رسانه سینمای خانگی- گیشه جشنواره فیلم فجر رونق می‌گیرد؟

 بلیت‌فروشی صبح امروز جشنواره فیلم فجر اگرچه با استقبال خوب مخاطبان همراه بود اما محدود کردن این فرآیند به فروش بلیت‌های نیمه نخست جشنواره، علامت سوال بزرگی است که می‌تواند تبعاتی را برای این رویداد رقم بزند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، بلیت‌فروشی فیلم‌های جشنواره فجر در حالی از ساعت ۱۰ صبح امروز آغاز شد که استقبال خوبی از این رویداد به عمل آمد. البته در بحث بلیت‌فروشی، همواره در ادوار مختلف، استقبال قابل‌توجهی از سوی مخاطبان صورت می‌گرفت و طبیعی بود که ۴ سامانه فروش بلیت، دقایقی پرترافیکی را در آغاز فروش بلیت سپری کنند.

البته برخی از این ۴ درگاه، اختلال‌های لحظه‌ای را تجربه کردند که در این میان، گیشه ۷، از کندی بیشتری نسبت به ۳ سامانه دیگر برخوردار بود.

۳ فیلم موفق شدند تا در کمتر از ۱۵ دقیقه، بلیت‌ تمام سانس‌های خود تا ۱۶ بهمن را به فروش برسانند که صبحانه با زرافه‌ها، تمساح خونی و بی‌بدن، ترکیب این فیلم‌ها را تشکیل می‌دهند.

همچنین از نخستین دقایق بلیت‌فروشی، پای بازار سیاه نیز به آثار جشنواره باز شده به‌طوری که بلیت برخی فیلم‌ها نظیر تمساح خونی، صبحانه با زرافه‌ها و شه‌سوار در بازار سیاه با قیمت‌های ۱۲۰ و ۱۵۰ هزار تومان به فروش می‌رسد.

از نخستین دقایق بلیت‌فروشی، پای بازار سیاه نیز به آثار جشنواره باز شده به‌طوری که بلیت برخی فیلم‌ها نظیر تمساح خونی، صبحانه با زرافه‌ها و شه‌سوار در بازار سیاه با قیمت‌های ۱۲۰ و ۱۵۰ هزار تومان به فروش می‌رسد

نکته قابل‌توجه راجع بلیت‌فروشی امروز آن‌که در اتفاقی کم‌سابقه، بلیت‌فروشی تنها برای نیمه نخست جشنواره در دسترس قرار گرفته و مشخص نیست به چه دلیل این اقدام که نیاز به آسیب‌شناسی دارد، بدون اطلاع قبلی صورت گرفته است. همچنین تاکنون تاریخی برای بلیت‌فروشی نیمه دوم جشنواره معین نشده است.

البته که معادلات برای بلیت‌فروشی نیمه دوم جشنواره، با علامت سوال‌هایی همراه است چرا که طی یک هفته آتی، نخستین نقدها از آثار منتشر می‌شود و مخاطبان، با آگاهی بیشتری نسبت به خرید بلیت اقدام می‌کنند و همین رویکرد، اگرچه برای تعدادی فیلم با افزایش تقاضا همراه خواهد شد اما احتمالا فیلم‌های بیشتری مشمول عدم‌اقبال می‌شوند و این اتفاق طبیعتا نمی‌تواند به سود جشنواره تمام شود.

جای امیدواری وجود دارد که سینماها از همان روزهای نخست، سانس‌های فوق‌العاده را برگزار کنند.

تجربه نشان داده که این اتفاق هیچ منافاتی با میزان استقبال از آن فیلم‌ها طی روزهای انتهایی ندارد. طبیعتا فیلمی به سانس فوق‌العاده می‌رسد که از اقبال بیشتری برخوردار است و رضایت مخاطبان خود را جلب کرده بنابراین فرآیند استقبال از چنین فیلم‌هایی طی نیمه دوم جشنواره، با توجه به تبلیغات دهان‌به‌دهان و اخبار مثبتی که از آن آثار در رسانه‌های مکتوب و مجازی منتشر می‌شود، عطش مخاطبان بیشتری را برای تماشا به همراه دارد و این اتفاق نمی‌تواند به روند اکران روزهای انتهایی فیلم خللی وارد کند.

بنابراین امیدوار هستیم که مجوز سانس‌های فوق‌العاده، از همان نخستین روزهای جشنواره‌، به سینماها اعطا شود. این رویه سبب خواهد شد ضربه‌شست تبعات بلیت‌فروشی تا ۱۶ بهمن، تا حدودی گرفته شده و رضایت بیشتری از سوی مخاطبان حاصل شود. همچنین با توجه به محدودیت سانس‌های روزانه برای سینماها، این رویه کمک بیشتری به چرخش آثار و اکران بیشتر می‌انجامد و فیلم‌ها در رقابت بازار آزاد، محک خواهند خورد.

ستاد برگزاری جشنواره با تعامل خوبی که با سینماها برقرار می‌کند می‌تواند رضایت بیشتری از عملکردهای قابل‌قبول خود به دست آورد.

رسانه سینمای خانگی- «گانورا» چطور از تجربۀ جهانی بهره برد؟

 انیمیشن سینمایی «گانورا» قهرمانی معلول دارد و به بهانه اکران عمومی این اثر سینمایی سراغ بازخوانی تجربه‌های موفق از کاراکترهای دارای معلولیت در صنعت انیمیشن‌سازی دنیا رفته‌ایم.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، بیشتر اوقات وقتی کلمه معلولیت و ناتوانی ذکر می‌شود، احساس ناراحتی یا ترس به وجود می‌آید. این موضوع به این دلیل اتفاق می‌افتد که معلولیت و ناتوانی به‌شدت به چیزهای بد، زشت یا حتی خطرناک مرتبط بوده اما نکته اصلی فقط ماهیت ناشناخته‌ای است که ما را فریب می‌دهد و زمانی که آن را بشناسیم و بفهمیم که چیست، از چیزی که می‌توانیم تصور کنیم ساده‌تر است.

در طول سال‌ها، استودیوهای انیمیشن مانند دیزنی، پیکسار، دریم ورکس و نیکلودئون چند شخصیت معلول را ترکیب کرده‌اند که شگفت‌انگیز هستند. ما حتی اگر بخواهیم هم نمی‌توانیم آنها را فراموش کنیم.

ناتوانی تقریباً مانند یک موضوع «اسمش را نبر» است و مبحث رایجی نیست که به طور تصادفی با دوستان درباره آن صحبت کنیم. همان‌طور که خیلی راحت در مورد رژیم‌های غذایی گیاهخواران یا روند مد، صحبت می‌کنیم. سوال این است: چرا که نه؟

آیا این عجیب است که باید بدانیم چگونه با اوتیسم مقابله کنیم؟ بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، تخمین زده می‌شود که از هر ۱۶۰ کودک، ۱ کودک دارای اختلال طیف اوتیسم است و گزارشگر فلوریدای جنوبی در مورد شیوع بیشتر اوتیسم به نسبت سرطان دوران کودکی، دیابت و ایدز می‌نویسد.

بنابراین، اگر اوتیسم در افراد بیشتر از مجموع دیابت، سرطان دوران کودکی و ایدز تشخیص داده شود، احتمالاً باید بیشتر از سایر بیماری‌ها نیز درباره اوتیسم بدانیم.

این سوال خوبی است که می‌تواند به بحث‌های بزرگ در مورد چرایی‌ها منجر شود! به نظر می‌رسد که این موضوع به عدم شناخت و ناتوانی درک در مورد معلولیت مربوط می‌شود، زیرا افراد دارای معلولیت در هیچ جا نماینده‌ای ندارند و این منجر به بی‌اطلاعی و انگ به آنها می‌شود.

اما وقتی شرکت‌های انیمیشن‌سازی تصمیم می‌گیرند در این موضوع شرکت کنند و شخصیت‌هایی را علی‌رغم هر ناتوانی که دارند، زنده نمایند، عالی و دوست‌داشتنی است و یک نقطه عطف برای همه به‌حساب می‌آید.

با توجه به اکران سراسری انیمیشن سینمایی «مسافری از گانورا» در سینماهای سراسر کشور که قهرمان اصلی آن پسری معلول به نام سهیل است، بیایید با شخصیت‌های انیمیشن‌ها، داستان‌ها و ناتوانی‌های شگفت‌انگیز آشنا شویم.

نمو

چه کسی نمو را دوست ندارد؟ بامزه‌ترین ماهی اقیانوس، دلقک ماهی جوانی است که با پدرش زندگی می‌کند. قبل از اینکه او از تخم خود بیرون بیاید، به دلیل حمله یک باراکودا، تنها تخم نمو سالم ماند. البته کمی ترک‌خورده بود. در نتیجه آسیب تخم، باله راست نمو کوچک‌تر از باله چپ او است.

در حین تماشای تمام ماجراهای اقیانوس، هر بار که نمو با مشکلات حرکتی دست‌وپنجه نرم می‌کند، پدری فوق‌العاده محافظ را در کنار او می‌بینیم اما زیباترین آموخته این است که نمو هرگز تسلیم نمی‌شود یا برای باله کوچک‌تر خود، احساس کمبود نمی‌کند. در عوض، او آن را با غرور می‌پذیرد، نه اینکه به آن به‌عنوان یک نقطه‌ضعف، نگاه کند.

تصویری که از نمو به‌نمایش‌ درآمده به‌خوبی یک شخصیت معلول را نشان دهد. او شاد، شجاع و صمیمی است و ما هرگز برای او احساس دلسوزی یا تاسف نداریم. آیا دوست نداشتید نمو باشید و در ماجراهای اقیانوس شرکت داشته باشید؟

دوری

بامزه‌ترین جراح ماهی اقیانوس آرام که تابه‌حال پیدا کرده‌ایم. انرژی و عشق زیادی که او در سراسر اقیانوس پخش می‌کند. اگرچه شیرین به نظر می‌رسد، اما او هرگز به یاد نمی‌آورد که چه اتفاقی برایش افتاده است، دوری حافظه کوتاه‌مدت خود را از دست‌ داده است. این می‌تواند بخش یا تاثیر جانبی یک ناتوانی مانند اوتیسم، افسردگی، آلزایمر یا زوال عقل باشد.

این موضوع می‌تواند برای افرادی که با مبتلایان از دست‌ دادن حافظه کوتاه‌مدت در ارتباط هستند، ویران‌کننده باشد، زیرا آنها باید پاسخ‌های مشابه را بارهاوبارها تکرار کنند، اما هم‌زمان به طور مداوم به‌خاطر فراموشی خود، عذرخواهی نمایند.

علی‌رغم اینکه این موضوع تقصیر هیچ‌کس نیست، بسیاری از افراد ناتوان می‌توانند با روند مداوم عذرخواهی شناسایی شوند اما عشق همیشه برنده است و درسی که در این انیمیشن باید یاد گرفت این است که دوستان و خانواده دوری، او را همان‌طور که هست می‌پذیرند و دوست دارند.

مامان اودی

«برای یک بانوی نابینای ۱۹۷ساله بد نیست!» – مامان اودی. چه جواهری است. مگر نه؟ پیرزنی عجیب‌وغریب، خونگرم و دانا که قدرت زیادی دارد. شیرینی و لطافت او را همه دوست دارند. در حین تماشای فیلم اصلاً متوجه نابینایی او می‌شوید؟ من نشدم!

این چیزی است که ما باید در مورد هر فردی که معلولیت دارد احساس کنیم. آنچه در مورد هر فرد مهم است چیزی است که او را تعریف می‌کند آسیبی نیست که به او وارد شده بلکه روح بزرگ و کارهای زیبایی است که همه آنها می‌توانند گاهی خیلی بهتر از هر فرد بدون معلولیت دیگری، انجام دهند.

نابینایی یا کم‌بینایی امروزه سازمان‌های غیردولتی (NGO) بیشتری دارند و به مردم در مورد آن آگاهی می‌دهند که باعث می‌شود هنگام صحبت با فردی که نمی‌بیند احساس گم‌شدگی نکنید. بااین‌وجود، هنوز کارهای زیادی باید انجام شود تا جهان را برای نابینایان فراگیرتر کند.

گوژپشت نوتردام

قلب و روح زیبای کازیمودو، در گوژپشت نوتردام، به‌عنوان یک فرد ناتوان نشان‌داده‌شده که زشت به دنیا آمده است.

کازیمودو در کودکی در مرتفع‌ترین برج کلیسای جامع، پنهان از دنیا بزرگ شد. درست مانند بسیاری از کودکان (احتمالاً هنوز هم در برخی از نقاط جهان) که به دلیل مشکلات ظاهری مخفیانه بزرگ شده‌اند. این جداسازی می‌تواند ترس، اضطراب یا عدم‌پذیرش تجربه دنیای بیرون و داشتن یک زندگی عادی را افزایش دهد.

این چیزی است که افراد معلول می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند: فقط زندگی خود را بدون قضاوت بر اساس ناتوانی خود، ادامه بدهد.

هیکاپ

در فیلم چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم رویکردی تازه به ناتوانی است. با هیکاپ، جوان‌ترین رئیس دهکده آشنا می‌شویم که به دلیل از دست‌دادن پایش، اندام مصنوعی دارد.

خشم شب بی‌دندان، اژدهای او نیز قطع عضو است. هنگامی که هیکاپ به بی‌دندان شلیک می‌کند، او بخشی از باله دم و توانایی پروازش را از دست می‌دهد. هیکاپ یک دم مصنوعی برای بی‌دندان طراحی کرده و می‌سازد و در نهایت آنها با هم پرواز می‌کنند.

داستان‌های خوب طراحی شده در سری فیلم‌های چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم، شگفت‌انگیز هستند، زیرا در مورد خود معلولیت نیستند، اما تاثیر آن بر شخصیت‌ها، گویای همه چیز است.

تیگر

تیگر ببر داستان‌های وینی د پو، دائماً بیشتر از یک فرد معمولی در حال حرکت است، می‌پرد، صحبت می‌کند، لبخند می‌زند و فکر می‌کند. او مبتلا به اختلال کم‌توجهی بیش‌فعالی (ADHD) است.

علائمی مانند ناتوانی در تمرکز روی هر چیزی و افکار بسیار بی‌حوصله یا بی‌نظم، گاهی اوقات می‌تواند تشخیص تفاوت بین ADHD و یک کودک بدرفتار را دشوار کند.

ما باید از دوستان تیگر یاد بگیریم که چگونه روی جنبه مثبت و انرژی بی‌پایان او تمرکز می‌کنند. حفظ این ریتم می‌تواند دشوار باشد، اما مقاومت و قضاوت، تنها باعث می‌شود افراد مبتلا به ADHD احساس جدایی از دنیا و عدم‌پذیرش کنند.

رنه

چرخه یک فیلم کوتاه است که برای اولین‌بار هدف را کاملاً روشن کرد: آگاهی در مورد اوتیسم با خلق داستانی پیرامون رنه، یک دختر مبتلا اوتیسم که در یک کمپ قایق‌رانی شرکت می‌کند.

در این فیلم کوتاه بسیاری از علائم رایج در کودکان اوتیستیک مانند نقص شدید در مهارت‌های ارتباط اجتماعی کلامی و غیرکلامی و پریشانی یا مشکل در تغییر کنش‌ها یا تمرکز، به‌نمایش‌درآمده‌اند.

جالب است بدانید که صداپیشه رنه، یعنی مدیسون بندی نیز اوتیستیک است. آیا این شگفت‌انگیز نیست؟

باب اسفنجی شلوار مکعبی

باب اسفنجی پیگیر است، اخلاق کاری باورنکردنی دارد، بی‌نهایت خوش‌بین است. او یک دوست وفادار، کارمند حرفه‌ای و صاحب حیوان خانگی است. درحالی‌که در نگاه اول ممکن است به نظر برسد که باب اسفنجی یک شخصیت برون‌گرا است که گاهی اوقات دیگران را زودتر از موعد قضاوت می‌کند؛ اما او اختلال کمبود توجه دارد و نشانه‌های اجتماعی را دنبال نمی‌کند.

