سرزنش نمودند. در هر صورت ارتباط مردم با سینمای فاسد پهلوی روز به روز کم رنگ تر می شد و سینما علی رغم حمایت جدی دربار تقریباً به ورشکستگی کامل تن داد.
حدود یک سال بعد، انقلاب اسلامی به سرعت به سوی پیروزی پیش می رفت و امام خمینی در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ هجری شمسی وقتی از تبعید بازگشت و در میان استقبال باشکوه مردم در کنار قطعه شهدای انقلاب اسلامی در بهشت زهرا س سخنرانی کرد، ماهیت فرهنگی انقلاب اسلامی را تبیین نموده، با اشاره به ابتذال سینما پهلوی فرمود: «سینمای ما مرکز فحشاست. ما با سینما مخالف نیستیم، ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم، ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، با آن مخالف هستیم. ما کِی مخالفت کردیم با تجدد؟ با مراتب تجدد؟ مظاهر تجدد وقتی که از اروپا پایش را در شرق گذاشت – خصوصاً در ایران – مرکز [عظیمی] که باید از آن استفاده تمدن بکنند ما را به توحش کشانده است. سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد؛ و شما میدانید که جوان های ما را این ها به تباهی کشیدهاند. و همین طور سایر این [مراکز]. ما با اینها در این جهات مخالف هستیم. اینها به همه معنا خیانت کردهاند به مملکت ما».
بدین گونه امام خمینی رحمت الله علیه، ناجی سینمای ایران شد. فرزندان خمینی سینمای کشور را به دست گرفتند و با ظهور و بروز شخصیت هایی همچون شهید سید مرتضی آوینی، مرحوم فرج الله سلحشور، مرحوم نادر طالب زاده و… این هدف را دنبال کرد و هم اینک علی رغم وجود باقی ماندگانی از آن تفکر منحط در لایه های پنهان و آشکار هنرـ صنعت ـ رسانه ی سینمای ایران سینمای پاک و مؤثر ایران اسلامی تا جایی پیش رفته که آن را در جهان تثبیت کرده است. برای نمونه به ابرگونه (ژانر) جدید «دفاع مقدس» اشاره می شود که حاصل تلاش مقدس فرزندان هنرمند خمینی و سربازان وفادار خامنه ای است. این سینمای پاک به طور طبیعی راه روشنی را در سنمای جهان خواهد گشود.
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از آوای اقتصاد؛ سعید رجبی فروتن، معاون سازمان سینمایی در دولت دوازدهم در واکنش به اظهارات جنجالی رئیس سازمان صداوسیما در یادداشتی با انتقاد از اطلاعات غلط ارائه شده توسط پیمان جبلی به روشی برای راستی آزمایی اظهارات او در خصوص صدور مجوز برای ۲۵۰ سریال اشاره کرد و نوشت: در بین برخی از دولتمردان این عادت و رویه بد وجود داشته و دارد که در یکی دو سال اول جلوس بر صندلی وزارت و مدیریت تمام کاسه کوزه ها را سر مدیران قبل از خود میشکنند و آنها را علت العلل مصائب عالم و آدم میدانند ظاهراً این عادت به بخشهای غیر دولتی نیز سرایت کرده است و به ترویج این هنجار دامن زده است شاهد مثالم اطلاعات غلطی است که مدیران میانی سازمان صداوسیما به رئیس محترم این سازمان دادهاند تا دامن و ساحت خود را از بعضی انتقادات و شکایات پاک و مبرا سازند و با سر بالا و یک بغل پای ساده توپ را در زمین کسانی بیاندازند که تا دو سال قبل مجوز سریالهای نمایش خانگی را میدادند.
از ابتدای عرضه سریالهای غیرتلویزیونی و یا اصطلاحاً نمایش خانگی در ۱۳ سال گذشته حدوداً ۸۰ سریال و ۲۰ برنامه رئالیتی شو تولید و پخش شده است.