با بررسی دقیق‌تر متوجه می‌شویم که او با یک بیماری روانی دست‌وپنجه نرم می‌کند که برخی فکر می‌کنند سندرم ویلیامز – بورن، ADHA یا اختلال دوقطبی است.

البته، این تشابهات با رفتار و بیماری روانی تایید نمی‌شود، اما نشان‌دهنده یک چیز بسیار مهم است: باب اسفنجی مستقل است و علی‌رغم رفتار، احساسات، نگرش‌ها یا شکل بدنی که دارد، این آگاهی را آشکار می‌کند که حتی زمانی که با یک فرد مبتلا به این بیماری در ارتباط هستیم فقط باید هر او را همان‌طور که هست درک کنیم و بپذیریم.

ایور

همه ناتوانی‌ها جسمی یا روانی فوراً تشخیص داده نمی‌شوند و ایور نمونه بسیار خوبی از آن است. حالت چهره و بدن او منعکس‌کننده خستگی است و نگاه بسیار غم‌انگیزی به زندگی دارد. او علائم نوعی بیماری روانی را نشان می‌دهد که می‌تواند یک اختلال افسردگی باشد.

بسیاری از مردم هنوز فکر می‌کنند که افسردگی فقط برای افراد لوس و ضعیف است، اما حقیقت این است که می‌تواند مکان پر پیچ و خمی باشد. حمایت‌کردن و عدم تلاش برای تغییر ایور چیزی است که دوستان او عاقلانه و آسان به ما می‌آموزند.

رخورد با افراد مبتلا به بیماری روانی می‌تواند چالش‌برانگیز باشد و دانستن بیشتر در مورد آن به افراد کمک می‌کند تا احساس بهتری نسبت به خودشان داشته باشند و درعین‌حال با تمام آن احساسات بدی که در درونشان فریاد می‌زنند، کنار بیایند. بار دیگر عشق و پذیرش بی‌قیدوشرط، بهترین دارو است.

جینجی نان زنجفیلی

در فیلم شرک، با یکی از دوستان او آشنا می‌شویم: مرد شیرینی زنجفیلی که با نام «جینجی» نیز شناخته می‌شود. لرد فارکواد به یک محافظ دستور داده است که با بریدن هر دو پای جینجی، او را شکنجه کند.

این لحظه بسیار ظالمانه و ترسناکی است، اما حقیقت اینجاست که ممکن است این حادثه (ازدست‌دادن عضوی از اعضای بدن) برای هر کسی در هر مقطعی از زندگی به دلیل تصادف رانندگی یا هر دلیل دیگر اتفاق بیفتد. اما حالا ما با افتخار به جینجی که به دلیل نداشتن پاهایش با عصا راه می‌رود، نگاه می‌کنیم.

جینجی به ما نشان می‌دهد که چه اراده قوی‌ای دارد. علی‌رغم استفاده از عصا، هنوز آن‌قدر سریع می‌دود که معلولیت نمی‌تواند او را متوقف کند یا بر درک دیگران از او تاثیر بگذارد.

آیا آماده هستید که همه این شخصیت‌ها را با یک آگاهی کاملاً جدید (دوباره) ببینید؟

آنها همان شخصیت‌های سابق هستند، اما شما متفاوت خواهید بود؛ زیرا یاد می‌گیرید که علی‌رغم مشکلاتی که ممکن است با آن‌ها مواجه شوند، اجازه نمی‌دهند از کسی کمتر باشند. آنها همیشه منحصربه‌فرد و قابل‌احترام هستند.

و این عشق است که همیشه پیروز می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- جدیدترین زوجی که بهروز شعیبی متولد کرد

احترام برومند و مهدی هاشمی بازیگران پیشکسوت سینما در نقش‌های اصلی فیلم «آغوش باز» ایفای نقش دارند که از آنها می‌توان به عنوان سن‌وسال‌دارترین زوج این دوره از جشنواره فیلم فجر نام برد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، بهروز شعیبی کارگردان سینمای ایران ۲ سال بعد از نمایش «بدون قرار قبلی» در جشنواره فیلم فجر، با فیلم دیگری به این رویداد آمده است؛ اثری که گفته می‌شود با یک زوج هنری پیشکسوت در مقام بازیگران اصلی به تولید رسیده است. شعیبی که در کارنامه حدود ۱۰ ساله فیلمسازی‌اش، زوج‌های بازیگری مختلفی را برای آثارش برگزیده است، حالا با مسن‌ترین زوج کارنامه فیلمسازی اش، پا به فجر چهل و دوم می‌گذارد. به بهانه نمایش فیلم جدید این کارگردان در جشنواره چهل و دوم فیلم فجر، مروری بر زوج‌های بازیگری آثار کارنامه بهروز شعیبی خواهیم داشت.

آغوش باز: سن‌وسال‌دارترین زوج

هنوز «آغوش باز» را ندیده‌ایم و از کم و کیف این فیلم سینمایی در حد معرفی عوامل و خلاصه داستان اطلاع داریم اما شعیبی حداقل در انتخاب زوج اصلی، تفاوت قابل توجهی با دیگر فیلم‌ها و سریال‌هایش داشته است. احترام برومند و مهدی هاشمی به عنوان هنرمندانی پیشکسوت و با چندین دهه تجربه فعالیت هنری، در حالی زوج اصلی این فیلم را تشکیل می‌دهند که در شرایط عادی، نه نقش اصلی، بلکه برای این سنین اساساً نقش چندانی در سینمای ایران وجود ندارد. حال باید دید سن‌وسال‌دارترین زوج فیلم‌های بهروز شعیبی در «آغوش باز» و موضوع موسیقیایی آن، چقدر مورد توجه داوران جشنواره فیلم فجر قرار خواهند گرفت.

بدون قرار قبلی: زوج قابل قبول و سفر فردی

آخرین اثر نمایش‌داده‌شده بهروز شعیبی که بسیاری آن را پخته‌ترین فیلم او می‌دانند، اثری با محوریت یک فرد است که البته در فرازهایی از آن، شاهد حضور ۲ شخصیت اصلی به عنوان زوج در کنار هم هستیم. پگاه آهنگرانی که به شکلی غیرمنتظره، بازیگر اصلی فیلم شعیبی شد، بعد از مدت‌ها کم‌کاری نقش‌آفرینی لایق تمجیدی در این اثر ارائه کرد و مصطفی زمانی زوج او که نقشی کوتاه و مکمل در فیلم داشت، ترکیب مناسبی با آهنگرانی ساخت که اگرچه خیره‌کننده از آب درنیامد، ولی تماشاگران را راضی کرد. چون آن‌چه که «بدون قرار قبلی» را دیدنی کرد، حال‌وهوای کلی فیلم و سفر درونی کاراکتر اصلی بود نه در کنار هم قرار گرفتن ۲ بازیگر معروف به شکل زوج.

روز بلوا: فیلمنامه و زوج کم‌افت‌وخیز

روی کاغذ، بیشترین تناسب را میان زوج‌های کارنامه فیلمسازی بهروز شعیبی، بابک حمیدیان و لیلا زارع زوج فیلم / سریال «روز بلوا» داشتند، با سن‌وسالی برابر و تناسب ظاهری کافی. اگرچه هر ۲ بازیگر تلاش زیادی برای ارائه کاراکترها به بهترین نحو ممکن نشان دادند، ولی درام اثر نسبت به آثار قبلی و بعدی بهروز شعیبی، کمتر تأثیرگذار بود که از فیلمنامه کم‌افت‌وخیز آن برمی‌آمد. زارع البته در نیمی از «روز بلوا» غایب یا منفعل است که بخشی از شخصیت‌پردازی اوست و به همین دلیل، زوج این اثر، با وجود تناسب، حضور پررنگی در کنار یکدیگر ندارند.

گلشیفته: بازگشت سیامک انصاری به کمدی جواب داد

مابین همه آثار بهروز شعیبی، لقب درنیامده‌ترین اثر را می‌توان به «گلشیفته» داد. او اگرچه در این سریال از حضور مهناز افشار ستاره وقت سینمای ایران بعد از چند سال در نقش طنز و با چهره و پوششی متفاوت استفاده کرد اما انتخابش چندان جواب نداد و این بیشتر سیامک انصاری بود که توانست تماشاگران را بخنداند. آن‌ها که پیش‌تر در «دعوت» حاتمی‌کیا نیز هم‌بازی شده بودند، این بار نقش‌هایی متفاوت را ایفا کردند. در نهایت مخاطبان زوج انصاری و افشار را در سریال «گلشیفته» پذیرفتند تا این اثر لااقل از نظر زوج بازیگر اصلی، دچار ضعف نشده باشد.

دارکوب: دو زوج یا یک مثلث؟

فیلم «دارکوب» عملاً ۲ زوج دارد، با یک فصل مشترک: امین حیایی، مهناز افشار و سارا بهرامی هریک در فرازهایی از اثر، زوج حیایی هستند با این تفاوت که بهرامی باید عشقی پنهان و افشار باید عشقی عیان را به تصویر بکشد. طبعاً کار بهرامی سخت‌تر است و شاید به همین دلیل، مستحق‌تر برای دریافت سیمرغ اما نباید از هنر حیایی گذشت که با کمک چهره‌پردازی و فن بیان مناسب، بازی به‌اندازه‌ای در نقش روزبه ارائه کرد تا هر ۲ زوج کامل شوند.

سیانور: التهاب ۲ نفره آمیخته با سیاست

پدرام شریفی پیش از بازی در فیلم «سیانور» در سریال «سرزمین کهن» یا «سرزمین مادری» ایفای نقش داشت اما این سریال پخش نشد و او هنگام بازی در «سیانور» هنوز به شهرت نرسیده بود اما نمایش عمومی فیلمش به بعد از اکران «بادیگارد» خورد تا شخصیت او کمابیش برای مخاطب تکراری شود؛ نظامی جوان و خوش‌تیپی که البته نوعی بی‌خبری و خوش‌خیالی در چهره و رفتار دارد. ترکیب او با هانیه توسلی به عنوان محبوبی باتجربه‌تر در سیاست و مبارزه چریکی، جواب داد. هرچه شریفی قرار بود بیشتر تیپ باشد، توسلی مسیر سختی برای شخصیت‌سازی داشت و از آزمون آن سربلند بیرون آمد. التهاب موجود در بعضی سکانس‌های ۲ نفره آن‌ها در «سیانور»، قابل توجه است.

پرده نشین: دیده شدن سارا بهرامی

اولین بار سارا بهرامی و حامد کمیلی در سریال «پروانه» زوجی را تشکیل دادند که پس از آن شعیبی نیز در «پرده‌نشین» از این زوج استفاده کرد. آنها بعداً در فیلم‌های سینمایی «ایتالیا ایتالیا» و «جمشیدیه» نیز نقش یک زوج را ایفا کردند.

اما در قصه‌ای که مرکز آن، زنی تنها با بازی ویشکا آسایش بود، زوج سریال را حامد کمیلی و سارا بهرامی تشکیل می‌دادند و البته با وجود تأثیرگذاری هر ۲ نقش، اما به علت حضور کاراکترهای متعدد، صحنه‌های ۲ نفره آن‌ها زیاد نبود. در «پرده‌نشین» کمیلی در شکلی حداقلی، توانست گلیم خود را از آب بیرون بکشد، ولی در مقابل، بهرامی بیشتر دیده شد. حس میان این ۲ بازیگر نیز در اثر شخصیت‌پردازی درست و بازی سارا بهرامی قابل قبول از آب درآمد که کارگردانی شسته‌رفته بهروز شعیبی در موفقیت آن بی‌تأثیر نبود.

دهلیز: موفقیت غیرمنتظره زوج متفاوت

اوایل دهه ۹۰ و در سال‌هایی که رضا عطاران با هر فیلمش گیشه را از آن خود می‌کرد، بهروز شعیبی تصمیم گرفت نقش جدی کاراکتر اصلی «دهلیز» را به او بدهد؛ در برابر هانیه توسلی که در آن زمان به تدریج در حال رسیدن به سطح اول بازیگری سینمای ایران بود. این ترکیب، نتیجه خوبی داشت. عطاران با گریم مناسب، تصویری کاملاً تلخ از یک همسر و پدر زندانی ارائه کرد و توسلی غم و امید را با نگاهش توأمان به مخاطب رساند. آن‌چه البته به حضور مشترک این ۲ بازیگر قوت بخشید، کارگردانی درست و شخصیت‌پردازی کم ایراد ۲ کاراکتر اصلی بود.

البته باید اشاره کرد که زوج‌های سریال‌های بهروز شعیبی، بیشتر از ۲ موردی است که اشاره کردیم و قاعدتاً در این سریال‌ها زوج‌های بیشتر و البته خط قصه‌های متفاوت‌تر و گسترده‌تری وجود داشت که در این گزارش به عنوان نمونه از هر سریال یک زوج شاخص بررسی شدند.

رسانه سینمای خانگی- فروش بالای سی میلیارد تومانی سینما در یک هفته

فروش سینمای ایران در هفته گذشته به بیش از ۳۲ میلیارد و ۸۸۶ میلیون تومان رسید؛ همچنین در این هفته ۷۳۳ هزار و ۵۴۹ نفر به تماشای فیلم‌های اکران شده پرداختند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی موسسه سینماشهر، جمعه، ششم بهمن ماه سینمای ایران با فروش بیش از ۷ میلیارد و ۸۸۷ میلیون تومان، بیشترین فروش و سه‌شنبه چهارم بهمن با ۲۰۷ هزار و ۳۹۴ نفر بیننده، بیشترین تعداد بیننده این ماه را داشت.

بر اساس این گزارش، فیلم‌های «هاوایی» با فروش بیش از ۱۱ میلیارد و ۴۳۴ میلیون تومان، «هتل» با فروش بیش از ۷ میلیارد و ۶۶۹ میلیون تومان، «ویلای ساحلی» با فروش بیش از ۴ میلیارد و ۵۵ میلیون تومان، «فسیل» با فروش بیش از ۲ میلیارد ۶۴۴ میلیون تومان، «ورود و خروج ممنوع» با فروش بیش از ۲ میلیارد و ۴۶۷ میلیون تومان، «بچه زرنگ» با فروش بیش از یک میلیارد و ۷۸۲ میلیون تومان و «مسافری از گانورا» با فروش بیش از یک میلیارد و ۴۲۱ میلیون تومان به ترتیب، رتبه اول تا هفتم جدول فروش هفته گذشته را به خود اختصاص دادند.
همچنین فیلم‌های «نارگیل۲» با فروش بیش از ۴۲۹ میلیون تومان، «ضد» با فروش بیش از ۱۶۵ میلیون تومان، «جوجه تیغی» با فروش بیش از ۱۵۳ میلیون تومان، «عامه‌پسند» با فروش بیش از ۱۲۶ میلیون تومان، «سلفی با رستم» یا فروش بیش از ۹۸ میلیون تومان، «توچال» با فروش بیش از ۹۰ میلیون تومان و فیلم‌های «حدود ۸ صبح» و «گیج‌گاه» ۶۲ میلیون در رتبه‌های هشتم تا پانزدهم جدول فروش هفته گذشته جای گرفتند.

رسانه سینمای خانگی- «علی مسیو» آماده نمایش شد

با نزدیک شدن به آیین رونمایی مستند علی مسیو به کارگردانی مسعود میر که قرار است یکشنبه (هشتم بهمن‌ماه) در سالن شماره ۲ سینما «چارسو» برگزار شود، پوستر این اثر رونمایی شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، پس از آیین رونمایی مستند تاریخی علی مسیو که از محصولات مرکز گسترش سینمای مستند تجربی و پویانمایی است، اکران برخط این مستند در گروه هنر و تجربه و در پلتفرم «هاشور» آغاز می‌شود.

علی مسیو مستندی به کارگردانی مسعود میر است که روایت زندگی و زمانه‌ مجاهدان مرکز غیبی تبریز به رهبری علی مُسیو را به تصویر کشیده است؛ افرادی که مقاومت و وطن‌پرستی را معنایی دیگر بخشیدند.

این مستند از جمله فیلم‌های بخش مسابقه سینمای ایران در شانزدهمین جشنواره بین‌المللی سینما حقیقت بود. گروه هنر و تجربه مراسم رونمایی و نمایش ویژه این مستند را برگزار می‌کند و قرار است پس از آیین رونمایی و نمایش «علی مسیو» و همچنین نشست نقد و بررسی، این مستند در پلتفرم اختصاصی نمایش مستند (هاشور) در دسترس قرار بگیرد.

اکران ویژه این مستند تاریخی علی مسیو – ۸ بهمن – راس ساعت ۱۸ در سالن شماره دو چارسو است و بعد از نمایش فیلم نشست نقد و بررسی آن با حضور میر، کارگردان اثر و علیرضا محمودی، فیلمنامه‌نویس و منتقد سینما برگزار می‌شود.

کارگردان این مستند درباره این اثر می‌گوید: علی مسیو شناخت‌نامه‌ای مصور برای معرفی و غبارزدایی از شخصیتی است که بی‌تردید جنبش مشروطه بدون درایت، حمایت و اصالت او حتی در همان حد محدود هم به ثمر نمی‌شست. مسیو با سازماندهی ارتشی سری از میان وطن‌پرستان و آزادی‌خواهان آذربایجان تحت عنوان مرکز غیبی، سنگ مقاومت در تلاش برای وقوع انقلاب و البته شکستن محاصره تبریز را بنا گذاشت و در این راه از مال و جان و فرزندان خود گذشت.

در خلاصه داستان این مستند یک ساعتی آمده است: «مردم شهر در انتظار آزادی بودند و کشور در حسرت آبادی. فرمان که امضا شد دیکتاتور کودکانه گریست و هزینه اتمام دلگیری‌اش شد حصر و حبس. جماعت به شهر محبوس شدند و محتاج گندم و حاکمان ضیافت آهن و آه به راه انداختند و مشعوف سرکوب. دوباره مردی برخاست تا تاریخ شرمنده آیندگان نماند. او شد رهبر مرکز غیبی و این آغاز گمنامی او بود که تا امروز به درازا کشیده است.»

رسانه سینمای خانگی- سنت قرعه‌کشی جشنواره فجر هفت ساله شد

۷ سال از سنت شدن پدیده قرعه‌کشی برای چینش سینمای رسانه‌ها در جشنواره فجر می‌گذرد. پدیده‌ای که برای دفع اعتراض بنا شد اما حالا خود تبعاتی را موجب شده است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، روز گذشته، مراسم قرعه‌کشی سالن رسانه‌های جشنواره فیلم فجر برگزار شد تا چینش آثار در برج میلاد و سینمای اعضای خانه سینما مشخص شود.

امسال، هفتمین سالی است که نمایش فیلم‌ها در سالن رسانه‌ها از طریق قرعه‌کشی مشخص می‌شود. پدیده‌ای که از همان ابتدا، موافقان و مخالفان بسیاری را به خود دید. اگرچه هیچ‌گاه دلیلی بر سنت شدن این پدیده در جشنواره فیلم فجر عنوان نشد اما شاید بتوان این اتفاق را درنتیجه برخی اعتراضاتی قلمداد کرد که صاحبان فیلم‌ها از روز و ساعت نمایش فیلم‌شان مطرح می‌کردند. شدت این اعتراض‌ها از سوی صاحبان فیلم‌هایی که طی روز آخر در سالن رسانه نمایش داشتند، بیشتر بود چرا که آنها معتقد بود از فرصت کافی برای شنیدن نقدها برخوردار نیستند و اتمسفر آن روز، تحت‌تاثیر اعلام اسامی نامزدها، قرار گرفته و فیلم آنها از جریان رسانه‌ای جا می‌ماند.

جشنواره‌های سینمایی تراز اول، وسواس عجیبی در چینش فیلم‌ها علی‌الخصوص برای سینمای رسانه دارند. آنها با توجه به پارامترهایی چون اهمیت فیلم، داستان آن، عوامل و بازیگران و حتی اقتضائات ضروری اسپانسرها، نسبت به چینش آثار همت می‌گمارند

این شکل اعتراض، کاملا به‌حق بود و احتمالا مدیران جشنواره فجر در راستای عدالت‌محوری بیشتر، اقدام به جایگزین کردن روش قرعه‌کشی کردند اما اکنون که این روش، عمری ۷ساله یافته، مزایای و معایب آن کاملا بیرون زده و حالا می‌توان نظراتی کارشناسی راجع این پدیده مطرح کرد.

اگر بخواهیم این شیوه را در نرم جهانی خود مقایسه کنیم باید بگوئیم این الگو، در هیچ‌یک از جشنواره‌های الف جهانی دیده نمی‌شود. جشنواره‌های سینمایی تراز اول، وسواس عجیبی در چینش فیلم‌ها علی‌الخصوص برای سینمای رسانه دارند. آنها با توجه به پارامترهایی چون اهمیت فیلم، داستان آن، عوامل و بازیگران و حتی اقتضائات ضروری اسپانسرها، نسبت به چینش آثار همت می‌گمارند. فیلم‌های مهم و پرسروصدا را به عنوان آثار افتتاحیه و اختتامیه انتخاب کرده و خبر آن را از هفته‌ها پیش از آغاز جشنواره، رسانه‌ای می‌کنند.

این رویه، تفاوت بسیاری با آنچه تحت عنوان قرعه‌کشی در جشنواره فجر باب شده، دارد. نخست آن که ما همچنان که جریانی با نام رئیس هیات داوران را به رسمیت نشناخته‌ایم، اتفاقی تحت‌عنوان فیلم افتتاحیه یا اختتامیه را هم جدی نگرفته‌ایم. حالا که بحث قرعه‌کشی به میان آمده، فیلم افتتاحیه و اختتامیه هم کاملا تصادفی انتخاب می‌شود. این‌طور می‌شود که از سال ۹۶ که پای قرعه کشی به جشنواره فجر باز شد تا امروز، فیلم‌های کامیون، ۲۳ نفر، سه کام حبس، رمانتیسم عماد و طوبا، بیرو، شماره ۱۰ و دروغ‌های زیبا به عنوان آثار افتتاحیه انتخاب شدند که هیچ‌یک از این کارها، حتی در صورتی که از طریق قرعه‌کشی هم برای افتتاحیه در نظر گرفته نمی‌شدند، باز هم انتخاب‌هایی هوشمندانه برای شروع بزرگ‌ترین رویداد سینمایی کشور محسوب نمی‌شدند.

اتفاقا زمانی که صاحبان فیلم‌های روزهای آخر جشنواره از این انتخاب گلایه داشتند، می‌شد با اتخاذ تصمیماتی همچون نمایش تنها یک فیلم اختتامیه در روز پایانی، به این بحث پایان داد. به این ترتیب، یک فیلم مهم در روز آخر نمایش داده می‌شد که جریان رسانه‌ای نمی‌توانست با توجه به اهمیت فیلم، آن را نادیده بگیرد و مابقی فیلم‌ها هم از فرصت دیده شدن توسط اهالی مطبوعات و منتقدان بهره‌مند می‌شدند.

ضمن اینکه قرعه‌کشی، به لحاظ عدالت مضمونی نیز روشی چندان حرفه‌ای محسوب نمی‌شود. مثلا در همان نخستین سالی که این روش پیاده شد، بسیاری از رسانه‌ها اعتراض داشتند که چرا ۴ فیلم ارزشی به وقت شام، امپراطور جهنم، تنگه ابوقریب و سرو زیر آب طی ۳ روز متوالی جشنواره نمایش داده شده و ۷ روز دیگر، خالی از چنین مضامینی است؟ در ادوار بعدی نیز مواردی از این دست مشاهده شده است. در برخی از ادوار ۷سال اخیر نیز مشاهده شده است که فیلم‌های مهم، در یک نیمه جشنواره قرار گرفته و به همین دلیل، نیمه بعدی، خالی از جذابیت شده است.

در تقریبا تمام جشنواره‌های سینمایی مهم جهان، سانس‌های پایانی شب، به فیلم‌های مهم اختصاص پیدا می‌کند تا ضمن نمایش این آثار در زمانی استاندارد، مخاطبان بیشتری از عوامل فنی، اهالی رسانه و منتقدان بتوانند از آن آثار استقبال کنند اما یکی از بزرگ‌ترین معایب سیستم قرعه‌کشی آن است که چنین چارتی را به هم می‌زند. در جدول همین امسال که نگاه کنیم می‌بینیم که ۳ فیلم انیمیشن برای سانس پایانی ۳ روز انتخاب شده‌اند و چهارمین انیمیشن هم در سانس سوم تعبیه شده است. طبیعی است که ساعت نمایش انیمیشن، حوالی ۲۲ شب نیست و چقدر بهتر بود که این ۴ انیمیشن به عنوان فیلم‌های سانس اول چهار روز در نظر گرفته می‌شدند.

در تقریبا تمام جشنواره‌های سینمایی مهم جهان، سانس‌های پایانی شب، به فیلم‌های مهم اختصاص پیدا می‌کند تا ضمن نمایش این آثار در زمانی استاندارد، مخاطبان بیشتری از عوامل فنی، اهالی رسانه و منتقدان بتوانند از آن آثار استقبال کنند اما یکی از بزرگ‌ترین معایب سیستم قرعه‌کشی آن است که چنین چارتی را به هم می‌زند

سیستم قرعه‌کشی همچنین درایت کافی برای تقسیم گونه طی روزهای مختلف را ندارد. به همین دلیل تعجبی ندارد که طی ۷ سال اخیر، برخی فیلم‌های هم‌ژانر را طی یک روز می‌دیدیم و دیگر روزها، خالی از آن گونه بود. فارغ از این موارد، حرف‌وحدیث‌های خود مراسم که شامل گلایه برخی اهالی رسانه از دعوت نشدن برای قرعه‌کشی نیز صورت زیبایی برای این پدیده محسوب نمی‌شود. همچنان که نمی‌شود از هزینه برگزاری این اتفاق نیز چشم‌پوشی نکرد و آن را به صلاح جشنواره ندانست.

بنابراین جمیع جهات را که بررسی می‌کنیم، می‌بینیم قرعه‌کشی، نه‌تنها آورده‌ای برای بزرگ‌ترین رویداد سینمایی کشور ندارد بلکه بر اعتبار آن نیز خدشه وارد می‌کند و گویی برگزارکنندگان در حال قرعه‌کشی لیگ برتر فوتبال هستند. درواقع قرعه‌کشی آمد تا صدای برخی اعتراض‌های کمرنگ را بخواباند ولی خود به چالشی تبدیل شد که ماهیت این رویداد را هدف قرار داده و ترکش‌های بسیاری را پیش از شروع، پرتاب می‌کند.

همه می‌دانند که در برخی بخش‌ها، همواره اعتراض‌هایی وجود دارد مانند شبی که اسامی نامزدها اعلام می‌شود؛ آیا اعتراضی نمی‌بینید؟ شب اعلام برگزیدگان چطور؟ در سیستم آرای مردمی، آیا همواره اعتراضاتی وجود نداشت؟ آیا در همین سیستم قرعه‌کشی فعلی اعتراضی وجود ندارد؟ طبیعی است که ماهیت بخشی از جشنواره‌های سینمایی در تمام جهان، اعتراض‌خیز است بنابراین هوشمندانه نیست که بخواهیم برای چند اعتراض محدود کمرنگ که ساحتی حرفه‌ای ندارند، به روشی چون قرعه‌کشی متوسل شویم که تبعات غیرحرفه‌ای بسیاری برای این رویداد دارد.

امیدواریم با روحیه آسیب‌شناسانه‌ای که در دبیرخانه جشنواره فجر وجود دارد، این اتفاق برای سال آینده تکرار نشود و جشنواره فیلم فجر، به تراز بالاتری از مطلوبیت حرفه‌ای در شکل سخت‌افزاری خود دست یابد.

رسانه سینمای خانگی- کارگردانان استانی، نسل آینده سینمای ایران هستند

کاوه صباغ زاده فیلم‌ساز و عضو هیات انتخاب و داوری بخش فیلم شصت و هشتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشگین شهر-ساوالان بر اساس تجربه خود از تماشای آثار اخیر فیلم‌سازان سینمای کوتاه معتقد است نسل آینده سینمای ایران از میان فیلم‌سازان استان‌ها معرفی خواهند‌شد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، کاوه صباغ‌زاده عضو نویسنده و کارگردان و عضو هیات انتخاب و داوری شصت و هشتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشگین شهر-ساوالان با ارزیابی وضعیت سینمای کوتاه بیان کرد: واقعیت این است که در سینمای کوتاه تنوع ژانر نسبت به سینمای حرفه‌ای بسیار جلوتر است؛ این را هم درباره فیلم‌هایی که انتخاب شدند می‌گویم و هم درباره همه فیلم‌هایی که در قالب ژانر ساخته شده‌اند.
وی افزود: برخی از فیلم های جشنواره ساوالان و به ویژه نمایندگان چند استان نسل جدیدی را برای آینده سینمای ایران نوید می‌دادند؛ فیلمسازانی که فیلم‌های کوتاهشان بعضا بسیار بیشتر از فیلم‌های بلند دراماتیک و حسی بود. حتی بعضی از فیلم‌ها که به لحاظ کیفیت فنی مشخص بود تجهیزات کافی نداشتند و با حداقل‌ها کار کرده بودند، کاملا مشخص بود که با داشتن امکانات بهتر می‌توانستند درخشان عمل کنند. به طور کلی تعداد فیلم‌های خوب در این رویداد زیاد بود و این کار انتخاب را خیلی سخت می‌کرد، تا جایی که جلسه داوری ما حدود ۱۶ ساعت طول کشید. در حالی که فیلم‌ها را از مدتی قبل دیده بودیم و نکاتی را هم یادداشت کرده بودیم اما بحث و‌بررسی فراوانی کردیم تا نتیجه حاصل شده چیزی باشد که بتواند باعث امیدواری و پشتکار فیلمسازان شود.
صباغ زاده خاطر نشان کرد: از فیلم‌های حاضر مشخص بود که کارگردانانشان ژانر را خیلی خوب می‌شناسند و قواعدش را بسیار خوب رعایت می کنند و کارهایی هم بیشتر از این که یک فیلم کوتاه باشد صحنه ای از یک فیلم بلند بود.
وی با اشاره به تعامل خوب بین اعضای انتخاب و داوری آثار عنوان کرد: خوشبختانه هیات انتخاب و داوران همه همراه بودند و همفکری و تعامل خوبی اتفاق افتاد، نظرات نزدیک به هم بود و نتیجه خوبی هم گرفتیم.بر این اساس قاطعانه می‌گویم نسل بعدی سینمای ایران از شهرستان‌ها معرفی خواهند شد. اگرچه فیلم های تهران هم خوب هستند اما مشخص است تکیه بر تجهیزات و بودجه خوب دارند اما در فیلم‌های کارگردانان شهرهای دیگر حتی با بودجه کم و تجهیزات اندک با فیلم های بیگ پروداکشن و هزینه دار تهران برابری می‌کند.

شصت و هشتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشگین شهر-ساوالان ۲ تا ۵ بهمن ۱۴۰۲ برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- در فجر امسال چه خواهیم دید

امسال آثاری به بخش «سودای سیمرغ» و «نگاه نو» چهل و دومین جشنواره فیلم فجر راه پیدا کردند که هر کدام داستان و ماجرایی متفاوت دارند از این رو به صورت تفصیلی به معرفی آنها پرداختیم.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، جشنواره فیلم فجر که یکی از مهمترین و معتبرترین جشنواره‌های سینمایی در کشور محسوب می‌شود، هر سال به صورت ثابت در بهمن ماه برگزار می‌شود. این جشنواره علیرغم فراز و فرودهایی که داشته، جایگاهش را میان هنرمندان، سینماگران و مردم حفظ کرده است و به جزو معدود دوره‌هایی که به دلیل کرونا و برخی وقایع اجتماعی دستخوش تحول شد، تاکنون به صورت مرتب برگزار شده است. حضور در این رویداد و راه پیدا کردن در بخش «سودای سیمرغ» جشنواره را شاید بتوان یکی از اهداف هر فیلمسازی دانست. به سیاق هر ساله، در گزارش پیش‌رو، فیلم‌های حاضر در بخش «سودای سیمرغ» و «نگاه نو» را که امسال به جشنواره اضافه شد، مرور می‌کنیم.