آقای پیمان جبلی رئیس سازمان عریض و طویل صداوسیما در یک جلسه سخنرانی و پرسش و پاسخ دانشجویی در پاسخ به انتقاد از بعضی محتواهایی که با مجوز و نظارت تشکیلات زیر مجموعه صداوسیما در فضای مجازی انتشار یافته از ارقام و اعدادی سخن گفته که نادرست و حیرت انگیز است.
ایشان بدون ذکر منبع فرمودهاند هنوز ۲۵۰ مجوز صادر شده از سوی دولت قبل یعنی مرجع نظارتی پیشین روی دستشان مانده است به تعبیری هر چه فریاد دارید بر سر مسئولان قبلی بزنید و اینقدر این کار را ادامه دهید تا ۲۵۰ عنوان باقیمانده روزی تمام شود و هیچ اثری از آنها باقی نماند.
بنده سخنگوی دولت قبلی و کنونی نیستم اما چون با طبیعت کار آشنا هستم عرض میکنم جناب آقای رئیس! ۲۵۰ مجوز که سهل است اگر کسانی که این اطلاعات غلط را به شما دادهاند، فقط پنج مجوز معتبر از مرجع قبلی را به شما و مخاطبان اعلام کنند، مستحق تشویق هستند.
تصدیق میکنید با توجه به فرایند زمانبر و پیچیده بررسی اولیه طرح صدور موافقت اولیه و سپس مطالعه، بررسی قسمتهای مختلف یک سریال و سرانجام صدور مجوز، ساخت نمیتوان در زمانی کوتاه ۲۵۰ مجوز سریال یا برنامه مشابه را صادر کرد؛ خم رنگرزی که نیست! آن هم در سال پایانی کار دولت که به توصیه مدیران ارشد تا روشن شدن تکلیف مناقشه نظارت بر سریالهای نمایش خانگی شتابی برای صدور مجوز نبود.
چرا راه دوری برویم کار بهتر آن است دستور فرمایید کسانی که این آمار را در اختیار شما گذاشته اند در اسرع وقت مستندات ادعای خود را در شبکههای اجتماعی منتشر کنند و ثابت کنند با حجم زیادی از مجوزهایی روبرو هستند که اختیار قانونی لغو و تعلیق آنها را ندارند.
به گزارش پایگاه خبری سینمایخانگی به نقل از سینماپرس؛ محمدرضا صمیمی، هنرمند پیشکسوت عرصه هنرهای نمایشی استان گلستان و نقشآفرین سوزنبان جوان فیلم «طبیعت بیجان» ساخته سهراب شهیدثالث راهی دیار باقی شد.
محمدرضا صمیمی پیشکسوت عرصه هنرهای نمایشی استان گلستان، پس از تحمل مدتی رنج بیماری، صبح امروز ۱۰ خردادماه، دارفانی را وداع گفت.
محمدرضا صمیمی، متولد سال ۱۳۲۵ بود و از دهه چهل شمسی وارد عرصه هنرهای نمایشی شد و در ادامه گروه تئاتر «رامین» را بنیانگذاری کرد.
مرحوم صمیمی همچنین رییس شورای نظارت و ارزشیابی بر نمایش این استان نیز بوده است.
او در مقام کارگردان، نمایشهای «بارانساز»، «خودکشی»، در مه بخوان»، «علامت سوال» و… را روی صحنه برده است.
از او آثار متعدد تلویزیونی و سینمایی همچون نقش آفرینی در فیلم «طبیعت بیجان» ساخته سهراب شهیدثالث و سریال تلویزیونی «ستایش» به یادگار مانده است.
از آثار مکتوب او، کتاب «دوران عاشقی» به همت نشر بنام در سال گذشته منتشر و روانه بازار نشر شد.
مراسم تشییع پیکر این هنرمند فقید پنجشنبه ۱۱ خرداد، ساعت ۹ صبح از مقابل تالارفخرالدین اسعدگرگانی شهر گرگان برگزار شد.