درامی متفاوت از دیار ترک‌زبان‌ها

فیلم سینمایی «آبی روشن» به کارگردانی قاسم (بابک) لطفی خواجه پاشا و تهیه‌کنندگی سید محمدحسین میری، اولین محصول مشترک سازمان هنری رسانه‌ای اوج و فارابی است که نویسندگی آن را امیر ابیلی و داود گنجوی به صورت مشترک برعهده داشته‌اند.

بابک خواجه‌پاشا پیش از این با فیلم سینمایی «در آغوش درخت» در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت که موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه و دیپلم افتخار بهترین کارگردانی شد. پیش بینی می‌شود داستان این فیلم به موضوع مردی تبریزی می‌پردازد که با مشکلاتی مواجه است و نقش این کاراکتر را مهران احمدی بازی می‌کند.

در این فیلم سینمایی بازیگرانی چون مهران احمدی، مهران غفوریان، سارا حاتمی، مرتضی امینی‌تبار، روح‌الله زمانی، علی‌اکبر اصانلو، کاظم هژیرآزاد، سامان مهکویه و … به ایفای نقش می‌پردازند.

سایر عوامل اصلی «آبی روشن» عبارتند از مجری طرح: وحید معدنی، مدیر فیلمبرداری: پیمان عباس‌زاده، تدوین: حسین جمشیدی‌گوهری، موسیقی: فرید سعادتمند، طراح صحنه: امیر زاغری، مدیر تولید: سید مقصود میرهاشمی، طراح چهره پردازی: کامران خلج، طراحی و ترکیب صدا: آرش قاسمی،، مدیرصدابرداری: اشکان پورتاجی، طراح لباس: الهام ترکمن، مدیر برنامه ریزی: امید همتی‌فراز، دستیار اول کارگردان: امیر رونقی، طراح جلوه‌های ویژه میدانی: ایمان کرمیان، طراحی جلوه‌های بصری: امین پهلوان‌زاده، منشی صحنه: آرزو قربانی، عکاس: صمد قربان‌زاده، روابط‌عمومی: الهام عرشی‌زاده.

شهید شیرودی روی پرده سینما دوباره جان می‌گیرد

«آسمان غرب» عنوان فیلم جدید محمد عسگری به تهیه‌کنندگی حبیب‌اله والی‌نژاد است که اولین روایت سینمایی از دلاورمردی‌های خلبان شهید علی‌اکبر شیرودی و دیگر هم‌رزمانش در هوانیروز ارتش محسوب می‌شود. این فیلم، رویدادهای مربوط به یک ماه ابتدایی جنگ تحمیلی در منطقه غرب کشور را بررسی می‌کند و با فشرده‌سازی در فیلمنامه، مجموعه حوادث را در بازه زمانی سه روزه به تصویر می‌کشد.

«آسمان غرب» دومین تجربه کارگردانی محمد عسگری پس از ساخت فیلم سینمایی «اتاقک گلی» است و در لوکیشن‌های متعدد استان کرمانشاه فیلمبرداری شده است. این فیلم سینمایی محصول بنیاد سینمایی فارابی و سازمان سینمایی سوره است که با مشارکت ارتش جمهوری اسلامی ایران ساخته شده است.

امیرحسین آرمان در این فیلم با چهره‌ای متفاوت در کارنامه کاری خود، در قامت سرلشکر شهید حسین ادبیان از فرماندهان غیور نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی، جلوی دوربین رفته است. همچنین، میلاد کی‌مرام نیز ایفاگر نقش شهید شیرودی در این فیلم است.

آغوش باز متفاوت بهروز شعیبی

فیلم سینمایی «آغوش باز» به کارگردانی بهروز شعیبی و تهیه‌کنندگی علیرضا سرتیبی، از جمله آثار کنجکاوی برانگیز جشنواره چهل و دوم خواهد بود. این فیلم پیش از این با نام «هم‌آهنگ» پروانه ساخت گرفته بود که برای حضور در جشنواره فیلم فجر، به «آغوش باز» تغییر نام داده است.

«آغوش باز» ششمین اثر سینمایی بهروز شعیبی است که پیش از این کارهایی چون «بدون قرار قبلی»، «روز بلوا»، «دارکوب»، «سیانور» و «دهلیز» را ساخته است. فیلمنامه «آغوش باز» را مهرداد کوروش‌نیا و محمدسجاد نجفی به طور مشترک نوشته‌اند. شعیبی پیش از این در جشنواره جهانی و ملی فجر داوری کرده و با تمام فیلم‌های کارنامه کارگردانی‌اش در جشنواره فیلم فجر حضور داشته است.

در خلاصه داستان فیلم آمده است: «سه قصه عاشقانه … سه زوج در فراز و نشیب روابط عاطفی، فرصت پیدا می‌کنند به تعریف جدیدی از عشق برسند.»

مهدی هاشمی، احترام برومند، حسن معجونی، حامد کمیلی و محسن کیایی در کنار گلاره عباسی، شبنم گودرزی، جواد خواجوی، وحید نفر، علی عطایی، روژین فاطوری‌فر، ساینا توکلی، میثم نوروزی، سهیل هژبر، مسعود خانی، هاتف شعیبی و نفس نکی بازیگران این فیلم هستند.

همچنین برخی از عوامل فیلم سینمایی «آغوش باز» عبارتند از مجری طرح و سرمایه‌گذار: محمدمهدی عسکری، نویسندگان فیلمنامه: مهرداد کوروش‌نیا و محمدسجاد نجفی (بر اساس طرحی از بهروز شعیبی)، مدیر فیلمبرداری: علیرضا برازنده، تدوین: خشایار موحدیان، مدیر تولید: مسعود زمانی، موسیقی: مسعود سخاوت‌دوست، طراح چهره‌پردازی: فاطمه کمالی و زهرا کمالی، طراح جلوه‌های بصری: محمد برادران، طراح صحنه: محمدرضا میرزامحمدی، طراح لباس: شیوا رشیدیان، طراحی و ترکیب صدا: حسین قورچیان، صدابردار: عباس رستگارپور، دستیار اول کارگردان: نگار جنیدی، مدیر تدارکات: مرتضی اسکندری، برنامه‌ریز: حامد مختاری، منشی صحنه: غزل رشیدی، عکاس: مسعود اشتری، روابط عمومی: محمد کفیلی، طراح لوگو: روح الله موحدی.

نگاهی به حادثه تراژیک ملی در «احمد»

فیلم سینمایی «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی و تهیه‌کنندگی حبیب‌اله والی‌نژاد به عمل قهرمانانه شهید احمد کاظمی در ۱۸ ساعت ابتدایی زلزله مهیب بم به عنوان یک حادثه تراژیک ملی می‌پردازد. این اثر برای اولین بار قصه‌ای ناگفته از ۱۸ ساعت ابتدایی حادثه تراژیک زلزله بم و اقدامی قهرمانانه در این ساعات پرالتهاب را همزمان با بیستمین سالگرد این اتفاق روایت می‌کند.

امیرعباس ربیعی پس از فیلم‌های سینمایی «لباس شخصی» و «ضد» در فضای تاریخی، فیلم سینمایی «احمد» را در ژانر حادثه‌ای و در فضای متفاوت مقابل دوربین برده است. «احمد»، محصول مشترک سازمان سینمایی سوره حوزه هنری و موسسه تصویرشهر سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران است.

تینو صالحی‌، هنرمند باسابقه عرصه تئاتر، در این اثر ایفاگر نقش شهید کاظمی است. همچنین، توماج دانش‌بهزادی با ایفای نقش یک پژوهشگر علمی و دانشگاهی در فیلم سینمایی «احمد» حضور دارد.

فیلمی که حواشی‌اش بر متنش غلبه کرد!

«بهشت تبهکاران» جدیدترین اثر بلند سینمایی مسعود جعفری جوزانی به تهیه‌کنندگی فتح‌الله جعفری جوزانی و علی قایم مقامی در نخستین اکران خود در بخش مسابقه «سودای سیمرغ» در چهل و دومین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر روی پرده می‌رود.

داستان «بهشت تبهکاران» در سال ۱۳۲۹ روایت می‌شود سالی که احمد دهقان نماینده مجلس، روزنامه‌نگار و مدیر تئاتر «نصر» توسط حسن جعفری در خیابان لاله‌زار تهران به قتل می‌رسد.

در «بهشت تبهکاران» بازیگرانی چون امیرحسین آرمان، لادن مستوفی، سحر جعفری جوزانی، پژمان بازغی، حمید گودرزی، رضا یزدانی، بهنام تشکر، هومن برق نورد، حسام منظور، رضا شفیعی جم، فریبا متخصص، فخرالدین صدیق شریف، اسماعیل خلج، علیرضا جلالی تبار، محمدرضا هاشمی، سهیل برخورداری، حمید متقی، فتح‌الله جعفری جوزانی، مهدی مهریار و جواد طوسی به هنرنمایی پرداخته‌اند و همچنین در این اثر سینمایی افسانه بایگان و فرهاد قایمیان با نقش آفرینی خود، حضور افتخاری دارند.

برخی عوامل فیلم سینمایی «بهشت تبهکاران» عبارتند از کارگردان: مسعود جعفری جوزانی، مدیرفیلمبرداری: امیر کریمی، تدوین: مهدی حسینی وند، موسیقی: فردین خلعتبری، فیلمنامه: مسعود جعفری جوزانی، فرید مصطفوی، طراح صحنه و لباس: اصغر نژاد ایمانی، طراح چهره‌پردازی: مهین نویدی، طراحی و ترکیب صدا: سید محمود موسوی نژاد، صدابردار: آرش برومند، جلوه‌های ویژه میدانی: آرش آقابیک، جلوه‌های بصری: کامیار شفیع پور، مدیرتولید: بهزاد هاشمی، عکاس: علی نیک رفتار، دستیاران کارگردان: علی مهرآسا، مهدی حاجی یوسف، پارسا هاشمی، مشاور رسانه‌ای: منصور جهانی و تهیه‌کنندگان: فتح‌الله جعفری جوزانی، علی قایم مقامی.

سال گذشته، نام فیلم «بهشت تبهکاران» در بین فیلم‌های بخش سودای سیمرغ چهل و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر در بخش رزرو قرار گرفته بود که همین موضوع حواشی را برای این فیلم در دوره چهل و دوم رقم زد. اما طبق پیگیری‌های خبرنگار مهر؛ مشخص شد که سال گذشته تنها ۴۰ دقیقه از راش های این اثر سینمایی به دبیرخانه جشنواره فیلم فجر ارایه شده بود و «بهشت تبهکاران» به صورت رسمی در دوره گذشته در جشنواره فیلم فجر حضور نداشته است.

نکته مهم این است که در صورت‌جلسه‌ای که درباره حضور فیلم‌ها در جشنواره فیلم فجر نوشته می‌شود؛ قید شده است فیلم ناقصی که فرم حضور پر کرده در صورتی که تکمیل شود، می‌تواند سال آینده بازبینی شود و «بهشت تبهکاران» نیز از این دست فیلم‌ها است. در واقع این فیلم سال گذشته ناقص بوده و حتی به مرحله بازبینی نیز نرسیده است.

رمال پیری که جلوی دوربین کلاری رفت

«تابستان همان سال» عنوان تازه‌ترین ساخته محمود کلاری در مقام کارگردان است که تهیه‌کنندگی آن را علی اوجی برعهده دارد. مهران مدیری در این فیلم ایفاگر نقش یک رمال پیر است.

محمود کلاری سال گذشته و بعد از گذشت ۲۲ سال از ساخت آخرین فیلمش تصمیم گرفت تا سومین فیلم سینمایی خود با نام «همچون در یک آینه» را به تهیه‌کنندگی علی اوجی جلوی دوربین ببرد. این فیلم در سکوت خبری وارد مرحله تولید شد و برای حضور در بخش مسابقه چهل و دومین جشنواره فیلم فجر از داستان و بازیگرانش رونمایی شد. در فیلم جدید محمود کلاری که به دلیل شباهت با آثار ناصر تقوایی به «تابستان همان سال» تغییر نام داده است، علی شادمان عهده دار نقش اصلی است و در کنار او بازیگرانی چون فریبا نادری، سمیرا حسن پور، صابر ابر، پژمان بازغی به ایفای نقش پرداخته‌اند.

«تابستان همان سال» داستان پسر بچه هفت ساله‌ای است که پیش رمالی می‌رود تا دزد طلاهای عمه اش را از آینه شناسایی کند، عطا که هیچ تصوری از سرانجام آنچه در آن شرایط بر زبان می‌آورد ندارد، برای رهایی از آن وضعیت، هر آن‌چه از تعاریف عمه‌اش درباره شک و تردید او نسبت به دزدی داوود پسر عمه دیگرش شنیده بازگو می‌کند، غافل از آنکه این دروغ موجب عقوبتی دوراز انتظار برای کل خانواده می‌شود.

محمود کلاری سابقه همکاری با فیلمسازان شاخصی همچون مرحوم علی حاتمی، مسعود کیمیایی، ابراهیم حاتمی‌کیا، داریوش مهرجویی و اصغر فرهادی را در کارنامه دارد و اولین بار در سال ۱۳۷۵ فیلم «ابر و آفتاب» را به عنوان کارگردان جلوی دوربین برد که موفقیت‌هایی هم به دست آورد. باید دید فیلم جدید او که در سکوت خبری تولید شده است، می‌تواند موفقیت‌های قبلی‌اش را ادامه دهد.

سوژه‌ای از دل بنگلادش پر از رنگ و فقر

فیلم سینمایی «دروغ های زیبا» به تهیه کنندگی و کارگردانی مرتضی آتش زمزم، محصول مشترک ایران و بنگلادش با حضور سوپراستار بنگلادش، جایا احسن و دیگر بازیگران این کشور از جمله شمون فاروق، ریکیتا ناندینی، شهیدالزمان سلیم، شاهد علی، شاهین میردها و جان پل سرمادیراس و بازیگر کودک شاتی، در لوکیشن‌های شهرهای داکا و قاضی پور مقابل دوربین بایرام فضلی رفت. ملودرام اجتماعی «دروغ‌های زیبا» در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر رونمایی می‌شود.

فیلم از زمان ساخت، به دلیل حضور ستاره‌های سینمای بنگلادش، مورد توجه مطبوعات این کشور قرار گرفت. بنگلادش با جمعیتی بیش از صد و هشتاد میلیون نفر به وسعت استان کردستان است که پر تراکم‌ترین کشور جهان محسوب می‌شود و سینما در این کشور متأثر از سینمای هند و از بزرگترین دغدغه‌های مردم آن است.

مرتضی آتش زمزم نویسنده، کارگردان و تهیه کننده سینما و تلویزیون، ساخت فیلم‌های سینمایی «آخرین گزارش»، «بن‌بست»، «مرگ سپید»، «مالیخولیا»، «سیمین»، «هولیا»، «قهرمان من» و «نیروانا» و همچنین مستندهای سینمایی «رودی که کشته شد» و «شرم بودا» را در کارنامه دارد. همچنین، «قهرمان من» به نویسندگی و کارگردانی او، پاییز امسال در سی وپنجمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم کودک موفق به دریافت پروانه زرین بهترین فیلمنامه و پروانه زرین بهترین کارگردانی شد.

عوامل «دروغ های زیبا» عبارتند از نویسندگان: مرتضی آتش زمزم، ممیت الرشید، صدابردار: فرامرز مختاری، صداگذار: حسین قورچیان، تدوین: کاووس آقایی، موسیقی: فواد حجازی، طراح پوستر: بهزاد خورشیدی، منشی صحنه: عطیه پیرعلی، مدیر تولید بنگلادش: محمد فاسول عفران، مدیر تولید ایران: ابوالفضل آتش زمزم، گروه کارگردانی: ضیاالحق منیر، حسین سیمونتو، ناهید السلام نیلای، طراح گریم: محبوب الرحمن مانیک، گروه فیلمبرداری: محمد کوثر، سهیل رعنا، حبیب الرحمان، عجوم خان، گروه تولید: شکیل حسین، محمد شفیق، اسکندر، محمد نور، مسعود جلال کبیر، دستیار صحنه: محمد آلوم، مشاور پروژه: سید موسی حسینی، مجری طرح: محسن آتش زمزم، مشاور رسانه‌ای: هادی اعتمادی مجد، محصول مشترک ایماژ سینما از ایران و ماکسیموم و سی ته سینما بنگلادش.

کلید زدن «دست ناپیدا» با چفیه و انگشتر متبرک رهبری

پنجمین فیلم سینمایی انسیه شاه حسینی به تهیه‌کنندگی سید سعید سیدزاده، «دست ناپیدا» نام دارد که درباره زنان حوضه خوان پشت جبهه است که لباس می‌شستند و در واقع روایت‌گر زندگی زنی است که ۲۰۰ فانوسقه خونین روی دوش دارد و همه را در آب کارون شسته و آن‌ها را به جبهه می‌فرستد.

انسیه شاه حسینی، ایده «دست ناپیدا» را از فیلم «شب به‌خیر فرمانده» گرفته است. شاه حسینی که از زمان تولید آخرین فیلمش ۱۱ سال می‌گذرد، تنها کارگردان زنی است که در دوره چهل و دوم جشنواره فیلم فجر، فیلمش به جشنواره راه پیدا کرده است. معصومه بافنده، نسرین احمدخانی، اعظم سادات موسوی، زیبا عسکری و… بازیگران این فیلم سینمایی هستند.

بنیاد سینمایی فارابی و بنیاد شهید و امور ایثارگران، سرمایه‌گذار این فیلم هستند. وجه تسمیه «دست ناپیدا» از قطعه شعر مولانا یعنی «دست ناپیدا گریبان می‌کشد، من پی دست و گریبان می‌روم» برداشت شده است. بر این اساس، «دست ناپیدا» نگاه متفاوت و شاعرانه‌ای را نسبت به دفاع مقدس دنبال می‌کند.

شاه حسینی، خرداد ماه امسال در گفت‌وگویی مطرح کرده بود که رهبر معظم انقلاب عوامل این فیلم را دعا کردند که بتوانند این اثر ارزشمند را به خوبی تولید و آن را تقدیم نگاه مهربان ملت عزیز ایران کنند و توسط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز هدیه‌ای به وسعت یک دنیا انگیزه برای عوامل فیلم ارسال کردند. شاه‌حسینی اضافه می‌کند که با خود عهد بستیم با همین چفیه و انگشتر متبرک رهبری، آغاز تولید فیلم را در سرزمین حماسه و ایثار کلید بزنیم.

سودای مهاجرت، بی پولی و فرزندآوری در یک فیلم

فیلم سینمایی «دو روز دیرتر» با موضوع فرزندآوری و ازدیاد جمعیت به کارگردانی اصغر نعیمی و نویسندگی رضا مقصودی و حمید اکبری خامنه و براساس طرحی از سیدمحمد حسینی و تهیه‌کنندگی محسن شیرازی در بنیاد فرهنگی روایت فتح تولید شده است.

در این فیلم سینمایی که با رویکرد طنز اجتماعی ساخته شده است سینا مهراد، پردیس احمدیه، فرهاد آییش، گوهر خیراندیش، کمند امیر سلیمانی، سید جواد یحیوی، سیاوش چراغی‌پور، محمد فیلی و علیرضا داوودنژاد به عنوان بازیگر حضور دارند.

برخی از عوامل این فیلم سینمایی عبارتند از مشاور تهیه کننده: سید جمال ساداتیان، مدیر فیلمبرداری: مرتضی هدایی، تدوین: میثم مولایی، آهنگساز: مسعود سخاوت دوست و طراح چهره پردازی: عباس عباسی.

در خلاصه داستان «دو روز دیرتر» آمده است: «سهیل و مریم زوج جوانی که سودای مهاجرت دارند، علیرغم توصیه‌های پدر و مادر مریم از فرزندآوری خودداری می‌کنند تا اینکه پدر مریم تصمیم می‌گیرد مبلغی را که از خواهرش به ارث برده، بین نوه‌هایش تقسیم کند. سهیل و مریم که برای مهاجرت نیاز به پول دارند تصمیم می‌گیرند بچه‌دار شوند اما فوت ناگهانی غلامحسین محاسبات آن‌ها را برهم می‌زند تا اینکه ….»

بنیاد فرهنگی روایت فتح سرمایه‌گذار اصلی این پروژه سینمایی است که در تولید این فیلم با بنیاد سینمایی فارابی و مؤسسه بهمن سبز حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی مشارکت دارد.

ماجرای مراسم عروسی که چند بار به‌هم خورده…

حسین نمازی که کارگردانی، نویسندگی و تهیه‌کنندگی «شه‌سوار» را برعهده دارد پیش از این، تجربه موفق «شادروان» و «آپاندیس» را در کارنامه خود ثبت کرده است. داستان «شه‌سوار» طی سه شبانه روز و در یک مراسم عروسی رخ می‌دهد.

این فیلم سینمایی محصول بنیاد سینمایی فارابی است که با مشارکت بخش خصوصی تولید شده است. مهرداد صدیقیان، الناز حبیبی، هادی کاظمی، عباس جمشیدی‌فر، گیتی قاسمی، سعید عطایان، ایمان برات‌پور، حافظ نبی زاده، مهرناز افلاکیان، ناهید استواری، با هنرمندی عزت‌الله رمضانی‌فر با حضور امیر دژاکام بازیگران فیلم «شه سوار» هستند.

در خلاصه داستان «شه‌سوار» آمده است: به دنبال درگذشت پدر خانواده در جریان برگزاری عروسی که چندبار به هم خورده است، خانواده او قصد پنهان کردن این خبر را دارند.

سایر عوامل فیلم سینمایی «شه سوار» عبارتند از تهیه کننده اجرایی: سعید عطایان، مشاور تهیه کننده: سعید خانی، مجری طرح و مدیر تولید: پیمان حجازی، مدیر فیلمبرداری: مسعود سلامی، فیلمبردار: حامد اوتادی، طراح گریم: امید گلزاده، طراح صحنه: وحید زارع‌مند، طراح لباس: فاطمه صفری‌زاده، مدیر صدابرداری: امیر عاشق حسینی، برنامه ریز: مسعود میمی، دستیار اول کارگردان: سعید بیات، منشی صحنه: حمیرا نعمت‌اله، جانشین مدیر تولید: شهرام شاهرخ، مدیر تدارکات: محسن قراخانلو، مدیر مالی: داود رواقی، تصویربردار پشت صحنه: شیما رییسی، عکاس: ریحانه زنگنه.

روایتی جدید از کربلا و روایت‌گری زینب (س)

فیلم سینمایی «شور عاشقی» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی داریوش یاری با حضور بازیگرانی همچون شهره موسوی، پیام احمدی‌نیا، مهدی زمین‌پرداز، سیامک صفری، نادر فلاح، علی استادی، بهزاد دورانی، بهرام ابراهیمی، ساخته شده است. داریوش یاری با بهره‌گیری از یک فیلمنامه دراماتیک، روایت تفکربرانگیزی از حرکت کاروان اهل بیت (ع) در مسیر کوفه را به تصویر کشیده است.

در خلاصه داستان «شور عاشقی» آمده است: «زنی رسانه شد تا راست و دروغ در تاریخ جابه‌جا نشود.»

این فیلم که محصول مشترک بنیاد شهید و امور ایثارگران و بنیاد سینمایی فارابی است در آخرین مراحل فنی قرار دارد و پوستر و لوگوی آن را محمد روح الامین طراحی کرده است. اولین نمایش این فیلم در چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر خواهد بود.

عوامل این فیلم سینمایی عبارتند از نویسنده، تهیه‌کننده و کارگردان: داریوش یاری، مدیر پروژه: مسعود زمانی، مدیر فیلمبرداری: فریدون شیردل، تدوین: امیر ادیب‌پرور، آهنگساز: مسعود سخاوت‌دوست، صدابردار: فرخ فدایی، طراح صحنه: پیام حسین سوری، طراح لباس: نیاز حمیدی، طراح گریم: شهرام خلج، صداگذار: محمود موسوی‌نژاد، جلوه‌های بصری رایانه‌ای: روزبه شمشیری، منشی صحنه: سیده معصومه موسوی، عکاس: علی عارف‌نسب، جانشین تهیه‌کننده: سعید حران اف، مدیر تدارکات: بهمن صدیق، دستیارکارگردان و برنامه‌ریزی: مهدی توکلی. بازیگران: شهره موسوی، پیام احمدی‌نیا، مهدی زمین‌پرداز، سیامک صفری، نادر فلاح، علی استادی، بهزاد دورانی، بهرام ابراهیمی، بابک والی، رضا خدادابیگی، میترا خواجه‌ییان، روح‌اله مهرابی، هادی آقاحسینی، مرتضی آقاحسینی، مرجان شکوفکی، پانته آ کی‌قبادی، مریم آهنگر.

۲ ساعت قبل از اعدام طیب به روایت بهروز افخمی

«صبح اعدام» به کارگردانی بهروز افخمی و تهیه کنندگی علی شیرمحمدی تازه‌ترین محصول سازمان سینمایی سوره و بنیاد سینمایی فارابی، برشی از لحظات پایانی زندگی طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی است که در پی قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ محکوم به اعدام شدند. داستان این فیلم در فاصله زمانی ۵ تا ۶:۳۰ صبح این روز روایت می‌شود.

پیرنگ اصلی این داستان اعتراضی و سیاسی، اقتباسی از گزارش واقعی خبرنگار روزنامه کیهان از مراسم تیرباران این ۲ شخصیت است که بهروز افخمی پس از سال‌ها تحقیق و پژوهش آن را به فیلمنامه «صبح اعدام» تبدیل کرده است.

علاوه بر ارسطو خوش رزم در نقش حاج اسماعیل رضایی، مسعود شریف در نقش طیب حاج رضایی، داود فتحعلی‌بیگی در نقش قاضی عسکر، پوریا منجزی در نقش کلیددار طیب، مهرداد نیکنام در نقش تیمسار، محسن آوری در نقش سرهنگ دادستانی و کاوه دارابی در نقش خبرنگار کیهان و فریبا آذرشب در نقش مادر حاج اسماعیل رضایی در تازه‌ترین ساخته بهروز افخمی نقش آفرینی می‌کنند.

بهروز افخمی درباره این فیلم گفته است: فیلمنامه «صبح اعدام» را بر اساس گزارش مطبوعاتی کیهان نوشته‌ام. دیالوگ‌های طیب حاج‌رضایی و حاج اسماعیل رضایی را که در روزنامه نوشته شده بود به صورت مستقیم در فیلمنامه آورده‌ام. البته برای نوشتن فیلمنامه، از منابع و اسناد دیگر از جمله کتاب «طیب در گذر لوطی‌ها» استفاده و اقتباس کردم. کتاب «طیب در گذر لوطی‌ها» مصاحبه‌های مختلفی با لوطی‌های تهرانی دارد که طیب را می‌شناختند و نثر آن تهرانی قدیمی است و برای نوشتن فیلمنامه برایم بسیار کارآمد بود.

صبحانه‌ای با زرافه‌های سروش صحت

سروش صحت علاوه بر این‌که در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر به عنوان بازیگر در «بی بدن» ایفای نقش دارد، اما خود در کسوت کارگردان با فیلم «صبحانه با زرافه‌ها» در این دوره فیلم فجر حضور خواهد داشت.

ترکیب متفاوت بازیگران دومین فیلم سروش صحت، نشان از موفقیت آن در گیشه خواهد داشت؛ بهرام رادان سال‌ها بعد از بازی در «بی پولی» دوباره پا به دنیای طنز و کمدی گذاشته است و به نظر می‌رسد باید با یک بهرام رادان متفاوت روبرو شویم. حضور پژمان جمشیدی بعد از تجربه بازی در «جهان با من برقص» نشان می‌دهد سروش صحت روی توانایی‌های کمدی او حساب ویژه‌ای باز کرده است. هوتن شکیبا که بعد از درخشش در سریال لیسانسه‌ها و فوق لیسانسه‌ها در نقش حبیب تبدیل به یکی از ماندگارترین شخصیت‌های تلویزیونی شد، حالا باز هم با همکاری مجدد با سروش صحت تلاش می‌کند خاطرات خوش «لیسانسه‌ها» را برای مخاطب زنده کند. بیژن بنفشه‌خواه نیز از جمله بازیگران قدیمی در عرصه کمدی است که حضورش در فیلم سروش صحت بعد از چندین تجربه مشترک همکاری یک اتفاق خوب است. هادی حجازی‌فر در «صبحانه با زرافه ها» در نقشی متفاوت می‌تواند به یکی از آس‌های صحت در جشنواره امسال تبدیل شود.

فیلم سینمایی «صبحانه با زرافه‌ها» به تهیه‌کنندگی سید مصطفی احمدی است.

پرتره‌ای از پروین اعتصامی به تهیه‌کنندگی محمدرضا شریفی‌نیا

فیلم سینمایی «معجزه پروین» که امسال در بخش سودای سیمرغ چهل و دومین جشنواره فیلم فجر حضور دارد به نویسندگی و کارگردانی محمدرضا ورزی و تهیه‌کنندگی محمدرضا شریفی‌نیا، پرتره‌ای از داستان زندگی پروین اعتصامی شاعر معاصر ایرانی است.

مارال بنی آدم، آزیتا حاجیان، محمدرضا شریفی نیا، حسین پاکدل، محمدعلی نجفی، امیرحسین صدیق، رامین ناصر نصیر، رضا فیاضی، بیژن بنفشه خواه، یوسف صیادی، حسام نواب صفوی، ملیکا شریفی نیا، محمد شعبان‌پور، الهه جعفری، محمدرضا شهبانی نوری، مریم ورزی، محمد ساربان، مجید جعفری، شهراد بانکی، عباس علی محمدی و امیررضا انوریان از جمله بازیگرانی هستند که در این فیلم سینمایی به ایفای نقش پرداخته‌اند.

گروه سازنده «معجزه پروین» نیز عبارتند از مدیر فیلمبرداری: فرشاد خالقی، مهدی حسینی وند، تدوین: مهدی حسینی وند، آهنگساز: بهزاد عبدی، مدیر صدابرداری: ارسلان کیان ارثی، طراح چهره پردازی: شهرام خلج، طراح صحنه: مسعود اوسطی، صحنه آرا: سوفیا شکری، طراح لباس: رویا ابراهیمی، دستیار اول کارگردان: رهام مخدومی، مدیر برنامه ریزی: حسین متحد، منشی صحنه: سحرناز ضیایی، عکاس: احمدرضا شجاعی، اصلاح رنگ و نور: نیما دبیرزاده، صداگذاری: مهرداد جلوخانی، جلوه‌های ویژه میدانی: آرش آقا بیک، مستند پشت صحنه: مریم ورزی، گروه تولید و تدارکات: امیر فیاض، علیرضا حق شناس، سعید هرانُف، حمید نخعی، محصول: وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و بنیاد سینمایی فارابی.

روایتی از بسیجی نوجوان چابهاری در «میرو»

فیلم سینمایی «میرو» به‌کارگردانی حسین ریگی و تهیه‌کنندگی سعید الهی در ژانر کودک و نوجوان و در بستر روایتی از دوران مقدس ساخته می‌شود و سومین اثر سینمایی حسین ریگی بعد از فیلم‌های «لیپار» و «هوک» طی سال‌های اخیر است. این فیلم در ژانر کودک و نوجوان تولید شده و در بستر قصه‌ای متعلق به دوران دفاع مقدس در دهه ۶۰ روایت می‌شود.

«میرو» با محوریت نمادین یکی از بسیجیان نوجوان شهرستان چابهار و اراده وی برای عزیمت به جبهه‌های جنگ، تحت تاثیر سردار شهید حاج قاسم میرحسینی ساخته شده است.

بنیاد شهید و امور ایثارگران و بنیاد سینمایی فارابی سرمایه‌گذاران فیلم سینمایی «میرو» بوده و سعید الهی که مستند اخیرش به‌نام «قوی دل» در جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» موفق به کسب ۴ تندیس در بخش‌های کارگردانی و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شد تهیه‌کنندگی آن را بر عهده دارد.

«میرو» با حضور بازیگرانی چون سودابه بیضایی، امیررضا دلاوری، حمید ابراهیمی، آرزو تاج‌نیا، ابوالفضل همراه، مهدی دین‌محمدپور، ایوب افشار و جمعی از هنرمندان بومی استان سیستان و بلوچستان در تلاش است تا در موعد مقرر به چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر برسد.

مهاجرت و فروپاشی خانواده سوژه کاوه سجادی حسینی شد

کاوه سجادی‌حسینی با ملودرامی زنانه درباره مهاجرت و فروپاشی خانواده به جشنواره فیلم فجر آمده است. فیلم سینمایی «نبودنت» به کارگردانی کاوه سجادی حسینی، درباره زنی به نام مرضیه است که چند سالی است در انتظار همسرش است اما شوهرش نمی‌تواند به خانه بازگردد. سحر دولتشاهی، امیرآقایی، آزاده صمدی، فرید سجادی حسینی، رضا بهبودی، علیرضا ثانی‌فر و شیوا سرمست بازیگران این فیلم هستند.

«نبودنت» چهارمین فیلم بلند سینمایی کاوه سجادی حسینی است که آخرین حضور او در جشنواره فیلم فجر مربوط به فیلم «بوفالو» بود که در سی و سومین دوره این جشنواره به نمایش درآمد.

«نبودنت» درامی اجتماعی است که به قلم کاوه سجادی حسینی به نگارش درآمده است که البته قرار بود سال ۹۶ توسط او کارگردانی شود که به تعویق افتاد و حالا برای چهل و دومین جشنواره فیلم فجر آماده شده است.

جلوه «نوروز» با علی نصیریان دوچندان می‌شود

فیلم سینمایی «نوروز» جدیدترین ساخته سهیل موفق است که سابقه ساخت آثار کودک و نوجوان را دارد. توجه به آیین‌های ملی از جمله عید نوروز از جمله ویژگی‌های این فیلم است.

در خلاصه داستان فیلم نوروز آمده است: «نوروز در راه است، اما اهریمن در کمین است تا نوروز و بهار را از بین ببرد. عمو نوروز در مسیر کلبه ننه سرما و جستجوی حاجی فیروز دچار سانحه می‌شود و طوفانی بزرگ آغاز می‌شود.»

علی نصیریان، شبنم مقدمی، مهدی هاشمی، افشین هاشمی، مهتاب ثروتی، سیاوش چراغی‌پور، علی آرا، طاها شادی‌فر، سحر حسینی و علی بوراک سیلان بازیگران این فیلم هستند.

از عوامل اصلی نوروز می‌توان به تهیه‌کننده: محمدرضا نادری، مدیر فیلمبرداری: فرشاد محمدی، برنامه‌ریز و دستیار اول کارگردان: علی جناب، منشی صحنه: سعیده دلیریان، مدیر تولید: مهدی چراغی، طراح لباس: آزاده قوام، طراح صحنه: سیامک کاری‌نژاد، طراح گریم: محسن دارسنج، صدابردار: منصور شهبازی، طراحی و ترکیب صدا: حسین ابوالصدق، جلوه‌های ویژه میدانی: آرش آقابیک، جلوه‌های بصری: امیر ولیخانی، تدوین: کاوه ایمانی، موسیقی: بهمن دهقانیار، عکاس: سمیرا بخشی اشاره کرد.

فیلم اولی‌های بخش «نگاه نو» را بیشتر بشناسید

اولین قدمی که «تمساح خونی» شد

جواد عزتی اولین تجربه کارگردانی‌اش را در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر پشت سر می‌گذارد و از این منظر یکی از اتفاقات جالب این جشنواره به حساب می‌آید. کامران حجازی مدیر تولید سریال «زخم کاری» که تهیه‌کنندگی آثاری چون «مرد بازنده» و «کت چرمی» را در کارنامه دارد در چهارمین همکاری مشترک با عزتی تهیه‌کننده فیلمش هم شده است.

علاقه عزتی به فضای اجتماعی و سابقه حضورش در فیلم‌هایی چون «شنای پروانه»، «خورشید» و «جان‌دار» باعث شده است فضای فیلم «تمساح خونی» هم به آثار متاخری که بازی کرده است نزدیک باشد.

در این فیلم سینمایی که نقش اصلی آن را جواد عزتی بر عهده دارد، عباس جمشیدی‌فر، سعید آقاخانی، الناز حبیبی، بهزاد خلج و شبنم قربانی نقش‌آفرینی می‌کنند.

در خلاصه داستان «تمساح خونی» آمده است: «من یه تمساحم، یه تمساح خونی‌! یه آدم زخمی که کل زندگیش فقط باخته و چیزی برای از دست دادن نداره … ولی باز دلش ریسک‌های بزرگ می‌خواد!»

روایت موقعیتی متناقض در «قلب رقه»

«قلب رقه» به کارگردانی خیرالله تقیانی پور و تهیه‌کنندگی سعید پروینی از فیلم‌های بخش نگاه نو جشنواره امسال است. در این فیلم، موقعیتی متناقض روایت شده است و سوژه تقیانی پور، رخ دادن جنایت و خشونت عاشقانه‌ای در دل جنگ است؛ همان شمه‌ای که در سریال‌ها و کارهای قبلی‌اش نیز در نظر گرفته بود.

این کارگردان از ابتدا برای ایفای نقش اصلی فیلمش، شهرام حقیقت دوست را در نظر گرفته بوده است چراکه سابقه همکاری او با شهرام حقیقت دوست به تئاتر برمی‌گردد.

کشور سوریه لوکیشن اصلی فیلم «قلب رقه» است. «قلب رقه» به عنوان محصول مشترک بنیاد سینمایی فارابی و بنیاد رسانه‌ای بیان در جشنواره فیلم فجر روی پرده می‌رود و شهرام حقیقت دوست، فرهاد قایمیان، محمدرضا شریفی‌نیا، هدایت هاشمی، عبدالرضا نصاری، مصطفی ساسانی و شادی مختاری بازیگران اصلی این فیلم سینمایی هستند.

شهید زین‌الدین در قامت سجاد بابایی جان می‌گیرد

فیلم سینمایی «مجنون» به تهیه‌کنندگی عباس نادران تازه‌ترین محصول سینمایی سازمان اوج است که به روایت زندگی یکی از شهدای شاخص دوران دفاع مقدس می‌پردازد. کارگردانی فیلم «مجنون» را مهدی شامحمدی برعهده دارد که از کارگردانان شناخته‌شده در سینمای مستند است و با این فیلم اولین کارگردانی فیلم بلند سینمایی را در کارنامه خود تجربه می‌کند.

عباس نادران که تهیه‌کنندگی «مجنون» را برعهده دارد هم در مقام تهیه‌کننده تا به امروز فیلم‌هایی همچون «شاه‌کش» و «شادروان» را به سرانجام رسانده است و هم، این پروژه اولین همکاری او با سازمان اوج محسوب می‌شود.

پس از فیلم‌های «ایستاده در غبار» با روایتی از زندگی حاج احمد متوسلیان، «منصور» با روایتی از زندگی شهید منصور ستاری و «غریب» با روایتی از زندگی شهید محمد بروجردی، حالا «مجنون» تازه‌ترین محصول سازمان اوج محسوب می‌شود که به زندگی شهید مهدی زین‌الدین می‌پردازد که فرمانده لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب در دوران دفاع مقدس و از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در طول جنگ تحمیلی بود و در سال ۶۳ در منطقه سردشت در پی درگیری مستقیم با نیروهای مسلح دشمن در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسید.

عشق به سینما در «آپاراتچی»

فیلم سینمایی «آپاراتچی» که به کارگردانی علی طاهرفر، پاییز امسال جلوی دوربین رفته بود، دلبستگی‌های یک نقاش ساختمان عاشق سینما را روایت می‌کند که با اشتیاق تمام به تولید چند فیلم کوتاه موفق شده و در آرزوی ساختن نخستین فیلم سینمایی خودش است. این فیلم با نگارش حسین تراب‌نژاد و احسان لطفیان برداشتی آزاد از کتاب «آپاراتچی» نوشته روح الله رشیدی است که رویدادهای آن در اوایل دهه ۶۰ شهر تبریز می‌گذرد.

این اثر محصول مشترک بنیاد سینمایی فارابی، سازمان سینمایی سوره و مدرسه سینمایی اندیشه و هنر «ماه» به تهیه‌کنندگی سجاد نصراللهی است. تورج الوند، فاطمه مسعودی‌فر و رضا ناجی در کنار بازیگرانی چون هومن برق‌نورد، بهنام تشکر، امید روحانی و علیرضا استادی در این فیلم ایفای نقش کرده‌اند. وحید مبصری، امین گلستانه، حسین عابدینی و ولی فروتن از دیگر بازیگران این فیلم سینمایی هستند.

قربانعلی طاهرفر متولد ۱۳۵۱ تبریز و در حال حاضر عضو شورای بررسی فیلم و فیلمنامه استان است. وی از سال ۱۳۶۱ وارد انجمن سینمای جوان شده و در سال ۱۳۷۲ اولین فیلم خود را با نام «خاک آشنا» ساخته است. طاهرفر در سال ۱۳۷۵ اولین مجموعه تلویزیونی خود را با موضوع کودک و نوجوان، به نام «سحرخیزان کوچک» تولید کرده و «ترمینال غرب»، از جمله آثار اوست که فانوس هفتمین جشنواره عمار را کسب کرده است. همچنین نویسندگی و کارگردانی ۶ فیلم بلند، کارگردانی بیش از ۱۰ فیلم کوتاه و ۸ مجموعه تلویزیونی نیز در کارنامه او به چشم می‌خورد.

«آپاراتچی» را می‌توان از معدود فیلم‌های حاضر در جشنواره فجر دانست که فیلمنامه آن اقتباس از یک کتاب است و نکته دیگر، درباره آپاراتچی این است که این فیلم درباره عشق به سینما است.

ماجرای دستبرد به «باغ کیانوش»

فیلم سینمایی «باغ کیانوش» به عنوان اولین محصول مشترک باشگاه فیلم سوره و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، اثری ماجراجویانه و با محوریت نوجوانان است که فیلمنامه آن به صورت اقتباسی و توسط رضا کشاورز حداد به نگارش درآمده است.

رضا کشاورز حداد که نخستین تجربه کارگردانی سینمایی خود را پشت سر می‌گذارد، پیش از این چندین فیلم کوتاه از جمله «تریبون»، «تعمیرکار»، «ناهارترین»، «ترسناک نیست»، «هیات همراه»، «مداد رنگی»، «تکیه‌گاه»، «هدیه»، «آخرشه» و… را تولید کرده که عمدتاً در ژانر کودک نوجوان بوده‌اند و همچنین کارگردانی یکی از اپیزودهای سریال تلویزیونی «تازه وارد» به تهیه‌کنندگی محمدجواد موحد را برعهده داشته است. این کارگردان جوان چهارمین هنرمند فیلم اولی است که توسط باشگاه فیلم سوره به سینمای ایران معرفی می‌شود.

داستان رمان «باغ کیانوش» در زمان جنگ تحمیلی ایران و عراق در روستایی از توابع شهر همدان اتفاق می‌افتد. حمزه و عباس تصمیم می‌گیرند در روز جشن ازدواج پسر کیانوش به باغ او دستبرد بزنند. این ماجرا با سقوط یک هواپیمای بمب‌افکن عراقی در نزدیکی باغ هم‌زمان می‌شود. سقوط هواپیما و ورود خلبان آن به باغ کیانوش ماجراهای جالبی رقم می‌زند.

شهرام حقیقت‌دوست، علیرضا آرا، مجید پتکی، با حضور عباس جمشیدی‌فر بازیگران اصلی این فیلم سینمایی را تشکیل می‌دهند.

عوامل این پروژه عبارتند از تهیه کننده: محمد جواد موحد، نویسنده و کارگردان: رضا کشاورز حداد، مجری طرح: محمد گودرزی، مشاور کارگردان: حسین دارابی، مشاور نویسنده: احسان ثقفی، مدیر فیلمبرداری: مرتضی هدایی، طراح صحنه: بابک کریمی طاری، مدیر صدابرداری: حسین بشاش، طراح گریم: محمود دهقانی، دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: سیاوش رمضانلو، تدوین: سیاوش کردجان، موسیقی: بامداد افشار، طراح لباس: مجید لیلاجی، مدیر تولید: محمداسماعیل کلبی آبادی، طراح و ترکیب صدا: رامین ابوالصدق، اصلاح رنگ و نور: فربد جلالی، جلوه‌های ویژه کامپیوتری: محمد عبدی، انیمیشن: میلاد محمدی، عکاس: سعید کریمی و حسن شجاعی، روابط عمومی: عطیه موذن.

«بی بدن» و حواشی ادامه‌دارش!

فیلم «بی بدن» اولین ساخته سینمایی مرتضی علیزاده احتمالاً یکی از فیلم‌های مهم و جنجالی جشنواره فیلم فجر ۴۲ است، فیلمی که هنوز نمایش داده نشده حواشی بسیاری را ایجاد کرده است.

«بی بدن» فیلمی جنایی است که از یک پرونده معروف جنایی دهه ۹۰ الهام گرفته است؛ پرونده قتل غزاله شکور به دست آرمان عبدالعالی که چندین بار تا مرحله اجرای حکم رفت و برگشت. بر این اساس، غزاله شکور دختر ۱۹ ساله‌ای بود که روز ۱۲ اسفند سال ۱۳۹۲ به دست آرمان عبدالعالی کشته شد و جسدش هرگز پیدا نشد. آرمان عبدالعالی در زمان وقوع جرم کمتر از ۱۸ سال سن داشت. روند طولانی رسیدگی به پرونده قتل غزاله شکور در نتیجه مفقودی جسد و همین‌طور صدور احکام متعدد اعدام و لغو در آخرین لحظات این پرونده را پیچیده کرد. عبدالعالی سرانجام در دادگاه مجرم شناخته و بامداد چهارشنبه ۳ آذر ۱۴۰۰ به دار آویخته شد. از این پرونده به عنوان یکی از پیچیده‌ترین پرونده‌های جنایی ایران یاد می‌شود.

سروش صحت، گلاره عباسی، الناز شاکردوست و نوید پورفرج ایفاگر نقش‌های اصلی «بی بدن» هستند.

کاظم دانشی کارگردان مستعد و جوان ایران که پیش از این فیلم «علفزار» را ساخته بود، فیلمنامه «بی بدن» را نوشته است. «علفزار» نیز که در دوره چهل و یکم جشنواره فیلم فجر حضور داشت، حواشی کم نداشت.

حاشیه‌های فیلم سینمایی «بی بدن» از جایی رسانه‌ای شد که سایت مشرق با اطلاعات کامل از فیلمنامه و سیر داستانی فیلم خواستار توقف پخش آن شد. آن‌طور که این سایت ادعا کرده «بی‌بدن» یک اثر جسور در نشان دادن جزییات یک پرونده مهم قضایی است و خانواده عبدالعالی نیز نسبت به ساخت این فیلم راضی نیستند. فشارها برای حذف این فیلم از فهرست آثار حاضر در جشنواره تا جایی بالا گرفت که برخی بدون تماشای فیلم آن را اثری ضد امنیت ملی معرفی کردند!

فیلمی جذاب برای فوتبالی‌ها درباره معلم اخلاق

در سال‌های اخیر فیلم‌هایی در مورد زندگی برخی ورزشکاران ساخته و اکران شده است که به جز فیلم «جهان پهلوان تختی»، سایرین خیلی مورد استقبال اهالی ورزش قرار نگرفتند اما احتمالاً فیلم «پرویز خان» به کارگردانی علی ثقفی و تهیه‌کنندگی سازمان سینمایی اوج برای جامعه فوتبال جذابیت‌های خاصی خواهد داشت. این فیلم آخرین مراحل فنی خود را پشت سر می‌گذارد و قرار است در اکران ویژه میزبان بسیاری از چهره‌های فوتبالی به ویژه اعضای سابق تیم ملی فوتبال ایران باشد.

«پرویز خان» به زندگی و اتفاقات دوران مربی‌گری مرحوم پرویز دهداری مشهور به معلم اخلاق اختصاص دارد که در مقطعی از حضور او در تیم ملی و استعفای دسته جمعی تعدادی از ملی پوشان را شامل می‌شود.

سعید پورصمیمی، مریم سعادت، خسرو احمدی، حمیدرضا پگاه، بهنام تشکر، علی باقری، المیرا دهقانی، مهدی قربانی، یاسین مسعودی، محمدصادق ملک، نیما نادری، یدالله شادمانی، مهدی فریضه، روزبه رئوفی، منوچهر علیپور، امیر دانشجو، سید ابوالفضل موسوی، نصیر ساکی، امیرمهدی کوشکی، اسکندر کوتی بازیگران این فیلم سینمایی هستند.

سایر عوامل «پرویز خان» عبارتند از مدیر تولید: رضا زنجانیان، مدیر فیلمبرداری: وحید ابراهیمی، مدیر صدابرداری: میثم یاردیلو، طراح صحنه: محسن خدابخشی، طراح لباس: آزاده قوام، طراح چهره پردازی: امید گلزاده، تدوین: حسن حسندوست، طراح جلوه‌های بصری: سیدهادی اسلامی، صداگذار: حسین قورچیان، آهنگساز: بامداد افشار، اصلاح رنگ و نور: فربد جلالی، دستیار اول کارگردان: علی غیاثوند، مدیر تدارکات: امیر مرایی، برنامه ریز: سحر زرندی، عکاس: حبیب مجیدی، مجری طرح: استودیو بادبان.

داستان زن سرپرست خانواده و صیغه محرمیت…

فیلم سینمایی «شکار حلزون» نخستین اثر سینمایی محسن جسور در مقام کارگردان و به تهیه‌کنندگی مصطفی سلطانی است که در بخش نگاه نو چهل و دومین جشنواره فیلم فجر به رقابت خواهد پرداخت.

«شکار حلزون» روایتگر قصه مینو، زن جوان سرپرست خانواده‌ای است که برای تامین معاش در یک شرکت خدماتی و نظافتی مشغول به کار است‌. او با پیشنهاد شغل پرستاری از پدر یک جوان مواجه می‌شود که شرط پذیرفتن این شغل با حقوق مناسب، جاری شدن صیغه محرمیت میان آن‌هاست.

حسین پاکدل، فرناز زوفا، محمد سول صفری، مسعودرضا عجمی، رابعه مدنی، یاسمن ترابی، علی‌اکبر قاضی نظام، امیرعلی سخایی، میثم محمدی و زنده‌یاد حسام محمودی بازیگران «شکار حلزون» هستند.

محسن جسور دارای مدرک کارشناسی ارتباط تصویری از دانشگاه هنر سوره است و از فعالیت‌های او می‌توان به نویسندگی فیلمنامه فیلم‌های کوتاه «آن زن»، «بی آسمان»، «بهشت کجاست»، تله فیلم‌های «خشت بهشت»، «رقص روی یخ»، «چند کوچه پایین‌تر»، «ایستگاه سلام»، فیلم‌های سینمایی «آوا»، «به تهران خوش آمدید»، «چراغ‌های ناتمام»، «پله‌ها نزدیک است»، «این کوچه خالی است»، «فصل فراموشی یک طبقه گرسنه»، سریال‌های تلویزیونی «پردیسان» و «محکومین» اشاره کرد.

عوامل این فیلم سینمایی عبارتند از نویسنده و کارگردان: محسن جسور، تهیه‌کننده: مصطفی سلطانی، مدیر فیلمبرداری: احسان غفوریان، مجری طرح: مهدی عبادتی، مدیر تولید: علی‌حسین قاسمی، آهنگساز: امیریل ارجمند، تدوینگر: موحد شادرو، طراحی و ترکیب صدا: مهرداد جلوخانی، مدیر صدابرداری: هادی افشار، طراح صحنه و مدیر هنری: مرتضی پورحیدری، طراح چهره‌پردازی: رکسانا نیک‌پور، طراح لباس: ندا حسین‌پور، دستیار اول کارگردان و مدیر برنامه‌ریزی: احساس طرخورانی، مدیر تدارکات: زنده‌یاد هادی نوری، اصلاح رنگ و نور: محمد مرادی، عکاس و فیلمبردار پشت صحنه: امیر مرشدزاده، طراح لوگوتایپ و گرافیک: بهداد صالحی، منشی صحنه: مونا افخمی، مشاور رسانه‌ای و مدیر روابط عمومی: مریم قربانی‌نیا.

ملکه‌ای که پس از ۹ سال به ثمر نشست

پروانه زرین بهترین دستاورد فنی و هنری، پروانه زرین بهترین بازیگر کودک و نوجوان و پروانه زرین ویژه هیات داوران سی و پنجمین دوره جشنواره بین المللی فیلم‌های کودکان و نوجوان، از موفقیت فیلم سینمایی «ملکه آلیشون» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی ابراهیم نورآور محمد است، به همین دلیل به طور مستقیم وارد بخش مسابقه جشنواره فجر شده است.

در خلاصه داستان فیلم «ملکه آلیشون» آمده است: آدور در کودکی زندگی فقیرانه‌ای را با پدربزرگش سپری کرده. پدر و مادر او به دست موجودی شیطانی به نام کایوت از بین رفته‌اند اما به او گفته‌اند تب جنگل باعث مرگ آن‌ها شده است. آدور از جنگل به شدت متنفر است. روزی آدور با پدربزرگش بحث می‌کند و از خانه فراری می‌شود و به جنگلی مخوف می‌رسد. تونل زمان او را به داخل خود می‌کشد و بعد به جنگل سوخته‌ای که حاکمش یک پری به اسم ملکه آلیشون است، فرستاده می‌شود.

نسترن سیفی، نسیم عبدی، امیررضا اسماعیلی، سعید فاضل ساعتچی، صبا منصوری، فاطمه زحمتکش، عارف امرج شکری، آرزو مهتری، شانلی محمدی و میترا شجاعی بازیگران این فیلم هستند.

«ملکه آلیشون» از عجیب‌ترین فیلم‌های جشنواره است چرا که فیلمساز تمامی کارهای فیلمش را خودش انجام داده و در تیتراژ فیلم نامی غیر از خودش را نمی‌بینید. ساخت این فیلم حدود ۹ سال طول کشیده است و از این حیث یک رکورد محسوب می‌شود.

مشکلات نپتونی یک پسربچه صد و شصت ساله!

فیلم سینمایی «نپتون» به نویسندگی مرجان ساداتی، کارگردانی محمد ابراهیم غفاریان و تهیه‌کنندگی سیاوش امین‌پور در ۲ بخش سودای سیمرغ و نگاه نو چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر حضور دارد.

در خلاصه داستان «نپتون» آمده است: «افسانه و همسرش به دلیل مشغله کاری از فرزند خود غافل شده‌اند که فرزند آنها دچار مشکلی می‌شود. یک سال نپتون، معادل صد و شصت و پنج سال زمینه! یعنی یک بچه یک ساله توی نپتون یک پیرِ صد و شصت و پنج ساله روی زمین!»

بهدخت ولیان و آرمین رحیمیان با حضور مسعود کرامتی و بهناز جعفری همراه با امین میری، آیدا ماهیانی، رها خدایاری، ندا عقیقی، محمد نریمانی، سحر آقاسی، مهرداد خانی، محمد حسینی، مهدی حیدری، کیوان شابازاده، شایان زهراکار و با معرفی بهداد بلیغ و شهلا اکبری در کنار بازیگران کودک؛ امیر رضا جوکار، ماهک حقیقی، آرتین تیموری، در این فیلم ایفای نقش کرده‌اند.

بقیه عوامل این فیلم عبارتند از مدیر فیلمبرداری: داوود محمدی، تدوین: حمید نجفی راد، طراحی و ترکیب صدا: بهروز شهامت، موسیقی: کارن همایونفر، مدیر صدابرداری: منصور شهبازی، طراح چهره پردازی: محمود دهقانی، طراح صحنه: ملودی اسماعیلی، طراح لباس: زهرا صمدی، دستیار کارگردان: سید علی قاسمی، برنامه ریز: غزل معصومی، منشی صحنه: رویا بابابیگی، مربی بازیگری کودک: بهار داورزنی، دستیار اول فیلمبردار: هومن خلیلی، عکاس: اردلان آزرمی، تصویربردار پشت صحنه: پویا حقیقی، جلوه‌های ویژه بصری: تهمینه اذکاری، طراح تیتراژ: حامد باریی طبری، طراح لوگو: عرفان بهکار، مشاور پروژه: نیما اقلیما، مدیر اجرایی پروژه: وحید ظریف، مدیر تدارکات: مهرداد خانی، جانشین تهیه کننده و مدیر تولید: حسین رامه.

بر این اساس، در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر ۴ فیلم سینمایی انیمیشن نیز در بخش سودای سیمرغ حضور دارند که عبارتند از:

«ببعی» بالاخره به فجر رسید

انیمیشن سینمایی «ببعی قهرمان» به کارگردانی حسین صفارزادگان، میثم حسینی و تهیه‌کنندگی محمدمهدی مشکوری که بر اساس سریال «ببعی» یکی از آثار پرمخاطب شبکه پویا، ساخته شده است، برای حضور در جشنواره فجر آماده می‌شود. این انیمیشن سینمایی سال گذشته قرار بود در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شود!

«ببعی قهرمان» محصول سازمان هنری رسانه‌ای اوج است که با مشارکت موسسه «قاب رویا» و همکاری شرکت رایمون مدیا تولید شده است. این انیمیشن سینمایی با تکنیک سه بعدی طراحی و ساخته شده است.

انیمیشن «ببعی قهرمان» پس از ۲ فیلم «فهرست مقدس» و «پسر دلفینی» سومین انیمیشن سینمایی است که در سازمان هنری رسانه‌ای اوج تولید شده است.

نمایش قهرمانان بومی ایرانی در «رویا شهر»

انیمیشن سینمایی «رویا شهر» به کارگردانی محسن عنایتی داستان ماجراجویانه پسربچه‌ای به نام آرات است که تصمیم دارد قهرمان رویاشهر شود. «رویا شهر» تلاش دارد قهرمانانی با ویژگی‌های بومی و مبتنی بر اصول جامعه ایرانی را به نمایش بگذارد.

امیر هوشنگ زند سرپرست گویندگان این انیمیشن است که توسط اداره‌کل فرهنگی شهرداری تهران با مشارکت مجتمع مهوا و سازمان سینمایی سوره در استودیو آینده‌نگار تهیه و تولید شده است. مصطفی حسن‌آبادی تهیه‌کننده این اثر است، مجری طرح آن آینده نگار بوده و دوبله آن با حضور منوچهر زنده‌دل، لیلا کوهسار، میرطاهر مظلومی، آرزو آفری، ابراهیم شفیعی و اردشیر منظم انجام شده است.

این اثر که تولید آن پس از انیمیشن «بنیامین» توسط شرکت آینده‌نگار آغاز شد، در رویداد رویازی ارایه و جزو تولیدات سازمان سینمایی سوره قرار گرفت که بعدتر معاونت فرهنگی شهرداری تهران و مجتمع مهوا نیز در روند تولید، از آن حمایت کردند و تولید این انیمیشن حدود ۳ سال طول کشید.

نگاهی به واقعه تاریخی مسجد گوهرشاد در «ساعت جادویی»

انیمیشن سینمایی «ساعت جادویی» از آثار راه‌یافته به بخش پویانمایی چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر است که کارگردان آن محمدعلی بصیری‌نیک است و تهیه‌کنندگی آن را محمدمهدی نجفی راد برعهده دارد.

روایت این فیلم درباره واقعه تاریخی مسجد گوهرشاد است به صورتی که این واقعه بین قصه اصلی اثر، گنجانده شده است و قصد سازندگان آن، ایجاد شناخت نسبت به اتفاقات گذشته برای بچه‌ها بوده است. «ساعت جادویی» با تکنیک پویانمایی سه‌بعدی ساخته شده است و سه بخش موزیکال در روایت دارد که این بخش‌ها به‌صورت دوبعدی اجرا شده‌اند و در کل روایت داستان در قالب سه‌بعدی طراحی شده است.

داستان انیمیشن «ساعت جادویی» (سفر به تاریکی) از جایی آغاز می‌شود که یک پسربچه به واسطه هدیه‌ای که از پدربزرگ خود دریافت می‌کند، موفق به سفر در زمان می‌شود و به دوران کودکی مادربزرگ خود می‌رود. در این سفر، این پسربچه شغل خانوادگی خودشان یعنی نمدمالی را از نزدیک می‌بیند که در گذشته رونق بسیاری داشته است. این سفر در زمان مصادف با قیام گوهرشاد می‌شود و اشاره‌هایی به فرهنگ پوشش در آن زمان هم می‌شود. این پسربچه بخشی از حوادث تاریخی را به چشم خود می‌بیند.

روایتی از نقش و حضور پررنگ ایرانی‌ها در کربلا

«شمشیر و اندوه» به کارگردانی عماد رحمانی، مهرداد محرابی و تهیه‌کنندگی مهدی جعفری، اثری ۹۲ دقیقه‌ای است که برهه تاریخی بعد از شهادت امام حسن مجتبی (ع) تا ورود امام حسین (ع) به کربلا را روایت می‌کند. روایت این اثر از زاویه دید یک ایرانی است که در شهر مداین زندگی می‌کند و منجر به پیوستنش به قافله امام حسین (ع) خواهد شد. مخاطب این انیمیشن نوجوان و جوان در نظر گرفته شده و در خلاصه داستان آن آمده است: «کارن کودکی ۶ ساله که برای تحقق آزادی مبارزه می‌کند.»

انیمیشن سینمایی «شمشیر و اندوه» با این هدف ساخته شد که ضمن باز روایت وقایع مهم تاریخ اسلام، نقش ایرانی‌ها و حضور پررنگ ایرانیان در آن عرصه را به نمایش بکشد و در واقع پیام‌هایی را که در متن خود فیلم گنجانده شده به مخاطب منتقل کند.

ساخت این اثر نزدیک به ۲ سال طول کشیده است و نزدیک به ۲۰۰ نفر در این پروژه درگیر کار بوده‌اند.

زهره شکوفنده، مهبد قناعت پیشه، تورج نصر، غلامرضا صادقی، سعید مقدم‌منش، میثم نیکنام، سعید غفارمنش، حسام صادقی‌نیکو، محسن سرشار، محسن زرآبادی، اعظم حبیبی، کوروش زارع‌پناه، مهرداد معمارزاده، مریم خلقتی، شیدا زینی، عالم‌تاج خیری‌نیا، ابراهیم ربیعی، جوانه برهانی، میلاد مبینی، شهره روحی و مسیحا شیهدی‌اصل، صداپیشگان این اثر سینمایی هستند.

عوامل اصلی «شمشیر و اندوه» عبارتند از فیلمنامه‌نویسان: عماد رحمانی، مهدی جعفری، کارگردانان: عماد رحمانی، مهرداد محرابی، تهیه‌کننده: مهدی جعفری، مدیر تولید: معین کریمی، تدوین: مهرداد محرابی، موسیقی: شاهین پژهان، آرش آقابابایی، طراح صدا و SFX: شاهین پژهان، طراح ارشد کاراکتر: بنیامین شجاعی باغینی، کارگردان هنری: میلاد علیقلیا، مسئول رندر: بهداد باقری، شبیه‌سازی مو و پارچه: محمد مشتاقی، سیاوش مصلحی، سرپرست صداپیشگان: حسام صادقی‌نیکو، مدیر دوبلاژ: حسام صادقی نیکو، صدابردار: بهنیا سبزواری، امور فنی صدا: میلاد استخری.

رسانه سینمای خانگی- فیلمنامه‌ای که گلاب آدینه را خشکاند

گلاب آدینه گفت: من با فیلم «آبجی» خیلی عجین شده‌ام و به نظرم تجربه‌ی شخصی‌ام در سر کردن با چنین شخصیتی باعث این اتفاق شد. من خواهری داشتم که به نوعی عقب مانده ذهنی به حساب می‌آمد. روزی که این فیلمنامه را خواندم، خشکم زده بود که چطور و از کجا این فیلم به من رسیده است؟

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، پس از نمایش این فیلم، نشست نقد و بررسی آن با حضور زهرا مشتاق (منتقد سینما)، مرجان اشرفی‌زاده (کارگردان فیلم)، نرگس آبیار(تهیه‌کننده فیلم) و گلاب آدینه (بازیگر) برگزار شد. پانصد و هفتاد و دومین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران دوشنبه دوم بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۱۷ به نمایش فیلم «آبجی» به کارگردانی مرجان اشرفی‌زاده و تهیه‌کنندگی محمدحسین قاسمی محصول ۱۳۹۴ اختصاص داشت.

گلاب آدینه در این نشست گفت: جای خانم معصومه قاسمی‌پور در این نشست بسیار خالیست. علت اینکه به نظر می‌آید من با این فیلم خیلی عجین شده‌ام، این است که تجربه‌ی شخصی در سر کردن با چنین شخصیتی داشتم. من خواهری داشتم که به نوعی عقب مانده ذهنی به حساب می‌آمد. روزی که این فیلمنامه را خواندم، خشکم زده بود که چطور و از کجا این فیلم به من رسیده است؟ روزی که به دفتر خانم اشرفی‌زاده می‌رفتم، مخصوصا خواهرم حمیده جان که الان در قید حیات نیست را نیز با خودم بردم. تا در باز شد، حمید جانم به سبک آبجی درون فیلم سلام کرد. این اتفاق برای خانم اشرفی زاده هم شگفت‌آور بود.
او افزود: جالب است که در این فیلم، ما سه سوته‌دلان گرد هم آمدیم. من خواهرم در کنارم بود. مرجان جان نیز به قصه زندگی خود و خواهرش می‌پرداخت. معصومه جان نیز به نوعی درگیر همین ماجرا با پدرش بوده است. بنابراین همه چیز دست در دست هم داد تا لحظه به لحظه این فیلم فراتر از یک فیلم برود. یکی از سختی‌های آن این بود که ما با واقعیت این ماجرا روبه رو بودیم؛ در واقع تنظیم تعادل بین واقعیت خودمان و واقعیت این فیلم، حداقل برای من خیلی مشکل بود. ولی به هر صورت تجربه‌ای بود که ما را به هم وصل کرد. اکنون این فیلم تبدیل به خاطره‌ای از خواهر من نیز شده است. به همین دلیل هربار که آن را می‌بینیم، هرچه سعی می‌کنم خودم را از آن جدا کنم، نمی‌توانم. چون هم خودم، هم مادرم و هم خواهرم در آن وجود داریم.

زهرا مشتاق در ادامه این نشست بیان کرد: اگر من در جریان این موضوع قرار نمی‌گرفتم که خانم آدینه و خانم اشرفی‌زاده چنین تجربیاتی در رابطه با این موضوع داشتند، فکر می‌کردم این فیلم بر اساس یکی از داستان‌های ناهید طباطبایی ساخته شده است.

مرجان اشرفی‌زاده در ادامه درباره پرداختن به موضوع این فیلم و به طور خاص شخصیت آبجی گفت: اینکه این فیلم بعد از هشت سال بالاخره روی پای خود ایستاد، برایم حس عجیبی بوده و تجربه تازه‌ای به شمار می‌آید. چند شب پیش یکی از دوستانم لینکی از یک جلسه نقد و بررسی فرستاد که خارج از ایران شکل گرفته بود و در آن درباره این فیلم صحبت می‌کردند. بعد از دیدن این برنامه، نمی‌توانستم جلوی ریزش اشک‌هایم را بگیرم. خیلی حال غیر عادی بود. چون قاعدتا یک فیلمساز نباید تا این اندازه نسبت به جان گرفتن فیلمش و صحبت کردن درباره آن حسرت عمیقی داشته باشد. ولی برای من اینطور بود و به همین دلیل با دیدن آن تا این اندازه احساساتی شدم.

او افزود: این فیلم سال ۹۴ ساخته شد. پروسه نگارش آن از سال ۹۲ شروع شد. تا آن زمان شاید حدود ۲۰ فیلم کوتاه داستانی و مستند و ۵ فیلم ویدیویی ساخته بودم. بنابراین زود نبود و شاید بنا به برخی مقیاس‌ها دیر هم بود که به سراغ اولین فیلم داستانی خودم بروم. آن زمان در موقعیت کاری خوبی بودم. زیرا دوره‌ای بود که فیلم‌هایم دیده می‌شد، جایزه می‌گرفتم و واقعا فکر می‌کردم به نقطه‌ای رسیده‌ام که باید وارد این حیطه شوم و فیلم اول سینمایی خودم را بسازم. همیشه موضوعات ملتهب و جریاناتی از سینما وجود دارد که به خاطر برگ برنده بودنشان، فیلمساز را به سمت خودش دعوت می‌کند. مثلا اینکه به سمت یک جریان فیلم‌سازی برویم یا آثاری شبیه فلان فیلمساز بسازیم. چون آنها فیلم‌هایی هستند که در یک دوره‌ای دیده شده و موفق می‌شوند.

این کارگردان در ادامه بیان کرد: طبیعتا من نیز خیلی فکر می‌کردم به اینکه فیلم اولم باید چطور و چگونه باشد. هرچه درون خودم کنکاش کردم، دیدم هیچ چیزی به اندازه موضوعی که این قدر به من نزدیک است برایم اهمیت ندارد. بنابراین بالاخره یک صبحی بیدار شدم و با مادرم تماس گرفتم و گفتم به من اجازه می‌دهی تا از این موضوع برداشتی بکنم؟ آیا خواهرم ناراحت نمی‌شود؟ دلهره داشتم و وقتی فیلمنامه آماده شد، نسخه اول آن را در برابر خواهرم خواندم و مرتب نگاه می‌کردم که ببینم واکنشش چیست؟ آیا با این فیلم او را اذیت نمی‌کنم؟ می‌خواهم بگویم تا این اندازه به این موضوع نزدیک بودم و فکر می‌کردم این صادقانه‌ترین فیلمی است که می‌توانم بسازم و برایم مهم است.

اشرفی‌زاده در ادامه صحبت‌هایش گفت: خیلی به ادبیات علاقمندم و برای نویسنده‌ها احترام قائلم. همچنین بسیار حسرت کم شدن ارتباط بین ادبیات و سینما را دارم. بنابراین از خانم طباطبایی که داستان‌های ایشان را خیلی دوست داشتم، خواهش کردم و گفتم که می‌خواهم کاری را بنویسم و بسازم و دوست دارم که شما هم حضور داشته باشید. طرح و ایده را که تعریف کردم ایشان هم جذب شد و خیلی سریع اعلام همکاری کرد. بعدتر از آقای علی اصغری، همکاری که سال‌ها با او کار کرده بودم نیز خواستم که به ما اضافه شود تا ما بتوانیم کمی از وجوه مردانه را نیز ببینیم و فیلمنامه را متعادل کنیم. در نهایت فیلمنامه نوشته شد و پروسه ساخت آن انجام شد.

نرگس آبیار یکی از سرمایه‌گذاران این فیلم نیز در ادامه این برنامه درباره شرایط اکران این اثر، گفت: باعث خوشحالی‌ام است که یکی از سرمایه‌گذاران این فیلم بودم ولی در مورد اکران این اثر باید بگویم، پروسه اکران به اندازه‌ای اما و اگر و دست‌اندازهای مختلف دارد که عجیب است. ما در مورد خیلی از فیلم‌ها می‌بینیم که حتی اگر زمان اکران جابه جا شود، چقدر می‌تواند روی فروش فیلم تاثیرگذار باشد. برآوردی که از فیلم «ابلق» خود من وجود داشت، این بود که تا ۵۰ میلیارد می‌فروشد ولی اکران آن مصادف با شرایط سال گذشته شد؛ بنابراین عملا همه فروش متوقف شد. به این ترتیب مسائل مختلفی در این زمینه وجود دارد که توضیح دادن آن ممکن است حوصله سر بر باشد.

او همچنین درباره فیلم «آبجی» بیان کرد: چون از ابتدا در جریان این فیلم بودم؛ فیلمنامه را خوانده بودم و سر صحنه آن نیز حاضر می‌شدم، می‌دیدم که چقدر دقت و ظرافت برای ساختن آن خرج می‌شود. «آبجی» از معدود آثاری است که نگاه زنانه دارد. یعنی پر از جزییات زنانه است که ما در سینمای ایران خیلی کم داریم. در حالی که اکنون ما در فیلم‌هایمان به یک جهان بینی زنانه احتیاج داریم.
کارگردان فیلم «شیار ۱۴۳» در ادامه صحبت‌هایش گفت: حتی اگر در مورد زن فیلم‌هایی ساخته شده، از طرف نگاه مردانه بوده است. در حالی که حتی ما در مورد مردها، اشیا، دنیا، کیهان و هر اتفاق جزیی در زندگی خود احتیاج به یک جهان‌بینی زنانه داریم که اکنون خیلی کم است. خوشبختانه فیلم آبجی از جمله آثاری است که به زیبایی چنین اتفاقی را باور و درونش حس کرده و به نوعی با آن زندگی می‌کند. به خاطر اینکه از دل و تجربه زیسته خود کارگردان برآمده است. این موضوع کمک می‌کند که هم تاثیرگذار باشد و هم باورپذیر.

مشتاق در ادامه این نشست گفت: یکی از موضوعاتی که در این فیلم مخاطب را با خود همراه می‌کند، فضای گرمی است که وجود دارد. در واقع فیلم درباره خانواده‌هایی صحبت می‌کند که سالیان درازی در یک محل زندگی کرده و یک جور هم‌خانوادگی برای آنها ایجاد شده است. با این حال هجوم جهان مدرن را نیز در آن می‌بینیم؛ به صورتی که یکی از کاراکترها در جایی از فیلم می‌گوید: خانه هم مثل ما قراضه شده است. اما آنچه که در فیلم قراضه نیست، همدلی بسیاری است که بین آدم‌های فیلم وجود دارد. همدلی عجیبی که فکر می‌کنم به قلب مخاطبین نیز راه پیدا می‌کند.

او در پایان بیان کرد: در واقع آن صمیمیت در ما هم به عنوان مخاطب، ایجاد همذات‌پنداری می‌کند. در فیلم دو ساختمان کهنه و نو در برابر هم وجود دارد؛ یکی از آنها در حال از بین رفتن و دیگری در حال ساخته شدن است. همین موضوع نشانه تداخل و روبه رو شدن زندگی‌های سنتی و زندگی‌های مدرن است. اما آدم‌هایی هستند که کماکان سعی می‌کنند آن انس و علقه‌ها را حفظ کنند. خوش‌بختانه فضاسازی به خوبی شکل گرفته و با داستان جلو می‌رود.

رسانه سینمای خانگی- اسکورسیزی مرزهای اسکار را جابه‌جا می‌‎کند

مارتین اسکورسیزی که امسال با فیلم «قاتلان ماه کامل» در فصل جوایز سینمایی حضور دارد، شانس ثبت چند رکورد جدید را در تاریخ ۹۶ ساله جوایز سینمایی اسکار پیش رو می‌بیند.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، مارتین اسکورسیزی امسال برای دومین بار در شش دهه فعالیت حرفه‌ای خود، واجد شرایط رقابت در اسکار به عنوان نویسنده، کارگردان و تهیه کننده برای یک فیلم واحد است و برخلاف سال ۲۰۱۷ که هر سه نامزدی او برای فیلم «سکوت» به توفیقی دست نیافت، او امسال در این سه شاخه برای «قاتلان ماه کامل» شانس بیشتری دارد.

 همانطور که می توان حدس زد، بیشتر نامزدی‌های قبلی او (۹ تا از ۱۴ مورد) برای رشته کارگردانی بوده است و امسال نیز بیشترین شانس برای این سینماگر ۸۱ ساله در این رشته متصور است.

نامزدهای نود و ششمین دوره جوایز سینمایی اسکار در حالی امروز (سه شنبه، سوم بهمن) اعلام می‌شود که اسکورسیزی به احتمال بسیار زیاد برای دهمین بار نامزد جایزه بهترین کارگردانی می‌شود که او را به مسن‌ترین مدعی در تاریخ ۹۶ ساله این رشته در ۸۱ سالگی تبدیل می‌کند و با اختلاف حدود ۲۰ ماه از رکورددار کنونی «جان هیوستون» عبور می‌کند که در سال ۱۹۸۶ در سن ۷۹ سالگی برای فیلم «شرف خانواده پریتزی» نامزد جایزه کارگردانی شده بود.

اسکورسیزی در ادامه این فرصت را نیز خواهد داشت تا به مسن‌ترین برنده اسکار کارگردانی نیز تبدیل شود، رکوردی که در حال حاضر در اختیار «کلینت ایستوود» است که در سن ۷۴ سالگی در سال ۲۰۰۵ با فیلم «عزیز میلیون دلاری» برنده این جایزه شده بود.

اسکورسیزی تنها دومین کارگردانی خواهد بود که تا به حال در مجموع نامزدی دو رقمی در رشته کارگردانی کسب کرده و به «ویلیام وایلر» ملحق می‌شود که در سال ۱۹۵۷ (در سن ۵۴ سالگی) به آن هدف رسید و در نهایت با ۱۲ نامزدی توانست سه بار برنده اسکار کارگردانی شود.

انتظار می‌رود فهرست بازی‌های نامزد اسکار برای فیلم‌های اسکورسیزی با اضافه شدن بازیگران نقش اصلی «لئوناردو دی کاپریو» و «لیلی گلدستون» و بازیگر نقش مکمل «رابرت دنیرو» به عدد ۲۷  برسد و در صوت تحقق؛ او از جایگاه مشترک با «الیا کازان» جدا می‌شود و تنها پشت سر «ویلیام وایلر» قرار می‌گیرد که فیلم‌های او رکود ۳۶ نامزدی در رشته های بازیگری کسب کرده است.

«وایلر» همچنین رکورددار کارگردانی فیلم‌هایی است که بیشترین اسکار بازیگری (۱۴ جایزه) را کسب کرده، در حالی که اسکورسیزی می تواند به رکورد ۸ جایزه برسد و پس از «الیا کازان» (۹) در رتبه سوم قرار گیرد.

تا به امروز، تنها کارگردانی که چهار نامزدی از یک بازیگر در فیلم‌های او رقم خورده، «مارک رابسون» است که با «آرتور کندی» در فیلم‌های «قهرمان» (۱۹۵۰)، «پیروزی درخشان» (۱۹۵۲)، «محاکمه» (۱۹۵۶) و «پیتون پلیس» ” (۱۹۵۸) همکاری کرد. نامزدی «دی کاپریوـ در اسکار ۲۰۲۴، اسکورسیزی را به اولین کسی تبدیل می کند که سه بازیگر را به سه نامزدی اسکار رسانده است. او پیش از این با دی کاپریو در فیلم های «هوانورد» (۲۰۰۵) و «گرگ وال استریت» (۲۰۱۴) و همچنین با «جو پشی» در فیلم های «گاو خشمگین»، «رفقای خوب» (۱۹۹۱) و «ایرلندی» و «رابرت دنیرو» نیز در فیلم‌های «راننده تاکسی» (۱۹۷۷)، «گاو خشمگین» (۱۹۸۱) «دره وحشت» (۱۹۹۲) کار کرده است.

پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که «قاتلان ماه کامل» همراه با «اوپنهایمر» و «بیچارگان» با ۱۲ نامزدی، پیشتاز اسکار ۲۰۲۴ شوند که در این صورت بیشترین نامزدی برای آثار اسکورسیزی رقم خواهد خورد.

خروج از نسخه موبایل